ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۹٬۶۰۱ مورد.
۲۶۱.

شناسایی و سنجش پیامدهای مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مهاجرت معکوس مسکن روستایی مدل ساختاری حداقل مربعات جزئی روستاهای شهرستان ماسال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۲۲
امروزه بازگشت شهرنشینان به روستاها، تحت عنوان مهاجرت معکوس یا شهر گریزی با شدت و آهنگ رشد سریع‌تری نسبت به گذشته بوده که قطعا اثراتی را بر روستاها دارد. یکی از مهمترین آنها، تغییرات مسکن روستایی می­باشد. هدف اصلی تحقیق، شناسایی و سنجش پیامدهای مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی با مطالعه موردی روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال است. پژوهش به روش آمیخته (کیفی-کمی) با هدف کاربردی و روش ترکیبی (اکتشافی و تجربی) انجام شده است، ابتدا عوامل اولیه استخراج شده از مطالعه کتابخانه­ای به همراه عوامل احصاء شده از 20 مصاحبه­ ساختاریافته؛ توسط10کارشناس مورد تحلیل محتوایی (CVR) قرار گرفته و نهایتاً عوامل نهایی در قالب پرسشنامه توسط نمونه آماری ارزیابی شده است. در حالت کلی، جامعه آماری این تحقیق را روستاهای بخش مرکزی شهرستان ماسال تشکیل می­دهد که به روش ترکیبی تعداد 6 روستا به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شدند. در حالت اخص ، جامعه آماری این پژوهش به دو بخش کیفی و کمی تقسیم‌بندی می‌شود. در بخش کیفی (مصاحبه)، متخصصین و خبرگان به روش انتخابی و در ادامه به روش گلوله برفی تعیین و به‌صورت هدفمند مورد پرسشگری قرار گرفتند (20 کارشناس) و در بخش کمی (پرسشنامه)، جامعه آماری تحقیق ساکنان روستایی بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعیین حجم شده (352 نفر از ساکن روستاهای مورد مطالعه) و به روش تصادفی طبقه­بندی شده (متناسب با جمعیت هر روستا) نمونه­برداری شدند. با توجه به آمیخته بودن پژوهش، تجزیه‌وتحلیل داده‌ها در دو مرحله صورت پذیرفت. در مرحله نخست تجزیه‌وتحلیل مصاحبه‌ها با استفاده از نرم‌افزار MAXQDA انجام شد. در مرحله دوم، برای تحلیل روایی پرسشنامه و نهایی کردن اثرات شناسایی شده، از روش تحلیل محتوایی CVR، جهت سنجش پایایی پرسشنامه از آزمون آلفای کورنباخ و جهت سنجش اثرات مهاجرت از روش ساختاری حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شد. در همین خصوص نتایج تحقیق بیانگر این امر است که بیش از نیمی از گویه­های احصاء شده (23 از 45) به تغییرات کالبدی مسکن روستایی اشاره دارد اما به لحاظ تکرار شاخص­ها از نظر مصاحبه­شوندگان، شاهد پراکندگی در تمامی ابعاد می باشد . با این وجود گویه­ها و تکرار آنها نشان از مثبت بودن نقش مهاجرت در تغییر مسکن روستایی است. بگونه­ای که از بین 45 گویه احصاء شده (اثرات مهاجرت بر مسکن روستایی)، 25 گویه با مجموع 100 مرتبه تکرار، جزو اثرات مثبت مهاجرت معکوس بر مسکن روستایی و در مقابل 20 گویه با مجموع 67 مرتبه تکرار، جزو اثرات منفی مهاجرت بر مسکن روستایی می­باشند. همچنین نتایج ارزیابی پرسشنامه­ها حاکی از تاثیرگذاری مهاجرت به مسکن روستایی است بگونه­ای که حدود 68 درصد نمونه آماری تحقیق (روستائیان)، تأیید کردند که مهاجرت باعث تغییر در مسکن روستایی شده است و 14 شاخص بررسی‌شده ، روی هم رفته 793/0 از اثرات مهاجرت بر مسکن روستایی را تبیین می­کنند.
۲۶۲.

بررسی تأثیر مواد تغییر فازدهنده بر میزان مصرف انرژی در ساختمان های مسکونی اقلیم سرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مواد تغییر فاز دهنده (PCM) ساختمان مسکونی کاهش مصرف انرژی شبیه سازی کامپیوتری اقلیم سرد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۱۶
جدار خارجی ساختمان به عنوان یکی از پارامترهای مؤثر بر تبادل حرارتی و میزان مصرف انرژی، همواره مورد بحث و بررسی بوده است. این پژوهش، باهدف بررسی مصرف انرژی و تأثیر مواد تغییرفازدهنده به عنوان عایق بر رفتار حرارتی جدارهای خارجی یک ساختمان مسکونی و تعیین دمای ذوب بهینه در اقلیم سرد تبریز انجام شد. بدین منظور، سه دمای ذوب 18، 24 و 28 درجه سانتی گراد انتخاب شد. روش انجام پژوهش، کمّی با رویکرد اثبات گرایانه است. یک ساختمان مسکونی پنج طبقه در تبریز با توجه- به در دسترس بودن آن انتخاب شد. آنالیزها و شبیه سازی ها با افزونه های گرس هاپر، هانی بی و لیدی باگ صورت گرفت. نتایج نشان داد که PCM با دمای ذوب 18 درجه باوجود کاهش مصرف انرژی 16/23 درصدی در ماه های گرم، منجر به افزایش 44/1 درصدی مصرف انرژی نسبت به حالت پایه در ماه های سرد شد. PCM با دماهای ذوب 24 و 28 درجه در ماه های گرم به ترتیب به میزان 93/31 و 48/20 درصد مصرف انرژی را کاهش دادند. کاهش مصرف انرژی در ماه های سرد برای PCM با دماهای ذوب 24 و 28 درجه به ترتیب برابر با 08/36 و 15درصد بود. بیشترین کاهش مصرف انرژی در کل ماه های سال مربوط به جبهه جنوبی بود. به طوری که در PCM با دمای ذوب 18 درجه این کاهش به ترتیب در ماه های گرم و سرد به ترتیب به میزان 65/61 و 80/61 درصد، در PCM با دمای ذوب 24 درجه به میزان 83/65 و 5/74 درصد و در PCM با دمای ذوب 28 درجه به میزان 53/62 و 94/61 درصد نسبت به حالت پایه بود. از این رو، باتوجه به اقلیم سرد تبریز، استفاده از PCM با دمای ذوب 24 درجه مناسب و به لحاظ اقتصادی مقرون به صرفه است
۲۶۳.

به کارگیری مؤلفه های بومی قلمرو در جهت افزایش تعاملات اجتماعی در مجموعه مسکونی نواب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلندمرتبه مسکونی ارزان قیمت تعاملات اجتماعی قلمرو کوچه مؤلفه های بومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۴
بیان مسئله: از بدو پیدایش و فراگیری ساخت بلندمرتبه های مسکونی، تعاملات اجتماعی به عنوان مؤلفه ای مهم و اثرگذار مورد دقت بوده است. با این حال در بسیاری از بلندمرتبه های ارزان قیمت عدم توجه به این موضوع باعث افزایش ناهنجاری ها و نابه سامانی های اجتماعی می شود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین مؤلفه های قلمروی مستخرج از محله ایرانی به عنوان سازوکاری فضامند در جهت افزایش تعاملات اجتماعی در بلندمرتبه مسکونی ارزان قیمت است. پس از آن پاسخ به این سؤال که مؤلفه های بومی قلمرو در مجتمع نواب چقدر به کار گرفته شده و چقدر برای ساکنین ترجیح داده می شود، هدف بعدی این پژوهش است. روش پژوهش: محققین فراوانی مفهوم قلمرو را متأثر از زمان و فرهنگ می دانند. پس در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی به استخراج مؤلفه های قلمروی محله، به عنوان شکل فرهنگی سکونت ایرانی پرداخته می شود. در گام بعدی مؤلفه های مستخرج در قالب پرسش نامه ای از ساکنین مجتمع مسکونی نواب مورد سؤال قرار می گیرد.نتیجه گیری: باتوجه به نتایج پژوهش هایی که وضعیت تعاملات اجتماعی را در نواب بررسی کرده بودند و نتایج پژوهش موجود، سطح رضایت از تعاملات اجتماعی کم تر از متوسط بیان شد. با بررسی مؤلفه های به دست آمده قلمرو درصد کمی از ساکنین از وضعیت قلمروی موجود رضایت داشته با این حال بسیاری از آن ها علاقه مند به کارگیری مؤلفه های قلمروی در فضا بوده اند. در مورد تعاملات اجتماعی نیز با این که میزان نفرات کمی از تعاملات اجتماعی موجود راضی بودند هم چنان تعداد قابل توجهی تمایل به افزایش تعاملات اجتماعی داشتند. در این میان مؤلفه مرکزیت و مالکیت دو مؤلفه ای است که برای پرسش شوندگان در فضای مجتمع نواب بسیار کم تر ملموس و مشهود قرار گرفته است.
۲۶۴.

نقش طراحی شهری سازگار با سیل از منظر بهبود ادراک خطرپذیری (یک مرور نظام مند بین رشته ای)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدیریت یکپارچه سیل خطرپذیری سیل ادراک محیطی مدل اجتماعی - اکولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹ تعداد دانلود : ۱۶۱
پیرو کانال کشی نهرها و به کارگیری زیرساخت های کنترل سیل، ادراک افراد از پویایی اکولوژیکی رودخانه ها و ایمنی محیط دچار اختلالات گسترده ای شده است که این عدم درک صحیح از خطرپذیری سیل، در زمان وقوع جریان های شدید سیل می تواند به تلفات عدیده ای منجر شود. لذا در راستای تاب آوری در برابر سیل، علاوه بر معیارهای سازه ای، نحوه بهبود معیارهای غیرسازه ای همانند درک خطرپذیری در راستای ارتقاء سازگاری و آمادگی جوامع در برابر سیل، از جمله مباحث پراهمیت محسوب می شود. امروزه با وجود گذار مدیریت رودخانه ها از رویکردهای تماماً سازه ای به رویکردهای یکپارچه و تأکید بر مشارکت رشته های مرتبط در راستای تلفیق معیارهای سازه ای و غیرسازه ای در زمینه تاب آوری در برابر سیل، نقش طراحی شهری در فرایند مذکور هم چنان در هاله ای از ابهام است. لذا، با توجه به توانایی طراحی شهری در بسط تجربه ادراکی افراد در محیط، این پژوهش درصدد است با انجام یک مرور نظام مند بین رشته ای، نحوه ورود و تلاقی طراحی شهری در بحث ادراک خطرپذیری سیل را مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با بسط مدل اجتماعی-اکولوژیکی پژوهش سه دیدگاه نظری روان شناسی محیط، جغرافیای انسانی و حفاظت از طبیعت را به عنوان نقطه های آغازین این پژوهش بین رشته ای برمی گزیند، سپس با انجام یک مرور نظام مند در پایگاه داده اسکوپوس در شش مرحله، نقش طراحی شهری در بهبود درک خطرپذیری سیل را واکاوی می کند. طراحی شهری در هریک از حوزه های روان شناسی محیط، جغرافیای انسانی و حفاظت از طبیعت می تواند از طریق کیفیت های زیبایی شناختی و ادراکی محیط، حس مکان و تنظیم خدمات اکوسیستمی نقش مهمی در بسط تجربه ادراکی افراد از رودخانه ها و متعاقباً بهبود ادراک خطرپذیری سیل ایفا کند، اما در هریک از حوزه های مذکور با چالش های متعددی مواجه است و نخست باید نحوه سازگاری و ایجاد توازن با عوامل مداخله گر مربوطه را دریابد.
۲۶۵.

بازتعریف اصطلاح بافت تاریخی

کلیدواژه‌ها: تعریف بافت تاریخی جنس و فصل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۰۶
بافت تاریخی از واژگان مصطلح و پرکاربرد در ادبیات معماری است. این در حالی است که منظور از آن، حتی در نوشته های یونسکو و ایکوموس که اساساً سازمان های معطوف به شناسایی و حفاظت از آن هستند، از حدّ توصیف فراتر نرفته است. این یعنی بدون اینکه مشخص شود بافت تاریخی دقیقاً چیست، در موردش نظریه پردازی شده و حتّی شناسایی و از آنچه که هست، حفاظت می شود. و همه ی اینها با اعتماد به تصویر مبهمی از آن است که گمان می شود بین الاذهانی است. از این رو، این نوشتار در پی رفع این ابهام و تدقیقِ منظور از اصطلاحِ بافت تاریخی در قالب یک تعریف است. این گونه به جای وضع یک تعریف قراردادی از نزد خود، که روش رایج و صحیح در تعریف اصطلاحات است، تعریف بافت تاریخی با تدقیق تصویر مبهم موجود، حاصل می شود. بنابراین ابتدا واژگانی که در منابع، ویژگی های معرّف بافت تاریخی اند، استخراج و بر اساس محتوا دسته بندی شدند. سپس امکانِ تطبیقِ همجواری نظری شان هم بررسی شد تا هم ویژگی های معرّفِ جاافتاده از توصیفات پیدا و هم مشخص شوند که کدام یک از شروط تعریف را تامین می کنند؛ این چنین معلوم می شود در کجای تعریفِ جنس و فصل که کاراترین نوع تعریف بر اساس هدف نوشتار حاضر است، باید قرار گیرند. نتایج این بررسی نشان می دهد که بافت تاریخی میراث فرهنگی غیر منقول در قالب مجموعه اصیل و منسجم از فضاهای تاریخی است که فرآیند شکل گیری آن ادامه دارد، نسبت فضاهای تاریخ دورش به تاریخ نزدیک بیشتر و به طور بالقوه یا بالفعل مناسب زندگی روزمره است.
۲۶۶.

شناسایی و اعتبارسنجی پیشنهادات معماری مدارس اجتماعی (محله)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتبارسنجی مدرسه محله مدرسه اجتماعی معماری مدرسه کانون تربیت محله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸ تعداد دانلود : ۵۶
از یک طرف مدارس بسیاری در کشور وجود دارند که می توانند پذیرای نقش های مهمی در محله باشند که متأسفانه در نظام تربیتی رایج مورد بی توجهی قرارگرفته و اکثر اوقات بسته بوده و به صورت قلعه ای با دیوارهای بلند، ارتباطی با محله ندارند؛ از طرف دیگر طراحی یک ابزار سنجش مناسب و اعتبارسنجی آن از الزامات هر پژوهش است؛ لذا هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشنهادات معماری مدارس اجتماعی با استفاده از سندکاوی مدارک قبلی و مصاحبه های نیم ساختاریافته و غیررسمی با شرکت کنندگان (پاسخ به سؤال فرعی) و اعتبارسنجی پرسشنامه حاصل از آن (پاسخ به سؤال اصلی) است. مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گردآوری داده ها پیمایشی است که در سال 1401 با مشارکت دانش آموزان، معلمین و والدین در شهر جدید اندیشه و مناطق منتخب تهران انجام شده است. برای اعتباربخشی این پرسشنامه، در بخش روایی، از روایی محتوایی کمی (ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR)) و روایی سازه ای (تحلیل عاملی اکتشافی) و در بخش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. ضریب نسبی روایی محتوایی (CVR) پرسشنامه اولیه با استفاده از نظرات 36 متخصص انجام شده که از 70 گویه، 64 گویه پذیرفته و 3 گویه نیز با نظر متخصصین به آن اضافه و پرسشنامه نهایی با 67 گویه طراحی گردید. پس از تحلیل عاملی اکتشافی، 5 عامل پنهان شامل ویژگی های سازمانی با 22 گویه (مشارکتی، فرهنگی و همه جانبه نگری)، ویژگی ها و نیازهای انسانی با 17 گویه (نیازهای فیزیولوژیکی، روانی- اجتماعی و خوشایندی)، ویژگی های عملکردی با 13 گویه، تنوع پذیری با 10 گویه و تطبیق پذیری با 5 گویه شناسایی گردید. آلفای کرونباخ به دست آمده برای کل پرسشنامه 0.972 و برای همه عامل ها بالاتر از 0.753 بوده که نشان می دهد پرسشنامه پژوهش پایایی قابل قبولی دارد. نتایج اعتبارسنجی نشان دادند که پرسشنامه پیشنهادات معماری مدارس اجتماعی، روایایی و پایایی قابل قبولی داشته و به عنوان یک مرجع نظرسنجی معتبر می تواند نقطه شروع مناسبی برای پژوهش های بیشتر باشد.
۲۶۷.

کاربرد روش های یادگیری ماشینی در حوزه طراحی محیط مصنوع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رویکرد طراحی مبنا یادگیری ماشینی تحت نظارت فناوری های نوین معماری و شهرسازی هوش مصنوعی معماری سرآمد طراحی رایانشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۳ تعداد دانلود : ۱۰۹
اهداف: امروزه استفاده از هوش مصنوعی رشد چشمگیری داشته، و به عنوان یک حوزه نوین در حال پیشرفت است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ظرفیت های هوش مصنوعی در پیشبرد فرآیند طراحی و اجرا در محیط مصنوع است. هدف کاربردی پژوهش، توسعه و کاربردی سازی مهمترین دستاوردهای یادگیری ماشینی و در حوزه طراحی است. روش ها: روش تحقیق اصلی پژوهش «فراتحلیل» در پارادایم «آزادپژوهی» با رویکرد انتقادی و طراحی مبنا است که با استفاده از تکنیک های پهنانگر، حوزه کلی دانشی این حوزه را بررسی می کند. سپس به منظور تثبیت اشراف به ادبیات موضوع، از طریق جستوجو در سه پایگاه های معتبر دانشی این حوزه، نسبت به جمع آوری مقالات مرتبط به یادگیری ماشین در حوزه های روش های یادگیری بدون نظارت، یادگیری نیمه نظارتی و یادگیری تقویتی اقدام شده؛ مهمترین ظرفیت ها و کاستی ها، و نقاط قوت و ضعف مورد نقد و بررسی قرار می گیرد. یافته ها: یافته های کمی حاصل از داده های ترکیب شده بیانگر آن است که یادگیری ماشینی تحت نظارت و یادگیری عمیق هدایت شده، می تواند بهترین گزینه برای توصیه در آینده طراحی باشد. در حالی که فرآیند یادگیری در یادگیری عمیق تدریجی و کندتر است، یادگیری ماشینی تحت نظارت در مرحله آزمون و تست سریع تر عمل می کند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد که یادگیری ماشینی تحت نظارت، بهترین گزینه برای پیش بینی پاسخ ها در فرآیند طراحی است اما در صورتی که علاوه بر پیش بینی، موضوع خلاقیت در طراحی مورد نظر باشد، یادگیری عمیق کارآمدتر است.
۲۶۸.

مطالعه ی اسناد سازمان های بین المللی در تدوین رویکردهای طراحی میان بافت تاریخی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فناوری های نوین معماری معاصر رویکرد طراحی بافت تاریخی سازمان های بین المللی یونسکو ایکوموس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۸۵
اهداف: افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روش های حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجّه بیشتری است. در این راستا، سازمان های بین المللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداخته اند. بررسی این اسناد از آن جایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعمل های طراحی اند، اهمّیّت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورت بندیِ موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستی شان پیگیری شد. روش ها : بدین منظور، با مطالعه ی اسناد، داده های مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلّی، کدهای حاصل به کمک مقایسه ی تطبیقی و همچنین با کمّی سازی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: داده های گردآوری شده نشان می دهند که در موضع سازمان های بین المللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرشِ قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (1964) منشور واشنگتن (1987)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (2003) و منشور نیوزلند (2010) و منشور بورا (2013) قائل به ارجحیّت سندانگاری بر بافت شهری انگاریِ بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح می کنند. با این تفاوت که در بیانیّه ی تلاکسکالا (1982) و بیانیّه ی سن آنتونیو (1996) این نگرش متآثر از نگاهی سنّت گرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگیِ نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سن آنتونیو این مدیریت در معنای سنتّی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنّت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متأثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کرده اند و باقی اسناد قائل به هماهنگیِ طرح به کمک ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی هستند که برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیّه های تلاکسکالا و سن آنتونیو هماهنگی در معنای تبعیّت از سنّت های طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متأثر از ویژگی های بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت در حالت کلّی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمان های بین المللی مطرح شده است.
۲۶۹.

گونه شناسی بلوک های مسکونی شهر زنجان با هدف ارزیابی عملکرد بارهای حرارتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بلوک های مسکونی واحد همسایگی شبیه سازی بارهای حرارتی اقلیم سرد گونه شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱ تعداد دانلود : ۸۴
اهداف: با رشد روزافزون جمعیت شهری و توسعه شهرها تقاضای انرژی در بخش ساختمان و بالاخص مناطق مسکونی افزایش چشمگیری یافته است. پیکربندی و فرم ساختمان ها، درکنار ویژگی های معماری و سازه ای آن، تأثیر قابل توجهی بر مصرف انرژی  و پایداری محیط دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی عملکرد حرارتی ساختمان ها در مقیاس واحد همسایگی صورت پذیرفته است. روش ها: این پژوهش با روش تحقیق کمی و با استفاده از ابزار شبیه سازی و تحلیل و توصیف داده ها انجام شده و روش های گردآوری اطلاعات عبارتند از منابع معتبر کتابخانه ای و اینترنتی و بازدید میدانی است. یافته ها: بر پایه متدهای موجود محاسبات مصرف انرژی در پژوهش های پیشین که مبتنی بر دو روش شبیه سازی و تجربی میباشد محاسبات با ابزار شبیه سازی انجام شد.  یافته های پژوهش حاکی از آن است که الگوهایی با طرح حیاط مرکزی پیوسته به عنوان کارآمدترین و الگوهای خطی و حیاط مرکزی منقطع  به عنوان  ناکارآمدترین الگوی بلوک های مسکونی در زنجان به شمار میروند، همچنین بین میزان مصرف انرژی و شاخص های طرح چیدمان و فرم بلوک ها ارتباط زیاد  و با تناسبات بلوک ها رابطه متوسطی وجود دارد . بهترین فرم های کارآمد هشت ضلعی و مربع شکل است و الگوهایی که کشیدگی آن ها و نسبت طول به عرض بلوک ها در محدوده های 1تا 1.6 قرار دارند  در مجموع دارای مصارف انرژی بهتری هستند. نتیجه گیری: مطالعه الگوهای کارآمد و ناکارآمد بلوک های مسکونی نقش پایه ای در کاهش میزان مصرف انرژی در طراحی های آتی را بر عهده دارد.  
۲۷۰.

تحلیل تصویر ذهنی در فضاهای شهری تاریخی مبتنی بر رویکردهای شناختی (مطالعه موردی: خیابان ارگ شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تصویرذهنی شناخت فضایی فضاهای شهری تاریخی ذهن تصویرپذیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۱۰۹
واکاوی در ارزش تصویر ذهنی یک شهر که از دهه 1960 فضای بازتری پیدا کرده است، به عنوان انتقادی علیه تقلیل گرایی جنبش مدرن مطرح شد و ارزش جنبه های کیفی منظر ذهنی را برجسته کرد. تصویرپذیری فضاهای شهری بالاخص دارای هویت و ذات تاریخی، غایت کیفیت های مطلوب محیط است. حال سوال مهمی که مطرح می شود این است که چگونه طراحان شهری و یا برنامه ریزان شهری می توانند بر روی شکل گیری تصویرذهنی از فضاهای شهری تاثیر بگذارند؟ پاسخ به این سوال در ابتدا نیاز دارد که متخصصان به برداشت و تحلیل درست از ذهن افراد دست یابند و این موضوع یک چالش مهم تلقی می شود، زیرا باید تکنیک های تحلیل تصویرذهنی افراد هم از منظر کیفی و هم عینی مورد واکاوی قرار گیرد. پژوهش در حوزه این که چه ابزارها و استراتژی هایی برای دستیابی درستی از تصویر یک شهر، هویت و مکان های موثر آن در برابر نیروهای همسان که در حال دگرگونی و ایجاد تحول در شهرهای معاصر هستند، ضروری است. این مقاله ابتدا بر دیدگاه نگرش به ایجاد تصویرذهنی از فضاهای شهری تاریخی به عنوان فلسفه شناخت شهری تاکید می کند که کیفیت فضایی معنادار از طریق تجربیات محیطی چند حسی ایجاد و در ادامه به اهمیت برداشت و تحلیل درست تصویرذهنی از طریق ابزارهای گوناگون می پردازد. هدف از این مطالعه شناسایی تکنیک های ارزیابی تصویرذهنی شکل گرفته از قلمرو ادراک ساکنان آن با استفاده از تحقیقات تجربی افراد است. در این تحقیق سعی شده درک شود که ساکنان خیابان ارگ شهر مشهد چگونه تصویر آن را می بینند و کدام روش های برای ارزیابی تجربی آن موثر هستند. بررسی اصول نظری و روش هایی که به صورت تجربی برای مدیریت کیفی تصویرذهنی در محیط شهری مورد استفاده قرار می گیرند به دلیل تغییر و تحول گسترده شهرها دارای اهمیت فراوانی است. روش تحقیق پژوهش حاضر ترکیبی از نوع کیفی-کمی است. ابتدا در بخش کیفی تکنیک ها و ابزارهای تحلیل تصویرذهنی دسته بندی شده است و سپس با توجه به ماهیت و ویژگی هر تکنیک شاخص های مدل مفهومی با آن سنجش شده است، بدین صورت که مصاحبه های نیمه ساختار یافته در خیابان ارگ شهر مشهد با مخاطبین از اقشار گوناگون در محیط صورت گرفته است تا لایه های تحلیلی تصویرذهنی آن ها برداشت شود و سپس تحلیل های کیفی هر روش صورت گرفته است. در بخش کمی نیز در نهایت تمام خروجی های بخش کیفی با استفاده از نرم افزار تبلو (نرم افزاری قوی در حوزه مصورسازی داده های کیفی و تبدیل آن به اطلاعات مکانی) انجام شده است. نتایج نشان دهنده آن است که در سکانس سوم خیابان ارگ کمرنگ شدن عمق ارتباط ذهنی افراد با محیط به وضوح دیده می شود. در باب خاطره انگیزی اکثرا سکانس ها بسیار نامطوب عمل می کند و عدم ارتباط در نرم افزاز نیز رویت می شود. نبود مکان های آشنا در سکانس سوم نیز از ضعف های محور تلقی می شود و در مجموع وضعیت تصویرذهنی در ابتدای ورودی محور در سکانس یک نیز بسیار مناسب از منظر ذهنی تلقی می شود که در تصویرذهنی اولیه از محیط تاثیر زیادی دارد. در نهایت مهم ترین تکنیک های ارزیابی تحلیل تصویرذهنی شامل (رده بندی مکان های آشنا، مقیاس دهی چند بعدی، سنجش طیف رنگی ذهنی افراد، عملیات بازشناسی، ارزیابی گذر زمان، تحلیل عناصر گمشده شهری و ذهنی افراد) است.
۲۷۱.

نقش ایجاد محله پیاده مدار برای سلامتی مردم منطقه کورکوردسر واقع در شهر نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محله پیاده مدار سلامتی کورکوردسر شهر نوشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷ تعداد دانلود : ۸۸
هدف تحقیق حاضر نقش ایجاد محله پیاده مدار در جهت سلامتی مردم منطقه کورکوردسر می باشد. روش تحقیق توصیفی و کتابخانه ای و جامعه آماری شامل شهروندان محله مسکونی کورکوردسر در شهر نوشهر می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده های تحقیق از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است، نتایج حاصل از آزمون ها نشان داد که در سطح معناداری فرضیه مورد بررسی تایید می گردد، یعنی بالا بردن قابلیت پیاده مداری یک محله نقش بر سلامتی(کاهش چاقی) ساکنین محله موثر می باشد که براساس نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه و در بررسی ساکنین محله می توان بیان داشت که بالا بردن قابلیت پیاده مداری یک محله نقش بر سلامتی ساکنین محله موثر می باشد. پنج بعد فرعی(شاخص ایمنی، شاخص امنیت، شاخص مبلمان، شاخص دسترسی به خدمات، شاخص تسهیلات حمل و نقل، شاخص جذابیت و فضای سبز) بر سلامتی ساکنین محله موثر می باشد، ولی بالا بردن قابلیت پیاده مداری یک محله بر اساس شاخص فعالیت های اجتماعی نقش موثری بر سلامتی ساکنین محله ندارد و نتیجه گیری شده برای اینکه پیاده مداری به عنوان یک بخش از زندگی افراد در جهت حفظ سلامتی باشد توجه به شاخص های لازم و ضروری، همچنین کیفیت مطلوب پیاده راه ها امری مهم است که باید به آن توجه کرد.
۲۷۲.

بررسی تأثیر مدرنیته بر معماری خانه های معاصر شهر تبریز در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجدد قاجاریه تبریز خانه معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۷۹
بیان مسئله:تبریز به عنوان یکی از شهرهای مهم ایران در ادوار تاریخ به خصوص چند سده اخیر مطرح بوده است، در دوران قاجار بسیاری از دستاوردهای تازه دنیای جدید، برای اولین بار در ایران، در این شهر تجربه شد. معماری تبریز به عنوان شهری پیشگام در شکل گیری تجدد در ایران، دستخوش تغییراتی در این دوران شد و معماری سنتی ایران را تحت تأثیر قرار داد. سؤال اصلی پژوهش این است که تأثیر مظاهر تجدد بر کالبد معماری خانه های تبریز چگونه نمود یافته و چه تغییراتی در معماری این دوران صورت پذیرفته است؟هدف پژوهش: هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تجدد و مدرنیته شدن ایران بر معماری دوره قاجار در تبریز است.روش پژوهش: این پژوهش براساس هدف، پژوهشی با رویکرد کیفی است که با استفاده از روش تحقیق تفسیری-تاریخی در بٌعد موضوعات تاریخی و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بٌعد موضوعات معماری به دنبال پاسخ به سؤال پژوهش است. گردآوری داده ها براساس مطالعات کتاب خانه ای و مشاهدات میدانی بوده و به بررسی تأثیر عناصر معماری غربی بر معماری ایرانی با تأکید بر خانه های شهر تبریز در دوره قاجار پرداخته شده است، در این پژوهش عناصر معماری غربی متغیر مستقل و معماری خانه های تبریز متغیر وابسته هستند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از این است که در این دوران به واسطه ولیعهدنشین بودن و تمرکز قدرت و ثروت در این شهر بستر مناسبی برای روشن فکران برای ایجاد تغییرات در سطوح مختلف از جمله معماری فراهم شد و شاهد ورود عناصر معماری غرب هم چون سقف های شیبدار، سرستون های کرنتین، جفت ستون در نما، قوس های نیم دایره ای، تأکید بر پله ورودی، استفاده از نرده فلزی برای پله ها، استفاده از خطوط منحنی و نمای متقارن در ساختمان هستیم.
۲۷۳.

ارزیابی ریسک آب ازطریق نقشه های شناختی فازی (نمونه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تغییرات اقلیمی ریسک چندمخاطره ای تاب آوری در برابر خشکسالی کمبود آب ارزیابی ریسک مخاطرات طبیعی نقشه های شناختی فازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۴
| از بین ۴۰ مخاطره طبیعی شناسایی شده، امکان وقوع بیش از ۳۰ خطر در ایران وجود دارد. تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران نیز در معرض مخاطرات متعددی قرار دارد که خطر خشکسالی و تنش آبی یکی از مهمترین آنهاست. خشکسالی می تواند علاوه بر آسیب به محیط زیست و ایجاد یا تشدید مخاطرات طبیعی ثانویه، سبب بروز خسارات در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی شود. از سویی دیگر مدیریت مبتنی بر توسعه زیرساخت های خاکستری، آسیب پذیری ها را تشدید کرده و تاب آوری شهر را کاهش داده است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد ریسک خشکسالی و تنش آبی در شهر تهران به وزن بندی این عوامل پرداخته است و به این سؤال پاسخ می دهد که مهمترین الویت های آسیب پذیری در این مسئله کدامند. تعیین الویت ها می تواند مبنایی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی های چندمقیاسی کاهش ریسک خشکسالی باشد و به اتخاذ اقدامات پیشگیرانه به جای مدیریت بحران کمک کند. ادبیات نظری پژوهش پیش رو به شیوه تحلیلی-توصیفی حاصل از مطالعات کتب، مقالات، گزارش ها و طرح های بالادست است. همچنین برای ارزیابی منظر ریسک، ماتریس خطر برمبنای مدل تعاملی به دست آمده و پس از آن مهمترین علل آسیب پذیری نیز به روش نقشه های شناختی فازی استخراج، وزن بندی و تحلیل شده اند. براساس یافته های پژوهش و سناریوهای اصلی ریسک خشکسالی تهران در سطح خرد، «هدررفت بالای منابع آب»، «تغییر کاربری اراضی و تخریب زیرساخت طبیعی» و «توسعه شهری نامتناسب با ظرفیت های آبی» اصلی ترین محرک ها هستند. در سطح کلان، این مسئله ناشی از تکرار چرخه آسیب «کالبدی- طبیعی- ادراکی» و عدم درنظرگیری شهر به مثابه یک سیستم انسانی-محیطی است.
۲۷۴.

جایگاه مفهوم مسکن قابل استطاعت در برنامه های مسکن ایران

کلیدواژه‌ها: مسکن مسکن قابل استطاعت برنامه های توسعه ایران محیط زندگی پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۷ تعداد دانلود : ۴۰
مقدمه: مسکن قابل استطاعت یکی از مسائل حیاتی اقتصادی و اجتماعی،  این مفهوم به توانایی افراد و خانواده ها برای تأمین مسکن مناسب با در نظر گرفتن درآمد و هزینه های مسکن اشاره دارد و به طور سنتی بر اساس معیارهای اقتصادی تعریف و ارزیابی می شود. هدف پژوهش: هدف بررسی جایگاه مسکن قابل استطاعت در برنامه های توسعه پس از انقلاب و تحلیل شاخص های مورداستفاده در سیاست های آن است. روش شناسی: روش پژوهش تحلیل محتوای کیفی است. با استفاده از مطالعات اسنادی و بررسی اسناد قانونی و برنامه های موجود، سیاست های رفاهی مسکن در دوران پس از انقلاب اسلامی در ایران بررسی و با استناد به شاخص های جهانی مسکن قابل استطاعت توصیف و تحلیل شده است. یافته ها و بحث: سیاست های مسکن پس از انقلاب، رویکردهای مختلفی برای تأمین مسکن قابل استطاعت اتخاذ کرده، با این حال، بسیاری از این تلاش ها بر کوچک سازی متمرکز بوده اند. این امر منجر به ایجاد مسکن های کوچک و ناپایدار و حاشینه نشینی شده است که با نیازهای خانواده ها متناسب نیستند. همچنین عدم وضع مالیات های مؤثر برای کنترل سوداگری زمین و مسکن و محدودیت های توسعه شهری، از جمله عواملی است که عرضه زمین را محدود و باعث افزایش قیمت زمین و مسکن شده است. نتیجه گیری: در برنامه های توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایران، مسکن به عنوان مولفه ای مهم شناخته می شود که به کاهش نابرابری ها، تقویت عدالت اجتماعی، بهبود کیفیت زندگی و تأمین مسکن برای اقشار کم درآمد و محروم جامعه می پردازد. این برنامه ها شامل بهسازی زیرساخت های مسکن، حمایت از تولیدکنندگان واحدهای مسکونی کوچک و تضمین مسکن برای گروه های آسیب پذیر است. با این حال، به نظر می رسد که در برخی از این برنامه ها به مسکن توجه کافی نشده است، که می تواند نشان دهنده عدم هماهنگی در برنامه ریزی باشد. شفافیت، نظارت دقیق، بهسازی و تمرکز بر مسکن می تواند به عدالت اجتماعی و کاهش نابرابری کمک کرده و باید در همه برنامه های توسعه در اولویت قرار گیرد.
۲۷۵.

تسهیل پیاده مداری در محلات از طریق بازطراحی محور اصلی (مطالعه موردی: محله ساغری سازان رشت)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار حمل و نقل پیاده مدار پیاده راه ساغری سازان رشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۲۷
مقدمه: تغییرات شیوه های حمل ونقل در یک قرن اخیر و ورود خودرو به شهر در کنار مزایای بسیار، پیامدهای نامطلوب فراوانی مانند آلودگی هوا، ترافیک و کاهش ایمنی پیاده را به دنبال داشته است. در نظریات مطرح شده در قرن بیست ویکم، ترویج حرکت پیاده در شهر به عنوان اقتصادی ترین و سالم ترین شیوه حمل ونقل موردتوجه جدی قرار گرفته است و برنامه ریزان را بر آن داشته تا پیاده روی را به عنوان یک شیوه حمل ونقل مطلوب و در عین حال منطبق با اصول توسعه پایدار در اولویت برنامه های توسعه یا بازآفرینی شهرها قرار دهند. هدف پژوهش: هدف این پژوهش ارائه راهبردهایی برای ارتقای کیفیت زندگی ساکنان محله ساغری سازان از طریق بهبود مسیرهای عابر پیاده و ارتقای قابلیت پیاده روی در آن است. روش شناسی: این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی-تحلیلی است. ابتدا یک مدل مفهومی برای پیاده مداری تعریف شده و سپس از تحلیل SWOT برای ارایه راهبردها و از مدل AHP برای اولویت بندی آنها استفاده می شود. در تحلیل و مدل سازی محیطی نیز از نرم افزارهای GIS و Sketch Up به عنوان ابزار کار استفاده شده است. یافته ها و بحث: در این مقاله محور اصلی محله ساغری سازان شهر رشت، بررسی و پتانسیل های آن برای ایجاد یک محیط با قابلیت پیاده روی پایدار شناسایی شده است. از بطن تحلیل ها مشخص شد، نقطه قوت اصلی این محدوده، دسترسی به خدمات و فضاهای عمومی و نقطه ضعف اساسی آن، عدم وجود زیرساخت لازم و حجم بالای ترافیک است. در پایان با استفاده از تجزیه و تحلیل سلسله مراتبی، راهبردهای موثر برای محله، اولویت بندی و پیش طرح هایی برای محدوده در قالب سه بعدی ارایه شدند. نتیجه گیری: بهینه سازی زیرساخت ها و بازطراحی مناسب محورها می تواند محله ساغری سازان را به یک الگوی مطلوب برای حمل ونقل پیاده تبدیل کند که نه تنها می تواند به افزایش کیفیت زندگی ساکنان کمک کند؛ بلکه به عنوان الگویی برای سایر محله ها و شهرها نیز موردتوجه قرار گیرد.
۲۷۶.

ارائه چارچوب نظری طراحی فضای غیر ماده معماری بر مبنای اعتماد (TRUST) در موج چهارم تعامل انسان و کامپیوتر(HCI)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عامل انسان و تکنولوژی اعتماد واقعیت مجازی فضای غیرماده معماری طراحی انسان شناسانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۱۴
مواجهه انسان و تکنولوژِی در موج چهارم، مبین درهم تنیدگی عمیق فرآیندهای تعاملی میان آنها در عصر حاضر است. پژوهش حاضر با تحلیل منابع موجود و ارائه آن در قالب یک چارچوب نظری به ایجاد ارتباط مابین دسپلین های درگیر و شناسایی حفره ادبیات موجود در معماری می پردازد، و براین اساس با هدف رفع سوگیری نسبت به تکنولوژی های نوظهور چارچوب نظری طراحی فضای غیرماده معماری برمبنای اعتماد را مطرح می نماید. بر اساس مرور سیستماتیک، تعداد 242 مقاله در زمینه های تعامل انسان و رایانه، اخلاق رایانه، هوش مصنوعی، تاثیرات پساپاندمی، روانشناسی محیطو غیره در سال های 2017-2022 مورد بررسی قرار گرفت و پس از غربالگری نهایی و تحلیل در نرم افزار MAXQDA به شکل دادن نتیجه گیری منجر شد؛ در آینده طراحی بر اساس انسان شناسی نقش بسیار مهمی در رویارویی با تکنولوژی های نوظهور دارد. جلب اعتماد افراد با هرچه انسان شناسانه کردن طراحی محیط غیرمادی معماری می تواند منجربه ترغیب استفاده و درگیری بیشتر با این سبک جدید زندگی شود.
۲۷۷.

تحلیل درک هنرجویان از عوامل فیزیکی فضای آموزشی در راستای خودشکوفایی به روش Q (نمونه مطالعاتی: هنرستان های بم)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری هنرستان معماری آموزشی تحلیل عوامل کالبدی خودشکوفایی آموزشی فضا و یادگیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۸
هم راستایی مشخصه های فیزیکی/کالبدی و روان شناختی هنرستان ها با سازوکارهای خودشکوفایی هنرجویان از تأثیرگذارترین عوامل ضمنی در روندهای یادگیری و استعدادیابی فراگیران است. یکی از معتبرترین داده ها در تحلیل این اثرگذاری، ذهنیت هنرجویان نسبت به ویژگی های فضاست. در این مطالعه، به روش Q و با رویکرد کمی در تحلیل های آماری، با مشارکت ۳۰ نفر از هنرجویان دو هنرستان در شهرستان بم، به تحلیل درک آنان از مشخصه های فیزیکی فضا با هدف ارتقا و تسهیل خودشکوفایی حین تحصیل پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی داده ها نشان می دهد که عواملی شامل «آسایش روانی و فیزیکی»، «امکانات و تجهیزات» و «کیفیت فضای آموزشی» قابل شناسایی هستند. از میان ۲۴ متغیر مشخص شده، بیشتر نقش را میزان دریافت نور طبیعی و روشنایی روز، کاهش و کنترل سروصدای مزاحم از داخل و بیرون کلاس و چیدمان صندلی ها و میزها متناسب با هر درس و انعطاف پذیری فضا در تغییر موقعیت مبلمان متناسب با نیازهای هر درس دارندهم راستایی مشخصه های فیزیکی/کالبدی و روان شناختی هنرستان ها با سازوکارهای خودشکوفایی هنرجویان از تأثیرگذارترین عوامل ضمنی در روندهای یادگیری و استعدادیابی فراگیران است. یکی از معتبرترین داده ها در تحلیل این اثرگذاری، ذهنیت هنرجویان نسبت به ویژگی های فضاست. در این مطالعه، به روش Q و با رویکرد کمی در تحلیل های آماری، با مشارکت ۳۰ نفر از هنرجویان دو هنرستان در شهرستان بم، به تحلیل درک آنان از مشخصه های فیزیکی فضا با هدف ارتقا و تسهیل خودشکوفایی حین تحصیل پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی داده ها نشان می دهد که عواملی شامل «آسایش روانی و فیزیکی»، «امکانات و تجهیزات» و «کیفیت فضای آموزشی» قابل شناسایی هستند. از میان ۲۴ متغیر مشخص شده، بیشتر نقش را میزان دریافت نور طبیعی و روشنایی روز، کاهش و کنترل سروصدای مزاحم از داخل و بیرون کلاس و چیدمان صندلی ها و میزها متناسب با هر درس و انعطاف پذیری فضا در تغییر موقعیت مبلمان متناسب با نیازهای هر درس دارند.
۲۷۸.

تعیین ویژگی های برنامه ریزی و مدیریت شهری کارآمد در کنترل تغییرات اقلیمی (نمونه مورد مطالعه: شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تغییرات اقلیمی مدیریت شهری شهرداری هوشمندی مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۸
مهم ترین سیستمی که تغییرات اقلیمی را مدیریت می کند، شهرداری از طریق سیستم شهرسازی است. به همین دلیل باید مشخص شود که این سیستم دارای ویژگی های لازم در این زمینه است یا خیر. به همین منظور، این بررسی برای ارزیابی سیستم برنامه ریزی شهری شهرداری مشهد به انجام رسید. روش از نوع توصیفی-اکتشافی انتخاب گردید. وضعیت شهرداری مشهد در ارتباط با به کارگیری عوامل موثر در کنترل تغییرات اقلیمی با نمونه ای در حد 385 نفر، ارزیابی شد. داده های بخش کیفی با نرم افزار Atlas.tiv و شیوه شناسه گذاری تحلیل گردید. نتایج نشان داد که در این زمینه، مجموعاً 30 عامل ذی نقش هستند که مهم ترین آنها آینده نگری، مدیریت هوشمند و زیرساخت تکنولوژیک می باشند. نتایج مرحله دوم مشخص کرد که ده گروه اصلی در این حوزه اثرگذاری مشخص و مستقیمی دارند. چنانچه این عوامل به طور دقیق در مدیریت و برنامه ریزی شهری مدنظر قرارگیرند، ممکن است بخش زیادی از پیامدهای نامناسب تغییرات اقلیمی کنترل و مدیریت گردد.
۲۷۹.

تحلیل مؤلفه های مکتب اکسپرسیونیسم بر معماری داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکسپرسیونیسم مدرنیسم معماری داخلی قلمرو مشترک هنر و معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۱۵
این پژوهش به بررسی مؤلفه های اکسپرسیونیسم و تأثیر آن ها بر طراحی داخلی می پردازد. اکسپرسیونیسم، با تأکید بر بیان احساسات درونی، در تعامل با هنر و اجتماع، جایگاه مهمی در معماری داخلی دارد. هدف این تحقیق، شناسایی اشتراکات این سبک با طراحی فضاهای داخلی است. روش پژوهش ترکیبی بوده و مؤلفه ها از طریق تحلیل محتوای کیفی، با استفاده از کدگذاری باز و محوری استخراج شده اند. داده ها با نرم افزار MAXQDA تحلیل و در نهایت ۵ مقوله ی محوری و ۱۶ زیرمؤلفه شناسایی شد. در بخش کمّی، ارزیابی معماری اکسپرسیونیستی با نمونه گیری غیرتصادفی و زنجیره ای از ۱۲ متخصص نقاشی و معماری انجام شد. همچنین، ۹ اثر معماری به روش نمونه گیری هدفمند بررسی گردید. نتایج نشان می دهد که از میان ۵ معیار و ۱۶ شاخص، فرم های منحنی، اغراق، فرم های کج ومعوج و عدم طبیعت گرایی بیشترین تأثیر را بر طراحی داخلی دارند.
۲۸۰.

در جستجوی نسبتِ «معماری داخلی» و «معماری»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی داخلی معماری داخلی معماری درون بیرون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۷ تعداد دانلود : ۲۳۰
حدود یک سده است که «معماری داخلی» یا «طراحی داخلی» به عنوان تخصصی حرفه ای و رشته ای دانشگاهی به صورت مستقل از معماری موضوعیت یافته است. درحالی که تا پیش از این، این تخصص به عنوان بخشی از کار «معماری» قلمداد می شد. اما در طیّ چند سده اخیر تحولات و تغییراتی به وجود آمد که بسترساز شکل گیری معماری داخلی به صورت مستقل از معماری شد. ارتباط تنگاتنگ معماری داخلی و معماری سبب شده است که چگونگی مرزها و بی مرزی های بین این دو پرسش برانگیز شود. هدف این پژوهش فهم نسبت میان این دو تخصص است. برای نیل به این هدف، ابتدا تلاش شده است که شناختی از معماری داخلی حاصل شود. پس از آن، آراء و نظرات صاحب نظران درباره نسبت معماری داخلی و معماری مورد بررسی و تحلیل قرارگرفته است. در انتها، تلاش شده است که با تبیین مدلی مفهومی این نسبت مورد بازاندیشی قرارگیرد. نوع این پژوهش، کیفی و روش آن تحلیلی -تفسیری و استدلال منطقی است. از این پژوهش این نتیجه حاصل شده است که نسبت معماری داخلی و معماری از زاویه مفهوم درون و بیرون، به صورت طیفی است که معماری داخلی از درون به بیرون، و معماری، از بیرون به درون، در هم آمیخته و فاقد مرز می شوند؛ درعین حال، این دو تخصص در نسبتی مکمل گونه تشکیلِ یک امر کل می دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان