فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۷۹٬۱۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
از جمله مباحث مهم علوم قرآنی که در تداوم بحث از زبان و فلسفه دین مطرح می گردد، زبان قرآن است. شناخت زبان قرآن، نقش مهمی در فهم معارف و آموزه های عمیق قرآنی دارد؛ از این رو، تحقیق در این زمینه، یکی از بایسته های پژوهشی شمرده می شود؛ با توجه به نقش مهم خانواده در سعادت و سازندگی فرد و اجتماع و لزوم عمل به سبک زندگی قرآنی و اسلامی، در جهت رسیدن به سعادت، محقق در صدد است تا به تبیین زبان قرآن در آیات مربوط به سبک زندگی خانوادگی بپردازد. بر اساس تحقیق حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به سرانجام رسید، زبان قرآن در این دسته از آیات، چندوجهی است؛ یعنی خداوند متعال برای تبیین سبک زندگی خانوادگی و مشخص نمودن نحوه تعامل زوجین با یکدیگر و والدین با فرزندان و فرزندان با والدین، از شیوه های متنوع و متعدد زبانی همچون: زبان حکمت، زبان تشریع، زبان انذار، زبان موعظه، زبان دفع شبهه، زبان تربیتی، زبان عقل محوری و زبان مودت بهره برده است.
واکاوی آیات مالکیت خداوند و نقش مؤثر آنها در تقویت باورهای مؤمنان
منبع:
مطالعات فرهنگی قرآن سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۲۱۴-۱۹۱
حوزههای تخصصی:
واکاوی در آیات الهی نشان می دهد خداوند مالک هستی است و بر همه چیز سلطه دارد و این تسلط حقیقی و تکوینی خویش را به طور اعتباری و قراردادی، به انسان ها نیز سپرده است. این نوشتار به شیوه تحلیل محتوا و روش کتابخانه ای در صدد آن است که با بهره از آیات دال بر مالکیت پروردگار ثابت کند که نه تنها خداوند مالک آسمان ها و زمین است، بلکه در مملوک خویش نفوذ دارد و آنها را تدبیر می کند؛ همچنین خداوند این مالکیت را به گونه ای اعتباری به انسان ها تفویض کرده و آدمی باید از این مالکیت اعتباری جهت ارتقای وجودی خویش بهره ببرد. حال با حصول این اعتقاد اگر انسان ها مستکبرانه از این مالکیت سوء استفاده کنند، از مکر خداوند غافل شده اند؛ هرچند درک مالک حقیقی بودن پروردگار برای همگان میسر نیست و ظهور این عقیده ظرف متناسب خویش را می طلبد؛ از این روست که مستکبران از مکر الهی غافل بوده و موحدان فرصت را غنیمت شمرده اند و با دارایی خویش، خیر را به سوی خود روانه می سازند. باور به اینکه انسان ها تنها کارگزار حق تعالی هستند و سرمایه شان از اوست، از بروز صفات رذیله جلوگیری می کند و ثمرات اعتقادی آن در جامعه و روابط میان مؤمنان ظاهر می شود. این پژوهش در تلاش است با استفاده از آیات الهی، مالکیت حقیقی خداوند و در ادامه، مالکیت اعتباری انسان ها را به اثبات برساند و به تأثیر این نگاه در عمل ایمان آورندگان بپردازد.
تعیین اقدامات اولویتدار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای کارکنان با هدف ارتقای ارزش برند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات اخلاقی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
96 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه اگر رفتار و اخلاق کارکنان نامناسب، منفی و انحرافی باشد، برای شرکت های معتبر به لحاظ اقتصادی، اعتباری و همچنین سلامت درون سازمانی تهدیدزا خواهد بود و این تهدید زمانی که شرکت مورد نظر دولتی باشد و در یک بازار به شدت رقابتی فعالیت کند، چندین برابر می گردد؛ بنابراین هدف مقاله، تعیین اقدامات اولویت دار برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای به منظور ارتقای ارزش و جایگاه برند بیمهٔ ایران به عنوان یک بنگاه اقتصادی و خدمت رسانِ دولتی در صنعت رقابتی بیمه در نظر گرفته شد. مقاله حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، ترکیبی است. در این مقاله، ابتدا به روش کیفی فراترکیب، 51 اقدام مختلف برای مدیریت رفتارهای انحرافی و خلاف اخلاق حرفه ای احصا شد؛ در بخش میدانی به منظور تعیین اقدامات اساسی از بین اقدامات شمارش شده، فرم های نظرسنجی بین 30 نفر از مدیران ارشد بیمه ایران در سه استان شمالی گیلان، مازندران و گلستان، به نسبت مساوی توزیع شد. پس از گردآوری داده ها و تحلیل آنها با تکنیک دلفی-فازی و پس از رسیدن به اجماع طی 2 مرحله رفت و برگشت، 39 اقدام نهایی تعیین گردیده و به روش تحلیل مضمون در چهار دستهٔ اقدام ساختاری و سازمانی، بهبود وضعیت شغلی، مدیریتی و اجتماعی، فرهنگی و ارزشی کدگذاری شدند. در گام بعد، برای اولویت بندی اقدامات با توجه به معیارهای مالی و غیرمالیِ ارزش و جایگاه برند از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و پرسشنامه ای تخصصی حاوی 6 ماتریس مقایسات زوجی طراحی و بین 12 خبرهٔ بیمهٔ استان های شمالی به نسبت مساوی توزیع گردید. پس از گردآوری و تحلیل داده ها به کمک نرم افزار Expert Choice نتایج به دست آمده نشان داد که اقدامات بهبود ساختاری و سازمانی اولویت دارترین اقدام نسبت به هدف است.
بازپژوهی مفهوم «خفیه» در جرم سرقت در فقه اسلامی و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
266 - 248
حوزههای تخصصی:
سرقت یکی از جرایم رایج در جوامع گوناگون است و از دیرباز و در نظام های گوناگون حقوقی، برای آن مجازات مختلفی پیش بینی شده است. یکی از قیودی که در آثار مختلف فقهی و حقوقی به عنوان یکی از مؤلفه های ماهیت سرقت و یا شرط گونه ای خاص از عقوبت های این جرم آمده «خفیه» یا «پنهانی بودن» است که درباره ی معنا و چگونگی تحقق آن اتفاق نظر وجود ندارد. فقهای مذاهب مختلف اسلامی و حقوق دانان ایران، برداشت های گوناگونی از مفهوم خفیه دارند و در قانون ایران نیز، موضعی در این خصوص گرفته نشده است. مسئله ی اصلی پژوهش حاضر مفهوم خفیه در جرم سرقت می باشد که برای دست یابی به آن، هشت دیدگاهِ مطرح در این زمینه مورد نقد و بررسی قرار گرفته است از جمله: پنهان بودن از دید تمام مردم؛ پنهان بودن از دید مالک یا جانشین او؛ پنهان بودن به گمان رباینده (سارق)؛ متقلبانه بودن و اقدام رباینده به پنهان کاری. طبق یافته های این تحقیق «اقدام رباینده به پنهان کاری» قابل دفاع ترین معنا برای قید خفیه است. اگرچه برداشت یاد شده از خفیه در آثار فقهی امامیه و اهل سنت به صراحت بیان نشده؛ اما شواهدی بر مدنظر داشتن آن از سوی برخی فقهای امامی و اهل سنت وجود دارد. داده های این تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای و از منابع فقهی امامیه و اهل سنت، و کتب حقوقی جمع آوری شده و با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است.
تأملی در اعتبار یا عدم اعتبار تقدیم سوگند تکمیلی بر ادای شهادت (موضوع تبصره ماده 209 ق.م.ا و قسمت اخیر بند ب ماده 230 و تبصره ماده 277 ق.آ.د.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فقه و اصول سال ۵۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
67 - 88
حوزههای تخصصی:
مشروعیت قضاوت و اثبات دعاوی مالی با استناد به دلیل «یک شاهد و یمین» مورد وفاق فقیهان امامیه است، ولی در زمینه لزوم رعایت ترتیب میان اقامه شهادت و ادای سوگند میان فقیهان اختلاف نظر وجود دارد. آنان به طور مشهور نظریهٔ لزوم ترتیب و برخی دیگر، به ویژه فقیهان معاصر، نظریه عدم لزوم رعایت ترتیب را پذیرفته اند. قانونگذار در تبصره ماده 209 قانون مجازات اسلامی و قسمت اخیر بند ب مادهٔ 230 و تبصره ماده 277 قانون آیین دادرسی مدنی از نظریه مشهور پیروی نموده است. در این پژوهش که به روشِ توصیفی تحلیلی، موضوع را به بررسی گرفته، ضمن تبیین هریک از اقوال و تحلیل مستندات، به دلیلِ عدم کفایت ادله قول مشهور و باتوجه به اطلاق روایات و دلایل دیگر، دیدگاه «عدم لزوم ترتیب» را به عنوان نظریه مختار برگزیده است.
پیاده نظام اسب تروآ: نفوذ آرام اندیشه های لیبرال و سکولاریسم در دل جامعه دینی مدارس ایران با تأکید بر عفاف و حجاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مطالعه ادراکات معلمان دوره ابتدایی از چالش ها و زمینه های ترویج فرهنگ اسلامی با تأکید بر عفاف و حجاب در آموزش وپرورش در سال تحصیلی 1403-1402 بود. روش: پژوهش با رویکرد کیفی و روش پدیدارشناسی انجام شد. شرکت کنندگان در پژوهش، شامل تمامی معلمان دوره ابتدایی شهر یزد بود. روش نمونه گیری هدف مند ملاک محور بود و تا مرحله اشباع داده ها نمونه گیری ادامه یافت. در نهایت 15 نفر از معلمان در پژوهش حاضر مشارکت داشتند. ملاک ورود، داشتن حداقل سه سال سابقه تدریس در مدارس ابتدایی و نیروی موظف و رسمی بودن آنان در آموزش وپرورش شهر یزد بود. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. با روش کیفی تحلیل مضمون براون و کلارک، شبکه مضامین واکاوی و تجزیه وتحلیل شد. برای رسیدن به قابلیت اعتبارپذیری مطابق با «سه سویه سازی داده ها»، از تکنیک های بررسی همکار، تطبیق توسط اعضاء و خود بازبینی پژوهش گر استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در دو حوزه احصاء و طبقه بندی شدند: چالش های موجود با مضامین اصلی: 1- آثار مثبت و منفی نوع مواجهه و برخورد، 2- تناقض در افعال و اقوال معلمان و مبلغان. زمینه های بی توجهی به فرهنگ حجاب و عفاف با مضامین اصلی: 1- جامعه، 2- بی مدیریتی و عدم حکمرانی فضای مجازی، 3- زمینه های جنسی و روان شناسانه، 4- تعامل محدود آموزش وپرورش با سایر نهادها و سازمان ها، 5- شناخت و آگاهی، 6- خانواده های بی اعتنا، 7- زمینه های سیاسی و اقتصادی، 8- نفوذ اندیشه های لیبرال و سکولار در متن جامعه دینی مدارس. نتیجه گیری: در نتیجه ترویج فرهنگ عفاف و حجاب و تبیین ابعاد مختلف آن می تواند جامعه را از این آسیب های شوم مصون داشته و حفظ کند. جهاد تبیین مسئله حجاب و هم چنین فرهنگ سازی آن نیازمند همکاری و هم افزایی همه ارگان ها و نهادها مخصوصاً آموزش وپرورش و در رأس آن مدارس و معلمان است.
اثر ویژگی های اخلاقی مدیران بر رابطه محافظه کاری و هزینه حقوق صاحبان سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
251 - 268
حوزههای تخصصی:
یکی از ابزارها و مکانیزم های تدوین استاندارهای حسابداری، محافظه کاری می باشد. محافظه کاری به عنوان ابزاری مفید برای هیئت مدیره بمنظور اجرای کامل وظایفی کلیدی همچون تعیین استراتژی ها، نظارت همه جانبه بر مدیران اجرایی شرکت، اطمینان نسبت به پاسخگویی به سهامداران و ذی نفعان در سالهای اخیر مطرح شده است. محافظه کاری به عنوان یک معیار بدبینی در مقابل خوش بینی مدیر قرار می گیرد تا کیفیت سود، افزایش یابد. مطالعات نشان می دهد که مدیران همواره بصورت کاملاً عقلایی رفتار نمی کنند و تحت تاثیر ویژگی هایی همچون خوش بینی، بیش اعتمادی و ... ممکن است تصمیمات غیرعقلانی اتخاذ کنند که تاثیر مهمی در فعالیتهای مالی و عملیاتی شرکت دارد. از طرفی یکی از عناصر اساسی در اتخاذ تصمیمات سرمایه-گذاری، هزینه حقوق صاحبان سهام است که با کاهش آن، ارزش افزوده اقتصادی شرکتها افزایش می یابد. مدیریت برای حفظ ارزش واحد اقتصادی باید تلاش کند بازده مورد انتظار را حداقل به سطح هزینه حقوق صاحبان سهام برساند. در این میان کلید موفقیت کاهش هزینه حقوق صاحبان سهام است. بنابراین این تحقیق در پی پاسخ به این سوال است که آیا ویژگی های اخلاقی مدیران بر رابطه محافظه کاری حسابداری و هزینه حقوق صاحبان سهام اثر دارد؟ انجام این پژوهش در چهار چوب استدلالات قیاسی – استقرایی انجام شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. مبانی نظری و تحقیقات انجام شده به عنوان مبنای کتابخانه ای مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره های مالی 1401-1392 است. با توجه به فرمول کوکران تعداد نمونه های مورد استفاده در این تحقیق برای خطای 085/0 ( حدود 5/8 درصد) بدست آمده است. بر طبق یافته های پژوهش، با افزایش بیش اعتمادی مدیران، رابطه بین محافظه کاری مدیران و میزان هزینه حقوق صاحبان سهام ضعیف خواهد شد و رابطه ای معکوس بین متغیر مستقل و وابسته وجود دارد. همچنین با افزایش خوش بینی مدیران رابطه بین محافظه کاری مدیران و میزان هزینه حقوق صاحبان سهام تقویت می گردد و رابطه ای مستقیم بین متغیر مستقل و وابسته وجود دارد. همچنین با افزایش بیش اعتمادی، میزان هزینه حقوق صاحبان سهام کاهش خواهد یافت و رابطه ای معکوس بین متغیر مستقل و وابسته وجود دارد. همچنین با افزایش متغیر اندازه شرکت رابطه بین محافظه کاری مدیران و میزان هزینه حقوق صاحبان سهام تضعیف می گردد و رابطه ای معکوس بین متغیر مستقل و وابسته وجود دارد.این متغیر رابطه خطی بین محافظه کاری مدیران و هزینه حقوق صاحبان سرمایه را پشتیبانی می کند.
امکان سنجی کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا در دیدگاه اصولیون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۳
۱۱۰-۹۱
حوزههای تخصصی:
تعیین منشأ حکم اخلاقی ازجمله دغدغه های اصلی فیلسوفان اخلاق است. برخی اندیشمندان غربی توافق جمعی را معیار ارزش و مناط وضع احکام اخلاقی دانسته اند. در اندیشه اسلامی نیز اصولیون از ضابطه بنای عقلا در طریق استنباطات فقهی بهره گرفته اند. نظر به این مناسبات ظاهری، پژوهش حاضر درصدد برآمده با روش توصیفی تحلیلی به امکان سنجی وضع یا کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا در دیدگاه اصولیون بپردازد. در صورت پذیرش حجیت ذاتی و امکان پذیر نبودن ردع بنائات عقلایی، می توان مبنایی برای کشف حکم اخلاقی بر اساس بنای عقلا به دست آورد. بااین حال، یافته های پژوهش نشان می دهد استدلال مدافعان حجیت ذاتی بنائات عقلایی و ازجمله بدیهی عقلی دانستن آن، ایراد مبنایی و بنایی دارد و فاقد کارایی در استنباط حکم اخلاقی است. بررسی نشان می دهد کاربست بنای عقلا در کشف احکام اخلاقی، با دشواری های نظری و روش شناختی دیگری نیز مواجه است. تمایز ماهیت حجیت و اعتبار در بنائات عقلا نسبت به ارزش های اخلاقی، تمایز هستی شناسی ارزش در نسبت سنجی با مناط بنای عقلا، و توقیفی بودن مناطات ارزش ها در مقابل عقلایی و عقلی بودن بنائات عقلا، ازجمله این دشواری هاست.
قیاس محتمل: فرآیندی استدلالی یا غریزی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
161 - 177
حوزههای تخصصی:
پِرس به عنوان منطقدانی که قیاس محتمل را معرفی و نامگذاری کرد، آن را در کنار استدلالهای قیاسی و استقرایی قرار داد. اما صورتبندی و فرایند استنتاجی که قیاس محتمل در خود دارد هنوز محل ابهام است و این تردید را به وجود می آورد که شاید قیاس محتمل فرایندی استدلالی نباشد. در این مقاله سعی کرده ایم این تردید را تقویت کنیم؛ بدین ترتیب که نشان داده ایم فرض غریزی بودن قیاس محتمل در نوشته های پِرس نیز به صورت ضمنی دیده می شود و اگر قیاس محتمل غریزی باشد دیگر استدلالی نیست. همچنین با توجه به آراء اندیشمندان گذشته، مانند ابن سینا، نشان داده ایم که می توان قیاس محتمل را مربوط به قوه وهم دانست که بین انسان و حیوانات دیگر مشترک است. این دیدگاه نشان می دهد که چرا حیوانات نیز می توانند مانند انسانها از داده های حسی فراتر روند و چیزی شبیه یافتن فرضیه های طبیعی یا علّی از خود نشان دهند. یافته های روانشناسان تجربی جدید نیز حاکی از آن است که ذهن انسان دارای سیستمهای مختلف تصمیم گیری و صدور حکم است که همه آنها استدلالی نیستند. مثلا دنیل کانمن دو سیستم تصمیمی گیری در انسان تشخیص می دهد که اولی غیراستدلالی و تکاملی و دومی منطقی است. با توجه به مثالهایی که از قیاس محتمل وجود دارد، می توان آن را فرایندی متعلق به سیستم 1 ذهن دانست که سریع و غیراستدلالی عمل میکند.
سیره عملی اهل بیت (ع) در تبیین مفهوم و مصداق آیات اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
223 - 243
حوزههای تخصصی:
شناخت مصادیق عملی آیات اخلاقی قرآن در پرتو سیره معصومین (علیهم السلام) از اهمیت زیادی برخوردار است. سیره عملی معصومین(ع) در واقع تفسیر کاربردی قرآن کریم است که بدون مراجعه به آن نمی توان به بیان و تبیین صحیح و کاربردی آیات دست یافت. هدف از این پژوهش بررسی سیره عملی اهلی بیت (علیهم السلام) در تبیین و تصدیق آیات اخلاقی قرآن کریم می باشد. بدین منظور ابتدا مهمترین موضوعات اخلاقی مطرح شده و سپس آیات مربوطه ذکر شده و آنگاه موارد بارزی از سیره عملی معصومین در مقام تصدیق آن آیات و انطباق با آنها ذکر شده است. روش این پژوهش توصیفی و تحلیلی بوده و بر اساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفته است. بدین صورت که از منابع معتبر تاریخ عمومی، تاریخ ائمه (ع) و... فیش برداری شده و بر اساس چارچوب پژوهش به نگارش این اثر پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سیره اخلاقی اهل بیت(ع) در موضوعاتی همچون مهرورزی، راستگویی، امانتداری، شکیبایی و پایداری، پاسداشت انسان، حسن معاشرت با خانواده، همسرداری، رازداری، گره گشایی از دیگران، بخشش و ... کاملا مطابق با آموزه های قرآن کریم بوده و در مقام تبیین و تصدیق آیات قرآن از ایشان صادر شده است.
توحید مهرورزی و مهرورزی توحیدی در اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
293 - 307
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا مفهوم، اهمیت و کاربرد اخلاق مهروزی را در سبک زندگی اسلامی روشن کند. از دیرباز بین اندیشمندان مسلمان در باره جایگاه عقل و مهرورزی توحیدی در سبک زندگی اسلامی، اختلاف نظر بوده است. گروهی اخلاق اسلامی را مبتنی بر عقل، گروهی بر قلب و گروهی بر هر دو در نظر گرفته اند. گروهی گستره ی مهرورزی را خدا، گروهی مؤمنان، گروهی همه ی انسان ها و گروهی همه هستی دانسته اند. در این نوشتار، ابتدا مفهوم اخلاق مهرورزی با رویکرد توحیدی بیان و سپس با استناد به قرآن کریم و روایات معتبر، جایگاه آن در اخلاق اسلامی بررسی گردیده است. یافته های این پژوهش نشانگر آن است که در رویکرد توحیدی، خدا بی-نهایت عقلانیت و محبت است و مهر بی پایان خود را به همه هستی، به ویژه انسان ها عطا می-کند. مؤمنان واقعی با پیروی از اخلاق اسلامی، برای خشنودی خدا همه وجودشان را سرشار از مهر عاقلانه به خدا و آفریده هایش جز دشمنانش، می کنند. اخلاق اسلامی مبتنی بر توحید مهرورزی و مهرورزی توحیدی است و مؤمنان واقعی به بهترین شکل تلاش می کند سبک زندگی اسلامی را جهانی کرده و تمدن اسلامی را بر آن بنا نهند.
آثار تقوای جمعی بر تهذیب نفس در جامعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
267 - 284
حوزههای تخصصی:
پرورش فضیلتهای اجتماعی که برآیند توجه به فضائل فردی است، یکی از مهمترین آموزه های کتابهای مقدس ادیان است، قرآن جهت حفظ و پرورش فضایل فردی اوامر و نواهی شرعی را برای حفظ شخصیت انسانی و رشد آن مطرح کرده و با ارتقای سطح تعالیم کتاب مقدس، فصل جدیدی از تعامل و رویکردهای اخلاقی در روابط انسانی ایجاد کرده است، تورات کتاب مقدس دیگری است که از این بعد مورد مطالعه قرار گرفته است، اما بر خلاف قرآن، در قانون اخلاقی تورات بین شخص یهودی و غیریهودی دیواری از تمایز وجود دارد که سبب عدم امکان تعمیم تعالیم آن به همه نوع بشرشده است، در تعالیم آن آمده است: مهر و عاطفه یهودی نباید به سطح غریبه ها برود، در این تعالیم مثلاً سود ربا برای هم کیش خود ممنوع و برای غیر هم کیش مجاز دانسته شده است و در موارد متعددی پیروان سایر ادیان را دون افراد یهودی و از آنها به عنوان برده و کنیز یاد شده است. در این تحقیق بین تعالیم قرآن و تورات در خصوص فضایل فردی و اجتماعی مقارنه ای صورت گرفته و در آن سعی شده است به دور از تعصب مذهبی و بر پایه حقایق، زمینه را برای دستیابی مخاطبان به تفاوت دیدگاه قرآن و تورات در این زمینه فراهم کند.
The Scientific Authority of the Quran in Creating Transformative Frameworks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
concepts and subjects centered on the word of God, playing an irreplaceable role in the system of religious knowledge. The scientific authority of the Quran, which involves multiple interpretations, has a direct relationship with the comprehensiveness of the Quran and the perfection of religion. One dimension of the authority of the word of God is the modeling of the transmission of Quranic teachings in accordance with the varying situations and conditions of the target community. The present study aims to explore the model of the scientific authority of the Quran in relation to the process of social transformation among Muslims. A descriptive-analytical examination of this issue traces the various cognitive topics in the gradual descent of the revelations, aligning with the circumstances and conditions of society and its audiences, and demonstrating an intelligent and hopeful authority for the Quranic teachings in fostering growth and transformation within society. Based on verse 29 of Surah al-Fatḥ (order of revelation: 112), the teachings of the Quran encompass four transformative stages: The germination of the religious identity of believers; growth alongside the strengthening of the believing community in the face of cultural and ideological aggression against them; the development and perfection of the impact of religion in all spheres of human life; and the creation of opportunities for designing a cyclical evolution for the expansion of Islam in the period following the revelation of the Quran. This presents a comprehensive program for all cultural administrators and stakeholders in transformation-seeking communities.
محوریت دین در ابعاد مختلف معنویت از منظر صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
185 - 199
حوزههای تخصصی:
رابطه معنویت و دین از چالشی ترین مباحث فلسفی در در دو دهه اخیر است که میان دو جبهه شکل گرفته که یک طرف مدعی «معنویت بدون دین» و دیگری بر «محوریت دین در معنویت» تاکید می کند. در این مقاله به بررسی نظر بزرگ ترین فیلسوف اسلامی مدعی محوریت دین در معنویت خواهیم پرداخت. از منظر ملاصدرا حیاتی معنوی است که انسان در تمام اطوار آن در حال کسب معرفت نسبت به خالق بی همتا و بی نیاز خویش بوده و به سبب آن معرفت کسب شده لحظه به لحظه در حال متابعت تام از اوامر و نواهی او باشد، صدرالمتالهین منشا زندگی معنوی انسان را ایمان بر آمده از معرفت قرآنی و عمل بر مقتضای آن دانسته است، ملاصدرا ابعاد مختلف معنویت را چه به عنوان مسیر لحاظ شوند همچون حرکت، تکامل و حیات معنوی چه به عنوان هدف همچون قرب و علو معنوی را از دین و دینداری جدا پذیر نمی داند. محوریت دین در معنویت صدرایی بدین معناست که رسیدن به سعادت حقیقی و احاطه علمی و عینی بر همه چیز _ که از برجسته ترین ویژگی های انسان کامل است _ بدون معرفت الهی، اطاعت الهی، تقوا و ورع حاصل از آنها میسر نخواهد بود.
نقد و بررسی ترجمه فارسی مقوله چندگونگی اِعراب «إن» در آیه 46 سوره ابراهیم (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله چندگونگی اعراب در قرآن، یکی از مهم ترین مقوله های تأثیرگذار بر معنا، تفسیر و ترجمه کلام الهی است. یکی از مواردی که باوجود اهمیتش، پژوهشگران عرصه ترجمه، کمتر به آن توجه کرده اند، چندگونگی کلمه «إن» در آیه 46 سوره مبارکه ابراهیم (ع) است. این واژه به همراه چند واژه دیگر در همین آیه را می توان به قرائات و اعراب های مختلفی خواند که طبیعی است در هر قرائت و اعرابی معنا و ترجمه تفاوت خواهد کرد. پژوهش حاضر در صدد است با مطالعه انواع اعراب «إن» در این آیه اولاً به نظر راجح از حیث سیاق و همسازی معنایی در شبکه معنایی قرآن دست یازد و ثانیاً مشخص کند مترجمان زبان فارسی در طول سالیان، کدام وجه اعرابی را به چه دلیل انتخاب کرده اند. یافته های این پژوهش نشان می دهند به طور کلی مترجمان در برخورد با این آیه به دو دسته تقسیم می شوند: دسته اول، «إن» را در معنای وصلیه دانسته و «کان» را به صورت ماضی ترجمه کرده اند یا «إن» را وصلیه شرطیه دانسته و معنای کان را به صورت التزامی انتقال داده اند. از همین دسته کسانی هستند که «إن» را مخففه از ثقیله و در معنای تأکیدی ترجمه کرده اند؛ اما دسته دوم «إن» را نافیه ترجمه کرده اند و معتقدند نه تنها خداوند در مقام بزرگ نمایی مکر کافران نبوده بلکه آنها را استهزاء نیز کرده است؛ این معنای دوم با سیاق قرآنی سازگارتر است.
تاریخ تحولات دینی و مذهبی در قزوین از آغاز فتوحات اعراب مسلمان تا بر آمدن صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
89 - 110
حوزههای تخصصی:
از میان ولایت ها و شهرهای ایران، قزوین از حیثِ تاریخ تحولات دینی حائز اهمیت بسیاری است و از دیرباز زرتشتیان، مزدکیان و پیروان یهودیت و مسیحیت در آن جا حضور داشته اند. چگونگی اسلامی شدن قزوین، مسئله اصلی پژوهش حاضر است. پژوهش پیش رو به روش تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی صورت گرفته است و براساس آن روشن می شود، زرتشتیانِ قزوین که نخست تنها به دلیل امتناع از پرداخت «جزیه» اظهار اسلام کرده بودند، در اولین فرصت ممکن بر فاتحان اسلامی شوریدند؛ اما پس از آن، این شهر توسط اعراب مسلمان برای دومین مرتبه و این بار به قهر گشوده شد. بااین همه، بسیاری از زرتشتیان همچنان بر آیین خود ماندند، چنان که تا اواخر سده سوم هجری امکان برگزاری مراسم مذهبی خود را داشته اند. در قزوینِ دوره اسلامی تا سده ششم، اکثریتِ مسلمانان این شهر، در کنار اقلیت شیعه، مذهب شافعی داشتند. حضور گاه و بیگاه اسماعیلیان و نیز علویان و آل بویه در قزوین هم بر گرایش های دینی اثرگذار بوده است.
طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از انجام این پژوهش طراحی و اعتبارسنجی الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس ابتدایی شهرستان اردبیل بود. روش: روش پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از نظر ماهیت داده ها آمیخته (ابتدا کیفی بعد کمّی) و از نظر شیوه اجرا متوالی اکتشافی بود. در بخش کیفی روش پژوهش داده بنیاد بود. جامعه آماری بخش کیفی شامل صاحب نظران و اساتید دانشگاهی حوزه علوم تربیتی استان اردبیل بودند. نمونه گیری به روش نظری هدف مند انجام شد و بر اساس اصل اشباع نظری، ۱۲ نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود و روایی آن از نوع روایی محتوایی و پایایی آن از طریق روش توافق بین کدگذاران تأیید شد. داده های کیفی با استفاده از روش کدگذاری سه مرحله ای (باز، محوری و انتخابی) تحلیل شدند. روش بخش کمّی نیز توصیفی از نوع هم بستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه آموزگاران دوره ابتدایی شهر اردبیل به تعداد 2600 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران، ۳۳۵ نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه پژوهش گر ساخته بر مبنای یافته های بخش کیفی بود. برای تحلیل داده های کمی از مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. یافته : یافته های پژوهش نشان می دهد الگوی توسعه رهبری معنوی در مدارس دوره ابتدایی شهرستان اردبیل تحت مقولات تعاملات انسانی، مشارکت خانواده و جامعه، توانمندسازی و رشد حرفه ای کارکنان، توسعه مهارت های مدیریتی، تقویت ارزش ها و اخلاقیات، مدیریت بحران و چالش ها، ایجاد فرهنگ سازمانی حمایتی و ترویج یادگیری معنوی در مدرسه دسته بندی و از نظر اعتبارسنجی برازش شدند (05/0p<). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که رهبری معنوی در مدارس ابتدایی مفهومی چندبُعدی است که بر عوامل انسانی، اخلاقی و مدیریتی استوار است. الگوی ارائه شده می تواند درک بهتری از این مفهوم فراهم کند و به عنوان مبنایی برای اقدامات مدیریتی در این حوزه مورد توجه قرار گیرد.
جایگاه منابع جغرافیایی در مطالعات تاریخ معصومین (ع)
حوزههای تخصصی:
منابع و متون متنوع و گوناگونی در باب تاریخ و سیره معصومین((ع)) تدوین شده است. برخی از این منابع، به گونه اختصاصی و مستقل به مطالعه این موضوع پرداخته و برخی منابع، بخشی از اطلاعات خود را به معصومین ((ع)) اختصاص داده اند. ازجمله منابع نوع دوم، منابع جغرافیایی هستند که اطلاعات و آگاهی های قابل توجهی در این باره ارائه کرده اند و در مطالعات سیره و تاریخ معصومین ((ع)) یاریگر پژوهشگران این عرصه به شمار می روند. در این پژوهش، با مطالعه و بررسی انواع نوشتارهای جغرافیایی و باتکیه بر منابع کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، درصدد پاسخ گویی به این سؤال هستیم که منابع جغرافیایی، چه اطلاعاتی درباره حضرات معصومین ((ع)) در خود دارند؟ بر اساس یافته ها، منابع جغرافیایی می توانند اطلاعات ارزشمندی درباره زادگاه، محل زندگی، مسافرت ها، مزار و بارگاه، مناطق حضور شیعیان و مناسبات ایشان با ائمه((ع)) و اماکن منسوب به ائمه معصومین ((ع)) در اختیار قرار دهند.
مقایسه تطبیقی مؤلفه های زیبایی در زیبایی شناسی مسیحی و اسلامی با تکیه بر آرای آگوستین و ابن هیثم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
61 - 42
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی تطبیقی دیدگاه های سنت آگوستین و ابن هیثم در مورد زیبایی می پردازد. آگوستین متفکر مسیحی با رویکردی عرفانی به زیبایی نگریسته، درحالی که ابن هیثم دانشمند مسلمان رویکردی علمی و تجربی داشته است. هدف این پژوهش بررسی مؤلفه های زیبایی در آثار این دو اندیشمند و مقایسه تشابهات و تفاوت های دیدگاه های آنها با استفاده از روش کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد که با وجود تأثیرپذیری هر دو از فلسفه یونان باستان و وجود تشابهاتی در نظریات زیبایی شناختی شان، نوع نگاه متفاوت عرفانی آگوستین و علمی ابن هیثم، منجر به اختلافاتی در دیدگاه هایشان در مورد مؤلفه های زیبایی شده است. این مطالعه تطبیقی به دلیل جایگاه برجسته این دو اندیشمند در سنت های زیبایی شناسی اسلامی و مسیحی و همچنین اهمیت نظریات ابن هیثم در میان اندیشمندان غربی، حائز اهمیت است.
An Analysis of Muqātil ibn Sulaymān's Familiarity with the People of the Book in His Tafsīr
منبع:
Journal of Interreligious Studies on the Qur'an and the Bible, Vol. ۱, No. ۲, autumn and winter ۲۰۲۴
1 - 29
حوزههای تخصصی:
Muqātil’s exegesis is among the oldest surviving tafsirs of Islamic scholarship and distinguished for incorporating teachings from Jewish and Christian sources according to some. This article aims to explore the scholarly environment of the 2nd century and to assess the before mentioned accusation of Muqātil’s awareness of the scriptures and teachings of the People of the Book. To achieve this, two categories of Quranic verses related to the People of the Book were examined: the first concerning their sources, history, and beliefs, and the second focusing on their religious teachings . A comparative analysis of his interpretations, particularly in contrast to Tabari’s accounts of early commentators’ views on these verses, was conducted. The findings indicate that while Muqātil had a general awareness of the People of the Book, he lacked precise and direct knowledge of them. His understanding of biblical sources was superficial, and his grasp of their history and beliefs was inaccurate. A comparative study of his interpretations of the stories of Uriah and David (PBUH), Sarah and Abraham(PBUH), and Lot(PBUH) and his daughters reveals that, although his accounts align broadly with the Bible, they do not match its details. The resemblance of Muqātil’s interpretations in explaining certain verses raises the possibility that he was merely transmitting earlier views. However, the differences in wording and details, along with his pioneering interpretations in many cases, strengthen the likelihood that, even if he did not directly use the Bible, he may have gained indirect knowledge through interactions with its followers.