
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا)
تفسیر و تحلیل متون زبان و ادبیات فارسی (دهخدا) دوره 16 پاییز 1403 شماره 61 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
تصوف اسلامی، جریانی نظام مند است که از عناصر به هم پیوسته متعددی تشکیل می شود. عناصری که از سویی با خود و از سوی دیگر با نظام عرفانی ارتباط دارند. یکی از مؤلفه های پر اهمیت و بحث برانگیز این جریان، سماع است. سماع موسیقی تعلیمی صوفیان و ابزاری مؤثر برای تصفیه دل و دگرگونی حال و رقت قلب به شمار می آید که خود را در قالب وجد نشان می دهد. وجد زمینه ساز درک اشراقی هستی است. توجه صوفیان به سماع سبب می شود که طیفی از مفاهیم عرفانی که با احوال رقصنده و واجد از یک جنس است، در گرد آن به چرخش درآید. اصطلاحات و مفاهیمی چون تواجد، وجد، وجود، وقت، سکر، بسط، شطح و طامات و نظایر آن-ها زاده سماع اند. در این پژوهش کتابخانه ای با روش کیفی و تحلیلی به بخشی از این طیف گسترده نگریسته شده است. هدف نویسندگان بازنمود بخشی از تأثیر سماع بر نظام تصوف است. نتایج حاصل نشان می دهد که سماع به رغم مناقشات لفظی و بعضاً منازعات خشونت بار مخالفان صوفیه، در میان اهل تصوف ادامه داشته و از اسباب مهم دگرگونی سالک و آماده کردن او برای محقّق ساختن جهان بینی اشراقی بوده است.
واکاوی مؤلفه های کار کودک در داستان بچه های خاک بر اساس نظریه گلدمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رمان با توجّه به تأثیر فراوانش به خوبی می تواند بازگوکننده مسائل و مشکلات اجتماعی باشد. کار کودکان در زمره این مسائل است که از دیرباز در تمام جوامع بشری وجود داشته، وجوه و آسیب های ناشی از آن توجه بسیاری از نویسندگان معاصر را به خود معطوف داشته است. بچه های خاک نوشته محمدرضا یوسفی، رمانی است که با برجسته ساختن مسأله کودکان کار و خیابان و بازنمایی روزگار سیاه کودکانی که در چنگال کارفرمایان بی رحم و ستمگر اسیر شده اند، تلنگری است برای جامعه تا نگاه روشنگر و جدّی تری به این مشکل داشته باشد. در این میان، جامعه شناسی ادبیات رویکرد مناسبی برای پرداختن به معضل فراگیر و روزافزون کودکان کار است. پژوهش حاضر با رویکردی انتقادی و خوانشی توصیفی – تحلیلی به بررسی مؤلفه های جامعه شناختی کودکان کار در این رمان پرداخته است و به دنبال شناخت و بررسی دشواری های اجتماعی و نقد این معضلات براساس نظریه نقد اجتماعی گلدمن (1928-2013) است. نتیجه حاصل از این پژوهش حاکی است که مؤلفه های گوناگون موردبحث در جامعه شناسی کار کودک مانند نبود سرپرست مناسب، فقر، آزار و اذیت کودکان، وجوهی در حوزه جامعه شناسی فرهنگی مانند بحران هویت و نابهنجاری های فرهنگی، جامعه شناسی اقتصادی همانند سرمایه داری با محوریت استثمار کودکان و مشکلات محیط کار کودکان پربسامدترین مؤلفه های جامعه شناختی منعکس شده در رمان بچه های خاک است که نویسنده با کاربست رئالیستی بجا و مکرر این مفاهیم توانسته آن ها را برای خواننده برجسته و ملموس سازد.
نمود به باشی و خوش بینی در غزلیات شمس در سنجش با اندیشه پروفسور سلیگمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روان شناسی مثبت گرا از جمله بحث نوینی است که مارتین سلیگمن نظریه روان شناسی مثبت گرا را کمتر از دودهه مطرح و بنیان گذاری کرد که امروزه در سراسر جهان رواج یافته است هم چنین در مثبت گرایی با زندگی، سعادت و خوشبختی انسان رابطه مستقیم دارد. روان شناسی مثبت گرا شاخه مهم روان شناسی است و اندیشه فرد را ساماندهی می کتد، علمی نوین است که به نقاط قوت و توانمندی های انسان مانند: سلامت روانی، به باشی و خوش بینی توجه می کتد و درست فکرکردن را مدیریت می کتد. این نظریه در کشورهای مختلف فراگیر شد، رابطه روان شناسی و ادبیات امری حیاتی است. در این پژوهش آموزه های مثبت گرایی مولانا در غزلیات شمس با دیدگاه و نظریه مارتین سلیگمن هم خوانی و مطابقت دارد. در پژوهش حاضر هدف نگرش نوین به دنیای پیرامون با توجه به غزلیات شمس است. مؤلفه های مهم روان شناسی مثبت گرای مارتین سلیگمن و همسویی مفاهیم آن ها در غزلیات شمس و ادغام نظریه روان شناسی مثبت گرا و روان شناختی در فرهنگ اصیل ایرانی بوده است. بنابراین سربلند به قدمت فرهنگ و ادب غنی کشورمان، افتخار می کنیم. پژوهش حاضر به شیوه تحلیلی و توصیفی است و مفهوم نوعی نگرش نوین به دنیای پیرامون در غزلیات شمس و علم روان شناسی مثبت گراست.
ویژگی سبکی شعر ناصرخسرو در خصوص نقش قاعده افزاییِ وزنِ عروضی در برجسته سازیهای زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شعر ناصرخسرو هنجار گریزی هایی در سطوح مختلف زبان دیده می شود هرکدام از آنها موجب برجسته سازی زبان ادبی او شده است. دو گونه از این برجسته سازی زبانی یعنی قاعده کاهی واژگانی و قاعده کاهی نحوی که بسامدِ وقوع بیشتری دارند، از طریق قاعده افزاییِ وزنِ عروضی ایجاد شده اند. برخی از محققان وجهِ امتیازِ زبان ادبی از زبان خودکار را در برجسته سازی یا فورگراندینگ دانسته اند و انواع برجسته سازیِ زبان را در دو گروهِ قاعده افزایی و قاعده کاهی جای داده اند. قاعده افزایی به معنی افزودن قواعدی بر زبان خودکار است و بیشتر جنبه موسیقایی دارد و وزن و قافیه از ابزارهای اصلی آن است. قاعده کاهی یا هنجار گریزی به معنیِ کاستنِ قواعدِ عادیِ زبان است و انواع مختلفی دارد. سبک شناسی لایه ای شیوه ای تازه در حوزه نقد ادبی است که به تحلیل لایه های مختلف اثر ادبی می پردازد. این پژوهشِ که به شیوه توصیفی-تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای انجام گرفته به بررسی و تحلیلِ قصاید ناصرخسرو پرداخته است. نتیجه پژوهش بیانگر آن است که قاعده افزایی وزن عروضی تأثیر معنی داری در برجسته سازی زبانی شعر او داشته است. این برجسته سازی در لایه آوایی با حذف، کاهش، افزایش و تغییر کمیت در واج ها رخ داده است. در لایه نحوی نیز گونه های مختلف جابجایی ارکان جمله، شناور بودن ضمیر متصل و الحاق آن به انواع کلمه دیده می شود. نتیجه پژوهش نشان می دهد که قاعده افزایی وزن عروضی در شعر ناصرخسرو، عامل قاعده گاهی های آوایی و نحوی بوده و این دو نوع قاعده کاهی از ویژگی های سبکی این شاعر محسوب می شود.
نظیره پردازی نظمی از غزلیات سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موتیف به عنوان یک عنصر اصلی در آثار ادبی است که با بررسی آن، اندیشه های اصلی صاحب اثر به دست می آید. نظمی از شاعران معاصر است که پیرو جریان سنت گرایان معاصر شعر سروده است، بررسی موتیف های غزلیاتش نشان می دهد پیرو ویژگی های غزل کلاسیک از موتیف های سنتی در غزلیات استفاده کرده است. نظمی عشق و ارادت خاصی به استاد سخن دارد و شیرینی، لطف کلام و دلیل موفقیت خود در عرصه غزل را به سعدی نسبت می دهد. در این پژوهش کوشش شده با روش توصیفی- تحلیلی و مقایسه ای، غزلیات سعدی و نظمی از جنبه های موتیف و مضمون، سبک شناسی و عناصر موسیقیایی، بررسی شود تا بتوانیم به هدف پژوهش که شناخت سبک و سیاق نظمی است برسیم. یافته های پژوهش نشان داده نظمی در استفاده از این موتیف ها بسیار به سعدی نزدیک است و در بعضی غزلیات، هنرمندانه به شیوه ی سعدی از همه ی امکانات زبانی، فکری و ادبی برای القای موتیف و مضمون مورد نظر خود بهره مند شود.
دستوری شدگی و بسط استعاری در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل «دستوری شدگی و بسط استعاری» در اشعار سهراب سپهری،از منظر زبان شناسیِ شناختی (cognitive linguistic) می پردازد. در فرایند دستورشدگی، واژگان تبدیل به عناصر دستوری شده به طوری که معنا و مفهوم و گاه حتی نحوه تلفظ واژه تابعی از تغییرات کارکردهای صرفی و نحوی واژه خواهد بود. یکی از رویکردهای دستوری شدگی، بسط استعاری است که در دو قلمرو «جسمی شدگی» و «بسط معنایی و انتقال مفهوم از حوزه مبدأ به مقصد در افعال» صورت می پذیرد.
بررسی تطبیقی قهرمانان اسطوره ای گرشاسب و اولیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سعی ادبیات تطبیقی بر زمینه های آفرینش، تشابهات، تفاوت ها و اثرگذاری های آثار است تا به رهیافت هایی از نوع ادبی و حماسی دست یابد و اشتراکات فرهنگی و بن مایه های فکری آنرا کشف کند. این پژوهش سه موضوع اصلی جنبه های محتوایی، ادبی و داستانیِ شباهت ها و تفاوت های «گرشاسپ و اولیس» را بر می رسد و شیوه رفتار اجتماعی پهلوانان دو حماسه را که شباهت های فراوانی به یکدیگر دارند، ارائه می دهد. شباهت های محتوایی از قبیل: عبور از دریا، تقدیر و سرنوشت، مرگ و جهان واپسین، خواب و رؤیای بی هنگام، مبارزه با عوامل غیر معمول و جادو. شباهت های ادبی مانند: روح حماسی و اسطوره ای، جنگ برای حفظ استقرار خود و توصیف. شباهتهای داستانی به مثابه: جنبه داستانی و ایستایی شخصیت ها را ارائه می دهد. روش مقاله با رهیافتی توصیفی-تحلیلی؛ به صورت تطبیقی و مقایسه ای به شباهت ها و تفاوت های دو حماسه «گرشاسب» ایرانی و «اولیس» یونانی به بن مایه های مشترکی چون: سفر به جهان زیر زمین و خواب بی موقع، موجودات شگفت آور و غیر طبیعی و جنگ با دیوان و اژدها می پردازد. محقق در این جستار درصدد تبیین تشابهات بین آثار ادبی و استفاده از معیارهای محتوایی، ادبی و داستانی در حماسه معروف ایرانی و یونانی است. گیلگمش نخستین حماسه جهان با اساسی ترین مسائل انسانی است. که جامعه هومری یونان از آن تأثیر پذیرفته و بر اودیسه ی هومر نیز تأثیر گذاشته است. با توجه به اینکه هر متنی صورت دگرگونی یافته متن دیگر است؛ بدون شک بر ادبیات حماسی ما نیز تأثیرگذار بوده است.
طبیعت گرایی در اشعار سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصر طبیعت یکی از گسترده ترین ابزارها برای آفرینش خلاقیت های هنری است زیرا تخیل را حاصل کشف رابطه ای تازه و شگرف میان عناصر طبیعت با سرشت یا با تفکر انسان دانسته اند. در پژوهش حاضر اشعار کسرایی از لحاظ نگرش تازه ای که به طبیعت دارد، مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات کتابخآن های انجام گردید. کسرایی از چهره های سرشناس شعر سیاسی و اجتماعی است لیکن زبان شعر او، زبانی «تغزل گرا» است. مرور اشعار سیاوش کسرایی نشان می دهد که طبیعت نقشی اساسی در سبک شناسی شعر او دارد به گونه ای که می توان با بررسی دقیق اشعارش به شیوه ها و نگرش تازه ای از کاربرد این عناصر دست یافت. کسرایی با استفاده از روش هم پیوندی عینی یا «این همانی» پیوندی میان عناصر طبیعی و ذهنیت خود ایجاد می کند که از بهترین روش های ممکن برای «نشان دادن» عواطف، احساسات درونی و تفکرات سیاسی و اجتماعی است. کسرایی به طبیعت به عنوان نماد و یک معشوق می نگرد و در شرایط دشوار اجتماعی و روحی، همچون شاعران رومانتیک، بدان پناه می برد. بسیاری از عناصر خیال شعر کسرایی، از جمله تشبیهات شگرف او، حاصل کشف رابطه ای تازه میان طبیعت با تفکرات اوست. تلطیف زبان، به دلیل بسامد زیاد عناصر طبیعت و هماهنگی تصویر و محتوای شعر از دیگر مواردی است که نگرش تازه او را در به کارگیری عناصر طبیعت نشان می دهد.
بررسی ویژگی های سبکی و محتوایی نسخه خطی ثَلاثَهُ العَرایِس وَ لِذَّهُ النَفایِس اثر حاجی علی بن حاجی الله وردی کاشی ساز مشهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گذشته این سرزمین در بطن خود حاوی حوادث و وقایعی است که به قطع و یقین بسیاری از پژوهش ها به آن اشاره ای نکرده اند؛ بنابراین پرواضح است که معرّفی متون تاریخی گذشته، نقش بسیار مؤثری در آشکار ساختن زوایا و خفایای مبهم و تاریک گذشته را دارد. نسخه خطی ثَلاثَهُ العَرایِس وَ لِذَّهُ النَفایِس، اثر حاجی علی بن حاجی الله وردی کاشی ساز مشهدی، یکی از نویسندگان گمنام عصر صفوی در قرن دوازدهم هجری قمری است. نویسندگان در این مقاله به روش اسنادی و کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی به معرّفی نویسنده و اثر ارزشمند وی پرداخته اند. موضوع کتاب، حکایاتی است که نویسنده آنها را از جرح و تعدیل و تحریف وقایع معروف تاریخی و روایات مشهور فراهم آورده است. در قسمت هایی از حکایات، توجّه به ائمه (ع) به چشم می خورد. نویسنده در کتاب خود، همانند گذشتگان سعی نموده است از شیوه زبانی آنان، تقلید نماید تا اثرش مورد عنایت اهل فضل قرار گیرد؛ به همین سبب به وفور از کاربردهای قدیم زبان، استفاده کرده است. نثر این کتاب از نمونه های نثر مرسل قرن یازدهم است. نثری آمیخته به نظم دارد و سرشار از عبارت پردازی، ابیات و اشعار دیگر شاعران است. از ویژگی های مهم متن، اطناب و به کارگیری جملات طولانی است و از میان صناعات ادبی، می توان به انواع سجع، موازنه، جناس و هم آوایی اشاره نمود که نقش بسیار گسترده ای در ایجاد موسیقی کلام دارد. همچنین از میان صورخیال، تشبیه و استعاره هم زیاد به کار رفته است. اکثر اشعار به کار رفته در متن، از شاعران گذشته همچون فردوسی، سعدی و حافظ است.
میزان زایایی ضمایر زبان فارسی در ساخت واژگان مشتق مرکب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر کدام از مقوله های هفتگانه زبان فارسی، این ظرفیّت و توانایی را دارند که در ترکیب با اجزای دیگر، واژگان ترکیبی جدیدی بسازند. در این رهگذر، ضمیر، جزو مقوله هایی از زبان فارسی است که سهم چندانی در مطالعات زبانشناسی و دستوری نداشته است. به خصوص بررسی ساختمان ضمایر زبان فارسی و میزان زایایی و گسترش آنها در زبان فارسی، تاکنون مورد پژوهش و مطالعات تحقیقاتی قرار نگرفته است. واژه-سازی از راه ترکیب معمول ترین و اصلی ترین راه در زایایی و گسترش واژگان در زبان فارسی است. تمام مقوله های هفت گانه ی زبان فارسی، ظرفیت ترکیب سازی را دارند. درباره ی ساختمان واژگان ترکیبی مقوله-های فعل، اسم، صفت، قید، حرف و شبه جمله پژوهش های فراوانی صورت گرفته است اما ضمیر تنها مقوله ای است که به آن هیچ اشاره ای نشده است. در این مقاله سعی برآن است که ظرفیت ترکیب پذیری همه ی ضمایر زبان فارسی و میزان زایایی آنها از دیرباز تاکنون، در حیطه ی اسم مشتق مرکب، صفت مشتق مرکب، قید مشتق مرکب و حرف مشتق مرکب مورد بررسی قرار بگیرد. با ذکر شاهد مثال هایی از نظم و نثر فارسی.
معرّفی و بررسی نسخه خطّی میامن التّرجمان و مونس الانسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابومطیع مکحول بن فضل نسفی (م 318 ه..ق) کتابی با نام لؤلؤئیّات به زبان عربی در موضوع زهد و عرفان و تصوّف دارد که تاکنون به چاپ نرسیده است. محمود بن حسن قاضی اعرج لؤلؤئیّات را در قرن هشتم به فارسی برگردانده و آن را میامن التّرجمان و مونس الانسان نام نهاده است. در این اثر حدود 3436 گفتار از بزرگان صدر اسلام و عارفان نخستین قرون اسلامی با طبقه بندی موضوعی در 127 باب گردآمده و به نام بیش از 800 سالک، عارف و زاهد اشاره شده است. علاوه بر آن قاضی اعرج آیات متعددی از قرآن کریم، ابیات عربی، فارسی و احادیث نبوی را برای تبیین موضوع های مختلف به عنوان شاهد، آورده است. میامن التّرجمان و مونس الانسان از زمان مترجم تاکنون ناشناخته مانده و در کتاب های فهرست نسخ خطّی، هیچ یک از نسخه های مختلف این کتاب معرّفی نشده است. این کتاب بی شک جزو منابع دست اوّل زهد و اخلاق اسلامی - ایرانی است. از ترجمه محمود بن حسن قاضی اعرج سه نسخه در دست است که هر سه در کتابخانه ملی تاجیکستان موجودند و نیز دو نسخه یکی در لاهور و دیگری در ماوراءالنهر دیده شده که هیچ کدام در دست نیست. در این مقاله پس از معرّفی اجمالی قاضی اعرج و نسخه های میامن التّرجمان، برخی از ویژگی های رسم الخط نسخه اساس و مشخّصات فکری، زبانی و ادبی آن با ذکر نمونه هایی ارائه می شود. روش پژوهش حاضر به شیوه اسنادی و کتابخانه ای و برپایه مقابله نسخ بدل با نسخه اساس و ثبت اختلاف نسخ است.
تعامل نوع ادب تعلیمی با قوالب برجسته شعری (ازدوره سامانی تا پایان دوره تیموری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ و ادبیات ایرانی از گذشته های دور تا کنون، پیوندی ناگسستنی با تعلیم و اخلاقیات داشته است و شعرا همواره از پیشگامان نظم مباحث اخلاقی و تربیتی در جامعه بوده اند، درواقع به جرأت می توان گفت که از ادوار آغازین شعر فارسی، اولین مباحثی که بیش از هر موضوع دیگری به سلک نظم کشیده شد، آثار حکمت آمیز و اخلاقی بوده است، آثاری که از همان ابتدا به تأسی از گفتمان های مختلف جامعه همواره در معرض تطور و دگرگونی بوده اند و متناسب با اوضاع اجتماعی و فرهنگیِ هر عصرمتحول شده اند؛ درواقع بین آفرینش های هنری و پدیده های اجتماعی تعامل انکارناپذیری وجود دارد، که این تعامل نه تنها در محتوا و مضمون آثار ادبی، بلکه در قوالب شعری هر دوره ای بعینه دیده می شود. بر این اساس و با توجه به اهمیت ادب تعلیمی و ارتباط دوسویه آن با قوالب مختلف شعر فارسی بر آن شدیم تا به بررسی روابط متقابل نوع ادب تعلیمی با برجسته-ترین و پر افت و خیزترین قالب های شعر فارسی، از آغاز تا پایان دوره تیموری بپردازیم. بدین منظور دواوین و منظومه های شاعران برجسته و دوران ساز این مرزو بوم از دوره سامانی تا پایان دوره تیموری با محوریت بررسی ادبیات تعلیمی بر اساس دوره های تاریخی در قالب های قصیده، غزل، قطعه، مثنوی و رباعی مورد نقد و بررسی قرار گرفت و در پایان تبیین علل و چرایی بازتاب ادب تعلیمی در قوالب مختلف در دوره های تاریخیِ موردِ مطالعه عرضه گردید.
بررسی فرافکنی در قالب تمثیل در منطق الطیر عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرافکنی در رفتار، گفتار و احساسات افراد و بخصوص در ادبیات فارسی وجود دارد و آثار آن در ارتباطات انسان با افراد و با جهان بیرون مشهود است که در قرون اخیر به عنوان یکی از مباحث علم روانشناسی مطرح شده است. رد پای این مفهوم در آثار کلاسیک بخصوص منطق الطیر عطار نیشابوری در شرح ماجرای سی مرغ در جستجوی سیمرغ دیده می شود؛ پرندگانی تمثیلی و نمادین که به دنبال محبوب ازلی و ابدی رهسپار سفری پر مخاطره هستند؛ گروهی از پرندگان بر حسب بینش درونی خود از رفتن در این راه امتناع می کنند و مطلوب غیر حقیقی را بر می گزینند و پندار خود را به محبوب حقیقی فرافکنی می کنند و در نهایت گروهی اندک به محبوب می رسند. روش تحقیق در این پژوهش بر مبنای هدف، توصیفی– تحلیلی است. یافته ها نشان می دهد که شکل فرافکنی با توجه به نمادین بودن شخصیت ها متفاوت است و از آنجایی که وحدت موضوع در کل اثر وجود دارد نوع فرافکنی ها نیز از یک موضوع یکسان تبعیت می کند که در قالب جهان بینی های مختلف شخصیت ها مطرح شده است. در نتیجه هر کدام از شخصیت ها به نوعی ویژگی ها، افکار و احساسات خود را به مطلوب فرافکنی کرده اند و به سرکوبی یا انکار توانایی های خود پرداخته اند.
بررسی مدرنیته و سبک اندیشه عطار و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در قرن چهاردهم میلادی، اروپا، قرون وسطی را پشت سر نهاد و مبنای زندگی را خرد و تعقل انسان ها و تجربه گرائی قرار داد. این روند را اومانیسم نام نهادند. این اندیشه چهار دوره رنسانس، رفورماسیون مذهبی یا لوتریسم، روشنگری و انقلاب صنعتی را پشت سر نهاد تا در اواخر قرن 19 میلادی به مدرنیته یا تجدد تبدیل گشت. مدرنیته انسان را از درون خویش جدا و به بیرون از خود معطوف کرد. در حالی که در سنّت ادبی ما عارفانی چون عطار و مولوی می کوشیدند انسان را به فطرت خدا نهاده و درون خود بازگردانند. به نظر می رسد بسیاری از نابسامانی های جهان امروز در این تقابل قرار می گیرد معضلی که اندیشه وران امروز دنیای غرب نیز به آن اذعان کرده اند. هدف این مقاله توصیفی- تحلیلی یافتن راهی است که بتواند قرابتی میان اندیشه مدرنیته و تفکر عطار و مولوی بیابد تا گشایشی برای مشکلات انسان مدرن باشد. تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای انجام شده است و نتایج نشان می دهد که مدرنیته برای انسان پوچی، تنهایی، سردرگمی، بریدن از درون خویش و جستن سعادت بیرون از خود را به ارمغان می آورد. عطار در الهی نامه آرزوی شش پسر پادشاه را آرزوهای مادی (بیرونی) می داند: (در جستجوی پریان، جادوگری، جام جم، آب حیات، انگشتری سلیمان، کیمیاگری). در حالیکه او معتقد است که مرکز ثقل آرزوهای آدمی درون اوست. مولانا تمام هستی انسان را در «درون» او می یابد. درونی که بازگشت به سوی تعالی دارد. اندیشه های عطار و مولانا که در تقابل با تفکرات مدرنیته اند، می توانند راه گشایی برای رهایی انسان مدرن از بن بست پوچی و پوچ انگاری باشند. امری که هم اکنون غرب نیز راه چاره را در آن یافته و به انحای گوناگون در جستجوی طلوع مجدد حقیقت قدسی در «درون» آدمی است.
تحلیل تقابل طریقت و شریعت در گفتمان شناسیِ انتقادی اسرارالتوحید ابوسعید بر اساس نظریه «تبیینِ» نورمن فرکلاف، با تکیه بر هژمونی قدرت و کرامت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که روش تحلیلِ گفتمانِ متنهای تاریخی وادبی می تواند منجر به هویت یابیِ اثرگردد، لذا این مقوله را می توان، حاصل ظهور نظریه های پساساخت گرایانه و پسامدرنیته دردهه 60 و70 میلادی درنقد نابسامانی ها و ناخشنودی های انسان مدرن دانست. تحلیل گفتمان انتقادی، روابط بین زبان، قدرت وایدئولوژی است که فرکلاف آنرا درسه سطح «توصیف، تفسیر، تبیین» مورد پژوهش قرار می دهد. در آن زمان سه مرکز مهم قدرت وجود داشت که عبارت بودند از:1.حکومت(قدرت رسمی و حاکمان غزنین)، .فقهای معروف عصر (اهل شریعت)، 3.صوفیان یا مشایخ(اهل طریقت). این سه قدرت هرکدام درتقابل با دیگری سعی بر قدرت نمایی داشتند. اهل شریعت باتکیه بر کتاب و سنت و با ابزار عقلی و با زبان ارجاعی به تقابل می پردازد واهل طریقت با تکیه بر کشف و شهود با ابزار انقطاع امور دنیوی و با زبان ادبی- ترغیبی. این پرسش مطرح میشود که چه عاملی باعث می شود که در پایان این ماراتن نابرابرقدرت، ابو سعید پیروز میدان می شود. فرکلاف در جمع بندی سطح «تبیینِ» خود، سه پرسش را مطرح می سازد که عبارتند از: «عوامل اجتماعی، ایدئولوژی و تأثیرات»، که مبنای این پژوهش می باشد. در این پژوهش سعی بر آن داریم تا رابطه زبان و قدرت و ایدئولوژی ابوسعید را درسطح مذکورمورد پژوهش قرار دهیم؛ و در پایان به این نتیجه می رسیم که ابوسعید با قدرت کلام برخواسته از ایدئولوژی وکرامت خویش، بردو مرکز اصلی قدرت فائق می گردد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و کتابخانه ای به شیوه کیفی کار شده است.
دگردیسی اسطوره در غزل های حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حسین منزوی (۱۳۲۵- ۱۳۸۳) با به کارگیری زبان امروزی و تحوّلاتی که در عرصه غزل به وجود آورده است، جزءِ نوآوران این عرصه شمرده می شود. از ویژگی های بارز غزل های منزوی استفاده از اساطیر به ویژه اسطوره های ملی و حماسی است. شیوه پردازش این اسطوره ها و گاه گزینش یکی از ویژگی های این اساطیر، نشان دهنده اهمیت آن جنبه، از نظر منزوی است؛ هرچند عناصر اسطوره ای رایج نیز در غزل های منزوی حضوری پررنگ و برجسته دارند. نگارندگان با روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر متن غزلیات منزوی با پاسخ به این پرسش بنیادی که منزوی چگونه و با چه شگردی، ساختار دیگری از تلمیحات اسطوره ای را در غزلیات خود طرح می کند؟ می کوشند نگاه دیگرسانِ شاعر به این عناصر اسطوره ای را کشف و استدلال کنند، تلفیق اساطیر سبب درهم شکستن زمان و مکان در غزل های منزوی شده و این کارکرد، به بازآفرینی اسطوره ها و بازتولید روایات تاریخی و داستانی در بافتی نو و دارای ظرفیّت های معنایی و دلالت گریِ تازه در شعر منزوی منجر شده است. تغییر نقش اسطوره ها به صورت کاربرد اساطیر مذهبی در شعر تغزلی یا اساطیر عرفانی در شعر ملی، تلفیق اسطوره ها با طبیعت، تبدیل شدن اسطوره به استعاره مفهومی، شکل گیری خیال های نو سوررئالیستی و اندیشه تکامل به واسطه توجه خاصّ وی به کارکردهای اساطیری خورشید از جمله مواردی است که از شگردهای نوگرایانه منزوی در کاربرد عناصر داستانی و اسطوره ای شمرده می شود.
وام واژگان در دو اثر محمدرضا شفیعی کدکنی (موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی شک یکی از تأثیرگذارترین و پرکارترین نویسندگان دانشگاهی چند دهه اخیر در رشته زبان و ادبیات فارسی محمدرضا شفیعی کدکنی است. این مؤلف دارای سبکی خاص در نگارش کتاب های خویش است که تا حدودی با نویسندگان همعصر او تفاوت دارد. این تفاوت علاوه بر نگرش و تفکر به نوع ترکیب واژگان و اسلوب بهره مندی ایشان از انواع واژگان؛ چه واژگان فارسی و چه غیرفارسی و تألیف این عناصر نیز ارتباط تام دارد. بخشی از این واژگان، لغات دخیل یا وام واژگان است. هدف اصلی از انجام چنین تحقیقاتی واکاوی عناصر و اجزای اثر تألیفی شاخص و اثرگذار است تا با بهره گیری از این داده ها به گوشه ای از ابعاد و علل تأثیرگذاری آن اثر نزدیک گردد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آماری و کمی به بررسی دو کتاب موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی و عناصر سازنده آن ها یعنی واژگان و تعیین ملیت واژگان در حد وسیع می پردازد. ازآنجا که بخش های مختلف این دو کتاب در زمان ها و مکان های مختلف نوشته شده است. این مسأله به صورت معناداری بر یافته ها اثرگذار بوده است. یعنی زمان ها و مکان های متفاوت بر نوع و حتی تعداد بهره گیری از وام واژه تأثیر گذاشته است. وام واژگان عربی در رتبه نخست وام واژگان در 4 مقوله تقسیم بندی شده: اصطلاحات علوم ادبی، مصادر، قیود و حروف قرار دارد.
بررسی مفهوم «علم» و «عالِم» در آثار احمد جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم علم و عالِم در متون اسلامی ادبیات فارسی چه در حوزه کلام و چه در حوزه عرفان و تصوف بسیار مورد توجه و چالش برانگیز بوده است. این پژوهش به بررسی و تحلیل مفهوم علم و عالِم از دیدگاه احمد جام و مقایسه آن با تعاریف برخی از صاحب نظران در متون عرفانی و اسلامی ادبیات فارسی به شیوه توصیفی-تحلیلی پرداخته است و به این پرسش ها پاسخ می دهد: علم از دیدگاه شیخ جام چیست؟ عالِم کیست؟ نقاط مشترک و تفاوت دیدگاه او درباره مفهوم علم با سایر صاحب نظران در حوزه کلام، حدیث و تصوف کدامند؟ با استناد به آثار شیخ جام که بیانگر اندیشه صوفیانه شریعت محور اوست روشن شد: در نزد او علم و معرفت دو مقوله جدا از یکدیگرند. شیخ جام برای واژه علم دو مفهوم قائل شده است، مفهومی کلی که در بسیاری از گزاره های او با مفهوم دانش و آگاهی مترادف است، و مفهومی تخصصی، به این تعبیر که علم واقعی و برتر را علم خداشناسی و علم باطن یا علم سرّ می داند. او مانند گذشتگان خود علم طب، نجوم یا حساب را در زمره حرفه ها و پیشه ها می آورد که سود و نفع آن مشروط به پایبندی به ملکات اخلاقی است. او در این مورد تالی اهل حدیث و صوفیان متشرعی چون هجویری است. شیخ نشان علم را در عملکرد عالمان و دانشمندان جستجو می کند و در مواردی آن را با عمل صالح مترادف می داند.
نقش آفرینی رویا در اندیشه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابن عربی، تأثیرگذارترین نظریه پرداز عرفانی در اندیشه اسلامی است. او با نوشته های خود که حجم عظیمی از مواریث عرفانی را تشکیل می دهد، تقریبا به تمام مسایل درونی و عرفانی پرداخته است. یکی از مسایلی که در آثار او نظر مخاطب را به خود جلب می کند، توجه خاص او به رویا و واقعه است. وی از طریق این رویاها راز ارتباط خویش با غیب را آشکار می سازد و نشان می دهد که علم حقیقی ازنظراوعلم حضوری یاعلم بی واسطه است که بالاترین مرتبه آن را در خضر دیده است. ارتباط با جهان غیب سبب شده است که از طریق «حدیث نفس» بر رفتار حیوانات اثر بگذارد و با شخصیتی اساطیری و مرموز که او را از لحاظ علم برتر از موسی می داند، دیدار کند و عشق خویش را چنان پاک نگه دارد که به جای معشوق با رویای او دیدار و گفت وگو کند و مدعی شود که کلمه به کلمه آثارش به او القا شده و او از خود چیزی ننوشته است. در این مقاله نویسندگان با روش توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای درصدد هستند احوال روحی و عرفانی ابن عربی را در رویاهای وی مورد بررسی قرار دهند. مطالعه در این مبحث آشکار می سازد که ابن عربی در رویابینی چهره ای شگرف است و بخشی از دانسته هایش را در رویا آموخته و از طریق رویا به مخاطب منتقل کرده است. این عارف بزرگ وادی عرفان بسیاری از آثارش را موهبت های الهی می داند و مدعی است به واسطه الهامات غیبی و الهی آنچه به وی کلمه به کلمه دیکته شده است به نگارش در آورده است.
تحلیل عناصر زبان عرفانی مولانا در مجالس سبعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مجالس سبعه، اگر چه در پرتو درخشان مثنوی و غزلیات شمس، تابش کمتری دارد، امّا یکی از آثار مولانا در القای اندیشه عرفانی او به مخاطب است، مولانا در این کتاب کم حجم، از طریق مناجات های دلنشین و زیبای خود، نمونه ای از رابطه روحانی و عرفانی انسان با خدا را نشان می دهد و از آن پس با استفاده از ابزار های بلاغی، اندیشه باطن گرایی خود را آشکار می سازد. در بیان این اندیشه ها تشبیه، استعاره مفهومی، روایت، تقابل های دوگانه، پارادوکس و تأویل نقش موثر تری در ساختن زبان عرفانی او داشته است. اطلاعات این مقاله به روش کتاب خانه ای گردآوری و با استفاده از روش تحقیق کیفی و توصیفی، تحلیل شده است. حاصل پژوهش نشان می دهد که زبان عرفانی زبانی مستقل و در برابر زبان های دیگر نیست، بلکه کاربری خاص از یک زبان عام است که نشانه های نظام عرفانی بدان تشخص می بخشد.
رمز و رازهای نبرد اسفندیار با ارجاسب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فرایند گذر از دوران اسطوره به حماسه، شاهد دگرگونی هایی در مظاهر اساطیری هستیم به طوری که در اسطوره، با تقابل ایزد و اهریمن روبرو هستیم اما این ثنویت، در نمود حماسی خویش، ساختاری منطقی می یابد و به تقابل پهلوان ایرانی با پادشاهی انیرانی مبدل می گردد. اسطوره اژدهاکشی یکی از این موارد است که در شاهنامه، نسج و نمودی حماسی می یابد؛ آن گونه که در اساطیر، اژدها یا موجودی اهریمنی موجب نابودی و سترونی زمین می گردد تا این که فرّه ایزدی، این اژدها یا اهریمن را شکست می دهد و موجب باروری زمین می گردد اما در حماسه رویارویی اسفندیار با ارجاسب اژدهاصفت، پهلوان به دین به عنوان فرّه ایزدی موجب شکست اژدها یا اهریمن شده و پهنه زمین را از سترونی و خشک سالی می رهاند. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی در پی اثبات اژدها بودن ارجاسب در خان هفتم اسفندیار و رویارویی پهلوان ایرانی با پادشاهی انیرانی در قالب تقابل ایزد و اهریمن است. در این حماسه، ارجاسب با اسارت خواهران اسفندیار به عنوان مظاهر باروری، موجب خشکسالی می شود. اسفندیار که نمودی ایزدی در اساطیر دارد با شکست ارجاسب اهریمنی موجب آزادسازی آب ها و سرسبزی زمین می گردد. لذا حماسه رویارویی اسفندیار با ارجاسب تورانی، شکل دگردیس یافته اسطوره اژدهاکشی و تقابل خیر و شر به شمار می رود. بازکاوی ژرف ساخت داستان های شاهنامه ما را به شناخت بهتر بن مایه های اساطیر کهن ایرانی رهنمون می سازد.
تاثیر آیات و احادیث گلشن راز بر جهان بینی شبستری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از کتاب و سنت است از همان روزگاری که رسول خدا قرآن را به مثابه کتاب مقدس آیین اسلام به مسلمانان ابلاغ و از کلام خویش که با وحی درآمیخته بود برای تبلیغ اسلام و هدایت مردم استفاده کرد معمول شد و استناد به قرآن و حدیث، ابتدا به صورت گفتار و سپس در قالب نوشتار رواج یافت. از آن پس مسلمانان در تمام دانش های خود برای استدلال، عبرت گیری، بلاغت افزایی، ترویج اندیشه ها و تأیید و تأکید سخن خود به قرآن و حدیث توسل جستند و با تمسک به این دو، برای اندیشه های خود تکیه گاه محکمی ایجاد کردند. اما در این میان صوفیان ایرانی، هم به دلیل نیاز به تکیه گاه و هم برای مقابله با مخالفان خویش، به قرآن و حدیث نیاز بیشتری داشتند. به همین دلیل آیات و احادیث در متون عرفانی، بیش از متون دیگر تجلی یافته است. عارفان، اگرچه به صورت ها و قالب های نمایش آیات و احادیث نظیر تلمیح، اقتباس، تضمین و شکل هایی از این دست بی توجه نبودند، اساساً به دلیل معنا و باطن گرایی، از بطن ها و معناهای پنهان قرآن بهره ها بردند و با تأویل های ذوقی خود راه فهم های تازه تری را پیش پای مسلمانان نهادند. شبستری با تکیه بر میراث صوفیانه عظیمی که در اختیار داشت و نیز به دلیل دانش اندوزی و قرآن آموزی، توانست با استناد به آیات و احادیث، جهان بینی خود را تدوین نماید. داده های این مقاله کتابخانه ای است که با روش کیفی توصیف شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که شبستری در تمام موارد عناصر جهان بینی خود را به قرآن یا حدیث تکیه داده است.
تصویر زنان در «سه قطره خون»، «علویه خانم» و «بوف کور» از صادق هدایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر زنان در داستان های کوتاه صادق هدایت کلیشه های مختلفی را پشت سر گذاشته و در هر داستان بنا به وضعیت حضور زنان در عرصه های مختلف، بازنمایی های متفاوتی از آنان صورت گرفته است. پژوهش پیش رو با هدف پی بردن به نحوه بازنمایی نقش اجتماعی زنان در داستان های «سه قطره خون»، «علویه خانم» و «بوف کور» از صادق هدایت و شناخت ایدئولوژی نویسنده در پشت این بازنمایی ها انجام گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی سعی بر آن دارد تا به این سؤال پاسخ دهد که زنان در داستان های یاد شده چگونه بازنمایی می شوند و ایدئولوژی نویسنده در این بازنمایی ها چیست؟ یافته ها حاکی از آن اند که بازنمایی های ارائه شده از زنان در داستان های کوتاه صادق هدایت در راستای تحکیم و تثبیت کلیشه های جنسیتی قدم برداشته اند و چهره ای در راستای باورهای سنتی جامعه داشته اند. در بیشتر این داستان ها مردان سنتی و زنان منفعل به نمایش درآمده اند و نقش پر رنگ سنت و تأثیر آن در تصمیمات شخصیت های آن ها به خوبی مشاهده می شود.
کردارهای گشتاسپ در منابع اساطیری ایران (اوستا، متون پهلوی و تاریخی و طومارهای نقالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در داستان های اساطیری و حماسی ملّی ایران، ساخت و ابداع بسیاری از نمودهای مدنی زندگی بشر به شاهان و بزرگان نسبت داده شده است. گشتاسپ کیانی، به عنوان پادشاهی که در تاریخ اساطیری ایران شخصیتی دوگانه دارد از این موضوع برکنار نمانده و برخی از جنبه های نوآوری بشری به وی منسوب شده است. در این پژوهش که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، با بررسی متون مختلف اعم از اوستا، متن های دینی پهلوی، شاهنامه، متن های تاریخی و طومارهای نقالی، نمونه هایی از نوآوری ها و آداب و رسوم زندگی انسان ایرانی که در روزگار گشتاسپ مجال ظهور یافته اند استخراج شده است. در متن اوستا و متون پهلوی، به ندرت نشانه ای از کردارهای مدنی گشتاسپ به دست می آید؛ مگر ساخت آتشکده ها که با توجه به ظهور زردشت در زمان گشتاشب، نسبت دادن این موضوع به گشتاسپ توجیه پذیر می نماید؛ اما در متن های تاریخی، کارهایی چون بنیاد گذاشتن رسم دیوان، آبادگری زمین و... به گشتاسپ نسبت داده شده که به نظر می رسد همگی برساخته دوران اسلامی بوده است. در نتیجه تحقیق خواهیم دید که احتمالاً مورخان و مؤلفان متون تاریخی دوره اسلامی، برای زدودن چهره اساطیری و ارائه تصویری تاریخی از گشتاسپ، برخی نوآوری های تاریخی بشر را به وی نسبت داده اند.
تعهدِ ایدئولوژیک و مخاطب شناسیِ شعر سیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیاوش کسرایی از شاعران نوپردازیست که به واسطه گرایش حزبی و تعلق خاطری که به ایدئولوژی مارکسیستی داشت، در شکل گیری گونه ای شعر نو با ماهیتِ گفتمانی خاص، نقش ایفا نموده و آثاری با مختصات و رمزگانِ مرامی و ایدئولوژیک سروده است. در این نوشتار، کیفیت، ابعاد و شاخصه های بخشی از شعر کسرایی که متأثر از تفکر سیاسی و حزبی و نیز تحت تأثیر مخاطبان ویژه او تکوین یافته، به شیوه توصیفی- تحلیلی مورد بررسی و کاوش قرار گرفته است. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که کسرایی در مواردی نه فقط در جایگاه شاعر، بلکه در موقعیت یک ایدئولوگ و نظریه پردازِ حزبی و سیاسی ظاهر شده است؛ بدین واسطه، شعر او ویژگی های مرامنامه یا بیانیه حزبی و ایدئولوژیک را به خود پذیرفته است. در این موارد، شعر کسرایی عموماً در راستای اعتباربخشی به ارزش ها، آرمان ها و مولفه های ایدئولوژی مارکسیستی نظام یافته است؛ از این روی، بیش از مخاطبان عام و معمول شعر، مخاطبانی را مد نظر داشته که با شاعر، همگرایی و مشترکات فکری و ایدئولوژیک دارند؛ یا از عادات و زمینه ذهنی لازم و مناسب برای ادراک مفاهیم و محتوای ایدئولوژیک شعر او برخوردار هستند. زیرا تنها این گروه از مخاطبان می توانند پیام، معانی و مفاهیمی را از شعر کسرایی دریافت و برداشت کنند، که کسرایی قصد القاء و انتقال همان ها را به خوانندگان داشته است.