فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
مطالعات طراحی شهری ایران دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
233 - 256
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری اجتماع محور نیاز به همکاری اجتماعات محله ای و دستیابی به توافق جمعی دارد و هر چقدر که نقش مردم و اجتماعات محلی در پروژه های این چنینی پررنگ تر شود، به بهبود کیفیت زندگی و رضایت شهروندان کمک خواهد کرد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل شاخص های بازآفرینی شهری اجتماع محور در طراحی شهری در محدوده محله کن تهران با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) انجام شده است. جمع آوری اطلاعات به دو صورت شناسایی و گرداوری شاخص های اجتماعی مؤثر در فرایند بازآفرینی شهری در پژوهش های مرتبط و پاسخ پرسشنامه ده نفر از نخبگان صاحب نظر مرتبط با پژوهش صورت گرفته است. نظرات کارشناسان و مدل نهائی ساختاری تفسیری نشان می دهد که یک ارتباط چندسویه قوی بین شاخص های بازآفرینی شهری اجتماع محور وجود دارد و تمامی شاخص های بررسی شده همه با هم در یک راستا و در جهت اهداف مشترک بازآفرینی شهری اجتماع محور قرار دارند و نیاز به یک رویکرد یکپارچه و جامع در طراحی شهری است.
نقش تحولات اجتماعی در شکل گیری مکتب نگارگری قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
47 - 67
حوزههای تخصصی:
نقاشی ایران در مسیر رشد خود دچار تحولات فروانی شده است. به همین جهت، مکاتب گوناگون نگارگری، دارای صبغه قومی و قبیله ای و دربرگیرنده فرهنگ حاکم زمان خود هستند. مکتب قزوین از جمله مکاتب نقاشی ایران دوره صفوی است که در سال 955 ق، هنگام تغییر پایتخت از تبریز به قزوین شکل گرفته و بسان سایر مکاتبْ در روند شکل گیری و تکامل خود، تحت تأثیر حوادث اجتماعی و سیاسی حاکم بوده است. همین ضرورت، نگاه جامعه شناسانه بر این مکتب را دو چندان می کند. پژوهش پیش رو، با هدف بررسی تأثیر بازتاب تحولات اجتماعی در ظهور مکتب نگارگری قزوین، ضمن معرفی این مکتب درصدد است با نگاهی جامعه شناختی، آن را از منظر نظریه بازتاب، مورد واکاوی قرار دهد. در این راستا، جهت پاسخگویی به سؤالات: ۱. تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در دوره صفویه چگونه شکل گرفته است؟ ۲. بازتاب این تحولات در مکتب نگارگری قزوین چگونه است؟ مقاله حاضر از روش نظری و شیوه توصیفی- تحلیلی سود جسته است. نتایج نشان می دهد که مکتب قزوین، همواره متأثر از تحولات سیاسی و اجتماعی دوره صفویه بوده است. از این رو، موضوع نگاره های این مکتب، توصیف و تمجید از انسان و حالات اوست و از این منظر شاهد جهان بینی و نگرشی جدید در آثار این مکتب هستیم. تک پیکره نگارها و اوراق تک برگ مستقل که عمدتاً تصاویری از شاه و درباریان را به نمایش می گذارند؛ اولین نمونه های تصویری هستند که به سفارش حامیان، در دستان توانمند طراحان چهره گشا رسامی می شوند. درکل، پر هزینه بودن تکمیل نسخه های خطی برای دربار، عدم توجه شاه تهماسب به نقاشی نسخه های خطی و معرفی نقاشی دیواری، تعصب مذهبی شاه تهماسب به نگارگری، ایجاد محیط هنری، رشد طبقه بازرگان و افراد کم ثروت تر جامعه، سفارش زیاد اوراق تک برگ و مرقعات تصویری و خوشنویسی؛ از مهم ترین عوامل ایجاد و رشد مکتب نگارگری قزوین می باشند.
تحلیل میدان تئاتر دهه 1390 شمسی ایران بر اساس آراء پیر بوردیو؛ با نگاهی به نمایش خانه .وا .ده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۹۷)
61 - 76
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر سعی شده است با اتخاذ آراء نظری پیر بوردیو، تحلیلی از فضای گفتمانی شکل گیری زیرمیدان تئاتر دهه 1390 شمسی شامل ویژگی های فرهنگی هنری بر اساس تحلیل نمایش خانه . وا . ده به کارگردانی محمد مساوات، ارائه شود. تأکید این مقاله بر دهه 1390 شمسی است، یعنی زمانی که موج تازه ای از جریان های تئاتر به وجود آمد و آثار متفاوتی با دهه های گذشته خلق شد. بر این اساس سعی شده جهت دست یابی به هدف اصلی مقاله و در پاسخ به این پرسش که مهم ترین ویژگی ها و خصیصه های گفتمانی اثر شاخص میدان تئاتر 90 شمسی کدم اند و با بهره از روش تحلیل گفتمان «تئو ون دایک» به تحلیل گفتمان نمایش خانه . وا . ده پرداخته شد. یافته های حاصل از تحلیل گفتمان نشان از شکل گیری ابعاد و سرمایه هایی دارد که بارزترین ویژگی های آن ها در مقولاتی همچون؛ اولویت اجرا بر متن، فقدان قهرمان مرکزی، شخصیت پردازی تیپیکال، میزانس پیچیده، دکور مینیمال و صحنه خالی، نگاه پدیدارشناسانه به بدن، غلبه تئاتر پست دراماتیک و جغرافیای بدون مرز و مکان بروز پیدا کرده است. درواقع، نمایش خانه . وا . ده، جهت القاء، انتقال مفاهیم و گفتمان خاص خود (طرح میدان جدید) علیه دو سطح معنا و استدلال (سنت های حاکم) نگاشته و اجرا شده است و به مفاهیمی همچون دکور ساده، ضدیت با متن بدون قهرمان و تأکید بر ارزش های جهانی خارج از جغرافیا چنگ زده است.
آینده پژوهی برند سازی در شکل گیری شهر خلاق با رویکرد نظریه های داده بنیاد مطالعه موردی شهر کرج
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
207 - 218
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جذابیت و رقابت پذیری یک شهر بستگی به نحوه مدیریت تصویر آن شهر داشته و استراتژی های برنامه ریزی تصویر شهر برای شهرهایی که به دنبال رشد اقتصادی هستند، به ام ری ضروری بدل گ شته است. کرج کلان شهری در نزدیکی تهران یکی از آن شهرهای پرجاذبه و پرقدمت و پرجمعیت است که به دلیل بی توجهی به هویتی مستقل و تصویر غیرشفاف هم برای ساکنانش و هم برای رهگذران و گردشگران، نیاز به ساخت برند برای خود دارد.
هدف پژوهش: هدف از پژوهش حاضر نقش برندسازی در شکل گیری شهر خلاق با رویکرد نظریه های داده بنیاد در شهر کرج است.
روش شناسی: گردآوری داده ها در این پژوهش با استفاده از روش مصاحبه کارشناسان و تحلیل داده های کیفی با کمک نرم افزار مکس کیودا انجام شد. داده ها با کدگذاری ارزیابی شدند که شامل برچسب گذاری و دسته بندی بخش های مختلف داده است. از طریق مقایسه مداوم و تجزیه وتحلیل تکراری، الگوها، مفاهیم و روابط درون داده ها شناسایی شدند.
یافته ها و بحث: یافته های پژوهش نشان داد که کرج با توجه به قدمت تاریخی و جغرافیای طبیعی یکی از شهرهای پرجاذبه در ایران است که می تواند تبدیل به یکی از قطب های گردشگری ایران شود.
نتیجه گیری: امروز کشور ایران در حال تعامل با جهان است و یکی از بهترین فرصت ها برای سرمایه گذاران خارجی در تمامی زمینه ها است که باید مدیران شهری و برنامه ریزان شهری با هوشیاری و اطلاع رسانی در مورد فرصت های سرمایه گذاری در شهر کرج بتوانند به بهترین وجه جذب سرمایه کنند که البته در این راه مهم ترین نقطه توجه به برند شهری کرج است.به گونه ای که این رویکرد می تواند به تقویت هویت فرهنگی و تاریخی شهر نیز کمک کند و با برنامه ریزی واجرای راهکارهای مناسب،می توان شهر کرج را به یک شهر خلاق و پایدار تبدیل کرد. این فرایند نه تنها به توسعه اقتصادی واجتماعی شهر کمک می کند، بلکه باعث ارتقای کیفیت زندگی ساکنان و افزایش شناخت و شهرت بین المللی شهر نیز می شود.
کاربرد روش های یادگیری ماشینی در حوزه طراحی محیط مصنوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
116 - 128
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه استفاده از هوش مصنوعی رشد چشمگیری داشته، و به عنوان یک حوزه نوین در حال پیشرفت است. هدف اصلی این پژوهش، شناخت ظرفیت های هوش مصنوعی در پیشبرد فرآیند طراحی و اجرا در محیط مصنوع است. هدف کاربردی پژوهش، توسعه و کاربردی سازی مهمترین دستاوردهای یادگیری ماشینی و در حوزه طراحی است.
روش ها: روش تحقیق اصلی پژوهش «فراتحلیل» در پارادایم «آزادپژوهی» با رویکرد انتقادی و طراحی مبنا است که با استفاده از تکنیک های پهنانگر، حوزه کلی دانشی این حوزه را بررسی می کند. سپس به منظور تثبیت اشراف به ادبیات موضوع، از طریق جستوجو در سه پایگاه های معتبر دانشی این حوزه، نسبت به جمع آوری مقالات مرتبط به یادگیری ماشین در حوزه های روش های یادگیری بدون نظارت، یادگیری نیمه نظارتی و یادگیری تقویتی اقدام شده؛ مهمترین ظرفیت ها و کاستی ها، و نقاط قوت و ضعف مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
یافته ها: یافته های کمی حاصل از داده های ترکیب شده بیانگر آن است که یادگیری ماشینی تحت نظارت و یادگیری عمیق هدایت شده، می تواند بهترین گزینه برای توصیه در آینده طراحی باشد. در حالی که فرآیند یادگیری در یادگیری عمیق تدریجی و کندتر است، یادگیری ماشینی تحت نظارت در مرحله آزمون و تست سریع تر عمل می کند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش تاکید دارد که یادگیری ماشینی تحت نظارت، بهترین گزینه برای پیش بینی پاسخ ها در فرآیند طراحی است اما در صورتی که علاوه بر پیش بینی، موضوع خلاقیت در طراحی مورد نظر باشد، یادگیری عمیق کارآمدتر است.
مطالعه ی اسناد سازمان های بین المللی در تدوین رویکردهای طراحی میان بافت تاریخی در دوران معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
۸۹-۶۶
حوزههای تخصصی:
اهداف: افزودن ساختار جدید به بافت تاریخی از روش های حفاظت شهری است که با مداخلات شدیدتری همراه و در نتیجه نیازمند توجّه بیشتری است. در این راستا، سازمان های بین المللی در تدوین اسناد خود به این موضوع پرداخته اند. بررسی این اسناد از آن جایی که مبنای تدوین استانداردها و دستورالعمل های طراحی اند، اهمّیّت دارند. با این وجود، تا به حال، کمتر به طور دقیق مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته اند. بر این اساس، در این پژوهش، به منظور صورت بندیِ موضع مطرح در این اسناد در قالب رویکردهای طراحی، چیستی شان پیگیری شد. روش ها : بدین منظور، با مطالعه ی اسناد، داده های مورد نیاز گردآوری، بر اساس مضمون و ساختار رویکرد طراحی کدگذاری و برای دستیابی به تصویر کلّی، کدهای حاصل به کمک مقایسه ی تطبیقی و همچنین با کمّی سازی و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شدند. یافته ها: داده های گردآوری شده نشان می دهند که در موضع سازمان های بین المللی در مورد حفاظت به روش افزودن به بافت تاریخی، دو نگرشِ قابل تفکیک مطرح است. منشور ونیز (1964) منشور واشنگتن (1987)، منشور اصول بررسی، حفاظت و مرمت ساختاری میراث معماری (2003) و منشور نیوزلند (2010) و منشور بورا (2013) قائل به ارجحیّت سندانگاری بر بافت شهری انگاریِ بافت تاریخی هستند. ولی سایر اسناد، هر دو نگرش را توآمان مطرح می کنند. با این تفاوت که در بیانیّه ی تلاکسکالا (1982) و بیانیّه ی سن آنتونیو (1996) این نگرش متآثر از نگاهی سنّت گرا و در باقی موارد بر مبنای نوگرایی است که نشان از غالب بودن این نگرش در اسناد دارد. برخاسته از همبستگیِ نگرش و رهیافت، در منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند، اجتناب از تغییر بر ضرورت تغییر ارجح است. سایر اسناد قائل به مدیریت تغییرند. با این تفاوت که در دو سند تلاکسکالا و سن آنتونیو این مدیریت در معنای سنتّی آن مطرح است و در باقی اسناد مدیریت با پذیرش گذر از عصر سنّت و آغاز عصر مدرن توصیه شده است. بنابراین رهیافت آخر، رهیافت غالب در اسناد است. متأثر از رهیافت، منشور ونیز، واشنگتن، اصول بررسی، بورا و نیوزلند به همانندی طرح پیشنهادی با بافت تاریخی توصیه کرده اند و باقی اسناد قائل به هماهنگیِ طرح به کمک ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی هستند که برخاسته از تفاوت در نگرش و رهیافت، در بیانیّه های تلاکسکالا و سن آنتونیو هماهنگی در معنای تبعیّت از سنّت های طراحی در معماری و شهر است. ولی سایر و اغلب اسناد، هماهنگی در معنای طرحی متأثر از ویژگی های بافت تاریخی و در صورت سازگاری، با بیانی معاصر به کار برده شده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت در حالت کلّی، سه رویکرد طراحی در بافت تاریخی در اسناد سازمان های بین المللی مطرح شده است.
مطالعه و تحلیل فنون اجرایی نقوش برجسته در محوطه میراث جهانی تخت جمشید با استفاده از مدل سازی سه بعدی و پردازش تصویر
حوزههای تخصصی:
تخت جمشید به عنوان یکی از برجسته ترین محوطه های باستان شناختی ایران، نماد عظمت فرهنگی و هنری دوره هخامنشی است. هنر حجاری و آرایه های معماری این دوره با بهره گیری از تجربیات و دانش فرهنگ های گوناگون، شیوه ای نوین و هنرمندانه را خلق کرده است که در نقوش برجسته سنگی تخت جمشید نمود یافته اند. این نقوش به دلیل ظرافت و دقت اجرا، توجه پژوهشگران بسیاری را به خود جلب کرده و پرسش هایی در خصوص ارزش های هنری و روش های اجرایی آن ها مطرح ساخته است. این پژوهش با هدف تحلیل فنون اجرایی نقوش برجسته تخت جمشید، به مستندسازی نمونه هایی از این نقوش در پلکان شرقی کاخ آپادانا و پلکان شمالی کاخ شورا پرداخته است. برای مستندسازی و تهیه مدل های سه بعدی نقوش برجسته، از روش های پیشرفته فتوگرامتری، با تأکید ویژه بر فناوری فتو اسکن، استفاده شد و تصاویر به وسیله نرم افزارهای تخصصی Agisoft، 3D Zephyr و Reality Capture پردازش گردید. نتایج این پژوهش بخشی از فرایند خلق این آثار هنری را آشکار می کند که تاکنون کمتر به آن پرداخته شده است. همچنین، کارایی روش مستندسازی مبتنی بر فتوگرامتری در استخراج داده های دقیق فنی و هنری مورد تأیید قرار گرفت. این روش نه تنها امکان تحلیل دقیق تر جزئیات نقوش برجسته و تناسبات هندسی آن ها را فراهم می سازد، بلکه به درک عمیق تری از ارزش های هنری این آثار و جایگاه آن ها در تاریخ هنر کمک می کند. این رویکرد می تواند الگویی ارزشمند برای پژوهش های آینده در زمینه مستندسازی و استحصال داده های فنی و هنری نقوش برجسته تاریخی باشد.
بررسی وضعیت شاخص های تاب آوری شهری و تدوین عوامل مؤثر در ارتقای وضع موجود (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تحولات گستره و مسائل غیرقابل پیش بینی، همواره محیطهای شهری با چالشها و مخاطرات متنوعی روبه رو هستند. با توجه به این وضعیت، بایستی شهرها همواره آمادگی مقابله با انواع بحرانها را داشته باشند. بر همین اساس وضعیت تاب آوری آنها بسیار مهم است. تاب آوری شهری توانایی سیستمهای شهری برای پاسخگویی به تنش ناشی از سوانح و بازسازی سریع پس از آن تعریف میشود. این موضوع در کلانشهرها به واسطه موقعیت، جمعیت و خدمات مختلف، دارای اهمیت بیشتری است. شهر شیراز نیز از این موضوع مستثنی نیست. بنابراین برنامه ریزی برای بهبود تابآوری این شهر، در مرحله اول نیازمند شناخت جامع از وضعیت تاب آوری آن دارد که در این پژوهش به عنوان هدف مورد تاکید است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و گردآوری دادهها از طریق روش پیمایشی است. ابزار گردآوری دادهها پرسش نامه بوده است. روایی آن از طریق جامعه نخبگان تایید و پایایی آن نیز با استفاده از ضریب کرونباخ بیشتر از 75/0 تایید شد. جامعه آماری پژوهش را متخصصان حوزه مدیریت و برنامه ریزی شهری تشکیل دادهاند. تعداد 110 پرسش نامه در سطح نمونه توزیع شده که از مجموع فرمهای توزیع شده، 103 پرسش نامه تکمیل شد. نتیجه نشان داد وضعیت تاب آوری اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی شهر شیراز در سطح کمتر از 05/0 معنادار و از وضعیت مناسبی برخوردار نیست. بر اساس نتایج آماری، بهترین وضعیت مربوط به شاخص تعلق اجتماعی با میانگین 148/3 بوده و مابقی شاخصهای تاب آوری شامل مشارکت اجتماعی، آسیب پذیری اقتصادی، رفاه اقتصادی، بهداشت محیط، زیرساختهای شهری، کیفیت مسکن و بافت شهری در وضعیت ضعیفی شناخته شدهاند و نیازمند توجه و ارتقاء دارند. نتایج بخش مدلسازی تاثیر عوامل مختلف در ارتقاء و بهبود وضع موجود تاب آوری شهر شیراز نیز نشان داد که 17 عامل در این زمینه تاثیرگذار هستند. در این زمینه بیشترین نقش را تاثیر را دو عامل استحکام سازی ابنیه موجود از طریق مرمت کالبد و تحکیم پی با تبیین 99/0 و ارتقا و متنوع سازی مشاغل خرد با تبیین 86/0 دارند. در مجموع وضعیت تاب آوری شهر شیراز مناسب نیست، اما برخی عوامل و اقدامات میتوانند این شرایط را تغییر دهند. این عوامل شامل بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و مدیریتی شهر شیراز است. در واقع نمیتوان به صورت تک بعدی، انتظار ارتقاء تاب آوری این شهر متصور بود.
تحلیل فرایند تصمیم سازی و تصمیم گیری اخلاقی برنامه ریزان و مدیران شهری براساس یافته های بررسی طرح تفصیلی منطقه 22 شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۴
97 - 114
حوزههای تخصصی:
نقش برنامه ریزان و مدیران شهری به عنوان متخصصانی که مسئولیت تهیه، هدایت و اجرای برنامه های توسعه شهری را برعهده دارند، در جهت گیری برنامه ها غیرقابل انکار است. روابط و مناسبات کنشگران و توزیع قدرت میان آن ها که به تصمیم هایی مغایر با چارچوب اخلاق حرفه ای و درنتیجه عدم دستیابی به نتایج مورد انتظار منجر شده اند، چالش های اخلاقی متعددی به همراه دارد. نقطه شروع پژوهش، بررسی کدهای اخلاقی در برنامه ریزی شهری و تأثیر آن بر برنامه های توسعه شهری است. تصمیم سازی برنامه ریزان و تصمیم گیری مدیران در طرح تفصیلی منطقه 22 شهرداری تهران در دو بعد محتوایی و رویه ای مورد ارزیابی قرار گرفته است. به منظور دستیابی به اهداف، از رهیافت کیفی بهره گرفته شده است. یافته های حاصل از 15 مصاحبه نیمه ساختاریافته با استفاده از نرم افزار MaxQDA طبقه بندی و با بهره گیری از روش تحلیل محتوای قیاسی تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، نفوذ جریان های دارای قدرت، تأثیر قابل توجهی بر جهت دهی طرح مغایر با اصول اخلاقی گذاشته است. پیوند مدیران با یکدیگر و نهادهای سیاسی، دامنه انحصار تصمیم ها را رقم زده است و عدم هماهنگی میان مدیران و برنامه ریزان به وضوح ازسوی مشارکت کنندگان مطرح شده است. غلبه ساختار تمرکزگرای حاکم بر نظام تصمیم گیری، وابستگی تصمیم ها به منفعت گروهی خاص را در پی داشته است. به طور کلی به کارگیری موضوع های اخلاقی در برنامه ریزان، در سطح مطلوب تری ارزیابی شد و این تفاوت در دیدگاه مدیران، با اشاره به موضوع ملاحظات اجرایی توجیه شده است.
تطبیق تصویر آرایی معراج پیامبر (ص) در دیوارنگاره های بقاع گیلان و نسخه خمسه نظامی بر مبنای نظریه بیش متنیت ژرار ژنت
منبع:
پژوهش های میان رشته ای هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
193 - 216
حوزههای تخصصی:
در تاریخ هنر اسلامی، هنرمندان همواره مضامین دینی، عرفانی و ادبی را دست مایه خلق آثار ارزشمند خود قرار داده اند. مصورسازی واقعه شگفت انگیز معراج پیامبر (ص) از جمله این موضوعات است. آثار موجود با موضوع معراج باتوجه به ویژگی های سبکی مختلف و به تأثیر از شرایط فکری زمانه، از نظر شیوه و اجرای کار شباهت ها و تفاوت هایی دارد. نگاره های معراج پیامبر (ص)، در خمسه نظامی دوره صفوی و چهار دیوارنگاره بقاع گیلان دوره قاجار، از جمله این آثار بوده است. شناخت عمیق از نگاره های معراج و کشف روابط میان عناصر دو متن تصویری و دامنه تأثیرات نگاره معراج خمسه نظامی بر دیوارنگاره های بقاع گیلان از اهداف اصلی این پژوهش است. این پژوهش در صدد پاسخ به این پرسش هاست: 1- نگاره های معراج در خمسه نظامی اثر سلطان محمد و دیوارنگاره های بقاع گیلان، از لحاظ عناصر تصویری و ساختاری چه شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟ 2- از دیدگاه بیش متنیت ژرار ژنت، نگاره معراج خمسه نظامی تا چه اندازه در دیوارنگاره های بقاع گیلان تأثیرگذار بوده است؟ این پژوهش با رویکرد نظریه بیش متنیت ژرار ژنت، دارای ماهیت توصیفی- تحلیلی بوده، روش گردآوری مطالب به صورت کتابخانه ای انجام شده و تجزیه وتحلیل به صورت کیفی است. از نتایج این پژوهش چنین بر می آید، هنرمند نقاش بقاع ضمن برگرفتگی و تأثیرپذیری ویژگی های تصویری، مفاهیم و مضامین برخی جریانات هنری گذشته یا همزمان و موازی توانسته ترکیبی بدیع از یک سبک ممتاز مردمی را پدید آورد. همچنین، در معراج سلطان محمد و دیوارنگاره ها، با وجود آنکه هر دو نگاره از لحاظ موضوع و محتوا دارای معنایی مشابه بوده، اما کاربست عناصر تصویری و تمهیدات تجسمی با توجه به زمینه و بستر ایجادشده، یکسان و یک شکل نیست و هر دو اثر تصویری، شیوه متفاوتی از روایت و کیفیت هنری را نشان می دهد.
ارزیابی ریسک آب ازطریق نقشه های شناختی فازی (نمونه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۸
60 - 69
حوزههای تخصصی:
| از بین ۴۰ مخاطره طبیعی شناسایی شده، امکان وقوع بیش از ۳۰ خطر در ایران وجود دارد. تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران نیز در معرض مخاطرات متعددی قرار دارد که خطر خشکسالی و تنش آبی یکی از مهمترین آنهاست. خشکسالی می تواند علاوه بر آسیب به محیط زیست و ایجاد یا تشدید مخاطرات طبیعی ثانویه، سبب بروز خسارات در حوزه های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی شود. از سویی دیگر مدیریت مبتنی بر توسعه زیرساخت های خاکستری، آسیب پذیری ها را تشدید کرده و تاب آوری شهر را کاهش داده است. این پژوهش با هدف شناسایی عوامل مؤثر در ایجاد ریسک خشکسالی و تنش آبی در شهر تهران به وزن بندی این عوامل پرداخته است و به این سؤال پاسخ می دهد که مهمترین الویت های آسیب پذیری در این مسئله کدامند. تعیین الویت ها می تواند مبنایی برای تصمیم گیری و برنامه ریزی های چندمقیاسی کاهش ریسک خشکسالی باشد و به اتخاذ اقدامات پیشگیرانه به جای مدیریت بحران کمک کند. ادبیات نظری پژوهش پیش رو به شیوه تحلیلی-توصیفی حاصل از مطالعات کتب، مقالات، گزارش ها و طرح های بالادست است. همچنین برای ارزیابی منظر ریسک، ماتریس خطر برمبنای مدل تعاملی به دست آمده و پس از آن مهمترین علل آسیب پذیری نیز به روش نقشه های شناختی فازی استخراج، وزن بندی و تحلیل شده اند. براساس یافته های پژوهش و سناریوهای اصلی ریسک خشکسالی تهران در سطح خرد، «هدررفت بالای منابع آب»، «تغییر کاربری اراضی و تخریب زیرساخت طبیعی» و «توسعه شهری نامتناسب با ظرفیت های آبی» اصلی ترین محرک ها هستند. در سطح کلان، این مسئله ناشی از تکرار چرخه آسیب «کالبدی- طبیعی- ادراکی» و عدم درنظرگیری شهر به مثابه یک سیستم انسانی-محیطی است.
تبیین چارچوب مفهومی فضای شهری سالم بر اساس اصول شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
141 - 160
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی، فضاهای شهری از یک طرف و شهروند معاصر از طرف دیگر به شدت تحت تأثیر فضاها و تکنولوژی های هوشمند و مجازی قرارگرفته است. از این رو تأمین فضاهایی که بتواند هم زمان با پاسخگویی به نیازهای سلامتی انسان معاصر، توجه ویژه به بعد هوشمندی زندگی معاصر داشته باشد، بسیار حائز اهمیت می باشد. پژوهش حاضر با هدف تببین مؤلفه های مؤثر بر فضای شهری سالم هوشمند و ارائه یک چارچوب مفهومی عام در این راستا به این موضوع پرداخته است. پژوهش از منظر هدف گذاری کاربردی و از لحاظ ماهیت اطلاعات و شیوه تحلیل آنها، کیفی است و در زمره پژوهش های اسنادی و درنهایت برمبنای روش تحقیق آمیخته می باشد. در این راستا ابتدا ابعاد و مؤلفه های شهر سالم و شهر هوشمند که از سوی صاحب نظران و حرفه مندان گستره دانش شهرسازی مطرح شده است، جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوا، کدگذاری و چارچوب عام شهر سالم و شهر هوشمند احصا می شود. در مرحله بعدی، شاخص های احصا شده در مرحله اول، تجمیع شده و با استفاده از معیارهای 5 گانه و با روش ماتریس گولر، امتیازدهی و رتبه بندی می شوند و «چارچوب مفهومی عام فضای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند» تبیین می شود. در گام سوم با استفاده از شاخص کاپا، کنترل کیفیت چارچوب استخراجی، انجام می شود و شناسنامه شاخص ها ارائه می گردد. این چارچوب متشکل از 5 بعد اقتصادی (1 مولفه، 3 شاخص)، اجتماعی (3 مولفه، 13 شاخص)، مدیریتی (1 مولفه، 4 شاخص)، کالبدی (5 مولفه، 26 شاخص) و زیست محیطی (2 مولفه، 5 شاخص) می باشد. بر اساس امتیازات نهایی، بعد زیست محیطی با امتیاز 9.4، بعد کالبدی با امتیاز 8.6، بعد اجتماعی با امتیاز 8، بعد اقتصادی با امتیاز 7.6 و بعد مدیریتی با امتیاز 6.9، به ترتیب اهمیت در برنامه ریزی فضای شهری سالم با رویکرد شهر هوشمند باید مورد توجه قرار بگیرند.
تبیین کمی عوامل مؤثر بر افزایش مشارکت شهروندی در زیباسازی کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۷
151 - 170
حوزههای تخصصی:
با افزایش روز افزون جمعیت شهرها به خصوص پس از انقلاب صنعتی عوامل تأثیرگذار بر نظام مدیریت شهری و به طور کلی سکونتگاه های انسانی به شدت افزایش یافته است و به مرور زمان، روش های سنتی و رویکردهای غیرمشارکتی و از بالا به پایین تأثیر خود را از دست داده اند و مفاهیمی چون رویکردهای مشارکتی در میان تصمیم سازان و تصمیم گیران نظام مدیریت شهری مطرح شده است. اساس این مفاهیم، تصمیم گیری با و برای مردم است. بدون شک شهری که تصمیماتش بدون حضور مؤثر شهروندانش اتخاذ شود نمی تواند پاسخگوی نیاز ساکنانش باشد. هدف از پیشبرد این پژوهش، شناسایی و تبیین عوامل تأثیرگذار بر ارتباط دوسویه میان مردم و مسئولین شهری و شکل گیری برنامه ریزی مشارکتی در راستای تحقق پروژه های زیباسازی، جهت ارتقا کیفیت زندگی شهروندان، در کلانشهر تهران می باشد. این پژوهش از لحاظ اهداف تحقیق، کاربردی بوده و روش آن توصیفی-تحلیلی می باشد. به طور کلی روش انجام این تحقیق مبتنی بر روش تحلیل اسنادی، تحلیل محتوایی و فراتحلیل می باشد. با توجه به جامعه آماری پژوهش که شهروندان شهر تهران می باشند، تعداد 384 پرسشنامه تکمیل و همچنین از ابزار مصاحبه نیز برای دریافت اطلاعات از مدیران سازمان زیباسازی استفاده شده است. تحلیل پرسشنامه طراحی شده در راستای سنجش مولفه ها و متغیرهای پژوهش پیشرو با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفت. در مرحله تحلیل مولفه ها و متغیر ها برای بررسی پایایی و روایی پژوهش از روش تحلیل عاملی تاییدی برای اطمینان از عوامل اصلی انتخابی، تحلیل همبستگی برای یافتن ارتباط میان متغیرها و تحلیل تجمیعی جهت تعیین میزان واریانس محاسبه شده متغیرها توسط عوامل اصلی استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش، 19 عامل در 4 دسته بندی که شامل، اجتماعی-فرهنگی، معیشتی-اقتصادی، اداری-تشکیلاتی و حقوقی-سازمانی می باشد، ارائه گردیده است. که از دیدگاه پاسخ دهندگان، شاخص های مرتبط با بعد اقتصادی-معیشتی با میانگین 565/4بیشترین اولویت، شاخص های مرتبط با بعد اداری-تشکیلاتی با میانگین 368/4 در جایگاه دوم، شاخص های مرتبط با بعد حقوقی-سازمانی با میانگین 316/4 در جایگاه سوم و در نهایت شاخص های مرتبط با بعد اجتماعی-فرهنگی با میانگین 215/4 در اواویت آخر قرار دارد. همچنین ابهام در شناسایی گروه های هدف، موانع حقوقی، اداری وتشکیلاتی و ضعف در فرهنگ سازی امر مشارکت در میان جامعه به عنوان اصلی ترین موانع عدم تحقق مشارکت شهروندی در زیباسازی کلانشهر تهران می باشد.
رویکرد حق به سلامت شهر؛ انگاره ای در تحلیل سطح نابرابری فضایی و تحقق پذیری عدالت شهری مطالعه موردی: مناطق پنج گانه شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
58 - 77
حوزههای تخصصی:
مسئله: عدالت در سلامت شهری به معنای نبود تفاوت های سیستماتیک در یک یا چند جنبه از وضعیت سلامت شهروندان یا گروه های جمعیتی از نظر اجتماعی، اقتصادی و محیط فیزیکی است. توزیع عادلانه امکانات و تسهیلات بهداشتی درمانی یکی از اصلی ترین پیش نیازهای افزایش سطح بهره مندی جامعه از شاخص سلامت عمومی می باشد که بایستی در سکونتگاه های شهری مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. در مطالعه حاضر نیز شهر ارومیه به عنوان محور مطالعاتی در باب سطح تحقق رویکرد حق به سلامت شهر و نحوه توزیع خدمات و عملکردهای بهداشتی- درمانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
اهداف: پژوهش حاضر از نظر هدف، در دسته پژوهش های نیمه بنیادی، نیمه کاربردی قرار گرفته که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
روش ها: شیوه های گردآوری اطلاعات مبتنی بر روش های آماری (آزمون های سوارا، کولموگروف،اسمیرنوف، ضریب همبستگی و کوکوسو)؛ اسنادی، کتابخانه ای، مشاهده و وارسی میدانی می باشد.
یافته ها: براساس نتایج، شهر ارومیه از منظر نوع توزیع عملکردها و خدمات بهداشتی- درمانی متناسب با رویکرد حق به شهر، در برنامه ریزی و تخصیص فضایی به صورت عادلانه عمل نکرده است.
نتیجه گیری: مناطق 4 در بافت مرکزی و قطب تجاری شهر و 2 در بخش کمربندی شهر ارومیه، به ترتیب مطلوب ترین و نامطلوب ترین شرایط و وضعیت محیطی را در امر برخورداری از سیاست های حق به سلامت شهر به خود اختصاص داده است. در پایان بر اساس یافته های حاصل و شناسایی نقاط قوت و ضعف محدوده مطالعاتی در حیطه توسعه شهری به ارائه برخی از پیشنهادات و اقدامات هدفمند و پایدار حول بهبود شرایط محیطی اقدام گردیده است.
تعاملات اجتماعی برگرفته از سنت های مذهبی و قومی در هنرهای انتزاعی کشورهای ایران، ترکیه و مراکش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
263 - 278
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به انسجام اجتماعی به گونه ای دقیق تر می نگرد. هدف، دستیابی به الگویی از عناصر برای تقسیم بندی های معاصر شهری یا به اصطلاح محله های شهری است که انسجام اجتماعی را به گونه ی معاصرسازی شده، همراه داشته باشند. با بررسی سه نوع متفاوت از محله اسلامی در کشورهای ترکیه، ایران و مراکش انسجام اجتماعی، نوع آن، گستردگی اش و تأثیر کالبد بر آن ارزیابی و مقایسه شده تا در صورت امکان بتوان از آموزه های کهن برای توسعه امروزی بهره برد. روش به کار رفته در این پژوهش روش تحلیل محتوا کیفی، قیاس تطبیقی متون و همچنین مشاهده پنهان بوده است. با مشخص کردن هدف و سؤالات اصلی پژوهش به بررسی متون مختلف و متغیرهای کالبدی و اجتماعی تأثیرگذار بر انسجام اجتماعی پرداخته شده است. ازجمله مراحل تحلیل محتوا صورت گرفته در این پژوهش، آماده سازی متون برای تحلیل، سازماندهی و در نهایت گزارش نتایج به دست آمده می باشد. انسجام اجتماعی در کشور ترکیه از ارتباط محلات همجوار با یکدیگر، در ایران در قالب یک محله و در مراکش در اندازه یک کوی اتفاق می افتد. همچنین گذر محلی در محله ترکی، ایرانی و درب به عنوان ساختار اصلی محله در مراکش خود منجر به ارتباط خانه با خیابان بوده که تأثیر مستقیم بر انسجام اجتماعی داشته است. از ایده وجود مفصل در میان دو محله ترکی که منجر به ارتباط محلات مجاور می شود و از مقیاس کوچک اجتماعات محلی در شهر مراکشی می توان برای توسعه های شهری معاصر متناسب با زیست هر شهر بهره برد. اهداف پژوهش:بررسی محلات شهری با تأکید بر رویکرد انسجام اجتماعی در کشورهای ایران، ترکیه و مراکش.بررسی ساختار شهری کشورهای ایران، ترکیه و مراکش با تأکید بر انسجام اجتماعی.سؤالات پژوهش:محلات شهری در کشورهای ایران، ترکیه و مراکش با تأکید بر رویکرد انسجام اجتماعی چگونه است؟ساختار شهری در کشورهای ایران، ترکیه و مراکش با تأکید بر انسجام اجتماعی چگونه است؟
تبیین زیبایی شناسی نمادین اخلاق و هنر از منظر پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
560 - 574
حوزههای تخصصی:
مضامین اخلاقی و پردازش های هنرمندانه از مختصات سبکی بسیاری از شعرای ادب فارسی است. در این میان، ابن یمین فریومدی و پروین اعتصامی را می توان در زمره شعرای بزرگی دانست که به مضامین اخلاقی توجه جدی داشته اند. در این مقاله به بررسی تعالیم اخلاقی در اشعار ابن یمین و پروین اعتصامی پرداخته شده است. روش پژوهش به صورت کتابخانه ای و مبتنی بر سندپژوهی بوده و نوع آن تحلیلی و توصیفی است. فرضیه پژوهش، احتمال وجود نکات مشترک در زمینه اخلاق مداری و گرایش به اخلاق در اشعار پروین و ابن یمین است. پس از بررسی دیدگاه های دو شاعر در مورد اخلاق و مضامین اخلاقی، این نتیجه به دست آمد که ابن یمین در سرودن قطعات اجتماعی و اخلاقی بسیار چیره دست بود و شهرتش مدیون قطعات است. او مخاطبانش را به عزت نفس، دوری از چاپلوسی، کار و کوشش، قناعت و پرهیز از مداحی ستمگران دعوت می نماید و قطعاتش در عین کوتاهی آیینه روشنی از اوضاع و احوال بی سامان روزگار اوست. پروین نیز شاعری آرمان گراست و نکات اخلاقی و اندرزهای او بیشتر در مناظره و در قطعاتش جلوه گر شده است. وی در سرودن قطعات از انوری و ابن یمین پیروی کرده است است و قریب به اتفاق اشعارش اخلاقی و تعلیمی بوده و در آن ها تقوی، پاکی، علم ورزی، درستکاری و خردورزی را تبلیغ کرده است؛ و تلاش وی این است که از طریق اشعار خود همه را به سوی کمال سوق دهد.اهداف پژوهش:تبیین زیبایی شناسی نمادین اخلاق از منظر پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی.بررسی ارتباط هنر و ادبیات.سؤالات پژوهش:زیبایی شناسی نمادین اخلاق در آثار پروین اعتصامی و ابن یمین فریومدی چگونه است؟هنر و ادبیات چه رابطه ای با هم دارد؟
حفاظت، مرمت و باززنده سازی بافت تاریخی؛ گامی در جهت توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۵)
119 - 139
حوزههای تخصصی:
نگاه به بافت ه ای تاریخی در عصر حاضر به طور عمده متوجه ابعاد فرهنگی - اجتماعی در مقابل ابعاد صرف کالبدی است. این تغییر رویکرد از خلال منشورهای جهانی، کاملاً مشهود است. هر دو رویکرد وجه مشترکی دارند که در مقوله حفاظت و احیای بافت های تاریخی قابل مشاهده است. این وجه، متضمن پارادایم های متنوعی است؛ از این رو نگرش ها با ساختارهای کالبدی صلب و غیرقابل انعطاف آغاز می شود و به تدریج به سوی ساختارهای منعطف تر و غیرکالبدی پیش می رود. انگاره ساختارهای منعطف فرهنگی - اجتماعی، حاکی از معرفت انسان به ضرورت توجه بیشتر به این ساختارها و توانمندسازی آن ها در فراسوی دنیای مدرن می باشد. از آنجا که بافت تاریخی، نظامی همگن و متشکل از ساختارهای کالبدی و غیرکالبدی است، بررسی نقش و ویژگی های هر یک و تعامل آن ها با یک دیگر مدنظر است. راهبردهای ساکن یا کم تحرک حفاظت از ساختار کالبدی که گاه در شهرهای کوچک نتایج مطلوب داشته، نمی تواند عیناً در شهرهای بزرگ اثرات موردنظر را دربر داشته باشد. یاری جستن از ساختار فرهنگی اجتماعی، در بافت تاریخی می تواند در توانمندسازی کالبدی و عملکردی بافت موردنظر تأثیر اساسی داشته باشد. این نوشتار با استفاده از روشی استدلالی و استنادی بر آن است تا رابطه بین فضای کالبدی بافت تاریخی با پدیده های فرهنگی اجتماعی را تبیین کند. با توجه به این که یکی از مؤلفه های اصلی عملکرد اجتماعی بافت تاریخی، سکونت است، شکل و گونه خانه، و ریخت بافت نتیجه رویکردی اجتماعی - فرهنگی است.
نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
173 - 192
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تحلیل کهن الگوها در داستان گنبدسبز هفت پیکر حکیم نظامی گنجه ای است. بررسی متون ادبی براساس نقد روان شناسانه یکی از رایج ترین انواع نقدهاست که براساس آن منتقد، روح هنرمند را می کاود و به لایه های پنهان روح و ذهن او پی می برد و از این طریق هنر او را بهتر می شناسد. هفت پیکر چهارمین منظومه نظامی است که موضوع آن زندگی بهرام گور و ازدواج او با هفت دختر از هفت کشور است. در این منظومه بیشتر از روایات و افسانه های شاهان گذشته استفاده کرده و به بازآفرینی آن ها دست زده است. هفت پیکر نظامی اثری است که به دلیل نوع داستانی و جنبه عرفانی موارد بسیاری از کهن الگوها را در خود جای داده است و در کاربرد کهن الگوها، نمادها و اشارات عرفانی، یکی از بی مانندترین متون در زمینه نقد کهن الگویی است. ساختار روایت داستان گنبد سبز متشکل از عناصر طرحی است که در اغلب داستان های کهن ایرانی دیده می شود. نظامی در شرح فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز، از مجموعه کهن الگوهای روانشناسی تحلیلی ازجمله آنیما، پیردانا، سایه، بیابان، آب و رنگ سبز بهره گرفته است. ظهور قهرمان، تقابل عقل و شرع، تسلط موقت و ابتدایی خرد، سفر و ریاضت، راهنمای شرع، تعادل و آرامش نهایی، رسیدن به وحدت روانی و فردیت در سایه کهن الگوی عشق براساس نظریه یونگ با طرح کلی فرایند فردیت روانی منطبق و قابل تحلیل است.
اهداف پژوهش:
بررسی نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی.
بررسی فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز از دیدگاه نظامی.
سؤالات پژوهش:
بررسی نقد کهن الگوها در داستان گنبد سبز هفت پیکر نظامی چگونه است؟
فرایند فردیت قهرمان گنبد سبز از دیدگاه نظامی چگونه است؟
تحلیل بصری و محتوایی قاب کاشی شومینه موزه «شانگری لا» بر مبنای عامل مشروعیت و سلسله مراتب قدرت در عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ تیر ۱۴۰۳ شماره ۱۳۳
65 - 74
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:سلسله قاجار مانند هر حکومت دیگری در ایران، برای استقرار و بقای خود به اقتدار و مشروعیت نیاز داشت. شاکله حکومتی و قدرت سیاسی این سلسله دارای مناصب و مراتبی بود که در رأس آن شخص پادشاه و در درجات بعدی، طبقه ملوک الطوایف قرار می گرفت. آثار هنری دوره قاجار، به خصوص نمونه های فاخر درباری، از بعضی جهات بازتاب دهنده یا محصول همین شاخصه ها و جریان های غیرعینی محسوب می شوند. قاب کاشی شومینه موزه «شانگری لا» (امریکا)، اثری است با مؤلفه های بصری و مفهومی خاص که مطالعه آن به عنوان مصداقی از موارد یادشده می تواند در ارزیابی این شاخصه ها مؤثر باشد.هدف پژوهش: هدف این نوشتار، مطالعه خصوصیات این قاب کاشی به لحاظ تصویری و تکنیک های بصری و خوانش محتوایی این خصوصیات در ارتباط با مسئله مشروعیت و سلسله مراتب قدرت در عصر قاجار است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بر این نکات تأکید می کنند که اثر مذکور علاوه بر جنبه کاربردی و تزئینی، دو عامل اتکاء به پشتوانه های سیاسی- حکومتی دولت صفویه و باستان گرایی را به عنوان عواملی مشروعیت زا، در قالب تصویر، دستمایه قرار داده و با چینش افراد حاضر در صحنه در سه تراز متوالی که شامل هسته اصلی قدرت، رامشگران (حرم و حریم شاهی) و نظامیان می شوند، به نوعی، ساختار و مراتب قدرت را در این دوره بازنمایی می کند.
واکاوی بازتاب آیین سَتّی در ادب و هنر دوره صفوی با استناد بر نظریه "میدان" و"تمایز" پی یر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
75 - 95
حوزههای تخصصی:
ستی و بازتاب آن در ادب و هنر دوره صفوی از جمله مواردی است که به سادگی نمی توان از کنار آن گذشت. چرا که سنتی غیرایرانی است که منظومه شدن اش به واسطه دستور دربار گورکانی به محمدرضا نوعی خبوشانی شاعر ایرانی مهاجر در هندوستان محول شده و از سوی دیگر مصور کردن آن در قالب نگاره ها و دیوار نگاره کاخ چهل ستون از طرف عباس دوم بواسطه پیش گویی زنی هندو قبل از ستی شدن مبنی بر پیروزی سپاه ایران در جنگ قندهار صورت می گیرد. نوعی خبوشانی این آیین را در قالب مثنوی سوز و گداز به زیبایی سروده و مورد تشویق دربار گورکانی قرار می گیرد. توجه به نسخ مصور به جای مانده از مثنوی نوعی خبوشانی به عنوان یکی از اسناد مهم روابط فرهنگی دو کشور پرنفوذ ایران و هند در قرن یازده ه.ق. و دلایل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی این بازنمایی و همچنین معرفی، تطبیق و تحلیل نسخ مصور شده این مثنوی از مسایل مورد توجه در پژوهش حاضر است و به تبیین نسبت میان عواملی همچون قدرت، تمایز فرهنگی، و میدان فرهنگی در بازتولید کالاها و آثار هنری پرداخته است. به هر روی ستی در میان فرهنگ و جامعه ایرانی غریب مینماید و کاملا متمایز و مشخص است؛ این «تمایز» از منظر بوردیو به خوبی تحلیل می شود تا نحوه جای گیری ستی و دلایل اقبال به آن از سوی دربار صفوی را مشخص سازد. مقاله از نوع کیفی است و به روش استقرایی و رویکرد توصیفی –تحلیلی نگاره های مثنوی سوز و گداز را مورد ارزیابی قرار می دهد. مبرهن است که عوامل قدرت در ایجاد آثار هنری نقشی تعیین کننده دارند، اما با توجه به شواهد و قرائن موجود در نگاره ها، علی رغم مصورسازی این آیین، این پدیده در عمق جان نگارگر ایرانی رسوب نکرده است.