فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۴۱ تا ۱٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۲۵۰ مورد.
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۷, Issue ۱ - Serial Number ۱۹, Winter ۲۰۲۴
21 - 32
حوزههای تخصصی:
Objective: Patients suffering from psychosomatic disorders such as peptic ulcers struggle with many psychological and physical problems. This study aimed to compare the effectiveness of group mindfulness-based cognitive therapy (MBCT) with emotion-focused therapy (EFT) on cognitive emotional regulation of patients with peptic ulcer.
Method: This semi-experimental study was conducted with a pre-test-post-test-3-month follow-up design and a control group. For this purpose, 45 patients were selected through convenience sampling method among patients referred to specialized internal medicine clinics during Jan-March 2023. The participants were randomly assigned to three groups i.e. control (15 people), EFT (15 people), and mindfulness-based cognitive therapy (15 people). The intervention groups received eight sessions of mindfulness-based cognitive therapy/ emotion-focused therapy. The control group did not receive any treatment during the study. The participants completed the standard cognitive emotion regulation questionnaire of Garnefski and Kraaij before, after and three months after the interventions. The obtained data were analyzed by repeated measurement analysis of variance and Bonferroni test.
Results: Overall, the obtained results showed that EFT and mindfulness-based cognitive therapy are effective in the emotional regulation of patients with peptic ulcers (P=0.001). Comparing the effectiveness of mindfulness-based cognitive therapy with emotion therapy on adaptive (P=0.56) and maladaptive (P=0.22) emotional regulation showed no significant difference in patients with peptic ulcer.
Conclusion: Therefore, it can be said that both emotional therapy methods and mindfulness-based cognitive therapy have a positive effect on the emotional regulation of patients with peptic ulcers, and these two methods can be used for the improvement of emotional improvement in patients.
مدلیابی ساختاری بر اساس رابطه بین اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای فرسودگی تحصیلی در رابطه بین اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی انجام شد.
روش: مطالعه ی حاضر توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش حاضرکلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه دوم شهرستان گچساران در سال تحصیلی 1400- 1399 بودند که از بین آنها 240 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کمال گرایی هیل و همکاران (۲۰۰۴)، پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فردریکز، بلومنفیلد، فریدل، پاریس(2004)، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی برسو و همکاران(1997) و پرسشنامه تعلل ورزی تحصیلی سولومون و راث بلوم(1984) استفاده شد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر با نرم افزار آماری SPSS22 و Amos23 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که که کمالگرایی دارای اثر مستقیم، غیرمستقیم و اثر کل مثبت ومعنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است. از طرفی، اشتیاق تحصیلی با وجود عدم معناداری اثر مستقیم بر تعل ورزی تحصیلی، دارای اثر غیرمستقیم و اثر کل منفی و معنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است. علاوه براین، فرسودگی تحصیلی دارای اثر مثبت و معنادار بر تعلل ورزی تحصیلی است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت که فرسودگی تحصیلی نقش واسطه ای کاملی در رابطه ی بین متغیرهای اشتیاق تحصیلی و کمالگرایی با تعلل ورزی تحصیلی ایفاء می کند و مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است.
اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (آبان) ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
۲۱۷-۱۹۹
حوزههای تخصصی:
زمینه: اختلال پرخوری (BED) یک وضعیت سلامت روانی جدی است که با دوره های مکرر مصرف مقادیر زیاد غذا در یک دوره کوتاه، همراه با احساس از دست دادن کنترل مشخص می شود. افراد مبتلا به BED اغلب حالت های عاطفی منفی مانند سرزنش خود و نشخوار فکری را تجربه می کنند که می تواند رفتارهای پرخوری آن ها را تشدید کند. رفتاردرمانی دیالکتیکی (DBT) یک رویکرد درمانی مبتنی بر شواهد است که بر توسعه مهارت های مدیریت احساسات، بهبود روابط بین فردی و تنظیم رفتارها تمرکز دارد و در جامعه حاضر مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک بر خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی در مبتلایان به پرخوری بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان چاق و دارای اضافه وزن 18 تا 45 ساله مبتلا به پرخوری شهر کرج که در فاصله تیر ماه 1401 تا اردیبهشت 1402 به انجمن پرخوران گمنام شهر کرج مراجعه داشته اند. انتخاب حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 40 نفر از میان زنانی که داوطلب شرکت در مداخله بودند و با رعایت معیارهای ورود به پژوهش و کسب نمره بالای پرسشنامه پرخوری به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و گواه (20 نفر) گمارده شدند. پس از اجرای پیش آزمون، شرکت کنندگان گروه آزمایشی، پروتکل رفتاردرمانی دیالکتیک با استفاده از کتاب رفتاردرمانی دیالکتیکی برای پرخوری و پراشتهایی روانی راهنمای عملی برای متخصصین بالینی نوشته سافر و همکاران (2009/1399) طی 9 جلسه 120 دقیقه ای به صورت گروهی دریافت کردند. سپس مرحله پس آزمون و بعد از 3 ماه مرحله پیگیری انجام گردید. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه سطوح خودانتقادی (تامسون و زوروف، 2004)، پرسشنامه پرخوری (گورمالی و همکاران، 1982) و نشخوار ذهنی (نالن هوکسما و مارو، 1991) بود. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS-27 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که رفتاردرمانی دیالکتیک در کاهش خودسرزنشگری و نشخوار ذهنی مبتلایان به پرخوری تأثیر معناداری دارد و این تأثیر بعد از گذشت سه ماه ثابت بوده است. نتیجه گیری: این مطالعه به شواهد حمایت از رفتاردرمانی دیالکتیکی برای درمان اختلال پرخوری اضافه می کند و نشان می دهد که این درمان سرزنش خود و نشخوار فکری را کاهش می دهد و این پیشرفت ها حداقل سه ماه طول می کشد. تمرکز این درمان بر پرداختن به تحریف های شناختی و بهبود مهارت های تنظیم هیجان امیدی را برای بهبودی طولانی مدت ایجاد می کند.
عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفت. رویکرد این پژوهش «کیفی» و مشتمل بر روش «نظریه داده بنیاد» بود. در جهت شناسایی این عوامل، متن قرآن کریم و منابع روایی با اعتبار الف مبنا قرار گرفت و داده ها با استفاده از کلیدواژگان مربوطه گردآوری شد؛ سپس در جهت تحلیل داده ها، فرایند کدگذاری آغاز شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 32 «مفهوم»، 8 «مقوله فرعی» و 3 «مقوله اصلی» منتج شد که ذیل بُعدی به نام عوامل کاهش انگیزش معنوی، قرار گرفتند. این یافته ها نشان داد که این عوامل را می توان در 3 مقوله «عوامل درون فردی بنیادین»، «عوامل برون فردی» و «عوامل درون فردی میانجی» جای داد و روابط فرضی میان آنها را تبیین نمود. یافته های فوق را 9 کارشناس بر اساس شاخص های مطابقت (CVI) و ضرورت (CVR)، دارای اعتبار بالا ارزیابی کردند. بر این اساس، برخی مفاهیم حذف، ولی تمامی مقوله ها، بدون تغییر باقی ماند و مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت.
اثر بخشی درمان هیجان مدار براضطراب درد و تاب آوری در بیماران مبتلا به میگرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میگرن به عنوان یکی از شایع ترین اختلالات عصبی، تأثیری جالب توجه بر کیفیت زندگی افراد مبتلا دارد. این اختلال با دردی شدید و ناتوان کننده همراه است که ممکن است ناشی از عوامل هیجانی و شناختی باشد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان هیجان مدار بر اضطراب درد و تاب آوری در بیماران مبتلا به میگرن بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و گروه کنترل و مرحله پیگیری سه ماهه است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به میگرن شهر اصفهان است که در سال 1402-1403 به یکی از کلینیک های تخصصی میگرن شهر اصفهان مراجعه کردند. به کمک نمونه گیری در دسترس، 30 نفر از این افراد انتخاب شدند. افراد به طور تصادفی با نسبت 1:1 در گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش مداخله درمان هیجان مدار (بر اساس بسته درمانی درمان هیجان مدار گرینبرگ و همکاران، 2008) را طی 8 جلسه 90دقیقه ای هفته ای یک بار دریافت کردند. داده ها با استفاده از مقیاس اضطراب درد (مک کراکن و دینگرا (2002)) و تاب آوری (کانر و دیویدسون (2003)) جمع آوری و به روش تحلیل واریانس آمیخته با نرم افزار SPSS-26 تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان دهنده کاهش معنادار میانگین نمرات اضطراب و افزایش معنادار میانگین نمرات تاب آوری بیماران در مراحل پس آزمون و پیگیری است. با توجه به تأثیر درمان هیجان مدار بر اضطراب درد و تاب آوری در بیماران مبتلا به میگرن (05/0>P)، پیشنهاد می شود درمانگران در مواجهه با بیماران مبتلا به میگرن با مشکلات هیجانی از این روش درمانی استفاه کنند.
مدل ساختاری خود-خاموشی در زنان بر اساس پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با نقش واسطه ای دشواری در تنظیم هیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی دشواری در تنظیم هیجان در رابطه بین پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با خود-خاموشی در زنان انجام شد. پژوهش حاضر توصیفی_همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان شهر ری در سال 1403 بودند. به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ای به تعداد 300 نفر انتخاب و در مطالعه شرکت کردند. ابزارهای این پژوهش شامل مقیاس خود خاموشی (STSS، جک و دیل، 1992)، مقیاس پریشانی روان شناختی (K10، کسلر و همکاران، 2002)، پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ، ثنایی، 1379) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان (DERS، گرتز و روئمر، 2004) بودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل معادلات ساختاری حاکی از برازش مناسب مدل بود. یافته ها نشان داد که تعارض زناشویی به صورت مستقیم قادر به پیش بینی خود-خاموشی بود (۰01/۰p‹). همچنین پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی از طریق دشواری در تنظیم هیجان توانستند خود-خاموشی زنان را به صورت غیرمستقیم پیش بینی کنند (۰01/۰p‹). این نتایج نشان می دهد که پریشانی روان شناختی و تعارض زناشویی با توجه به نقش مهم دشواری در تنظیم هیجان می توانند تبیین کننده خود-خاموشی در زنان باشند و لزوم توجه به این عوامل در تعامل با یکدیگر در برنامه های کاهش مشکلات زناشویی ضروری است.
تعیین اندازه اثر هوش هیجانی و پرخاشگری در سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره نهم ۱۴۰۳ شماره ۵۷
۱۱۷-۱۱۰
حوزههای تخصصی:
سازگاری اجتماعی از مهم ترین شاخص های رشد اجتماعی و سلامت روان می باشد؛ بنابراین توجه به آن در تمامی گروه های سنی حائز اهمیت می باشد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف پیش بینی سازگاری اجتماعی بر اساس هوش هیجانی و پرخاشگری انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهر بوکان در سال 1401-1400 بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و جدول کرجسی و مورگان 300 نفر به عنوان نمونه موردمطالعه قرار گرفتند. برای سنجش متغیرهای موردمطالعه از پرسشنامه های سازگاری اجتماعی بل (1961)، هوش هیجانی برادبری و گریوز (2004) و پرخاشگری باس و پری (1992) استفاده شد. پس از تأیید نرمال بودن داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنوف تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از روش های همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام و با نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت و سطح معناداری آزمون ها 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها نشان داد که همبستگی مثبت معنی داری بین هوش هیجانی و سازگاری اجتماعی و همچنین همبستگی منفی معنی داری بین پرخاشگری و سازگاری اجتماعی وجود داشت (0/001p<). همچنین 42/1 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و درمجموع 60/8 درصد از واریانس سازگاری اجتماعی توسط هوش هیجانی و پرخاشگری تبیین شد. بر اساس یافته های این پژوهش هوش هیجانی و پرخاشگری می توانند پیش بین مناسبی برای سازگاری اجتماعی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی باشند.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان با اختلال طیف اوتیسم: مطالعه مروری نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال طیف اوتیسم وضعیتی عصبی-تحولی پیچیده است که بر روابط، رفتارها، و تعاملات اجتماعی کودکان تأثیر می گذارد. کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم اغلب با مشکلات سلامت روان مانند اضطراب و افسردگی مواجه می شوند که می تواند کیفیت زندگی و عملکرد روزانه آنها را تحت تأثیر قرار دهد. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم از طریق مرور نظام مند پژوهش های موجود بود. روش: از طریق مطالعه مروری نظام مند، تمامی مقالات منتخب با توجه به کلمات کلیدی اختلال طیف اوتیسم، درمان شناختی-رفتاری، اضطراب، افسردگی، سلامت روان، کودکان و نوجوانان در پایگاه های اطلاعاتی خارجی گوگل اسکالر، پاب مد، پروکوئست، امبیس، سایک اینفو، و اسکوپوس در دامنه سال های 2009 (از ماه سمپتامر) تا 2024 (تا ماه آگوست) و اطلاعات مورد نظر جهت دستیابی به هدف پژوهش، توسط نویسندگان پژوهش ارزیابی شد. 894 مقاله منتشرشده انگلیسی، با در نظر گرفتن معیارهای ورود و ارزیابی کیفیت با استفاده از الگوی پریزما بررسی شدند. سپس بر اساس ارزیابی کیفی نهایی، 27 مقاله انتخاب و در راستای پاسخگویی به سوالات پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: از میان 894 مقاله پیرامون اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر سلامت روان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم در انتها 27 مطالعه مورد بررسی قرار گرفتند که شامل 625 کودک و نوجوان از کشورهای مختلف بود. نتایج نشان دادند که درمان شناختی-رفتاری به ویژه در کاهش علائم اضطراب و بهبود کیفیت زندگی مؤثر است. همچنین این درمان به بهبود مشکلاتی مانند بی خوابی و رفتارهای وسواسی نیز کمک کرده است. این نتایج تأکید بر موفقیت درمان شناختی-رفتاری در مدیریت مشکلات روانی در سطح بین المللی دارند. نتیجه گیری: این مطالعه تأکید می کند که درمان شناختی-رفتاری می تواند به عنوان روشی مؤثر در مدیریت علائم روانی مرتبط با اختلال طیف اوتیسم مورد استفاده قرار گیرد و نیاز به پژوهش های بیشتر برای بررسی اثرات بلندمدت و تطابق این درمان با گروه های مختلف سنی و نوع اختلالات را تصریح می کند.
پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
243 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی انسجام خود در سالمندان بر اساس تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی سالمندانی بود که در سال 1400 در شهر تهران زندگی می کردند و با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 341 نفر انتخاب شد. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه های انسجام خود ریف و هینکه (1983) (EIQ)، تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (2۰۰1) (CER)، فرم کوتاه خود شفقت ورزی ریس و همکاران (2011) (SCS) و فرم تجدیدنظر ش ده نگ رش ب ه مرگ وونگ و همکاران (1994) DAP-R)) بود. روش تحلیل پژوهش، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون به روش هم زمان بود.یافته ها نشان داد که بین مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ با انسجام خود در سالمندان ارتباط معنی داری وجود دارد (01/0 ≥P). هم چنین نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که مؤلفه های تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ به ترتیب ۵/۷۲ درصد، 58 درصد و 8/28 درصد از واریانس انسجام خود را تبیین می کنند (01/0 ≥P). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که تنظیم هیجان، شفقت به خود و نگرش به مرگ در پیش بینی انسجام خود در سالمندان نقش اساسی دارند.
تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ پاییز (مهر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۹
1567 - 1586
حوزههای تخصصی:
زمینه: شادکامی یک احساس درونی مثبت از ادراک های شناختی و عاطفی دریافت شده و به معنای خوشبختی عاطفی و شناختی در تعادل احساسات و سلامت روان است و احساس بهزیستی روانشناختی همان ارزیابی کلی فرد در پذیرش خود، رابطه مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، رشد شخصی و تسلط بر محیط است. مطالعات متعددی تأثیر مثبت بهزیستی روانشناختی بر هوش هیجانی، بر شادکامی، حمایت اجتماعی بر شادکامی، هوش هیجانی، حمایت اجتماعی بر شادکامی نشان داده اند؛ اما تدوین مدل شادکامی براساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی مغفول مانده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل شادکامی بر اساس بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی با میانجی گری هوش هیجانی در دانشجویان کارشناسی انجام شد.
روش: طرح پژوهش کاربردی و روش توصیفی همبستگی مبتنی بر معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 تشکیل می دادند و بر اساس دیدگاه کلاین در مدل معادلات ساختاری، تعداد 414 فرد از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه شادکامی (آکسفورد، 2002)، بهزیستی روانشناختی (ریف، 2002)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، 1988) و هوش هیجانی (شات، 1998) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق مدل یابی ساختاری با استفاده از نرم افزار 26AMOS انجام شد.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بهزیستی روانشناختی، حمایت اجتماعی و هوش هیجانی به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) بر شادکامی دانشجویان اثر دارد و هوش هیجانی در بین دانشجویان به صورت مثبت و معنادار (001/0 ˂P) اثر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی بر شادکامی را میانجی گری می کند.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت باتوجه به اهمیت متغیر بهزیستی روانشناختی و حمایت اجتماعی در شادکامی دانشجویان، آموزش ها و کارگاه های مهارت های زندگی، ارتباطات و تعاملات مثبت که موجب بهبود و افزایش شادکامی در دانشجویان می شود در سطح دانشگاه ها و مؤسسات عالی برنامه ریزی، تدوین و اجرا شوند.
پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در عملکرد شناختی و فیزیولوژیک، شناخت اثرات برنامه های تمرین مختلف از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی پاسخ پروتئین های آگرین، mTOR و AKT در تمرینات دوگانه مقاومتی- شناختی افراد سالم بود.
روش: روش پژوهش نیمه تجربی است. 10مرد سالم به صورت تصادفی در دو گرو ه (گروه مقاومتی- شناختی 5 نفرگروه مقاومتی 5 نفر) تقسیم شدند. انقباض مقاومتی شامل اکسنتریک و کانسنتریک اکستنشن زانو با حداکثر قدرت و سرعت بود. انقباض ها شامل 12 ست 10 تکراری برای پای راست در نظر گرفته شد و در گروه شناختی نیز تمرینات تکلیف شناختی شامل شمارش اعداد به صورت معکوس، ضرب و تقسیم اعداد، شمارش ماه های سال و شمارش پول سکه ای به صورت همزمان با انجام تمرینات مقاومتی صورت گرفت. در ابتدا و انتهای مطالعه بایوپسی انجام شد. برای تجزیه وتحلیل داده های از روش آماری تی وابسته و آزمون کوواریانس در نرم افزار SPSS21 انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد، تغییرات درون گروهی پروتئین های mTOR و AKT بعد از یک جلسه فعالیت، درگروه مقاومتی- شناختی و مقاومتی معنادار بود (p≤0/05). با این حال تغییرات بین گروهی پروتئین های آگرین، mTOR و AKT نشان دهنده عدم تفاوت بین دو گروه بود.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد یک جلسه فعالیت مقاومتی و مقاومتی- شناختی منجر به تغییر فاکتورهای درگیر در قدرت و هایپرتروفی عضلات اسکلتی می شود. علاوه براین، این تغییرات در مجموع در گروه مقاومتی بیش مقاومتی- شناختی است.
اثربخشی بسته آموزشی "مرا محکم در آغوش بگیر رهایم کن" بر ارتباط مؤثر والدین دختران نوجوان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی بسته آموزشی "مرا محکم در آغوش بگیر رهایم کن" بر ارتباط مؤثر والدین دختران نوجوان بود. روش پژوهش حاضر کمی از نوع نیمه آزمایشی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل همراه با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری تحقیق حاضر شامل والدین دختران دبیرستانی مقطع دوم ناحیه 2 مشهد بود روش نمونه گیری در تحقیق حاضر به صورت داوطلبانه بود که به صورت تصادفی در یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل جایگزین شد. حجم نمونه موردنظر برای پژوهش حاضر شامل 30 دختر نوجوان دبیرستانی در مشهد به همراه والدین آن ها بود که در دو گروه آزمایشی و کنترل (هر گروه 15 نفر) طبقه بندی شد. ابزار گرداوری شامل مقیاس خودارزشمندی کروکر و همکاران (۲۰۰۳) و مقیاس رابطه والد - فرزند فاین و همکاران (1983) بود . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نسخه ۲۵ و روش آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که بسته آموزشی "مرا محکم در آغوش بگیر رهایم کن" بر ارتباط مؤثر والدین دختران نوجوان تاثیر مثبت و معناداری دارد.
اثربخشی مداخله مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و تصویر بدنی زنان دارای تجربه آزاردیدگی در کودکی: یک مطالعه مقدماتی
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر رویکرد هیجان مدار بر صمیمیت زناشویی و تصویر بدنی زنان دارای تجربه آزاردیدگی در کودکی بود. در این پژوهش از طرح آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه با شرکت کنندگان استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش کلیه زنان دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی ساکن شهر کرج در سال ١٤٠٣ بودند که با روش نمونه گیری هدفمند، سه زن دارای تجربه سوءاستفاده جنسی در دوران کودکی به صورت در دسترس بر اساس ملاک های ورود به پژوهش انتخاب شدند. آزمودنی ها به صورت پلکانی هرکدام بافاصله یک هفته بعد از اجرای خط پایه وارد طرح پژوهشی شدند و طی 8 جلسه مداخله مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار سنجش پژوهش حاضر پرسشنامه های تصویر بدنی و پرسشنامه صمیمیت زوجین بودند. یافته های پژوهش بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آمار توصیفی و طراز و روند و تغییرپذیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که درمان های مبتنی بر هیجان بر بهبود شاخص تصویر بدنی (با 8/15% برای آزمودنی اول، 3/18% برای آزمودنی دوم و 3/10% برای آزمودنی سوم) و شاخص صمیمیت زناشویی برای هر سه آزمودنی (با 6/15% برای آزمودنی اول، 7/37% برای آزمودنی دوم و 6/18سوم) اثربخش بوده است. یافته های این پژوهش کارایی درمان های مبتنی بر هیجان را بر تصویر بدنی و صمیمیت زناشویی زنان دارای تجربه آسیب دیدگی در کودکی نشان می دهد. بنابراین پیشنهاد می شود روانشناسان و درمان گران خانواده ازاین روش جهت بهبود مشکلات تصویر بدنی و صمیمیت زناشویی زنان دارای تجربه آسیب دیدگی در کودکی استفاده نمایند.
تأثیر مداخله درمانی و آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان با اختلال دیکته(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
56 - 66
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: دانش آموزان با مشکلات یادگیری در مقایسه با دانش آموزان عادی از نظر رشد عاطفی و سازگاری اجتماعی در سطح پایین تری قرار دارند. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مداخله درمانی و آموزش مهارت های زندگی بر سازگاری اجتماعی دانش آموزان با اختلال دیکته انجام شد. مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان دختر و پسر مقاطع سوم، چهارم و پنجم ابتدایی مبتلا به اختلال دیکته نویسی منطقه ی 3 شهر تهران در سال تحصیلی 401-1400 بودند که از بین آنها 20 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (10 نفر) و کنترل (10 نفر) گمارده شدند. ابزارهای این پژوهش شامل آزمون نوشتاری فلاح چای (1374)، ویرایش چهارم آزمون هوشی وکسلر (1947) و پرسشنامه سازگاری اجتماعی سینها و سینگ (1993) بود. گروه آزمایش آموزش گروهی مهارت های زندگی و درمان اختلال دیکته نویسی را طی 8 جلسه دریافت کرد؛ اما گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. جهت تجزیه وتحلیل داده های تحقیق از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. تمام عملیات آماری پژوهش با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 24 با سطح معنی داری 05/0>P در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که پس از کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت نمره های پیش آزمون- پس آزمون دو گروه برای متغیرهای سازگاری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی معنادار است و میانگین نمره های گروه آزمایش در متغیرهای سازگاری اجتماعی، عاطفی و تحصیلی به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل است (05/0>P). نتیجه گیری: می توان از مداخله درمانی و آموزش مهارت های زندگی رای ارتقاء سازگاری اجتماعی دانش آموزان با اختلال دیکته نویسی استفاده کرد.
پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی بر اساس نشانگان شناختی توجهی با میانجی گری هیجان آگاهی در نوجوانان دختر شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۶)
301 - 311
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اختلال اضطراب اجتماعی یک اختلال روانی شایع در میان نوجوانان است که موجب بروز اختلال در عملکردهای فردی، تحصیلی و اجتماعی آنان می شود؛ ازاین رو پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی بر اساس نشانگان شناختی توجهی با توجه به نقش واسطه ای هیجان آگاهی در نوجوانان شهر اصفهان انجام شد. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی در شاخه معادلات ساختاری بود و جامعه آماری آن شامل کلیه نوجوانان دختر شهر اصفهان در بازه ی سنی 12 تا 18 سال در سال 1402 می شد که 334 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب اجتماعی جرابک (1996)، پرسشنامه سندرم شناختی توجهی ولز (2009) و پرسشنامه آگاهی هیجانی ریفی و همکاران (EAQ-30) (2007) پاسخ دادند. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای spss-25 و Amoss-24 انجام شد. یافته ها: نشانه های اضطراب اجتماعی براساس نشانگان شناختی توجهی و هیجان آگاهی قابل پیش بینی است (05/0>p)؛ همچنین هیجان آگاهی براساس نشانگان شناختی توجهی قابل پیش بینی است (01/0>p). در آخر یافته های پژوهش نشان داد هیجان آگاهی می تواند در پیش بینی نشانه های اضطراب اجتماعی بر اساس نشانگان شناختی توجهی نقش میانجی گر ایفا نماید (05/0>p). نتیجه گیری: هیجان آگاهی و نشانگان شناختی توجهی پیش بینی کننده اضطراب اجتماعی هستند و هیجان آگاهی نقش میانجی را ایفا می کند، بدین معنا که درک بهتری از این دو متغیر می تواند در پیش بینی و درک بهتر از اضطراب اجتماعی کمک کند.
مقایسه اثر بخشی ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی رفتاری بر رضایت جنسی و تصور از خود در زوج های شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری بر رضایت جنسی و خودپنداره جنسی در زوج های شاغل بود. روش شناسی: این پژوهش به صورت آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل و پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی زوج های شاغل فرهنگی در تویسرکان واقع در استان همدان در سال های 2021-2022 بود. تعداد 40 نفر از این جامعه به صورت تصادفی انتخاب و به چهار گروه (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) تقسیم شدند. گروه های آزمایش هرکدام به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت آموزش ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1998) و پرسشنامه خودپنداره بک (1978) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو روش ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری تأثیر معنی داری بر رضایت جنسی و خودپنداره جنسی زوج های شاغل داشتند (05/0>p). با این حال، ایماگوتراپی نسبت به زوج درمانی شناختی-رفتاری در بهبود رضایت جنسی مؤثرتر بود، در حالی که زوج درمانی شناختی-رفتاری در بهبود خودپنداره جنسی نتایج بهتری داشت. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هر دو رویکرد ایماگوتراپی و زوج درمانی شناختی-رفتاری می توانند به عنوان مداخلات مؤثر برای بهبود رضایت جنسی و خودپنداره جنسی در زوج های شاغل مورد استفاده قرار گیرند. با این حال، انتخاب رویکرد درمانی باید با توجه به نیازهای خاص هر زوج انجام شود.
رابطه معاشرت با جنس مخالف، تصور از خود و سلامت روان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
101 - 116
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین متغیرهای معاشرت با جنس مخالف، تصور از خود و سلامت روان انجام شده است. پژوهش کمی و از نوع همبستگی است. حجم نمونه پژوهش 385 تن از دانش آموزان دبیرستان های دخترانه شهرستان رباط کریم است که با استفاده از روش «نمونه گیری خوشه ای تصادفی» انتخاب شدند. ابزار استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه 9 سؤالی «معاشرت با جنس مخالف»، پرسشنامه 25 سؤالی «تصور از خود» و پرسشنامه 28 سؤالی «سلامت عمومی» است. داده ها بر اساس ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون دومتغیره همزمان تحلیل شد. یافته ها حکایت از آن دارد که بین سه متغیر «معاشرت با جنس مخالف«، «تصور از خود» و «سلامت روان» رابطه معناداری وجود دارد. افزایش خودمهارگری در معاشرت با جنس مخالف با بهبود تصور از خود و افزایش سلامت روان همبسته است. یافته دیگر اینکه خودمهارگری در معاشرت با جنس مخالف و تصور از خود می توانند قریب 16 درصد از واریانس سلامت روان را تبیین نمایند. بنابراین، معاشرت با جنس مخالف، سلامت روان و تصور از خود را کاهش می دهد.
تاثیر یک دوره تمرینات شناختی و مقاومتی بر کارکرد اجرایی و عملکرد تیراندازان نیمه ماهر با تفنگ بادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
189 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر تمرینات مقاومتی و شناختی بر عملکرد تیراندازی و کارکردهای اجرایی تیراندازان نیمه ماهر بود. روش اجرا، نیمه تجربی، با هدف کاربردی و به شیوه پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 30 نفر از دانشجویان یک مرکز نظامی در شهر تهران، نمونه های آماری این تحقیق بودند و در دو گروه تجربی و کنترل قرار گرفتند، پیش آزمون شامل تکلیف 60 شلیک جهت ارزیابی عملکرد تیراندازی و آزمون ان-بک و استروپ به ترتیب جهت ارزیابی حافظه کاری و بازداری به عمل آمد. سپس گروه تجربی 6 هفته، هفته ای 2 جلسه تمرین ترکیبی مقاومتی و شناختی را انجام دادند. از آزمون تحلیل کوواریانس برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد در متغیر عملکرد تیراندازی، حافظه کاری و بازداری بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت (05/0p<). نتیجه کلی تحقیق نشان داد یک دوره مداخله تمرین مقاومتی و شناختی بر مولفه حافظه کاری، بازداری و عملکرد تیراندازان تاثیر مثبت دارد. در واقع، مداخله انجام شده باعث بهبود مولفه حافظه کاری و بازداری به عنوان مولفه های زیربنایی و اساسی عملکردهای مختلف شناختی و حرکتی از جمله تیراندازی شد.
نقش تعدیلگر ورزش های الکترونیکی بر رابطه علی ناگویی هیجانی و تنهایی اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه مورد مطالعه (خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف از انجام تحقیق حاضر بررسی تأثیر ناگویی هیجانی بر تنهایی اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه با نقش تعدیلگر ورزش های الکترونیکی و ارائه مدل می باشد.
روش و مواد: این تحقیق از لحاظ استراتژی توصیفی-پیمایشی بوده و از لحاظ شکل فرضیات به صورت علی می باشد. جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های استاندارد ارائه شده در تحقیقات معتبر خارجی و داخلی شامل مقیاس ناگویی هیجانی تورنتو، مقیاس تنهایی اجتماعی لی و هیون، و مقیاس ورزش های الکترونیکی استفاده شد. همچنین به منظور بررسی روایی سازه پرسشنامه ها از تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول و دوم استفاده شد. پایایی درونی سؤالات پرسشنامه های مورد استفاده از روش آلفای کرونباخ سنجیده شد و در این تحقیق همان طور که مشاهده می شود این ضریب بالای 0.7 بوده که نشان از پایایی قابل قبول پرسشنامه ها دارد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی دانش آموزان پسر ناحیه 2 آموزش وپرورش شهر مشهد می باشد. به منظور بررسی تجربی و کاربردی تحقیق، نمونه 400 نفری از دانش آموزان پسر انتخاب شدند. در این تحقیق در بخش آمار توصیفی و بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق از نرم افزار SPSS نسخه 25 و در بخش معادلات ساختاری از نرم افزار Smart PLS نسخه 3 به منظور طراحی مدل تحقیق استفاده گردید.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان داد ناگویی هیجانی بر تنهایی اجتماعی، تفکر برون مدار بر تنهایی اجتماعی، و دشواری در توصیف احساسات بر تنهایی اجتماعی تأثیر می گذارد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد ورزش های الکترونیک در رابطه علی ناگویی هیجانی و تنهایی اجتماعی اثر تعدیلی ندارد. طبق نتایج مشخص شد مقدار برازش SRMR برابر با 0.078 که در سطح معناداری 0.05 پایین تر از مقدار 0.08 است. بنابراین مدل ساختاری تحقیق از برازش مطلوبی برخوردار است.
نتیجه گیری: این مطالعه تأیید می کند که ناگویی هیجانی تأثیر قابل توجهی بر تنهایی اجتماعی در میان دانش آموزان مقطع متوسطه دارد. با این حال، ورزش های الکترونیکی این رابطه را تعدیل نمی کنند. این یافته ها نشان می دهد که افزایش مهارت های آگاهی و بیان هیجانی می تواند تنهایی اجتماعی در دانش آموزان را کاهش دهد.
بررسی تأثیر اخلاق حرفه ای بر تعهد سازمانی معلمان و مدیران ناحیه ۳ استان قم
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
59 - 70
حوزههای تخصصی:
اخلاق حرفه ای یکی از مسائل اساسی همه جوامع بشرى است. در حال حاضر، متأسفانه در جامعه ما، در محیط کار، کمتر به اخلاق حرفه ای توجه می شود. درحالی که در غرب سکولار، در دانش های مربوط به مدیریت و سازمان، شاخه ای با عنوان اخلاق کار و حرفه وجود دارد، ولی در جامعه دینی ما در مدیریت، به اخلاق توجه کافی نشده است. بر همین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی قدرت اخلاق حرفه ای بر رفتار سبز معلمان در ناحیه 3 استان قم است. به لحاظ ماهیت و اهداف، این پژوهش کاربردى توصیفی- پیمایشی است؛ جامعه آمارى این پژوهش شامل ۸۵۲ نفر از معلمان و مدیران ناحیه 3 استان قم در سال 1399 بود که بر اساس فرمول کوکران، ۱۱۹ نفر به عنوان نمونه پژوهش برآورد گردید. براى گرداورى داده ها از پرسشنامه اخلاق کار گریگورى و ابراهیمی و حسن پور جهت رفتار سبز معلمان و مدیران استفاده شد. اطلاعات از طریق پرسشنامه ای که در بین ۱۱۹ نفر از معلمان و مدیران آموزش وپرورش ناحیه 3 استان قم در سال 1399 توزیع شد، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختارى با استفاده از نرم افزارهای Smart PLS استفاده شد. بر اساس یافته های این پژوهش و افزایش قدرت اخلاق کاری به منظور دسترسی به رفتار سبز معلمان و مدیران، پیشنهاد می گردد:1: بر اساس روش های الگوبرداری و اسوه سازی اسلامی، مدیران رده بالای سازمان خود متعهد به رعایت اخلاق حسنه کاری در سازمان باشند تا بهبود اخلاق کاری صرفاً یک شعار قلمداد نگردد 2: معیارها و عملکردهای عینی اخلاق حرفه ای و اخلاق کاری مطلوب برای سازمان طراحی و در دسترس کارکنان قرار گیرد 3: در مراحل ابتدایی اجرای طرح، مزایا و تشویقات مادی و معنوی برانگیزاننده و مناسبی برای افرادی در سازمان که تعهد بالای کاری و اخلاقی دارند در نظر گرفته شود تا زمینه درونی سازی رفتار سبز معلمان و مدیران فراهم گردد.