فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
61 - 74
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک ضرورت در نظام برنامه ریزی شهری هر جامعه ای است. در پژوهش حاضر مسئله اصلی، کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی با پیش فرض پژوهش نقش حریم در ارتقای کیفیت سکونت است. هدف این پژوهش، دستیابی به ساختاری انسانی و اجتماعی در مجتمع های مسکونی از طریق ارتقای کیفیت سکونت است. تبیین مؤلفه ها و معیارهای کیفیت سکونت و حریم و چکونگی تحقق آن در نمونه های مورد پژوهش (چهار مجتمع مسکونی در مشهد) سئوال پژوهش است. نمونه گیری به صورت تصادفی با حجم نمونه (345 نفر) و با استفاده از پرسشنامه باز و میدانی انجام گرفت. نتایج مطالعات با استفاده از آزمون های توصیفی، میانگین، همبستگی، رگرسیون و تحلیل مسیر ارائه شده که با استفاده از نرم افزار Spss انجام گرفته است. یافته ها نشان می دهد، بین دو متغیر حریم و کیفیت سکونت رابطه معنادار و همبستگی برقرار و تنها دو متغیر وضعیت سکونت و جنسیت تأثیر مستقیم و مثبتی بر متغیر کیفیت سکونت دارند. گونه منفرد یا متمرکز مانند مجتمع ونوس، بیشترین میزان کیفیت سکونت و حریم را در حالت کلی و در بین مؤلفه های کیفیت سکونت(ادراکی_عاطفی،کالبدی_عملکردی،اجتماعی_فعالیتی)و مؤلفه های حریم(فردی_اجتماعی، اخلاقی_اعتقادی، رفتاری_عملکردی) دارا ست. کیفیت سکونت گونه پراکنده(مجتمع فرهنگیان) و سپس گونه محیطی(مجتمع پارس) به ترتیب در شرایط مطلوبند. در رابطه با متغیر حریم، گونه محیطی(پارس)و سپس گونه پراکنده (فرهنگیان) در شرایط مطلوبند. حریم و کیفیت سکونت در مجتمع های مسکونی رابطه همبستگی و معناداری مثبتی دارند. در نهایت نتایج پژوهش، در سه حوزه طراحی واحدهای سکونتی، واحد همسایگی و مجموعه مسکونی ارائه شده است.
مسئله سیاست اجتماعی مسکن در ایران: بررسی اثرات اجرای پروژه مسکن مهر بر گسترش پدیده جدایی گزینی فضایی-اجتماعی در مجموعه کلان شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۰
199 - 244
حوزههای تخصصی:
در سه دهه گذشته، چیرگی کامل دینامیز های بازار-محور بر نظام مسکن ایران به افول شدید استطاعت پذیری خصوصاً برای اقشار کم درآمد منجر شده است. در نتیجه این امر نیاز های مسکن فراوان و رو به تزایدی، عمدتاً از طرف اقشار کم درآمد جامعه، بی پاسخ مانده است. از طرف دیگر کاهش شدید استطاعت پذیری باعث گسترش پدیده جدایی گزینی اجتماعی-فضایی شده است. بروز این پدیده علاوه بر جدایی گزینی فضایی طبقات جامعه از یکدیگر، باعث می شود تا تعاملات و کنش های اجتماعی بین آن ها نیز محدودتر شود. از طرف دیگر، جدایی گزینی باعث محدود شدن بهره مندی اقشار کم درآمدتر به خدمات شهری و زیر ساخت های اجتماعی ضروری برای بازتولید اجتماعی نیروی کار می شود. بر اساس برخی از تجارب جهانی، مداخله دولت در بازار مسکن باعث افزایش استطاعت پذیری و کاهش جدایی گزینی می شود. بر همین اساس پروژه عظیم مسکن مهر طرح ریزی شد تا با آنچه شکست بازار نامیده می شود مقابله کند؛ اما این مقاله آشکار می سازد که پروژه مسکن مهر علاوه بر آنکه تا حد زیادی نتوانست با دینامیز های بازار مقابله کند، بلکه با تقویت این نیروها به گسترش پدیده جدایی گزینی فضایی-اجتماعی شهرها سرعت بخشید. این مقاله با بررسی چگونگی شکل گیری پدیده افتراق فضایی-اجتماعی در مجموعه شهری تهران، اثرات اجرای پروژه مسکن مهر را بر گسترش این پدیده بررسی می کند.
جابه جایی جایگاه شاه تهماسب و خسروپرویز در نگاره های خمسه ی شاه تهماسبی (منظومه ی خسرو و شیرین) در جهت تاکید بر هویت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۳)
106 - 115
حوزههای تخصصی:
صفویان در تاریخ ایران بعد از ورود اسلام، با اتکا به سه رکن اصلی مقام ارشاد کامل صوفیان، اعلام مذهب شیعی و تاکید بر احیای هویت ملی، از یک فرقه ی صوفیانه به حکومتی قدرتمند تبدیل شدند. شکوفایی نگارگری مکتب تبریز صفوی، زیر نظر اساتید بزرگ مکاتب هرات و تبریز با حمایت شاهانی همچون اسماعیل اول و تهماسب جانشین وی، منجر به خلق دو نسخه ی ارزشمند تاریخ این هنر، با عنوان شاهنامه و خمسه ی تهماسبی شد. در این میان نقش هنر به عنوان یک عنصر مهم در جهت اهداف تبلیغی و حافظ ایدئولوژی حاکم، غیر قابل انکار می نماید. از این رو، هدف این پژوهش بررسی چگونگی و چرایی پرداختن به جابه جایی شخصیت خسروپرویز و شاه تهماسب در نگاره های منظومه ی خسرو وشیرین از نسخه ی شاه تهماسبی بوده که در طی فرآیند تحقیق به سوالات: 1. اهمیت جایگاه خسروپرویز به عنوان شخصیت منتخب برای این جابه جایی در تاریخ و ادبیات ایران چیست؟ و 2. حضور شاه تهماسب در نگاره های منظومه ی خسروو شیرین چگونه و با چه هدفی بوده است؟، پاسخ می دهد. در جهت نیل به هدف تحقیق، ابتدا به نحوه ی شکل گیری ارکان تحکیم قدرت صفویان و اهمیت و جایگاه خسروپرویز از منظر تاریخ و ادبیات اشاره شده است. با تکیه بر مباحث فوق، متن پژوهش به اشارات مستقیم و غیرمستقیمی اختصاص دارد که به حضور شاه تهماسب در جایگاه خسروپرویز تاکید می کند. در جهت تجمیع داده های فوق، می توان گفت که در نگاره های مورد بحث، شاهد کارکردی فراتر از مصورسازی وابسته متن هستیم و می توان ادعا کرد چنین انتخابی در جهت تاکید بر احیای هویت ملی و بازسازی نقش پادشاهان پرآوازه ی ایران پیش از اسلام بوده که از ارکان تحکیم قدرت در این دوره ی تاریخی محسوب می شود.
بررسی نقش و کاربرد هوش مصنوعی در خلق آثار هنری نوین و چگونگی تغییر رویکردهای هنری در دوره دیجیتال
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
31 - 63
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، هوش مصنوعی به عنوان ابزاری نوین در خلق آثار هنری، تحولی عمیق در رویکردهای هنری ایجاد کرده است. این تحقیق به بررسی نقش و کاربرد هوش مصنوعی در خلق آثار هنری نوین و تأثیر آن بر روندهای خلاقانه در دوره دیجیتال می پردازد. سؤالات تحقیق شامل این موارد است: چگونه هوش مصنوعی می تواند به تغییر رویکردهای هنری کمک کند؟ چه چالش هایی در استفاده از هوش مصنوعی در هنر وجود دارد؟ جامعه آماری این مطالعه شامل ۳۰ نفر از هنرمندان و طراحان فعال در حوزه هنر دیجیتال است که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و از طریق مصاحبه های عمیق انجام شده است. برای دستیابی به اهداف تحقیق، از روش تحقیق کیفی استفاده شده و داده ها از طریق مرور ادبیات موجود و تحلیل آثار هنری تولید شده با هوش مصنوعی جمع آوری شده است. نتایج نشان می دهد که هوش مصنوعی نه تنها به عنوان ابزاری برای خلق، بلکه به عنوان شریک خلاق در فرآیند هنری عمل می کند. این فناوری به هنرمندان امکان می دهد به شیوه های جدیدی از بیان هنری دست یابند و مرزهای خلاقیت را گسترش دهند. برخی هنرمندان از الگوریتم های یادگیری ماشین برای تولید آثار منحصربه فرد و نوآورانه استفاده می کنند که به طور قابل توجهی با روش های سنتی متفاوت است. این تحقیق همچنین به چالش های اخلاقی و تکنیکی مرتبط با استفاده از هوش مصنوعی در هنر اشاره کرده و پیشنهاد هایی برای تحقیقات آینده ارائه می دهد. این چالش ها شامل مسائل مربوط به مالکیت معنوی، اعتبار هنری و تأثیرات اجتماعی ناشی از استفاده گسترده از فناوری های هوش مصنوعی در هنر است. به طورکلی، این پژوهش به درک بهتر از تعامل بین هنر و فناوری کمک کرده و زمینه های جدیدی را برای تفکر و بحث در مورد آینده هنر دیجیتال فراهم می کند.
واکاوی عناصر ادراک بصری در معماری اسلامی با رویکرد تداعی گری ذهنی
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷)
107 - 123
حوزههای تخصصی:
معماری اسلامی با زبان بی بدیل خود، از دیرباز به عنوان یکی از قدرتمندترین ابزارهای ارتباطی و انتقال مفاهیم فرهنگی، اجتماعی و مذهبی بوده است. مقاله حاضر با ارزیابی جامع متغیرهای مشتق از معماری اسلامی از جمله تقارن، تمرکز، ترکیب و تکامل، به بررسی تأثیر این متغیرها بر میزان تداعی گری و به یادماندنی بودن بناهای معماری اسلامی می پردازد. در این پژوهش، با ترکیبی از روش کمی و کیفی که شامل پرسش نامه ای تصویری بود، به واکاوی نظرات آزمودنی ها منطبق بر فرم های ادراک بصری و تحلیل آن ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحلیل داده های پرسش نامه نشان می دهد که ترکیب سه شکل ایستا با یکدیگر دارای بیشترین میزان به خاطرسپاری و تداعی گری (82%) است یا به طور خاص و در حالت (کلیت نامتقارن و حضور خردتقارن ها). اگرچه این عامل از ارزش ویژه نسبتاً کمی برخوردار است؛ اما درصد به خاطر سپاری آن بیشتر از حد انتظار (70%) بدست آمده است. نتایج این پژوهش می تواند در طراحی بناهای جدید معماری با کاربری های مختلف و درک بهتر از تأثیر آن بر ذهن و روان انسان مؤثر باشد.
فراتحلیل مطالعات حاکم بر رویکرد شهر ۱۵ دقیقه ای با تکیه بر مطالعات جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
89 - 110
حوزههای تخصصی:
رویکرد شهر ۱۵ دقیقه ای پس از شیوع کووید-۱۹ به عنوان یک رویکرد شهرسازی پساکرونا مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرارگرفت. پژوهشگران نیز با توجه به مقیاس مطالعه، زمینه فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، نوع مطالعه و رشته تحصیلی (برنامه ریزی شهری، طراحی شهری، جغرافیا، حمل ونقل) به گونه ای متفاوت به این مفهوم پرداخته اند. این تنوع در دیدگاه، چالش های متعددی ایجاد می کند. از این روی، پژوهش حاضر سعی دارد تا با بازشکافی موضوع، گامی در جهت روشن تر شدن ابعاد این مفهوم و کاربردهای آن بردارد. هدف این پژوهش ارائه پایه و اساس نظری عمیق و قوی جهت پیشبرد تحقیقات مفهوم شهر ۱۵ دقیقه ای است. در این پژوهش از روش فراتحلیل استفاده شده است. برای محدودسازی جستجو، تنها جستجوی کلیدواژه ها در عنوان مقالات درنظر گرفته شد. 106 مقاله مورد تجزیه و تحلیل موجز قرار گرفت؛ که از این تعداد ۴ مقاله فارسی و 102 مقاله انگلیسی بوده اند. براساس نتایج این پژوهش، این رویکرد از چهار بعد تراکم، تنوع، مجاورت و دیجیتالی شدن شکل یافته است و در بیشتر مطالعات با تحلیل دسترسی به امکانات مورد نیاز شهروندان پیش رفته است. در روش شناسی این مفهوم هر سه رویکرد کمی، کیفی و آمیخته مشاهده می شود؛ با این تفاوت که تعداد مقالات آمیخته با اختلاف کمی، بیشتر است. مقیاس شهر و پس از آن محله بیشترین مقیاس مورد استفاده در مقالات بررسی شده، بوده اند؛ چرا که کلیدواژه های مورد استفاده در این پژوهش طیف وسیعی از شهر/ محله ۱۵ دقیقه ای و یا شهر/ محله ۲۰ دقیقه ای را شامل شده اند. این رویکرد به معیارهای متفاوتی وابسته است که در این مقاله به ۵ بعد عوامل فردی، زیست محیطی، تسهیلاتی و خدماتی، کالبدی و ادراکی-اجتماعی تقسیم بندی شده اند. با توجه به جستجوهای انجام شده این رویکرد در ایران در موارد بسیار کمی مورد استفاده قرار گرفته است و فرصت مطالعات بیشتر برای پژوهشگران و متخصصان شهرساز وجود دارد.
تحلیل ساختار طرح و نقش قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی ایران سال ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۲)
113 - 132
حوزههای تخصصی:
استان خراسان جنوبی به عنوان یکی از مراکز مهم تولید قالیچه های عشایری ایران به شمار می رود. قالیچه های عشایری این استان عموماً توسط ایلات بلوچ و طوایف عرب ساکن در جغرافیای این استان بافته می شوند. مسئله اصلی پژوهش حاضر، تحولات سریع روی داده در شیوهٔ زندگی عشایر و فراموشی طرح ها و نقوش سنتی و اصیل قالیچه های عشایری بافت این استان است. بر این اساس سوالات پژوهش نیز عبارتند از: ساختارهای طراحی رایج در قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی کدامند؟ نقش مایه های رایج در قالیچه های عشایری استان خراسان جنوبی کدامند؟ هدف تحقیق، شناسایی و مستندسازی ساختار طراحی و تنوع نقوش قالیچه های عشایری بافت استان خراسان جنوبی است. بدین منظور با انجام مطالعات میدانی، تعداد 16 نمونه از قالی های اصیل عشایری بافت استان خراسان جنوبی براساس جغرافیای تولید آن ها شناسایی و به شیوهٔ توصیفی- تحلیلی و به روش استقرایی در راستای سوالات پژوهش تحلیل شدند. نتایج بیانگر است که حوزه های تولید قالی در این استان، دارای ساختارهای متنوعی ازجمله لچک ترنجی، تصویری، درختی، محرابی، ترنج دار، واگیره ای و لچک دار هستند. نقش مایه های رایج در قالیچه های عشایری استان نیز شامل گل ابر، فتح اللهی، مرغی، طاووسی، لچک دار گوشه سفید، گل کشمیری، مددخانی، دو گل، چپات اشتر، بازوبندی، گلدانی، گل کاشان، کاج، و پرجلکی هستند. بیش ترین فضای مورداستفاده در نقش پردازی قالیچه ها به نقوش انتزاعی و شکستهٔ برگرفته از محیط پیرامون اختصاص دارد. با توجه به نوع سبک زندگی، استفاده از نقوش گیاهی منطقه مانند انواع گل، بته، نقوش حیوانی مانند بز، شتر، مرغ، اسب و انواع نقوش انتزاعی برگرفته از اشیاء پیرامون در قالیچه ها مشاهده می شود.
مسکن سالم در ایران: یک مرور نظام مند و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
101 - 119
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسکن سالم، به عنوان یکی از نیازهای اساسی بشر، نقش مهمی در تأمین رفاه جسمی و روانی دارد. با این حال، تحقیقات مربوط به مسکن سالم در ایران به طور کامل و جامع مورد توجه قرار نگرفته است و مطالعات موجود با مشکلاتی در تعریف و بررسی این مفهوم مواجه هستند. این مطالعه با استفاده از رویکرد فراتحلیل، به بررسی و تحلیل جامع تحقیقات انجام شده در زمینه مسکن سالم در ایران می پردازد.هدف: هدف اصلی این پژوهش، ارائه یک نمای کلی و عمیق از وضعیت پژوهش های مرتبط با مسکن سالم در ایران و کمک به تصمیم گیرندگان و پژوهشگران در بهبود کیفیت مسکن و سلامت عمومی است.روش: این مطالعه به عنوان پژوهشی کاربردی و تفسیری با رویکرد کیفی و روش شناسی تحلیل محتوا طبقه بندی می شود. داده ها از طریق روش های اسنادی و بر مبنای منابع متنی جمع آوری شده است. برای شناسایی مطالعات مرتبط، جستجوهایی در پایگاه های علمی مانند ایرانداک، گوگل اسکالر، مگیران و علم نت با استفاده از کلیدواژه های مرتبط انجام شد که منجر به شناسایی 147 سند علمی شد. پس از حذف 60 مورد تکراری و 36 مورد نامرتبط، 50 مطالعه به مرحله غربالگری وارد شد و در نهایت، 12 منبع برای تحلیل نهایی انتخاب شد.یافته ها: بررسی 12 سند علمی نشان می دهد که مطالعات در این زمینه شامل پایان نامه ها و مقالات علمی است. نتایج نشان می دهند که پژوهش های مربوط به «مسکن سالم» در ایران از اواخر دهه 80 شمسی آغاز شده و تا سال 1396 روند ثابتی داشته، اما از سال 1396 تا 1402 کاهش یافته است. محدودیت های روش شناختی مانند عدم استفاده از چارچوب های نظری منسجم و تکیه بر پرسشنامه های محقق ساخته، و کمبود تنوع در روش های تحلیل محتوا و مرور سیستماتیک، به کاهش اعتبار و جامعیت یافته ها منجر شده است.نتیجه گیری: علی رغم اهمیت نظری مسکن سالم، پژوهش های انجام شده نتوانسته اند به طور شایسته به این موضوع بپردازند. ناکامی های مذکور به سیاست های مسکن و تمرکز بر کمیت به جای کیفیت مرتبط است. نتیجه گیری مطالعه بر لزوم توجه به شکاف های اساسی در تحققات مسکن سالم و نیاز به ارتقای کیفیت روش شناسی و سیاست گذاری مبتنی بر شواهد تأکید می کند. نتیجه گیری مطالعه حاضر بر لزوم توجه به شکاف ها و کاستی های اساسی در حوزه تحقیقات مسکن سالم تأکید می کند. به ویژه، نیاز به تلاش های هماهنگ برای رفع محدودیت های روش شناختی، ایجاد سازگاری های مفهومی و توجه به ابعاد کیفی بسیار ضروری است. برای ارتقای کیفیت مسکن و بهبود نتایج سلامت عمومی در ایران، ضروری است که پژوهشگران و سیاست گذاران بر روی این کمبودها تمرکز کنند و مداخلات سیاستی مبتنی بر شواهد را بهبود بخشند.
The meaning of city based on Ludwig Wittgenstein's philosophy from contemporary and historical architecture (case study: Semnan city)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۴, Issue ۴ - Serial Number ۵۴, Autumn ۲۰۲۴
33 - 44
حوزههای تخصصی:
The insights of Austrian philosopher Ludwig Wittgenstein can be useful in understanding the intricate dynamics of contemporary architecture and urban life and juxtaposing various facets of modernity and historical context. In his text, 20th-century modernism, which focuses on logic, modernity, technology, and spiritual matters, is intelligible. Wittgenstein was an analytic philosopher who believed in the correspondence between the real world, thought, and language. This study aims to analyze Wittgenstein's opinions and uses them to define a conceptual model that includes four components: Logic, avoidance of psychologism, viewing from the perspective of eternity, and modernity. The components are divided into ten subcomponents in architecture: Logic, usefulness, function, style, decorations, transcendence, positive feelings, tolerance, modernity, and technology. There was a focus on six cases, three historical buildings, and three contemporary ones in Semnan. Two questionnaires for citizens and experts have been prepared, and a field study has been implemented after the validity assessment. Then, the results of the questionnaires were entered into the data bank in IBM SPSS and were analyzed and compared. The findings show that three of the ten model variables, attention to excellence, creating a positive feeling, and a positive approach to technology, are ranked higher than the other variables, with an importance of nearly 80%. The acceptability of all three historical buildings is higher than the three contemporary buildings in both groups of citizens and experts, but the difference is much greater among experts.
تبیین راهکارهای حفاظتی مجموعه تاریخی بازار تبریز مبتنی بر شناخت و آسیب شناسی ارزش های فرهنگی- تاریخی میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ آبان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۷
61 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: حفاظت و احیای میراث معماری، تلاشی برای حفظ موجودیت بنا و احیای هویت برخاسته از فرهنگ است. از آنجا که سیاست های حفاظتی ساختاری و فیزیکی رایج که اهداف متمرکزی را در راستای افزایش طول عمر بنا دنبال می کنند به تنهایی نمی توانند هدف مذکور را محقق سازند.هدف پژوهش: این پژوهش سعی بر آن داشته تا با شناخت ارزش های غیرکالبدی در مختصات مکانی موردنظر، نگاهی فراتر از دیدگاه صرف فیزیکی را ارائه داده و از منظر هویت شناسی، مؤلفه های ارزشی آسیب دیده مجموعه بازار تاریخی تبریز را شناسایی و راهکارهای حفاظت مبتنی بر ارزش های غیرکالبدی مؤثر در تقویت ارزش های فرهنگی و تاریخی را عنوان کند.روش پژوهش: در راستای حل مسئله، از روش کیفی نظریه مبنایی مبتنی بر داده های اکتشافی حاصل از مصاحبه با دو گروه متخصصان و کسبه در حجمی برابر با 31 و 15 نفر بهره گرفته شد. تحلیل اظهارات گروه شرکت کننده طی فرایندی منظم و در عین حال مداوم در سه مرحله کدگذاری باز، محوری، و انتخابی انجام شد.نتیجه گیری: نتایج تحلیل یافته ها نشان داد که ارزش های غیرمادی فرهنگی و تاریخی مجموعه بازار تاریخی تبریز مجموعاً در هشت طبقه شامل قدمت، اصالت، سنت، اعتبار تاریخی/ ساختار فرهنگی، آیین ها، مذهب، و حیات فرهنگی قابل تدوین و دسته بندی بوده و در جریان آسیب شناسی ارزشی و تدقیق آسیب های وارده نیز بیشترین میزان آسیب متوجه ارزش هایی چون اصالت کالبدی، سنت کارکردی و کالبدی، ساختار فرهنگی (نگرش و قوانین)، سنت های آیینی- فرهنگی و باورها و اعتقادات است. از این رو راهبردهایی در راستای صیانت و احیای ارزش های آسیب دیده پیشنهاد شد که با اجرا و کاربست آن ها می توان بر طول عمر و ماندگاری این میراث ارزشمند تاریخی افزود.
اپرت های فارسی دوران مشروطه از منظر جهان محلی شدن (اپرت های رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد، الهه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های پایانی قرن سیزدهم شمسی تحت تأثیر تغییرات سیاسی و اجتماعی پس از انقلاب مشروطه، گونه های جدیدی از نمایش در ایران شکل گرفتند که در ارتباط کامل با موسیقی قرار داشتند. در این مسیر ابتدا اُپرت های عصر مشروطه، تحت تأثیر اُپرت های قفقازی خلق شدند و سپس طی چند دهه فعالیت در زمینه ساخت اپرت در ایران با فراهم آمدن شرایط تحصیلات آکادمیک در حوزه آواز غربی در هنرستان موسیقی، شرایط برای تولید اولین اُپراها در ایران ایجاد شد. هدف از این پژوهش پاسخ دادن به این پرسش است که اپرت های عصر مشروطه چه تأثیراتی از نمونه های غربیِ اپرا و اپرت پذیرفته اند و چگونه مسیر بومی شدن پدیده جهانی اپرا در آنها رخ داده است؟ از این رو به مطالعه سه اپرت رستاخیز شهریاران ایران، پریچهر و پریزاد و الهه، بر پایه نظریه جهان محلی شدن و با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای پرداخته شده است. از نتایج مقاله حاضر می توان به این موضوع اشاره کرد که اپرت های پس از مشروطه به عنوان گونه جهان محلی شده اپرتِ غربی در ایران بوده اند. این گونه جهان محلی شده که «اپرت فارسی» نام گرفت، تحت تأثیر نفوذِ فرهنگی اپرت غربی، بخش مهمی از حیات موسیقایی ایران در سه دهه ابتدایی 1300 ه.ش را تشکیل داد.
تحلیل ساختاری محرک های مؤثر بر وضعیت آینده توسعه شهری دانش پایه در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
277 - 289
حوزههای تخصصی:
شهرها کانون اندیشه، رقابت و رشد در سرتاسر جهان هستند. توسعه شهری دانش پایه از ابعاد کاربردی توسعه پایدار است که امروزه گره گشای مشکلات شهری است. شهر دانش پایه خروجی توسعه شهر دانش پایه، شهری مبتنی بر اقتصاد منطقه ای دانش پایه با صادرات با ارزش افزوده بالا که از طریق تحقیق، فناوری و قدرت فکری ایجاد و برای تشویق و تقویت دانش طراحی شده است. هدف از این پژوهش شناخت و تحلیل محرک های توسعه شهری دانش پایه در کلان شهر تهران می باشد. پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده و به لحاظ هدف، کاربردی می باشد. محرک ها مؤثر از طریق تحلیل محتوی کیفی استخراج و با روش دلفی توسط 20 متخصص غربال گری و در سه مرحله با ماتریس دوسویه، در 9بعد و 43 شاخص امتیازدهی شده و از روش تحلیل ساختاری با نرم افزار MicMac بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع مورد تحلیل قرار گرفت و در ادامه اثرات مستقیم و غیرمستقیم این محرک ها بر آینده توسعه شهری دانش پایه در شهر تهران مشخص شد. از میان متغیرهای بررسی شده بیشترین متغیرهای مؤثر شناسایی شده، متغیر مدیریت بازار محور از بعد زیرساخت سیاسی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 408 در جایگاه اول، متغیر تقویت سرمایه انسانی از بعد زیرساخت انسانی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 400 در جایگاه دوم و متغیرهای مدیران دانشی و یکپارچه سازی فعالیت های سیاسی از بعد زیرساخت سیاسی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 361 در جایگاه سوم، متغیر یکپارچه سازی فعالیت های سیاسی از زیرساخت سیاسی با میزان تأثیرگذاری مستقیم 361 در جایگاه چهارم و متغیر کیفیت اجتماعی از زیرساخت انسانی با تأثیرگذاری مستقیم 356 در جایگاه پنجم قرار گرفتند. به این ترتیب محرک های مؤثر در توسعه شهری دانش پایه در شهر تهران در ابتدا زیرساخت سیاسی و بعد زیرساخت انسانی می باشد. در نهایت می توان اشاره کرد که شهر تهران هنوز شرایط لازم برای رسیدن به شهر دانش پایه را ندارد زیرا هنوز توسعه شهری دانش پایه در این شهر شکل نگرفته است.
تحلیل عوامل مؤثر بر زندگی شبانه شهری با استفاده از روش تحلیل اثرات متقاطع؛ بررسی موردی: منطقه 8 شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
75 - 95
حوزههای تخصصی:
تحقق پذیری زندگی شبانه مردم در فضاهای شهری همواره با چالش مواجه بوده و سیاست ها و مقررات موجود در بسیاری از شهرها برای توسعه زندگی شبانه کافی نبوده اند. غالب مطالعات پیشین، ابعاد مختلف تحقق پذیری زندگی شبانه را به صورت پراکنده شامل شده است. بدین ترتیب هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر تحقق پذیری زندگی شبانه شهری و شناسایی ماهیت و نقش این عوامل در منطقه هشت شیراز است. روش به کار گرفته شده در پژوهش تحلیل اثرات متقاطع و مبتنی بر نمونه گیری هدفمند 15 متخصص شهرسازی است. یافته ها نشان می دهد که 16 شاخص در چهار بعد شناسایی شده اند. شاخص های تأثیرگذار شامل سیستم های دوربین مداربسته با تکنولوژی پیشرفته، وجود سیستم های حمل و نقل عمومی به صورت شبانه روزی، ممنوعیت و جریمه و توجه به میزان فاصله از فضاهای عمومی؛ شاخص های تأثیرپذیر شامل نورپردازی مدرن، نظارت و کنترل توسط پلیس؛ شاخص های مستقل شامل دسترسی به پارکینگ و سرویس های بهداشتی عمومی و شاخص های دو وجهی نیز شامل تأمین برق شبانه، قوانین صدور مجوز، تنوع کاربری، بازگرداندن بناهای فرسوده به چرخه زندگی شهری، قوانین کنترل ترافیک در شب و مبلمان شهری است. اعمال این یافته ها می توانند در آینده منجر به افزایش فعالیت های شبانه و حضورپذیری شهروندان، بهبود کیفیت زندگی ساکنان و ایجاد فرصت های سرمایه گذاری و گردشگری در منطقه شود.
چهره ژانوسی استعاره تئاتر در تجربه ورزی ها و بیانیه های بین الملل موقعیت گرا وگی دبور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
49 - 65
حوزههای تخصصی:
استعاره تئاتر یکی از پرکاربردترین و تأثیرگذارترین استعاره ها در حوزه های گوناگون دانش بوده است. همچنین این استعاره در حوزه تئاتر در تبیین کردوکارهایی که در فضای بینابینی امر روزمره و امر تئاتری حیات دوزیستی یافته اند، نقش مهمی بازی کرده و واسطه ای میان تئاتر رسمی و تجربه گرایی های شبه تئاتری سده بیستمی بوده است. این استعاره، به ویژه، در تجربه ورزی ها و بیانیه های بین الملل موقعیت گرا و عضو اصلی این جریان، گی دبور، حضور چشم گیری داشته و دلالت های مفهومی پیچیده ای یافته است. بر این اساس، در این مقاله سیمای این استعاره و کارکردهای آن در تجربه گرایی ها و نظریه ورزی های این جریان توصیف و تحلیل شده است. موضع اصلی این جریان، در امتداد سنت فلسفی مارکسیستی، در مقابل نظام سرمایه داری و نقد این نظام بر پایه رمزگشایی از روال ها و تأثیرات آن در چارچوب مفهوم «نمایش» صورت بندی شد. این جریان بیانیه هایی را در ضدیت با شیوه های نمایشی سرمایه داری و کردوکارهای تجربه ورزانه ای را به عنوان بدیلی بر این شیوه ها عرضه کرد. استعاره تئاتر در نظریه و عمل موقعیت گرایی وضعیت معمایی را شکل داده است. هرچند موقعیت گرایان تئاتر را به دلیل قرابت آن با نمایش در خدمت به منافع سرمایه داری محکوم کرده اند، تئاتر از نظر آن ها هنری حاشیه ای نیست، بلکه زمینه ای است که در آن عمل و نظریه خود را پیکره بندی کردند. تئاتر از منظر موقعیت گرایان به شکل مشروطی، هم سرچشمه آزادی و تحقق و هم در شکل کنونی آن، منبع دروغ و توهم بود. استعاره تئاتر در اندیشه و عمل موقعیت گرایان و گی دبور با چهره ای دوگانه ظاهر می شود که هم بر کارکرد اجتماعی مخرب نمایش دلالت دارد و هم واجد ظرفیت های درونی برای مقاومت در برابر نظام سرمایه داری است. این استعاره در سطحی دیگر بر تکنیک موقعیت گرایانه دخل و تصرف اشاره دارد که از خود تئاتر بر ضد تئاتر بهره گرفته و می خواهد با تغییر تئاتر، آن را به ساخت «موقعیت» در زندگی روزمره (نوعی تئاتر عاری از تئاتر) تبدیل کند.
بررسی دگرگونی های نمایشی در نسخ خطی تعزیه نامه دوره ناصری و تأثیر آن بر تحوّل شبیه زینب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
67 - 82
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، یافتن دستاوردهای نمایشی حاصل از پیشرفت های ادبی در تحوّل و دگرگونی شبیه زینب در نسخ خطی دوره ناصری با توجه به شرایط اجتماعی/فرهنگی و سیاسی آن دوره است. گسترش روایت ها و داستان های نمایشی در هرکدام از این شبیه نامه ها، راه را برای تحوّل شبیه زینب به سمت شبیهی پویا باز می کند و درنتیجه مضمون های متنوع تری بروز می یابند. افزایش رخدادها و داستانک ها، باعثِ طرحِ مضامینِ متنوع برای شبیه زینب شده است و روی کردِ متفاوتِ شبیه زینب را برای مخاطب آشکار می سازد. عملکردهای متفاوت شبیه زینب، سیر تحول و دگرگونی این شبیه/ شخصیت را آشکار می کند. همچنین متناسب با ایستایی (ثابت و بدون تغییر) و پویایی، کارکرد و حرکت شبیه زینب به عنوان عامل اصلی شکل دادن داستان و وقایع، در تبیین شبیه/شخصیت زینب مؤثر است. دگرگونی های نمایشی در نسخ خطی تعزیه نامه دوره ناصری در راستای تحوّلات ادبی «افزایش مضامین» رخ داد و سبب بروز جنبه های نمایشی شبیه زینب در نسخ مربوطه شده است. اسناد و شبیه نامه های به جامانده از دوران ناصری، مهم ترین منابع موثق در رفع ابهام ها و کشف نکته های مورد ادعا است. سؤال اصلی این مقاله به چگونگی سیر تنوع و تطور شبیه زینب در نسخ خطی دوره ناصری معطوف می شود. همچنین فرضیه اصلی به سیر تنوع و تطور شبیه زینب با بررسی عملکرد وی در نسخ خطی دوره ناصری بر اساس شرایط اجتماعی/سیاسی و فرهنگی و همین طور نهادینه کردن جایگاه والای شبیه زینب به عنوان زن در اذهان عموم، برخلاف عرف جامعه آن زمان، شبیه زینب را از شبیهی بی هویّت به سوی شبیهی با نگرش منحصربه فرد معرفی می کند. داده های این تحقیق به روش تحلیل محتوای کیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و نسخ خطی تعزیه نامه به جامانده از دوران ناصری، تجزیه وتحلیل خواهد گردید. محدوده زمانی پژوهش به دوران ناصری «ناصرالدین شاه قاجار» و محدوده مکانی پژوهش مربوط به نسخ خطی تعزیه نامه تکیه دولت «تهران» مربوط است.
Factors Influencing the Place Attachment & rsquo;s Users of Social Housing Complexes From the Perspective of Residents (Case Study: Residential Complexes in Districts 3, 7, 9 and 11 of Shiraz City)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research aims to determine the factors influencing the place attachment users of social housing complexes from the residents' perspective using the content analysis research method. From the research methodology perspective, this research is qualitative research conducted with the help of library and field studies by studying documents related to the topic, taking photographs, and semi-structured interviews with 387 residents of social housing complexes in Shiraz who were selected by random probability method. The interviews, which were in the form of audio and video files, were converted into text and entered into the ATLAS-TI 9 software. After coding and determining the validity of the subcategories, concepts, and codes by ten experts in the design of residential complexes, they were extracted in the form of diagrams. The data coding by subcategories and concepts is also compared with the effective components of designing social housing complexes. It is worth mentioning that the selection of social housing complexes in Shiraz was done by the AHP method with the help of Expert Choice 11 software. The findings revealed that the components related to the place attachment of the residents's social housing complexes based on interviews with their users include social connections, emotional connection with the place, the meanings of the place, and the dark side of the attachment to the place.
پی جویی بازنمایی دوگان های رویارو در ارداویراف نامه پشوتان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
105 - 118
حوزههای تخصصی:
لوی استروس نظریه پرداز ساختارگرا، در تحلیل ساختاری اسطوره ها با هدف فروکاستن اسطوره ها به اجزای شکل دهنده ِ آن ها به تقابل های دوگانه ای رسید که بازتاب رویارویی میان طبیعت و فرهنگ هستند. در نگاه او انسان ابتدایی با توسل به تضادها و تفاوت ها می توانست معنای رویدادهای زندگی را دریابد. کتاب ارداویراف نامه روایت معراج موبدی به نام ارداویراف به جهان پس از مرگ و مشاهده عوالم برزخ، دوزخ و بهشت و پاداش کردار نیکان و جزای بدان است. یکی از نسخه های نگارگری شده این متن، در کتابخانه دانشگاه منچستر محفوظ است که با نام نسخه بردار زردشتی آن پشوتان جیوهیرجی هومجی شناخته می شود. هدف از این پژوهش، درک چگونگی ترجمه بیناسامانه ای متن ادبی به متن دیداری در نسخه ارداویراف نامه پشوتان و بررسی شیوه بهره گیری نگارگر از دوگان های رویارو طبق تعریف لوی استروس برای انتقال مفاهیم درونی روایت است. این نوشتار یک موردکاوی با رویکرد تحلیلی تفسیری و با هدف توسعه ای است که داده های آن به شیوه کیفی داده اندوزی شده اند. نتیجه این پژوهش نمایان می سازد که، نگارگر آگاهانه از دوگان های رویارو هم چون پوشیدگی/ برهنگی، جهت راست/ جهت چپ، جوانی/ پیری، زیبایی/ زشتی، انسانی/ حیوانی، حضور در جمع/ تنهایی، آزادی/ اسارت، زمینه روشن/ زمینه تیره، امنیت/ شکنجه و.. برای بازنمایی هرچه بهتر مفاهیم متن نوشتاری و بیان کیفیات و ویژگی های دو عالم دوزخ و بهشت و شرح حال نیکان و بدان استفاده نموده است. هم چنین، نگارگر به سلیقه خود از ابزارهایی که نگارگری در اختیار او نهاده هم چون رنگ، تباین، فضاسازی و ترکیب بندی بهره گرفته تا آن چه متن منظوم از انتقال آن ناتوان است، بازنمایی کند.
واکاوی تاثیرات اندیشه های آنتونن آرتو در شکل گیری رقص بوتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۲)
119 - 131
حوزههای تخصصی:
رقص بوتو در چارچوب و تعریف خاصی نمی گنجد و هنگام مواجهه با بوتو بیش از هر چیز با اجرایی تجربی روبه رو هستیم که درصدد است در هر اجرا، از مرزهای پیشین فراتر رفته و تعریف جدیدی از خود داشته باشد. از سوی دیگر، آنتونن آرتو که از تئاتر مبتنی بر متن و ادبیات، و بازیگری بر پایه اصول روان شناسی روی گردان بود، خواستار تئاتری بود که با بازگشت به اسطوره ها و سرچشمه ها در بطن و روح آدمی رخنه کند تا به واسطه رهایی و خودانگیختگی به جهان ناشناخته ها و ضمیر ناخودآگاه انسان دسترسی یابد. با بررسی ویژگی های رقص بوتو و واکاوی انگیزه هایی که در پس خلق آن نهفته بود، می توان ردپای اندیشه های آنتونن آرتو را در شکل گیری این نوع رقص یافت. حرکات و ژست های خودانگیخته و غیربازنمودی در بوتو یادآور تاکید آرتو بر خودانگیختگی و تاثیر نیرومند بر مخاطب است. هم چنین، خلسه ای که در بوتو ایجاد می شود، یادآور شیفتگی آرتو به رقص بالی و سنت های تئاتری شرق است. زیبایی شناسی مورد نظر آرتو که در تئاتر قساوتش تبلور یافته، با زیباشناسی موجود در رقص بوتو همخوانی های بسیاری دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای انجام شده، واکاوی ردپای اندیشه های آنتونن آرتو در شکل گیری رقص بوتو است. در واقع، این پژوهش بر آن است، تا به این پرسش پاسخ دهد که، چگونه می توان اندیشه ها و زیباشناسی آنتونن آرتو را در رقص بوتو یافت. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که، هرچند هیجی کاتا، در مقام هنرمند، اندیشه ها و انگیزه های خاص خود را داشت، اما هم زمان می توان قرابت بسیاری میان اندیشه های آرتو، به ویژه، آن هایی که در تئاتر قساوت مطرح نموده و اصول شکل دهنده به رقص بوتو و هم چنین، تاثیرات اندیشه های او را در شکل گیری رقص بوتو ردیابی کرد. به طور خاص، می توان گفت واقعیت و خشونت پنهانی که به واسطه کنش گری درد و رنجِ جدانشدنی با چنین کنشی را عیان می نماید، در اندیشه های آرتو و اصول زیربنایی بوتو مشترک هستند.
برنامه ریزی سناریوی شکوفایی شهری (مطالعه موردی: کلانشهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال ۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
145 - 183
حوزههای تخصصی:
کلانشهر اصفهان طی چند دهه اخیر با توسعه ی بی رویه فیزیکی، توسعه صنایع، هزینه های خدمات، آلودگی هوا، حاشیه نشینی و... باعث تسریع در روند شکل گیری توسعه ناپایدار شده است که لزوم توجه به شاخص ها و روندهای توسعه محور در حوزه پایداری را می طلبد. شکوفایی دارای شاخص هایی است که بر پایداری اجتماعی به عنوان یکی از ارکان توسعه پایدار تأثیرگذار است. این پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و همچنین نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد، مؤلفه های شکوفایی شهری در کلانشهر اصفهان را مورد تحلیل قرار داده است. نتایج میک مک نشان می دهد که کلانشهر اصفهان دارای سیستمی ناپایدار می باشد. درنهایت 14 عامل کلیدی انتخاب شدند و تعداد 42 وضعیت احتمالی مختلف بر عوامل کلیدی در نرم افزار سناریو ویزارد در نظر گرفته شد. نتایج نشان می دهد 3 سناریو احتمال وقوع بیشتری در توسعه ی شکوفایی آیندۀ اصفهان دارند. از بین این 3 سناریو، سناریوی اول شرایط ایده آل، سناریو شماره 2، سناریو نسبتاً مطلوب و سناریوی شماره 3، وضعیت بحرانی و نامطلوب را دربر دارد. از این میان، نرخ فقر بیشترین اثرگذاری را داشته که بیانگر اهمیت این عامل در شکوفایی شهر اصفهان می باشد.
اجتماع پذیری فضای مابین کلاس ها در مدارس، مبتنی بر نحو فضای معماری (مدارس معرفی شده توسط سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
97 - 117
حوزههای تخصصی:
طراحی مناسب فضا، تعاملات اجتماعی دانش آموزان را افزایش داده و به تسهیل یادگیری کمک می کند. مدل چیدمان کلاس ها بر سازمان دهی فضاهای آموزشی و اجتماع پذیری فضا تأثیرگذار است. موقعیت کلاس ها، ارتباطات فضایی و دسترسی به نواحی باز بین کلاس ها می تواند به افزایش تعاملات اجتماعی و فعالیت های گروهی کمک کند. امروزه آموزش فقط در محدوده کلاس اتفاق نمی افتد و توجه به ویژگی های محیطی می تواند تأثیر زیادی در یادگیری دانش آموزان داشته باشد. به همین علت ضروری است کالبد مدارس تغییر کند و با نیازهای آموزشی هماهنگ شود. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل انواع چیدمان کلاس ها بر میزان اجتماع پذیری فضای دسترسی بین آن هاست. روش تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و با کمک روش کمّی به تحلیل اجتماع پذیری فضاهای دسترسی بین کلاس پرداخته شده است. داده ها به صورت کتابخانه ای جمع آوری و برای تحلیل اجتماع پذیری فضاهای دسترسی، از روش نحو فضا و رتبه بندی چندمعیاره تاکسونومی استفاده شده است. به این صورت که ابتدا پلان مدارس در نرم افزار Depthmap تحلیل و سپس با استفاده از تاکسونومی عددی ترکیب شده اند. درنهایت، تحلیل فضایی نقشه ها در ArcGIS برای نمایش سطح اجتماع پذیری فضاهای ارتباطی بین کلاس ها انجام شده است. نتایج نشان داد چیدمان های مختلف کلاس ها بر اجتماع پذیری فضاهای دسترسی تأثیرات متفاوتی دارند. چیدمان مربع، با یکپارچگی بالا، بیشترین اجتماع پذیری را دارد، اما تنوع عملکردی کمتری ارائه می دهد. چیدمان های پراکنده و H شکل با راهروهای وسیع تر، فضای پویاتر و متنوع تری را فراهم می کنند، که به تعاملات بیشتر کمک می کند. چیدمان کلاس ها با توجه به نیازهای گروه های سنی مختلف می تواند طراحی شود. مثلاً چیدمان مربع به دلیل اجتماع پذیری بالا و نظارت آسان، برای مقاطع ابتدایی که کودکان نیاز به حمایت بیشتری دارند، مناسب است. درمقابل، چیدمان پراکنده با ایجاد فضاهای متنوع و آرام، برای مقاطع دبیرستانی که نیاز به فعالیت های متنوع و تمرکز بیشتر دارند، گزینه بهتری محسوب می شود.