فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۸۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ماجرای کشمکش بین تشبیه و تنزیه ذات، صفات و افعال خداوند را می توان دیرپای ترین و گسترده ترین مناقشه کلامی پیروان ادیان ابراهیمی دانست. در عالم اسلام امثال کرّامیه ، حشویه و اشاعره به تشبیه ذات حق و در مقابل معتزله، شیعه، و عارفان مسلمان، به همانند دانستن اوصاف و افعال حق با آدمیان قایل بوده اند. این مقاله رویکرد عارف شوریده نیشابور، فریدالدین محمد عطار(618-540 ق./1221 -1145 م. ) را در موضوع مذکور در سه اثر او (الهی نامه، مصیبت نامه و منطق الطیر) بررسی می کند. این جستار نشان می دهد که فریدالدین حتی در حال و هوای سرایش اشعارش نیز رویکرد تنزیهی دارد و بارها بدان تصریح می کند. عطار برخلاف اشاعره ، صفات و ذات حق را از هم جدا نمی داند. وی پای خرد را در شناخت کنه ذات، صفات و افعال خداوند شکسته دانسته، و او را حتی از به نام خواندن هم منزه می داند و معتقد است آنچه بندگان در می یابند، در واقع بازتاب خیال خود آنان است: «قسم خلق از وی خیالی بیش نیست». در منطق الطیر نیز پرندگان در پایان توانشان، سیمرغ را سی مرغ دیدند: «حضرتی دیدند بی وصف و صفت». این رویکرد تنزیهی فریدالدین که حتی به مرز الاهیات سلبی نیز نزدیک می شود، یادآور خطبه نخست امام علی(ع) در نهج البلاغه است. از سوی دیگر خرده گیری های عطار بر رحمت الاهی نیز که بر زبان دیوانگان جاری شده است، نشان می دهد که وی به حسن و قبح عقلی افعال باور دارد و خداوند را فوق چون و چرا نمی داند.
غایت آفرینش در حدیث «کنت کنزاً مخفیاً»
حوزههای تخصصی:
محور بحث در فلسفه و غایت آفرینش در عرفان اسلامی، حرکت حبی است که در تبیین آن، به حدیث کنت کنزاً مخفیاً استناد می شود. در این حدیث، به نوعی تبیین هستی شناسی عرفانی صورت گرفته است. حب و عشق منشأ بروز و ظهور کمالات حق تعالی گردید، به گونه ای که این اظهار و تجلی در موطن علم، از تعینات علمی شروع شده، تا عوالم عینی و خارجی کشیده می شود و در انسان کامل جمع می گردد. در این مقاله، از بررسی سند حدیث مزبور و تأیید محتوایی آن با آیات قرآن، به اجمال شرح و تفسیر می شود و در پایان، بر همین اساس، به بیان غایت آفرینش اشاره می گردد.
شطحیات عرفانی از منظر منطق و تفکر فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قبیل سخنان و گشودن رازهای نهفته در آن ها، چشم اندازی جدید از مواجهة تاریخی و سپس علمی با این پدیده است. تقریباً در همة آثاری که له و علیه شطحیات به نگارش درآمده اند، آن جایی که به انکار یا دفاع عقلانی از شطحیات پرداخته شده و نشانی از اثبات و رد توجیه منطقی این قبیل سخنان و تعابیر دیده می شود، منظور از عقل، عقل ارسطویی و مراد از منطق، منطق دوارزشی ارسطویی بوده است. با آن که منشأ اشکالات و مشکلات در شطحیات در ذات نامتعارض بل متناقض یا متناقض نمای آن هاست اما راه حل منطقی برای حل این مشکلات نه در منطق ارسطویی بلکه در منطقی به نام منطق فازی است که در گفته های مدافعان از شطحیّات نیز به طور ضمنی و ناخودآگاه به آن اشاره شده است اما عادت تبعیت تاریخی از قوانین عقلی مشائی و قواعد منطقی ارسطویی، مجال رهایی از چهارچوب تنگ و تاریک این منطق را به ذهن حتی برجسته ترین محققان در این عرصه از جمله استیس نداده است
نقش خیال در مکاشفات صوری از دیدگاه محیی الدین ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
کاربرد خیال در عرفان نظری و در بحث مکاشفات همواره مورد توجه اهل نظر در علوم شهودی بوده و از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. بر این اساس، خیال نقش اساسی را در تحقق و تبیین بخش عظیمی از مکاشفات پیشِ روی عارف ایفا می کند. ابن عربی، در تبیین و چگونگی مسئلة فوق، خیال را به دو قسم متصل و منفصل تقسیم می کند. از دیدگاه وی، خیال متصل یکی از قوای باطنی انسان و واسطة میان عقل و حس است و خیال منفصل عالمی حقیقی و مستقل در مراتب هستی است که حد فاصل میان عالم عقل و عالم حس قرار گرفته است. طریقیت خیال متصل نسبت به خیال منفصل و ارتباط وجودی آن دو سبب می شود تا مکاشِف صُوَر مثالی موجود در عالم خیال منفصل را در خواب و بیداری مشاهده کند. این مکاشفه که کشف صوری نامیده می شود درجات مختلفی دارد که بالاترین آن وحی انبیا است.
نقش نگاه هستی شناختی ابن عربی در تبیین چیستی و هستی وحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام پیامبرشناسی نبی کیست، وحی چیست
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
چیستی و هستی وحی در قلمرو اسلامی از مسائل غامضی است که علما و اندیشمندان برای تبیین و تحلیل آن نظریات گوناگونی ارائه کرده اند. در این میان تبیین ابن عربی از وحی، جایگاهی ویژه یافته و کانون توجه سایر اندیشمندان قرار گرفته است. در این مقاله نخست برخی مباحث پیرامونی وحی از جمله مفهوم شناسی وحی، ضرورت وحی، مراتب وحی و رابطة وحی و مکاشفه را بررسی کرده ایم و ازآنجاکه تحلیل ابن عربی از کیفیت نزول وحی با نگاه هستی شناسانة او گره خورده است، با مبنا قرار دادن این نگاه ویژه ابتدا توضیحی مختصر در این باره بیان داده ایم و سپس با ارائة چهار ویژگی اساسی وحی که آنها را از همان نگاه هستی شناختی محی الدین برگرفته ایم، به تحلیل و تبیین کیفیت نزول وحی و حقیقت آن از دیدگاه ابن عربی پرداخته ایم.
از کرامات تا خرافات (با تأکید بر اسرارالتّوحید و مقامات ژنده پیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرامات منقول در کتب صوفیه در ادوار مختلف تاریخی، به علل گوناگون با تحولات روایی، لفظی و معنایی همراه بوده است؛ چنانکه در دوره های اولیه دارای تعبیراتی ساده و محتوایی نسبتاً باورپذیر است، ولیکن با گذر زمان و به موازات تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی، این کرامات نیز از سادگی و حقیقت مانندی به اغراق و محال گویی می گراید. این گرایش در قرن ششم به اوج خود می رسد؛ به گونه ای که گاه، جای هیچ توجیهی در آن باقی نمی ماند. در این نوشتار قصد داریم تا با تأکید بر دو متن اسرارالتّوحید به منزلة میراث بازمانده از سنت عرفانی قرون چهارم و پنجم و مقاماتِ ژنده پیل به منزله میراث عرفانی قرن ششم و با تکیه بر وجهِ غالب[1] هر اثر، ضمن ملاحظة تحولی که در طول چندصدسال، در روایات کرامت رخ داد، چرایی و چگونگی سیر این تحول را ضمن تفصیل علل، اسباب و ریشه های آن، بررسی کنیم. بدون تردید تحولات سیاسی و آشفتگی های اجتماعی، حاکمیت چندین سالة ترکان سلجوقی و به تبع آن انحطاط شدید علوم عقلی و رکود خِردگرایی در ایرانِ قرن ششم، با نزول محتوایی و لفظی کرامات منقول در مقامات عرفانی، ارتباطی تنگاتنگ و پیوندی ناگسستنی دارد.
بررسی و تحلیل تطبیقی مرگ و معنای زندگی از دیدگاه مولوی و هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه قاره ای فلسفه های زندگی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مرگ و تأثیر آن بر معنی زندگی از دغدغه های همیشگی بشر بوده است؛مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه ی آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلّیّات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولویِ عارف، بسیار «مشتاق مرگ» است و از آن با تعبیر «عروسی ابدی» یاد می کند.از دیدگاه وی، مرگ به معنی«قطع و پایان زندگی» نیست، بلکه« آغاز زندگی جاودانه ی دیگری» است.در اندیشه ی مولوی ، معنی زندگی ، تولّد دوباره یافتن، تکامل انسانی، روی کردن به صفای باطن، به دنیای قلب پا نهادن ، زمام عقل را به عشق الهی سپردن ، ایجاد تغییر و تحوّل در جریان زندگی و پرهیز از خشک اندیشی ، همراهی با زمان و...است. هایدگر نیز در شمار فیلسوفان معاصری است که بخش عظیمی از اندیشه ی فلسفی خویش را به مرگ و معنای زندگی اختصاص داده است.از دیدگاه هایدگر ، مرگ ، نوعی «انتخاب اجباری» و گاهی «هراسناک» توصیف شده است.از نظر وی، معنای صحیح مرگ، واقعیّتی بیرونی و عمومی در جهان نیست، بلکه «امکان درونی هستی» خود انسان است که نقطه ی پایانی بر زندگی اوست؛ انسان، تنها با مرگ است که« هستی غیر اصیلش» به «ساحت اصیل» در می آید و مرگ، حدّ پایان زندگی اوست. وی بر این عقیده است که مرگ واقعه ای نیست که در آینده اتفاق بیفتد، بلکه ساختاری بنیادی و جدایی ناپذیر از «در جهان بودن» ماست.ازاین رو ، رویارویی انسان با مرگ، نه تنها«کلید خودمختاری»، بلکه «کلید تمرکز» نیز هست. افزون بر این،هایدگر بر این باور است که زندگی دارای معناست و این معنی ،وظیفه ای است که سازنده ی «ماهیّت» انسان است..این پژوهش بر آن است تا به تحلیل تطبیقی موضوع مرگ و معنای زندگی از نگاه این دو اندیشمند بپردازد.
خیال و مثال در اندیشه ابن عربی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ازجمله مسائل مطرح شده در فلسفه و عرفان اسلامی، مقولة خیال و مثال و برزخ است که در تبیین بسیاری از اعتقادات اسلامی ازجمله اصل معاد و حیات پس از مرگ، و اثبات تجرد روح و غیره نقش اساسی دارد. ابن عربی، ملاصدرا، ابن سینا، فارابی، و شیخ اشراق ازجمله اندیشمندانی هستند که به این مباحث پرداخته اند. در اندیشة ابن عربی، خیال، محل جمع اضداد است و امری است که نه موجود است نه معدوم، نه معلوم است نه مجهول؛ او خیال را مضیّق ترین و موسع ترین معلومات می داند و معتقد است که انسان با دیدة خیال می تواند صورت های خیالی و محسوس را با هم ادراک کند. وی نظریاتش دربارة عما را نیز، با نظریة خیال پیوند مى دهد و معتقد است که اگر نیروی خیال نبود عما، پدیدار نمى شد. از نظر وی خیال از بردگان نفس ناطقه است و برده در برابر سرور به سبب ملکیت ، دارای گونه ای فرمانروایى است ، فرمانروایى خیال در این است که نفْس را به هر صورتى که خواهد، شکل مى دهد. از دیدگاه صدرالمتألهین قدرت قوة خیال گاهى فطرى و گاهى کسبى است و ازجمله عوامل کسبى در رؤیت بى واسطة صور نورانى، کم خوردن و کم آشامیدن، کم خوابى، رهاکردن، تن آسایى، و رهاشدن از بند نرمى و لطافت است. صدرا براى نفس، قدرت و قوتى قائل است که به واسطة آن، نفس با نیروى خیال، قادر به انشا و ایجاد صورى است که در هیچ یک از عالم عقول، اعیان و حتى عالم مثال وجود ندارند
بررسی تحلیلی شریعت، طریقت و مقام محمدی در فیه مافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فیه مافیه از آثار پراهمیتی است که مولانا در آن به مباحث عمیق و قابل توجهی درباره پیامبر اکرم و جایگاه وی پرداخته است. این مقاله به دنبال آن است تا با تحلیل نگاه متمایز مولانا به حضرت محمد (ص) در مقایسه با دیگر انبیا و اولیا، موجبات دستیابی به تحلیل دقیق و کامل دیدگاه مولانا در دو بخش مستقل: شریعت و طریقت محمدی و مقام محمد (ص) فراهم سازد. در بخش نخست، با تبیین جایگاه شریعت محمدی از یک سو و طریقت محمدی از سوی دیگر و بررسی ارتباط نظر مولانا در این باب با مسئله وحدت ادیان در عرفان، وجوه تمایز شریعت اسلام و طریقت محمدی بررسی می شود. در بخش دوم، مقام حضرت محمد (ص) در نظرگاه مولانا در پنج اصل مهم و برجسته ولایت، مقام دیدار، اصالت وجودی پیامبر به عنوان اولین مخلوق و عقل کل، عشق الهی، تجلی گاه اسماء و صفات الهی مورد تأمل و تحلیل قرار می گیرد.
تبیین علم الأسماء تاریخی در شکل گیری معرفت دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
«علم الاسماء تاریخی» نقطه تلاقی دو اندیشه متفاوت در دو دوران مختلف است؛ علم الاسما دیدگاه کانونی ابن عربی در تدبیر عالم و تاریخیت برگرفته از نگاه هایدگر به هستی است؛ هرچند ابن عربی در فصوص الحکم درباره سیر تطور تاریخی اسماء الهی در بستر انبیا سخن می گوید و به نوعی، علم الاسماء را در بستر تاریخ انسان کامل بازگو می کند؛ این نقطه تلاقی خود را در فردید بروز می دهد که دلبسته عرفان اسلامی است، هرچند رسالت هایدگری دارد. در این پژوهش، می خواهیم با منظم کردن افکار فردید، به ویژه باتوجه به نوشته های سیدعباس معارف، و فربه تر کردن آن با میراث عرفانی ابن عربی، نقش این آموزه را در شکل گیری علم دینی بررسی کنیم. در آخر، با تبیین علم دینی به مثابه بنیاد علوم انسانی امیدواریم گامی در هموار کردن مسیر علوم انسانی-اسلامی برداریم.
روح «معنا» در تفکر ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معنا» در اندیشة ""ابن عربی""، حقیقتی کلی و مشترک میان مراتب معنایی یک واژه است. هر واژه مراتبی را از معنا دارا است که به صورت حقیقی بر همة آنها صدق می کند. این حقیقت مشترک، روح واحد حاکم بر معانی یک واژه را شکل می دهد. این نظریه، بر آیات الاهیاتی قرآن (آیات ناظر به اوصاف خدا) تطبیق می کند و براساس آن، نسبت محمولات این آیات به موضوع آن یعنی خدا، حقیقی و خالی از مجاز است. محمولات تشبیهی آیات الاهیاتی، پس از انصراف معنا از عوارض ناسوتی و امکانی، به خدا نسبت داده می شوند. در فهم این نظریه، مباحث هستی شناسانه ابن عربی بسیار مهم می نماید. این نظریه، در فهم و تفسیر متون الاهیاتی قرآن تأثیرگذار است. هدف این نوشتار، تبیین نظریة ابن عربی در باب ماهیت معنا جهت معناشناسی محمولات الاهیاتی قرآن و ارائة ثمرات عملی این نظریه است
بررسی و نقد دیدگاه ابن عربی در باب کیفیت عذاب اخروی با تکیه به آثار قرآنی و براهین عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقتی نام ""ابن عربی"" به گوش می خورد، عرفان نظری در ذهن شنونده تداعی می گردد و آدمی می انگارد که جمیع مباحث کتاب های معروف وی صرفاً متکفل بیان عرفان ناب اسلام است. مباحثی همچون عذاب نشئه آخرت، خلافت، امامت، ولایت و... لیکن بعد از ژرف نگری در آثار برجسته آن عارف نامدار، آدمی می بیند که بسیاری از مباحث کلامی و حتی فقهی در این کتاب ها به نحو برجسته ایی مطرح گردیده و با مباحث عرفانی خلط شده است. مسئله وقوع عذاب در نشئه آخرت و ابدی یا غیر ابدی بودن آن، یکی از مباحث جنجال برانگیز دانش کلام است که هر یک از فرقه های کلام اسلامی طبق مشرب فکری خود در آن باب سخن رانده اند، لیکن هیچ یک از فرقه های گونه گون کلامی وقوع عذاب اخروی و نیز ابدی بودن عذاب دوزخ را برای عدّه ایی از گنهکاران مورد شک قرار نداده بل آن را قطعی دانسته اند و کاملاً به نصوص و ظهورات آیات قرآنی پای بند مانده اند.
ابن عربی نیز در آثار عرفانی خود، این مسئله کلامی را با آب و رنگ عرفانی مطرح نموده لیکن به هیچ روی به تصریحات صدها آیه و حتی براهین عقلی پای بند نمانده و با صراحت لهجه، ابدی بودن عذاب بل تحقق خود عذاب و وعیدهای الهی را انکار نموده و مدّعی شده که همه آدمیان در جهان بی پایان آخرت برای ابد از نعمات الهی بهره مند شوند گرچه کیفیّت نعمت های دوزخیان با بهشتیان در ظهور تجلّیات الهی متباین باشند. نویسنده مقاله دیدگاه ابن عربی را مورد نقد قرار داده و با استناد به آیات و براهین عقلی آن را مردود دانسته است.
تبیین رویکرد عرفای مسلمان نسبت به فرح و شادمانی با توجه به آیات و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد عرفا به موضوع فرح، نشئت گرفته از آیات قرآن کریم و روایات است. در منابع دینی، فرح پسندیده توجه به مُنعم و سپاسگزاری از او و رضایت خداوند را درپی دارد؛ اما فرح مذموم و برخاسته از انگیزه های شهوانی موجب غفلت از مُنعم، سرمستی، غرور و ضلالت می شود. عرفا نیز بر همین اساس از دنیا و شادی های مذموم آن روی گردان شده و فرح به حق تعالی را بهترین مبنا برای شادمانی حقیقی و پایدار دانسته اند. آنان معتقدند اموری چون ایمان به خدا، قرب الی الله، معرفت خدا، رضا به مقدرات الهی، طاعت خداوند و اندوه برای امور اخروی، زمینه ساز نیل به محبوب و برخورداری از فرح راستین و پایدار است. تأثیر فراوان آموزه های دینی در رویکرد عرفای مسلمان به موضوع فرح از یک سو و لزوم تبیین و شناخت مبانی فکری ایشان دراین باره از سوی دیگر، چنین ایجاب می کرد که این مقوله در پژوهشی مستقل کاویده شود. در این نوشتار، به روش تحلیل محتوا، رویکرد عرفا به موضوع فرح با توجه به آیات و روایات تبیین می گردد.
عرفان امام خمینی(س) و جلوه های آن در تفسیر عرفانی از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بى گمان، سنگ بناى همة اندیشه ها و رفتارهاى امام را باید در اندیشة عرفانى و خداشناسى شهودى ایشان جستجو کرد. امام با خرق حجاب ضخیم سلوک علمی و برهانى، حقیقت عبودیت را در وجود خویش نمودار ساخت و در پرتو قرآن به مرتبت کامل ایمان و اطمینان قلبى دست یافت. رویکردى که به تحریر مبانى نظرىِ عرفان در صحیفه هاى عرفانى چون شرح دعاى سحر، تعلیقه و حاشیه بر مصباح اله دایة ال ى الخ لافة و ال ولایة، تعلیقه بر فصوص الحکم و مصباح الانس و اسرار الصلوة و نیز تبیین اخلاق، آداب و شیوه سیر و سلوک عرفانى در آثارى چون آداب الصلوة و شرح چهل حدیث منتهى گشت.
در این پژوهش سعی شده تا تعریف امام خمینی از عرفان و تفسیر عرفانی قرآن کریم و همچنین ممیزه های مکتب عرفانی ایشان تبیین شود؛ در واقع عرفان امام دارای شاخصه های اصیلی بود که از یک سو راه ایشان را از عرفان های نوظهور امروزی متمایز نمود و از سویی دیگر، تفسیر ایشان از جهان هستی با اتکا بر قرآن کریم و سنت معصومین علیهم السلام علاوه بر توجه به معنویت در جنبه های فردی، جنبه های اجتماعی را هم دربرگرفت به طوری که منشأ ایجاد نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید.
تأملی بر «صراط مستقیم» از منظر ابن عربی و برخی از شارحان نظریه های عرفانی او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صراط مستقیم یکی از موضوعات چالش برانگیزی است که پیوسته در حوزه های مختلف، مورد توجه محققان، صاحب نظران و مفسران بوده است. در این میان، محیی الدین عربی و عارفان پس از او عنایت ویژه ای به این موضوع، نشان داده اند. هدف این مقاله، تحلیل دیدگاه عرفانی ابن عربی و برخی از شارحان نظریه های عرفانی او دربارة صراط مستقیم است که با توجه به رویکرد عرفانی به آیه 56 سوره هود مطرح شده است. این تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. محورهای مورد بحث در آن، انقطاع عذاب از جهنمیان بدون خروج از جهنم و نیز تقسیم صراط مستقیم به سلوکی و وجودی، و تفاوت قایل شدن میان ""الصراط المستقیم"" (صراط الله) و ""صراط مستقیم"" (صراط های رب ها) است. یافته های این جستار، گویای این است که براساس نظر عارفان صراط مستقیم وجودی که در قوس نزولی خلقت قرار دارد، بدون هیچ گونه تمایز و تفاوتی مربوط به همه موجودات است، در حالی که ""صراط مستقیم سلوکی"" به قوس صعودی خلقت مربوط می شود و تنها به انسان ها اختصاص دارد. درواقع، نه تنها وجه تمایز انسان ها از سایر موجودات است، بلکه تعیین کننده مقام و مرتبه هر انسانی در راه رسیدن به کمال انسانی است. همچنین، به دلیل سابق بودن رحمت خدا بر غضب او سرانجام، عذاب از اهل نار برداشته خواهد شد، و با وجود بودن در جهنم، از آلام و عذاب آن، رهایی می یابند.
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، درباره او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکره هندو را درباره ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانه مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
دیدگاه عطار نیشابوری در خصوص عدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسأله عدم به موازات مسأله وجود، یکی از مهم ترین مباحثی است که همواره در شمار افکار اصلی فلاسفه و عرفا بوده است. عطار نیشابوری، با تسلط در مبانی حکمت و عرفان اسلامی، دیدگاه خود را در خصوص عدم با اشارات لطیف و مضمون آفرینی های ظریف به وضوح نمایان ساخته است. از دیدگاه عطار؛ «عدم، عدم به نام است» و در واقع یک مرحله از مراحل ظهور نور وجود به شمار می آید. وی در استدلالی دیالکتیکی بیان می کند: ورای ذات حق چیز دگری نیست و دو عالم فرزند عدم اند و ندر نگاه عشق است که عدم و وجود یکسان می گردد. این پژوهش که به روش اسنادی انجام شده، نخست نگرش های بزرگان در خصوص رابطه عدم و وجود، قلمرو معنایی عدم، خاستگاه مطلق هستی و چشم انداز معنایی فنا و مرگ رت مورد بررسی قرار داده است. سپس با ذکر اشعاری از عطار به جهان بینی وی در این زمینه پرداخته است؛ زیرا در پرتو شناخت دقیق سهم معرفتی عطار، از عدم می توان بسیاری از دقایق و نکات تصوف و عرفان اسلامی را تجزیه و تحلیل نمود.
تمایزجایگاه علم و معرفت در عرفان ابو عبدالله نفَّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از عرفا، علم و معرفت را به صورت مترادف به کار برده اند و بسیاری دیگر معرفت را برتر از علم دانسته اند؛ زیرا که منظور ایشان از علم، دانش ظاهری، اکتسابی و معقول است؛ و معرفت در این جایگاه، دانش بر اساس کشف و شهود است. در دیدگاه عرفانی محمد بن عبدالله نفّری-عارف قرن چهارم- هر چیزی غیر از خدا، حرف و خلق محسوب می شود؛ لذا عارف باید خویش را از رسوم و احکام و غیریّت رها سازد. در سیر الی الله، علوم و تعالیم آن -که گاهی علم شرع و گاهی علوم منقول و معقول مدّ نظر است – ماسوی الله به شمار می رود. از این منظر، عارف کسی است که توانسته باشد احکام و رسوم را از خود بزداید؛ لکن هنوز گرفتار حجاب لطیفی به نام معرفت است. بنابراین در عرفان نفّری، نیل به معرفت حقیقی و یقینی، با زدودن حجاب معرفت و معارف میسّر می شود.در میان اندیشمندان و عرفای مسلمان، ابوعبدالله نفری، اولین کسی است که این تمایز را قائل شده است. علاوه بر این از «وقفه» یاد نموده که جایگاهی برتر از معرفت دارد. در این مقاله، با توجه به جایگاه این تمایز و اهمیت موضوع علم و معرفت در اسلام و توصیه و تأکیدی که در قرآن و سنت به این امر شده است و همچنین ارزش و مقام والای معرفت الهی نزد عرفا و اولیاء الله، به بررسی جایگاه علم و معرفت، درجات و مراتب آن، تفاوت علم و معرفت، وصول به آن و رابطه علم و جهل در عرفان نفّری به روش توصیفی-تحلیلی پرداخته شده است؛ که با توجه به تقدّم تاریخی وی بر عارفانی همچون امام محمد غزالی، طرح علم و معرفت و تمایز آن دو در اندیشه نفّری، اهمیّت ویژه ای می یابد.
برخی از وجوه تمایز متون عرفانی نسبت به آثار غیرعرفانی ( با تأکید بر امهات آثار عرفانی قرون 6 -9 )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات عرفانی یکی از مقولههایی است که بخش گستردهای از ادب فارسی را به خود اختصاص داده است. عرفان با توجه به گستردگیاش، فراز و نشیبهای فراوانی به خود دیده است. علاوهبر این، تأثیر آن بر حوزههای دیگر نیز قابل توجه است. عرفان از جمله موضوعهای مهمی است که در مورد آن، دیدگاههای مختلف و حتی گاهی متضاد با یکدیگر ارائه شده است. در پی این امر است که مکتبهای عرفانی متعددی بنابر سلائق مختلف، در طول تاریخ شکل گرفته است که در سیر ادب فارسی نیز میتوان صبغههای مختلفی از آن را مشاهده کرد. در این پژوهش، کوشش شده است که سیر این جریان از قرن ششم تا قرن نهم، مورد بررسی قرارگیرد، از این رو در آغاز مختصری از کلیات موضوع ارائه، سپس ب ه مشخصات بنیادین آن پرداخته شده است. به علاوه به علت کثرت آثار عرفانی این عصر، سعی شده است تا از کتب مهم عرفانی این دوره، مثلاً: حدیقه سنایی، مثنوی مولوی و...یاد شود. پس از به دست دادن شاخصههای متون عرفانی، از جمله در سطح زبان، مضمون، اصطلاحات خاص صوفیه و... کوشش شده است تا نمود این شاخصها در تکتک آثار، یعنی؛ عبهرالعاشقین، حدیقه سنایی، سیرالعباد إلی المعاد سنایی، الهینامه، منطقالطیر، مختارنامه، دیوان و اسرارنامه عطار، اسرارالتوحید، فیهمافیه، غزلیات شمس و مثنویمعنویِ مولوی و غزلیات حافظمشخص شده، مورد ارزیابی قرار گیرد.