فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۳۶٬۳۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
درک فرد از فرهنگ های جدید و هم چنین فرهنگ خود، نقش مهمی در موفقیت فرد در یادگیری زبان مقصد دارد. مسئله این است که مشخص نیست در کلاس های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان، چگونه و به چه میزان به آموزش جنبه های فرهنگی برای گسترش توانش بینافرهنگی فارسی آموزان پرداخته می شود. هدف این پژوهش بررسی دیدگاه های فارسی آموزان غیرایرانی در مورد آموزش فرهنگ و توانش ارتباطی بینافرهنگی است. این پژوهش که یک مطالعه کمی است، به روش میدانی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. شرکت کنندگان این پژوهش میدانی 104 فارسی آموز از کشورهای گوناگون هستند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند. داده های به دست آمده در این مقاله، به کمک یک پرسشنامه اعتبارسنجی شده به دست آمده است و با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس مورد واکاوی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد فارسی آموزان بر این باورند که مدرسان سطح مهارت های زبانی آنان را در یادگیری زبان فارسی افزایش می دهند تا بتوانند زبان فارسی را برای اهداف علمی استفاده کنند، ولی میزان انگیزه بخشی مدرسان برای آموزش زبان فارسی چندان رضایت بخش نیست. فارسی آموزان، به دلیل زندگی در کشور ایران، تا حد زیادی با کشور، فرهنگ و مردم ایران و زبان فارسی آشنا هستند. اما آنان از مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرهنگ و پرداختن به توانش ارتباطی بینافرهنگی در کتاب های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان رضایت چندانی ندارند. از یافته های این پژوهش چنین می توان نتیجه گرفت که مدرسان فارسی آموزان را برای یادگیری زبان فارسی تشویق نمی کنند و نیز اطلاعاتی را در مورد شرایط تاریخی، جغرافیایی و سیاسی فرهنگ ارائه نمی دهند. که کلاس های درسی زبان فارسی نیازمند صرف وقت بیشتری به اهداف بینافرهنگی است تا فارسی آموزان بهتر بتوانند به توانش بینافرهنگی دست یابند.
تحلیل موانع و بازدانده های فتگوی بین نسلی در خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگی و ارتباطات سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
87 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر تحلیل عوامل و موانع موجود فراروی فرصت های ارتباطی والدین و فرزندان در خانواده است. فرصت های ارتباطی زمان ها یا رویدادها یا برنامه هایی هستند که اعضای یک خانواده طی آن امکان ارتباطات انسانی حضوری یا با واسطه از طریق ابزارهای ارتباطی و رسانه ای پیدا می کنند. با استفاده از روش کیفی و نمونه گیری نظری، مصاحبه هایی با هدف تحلیل تجربه زیسته40 نفر از دانش آموز دبیرستانی در مدارس شهر تهران انجام شد. نتایج نشان می دهد که بیشترین فرصت ارتباطی چهره به چهره والدین و فرزندان در گردهمایی های شبانه برای شام و انجام یک فعالیت مشترک (دیدن فیلم و برنامه تلویزیونی) شکل می گیرد و ارتباطات میان فردی روزانه آنها «رسانه ای شده»، «کوتاه شده» و «ناپایدار» است. همچنین نتایج نشان می دهد گرچه رویدادها و برنامه های فراغتی، موقعیت های مطلوبی برای شکل گیری تعامل پایدار، طولانی و گفتگو وصحبت است، اما «فراغت جمعی والدمحوریا خانواده محور» در بین نوجوانان بسیار حداقلی وکمرنگ است. این در حالی است که برنامه های «فراغت فردی رسانه محور» و «فراغت جمعی همسال محور» بیشترین بخش اوقات فراغت فرزندان را به خود اختصاص می دهد.
طراحی و اعتباریابی مدل اقدامات حمایتی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
90 - 103
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش طراحی و اعتباریابی مدل اقدامات حمایتی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان بود. روش شناسی: این پژوهش از روش تحقیق کیفی استفاده کرد و در دو مرحله طراحی و اعتباریابی انجام شد. در مرحله طراحی، از روش نظریه داده بنیاد و نمونه گیری گلوله برفی برای انتخاب ۲۰ خبره از میان اساتید علوم تربیتی و مدیران ارشد نظام آموزشی استفاده شد. در مرحله اعتباریابی، ۲۲ خبره از میان مدیران و کارشناسان آموزش و پرورش و سازمان بهزیستی استان گلستان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شدند و مدل پیشنهادی با روش دلفی در سه مرحله و با استفاده از نرم افزار SPSS اعتبارسنجی شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که مدل پارادایمی شامل ۱۰ طبقه اصلی و ۲۴ مقوله فرعی است که در پنج حوزه شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله ای، راهبردها و پیامدها دسته بندی شده اند. این مدل عواملی مانند مسئولیت پذیری اجتماعی، باورهای دینی، فرهنگ حاکم بر جامعه، و حمایت های دولتی را به عنوان عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان شناسایی کرد. نتیجه گیری: این پژوهش یک مدل جامع از اقدامات حمایتی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی مددجویان ارائه می دهد که می تواند به عنوان یک چارچوب عملی برای بهبود کیفیت خدمات مددکاری اجتماعی و ارتقای نتایج تحصیلی مددجویان مورد استفاده قرار گیرد. این مدل با در نظر گرفتن عوامل چندبعدی و پیچیده ای که بر پیشرفت تحصیلی تأثیر می گذارند، به مددکاران اجتماعی و نهادهای آموزشی کمک می کند تا برنامه های حمایتی مؤثرتری تدوین و اجرا کنند.
دگردیسی تعاملِ هنری و سرگشتگیِ نهادی: ارائه الگوی داده بنیاد تعیین کننده های جامعه شناختی رابطه هنرمندان هنرهای تجسمی با مخاطبان در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف ارائه الگوی داده بنیاد تعیین کننده های جامعه شناختی ارتباطات هنرمندان هنرهای تجسمی با مخاطبان و با استفاده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای به انجام رسیده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل کارشناسان در حوزه هنر بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند- نظری، تعداد 14 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها، از سه شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی استفاده شده است. یافته های پژوهش بیانگر این است که عوامل تأثیرگذار بر رابطه هنرمند- مخاطب عبارت اند از: فهمِ تکه تکه شده از تعامل، شخصیت حرفه ای- اخلاقی و چرخش تکنولوژیک (شرایط علی)، ناکارآمدی نهادی و فساد نهادینه شده (شرایط زمینه ای)، اقتصاد هنر و دگردیسی مخاطب (شرایط مداخله گر). این عوامل و شرایط در وضعیت فعلی جامعه ایرانی، سبب تخریب نسبی رابطه هنرمند و مخاطب شده اند. برای رهایی از این وضعیت، مشارکت کنندگان این استراتژی ها را ارائه داده اند: تعامل همدلانه، مخاطب شناسی مداوم، بازسازی نهادی، فرهنگ سازی هنری و بازسازی اقتصاد هنر. در صورت تحقق این راهبردها، تعالی هنری-فکری، بازآفرینی ساحت فرهنگی هنر و بازآفرینی ساخت اجتماعی هنر (پیامدها) اتفاق خواهد افتاد. به طور کلی نتایج پژوهش، نشانگر تعامل و رابطه دوسویه هنرمند-مخاطب، هنر-جامعه بود.
بررسی عوامل مؤثر بر ازدواج گریزی جوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
گذار از سنت به مدرنیته، تغییرات عظیم اجتماعی – اقتصادی و هویتی را در جامعه ایران به وجود آورده است. یکی از مهم ترین این تحولات نحوه نگرش و ارزش گذاری نسل جوان به مقوله ازدواج می باشد. افزایش زندگی های مجردی در شهرهای بزرگ بازتاب علاقه نسل جوان به تجرد است. در سال های اخیر؛ پدیده تجرد قطعی و تنهایی گزینی در ایران شدت یافته و به یکی از مسائل مهم اجتماعی- جمعیت شناختی کشور تبدیل شده است، تاخیر در ازدواج جوانان به یک مساله اجتماعی تبدیل شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش فراترکیب به بررسی علل و عوامل موثر بر گرایش جوانان به زندگی مجردی پرداخته ایم. در این تحقیق پس از جستجو در سایت های مختلف و استخراج 123 مقاله بر اساس کلیدواژه های تحقیق با موضوع تجرد جوانان؛ بر اساس استاندارد های موجود در روش متاسنتز در نهایت به 31 مقاله تمرکز گردید. سپس با تجزیه و تحلیل عوامل موثر و احصاء مقولات کلیدی حاکم بر در این مقالات؛ به 5 مفهوم بنیادی شامل افزایش فردگرایی، تحولات ارزشی، تحولات اجتماعی، جامعه ریسکی و معضلات اقتصادی رسیدیم. با بالا رفتن سطح تحصیلات، انتظار افراد برای ورود به بازار کار بیشتر می شود و این موضوع یعنی پیدا کردن شغل مناسب می تواند باعث تاخیر در ازدواج گردد. سواد و تحصیلات باعث تحولات فردی و دگرگونی در ایده ها و نگرش ها و ارزش های شخصی می گردد و با گسترش افق دید افراد به ماورای مرزهای سنتی جامعه، آنها را به ارزیابی مجدد از ارزش های خانواده و ازدواج وادار می سازد.
شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۵)
101 - 128
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی شناسایی عوامل مؤثر بر باورپذیری اخبار جعلی در میان کاربران شبکه های اجتماعی می پردازد. اخبار جعلی به بیان ساده اخباری است که برای گمراه کردن یا فریب دادن مخاطب به عمد ساخته می شود. پژوهش حاضر به روش ترکیبی (کیفی-کمی) و از نوع اکتشافی انجام شده است. جامعه هدف در این پژوهش شامل صاحب نظران حوزه رسانه و علوم ارتباطات اجتماعی است و از مصاحبه نیمه ساخت دار با این صاحب نظران برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. در بخش کیفی، ۱۳ مصاحبه تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. در بخش کمّی، جامعه آماری شامل کاربران فعالان شبکه های اجتماعی، صاحبان و مدیران سایت ها و وبلاگ ها بود. از پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات از این جامعه استفاده شده است. از ۴۲۵ پرسشنامه توزیع شده، ۳۹۳ پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در این پژوهش عوامل زمینه ای شناسایی شده که در باورپذیری اخبار جعلی تأثیر دارند شامل زمینه و بافت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی جامعه، عدم اعتماد به رسانه های جریان اصلی و انتشار بیشتر اطلاعات در شبکه های اجتماعی هستند. نتایج پژوهش نشان داد که، راهبردهای مقابله با اخبار جعلی شامل افزایش سواد رسانه ای، شفافیت و اطلاع رسانی درست، حرکت رسانه ها به سمت حرفه ای گرایی، اطلاع رسانی رسانه های جریان اصلی، اعمال قوانین برای نظارت بر عملکرد پلتفرم ها و دسترسی مخاطبان هدف به سامانه های صحت سنجی (Fact- checking) هستند.
Investigating the Effectiveness of Developing a Pre-Marriage Educational Package Based on Film Using Sternberg's Theory on Attitudes About Romance and Mate Selection in Unmarried Girls(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
140 - 149
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aims to investigate the effectiveness of a pre-marriage educational package based on Sternberg's theory on attitudes about romance and mate selection in single girls. Specifically, it examines the efficacy of a pre-marriage education program for single girls, using Sternberg's theory on love stories.
Methodology: This research is applied in purpose, quasi-experimental in method, and uses a pre-test-post-test control group design with a follow-up stage (one month). The statistical population comprised individuals who attended the Haft Sange Zendegi Educational Institute in Izeh city in 2023, selected through available sampling. Fifty single girls were selected and divided into two groups (experimental and control). Before the training classes, both groups were assessed using the Attitudes about Romance and Mate Selection Scale. The experimental group underwent a film therapy program based on Sternberg's concepts for 25 sessions of two hours each, while the control group received no intervention. Data analysis was performed using multivariate analysis of covariance and repeated measures analysis of variance with SPSS 27 software.
Findings: The findings indicated that implementing the pre-marriage educational protocol based on Sternberg's theory through film led to a significant shift in the attitudes of single females (P<0.001). There was a notable difference between the control and experimental groups in both the post-test and follow-up periods (P<0.001).
Conclusion: This research highlights the potential of premarital counseling centered on movies. The findings suggest that unmarried girls' viewpoints on love and partner selection improved following the program, emphasizing the benefits of such interventions before marriage. Various stakeholders, including parents, educators, and counselors, can employ these guidelines to address a range of concerns.
گفتمان سازی خانواده در الگوی اسلامی ایرانی: بررسی و نقد گفتمان های مخرب برای خانواده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: به دنبال تهاجم فرهنگی غرب، واژه های نامأنوس با فرهنگ خانواده اسلامی ایرانی وارد گفتمان جامعه شده است. این واژه ها بارمعنایی مثبت را برای مسائل آسیب زای خانواده به همراه دارند. برخی از آن ها آن چنان رایج شده است که بسیاری از مردم و حتی متخصصان خانواده هم به کار می برند. بر این اساس در مقاله حاضر گفتمان های مخرب در حوزه خانواده که محصول تهاجم فرهنگی و آمپریالیسم روانی است و در جامعه ایران، هم در سطح نخبگانی و هم در سطح عموم گسترش یافته مورد شناسایی و نقد قرار گرفته و گفتمان مبتنی بر فرهنگ اسلامی ایرانی خانواده بیان شده است. روش: روش مورد استفاده، تحلیل گفتمان است. با استناد به روش شناختی تحلیل گفتمان انتقادی از سه مرحله توصیف و تفسیر و تبیین بهره گرفته شده است. در مرحله توصیف ویژگیهای صوری متن مانند واژگان و ساخت های متنی بررسی شد. در مرحله تفسیر بر اساس مفروضات عقل سلیم، که به ویژگی های متن ارزش می دهند، تولید و تفسیر شدند. در مرحله تبیین نیز به بیان ارتباط میان تعامل و بافت اجتماعی پرداخته شد. یافته ها: برخی از مهم ترین واژه های نامأنوس و گفتمان مخرب فرهنگ اسلامی ایرانی که مورد بررسی قرار گرفت عبارت بودند از دوست دختری و دوست پسری برای روابط نامشروع، ازدواج سفید برای زندگی غیرشرعی و غیرقانونی زن و مرد، ازدواج های سنتی در برابر ازدواج مدرن، خانه داری در برابر اشتغال زن، طلاق عاطفی بجای سردی عاطفی، جشن طلاق یا عزاداری برای طلاق، روابط فرازناشویی بجای خیانت، انقلاب جنسی بجای بی حیایی جنسی و کمال گرایی به جای کمال زدگی. نتیجه گیری: به عنوان نتیجه گیری می توان این سؤال را پرسید که چرا واژگان مخرب آن هم عمدتاً از سوی متخصصان امر وارد گفتمان جامعه می شود. امیدواریم متخصصان خانواده در به کارگیری واژگان مربوط به خانواده توجه ویژه ای داشته باشند و از مفاهیم و واژگان منطبق با الگوی اسلامی ایرانی استفاده نمایند.
بازنمایی معلولیت در فیلم سینمایی گل های داودی با استفاده از رویکرد گفتمانی لاکلا و موفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله درصدد بازنمایی معلولیت در فیلم سینمایی گل های داودی با استفاده از رویکرد گفتمانی لاکلاو و موفه است.از آن جایی که هویت از طریق تعاملات اجتماعی فرد با دیگران در فرایند اجتماعی شدن تکوین می یابد وافرادی که دارای معلولیتی هستند، اغلب در جامعه هویت تباه شده ای را تجربه می کنند.رویکرد این پژوهش به معلولیت متأثر از گافمن داغ ننگ اجتماعی است که بعنوان پدیده اجتماعاً برساختی تعریف شده است. روش تحلیل گفتمان با استفاده از رویکرد پساساختارگرایانه لاکلاو موفه به عنوان روش پژوهش مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد گفتمان غالب در فیلم گل های داودی، گفتمان غالبِ محدودیت نداشتن فرد معلول است که حول دال های پذیرش، آموزش، تقدیرگرایی، عاملیت، استقلال و تصویر مثبت از بدن مفصلبندی شده است در کنار این گفتمان غالب، خرده گفتمان توانمندی نیز شکل گرفت. فیلم با مرکزیت گره گاه اصلی عاملیت و حمایت، انفعال و طرد اجتماعی را به حاشیه رانده و منجر به تسلط الگوی اجتماعی معلولیت شده است.
مطالعه ظرفیت رسانه های نوین در برنامه های گفتگومحور رادیویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات میان رشته ای ارتباطات و رسانه دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۵
207 - 232
حوزههای تخصصی:
امروزه با ظهور رسانه های نوین رسانه رادیو در جایگاه قدیمی ترین رسانه برای جذب بیشتر مخاطبان نیازمند حرکت به سمت استفاده از این ظرفیت ها می باشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی شناخت ظرفیت رسانه های نوین و تبیین این ظرفیت ها در طراحی فرمت های جدید برای ایجاد تعامل دوسویه در برنامه های گفتگومحور رادیویی است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و مطالعه موردی انجام شده است و براساس چارچوب نظری و منابع مطالعه شده به بررسی و تحلیل برنامه های شبکه رادیویی گفت وگو و شبکه رادیویی کانادا بین المللی می پردازد. سوالات اصلی پژوهش شامل؛ رسانه های نوین چه ظرفیت های جدیدی در راستای ایجاد تعامل دوسویه میان برنامه ساز و مخاطبان در برنامه های گفت وگو محور دارند؟، فرمت های جدید رسانه های نوین در برنامه های گفت وگومحور رادیویی به چه صورت می تواند نمود یابد؟، مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش تمامی ویژگی های ظرفیت رسانه های نوین و ویژگی برنامه گفتگومحور تعاملی به صورت جزئی در سه مرحله تولید برنامه رادیویی مورد مطالعه و بیان قرار گرفته است. نتایج حاصل شده نشان می دهد، استفاده از رسانه های نوین و توجه به ظرفیت هر کدام به طور اختصاصی متناسب با نوع برنامه گفتگومحور و شیوه ارائه آن می تواند در جهت جذب مخاطب در جریان برنامه و افزایش تعامل او نقش بسزایی ایفا کند. باتوجه به بررسی های انجام شده درام و روایت در برنامه های رادیو گفتگو کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
تجربه بانکداری اجتماعی و بدون ربا در امریکا؛ درسهایی برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این نوشتار بهره برداری از تجربه بانکداری اجتماعی و بدون ربا در نظام بانکی امریکا برای یافتن آموزه و یا راهکارهایی جهت رفع آسیب ها و کاستی های تجربه بانکداری بدون ربا در ایران است. به این منظور به کمک فرامطالعه اسنادی و روش توصیفی-تحلیلی، نخست بانکداری بدون ربا در ایران آسیب شناسی می شود و از میان آن ها بر سه مسئله بنیادین «نحوه ارزیابی کالاها» برای تصمیم گیری در تأمین سرمایه، «نحوه محاسبه سود» برای برآورد سهم بانک از مبادله یا مشارکت و «بانکداری اجتماعی» برای رعایت موازین اخلاقی و اجتماعی، تمرکز می کنیم. آن گاه با بررسی تجربه موفق بانکداری بدون ربا در چارچوب نظام بانکی امریکا و هم چنین ملاحظات و مقررات بانکداری اجتماعی در نظام بانکداری ربوی آن، آموزه ها و راهکارهای «شاخص سنجش کالایی»، « ارزش گذاری بر پایه بازار»، «اعطای وام منصفانه»، «فرصت برابر اعتباری»، و «سرمایه گذاری مجدد در اجتماع» را برای آسیب های یاد شده پیشنهاد می کنیم.
ویژگی های ارتباط در قرآن کریم با نظر به آرای جان فیسک در حوزه مطالعات ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فرهنگ - ارتباطات سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۶۵
45 - 66
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه جان فیسک دو مکتب عمده را در مطالعات ارتباطی می توان تشخیص داد: مکتب فرایندی که ارتباط را همانا پیام می داند و بر اهمیت فرستنده تاکید می کند و مکتب نشانه شناختی که ارتباط را به منزله تولید و تبادل معانی در نظر می گیرد و بر اهمیت مخاطبان تاکید دارد. خود فیسک از اصحاب مکتب نشانه شناختی است ولی با این وجود، معتقد است که جهت فهم بهتر ارتباط، می بایست تلفیقی میان دو مکتب مزبور شکل گیرد. بر همین اساس، نگارنده این نوشتار نیز معتقد است که در مطالعه متون دینی در اسلام، هیچ یک از دو مکتب فرایندی یا نشانه شناختی به تنهایی نمی توانند کارآمد باشند و در نتیجه، در نوشتار حاضر با تحلیل محتوای قرآن کریم به بررسی ویژگی های ارتباط در این متن دینی پرداخته و شواهدی ارائه کرده که نشان می دهند جهت فهم ویژگی های ارتباط در این کتاب مقدس، رویکردی تلفیقی مورد نیاز است که بتواند دو مکتب فرایندی و نشانه شناختی را به هم نزدیک کند و از مفروضه های هر دو مکتب استفاده نماید. مکتب جدید را بر مبنای مفروضاتش می توان «مکتب اسلامی ارتباط» نامگذاری کرد.
میشل دوسرتو و تاریخ نگاری زندگی روزمره: مواجهه ای خودتأملی از خلال تجربه مطالعات فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
آشنایی با میشل دوسرتو در ایران، از خلال صورت بندی خاصی که جان فیسک از کتاب دوسرتو، کردارهای زندگی روزمره و به ویژه دو مفهوم استراتژی و تاکتیک به دست داده، میسر شد. کاری که فیسک با آرای دوسرتو، بی اعتنا به بینش متاروش شناختی او می کند، جهان شمول کردن دوگانه های یادشده و متناظر ساختن «شیوه های عمل» با «شیوه های مصرف رسانه ای» است. با این حال، دوسرتو متفکری چندوجهی و غنی است که به ویژه به سبب تلاش های قابل اعتنایش در نقطهٔ تعاطی تاریخ نگاری، روان کاوی، الهیات، زبان شناسی و انسان شناسی، شناخته می شود. ایده ها و بینش روش شناختی و شناخت شناسانه او در حیطه تاریخ نگاری، به ویژه بحث مهم او دربارهٔ «عمل تاریخ نگارانه»، که تلاشی برای پیوند مطالعات تاریخی با متاتاریخ نگاری بوده است، می تواند مدخل مناسبی برای خروج از سردرگمی ای باشد که مطالعات زندگی روزمره در ایران را برای بدل شدن به پروژه ای تاریخ نگارانه آزار داده است. در این مقاله، نخست، مختصات «متاتاریخ نگاری» دوسرتو و تمایز آن با متاتاریخ نگاری هایی از سنخ کارهای هایدن وایت شرح داده می شود، سپس، این ملاحظات روش شناختی و متاروش شناختی در پرتو یکی از شناخته شده ترین تک نگاری های تاریخی او، تسخیر روح در لودون روشن تر می شود. در انتها و جمع بندی بحث، در مواجهه ای خودتأملی، سعی کردم تبعات دوسرتو گریزی در مطالعات فرهنگی ایران، محدودیت های تحلیل هم آیندی برای تاریخ نگاری زندگی روزمره و امکان های متاتاریخ نگاری دوسرتو برای رهایی از تنگناهای موجود را به بحث بگذارم.
تاثیر فلات زدگی شغلی بر اهمال کاری سازمانی با میانجی رضایت شغلی در ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی
منبع:
جامعه شناسی صنعتی سال اول زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
111 - 132
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تحقق اهداف سازمانی مستلزم کارآمدیِ نیروی انسانی است اما اهمال کاری به عنوانِ شکل مخربِ تاخیر در انجام فعالیت ها، یک مانع بزرگ در اثربخشی نیروی انسانی در سازمان است. اهمال کاری به عنوان پدیده ای جهانی، در سازمان ها در حال گسترش است و این امر می تواند بهره وری سازمانی را تقلیل دهد. حسب شواهد، اهمال کاری در بین کارکنان ایرانی چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی وجود دارد و در حال افزایش است. این عارضه می تواند در سازمان هایی که با حجم عظیم مراجعات و تعاملات مواجه هستند مانند ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی، عوارض و پیامدهای منفی زیادی از خود به جا بگذارد. اهمال کاری در سازمان، متاثر از عوامل متعددی است اما این پژوهش به دنبال آن است که تأثیر فلات زدگی شغلی را بر اهمال کاری سازمانی با نقشِ میانجی رضایت شغلی، مورد بررسی قرار دهد.روش: این پژوهش در چارچوب روش شناسی کمی و با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، کارکنان ادارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی در استان اصفهان هستند که 217 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب و اطلاعات مورد نیاز از آنان جمع آوری شد. جهت سنجش اهمال کاری و رضایت شغلی، به ترتیب از پرسش نامه های باران متین و همکاران (2020)، و پانیگراهی و الناشاش (2019) استفاده شد و برای سنجش فلات زدگی شغلی از پرسشنامه پژوهشگر ساخته استفاده گردید. جهت سنجش اعتبار ابزار تحقیق از اعتبار سازه ای و اعتبار صوری و برای سنجش پایایی آنها از همسانی درونی به روش ضریب آلفا کرانباخ استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده گردید.یافته ها: نتایج آزمون اثرات مستقیم و غیرمستقیم مدل تحقیق نشان داد، رضایت شغلی به طور جزیی، میانجی گر رابطه بین فلات زدگی محتوایی، و اهمال کاری از نوع سرباز زدن از انجامِ به موقعِ وظایف سازمانی است. به علاوه، رضایت شغلی، میانجی گر کامل رابطه بین فلات زدگی ساختاری و ابعاد اهمال کاری سازمانی است. اما این متغیر نتوانست میانجی رابطه فلات زدگی فراگیر و ابعاد اهمال کاری سازمانی باشد. همچنین، تفاوت آماری معنادار بین میانگین میزان اهمال کاری سازمانی بر حسب نوع استخدام، تطابق حوزه فعالیت با پست سازمانی، محل خدمت، سطح تحصیلات، و پست سازمانی وجود ندارد. در حالی که میانگین میزان اهمال کاری سازمانی بر حسب جنسیت، وضعیت تأهل، تطابق تحصیلات با شغل، و حوزه فعالیت متفاوت است.نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده، نتیجه گیری این پژوهش این است که با کنترل سطح فلات زدگی شغلی می توان میزان اهمال کاری سازمانی کارکنان را به حداقل رسانید. یک راهکار عمده برای تحقق این مهم، بالا بردن سطح رضایت شغلی کارکنان است.
درآمدی بر نقد و تحلیل جامعه شناسی اشعار نیما یوشیج
منبع:
اجتماعیات در ادب فارسی سال ۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸
55 - 72
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی به اعتبار بیان واقعیت های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، رویدادهای روزمره تاریخی و در بر داشتن حقایق فرهنگی، انسانی و نیز گفتمان های رایج اسناد جامعه شناختی ملت ها هستند. جامعه شناسی ادبیات رویکردی است که به کشف و تحلیل این اسناد و همزمان ارزیابی آثار ادبی در پیوند با جامعه و تاریخ می پردازد. اشعار نیمایوشیج آینه ای برای بازتاب واقعیت های معاصر به ویژه چهار دهه اول عصر پهلوی است. جامعه شناسی ادبی شعر نیمایوشیج را می توانیم کمینه به چند شاخه جامعه شناسی سیاسی، جامعه شناسی اقتصادی، جامعه شناسی فرهنگی تقسیم کنیم و واقعیت ها و رخدادهای اجتماعی تاریخی را در آثار او بازشناسی نماییم. در بوطیقای نیما شعر و شاعری هم کنش اجتماعی شاعر و هم وجود فلسفی اوست. نیما در واکنش انسانی و مبارزه جویی اجتماعی در برابر واقعیت ها و رویدادها عموماً واکنش انتقادی و متفکرانه نشان می دهد و به این دلیل شعرش ارزش جامعه شناختی والایی دارد. در این مقاله توصیفی- تحلیلی کوشیده ایم تا درآمدی بر جامعه شناسی شعر نیما در سه ساحت جامعه شناسی سیاسی، اقتصادی، فرهنگی ارائه نماییم. مهمترین موضوعات بحث عبارتند از سیطره سنگین استبداد سیاسی، جریان آزادی خواهی، رویدادهای تاریخی، فقر ، فاصله طبقاتی، غفلت و واماندگی فرهنگی، ضعف همبستگی اجتماعی، بیان جریانات فکری و گفتمان های ایدئولوژیک.
اثربخشی و مقایسه رفتار درمانی عقلانی-عاطفی و درمان یکپارچگی حسی بر سبک های تصمیم گیری و مهارت های اجتماعی کودکان مبتلا به کندی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
34 - 45
حوزههای تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی و مقایسه رفتاردرمانی عقلانی هیجانی (REBT) و درمان مبتنی بر یکپارچگی حسی (SIT) بر سبک های تصمیم گیری و مهارت های اجتماعی در کودکان با ضرب شناختی کند (SCT) انجام شد. روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل بود. نمونه شامل 15 کودک 11 تا 14 ساله از ناحیه 2 استان قم در سال 2022 بود که با SCT تشخیص داده شده بودند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند: REBT (n=5)، SIT (n=5)، و کنترل (n=5). ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کندگامی شناختی پنی و همکاران (2009)، پرسشنامه سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995)، و پرسشنامه مهارت های اجتماعی ماتسون (1986) بود. مداخلات شامل 9 جلسه REBT و 12 جلسه SIT بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSS 24 تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که در گروه های REBT و SIT نسبت به گروه کنترل، بهبود معناداری در تصمیم گیری عقلانی (F(2, 12) = 13.05, p = .002, η² = .72)، تصمیم گیری آنی (F(2, 12) = 15.01, p = .001, η² = .75)، تصمیم گیری اجتنابی (F(2, 12) = 11.12, p = .003, η² = .69)، و مهارت های اجتماعی (F(2, 12) = 24.36, p = .000, η² = .83) مشاهده شد. آزمون های تعقیبی نشان داد که REBT در کاهش سبک های تصمیم گیری آنی و اجتنابی و افزایش مهارت های اجتماعی نسبت به SIT مؤثرتر بود. نتیجه گیری: هر دو روش REBT و SIT در بهبود تصمیم گیری عقلانی و مهارت های اجتماعی کودکان با SCT مؤثر هستند. با این حال، REBT در کاهش سبک های تصمیم گیری آنی و اجتنابی و افزایش مهارت های اجتماعی نسبت به SIT مؤثرتر است.
شناسایی مولفه ها و شاخص های برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۱۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲
66 - 77
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف شناسایی مولفه ها و شاخص های برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی انجام شد. روش شناسی: روش این پژوهش سنتزپژوهی بود. بنیاد نظری آن را مدل برنامه درسی «میلر» تشکیل داد. جامعه آماری شامل ۲۶ مقاله فارسی و انگلیسی طی سال های ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲ هجری شمسی (۲۰۱۲ تا ۲۰۲۱ میلادی) بود. روش نمونه گیری به صورت هدفمند انجام شد و ابزار آن فرم محقق ساخته بود که روایی آن با ضریب لاوشه و پایایی با شاخص کاپا بررسی شد. تحلیل داده ها بر اساس مدل رابرتس و کدگذاری باز و محوری انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی، ۱۴ مولفه (تفکر شدن، پرسشگری و نقادی، خلق فضای یادگیری ریزومی باز، قدرت تخیل و استقلال فکری، تعامل گرا، غیرخطی، تسهیل گر، واقع گرا، منعطف و متنوع، تدریس ریزوماتیکی (خلاق و خودمختار)، تدریس در فضای مجازی، تفکر طراحی، رویکرد خودارزیابی، رویکرد عمل گرا) و ۳۹ شاخص دخیل هستند. بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که برنامه درسی مبتنی بر دانش ریزوماتیک در دوره ابتدایی بر خلاقیت، تفکر انتقادی، محیط های یادگیری منعطف و استقلال فکری تأکید دارد. اجرای این برنامه می تواند به افزایش مشارکت دانش آموزان و ارتقاء تجربه یادگیری عمیق تر و معنادارتر منجر شود.
تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای (انگ) اجتماعی بر کیفیت روابط زنان و مردان نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر تعدیل گری استقلال اقتصادی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۵)
101 - 134
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل جامعه شناختی تأثیر استیگمای اجتماعی بر کیفیت روابط زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی با تأکید بر نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن بود. روش پژوهش، کاربردی و از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، تمامی زوج های نابارور مراجعه کننده به مراکز ناباروری شهر اصفهان در بازه زمانی تیر تا اسفند 1402 بود. حجم نمونه برای سطح اطمینان 95% و توان آزمون حداقل 80%، برابر با 147 نفر تعیین شد. کیفیت روابط خانوادگی، کیفیت روابط اجتماعی و استیگمای اجتماعی ناشی از ناباروری به ترتیب، با استفاده از پرسش نامه های راست و گلومبوک[1] (1985)، پیرس و همکاران[2] (1991)، یونسی و همکاران (1384) سنجش شد. همچنین، استقلال اقتصادی زن براساس سطح تقریبی درآمد زن سنجش شد. داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری، با رویکرد حداقل مربعات جزئی و با استفاده از نرم افزار Smart PLS4 تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان داد استیگمای اجتماعی بر روابط خانوادگی و همچنین، روابط اجتماعی زوج های نابارور تحت درمان IVF اهدایی، تأثیر منفی دارد. همچنین براساس نتایج، نقش تعدیل گری استقلال اقتصادی زن تأیید نشد. نتایج بر ارائه راهکارهای کاهش استیگمای اجتماعی، که مستلزم اقدامات هماهنگ و گسترده در سطوح مختلف جامعه است، تأکید می کند. [1] Rust & Golombok[2] Pierce et al.
واکاوی تفسیر نسل Z از عدالت اجتماعی (مطالعه موردی خمینی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی کاربردی سال ۳۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۹۶)
83 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی تفسیر نسل Z از مفهوم عدالت اجتماعی است. این پژوهش با راهبرد کیفی و روش پدیدارشناسی در سال 1402 در خمینی شهر اصفهان انجام گرفت که در آن، 16 نفر از متولدین سال های 1377 الی 1387 ساکن خمینی شهر ازطریق روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و با آنها مصاحبه عمیق انجام گرفت. فرایند نمونه گیری تا دستیابی به اشباع ادامه یافت. پس از آن، داده ها تجزیه وتحلیل شدند که 9 مقوله فرعی در قالب 3 مقوله اصلی از آنها استخراج شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مشارکت کنندگان تجاربی از تبعیض اقتصادی، تبعیض در خانواده و همچنین تبعیض در تحصیل به همراه دارند که موجب بروز مفهومی از عدالت اجتماعی با عنوان «عدالت اجتماعی دوبخشی» در میان آنان شده است. نسل Z برای گسترش عدالت اجتماعی راهکارهای متنوعی را شامل تحول حکمرانی، تحول فرهنگی، دموکراتیزاسیون و کنشگری مدنی مطرح نمودند. به شکل کلی می توان بیان کرد که نسل Z با بهره گیری از تجربه های شخصی تبعیض آمیز و همچنین تعاریف موجود درباره عدالت اجتماعی، تفسیری جدید و التقاطی از مفهوم عدالت اجتماعی ارائه می کنند که ترکیبی از برابری و استحقاق است و به دنبال گسترش آن در جامعه ازطریق تحولات فرهنگی و سیاسی و همچنین کنش های فردی هستند.
بر ساختن مدلی برای فهم «طرد/شمولیت» در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اجتماعی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
51 - 79
حوزههای تخصصی:
بدون ارجاع به نئولیبرالیسم شهری، جامعه توده ای و دموکراسی شهری در ایران، و اینکه چگونه گروه های بی صدا/کم قدرت از چرخه سیاستگذاری شهری حذف می شوند، نمی توان تصویر معتبری از رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری به دست داد. نگاهی انتقادی به بسترهای سازنده شهر لازم است تا بتوان مکانیسم های طردکننده را رویت پذیر کرد که تاکنون مورد غفلت بوده است. در این مقاله به مدد نظریه زمینه ای، سعی شده مدلی از دل داده های کیفی و کمی گردآوری شده از تجربه زیسته، تحلیل محتوا و تحلیل مضمونی برای گردآوری داده های تاریخی، داده های ثانویه و آمار موجود و محتوای روزنامه ها، برساخته شود تا چگونگی طرد اجتماعی گروه های مختلف را توضیح دهد.
وضعیت ساخت یافته هم پیوند بین بسترهای «جامعه نامتکثر»، «دموکراسی شهری توده ای» و «اقتصاد سیاسی نئولیبرال شهری»، تعیین کننده ترین امر در رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری هستند که عموماً منافع گروه های ذی قدرت را تامین و نیازها و اقتضائات گروه های بی صدا/کم قدرت را نادیده می گیرد و بدین سان نابرابری های اجتماعی-اقتصادی ساخت یافته را بازتولید و تشدید می کند. وجود جامعه مدنی تضعیف شده و همراستایی منافع مدیریت شهری با طبقه ملاک شهری نیز از مهمترین ویژگی های رژیم سیاستگذاری اجتماعی شهری در کلانشهر تهران است.