فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابراهیم نصرا... ادیب مشهور فلسطینی- اردنی است که زندگی ادبی خود را ابتدا با انتشار چند مجموعه شعر آغاز نمود. وی با انتشار اولین رمان خود «براری الحمی/1985» در جرگه ی رمان نویسان عرب قرار گرفت. رمان های نصرا... را می توان به سه مجموعه ی اصلی: رمان های مستقل، الملهاة الفلسطینیة، و الشرفات تقسیم نمود که هر مجموعه خود مشتمل بر تعدادی رمان مستقل می باشد. موضوع اصلی رمان های نصرا... قضیه فلسطین با همه جوانب سیاسی ، اجتماعی و ملی – عربی است به همین جهت حوادث و وقایع رمان های وی را می توان در دایره زمانی قرن بیستم خلاصه نمود. هر یک از رمان ها با دیدی نافذ و ناقدانه و با استفاده از تکنیک های نوین ادبی و کارکردهای مختلف متون موروثی و با تکیه بر پیش زمینه ای از حوادث و وقایع تاریخی معاصر ملت فلسطین و اعراب، به بررسی مشکلات انسان فلسطینی در جنبه های مختلف انسانی، هویتی، ملی، فرهنگی و تاریخی می پردازد. نصرا... تحت تأثیر عوامل مختلفی به دنیای رمان نویسی روی آورد، این عوامل همگام با اولین سفر وی به عربستان، آغاز می شود. این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به بررسی زندگی ادبی نصرا... در زمینه رمان نویسی و عوامل مؤثر و اساسی در روی آوردن وی به این گونه ی ادبی می پردازد.
ویژگی های هنری شعر ابن نباته شاکی (الخصائص الفنیة لشعر ابن نباتة الشاکی)
حوزههای تخصصی:
یعدّ ابن نباتة المصری من أشهر شعراء العصر المملوکی، ویمکن القول بأنّه شکا فی شعره من قضایا مختلفة أکثر بالنسبة إلی معاصریه. فتناول فی شعره الشاکی موضوعات مثل الدهر، والموت، والفراق، والفقر، والشیب، والأمراض الشائعة فی بیئته. ولکن المهمّ الذی ترتکز علیه هذه المقالة هو التفات ابن نباتة إلی خصائص فنیة قد ساعدته فی بیان شکواه وفی التعبیر الأدقّ عن آلامه النفسیة.
من أهمّ هذه الخصائص، یمکننا الإشارة إلی استخدام الشاعر للمفردات، والتراکیب، والأسالیب، والمعجم الإیقاعی الملائم مع جو الشکوی الحزین.
حروف جرّ از دیدگاه نحویان و علامه بهبهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علامه بهبهانی از علمای بزرگ امامیه معاصر و از صاحب نظران در فقه و اصول و بلاغت است. وی در بسیاری از نظرات خویش غیر مستقیم تحت تأثیر علامه شیخ هادی تهرانی بوده که از شاگرد برجسته او آ یه الله سید محسن کوه کمره ای به او رسیده است.
علامه بهبهانی نظرات نوین و آثار ارزشمندی در علوم ذکرشده دارد و نظریات حاکم بر محافل علمی در این سه دانش را به چالش کشیده و رد کرده است. توجه به نظریات وی سبب تغییرات اساسی در این دانش ها می شود. مقاله حاضر می کوشد دیدگاه وی درباره حروف جار و نظر عامه نحویان در این زمینه را بررسی کند.
علامه معتقد است که وضع در حروف آلی است نه استقلالی و در اسم و فعل همانند آیینه است. حروف، معانیِ مابازائی ندارد تا بر آنها دلالت کنند، بلکه حروف در اسم و فعل، ویژگی های استعمال و انواع آن را ایجاد می کنند؛ چنان که این معنی را در هیئت های اشتقاقی و ترکیبی مشاهده می کنیم. حروف و هیئت های اشتقاقی و ترکیبیِ نازل منزله حروف نقشی مهم در جملات و کلام دارند؛ به گونه ای که کلام بدون اینها منعقد نمی شود. این نظریه خلاف دیدگاه عامه نحویان است که معتقدند وضع در اسم و فعل و حرف به یک شکل یعنی همان آیینه وار بودن است، اما معنی در اسم و فعل به طور استقلال و در حرف به طور غیر مستقل لحاظ می شود و حرف هیچ برتری بر آن دو ندارد.
علامه بهبهانی معتقد است التزام به در نظر گرفتن فعل یا معنای فعلی برای حروف جرّ، التزامی بی دلیل است. نیز معتقد است که حروف جر اگر متعلق به فعل باشند، به معنای حرفیِ مستفاد از هیئت فعل متعلقند و نه به معنای اسمی. وی همچنین بر آن است که هیچ حرفی به معنای حرف دیگر نیست.
بیدل در دریای غزلیات صوفیانه (دیدگاهی انتقادی) (بیدل فی خضمّ الغزلیات العرفانیة؛ رؤیة نقدیة)
حوزههای تخصصی:
استطاع بیدل دهلوی بوصفه أکبر شعراء العرفان فی شبه القارة الهندیة، أن یرتقی بالأسلوب الهندی من قیود الشکل إلی آفاق المعرفة الرحبة.فالغزل عند میرزا عبدالقادر بیدل یُعتبر استمرارا لتفکر مولانا محمد جلال الدین بلخی فی شمسیاته.فهذا المقال یهدف إلی التعریف ببیدل من خلال غزلیاته العرفانیة، حیث یری الشاعر أن جمیع مظاهر الکثرة، فی سیر الإنسان الرجوعی والعروجی، تعود إلی الوحدة، وتلک المظاهر فی سیره النزولی أو سفره من الحقّ إلی الخلق، تعتبر أمورا اعتباریة تُظهر صفات خالق الکون.
تمثّل غزلیات بیدل العرفانیة، ملحمة معنویة تحکی عن عشق الإنسان للمعشوق الأزلی.هذه الغزلیات یرافقها تفکر سریالی غالبا، وهذا یؤدّی إلی صعوبة فهم مصطلحات غزلیاته العرفانیة التی اعتمد الشاعر فی إنشادها علی الأسلوب الهندی، ویصعب للباحثین أن یجدوا لتلک المصطلحات مرادفات واضحة، ولکن بالرغم من هذا کلّه فإنّ غزلیات بیدل، تتضمن أشواقا تهیّج حدّتها، القوالب العروضیة والقوافی ذات الردیف الفعلی.
التبئیر فی القصه القصیره السوریه قراءه فی قصص اعتدال رافع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعکف البحث على معرفه مفهوم التبئیر وأثره فی کتابه القصه القصیره، وینتقل بعد ذلک لقراءته فی عدد من القصص القصیره التی کتبتها القاصه اعتدال رافع عبر ما یزید على ثلاثین عاماً، محاولاً أن یمسک بخصوصیه التبئیر؛ لیکشف للمتلقی أثره البارز فی الکتابه.
ویسعى البحث لمعرفه أنواع التبئیر فی قصصها وعلاقته بأدوار الرواه، والوظیفه التی یقوم بها کل نوع، إضافه إلى تعرف خصوصیه مواقع التبئیر وتفاعلاته مع المکونات القصصیه الأخرى، وتأثیره فی البناء القصصی، ثم یحاول أن یصل إلى خصائص التبئیر فی قصص القاصه اعتدال رافع...
سخریه الماغوط فی العصفور الأحدب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساهمت السخریه بشکل فعَّال ومؤثِّر، وهی تؤدی دورها الجادِّ فی اقتناص الابتسامات الفارّه من الوجوه الحزینه وتحریک مشاعرها. فقد سَلَکَتْ طریقاً طویلاً من أجل خلق معرکه أدبیه دائمه بین المجتمع والسلطه من خلال فتح فجوات ساخره مکنتها من کشف الأسباب العدیده التی دعت إلى الفاقه والحاجه والظلم والاستبداد. وبأسلوب مضحک ومبکٍ فی نفس الوقت، غرضه الأول رسم الابتسامه، والثانی الإشاره أو التنبیه أو النقد المباشر لکلّ الحالات السالفه الذکر.
تمخضت تلک المساهمه عن ولاده العدید من الشعراء، من بینهم الشاعر الذی تمیزت أغلب نتاجاته الأدبیه بالسخریه، ألا وهو محمد الماغوط.
الإعجاز البیانی للقرآن الکریم من خلال أسلوبیه الانزیاح دراسه وصفیه – تطبیقیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إعجاز القرآن واحتواؤه علی کل شارده ووارده کان موضوعا طالما اشتغل به الباحثون وراح یتدبر فیه الحازمون لکی ینفضوا غبار الشکوک الذی غطی وجه الحقیقه. فالدراسات التّی قام بها الباحثون غالبا ما تکون فی إطار البلاغه أوالمباحث التفسیریه ولم تکن ترنو إلی ترسیخ إعجاز القرآن الکریم فی القلوب علی حد ذاتها بل هی فی سیرها النقدی التحلیلی أکدت علی إعجازه بشکل غیر مباشر.
فهنالک مدارس نقدیه حدیثه من السریالیه والشکلانیه الروسیه ومدرسه البراغ وغیرها من المدارس التی أسهمت إسهاما کبیرا فی ظهور البلاغه الحدیثه أی الأسلوبیه. ومن أبرز الأسلوبیات التی ظهرت، أسلوبیه الانزیاح الذی اتکأ علی عنصر المفاجاه وخرق درجه الصفر المعیاریه.
هذا الازدهار فی المدارس النقدیه الحدیثه جعل البعض یحسب علی زعمه بأن العرب قد تخلفوا وابتعدوا عن مجاراه العلوم الحدیثه وجعله یظن بأن ما ورد من الآثار الأدبیه فی اللغه العربیه اندثر تحت قوقعه التحجر.
استهدفت هذه المقاله بدراستها الموجزه بوضع أصبعها علی إعجاز القرآن معالجه مدی استیعابیته من خلال دراسه نماذج من النص الشریف دراسه وصفیه - تطبیقیه علی أسلوبیه الانزیاح بأنواعه الثلاثه: الاستبدالیه والترکیبیه والصوتیه. فأهمیه هذه الدراسه تظهر حینما یتبین الفاصل الزمکانی الشاسع بین نزول القرآن وظهور الدراسات اللسانیه الغربیه.
واستنتجت أخیرا بأن کلام الله المجید یستوعب کل الجمالیات الانزیاحیه، وأسلوبیه الانزیاح تتماثل بشکل ناضج فیه.
هذه خطوه صغیره فی سبیل ترقیه الأفکار وکسر قوقعه التحجر الذی ارتمی به العرب فی أنحاء العالم واستخراج کنوز اللغه العربیه التی اختفت فی مناجم الجهاله والتغریب.
قضایا المکان بین الذاکره والرؤیا فی شعر (بدیع صقّور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یهدف هذا البحث إلى تسلیط الضّوء على أبرز قضایا المکان فی شعر بدیع صقور، هذا الشاعر الذی أطلّ على الحیاه فی إحدى قرى محافظه اللاذقیه، حیث الطّبیعه ترسم مشاهد للمکان تنبض بالثراء والحیویه، وحیث المکان یمارس سطوته على الشاعر فیسهم فی تشکیل عقله وسلوکه تشکیلاً یتداخل مع إلفه المکان وقیمه المختلفه، ممّا استدعى حرص الشّاعر على أن یحفظ للمکان حضوره فی ذاته، فاختزن تفاصیله، لیظلّ متصلاً به، یلجأ إلیه، ویطلّ علیه لیحکی خصائصه وتجلّیاته.
مفهوم الضروره الشعریه عند أهم علماء العربیه حتى نهایه القرن الرابع الهجری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول هذا البحث مفهوم الضروره لغه واصطلاحاً، ویبیّن أنَ مفهوم الضروره ظَلَّ غیر واضح المعالم حتى جاء الخلیل بن أحمد الفراهیدی الذی أصَّل لهذا المفهوم منطلقاً من وعیه العمیق الفرق بین اللغه الشعریه ولغه الکلام العادی؛ وهذا یتطلب منا أن نشرح موقف الخلیل المتمیّز من مفهوم الضروره الشعریه، ویبیّن البحث مفهوم الضروره عند سیبویه فی کتابه ""الکتاب""، ویوضح الاختلاف بین الدَّارسین قدامى ومحدثین فی تحدید معنى الضروره لدیه، ثم یقف البحث وقفه ثانیه عند ابن جنی الذی کانت له آراء لافته للنظر جدیره بالدراسه والبیان، ویتناول البحث مفهوم الضروره عند ابن السّراج وتلمیذه أبی سعید السیرافی، ثم ینتهی البحث بتوضیح موقفی ابن فارس، وأبی هلال العسکری، ولا یتسع البحث لدراسه آراء کل العلماء الذین عاشوا قبل القرن الرابع الهجری کالمبرّد وثعلب والأخفش وأبی علی الفارسی والقزّاز القیروانی صاحب کتاب مشهور وهام ""ما یجوز للشاعر فی الضروره""، وینتهی البحث بخاتمه تعقبها أهم النتائج.
سلطان العاشقین ابن فارض و ویژگی های شعری او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوحفص عمر بن علی معروف به ابن فارض، از جمله شعرایی است که در قرن ششم می زیست. او در زمینه شعر به شهرت فراوانی رسید. بسیاری از ناقدان بزرگ مانند ابن خلکان صاحب کتاب وفَیات الأعیان او را ستوده و حتی برتر از شعرای هم عصرش دانسته اند.
در این پژوهش برخی از ویژگی های شعری ابن فارض مورد بررسی قرار می گیرد. غزل و خَمریّات دو درون مایه اصلی اشعار ابن فارض است، ولی دیدگاه وی در خمریّه هایش، با آنچه ابونواس و دیگران در قالب خمریّه سروده اند متفاوت است؛ چرا که خمریّات ابن فارض سرشار از مضامین صوفیانه است و تنها از طریق تفسیر باطنی قابل شرح است. همچنین در شعر او صناعات لفظی بدیعی به ویژه جناس فراوان به کار رفته است.
سلطان العاشقین ابن فارض و ویژگیهای شعری او (سلطان العاشقین ابن الفارض وخصائصه الشعریة )
حوزههای تخصصی:
ابوحفص عمر بن علی المعروف بابن الفارض. هو من الشعراء الذین عاشوا فی القرن السادس، و نالوا شهرة واسعة فی میدان الشعر، وقد مدحه کثیر من النقاد الکبار امثال ابن خلکان صاحب کتاب وفیات الاعیان، حیث فضله علی شعراء عصره. و نحن فی هذه المقالة و هذه الدراسة نبحث حول بعض خصائص شعره.
الموضوع الاساسی الذی یدور حوله شعر ابن الفارض فی دیوانه هو الغزل، و هنالک موضوعات أخری اهمها الحدیث عن الخمرة التی لیست کالخمریات المعروفة عند ابی نواس و غیره، بل انه یرمز فیها رمزاً صوفیاً لایفسر الا تفسیراً باطنیاً. و ایضاً یمتاز شعره بکثرة الجناس و البدیع.
القصائد العربیة في دواوین شعراء الفارسیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الصلات بین الفرس و العرب قدیمة تمتد أصولها إلی أبعد من تاریخ المدن و الاختلاط. و التبادل و المشارکة فی الحیاة الاجتماعیة و الثقافیة بین الامتین فی کل العصور یکشف عن أوثق الروابط و الصلات بینهما. کان ظهور الدین الحنیف سبب انتشار اللغة العربیة حتی شملت البلاد الایرانیة و قد شرع معظم العلماء الایرانیین فی تدوین مؤلفاتهم و کتبهم و رسائلهم باللغة العربیة و ظهر شعراء کثیرون ینظمون بها و یعرفون بأصحاب اللسانین لأنهم عبروا بالفارسیة و العربیة و ظهور هؤلاء الشعراء أحد أبعاد تجلیات الصلات الثقافیة بینهما.
مصیر الجبال من منظار قرآني(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
من المنظار القرآنی أنَّ الجبال الثوابت المنعوتة بالأوتاد والمثبتة لطبقات الکرة الأرضیّة ترجف وتتحرّک وتُدکُّ وتتلاشی فی أحداث یوم القیامة، وفی النهایة تکون هباءً منبثاً. وقد شبّهت فی الآیات المراد بحثها بالعهن المنفوش، وقد أخبرنا القادر المتعال عنها فی آیات عدیدة؛ فتدکُّ الجبالُ کما تُدکُّ الأرض، فتقلَع وتسیَّر من مکانها، وتنسف بإذن الله وتکون متفکّکة متطایرة فلایبقى منها إلا ّ سراب وقاع صفصف. المحاولة فی هذه المقالة هی دراسة الأحداث التی تطرأ علی الجبال قبل یوم القیامة وقد ذکرت فی آیات عدیدة حیث سنبیّنها بتسلسل مع ذکر اللّمسات البیانیّة والملامح النّحویّة الواردة فیها.
التّراث الدّینی فی شعر سمیح القاسم شاعر المقاومه الفلسطینیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الحضور البارز للتّراث بأشکاله المختلفه یُعتَبر من السّمات البارزه للقصیده العربیه الحدیثه، إلا أنه اکتسب نکهه خاصه فی القصائد التی تلتزم بقضیه القدس. ولسنا نبالغ إذا قلنا إن التّراث الدینی -من بین أنواع التّراث- مهیمن علی القصیده الفلسطینیه لمکانه القدس الدینیّه فی وجدان الشاعر العربی والفلسطینی بخاصه. وفی دیوان الشاعر الفلسطینی المسلم سمیح القاسم -باعتباره من أبرز أدباء المقاومه- رصید دینی متعدّد توفّر فیه بشکل مباشر أو غیر مباشر، شأن الإبداعات الأدبیه عند أقرانه من کبار الأدباء الفلسطینیین.
فتوقّف البحث عند الدلالات الدینیّه فی شعر سمیح القاسم بالمنهج الوصفی- التحلیلی، وتناول قدره الشاعر ومدی نجاحه فی التّفاعل مع التّراث الدّینی، ووصل إلی أن لاستخدام الشاعر التراثَ الدینی أبعاد سیاسیه ونفسیه، وأنه یعتبر من أبرز الأسس الفنیه فی شعره، کما نمّ عن براعته الشعریه مؤکداً علی التأثیر الإیجابی لتوظی ف التّراث ف ی خدمه النص الأدبی وإخصابه.
تحلیل مواقف أبی حیان التّوحیدی الأدبیة والنّقدیة فی الإمتاع والمؤانسة (تحلیل دیدگاههای ادبی و نقدی ابوحیان توحیدی در الإمتاع والمؤانسة)
حوزههای تخصصی:
احکام نقدی توحیدی در میان کتاب ها و رسائل وی پراکنده شده است. وی این احکام را با هدف توضیح یک نظریه نقدی مشخّص، بیان نکرده است. چارچوب این پژوهش بر استخراج متون و دیدگاههای نقدی از کتاب های ابوحیان توحیدی، به ویژه کتاب «الإمتاع و المؤانسة» و دسته بندی و بررسی تحلیلی آن مبتنی است و اگر تلاش های توحیدی را در عرصه نقد تطبیقی و کاربردی مورد بررسی قرار دهیم، درخواهیم یافت که این احکام و دیدگاهها در صدور احکام سریع و کوتاه خلاصه می شود.
توحیدی، مسأله لفظ و معنا را مورد بررسی قرار می دهد و تفاوتی میان آن دو قائل نیست، هرچند میان انواع درک و فهم گوینده و شنونده تفاوت قائل می شود، اما اگر بخواهد یکی را بر دیگری ترجیح دهد، توحیدی معنا را مقدم بر لفظ می داند چرا که معنا به عقل نزدیک تر است و لفظ به حس. بلاغت از دیدگاه وی به معنای تصنّع ساختگی و مردود و در پی واژگان وحشی و نامأنوس بودن نیست و بلاغتی را که شنونده به علّت کوتاهی طبعش یا دوری از عوامل برتری دادن ادب فاخر، توان درک آن را ندارد، مورد توجه قرار نمی دهد و بلاغت در نگرش او، جز با دو شرط محقق نخواهد شد: اول: فراهم بودن استعداد هنری و دوم تلاش طاقت فرسا و یادگیری فراگیر. یکی از پدیده های کلی که حیات فکری را از طریق کتاب «الإمتاع و المؤانسة» متمایز می سازد، کشمکش فکری میان اصیل (بومی) و دخیل (وارداتی) است. این کشمکش فکری، گویای آزادی فکری حاکم بر جامعه، پیشرفت شیوه های مناظره فکری، جنبش فکری بزرگ حاکم در جامعه و نیز وجود گفتگوی فکری بر گرد پایه های بنیادین مسلمانان یعنی زبان، دین و ادبیات است.
جایگاه باران نزد عرب در دوران جاهلیت ( با نگاهی به سروده های شاعران این دوره)
حوزههای تخصصی:
البیت القصصی فی الشعر العربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن للأدب العربی مجالات غیر مطروقه تستحق الدراسه، منها البیت القصصی وهو أحد القوالب القصصیه فی الشعرالعربی منذ أقدم نماذجه إلی تجاربه الجدیده. یبدو أن أحداً لم یتطرق إلی هذا المجال فی الأدب العربی، فیجدر أن یُدرس کقالب قصصیّ له سماته الخاصه التی تستقل بنفسها. إنّ البیت القصصی هو قصه بکاملها تُسرد فی بیت تتواجد فیه عناصر القصه الضروریه. بما أنّ البیت الواحد لا یتّسع مجالاً مفصلاً لسرد القصه، فعلیه أن یشتمل علی مستلزمات السرد الضروریه. وبما أن العناصر الضروریه، أی: الحبکه، والفعل، والشخصیه، والبیئه (الزمکان)، هی التی تُهَیّئ الظروفَ لإنشاء القصه، فکلّ بیت یشتمل علی هذه العناصر، یُعَدُّ بیتاً قصصیاً. قد اختار الکاتب تسعه عشر بیتاً من الشعر العربی فی عصوره المختلفه کنماذج للبیت القصصی لیَدرس بعضَها فی عناصره القصصیّه ولیتعرف القارئ المحترم علی هذا القالب القصصی الجدید.
دراسة أسلوبیة فی سورة «ص»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لا شکّ أنّ للتعبیر القرآنی أسراراً وجمالیات ولمسات وصوراً فنیة تدلّ علی أنّ هذا القرآن کلام فنی مقصود وُضع وضعاً دقیقاً ونُسج نسجاً محکماً فریداً.
استهدف هذا البحث دراسة سورة «ص» مستخدماً المنهج الأسلوبی الذی یتمحور حول معطیات علم اللغة العام. متناولاً المستوی الصوتی والدلالی والترکیبی ومستوی الصورة فی السورة هذه.
ظهر من خلال هذه الدراسة أنّ هناک توازناً مقصوداً فی إیقاع السورة کما أنّ التکرار هو من العناصر الهامّة فی زیادة هذا الإیقاع الجمیل للسورة، بالإضافة إلی تناسق هذه الأصوات، وأنّ ألفاظ السورة تمیزت بالدقة فی اختیار وقوّة التأثیر فی المتلقی وأنّ التناسق الفنی قد برز بین الصور المختلفة ـ البلاغیة منها والواقعیة ـ بصورة واضحة.