فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۸۱ تا ۱٬۱۰۰ مورد از کل ۱٬۹۶۳ مورد.
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
109-133 صفحه
حوزههای تخصصی:
کتاب ابو هلال العسکری و مقاییسه البلاغیه و النقدیه تألیف بدوی طبانه، از برجسته ترین نویسندگان معاصر زبان عربی است که در آن به معرفی ابوهلال عسکری و معیارهای نقدی و بلاغی وی پرداخته است. بدوی طبانه درباره اهمیت دیدگاه های ابوهلال، سخن علوی در کتاب الطراز را آورده که می گوید:« ابو هلال در علم بلاغت بر هر دانشمند دیگری تقدم دارد و از این علم، بهره فراوانی نصیب او شده است». همچنین طبانه اشاره می کند که عبدالقاهر جرجانی بسیاری از نظرات ابو هلال را در دو کتاب خود اسرار البلاغه و دلایل الاعجاز ذکر کرده است. با توجه به اهمیت موضوع این اثر و این که به عنوان منبع فرعی درس نقد ادبی در مقطع دکتری زبان و ادبیات عربی قابل استفاده است، نقد و بررسی آن ضروری به نظر می رسد. این پژوهش در صدد پاسخ دادن به این سوالات است: نقاط قوت و ضعف این کتاب چیست؟ وآیا این کتاب از نظر شکل و محتوا، مشخصات کتاب درسی را دارد؟ نگارندگان با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این کتاب پرداخته اند و به این نتیجه رسیده اند که این اثر از نظر شکل و محتوا مشخصات کتاب درسی را ندارد. نقطه قوت کتاب این است که این کتاب نخستین و مهمترین اثری است که به صورت کامل به معرفی ابوهلال عسکری و نقد و بررسی نظرات نقدی و بلاغی او پرداخته است. از جمله نقطه ضعفهای این اثر اشتباهات ویرایشی و چاپی و املایی، رعایت نکردن یک شیوه واحد در ارجاعات و نداشتن ارجاعات دقیق به منابع در نیمه دوم کتاب است که اصلاح آنها ضروری می نماید.
تحلیل آواشناختی سجع در قرآن کریم از منظر انسجام بخشی به متن ( بررسی موردی سوره های طور، نجم، قمر، رحمن و واقعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با گستردگی مباحث زبان شناسی متن، افقهای نوینی در مطالعه ی متن قرآن گشوده شده است. انسجام یکی از معیارهای مهمی است که در متنیت متن دخیل بوده و در بحث های زبان شناسی متن نیز اهمیت زیادی یافته است و در سطوح مختلفی قابلیت بررسی دارد. یکی از بارزترین جلوه های انسجامی در قرآن کریم، انسجام آوایی حاصل از فواصل آیات است که با برقراری ارتباط و هماهنگی میان آیات، پیوند ناگسستنی میان آن برقرار کرده است، لذا با توجه به جایگاه برجسته ای که عامل آوایی سجع در ارتباط و یکپارچگی میان آیات دارد و با توجه به اینکه این عنصرآوایی بیشتر در حوزه ی بلاغت سنتی مورد توجه قرار گرفته و به جنبه ی انسجامی آن کمتر پرداخته شده است، لذا پژوهش حاضر بر آن است تا کارکرد انسجامی سجع را به شیوه ی توصیفی تحلیلی در چندسوره مورد بررسی قرار دهد، آن طورکه از نتایج پژوهش برمی آید، کارکرد آوایی سجع، نقش بسیار مهم و تاثیرگذاری در ارتباط و به هم پیوستگی آیات دارد که توانسته در کنار دیگر عوامل انسجامی منجر به انسجام تمام متن سوره شود.
لغة الصوصمتیّة فی دیوان أصابع المطر للشاعر العراقی حبیب السامر#,(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفردة ""الصوصمتیّة"" منحوتة من لفظتین هما ""الصوت والصمت""، وتدلّ على اقتران وامتزاج هاتین الظاهرتین فی النص الواحد. للصوصمتیّة دلالات خاصّة یرکز علیها الشاعر لنقل مشاعره وانفعالاته للمتلقی، وقد نجدها حاضرة بقوّة فی بعض القصائد النثریّة التی اعتمدت فی بناءها الفنی على لغة ثنائیّة قائمة على الإیحاء. ظاهرة الصوصمتیّة تُعتبَر من الثنائیات والمفارقات الضدیّة التی یوظّفها الشاعر فی النص للتعبیر عن اللاجدوى والواقع المتناقض. وتُعدّ من أهمّ التقانات الأسلوبیّة التی شکلت حضوراً واسعاً ومکثّفاً فی دیوان ""أصابع المطر"" للشاعر العراقی حبیب السامر. هذا المقال وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی، یهدف إلى دراسة لغة الصمت وما تنتجه من أصوات ودلالات فی دیوان ""أصابع المطر"" لکی یکشف الجوانب المسکوت عنها فی خفایا النص الشعری. تظهر الصوصمتیّة فی نصوص السامر کلغةٍ وسطیّة فی أشکال مختلفة منها استنطاق الصمت وامتزاجه بالأصوات، والهرطقة الصمتیّة التی تثیر المتلقی وتحرّضه على اقتحام العالم الداخلی للنص، وأخیراً الصوصمتیّة المتجسّدة بالصور البصریّة کالتنقیط والتفتیت والأشکال الهندسیّة. وقد توصّل البحث إلى نتائج أهمّها أنّ الشاعر استخدم ""الصمت"" استعمالاً مجازیاً لیعبّر عن حالة التناقض والتمزّق، وعن حالاته النفسیّة وإسقاطاته الروحیّة فی مواجهة اللاجدوى. وفی ظل الظروف القاسیّة التی تسود العراق، الصوت عند السامر یمثّل العجز والخواء، ویصبح عاجزاً عن إیصال الفکرة، فیمتزج مع الصمت ومدلولاته لتتشکل لغة ثالثة (صوصمتیّة) أکثر إیحاءاً وعمقاً.
فضایل و مناقب حضرت علی(ع) در اشعار محیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سید محی الدین بن تاج الدین بن قتّال متخلص به «محیا»، یک از شاعران پارسی گوی قرن 11 قمری و سنی مذهب است که در آثار خویش، عشق و ارادتش را به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به ویژه حضرت علی(ع) بی پرده ابراز داشته است. او در دیوان اشعارش، در کنار مدح پیامبر(ص) و خلفای راشدین، بارها و به طور خاص، از حضرت علی(ع)، در نهایت احترام، اصالت و تقدّس یاد کرده است. در این نوشتار، به بیان دیدگاههای این شاعر درباره خلفای راشدین و به ویژه حضرت علی(ع) پرداخته شده است. محیا، حضرت محمد(ص) را محبوب و معشوق خود می داند و به حضرت علی(ع) عشق می ورزد و خود را از نسل حضرت علی(ع) می داند.
نگاهی به کتاب نظریه البناییه فی النقد الادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
231-253 صفحه
حوزههای تخصصی:
نظریه ساختارگرایی از جمله مهمترین نظریه های نقد ادبی است که در نیمه دوم قرن بیستم، مطالعات ادبی را در اروپا و آمریکا تحت تأثیر خود قرار داد و دگرگون ساخت. این نظریه، همانند سایر نظریه های نقد ادبی در چند دهه اخیر از طریق ترجمه وارد حوزه مطالعاتی نقد ادبی در جهان عرب شد. به همین دلیل بیشتر کتابهایی درباره ساختارگرایی به زبان عربی نوشته شده، ترجمه از کتابهای غربی است. در این مقاله سعی شده کتاب «نظریه البناییه فی النقد الأدبی» مورد نقد بررسی قرار گیرد. این کتاب یکی از آثار ارزشمند در این حوزه است که در اواخر دهه 70 قرن بیستم توسط صلاح فضل از ناقدان برجسته مصر و جهان عرب، تألیف شده است. او در این کتاب برای نخستین بار در جهان عرب به معرفی رویکرد ساختارگرایی در علوم مختلف و کاربردهای آن در نقد ادبی و در دو حوزه نقد شعر و داستان می پردازد. اما اکتفا به مباحث نظری، فقدان مباحث عملی و عدم توجه به نقد و بلاغت قدیم عربی-اسلامی مهمترین معایب این کتاب به شمار می رود.
بازتاب فرهنگ ایران در قصیدة ""مقتل بزرجمهر"" از شاعر لبنانی خلیل مطران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای فرهنگی ، سیاسی، اجتماعی بین ایران وکشورهای عربی از جمله لبنان از زمان هخامنشیان تاکنون پیوسته ادامه داشته، ودستاورد این تعامل، مشترکاتِ فرهنگی-علمی ، بین دو ملت بوده است. اما آنچه در این میان چشمگیرتر است ،تاثیر زبان فارسی بر زبان عربی است که دارای تاریخچه طولانی بوده ودارای سهم ونقش بسزایی است. از دوره جاهلی که واژگان فارسی برشعر شعرای جاهلی تاثیر گذاشت، این روند تا دوره های بعد حتی تا دوره معاصر ادامه پیدا کرد، اما آنچه کمتر مورد توجه واقع شده، تاثیر فرهنگ وزبان فارسی بر ادبای کشور لبنان است. یکی از بزرگان وشعرای لبنانی که بر سنت های قدیمی انقلاب نمود، وافقِ جدیدی در شعر جهانِ عرب گشود،""خلیل مطران ""بود. از دستاورد های خلیل مطران سرودن قصیده مقتل بزرجمهر است.این قصیده حماسه ای بی نظیر در به تصویر کشیدن زوایایی از تاریخ سرزمین ایران است. هدف مطران از سرودن قصیده مقتل بزرجمهر قیام اعراب بر علیه رژیم عثمانی به منظور رهایی از استبداد عثمانی ها بود. خسرو انوشیروان در این قصیده رمز توریه بر سلطان عثمانی است. وداستان بزرجمهر جنبه عبرت آموز داشته وهدف آن بیدار کردن نسل جدید در جهان عرب است. در این مقاله تلاش شده است، برای آشنایی بیشتربا قصیده ""مَقْتَل بُزَرجمِهر"" از شاعر بزرگ عرب؛ ""خلیل مطران""، معروف"" به"" شاعر قُطْرَین ""(سرزمین لبنان ومصر) که تاثیر فرهنگ فارسی در آن به خوبی مشهود است، به روش تحلیل محتوا مورد نقد وبررسی قرار گیرد.
التطوّر الدلالی للفظ ""الباب"" فی شعر بدر شاکر السیّاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لماّ تجرّع السّیّاب الکآبة، والفقر والحرمان، وعاش فی بلد جرّب الویلات والمحن، توسّع فی استخدام بعض الدّوال، وجعلها مصدراً للإلهام والإیحاء ومستودَعاً لانتقال تجاربه ورؤیته؛ حیث یمکن القول أنّه وجد فیها ما یمکّنه التّعبیر عن لواعجه. فلفظ ""الباب"" یعدّ من جملة تلک الدّوال. إنّه استخدمه أکثر من مأة وخمسین مرّة وهذا دلیل على التّطور الدّلالی لهذا اللفظ ومرونته ومن ثمّ انصیاعه لهذا التّطور؛ إذ قام بإیلاجه فی بنیة لغویّة تحتضن الرّمز وتنمّیه. فکان وجوده جلیّاً فی شعره، حیث یمکن أن نعدّه من ثیمات شعره، وکان مصدر اهتمامه فرکّز علیه فی أشعاره وشحنه بأبعاد ودلالات مختلفة، لیصبح ذات دلالات فکریّة. فحمل هذا الدّالّ وجوهاً من انطباعات الشّاعر وذلک باعتماد على المذخور الشّعبیّ. أمّا التحوّل الدلالیّ الذی أصاب دالّ ""الباب"" هو: الخوف والأمان، المحدودیّة والحریّة، والیأس والأمل، والعمار والخراب، والاتصال والانطوائیّة وما إلى ذلک.
تهدف هذه الدّراسة مناقشة التّطور الدّلالیّ لکلمة ""الباب"" والبحث عن أسباب حضورها الموسّع فی شعر الشّاعر، إذ إنّها لیست مفردة فحسب؛ بل لها تداعیات یمکن رصدها فی المفاهیم المذکورة أعلاه. هذا وأنّ رؤیة السّیّاب إلى تداول الکلمة فی شعره شکّلت ثنائیّات ضدّیة، یمکن اسقرارها على قسمین: قسم خاصّ بالرّؤیة الإیجابیّة والقسم الآخر بالرّؤیة السّلبیّة. أمّا المنهج الذی اعتمدت علیه الدّراسة منهج وصفیّ تحلیلیّ، حاول فیه التقاط التّطور الدّلالیّ لهذه الکلمة فی نصوص الشّاعر، وذلک عبر اختیار مقاطع شعریّة حضرت فیها الکلمة، إضافة إلى تحلیل البنیة اللّغویّة وبعض الظّواهر الأسلوبیّة المسخدمة فی هذه المقاطع والتی ساعدت على تنمیة هذا التّطوّر الدّلالی.
بررسی اعجاز لفظی و هنری قرآن کریم و ارتباط آن با آوا معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در علم زبان شناسی دانشی با نام «فنوسمانتیک» یا «آوا معنایی» وجود دارد که در آن این مطلب اثبات می شود که بهترین حروف و کلمات آنهایی هستند که به محض شنیده شدن، معنای خود را به ذهن منتقل می کنند، یعنی بار آوایی حروف و کلمه به خصوصیات معنای مدنظر بسیار نزدیک است. محقق سعی نموده، ارتباط الفاظ مورد استفاده در آیات قرآن کریم با دانش «فنوسمانتیک» یا «آوا معنایی» را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. بر این اساس با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی، به بررسی نظرات زبان شناسان در خصوص دلالت لفظ بر معنا، همخوانی صوت آواها با معانی، رابطه حروف با مفاهیم و معانی، رابطه حرکات و مصوت ها با معانی، سیما معنایی و همگون آوایی پرداخته، و با تحلیل شواهد و مصادیق متعدد از آیات قرآن کریم، نشان داده است که «آوا معنایی» یکی از ابزارهای اصلی و هنریِ انتقال مفاهیم و معانی در قرآن کریم است#,
دراسة القصة القرآنیة القصیرة جدا وعناصرها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن القصة القصیرة جداً (ق.ق.ج) قصة فی حجم قصیر جداً، یحکی حدثاً محدوداً جداً وفی الوقت نفسه تتضمّن مضامین عظیمة. نجد من خلال دراسة آی القرآن الکریم قصصاً فی أحجام مختلفة، یتراوح طولها بین سطور وصفحات، کما نجد بینها ما لا یتعدی حجمها عن بضعة أسطر قلیلة حیث یتیح لدراستها علی ضوء معاییر القصة القصیرة جداً التی تتصف بقصر الحجم کمیزة أساسیة لها، وإذا أکدت الدراسات صحة اعتبار هذه النماذج القرآنیة القصیرة جداً فی إطار هذا الجنس الأدبی، فتُرفض الفکرة التی تری جنس القصة القصیرة جداً من إبداع الأدب الغربی المعاصر. تهتمّ هذه المقالة بدراسة هذا الجنس الأدبی فی القرآن الکریم من خلال تعریف ""ق.ق.ج"" وعناصرها، وطرح نماذج قصصیة قصیرة جداً من سور البقرة، والحجر، والنحل، ویس، علی النموذج الفنی لندرس مدی اتصال هذا الجنس الأدبی بجذور إسلامیة. تشیر الدراسة اتصاف هذه النماذج القصصیة القرآنیة بمیزات القصة الفنیة القصیرة جداً، ناهیک عن الصفات الثانویة التی تتمیز بها، وبذلک تؤکَّد فرضیة البحث، مما یؤید بدایات إسلامیة لجنس القصة القصیرة جداً.
استلهام القرآن الکریم فی شعر ممدوح عدوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یحاولُ البحثُ مقاربةَ استلهامِ القرآنِ الکریمِ فی شعرِ ممدوح عدوان، مُبیّناً أثرَ لغةِ القرآن الکریم السّامقةِ، ودلالات آیاتِه القارَّة فی الذّاکرةِ الدّینیّةِ، فی ارتقاءِ النَّصِّ الشِّعریِّ الحدیثِ إلى مستویاتٍ فنیّةٍ ذات مرجعیّةٍ قرآنیّةٍ.
وقد تبدّى هذا الاستلهامُ فی شعرِ ممدوح عدوان بطرائقَ متعددةٍ، اختارَ البحثُ منها نماذجَ تنتظمُ وفقَ مستویین: مستوى الاستثمارِ اللفظیِّ، إذ یُعیدُ الشاعرُ خلاله إنتاجَ المعنى القرآنیِّ، مُحتفظاً بألفاظِهِ، للتّعبیرِ عن رؤیةٍ معاصرةٍ للواقع. ومستوى الأسلوبِ التّعبیریِّ، الذی یُحاکی فیه الشّاعرُ أسلوبَ القرآنِ الکریمِ وعباراتِه ضمنَ سیاقٍ جدیدٍ یُقاربُ أفکارَ الشّاعرِ، وحالتَهُ الشّعوریّة الرّاهنة.
لقد أسهمَ الاستلهامُ القرآنیُّ فی رفدِ نصوصِ عدوان بأبعادٍ دلالیّةٍ وجمالیّةٍ جدیدةٍ، تُحقّقُ نوعاً من التّواصلِ الفعّالِ مع القارئ، استناداً إلى قداسةِ ألفاظِ القرآنِ الکریمِ، ومتانةِ أسلوبِه اللغویِّ والّتعبیریِّ. ویندرجُ هذا الاستلهامُ فی سیاقِ الحداثةِ الشّعریّةِ التی تنزعُ إلى التعاملِ مع القرآنِ الکریمِ بوصفهِ مُحفّزاً على دینامیّةِ الفکرِ والتّعبیر.
بررسی تحلیلی - انتقادی مقاله های سبکشناسی(الأسلوبیه) مطالعه ی موردی مقاله های علمی پژوهی سالهای 1393-1389(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم بهار و تالستان ۱۳۹۵ شماره ۱۲ (پیاپی ۷۰)
177-201 صفحه
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف دستیابی به وضعیت مقاله های نوشته شده در موضوع سبک شناسی ( الأسلوبیه ) از سال 1389 تا 1393 انجام شده و در پی رسیدن به وضعیت این مقاله ها و مقایسه آن با وضعیت مطلوب است. این پژوهش بر اساس روش تحلیل محتوای کمی انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسش نامه و با استفاده از آمار توصیفی و با بهره گرفتن از نرم افزار اکسل (Excel) به داده های کمی تبدل شده است. عنوان، چکیده، مقدمه، روش پژوهش، بدنه اصلی مقاله، نتایج و منابع، هفت قسمت از مقاله است که محور اصلی پرسشنامه قرار گرفته است. برای هر کدام از این قسمت ها بر اساس اصول مقاله نویسی، عنوان هایی گذاشته شد تا بر اساس آن عنوان های هفتگانه بررسی شود. بررسی ها نشان می دهدکه مقدمه های مقاله ها در موارد متعدد، اصول و معیارهای لازم مقدمه نویسی را ندارند. این نقصان بیشتر در سوال ها یا فرضیه های پژوهش و پیشینه پژوهش یافت می شود. مشخص نبودن نوع روش پژوهش، روش جمع مواد پژوهش و روش تحلیل داده ها از اشکال های اساسی روش پژوهش مقاله ها است. پیشنهاد می گردد تا نویسندگان به مبانی نظری پژوهش، رویکرد انتقادی و تحلیل محور، پایبندی به روش پژوهش و نوآوری توجه بیشتری نمایند.
پژوهشی در الفاظ غیر مشهور دالّ بر اعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمارش با اعداد برای تعیین مقادیر-اعم از وزن، کیل، مساحت و مسافت- از بدو تولد انسان از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ زیرا ازآنجایی که انسان موجود اجتماعی بود و جهت گذران زندگی خود نیاز به تعامل با سایر همنوعان خود داشت، این تعامل ایجاب می کرد که با دیگران دادوستدی انجام دهد و برای شمارش ایام و مقادیر نیاز به اعداد داشت. در ابتدا و قبل از تطور علم حساب، مقادیر به صورت مبهم –مانند یک مشت، به اندازه کف دست و...- تعیین می گردید و با توجه به ثابت نبودن این معیارها، انسان به فکر معیاری برای تعیین مقادیر ثابت افتاد و بعدها اعداد به وجود آمد. امروزه اعداد در قالب: مفرد، مرکب، معطوف و عقود به کار می روند و یکسری الفاظی برای آن ها وضع شده است که بدون اختلاف دارای کاربرد مشخص و مشهوری هستند؛ اما الفاظی نیز در بین عرب وجود دارد که غیر مشهور و گاهی با اختلاف نظر مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله با بررسی ها و مطالعات انجام شده در منابع قدیمی، این الفاظ استخراج و مورد پژوهش قرارگرفته اند. گاهی علاوه بر تبیین به اختلاف نظر در کاربرد آن ها بین قبایل نیز اشارتی رفته است.
بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی خطبه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، یکی از رویکردهای نقدی است که در سده ی أخیر، توجه ویژه ای از طرف ادیبان و سخنوران به آن شده است. یکی از مهم ترین موضوعات مورد بررسی در سبک-شناسی، بررسی آوایی و یا موسیقایی متن ادبی و به عبارت دیگر سبک شناسی آوایی اثر ادبی است که نحوه ی کاربرد واحدهای آوایی (صدا و آهنگ) در یک موقعیت زبانی و نیز کارکرد بیانی آواهای زبان را بررسی می کند. از جمله متونی که ارزش و شایستگی بررسی و تحلیل سبک شناسی آوایی را دارد، خطبه های نهج البلاغه امیرمؤمنان علی(ع) است. این خطبه ها دارای موسیقی دلنشین و تأثیرگذاری می باشد که توجه ی بسیاری از اندیشمندان و ادیبان را به خود جلب نموده است، نوشتار حاضر بر آن است، تا عناصر سبک ساز آوایی خطبه های نهج البلاغه و میزان انسجام این عناصر با مفاهیم مورد نظر حضرت را با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار دهد. نتایج حاضر از این نوشتار حکایت از آن دارد که سجع، جناس، نظم آهنگ درونی، تکرار، تضاد و مقابله به عنوان نمود های برجسته ی عناصر آوایی در خطبه ها هستند که علاوه بر موسیقی گوش نواز، امکان استنباط معانی و مفاهیم مورد نظر حضرت را فراهم می کنند.
فرانقد ادبی در آثار سیدمرتضی(ره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱۳ (پیاپی ۷۱)
75-104 صفحه
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، توانست با مطالعه آثار سیدمرتضی و همچنین آثار نویسندگانی که به بررسی اندیشه های ادبی و نقدی او پرداخته اند، اندیشه های فرانقدی او، را مورد بررسی قرار دهد. بررسی مجموعه آثار سیدمرتضی نشان می دهد که سه اثر امالی، الشهاب و طیف الخیال او بیشترین قضایای نقدی ادبی را در خود جای داده اند و ما تلاش کردیم تا دریابیم سیدمرتضی چه دیدگاه های متمایزی از معاصران و پیشینیان خود داشته است و چه گام هایی در گسترش اندیشه فرانقد ادبی برداشته است و در یک فرایند پژوهشی مبتنی بر روش توصیفی تحلیلی دریافتیم که او با تبیین برخی قضایای نقدی رایج در زمان خود و با بهره گیری از نظریات نظریه پردازان نقدی و ادبی از جمله «جاحظ»، «ابن قتیبه»، «آمدی» و غیره در کتاب هایشان، دانش نقدی خود را ارتقا داده است و با بهره گیری از دانش خود در سایر زمینه ها از جمله کلام، فقه، تفسیر و غیره در این وادی ضمن پرداختن به برخی از نظریات، تیوری ها و قضایای نقدی زمان خود، و تیوری هایی چون لفظ و معنی ، نقد بلاغی، اقدام به داوری درباره شیوه های نقدی موازنه و مفاضله کرده است. و در فرایند بررسی و تفسیر آثار ادبی، گاهی خود در قضایای نقدی، نظریه پردازی کرده و شیوه نقدی جدیدی را در نقد آثار پیشنهاد داده است.
تطبیق عناصر زیبایی شناسی قرآن کریم با نظریه هنجارگریزی نحوی نمونه مورد پژوهانه: سوره مبارکه «کهف»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی، به عنوان یکی از روش های تحلیل متون ادبی امروزه بیشتر بر پایه «هنجارگریزی» استوار است. این نظریه که گاهی از آن با عناوینی چون «انحراف از نُرم» یا «عدول از زبان معیار» یاد می شود، یکی از مهمترین یافته های صورتگرایان روس است و تأکید آن بر تمایز یک اثر ادبی از صورت عادی زبان است. از آن جمله می توان به هنجارگریزی در عرصه دستور زبان یا همان بخش نحوی آن اشاره کرد که به شکل جابجایی ارکان جمله و دخل و تصرف در آن نمود پیدا می کند.قرآن کریم که نمونة کامل سخن و در اوج فصاحت و بلاغت است، دارای جنبه های مختلف زیبایی ادبی است. با این پیش فرض، پژوهش حاضر کوشیده است تا با پاسخ دادن به پرسش های زیر گوشه ای از زیبایی های پنهان در این کتاب شگرف و اعجاز ادبی آن را در حد توان آشکار نماید.- کدام یک از روش های هنجارگریزی نحوی در قرآن کریم کاربرد و بسامد بیشتری دارد؟
- این روش ها چه اهداف زیبایی شناختی و معناشناسانه ای را دنبال می کند؟
- تأثیر فرایند مذکور در ارتقای سطح زبانی متن چقدر است؟
بدین منظور سورة مبارکة «کهف» از دیدگاه هنجارگریزی نحوی و با روش توصیفی - تحلیلی به عنوان جرعه ای از دریای بی کران کلام الهی مورد بررسی قرار گرفته است.نتیجة تحقیق نشان می دهد که تقدیم و تأخیر هدفمند ارکان جمله، با اهدافی چون اهتمام و اختصاص؛ حذف، برای درگیر نمودن ذهن مخاطب و برانگیختن احساسات و تخیل وی؛ اضافه که موجب اضافه شدن معنا و تقویت و تأکید مطلب می گردد؛ و گونه های مختلف التفات در ضمایرکه باعث تغییر سبک یکنواخت متن می شود و نیز خواننده را به پیگیری، تفکر و یافتن اسرار متن وامی دارد، از پر بسامدترین نمونه های هنجارگریزی نحوی در این سورة مبارکه بشمار می آیند که موجب برجسته سازی متن آن گردیده و به تبع آن معانی ویژه ای را به مخاطب القا نموده اند.
مکارم الأخلاق فی سجنیات أحمد سحنون (دراسة وتحلیل )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الشاعر الثائر الجزائری أحمد سحنون نظم فترة اعتقاله فی السجن قصائد تحمل فی طیاتها توصیات غالیة ونصائح قیّمة تحثّ القارئین علی نبذ الرذائل الخلقیة والتحلّی بمکارم الأخلاق. ذلک لأنّ الشاعر تفطّن إلی أنّ الشعب الجزائری إثر احتکاکه بالأجانب الفرنسیین تخلّی عن هویته الإسلامیة والتزامه بالأخلاق والفضیلة، وانغمس فی مظاهر الجهل والغباوة والمراوغة والوشایة والغدر والإباحیة وما شاکل ذلک من السلوکیات المنحرفة والعادات السیئة. من هذا المنطلق یهدف هذا البحث واعتماداً علی المنهج الوصفی – التّحلیلی إلی دراسة دلالیة ومضمونیة لسجنیات أحمد سحنون. ومن أبرز النتائج والمعطیات الّتی أفادتها هذه الدراسة المتواضعة أنّ التوصیات والنصائح الّتی قدّمها الشاعر من خلال سجنیاته تکتسی فی الأغلب طابعاً دینیاً واجتماعیاً وأخلاقیاً من شأنها أن تحوّل حیاة الذّل والحقارة إلی حیاة العزّ والکرامة. یمکن اعتبار أحمد سحنون طبیباً بارعاً یرمی إلی معالجة أخلاق الشعوب الّتی منیت بأمراض مستعصیة بکلماته الّتی استلهمها من العقیدة الإسلامیة الصافیة والأخلاق السامیة.
دراسة أسلوبیّة للخطبة الشقشقیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد احتوت الخطبة الشقشقیّة على أسلوبیّة ممتعة فقد تضمّنت القیم اللغویّة وبُعدها الدلالی، کما تضمّنت القیم الترکیبیّة وبعدها الترکیبی، وکذلک احتوت على العلاقات المتداخلة فی وحدة النصِّ وأبعادها فی السیاق، أو ما یطلق علیه ""علم المناسبة""، وباتّحاد النصِّ وأبعاده تمکنّا من الوصول إلى القیم الجمالیّة وبعدها التأثیری بسبب جمال النصِّ، وأسلوب الخطبة.
إنّ هذه المقالة تتضمن دراسة أسلوبیة للخطبة الشقشقیّة بمستویاتها الأربعة؛ و هی الصوتی، والصرفی، والترکیبی، والدلالی. وذلک لأهمیتها فی الدراسة الأسلوبیّة، فالخطبة ملیئة بالمحسنات البدیعیّة، وهو دیدن أمیر البیان u فی خطبه، فهی تستوقفک فی کلِّ موقف، بل فی کلِّ لفظة تجذبک نحوها لما تمتلک من القیم اللغویّة والجمالیة.
ومن النتائج التی توصّل المقال إلیها: الاهتمام بدور الحروف ودلالاتها، و أیضا الکشف عن المستویات اللغویّة لما تحوی من جمالیّات عالیة لاسیما فی استعمال الزمن ، والإحالة الضمیریّة ، وجموع الکثرة، وکذلک وحدة النصِّ الذی احتوى على التراکیب اللغویّة العمیقة المضامین، بل إنّ استعمال الإشارة أو التلویح فی الخطبة هو أجمل ما توصّل إلیه البحث. والمنهج المتبع فی البحث هو المنهج الأسلوبی الذی یعتمد على دراسة النصوص على المستوین اللغوی والأدبی.
سیبویه بین التقعید والوظیفیة (الاستثناء دراسة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یسعى هذا البحث إلى الکشف عن منهجیة سیبویه فی دراسة النحو على ضوء التقعید والوظیفیة وذلک بالارتکاز على ما جاء فی تبویبات الاستثناء. فانتهى البحث إلى أنّ أسلوب سیبویه تقنینی تحلیلی، لا یقف عند نقل المسموع، بل یتجاوزه إلى دراسة تحلیلیة وظیفیة. وأدنى دلیلٍ یکشف اعتماده على هذا الأسلوب هو أن کثرة المصطلحات التی یستعملها فی تصنیف الأبواب اصطلاحات وصفیة کثر ما تشرح الشّکل الإعرابی والتعلیل له فی آن واحد. ویکشف هذا البحث معتمدا على المنهج الوصفی التحلیلی أنّ سیبویه لم یهمل الجانب الوظیفی للغة العربیة بل اعتنى بالاستعمالات، والوظائف الدلالیة والتداولیة عنایة فائقة، حیث تکمن وراء کل استعمال، ولغة قومٍ وموقفٍ کلامی دلالته المختلفة، التی یدرسها سیبویه دراسة مستقصیة. من ثمّ ما صار یعرف فی وقتنا الراهن بنظریة الوظیفیة کان موجودا لدى سیبویه على سبیل التطبیق والتوظیف العملی.
تحلیل رمان ""الشحاذ"" (گدا) بر مبنای کهن الگوهای یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یونگ معتقد است: انگاره هایی که در رسیدن به فردیت وجود دارند، از زمان های باستان تاکنون در درون تمامی انسان ها وجود داشته است که وی آنها را به عنوان کهن الگو معرفی می کند. از منظر یونگ، تکامل فرآیند فردیت در نیمه دوم زندگی و به تدریج رخ می دهد. نجیب محفوظ در رمان ""الشحاذ"" و در خلال یک سفر رمزی، ما را نه به گذشته قهرمان رمان – عمر الحمزاوی - بلکه به گذشته بشر و به ناخودآگاه جمعی می برد. ""عمر الحمزاوی"" در این رمان در یک فرآیند فردیت روانی قرار گرفته که محتویات ناخودآگاه جمعی به صورت رؤیا و حالت هایی از خلسه برای او متجلی می شود و در جامه کهن الگوهای مختلف راه فردیت و کمال روانی را به وی نشان می دهد؛ از این رو رمان ""الشحاذ"" قابلیت دارد بر مبنای کهن الگوهای ""یونگ"" بررسی شود. کهن الگوهای یونگ مانند ""سایه""،""آنیما""، ""نقاب"" و ""تولد مجدد"" دقیقاً در مورد ""عمر الحمزاوی"" مصداق داشته و قابل پیجویی است. هدف در این پژوهش این است که با مطالعه رمان ""الشحاذ""، تجلی و کارکرد کهن الگوهای یونگ در فرآیند تفرد روانی عمر الحمزاوی به شیوة تحلیل محتوا و با رویکرد نقد روانشناختی بررسی شود. نتیجه مقاله حاضر این است که از منظر نقد روانشناختی یونگ، گاهی آشفتگی روانی نشانه بیماری نیست، بلکه تلنگری است برای سیر در مسیر تفرد و نوزایی و نیل به خودآگاهی و تعادل روانی.
بررسی مبانی وجود گرایی بر اساس پوچی قهرمانان در رمان «الحی اللّاتینی» سهیل إدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آنکه فلسفه وجودگرایی در برگیرنده برخی اصول مثبت نظیر آزادی، اختیار، مسؤولیت پذیری و تعهد است، ولی این فلسفه با تکیه بر برخی مسائل چون انکار خداوند و عقاید و معیارهای متعارف، درافکندگی انسان، غربت و سرگردانی او، و نگاه منفی اش نسبت به مرگ، با نوعی دلهره و پوچی و نومیدی عجین گشته است. سهیل ادریس به عنوان یکی از پیشگامان ترویج وجودگرایی در دنیای عرب، تلاش کرده است با توجه به فضای حاکم بر جهان عرب، با انتخاب گزینشی اصول مثبت این فلسفه، تصویری خوشبینانه و نجات بخش از آن به جامعه خود ارائه دهد. مقاله حاضر در نظر دارد با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر تحلیل متن به واکاوی نمود مبانی وجودگرایی در رمان الحی اللاتینی بپردازد. این رمان نویس برای کارآمد جلوه دادن این فلسفه، با تکیه بر تقابل شخصیت قهرمانان، قهرمان عربی خود را از همان ابتدا فردی پوچ و گمگشته به تصویر می کشد که اصول وجودگرایی همچون آزادی، اختیار، مسؤولیت و تعهد، رهایی بخش او از این گمگشتگی هستند. درحالی که قهرمان زن با فاصله گرفتن از اصول وجودگرایی به تباهی کشیده می شود و به آزادی نامسؤولانه – که برداشتی ناصحیح از مفهوم آزادی مطلق در این فلسفه است- تن در می دهد.