نگین هوشیان

نگین هوشیان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیک و ذهن آگاهی مبتنی بر استرس بر علائم خودشیفتگی آسیب پذیر در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتاردرمانی دیالکتیک ذهن-آگاهی مبتنی بر استرس خودشیفتگی آسیب پذیر شخصیت مرزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱ تعداد دانلود : ۹
زمینه: اختلال شخصیت مرزی و خودشیفتگی آسیب پذیر، اگرچه به عنوان سازه ای متمایز شناخته می شوند اما با هم در ارتباط هستند. رفتاردرمانی دیالکتیک و ذهن آگاهی مبتنی بر استرس می تواند در بهبود این جنبه نقش مؤثری داشته باشد. با این حال، شکاف پژوهشی موجود به دلیل کمبود مطالعاتی که به صورت مستقیم اثرات رفتاردرمانی دیالکتیک و ذهن آگاهی مبتنی بر استرس را بر علائم خودشیفتگی آسیب پذیر در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی، بررسی کرده اند، مشهود است و مطالعه مقایسه ای تا به حال انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیک و ذهن آگاهی مبتنی بر استرس بر علایم خودشیفتگی آسیب پذیر در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به کلینیک درمانی بهار در سال 1403 در شهر رشت بود. در این پژوهش 45 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفری (دو گروه مداخله و یک گروه گواه) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه تحت مداخله ذهن آگاهی مبتنی بر استرس (کابات زین، 2009) و 10 جلسه تحت مداخله ی رفتاردرمانی دیالکتیک (لینهان، 1993) قرار گرفتند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودشیفتگی مرضی (پینکاس و همکاران، 2009) استفاده شد. تحلیل داد ه ها با بهره گیری از آزمون آماری تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر در نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که پیش آزمون خودشیفتگی با نمرات پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری داشت (05/0 >P)، همچنین نتایج دلالت بر آن داشت که بین دو درمان در طول زمان تفاوت معناداری وجود نداشت، اما هر یک از درمان ها نسبت به گروه گواه تغییرات معناداری در خودشیفتگی داشتند (05/0 >P). نتیجه گیری: براساس نتایج رفتاردرمانی دیالکتیک و ذهن آگاهی مبتنی بر استرس دو روش درمانی کارآمد در بهبود خودشیفتگی در افراد دارای اختلال شخصیت مرزی است. این نتایج می توانند به متخصصان حوزه روانشناسی بالینی در طراحی مداخلات دقیق تر و مؤثرتر کمک کرده و موجب ارتقای کیفیت زندگی افراد مبتلا به این اختلال شوند.
۲.

اثربخشی مداخلات معنوی-مذهبی بر عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: بخشش بدرفتاری هیجانی پرخاشگری زنان مذهب نفرت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۲۹۱
سابقه و هدف: ازآنجایی که بدرفتاری هیجانی شوهر می تواند موجب آشفتگی عاطفی و تنفر زن از او شود؛ این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخلات معنوی-مذهبی بر عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر انجام شده است. روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش تمامی زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی شهر بندرعباس در سال 1398 بود که 28 نفر از آنان به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند و اعضای گروه آزمایش تحت مداخلات معنوی-مذهبی قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس عاطفه مثبت و منفی (PANAS)، پرسش نامه پرخاشگری (AQ) و پرسش نامه حالت های روان شناختی مثبت (PPSQ) استفاده شد و داده ها نیز از طریق تحلیل کوواریانس چند متغیّری (مانکوا) تجزیه و تحلیل شد. در این پژوهش همه موارد اخلاقی رعایت شده است و مؤلفان مقاله تضاد منافعی گزارش نکرده اند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که مداخلات معنوی-مذهبی اثر معناداری بر بهبود عاطفه مثبت (43/29F= و 05/0P<)، عاطفه منفی (84/F= و 05/0P<)، کینه توزی (57/12F= و 05/0P<) و بخشش (66/51F= و 05/0P<) در زنان دارای تجربه بدرفتاری همسر داشت. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش، مداخلات معنوی-مذهبی می تواند به عنوان روش مؤثر درمانی و آموزشی موجب بهبود عواطف، کینه توزی و بخشش در زنان دارای تجربه بدرفتاری هیجانی همسر شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان