فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۲۱ تا ۱٬۴۴۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
عاش الیهود إلى جانب العرب المسلمین فی الأندلس الإسلامیه فتره تجاوزت الثمانیه قرون من الزمن، تلقوا خلالها العلم فی المعاهد والجامعات الإسلامیه إلى جانب المسلمین، فکان لهذه الثقافه العربیه أثرها الهام فی الحیاه الفکریه الیهودیه. ویحاول هذا البحث إماطه اللثام عن تأثیر الفکر اللغوی العربی فی الفکر اللغوی لیهود الأندلس خلال تلک الفتره. وقد اتخذنا من کتاب "" اللُّمَع "" لمروان بن جناح أنموذجاً یلقی لنا الضوء على ما وصل إلیه هذا التأثیر، وبذلک نثبت بالدلیل والبرهان أنَّ علماء الیهود ومفکریهم فی الأندلس لم یکونوا أولی فکرٍ مبدعٍ وخلاَّق کما یدعی الیهود، بل کانوا مقلِّدین لعلماء المسلمین ومفکریهم، ومتأثرین بفکرهم إلى حد کبیر.
مقاله به زبان عربی: آیرونی در شعر معروف الرصافی (المفارقة التصویریّة فی شعر معروف الرصافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیرونی فنی است که شاعر معاصر آن را برای بیان تناقض میان دو شخص متقابل که بین آن دو طرف نوعی از تناقض و تضاد است به کار می گیرد و شامل تعریفاتی است همانند؛ نخست: انسان عکس مقصود خود را در نظر بگیرد، دوم: مسخره کردن، سوم: تهکم. آیرونی تکنیکی کاملا متفاوت با طباق و مطابقه است چه از جنبه ساختار فنی و چه از جنبه کاربرد القائی و ضمنی. به همین خاطر آیرونی برای بیان تناقض میان دو طرف شکل می گیرد؛ این تناقض گاهی آن چنان فراگیر می شود که کل قصیده را در بر می گیرد و به دو بخش جدایی ناپذیر تقسیم می شود: آیرونی لفظی و آیرونی موقعیت، از عناصر بارز آیرونی، تضاد میان ظاهر و پنهان است. آیرونی یکی از پایه های شعر معروف رصافی به شمار می رود که این عنصر فنی را برای بیان افکار و عواطفش بکار می گیرد، و در خلال آن جامعه عراق و خفقان سیاسی و وجوه استعمار آن جامعه را به تصویر می کشد؛ این ابزار شعری در شعر رصافی به بیداری مردمی و ترغیب و تشویق به استقامت در مقابل استعمارگران می انجامد. این پژوهش در تلاش برای تعیین مواضع آیرونی و همچنین تحلیل آن در شعر معروف الرصافی است که در این مقاله با روش توصیفی تحلیلی بدان پرداخته ایم.
معناشناسی واژه «ولی» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«معناشناسی» یکی از شاخه های زبان شناسی نوین است که پیشینه ای کهن دارد و ریشه برخی مباحث و اندیشه های آن به گذشته های دور بازمی گردد. معناشناسی، به مثابه یک نظریه که به بررسی معنا در ساختار کلام می پردازد، از اواسط قرن نوزدهم پا به عرصه زبان شناسی نوین گذاشت. بنیانگذاران نخستین آن، ماکس مولر و میشل بریل بودند. «چندمعنایی» یکی از شاخه های دانش معناشناسی است. این شاخه وجوه متعدد معنایی را، با توجه به روابط هم نشینی واژگان در سطح جمله و بستر کلام، بررسی می کند. یکی از مهم ترین محورهای پژوهش قرآنی، کشف و تبیین دقیق معانی آیات و گزاره های متشابه است. بی تردید فهم و دریافت معانی قرآن، بدون شناخت و درک معانی واژگان، ممکن نیست. با توجه به چنین ضرورتی، این پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی و استخراج شواهد براساس نظریه معناشناسی و شاخه چندمعنایی، به توصیف و تحلیل سیر تحول معنایی واژه «ولی» در قرآن کریم و استخراج وجوه معنایی آن پرداخته و، با استناد به تفاسیر قرآنی موجود، به این نتیجه رسیده است که این واژه در بافت موضوعی سوره-ها و آیات شریفه، ازطریق روابط هم نشینی با واحدهای دیگر در بستر کلام، ساختاری چندمعنایی یافته است و مؤلفه هایی ازقبیل «فرزند»، «پروردگار»، «دوست و یاور» و «برده آزادشده» را دربر می گیرد.
تصویر غزل در دیوان ابوفراس حمدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غزل استوارترین گونه شعر غنایی و نغمه ای است نوازنده که از دل برمی خیزد و پشتوانه ای جز عاطفه رقیق بشری ندارد. این مقاله کوششی است به منظور شناخت و معرفی هنر غزل سرایی ابوفراس، شاعر نامدار حمدانی، و تحلیل عوامل و انگیزه های مؤثر در ساخت این گونه شعری. این مفهوم اصیل به دو صورت «نسیب» و «پاره های کوتاه مستقل» در شعر سراینده بروز یافته که در این جستار، با تعیین شمار ابیات و تصاویر بلاغی به کاررفته در هر کدام و نیز با استناد به شواهد و روایات تاریخی، به بیان ویژگی های گوناگون آن ها پرداخته شده است. تحلیل محتوایی نشان می دهد که غزل مستقل شاعر بیشتر به منظور سرگرمی و درراستای همراهی با روح عصر سروده شده و تغزل او، با آنکه ازحیث تصاویر شعری رویکردی سنتی دارد، ازنظر بافت روانی دارای امتیازاتی است که شرایط روحی و شخصیتی شاعر را به نمایش می گذارد و اغلب با موضوع محوری قصاید هماهنگ است.
پیوند موسیقی و رثا در شعر خنساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خنساء از بزرگترین زنان شاعر ادب عربی است و در زمینهی رثا چنان مشهور است که کمتر شاعر تازی به پای او میرسد. مرثیههای او در سوگ دو برادرش صخر و معاویه حاکی از احساسات زنانه و عاطفهی سرشار او است. خنساء با انتخاب مجموعهای از گوشنوازترین قوافی و مناسبترین اوزان و بهکارگیری صنایع لفظی و معنویای مثل جناس، طباق، سجع، ترصیع، تسمیط و سایر افزایندههای موسیقایی و ایجاد پیوند بین مضمون و موسیقی مرثیههای خود توانسته احساسات زنانه و حزن و اندوه درونی خود را به بهترین وجه به خواننده القا کند. پژوهش حاضر بر آن است که با روش کتابخانهای و استفاده از شیوهی تحلیل ساختار و محتوا، موسیقی اشعار خنساء و پیوند آن با مضمون رثا را که وجه غالب اشعار اوست، مورد بررسی و واکاوی قرار دهد.
مقاله به زبان عربی: شیوه روایی گفته های داستانی در ادبیات پایداری فلسطین (بررسی موردی رمان باب الساحة) (أسالیب الکلام السردی فی أدب المقاومة الفلسطینی روایة ""باب الساحة"" أنموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوه های روایت داستان، به مطالعه رابطه میان راوی و شخصیت ها می پردازد و ابزار مهمی برای انتقال سخنان و اندیشه های شخصیت ها به خواننده است که از خلال آن ها، خواننده به فضای داستان وارد می شود. این شیوه ها بر اساس میزان سیطره راوی یا شخصیت ها به پنج گونه مستقیم، غیرمستقیم، مستقیم آزاد، غیرمستقیم آزاد و گزارش سخنان و اندیشه ها تقسیم می شود.
مقاله پیش رو به شیوه توصیفی تحلیلی و ضمن ارائه جامعه آماری کامل از سخنان شخصیت ها، به مطالعه شیوه های مختلف بازنمایی سخنان رمان ""باب الساحة"" (1990م) نوشته سحر خلیفه می پردازد.
یافته های پژوهش گویای آن است که روایت گر برای ترسیم اوضاع جامعه فلسطین و مشکلات زنان این کشور، در سال های آغازین انتفاضه، از تمام گونه های بازنمایی سخنان استفاده نموده است؛ اما شیوه های سخن مستقیم، گزارش سخنان و سخن مستقیم آزاد بیش ترین کاربرد را در رمان دارد. روایت گر با به کارگیری سخن مستقیم و مستقیم آزاد به شخصیت ها اجازه داده، مستقیم با خواننده ارتباط برقرار نموده و آن ها را از دغدغه های فکری، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و ... خود آگاه نمایند. به کارگیری این تکنیک ها، روایت گر را در ترسیم ابعاد مختلف زندگی و مشکلات زنان فلسطینی یاری نموده است.
مقاله به زبان عربی: پژواک گذشته و حال در شعر ادریس جماع (أصداء الماضی والحاضر فی شعر إدریس جَمَّاع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی بازتاب گذشته و حال در شعر ادریس جماع شاعر معاصر سودان و میزان بهره گیری شاعر مذکور از این تکنیک می پردازد. آیا الهام پذیری شاعر از گذشته آگاهانه بوده یا اینکه تنها از رهگذر محاکات و تقلید بوده است؟ آیا از تجربه حال نمود یافته در ابوالقاسم الشابی - بویژه تعامل شابی با طبیعت و تقدیس طبیعت توسط او – بهره مند شده است یا تنها مقلد این تجربه می باشد؟ رهیافت این مقاله این است که جماع نه تنها گذشته را دریافته، بلکه به اندازه توان خود کوشیده تا آنرا در قالبی نو ارائه کند و شخصیت خود و دیدگاه شاعران معاصر نسبت به آن را بیان کند، همینطور نه تنها از تجربه شابی – با وجود کوتاه بودن – استفاده کرده، بلکه به آن پختگی، قرار، و آرامش بخشیده است. قدر مسلم این است که نگاه و دیدگاه های او از رهگذر شعرش به به تصوری فلسفی معین یا ایدئولوژی استوار ختم نمی شود، ولی در عین حال به وضوح بر شاعریتی با حد و مرزی آشکار دلالت دارد.
دراسة موازنة لصورة الروم فی الأشعار الحربیة لأبی تمام و أبی فراس الحمدانی (بررسی و مقایسه بین تصویر رومیان در اشعار جنگی ابو تمام و ابوفراس الحمدانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر عباسی علاوه بر جنگ های بین قبیله ای، جنگ های بسیاری بین خلفای عباسی با رومیان و خُرّمیان، وهمچنین بین حَمدانیان و رومیان در گرفته، این مقاله که شیوه وصفی ـ تحلیلی را دنبال کرده برای بررسی جنگ های عرب با روم اشعار جنگی دو شاعر برجسته ی قرن 3 و4 هجری را مد نظر قرار داده است، دو شاعری که در محیطی مشابه زیسته اند و دینشان اسلام و دشمنشان روم بوده است.
یکی از آنها ابوتمام الطائی است که با زبان گویای خود و با اشعارش در جنگ شرکت کرده ودیگری ابوفراس الحَمدانی است که با تمام موجودیتش در جنگ حضور یافته است.
اما ابو تمام بیشتر در قصیده های مدحی خود به وصف جنگ مسلمانان با رومیان پرداخته است برای همین بیشتر این قصیده ها را با غزل گویی یا وصف خرابه ها شروع کرده و همچنین ناچار بوده که جنگ را همانطور که ممدوحانش می پسندیدند وصف کند، ولی به هرحال او توانسته با این اشعار خود یاد فرماندهانی مثل ابو سعید الثَّغری را که تاریخ به فراموشی سپرده بود زنده کند. ولی ابو فراس در قصیده های فخری و مدحی خود مستقیما و بدون تکیه بر غزل گویی و مفصل گویی به وصف جنگ پرداخته است.
العربیة و مکانتها بین اللغات السامیَّة؛ دراسة و تقویم (زبان عربی و جایگاه آن در میان زبان های سامی(بررسی و ارزیابی))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله بدنبال بررسی موضوع انتخاب متعمدانه زبان عربی بعنوان برترین زبان های زنده و کاملترین زبان های سامی، برای ابلاغ رسالت اسلام و بعنوان زبان قرآن است. از این رو به ارائه دیدگاه های زبان شناسان درمورد زبان های سامی، شاخه های آن، و دوره های ضعف و قوتی که این زبان ها پشت سر گذاشته می پردازد، و روابط میان شاخه های زبان سامی و آنچه از این شاخه های زبانی تا کنون به جای مانده و آنچه از بین رفته را نشان میدهد؛ همچنانکه این مقاله به فراخور مجال از امتیازات ویژه زبان عربی که آن را از دیگر شاخه های زبان سامی متمایز می سازد سخن میگوید، ویژگی هایی که در ریشه و اشتقاق و تنوع واژگان و شیوه های متعدد بیان به چشم می خورد. تا از این رهگذر سبب برتری زبان عربی بر دیگر زبان ها را بیان کند. زبانی که در مضمون کاملترین زبان ها و در قدرت انتقال معانی تواناترین آنهاست. موضوعی که این زبان را شایسته آن گردانیده که دربرگیرنده کلام الهی و سخن نبوی باشد. و از این حیث شأن و مقامی را دارا باشد که زبان دیگری بدان نایل نشده است. همچنانکه خواننده از طریق سطور این مقاله و با مشاهده زوال دیگر شاخه های زبان سامی و باقی ماندن عربی در خواهد یافت که انتخاب کاملترین زبان ها یعنی عربی برای ابلاغ کاملترین رسالت ها عملی ناخودآگاه نبوده بلکه در ورای آن تعمدی از جانب خداوند حکیم نهفته است.
بررسی معناشناختی ترکیب «قرّه العین» و معادل های فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲ (پیاپی ۴)
حوزههای تخصصی:
«قرّه العین» از جمله ترکیب هایی است که در ادبیات عربی به ویژه در منابع دینی مانند قرآن و حدیث بسیار تکرار شده است. در زبان فارسی برای این ترکیب معادل هایی چون «خنکی چشم»، «روشنی چشم» و مانند آن در نظر گرفته شده است، ولی به نظر می رسد این ترجمه ها چندان گویای معنای مورد نظر این تعبیر نیست. بر این اساس در این مقاله، نگارندگان در جستاری گسترده با تکیه بر کتب معتبر لغت، و استناد به نمونه های نظم و نثر کهن عربی، و آیات و روایات و با توجه به نکات بلاغی و ویژگی های بافتی کلام، در باره معنی و کاربرد ترکیب «قرّه العین» در زبان عربی و ترجمه درست و گویای آن به زبان فارسی به بحث و بررسی پرداخته، نادرستی یا نارسایی برگردان های آن را به اثبات رسانده و برابر نهاده هایی برای آن پیشنهاد کرده اند.
دراسة نقدیة لدوافع التشاؤم بالغراب بین الفارسیة والعربیة (بررسی نقدی انگیزه های بدبینی به کلاغ در ادبیات فارسی و عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده بدبینی به کلاغ از صدها سال پیش تاکنون در ادبیات فارسی و عربی منعکس شده است. هر شاعر فارسی زبان و یا عرب که از کلاغ سخن گفته بر این نکته استدلال کرده که کلاغ، سبب ویرانی و نابودی و هلاکت است. بدون شک انگیزه های بدبینی به کلاغ با توجه به کشورها و قومیت ها، متفاوت است. این مقاله بر آن است تا مهم ترین انگیزه های بدبینی به کلاغ را در ادبیات فارسی و عربی، بر اساس عناوین زیر بیان کند:
1. افسانه ها و سنت های محلی. 2. تنفر مردم از رنگ سیاه. 3. داستان های شعری. 4. ضرب المثل ها. 5. احادیث منسوب به پیامبر اکرم (ص). 6. استفاده از کلاغ در فنون شعری. 7. اشتقاق لغوی از کلمه واژه کلاغ. 8. تقلید از پدران. 9. تکیه بر تعبیر خواب. 10. برداشت اشتباه از سِفر تکوین آیات خلقت در تورات.
این مقاله به دنبال پاسخ به سوالات زیر است:
1. دلایل بدبینی به کلاغ و ظهور خرافه در ارتباط با آن در ادبیات عرب و فارسی چیست؟ 2. آیا بدبینی به کلاغ رنگ مذهبی دارد یا خیر؟ 3. آیا بدبینی واقعیت است، یا صرفا برخاسته از حالات درونی است؟ 4. چرا خداوند کلاغ را فرستاد تا به فرزندان آدم، دفن مردگانشان را آموزش دهد و پرنده دیگری را به عنوان معلم اول انسان نفرستاد؟
تحلیل انتقادی الهیروغلیفیه و القرآن الکریم، نوشته سعد عبدالمطلب عدل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در زمینه حروف مقطعه قرآنی (حروف بخش بخش شده در اوایل 29 سوره قرآن کریم) از دیرباز تاکنون نظرات و تفاسیر مختلفی وجود داشته که یکی از جدیدترین آن ها، نظر سعد عبدالمطلب است. او پژوهشگری مصری است که در کتابش، هیروگلیف در قرآن، بر این ادعا تأکید دارد که توانسته است با استفاده از «هیروگلیف» (زبان مصری باستان)، حروف مقطعه قرآن را رمزگشایی کند. این مقاله درابتدا نظرات گوناگون درباره حروف مقطعه را بررسی می کند و پس از معرفی هیروگلیف، به جست وجوی میزان صحت و سقم نظر نویسنده درزمینه رمزگشایی حروف مقطعه با استفاده از هیروگلیف می پردازد. سپس نظر نویسنده و نتایج به دست آمده از آن با نظرات دیگر متخصصان در این زمینه مقایسه می شود تا میزان توانایی مدعی مذکور در این باب مورد بحث و بررسی قرار گیرد و وجوه اختلاف نظر در این خصوص نیز بیان گردد.
دلالت عقود با نگاهی تطبیقی به نمادهای آن نزد پاچئولی و ابن المغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلالت عقود از دلالت های پنجگانه ای است که جاحظ در کتاب «البیان و التبیین» از آن نام برده است و مقصود از آن، شمردن و نمایش دادن اعداد با خم و راست کردن انگشتان و قرار دادن آنها در اشکال گوناگون است. در برخی متون نظم و نثر و روایات و اخبار از جمله خبر اسلام آوردن ابو طالب، کاربرد عقود قابل مشاهده است که خود گواهی است بر رواج این گونه شمارش از دیر باز . فهم متونی از این دست جز در پرتو آشنایی با این اسلوبِ شمارش میسّر نیست. هدف این مقاله بررسی دلالت عقود با تکیه بر برخی دست نوشته های موجود عربی در حساب عقودو مقایسه نمادهای این دستگاه شمارش با نمادهای آن در کتاب «سوما»، نوشته پاچئولی ریاضیدان مشهور ایتالیایی است، و در پی آن شرح متونی خواهد آمد که فهم آنها به آشنایی با نمادهای حساب انگشتی بستگی دارد.
نظم الصّوره التّشبیهیّه فی شواهد من شعر الهذلیین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث نظم الصوره التشبیهیه فی شواهد من شعر الهذلیین، محاولاً تبیان أثر انسجام التعبیر التشبیهی بأرکانه ومفرداته مع مکونات السیاق، لیقف على مدى براعه الشاعر الهذلی فی انتقاء مفرداته وتراکیبه لصوغ صورته التّشبیهیّه، کی تصبح قادره على حمل إحساس الشاعر وتجربته الحیاتیّه.
واکاوی اشعار انقلابی در دیوان فدوی طوقان و طاهره صفارزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از جنگ 1967 و شکست اعراب از اسراییل، روحیه انقلابی درمیان شاعران عرب، به ویژه فدوی طوقان، شعله ور شد. شعر او شعر قیام و انقلاب و مقاومت است. او هم وطنانش را به همبستگی و پایداری و جان فشانی در راه وطن دعوت می کند. از آنجا که فدوی شاهد ویرانی و اشغال سرزمین خود بوده، اندوه فراوانی بر اشعار او غالب است؛ با این وجود، به آینده ای روشن امید دارد. طاهره صفارزاده نیز در ایران از سلاح برنده شعر علیه استبداد بهره می جوید و به دستگاه حکومت می تازد و اعلام می کند که زیر بار ظلم و ستم نخواهد رفت و مردم را به ایستادگی فرامی خواند. در این مقاله، با روش مقایسه ای- تحلیلی، به بررسی مفاهیم و عناصر مشترک اشعار این دو شاعر انقلابی می پردازیم. مفاهیم شعری مشترک در اشعار این دو شاعر، چشمگیر است. وطن پرستی، دعوت به بیداری، آزادی خواهی، مقاومت، تقدیس شهادت و تعهد اجتماعی از مهم ترین مضامین شعری این دوست. شعر این دو شاعر پارسی و تازی سرشار از سوزوگداز، عشق و دلدادگی، آزادی و استواری و امید به آینده ای روشن است؛ شعری برآمده از احساسی زخم دیده و دردکشیده که امید را در مردم زنده و آنان را از خواب غفلت بیدار می کند.
بررسی تطبیقی مفهوم مرگ در چکامه «سرزمین ویرانِ» الیوت و اشعار سیّاب بر مبنای نظریه کهن الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرگ، از الهام بخش ترین مفاهیم در شعر دو تن از نام آورترین شاعران معاصر عربی و غربی یعنی بدر شاکر سیّاب و تی.اس.الیوت است که نقشی بی بدیل در شکل گیری شعر مدرن عربی داشته اند.این جستار تلاش می کند جنبه های نمادین این مفهوم را در چکامه«سرزمین ویران» مشهورترین اثر الیوت به عنوان متن تأثیرگذار و اشعار سیّاب به عنوان متن تأثیر پذیر، بر اساس داده های نقد کهن الگویی مورد تحلیل تطبیقی قرار دهد. مبنای تحلیل آثار ادبی در این شاخه از نقد روانکاوانه، نظریه کهن الگوهای یونگ، روان شناس شهیر سویسی است. در دیدگاه او، کهن الگوها، تجربه ها و مدل های رفتاری کهن و ازلی هستند که در طول روزگاران در بخشی از ذهن انسان به نام «ناخودآگاه جمعی» انباشته شده اند و نوع انسان در جهت تکامل شخصیّت خود به طور غریزی از آنها تأثیر می پذیرد.یکی از زمینه های بروز این انگاره های ازلی در اندیشه یونگ، الهامات شاعرانه است. تجلّی و کارکرد برخی از این صورت های نمادین در تصویرهای مشترک شعر الیوت و سیّاب، بدنه اصلی پژوهش را شامل می شود.
دراسةٌ أسلوبیةٌ فی قصیدة ""موعد فی الجنة"" (سبک شناسی قصیدهی ""موعد فی الجنة"")(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی(stylistices) دانش جدیدی است که به بررسی و تحلیل ساختار تشکیل دهنده ی شعر براساس سه لایه ی صوتی، نحوی، و بلاغی می پردازد و موجب تمایز بین آثار ادیبان از جمله شاعران می شود. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در قصیده ی ""موعدٌ فی الجنة"" سعاد الصباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر، که در سوگ پسرش ""مبارک"" سروده است، در سه لایه صوتی، نحوی، و بلاغی بررسی شود؛ تا از این طریق، پیوند عاطفه حزن و سبک را در اشعار این شاعر به تحلیل گذارد.
مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه سعاد الصباح، نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین عاطفه رثا و سبک شاعر وجود دارد و عاطفه حزن بر سبک اشعار سعاد الصباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
التناص الدینی فی أشعار عبد المعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهرة التناص من الظواهر النقدیة المهمة عند النقاد المعاصرین وهی عبارة عن علاقة تفاعل بین نصین أو عدد من النصوص بطریقة إستحضاریة. هذه الظاهرة تعالج عند النقاد المعاصرین من وجوه مختلفة منها المصادر والأشکال والأنواع. الدین والموروث الدینی من أهم المصادر التی إستلهمها الشعراء والأدباء منذ القدم، والشاعر المعاصر یستلهم من موروثه الدینی فی شعره أکثر من الشعراء القدامی. التناص الدینی یشکل جزءاً مهماً من أشکال التناص فی شعر الشاعر المصری المعاصر أحمد عبد المعطی حجازی. هذا الأمر دفعنا إلی دراسة هذه الظاهرة فی أشعاره. فلهذا درسنا الجذور التاریخیة لظاهرة التناص عند النقاد أولاً ثم بحثنا فیما استلهمه الشاعر من موروثه الدینی فی منهج وصفی تحلیلی. ومن النتائج التی إنتهى إلیها البحث هو أنّ الشاعر تأثر بتراثه الدینی وعلی رأسه القرآن تأثراً واضحاً. فهو قد یوظّف الآیات القرآنیة کاملة أو جزءاً منها کما یوظّف أسماء الأنبیاء وقصصهم والأحداث والشخصیات القرآنیة. کما یوظّف الشاعر بعض الأحداث والمضامین الموجودة فی الکتب السماویة المقدسة وبعض الشخصیات الدینیة فی الإنجیل إلی جانب القرآن.
التقابل فی الصحیفه السجادیه وأثره فی الانسجام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نتیجهً لتطوّر العلوم فی جمیع المجالات وبخاصه الأدب ظهرت نظریات جدیده تحاول تحلیل النصوص وتفسیرها من منظار یختلف عمّا تعوّدنا علیه فی القدیم. فتغیّرت أغراض أدوات البیان ووسائله عمّا کان فی العلوم القدیمه فی ضوء هذه النظریات. ومن أکثر هذه النظریات انتشاراً وشیوعاً هی ما یتّصل بلسانیّات النص التی تعتبر النص کلاماً متّصلاً ذا وحده جلیّه تنطوی علی بدایه ونهایه ویتّسم بالانسجام والتماسک.
یعدّ الانسجامُ من أبرز خصائص النصّ الذی تحدّث عنه اللغویون، ومنهم: هالیدای ورقیه حسن اللذین ألفّا کتاباً یحمل نفس العنوان وذکرا عوامل مختلفه تربط بین أجزاء النص، منها التقابل الذی هو نوع من التضام الذی یندرج فی المصاحبه اللغویه التی تلعب دوراً بارزاً بأنواعها المختلفه فی انسجام النص واستمراریته. إنّ هذا التقابل یُعدّ من أکثر علاقات المعنی شیوعاً وانتشاراً فی الصحیفه السجادیه، ویشکّل ظاهره لغویه أسلوبیه ممیزه فیها.
یهدف هذا البحث إلی دراسه دور هذا العنصر البدیعی کعاملٍ من عوامل الانسجام فی الصحیفه السجادیه متّبعاً فیه الأسلوب الوصفی - التحلیلی. وتدلّ النتائج علی أنّ أسلوب التقابل فی الصحیفه یؤدّی إلى تحسین النص کمحسّنٍ بدیعیٍ معنویٍ فی ضوء البلاغه القدیمه ویعدّ وسیله من أبرز وسائل الانسجام بین الجمل فی ضوء اللسانیات الحدیثه، بحیث یتجاوز هذا الانسجام دائره جمله واحده أو عدّه جمل ویربط کلّ الأدعیه کنصّ واحد یتمحور حول محور التقابل بین موقفَی الحق والباطل اللذین یتمثّلان فی الکلمات البیضاء والسوداء.
مقاله به زبان عربی: نقش سبک شناسی درآموزش متن ادبی معاصر مطالعه موردی ""دیوان إلیک یا ولدی""سعاد الصباح) (دور المنهج الاسلوبی فی تعلیم النص الادبی المعاصر «دراسه دیوان الیک یا ولدی! لسعاد الصباح»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش سبک شناسی درآموزش متن ادبی معاصر (مطالعه موردی ""دیوان إلیک یا ولدی""سعاد الصباح) نور الدین پروین* جهانگیر امیری** متون ادبی نقش بسزایی در آموزش زبان و ادبیات عربی ایفا می کند از آن جهت که ابزاری برای رشد ذوق ادبی و افزایش قدرت درک مطالب شنیداری و نوشتاری در نزد دانشجویان بشمار می رود. علاوه بر این، توانایی دانشجویان را در درک، فهم، تحلیل و نقد متون ارتقاء می بخشد. از جمله وسایل محقق ساختن این اهداف بکارگیری راهبردهای مناسب در تدریس متون ادبی می باشد. بر همین اساس، روش سبک شناسی که از شیوه های جدید نقد متون ادبی است و بر تحلیل و شناخت آثار ادیبان تکیه دارد یکی از پیشرفته ترین روش ها جهت آموزش متون ادبی و شناسایی ویژگی های عمده ی یک اثر ادبی بشمار می رود. این روش از نقائص و کمبود های موجود در سایر روش هایی که برای آموزش متون عربی در ایران بکار برده می شود، بدور است. در پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و در چارچوب سبک شناسی، کوشش می شود مرثیه در دیوان «الیک یا ولدی» سعاد صباح، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره ی معاصر، که در سوگ پسرش «مبارک» سروده است، در دو حوزه یکی صرفی، و دیگری نحو، مورد بررسی قرار گیرد؛ تا از این طریق، بررسی نقش رویکرد سبک شناسی در آموزش متون ادبی معاصر را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. از مهم ترین نتایج این تحقیق این است که این شیوه از آنجا که به مسئله هم خوانی وهماهنگی میان روش تدریس و متون ادبی توجه دارد و انگیزه دانشجویان را برای فهم و تعامل با متون ادبی افزایش می دهد؛ از بهترین روش ها برای تدریس متون ادبی بشمار می رود. واژگان کلیدی: متن ادبی معاصر، آموزش متون ادبی، سبک شناسی، سعاد الصباح