فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۳۵٬۸۹۱ مورد.
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۴
125 - 148
حوزههای تخصصی:
رابطه میان والدین و فرزندان نوجوان به سبب ویژگی های خاص رشدی این گروه سنی با چالش های ویژه ای رویارو است. از این رو، این پژوهش با هدف تدوین مدل رابطه والد- فرزند بر اساس پریشانی روانی و اضطراب اجتماعی با میانجی گری ذهن آگاهی در دانش آموزان نوجوان به انجام رسید. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از حیث ماهیت، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان نوجوان شهر تهران و نمونه آماری برابر با 300 نفر بود که از مدارس پنج منطقه تهران انتخاب گردید. روش نمونه گیری به صورت خوشه ای انجام گرفت. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه پریشانی روان شناختی کسلر (2002)، رابطه والد - فرزند فاین، مورلند و شوبل (1983)، ذهن آگاهی والاچ و همکاران (2006) و اضطراب اجتماعی کانر (2000) استفاده گردید. به منظور تحلیل آماری از مدل معادلات ساختاری بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که ضریب مسیر استاندارد پریشانی روانی و اضطراب اجتماعی با رابطه والد فرزند در نوجوانان به میزان 43/0- و 17/0- محاسبه شد که نشان گر معنادار بودن این روابط بود (01/0>P).. ولی از سویی، ذهن آگاهی دارای نقش میانجی گری در رابطه استاندارد پریشانی روانی و اضطراب اجتماعی و رابطه والد فرزند در نوجوانان بود (01/0>P). بنا بر نقش میانجی گری ذهن آگاهی در تبیین رابطه متغیرهای آسیب زا و روابط والد فرزند، روانشناسان و مشاوران می توانند به منظور کاهش اثرات مشکلات روانی و اجتماعی نوجوانان بر وضعیت زندگی آنان، در جلسات گروهی و فردی به برخورداری دانش آموزان نوجوان از ذهن آگاهی توجه خاص داشته باشند.
اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجانات و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۵)
137 - 149
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجانات و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر صورت گرفت است. مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بوده است که در آن 30 نفر به عنوان نمونه، به شیوه ی تصادفی از بین دختران نوجوان متوسطه ی 14 تا 18 سال شهر مشهد که با مشکل رفتار پرخطر و اشکال در تنظیم هیجان به مرکز مشاوره ی آموزش وپرورش استان خراسان رضوی رجوع کرده بودند، انتخاب شدند و به طور تصادفی در گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از فرم مصاحبه ی بالینی کودک و نوجوان، پرسشنامه ی راهبردهای تنظیم هیجان گراس (ERQ) و مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی (IARS) استفاده شد. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در همه ی مؤلفه های رفتارهای پرخطر به غیر از گرایش به خشونت، تفاوت معنادار وجود داشت و میانگین نمرات پس آزمون گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات پس آزمون گروه کنترل کمتر بود. همچنین، بین دو گروه آزمایش و کنترل در راهبردهای تنظیم هیجان نیز تفاوت معنادار وجود داشت، به صورتی که در راهبرد ارزیابی مجدد میانگین نمرات گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه کنترل بیشتر بود و در راهبرد سرکوبی میانگین نمرات گروه آزمایش به طور معناداری از میانگین نمرات گروه کنترل کمتر بود. نتیجه گیری: درنتیجه میتوان گفت، طرحواره درمانی هیجانی بر تنظیم هیجانات و کاهش رفتارهای پرخطر در نوجوانان دختر اثرگذار بود.
بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ بهار (خرداد) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
713 - 728
حوزههای تخصصی:
زمینه: با بررسی های انجام شده مشخص گردید که تاکنون مطالعه ای به بررسی جنبه های روانشناختی شعر و معماری سبک اصفهانی از منظر نظریه آلفرد آدلر و کارل گوستاو یونگ نپرداخته است.
هدف: در این مقاله به بررسی جنبه های روانشناختی مشترک شعر سبک اصفهانی (هندی) و معماری سبک اصفهانی پرداخته شده است.
روش: روش پژوهش، کتابخانه ای و نوع آن، تحلیلی-توصیفی است. پس از بررسی ویژگی ها و جنبه های روانشناختی مشترک شعر و معماری دوره اصفهانی به این نتیجه رسیده ایم که علاوه بر مسائل اجتماعی که شعر و معماری را در دوره صفویان تحت تأثیر قرار داده، برخی جنبه های روانشناسی نیز در این دوره بر سبک شعر و معماری این دوره اثر گذاشته است.
یافته ها: با توجه فراگیر شدن شعر و هنر در بین مردم و خروج آن از دربار، نشانه های برون گرایی در شعر و هنر این دوره دیده می شود و بازنمود آن، توجه به سلایق فکری و تخیّلی عامه مردم به جای در نظر گرفتن عقاید حاکمان است که این امر در قالب مؤلفه «علاقه اجتماعی» از نظریه آلفرد آدلر قابل بررسی است. همین امر باعث شد تا شعر و معماری این دوره به جای تخصصی شدن و سفارشی شدن، عمومی شده و بر اساس سلیقه فکری و خیالی و عاطفی عامه مردم تکوین یابد.
نتیجه گیری: جنبه رواشناختی مشترک در شعر و معماری این دوره، توجه به باورها و عقایدی است که در حوزه روانشناسی، به عنوان کهن الگو مطرح می شوند و در قالب نظریه یونگ قابل بررسی هستند. این جنبه نیز زاییده عمومی شدن شعر و معماری است و در طی این فرآیند، باورها و عقاید و کهن الگوهای مشترک عامه مردم در شعر و معماری این دوره نمود یافته است.
تدوین مدل ساختاری همدلی زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی بر اساس باور دنیای عادلانه مبتنی بر نقش میانجی رفتارهای یاری رسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
27 - 37
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف تدوین مدل ساختاری همدلی زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی بر اساس باور دنیای عادلانه مبتنی بر نقش میانجی رفتارهای یاری رسان، انجام گرفت.روش: بر این اساس روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش شامل کلیه زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی شهر اصفهان بود که حداقل یک سال از محکومیت آن ها می گذرد. در پژوهش حاضر از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، بدین صورت که در مرحله اول از بین تعداد کل زنان زندانی در فاصله بهار و تابستان 1402، پس از اجرای مصاحبه بالینی و اجرای آزمون میلون 3، تعداد افرادی که تشخیص اختلال شخصیت ضد اجتماعی گرفتند به عنوان گروه هدف و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که تعداد آن ها 128 نفر بود و جهت شرکت در پژوهش به پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه بالینی چند محوری میلون 3، پرسشنامه باور دنیای عادلانه، پرسشنامه فهرست واکنش های بین فردی و پرسشنامه شخصیت جامعه پسند، پاسخ دادند. جهت تجزیه و تحلیل آماری به شیوه معادلات ساختاری، از نرم افزار Amous استفاده شد.یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد در در بین ضرایب استاندارد کل و مستقیم رابطه باور به دنیای عادلانه بر رفتارهای یاری رسانی به میزان 519/0، رفتارهای یاری رسانی بر همدلی 444/0 و باور به دنیای عادلانه بر همدلی به ترتیب 537/0 و 307/0 به دست آمد. همچنین در بین ضرایب غیر مستقیم میزان تأثیر متغیر باور به دنیای عادلانه بر همدلی 230/0 به دست آمد.نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش رفتار یاری رسان در تبیین همدلی زنان زندانی دارای اختلال شخصیت ضد اجتماعی، بر اساس باور دنیای عادلانه نقش میانجی دارد.
پیش بینی رفتار کاری غیرمولد توسط صفات مثلث تاریک شخصیت با نقش میانجی رویدادهای خرد روزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی پیش بینی رفتار کاری غیرمولد توسط صفات مثلث تاریک شخصیت و نقش میانجی گری رویدادهای خرد روزانه انجام شده است تا به درک بهتری از عوامل مؤثر بر بهره وری سازمانی برسد و راهکارهای عملی برای بهبود محیط کار و کاهش رفتارهای مخرب ارائه دهد.روش: جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه کارکنان بخش خصوصی و دولتی شهر مشهد در نیمه اول سال 1402 و گروه نمونه شامل 250 نفر از این افراد بود که به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس رضایت به همکاری انتخاب شدند. استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ممکن است قابلیت تعمیم یافته ها به کل جمعیت هدف را محدود کند. داده ها با استفاده از پرسشنامه های ابعاد تاریک شخصیت جنیسون و ویستر (2010)، رفتارهای غیرمولد گل پرور و خاکسار (1387) و رفتارهای خرد روزانه جونکا سیلوا و همکاران (2020) جمع آوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS-28 و Smart-PLS تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج نشان داد که صفات مثلث تاریک شخصیت اثر مستقیم و معناداری بر رفتارهای کاری غیرمولد دارد (β=0.45). همچنین، رویدادهای خرد روزانه نقش میانجی معناداری بین صفات مثلث تاریک شخصیت و رفتارهای کاری غیرمولد ایفا می کند (β=0.32). مدل پژوهش از برازش مناسبی برخوردار بود (NFI=0.910, SRMR=0.045).نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که توجه به ویژگی های شخصیتی منفی و رویدادهای روزمره می تواند در پیشگیری از رفتارهای کاری غیرمولد و بهبود بهره وری سازمانی مؤثر باشد. بنابراین، پیشنهاد می شود سازمان ها برنامه های آموزشی برای مدیریت صفات شخصیتی منفی و کاهش استرس ناشی از رویدادهای روزمره طراحی کنند تا بهره وری و محیط کار بهبود یابد.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با اعتیاد جنسی با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (شهریور) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
1379 - 1396
حوزههای تخصصی:
زمینه: روابط نامناسب با اجتماع و عدم توانایی در ایجاد روابط سالم و عمیق نیز می توانند در ایجاد اعتیاد جنسی نقش داشته باشد. کودکانی که در دوران کودکی با مشکلاتی مانند نقص های اجتماعی مواجه شده اند، ممکن است در تعاملات اجتماعی و روابط عاطفی ناسالم به مشکل برخورد کنند و بیشتر در معرض خطر اعتیاد جنسی قرار بگیرند. رابطه بین آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی تحت تأثیر عوامل متعددی مانند حمایت اجتماعی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی قرار می گیرد و بررسی دقیق تأثیر هر یک از این عوامل بر رابطه بسیار حائز اهمیت است. شواهد علمی قوی می توانند تصمیم گیران را در جهت اتخاذ تدابیر و سیاست های مؤثر در پیشگیری از آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی هدایت کنند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با اعتیاد جنسی و با نقش میانجی حمایت اجتماعی ادراک شده، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دوره های مجازی در دانشگاه های شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بود. حجم نمونه بر اساس فرمول کلاین (2011) برابر با 322 نفر به دست آمد که با توجه به احتمال افت آزمودنی و ریزش 370 نفر در نظر گرفته شد. همچنین برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ترومای دوران کودکی (برنستاین و همکاران، 2003)، اعتیاد جنسی (کارنز، 1988)، سبک دلبستگی بزرگسالان (کولینز و رید، 1990) استفاده شد. داده های گردآوری شده از طریق تحلیل مسیر در نرم افزارهای lisrel و SPSS استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که نتایج همبستگی روابط معنادار بوده و حاکی از تأیید پیش فرض وجود همبستگی بین متغیر جهت تدوین مدل معادلات ساختاری است (0/05>P).
نتیجه گیری: رابطه بین آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله حمایت اجتماعی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی قرار می گیرد و بررسی دقیق تأثیر هر یک از این عوامل بر این رابطه بسیار حائز اهمیت است. شواهد علمی قوی می توانند تصمیم گیران را در اتخاذ تدابیر و سیاست های مؤثر در پیشگیری از آسیب های دوران کودکی و اعتیاد جنسی هدایت کنند.
مدل یابی معادلات ساختاری رابطه آسیب های دوران کودکی با ویژگی های تاریک شخصیت با نقش میانجی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۳ تابستان (تیر) ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
981 - 995
حوزههای تخصصی:
زمینه: در صورت عدم کفایت و ناشایستگی والدین، مسائل و مشکلاتی از جمله کودک آزاری توسط آن ها و یا اطرافیان رخ می دهد؛ کودک آزاری یکی از معضلات بزرگ اجتماعی است که تمام جوامع، چه پیشرفته و چه در حال توسعه را در بر می گیرد به طوری که سلامت و آسایش کودک آسیب دیده، به خطر می افتد.
هدف: مقاله حاضر با هدف تعیین برازش مدل پیش بینی ویژگی های تاریک شخصیت بر اساس آسیب های دوران کودکی با نقش واسطه ا ی خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک های دلبستگی، مدنظر قرار گرفته است.
روش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود و باتوجه به اهداف از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) نیز بهره گرفته شد که بر اساس فرمول کلاین 147، 400 نفر در نظر گرفته شد. همچنین به صورت تفکیکی از پرسشنامه های صفات تاریک شخصیت (جانسون و وبستر، 2010)، خودتنظیمی میلر و براون (1999)، سبک دلبستگی بزرگسالان کولینز و رید، (1990)، ذهنی سازی یا عملکرد بازتابی فوناگی و همکاران (2016)، ترومای دوران کودکی (CTQ) توسط برنستاین، استین، نیوکمپ، والکر، پوگ و همکاران (2003) جهت تنظیم مدل بهره گرفته شده است. در این پژوهش جهت تجزیه و تحلیل داده ها ازآماره های توصیفی میانگین، انحراف معیار، کجی و کشیدگی و آمار استنباطی همبستگی، رگرسیون و مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان می دهد که مسیر مستقیم آسیب دوران کودکی به صفات تاریک شخصیت معنادار نبود، اما همه مسیرهای غیرمستقیم معنادار به دست آمد، که حاکی از تأیید میانجی گری سه متغیر خودتنظیمی، ذهنی سازی و سبک دلبستگی بود (0/05p<).
نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه توصیه می گردد متخصصان حوزه روانشناسی به آموزش و پرورش مادران در جهت بهبود توانمندی های شکل دهی سبک دلبستگی ایمن در کودکان شان بپردازند. متخصصان حوزه روانشناسی بالینی و درمانگران جهت بهبود نشانگان به ابعاد ذهنی سازی و خودتنظیمی مراجعان دارای صفات تاریک شخصیت توجه ویژه ای داشته باشند
نقش خودشیفتگی خودبزرگ بین و خودشیفتگی آسیب پذیر در پیش بینی راهبردهای خود ابرازی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی بررسی نقش خودشیفتگی خودبزرگ بین و خودشیفتگی آسیب پذیر در پیش بینی راهبردهای خود ابرازی در دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بود. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی کانونی (کانونی) و جامعه آماری آن شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی بوده که در سال 96-97 مشغول به تحصیل بودند (N=1500). به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای نمونه از میان جامعه موردنظر انتخاب شد (n=222). ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه خودشیفتگی مرضی و مقیاس راهبردهای خود ابرازی بود. یافته ها نشان داد که ترکیب خطی راهبردهای خود ابرازی دفاعی و اظهار وجودی به وسیله ترکیب خطی متغیرهای پیش بین قابل پیش بینی است. بدین صورت که متغیرهای پیش بین 28 درصد از واریانس متغیرهای ملاک را تبیین می کنند. درمجموع، یافته ها نشان دادند که انواع خودشیفتگی (خودبزرگ بین و آسیب پذیر) بر اساس نوع و میزان استفاده از انواع راهبردهای خود ابرازی (دفاعی و اظهار وجودی) قابل پیش بینی است. پیشنهاد می شود متخصصان بالینی به انواع خودشیفتگی و نحوه راهبردهای خود ابرازی مراجعین دارای اختلال شخصیت خودشیفتگی جهت شناخت و درک بیشتر این افراد توجه ویژه مبذول دارند.
بررسی رابطه جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی: نقش میانجی گری هویت مدرن (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه الزهرا (س))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۰
۲۳۵-۲۰۸
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از نگارش مقاله ی حاضر، بررسی رابطه ی جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی با تکیه بر نقش میانجی گری هویت مدرن بود. روش: نوع پژوهش توصیفی و روش نیز پیمایش بود. حجم نمونه نیز به صورت تمام شماری، تعداد 271 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا(س) که طی سال های 1398 تا 1401 ازدواج کرده بودند، را تشکیل داد که این تعداد توانستند به سیاهه ی جهانی شدن فرهنگی و هویت مدرن پاسخ دهند. چنانچه داده های گردآوری شده با بهره بردن از نرم افزارهای SPSS و AMOS و آزمون های همبستگی پیرسون، رگرسیون و سوبل مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفتند. یافته ها: از حیث تأثیرگذاری بر ابعاد متغیر وابسته (فضاهای همسرگزینی)، بیشترین میزان مربوط به رابطه ی میان فردگرایی و فضای نظارت گریز همسرگزینی بود(0.77)؛ بدین معنا که هرچه میزان فردگرایی بالاتر باشد، به همان میزان نیز میزان ازدواج های نظارت گریز افزایش پیدا می کند و بلعکس. کمترین میزان ارتباط نیز میان متغیرهای استفاده از موسیقی ایرانی و فضای نظارت منفعلانه ی همسرگزینی(0.16) دیده شد. همچنین با تکیه بر آزمون سوبل، مشخص گردید که میزان این آماره در همه ی متغیرها بزرگ تر از 96/1± است و این بدین معناست که متغیر هویت مدرن نقش ِمعناداری به عنوان میانجی در رابطه ی بین جهانی شدن فرهنگی و فضاهای همسرگزینی ایفا نموده است. نتیجه گیری: با توجّه به اینکه رفتار اجتماعی از لحظه ی تولد تا زمان مرگ در حال شدن و درونی شدن است، به منظور بهبود عملکرد افراد در موضوع همسرگزینی، متولیان امر باید در جهت هویت سازی و تقویت منابع هویت ساز سنتی و ایضاً شکل دادن به هویت مقاوم در مواجهه با هویت مدرن و جهانی شده تلاش کنند. همچنین نظارت توأمان والدین در کنار انتخاب آگاهانه فرزندان می تواند در عملکرد همسرگزینی مؤثر واقع شود.
شیوع شناسی علائم اختلالات روانپزشکی و عوامل جمعیت شناختی مرتبط در زندانیان شهر زاهدان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به اهمیت سلامت روان و شیوع بالای جرم و جنایت در بین زندانیان بهعنوان گروه در معرض خطر و روند رو به افزایش اختلالات روانپزشکی در کشور، هدف از انجام این مطالعه برآورد چگونگی شیوع علائم اختلالات روانپزشکی و عوامل جمعیت شناختی مرتبط در زندانیان شهر زاهدان در سال 1403 بود. مواد و روشها: طرح پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود و جامعه آماری پژوهش را زندانیان زندان مرکزی شهر زاهدان تشکیل میدادند. در این پژوهش تعداد 386 نفر از زندانیان شهر زاهدان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت گردآوری دادهها از چکلیست نشانگان اختلالات روانی (SCL90) استفاده شد. دادههای جمعآوریشده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون آماری خی دو، و نرمافزار SPSS نسخه 26 مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد حدود 03/33 درصد از زندانیان زندان زاهدان احتمالاً به یک اختلال روانپزشکی در سطح بالینی مبتلا هستند. نتایج پژوهش حاضر بر اساس طبقهبندی چکلیست نشانهشناسی اختلالات روانی نشان داد به ترتیب شایعترین نشانگان روانپزشکی در بین زندانیان شهر زاهدان: افکار پارانوییدی (3/43)، حساسیت در روابط متقابل (3/41)، شکایات جسمی (6/39)، افسردگی (1/39)، اضطراب (4/34)، روانپریشی (6/30)، خصومت (0/31) وسواسی- اجباری (9/24) و ترس مرضی (1/22) بودند. همچنین بین شیوع نشانگان روانپزشکی با جنسیت (001/0=P)، مدت تحمل حبس (001/0=P) و تحصیلات (001/0=P) رابطه معناداری وجود داشت. اما بین نشانگان روانپزشکی و سن در زندانیان شهر زاهدان رابطه معناداری یافت نشد (001/0=P). نتیجهگیری: نتایج فوق نشانگر اهمیت برنامهریزی بهداشتی و درمانی برای گروه زندانیان بهعنوان یک گروه در معرض خطر میباشد و لزوم توجه به وضعیت روانی و مداخلات درمانی مناسب بهعنوان نیاز فوری برای افراد زندانی ضروری است.
مقایسه اثربخشی درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی برتنظیم هیجانی و نشخوار فکری در افراد افسرده: کارآزمایی بالینی تصادفی شده(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف افسردگی یکی از رایج ترین اختلالات روانی است که براساس پیش بینی های سازمان بهداشت جهانی تا سال 2030 مهم ترین بیماری ناتوان کننده در کل دنیا خواهد بود و درمان آن با چالش های فراوانی همراه است. امروزه توجه به درمان های نوین در جهت کاهش مشکلات افراد مبتلابه اختلال افسردگی اهمیت فراوانی دارد. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی و درمان فراتشخیصی یکپارچه از درمان های نوین پیشنهادشده برای افسردگی می باشد. باتوجه به اینکه کمتر پژوهشی به بررسی اثربخشی درمان های جدید امروزی بر مؤلفه های اساسی در افسردگی و همچنین مقایسه این درمان ها پرداخته است، هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر درمان فراتشخیصی یکپارچه با درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تنظیم هیجانی و نشخوار فکری به عنوان مؤلفه های مؤثر در ایجاد افسردگی می باشد. مواد و روش ها جامعه آماری این کارآزمایی بالینی متشکل از کلیه افرادی است که به مرکز مشاوره جهاد دانشگاهی مشهد در تابستان سال 1400 مراجعه کردند و با مصاحبه بالینی و پرسش نامه بک، تشخیص افسردگی خفیف یا متوسط گرفتند. تعداد 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۱۵ نفر درمان ذهن آگاهی و ۱۵ نفردرمان فراتشخیصی یکپارچه) تقسیم شدند. ابزار تحقیق شامل پرسش نامه های افسردگی بک (BDI II)، سبک پاسخدهی نشخواری (RRS)، تنظیم هیجانی (ERQ) و مصاحبه بالینی ساختار یافته برای اختلال های روانی SCID-5CV برای تمامی شرکت کنندگان در ابتدا و انتهای مطالعه تکمیل شد و داده های حاضر با استفاده از نسخه 24 نرم افزار SPSS در آمار توصیفی ،آزمون کولموگروف-اسمیرنوف و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. یافته ها نتایج این پژوهش نشان داد مداخلات درمانی در هر دو گروه آزمایش موجب بهبود معنادار میانگین نمرات تنظیم هیجانی و نشخوار فکری شدند (0/001>P). پس از کنترل نمرات پیش آزمون، تنها اختلاف معناداری در نمرات نشخوار فکری بین درمان فراتشخیصی یکپارچه و درمان ذهن آگاهی به نفع درمان ذهن آگاهی وجود داشت (F=7/87, P=0/009). نتیجه گیری بر اساس یافته های پژوهش حاضر، هر دو مداخله درمانی به یک میزان موجب بهبود تنظیم هیجانی در افراد افسرده شدند. درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی به نسبت درمان فراتشخیصی یکپارچه بر نشخوار فکری در افراد افسرده تأثیر بهتری داشت. ۲۶۶,۲
مطالعه بازنمایی ادراک استعاری از مفهوم "دانش" دانشجو_معلمان: مطالعه موردی پردیس های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف این مطالعه تحلیل درک دانشجو_معلمان از مفهوم "دانش" توسط بررسی استعاره است. مشارکت کنندگان دانشجو_معلمان رشته های مختلف و دارای شرط: گذراندن دوره کارورزی، بودند. روش کار: روش کیفی پدیدارشناسی است؛ ابتدا اجرای مصاحبه های پایلوت انجام شد، سپس بر اساس آن مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام گرفت و در آخر طبقات استعاری از صداهای ذخیره شده، استخراج شدند. همچنین محتوای مصاحبه ها توسط اساتید مجرب در پژوهش های کیفی و پدیدارشناسی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: از طریق تحلیل داده ها 339 استعاره از متن مصاحبه ها و در مجموع نگاشت های استخراج شده در دو طبقه: الف) بازنمایی های استعاری سه سطح در حوزه مبدأ (زنجیره بزرگ هستی و زنجیره بزرگ گسترده) و (رویدادها)، ب) بازنمایی های استعاری در سه نقش (هستی شناسانه، جهت و ساختاری) استخراج شدند که به ترتیب بیشترین بسامد آن طبقات عبارت اند از: ابزار، شی ء، غذا، حرکت، مسیر، زمان، مکان، ماده، گیاه، ساختمان، سلامتی، انسان، بالا، روشنایی و نیرو. در این میان حوزه های مبدأ "به دست آوردن"، "کسب کردن" و "رسیدن" بیشترین کاربرد را داشتند. نتیجه گیری: تحلیل داده ها نظریه استعاره مفهومی Lakoff و Johnson(1980) را حمایت می کند و استعاره های کاربردی دانشجو_معلمان در چهار طبقه: الف) دانش درون ذهن فرد فعال قرار دارد، ب) دانش بیرون از ذهن فرد قرار دارد (یادگیرنده منفعل)، ج) دانش بیرون از ذهن فرد قرار دارد (یادگیرنده فعال) و د) دانش از درون به بیرون در ارتباط است، به تفسیر درآمد. به علاوه ادراک استعاری آنها بر اساس استعاره غالب دیدگاه غالب آموزش گرایی را نشان داد.
بررسی اثربخشی تمرینات حرکتی ریتمیک بر بهبود عملکرد حسی- حرکتی و کیفیت زندگی بیماران دچار آسیب ضایعه نخاعی ناکامل
حوزههای تخصصی:
مقدمه: ضایعه نخاعی می تواند پارامترهای کمی و کیفی حرکت و کیفیت زندگی را تحت تاثیر قرار دهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرینات حرکتی ریتمیک بر بهبود عملکرد حسی- حرکتی و کیفیت زندگی بیماران دچار آسیب ضایعه نخاعی ناکامل انجام شد. روش: روش پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل بیماران دچار ضایعه نخاعی ناکامل عضو انجمن ضایعات نخاعی در شهر تهران در سال 1402 بودند. تعداد 30 بیمار به صورت داوطلبانه انتخاب شدند و پس از آموزش تمرینات حرکتی ریتمیک در 12 جلسه 60 دقیقه ای که در هر هفته 3 جلسه با آزمون های جعبه سیاه، مهارت حرکتی درشت، تمایز دو نقطه، و پرسشنامه ارزیابی سلامتی و کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره و از طریق نسخه 22 نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: مقدار F بدست آمده نشان داد که آموزش تمرینات حرکتی ریتمیک بر بهبود مهارت های حسی- حرکتی شامل (مهارت حسی، مهارت حرکتی درشت، مهارت حرکتی ظریف) و ابعاد کیفیت زندگی (استقلال جسمی، کنترل حرکت، استقلال روحی و برقراری ارتباط، رفتار اجتماعی، ثبات عاطفی، و محدوده پویایی) در گروه آزمایش در مقایسه با کنترل تاثیر معناداری دارد (01/0p<). نتیجه گیری: تمرینات حرکتی فرصت های مناسبی برای جذب فعالانه دروندادهای حسی مختلف از محیط فراهم می آورد و در واقع این تمرین های هدفمند می تواند بر بهبود عملکرد حسی- حرکتی و کیفیت زندگی بیماران دچار آسیب ضایعه نخاعی ناکامل تأثیرگذار باشد.
تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر ابراز وجود مثبت و خلق و خوی دانش آموزان دختر با اختلالات درونی سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
311 - 336
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بر ابراز وجود مثبت و خلق وخوی دانش آموزان دختر با اختلالات درونی سازی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و دوره پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری را کلیه دانش آموزان دختر دوره ی دوم ابتدایی با اختلالات درونی سازی شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1398 به همراه مادرانشان تشکیل دادند. از جامعه مذکور30 دانش آموز-مادر به شیوه ی دردسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برنامه آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه، طی 8 جلسه برای گروه آزمایش اجرا شد. ابزار پژوهش، مقیاس خلق وخو (Malhotra)، مقیاس ابراز وجود (Gambrill and Ritchie) و سیاهه رفتار کودک (Achenbach) بود. در این پژوهش از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر استفاده شده است. نتایج نشان داد که در ابراز وجود مثبت و خلق وخو بین پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0p<). مجذور سهمی اتا نشان می دهد که 2/17 درصد از تفاوت بین دو گروه در ابراز وجود مثبت و 1/79 درصد از تفاوت در خلق وخو مربوط به آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه بوده است. همچنین میزان تأثیر آموزش فرزندپروری در مرحله پیگیری در بهبود ابراز وجود مثبت 21 درصد و در بهبود خلق وخوی دانش آموزان دختر 36 درصد به دست آمد. بنابراین متخصصان می توانند از آموزش فرزندپروری ذهن آگاهانه می توانند به منظور بهبود ابراز وجود مثبت و خلق وخوی دانش آموزان دختر دارای اختلال درونی سازی بهره ببرند.
سنجش خطر تصادفات: نقش خودکارآمدی در رانندگی و عوامل جمعیت شناختی در امنیت تردد
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی احتمال بروز تصادفات رانندگی بر حسب جنسیت، سن، تحصیلات، سابقه رانندگی و خودکارآمدی رانندگان انجام شد. در یک طرح همبستگی، تعداد 200 نفر از افراد مراجعه کننده به یکی از مراکز تعویض پلاک خودرو شهر مشهد در بازه زمانی دو هفته ای طی بهمن 1402 با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. گردآوری داده ها با مقیاس خودکارآمدی رانندگی آدلاید (ADSES) و پرسشنامه شاخص های جمعیت شناختی صورت گرفت. نتایج تحلیل لوجستیک نشان داد که بین جنسیت، سابقه رانندگی و خودکارآمدی رانندگی با احتمال تصادف رانندگی رابطه معناداری وجود دارد (0.05>P). سایر نتایج گویای آن بود که احتمال تصادف رانندگی در زنان 78 درصد بیشتر از مردان است. علاوه بر آن افزایش سابقه رانندگی به میزان 19 درصد و افزایش خودکارآمدی رانندگی به میزان 18 درصد احتمال تصادف رانندگی را کاهش می دهند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که جنسیت، سابقه رانندگی و خودکارآمدی رانندگی در پیش بینی احتمال تصادفات رانندگی موثر هستند.
The Relationships between Parent-child Interaction and Critical Thinking Disposition: Mediating Role of Cognitive Flexibility
حوزههای تخصصی:
Objective: Critical thinking is considered a vital skill for life, especially for learning among students. The current research aims to determine a causal model of the relationship between parent-child interaction and the disposition towards critical thinking, with cognitive flexibility playing an intermediary role.Method: The design of this research was descriptive-correlational, utilizing structural equation modeling. The study population included male and female middle school students from Lahijan city during the 2023-2024 academic year. A sample of 200 students was selected through convenience sampling. For data collection in this research, the Parent-Child Relationship Scale (PCRS), The California Critical Thinking Disposition Inventory (CCTDI), and the Cognitive Flexibility Inventory (CFI) were used. The data were then analyzed using Pearson’s correlation test and structural equation modeling, with the help of SPSS 26 and LISREL 10.2 software.Results: The findings of the research indicated that the proposed model has a good fit. Additionally, parent-child interaction and cognitive flexibility have a direct effect on the disposition towards critical thinking (P > 0.05). Parent-child interaction has a significant and positive indirect effect on the disposition towards critical thinking through cognitive flexibility (P > 0.05).Conclusion: Therefore, it can be concluded that parent-child interaction and cognitive flexibility can predict critical thinking skills in students. School authorities and parents should pay special attention to these variables.
اثر اجتناب تجربی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه با میانجی گری نشخوار ذهنی و آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
279 - 310
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر اجتناب تجربی بر علائم اختلال استرس پس از سانحه با میانجی گری نشخوار ذهنی و آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری در کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 بود. روش پژوهش توصیفی و طرح پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش را کادر درمان بیماران مبتلا به کووید-19 شاغل در بیمارستان های شهر تهران در ماه های خرداد و تیر سال 1400 تشکیل می دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 458 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی Keane et al.، پرسشنامه آسیب پذیری ادراک شده نسبت به بیماری مسری Duncan et al.، مقیاس نشخوار فکری Nolen-Hoeksema و پرسشنامه پذیرش و عمل Bond et al.، به صورت آنلاین توسط کادر درمان تکمیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری به وسیله نرم افزارهای Amos و SPSS انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که اجتناب تجربی هم به طور مستقیم (65/0=β و 01/0>p) و هم به طور غیرمستقیم از طریق نشخوار ذهنی (21/0=β و 01/0>p) بر تجربه علائم اختلال استرس پس از سانحه تأثیر دارد. بنابراین، یافته های پژوهش علاوه بر تلویحات کاربردی و نظری می تواند به عنوان الگویی مفید برای ارائه خدمات روان شناختی به پرستاران جهت پیشگیری از ابتلا به اختلال پس از سانحه به کار گرفته شود.
بررسی کفایت روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه غنای زندگی روان شناختی در جمعیت عمومی و دانشجویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دست آوردهای روان شناختی سال ۳۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
337 - 366
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی خصوصیات روان سنجی نسخه فارسی پرسشنامه غنای زندگی روان شناختی در دو گروه جمعیت عمومی و دانشجویی بود. بدین منظور دو مطالعه انجام شد. جهت بررسی روایی و اعتبار پرسشنامه غنای زندگی روان شناختی در مطالعه اوّل 450 نفر از جمعیت عمومی شهر شیراز با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های غنای زندگی روان شناختی (Oishi et al.)، افسردگی – فرم کوتاه (Beck et al.) و معنای زندگی (Steger) پاسخ دادند. در مطالعه دوّم، 220 نفر از دانشجویان دانشگاه شیراز که در سال تحصیلی 1400-1399 مشغول به تحصیل بودند؛ با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند؛ و به پرسشنامه های غنای زندگی روان شناختی (Oishi et al.)، مقیاس شکوفایی (Diener et al.)، مقیاس احساس مثبت و منفی (Diener et al.) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Diener et al.) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS-16 و AMOS-21 تحلیل شدند. روایی محتوایی، سازه، همگرا و واگرای پرسشنامه مذکور به ترتیب با استفاده از نظر متخصصان روان شناسی تربیتی و بالینی، تحلیل عاملی اکتشافی، تحلیل عاملی تأییدی و ضرایب همبستگی مؤلفه های غنای روان شناختی با متغیرهای مرتبط مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. متخصصان معرف بودن ماده های پرسشنامه را برای سنجش غنای روان شناختی تأیید کردند. در مطالعه اوّل به منظور روایی سازه از هر دو نوع تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیلی عاملی تأییدی استفاده شد. تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که نسخه فارسی پرسشنامه غنای روان شناختی متشکل از سه عامل تحت عناوین تجربیات جدید و متنوع، تجربیات غیرمعمول و عدم یکنواختی است. تحلیل عاملی تأییدی نیز انطباق مدل سه عاملی با داده ها را تأیید کرد. همچنین در این مطالعه ارتباط منطقی مؤلفه های غنای روان شناختی با متغیرهای مرتبط از روایی همگرا و واگرای این پرسشنامه حکایت دارد. در مطالعه دوّم نیز تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که مدل سه عاملی غنای روان شناختی با داده ها منطبق است. در این مطالعه نیز ارتباط منطقی مؤلفه های غنای روان شناختی با متغیرهای مرتبط از روایی همگرا و واگرای پرسشنامه حکایت دارد. در هر دو مطالعه ضریب آلفای کرونباخ تأییدکننده اعتبار پرسشنامه است. در مجموع یافته های پژوهش نشان می دهد که پرسشنامه مذکور از شاخص های روان سنجی مناسب برای اندازه گیری غنای روان شناختی جمعیت عمومی و دانشجویی برخوردار است؛ و می تواند مورد استفاده پژوهشگران قرار گیرد.
ارائه مدل ساختاری تاثیر اختلالات خواب بر مشکلات یادگیری با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل ساختاری تاثیر اختلالات خواب بر مشکلات یادگیری با نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در کودکان انجام شد. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان مقطع ابتدایی (سنین 9 تا 12 سال) ناحیه 3 شهر مرند در سال 1402 بود. از این جامعه، 300 نفر از دانش آموزان به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای انتخاب شدند. ابزار جمع آوری داده ها شامل سنجش عادات خواب کودکان (CSHQ)، پرسشنامه مشکلات یادگیری کلرادو (CLDQ) و آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین (WCST) بود. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون در برنامه SPSS نسخه 26 و تحلیل معادلات ساختاری در برنامه AMOS نسخه 21 انجام شد. تجزیه و تحلیل دادها نشان داد که اختلالات خواب کودکان بر انعطاف پذیری شناختی و مشکلات یادگیری اثر مستقیم و مثبت و انعطاف پذیری شناختی نیز بر مشکلات یادگیری اثر مستقیم و مثبت دارد که از نظر آماری معنی دار بودند. همچنین، اختلالات خواب کودکان بر مشکلات یادگیری از طریق انعطاف پذیری شناختی اثر غیرمستقیم معنی داری به شیوه مثبت داشت. این نتایج به معنای اهمیت حفظ و بهبود کیفیت خواب کودکان برای حمایت از فرایند یادگیری و بهبود عملکرد شناختی آن ها است. بنابراین، توجه به عادات خواب سالم و ایجاد محیط خواب مناسب برای کودکان می تواند در افزایش انعطاف پذیری شناختی و کاهش مشکلات یادگیری آن ها مؤثر باشد.
یادگیری قلب آموزش و انگیزش قلب یادگیری
منبع:
سلامت روان در مدرسه دوره ۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
159 - 163
حوزههای تخصصی:
امروزه در هزاره سوم که یادگیری های فعال مورد توجه است در این نوع یادگیری مسئولیت یادگیری بر عهده یادگیرنده می باشد معلم در این نوع یادگیری صرفاً تسهیلگر آموزش است با توجه به این موضوع نیاز به انگیزه در یادگیرندگان بسیار حائز اهمیت است و معلمان ما در فرایند یاددهی و یادگیری به این نکته باید توجه کنند که در مرحله اول باید انگیزه دانش آموزان را برانگیزانند زیرا با وجود انگیزه درونی یادگیری با سرعت بیشتر و عمق بیشتر انجام می شود از سوی دیگر می توان گفت اگر یادگیری یادگیری معنادار باشد منجر به آموزش هدفمند و پایدار خواهد شد و این عبارت که "یادگیری قلب آموزش و انگیزش قلب یادگیری" است محور اصلی این مقاله می باشد.