فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۹۲۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to investigate the relationship between gut microbiome composition, athletic performance, and post-exercise recovery in endurance athletes following probiotic supplementation. Method: In this randomized, double-blind, placebo-controlled study, 40 male endurance runners (age: 28.3 ± 5.2 years) were randomly assigned to either a probiotic (n=20) or placebo (n=20) group for 8 weeks. The probiotic group received a daily supplement containing a blend of Lactobacillus acidophilus, Bifidobacterium lactis, and Lactobacillus plantarum (20 billion CFU total). Fecal samples were collected before and after the intervention and analyzed using 16S rRNA gene sequencing. Athletic performance was assessed through VO2max testing and time to exhaustion. Recovery was evaluated by measuring delayed onset muscle soreness (DOMS) and creatine kinase (CK) levels. Results: The probiotic group showed a significant increase in gut microbial diversity (Shannon index: p<0.01) and relative abundance of beneficial bacteria such as Bifidobacterium and Lactobacillus (p<0.001). Significant improvements were observed in VO2max (4.7%, p<0.05) and time to exhaustion (7.2%, p<0.01) in the probiotic group compared to placebo. The probiotic group also demonstrated reduced DOMS (23%, p<0.05) and lower peak CK levels (18%, p<0.01) relative to the placebo group. Multiple regression analysis revealed that changes in Akkermansia muciniphila and Bifidobacterium abundances were significant predictors of performance improvement (R² = 0.68, p<0.001). Conclusion: This study provides evidence that gut microbiome modulation through probiotic supplementation can enhance athletic performance and accelerate post-exercise recovery in endurance runners. These findings suggest that targeted manipulation of the gut microbiome may be a novel strategy for improving sports performance and recovery.
The effect of eight weeks of resistance training on some serum and metabolic markers of bone mass in postmenopausal women
حوزههای تخصصی:
Purpose: Osteoporosis is a multifactorial disease of the skeletal system and the main cause of fractures and death in elderly people, especially postmenopausal women. The purpose of this study was to investigate the effect of eight weeks of resistance training on some serum and metabolic markers of bone mass in postmenopausal women. Methods: 24 inactive postmenopausal women with an age range of 46-58 years participated in this study. Subjects were assigned to resistance training and control groups. Before and after the training period, weight, body mass index, alkaline phosphatase, calcium, serum phosphorus and bone density of lumbar vertebrae were measured (by Dexa method). The training protocol consisted of upper and lower body resistance training in 3 sets of 8 to 12 repetitions for 8 weeks and 3 sessions per week. Data were analyzed using SPSS software version 26 and independent t and paired t statistical tests. Results: The results of this research showed that the experimental group had a significant increase in the amount of alkaline phosphatase (p=0.041), serum calcium (p=0.035) and bone density of the lumbar vertebrae (p=0.11) and a significant decrease in weight compared to the control group. (p=0.035, and body mass index p=0.021). The results also showed no significant change in the amount of serum phosphorus (p=0.071). Conclusion: According to the findings of the present study, in order to maintain or prevent the decrease in bone density of postmenopausal women, resistance exercises can be recommended.
طراحی الگوی بازاریابی خدمات باشگاه های ورزشی بانوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت ورزشی بهمن و اسفند ۱۴۰۲ شماره ۸۲
133 - 152
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی بازاریابی خدمات باشگاه های ورزشی بانوان طراحی و اجرا گردید. پژوهش حاضر ازلحاظ هدف کاربردی، ازنظر شیوه گردآوری داده ها توصیفی- پیمایشی و بر اساس رویکرد پژوهش، آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر در بخش کیفی شامل اساتیدی که در زمینه بازاریابی ورزشی، پژوهش هایی (کتاب، ترجمه، طرح پژوهشی، مقاله های همایشی و پژوهشی و حداقل دو مورد) انجام داده بودند و همچنین مدیران باشگاه های ورزشی بانوان می باشد. از روش نمونه گیری هدفمند به منظور انتخاب مصاحبه-شوندگان استفاده گردید. این نمونه گیری تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت و درنهایت تعداد 30 نفر به عنوان نمونه مشخص گردیدند. همچنین جامعه آماری در بخش کمی پژوهش شامل همان گروه بخش کیفی به منظور شرکت در فرایند دلفی بودند (30 نفر). ابزار پژوهش حاضر شامل مصاحبه های نیمه ساختارمند و پرسشنامه دلی (59 گویه و 5 بعد) به صورت 9 ارزشی لیکرتی بود. جهت بررسی داده های بخش کیفی از کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده گردید و در بخش کمی از روش دلفی فازی استفاده گردید.. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که چهار عامل عملیات، فرهنگی اجتماعی، زیرساخت ها و اقتصادی از مهم ترین عوامل مؤثر بر بازاریابی خدمات باشگاه های ورزشی بانوان می باشد. با توجه به تأثیر الگوی بازاریابی خدمات در توسعه و بهبود وضعیت باشگاه های ورزشی بانوان، توصیه می شود که از نتایج پژوهش حاضر به منظور تدوین الگوی بازاریابی خدمات باشگاه های ورزشی بانوان استفاده شود.
تبیین الگو اثر بخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی در کلان شهرهای منتخب کشور با رویکرد تئوری داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تبیین الگو اثر بخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی در کلان شهرهای منتخب کشور با رویکرد تئوری داده بنیاد می باشد. در این راستا به ارائه مبانی نظری و پیشینه تحقیق در زمینه عوامل نهادی، عوامل ساختاری، عوامل محتوایی و عوامل زمینه ای با رویکرد مدیریت اماکن قدیمی ورزشی پرداخته شد. روش تحقیق پژوهش از نوع کیفی و با استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد است. جامعه آماری در بخش کیفی شامل خبرگان حوزه ی مدیریت ورزشی و مدیران و کارکنان مجموعه های ورزشی باسابقه در کلان شهرهای مختلف کشور می باشد که تعداد حجم نمونه به روش اشباع نظری و گلوله برفی 10 نفر در نظر گرفته شد. ابزار جمع آوری اطلاعات در مرحله کیفی، مصاحبه نیم ساختار یافته و بحث گروهی بوده است. جهت تحلیل داده های کیفی از روش تحلیل محتوا و نرم افزار max-qda استفاده شد. نتایج تحلیل کیفی توسط نرم افزار مکس کیودا نشان داد که مؤلفه های الگو اثر بخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی در کلان شهرهای منتخب کشور، 1-عوامل نهادی، 2-عوامل ساختاری، 3-عوامل محتوایی، 4-عوامل زمینه ای و 5-مدیریت اماکن قدیمی ورزشی می باشند. همچنین جهت این مؤلفه ها تعداد 54 شاخص به تأیید نهایی خبرگان رسید. این پژوهش راهکارهای مناسبی برای اثربخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی پیش روی قرار داده و با اجرای آن می توان اثربخشی مدیریت اماکن قدیمی ورزشی را افزایش داده و بر سرعت آن افزود.
مدیریت استعداد در هندبال: شناسایی عوامل به کارگیری، توسعه و نگهداشت استعداد در ورزش هندبال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، شناسایی عوامل بکارگیری، توسعه و نگهداشت استعداد در ورزش هندبال ایران براساس نظریه داده بنیاد بود. این پژوهش از نوع پژوهش های اکتشافی و دارای ماهیّت کیفی بود. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعه اسناد و مصاحبه با 15 نفر از صاحب نظران حوزه هندبال به صورت مصاحبه عمیق و نیمه ساختارمند صورت گرفت که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند و با تکنیک گلوله برفی انتخاب تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. سپس داده های حاصل از مصاحبه ها به روش تئوری زمینه یابی در سه مرحله کدگذاری های باز، محوری و گزینشی تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها بیانگر وجود 20 مفهوم مؤثر در بخش بکارگیری استعداد بود که در شش مؤلفه اصلی دسته بندی شدند. در بخش توسعه استعداد، 25 مفهوم مؤثر در هشت مؤلفه و در بخش نگهداشت استعداد نیز، 22 مفهوم مؤثر در در هفت مؤلفه طبقه بندی شدند. براساس نتایج تحقیق، راهبردهای؛ استفاده از متخصصان و مربیان شایسته، استفاده از امکانات و تجهیزات باکیفیت، برگزاری مسابقات و اردوها، آموزش اصولی و علمی استعدادها، پوشش رسانه ای، حمایت مادی و معنوی از افراد مستعد می تواند کمک رسان مسئولین حاکمیّتی در راستای مدیریت استعداد هندبال کشور باشد.
بررسی تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیک بر قابلیت های نوآوری اماکن ورزشی: نقش تعدیل گری کوید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بازاریابی ورزشی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
108 - 128
حوزههای تخصصی:
توسعه نوآوری در محصولات و خدمات به عنوان یک استراتژی بسیار موثر برای کسب مزیت رقابتی شناخته شده است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی (e-CRM) بر قابلیت های نوآوری اماکن ورزشی، با تمرکز بر نقش تعدیل کننده کوید-19انجام شد. این پژوهش که به عنوان پژوهش های کاربردی و توصیفی از نوع همبستگی طبقه بندی شده است، از پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. برای اطمینان از پایایی پرسشنامه ها، از معیارهای اعتبارسنجی مختلفی مانند روایی واگرا، شاخص های آلفای کرونباخ، بار عاملی و پایایی ترکیبی استفاده شد. جامعه پژوهش مشتمل بر مشتریان اماکن ورزشی شهر تبریز بودند که تعداد 260 نفر به روش نمونه-گیری در دسترس انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از IBM® SPSS® Amos TM 26، انجام شد و نتایج برای آزمون مدل و بررسی فرضیه ها مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که e-CRM، شامل جنبه هایی مانند مدیریت دانش، مشتری مداری، و فناوری مدیریت ارتباط با مشتری، به طور قابل توجهی بر روابط بلندمدت و قابلیت های نوآوری تأثیر می گذارد. درحالیکه نقش تعدیل کننده قابل توجه بود، اما اثر متوسط داشت. علیرغم تأثیر گسترده همه گیری بر مشتریان، e-CRM ثابت کرده است که ابزاری قوی برای تقویت روابط بلندمدت و حفظ مشتریان در مواجهه با افزایش موارد کوید-19 است. به طور خلاصه، این تحقیق بر اهمیت پیاده سازی سیستم های مدیریت e-CRM در اماکن ورزشی برای تضمین مزیت رقابتی، افزایش حفظ مشتری، درک نگرانی های مشتری و تقویت قابلیت های نوآوری تاکید می کند.
تاثیر هشت هفته برنامه آماده سازی فوتبال و مصرف مکمل بتاولگاریس بر محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 بازیکنان فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : از آنجا که خستگی جسمی ناشی از انجام فعالیت ورزشی طاقت فرسا، بر ساختار و عملکرد سیستم ایمنی تاثیر منفی می گذارد؛ اتخاذ تدابیر تغذیه ای برای تعویق خستگی و ممانعت از افت عملکرد سیستم ایمنی، پیشنهاد می شود. به همین منظور در این پژوهش؛ اثر هشت هفته برنامه آماده سازی فوتبال و مصرف مکمل بتاولگاریس بر محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 سلول های ایمنی تک هسته ای محیطی خون بازیکنان فوتبال مرد جوان، مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق : تعداد 30 بازیکن فوتبال مرد با میانگین سن 72/1±1/20 سال که در دو سال قبل از مطالعه به طور منظم در تمرینات و مسابقات شهرستان شیراز شرکت داشتند، به دو گروه تمرینی همراه با مصرف مکمل بتاولگاریس (15 نفر) و گروه تمرینی همراه با مصرف دارونما (15 نفر) تقسیم شدند و یک برنامه تمرین آماده سازی فوتبال هشت هفته با تکرار سه جلسه در هفته شامل: تمرینات تناوبی، مقاومتی، سرعتی، پلایومتریک و بازی در گروه های کوچک را اجرا کردند. قبل از هر جلسه تمرین، ۵۰ گرم مکمل بتا ولگاریس حاوی ۱۳/۶ میلی مول نیترات حل شده در نیم لیتر آب، به هر بازیکن داده شد. قبل و بعد از مداخله، محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 سلول های ایمنی تک هسته ای با روش الایزا اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های تکراری در سطح معنی داری کمتر از 0/05 مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها : مقادیر پروتئین MFN1 در گروه تمرین- مکمل (0/001= p) و تمرین - دارونما (0/009=p) افزایش معنی داری داشت. مقادیر پروتئین OPA1 تنها در گروه تمرین - مکمل افزایش معنی دار داشت (0/001=p)، اما در گروه تمرین - دارونما معنی دار نبود (0/72=p). نتیجه گیری : به نظر می رسد تمرینات فوتبال و مصرف مکمل بتاولگاریس، هر کدام با مکانیزمی جداگانه، با افزایش محتوای پروتئین های OPA1 و MFN1 بتوانند از ایجاد اختلال در فرآیند بایوژنز میتوکندریایی جلوگیری کنند.
اثر تمرین مقاومتی – هوازی بر بیان ژن های FNDC5، میوستاتین و هایپرتروفی یا هایپرپلازی در عضله دوقلو موش های نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : رشد عضلانی، تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله مایوکاین ها و میوستاتین قرار می گیرد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر تمرین مقاومتی – هوازی بر بیان ژن های فیبرونکتین نوع سه حاوی پروتئین 5 (FNDC5)، میوستاتین و هایپرتروفی یا هایپرپلازی در عضله دوقلو موش های نابالغ بود. روش تحقیق : تعداد 10 سر موش صحرایی نر ویستار با سن دو هفته ای به طور تصادفی در دو گروه کنترل (پنج سر) و تمرین (پنج سر) قرار گرفتند. برنامه تمرین مقاومتی شش هفته با سه نوبت و هر نوبت چهار بار بالا رفتن از نردبان یک متری (با 26 پله) با حمل وزنه بود. برنامه تمرین هوازی شش هفته در روزهای متناوب شامل دویدن روی نوارگردان با شدت 25 تا 50 درصد حداکثر سرعت موش به اجرا درآمد. مدت 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی و پس از هشت ساعت ناشتایی، موش ها تشریح شدند و عضله دوقلو جدا گردید. بیان ژن FNDC5 و میوستاتین با استفاده از روش Real time PCR، و هایپرتروفی و هایپرپلازی توسط میکروسکوپ نوری سنجش شدند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t مستقل در سطح معنی داری 0/05≥ pبا استفاده از نرم افزارPRISM انجام پذیرفت. یافته ها : پس از شش هفته تمرین مقاومتی - هوازی، بیان ژن FNDC5 (0/04=p) و هایپرتروفی (0/004=p) در عضله دوقلوی گروه تمرین بالاتر؛ اما بیان ژن میوستاتین (0/01=p) در این گروه کمتر بود. با این حال، تفاوت معنی داری بین هایپرپلازی تارهای عضله دوقلوی موش های نابالغ دو گروه مشاهده نشد (0/22=p). نتیجه گیری : به نظر می رسد اجرای تمرینات مقاومتی - هوازی با بیان بیشتر ژن های FNDC5 و بیان کمتر ژن های میوستاتین، به هایپرتروفی بیشتر تارهای تند انقباض منجر می شود. این فرآیند فارغ از رشد طبیعی، به تمرین پذیری بافت عضلانی در نمونه های حیوانی قبل از سن بلوغ دلالت دارد.
Sports Places Site Selection with Geographic Information Systems: A Review Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sports facility management is debatable from several angles, such as design principles, safety, and health principles, sizes and standards, and supervision, among which optimal location and determining the appropriate location to build sports facilities is one of the most crucial and specialized categories. The purpose of this research is a review study of sports places site selection with geographic information system. To achieve the research goal, a review study was conducted on the issue of locating sports venues with GIS. Google Scholar, SJR, and SID databases were reviewed to extract English and non-English language articles on locating sports venues with GIS. The researches conducted from 2007 to 2023 were reviewed in this study. The search was conducted in December 2022 and led to the identification of 565 records. After two steps of ‘screening’ and ‘eligibility’, 17 researches have met the criteria and were included for data analysis. Findings demonstrated that GIS has become very prosperous in the world, huge sums of money are spent to prepare these systems, and it is predicted that billions of dollars will be spent in this field in the future.
تحلیل ارتباط بین میزان عزت نفس با ناهنجاری بدنی وآگاهی از تصویر بدنی زنان و مردان پرستار؛ با تأکید بر نقش متغیر تعدیل کننده جنسیت
منبع:
علوم حرکتی و رفتاری سال ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
11 - 19
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: عمده ترین تأثیری ک ه نارض ایتی از ت صویر ب دنی برک ارکرد روانشناختی افراد می گذارد، عزت نفس می باشد؛ اما تاکنون نقش جنسیت در این رابطه بررسی نشده است. هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین عزت نفس با ناهنجاری بدنی و آگاهی از تصویر بدنی پرستاران با تأکید بر نقش تعدیل کننده جنسیت می باشد. روش شناسی: آزمودنی های تحقیق شامل مردان و زنان پرستار (129 نفر) شاغل در بیمارستان های شهرستان بم می شد. ابتدا آزمودنی ها جهت تشخیص وجود عارضه های اسکلتی مورد بررسی قرار گرفتند. سپس پرسش نامه های عزت نفس و تصویر بدنی، در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت تا به سوالات پاسخ دهند. به منظور تحلیل روابط بین متغیرها و اثرات بین آنها از آزمون رگرسیون سلسله مراتبی استفاده گردید. نتایج: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که عزت نفس به طور معنی داری ناهنجاری بدنی را پیش بینی می کند (0/001 = P). با این حال، ارتباطی بین آگاهی از تصویر بدنی و عزت نفس یافت نشد (0/174 = P). هم چنین نقش جنسیت بر تاثیر ناهنجاری بدنی بر عزت نفس معنی دار بود (0/032 = P). در حالی که نقش متغیر جنسییت بر تاثیر آگاهی از تصویر بدنی بر عزت نفس معنی دار نبود (0/109 = P). نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد لازم است به منظور افزایش میزان عزت نفس پرستاران برنامه هایی جهت شناسایی و رفع ناهنجاری های قامتی آنان تدوین شود هم چنین به تفاوت هایی که ناهنجاری قامتی بر عزت نفس بین مردان و زنان می گذارد توجه شود.
الگوی پارادایمی عوامل موثر بر سیاست گذاری داده حکومتی باز در صنعت ورزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داده حکومتی باز موضوعی نو و جدید است که در دستور کار نهادهای بین المللی و دولت های توسعه یافته قرار گرفته و به دنبال بهره گیری از ظرفیت های مردمی در عرصه سیاستگذاری است. دستیابی به این مهم مستلزم شناسایی وضع موجود، تبیین وضع مطلوب و تحلیل شکاف بین دو وضع مطلوب و موجود است. یکی از حوزه های مهمی که نیازمند بهره گیری از داده باز است، حوزه ورزش قهرمانی ایران است که در پژوهش های پیشین به این حوزه توجه محدودی شده است، لذا پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی پارادایمی عوامل موثر بر سیاست گذاری داده حکومتی باز در صنعت ورزش ایران انجام شده است. این پژوهش از نوع کیفی بوده و از لحاظ هدف توسعه ای-کاربردی است و از لحاظ ماهیت و شکل اجراء به صورت توصیفی-پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیات علمی، سیاست گذاران و تصمیم گیران ورزش کشور در سطح کلان است و نمونه گیری با استفاده از روش گلوله برفی صورت گرفت و در نهایت با 15 مصاحبه اشباع نظری رخ داد. ابزار گردآوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده و جهت تحلیل مصاحبه های تخصصی از کدگذاری و روش تئوری داده بنیاد استفاده شد. بر اساس یافته ها، الگوی عوامل موثر بر سیاست گذاری داده حکومتی باز در صنعت ورزش ایران، طراحی شد. نتایج حاکی از آن است که این مدل دارای 6 بعد اصلی شامل شرایط علی (عدم توسعه ورزش، مشارکت پایین، ضعف خلاقیت و سیاست گذاری و...)، مداخله گرها (عوامل نهادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی، کانال های توزیع اطلاعات، و...)، شرایط زمینه ای (عوامل محیطی، عوامل قانونی و حقوقی، زیرساخت فنی ورزش ایران و...)
طراحی مدل مدیریت ایمنی در رویدادهای ورزش دانش آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) بهار ۱۴۰۲ شماره ۳۰
81 - 106
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر طراحی الگوی مدیریت ایمنی در رویدادهای ورزش دانش آموزی ایران بود. روش این تحقیق به صورت کیفی و براساس رویکرد داده بنیاد به شیوه رهیافت گلیزری انجام شد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل 17 نفر از خبرگان آشنا با حوزه ایمنی رویدادهای ورزشی، ورزش مدارس و متخصصان مدیریت ورزشی بودند که برای مصاحبه های بدون ساختار تا رسیدن به اشباع نظری به شیوه هدفمند انتخاب شدند و داده ها به صورت همزمان با استفاده از مجموعه ای از کدگذاری های باز، محوری و انتخابی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جهت اعتبار و روایی از مقبولیت، انتقال پذیری و تأییدپذیری استفاده گردید. همچنین برای سنجش پایایی از روش پایایی بازآزمون مصاحبه ها که برابر 0/85 بدست آمد. نتایج نشان داد که مدیریت تخصصی فرآیند ایمنی به عنوان مقوله محوری و شایستگی و تخصص فرهنگ ایمنی، تعهدات حرفه ای و مسئولیت ها، بخشنامه ها و دستور العمل ها، مدیریت و برنامه ریزی، مدیریت صحیح بکارگیری منابع انسانی، نگرش توسعه ورزش دانش آموزی، خدمات پزشکی و اورژانسی، وضعیت آمادگی جسمانی و روانی، تجهیزات ورزشی، مدیریت بهداشت و نظافت، استاندارد بودن فضاها و امکانات ورزشی به عنوان مقولات تاثیرگذار در الگوی مدیریت ایمنی رویدادهای ورزش دانش آموزی تعیین شدند. بر اساس این مدل پیشنهاد می شود که مقوله های مختلف مستخرج از این پژوهش با تاکید بر پیشگیری از بروز حوادث، ترویج فرهنگ ایمنی، برنامه ریزی و مدیریت ایمنی در رویدادهای ورزشی دانش آموزی مدنظر قرار گیرد.
کاوش راهبردها و پیامدهای تأسیس شرکت های زایشی دانشگاهی در صنعت ورزش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در ورزش تربیتی (دانشگاهی) تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۱
17 - 48
حوزههای تخصصی:
امروزه شرکت های زایشی در مأموریت نسل جدید بیشتر دانشگاه های کشورهای توسعه یافته به عنوان ارزش عمده تجاری و اقتصادی مد نظر قرار گرفته است. اما این شرکت ها در دانشگاه های ایران به ویژه در حوزه ورزش نتوانسته اند به طور مطلوب مأموریت اصلی خود را انجام دهند. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی راهبردها و پیامد های تأسیس شرکت های زایشی دانشگاهی در صنعت ورزش کشور انجام شد. این پژوهش با استفاده از روش کیفی و با ماهیت اکتشافی- بنیادی انجام گرفت. داده های پژوهش از طریق نمونه گیری هدفمند و بر اساس مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با خبرگان این حوزه (اساتید دانشگاه، مدیران شرکت های دانش بنیان، استارت آپ ها، شرکت های زایشی دانشگاهی، پارک های علم و فناوری، مراکز رشد، نخبگان حوزه کارآفرینی ورزشی) جمع آوری شد. شمار مشارکت کنندگان در این پژوهش با استفاده از شاخص اشباع نظری به 22 نفر رسید و تحلیل یافته ها به صورت کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. پس از تکمیل یافته ها مقوله هایی از قبیل زیر ساخت های انسانی، محیطی، قانونی، پیوند های محیطی، شرکت زایشی مادر ورزشی، تحولات آموزشی، تیم های مشاوره ای، منابع مالی، منابع فنی، ایده محوری، خلاقیت و... از جمله راهبردهای های این پژوهش بود که می تواند به خودکفایی اقتصادی کشور، اشتغال زایی، کسب و کارهای جدید ورزشی، فراگیر شدن شرکت های زایشی دانشگاهی در حوزه ورزش، رشد همه جانبه ورزش، تجاری سازی یافته های ورزشی و کارآفرینی دانشکده های علوم ورزشی در ایران کمک شایانی نماید.
Effect of 8 weeks of Endurance Training on Volume and Capacity of Lungs (FEV1/FVC, FEV1, FVC) and Its Relationship with BMI in Male Smoking students
حوزههای تخصصی:
Purpose: The aim of this study was to investigate the effect of 8-weeks endurance training on volume and capacity of lungs (forced expiratory volume in 1second, Forced vital capacity, ratio FEV1/FVC) and its relationship with BMI in Male Smoking students. Method: In order to accomplish this research 20 cigarette addicted men students referred to the smoking cessation clinic were randomly selected and were divided into two groups of experimental (n=10) (age: 15.33 ± 2.07 years and BMI: 25.41 ± 3.55 kg/m2) and the control group (n = 10) (age: 15.10 ± 2.81 years and BMI: 27.26 ± 66 kg/m2). The Spirometry indexes (FEV1/FVC, FEV1, FVC), height and weight were measured Prior and after 8-weeks of endurance training. Experimental group performed 8-weeks of progressive endurance training (3 sessions per week, 60 minutes per session) which included running with the intensity of 75% MHR. Intensity of exercise was controlled by maximum heart rate and the formula of (220-age) and the intensity level and duration of exercises increased in each session. Data analysis was done by using the variance analysis method for repetitive data and the independent T-test. Results: The results of this study showed that after eight weeks of endurance training, Spirometry indexes (FEV1/FVC, FEV1, FVC) significantly increased (P<0.05), and this increase had a negative relation with BMI (P<0.05, r=-0.62). Conclusion: the study showed that eight weeks of moderate-intensity endurance training improved volume and lung capacity of Male Smoking students and it could partly remove the damaging effects of smoking on physical and psychological health and it can help them quit smoking as well.
Investigating the effect of 12 weeks of aerobic exercise on fasting glucose and several serum indicators of cardiovascular disease in women with type 2 diabetes
حوزههای تخصصی:
Purpose: Type 2 diabetes is one of the most important metabolic disorders that different societies are facing with increasing prevalence. Aerobic exercises are a common type of exercise that reduces the levels of triglycerides and low-density lipoproteins and regulates blood pressure. The purpose of the research is to investigate the effect of 12 weeks of aerobic exercise on fasting glucose and several serum indicators of cardiovascular disease, in women with type 2 diabetes. Methods: In 2023, 20 women who referred to the Hamadan Diabetes Association voluntarily participated as subjects in this research and were randomly assigned to aerobic (10 people) and control (10 people) groups. The exercise program of the aerobic group included 3 running sessions per week with an intensity of 60-70% of the maximum heart rate for 12 weeks. In order to measure fasting blood glucose, glycosylated hemoglobin (HbA1c) and lipid profile [low-density lipoprotein (LDL-c), triglycerides (TG), High-density lipoprotein (HDL-c)], blood sampling was done before and after 12 weeks of exercise program. SPSS software and Kologrov Smirnov and Student's t test were used to check and analyze the data. Results: The results indicated that after 12 weeks of aerobic exercise, HbA1c (P=0/027), LDL-c (P=0/012) and fasting blood glucose (P=0/043) decreased significantly in the aerobic group. But no significant changes were observed in HDL-c and BMI. Conclusion: The results of this research showed that performing aerobic exercises leads to a decrease in HbA1c, fasting blood glucose and improvement in lipid profile, so it can probably be a useful way of treatment and prevention of cardiovascular diseases in type 2 diabetic patients.
The role of neurotransmitters (serotonin and dopamine) in central nervous system fatigue during prolonged exercise
حوزههای تخصصی:
The phenomena of fatigue of voluntary muscular effort is intricate and multidimensional in the field of sports sciences. The causes and effects of exercise-induced fatigue have been extensively studied, but the central nervous system's (CNS) involvement in this process is still unclear. In order to understand CNS fatigue after physical activity, the current review will examine changes in neurotransmitter function during exercise. Using primary sources such scientific journals and websites, a consensus and critical evaluation were carried out in order to accomplish this goal. For a number of neurotransmitters, including dopamine and serotonin (5-HT; 5-hydroxytryptamine), hypotheses have been established. The most well-known one is a rise in serotonin levels throughout the brain. Nutritional interventions intended to reduce brain serotonin synthesis during extended exercise enhance endurance performance, and there is strong evidence that increases and decreases in brain serotonin activity during prolonged exercise, respectively, accelerate and delay fatigue. There are several physiologically connected causes of fatigue. It is important to better understand how CNS effects affect fatigue in order to achieve maximum muscle performance in both daily life and athletics.
اثر حاد عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه بر هزینه سوخت و سازی، اکسایش سوبسترا و کورتیزول بزاقی فعالیت تناوبی شدید در زنان غیر فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در طب ورزشی و فنآوری سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
103 - 117
حوزههای تخصصی:
با توجه به پیشرفت استفاده از طب سنتی در تحقیقات اخیر، عصاره بادرنجبویه به عنوان عامل اثرگذار بر چربی خون و کاهنده استرس جسمانی و روانی موردتوجه قرارگرفته است. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حاد مصرف عصاره هیدروالکی بادرنجبویه بر هزینه سوخت و سازی، اکسایش سوبسترا و کورتیزول بزاقی هنگام و پس از فعالیت تناوبی شدید است. تعداد 10 نفر از زنان غیرفعال (شاخص توده بدنی 60/0 ± 28/22 کیلوگرم بر مترمربع) در 2 جلسه مجزا در آزمون شرکت کردند. آزمودنی ها در جلسه اول، عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه (500 میلی گرم) و در جلسه دوم، دارونما (500 میلی گرم نشاسته) را 60 دقیقه قبل از انجام فعالیت تناوبی شدید (11 تناوب دویدن 1 دقیقه کار و 2 دقیقه استراحت به ترتیب با شدت 90 و 60 درصد max2vVO) مصرف نمودند. هزینه سوخت و سازی و اکسایش سوبسترا با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی، ضربان قلب با استفاده از ضربان سنج پولار و کورتیزول بزاقی به روش نورتابی شیمیایی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد در دو گروه بادرنجبویه و دارونما بین شاخص های میانگین اکسیژن مصرفی (51/0=P)، اکسایش چربی (9/0=P)، نسبت تبادل تنفسی (76/0=P)، هزینه انرژی (6/0=P)، ضربان قلب (42/0=P) و کورتیزول بزاقی (15/0=P) تفاوت معنی داری وجود نداشت. بر اساس یافته های این مطالعه، مصرف عصاره هیدروالکلی بادرنجبویه همراه با انجام فعالیت تناوبی شدید تأثیری بر هزینه سوخت و سازی، اکسایش سوبسترا و سطح کورتیزول در زنان غیرفعال ندارد.
اعتبار یابی عوامل موثر بر وضعیت سرمایه اجتماعی ورزش ایران (مطالعه موردی نخبگان ورزشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر اعتباریابی عوامل موثر بر وضعیت سرمایه اجتماعی ورزش ایران( مطالعه موردی نخبگان ورزشی) بود. روش تحقیق با توجه به هدف تحقیق آمیخته یا به عبارتی ترکیبی است. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و مسئولین باشگاه های ورزشی و ورزشکاران و دانشجویان رشته تربیت بدنی بودند. برای تعیین حجم نمونه در مرحله کمی از نرم افزار SPSS Sample Power استفاده شد. با استفاده از این روش حجم نمونه برابر با 370 نفر برآورد گردید، که 370 پرسشنامه در بین جامعه آماری پخش و جمع آوری گردید برای گردآوری داه ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. سؤالات این بخش براساس الگوی برآمده از مرحله کیفی پژوهش بدست آمد. نوع امتیاز دهی به این پرسشنامه براساس طیف 5 ارزشی لیکرت بود. روایی پرسشنامه طراحی شده مورد تایید 10 نفر از اساتید حوزه مدیریت ورزشی قرار گرفت. همچنین پرسشنامه از 5 مولفه اصلی عوامل علی، عوامل زمینه ای، عوامل مداخله گر، راهبردها و پیامده تشکیل شده بود. همچنین جهت اعتباریابی الگوی مطلوب مدل مورد نظر از مدل سازی معادلات ساختاری رویکرد تحلیل عاملی تأییدی استفاده می شود. به این منظور از نرم افزار AMOS بهره گرفته شد. نتایج بدست آمده بیانگر تایید گویه ها و عوامل در آزمون های تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم بودبه این معنی بارهای عاملی گویه ها و عوامل بالاتر از 4/0 بودند.
سواد ارتباطی: تحلیل سوادهای تخصصی در ارتباطات ورزشکاران حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سوادهای تخصصی در ارتباطات که فراتر از خواندن، نوشتن و گفت وگوی ساده هستند، در برقراری ارتباط انسان ها با خود، دیگران و حتی دیگر موجودات، نقش پررنگی دارند. کیفیت ارتباط خوب به معنای موفقیت بیشتر در زندگی شخصی و حرفه ای است. با استناد به این مقدمه کوتاه، این پرسش مطرح می شود که آیا سواد ارتباطی یک مهارت بسیار مهم در نزد ورزشکاران حرفه ای است؟ احتمالاً پاسخ مثبت است؛ زیرا ورزش حرفه ای در حال شکافتن اعتقادات منفی نسل های گذشته، مانند از بین بردن تبعیض های نژادی است و از سوی دیگر، ورزش حرفه ای، سلایق و علاقه مندی های مختلف را گرده هم آورده و به شکل گیری ارتباطات گسترده ای منجر شده است. ازآنجا که سواد ارتباطی در ورزش حرفه ای کمتر مطالعه شده است، هدف این مطالعه، تحلیل سوادهای تخصصی در ارتباطات ورزشکاران حرفه ای در ایران، براساس تکنیک تحلیل بازیگران کلیدی بود. این امر به وسیله ابزار شبیه سازی برنامه ریزی استراتژیک به نام مک تور انجام شد. در این مطالعه که از منظر پارادایم حاکم، انتقادی است، پس از آشنایی ورزشکاران حرفه ای رشته های فوتبال، دوومیدانی، کشتی، وزنه برداری و هندبال با سواد ارتباطی، از آن ها درخواست شد تا ماتریس های بازیگر-بازیگر و بازیگر-اهداف را که به نوعی سطح سواد ارتباطی آن ها را می سنجید، تکمیل کنند. نتایج در خروجی نرم افزار مک تور، بیانگر این بود که ورزشکاران حرفه ای رشته های منتخب، در برقراری ارتباطات خود با سوادهای تخصصی زبان بدن، ارتباط بین فرهنگی، سواد تبلیغاتی، ارتباط سازمانی، روابط بین الملل و هیجانی، ضعف دارند. در این پژوهش، پیشنهاد هایی برای داشتن ارتباطات بهتر، برای ورزشکاران حرفه ای ارائه شد.
نقش روابط دیپلماتیک در ورود و ترویج رشته های ورزشی خارجی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ورزش همواره در روابط دیپلماتیک و بین الملل به عنوان قدرت نرم برای تحقق اهداف بین المللی کشورها مدنظر بوده است. بررسی تاریخ ظهور رشته های ورزشی غیربومی در ایران بازگوکننده حقایق زیادی درمورد نحوه ورود و دلایل ظهور آن ها در ایران است. این تحقیق کیفی حاوی نگرشی تاریخی است که با استفاده از روش اسنادی و مصاحبه اسمی انجام شد. جامعه موردمطالعه در بخش مطالعه اسنادی همه اسناد، مقالات، کتب و گزارش های تاریخی مرتبط با تاریخچه و اتفاقات مرتبط با ظهور رشته های غیربومی در ایران بود که به طور تمام شمار مدنظر قرار گرفت (تعداد=70). در بخش مصاحبه، صاحب نظران و محققان آشنا با حوزه تاریخ ورزش ایران ابتدا به صورت هدفمند انتخاب شدند و سپس با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی با آن ها مصاحبه شد و درنهایت با رسیدن به اشباع نظری (تعداد=19) مصاحبه ها به اتمام رسید. نتایج نشان داد که از بین عوامل موجود ورود رشته های ورزشی به ایران، ایرانیان از فرنگ برگشته و اتباع خارجی از مهم ترین عوامل ظهور این رشته ها در ایران بودند و در جایگاه بعد، مراودات اقتصادی، سیاسی و ورزشی اهمیت داشتند و در ترویج و توسعه رشته های خارجی از طریق اتباع خارجی و روابط بین الملل عواملی چون تبلیغات و بازاریابی، توسعه فرهنگ بیگانه، توسعه ساختاری و توسعه اقتصادی ورزش های غیربومی، مهم ترین شیوه های ماندگاری و توسعه این رشته ها بودند. با توجه به الگوی مشابه ظهور این رشته ها در بسیاری از کشورها، به نظر می رسد سیاست های پنهانی در دیپلماسی کشورها برای استفاده از ورزش به عنوان قدرت نرم برای تحقق اهداف سیاسی در کشورهای میزبان مدنظر بوده است.