
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی
پژوهشنامه روان شناسی اسلامی سال 10 پاییز و زمستان 1403 شماره 21 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی مفاهیم والدگری معنوی خداسو و مکانیزم ارتباطی آن با نظام روان شناختی انسان صورت پذیرفت؛ چراکه والدین، به عنوان عامل تأثیرگذار بر رشد روان شناختی فرزندان، در فرآیند تربیت با نظام روان شناختی آنها تعامل مستقیم دارند. در این پژوهش به منظور تبیین مفاهیم تربیتی در والدگری معنوی خداسو از روش معناشناسی زبانی مورد استفاده قرار گرفت. بدین منظور، به وسیله واژگان و مفاهیم جمع آوری شده در حوزه تربیتی، جملات توصیفی - تبیینی مرتبط با موضوع در متون اسلامی جست وجو و انتخاب گردید، و به منظور تحلیل مکانیزم ارتباطی مفاهیم با نظام روان شناختی انسان از جملات توصیفی - تبیینی متون اسلامی از روش های تحلیل محتوا استفاده شد. در روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از قرآن کریم و منابع حدیثی بعد از شناسایی و انتخاب واحدهای لفظی و معنایی مفاهیم تربیتی متناسب با نظام روان شناختی انسان و جست وجوی آنها در منابع مذکور انجام و سپس استخراج شد. در مرحله بعد شاخص روایی محتوایی CVI و نسبت روایی محتوایی CVR مورد تأیید 8 نفر از روان شناسان دارای تحصیلات حوزوی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد هریک از نظام روان شناختی از جمله نظام پردازش گری عقل با مفاهیم «کرامت» و «حکمت»؛ نظام پردازش گری قلب با مفاهیم «دوراندیشی»، «بصیرت افزایی»، «عفو»، «موعظه گری»، «تذکر»، «مهرورزی»، «رفق و مدارا»، «احسان»، «ترغیب» و «ترهیب»؛ نظام پردازش گری صدر با مفاهیم «اسوه»، «عبرت دهی» و «گفت وگو»؛ و نظام تدارک عمل با مفاهیم «اعتدال»، «نظارت و مراقبت»، «امر» و «نهی» عملیاتی می شود و فضای ادراکات فرزند (مبدأ، خود، هستی عینی و معاد) را تنظیم و برای عمل معنوی رهنمون می سازد و در نهایت، این فعال سازی فرزند را به توحیدیافتگی می رساند.
ساخت و اعتباریابی پرسش نامه نماز مطلوب بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ساخت و اعتباریابی پرسش نامه نماز مطلوب بر اساس منابع اسلامی است. این مطالعه به روش توصیفی - پیمایشی و با نمونه گیری تصادفی طبقه ای در میان طلاب و دانش پژوهان مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی= در سال 14۰3 انجام شد. برای ارزیابی روایی محتوا از 5 نفر از متخصصان علوم اسلامی و روان شناسی و از شاخص های CVI و CVR بهره برده شد، و آیتم ها مورد ارزیابی قرار گرفت. برای روایی سازه پرسش نامه نیز از همسانی درونی و تحلیل عاملی بهره برده شد. یافته ها حاکی از استخراج دو عامل «آداب باطنی» و «آداب ظاهری» بود و همبستگی عوامل با نمره کل معنادار بود. برای بررسی اعتبار، ضریب دو نیمه سازی گاتمن (88۰/۰) و آلفای کرونباخ (935/۰) محاسبه شد، که ضریب آلفا برای آداب باطنی و آداب ظاهری به ترتیب برابر با (935/۰) و (774/۰) بود. نتایج بیانگر روایی و اعتبار بالای پرسش نامه بوده و تأیید می کند که این ابزار قابلیت سنجش سازه نماز مطلوب را برای استفاده در پژوهش های مرتبط داراست.
الگوی رشد معنوی از دیدگاه شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد معنوی، یکی از مهم ترین وجوه توسعه انسانی است. این پژوهش با هدف ترسیم الگوی رشد معنوی بر اساس دیدگاه شهید مطهری انجام شد. روش پژوهش تحلیل محتوای تجمعی بود. ابتدا داده ها گردآوری و سپس در نرم افزار مکس کیودا ۲۰۲۰ کدگذاری شد. در مجموع در فرایند کدگذاری، ۱۳۹ کد باز انتخاب شد که به ۲۲ کد محوری و در نهایت ۵ کد انتخابی به دست آمد. یافته ها نشان داد رشد معنوی از دیدگاه شهید مطهری، نمایان ساختن استعدادهای مهم ترین سرمایه حیات انسانی یعنی بُعد روحی و معنوی انسان در سایه شناخت و لیاقت است، و موضوع تحقق رشد معنوی همان روح الهی است، و مسیر کلی رشد انسان از دیدگاه شهید مطهری سیر کلی از خود درآمدن و رسیدن به حق است و عوامل رشد معنوی مشتمل بر عوامل زمینه ساز (نعمت های الهی، دین و وحی، ایمان، تفکر) و عوامل آشکار ساز (شناخت صحیح، نیت صالح، اعمال صالح، زهدورزی، آزمون های معنوی، خودسازی، انس با قرآن) است؛ همچنین از دیدگاه شهید مطهری، موانع رشد معنوی عبارت اند از: روح گریزی، فطرت گریزی، عقل گریزی، مذهب گریزی، و ایمان گریزی.
عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی عوامل روان شناختی کاهش انگیزش معنوی بر اساس منابع اسلامی صورت گرفت. رویکرد این پژوهش «کیفی» و مشتمل بر روش «نظریه داده بنیاد» بود. در جهت شناسایی این عوامل، متن قرآن کریم و منابع روایی با اعتبار الف مبنا قرار گرفت و داده ها با استفاده از کلیدواژگان مربوطه گردآوری شد؛ سپس در جهت تحلیل داده ها، فرایند کدگذاری آغاز شد. نتایج کدگذاری به شناسایی 32 «مفهوم»، 8 «مقوله فرعی» و 3 «مقوله اصلی» منتج شد که ذیل بُعدی به نام عوامل کاهش انگیزش معنوی، قرار گرفتند. این یافته ها نشان داد که این عوامل را می توان در 3 مقوله «عوامل درون فردی بنیادین»، «عوامل برون فردی» و «عوامل درون فردی میانجی» جای داد و روابط فرضی میان آنها را تبیین نمود. یافته های فوق را 9 کارشناس بر اساس شاخص های مطابقت (CVI) و ضرورت (CVR)، دارای اعتبار بالا ارزیابی کردند. بر این اساس، برخی مفاهیم حذف، ولی تمامی مقوله ها، بدون تغییر باقی ماند و مورد تأیید کارشناسان قرار گرفت.
تأثیر آموزش معنادهی به زندگی با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر اضطراب وجودی دختران نابینای شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برساخت های اجتماعی، انگاره ها و پیش فرض های فرهنگی شکل گرفته در مورد نابینایان به ویژه دختران نابینا، احساسات نامطلوبی را در افراد نابینا برمی انگیزند و معمولاً رنج مضاعفی را به آنها تحمیل می کنند. اضطراب از مهم ترین احساسات نامطلوبی است که در دختران نابینا وجود دارد؛ لذا پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش معنادهی به زندگی با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی بر اضطراب وجودی در دختران نابینا، انجام شد. در این مطالعه نیمه تجربی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه، 3۰ نفر از دختران نابینا از کلیه دختران عضو جامعه نابینایان استان یزد در سال 14۰2 به صورت در دسترس انتخاب شدند؛ سپس به دو گروه 15 نفری آزمایش و گواه تقسیم شدند، هر دو گروه قبل از مداخله با آزمون اضطراب وجودی مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در آموزش 1۰ جلسه ای 5/1 ساعت معنادهی به زندگی به شیوه گروهی شرکت کردند؛ سپس پس آزمون از دو گروه به عمل آمد و داده ها با استفاده از نرم افزار نسخه 25 و آزمون کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل نشان داد که در بررسی تفاوت گروه ها در پس آزمون بین نمرات گروه آزمایش و کنترل در اضطراب وجودی تفاوت معنادار وجود دارد. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که آموزش معنادهی به زندگی با رویکرد درمان یکپارچه توحیدی باعث کاهش اضطراب وجودی دختران نابینا و مؤلفه های آن می شود.
سبک های نگرش به فرزند و فرزندآوری بر اساس منابع اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هر جامعه ای نگرش افراد به مقوله فرزند و فرزندآوری نقش تعیین کننده ای در میزان زادوولد و فرزندآوری دارد. بر این اساس این پژوهش به بررسی نگرش منابع اسلامی به فرزندآوری و سایر نگرش های بازتاب یافته در قرآن کریم به فرزند و فرزندآوری اختصاص یافته، تا از طریق این بررسی مدل مفهومی نگرش منابع اسلامی به فرزندآوری استخراج گردد. روش به کاررفته در این پژوهش، تحلیل کیفی محتوای متون دینی است که برای فهم و استنباط آموزه های روان شناختی از منابع اسلامی کاربرد دارد. در بررسی های صورت گرفته، در مجموع سه نگرش اصلی در مورد فرزند و فرزندآوری در منابع اسلامی یافت شد، که از این سه نگرش، 21 مؤلفه کلی و 61 استنباط از آیات و روایات منتخب به دست آمد: 1. نگرش مثبت به مطلق فرزند، اعم از پسر و دختر، با مؤلفه های؛ فرزند عامل بقا و استمرار والدین، فرزندآوری یکی از ملاک های انتخاب همسر، فرزند مایه اقتدار و افزایش نفوذ والدین، فرزند مایه آرامش خانواده، فرزند موجب استحکام روابط والدین، فرزند زمینه ساز رضایتمندی والدین، فرزند هدیه الهی و فرزند نیرویی در خدمت دین؛ 2. نگرش منفی به مطلق فرزند اعم از پسر و دختر، با مؤلفه های؛ فرزند عامل تهیدستی خانواده، فرزند موجب رنج و سختی والدین و خطرات معنوی فرزند برای پدر و مادر؛ 3. نگرش تفکیکی به فرزند که خود مشتمل بر سه نگرش فرعی است: یکم، نگرش منفی به دختر؛ دوم، نگرش مثبت به پسر؛ سوم، نگرش مثبت به دختر با مؤلفه های؛ دختر موجب گشایش رزق و توسعه بیشتر در زندگی، جلب رحمت و مغفرت الهی پس از مرگ والدین، استعداد دختر برای ایجاد نسل برتر. روایی سنجی محتواهای استنباطی و مؤلفه ها بر اساس نظر یازده کارشناس و دو شاخص روایی محتوا (CVI) و نسبت روایی محتوا (CVR) به دست آمد. در پایان برای روایی سنجی نگرش های سه گانه درباره فرزند و فرزندآوری از نظر سه کارشناس به صورت مشارکتی استفاده شد.