فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
ایذا و تمایزهای دوگانه آن، جزء جدیدترین مسائل فلسفه اخلاق است که در سه دهه اخیر پاره ای از فیلسوفان اخلاق بدان پرداخته اند. دوگانه انجام / اجازة ایذا یکی از آن تمایزها است که فیلسوفانی چون اَلن دانگن، فیلیپا فوت، ورن کوئین و جانتن بِنِت، استدلال هایی در پذیرش آن و اثبات ناروایی انجام ایذا ارائه کرده اند که مورد اعتراض مخالفان حداکثرگرا قرار گرفته است؛ مخالفان بر این عقیده اند که براساس مبانی طرف داران اِعمال محدودیت علیه انجام ایذا، انجام ایذا ناروا و اجازه آن روا است؛ درحالی که براساس مبانی ایشان، در مواردی اجازة ایذا نیز به همان میزان ناروا است. بنابراین طرف داران این تمایز یا باید در استدلال های خود تجدیدنظر کرده، اندکی آنها را جرح و تعدیل نمایند یا این تمایز را رها کنند. این مقاله ضمن بیان مثال هایی برای شفاف سازی موضوع، به تبین و تحلیل این انتقادها می پردازد.
الگوی تربیت اخلاقی اسلامی با محوریت کرامت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«کرامت نفس» ازجمله مهمترین مبانی انسان شناختی تربیت اسلامی است. این مفهوم در اخلاق و تربیت اخلاقی اسلامی نقطه کانونی ایجاد تحول اخلاقی است. در این پژوهش با بررسی متون اسلامی، مفاهیم مرتبط با کرامت نفس شناسایی، و روشن شد این مفاهیم در ارتباطی منطقی باهم است و می توان الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت مفهوم کرامت نفس ارائه کرد. در آموزه های اسلامی، کرامت از وجهی ذاتی وجود انسان تلقی شده است که به این دلیل به عنوان مبنای تربیت اسلامی مورد توجه قرار می گیرد. مایه این نوع از کرامت، عقل و فطرت انسان یا به طورکلی روح الهی انسان است. از وجهی دیگر کرامت، اکتسابی نامیده شده است که به این دلیل هدف تربیت اسلامی تلقی می شود. علاوه بر این، مفاهیم دیگری چون «خودشناسی»، «احساس کرامت نفس» و «تقوا» در قرآن و روایات در ارتباط با مفهوم کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی آیات و روایات مشتمل بر مفهوم کرامت انسان، به روش فقه الحدیث، تحلیل و استنتاج در پی شناسایی کارکرد این مفهوم در تربیت اخلاقی برآمده و بر این اساس الگویی از تربیت اخلاقی را با محوریت کرامت آدمی شامل پنج مبنا، یک هدف نهایی (کرامت اکتسابی)، سه هدف واسطی (خودشناسی، احساس کرامت نفس و تقوا) پنج اصل و پنج روش کلی ارائه کرده است.
«سبک زندگی» در آینه سیره نبوی
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و خانواده
سیره پیشوایان دین(ع) و به خصوص سیره نبیِ مکرّم اسلام(ص)، ترسیم کننده شیوه های زندگی، در صحنه های گوناگون حیات بشری است؛ ضمن آنکه یگانه راه و روش و برنامه دقیق، برای زندگی فردی و اجتماعی مسلمانان و آحاد بشر است. بنابراین سیره پیامبر اکرم(ص)، به پشتوانه آیه شریفه «لَقَدکانَ لکُم فی رسول َالله اُسوَهحَسنه» (احزاب، 23)، به عنوان الگوی عملی اسلام، نقطه مرکزی ارائه شیوه و سبک زندگی و الگوهای رفتاری حیات آدمی، در حوزه های مختلف آن است. مقاله حاضر با نگاه توصیفی می کوشد تا با مروری اجمالی، اثبات کند که می توان از پیوندی آشکار و استوار بین آموزه های سیره نبوی و سبک زندگی سخن گفت. نمی توان ادعا کرد همه الگوهای رفتاری ضروری، برای «سبک زندگی اسلامی»، به صورت کامل و آماده الگو برداری در سیره نبوی موجود است؛ امّا وجود چارچوب های اصیل و ساختاری سبک زندگی در آن انکار کردنی نیست. بدیهی است نگاه تجویزی به سیره نبوی و ارائه الگوهای رفتاری تامّ و تمام، در حوزه های مختلف زندگی بشری، برای ارائه سبک زندگی اسلامی، در گرو رویکرد کل نگر و فقاهت حکومتی در پروسه اجتهاد و استنباط است.
فهم آموزش اخلاق در مدارس ابتدایی شهر شیراز از دیدگاه معلمان پایه ی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بررسی و فهم آموزش اخلاق در پایه ی اول ابتدایی از دیدگاه معلمان بود. این پژوهش در پارادایم کیفی انجام گرفت. گردآوری داده ها، به روش مصاحبه عمیق صورت گرفت که در آن افراد مورد مطالعه به شیوه ی هدفمند و با توجه به اصل رسیدن به نقطه اشباع انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شیوه ی تحلیل محتوای استقرایی متون مصاحبه ها استفاده گردید. نتایج پژوهش در بخش کیفی نشان داد که عوامل تأثیرگذار بر روی آموزش اخلاق از دیدگاه معلمان اول ابتدایی عبارت اند از ویژگی های دانش آموز که سن را دربر می گیرد، مدرسه (معلم به عنوان الگو و انواع روش های آموزشی همچون آموزش عملی، آموزش کلامی، آموزش رسمی، آموزش غیررسمی و آموزش تلفیقی)، خانواده، همکاری و هماهنگی بین عناصر آموزشی. نتایج تحلیل مصاحبه ها همچنین موانع موجود در راه آموزش اخلاق را نشان داد. از دیدگاه معلمان اول ابتدایی موانع آموزش اخلاق عبارت اند از عدم هماهنگی اولیا و مربیان، تناقض و دوگانگی بین عناصر تربیتی، دنیای مجازی و ارتباطات جمعی، آموزش و پرورش، معلم، گروه هم سالان و برنامه ی درسی.
سبک زندگی از منظر علامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق خانواده
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
سبک زندگی از موضوعات میان رشته ای است که به منزله نقشه راه زندگی قابل بازخوانی در فرهنگ اسلامی است. بررسی این موضوع از منظر شخصیت هایی که سبک ساز هستند زمینه وصول به حیات طیبه را هموار می سازد. علّامه طباطبائی به عنوان عنصری سبک ساز، توحیدمحوری را سرلوحه شیوه زندگی و مبنای اساسی آن قرار داد. هدف اصلی پژوهش، استخراج الگوی سبک زندگی از منظر علّامه طباطبائی است. روش تحقیق بر اساس مطالعه تحلیلی با تکیه بر منابع کتابخانه ای می باشد. یافته ها حاکی از آن است که سبک زندگی از منظر علّامه در وظایف و مسئولیت های زندگی تجلی می یابد. وظایف انسان در ارتباط با خدا، خود و دیگران از محورهای عمده سبک زندگی از دیدگاه علّامه طباطبائی است که مهم ترین آن در ارتباط بنده با خدا به ظهور می رسد. اختصاص بهترین اوقات به برقراری ارتباط با خدا در قالب نماز و نیایش، کمک گرفتن از نماز و روزه در مشکلات و توسل به پیامبر صلی الله علیه و آله و اولیای خدا، خودشناسی و داشتن روابط عاشقانه همسران در قالب اصول سه گانه تسکین، مودت و رحمت، از جمله الگوهای رفتاری در سبک زندگی از نگاه علّامه طباطبائی است.
تحلیل آثار مادی حسادت در کلام امیر المؤمنان علیه السلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل آثار مادی حسادت در کلام حضرت علی علیه السلام است. روش پژوهش کتابخانه ای و تحلیل محتواست. یافته های این پژوهش در زمینة آثار حسادت، تحلیل و چگونگی تأثیر این یافته هاست. یافته های پژوهش شامل آثار جسمانی، روحی - روانی، ذهنی- فکری و اجتماعی در کلام حضرت علی علیه السلام است که با توجه به کلام حضرت علی علیه السلام و علوم روز بررسی شده است. یافته ها شامل تأثیر متقابل پیامدهای حسادت است. به این شکل که فکر اشتباه و ذهنیت نادرست شخص حسود، اثرات روحی- روانی بر شخص دارد و تأثیرات روحی- روانی بر جسم شخص حسود نیز اثر می گذارد. همه این موارد به محیط پیرامون شخص حسود سرایت می کند و گسترة آن وسیع تر می شود. نتیجه اینکه حسد و گناهانی مانند آن آثار متفاوت و وسیعی دارند؛ به طوری که سلامت فردی و اجتماعی شخص حسود در معرض خطر خواهد بود.
استنتاج باید از هست(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مسئلة «استنتاج باید از هست»، یکی از مسائل مهم در معرفت شناسی اخلاق است. درستی نظریه هایی که گزاره های اخلاقی را از طریق ارجاع به گزاره های غیراخلاقی توجیه می کنند، مبتنی بر پیش فرضِ امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست می باشد؛ اما گروهی از فیلسوفان اخلاق ادله ای برای عدم امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست آورده اند. این پژوهش با رویکرد نظری و تحلیلی، تلاش دارد تا با طرح ادلة دو طرف و ارزیابی آنها، امکان استنتاج باید (اخلاقی) از هست و چگونگی این استنتاج را نشان دهد.
وسوسة شیطان و راهکارهای مقابله با آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دشمنی کردن در قالب دوستی و خیانت کردن با ابراز خیرخواهی، موفّقیّت بیشتری برای دشمنان به ارمغان می آورد، بی آنکه هزینة مالی و جانی در این مسیر صرف شود. نخستین موجودی که از این شیوه بهره جست، ابلیس بود. دشمنی او از روی حسادت نسبت به مقام والای آدم سرچشمه می گیرد. گرچه شیطان بر انسان سلطه ندارد، امّا از ابزارهایی مانند نفس امّاره و اختیار انسان استفاده کرده است و با شیوه هایی همچون وسوسه، وعده های دروغ، تفرقه افکنی، اغفال، فسادانگیزی و مانند آن، آدمیان را به سوی گمراهی سوق می دهد. امّا اگر انسان مؤمن و باتقوا به خدا پناهنده شود و بر او توکّل نماید، از شرّ شیطان ایمن خواهد بود. در این نوشتار، ابتدا به معرّفی ابلیس و شیطان پرداخته شده است و آنگاه اهداف آنان از منظر قرآن تبیین شده است. در ادامه نیز روش ها و ابزارهای تهدید شیطان معرّفی، و در پایان، راهکارهای قرآن برای رهایی از این خطر برشمرده شده است.
بازخوانی نظریه اخلاقی ملاصدرا با تکیه بر «فضیلت گرایی» معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه وصول به حقیقت و عملِ اخلاقی برای ملاصدرا مهم شمرده شده است. هدف این مقاله سنجش چگونگی انطباق نظریه اخلاقی این فیلسوف با «فضیلت گرایی» است. بررسی و سنجش هر یک از مؤلفه های «اخلاق فضیلت» با تکیه بر شواهد مندرج در آثار وی انطباق دیدگاهش بر نظریه «فضیلت گرایی» را تقویت و اثبات می کند. نتیجة این بررسی نشان می دهد که الف) ملاصدرا، همچون فضیلت گرایان، فضیلت را مقصد نهایی و کمال آدمی می داند؛ ب) بیشتر بر اهمیت و نقش «بودن» پای می فشارد تا عملِ صرف؛ ج) برای او فضیلت ارزش فی نفسه دارد؛ د) وی حیات اخلاقی را در چارچوب قواعد عقلانی محصور و محبوس نمی کند؛ ه ) برای او الگوها و اسوه های اخلاقی مدل حقیقی برای طراحی زندگی مبتنی بر فضیلت اند؛ و) سرانجام برای دست یابی به حیات مطلوب اخلاقی بایستی فضائل را هم در عرصه حالات درونی و هم در اعمال بیرونی محقّق کرد.
شناسنامه علمی اخلاق کاربردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی رشته ای است که می تواند نقش چشمگیری در جلب توجه فرهیختگان و حتی خوانندگان عمومی به اهمیت مباحثات اخلاقی و ازجمله مباحثات فلسفه اخلاقی داشته باشد. ولی به دلیل این که تنها حدود چهار دهه از رویکرد معاصر عالمان اخلاق به این رشته می گذرد، و هنوز رشته ای جوان و نوپدید به حساب می آید، مناقشات و چالش هایی بر سر چگونگی شناخت و معرفی این رشته در میان پژوهندگان آن جریان دارد. در این مقاله تلاش کرده ام تا با واکاوی و تحلیل تازه ترین بحث ها، جمع بندی نسبتاً مقبولی از شناخت هویت دانشی این رشته و معرفی مهم ترین مبادی آن ارائه کنم. به این منظور به ترتیبی که منطق دانان تحت عنوان رئوس ثمانیه علم برای معرفی شناسنامه یک علم پیشنهاد کرده اند، از هشت عنوان: تعریف، موضوع، غایت، فایده، عناوین بحث، مؤلفان و مؤسسان، مرتبه علمی، و روش سخن به میان آورده، در موارد بحث انگیز وارد بحث و موضع گیری شده ام.
واکاوی سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و مقایسة آن با آراء اند یشمندان غربی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
جایگاه متعلم در تعلیم و تربیت تمدن های بشری همواره به شکل خاصی مطمح نظر بوده است. این مسئله در چارچوب آراء مربیان بزرگ یا استلزامات تربیتی مکتب های رسمی فلسفی بیان می شود و گاه علاوه بر توجه به مکتب های جدید فکری و فلسفی، به مبانی سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی نظام های موجود هم توجه خاص می کند. از طریق روش «توصیفی تحلیلی» ابتدا سبک زندگی متعلّم در تمدن نوین اسلامی و در ساحت های گوناگون تربیتی آن بررسی شده، سپس دیدگاه های اند یشمندان معاصر غربی بیان گردیده است. یافته های مطالعة حاضر حاکی از آن است که پیشرفت و پویایی متعلّم به عنوان محور تعلیم و تربیت متناسب با تحوّلات عصر نوین از دغدغه های این تمدن هاست. در مقابل، تفاوت دیدگاه خدا باورانه و انسان مدارانه در دو تمدن، موجب تفاوت دو دیدگاه نسبت به متعلّم شده است. بنابراین، اگر چه در دو تمدن مذکور متعلّمان آموزش های علمی یکسان می بینند، اما از نظر عقیده، رفتار و اخلاق، مسیری متفاوت می پیمایند.
نقش هویت دینى در خودمهارگرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه در روان شناسى، توانایى خویشتن در غلبه بر رفتارها، افکار، هیجانات، و تکانه هاى ناخواسته در قالب مفهومى به نام «خودمهارگرى» نمود یافته است. خودمهارگرى شرایط دستیابى به اهدافى را که افراد براى خود تعیین نموده و با قواعد و معیارهاى اجتماعى مطابق است فراهم مى نماید.
هدف این مقاله، تبیین چگونگى تأثیر آموزه هاى دینى در خودمهارگرى در میان افرادى است که به هویت دینى دست یافته اند. هویت دینى از یک سو، به ویژگى هاى مشترک در میان پیروان یک دین اشاره داشته و از سوى دیگر، به تمایز دین داران نسبت به دیگر گروه هاى غیردینى توجه دارد.
روش پژوهش، توصیفى تحلیلى بوده و محقق با بررسى، دسته بندى، و تحلیل آموزه هاى اسلامى در زمینه مهار خویشتن به یافته هاى ذیل دست یافته است: دین اسلام براى افرادى که هویت دینى را پذیرفته اند، با چهار شیوه، شرایط ارتقاى خودمهارگرى را فراهم مى نماید که عبارتند از: ارائه اهداف و معیارها، تعیین مصادیق مهار، ایجاد انگیزه مهار، و نظارتگرى بر رفتارها.
روش تربیتی موعظه؛ چالش ها و آسیب ها با تأکید بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برایشناختدقیقمفهومموعظه به عنوان یک روش تربیتی،می توانازروش هایتحلیلمفهومیبهرهبرد. باتأمّل درآیاتوروایاتمربوطبهموعظهیکنوعتمایزنسبیآن راباحکمت مشخّصنموده ایمکهموعظهبرخلافحکمتکهبهلحاظشناختیممتازتراست،بیشتربارعاطفیوگرایشیبههمراهدارد. همچنینباتأمّل درنوعمخاطبیکهقرآنآن راموردموعظةخویشقرارداده،می توان نتیجهگرفتکه بیشتر مواردموعظه،پسازایماناست. ازاین رو،درابتدایدعوتبهتربیتاسلامیبهتراستازروش هایمبتنیبرحکمتبهرهگرفت .درنهایت،بهآسیب شناسیاینروشپرداخته ایمویکیازچالش هایاساسیفرا رویتربیت اسلامی را ذکر کرده ایم کهبه ویژهفیلسوفان لیبرال (آزادیخواه)،تحلیلیبررویکردهایتربیتدینی مبتنیبر بهره گیریازعواطف و تلقین گریبهآنارائهکرده اند.
اصول اخلاقی برخورد با متهم در سیره قضایی امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره اهل بیت(ع)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی احکام فقهی و حقوقی در روایات
امور کیفری جنبه عمومی دارند و حداقل یک طرف ماجرا حکومت است و حتی در مواردی که شاکی خصوصی وجود دارد، این حکومت است که حق و وظیفه خود می داند که با مداخله و اعمال حاکمیت، به محاکمه متهمان و مجازات مجرمان بپردازد. بنابراین نوعی رابطه بین متهم و حکومت وجود خواهد شد. در سیره قضایی امیرالمؤمنین(ع)، شاهد رعایت اموری درباره متهمان هستیم که می توان آنها را در زمره حقوق متهمان در سیره قضایی امام علی(ع) برشمرد و در قالب اصول (مطلق، نسبی و سلبی)، اخلاق و شیوه برخورد با متهمان در سیره ایشان مطرح ساخت. البته در مواردی نیز شاهد نقض اصولی مثل اصل عدم تجسس، با هدف کسب مصلحت بزرگ تری مانند تجسس امام از عُمال و کارگزاران خود به قصد کنترل آنها و کشف خیانت و خطای احتمالی ایشان بوده ایم.
اصول و ارزش های اخلاقی در نهاد خانواده بر اساس آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع)
حوزههای تخصصی:
چکیده مقوله اخلاق یکی از بدیهی ترین و مهم ترین و کاربردی ترین مقولات، در مباحث مرتبط باعلوم انسانی به شمار می رود. دین اسلام به مقوله اخلاق نگاه بنیادی و سیستمی دارد و ارزش های اخلاقی پیوندی ناگسستنی با دین دارند. در نظام اخلاقی اسلام، آموزه های وحیانی غایتمند و مبتنی برعمل گرایی و واقع نگری هستند؛ چون نقش سازنده ای در تزکیه و تربیت انسانی دارند. همچنین این آموزه ها مدعی یک نظام وارده معرفتی و اخلاقی هستند که در موضوع و روش و غایت بی بدیل و یکتاست. مقوله اخلاق در اندیشه اسلامی، ازدواج و نهاد خانواده را تابع نیازها و استعدادها و غایات خلقت و امری ضروری و مبتنی بر اراده و خواست الهی می داند؛ همچنین جایگاه حیاتی آن را در فرایند تکوینی و تربیتی بشری به رسمیت می شناسد. در اسلام، ارزش های اخلاقی دارای مراتب و اولویت هستند. این مهم، به ویژه در حیطه ارزش های اخلاقی خانواده، از بزرگ ترین وجوه تمایز نظام اخلاقی اسلام به شمار می رود. اصول اخلاقی خانواده همسو با نظام معرفتی و گزاره های دینی و فقهی بوده و ضامن اجرا و تحقق اهداف شریعت است. خانواده کانون عواطف و تربیت بوده و بهترین ابزار تحقق رسالت آن اخلاق است. از این منظر، اصول و گزاره های اخلاقی در طیف فرایندی دوسویه و پویا، سبب نهادینه کردن ارزش ها و رشد اخلاقی می شوند. در آموزه های اسلامی، توصیه های اخلاقی به بهترشدن روابط و استحکام خانواده کمک می کند و مقوّم و مصلح آن خواهد بود. حال این مقاله برآن است تا با استفاده از معارف الهی که در آموزه های وحیانی و سیره اهل بیت(ع) آمده است، این موضوع را بررسی کند. واژه های کلیدی اخلاق، خانواده، حقوق، آموزه های وحیانی، سیره اهل بیت(ع).
بررسی تطبیقی بخشودگی بین فردی در آموزه های اسلامی و متون روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخشودگی، به منزله یک سازه روان شناختی و فضیلتی اخلاقی، به دلیل مزایای آن در حوزه های فردی و خانوادگی، مدتی است موضوع مطالعات گسترده میدانی در غرب قرار گرفته و خاستگاه آن، باورهای دینی قلمداد شده است. در اسلام، این سازه از ابعاد مختلفی مورد توجه قرار گرفته است. این نوشتار، با روش توصیفی تحلیلی، به بررسی بخشودگی در ادبیات اسلامی و روان شناسی می پردازد. همچنین با مقایسه کیفیت پرداختن این دو حوزه به مقوله مزبور، به ارائه الگویی نظری از رویکرد اسلام به بخشودگی همت گمارده است. نتایج نشان داد بخشودگی در آموزه های اسلامی با توجه به مقتضیات زمان و موقعیت، چند بعدی بوده، سطوح بخشودگی با توجه به درجات ایمان و تقوا در افراد متفاوت می باشد. نیز با توجه به گستره خطا، انگیزه فرد خاطی و پیامد بخشودگی، از دو بعد ممدوح و مذموم برخوردار است. مطالعه ابعاد و سطوح بخشودگی در آموزه های اسلامی و تبدیل آن به یک الگوی نظری می تواند زمینه ای برای کاربرد و آزمون آن در مطالعات تجربی در بستر فرهنگ ایرانی-اسلامی فراهم نماید.
سبک زندگی مهدوی در تجربه هنری هنرمند(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
از آن جا که خالق اثر هنری، در فرایند شکل گیری آثار هنری نقشی اساسی دارد و منشأ اثر هنری، تجربه درونی هنرمند است و آن اثر، برآمده از احساس، عاطفه، تخیل و تفکر اوست، در این نوشتار، این پرسش مطرح شده است که مهدویت در تجربه هنری هنرمند مسلمان چه حضور و جایگاهی دارد؟
در این مقاله، تلاش شده است به این پرسش این گونه پاسخ داده شود که اگر هنرمند شیعی، جایگاه مهدویت را در منظومه فکری و معرفت شناسی شیعه _ به ویژه عرفان شیعی _ بشناسد، اعتقاد به مهدویت در تجربه هنری او تأثیر خواهد گذارد و سبب خلق آثار فاخر مهدوی خواهد شد. انتظار خلق و آفرینش آثار مهدوی، تنها مبتنی بر سبکی از زندگی و تجربه ای از هنرمند است که مهدویت در آن نقش و حضوری پررنگ داشته باشد و در صورت فقدان دلدادگی درونی و نبود معرفت عمیق در تجربه هنری هنرمند، سفارش اثر هنری به تنهایی موجب خلق آثار فاخر مهدوی نخواهد شد.
جایگاه موعظه و تذکر در تربیت دینی از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از روش های تربیت دینی «تذکر» و «موعظه» است. موعظه دعوت به نیکی توأم با خیرخواهی و رقت قلب است. واژه هم معنای آن، «نصیحت» و «تذکر» است که به معنای پند و اندرز مشفقانه به انگیزه اصلاح و تربیت می باشد. موعظه حسنه در قرآن به عنوان روش تربیت دینی در موضوعات اعتقادی و مسائل اخلاقی و اعمال و آداب عبادی به کار رفته است. علّامه طباطبائی با توجه به آیات قرآن، بر این باور است که اگر واعظ و متعظ از شرایط علمی و اخلاقی و اعتقادی مناسبی برخوردار باشند، و نیز محتوای وعظ و اندرز دعوت به خدا باشد، سبب بیداری دل ها و تربیت و تهذیب نفوس انسان ها می شود. یادآوری نعمت ها و حوادث تاریخی در قرآن برای غفلت زدایی و رشد تربیت دینی آمده است. در این پژوهش، تفسیر و تحلیل آیات موعظه و واژه های مرتبط آن، با توجه به دیدگاه تفسیری علّامه طباطبائی در تفسیر المیزان مورد تحقیق و ارزیابی قرار گرفته است.