فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹٬۸۷۰ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
209 - 230
حوزههای تخصصی:
خانه، به مثابه ی شبکه ای پیچیده از سازه های معماری، اشیاء، مفاهیم، انسان ها و ... همواره در معرض تغییر بوده و هست. هر یک از این عناصر به عنوان کنشگری فعال، نقشی را در تغییر خانه و فضاهای خانگی بازی می کنند. بازشناسی میزان عاملیت و نقش هر یک از این بازیگران در شبکه ی خانه و تغییرات آن، می تواند به فهم بیشتر و بهتر خانه به عنوان نهادی پویا و چند بعدی کمک کند. تلویزیون از جمله بازیگران مهم فضای خانگی است که تغییرات مهمی را در فرم، عملکرد و معنای خانه بوجود آورده است. با وجود اهمیت بسیار محتوای تلویزیون، این پژوهش بر روی نقش فرهنگ مادی تلویزیون و میزان عاملیت آن در تغییرات خانه تمرکز نموده است. برای دستیابی به این منظور، این پژوهش از روش مردم نگاری بهره برده است. داده های مورد نیاز از سه منبع مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته با ساکنین خانه های طبقه متوسط شهر تهران در بازه زمانی مورد نظر، آلبوم های عکس های خانوادگی و مطالب و تصاویر مجلات عامه پسند، تامین شده و در نهایت با کمک نرم افزار اطلس.تی مورد تحلیل موضوعی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهند که با وجود مقاومت های شدید ایدئولوژیک و اقتصادی، تلویزیون توانست به سرعت فرآیند خانگی شدن را طی کند. فرآیندی که در آن می بایست چهار دسته ملاحظات فضایی، عملکردی، زیبایی شناختی و فرهنگی- اجتماعی درنظر گرفته می شدند. دستگاه تلویزیون پس از خانگی شدن، علاوه بر تغییر عملکردها و مفاهیم مرتبط با خانه و زندگی خانگی، مثل درون/ بیرون، عمومی/ خصوصی و ... در تغییرات کالبدی فضاهای خانگی، بخصوص در تغییر سازماندهی فضایی، تغییر کانون فضایی و حرکت به سمت پلان باز، دارای عاملیت بوده است.
تعیین معیارهای داوری طرح بناهای عمومی در ادارات دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: داوری و ارزیابی طرح های معماری، همواره یکی از چالش های پیش روی طراحان و معماران است. این چالش در عرصه حرفه ای به سبب حساسیت طرح ها و مقیاس آن ها، بیشتر به نظر می رسد. به طورکلی نبود معیارهای مدون و شفاف جهت داوری طرح های معماری، مهم ترین دلیل این مسئله به شمار می رود. شکل گیری زمینه های فکری پژوهش، مطرح شدن این سؤالات است: داوری و ارزیابی طرح های معماری با چه معیارهایی انجام می گیرد؟ آیا ارائه دهندگان طرح ها در ادارات دولتی از انتخاب طرح برتر رضایت خاطر دارند؟ یا این انتخاب را نتیجه سلائق شخصی داوران، رانت های سیاسی، و معروفیت رقبای شرکت کننده می دانند؟ و درنهایت، آیا انتخاب طرح برتر طبق ضوابط و معیارهای خاصی که همه پسند است، شکل می گیرد؟هدف پژوهش: تعیین سازوکار، معیارها و مشخصات داوران این گونه طرح ها و درنهایت چک لیست پیشنهادی جهت داوری و ارزیابی است.روش پژوهش: داده های پژوهش، حاصل تحلیل مصاحبه های باز و نیمه عمیق از خبرگان عرصه معماری است. در این پژوهش، روش کاربردی استفاده از «گراندد تئوری» در پژوهش های معماری با هدف اعتلای تعیین معیارهای داوری طرح بناهای عمومی در ارگان های دولتی براساس تفسیر خبرگان این رشته بیان شده است.نتیجه گیری: یافته های پژوهش و بیشترین تعداد مقوله های منتج شده، به مشخصات داوران و چگونگی داوری آن ها اشاره دارد و مبین این نکته است که، درصورت به کارگیری داوران متخصص و دارای صلاحیتجهت داوری طرح، پروسه داوری به طور صحیح مسیر خود را طی کرده و معضلات مربوط به آن کاهش می یابد. درنهایت، مقوله هسته تحت عنوان «هیأت منتخب داوری مشروع و صلاحیت دار»، همچنین معیارها، شرایط دخیل در داوری و مشخصات داوران این گونه طرح ها ارائه شده است.
تأثیر ابعاد پنجره بر میزان مصرف انرژی روشنایی و حرارت در ساختمان های اداری اقلیم گرم وخشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۲
25 - 44
حوزههای تخصصی:
ساختمان های اداری یکی از مصرف کنندگان بزرگ انرژی هستند، اما با توجه به فرصت های صرفه جویی در زمینه گرمایش، سرمایش و روشنایی می توان شاهد کاهش چشمگیری در زمان اوج بار در این ساختمان ها بود. هدف از انجام این پژوهش دستیابی به نسبت بهینه سطح پنجره به دیوار در یک اتاق اداری در اقلیم گرم و خشک است، به نحوی که کاهش بار حرارتی و همچنین تأمین کیفیت مطلوب نور طبیعی در یک ساختمان اداری فراهم شود. جهت دستیابی به سطح بهینه پنجره و در ساختمان های اداری شهر سبزوار ابتدا تیپولوژی ساختمان های اداری در این شهر شناسایی و اعتبار فایل آب وهوایی سنجیده شد. سپس، با استفاده از الگوریتم ژنتیک بهینه سازی ابعاد پنجره یک اتاق اداری در اقلیم گرم و خشک شهر سبزوار انجام شد. ویژگی های عناصر طرح ازجمله پوسته خارجی براساس مطالعات کتابخانه ای انتخاب و پارامترهای قابل اندازه گیری و روشنایی مصنوعی با توجه به استانداردهای موجود و با استفاده از روابط ریاضی محاسبه شدند. درنهایت ابعاد بهینه پنجره برای یک اتاق اداری در چهار جهت اصلی ارائه شد. پس از انجام شبیه سازی و تجزیه وتحلیل حالات مختلف، مشخص شد که کمترین مجموع مصرف انرژی با نسبت سطح پنجره به دیوار 63% برای دیوار جنوبی، 47.6% برای دیوار شمالی و 31.7% برای دیوار شرقی و غربی حاصل خواهد شد.
تحلیل موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
57 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بحث در هر علمی با موضوعی انجام می شود. برای مثال موضوع علم طب، بدن انسان و موضوع در علم فیزیک، حرکت است. سایر علوم هم موضوعات خود را دارا هستند. تاکنون درباره طراحی شهری تعاریف گوناگونی ارائه شده است که هر تعریف به معرفی موضوعی می پردازد. طراحی شهری با موضوعات کثیری روبه روست که حاکی از فقدان اشتراک نظر درباره موضوع در طراحی شهری است. موضوع در طراحی شهری اغلب از دیگر حوزه ها برگرفته و کمتر مبادرت به تبیین موضوع در طراحی شهری شده و یک سؤال اساسی این است که موضوع در طراحی شهری چیست که هیچ حرفه دیگری نمی تواند آن را ادعا کند؟ با بررسی تعاریف، موضوعات در دو گروه پیوند و ابتناهای آن و همچنین اجزای تشکیل دهنده پیوند (شهر و اجزای آن) دسته بندی شدند. بر این اساس «چگونه می توان موضوعات طراحی شهری مرتبط با مفهوم «پیوند» را تحلیل کرد؟» سؤال پژوهش است. هدف پژوهش: هدف این پژوهش این است که از میان تعاریف طراحی شهری مطرح شده موضوع شامل و موضوعات مشمول رشته طراحی شهری را شناسایی و سپس موضوعات مرتبط با مفهوم پیوند را تحلیل کند.روش پژوهش: در این پژوهش از روش تحلیل محتوای کمّی و کیفی استفاده شده است و با توجه به مدل نظری پیوند با نرم افزار MAXQDA بازسازی مدل نظری پیوند انجام شد.نتیجه گیری: با توصیف و سنخ شناسی معانی مستتر در کلمات موضوع قرار داده شده در تعاریف طراحی شهری مشخص شد که موضوع طراحی شهری «شبکه پیوندهای شهر» است. شبکه «پیوند» در سطح اول سیستم شهر به عنوان موضوع شامل طراحی شهری و مجموعه ای از شبکه های «پیوند» در سطوح پایین تر، موضوعات مشمول آن هستند..
ارائه مدلی از کلیت کنش های طراحان در فرایند طراحی معماری (با هدف اجماع در مدل های پیشین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ شهریور ۱۴۰۳ شماره ۱۳۵
11 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: این نوشتار مؤید آن بوده که فرایند طراحی به مثابه یکی از موضوعات مشترک در حوزه های طراحی پژوهی، مطالعات طراحی، تفکر طراحی و ... با مدل های متعددی ازسوی صاحب نظران تبیین شده و همین امر نیازمند واکاوی نظرات درجهت رسیدن به اجماع است. هدف پژوهش: این نوشتار به دنبال ارائه کلیتی از کنش های طراحان در فرایند طراحی بوده است؛ یعنی به دنبال آن بوده که طراحان در تبدیل وضعیت فعلی به وضعیت مطلوب چه می کنند. اما ازآنجاکه، در مدل های پیشین غالباً، این وجه از فرایند با استفاده از فعالیت ها یا مراحل طراحی معرفی شده، مقاله پیش رو نیز در بازشناسی کلیت کنش های طراحان، از همین اجزاء کمک گرفته است. روش پژوهش: این مقاله که ماهیتی مروری دارد، براساس راهبرد استدلال منطقی و برپایه مقایسه مدل های مختلف از فرایند طراحی شکل گرفته است. نتیجه گیری: نتایج مؤید آن بوده که کلیت کنش های طراحان را می توان در مدلی متشکل از مراحل ذهنی (در دو مقطع خودآگاه و ناخودآگاه) و مراحل عینی ( اعم از برنامه ریزی، طراحی، ساخت، راه اندازی، مستندسازی/تحویل) که براساس دو طیف فعالیت های تحلیلی (ارزیابی، قیاس، تجزیه وتحلیل، آزمون و ...) و ترکیبی (آفرینش، حدس، تصور، ترکیب، بیان، استقراء، تولید و ...) وضعیت فعلی را به وضعیت مطلوب تبدیل می کند، تبیین کرد. در این مدل، کلیت کنش های طراحان، علاوه بر ویژگی های اجزای فوق به روابط میان آنها نیز وابسته است. به عبارت دیگر، کلیت کنش های طراحان در فرایند طراحی، چیزی فراتر از تقلیل انجام شده در مدل های پیشین به دو جزء فعالیت ها و مراحل است.
تبیین مفهوم کُرِکسیون در نظام آموزش معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ مهر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۶
59 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آموزشِ فرایندمدارِ دروس طراحی معماری که عمدتاً دربردارنده طیفی از فعالیت هاست و ماهیتاً شامل مضامینی نظیر تجرید و عینیت، مسئله یابی و استنباط و استقراء و نتیجه گیری است، بر بسترِ کرکسیون، هدایت و راهبری می شود. سنجش وضعیتِ دانش، بینش و توانش طراحی و ادراک دانشجویانِ معماری در دروس طراحی معماری، مبتنی بر دریافت مفاهیم مطلق از یک سو و روند نسبی سازی آن مفاهیم از سویی دیگر، بر اساس معیارهایی نظیر صورت بندی و اولویت دهی به نظام مسائل طراحی، تبیین رویکردهای حل مسئله و کیفیت پردازش ایده های خلاقانه در هر یک از موضوعات طراحی انجام می شود. روند جاری در نظام آموزش رشته معماری در دانشکده های معماری ایران، شکل گیری نوعی از ابهام در مفهوم کرکسیون را در پی داشته است که نیازمند تحقیق، تعمیق و تدقیق در چگونگی نقد و ارزشیابی های برآمده از کرکسیون است.هدف پژوهش: این پژوهش درصدد واکاوی مفاهیم نهفته در کرکسیون است تا ضمن تبیین، بررسی و نقد دیدگاه های حاصل از مصاحبه با خِبرگان، ارکان اصلی کرکسیون را برای سنجش توان طراحی دانشجویان صورت بندی کند.روش پژوهش: این تحقیق با رویکرد کیفی به روش نظریه داده بنیاد و با ابزار مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شده است. با بهره گیری از نظریه داده بنیاد، داده های حاصل از مصاحبه های اکتشافی با 21 نفر از خِبرگان حوزه آموزش دروس طراحی معماری در دانشگاه های ایران طی سه مرحله کدگذاری باز (اولیه)، زیرمقوله ها و مقوله ها صورت گرفت. واحدهای معنایی شامل 312 عنوان و کدهای باز در قالب 42 گزاره، مفهوم سازی شد. همچنین زیرمقوله ها مشتمل بر 12 گزاره عمده بود که در مرحله بعد، مقوله ها با 3 هسته استخراج شدند.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کرکسیون در نظام آموزش معماری، مفهومی فراتر از تصحیحِ صِرف آثار دانشجویان است و بر سطوح سه گانه «ماهیت»، «راهبرد» و «شیوه های راهبری» استوار می شود.
تدوین چارچوب سنجش منسوخ شدگی فضاهای تاریخی با تاکید بر کیفیت های ساختاری - کارکردی (نمونه موردی: میدان درب شیخ شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
1 - 21
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فرسودگی که با گذشت زمان، در بافت تاریخی رخ می نمایاند، منجر به منسوخ شدن ساختارها و فضاهای واجد قدمت می شود که پیامدهایی همچون، ناکارآمدی زیرساخت ها، بروز ناهنجاری های اجتماعی، اضمحلال کالبدی جداره های شهری و افول کیفیت را در پی دارد. این درحالیست که بافت تاریخی یادگاری از فرهنگ، تاریخ پیشینیان ماست و مملو از آثار ارزشمند معماری و شهرسازی می باشد. هدف: هدف اصلی پژوهش جاری، تدوین یک فهرست تطبیقی [چک لیست] از شاخص های منسوخ شدگی فضاهای بازشهری و معیارهای ارزیابی کیفیت و کارآمدی آنها به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای مذکور است . روش: پژوهش جاری از جمله تحقیقات کاربردی است که با رویکرد توصیفی- تحلیلی انجام می پذیرد. جهت جمع آوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و به منظور فهم سیر دگردیسی قلمرو پژوهش از روش اسنادی استفاده شده است. با هدف بررسی منسوخ شدگی میدان درب شیخ، 10 نفر از متخصّصان که با روش گلوله برفی شناسایی شدند، با حضور در فضا، پرسشنامه را بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت امتیازدهی و ارزیابی کردند. یافته ها: نتایج ارزیابی متخصصان نشان دهنده منسوخ شدگی فضای «میدان درب شیخ» در تمام شاخص های فعالیت و کاربری، راحتی و سیما، معاشرت پذیری و دسترسی و پیوستگی است . نتیجه گیری: این میدان، به دلیل عوامل متعددی از جمله نبود خدمات تفریحی، عدم تمایل بخش خصوصی و عمومی به سرمایه گذاری در بافت، از سرزندگی مناسبی برخوردار نیست. فقدان جذابیت های بصری، وضع نامناسب بهداشت، امنیت شبانه و اجتماعی، ایمنی پایین ابنیه موجود، این فضا را به لحاظ راحتی و سیما به فضایی نامناسب تبدیل کرده است. عدم توجیه و شفاف سازی طرح های بافت برای ساکنین، از مهمترین عوامل کاهش مشارکت پذیری کاربران در امور می باشد. از طرفی عدم دسترسی مناسب به امکانات و تفریحات سرگرمی و ارتباط نامناسب میان این فضا و ابنیه پیرامونی، باعث شده تا این فضا در کل فضایی دسترس پذیر نباشد.
ارزیابی تأثیر سایه اندازی درختان و محصوریت خیابان بر آسایش حرارتی عابران پیاده در شاخص اقلیم حرارتی جهانی (نمونه موردی: شش پیاده راه در کلانشهر های ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده محور شدن شهرها پیشنهادی جهت کاهش اثرات استفاده از وسایل نقلیه موتوری در محیط است. آسایش حرارتی عابران تأثیرگذار در تمایل افراد برای استفاده از محیط است. پژوهش حاضر باهدف بررسی کمی تأثیر محصوریت و اثر سایه اندازی درختان بر آسایش حرارتی عابران پیاده براساس شاخص اقلیم حرارتی جهانی (1UTCI) ، به بررسی 18 مقطع از 6 پیاده راه شاخص ایران، در روز 1 تیر (22 ژوئن) از ساعت 8-20 پرداخته است. هندسه خیابانها با حفظ جهت گیری و جانمایی ابنیه و درختان موجود مدلسازی، سپس وارد افزونه لیدی، باگ متصل به گرسهاپر در نرمافزار راینو شدند. در این پژوهش علاوه بر بررسی اثر تغییرات محصوریت و سایهاندازی درختان بر آسایش حرارتی میزان تأثیرگذاری دو متغیر جهتگیری و شرایط اقلیمی (دمای خشک هوا، رطوبت نسبی، سرعت باد، دمای تابشی)، محاسبه و با تحلیل و مقایسه حالتهای مختلف آسایش حرارتی در هر پیادهراه به تحلیل کل دادهها پرداخته شد. نتایج نشان داد جهتگیری پیادهراه در فصل گرم سال بر میزان تابش و دما در ساعاتی از روز مؤثر است و پیادهراههای شرقی - غربی در ساعات ابتدایی و انتهایی روز گرمتر هستند، اما در میانگین روزانه دما تغییر قابلتوجهی مشاهده نمیشود. محصوریت اثر مستقیم بر میانگین دمای روزانه دارد، در محصوریت¬های پایینتر از 0٫5دمای UTCI بالاتر از دمای خشک هوا، و در محصوریت های بالاتر از 0٫5 کمتر از دمای خشک هوا است. همچنین در محصوریت بالاتر از 0٫5، دمای تابشی از مقدار بحرانی ℃60 که موجب ایجاد استرس حرارتی بالا در افراد میشود تجاوز نمیکند. همچنین اثر سایه اندازی درختان به محصوریت خیابان وابسته است به صورتی که درختان موجود در بخشی از پیادهراه با محصوریت پایین 0٫5>H/W دمای تابشی میانگین را ℃12٫56 و دمای احساسی را ℃3٫08 کاهش میدهند، بیشترین کاهش در چهارباغ اصفهان است که دمای UTCI در طول روز℃ 6٫49 درجه کاهش میابد. اما در محصوریت بالاتر 0٫5<H/W سایه اندازی ساختمان اثر سایه¬اندازی درختان را تحتتأثیر قرار میدهد بهگونهای که در مقاطع بلندتر اختلاف دما در حضور درختان حداکثر یکسوم حالت قبل و میانگین دمای روزانه را ℃1٫6 کاهش میدهد که نصف وضعیت قبل است؛ اما همچنان وجود درختان در حجم مناسب سبب ایجاد جریان همرفت در محدوده شده و اثر مناسبی در UTCI دارد.
تتبع اثر معماری به کمک مدل نقد زبان، قدرت، نیرو نمونه موردی: ساختمان کنگره ملی برزیل
حوزههای تخصصی:
بررسی حضور طبیعت در آثار معماری معاصر ایران دوره بعد از انقلاب براساس نقد و اندیشه کریستوفر الکساندر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آذر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۸
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه به حضور متنوع عناصر طبیعی در معماری معاصر ایران به ویژه در دوران پس از انقلاب به عنوان بخشی از یک حرکت گسترده به سمت پایداری و طراحی انسان محور توجه شده و این حضور براساس دیدگاه ها و نگرش های مختلف بررسی شده است. بااین حال، به نظم طبیعت و خصایص بنیادین آن که باعث افرایش سرزندگی و پایداری بیشتری در بناها می شود کمتر توجه شده است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش بررسی آثار شاخص معماری ایران براساس دیدگاه کریستوفر الکساندر جهت ایجاد یکپارچگی و نظم ساختاری و افزایش هماهنگی با محیط است. همان طور که در آثار اصلی او «زبان الگو» و «سرشت نظم» به آن اشاره شده است. روش پژوهش: برای دستیابی به این هدف 24 بنای شاخص معاصر ایران که از سه دوره متمایز پس از انقلاب انتخاب شده بودند، به طور سیستماتیک ارزیابی شدند. از پرسش نامه ای براساس 15 اصل بنیادین طبیعت الکساندر استفاده شد که پاسخ ها توسط گروهی از متخصصان معماری و شهرسازی تجزیه و تحلیل شدند. ارزیابی بر حضور و اثربخشی عناصر طبیعی در طراحی متمرکز بود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهند، بناهایی مانند باغ کتاب تهران و پردیس سینمایی ملت با اصول الکساندر مطابقت بیشتری دارند. به ویژه در عناصری مانند سادگی و آرامش درونی، تضاد و شکل خوب که به رفاه و آسایش کاربر و هماهنگی بیشتر با محیط کمک می کند و برعکس ساختارهایی مانند کتابخانه و موزه ملی در خصوصیاتی مانند درجه بندی و ابهام مطابقت کمتری دارند. لذا، توجه به یک رویکرد جامع در طراحی معماری و متعادل کردن عناصر سنتی با نوآوری های مدرن و توجه به خصوصیات طبیعت و بهره گیری از آنها برای پروژه های آینده ضروری به نظر می رسد.
شناسایی و دسته بندی الگوهای ذهنی متخصصان با تاکید بر کاهش افسردگی بیماران در طراحی فضاهای درمانی با استفاده از تحلیل عامل اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
127 - 140
حوزههای تخصصی:
بر مبنای تعریف سازمان بهداشت جهانی، سلامتی یک مساله چند بعدی است که علاوه بر بعد جسمی، دارای ابعاد روحی- روانی است. هدف از طراحی فضای درمانی، علاوه بر ارایه خدمات درمانی، باید تامین نیازهای روحی و روانی کاربران باشد که هنوز به طور کامل مورد توجه قرار نگرفته است. اخیرا بیماری افسردگی علاوه بر افراد عادی، در بین بیماران جسمانی مانند کرونا، بیماران قلبی، ریوی، دیابت و ... نیز بسیار شایع شده است. این پژوهش با هدف شناسایی و دسته بندی ویژگی های کالبدی مؤثر بر کاهش میزان افسردگی در طراحی فضاهای درمانی و تعیین الگوی غالب در میان اساتید متخصص حوزه معماری و روانشناسی انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی است. شناسایی عوامل مؤثر کاهش میزان افسردگی در سه بخش 1- تحلیل محتوای اسنادی؛ 2- پیمایش دلفی طی دو مرحله و 3- تحلیل عاملی اکتشافی از نوع کیو جهت شناسایی و دسته بندی الگوی ذهنی متخصصان انجام گرفته است. در پیمایش دلفی از میان متخصصان فعال در حوزه معماری و روانشناسی، تعداد 15 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب گردید. در گام پیمایش دلفی جهت دستیابی به الگوهای ذهنی افراد متخصص، پرسشنامه در میان 20 نفر متخصص توزیع و تحلیل عامل اکتشافی از نوع کیو و با استفاده از نرم افزار SPSS، انجام شد. در نهایت شش الگوی ذهنی غالب از نظر متخصصان شامل توالی منطقی، فضای طبیعت گرا، فضای متنوع، فضای اجتماع پذیر هدفمند، فضای امن و آسایش بصری استخراج گردید که معمار از این عوامل در طراحی فضاهای درمانی استفاده می کند و در اثر نهایی او منعکس می گردد.
شهر انسانی: رویکرد مطالعاتی جدید برای ارزیابی زیست پذیری؛ نمونه موردی: منطقه 22 کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
247 - 265
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از اصول راهنمای اصلی برنامه ریزی و سیاست گذاری شهری است که تعریف و ارزیابی آن به موضوع حیاتی پژوهش تبدیل شده است. همان طور که پیشرفت در توسعه اجتماعی-اقتصادی شتاب می گیرد، شرایط زندگی در مقیاس خرد نیاز به توجه فوری بیشتری دارد. تاریخ نسبتاً کوتاه مطالعات انجام شده در رابطه با زیست پذیری جوامع شهری نشان می دهد این مفهوم به علت گستره معنایی قابلیت این را دارد که با رویکردهای متفاوت و متنوعی مورد مطالعه و بررسی قرار بگیرد. پژوهش حاضر با هدف وضعیت ستجی زیست پذیری منطقه 22 کلان شهر تهران با رویکرد شهر انسانی انجام گرفته است. نوشتار حاضر از ازنظر هدف کاربردی و از حیث روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز پژوهش، به دو روش اسنادی (کتابخانه ای) و میدانی (پرسشنامه) گردآوری شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که زیست پذیری منطقه 22 پایین تر از حد متوسط است و محله ها از لحاظ زیست پذیری با رویکرد شهر انسانی در شرایط یکسان و همگونی قرار ندارند. در این بین، محله های دریاچه شهدای خلیج فارس، گلستان و زیبادشت به ترتیب با کسب بیشترین امتیاز ماباک (0/220)، (0/188) و (0/222) در جایگاه اول تا سوم و در مقابل مناطق هوانیروز، سروآزاد و شریف با کسب کمترین امتیاز ماباک (0/103-)، (0/136-) و (0/203) در جایگاه دهم تا دوازدهم قرار گرفتند. دربین ابعاد زیست پذیری بیشترین میزان شکاف در بعد کالبدی و کمترین برای بعد زیست محیطی است. فضای غالب زیست پذیری با رویکرد شهر انسانی بر محله های منطقه 22 در وضعیت متوسط و نامطلوب قرار دارد. به طوری که 16درصد مناطق در خوشه قابل قبول، 17درصد در خوشه قابل تحمل، 25درصد در خوشه متوسط، 25درصد در خوشه نامطلوب و 17درصد در خوشه غیرقابل قبول قرار گرفته بودند. مقدم بودن شهرنشینی بر شهرسازی، عدم شکل گیری کامل ساختار و سازمان فضایی، عدم توزیع نامناسب خدمات مسکونی، عدم تحقق پذیری کاربری های خدماتی و ابتناء به توسعه خودرو محور منطقه 22 در تقابل با توسعه انسان محور ، زیست پذیری آن را به سوی شرایط نامطلوبی سوق داده است.
بازخوانی هستی شناسی محله های معاصرشهری با اتکا بر سویه اجتماعی محله سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۳
19 - 34
حوزههای تخصصی:
مفهوم محله سنّتی به عنوان واحدی اجتماعی در محدوده ای جغرافیایی و در نقش نظام خوداتکا، شاید به قدمت عمر بشر باشد. برای هزاران سال، محله به مثابه میراث شهری و کالبدی قابل درک با حفظ گروه بندی های اجتماعی سازمان یافته و مکان محور و تمامیت شهری چند سطحی، اجتماع را از فروپاشی نجات داده است. به نظر می رسد در جوامع امروز، برای دستیابی به ارزش های فراموش شده شهری، بازتعریف محله جایگاه ویژه ای دارد و می تواند بنیادی ترین عنصر شهری و حلقه میانجی بین شهر و شهروندان به شمار رود. مطالعه حاضر در پاسخ به چیستی مفهومی و مکانی محله سنّتی در ذیل پارادایم تفسیرگرایی و به لحاظ روش تحقیق براساس رویکرد کیفی انجام شده است. از آنجا که هدف، درک تحولات مفهومی محله و نیل به نگاهی جامع از لایه های پیدا و پنهان عرصه اجتماعی محله سنّتی بود، از مطالعات اسنادی آرا و اندیشه های نظریه پردازان در پایگاه های استنادی معتبر استفاده شد. پس از مرور نظام مند منابع، تحلیل مضمون داده های مستخرج از منابع داخلی و خارجی انجام و کدگذاری در شش مرحله و به روش جزء به کل طراحی گردید و تا رسیدن به مرحله اشباع نظری ادامه یافت. یافته ها نشان می دهد که تعریف محله در گذر زمان از مفهوم کالبدی صرف به مفهوم معنایی _ادراکی و ذهنی متمایل شده است؛ با این حال در تمام تعاریف ارائه شده، چهارگانه فضا (کالبد)، زمان (تاریخ)، شهروند (افراد، گروه ها و نهادها) و فعالیت یا عملکرد ملموس است. چهارگانه گفته شده در تعامل با یکدیگر، همزمان که به تکمیل مفهوم محله به عنوان موجودیت مدنی هویت مند می پردازند، بازتولید امر شهری و شهروندی را نیز موجب می شوند. همچنین مضامین فراگیر ظرفیت های اجتماعات محلی با دربرگیرندگی مضامین سازمان دهنده دلبستگی اجتماعی و انسجام اجتماعی و همچنین اجتماع پذیری محله شامل تعهدات اجتماعی و خیر عمومی و توانمندسازی، مضامین اصلی هستی شناسی عرصه اجتماعی محله سنّتی را شکل می دهند که با عملیاتی سازی نمودن هریک می توان در احیای محله های پریشان یا محدوده های فاقد هویت شهری مداخله نمود.
فرایند مدیریت اعطای کاربری به بناهای بافت تاریخی با تأکید بر ارتقای تعاملات اجتماعی (مورد پژوهی: شهر کنگاور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
۳۸-۲۵
حوزههای تخصصی:
بناهای باارزش فرهنگی و تاریخی در شهرستان کنگاور، در طی دهه های اخیر به علت بی توجهی مسئولین و شهروندان متروکه شده اند. تغییر نیازهای اجتماعی ساکنین یکی از مهم ترین عوامل زوال این نمونه بناها است. تغییر کاربری و استفاده مجدد از بناهای فرهنگی و تاریخی می تواند علاوه بر باززنده سازی آن ها موجب ارتقای تعاملات اجتماعی جامعه کنگاور شود. هدف اصلی پژوهش حاضر، احیاء بافت تاریخی بر اساس تعاملات اجتماعی است و در این راستا تلاش دارد فرایند مدیریت اعطای کاربری جدید به سه بنای تاریخی در شهر کنگاور را از طریق اولویت بندی کاربری بناهای مورد مطالعه و شاخص های اجتماع پذیری (کالبد، فعالیت و معنا)، نشان دهد. پژوهش فوق، با ترکیبی از روش های توصیفی - تحلیلی صورت گرفته که در آن از روش پیمایشی و روش آمار توصیفی استفاده شده است. ابزار گردآوری داده ها در حین انجام پژوهش، مطالعات کتابخانه ای، مشاهده، رولوه، مصاحبه توأمان با کروکی در این زمینه بوده است. در گام اول، کاربری های مناسب (جهار دسته کلی، پذیرایی - گردشگری، آموزشی، اداری و فرهنگی) با تکنیک مثلث بندی و بر اساس مصاحبه با خبرگان و متخصصین، بررسی طرح تفصیلی و نیز پیشنهادهای شهروندان از طریق پرسش نامه، انتخاب شدند. در گام دوم، کاربری ها بر اساس تحلیل ساعات و مدت حضور افراد در کاربری های مشابه آن ها، اولویت بندی گردیدند و در گام سوم، اولویت بندی شاخص های اجتماع پذیری با استفاده از تحلیل پرسش نامه در مقیاس لیکرت در نرم افزار SPSS با آزمون فریدمن انجام گرفته است. در گام چهارم، با تحلیل بناهای مطالعاتی به روش AHP در نرم افزار Expert choice اولویت بندی بناها در راستای اجتماع پذیری صورت گرفت. در گام آخر، از مقایسه تطبیقی یافته های به دست آمده، کاربری مناسب هر بنا به آن اعطای شد؛ به صورتی که کاربری خانه هنرمندان به خانه ساری اصلانی، کاربری موزه به خانه حیدری و کاربری مهمان سرا به خانه رضوانی اعطا گردیده است. یافته ها نشان می دهند که دردسترس بودن بناها و داشتن هویت تاریخی بنا برای افراد یکی از مهم ترین عوامل در شناسایی بناهایی است که از قابلیت ارتقای تعاملات اجتماعی بالایی برخوردارند و ایجاد فعالیت های متفاوت اجتماع پذیر در این بناها در سطح شهر یکی از مهم ترین عوامل سرزندگی و ارتقا تعاملات اجتماعی افراد است.
Codification of The Conceptual Framework of River Valleys' Physical Resilience (Case Study: "Kan" River Valley, Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۲ - Serial Number ۵۲, Spring ۲۰۲۴
101 - 114
حوزههای تخصصی:
The Urban River Valleys are not only the interface between the city and nature, but they are also essential spatial places that carry urban context, local life, and other environmental characteristics. As a result, the design of urban river Valleys is one of the most important strategies for promoting urban ecological systems, protecting socio-economic benefits, and increasing aesthetic values. This paper proposes the resilience concept to address the problem of natural hazards at the River Valleys while maintaining the environment's qualities. For this purpose, the focus is on applying the physical dimension of resiliency for presenting design qualities and indicators by studying the expected roles and qualities of urban rivers and the concept of resiliency. So at first, the Resilient Urban River Valleys Conceptual Framework has been codified, and dimensions, Components, and criteria of resilient River Valley design are proposed. In the next step, This Conceptual Framework is used to examine the quality of Tehran's Kan River Valley s Public Space using a SWOT matrix and develop design goals and strategies. Finally, this study stands on the notion that a place's resilience not only embraces formulating an immediate response to crises such as floods but also considers long-term mitigation and adaptation strategies and environmental qualities to face environmental challenges. In this perspective, reconnecting the community with the river through creating a favorable public space and using the natural potential of the rivers to confront the hazards is necessary.
تبیین اثر گذاری ویژگی های جامعه مصرفی دوران معاصر بر استفاده از مراکز خرید بزرگ مقیاس (نمونه موردی: مگامال اکباتان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد های جدید خرید و مصرف به عنوان شکلی از فراغت، ساختارهای جدیدی از فضاهای تجاری، خدماتی - تفریحی را در جهان سبب گردیده که یکی از آنها مراکز تجاری بزرگ مقیاس (مگامالها) میباشند و با گسترش و تغییر الگوی رفتاری شهروندان بر اساس مصرفگرایی در شهرها و ساخت مالها و مگامالها به عنوان فضاهایی که بستری را جهت توسعه الگوی رفتار مصرفی فراهم میآورند. در همین راستا، تبیین اثرگذاری ویژگیهای جامعه مصرفی دوران معاصر بر استفاده از مراکز خرید بزرگ مقیاس و ترجیحات مردم در استفاده از این فضاها حائز اهمیت است که هدف اصلی این مقاله میباشد. با توجه به مؤلفههای موردبررسی، ماهیت موضوع و اهداف تحقیق، رویکرد حاکم بر این پژوهش "توصیفی-تحلیلی" و "بنیادی" است. روش انجام پژوهش به صورت کمی میباشد که برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزارهای تحلیل آماری SPSS و AMOS استفاده شده است و روش تحلیل دادهها نیز تحلیل عاملی اکتشافی و معادلات ساختاری است. با توجه به جمع آوری دادهها از روش پیمایشی استفاده شده است که برای گردآوری دادهها از پرسشنامه به عنوان ابزار اصلی بهره برده شده است. جامعه آماری شامل کلیه کاربران استفاده کننده از فضا در مگامال اکباتان تهران و حجم نمونه کاربران استفاده کننده از فضا با توجه به فرمول کوکران و مشخص نبودن تعداد جامعه آماری 384 نفر محاسبه شده است که به صورت تصادفی مورد پرسش قرار میگیرند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که ویژگیهای رفتاری جامعه مصرفی که شامل شاخصهای میزان نشان دادن خود و اطرافیان را بر اساس خرید از مراکز خرید بزرگ مقیاس، تمایل به استفاده از پوشش و رفتارهای مختلف جهت نمایش خود، حس برتری در زمان خرید و مراجعه به مراکز خرید بزرگ مقیاس، تمایل به شیک پوشی زمان مراجعه به فضاهای مراکز خرید بزرگ مقیاس، مدرنتر بودن و امروزیتر بودن فضاهای مراکز خرید بزرگ مقیاس، میزان مراجعه به مراکز خرید در مناطق مرفهنشین شهر، استفاده از کالای لوکس زمان مراجعه به مراکز خرید بزرگ مقیاس، هزینه جهت رفع نیازهای غیرضروری و تنوع کالاها مراکز خرید بزرگ مقیاس بوده است، دارای بیشترین میزان اثرگذاری در استفاده از مراکزخرید بزرگ مقیاس است. همچنین، در تحلیل معادلات ساختاری ضریب تأثیرپذیری استفاده از مگامال اکباتان بیشترین اثرهای مستقیم بر استفاده از فضا در مگامال اکباتان به ترتیب مربوط به شاخصهای جامعه مصرفی و اجتماعی و به صورت غیرمستقیم به شاخص های اقتصادی و فرهنگی بوده است.
بررسی مفهوم «قابلیت ادراک شده» در حفاظت از میدان های تاریخی شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
85 - 104
حوزههای تخصصی:
قابلیت ادراک شده یکی از مفاهیم کلیدی و پر کاربرد در حوزه روان شناسی محیطی است که در شناخت رابطه الگوهای رفتاری و نیازهای کاربران با محیط به کار می رود. ازطرفی، بخش بسیار مهمی از فرایند حفاظت در میدان های تاریخی، مشارکت ذی نفعان و رابطه متقابل آن ها با محیط است. این مفهوم در حوزه حفاظت معماری، هنوز جایگاه مشخص و روشنی ندارد؛ ازاین رو تعیین جایگاه قابلیت های ادراک شده در فرایند حفاظت، به خصوص در میدان های تاریخی به عنوان گونه ای از فضای عمومی شهری، می تواند در شناخت و درک بیشتر و کامل تر ارتباط ذی نفعان با میدان و در پی آن تصمیم های حفاظتی تأثیر گذار باشد. هدف این پژوهشِ کاربردی، تبیین و بررسی نقش قابلیت در فرایند حفاظت میدان های تاریخی شهری است. در پژوهش حاضر، نخست در رویکردی تحلیلی و با روش توصیفی، آرا و نظرات معتبر با محوریت مفهوم قابلیت ادراک شده بررسی شده است؛ سپس در یک فرایند استدلال منطقی، جایگاه این مفهوم در فرایند حفاظت میدان های تاریخی تعیین شده است. به این منظور، مفاهیم روندهای مشارکتی در حفاظت و مدیریت تغییرات با نقش محوری ذی نفعان از یک سو و مفاهیم ارزش، نیاز و ادراک در حوزه قابلیت ادراک شده ازسوی دیگر، بررسی و رابطه میان آن ها مستدل شد. نتایج نشان می دهد که تبیین قابلیت های ادراک شده توسط ذی نفعان میدان های تاریخی و تفسیر آن ها و سپس تهیه راهبردهای اقدامی مناسب با این قابلیت ها و شرایط ادراک ذی نفعان، می تواند به رویکرد توصیه شده از پایین به بالا و نقش ذی نفعان در حفاظت از میدان های تاریخی کمک کند.
بررسی ساختار فضایی خانه های تهران اواخر قاجار و پهلوی اول با معیارهای الگوی خانه ایرانی با تکیه بر سلسله مراتب دسترسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
43 - 56
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:نقش و جایگاه خانه در معماری ایران از گذشته اهمیت والایی داشته است و در طراحی هرکدام از آنها الگوهای متنوعی که متأثر از عوامل گوناگونی چون اقلیم، مذهب و فرهنگ است، مشاهده می شود. در ساختار معماری خانه های تاریخی نیز از محرمیت که یکی از اصول ارزشمند در معماری ایرانی است، استفاده شده است. در خانه های ایرانی، این اصل نشأت گرفته شده از اعتقادات مذهبی، فرهنگی و اجتماعی و سایر عوامل در پیوند کالبد معماری نمود پیدا می کند.هدف پژوهش: ارزیابی سلسله مراتب دسترسی با تأکید بر حریم خصوصی و توجه به الگوها و فضاها در معماری خانه های تاریخی ایران در ساختار پیوند کالبدی و شیوه زندگی و تأثیرپذیری آن در نمونه های بررسی شده است. طبق فرضیه پژوهش، به نظر می رسد که با استفاده از روش چیدمان فضایی براساس مبانی حفظ حریم خصوصی در خانه های تهران در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی دستیابی به الگو های عملکردی با تأکید بر فضای خصوصی و تغییرات نیاز های انسانی در طی زمان امکان پذیر باشد.روش پژوهش: با بررسی هشت خانه تاریخی در اواخر دوره قاجار و پهلوی اول در تهران به بررسی محرمیت در سلسله مراتب ورودی و همچنین تحلیل کمی و ارزیابی فضا ها پرداخته می شود. برای بررسی اصول معماری بومی ومقایسه ضوابط موجود در آن ها، داده های مذکور با استفاده از جستجوی میدانی و با استفاده از نرم افزار Spss22 و Depth Map گردآوری شد و با به کارگیری استدلال منطقی، همبستگی بین معیار های پژوهش در این خانه ها بررسی شد.نتیجه گیری: جمع بندی این مطالعه نشان می دهد توجه به سلسله مراتب دسترسی، ورودی و روابط فضایی بر مبنای پاسخ دهی به نیازهای انسانی دو دوره موردنظر، از مهم ترین عناصر در طراحی خانه های دوران مذکور هستند که منجر به تعریف الگوواره هایی شد.
تبیین تحولات ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران با تأکید بر قیمت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۶
73 - 100
حوزههای تخصصی:
افزایش بی رویه قیمت زمین و مسکن در چند دهه اخیر منجر به واگرایی خیل مهاجرین نسبت به شهر تهران و در مقابل توجه به پیرامون مرکز منطقه کلان شهری تهران شده است. پژوهش حاضر درصدد مطالعه فرآیند تکوین ساختار فضایی منطقه کلان شهری تهران با توجه به تحولات کمی قیمت مسکن در رویکرد ریخت شناسانه است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است. برای تحلیل های آمار فضایی از نرم افزارهای Arc Gis و GeoDa استفاده شده است. متغیرهای تراکم جمعیت و اشتغال به عنوان متغیر وابسته و فاصله از مرکز، فاصله از راه های اصلی و قیمت مسکن به عنوان متغیر مستقل استفاده شده اند و اثرات این متغیرها با آزمون رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) سنجیده شده است. مطابق یافته ها اثرات راه های اصلی بر توزیع تراکم جمعیت از 34 درصد در سال 85 به 33 درصد در سال 95 و اثرات فاصله از راه بر تراکم اشتغال از 37 درصد به عدد 33.3 درصد در سال 95 رسیده که روند کاهشی را طی می کند. اثر فاصله از مرکز بر تراکم جمعیت از 18.8 درصد در سال 85 به عدد 26.7 درصد در سال 95 رسیده است، بدین معنی که شهرهای نزدیک به شهر تهران افزایش جمعیت بیشتری را تجربه کرده اند. قیمت مسکن و اثرات آن بر تراکم جمعیت از 23 درصد در سال 85 به 27 درصد در سال 95 رسیده است. با توجه به ضریب R2 می توان گفت اثرات افزایش قیمت مسکن در گذر زمان بر پراکنش فضایی جمعیت و اشتغال نقشی فزآینده دارد و سهم مهمی در تغییرات ساختار فضایی منطقه کلانشهری تهران گذاشته است.
چالش ها و فرصت های اجرای راهبردهای طراحی فضاهای شهری با رویکرد از پایین به بالا: بینش هایی از پروژه 'محله ما' در مشهد
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
101 - 124
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری از پایین به بالا به عنوان رویکردی نوین در شهرسازی، به مشارکت مستقیم شهروندان در تصمیم گیری ها و تعریف پروژه های محلی می پردازد. پروژه "محله ما" در مشهد به عنوان نمونه ای اجراشده از این رویکرد، باهدف افزایش تعامل شهروندان و بهبود عملکرد مدیریت شهری از طریق نظرسنجی ها و جلسات استماع عمومی اجرا شد. این مقاله به بررسی چالش ها و فرصت های اجرای این پروژه در یک محیط اجتماعی - سیاسی متمرکز می پردازد. موانعی از جمله مقاومت اولیه مدیران شهرداری، نگرانی های اجرایی درباره عملی بودن پروژه های پیشنهادی مردم، و تنوع نیازهای جمعیت های مختلف در طول این پروژه مشاهده شد. بااین حال، به کمک حمایت مداوم مدیران فرهنگی و شورای شهر و استفاده از استراتژی های ارتباطی کارآمد، پروژه توانست تا حدودی به موفقیت دست یابد. از سوی دیگر، فرصت هایی همچون افزایش اعتماد عمومی، بهبود همکاری میان شهروندان و مسئولین محلی و بهبود زیست پذیری محلات از نتایج قابل توجه این رویکرد مشارکتی بود. این پژوهش با تحلیل داده های کیفی جمع آوری شده از مصاحبه ها و پرسش نامه های شهروندان، کارشناسان و گروه های تسهیلگر، به ارائه درس هایی برای سایر شهرها و مناطقی که قصد اجرای مدل های مشابه را دارند، می پردازد. یافته ها نشان می دهد که با ایجاد ساختارهای مشارکتی مناسب، حتی در محیط های متمرکز، می توان به بهبود برنامه ریزی شهری و توسعه پایدار دست یافت.