فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۵۳٬۱۱۱ مورد.
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
28 - 42
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی تطبیقی مفهوم انتقام بر پایه شخصیّت ها، درون مایه و محتوا در رمان موبی دیک، اثر هرمان ملویل، نویسنده آمریکایی قرن نوزدهم و داستان کوتاه رنگ آتش نیمروزی، اثر شهریار مندنی پور، نویسنده معاصر ایرانی می پردازد. این مقاله به مقایسه مفهوم انتقام در فرهنگ شرق و غرب در آثار یادشده، بپردازد. در تحقیق حاضر به بررسی نوع و قالب ادبی هرکدام از آثار پرداخته شده است. در مرحله بعد با روش کیفی به بررسی انتقام بر پایه شخصیّت ها، درون مایه و پیرنگ برحسب تنوع انتقام ویل رایت پرداخته شده است و در نهایت شباهت ها و تفاوت های دو اثر با توجّه به فرهنگ غرب و شرق، مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته است. نتیجه این تحلیل ها نشان می دهد که شخصیت های دو اثر از لحاظ مفهوم انتقام در ادبیّات قابل تطبیق هستند؛ ولی در دو فرهنگ متفاوت چندان تطبیق پذیر نیستند چرا که در فرهنگ ایرانی - اسلامی، تأکید بر عفو و گذشت برجسته و ریشه دار است
نثر شاعرانه در دو رمان «ذاکرة الجسد» و «یک عاشقانه آرام»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
166 - 184
حوزههای تخصصی:
نظم و نثر دو گونه ادبی هستند که هر یک ویژگی وکارکرد خاص خود را دارند؛ نثر با رویکردی منطقی به بیان تحلیلی و تعلیلی یک موضوع می پردازد، امّا شعر غالباً بر محور و بنیاد عاطفه، احساس و خیال حرکت می کند. در پاره ای از موارد، نثر از ویژگی های استدلالی و تحلیلی خارج می شود و با بهره گیری از صورخیال و آرایه های لفظی و بدیعی، احساس و عاطفه خواننده را تحت تأثیر قرار می دهد. این نثر، نثر شاعرانه نام دارد. رمان ذاکره الجسد، نوشته احلام مستغانمی (1953) و رمان یک عاشقانه آرام، نوشته نادر ابراهیمی (۱۳۱۵-۱۳۸۷)، دو اثری هستند که باور بر آن است؛ نثر آنها رنگ و بوی شاعرانه دارد. پژوهش حاضر، با روش توصیفی-تحلیلی و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی که دامنه آن محدود به تأثیر و تأثر نیست، بلکه بر تشابه، تباین و زیبایی شناسی ادبی تأکید دارد، دو رمان مزبور را از نگاه مؤلفه های نثر شاعرانه بررسی کرده است. یافته های پژوهش، نشان می دهد که موسیقی درونی(تکرار، واج آرایی)، کاربرد استعاره، تشبیه، تضاد واژگان، تضاد فعلی و حسّامیزی از برحسته ترین نمودهای نثر شاعرانه هستند که در نثر شاعرانه احلام مستغانمی و نادر ابراهیمی به کار رفته است. حضور این ویژگی ها، نثر ایشان را شاعرانه، جذّاب، خیال انگیز، زیبا و پرطروات نموده است. با این تفاوت که کاربرد استعاره های مکنیه در نثر مستغانمی، شاخص تر و ممتازتر است.
درباره واژه سنتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در کتاب های مرجع و پژوهش های معاصران «سنتور» غالباً سازی ایرانی و کهن معرفی شده و برای اثبات این مدعا شاهدها و تصویرهایی از آن آورده اند. در نوشته پیش رو، با بررسی این شاهدها و همچنین اسناد و منابع دیگر، درستی و نادرستی این مدعا را بررسی کرده ایم و کوشیده ایم با جست وجو و پژوهش در اسناد و شاهدهای متقن، علاوه بر نتیجه گیری درباره این مدعا، حدود تاریخی قدمت سنتور در متن های فارسی را تخمین بزنیم.
مقایسه بهره گیری از شیوه «تفکر جانبی» در تقابل های دوگانه دو رمان «بازگشت هرداد» و «از دوازده انگشت نکبتی اش»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفکر جانبی فرایند کلیشه زدایی از روش معمول اندیشیدن است. برخی از این روش ها شامل «وارونه سازی»، «بدیل سازی»، «تناقض» و «استعاره» با عملکرد تقابل های دوگانه در متن داستانی قابل تطبیق اند. بهره گیری از این روش ها برای ترسیم تقابل های دوگانه داستان نوجوان، می تواند فرصتی برای تمرین مفهوم سازی و نظریه پردازی مخاطب نوجوان فراهم کند. در این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی و داده های کمّی و کیفی، این موضوع در دو ژانر فانتزی و اجتماعی مقایسه شده اند. «بازگشت هرداد»، در ژانر فانتزی، با بهره گیری از روش استعاره و «از دوازده انگشت نکبتی اش » در ژانر اجتماعی، با بهره گیری از روش وارونه سازی، بازنمایی خلاقانه ای از جهان بینی و تعارض های رشد نوجوان دارند؛ با این تفاوت که داستان اول، درفضایی استعاری اما هنجارمند نوجوان را در مسیر مشخصی از نظریه پردازی هدایت می کند؛ اما داستان دوم با رویکردی اجتماعی و انتقادی، با روش وارونه سازی، جهان بینی نوجوان را بر متن غالب می کند و او را در مسیر مفهوم سازی خودانگیخته قرار می دهد.
منظومه حماسی «رونقِ انجمن» و تأثیرپذیری آن از شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«رونقِ انجمن» منظومه ای حماسی دینی به بحر متقارب در 2044 بیت است که شاعری با تخلّص صحبتِ لاری در دوره قاجار آن را سروده است. لاری در این منظومه، به اقتفای فردوسی رفته و در سرودن آن، علاوه بر پیروی از سنّت مختارنامه سرایی، سبک و سیاق شاهنامه را نیز سرمشق اصلی خود قرار داده است. این پژوهش در صدد آن است تا به روش تحلیلی و سندکاوی تأثیرپذیری این منظومه از شاهنامه را نشان بدهد. پژوهش حاضر، همچنین برآن است تا تأثیر شاهنامه را به لحاظ سبک شناختی، بر این مثنوی حماسی دینی، در چند بخش از قبیل زبان، ساختار، بیان و محتوا با ذکر و تحلیل شواهد بررسی کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد لاری یکی از مختارنامه سرایان ادب فارسی است که منظومه حماسی خویش را تحت تأثیر شاهنامه سروده و در این راه –به زعم خویش- کاری برتر از فردوسی در سرودن شاهنامه انجام داده است.
تأملی بر علل تحول محتوای قصیده در قرن های پنجم، ششم و هفتم با تکیه بر گفتمان سیاسی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه متون ادبی دوره عراقی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
101 - 128
حوزههای تخصصی:
ادبیات و مظاهر مختلف آن همواره تحت تأثیر اجتماع و جریان های سیاسی و اجتماعی جامعه قرار داشته است تا جایی که می توان گفت، تحولات اجتماعی مسیر ادبیات را مشخص کرده یا تغییر داده اند. در این میان، قصیده نیز به عنوان یکی از قالب های رایج ادبی، در دوره های مختلف به لحاظ مضمون و محتوا به شدت تحت تأثیر جریان های اجتماعی و ایدئولوژی حکومت ها قرار گرفته است. این پژوهش بر آن است تا نقش شرایط سیاسی و اجتماعی و تغییر حکومت ها را بر محتوای قصیده های قرن پنجم تا هفتم (عهد غزنوی، سلجوقی و مغولان) به شیوه توصیفی تحلیلی بکاود و جنبه های مختلف آن را بازنماید. برایند پژوهش نشان می دهد که وقتی در قرن پنجم حکومت ترک تبار غزنوی بر سر کار می آید، از شعر به عنوان ابزاری برای تبلیغ اقتدار نظامی و گسترش قلمرو حکومت خویش بهره می برد؛ ازاین رو، مدح های اغراق آمیز و دروغین تبدیل به محتوای مسلط قصیده می شود. در قرن ششم و عهد سلجوقیان که عصر هرج ومرج و نابسامانی های اجتماعی و زوال جامعه ایران است، اگرچه مدح در قصاید همچنان جریان دارد، اما پند و اندرز نیز آرام آرام در قصاید فارسی جا باز می کند و شانه به شانه مدح پیش می رود. سرانجام در قرن هفتم و دوره استیلای مغولان بر این سرزمین، در اثر کشت وکشتار، نامردمی ها و ستم هایی که رخ می دهد، انتقاد و اعتراض های شدید و توفنده بر ناملایمات اجتمای در قصیده رواج می یابد و جای مدح های دروغین دوره های پیشین را می گیرد.
نگاهی دیگر به تذکره مدایح الحسینیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
237 - 256
حوزههای تخصصی:
در دوره 23، شماره 53 فصلنامه علمی کاوش نامه، مقاله ای با عنوان «معرّفی تذکره مدایح حسینیّه و بررسی مشخصّات سبکی برجسته آن» درج شده بود. این مقاله، تذکره مزبور را در دو بخش تاریخی و ادبی ارزیابی کرده است. تذکره فوق، در باب زندگی، مدایح و اقدامات عمرانی محمّدحسین خان صدر اصفهانی (1239-1174 ق) است که در چند سال آخر عمر، صدراعظم ایران در دوره فتحعلی شاه بود. جستار حاضر نقدی است بر این مقاله، که ضمن معرّفی ساختاری آن، کاستی ها و اشکالات آن را مشخص می سازد. این نقد، مقاله را از نظر ساختاری و محتوایی بررسی می کند و مشکلات آن را از قبیل نام تذکره و مؤلّف (شامل تاریخ تولّد، شغل، زمان حکومت او بر اصفهان)، توازن تاریخ و ادبیّات، پیشینه پژوهش و مسائل دیگر معلوم می سازد. تذکره مدایح حسینیه یکی از مهم ترین منابع آگاهی بخش برای معماری وشهرسازی و مرمت ابنیه اصفهان و دیگر نقاط ایران و عراق است و همچنین منبع سرشاری برای مادّه تاریخ های دوره خود محسوب می گردد. در این مقاله، ضمن تصحیح نام تذکره و برخی از مشخصات دیگر آن، ویژگی های مهم غفلت شده در این متن معلوم می گردد.
تجلی اصالت هایدگری در تحلیل بصری شعر «تنها صداست که می ماند» اثر فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد و نظریه ادبی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
271 - 294
حوزههای تخصصی:
اشعار فروغ فرخزاد عمدتاً از منظر زندگی نامه ای یا فمینیستی مورد بررسی قرار گرفته و اغلب محتوای زبانی یا معنایی آنها تحلیل شده است. این مقاله با مطالعه عناصر بصری شعر «تنها صداست که می ماند» از فرخزاد ، سعی دارد نشان دهد چگونه زیبایی شناسی شاعر با درهم شکستن مرز واقعیت و فراواقعیت، می تواند انسان را در پرتو وضعیت هستی گرایانه (اگزیستانسیال) خود آشکار سازد. دراین راستا، پرسونای شعر به ارائه معادل تصویری برای مفاهیم هایدگری همچون «ترس آگاهی اگزیستانسیال»، «فناپذیری»، «هستی -به- سوی- مرگ»، «ندای وجدان» و «شدن» می پردازد که نقشی کلیدی در دغدغه اصلی این مطالعه، یعنی اصالت، دارند. درواقع، فرخزاد با القای معانی چندگانه به تصاویر عینی شعر، آنها را به سوی انتزاع سوق داده، دنیای شاعرانه را مملو از حس ترس آگاهی و اضطراب می نماید. این ناتوانی کلمات در برپایی معنا، پرسونای شعر فرخزاد را از هرگونه هویت ثابت محروم ساخته، او را به سوی بازتعریف «بودنِ» خود به عنوان «شدن» سوق می دهد. به علاوه، ظهور تصاویر انتزاعی نور و صدا این امر را برای پرسونا ممکن می سازد تا از دنیای غیر اصیل «همگنان» فراتر رفته، به حالت ناپایدار اصالت دست یابد.
مطالعه تبارشناسانه ساخت مایه عرفان با تکیه بر حکایت «شهر دوشیزه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه زبان و ادبیات فارسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۲
99 - 134
حوزههای تخصصی:
بر اساس پژوهش های دیرینه شناسی، تکرار تجربه های عرفانی سبک عراقی، پنداشت کلی در مطالعه ادبیات دوره بازگشت است. مطالعات تبارشناسی نشان می دهد گستره ادبیّات، علاوه بر تجربه زبانی، سرشار از پیشایندهای رخدادپذیری است که سبب می شود پیکره متن ادبی، علاوه بر ساختار و محتوا، برخوردار از بُعد عمق نیز باشد که تجربه را نه در نظام گفتمانی، بلکه در اعمال غیرگفتمانی تحلیل می کند. پژوهش حاضر، سعی نموده ویژگی های تجربه و تقلیدی بودن آن را در سبک بازگشت، از منظر تبارشناسی تحلیل نماید. از این رو، با تحلیل توصیفی حکایت «شهر دوشیزه» و بررسی ساخت مایه تجربه و نبوغ شاعران این دوره به این نتیجه دست یافته که دیرینه شناسی با تکیه بر جهان بینی و شناخت پیشینیان گزینش الفاظ و ترکیبات، صور خیال و شیوه توصیف و ابزارداستان در داستان و ... را محملی برای انتقال معنا دانسته است. بررسی نظام گفتمانی متن نشان می دهد: عرفان در دوره بازگشت، موفق به بازنمایی شهود عارفانه دوره سبک عراقی نشده است. به عبارتی دیگر، حکایت های این دوره، از نظر روح گفتمانی متمایل به تصوّف دوران صفویه و از نظر کالبد، مشابه عرفان سبک عراقی است؛ اما تحلیل تبارشناسانه اثر، آن را به عنوان کردار گفتمانی با شاکله های هستی مند مستقل می بیند که زبانش بازنمایی گفتمانی را ممکن کرده است.
Variations Linguistiques Intergénérationnelles : un Obstacle A l’Intercompréhension Au Cameroun(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Avec sa triple centaine de langues, le Cameroun apparaît comme étant un pays au contexte sociolinguistique hyper-complexe. Dans un tel contexte, les contacts entre les individus ne peuvent qu’engendrer l’appropriation des langues utilisées dans les interactions. Et dès lors, l’hétérogénéité s’installe, avec en prime les variétés de langues qui leur confèrent de nouvelles idiosyncrasies. Un recours à la sociolinguistique variationniste et celle développementale permet de comprendre que ces entreprises sont en général l’apanage des jeunes, qui de fait créent un écart avec les autres générations, entravant ainsi progressivement la communication qui assure pourtant le passage du témoin d’une génération à l’autre. Le but de la présente contribution est de tenter de cerner les caractéristiques définitoires de l’intercompréhension et de la variation intergénérationnelle, ainsi que leurs applications dans le contexte camerounais actuel. Il est en outre question d’analyser les paramètres qui impactent les variations qui naissent, ainsi que les façons dont elles sont accueillies et les opinions communes que les groupes cibles font d’elles et de leurs locuteurs respectifs. La fin du travail est consacrée aux préconisations qui pourraient dépolluer l’atmosphère et permettre un vécu ou une gestion plus réussie des variations en contexte Camerounais.
بررسی و نقد جامعه اندرزگویانِ ایرانی (پس از اسلام تا قرن هشتم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۱
39 - 75
حوزههای تخصصی:
سابقه پرداختن به ادب تعلیمی و اندرزگویی در جامعه ایرانی، به درستی مشخص نیست و چه بسا مربوط به زمانی باشد که هنوز خطی و کتابتی در میان نبوده است. از آن زمان تا کنون، اندرز و پند همواره یکی از پُر تکرارترین مباحث و موضوعات ادبی- فرهنگی سرزمین ایران بوده است و گزاف نخواهد بود اگر آن را ویژگیِ سرشتین فرهنگ ایرانی بدانیم. خمیرمایه ادبیات فارسی در دوره اسلامی، به مانند دوره پیش از اسلام، با پند و اندرز عجین شده است، گستردگی و حجم بالای مضامین اندرزی در ادب فارسی به حدّی است که حتی در میان قصاید مدحی و غزلیات عاشقانه نیز می توان آموزه های اخلاقی را مشاهده نمود؛ بنابراین از جنبه های مختلفی می توان به مطالعه و بررسی پیرامونِ آن پرداخت. از جمله پژوهش درباره جامعه اندرزگویان ایرانی در دو دوره پیش و پس از اسلام. در همین راستا، این پژوهش می کوشد تا با روش توصیفی- تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به بررسی و معرفی افراد و گروه های اصلیِ اندرزگو در ایرانِ دوره اسلامی بپردازد و برخی مباحث مرتبط با آن را نیز بازگو نماید. از مهم ترین یافته های این تحقیق، می توان به عمومی شدنِ اندرزگویی در دوره اسلامی –برخلاف دوره پیشین- به ویژه در میانِ شاعران و نویسندگان اشاره کرد، مسأله ای که خود، نتایج مثبت و منفی ای را به همراه داشته است.
بررسی تطبیقی قهرمانان اسطوره ای گرشاسب و اولیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعی ادبیات تطبیقی بر زمینه های آفرینش، تشابهات، تفاوت ها و اثرگذاری های آثار است تا به رهیافت هایی از نوع ادبی و حماسی دست یابد و اشتراکات فرهنگی و بن مایه های فکری آنرا کشف کند. این پژوهش سه موضوع اصلی جنبه های محتوایی، ادبی و داستانیِ شباهت ها و تفاوت های «گرشاسپ و اولیس» را بر می رسد و شیوه رفتار اجتماعی پهلوانان دو حماسه را که شباهت های فراوانی به یکدیگر دارند، ارائه می دهد. شباهت های محتوایی از قبیل: عبور از دریا، تقدیر و سرنوشت، مرگ و جهان واپسین، خواب و رؤیای بی هنگام، مبارزه با عوامل غیر معمول و جادو. شباهت های ادبی مانند: روح حماسی و اسطوره ای، جنگ برای حفظ استقرار خود و توصیف. شباهتهای داستانی به مثابه: جنبه داستانی و ایستایی شخصیت ها را ارائه می دهد. روش مقاله با رهیافتی توصیفی-تحلیلی؛ به صورت تطبیقی و مقایسه ای به شباهت ها و تفاوت های دو حماسه «گرشاسب» ایرانی و «اولیس» یونانی به بن مایه های مشترکی چون: سفر به جهان زیر زمین و خواب بی موقع، موجودات شگفت آور و غیر طبیعی و جنگ با دیوان و اژدها می پردازد. محقق در این جستار درصدد تبیین تشابهات بین آثار ادبی و استفاده از معیارهای محتوایی، ادبی و داستانی در حماسه معروف ایرانی و یونانی است. گیلگمش نخستین حماسه جهان با اساسی ترین مسائل انسانی است. که جامعه هومری یونان از آن تأثیر پذیرفته و بر اودیسه ی هومر نیز تأثیر گذاشته است. با توجه به اینکه هر متنی صورت دگرگونی یافته متن دیگر است؛ بدون شک بر ادبیات حماسی ما نیز تأثیرگذار بوده است.
جامعه شناسی تصویر در «هزاره دوم آهوی کوهی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر در زبان باز می تابد و زبان پدیده ای اجتماعی است. به این اعتبار، تصویر همواره، ابزار بیان تجربه های اجتماعی گوینده است. اگر چه می توان تجربه ها را از رهگذر زبان ارتباطی انتقال داد، تصویر هم انتقال پیام را آسان و هم تأثیرگذاری آن را دو چندان می کند. شفیعی کدکنی، شاعری را از دهه چهل، یکی از دهه های پرتنش جامعه، آغاز کرد و به سرعت سردرگمی های اندیشه و بیان را پشت سرگذاشت و توانست در قلمرو شعر معاصر فارسی، جایگاهی رفیع بیابد، او نه تنها شاعر؛ بلکه محقق و شعر شناسی کم نظیر است. بنابراین هم در اعتلای فرم شعر، گام های موثری برداشت و هم به دلیل تجربه های زندگی، محتوای شعر را برای رهایی اندیشه مخاطب غنا بخشید. شفیعی در تحقیقات خویش بیش از هر چیز بر ساختار زبان شاعرانه، چه در شعر و چه در نثر، به ویژه نثر صوفیانه، تأمل کرده است. اما در همه حوزه هایی که به مثابه قلمرو تحقیق برگزیده، جانب جامعه شناسی آن را در نظر داشته است. زیرا به درستی بر این باور است که شعر برای خلوت و تنهایی نه؛ بلکه برای ائتلاف مردم و اعتلای فکری آنان سروده می شود. مقاله حاضر با بررسی برخی از تصاویر اجتماعی سروده های او در هزاره دوم آهوی کوهی بر آن است که جامعه گرایی او را در شعر باز نماید و گوشه هایی از عواطف انسانی و اجتماعی او را درباره جامعه دگرگون شده و راه گم کرده، نشان دهد. اطلاعات مربوط به مقاله با روش کتابخانه ای جمع آوری شده و داده های تحقیق با بهره گیری از روش کیفی تحلیل شده است
نقاب و پرسونای انتقادی عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین ادبیات و شرایط اجتماعی همواره ارتباطی متقابل و تأثیرگذار وجود دارد. از آغاز شعر فارسی جوهره اعتراض و تعهد اجتماعی در آثار شاعران دیده می شود. اعتراض، مقوله ای از ادبیات است که طی آن روشن فکر به منظور بیان مشکلات جامعه و روشنگری و آگاهی بخشی، نارضایتی خود را از وضع موجود ابراز می دارد؛ از آن جمله شاعران متعهد، به واسطه رسالت و مسؤولیتی که بر دوش خود احساس می کنند، به فراخور شرایط، نسبت به ناهنجاری های گوناگونی که به ویژه در ساختار اجتماعی و سیاسی می بینند بی تفاوت نمی نشینند و واکنش نشان می دهند، در این بین گاهی شرایط جامعه زمینه پیدایش برخی از شگردهای ادبی را فراهم می سازد. از جمله این شگردها، نقاب است که شاعر از میان شخصیت های اسطوره ای و تاریخی فرهنگ خود یکی را برمی گزیند و در پس نقاب او به انتقاد از جامعه خویش می پردازد تا هم به رسالت شعری خود عمل کرده باشد و هم از آسیب در امان بماند. در این نوشتار، کوشش می شود تا با روش توصیفی تحلیلی زمینه ها و عوامل اجتماعی مؤثر در شکل گیری نقاب های شخصیتی در مثنوی های عطار و ارتباط آن با مکتب اعتراض مشخص شود و انواع نقاب های مورد استفاده عطار را بیان می کند.
معرفی نسخه خطی بحرالخواص و بررسی محتوایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
23 - 38
حوزههای تخصصی:
هدف: بحرالخواص اثر طبیب کرمانی از مهم ترین کتاب های طبی نگارش شده در قرن نهم هجری است که هفت دست نوشته از آن در کتابخانه های سراسر جهان موجود است. این اثر که قرابادینی در انواع داروهای گیاهی، معدنی و حیوانی و ترکیبات حاصل از آن هاست؛ از حیث درج بدل داروهای کمیاب و نام محلی ادویه ها در ایران و سایر ممالک و فراهم آوردن آرای حکیمان متعدد در کنار نظریات مؤلف، اهمیت ویژه ای دارد. تصحیح و معرفی این اثر موجب شناخت جایگاه آن در میان آثار مشابه، شناخت بدل داروها و ارائه درمان های دارویی نوین در طب سنتی خواهدشد. روش :در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی به معرفی و بررسی محتوایی بحرالخواص پرداخته شده است. یافته ها:بحرالخواص حاصل تجمیع آرای موجود در اختیارات بدیعی و نظریات، تحقیقات و مشاهدات مؤلف و بیش از 60 حکیم دیگر است که برخی از آنان ناشناس اند. ترجمه ادویه ها به پنج زبان و هفت گویش و ارائه ترکیبات دارویی جدید، بحرالخواص را به اثری قابل توجه تبدیل کرده است. نثر این اثر بینابین است؛ به طوری که دیباچه کتاب نثری مصنوع و متکلف و آراسته به آرایه های لفظی و ادامه متن نثری علمی دارد. همچنین کاربردهای کهن زبانی و نحوی، استفاده از آرایه های معنوی و انعکاس اندیشه های ذهنی مؤلف در متن اندک است. نتایج:بحرالخواص اثر طبیب کرمانی مشتمل بر یک مقدمه، سه مقاله و یک خاتمه است و در نگارش آن به صورت مستقیم از اختیارات بدیعی و گلستان سعدی تأثیر پذیرفته شده است. درج اسامی ادویه به پنج زبان فارسی، ترکی، عربی، هندی و یونانی و هفت گویش مصری، شامی، خراسانی، کرمانی، شیرازی و کابلی بر اهمیت این اثر افزوده است. در بحرالخواص از آرای حکیمان مشهوری چون ابوعلی سینا، فخرالدین رازی، انصاری، جالینوس، دیسقوریدوس، ابن سراج الدین جوزجانی، ابن ماسویه، جاحظ، ارسطاطالیس، طبری، بقراط و ... استفاده شده است. تلخیص، تفصیل و تغییر دستورات دارویی دیگر حکیمان، نجوم پزشکی و دستورات دارویی جادویی و خرافی، ارائه بدل داروها و نقل چندین درمان برای بیماری واحد از ویژگی های دیگر بحرالخواص است.
نقدی بر تصحیح های تاریخنامه هرات و تصحیح و توضیح چند کلمه دشوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نثرپژوهی ادب فارسی دوره ۲۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۶
155 - 170
حوزههای تخصصی:
زمینه: تاریخ های محلّی افزون بر ارزش های تاریخی و جغرافیایی، از منظر زبانی نیز حائز اهمّیّت هستند، به ویژه آن تاریخ هایی که در گذرگاه های تاریخی و جغرافیایی نوشته شده اند. تاریخنامه هرات تألیف سیفی هروی، از متون کهن تاریخ محلّی خراسان و گزارش وقایع روزگار ملوک آل کرت در قرن های 7 و 8ق است که مؤلّف شاهد عینی برخی از وقایع آن بوده است. مصحّح متونی چون تاریخنامه باید گذشته از شناختی از متون فارسی کهن، با زبان های دیگری نیز که مؤلّف با آنها آشنا بوده است، مأنوس باشد.روش: در مقاله حاضر، با نگاهی انتقادی و با تأکید بر گستره زبانی مؤلّف و با توجّه به عناصر درون متنی و منابع بینامتنی و نسخه ای تازه از این اثر به تصحیح و توضیح برخی از دشواری های زبانی متن پرداخته ایم.یافته ها: از تاریخنامه هرات دو تصحیح موجود است. تصحیح نخست در سال 1322ش توسّط محمّد زبیر صدیقی در کلکته به انجام رسیده است؛ و بار دیگر، در سال 1383 در ایران، به کوشش غلامرضا طباطبایی مجد تصحیح دیگری از این متن فراهم آمده است. هر دو تصحیح خطاها و سهوهای متعدّد و متنوّعی دارند؛ اشکالاتی که برآمده از عدم شناخت وزن، مأنوس نبودن با سبک مؤلّف، نشناختن کلمات ترکی و عربی گاه نادر متن، آشنا نبودن با متون مرتبط با متن مورد تحقیق است.
تکثیرِ شَرّ (یک بن مایه اسطوره ای و گردشِ آن در متن های ایرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵۰
55 - 70
حوزههای تخصصی:
یکی از مفاهیمِ بنیادین در اساطیرِ جهان رویش است که در کانونِ پاره ای از مهم ترین اسطوره های ایرانی نیز دیده می شود. در پرتوِ این مفهوم می توان داستان های مهمی از اسطوره های ایرانی مانندِ مرگِ کیومرث و رویشِ مشی و مشیانه، کشته شدنِ سیاوش و بندی شدنِ ضحّاک را تحلیل کرد. ظاهراً در کنارِ بن مایه های معروفی که از مفهومِ رویش برآمده اند و در کانون شماری از اسطوره های ایرانی نیز دیده می شوند، بن مایه ای پدید آمده است که در آن بوده های اهریمنی نیز می توانند برویند و تکثیر شوند. ما این بن مایه را که نمودی جهانی دارد، تکثیرِ شرّ نامیده ایم و در این مقاله، نخست، معروف ترین نمودهای آن را در اسطوره های مللِ غیرایرانی به دست داده ایم. سپس در اسطوره های ایرانی در ماجرایِ مرگِ سریت، کُشنده گاوِ مرزنما، به دستِ پریِ تکثیرشونده و در پاره ای از اسطوره های مربوط به ضحّاک نیز آن را پی گیری کرده ایم. در حماسه های ایرانی این بن مایه را در شمارِ شگفتی هایی که پهلوان برای گذر از آنها باید از نیروهای معنوی و شیوه های آیینی کمک بگیرد، در گرشاسب نامه و بعضی حماسه های عامیانه و شفاهی جست وجو و تحلیل کرده ایم. تکثیرِ شرّ با رواجِ ادبِ عرفانی در ایران در پیوند با مفهومِ نفس روی می نماید و دو نمونه از حضورِ آن را در این گونه متون به دست داده ایم. این مقاله حاصلِ تلاشی است برای معرفیِ بن مایه تکثیرِ شرّ و نمودهای آن به همراه تحلیل و پی گیریِ نگاهِ ایرانیان به آن در سه دوره مختلف.
اسطوره آب در داستان های عامیانه با تکیه بر ابومسلم نامه و قران حبشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰۲
311 - 335
حوزههای تخصصی:
ادبیات عامیانه، بهترین تجلی گاه کهن الگوها است. داستان ها و افسانه های عامیانه طی قرون و اعصار در قالب کهن الگوها بیان شده اند. پیوند اساطیر با ادبیات سبب نمود بخشی از کهن الگوها در ادبیات شده است. یکی از این کهن الگوها اسطوره آب است که در متون مقدس و روایات اسطوره ای دارای تقدس و در همه تمدن ها جوهر هستی انگاشته شده است. مقاله حاضر به تحلیل نمودهای مثبت اسطوره آب در آثار طرسوسی (ابومسلم نامه و قِران حبشی) می پردازد. آب در وجه مثبت تداعی گر زایش و باروری و در وجه منفی بیانگر مرگ و نیستی است. تفسیرهای مادرانه از نمادهای آب با نام های زنانه با تأثیر آب در داستان های اسطوره ای با قهرمانان مقدس و خدایگون چون ابومسلم و قران حبشی بی ارتباط نیست. قدرت پاک سازی افسانه ای آب، قهرمان را برای رسیدن به بهشت نمادین تطهیر می کند که در آغاز هفت طلسم قران حبشی و با ورود قران به آب و خروج او از باغ سلیمان نبی که نماد بهشت است، قابل بیان است. ابومسلم نامه دارای وجهه تاریخی و بر مبنای واقعیات است و غلبه سحر و جادو در آن در مقایسه با قران حبشی بسیار کم رنگ است، اما نویسنده معدود جا هایی از داستان را به جادوگری و ذکر اسحار و اوراد عجین ساخته است که با دمیدن در آب یا ذکر اوراد جادوگران پیرامون چشمه آب نمود یافته است.
بررسی اختلاف نظر شارحانِ مخزن الاسرار در ضبط و تحلیل ابیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با مراجعه به یک شرح قدیمی و چند شرح معاصرِ مخزن الاسرارکوشیده می شود ضمن مقایسه نظر شارحان در تحلیل اشعار به تفاوت ها و ابهام های شرحِ ابیات نیز توجه شود. با توجه به اینکه ابیاتِ انتخاب شده، بیشتر دشوار و بحث انگیز هستند، توجه به نظر هر شارح و مقایسه آنها با یکدیگر، جایگاه و اهمیت آن شرح را نیز نشان می دهد. از سوی دیگر ابهام ها و گاه نارسایی های معنایی هر بیت نیز آشکار می شود. شرح محمد بن قوام بلخی از قدیمی ترین شروح خطی مخزن الاسرار است که به قرن هشتم بر می گردد و بر بسیاری از شروح بعد از خود تأثیرگذار بوده است. شرح حسن وحید دستگردی از نخستین شروح چاپی معاصر است و در کنار شرح مخزن الاسرار بهروز ثروتیان و برات زنجانی بسیار توجه پژوهشگران این عرصه را به خود جلب کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد تفاوت معنایی و تفسیری در این شروح به نسبت زیاد است و در جاهایی با یکدیگر اختلاف نظر دارند. همچنین برخی از این معانی و توضیحات، درنهایت راهگشا نمی شود و ابهام بیت هم چنان باقی می ماند؛ بنابراین، ضرورت دارد برای دریافت معنای دقیق تر ابیات، ضمن مراجعه به بافت متنی ابیات و بهره گیری از شواهد شعری منظومه های دیگر نظامی، دوباره به شرح و تفسیر مخزن الاسرار توجه شود. روش کار شارحان متفاوت است و بیشتر بر معنای واژگان و ابیات متمرکز شده اند و ساختارهای بلاغی، دستوری و ترکیب سازی های زبانی، کمتر واکاوی شده است.
بررسی نقوش و متون آیینی سنگ مزارهای قاجاری گورستان های شهنشاه، حیات الغیب و حاجی بکتاش لرستان (بر اساس کارکرد اجتماعی فرد متوفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از دانسته های امروز ما از نحوه زندگی گذشتگان، در نتیجه بررسی باستان شناسان از درون گور ها با آثار بر جای مانده آرامگاه ها، و نقوش کنده شده روی آن ها است. آثار بجامانده در دل سنگ، چون عالمی خاموش، گنجینه هنر گذشتگان را معرفی می کند. از دوره ی قاجاری تعداد زیادی گورستان در نقاط مختلف ایران از جمله استان لرستان به جا مانده است. این پژوهش قصد دارد به بررسی نقوش سنگ قبرهای گورستان های شهنشاه، حیات الغیب و حاجی بکتاش لرستان (براساس کارکرد اجتماعی فرد متوفی) در دوره ی قاجاری بپردازد.پرسش هایی که در موضوع نوشتار حاضر به آن میپردازد عبارت است از: 1. مضمون و محتوای نقوش تزیینی گورستان های مورد مطالعه در ارتباط با فضای اجتماعی و فرهنگی استان لرستان چگونه تفسیر میشود؟ 2. نقوش و تزیینات سنگ قبر قبرستان های مورد مطالعه به چندگروه تقسیم می شوند؟ 3. نقش مایه های سنگ مزارهای مورد مطالعه دارای چه مضامین و مفاهیم نمادگرایانه هستند؟. به منظور رسیدن به اهداف پژوهش روشی که در این مقاله به کار گرفته می شود توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات لازم با استفاده از منابع کتابخانه ای، پایان نامه ها و مقاله-های مختلف و میدانی جمع آوری شده است. نتایج حاصله از بررسی نقوش سنگ قبرهای گورستان های شهنشاه، حیات الغیب و حاجی بکتاش لرستان نشان می دهد نقوش روی سنگ قبرهای گورستان گوشه شهنشاه انجام شد، موضوعاتی همچون مذهبی (نشانه های سوگ و سوگواری، نشانه های عبادت، ایمان) و غیرمذهبی ( نشانه های جنگاوری، شکار، سوارکاری، حیوانات و شجاعت، نشانه های مهمان نوازی، نشانه های بانوان و آراستگی بانوان) به کار رفته است.