فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۳٬۱۸۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
نقد، داوری و تشخیص قوت و ضعف اثر، نشان دادن کاستی ها و نمودن راه های تازه و حفاظت از سلامت و حریم دانش است. در هر عصری افرادی هستند که به عرضة آثار نازل، سست و بی پایه اقدام می کنند. ازاین رو، لازم است ناقدان با التزام به اخلاقیات و اصولی خاص، اقدام به نقد آثار نموده و مدافع و حافظ سلامت علمی جامعه باشند. علامه طباطبائی نیز محقق و عالمی فرهیخته و ناقدی متخصص بودند که سره را از ناسره تشخیص می دادند. این مقاله تلاش دارد ضمن تحلیل معنای نقد و بیان مهم ترین اصول اخلاق نقد، مصادیقی از رعایت اخلاق نقد در سیرة علمی علامه طباطبائی بررسی کند. بررسی سیره علمی ایشان از خلال منابع مکتوب و به روش کتابخانه ای، حاکی از این است که علامه طباطبائی مهم ترین اصول حاکم بر نقد مانند داشتن انگیزة الهی و معنوی، آزاداندیشی و پرهیز از تعصب، نقدپذیری و انصاف علمی، پشتکار و خستگی ناپذیری، داشتن تخصص نقد، برهانی و مستدل نویسی، جسارت علمی، حفظ حرمت ها و عدم هتاکی در نقد را رعایت کرده است.
وجودشناسی دلایلِ انگیزشی عمل(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
69 - 90
حوزههای تخصصی:
در مباحث جاری درباره دلایل عمل، یکی از سؤالات راجع به وجودشناسی دلایل است و این که دلایل چگونه چیزهایی هستند. اگر چه این بحث مستقیماً و صرفاً درباره عمل اخلاقی نیست، مبنای بعضی بحث های دیگری است و لوازم مهمی برای نظریه اخلاقی دارد. یکی از دیدگاه ها در این باره امرِ واقع گرایی (factualism) است. طبق این دیدگاه، دلایلِ عمل از مقوله امرِ واقع (fact) هستند. در مقابل، کسانی به روان شناسی گرایی قائل هستند که طبق آن دلایل عمل از مقوله امورِ روان شناختی اند. در این جا بعضی نقدها به امرِ واقع گرایی را معرفی و ارزیابی می کنیم. از نظر منتقدان، امرِ واقع گرایی به این دو لازمه ناپذیرفتنی متعهد است: 1) تبیین ناظر به واقع نیست؛ 2) دلایل نقش عِلّی در عمل ندارند. در مقابل، از این پیشنهاد دفاع می کنیم که در نقدها به امرِ واقع گرایی، تفکیکی میان دلایل (انگیزشی و تبیینی) نادیده گرفته شده است. برای تقویت این پاسخ، توضیح می دهیم که تفکیک دلایل انگیزشی از دلایل تبیینی بنا به ملاحظاتی مستقل از نزاع وجودشناسی دلایل طرح می شود و از این رو، توسل امرِ واقع گرایی به تفکیک راهکاری موضعی (ad hoc) نیست. بدین ترتیب، هم از امرِ واقع گرایی در مقابل بعضی نقدها دفاع می کنیم و هم به اهمیت تفکیک دلایل انگیزشی از دلایل تبیینی توجه می دهیم.
تبیین رشد انسان بر اساس صورتبندی پیوستار مفهوم شناختی تعقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رشد انسان بر اساس پیوستار مفهوم شناختی تعقل است. این تبیین بر آیات قرآن کریم، بررسی تفسیر المیزان و اتکا به مبانی و اصول حکمت متعالیه بویژه اصالت وجود، حرکت جوهری و وحدت تشکیکی متکی است. روش این پژوهش تحلیل مفهومی است. مفهوم تعقل با استفاده از چهار شیوه تحلیل مفهومی یعنی بررسی بافت یا سیاق مفهوم، بررسی ترادف کلمات و عبارات، تحلیل بر حسب مفهوم متضاد و تحلیل بر حسب شبکه معنایی از نوع ارتباط اندراجی مورد بررسی قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، تعقل مفهوم مشکک است که در کلام خدای تعالی به معنای ادراک مشروط با سلامت فطرت نه تعقل تحت تأثیر غرایز و امیال نفسانی به کار رفته است و مرکزیت آن را ایجاد ربط منسجم با حقیقت بر عهده دارد. به کارگیری مفاهیم گوناگون برای عقل ناظر به حیثیت های متفاوت فعالیت ادراکی و ارادی نفس است که قدر مشترک آن در مفهوم عقل منعکس می شود که همه فرایندها و کارکردهای ادراکی، ارادی و عملی را می تواند در برگیرد. تعقل یک پیوستار طولی دارد و شامل مراتبی نظیر نهیه، حجر، تفکر، تفقه، قلب، حلم و لب می شود و رشد، حرکت پیوسته در مراتب تعقل است که این مراتب همان مراتب رشد است. متناسب با پیوستار طولی تعقل ساختار رشد در این مراتب هم افزایی و تغییر است و تکامل و رشد در مراتب تعقل حاصل تعامل مستمر کارکردهای شناختی و عملی است.
انسان کامل از دیدگاه شهید مطهرى و علامه طباطبائى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمال طلبى را مى توان هدف نهایى انسان دانست، گرچه در تعیین مصداق، ممکن است خطاهایى صورت پذیرد. با توجه به اینکه میل به کمال ذاتى انسان است، اندیشمندان در طول تاریخ، ویژگى هایى براى انسان کامل ذکر کرده اند. این تحقیق درصدد تبیین و تطبیق دیدگاه علامه طباطبائى و شهید مطهرى در خصوص انسان کامل است. روش پژوهش توصیفى بوده و با توجه به بررسى تطبیقى نظرات، از تحلیل محتوا استفاده شده است.
یافته ها حکایت از این دارد که انسان کامل انسانى داراى ارزش هایى مانند: عبادت، خدمت به خلق و آزادى است که همه در او به صورت هماهنگ رشد کرده و رشد هرکدام از این ارزش ها به حد اعلا رسیده است. در فرایند تحقیق، آنچه به دست آمده هماهنگى و هماوایى بین نظرات این دو اندیشمند در زمینه انسان کامل است، گرچه در تعیین مصداق «انسان کامل»، امکان شناخت و نوع نگاه به او، اختلاف نظر است.
تعمیم پذیری روش های تربیت الهی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
قرآن کریم، کتاب تربیتی است که خداوند متعال، در آن هم به طور مستقیم از روش هایی برای تربیت پیامبر اکرمn و سایر مردم استفاده کرده است و هم روش هایی را به پیامبر و دیگران برای تربیت آموخته است. هدف این پژوهش بررسی این مسئله است که آیا مربیان انسانی می توانند از روش های تربیتی خداوند در قرآن کریم به منظور تربیت انسان ها استفاده کنند یا اینکه روش های تربیت قرآن کریم ویژه خداوند است و مربیان انسانی نمی توانند در تربیت از آنها استفاده کنند؟ این تحقیق برای پاسخ به این سؤال از روش تحلیل و تفسیر آیات قرآنی استفاده کرده و به هشت دسته دلیل بر جواز استفاده مربیان از روش های تربیت الهی در قرآن کریم دست یافته است که عبارتند از: هدف تربیتی و هدایتی قرآن، عمومیت و عقلایی بودن زبان قرآن، توصیه به تدبر و تفکر در آیات قرآنی، دستور قرآن به تمسک به حبل الله، خلیفه بودن انسان برای خدا، الگو بودن پیامبر و جواز استفاده آن حضرت از روش های الهی، و نظایر آن.
نسبت نظریة اخلاقی خواجه نصیر و نظریات هنجاری فلسفة اخلاق معاصر با تأکید بر اخلاق فضیلت محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
نظریه اخلاقی خواجه نصیرالدین طوسی، یکی ازنظریات هنجاری بسیار مهم در اخلاق فلسفی اسلامی است. به روزرسانی این نظریه و مشخص کردن نسبت آن با نظریات هنجاری در فلسفه اخلاق معاصر، اهمیت ویژه ای دارد. هدف ما از این پژوهش، این است که با معرفی نظریات هنجاری اصلی در فلسفه اخلاق معاصر، نسبت نظریه اخلاقی خواجه نصیر را با هریک از آن ها مشخص کنیم تا معیار سنجش ارزش های اخلاقی در نظریه اخلاقی خواجه نصیر مشخص شود. چنین کاری ضمن به روزرسانی نظریه اخلاقی وی، استفاده از این نظریه را در اخلاق کاربردی امکان پذیر می کند. یافته های این پژوهش نمایانگر این است که نظریه اخلاقی خواجه نصیر با هرسه نظریه نتیجه گرایی، تکلیف گرایی و اخلاق فضیلت محور نسبت دارد؛ اما عناصر اخلاق فضیلت محور در نظریه وی غلبه دارد؛ پس می توان گفت نظریه هنجاری خواجه نصیر قرائتی از اخلاق فضیلت محور است. تلاش کردیم با روش تحلیلی، نظریه اخلاقی خواجه نصیر را ازحیث معیار سنجش ارزش های اخلاقی بررسی و نسبت عمیق آن را با اخلاق فضیلت محور مشخص کنیم.
اخلاق در سایه سکوت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
101 - 121
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار ضمن تبیین اجمالی سخن سالاری و شلوغی زایدالوصف حاکم بر جهان مدرن به ویژه پس از عصر دیجیتال، از به محاق رفتن سکوت و غفلت از اهمیت آن سخن رفته است. معنای سکوت و تحلیل و تعریف آن و بررسی ارتباط این پدیده با مفاهیمی چون بیان، سخن و صدا دستمایه بخش بعدی بحث است. معرفی گونه های گوناگون سکوت از قبیل سکوت معنایی، آوایی، راهبردی، ترفندی، نشانه ای و… بخش بعدی بحث را قوام بخشیده است. پس از تمهید مقدمات مذکور و بر اساس مباحث گفته شده، زیستِ ساکتانه یا زندگی مبتنی بر سکوت معرفی و مصادیق اخلاقی، دینی و عرفانی آن تبیین شده است. کارکردهای اخلاقی و سه گانه سکوت از منظر اخلاق اسلامی بخش دیگری از نوشتار پیش رو را به خود اختصاص داده است. در بخش پایانی، نقش محوری و مغفول سکوت در اخلاق صلح مورد تأکید قرار گرفته و از خطرات دیدگاه های کلام محور به این مقوله سخن به میان آمده است. بر اساس یافته های مقاله، «سکوت» جزئی مهم از زیست اخلاقی بوده و مشخصاً مبنایی است مناسب و مستحکم برای اخلاق صلح.
مبانی اخلاق اجتماعی در معنویت گرایی جدید و چالش های آن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
اخلاق پژوهی سال ۱ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
123 - 149
حوزههای تخصصی:
معنویت جدید مدافع کسب هنجاری، معنوی و اخلاقی از درون است و خود را در مخالفت با نهاد های رسمی دینداری تعریف می کند. با توجه به این رویکرد درون گروانه، ممکن است معنویت گراییِ جدید نوعی انزواطلبی معنوی به حساب آید، اما می توان نشان داد که معنویت گرایانِ جدید در امور اجتماعی مشارکت فعّال دارند و خود را در همدلی، همدردی و همیاری اجتماعی پیش گام می دانند. در این مقاله بر آنیم تا مبانی ارزش شناختی و مُدل نظری ارتباطات اجتماعی در معنویت گرایان جدید را بررسی کرده و نشان دهیم که فعالیت ها ی نوع دوستانه این جریان، برای اخلاقی خوانده شدن، با چه چالش هایی روبه روست. در این مقاله با برشمردن و تحلیل چالش های موجود بر سر اخلاقی خواندن تعاملات اجتماعی در معنویت گرایی جدید - با تأکید بر نسبی گرایی و خودگروی اخلاقی - در صدد بوده ایم تا زمینه پاسخ به این پرسش را فراهم آوریم که آیا فعالیت ها ی خیرخواهانه معنویت گرایان جدید را می توان به مثابه امری اخلاقی نگریست و آیا معنویت گرایی جدید می تواند در گسترش اخلاق اجتماعی نقش ایفا کند؟
ورزش و رشد اخلاقی: مروری بر تأثیر ورزش ها بر تحول اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
امروزه این ایده که ورزش ها در اشکال گوناگون خود، می توانند به تحول منش های اخلاقی و تربیت اخلاقی افراد یاری رسانند، مقبولیتی عام دارد. نگاهی به مباحث اخیر در این زمینه، نشان می دهد که این دیدگاه، مخالفان جدی دارد. برخی روان شناسان ورزش، با اتکاء به یافته های تجربی در دهه های اخیر، درباره کارکرد اخلاقی ورزش ها، دست کم در برخی اَشکال آن، تردیدهایی جدی دارند. هدف این مقاله، مروری اجمالی بر اهم یافته های تجربی در حوزه تأثیر ورزش بر تربیت اخلاقی است. مقاله با روش توصیفی و مروری، به مهم ترین تحقیقات تجربی در این حوزه می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که مطالعات تجربی، که عمدتاً در سطح ورزش های قهرمانی و رقابتی انجام شده است، تصویری روشن و مؤثر از تأثیر این گونه ورزش ها بر تحول و تربیت اخلاقی ارائه نمی کند.
اخلاق ناصری و نسبت آن با اخلاق نیکوماخوس در تربیت اخلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
هدف این مقاله بررسی نسبت اخلاق ناصری با اخلاق نیکوماخوس در حوزه تربیت اخلاقی است. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیل محتوا و روش تحلیل و استنتاج منطقی بهره گرفته شده است. بدین منظور ابتدا به لحاظ تاریخی به طور مختصر، منابع خواجه نصیر در نگاشتن اخلاق ناصری و جایگاه اخلاق نیکوماخوس در این میان بررسی، و تلاش شد نشان داده شود که اخلاق ناصری بویژه در حوزه تربیت اخلاقی از طریق تهذیب الاخلاق ابن مسکویه با اخلاق نیکوماخوس پیوند استواری می یابد. در ادامه با بررسی چهار اصل مهم تربیت اخلاقی در اخلاق ناصری، شامل «هیچ خُلقی طبیعی نیست»، «در تربیت اخلاقی باید به طبیعت اقتدا کرد»، «در تربیت اخلاقی حفظ سنتها و ارزشهای اخلاقی بر نقد آنها مقدم است» و «برای تخلّق به فضیلت های اخلاقی لازم است، کودک به تکرار عمل با هدف کسب عادت واداشته شود»، ریشه های آنها در اخلاق نیکوماخوس مشخص، و تفاوتها و همانندیهای میان این دو برجسته شد. نتایج پژوهش حاکی است که اگرچه میان گفته های خواجه نصیر در اخلاق ناصری و ارسطو در اخلاق نیکوماخوس در زمینه تربیت اخلاقی همانندیهای انکارناپذیری هست که احتمالاً فراروایت تقدم طبیعت بر صناعت مهمترین آن باشد، تفاوتهای مهمی نیز در این میان قابل مشاهده است که یکی از مهمترین آنها کمرنگ شدن جایگاه حکمت عملی (فرونسیس) و به طور کلی عقلانیت در تربیت اخلاقی مورد نظر خواجه نصیر است.
مراقبه در چشم انداز ملاصدرا و اِولین آندرهیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
یکی از مسائل مشترکی که در حوزه ی عرفان غربی و اسلامی وجود دارد،سلوک عرفانی عارف، مراقبه، شرایط و لوازم آن است که متأله و عرفان پژوه انگلیسی تبار، خانم اولین آندرهیل نیز به طور تخصصی به تبیین و بررسی آن پرداخته است. ملاصدرای شیرازی نیز از این مهم غفلت نورزیده است. آثار وی مشحون است از مواردی که به طورخاص به مسأله ی مراقبه پرداخته است؛ چنانچه می توان گفت ویژگی خاص عرفان صدرایی مبتنی بر مراقبه است. آندرهیل و ملاصدرا هر دو به شیوه ی خاص خودشان به این مهم پرداخته اند. هر دو با رویکرد مشترک به سه ساحتی بودن نفس انسان، به تقدم و تفوق یکی بر دیگری توجه داشته اند. آندرهیل با مقدم دانستن احساس بر عقل و اراده، مراقبه را مبتنی بر پرورش حس عمیقی می داند که عارف را دم به دم به مراحل عمیق تر آگاهی سوق داده تا به مرحله ی نهایی آن که «نگریستن در ابدیت» و «اتحاد با حقیقت متعالی» است، نایل شود. ملاصدرا نیز با مقدم داشتن معرفت و بینش بر دو ساحت دیگر، به ذومرتبه بودن و تدریجی بودن مراقبه تأکید داشته و غایت مراقبه را تجمیع قوای نفس برای اتحاد با عقل فعال می پندارد. وجه شباهت هایی میان این دو متفکر وجود دارد؛ ازجمله اهمیت به کشف مخلوقات در طبیعت، تمرکز نفس، تدریجی بودن مراقبه، ذکر در مراقبه. همچنین اختلاف دو رأی، در ساحات نفس، توجه به جایگاه عقل نظری نزد ملاصدرا و بی اعتبار دانستن آن نزد آندرهیل و نحوه ی ورود به مراقبه را نیز جزء وجه اختلاف ها می توان عنوان کرد.
جایگاه کرامت انسانى در تربیت اخلاقى و اجتماعى با تکیه بر آراء شهید مطهرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه اسلامى، نظر بر کرامت و ارزشمندى شخصیت انسان است؛ زیرا انسان در این دیدگاه، از بهره هایى ذاتى همچون روح الهى، اراده و اختیار، متناسب ترین خلقت، جایگاه خلیفه اللهى و مانند آن برخوردار است؛ انتفاعى که سایر مخلوقات از آن بى بهره، اما تمام انسان ها به دور از ظواهر نژادى، جنسى و سنى از آن محظوظ اند. پاسخ به این سؤال مهم که «جایگاه کرامت ذاتى انسان، در تربیت اجتماعى و اخلاقى کجاست؟» هدف این پژوهش است که با تکیه بر آراء شهید مطهرى دنبال کرده و از روش توصیفى تحلیلى براى رسیدن به پاسخ سؤال مذکور استفاده کرده است.
نتایج به دست آمده بیانگر این است که آگاهى متربى نسبت به کرامت خدادادى و انسانى خود، و به تبع آن، باور و اصرار او بر حفظ و ارتقاى این دارایى وجودى بر تنظیم و سامان بخشى روابط و تعاملات اجتماعى و همچنین تخلق به اخلاقیات پسندیده تأثیرگذار است و تحقق تربیت اخلاقى و اجتماعى را به دنبال دارد.
معرفی نظام آموزشیِ جامع نگر به منظور رشد علمیِ زنان مبتنی بر آموزه های اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این سؤال اساسی مطرح می شود که اگر نظام آموزشی منحصرا جنسیتی (سنتگرا) و نظام آموزشی آندروژنی (تجدد گرا) هر دو مردود است، نظام آموزشی جامع نگر و مطلوبی که مطابق با ساختار اسلامی ایرانی کشور ما باشد و موجبات دستیابی به پیشرفت را برای زنان جامعه فراهم آورد، چگونه نظامی خواهد بود؛ لذا به منظور ایجاد فهمی عمیق و جامع از نظریات متفاوت در زمینه رشد علمی زنان و دستیابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت، پس از جمع آوری تعدادی از آثار و منابعِ نظریه پردازان در این حوزه به تحلیل مضمون این آثار پرداخته شده است. در این روش، ابتدا قسمتهایی از متون منتخب، که از زوایای گوناگون به رشد علمی زنان پرداخته است، استخراج شد؛ سپس، عبارتی که نماینده مفهوم آن قسمتها باشد با عنوان شناسه اولیه، شناسه گذاری شد. در ادامه شناسه های انبوه اولیه در قالبها و عناوین کلی به صورت شناسه گذاری ثانویه قرار گرفت و تلخیص گردید؛ پس از پایان این مرحله، شناسه گذاریهای ثانویه در قالبها و عناوینی بمراتب کلی تر به صورت شناسه گذاری نهایی قرار گرفت. بر پایه شناسه بندیهای نهایی در می یابیم که دیدگاه اسلام بر یکسان بودن ارزش زنان با مردان با وجود داشتن حقوق و تکالیف مشابه و متفاوت در پیشگاه الهی مبتنی است. اصل وجود دو بعدِ انسانی و جنسیتی در همه افراد، موجب می شود تا بر همین پایه، اولا در ابعاد انسانی و مشترک زنان و مردان، علوم و دروس ِمشترکی بین دو جنس آموخته شود و ثانیا در بعد جنسیتی مخصوص به هر جنس نیز، علوم و دروس ِهر جنس به تفکیک به هر گروه جنسی آموخته شود. هم چنین در بعد جنسیتی باید توجه کرد که این تفاوتها باید مکمل یکدیگر باشد و نهاد واحدی باید برای برنامه ریزی و تعیین وظایف و حقوق جنسیتی دو جنس وجود داشته باشد.
بررسی نظریه آیت الله صادق لاریجانی در تحلیل الزامات اخلاقی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تبیین چیستی «الزامات اخلاقی»، هدف اصلی نظریه فلسفة اخلاقی آیت الله صادق لاریجانی است. طبق دیدگاه ایشان، از منظر «هستی شناسی»، الزامات اخلاقی، الزاماتی حقیقی هستند که انسان بالوجدان آنها را درک می کند. متعلق این الزامات، ماهیت و طبیعت فعل است که در عالم تقرر ماهوی و نفس الامر جای دارند. از منظر «معناشناختی»، این الزامات واقعی، به دو گونه اخباری و انشائی قابلیت ابراز دارند. همچنین، راه شناخت این الزامات از منظر «معرفت شناختی»، اتحاد طبیعت فعل با نفس انسان و به تبع، درک الزام آن طبیعت می باشد. در این نوشتار ضمن توصیف دیدگاه آیت الله صادق لاریجانی، به تحلیل و بررسی دیدگاه ایشان پرداخته شده است. حاصل آنکه این نظریه از این جهت که بر پایه ماهیت استوار شده است، با برخی اشکالات اصالت ماهیت مواجه است. همچنین، عدم تحلیل طاعت و عصیان الهی و کیفیت صدور فعل قبیح، از دیگر مشکلات پیشروی این نظریه می باشد. در نهایت، به این نکته اشاره شده است که از نظرگاه توحیدی در فلسفة اخلاق، همه الزامات اخلاقی می بایست به خداوند متعال بازگشت کند.
الگوی سعادت از دیدگاه خواجه طوسی (چیستی، ملاک مراتب و مؤلفه های تحقق خارجی آن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
جستار حاضر به تحلیل سعادت نزد طوسی می پردازد. در تحلیل سعادت، چیستی، ملاک، مراتب و مؤلّفه های تحقّق خارجی آن بررسی می گردد تا نهایتاً به الگوی طوسی و ترسیم هرم ارزشی مراتب سعادات نزد وی دست یابیم. سعادت از دیدگاه طوسی، لذت همه جانبه و نیل همه جانبه به کمالات است. براساس ذومراتب بودن کمال و لذت، سعادت نیز مراتب می یابد و هرم ارزشی طولی مراتب سعادات قابل تصویر است. سعادت نزد طوسی در نظریه ارسطویی کمال قوای عرضی نفس ناطقه (فضیلت) خلاصه نشده بلکه وی از سعادت قصوی نظریه پردازی می کند که خود شامل بر دیگر مراتب سعادات است. خیرهای خارجی و بدنی، رهایی از رذایل نفس، نیل به فضایل، عدالت (فضیلت قوه عملی)، و علم از مؤلّفه های طولی تحقّق خارجی سعادت است که اهمیت آنها در مدخلیت در تحقّق سعادت یکسان نیست.
ظرفیت های فلسفه اسلامی برای علوم مدرن؛ مطالعه موردی: بحث «دوستی» در فلسفه اسلامی و روان درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر خلاف این باور نادرست که تفکر مدرن و نتایج آن برای زندگی بشری، بر مبنای گسستی سراسری از تفکر پیشامدرن پدید آمده است، دستاوردهای حوزه های مختلف معرفت بشری در عصر حاضر نشان از آن دارد که بازخوانی انتقادی میراث فلسفه کلاسیک به اکتشافات شگفتی حتی در حوزه های علمیِ کاملا مدرن رهنمون شده است. پرسش آن است که آیا تنها فلسفه کلاسیک غرب چنین ظرفیتی را برای بازشکوفایی داراست؟ و آیا میراث فلسفه اسلامی از چنین ظرفیتی برای بهره برداری در جامعه معاصر خودمان تهی است؟ پژوهش حاضر با تامل بر یک مطالعه موردی و بررسی مقوله «دوستی» در رشته علمیِ مدرن «روان درمانی» و نحوه احیای مجدد آن در دنیانی معاصر –بر خلاف آموزه های فلسفی مدرن- ظرفیت های همین مقوله در چارچوب میراث فلسفه اسلامی را نیز مورد واکاوی قرار می دهد و نشان می دهد که امکان رویکردی مشابه به گنجینه فکری اسلامی نیز در جامعه معاصر اسلامی وجود دارد
این ایده بهتری است پیشرفت فلسفی و فلسفه برای کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه برای کودکان، یکی از برنامه های آموزشی مهم است که کودکان را در یک کاوشگری فلسفی، بعنوان ابزاری برای درک بهتر دنیا شراکت می دهد. یکی از کلیدهای موفقیت این برنامه آن است که همزمان با پیشرفت ادراک و فم مشارکت کنندگان از دنیا یا گفتگوی موثرتر، آنها قادر به ارائه ایده های بهتر نیز می شوند. اگرچه یکی از ارزش های بنیادی فبک پیشرفت معرفتی است، اما در ادبیات مربوط به این حوزه، به این مفهوم مهم کمتر پرداخته شده است، و آنچه نیز موجود است صرفاً اشاراتی مبهم می باشد. درنتیجه دانش آموزان و معلمین، در یک فضای کندوکاو محاوره ای و باز، در فضایی که هیچ پاسخ از پیش تعیین شده و یا یک نقطه نظر نهایی و یا پاسخ «صحیح» بی چون و چرا که می بایست به سمت آن حرکت کرد وجود ندارد، گم می شوند.
این مقاله می خواهد پرده از بنیاد مفهوم پیشرفت معرفتی، در ادبیات مرتبط با فلسفه برای کودکان برداشته، و سپس آن را به سمت مفهوم شایسته تری رشد دهد. من معتقدم که پیشرفت معرفتی در فبک بواسطه حرکت از مسائل فلسفی به سوی راه حل های فلسفی، یا بعبارت دیگر از ادراک های نا متجانس و نامناسب به سمت ادراک های تغییر یافته صورت می گیرد، به گونه ای که در این مسیر مسائل اولیه ای که کندوکاو را با آنها شروع کرده ایم، کمتر خودنمایی کنند. چارچوب کندوکاو فلسفی به دانش آموزان کمک می کند تا سمت و سوی حرکت شان را از مسائل فلسفی به سوی راه حل های فلسفی حفظ کنند، و به آنها کمک می کند تا فرسنگ شمارهایی که به آنها نشان می دهد در کجای این مسیر قرار دارند را شناسایی کنند. آنها متوجه می شوند که پیشرفت کرده اند، نه به این خاطر که پاسخ «صحیح» را ارائه نموده اند، بلکه بخاطر اینکه در مقایسه با ادراکات نا متجانس و نا متناسب ناشی از سایر راه حل ها، به ادراک بهتری از مسائل دست یافته اند. نظر من این است که چنین ادراکی از پیشرفت معرفتی، می تواند مشخصه اصلی فبک باشد و بدین صورت می تواند چارچوب مورد نیاز برای هدف اساسی این برنامه، که همانا ایجاد پیشرفت معرفتی است، را فراهم آورد.
بازشناسی مفهوم «شهر پایدار» براساس رهیافت های مختلف اخلاق زیست محیطی با تأکید بر دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هزاره سوم، دوره ای از سکونت بشر بر روی زمین است که برای نخستین بار در تاریخ، اکثریت جمعیت جهان شهرنشین هستند و آنچه قطعی است، شهرها در آینده به دلیل ایجاد تنش های زیست محیطی با چالش های متعددی مواجه خواهند بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حکمرانی زیست محیطی هر چند برای اجرای سیاست های توسعه شهری پایدار یک شرط ضروری است، امّا قادر به مهار خودبینی و خودخواهی انسان، علّتِ حقیقی بروز مشکلات زیست محیطی، نیست. اگر سناریوهای «شهر خبیث» و «پراکندگی شهری»، به ترتیب وضعیت بدترین و بد را برای آینده شهرها ترسیم می کنند، سناریوهای «بدل شهر پایدار» و «شهر پایدار» گذار از وضعیت های بدترین و بد را در جهت رسیدن به وضعیت خوب فراهم می سازد تا رسیدن به وضعیت خوب ترین (شهر طیّب). با تأکید بر حکمرانی، قصد و انگیزه از رفتار اخلاقی با طبیعت به اهدافی محدود می شود که نمی تواند در افراد تحرک لازم را برای انجام فعل اخلاقی ایجاد کند. عمل اخلاقی با طبیعت، عملی که معطوف به خیر آدمی شود، به طور همزمان، علاوه بر نظام به هم پیوسته و بسیار یکپارچه از قوانین رسمی و غیررسمی، نظام های قانون گذاری و شبکه بازیگران در تمام سطوح جامعه بشری (از سطح محلی تا جهانی)، همچنین به تغییر در نگرش انسان و آگاهی او از اینکه، «خداوند بر همه چیز محیط است»، وابسته است.