فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹٬۶۰۱ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
113-130
حوزههای تخصصی:
امروزه در کشورهای توسعه یافته، توجه به حضور مردم در فضاهای شهری نقش کلیدی در طراحی و برنامه ریزی شهرها ایفا می کنند و کلید مهم دستیابی به شهرهای پایدار، موفق و سرزنده، در توجه به نقش مردم و نیازهای آنان است. از یک سو، فضاهای شهری باید پاسخگو به نیازهای انسان باشد و این امر زمانی تحقق می پذیرد که انسان در این فضا چه در عرصه عمومی و چه در عرصه خصوصی احساس آرامش و امنیت داشته باشد و بتواند نیازهای خود را در این فضا تامین کند. بدیهی است که نتیجه تحقق چنین فضایی احساس تعلق به محیط را در فرد تقویت نموده و باعث افزایش حضور و تعاملات شهروندان و در پی آن فضای حاصل، فضای شهری سرزنده می باشد که شایسته ارزش والای آدمی است. از سوی دیگر، با شروع قرن 21، فناوری اطلاعات و ارتباطات به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه جهان منظور شده و دستاوردهای ناشی از آن چنان با زندگی مردم عجین گردیده است که بی توجهی به آن، اختلال عظیمی در جامعه و رفاه و آسایش مردم به وجود می آورد. امروزه شهر هوشمند به عنوان راهکار بی بدیل حل مشکلات و معضلات شهری مورد توجه شهرسازان و مدیران شهری واقع شده است. به طور کلی می توان شهر هوشمند را شهری دانست که با کمک فناوری اطلاعات و ارتباطات در مسیر بهبود کارایی و اشتراک گذاری اطلاعات با شهروندان در تلاش است تا خدمات هوشمند را با کیفیتی بهتر و به منظور افزایش رضایتمندی و رفاه شهروندان ارائه دهد. روش تحقیق در این پژوهش، به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت، توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات، اسنادی و کتابخانه ای و نیز استفاده از پرسشنامه تخصصی و تجزیه و تحلیل آن به کمک تکنیک های تحلیل عاملی و سوارا می باشد. در این پژوهش، در ارتباط با تلفیقی بودن موضوع، به تبیین مفاهیم، مولفه ها و ویژگی های شهر هوشمند و سرزندگی شهری، و در ادامه مطالب، به معرفی مدل مفهومی پژوهش، در راستای دستیابی به شهر هوشمند سرزنده، می پردازد.
ارزیابی نظام اشتغال باشندگان شهرک سعدی شیراز براساس توانمندسازی و رهیافت مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۹
159-171
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نخستین اجتماعهایِ محلیِ غیررسمی در جنوب شیراز تمرکز یافتند و با افزایش مداوم جمعیت مهاجر، مناطق مسکونی مرتبط وارد فرایند گسترش کالبدی و تبدیل به شهرک شدند که یکی از آنها، شهرک سعدی در شمال شرق شهر است. مهاجران کمدرآمد در هنگام ورود به این شهرک، با توجه به توان اجتماعی ـ اقتصادی و بنا به محدودیتهای ساختاری برای جذب و فعالیت در بخش قانونی، به طور عمده در شکل غیررسمی در بیرون از محدوده قانونی و رسمی شهر اسکان یافتهاند.
هدف: هدف از تحقیق، ارزیابی نظام اشتغال در میان ساکنان این محله بر اساس رویکرد توانمندسازی و مدیریت شهری است. روش: جامعه آماری تحقیق شامل 11 متخصص مدیریت شهری و 55 هزار نفر ساکنان بالای 18 سال در شهرک سعدی است. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده و با توجه به سطح نرمال 95%، تعداد 384 به دست آمد که روایی آن از سوی متخصصان مذکور تأیید و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به مقدار 82/0 مورد پذیرش قرار گرفت. برای تحلیل دادهها از آمار استنباطی و مدلسازی معادلات ساختاری و برای شناسایی عوامل مؤثر بر توانمندسازی نیز شیوه تحلیل محتوا به کار رفته است. یافتهها و بحث: مشاغل ساکنان شهرک سعدی در گروههای "کشاورزی شهری، مشاغل خانگی، پیک موتوری، دستفروشی، نیروی خدماتی، کارگری، جرایم سازمانیافته و سایر" تقسیم شده است. مقادیر ضریب معناداری ترویج مهارتآموزی بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی هست. همچنین بررسی مقادیر ضریب معناداری مساعدت سازمانها بر ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری نشان میدهد که مقدارp کوچکتر از 05/0 و مقدارT بزرگتر از 96/1 است و بنابراین تأثیر مثبت و معناداری دارد و تقریباً قوی است. نتیجهگیری: ترویج مهارتآموزی و مساعدت سازمانها با ترویج مشاغل خانگی و توسعه کشاورزی شهری، موجب ایجاد شغل و درآمدزایی بیشتر میشود. ترویج مهارتآموزی و رشد مهارتهای کسبوکار ازجمله مؤلفههای توسعه این محله کم برخوردار شهری است و بزرگترین دستاورد آن برقراری سطحی از رفاه و افزایش امید به زندگی در میان گروههای هدف و استفاده نیروی انسانی بالقوه با هدف درآمدزایی میباشد. نکات برجسته: در میان باشندگان سکونتگاههای غیررسمی نوعی احساس کمبود، محرومیت و حقارت وجود دارد که ریشه اصلی آن به آمدوشد روزانه افراد به شهرها و مشاهده امکانات شهری و شهرنشینی باز میگردد.
مکان یابی پایگاه مدیریت بحران و با استفاده از روش سلسله مراتب تحلیل AHP در منطقه 3 شهر تهران
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
140 - 156
حوزههای تخصصی:
مقدمه: انسان همواره با بلایا و بحران های طبیعی و انسان ساخت رو به رو بوده است. هر چند اجتناب از بحران ممکن نیست اما با طراحی مناسب می توان از صدمات این بحران ها کاست. مخاطرات محیطی یکی از موانع اصلی تحقیق توسعه پایدار در سکونتگاه های انسانی است. برای کاهش صدمات ناشی از بحران هایی نظیر زلزله، سیل، و کاهش میزان خسارت وارده به شهرها ساخت و نحوه رشد در شهر و سکنی گزینی جمعیت عواملی مانند مکان یابی مناسب پایگاه مدیریت بحران نقش بسزایی در کاهش صدمات دارد، چرا که استقرار پایگاه های مدیریت بحران یکی از عوامل مهم برای مقابله با بحران های احتمالی در مناطق بحران زده، اسکان موقت حادثه دیدگان است.
هدف پژوهش: هدف این پژوهش مکان یابی مناسب جهت احداث پایگاه مدیریت بحران در منطقه 3 شهر تهران و با در نظرگرفتن معیارها و زیرمعیارهای مختلف از جمله عوامل طبیعی و انسان ساخت شامل، کارایی، سازگاری، ایمنی در این منطقه است.
روش شناسی: در این مقاله برای شناسایی اراضی مناسب جهت احداث پایگاه پشتیبانی مدیریت بحران، نه معیار محیطی و انسانی انتخاب شده است، که با استفاده از روش AHP و تلفیق لایه ها در محیط نرم افزار GIS نقشه تناسب سازگاری استخراج شده و در نهایت مکان بهینه انتخاب شده است. همچنین برای وزن دهی معیارها از نظرات 20 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاه که در این حوزه فعالیت داشته اند، استفاده شده است.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش بیانگر این موضوع است که در معیارهای اصلی، شاخص دسترسی بیشترین اهمیت را با امتیاز (443/0) و در زیر معیارها تعیین شده شریانی درجه یک با امتیاز (667 /0) ، معیار سازگاری فضای سبز با امتیاز (415/0)، در مشخصات زمین شناسی نیز شیب زمین با امتیاز (400/0) بیشترین امتیاز را در مکان یابی پایگاه مدیریت بحران برخوردارند.
نتیجه گیری: نتیجه پژوهش بیانگر این موضوع است که محدوده های شمالی و محدوده های شمال شرقی این منطقه مکان مناسب برای احداث پایگاه های مدیریت بحران هستند.
ارزیابی عملکرد واحدهای خدمات شهری شهرداری اصفهان با بکارگیری تحلیل پوششی داده ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۷۴
۱۰۷-۸۸
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش شهرداری ها در کیفیت و افزایش سطح زندگی شهروندان، ارزیابی عملکرد آن ها از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. در این میان معاونت خدمات شهری شهرداری اصفهان و ادارات زیرمجموعه به دلیل داشتن نقش محوری در خدمت رسانی به ارباب رجوع نیازمند برنامه ریزی، افزایش عملکرد و اندازه گیری کارایی می باشند. تحلیل پوششی داده ها یک روش برنامه ریزی خطی غیر پارامتریک برای سنجش میزان کارایی نسبی واحدهای سازمانی هست. در این پژوهش کارایی نسبی ادارات خدمات شهری مناطق 15 گانه شهرداری اصفهان برای دوره یک ساله با استفاده از مدل BCC خروجی محور مورد تحلیل قرارگرفته است و سپس راه کارهای افزایش سطح عملکرد هر واحد بر اساس بهبود ورودی ها و خروجی ها مشخص شد. در پایان نیز از روش کارایی متقاطع و روش تهاجمی جهت رتبه بندی واحدهای کارا استفاده شده است که جنبه نوآوری پژوهش حاضر محسوب می شود. ارزیابی عملکرد شهرداری ها در پژوهش حاضر با لحاظ نمودن چهار متغیر خروجی (مبلمان شهری و زیباسازی، آذین بندی ویژه در مناسبت ها، نورپردازی، هنر شهری و دیوارنگاره) و یک متغیر ورودی (بودجه تخصیص یافته به شهرداری هر منطقه) صورت گرفته است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ادارات خدمات شهری مناطق 1،3،4،5،9،15 کارا با نمره کارایی می باشد و رتبه بندی واحدها با استفاده از روش تهاجمی نشان داد بهترین کارایی مربوط به واحد 3 است.
سنجش و تحلیل مطالعات طراحی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
205 - 220
حوزههای تخصصی:
پژوهش های مرور نظام مند و فراتحلیلی بخش مهمی از پژوهش در هر حوزه علمی هستند که برای شناسایی وضعیت موجود و برنامه ریزی برای آینده، باید به طور پیوسته به انجام برسند. در مطالعات اکتشافی اولیه این پژوهش مشخص شد که در زمینه مطالعات فراتحلیلی در حوزه مطالعات طراحی در ایران خلاء علمی جدی وجود دارد. این خلاء باعث می شود که هرگونه برنامه ریزی و سیاستگذاری در حوزه مطالعات طراحی فاقد پشتنوانه های متقن باشند، لذا با هدف رسیدن به یک شناخت جامع از وضعیت علمی مطالعات طراحی در ایران، این پرسش مطرح شد که: وضعیت کمی و کیفی مطالعات طراحی در ایران چگونه است؟ پاسخ به چنین پرسشی نیازمند داشتن یک مبنای قیاس است، لذا پرسش مقدماتی این پژوهش این بوده است که: وضعیت کمی و کیفی مطالعات طراحی در دنیا چگونه است؟ برای دستیابی به پاسخ این دو پرسش، سلسله ای از پرسش های رویشی مطرح شده اند و در گام های مطالعاتی و پژوهشی به آنها پاسخ داده شده است. پژوهش حاضر یک پژوهش فراتحلیلی (متکی بر روش پریزما) است. از نظر ماهیت داده ها، پژوهش حاضر کیفی و از نظر روش جمع آوری داده ها، اسنادی است. برای طبقه بندی و تحلیل داده ها، روش مقوله بندی داده بنیاد به کار گرفته شده است. بحث بعمل آمده روی یافته ها معرف مجموعه ای از ویژگی ها و مختصات مطالعات طراحی در دنیا و در ایران است. از جمله فهرستی از حوزه ها و شاخه های پژوهش طراحی که از سال 2010 مورد توجه بوده اند. در پایان، این پژوهش نشانگر ابعاد کمی و کیفی ضعف شدید در حوزه مطالعات طراحی در ایران است.
Towards a Critical Narrative Turn in Urban Planning
حوزههای تخصصی:
The “narrative turn” refers to a paradigm shift in planning theory and practice that emphasizes the importance of storytelling and narratives in understanding and shaping urban and regional development. This approach gained prominence in the late 20th and early 21st centuries as planners and scholars recognized the limitations of traditional, technocratic planning methods. Instead, they explored how narratives shape the perceptions, actions, and outcomes of planning processes. While the narrative turn has opened new avenues for more inclusive and reflective planning practices, it has faced significant challenges and critiques. This research aims to explore these challenges and critiques in depth and propose a critical narrative approach as a way to modify existing narrative turn in planning.
تبیین و ارزیابی دین باوری با رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی در کشور (مطالعه موردی: تهران بزرگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۶
۱۲۶-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش رابطه باورهای دینی و گرایش رانندگان به تخلفات رانندگی با شناسایی دو هدف شناخت رابطه بین باورهای دینی و عمل به وظایف دینی و گرایش رانندگان به تخلفات درصدد پاسخ به این سؤال است که باورهای دینی و مذهبی چه رابطه ایی با گرایش رانندگان به رفتار های مثبت رانندگی دارد؟ این تحقیق از لحاظ روش تحقیق از نوع تحقیق همبستگی است. جامعه آماری کلیه خودروهای سواری متخلف شهر تهران به تعداد 27.976.752 است. تعداد نمونه ها از این خودروها 384 نمونه انتخاب شدند. روش نمونه گیری نیز احتمالی چند مرحله ای خوشه ای بوده و تحلیل های آماری از قبیل آمارهای توصیفی آزمون کای دو، آزمون فریدمن، نمودارهای آماری و... با نرم افزار« اس پی ال اس» انجام شد. یافته ها نشان می دهد که بین دو متغیر باور های دینی و عمل به وظایف دینی با گرایش رانندگان به تخلفات رابطه معنی دار اما معکوسی وجود داشتته است و نتایج نشان می دهد لذا روحانیون و علمای کشور با توجه به اینکه سطحی قابل توجهی از افراد جامعه و شهروندان به نصایح و تذکرات آنها توجه می کنند، می تواند در آموزش و تعلیم رفتار ترافیکی در جنبه های مختلفی موفق عمل نماید که با ارتقاء باور های دینی و عمل به وظایف دینی و اخلاقی، از طریق آموزش رفتارترافیکی مطلوب در سطوح مختلف مردم جامعه مؤثر واقع شوند و رفتار های مثبت رانندگی را در جهت جمع گرایی و رضایت مندی خداوند متعال در رانندگی گسترش تا حدودی سلامت شهروندان را تضمین نمایند.
فضاهای خاص آیینی در خانه، نگاهی به تأثیر مدرنیسم در تغییر انگاره های آیینی در معماری خانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنش های آیین ممکن است در هر دو قلمرو مقدس و نامقدس حیات اجتماعی دیده شوند. در هر دو مورد کیفیت نمادین کنش ویژگی ممتاز اعمال آیین است. اولین نکته مبین این اصل است که نمادین بودن کنش آیین عنصر اساسی این نوع کنش به شمار می آید. نمادین بودن آیینها این اجازه را به افراد می دهد که اندیشه ها و تفکرات خود را توسعه دهند و آنها را به یکدیگر انتقال دهند که این خود مبنای شکلگیری کنش ارتباطی است. ارتباطات نمادین افراد را قادر می سازد که اندیشه ها و اطلاعات خود را تولید و تبیین و ثبت کنند. ضمن این تعریف عام، می توان اظهار داشت که آیین ها در گذار از سنت به مدرنیته، تفاوت اصلی در این خصوص میان این دو دوره تاریخی، بیشتر متوجه محتوا است و نه ساختار و این ادعایی است که این نوشتار با بررسی نظریات و آثار مدرنیستی در حوزه مسکن، در پی تبیین آن است. در واقع، سؤال اصلی پژوهش این است که تأثیر مدرنیسم در تغییر انگارههای آیینی در خانه چقدر است؟ روش تحقیق در نوشتارِ حاضر، براساس روش کیفی و استدلال منطقی استوار است. ضمناً بررسی اسنادی و مطالعه کتابخانهای، بنیان تحلیل، توصیف و تفسیر نتایج در این مقاله را شکل می دهد. مقاله حاضر، در مرحله گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای بهره برده است و در مراحل بعد، از روش استدلال قیاسی استفاده شده است. در نهایت با بررسیها و تحلیلهای به عمل آمده میتوان این طور نتیجه گرفت که محتوای سنتی آیینی جای خود را به عواملی دیگر مثل تلویزیون، اتاق خواب، آتش یا شومینه (در طرحهای لوید رایت) داده است و به لحاظ ساختار تغییری در این موجودیت ثابت و پایدار آیین در خانه به وجود نیامده است.
جایگاه تفکر هندسی در ارتقای قابلیت های دانشجویان معماری در دروس پایه در مقطع کارشناسی (نمونه موردی: درس مقدمات طراحی معماری 2)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری، به عنوان یکی از شاخه های تأثیرگذار در چهره شهر و خلاقیت، به گسترش توانایی ابتکاری نیاز دارد. آموزش درس مقدمات طراحی در رشته معماری، یکی از مهم ترین قسمت های آموزش در دوران تحصیلی برای دانشجویان معماری به شمار می آید. هدف از این پژوهش، بررسی اصول آموزش مطلوب طراحی در رشته معماری در دروس پایه به دانشجویان در جهت ارتقای کیفیت هرچه بیشتر آموزش هست.این پژوهش با روش کمی- کیفی انجام شده است. برای انجام این پژوهش در درس مقدمات معماری2، در دانشگاه ارومیه، در نیمسال98-97، دو گروه 25 نفرِ به عنوان گروه آزمایش و گواه انتخاب گردید. در هر دو گروه موضوع طراحی، محدودیت ها و شرایط و سایت یکسان بودند. در گروه گواه تدریس درس به شیوه سنتی و در گروه آزمایش شیوه طراحی مبتنی بر تفکر هندسی، آموزش داده شد. در بخش کیفی، گردآوری اطلاعات با ابزار مصاحبه عمیق انجام شد .در بخش کمی، نمرات هر دو گروه توسط 4 استاد خبره دانشگاه تحلیل گردید.نتایج نشان داد، اصول هندسی بکار گرفته شده در معماری سنتی، اگر در بناهای معماری معاصر به صورت اصولی و با تناسبات و متناسب با زمینه بکار گرفته شود سبب افزایش کار آیی بنا، آسایش و آرامش کاربران، حس تعلق و سرزندگی بنا، تعادل و هویت را نیز تا حدودی بهبود می بخشد.
ادراک معماری خانه پیر شالیار بر اساس رهیافت پدیدارشناسانه موریس مرلوپونتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ فروردین ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خلق و نقد در گفتمان معماری نظریه محور است؛ نظریه ها نیز اغلب بینایی محور هستند. ادراک و تجربه زیسته معماری جای خود را به تجربه علمی همراه با تئوری ها داده است؛ گویا ادراک معماری واضح و به آسانی در دسترس است. از سوی دیگر، همین ادراک نیز در نظریه ها و علوم چندان قدر و اعتنایی ندارد. آیا واقعاً تجربه زیسته معماری، به راحتی و وضوح در دسترس است؟ آیا فارغ از نظریه ها نمی توان به معماری پرداخت و جایی برای تجربه زیسته معماری هم در نظر گرفت؟ آیا تنها بینایی است که باید در معماری مورد توجه باشد یا دیگر حواس نیز نقشی دارند؟هدف پژوهش: بررسی پدیدارشناسانه ادراک بدن مند معماری در قالب مطالعه ی موردی پدیدارشناسی خانه پیر شالیار هدف این پژوهش است. روش پژوهش: پدیدارشناسی چه در مقام روش و چه در جایگاه فلسفه اولی، مبتنی بر تجربه زیسته است. این پژوهش پدیدارشناسانه است و در دسته پژوهش های کیفی قرار می گیرد؛ کیفی-توصیفی و مطابق پدیدارشناسی مرلوپونتی به توصیف پرداخته است و برای دسته بندی توصیف ها از مفاهیم و مقولات پیتر زومتور استفاده کرده است. نتیجه گیری: یافته ها تنوع تجربه دریافت معماری بر اساس تجربه زیسته را نشان می دهند. تجربه هایی که اگرچه درک و تجربه می شوند اما غالباً نادیده گرفته می شوند یا به بیان نمی آیند؛ یا نظریه مقدم بر تجربه است یا اساساً چنین تجربه هایی ارزشمند نمی دانند و خارج از حیطه معماری می دانند. این پژوهش نشان داد که حواسی غیر از بینایی چه نقشی در تجربه معماری دارد و خانه پیر شالیار چگونه از راه های مختلف حواس به تجربه درمی آید و اتمسفری تکینه می آفریند. اینکه چگونه در ادراک، منطق انتخاب مصالح، ترکیب و چینش آ ن ها خود را نشان می دهد. یافته های این پژوهش پیامدهایی برای نظریه پردازان و معمارانی دارد که دغدغه خلق تجربه هایی فراگیر و کامل از معماری دارند.
قواعد و چالش های نظری مؤثر بر مداخلات مرمتِ سازه ای میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
105 - 132
حوزههای تخصصی:
مداخلات مرتبط با حفاظت ومرمتِ سازه ای میراث معماری به دلیل هدف قرار دادن توأمان حفاظت از جان انسان ها و حفظ دارایی فرهنگی می توانند پی آمدهای متفاوت و گسترده تری را متوجه اثر تاریخی و کاربران آن نمایند. ازاین رو چگونگی طراحی و اجرای اصولی اقدامات مداخلاتی مذکور مبتنی بر مبانی نظری شفاف و قابل کاربرد ضرورت می یابد؛ اما به نظر می رسد که وجود سطحی از کلی نگری به مباحث نظری و عدم شفافیت درنحوه ارزیابی برخی اصول، باعث سردرگمی مرمّتگران سازه درزمینه ایجاد اتصال مناسب میان مباحث نظری و مداخلات اجرایی شده است. ازاین جهت، پژوهش به دنبال یافتن قواعد راهنما به منظور ارزیابی و اتخاذ رویکردهای مناسب در روند طراحی و اجرای راهکارهای مداخلاتی و همچنین چالش های فراروی کاربست مناسب آن ها در ارتباط با مداخلات مرمتِ سازه ای در میراث معماری، رهنمودهای مکتوب صاحب نظران این حوزه را مورد بررسی قرار داده است. پژوهش از گونه کاربردی است و رویکرد کیفی را دنبال می کند. داده های مورد نیاز ازطریق مطالعات کتابخانه ای به دست آمده و تجزیه و تحلیل اطلاعات برمبنای تحلیل محتوای منابع مکتوب حاصل شده است. نتایج حاصل از پژوهش در قالب دو دسته قواعد راهنمای حفاظتی و فنّی (18 مورد) درراستای جهت گیری مناسب مداخلات مرمتِ سازه، چالش های کاربرد این قواعد نظری و راه کارهای برون رفت از این چالش ها ارائه شده است.
تفاوت های فضایی در منطقه البرز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
45 - 59
حوزههای تخصصی:
بررسی تفاوت فضایی در محدوده های جغرافیایی مختلف در سال های اخیر مورد توجه برنامه ریزان قرار گرفته است و به شکل چشم گیری توجهات سیاسی را به خود جلب کرده است. وجود تفاوت های فضایی در مناطق مختلف جهان باعث شده یک، دو یا چند منطقه از وضعیت مناسب خدمات عمومی و بالطبع شکوفایی اقتصادی- اجتماعی برخوردار بوده و نقش عمده ای در ایجاد درآمد و تولید ملی ایفا کنند. این امر می تواند منجر به عقب نگه داشتن مناطق دیگر از توسعه و افزایش شکاف و نابرابری بین مناطق و نواحی مختلف شود. هدف اصلی این مقاله تحلیل تفاوت های فضایی در منطقه البرز جنوبی از طریق استخراج مولفه ها، عوامل و شاخص های تأثیرگذار بر این مفهوم و رابطه این مولفه ها با فاصله گرفتن از مرکز منطقه، استان و خوشه است. در این راستا اطلاعات مربوط به 57 شهرستان واقع در محدوده منطقه البرز جنوبی استخراج و با استفاده از روش های تحلیل عاملی و خوشه ای عوامل و مولفه های فضایی توسعه در این مناطق احصا و مقادیر فاصله از مرکز خوشه، استان و منطقه محاسبه و رابطه بین عوامل مختلف توسعه با بعد فضایی از طریق روش همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد با فاصله گرفتن از مرکز منطقه و استان شرایط اقتصادی-اجتماعی تقلیل یافته اما وضعیت کالبدی (فقط برای فاصله از مرکز منطقه) و اکولوژیکی بهبود پیدا می کند. لذا می توان گفت تفاوت های فضایی در منطقه البرز جنوبی منجر به شکلگیری یک الگوی متمرکز در این منطقه شده که با انباشت و شکل گیری قطب های رشد در مراکز قدرت و متعاقباً کاهش کیفیت اکولوژیکی و خدماتی آن همراه بوده است.
سنجش تاب آوری شبکه های دسترسی نواحی شهری دربرابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه سه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۷
55 - 68
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری، تاب آوری، شبکه دسترسی، نواحی شهری زلزله یکی از مهمترین بلایایی است که شهرها و سکونتگاه های شهری را تحت تاثیر قرار داده و خسارات جبران ناپذیری را به نقاط مختلف مناطق شهری به ویژه شبکه های دسترسی وارد می کند. هدف اصلی این پژوهش تعیین مولفه های تاب آوری فیزیکی با تاکید بر شبکه دسترسی در منطقه 3 شهر تهران می باشد. وش-پژوهش کتابخانه ای و میدانی استوش-پژوهش کتابخانه ای و میدانی است به طوریکه شاخص ها با توجه به مطالعات میدانی و اطلاعات حاصل از بررسی وضعیت شبکه دسترسی منطقه در طرح های توسعه راهبردی و طرح جامع آن، انتخاب شدند. وزندهی معیارها و زیرمعیارها با استفاده از روش AHP با تکمیل پرسشنامه به وسیله 20 نفر از متخصصان شهری و مقایسه دو دویی هر کدام انجام پذیرفت و اهمیت پارامترها طبق روش تحلیل سلسله مراتبی با نرم افزار EXPERT CHOICE E تعیین گردید .نتایج نشان می دهد که سطح تاب آوری شبکه دسترسی در نیمه شرقی و نیمه جنوب غربی منطقه نسبتاً پایین است. که نیازمند توجه و بهبود شرایط در این مناطق است. زلزله یکی از مهمترین بلایایی است که شهرها و سکونتگاه های شهری را تحت تاثیر قرار داده و خسارات جبران ناپذیری را به نقاط مختلف مناطق شهری به ویژه شبکه های دسترسی وارد می کند. هدف اصلی این پژوهش تعیین مولفه های تاب آوری فیزیکی با تاکید بر شبکه دسترسی در منطقه 3 شهر تهران می باشد
ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل موثربر بازآفرینی در سکونتگاه های غیر رسمی با رویکرد فرهنگ مبنا (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
55 - 73
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی ادراک شهروندان از عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی با رویکرد فرهنگ مبنا کلانشهر تبریز میباشد.
روشها: روش تحقیق بر مبنای استفاده از ابزار پرسشنامه و استفاده از روشهای آمار استنباطی علی الخصوص روش تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم است جامعه آماری تحقیق 450 هزار نفر میباشدکه حجم نمونه براساس فرمول کوکران برابر 384 نفر بدست آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Spss و SmartPlas استفاده گردید.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان میدهد که عوامل مؤثر بر بازآفرینی در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا در 4 شاخص اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیرساختی قابل طبقه بندی است. این4 عامل در مجموع 04 / 67 درصد از واریانس کل را تبیین میکند که درصد قابل توجهی میباشد. همچنین نتایج نشان داد که شاخص زیرساختی با بار عاملی 901 / 0 مجموع میانگین 61 / 3 به عنوان رتبه اول و شاخص اقتصادی با بارعاملی 860 /0 و مجموع میانگین 1.51 رتبه چهارم عوامل مؤثر بر بازآفرینی سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز با رویکرد فرهنگ مبنا را کسب کرده اند.
نتیجه گیری: این تحقیق ادراک شهروندان و ساکنین در سکونتگاههای غیررسمی کلانشهر تبریز را مورد تحلیل قرار داده است. درنتیجه میتوان گفت ضعف زیرساختهای شهری از منظر ساکنین به عنوان مهمترین چالش در ساماندهی و بازآفرینی این بافتها مطرح شده است که این نشان دهنده این مهم است که در حقیقت این بافتها آنچنان از نظر زیرساخت های شهری مورد غفلت مدیریت شهری قرار گرفته است که به عنوان مهمترین پیشران بازآفرینی از طرف ساکنین معرفی شده اند.
بررسی و تحلیل وضعیت معاصرسازی بناهای معاصر (1320 الی 1345) در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
108-90
حوزههای تخصصی:
اهداف: در محلات تهران بناهای مختلفی از دوران معاصر به جای مانده است که کارکردهای اصلی خود را از دست داده و متروکه ماندن و عدم استفاده مناسب از آن ها، موجب تخریب هرچه بیشتر آنها می شود. امروزه بناهای تاریخی دیگر نمی توانند مانند گذشته مورد استفاده قرار گیرند و با تغییر کاربری ابنیه تاریخی از مرگ حتمی، نجات می یابند و مفهوم معاصرسازی تمامی این دستاوردها را در نظر دارد. روش ها: در این مطالعه محدوده زمانی مربوط به خانه های سنتی واقع در محلات شهر تهران در دوره زمانی 1320 الی 1345 ه.ش است که اکثر خانه ها مربوط به هسته مرکزی تهران و اطراف و همسایگی خیابان های انقلاب، ولیعصر، کریم خان زند و غیره هستند. تکنیک های مورد استفاده در روش کاربردی این پژوهش به منظور معاصرسازی بناهای تاریخی مدرن، تهیه و تکمیل پرسشنامه، استفاده رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) و تکنیک رگرسیون خطی است. یافته ها: از میان 42 شاخص مورد مطالعه در پنج بعد کالبدی-ساختاری، ادراکی، عملکردی، اجتماعی-اقتصادی و طبیعی-زیست محیطی، شاخص های حفظ ساکنین قدیمی، بهبود کیفیت مسکن، به کارگیری رنگ خاص، دسترسی آسان پیاده و غیره شرایط کاملاً نامناسبی از نظر اصول معاصرسازی در سطح بناهای تاریخی کلانشهر تهران ایفا می کنند. نتیجه گیری: چهار شاخص اصالت محله و حس تعلق، به کارگیری شکل خاص، وجود فعالیت های ضروری و قابل شناسایی بودن فضاها نسبت به سایر شاخص های مورد مطالعه دارای بالاترین و بهترین کیفیت از نظرگاه نظریه معاصرسازی است و دارای شرایط متوسط روبه بالا از نظر امتیاز به دست آمده هستند.
بررسی دلایل کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی ساختمان در کم رنگ شدن مفاهیم طراحی در معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
99 - 118
حوزههای تخصصی:
اهداف: بررسی و تحلیل قوانین طراحی با هدف رفع تناقضات و ایرادت، یکی از موضوعات پویا و حائز اهمیت پژوهشی در اکثر نقاط جهان است. تردیدی در لزوم وجود قوانین وجود ندارد، اما سوالی که مطرح است نحوه ی طراحی قوانین مذکور است، به گونه ای که منجر به افت کیفیت و تنش در فرایند پیچیده طراحی نشوند. هدف پژوهش ریشه یابی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی با تمرکز بر مبحث چهارم، در کم رنگ شدن مفاهیم طراحانه در حوزه ساختمان است.
روش ها: پژوهش با رویکرد تحلیلی، مبتنی بر تحلیل محتوی و استدلال منطقی منابع کتابخانه ای انجام شده و چارچوب پژوهش از طریق مصاحبه با خبرگان تعیین شده است.
یافته ها: مقررات ملی از نوع تجویزی هستند که تعیین راه حل ها، عدم انعطاف پذیری و محوریت استانداردها، مهم ترین ویژگی این گونه از مقررات است. تقلیل مسائل حوزه ی طراحی، جایگزین کردن مهارت به جای شناخت، رفع مسئولیت طراحی از طریق تکیه به استانداردها، تعیین حداقل ها به عنوان اهداف و حذف انگیزه برای خلاقیت و نوآوری، دلایل اصلی کارکرد تقلیل دهنده مقررات ملی در حوزه طراحی و ساخت است.
نتیجه گیری: ساختار و محتوای مقررات تغییراتی در شیوه ها و کارهای طراحان ایجاد می کند. رویکرد تجویزی با ویژگی های خاص خود، برای تدوین مقررات حوزه ی طراحی معماری مناسب نیست و نیازمند مقرراتی هستیم که طراح را مجاب به تفکر در مسیرهای خاص نکند. محوریت استانداردها، مسائل حوزه طراحی را محدود کرده است و با تنزیل سطح طراحی در حد تکنسین ها، سبب کمرنگ شدن نقش طراحان مبتکر و مفاهیم طراحانه شده و بستر حضور غیرمتخصصان در حوزه طراحی را فراهم کرده است.
تحلیلی پدیدارشناسانه در باب خوانش معماری بازار وکیل شیراز مبتنی بر آرا یوهانی پالاسما(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
انسان از طریق ادراک بدنی، بلافاصله با جهان درگیر و از آن آگاه می شود. در عصر حاضر ساختمان با رویکردهای طراحی و ساخت متعصبانه در حال تبدیل شدن به اهدافی برای فریفتن بصری به صورت لحظه ای هستند، در حالی که حس حضور، انعطاف پذیری و در حقیقت حس واقعی خود را از دست می دهند. در این میان یوهانی پالاسما به عنوان یک معمار پدیدارشناس توانسته است با آرا و نظریات خود به این مقوله بپردازد. مضامین و معیارهای پدیدارشناسی پالاسما در ادراکات محیطی به صورت تن بنیاد برگرفته از عقاید فیلسوف پدیدارشناس مرلوپونتی است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال است که مضامین پدیدارشناسی یوهانی پالاسما در فضای معماری بازار وکیل شیراز به چه صورتی مستتر می گردد؟ و همچنین تفکرات پدیدارشناختی یوهانی پالاسما چگونه می تواند فضای معماری را برای مخاطب به صورت یک فرآیند بدنمند قابل فهم و ادراک نماید؟ برای پاسخ به سوال مطروحه از روش تحقیق پدیدارشناسانه و بر اساس الگوی ماکس ون منن با کد گذاری آزاد، محوری و گزینشی استفاده شده است. در بخش نظری مطالعات پیرامون پدیدارشناسی از دیدگاه یوهانی پالاسما انجام شد و در بخش میدانی با استفاده از مشاهده و مصاحبه نیمه ساختار یافته و باز با 30 مشارکت کننده به گفتگو پرداخت شد. در این مرحله به تطبیق مولفه های گزینش شده از مصاحبه ها با مضامین پدیدارشناسی یوهانی پالاسما در بستر بازار وکیل شیراز پرداخته شد. در انتها این نتیجه حاصل شد که بین مفاهیم پدیدارشناختی یوهانی پالاسما و ادراکات بدنمند در فضای معماری بازار وکیل شیراز قرابت معناداری وجود دارد.
ارزیابی مولفه های کالبدی مساکن حاشیه شهر منطبق با سبک زندگی مهاجرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
5 - 18
حوزههای تخصصی:
کالبد معماری بیانگر هویت ساکنین می باشد. از این روی، عامل شکل دهنده به مساکن در حاشیه شهر، بازتاب مولفه های هویتی مهاجران است که سازنده سبک زندگی آنهاست. این درحالیست که الگوی مسکن در حاشیه شهر، اغلب براساس سبک زندگی غالب در جامعه شهری است و با نیازهای واقعی مهاجران مطابقت ندارد. بنابراین ارائه مولفه های کالبدی مسکن پاسخ مناسبی به انطباق این الگوها با سبک زندگی مهاجران است. هدف این پژوهش شناسایی و بررسی میزان ارتباط مولفه های کالبدی مسکن با سبک زندگی مهاجرین می باشد؛ لذا ابتدا ریزمولفه های این دو مبحث با روش تحلیلی-توصیفی استخراج گردید. سپس باروش کیفی و بهره گیری از مصاحبه با 11 نفر از متخصصین ارتباط ریزمولفه های کالبدمسکن با سبک زندگی شناسایی گردید. تحلیل داده ها توسط نرم افزار MAXQDA انجام شده است. یافته ها نشان می دهد در بعداجتماعی تاثیر ساختارخانواده و شغل بر سازماندهی فضایی و الگوی مسکن در بالاترین اولویت می باشد. درحالی که در بعدفرهنگی تاثیر باورهای مهاجران بر سازماندهی فضایی و همچنین تاثیر قومیت بر سازماندهی فضایی و موقعیت مسکن بالاترین اولویت را دارد.
تاثیر فرم هندسی سقف بر روی پارامترهای آکوستیک سالن موسیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۹
45 - 56
حوزههای تخصصی:
از زمان اولین تمدن ها، موسیقی یک قسمت جدایی ناپذیر از زندگی انسان ها بوده و به عنوان یک نوع ارتباط میان آنان و حیات محسوب می شده . در این مقاله به طراحی و آنالیز آکوستیک معماری در سالن موسیقی با استفاده از نرم افزار Odeon شده است. در طراحی داخلی این سالن 2 طرح معماری صورت گرفته؛ طرح اول سقف سالن به صورت قوس دار و طرح دوم، سقف به صورت شکست هایی منظم با احتساب فرکانس های صدایی طراحی شده است. پس از طراحی سالن و خروجی گرفتن از نرم افزارهای آکوستیکی پارامترها به ترتیب در سقف قوس دار و سقف شکست دار به قرار زیر است. زمان واخنش 1.65 و 1.3، انتقال وضوح گفتار 0.66 و 0.84، پارامتر EDT 1.15 و 1.2، از بین رفتن حروف صدا دار %3.1 و %1.86، تراز فشار صوتی 107.5 دسیبل و 105.7 دسیبل بوده است. نتیجه گیری می توان کرد که سقف دارای شکست در شرایط آکوستیکی بهتر از سقف قوس دار می باشد.
هنر و رسانه در عصر پسا حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در سال 2016، پساحقیقت به عنوان کلمه سال توسط انجمن فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد انتخاب شد. در دوران پساحقیقت در سال 2016، شکاف بین واقعیت و حقیقت شروع به شکل گیری فضایی توأم با حقایق جایگزینی کرد. هنر در این فضا خروجی دیگری است که به مثابه توسعه یک رسانه تصویری همه جانبه، برای برانگیختن یک تجربه فوری یا معتبر فراتر از مرزهای بازنمایی، وارد بازی سیاسی شده و حقایق جایگزین را در خدمت مخاطب قرار داده است تا حقایق فراتر از مرزهای سنت را دریابند. سؤالات پژوهش به شرح زیرمی باشد:ماهیت پساحقیقت چیست؟ و هنر در این دنیای پساحقیقت چطور عمل می کند؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش شناخت ماهیت دوران پساحقیقت و بررسی عملکرد هنر با توجه به ماهیت پیچیده دوران پساحقیقت است.روش پژوهش: روش پژوهش، کیفی به شیوه توصیفی- تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش، مشاهده و ابزار پویشگری نوین است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد، عصر پساحقیقت، زمانی است که عرصه هنر به مقوله ای انتقادی تبدیل می شود. عرصه هنر روابط فضایی را بررسی می کند که مخاطب را در مرکز یک بازی حسی قرار می دهد و ایده ای می شود که پویایی غوطه ور شدن در حقایق جایگزین را بررسی می کند. غوطه وری بی زمان است و این بی زمانی در حال پالایش مرزهای سنتی بین مخاطب، رسانه و شخصیت هنرمند است.