فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
إنَّ ظاهرهَ التناصّ الدینی والتفاعل مع النصوص القرآنیه مِن التقنیات الأسلوبیه التی حفل بها الشعر العربی المعاصر. وبما تمتلکه هذه الظاهره من مِصْداقیَّه وحُظْوَه فی توسیعِ فضاءات المعنى فی النصّ الشعری، تعمّق الشعر وتجعله مفتوحاً على التأویل والتفسیر فی الذات الإنسانیه، فإنّ فضلاً عن دورها فی قداسهِ کلام الشاعر فی سیاقه الجدید. وبالإجمال إنتاج دلاله مؤازره للنص بالتضمین أو بالتلمیح، هذا مِنْ جهه، ومِنْ جهه أخری ظهر خلال السنوات الأخیره فی التناصّ القرآنی فی الشعر العربی، ما لا یراعی الشأن القرآنی المقدّس کما ینبغی. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه ظاهره التناصّ القرآنی ونقده فی نماذج مختاره من شعر المقاومه فی فلسطین ومصر تمثّلت فی أعمال شعریه للشاعرین: محمود درویش وأمل دنقل. من النتائج التی خرجت بها أنّنا نرى أحیاناً بعض التجانفِ للشاعرینِ عن استغلالهما الأمثل للتفاعل مع النصوص القرآنیه.
عناصر الموسیقی فی دیوان ""نقوش علی جذع نخله"" یحیی السماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظراً، لأهمیه التی تحتلها الموسیقی فی الشعر، فإنّه یمکننا الحدیث عن جانبین للموسیقی فی أی عمل شعری، وهما: الموسیقی الخارجیه والموسیقی الداخلیه. وتعنی هذه الدراسه بدراسه الموسیقی بنوعیها الخارجیه والداخلیه والبحث فی الآثار والدلالات الناجمه عن کلّ نوع فی دیوان ""نقوش علی جذع نخله"" للشاعر یحیی السماوی. أما عن الموسیقی الخارجیه فقد حاولنا أن ندرس دراسه إحصائیه لنسبه تواتر البحور، والزحافات والعلل، ونسبه حروف الروی وحرکاته، وأنماط القافیه فی کلا النمطین (العمودی والحر)، عند الشاعر. أما علی صعید الموسیقی الداخلیه فتناولنا ظاهره التکرار ودورها الإیقاعی والدلالی فی تماسک القصائد، وبعض ظواهر إیقاعیه أخری کالطباق والجناس. وقد تبیّن من خلال الدراسه أن الشاعر یحاول، فی تشکیل البنیه الإیقاعیه لقصائده، الإفاده من أصغر الجزئیات وأدقها من أجل توظیفها واستثمار مکوناتها بغیه إثراء النغمه المؤثره المنبعثه من الإیقاعات الخارجیه والداخلیه وإثراء دلالات النص وبیان ما یختلج فی صدره من مشاعر الحزن والأسی والجراح التی تمر بالعراق.
رهیافتی تاریخی به «زیبایی شناسی چشم» درغزلیات شاعران عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف چشم، یکی از مهم ترین موضوعات غزل بوده و ارتباط ژرفی با مسألة زیبایی شناسی دارد. پژوهش حاضر در صدد است با پرداختن به روند تغییراتِ این عنصر زیبایی شناختی در نزد شاعران غزل پرداز عربی از زمان جاهلی تا عصر عثمانی (مملوکی) به نوعی به توصیف و تبیین تاریخی از زیبایی شناسی چشم در نزد شاعران عربی دست یازد.
مهم ترین یافته های این پژوهش که با روشی تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است، بیانگر آن است که ذوق «زیبایی شناختی» چشم در نزد شاعران عرب با سقوط خلافت بغداد و بر سر کار آمدن ترکان، دچار یک تغییر بنیادی شد، به طوری که عرب هایی که تا آن زمان «چشم درشت» را زیبا می دانستند، روی به سوی وصف «چشمان تنگ» و تحسین آن آوردند. این مسأله، تأثیر بالای حکومت و نظام سیاسی- اجتماعی را بر ادبیّات بیان می دارد.
درآمدی توصیفی- تحلیلی بر اسطورة سندباد در شعر صلاح عبدالصبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطورة سندباد در هفت قصیده از دیوان صلاح عبدالصّبور آمده است. این اسطوره در شعر وی بر مضمون هایی همچون: سرگشتگی، فرار از واقعیّت های تلخ زندگی، شناخت و معرفت و سرکشی و نوآوری دلالت دارد.
سندباد به روش های گوناگونی در شعر عبدالصّبور آمده است؛ گاهی نقاب شاعر است و گاهی قهرمان روایت اوست. حضور وی اشاره وار، نمادین و با گفتگوهایی گاه عامیانه و گاه عالمانه است.
سندباد در شعر عبدالصّبور سه چهرة مختلف دارد: 1- مبارز، شجاع و مسافری که در پی ن اشن اخته های جه ان است و م ردم را نی ز ب ه جنبش ف رامی خواند. 2- ترسو و بزدل که از سفر می هراسد و 3- صوفی مسلکی است که به سفرهای درون می پردازد و در پی گمشده های معنوی است.
بررسی بازتاب فرهنگ و تمدّن های مختلف در شعر أعشی و تأثیر این تمدّن ها بر شعر او
حوزههای تخصصی:
اعشی یکی از اصحاب معلّقات و یکی از شاعران طبقه ی اول عصر جاهلی است که در شعر وی به خاطر کثرت سفرهایش به مناطق مجاور می توان گوشه هایی از فرهنگ و تمدّن های مختلف همچون تمدّن فارسی، رومی، حبشی، نبطی، مصری، ترکی، کابلی و غیره را دید. از آنجا که او برای به دست آوردن مال و ثروت به همسایه های مجاور سفر کرد، شعر وی نمایانگر نشانه های فرهنگ و تمدّن مثل طلاق، ازدواج، جنگ، مجالس لهوولعب، وسایل عیش و نوش، آلات موسیقی و غیره است. علاوه برآن می توان در شعر وی ادیان مختلف، باورها و عقاید دینی، مراسم مذهبی مردم را دید. تمدّن و مدنیت علاوه بر خیال بر زبان، موضوعات و موسیقی شعری اعشی نیز تأثیر گذاشته است. زبان شعری وی به علت گوش دادن به سازوآواز کنیزکان برخلاف دیگر شاعران جاهلی مثل طرفة بن عبد همواره ساده بوده و فارغ از بیچیدگی است. تأثیر فرهنگ و تمدّن در موضوعات شعری وی این گونه است که او در فن مدح مثل شاعران عباسی به مبالغه می پردازد و در هجو، مهجوّ را به ریشخند می گیرد و در تغزل، در وصف معشوقه تنوّع و تفنّن به خرج می دهد. این شاعر برای موسیقی شعر خود أوزان آهنگین انتخاب می کند به طوری که پرکاربردترین أوزان شعر وی بحر طویل و متقارب می باشد. وی با به کاربردن قوافی آهنگین در غالب حروف رویّ شایع مثل لام، دال و راء، تکرار حروف و کلمات، هماهنگی آنها، برخی آرایه های بدیعی نظیر تنسیق صفات، طباق، ردّ العجز علی الصدر، انواع جناس و ... موسیقی شعر خود را افزایش می دهد و مخاطب را به هیجان درمی آورد.
بررسی موسیقی در سروده های عربی سعدی (الصورة الموسیقیة فی أشعار سعدی العربیة )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتمد الشعر فی جمالیته علی عناصر عدة؛ منها الصورة الموسیقیة، وهی فی الشعر ذات أبعاد وسیعة، أدرکها أصحاب القریض إدراکاً تاماً وأحسنوا توظیفها. إن سعدی الشیرازی یعتبر من کبار شعراء الفرس الذین أدرکوا هذا المهم، فتلقی الشعر بذوقه المرهف، وتعاطاه فی میدانه الواسع؛ فکلامه مشهور بکونه سهلاً ممتنعاً، ولغته الشعریه ممتزجة بالصورة الموسیقیة فی أبعادها المتعددة. وهناک دراسات قامت بالبحث فی أشعاره الفارسیة ولکنها لم تعالج أشعاره العربیة؛ فجاءت هذه الدراسة لاستعراض الأبعاد المختلفة للصورة الموسیقیة فی أشعار سعدی العربیة، بعد أن مهّدت لذلک بمقدّمات. وقد تمّ الاعتماد فی هذا البحث علی ""کلیات سعدی"" بتحقیق بهاءالدین خرمشاهی، کمصدر رئیس لأشعار سعدی العربیة.
قیاس خاصیه تنوع المفردات فی الأسلوب: (دراسه تطبیقیه لنماذج من کتابات خلیل جبران والمنفلوطی والریحانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المعجم اللغوی والثروه اللفظیه للشاعر أو الکاتب هی من أبرز الخواص الأسلوبیه، إذن فحص هذه الثروه فی النصوص الأدبیه یدلنا علی استبانه واحد من أهم الملامح الممیزه للأسلوب، وهذه الثروه تدل علی شخصیه الأدیب وتفرده بین الآخرین وتنوع المفردات هو أحد الخواص الأسلوبیه التی یمکن التوصل بقیاسها فی عدد من النصوص إلی إجابه مدعومه بالدلیل الإحصائی إلی ثلاثه أمور هامه: الثراء اللغوی، وکیفیه استخدام الکاتب لخاصیه تنوع مفرداته عند صیاغه النص، وإمکانیه التوصل إلی نتائج أخرى من خلال تکرار بعض المفردات. تقوم هذه الدراسه علی استخدام معطیات علم الإحصاء لتصل إلی نتائج علمیه دقیقه؛ ولهذا نرمی إلی تقدیم عرض نظری لإحدى الطرق الإحصائیه المستخدمه فی قیاس خاصیه تنوع المفردات مع دراسه تطبیقیه لنماذج من کتابات خلیل جبران، والمنفلوطی والریحانی. وأیضا الوصول إلی نتائج أخری من خلال تکرار بعض الکلمات، حیث إن تکرار بعض المفردات یبین لنا أفکار الکاتب، وشخصیته وأسلوبه إلی حد کثیر، دون أن نعرف الکاتب بصوره دقیقه وعلی فرض التعرّف إلی الکاتب فإننا نفهم مقدار نجاحه فی بیان آرائه فی نتاجه الأدبی. أماّ أهم النتائج الکلیه التی توصلت إلیها هذه الدراسه فهی أنّ أکثر الأسالیب الثلاثه تنوعاً هو أسلوب جبران (0.43) وأقلها هو أسلوب الریحانی (0.35) ویتوسط أسلوب المنفلوطی بینهما (0.38).
هنجارشکنی شاعران معاصر عربی در کاربرد داستان های دینی پیامبران
حوزههای تخصصی:
میراث دینی در همه یاشکال و نزد همه ی ملت ها، یکی از مصادر مهم الهام شعری به شمار می آید و شاعران، در بسیاری از موضوعات و آثار ادبی خود از میراث دینی استمداد نموده اند که در این میان یکی از پرکاربردترین نمادهای دینی، پیامبران الهی می باشند.
شاعران در کاربرد نمادین شخصیت های پیامبران با پررنگ ساختن ویژگی های برجسته ی حیات آنان همچون رنج وعذاب مسیح(ع) و صبر ایوب(ع) ضمن اشاره به شخصیت های دینی از آنان در تبیین و تفسیر حیات معاصر خویش مدد می جویند.
با این حال گاه شاعران معاصر عرب در کنار نمادهای مقبول و معروف به هنجار شکنی در کاربرد نمادین شخصیت های دینی رو می آورند واز قالب های نامتعارف استفاده می کنند که در این میان بیشترین هنجارشکنی در داستان مسیح(ع)، وسپس در داستان ایوب(ع)، موسی(ع)،آدم(ع) و نوح(ع) قابل مشاهده است.
این مقاله با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با مطالعه ی دقیق و کامل دواوین بدرشاکر السیاب، نازک الملائکه، فدوی طوقان، محمود درویش، سمیح القاسم، أمل دنقل و نزار قبانی و با استفاده از همه ی شاهد مثال های استخراجی برآن است که هنجارشکنی درکاربرد شخصیت های دینی پیامبران را تجزیه و تحلیل نماید.
بازآفرینی اسطوره «عولیس» در شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد چگونگی حضور شخصیّت اسطوره ایِ «عولیس» و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آن را از سوی سه شاعر مهمّ معاصر عربی، همچون محمود درویش (1941-2008) محمّد عمران (1962-1983) و یوسف الخال (1917-1987) مورد بررسی و نقد قرار دهد؛ بدین جهت که نامبردگان برای القای مفاهیم مورد نظر خود به مخاطب از این چهره اسطوری بهره ها بردند و کوشیدند با کمک آن، رمزگونه به ترسیم دغدغه های شخصی و غیر شخصی بپردازند. چنین استنباط می شود که این شاعران از اسطورة یاد شده خوانش سیاسی- اجتماعی داشته اند و با الهام گیری از تجربه های سنّتی وی، در پی رسیدن به «پنه لوپة» معاصر خویش، یعنی سرزمین غصب شدة کشورشان هستند. «عولیس» در شعر آنان شخصیّتی میهن خواه و پر دغدغه ای است که از دردی مشترک می نالد و همچون پیش، تلاش و انتظار در دستور کار خود دارد. از سویی دیگر آنان به کمک این اسطوره، سعی داشتند اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی را به چالش بکشانند و در همان حال که کوشیدند با بیان سمبولیک، ادبیّت متن شعری خود را دو چندان کنند.
لونیّات ابن خفاجه الأندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اللون من أبرز العناصر الموجوده فی الطبیعه الّتی حولنا. یستخدمه الناس فی صناعه الألبسه والأدوات والمنازل وتزیینها. وقد استفاد الشعراء من الألوان الموجوده فی الطبیعه فی قصائدهم خاصّه أثناء الوصف.
وکان الأدب العربی فی الأندلس یتمتّع بالرقی والازدهار تبعا لازدهار المجتمع فی الأندلس العربیّ وطبیعته الساحره. وقد کان ابن خفاجه من شعراء الأندلس المشهورین بوصف الطبیعه. فأکثر من استعمال اللون فی شعره، وأجاد فی وصف المناظر الطبیعیّه مستفیدا من الألوان المختلفه، وذلک یعود إلى ما یتمتّع به من دقّه الملاحظه والحسّ المرهف والمعرفه بمواطن الجمال.
ومن أبرز الشواهد على إکثار هذا الشاعر الأندلسی من استعمال الألوان فی شعره وجود قصائد کثیره التزم الشاعر فی معظم أبیاتها باستعمال الألفاظ الدالّه على الألوان. ممّا جعلنا نسمّی ابن خفاجه مبدعا لنوع خاصّ من شعر الوصف باسم ""اللونیّات""، اقتداء بالخمریّات والزهدیّات والطردیّات.
أصل وفصل حکایه ضیاع البلاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتخذ هذا البحث من روایه (أصل وفصل) للکاتبه الفلسطینیه (سحر خلیفه) متناً له، مرکّزاً على الخطاب السردی للحکایه الکبرى، حکایه ضیاع البلاد عبر سیره عائله فلسطینیه عریقه کما روتها الجدّات أو الأمهات أو المصادر التاریخیه؛ وبذلک تکون الروایه موازاه فنیه لواقع تاریخی محدّد بنهایه الثلاثینیات، فتره اندحار ترکیا، وبدایات الانتداب البریطانی، وتغلغل الکیان الصهیونی فی فلسطین. وقد تمت معالجه بناء الحکایه عبر محاور رئیسه هی: الحکایه والراوی: الحکایه الأولى/شهرزاد تحکی، والنص یکتب، والحکایه الثانیه: حکایه الخروج، وهی حکایه الابنه (وداد)، والحکایه الثالثه هی حکایه الولدین (وحید)، و(أمین)، وزمن الحکایه، والحکایه حکایه مکان.
بررسی تطبیقی اندیشه های جبران خلیل جبران و فردریک نیچه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جبران خلیل جبران از جمله شخصیّت های ادبی جهان ع رب است ک ه از اندیش ه های غ رب، ایده های زیادی کسب کرده است. فردریک نیچه آلمانی یکی از آن گزینه هاست که جبران از وی تأثیر پ ذیرفت ه و ب ازت اب این تأثی رپذیری در آث ارش نمود ی افته است. عن اصری همچون: آزادی خواهی، اعتقاد به بازگشت جاودانه، قدرت طلبی و اَبَر انسان و نگاه متفاوت و نقّادانه به دین و مسیحیّت از جمله نقاط مشترک و گاه متأثّرانه جبران از نیچه است که این تأثیرپذیری، نشأت گرفته از کتاب چنین گفت زردشت نیچه می باشد.
بررسی تطبیقی اندیشه های این دو شخصیّت در حوزه مکتب فرانسه با روشی تحلیلی، مورد تطبیق قرار گرفته و عناصر مشترک ادبی و فکری آنها در زمینه فلسفه و سایر مفاهیم نیز بررسی شده است.
معرفی و نقد کتاب الرسالة الحاتمیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش نقدی است بر کتاب الرّسالة الحاتمیّة نوشتة محمّد بن حسن حاتمی (388 ه ) که صد مضمون از اشعار متنبّی را متأثّر از حکمت یونان دانسته است. این جستار کوشیده است این حکمت ها را از دیدگاه های مختلف مورد بررسی ق رار دهد و نشان ده د علاوه بر اینکه منبعی ب رای این حکمت های یونانی وجود ندارد، این مضامین قبل از آن که یونانی باشند اسلامی هستند و بسیاری از آن ها در فرهنگ ایرانیان باستان وجود داشته است، همچنین می توان ادّعا کرد که حاتمی در انتخاب برخی حکمت ها دچار خطا شده و تطبیقی شایسته در این زمینه نداشته است، به علاوه بسیاری از این صد مضمون مشترک هستند. تأثیر فراوانی که الرّسالة الحاتمیّة در ادب عربی گذاشته است، از دلایل انتخاب این کتاب برای بررسی و پژوهش می باشد.
گزارش و ارزیابی نسبت عاطفه با شناخت از دیدگاه مارتا نوسبام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عاطفه یکی از احوال وجود انسان است که نسبتی پیچیده با عمل و شناخت دارد. مارتا نوسبام عاطفه را از انحای شناخت میداند و معتقد است که عاطفه شناسایی اموری است که در زندگی فرد از اهمّیّت زیادی برخوردارند و در عین حال در کنترل او نیستند. در نگاه او بر خلاف بسیاری از حالات مشابه، عاطفه ناظر به موضوع است. همین مسئله مؤیّد این نکته است که عاطفه نوعی شناخت است. مقصود بودن موضوع شناخت در عواطف باعث میشود که این نحوه از شناخت تفاوت هایی با سایر انواع آن داشته باشد. به این ترتیب، نوسبام این نظریّه را که از یک سو، با تأکید بر موضوع داشتن عواطف، شناختی است و از سوی دیگر، با مقصود دانستن این موضوع، ارزشی است، نظریّه شناختیارزشی عواطف مینامد.
مسوّغات أمّ الباب فی التّراث النّحویّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یقف هذا البحث عند مصطلح کثُر استخدامه فی نحونا العربیّ تحت عنوان "" أُمّ الباب ""، محاولاً تحدیده، مع بیان المفاهیم الّتی استُخْدِمَتْ للتّعبیر عنه، أو الّتی تنوّعت للوصول إلیه. وذلک من خلال تتبّع قسم کبیر من علماء النّحو والاطّلاع على مؤلّفاتهم. ثمّ یبحث فی توظیف هذا المفهوم فی التّراث عبر ثلاثه عناوین فرعیّه هی: الأدوات غیر العامله الّتی قام النّحاه بإعراب قسم کبیر منها بناء على المعنى الّذی تؤدّیه، فقدّموا براهین وحججاً لتسویغ أصالتها. والأدوات العامله الّتی یختلف فی بعضها الإعراب عن المعنى الدّلالیّ أو السّیاقیّ الّذی ترد فیه، وقد یتّفق فی بعضها الآخر الإعراب مع المعنى؛ کما أنّهم رَأَوا فی هذه الأدوات خصوصیّات تنفرد بها کلّ أداه عن الأخرى فی أثناء الاستدلال على الأصاله الّتی یتحدّثون عنها. والأبواب النّحویّه لبعض الأفعال الّتی بیّن البحث فیها المعطیات الّتی اعْتُمِدَتْ، والمبرّرات الّتی سوّغت هذه التّسمیه تصریحاً أو تلمیحاً. وهی مبرّرات تعود إلى الشّکل أحیاناً، وتعتمد على المضمون أحیاناً أخرى، وقد تأخذ بکلیهما معاً.
الانزیاح الکتابی فی الشعر العربی المعاصر (دراسه ونقد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاول الشعراء المعاصرون استثمار کلّ الأدوات الفنیه حتّى یحققوا لنصوصهم قدراً من الإبداع، مِنْ هذا المنطلق، فإنَّ ظاهره الانزیاح الکتابی عباره عن کسر نظام کتابه المألوف بهدف زیاده عده الدلالات الممکنه، وهذه الظاهره تُعدُّ مِن الظواهر المهمه فی الدراسات الأسلوبیه الحدیثه التی تدرس النصّ الشعری على أنه أسلوب مخالف للمألوف والعادی. فالانزیاح الکتابی فی الشعر الحدیث یحاول أنْ یستعیضَ مِنْ خلال التعبیر بالصوره البصریه وقد تجلت مظاهرها بأشکاله المختلفه، منها: 1- تمزیق أوصال الکلمه الواحده من خلال فک ارتباطها الطباعی أو تفتیت الکلمه من خلال بعثره حروفها على الصفحه 2- تقنیه الفراغ و النقاط فی جسد النصّ الشعری 3- تضمین ألفاظ أو عبارات من لغات أخرى 4- توظیف الأشکال المختلفه والاهتمام بالفنون التشکیلیه فی نسیج النص الشعری.
من النتائج المتوخاه من هذه الدراسه نرى أنَّ الشعراء المحدثین فی کثیراً من الأحیان یجمعون بین الکتابه اللغویه والظواهر البصیریه فی النسیج الشعری، ویریدون بهذا الطریق أن یزیدوا من دلالات النصّ بصریاً؛ ولکن ما یلفت انتباهنا فی هذا الشأن، هو أنَّ توظیف الظواهر البصریه فی کثیر من الأحیان لا یضفی أبعاداً جمالیه ودلالیه فی جسد القصیده، بل على النقیض من ذلک، قد یقود الشعرَ للابتذال والسّطحیه.
مقاله به زبان عربی: سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» (اسلوب ابن الانباری فی کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحوییین البصریین و الکوفیین» و اصوله النحویه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک ابن انباری در کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین: البصریین والکوفیین» و اصول نحوی او عیسی متقی زاده* مجید محمدی بایزیدی** بعد از آمیزش عرب با غیر عرب و گسترش مساله لحن، زبان شناسان تلاش کردند جهت حفظ زبان قرآن و تسهیل آموزش آن قواعد خاصی برای زبان عربی وضع کنند. ولی طولی نکشید که مساله قانونمند کردن زبان و وضع قواعد پیچیده گشت و اختلافات بار سنگینی بر شانه زبان عربی نهاد و هدف از ایجاد علم نحو به فراموشی سپرده شد، در نتیجه برخی نحویان اقدام به تالیف کتابهای در مورد مسائل مورد اختلاف کردند. از مهمترین و مشهورترین این کتابها ،کتاب «الانصاف فی مسائل الخلاف بین النحویین : البصریین و الکوفیین» می باشد. ابن انباری در این کتاب به بررسی 121 مساله مورد اختلاف بین دو مکتب پرداخته است و بسیار تلاش کرده است که از اصول خاصی در تالیف کتاب و پاسخ دادن به طرفی که حق را به جانب او نمی داند پیروی نماید. او تمام سعی خود را به کار بست تا در قضاوت خود از جاده انصاف خارج نشود؛ ولی جانبداری او از بصریها در بسیاری از مسائل و تایید آنها باعث شد بسیاری از پژوهشگران در انصاف و بی طرفی او شک کنند اگر چه آنها ارزش این کتاب را انکار نمی کنند. این مقاله در نظر دارد تا بر اساس شیوه توصیفی –تحلیلی به بررسی روش ابن انباری در تالیف این کتاب و میزان انصاف و اصول خاص او در پاسخهایش بپردازد. او با تالیف کتاب خود به سبکی خاص مسایل نحوی را از خشکی و ملال آور بودن خارج ساخته و به آنها طراوت خاصی بخشیده است و برای هر اصل فروع خاصی وضع کرده است.و استدلالاتش در حل و فصل مسائل مورد اختلاف پاره ای اوقات سست و در بیشتر موارد محکم است. کلید واژگان: ابن انباری، الانصاف فی مسائل الخلاف، اصول نحو، مکتب کوفه و بصره.
معارضه ی شعری شاعر فلسطینی «ابراهیم طوقان» با «رَئُوبین» شاعر یهودی
حوزههای تخصصی:
پس از اعلامیه ی بالفور که دولت انگلیس در آن، وعده ی تشکیل یک دولت یهودی در سرزمین فلسطین را داده بود، یهودیان به پیاده کردن نقشه ی خود در این سرزمین پرداختند. از جمله اقدامات آنان در این زمینه، خرید زمین از اعراب و تشویق یهودیان جهان برای کوچ به سرزمین فلسطین بود. برخی از شاعران و متفکران عرب، این خطر را به خوبی احساس می کردند. ابراهیم طوقان، شاعر مبارز فلسطینی، از جمله شاعرانی است که سهم به سزایی در شعر پایداری و بیداری مردم این سرزمین داشته است، از او قصاید زیادی در مقابله با یهودیان و اهداف صهیونیستی آنها برجای مانده است. وی در یکی از قصاید خود، به معارضه ی شعری با یک شاعر یهودی به نام رَئُوبین (Reuben or Reuben) پرداخته است. این شاعر یهودی، قصیده ای در دفاع از تجاوزات سربازان اسرائیلی در سرزمین فلسطین سروده است، طوقان با استفاده از تورات و قرآن کریم در بیان سابقه ی تاریخی یهود، ادعاهای این شاعر یهودی را به نقد و چالش کشیده است. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در متن دو قصیده، معارضه ی شعری ابراهیم طوقان با شاعر یهودی را بررسی نموده است.
نقد بینامتنی قرآنی در شعر دینی احمد وائلی
حوزههای تخصصی:
احمد وائلی، شاعر و خطیب مشهور و معاصر شیعی عراق، پدیده ی بینامتنی قرآنی را فراوان در شعر دینی خود به کار برده است.در این اسلوب شعری، تأثیر پذیری لفظی و معنوی شاعر از قرآن،نمود چشمگیری دارد. روش وی در کاربرد آموزه های قرآنی به دو شیوه است؛وی در شیوه ی نخست به مانند بسیاری از شاعران کلاسیک ادب عربی، برخی از الفاظ و مفاهیم قرآنی را بدون تغییر و نوآفرینی به کار برده که این روش، بیشترین بسامد را در شعرش به خود اختصاص داده است. شیوه ی دومی که شاعر از آن استفاده نموده است،روش بینامتنی (تناص) است. تأثیرپذیری وی در این بخش از قرآن کریم به گونه ای پنهان و غیر مستقیم و با مهارت و توانایی فنّی همراه است.