فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶٬۳۳۶ مورد.
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
105 - 129
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تفاوت استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با همسران افراد عادی انجام شده است. روش پژوهش با توجه به اهداف و فرضیه های آن، از نوع علّی مقایسه ای (پس رویدادی) بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه همسران جانبازان و افراد عادی است. با تکیه بر روش نمونه گیری در دسترس، تعداد 100 نفر از همسران جانبازان و نیز تعداد 100 نفر از همسران افراد عادی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش، از پرسش نامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (1983)، فرم کوتاه شده مقیاس احساس تنهایی بزرگسالان، پرسش نامه نگرانی پن استیت و مقیاس دل زدگی زناشویی (CBM) استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین متغیرهای استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز با افراد عادی تفاوت معنی داری وجود دارد (01/0P<)؛ به طوری که میزان استرس ادراک شده، احساس تنهایی، نگرانی و دل زدگی زناشویی در همسران جانباز بیشتر از افراد عادی است. براساس یافته ها چنین استنباط می شود که برای ارتقای سلامت روان شناختی کلی خانواده های جانبازان، توجه به سلامت روان شناختی همسران جانبازان، اهمیت بسیاری دارد.
اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 165
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی بین زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم انجام شد. روش پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی با گروه گواه و گمارش تصادفی و جامعه آماری مطالعه، شامل تمامی همسران، مادران و فزندان دختر شهدای مراجعه کننده به بنیاد شهید و امور ایثارگران شهر ساری در سال 1400 بود که از این میان، 30 نفر از زنان که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند، با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در ۲ گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گزینش شدند که گروه آزمایش، 10 جلسه آموزش طرح واره درمانی هیجانی را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. شرکت کنندگان با مقیاس بهزیستی ذهنی کییز و ماگیارمو (2003) ارزیابی و داده ها، با استفاده تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر به وسیله نسخه 23 نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که مداخله در تغییر نمرات بهزیستی روانشناختی، هیجانی و اجتماعی مؤثر عمل کرده است. تفاوت ها از پس آزمون به پیگیری معنادار نیستند (05/0<P)؛ به این معنا که اثرات درمانی در طول زمان ثبات داشته اند بنابراین، می توان نتیجه گرفت اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی بر بهزیستی روانی، هیجانی و اجتماعی زنان خانواده شهدای مبتلا به اختلال سوگ پیچیده مداوم، اثربخش بوده است و در طول زمان ثبات دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
33 - 55
حوزههای تخصصی:
سوءمصرف مواد مخدر در صدر تهدیدها و آسیب های اجتماعی و از غم انگیزترین معضلات جوامع امروزی است که منشأ بسیاری از کج رفتاری ها و جرایم محسوب شده و تحت تأثیر عوامل روان شناختی بسیاری قرار دارد. ازاین رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در افراد دارای اختلال سوء مصرف مواد تحت درمان نگهدارنده بود. پژوهش حاضر نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مردان 20 تا 45 ساله دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده مراجعه کننده به مراکز درمان اعتیاد شهر رباط کریم، از اسفند 1399 تا خرداد 1400بودند. که از بین آن ها نمونه ای به حجم 36 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده و در دو گروه (18 نفر در گروه آزمایش و 18 نفر در گروه گواه) به تصادف جایگزین شدند. ابزار جمع آوری داده ها در پژوهش حاضر شامل پرسش نامه خودتنظیمی ارادی (فروند و بالتز، 2002)، پرسش نامه تحمل پریشانی (سیمونز و گاهر، 2005) و پرسش نامه پذیرش و عمل (بوند و همکاران، 2011) بود. گروه آزمایش تحت 10 جلسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (هیز، 2004) قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در محیط SPSS22 انجام شد. یافته ها نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در هر سه متغیر خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی در گروه آزمایش تأثیرگذار است (0001/0p<) و میانگین گروه آزمایش در پس آزمون، به صورت معناداری بیشتر از میانگین گروه گواه است (0001/0>p). نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در بهبود خودتنظیمی ارادی، تحمل پریشانی و انعطاف پذیری روان شناختی افراد دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده اثربخش است؛ بنابراین می توان از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کنار سایر رویکردهای درمانی موجود به عنوان گزینه مناسبی برای افراد دارای سوءمصرف مواد و درنتیجه کاهش بزهکاری و هزینه های مادی و معنوی نهادهای نظامی و قضایی بهره برد.
نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط بین اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا در میان سربازان پدافند هوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
123 - 146
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر، آزمون مدل رابطه علّیِ بین اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا و میانجی گری انعطاف پذیری شناختی در بین سربازان پدافند هوایی شهر بندرعباس بود. روش اجرا: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است که به مدل یابی روابط ساختاری و مبتنی بر روش حداقل مربعات جزئی مربوط می شود. نمونه آماری شامل 196 نفر بودند که بر اساس نمونه گیری در دسترس وارد مطالعه شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسش نامه های انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010)؛ اضطراب وجودی توسط گود و گود (1974)؛ تحمل پریشانی توسط سیمونز و گاهر (2015) و مقیاس اضطراب بیماری کرونا علی پور و همکاراان (1398) استفاده شد. با کمک نرم افزار آماری SPSS-27 و3 Smart PLS - و روش های آماری ضریب تعیین، ضریب رگرسیون و شاخص های برازش مدل، داده ها تحلیل شدند. یافته ها: داده ها از نقش میانجی انعطاف پذیری شناختی در ارتباط میان اضطراب وجودی و تحمل پریشانی با اضطراب بیماری کرونا حمایت کرد. مقادیر بتا در ضرایب مسیر رابطه علّی و معنادار میان متغیر را نشان داد و با توجه به میزان 405 /0 =GoF برازش قوی مدل در بعد کلی را می توان استنباط نمود. نتیجه گیری: بنابراین، پیشنهاد می شود کارگاه ها و دوره های آموزشی در خصوص شناخت اضطراب وجودی و تقویت تحمل پریشانی سربازان برگزار شود تا از طریق افزایش انعطاف پذیری شناختی به کاهش اضطراب بیماری کرونا آنان کمک نماید.
نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی نقش ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار و عاطفه مثبت در پیش بینی هماهنگی خود با هدف انجام شد. روش این پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. نمونه شامل 100 نفر از دانش آموزان دوره دوم متوسطه شهر اصفهان در سال تحصیلی 1399-1400 بود که به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های ذهن آگاهی، کمال گرایی ناسازگار، عاطفه مثبت و هماهنگی خود با هدف استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی و تحلیل رگرسیون گام به گام تجزیه وتحلیل شدند. در رگرسیون گام به گام، در گام اول متغیر ذهن آگاهی، وارد و در گام دوم، متغیر کمال گرایی ناسازگار اضافه شد و درنهایت، این مدل رگرسیونی توانست 37درصد از واریانس هماهنگی خود با هدف را پیش بینی کند. متغیر عاطفه مثبت نیز به دلیل عدم قدرت پیش بینی کنندگی وارد معادله رگرسیونی نشد. این یافته ها شواهد جدیدی را بر اهمیت انتخاب اهداف خودهماهنگ در زندگی و شناسایی عوامل مؤثر بر این انتخاب ارائه می دهد.
بررسی بالینی درمان عقلانی هیجانی رفتاری (REBT)، دارودرمانی وپلاسیبو بر کاهش پریشانی روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
187 - 203
حوزههای تخصصی:
مقدمه: خانواده به عنوان نخستین واحد اجتماعی، وظایف و کارکردهای متفاوتی در ارتباط با سلامت افراد بر عهده دارد و مکان اصلی یادگیری ارزش ها، هنجارها و شکل گیری کنش و تعاملات بین فردی است که دراین میان باورهای منطقی و غیرمنطقی از مهم ترین عوامل انعطاف پذیری و آسیب پذیری در خانواده می داند .پژوهش حاضر با هدف بررسی بالینی درمان عقلانی هیجانی رفتاری (REBT)، دارودرمانی وپلاسیبو بر کاهش پریشانی روان شناختی خانواده صورت گرفت. روش پژوهش: این پژوهش کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی (به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل) بود. جامعه پژوهش حاضر خانواده هایی با تشخیص اختلال اضطراب مراجعه کننده به بیمارستان لقمان شهر تهران بود. پس از انتخاب آزمودنی ها با رعایت ملاک های ورود و خروج، 40 نفر انتخاب شده، به طور تصادفی در چهار گروه (دارودرمانی، رفتاردرمانی عقلانی هیجانی، پلاسیبو، گروه کنترل) به طور مساوی (هرگروه 10 نفر) کاربندی شدند. برای اجرای این پژوهش، طرح آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با استفاده از مقیاس افسردگی اضطراب استرس (DASS) اجرا شد و و پس از 3 ماه نیز آزمون پیگیری به عمل آمد. یافته ها: داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (در سطح معناداری 05/0) و با بهره گیری از نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد مداخله رفتاردرمانی عقلانی هیجانی به طور معناداری در کاهش اضطراب بیماران مؤثر واقع شد. نتیجه گیری: رفتاردرمانی عقلانی هیجانی با کمک به خانواده ها در جهت بازشناسی وسیع تر باورهای غیر منطقی خود و کاستن از اضطراب (سرزنش خود) و خصومت (سرزنش کردن دیگران و جهان) باعث کاهش مشکلات روان شناختی وافزایش سلامت خانواده می شود.
رابطه جو محیط کار و امید به زندگی با سازگاری شغلی: نقش میانجی نیاز به پیشرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین رابطه فضای خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی با توجه به نقش میانجی نیاز به پیشرفت کارکنان مجتمع فولاد بناب انجام شد. این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش کارکنان مجتمع فولاد بناب بودند. تعداد 284 نفر به عنوان حجم نمونه آماری به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه های فضای خدمت، سازگاری شغلی، امید به زندگی و نیاز به پیشرفت بود که روایی توسط صاحبنظران دانشگاهی و پایایی نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شدند. به منظور تحلیل داده ها از روش الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای آماری Lisrel و SPSS استفاده گردید. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین محیط خدمت با نیاز به پیشرفت و سازگاری شغلی کارکنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. بین امید به زندگی کارکنان با نیاز به پیشرفت و و سازگاری شغلی آن ها نیز رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. همچمین بین نیاز به پیشرفت کارکنان با سازگاری شغلی آن ها رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نقش میانجی نیاز به پیشرفت در رابطه بین محیط خدمت و امید به زندگی با سازگاری شغلی کارکنان تأیید شد. با توجه به نظارت کاملی که مدیران واحدهای کاری بر کارکنان خود دارند، آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهند و بازخورد عملکردی آن ها را ارائه می دهند، وجود جو صمیمی میان کارکنان و استفاده از سلسله مراتب سازمانی انعطاف پذیر باعث می شود کارکنان به قوانین سازمانی احترام بگذارند و موجبات ایجاد یک فرهنگ کاری قوی در شرکت را پایه گذاری کنند.
Efficacy of Dialectical Behavior Therapy in Reduction of Negative Emotions in Obese Women(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۱ - Serial Number ۱۱, Winter ۲۰۲۲
57 - 64
حوزههای تخصصی:
Objective: Dialectical Behavior Therapy (DBT) was originally developed to treat individuals with pervasive emotion dysregulation. Then it developed its approach in other disorders such as obesity. This research aims to found out the efficacy of DBT in the reduction of negative emotions (anxiety, depression, and anger) with weight loss in obese women with different reasons for obesity. Methods: The population of this quasi-experimental study consisted of 56 obese women with a body mass index more than 29.9 kg/m2. Descriptive statistics were computed for demographic information and self-report questionnaire. Anger, Anxiety and,, Depression are three subscales of feelings that were tested by the 25 items of Emotional Eating Scale that was developed by Arnow, Kenardy and Agras in 1994. Results: The results demonstrated that negative emotions such as anger, anxiety, and depression, significantly (ρ-value<0.001) decrease in obese women by weight loss during the time. Mixed-effect modeling ANOVA repeated measurements were performed to study changes in variables over time. Conclusions: The results of the present study show that DBT-skills can be effective in decreasing emotion dysregulations and Body Mass Index (BMI).
اثربخشی کرامت درمانی به شیوه آنلاین در کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۳)
91 - 106
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی کرامت درمانیِ آنلاین بر کاهش پریشانی روان شناختی زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک طراحی و اجرا شد . روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل و در قالب بلوک بندی بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به سرطان های متاستاتیک مراجعه کننده به مؤسسه کنترل سرطان ایرانیان (مکسا) تهران، در تابستان و پاییز 1399، تشکیل می دادند که از میان آنها 30 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفره آزمایش و کنترل گمارش شدند. همچنین شرکت کنندگان بر اساس عملکرد تسکینی در سه سطح قرار گرفتند و پریشانی روان شناختی هر شرکت کننده پیش و پس از مداخله با استفاده از مقیاس افسردگی-اضطراب-استرس، مورد سنجش قرار گرفت. گروه آزمایش در سه جلسه انفرادی 40-60 دقیقه ای کرامت درمانی آنلاین شرکت کرد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری و در 23-SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد که کرامت درمانی در کاهش پریشانی روان شناختی گروه آزمایش اثربخش بوده است (01/0>P). همچنین کرامت درمانی در سطوح پایین تر عملکرد تسکینی مفیدتر بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، توصیه می شود روان سرطان شناسان و متخصصان در حوزه مراقبت تسکینی از کرامت درمانی آنلاین برای بهبود پریشانی روان شناختی بیماران مبتلا به سرطان های متاستاتیک استفاده کنند.
اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغ ننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی- رفتاری بر داغ ننگ و اضطراب مرگ بیماران مصروع شهرستان بوکان انجام شد . روش: پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون یا گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همه بیماران مبتلا به صرع مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر بوکان در سال 1399 بود. بر این اساس 60 نفر (22 مرد و 38 زن) در دو گروه 30 نفری شامل گروه آزمایش و گروه کنترل و به روش گمارش تصادفی تقسیم شدند. گروه آزمایش به شیوه کارآزمایی بالینی طی 8 جلسه 90 دقیقه ای دوبار در هفته و با استفاده از پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (1970) و مقیاس تعدیل شده استیگمای بیماری ریتچر (2003) جهت گردآوری داده ها مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از کوواریانس چند متغیره استفاده شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیره، اثربخشی درمان شناختی- رفتاری بر اضطراب مرگ (P=0/05 ) و داغ ننگ (P=0/01) و مولفه های آن از جمله تنهایی (P=0/01)، تأیید تصورات قالبی (P=0/01)، تجربه تبعیض اجتماعی (P=0/05) و کناره گیری از اجتماع (P=0/05) را نشان می دهد . بنابراین استفاده از درمان شناختی- بر اضطراب مرگ و داغ ننگ و مولفه های آن از جمله تنهایی، تأیید تصورات قالبی، تجربه تبعیض اجتماعی، کناره گیری از اجتماع آزمودنی های گروه آزمایش تاثیر معناداری داشته است . نتیجه گیری: گروه درمانی شناختی- رفتاری باعث کاهش اضطراب مرگ و داغ ننگ در بیماران مصروع شهرستان بوکان شد.
Effectiveness of Problem Solving Training on Happiness and Rational Coping Style of Addicts to Methamphetamine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۵, Issue ۲ - Serial Number ۱۲, Spring ۲۰۲۲
27 - 36
حوزههای تخصصی:
A B S T R A C T Objective: Depressive mood along with boredom and unhappiness is one of the main consequences of addiction treatment and investigating the reduction strategies is of absolute and sheer necessity. The present research aims to investigate the effectiveness of problem solving training program in happiness and coping style of individuals suffering from drug abuse. Methods: Therefore, in a semi-experimental study, the addicted individuals having low rate of happiness (N=36) were selected through random cluster multi-stratified sampling and assigned into the experimental and control groups. Both groups were measured by Oxford Happiness Inventory and Coping Styles Questionnaire and the experimental group underwent problem solving skills training. Results: the results of covariance analysis, Pearson correlation coefficient, variance analysis with repeated measure and t-test indicated that, happiness level (Eta square=.24) and coping style (Eta square=.31) of the experimental group has increased and there is between-group difference in three stages of intervention at 99% of significant level. It can also be concluded that, there is significant relationship between rational coping style (.57), detached coping style (.47) and the increase of happiness in subjects. Moreover, there is significant and negative relationship between emotional coping style (-.41), avoidance coping style (-.35) and the decrease of happiness among the subjects. Increased rate of happiness and rational coping skills were observed in the experimental group. The more the individual uses rational and detached styles, the more his/her happiness is and the more s/he uses emotional and avoidance coping styles, the less her/his happiness is.
تغییر پارادایم در پرستاری: از پارادایم مراقبت به پارادایم اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
111-129
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نظریه پردازان پرستاری دانش پرستاری را در چارچوب فلسفه های حاکم تعریف کرده اند. نظریه های پرستاریِ متعلق به دوران مدرنیسم بر اساس مبانی فلسفه مدرنیسم طراحی شده بود. با بیان انتقادات به پیامدهای منفی مدرنیسم، دانشمندان پرستاری تصمیم به گذر از مدرنیسم به پست مدرنیسم و پارادایم مراقبت نشئت گرفته از پست مدرنیسم گرفتند. اما بیان انتقادات زیاد به مبانی پست مدرنیسم موجب شد که به کارایی پارادایم مراقبت نیز تردید شود. مطالعه حاضر با هدف بررسی پیامدهای پارادایم های بیومدیکال و مراقبت بر پرستاری و ارائه پارادایمی توحیدی و جایگزین انجام شده است. روش کار: مطالعه حاضر از نوع کتابخانه ای است. در این پژوهش به بررسی مقالات و کتب مختلف درباره مهم ترین فلسفه و پارادایم های پرستاری در محدوده زمانی سال های 1950 تا 2020 در پایگاه های اطلاعاتی داخلی و خارجی با رویکردی توصیفی- تحلیلی پرداخته شده است. مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: تک بُعدی انگاری و توجه صِرف به علائم عینی از جمله انتقادات وارد بر مدرنیسم و پارادایم بیومدیکال است. همچنین نبود معیار متقن خوبی یا بدی، نقض قانون اجتماع نقیضین با بیان قبول چندحقیقتی در جهان و انکار قواعد کلی از جمله انتقادات وارد بر پست مدرنیسم و پارادایم مراقبت است. پارادایم اسلامی ضمن داشتن نقاط قوت دو پارادایم گذشته، نقاط ضعف آنها را ندارد. نتیجه گیری: با توجه به لزوم ارائه پارادایم پرستاری مبتنی بر فلسفه حاکم بر هر جامعه، پارادایم اسلامی راهکاری جهت برون رفت از چالش های ایجادشده با پارادایم فعلی در پرستاری پیشنهاد می گردد.
دینداری و تاب آوری؛ نقش واسطه ای امیدواری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
131-148
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین نقش واسطه ای امیدواری، در رابطه دینداری با تاب آوری انجام گردید. برای دستیابی به این هدف، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 375 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون (CD-RIS-25)، پرسش نامه امیدواری اسنایدر و سنجش نگرش های مذهبی گلاک و استارک استفاده شد و داده های پژوهش، با استفاده از نرم افزار 22 SPSS و22 AMOS، از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها، نقش واسطه ای امیدواری را در ارتباط دینداری با تاب آوری تأیید کرد. همچنین نشان داد که بین امیدواری و تاب آوری، رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. از سوی دیگر، دینداری و امیدواری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری با هم دارند و براساس نتایج این پژوهش بین تاب آوری و دینداری و تمام ابعاد آن، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ یعنی با افزایش میزان دینداری در افراد، تاب آوری در آنها افزایش پیدا می کند. بر این اساس برای افزایش تاب آوری افراد از طریق دینداری، بهتر است از مؤلفه امیدواری، که در محتواهای دینی وجود دارد، بهره برد.
پیش بینی بنیان های اخلاقی بر پایه تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ضمن معرفی الگوی جدیدی از جهت گیری دینی، با نام «جهت گیری دینی چرخشی»، نقش تعهد و تأمل دینی و سه گانه تاریک شخصیت (یعنی خودشیفتگی، ماکیاول گرایی، و جامعه ستیزی)، در پیش بینی بنیان های اخلاقی، گروهی از دانشجویان بررسی شد. 190 دانشجوی در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند و به «پرسش نامه بنیان های اخلاقی»، «مقیاس دوازده کثیفِ سه گانه تاریک شخصیت»، و «پرسش نامه جهت گیری دینی چرخشی» پاسخ دادند. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی است. یافته های پژوهش نشان داد که بنیان اخلاقی انصاف/ مقابله به مثل، توسط جهت گیری دینی اجتماعی و بنیان اخلاقی قدرت/ احترام، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت و نفع و بنیان اخلاقی پاکی، توسط جهت گیری های دینی مرکزیت، نفع، و شک و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، توانست بنیان اخلاقی انصاف را پیش بینی می کنند. جهت گیری دینی مرکزیت، با رگه های شخصیتی جامعه ستیزی و ماکیاول گرایی، رابطه منفی داشت. بین جهت گیری دینی شخصی و رگه شخصیتی جامعه ستیزی، رابطه منفی وجود داشت. جهت گیری دینی اجبار، با رگه شخصیتی جامعه ستیزی رابطه مثبت داشت. این یافته ها، حاکی از ارتباط پیچیده اخلاق دینداری، و شخصیت است.
تدوین الگوی نظری آسیب شناسی روانی بر مبنای تحلیل نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز
منبع:
قرآن و روانشناسی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
141 - 156
حوزههای تخصصی:
روان شناسی اسلامی، به عنوان یک «مکتب»، شاخه ای معرفتی است که به توصیف، تبیین، پیش بینی و کنترل رفتار و فرایندهای ذهنی انسان به عنوان مخلوق الهی در ابعاد جسمانی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و معنوی و با استفاده از منابع و روش های تجربی، عقلی و وحیانی می پردازد. هرچند روان شناسی اسلامی از یافته های سایر مکاتب روان شناختی معاصر، به نحو مقتضی، استفاده می کند، اما برای توصیف، تبیین، پیش بینی و توضیح مباحث کلیدی نیازمند نظامی است که بر مبنای اسلام یا برخاسته از اسلام باشد. ازجمله سرفصل های اصلی روان شناسی، بحث آسیب شناسی روانی (روان شناسی نابهنجاری) است. پژوهش حاضر، با هدف تدوین یک دیدگاه اسلامی پیرامون مبحث آسیب شناسی روانی، با استفاده از روش تحلیل مضمون و با محورقراردادن نامه امام هادی علیه السلام به مردم اهواز در تبیین مسائل مربوط به جبر و تفویض و اختیار، الگویی نظری را برای آسیب های روانی پیشنهاد می دهد. در این الگوی نظری، آسیب های روانی در سه دسته «ابتلائات (آسیب های مربوط به صحت خلقت)»، «بیماری های روانی ناشی از سوء اختیار فرد» و «آسیب های محیطی-اجتماعی» قرار می گیرد. ابتلائات به دسته هایی از قبیل ابتلا در کمال خَلق، ابتلا در کمال حواس، ابتلا در ثبات عقل، ابتلا در تمییز و ابتلا در نطق و بیان تقسیم بندی می شوند. بیماری های ناشی از سوء اختیار فرد نیز به بیماری های اعتقادی، بیماری های اخلاقی، مشکلات رفتاری، بیماری های قلب و بیماری های ناشی از عدم تعقل (جنود جهل) تقسیم می شوند. آسیب های محیطی-اجتماعی نیز شامل آسیب های روانی ناشی از سوء تربیت والدین (مراقبان)، آسیب های ناشی از حکومت های ظالم و فاسد و جوامع نامناسب و آسیب های ناشی از هم نشینان بد و دوستان نامناسب می شوند. در قسمت بحث و نتیجه گیری، تلویحات الگوی نظری پیشنهادی موردبررسی قرارگرفته اند.
نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: استفاده اعتیادی از تلفن همراه عادت های تفکر انسان را عمیقاً تغییر داده و بر سازگاری رفتاری و روانی-اجتماعی افراد نیز تأثیر گذاشته است. پژوهش حاضر با هدف نقش واسطه ای سلامت معنوی در ارتباط بین هوش هیجانی و اعتیاد به تلفن همراه انجام گرفته است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی دانش آموزان پسر دوره متوسطه مدارس دولتی شهرستان اردبیل در سال تحصیلی 1398 بود که از میان آنان نمونه ای به حجم 250 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ا ی چندمرحله ای انتخاب شد و به پرسش نامه های اعتیاد به تلفن همراه، هوش هیجانی و سلامت معنوی پاسخ دادند. داده ها نیز با شاخص های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و الگوی روابط ساختاری تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج ضریب همبستگی نشان داد که اعتیاد به تلفن همراه با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آن و با سلامت معنوی ارتباط منفی داشت. همچنین سلامت معنوی با نمره کل هوش هیجانی و مؤلفه های آگاهی و خودانگیزی ارتباط مثبت داشت (001/0P<). علاوه براین، شاخص های برازش الگو نیز تأثیر هوش هیجانی را بر اعتیاد به تلفن همراه با میانجیگری سلامت معنوی تأیید کرد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش این فرض را تقویت می کند که سلامت معنوی می تواند عاملی محافظتی در نوجوانان باشد و به آنان کمک کند تا علائم منفی مرتبط با استفاده از اینترنت و تلفن های هوشمند را کاهش دهند. پیامدهای این یافته ها برای پیشگیری از ناسازگاری روان شناختی مرتبط با اینترنت و استفاده مشکل ساز از تلفن های هوشمند در نوجوانان کاربرد دارد.
اثر فروتنی مدیران بر احساسات و رفتارهای اخلاقی پرستاران بیمارستان بعثت همدان: تبیین نقش واسط معنویت محیط کار(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
22-37
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: پژوهش های متعددی تأثیرات مثبت فروتنی مدیران را بر نتایج مرتبط با کار کارکنان بررسی کرده است. در این میان نقشی که فروتنی سرپرستان و مدیران می تواند در ارتقای احساسات روانی مثبت کارکنان مانند همدلی و قدردانی داشته باشد، حائز اهمیت است. پژوهش حاضر با هدف بررسی چگونگی اثر فروتنی مدیران در همدلی، قدردانی و رفتارهای اخلاقی پرستاران شاغل در مرکز آموزشی-درمانی تخصصی و فوق تخصصی بعثت همدان انجام شده است. روش کار: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش تمامی پرستاران شاغل در مرکز آموزشی-درمانی تخصصی و فوق تخصصی بعثت همدان مشتمل بر 390 نفر بود که بر اساس جدول مورگان تعداد 198 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پنج پرسش نامه استاندارد استفاده شده و الگوی ارائه شده با استفاده از الگو سازی معادلات ساختاری تجزیه وتحلیل شده است. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمامی روابط مستقیم بین مولفههای پژوهش معنادار بود. بدین صورت که فروتنی مدیر 81 درصد، معنویت محیط کار 52 درصد، رفتارهای اخلاقی 48 درصد و همدلی 29 درصد قدردانی پرستاران را تبیین کرده است. علاوه براین، فروتنی مدیر 76 درصد رفتار اخلاقی، 49 درصد همدلی و 65 درصد قدردانی را ازطریق معنویت محیط کار پیش بینی کرده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که فروتنی مدیر پیامدهای مهمی برای احساسات و رفتارهای مثبت زیردستان و کارکنان خود دارد. سازمان هایی که انسجام بیشتری دارند، می توانند محیط مساعدتری ایجاد نمایند تا مدیران متواضع بتوانند افراد را برای بروز احساسات مثبت ترغیب کنند. همچنین ارزش های فردی را با ارزش های سازمانی همسان نمایند و درنهایت معناداربودن کار را افزایش دهند که موجب افزایش ادراک معنویت در محیط کار می شود.
بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
160-174
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: دانش اخلاق جنسی به منظور الگودهی رفتاری ساحت جنسی انسان، در نتیجه کنترل و هدفمندسازی رفتار جنسی شکل گرفته است. ازاین رو این دانش هنجارهای اخلاقی رفتار جنسی را بررسی می کند. یکی از مسائل مهم در این حیطه تعیین مقدار مطلوب رابطه جنسی است. در این باره از دیدگاه های گوناگون پزشکی و روان شناختی پژوهش هایی انجام گرفته است، اما تاکنون مرزهای اخلاقی رابطه خوب از دیدگاه اسلام به صورت روشمند بررسی نشده است. هدف پژوهش حاضر بازشناخت ملاک های اخلاقی مقدار رابطه زناشویی بهنجار با تأکید بر اصول اخلاق جنسی اسلام بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع اسنادی-تحلیلی است که بر پایه منابع اسلامی (آیات و روایات) انجام شده است. به دلیل اتکای این پژوهش بر آیات و روایات، تعداد زیادی از منابع اصیل و قدیمی به عنوان مرجع تحقیق بررسی شد ولی در بخش تحلیل و طبقه بندی اطلاعات علاوه بر روش فهم متون دینی به دیدگاه های معاصر نیز توجه شده است. مؤلفان مقاله هیچ گونه تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: از اَسناد مکتوب و تحلیل محتوای آنها چهار دسته روایت درباره موضوع پژوهش به دست آمده است. بررسی این روایات به استنباط چندی از اصول اخلاقی و کدهای برآمده از آنها منتهی شد و در پی آن مرزهای اخلاقی رابطه جنسی زناشویی بهنجار تبیین گردید. نتیجه گیری: بر اساس کدهای اخلاقی ارائه شده، رابطه جنسی-عاطفی مطلوب بین زوجین محصور به چارچوب های اخلاقی است. توجه به مرزهای اخلاقی رابطه، علاوه بر فضیلتمندکردن آن می تواند به پایدارشدن خانواده و رضایت زناشویی کمک نماید.
پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
10-22
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از راه های مواجهه با بلایای مختلف مانند ویروس کرونا افزایش تاب آوری است؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر پیش بینی تاب آوری دانشجویان در ایام کرونا بر اساس مؤلفه های هوش معنوی و اجتماعی بود.
مقایسه ی اثربخشی بخشش درمانی و آموزش ذهن آگاهی بر بهبودی بخشش در دانش آموزان متوسطه ی دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی نظامی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
65 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه ی تأثیر بخشش درمانی با آموزش ذهن آگاهی بر بهبودی بخشش در دانش آموزان متوسطه ی دوم است. طرح پژوهش به صورت نیمه آزمایشی همراه با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمام دانش آموزان پایه های دهم و یازدهم متوسطه ی دوم شهر تهران بود که در سال تحصیلی 1398-1397 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از این جامعه آماری، به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی دانش آموزان 6 کلاس انتخاب شدند و به طور تصادفی گروهی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش اول (بخشش درمانی) شامل 38 نفر، گروه آزمایش دوم (آموزش ذهن آگاهی) شامل 37 نفر و گروه کنترل شامل 40 نفر بود. ابزار پژوهش شامل مقیاس گرایش به بخشش هارتلند بود. پس از اجرای پیش آزمون، گروه های آزمایشی تحت بخشش درمانی و یا آموزش ذهن آگاهی قرار گرفتند و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از آن در هر سه گروه پس آزمون و بعد از یک ماه و نیم پیگیری به عمل آمد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های آماری تحلیل کوواریانس چند متغیری (مانکووا) و تحلیل کوواریانس تک متغیری (آنکووا) استفاده شده است. نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایشی و گروه کنترل از لحاظ متغیر بخشش و خرده مقیاس های آن در مرحله پس آزمون و پیگیری تفاوت معنی داری وجود دارد(001/0>p). همچنین مشاهده شد که روش ذهن آگاهی تأثیر بیشتری بر میزان بهبود بخشش در بلندمدت دارد(001/0>p). با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت آموزش ذهن آگاهی بیشتر از بخشش درمانی به بهبود بخشش دانش آموزان در بلندمدت کمک می کند و اثربخشی ماندگارتری دارد.