فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۳٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در روانش ناسی یونگ اصطلاحات مهمی چون ناخ ود آگاهی ، درونگ رایی، برونگرایی، صور اساطیری ( آرکی تایپی )مطرح می باشد که همه در مباحث جدید نقد ادبی مخصوصا نقد روانشناسانه و نقد اسطوره گرا مطمح نظرند . نگرش و شخصیت بیرونی آن چیزی است که یونگ آنرا پرسونا یا نقاب می نامد ، اما او معتقد بود که همه آدمها نگرش و شخصیت درونی هم دارند که در صحبت دنیای نا خود آگاه است. در این مقاله لایه ای از این نگاره ها که شکل ژرف تر آن به عنوان خلاقیت فعال در سیر و سلوک محیی الدین ابن عربی اندلسی وجود داشته ، در آثار شاعران معاصر چون سهراب، شاملو، بوف کور هدایت و نیز احمد عزیزی به طور ویژه بررسی شده است.
نور سیاه در عرفان از دیدگاه اسیری لاهیجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث پیچیده عرفان، بحث نور خاص نور سیاه است که در مشرب برخی از صوفیان پذیرفته شده است و مطالب فراوانی پیرامون آن بیان کرده اند . هدف از بیان این مساله ، معرفی نور سیاه در سلوک عرفانی بوده ، نکته مهم آن است که این باور چگونه و با چه تعاریفی مورد پذیرش برخی از عرفا خاص اسیری لاهیجی قرار گرفته است ؛ چنان که آن را در معانی: نور ابلیس ، ظلمانی دانستن نور صفات جلالی، کثرات و تعینات ، حجاب دیدن انوار و به ویژه کنایه از نور ذات حق به کار برده اند.این مقاله با فیش برداری از آثار عرفا و به روش توصیفی – اسنادی تحلیل شده است
ترازوی احد خو: علی(ع) در آثار مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزه ولایت حلقه اتصال دو جریان مهم تشیع و تصوف در عالم اسلام است ، از این رو درونمایه اصلی آثار پیشگامان هردو جریان سیره و سخنان اولیا بوده است. این جستار به تحلیل و نشان دادن سیمای علی(ع) در سه اثر سترگ جلال الدین محمد مولوی (مثنوی ، کلیات شمس و مجالس سبعه) و گزارش افلاکی از مناقب او اختصاص دارد. مولانا (604-672ق) که بی تردید خود از کاملان طریقت است، سلسله طریقت و حتی نَسَبیت مادری خود را به امیرالمؤمنین می رساند. در نگاه مولوی، از ویژگیهای بی قیاس حضرت علی(ع)، اخلاص، زهد، بینش، شهود و مرگ ستایی مورد اقتدای جلال الدین است. افزون بر آنها، رحمت و کرم علی تا بدان حد است که در گزارش احتمالاً برساخته مولوی از داستان عمرو بن عبدود، علی(ع) سرانجام هم حیات جسمانی و هم حیات معنوی به آن یل عرب اعطا می کند و حتی به ابن ملجم نوید شفاعت در روز حشر می دهد. در نظر مولوی، علی تنها محرم اسرار شب معراج پیامبر بوده است. همچنین در باور وی، اگر آن شاه هستی، در پی کسب مقام خلافت بود، نه برآمده از حبّ دنیا و ریا است، بلکه در پی این بود تا نخل خلافت و نیابت پیامبر را به ثمر برساند و آن را جانی دگر بخشد.
رابطه علم و عمل از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی (با تأکید بر تفاوت های علم حصولی و علم شهودی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علم حصولی هرچند رابطه اعدادی و تمهیدی نسبت به عمل دارد و شرط لازم آن محسوب می شود، توانمندی کافی برای ضمانت قطعی عمل را ندارد. تبیین کارکرد علم حصولیِ حاصل از قوای مختلف نفس و تحلیل جایگاه آن در مبادی و فرایند عمل می تواند تا حدودی چرایی شکاف بین نظر و عمل را نشان دهد. در مقابل، معرفت شهودی نسبت به علم حصولی دارای تأثیر عمیق تری در ضمانت عمل است و هرچه درجات معرفت شهودی بالاتر رود، احتمال مخالفت عمل با این معرفت کمتر خواهد بود. در این مقاله، پس از تعریف علم و عمل و بیان اقسام آن از دیدگاه ابن عربی و امام خمینی، به مقایسه میزان تأثیر علم حصولی و شهودی بر عمل پرداخته می شود.
حقایق اندماجی از دیدگاه عارفان مکتب ابن عربی
حوزههای تخصصی:
حقایق اندماجی مقام ذات، حیثیات، احوال و صفات آن ذات بسیط اند. ازآنجا که این حقایق، تفصیل نیافته و تعینات ذات نیستند، در ذات مستهلک اند. حقایق اندماجی، کثرتی بالفعل را در ذات ایجاد نمی کنند و در غیب ذات، مخفی اند؛ یعنی ظهور ندارند. این حقایق، از جهت واحد بر ذات صادق اند، یعنی حیثیات جهت واحد ذات هستند. عارفان مکتب ابن عربی، از واژگانی مانند استهلاک، اندماج، استجنان، اجمال، کمون و قوه، برای اشاره به این حقایق استفاده کرده اند. آنان تبیین هایی دربارة چگونگی حضور این حقایق در متن ذاتی که بدان موجودند، ارائه داده و از مثال هایی نیز برای دریافت بهتر آنها استفاده کرده اند. از نظرگاه عرفانی، این حقایق را باید دارای نحوه ای ویژه از موجودیت مجازی یا بالعرض دانست.
این نوشتار، از حقایق اندماجی با تأکید بر مقام ذات بحث می کند. کمالات و شئون ذاتی مقام ذات، مهم ترین مصداق حقایق اندماجی در عرفان محیی الدینی هستند. اما اصل بحث عمومیت دارد و دربارة سایر مصادیق این حقایق نیز جریان دارد.
مسئلة عرفان حافظ
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و دامنه دارِ عرصة حافظ پژوهی در دوران معاصر، مسئلة عرفان حافظ است. عده ای از روشن فکران با استناد به برخی واژه های به کار رفته در غزلیات خواجه مانند ِمی، شاهد، ساقی و صراحی وی را نه تنها از ساکنان آرمان شهر عرفان به شمار نیاورده اند، بلکه او را شخصی اباحی خو و لذت ران و اهل عیش و نوش می دانند. درمقابل، برخی دیگر هم صدا با قاطبة پیشینیان بر عرفان خواجه پافشاری می کنند، عده ای نیز خواجه را صرفاً شاعر می شناسند و معتقدند که او به هیچ طبقة اجتماعی دیگر تعلق ندارد. ما در این پژوهش برآنیم که با استناد به شواهد تاریخی یا برون متنی ازیک سو و شواهد درون متنی از سوی دیگر و تأکید بر غلبة رمزگرایی یا سمبلیسم به عنوان ویژگی بارز ادبیات عرفانی بر شعر حافظ، نظریة عرفان حافظ را بر کشیده و تقویت نماییم.
پژوهشی در زندگی و اندیشه های عرفانی ابوالقاسم کُرَّکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم کُرّکانی (380- 469) یکی از عارفان و مشایخ بزرگ مکتب خراسان است که آگاهی از اقوال و آراء و اندیشه های عرفانی وی، در بررسی تاریخ تحلیلی و جریان شناسی تصوّف، امری ضروری و بایسته است. علیرغم گمنامی و شهرت اندک وی در تصوّف، او در نزد بسیاری از بزرگان و مشایخ کبار صوفیه خدمت کرده و در روزگار خویش صاحب خانقاه و مریدانی بوده که بسیاری از آن ها از جمله ابوعلی فارمدی و ابوبکر نسآج، به مدارج عالی عرفانی دست یافته و واسطه انتقال آموزه های عرفانی وی به بزرگانی چون احمد غزالی و عین القضات بوده اند. متأسّفانه برخی از تذکره نویسانی چون حمدالله مستوفی و دولتشاه سمرقندی به استناد حکایتی در اسرارنامه عطّار، مذکّری را که از نماز گزاردن بر جنازه فردوسی خودداری کرد و اجازه نداد که وی را در گورستان مسلمانان دفن کنند، همین ابوالقاسم کرّکانی دانسته اند و دیگران هم بارها این افسانه را – به تقلید از روی یکدیگر و بدون تحقیق و ژرف نگری در حکایت عطّار- نقل کرده و به عمد یا غیر عمد، کرّکانی را «فقیه متعصّب» و «مذکّر تنگ نظر» معرّفی کرده، به همین بهانه در مقابل میراث و اندیشه های پربار عرفانی وی سکوت کرده اند. این نوشتار بر آن است ضمن ذکر دلایل و شواهدی مبنی بر ردّ چنین نسبت و عملکردی به شیخ کرّکانی، ابتدا کلیّاتی از زندگانی، احوال، آثار، استادان، شاگردان و معاصران وی مطرح و سپس برخی از اقوال و اندیشه های عرفانی او را بیان کند؛ اندیشه هایی همچون: دفاع از ابلیس، توأمان بودن رضا و دعا، اهمیّت فنای فی الله، فضلِ موافقت برادران، دام پندار، مار نفس، اطاعت بدون قید و شرط از پیر، تمایز معلومِ خالق و علمِ مخلوق، توکّل و یاد مرگ.
طهارت از منظر عارفان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شریعت اسلام، طهارت به دو بخش ظاهر و باطن تقسیم شده است. در دانش عرفان نیز که طریقت و حقیقت دین را دربرگرفته است، این دو وجه از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ هرچند بر وجه باطنی آن تأکید بیشتری شده است. در نزد عارفان مسلمان، طهارت ظاهری مقدمه ی طهارت باطنی است. طهارت نیز شرط دریافت فیوضات الاهی است که موجب رهایی انسان از وابستگی به کثرات و سبب نزدیکی او به افق وحدت، در عالم درون و برون می شود. از آن جا که خطر جدی ناپاکی، انسان معاصر را تهدید می کند و در نتیجه مانع بهره مندی او از فیوضات الاهی می شود، تبیین راه های عملی بازگشت به پاکی و سلامت انسان و جامعه، در اوج بحران اخلاق و معنویت جهان امروز، از اهمیت خاصی برخوردار است. در این پژوهش سعی شده است تا پاکی و پیراستگی تعریف شود و وجوه ظاهری و باطنی و مراتب آن و همچنین شیوه های دستیابی به آن، از منظر بزرگان معرفت بررسی شود.
بررسی ترابط وجودی بدن با نفس پس از مرگ (تناسخ ملکوتی) از منظر مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئلة چگونگی ارتباط بدن با نفس پس از مرگ از مسائل مهم عرفان نظری است. ابن عربی و پیروان مکتب عرفانی وی در تبیین چگونگی این ارتباط مرتبه مثالی نفس ناطقه انسانی و روح بخاری را که وظیفة وساطت میان نفس و بدن را بر عهده دارند، مطرح می کنند. اثبات مرتبه مثالی برای انسان و تبیین نقش آن در ایجاد ارتباط میان نفس ناطقه و بدن مادی از ابتکارات ابن عربی است. ابن عربی و شارحان مکتب وی با تبیین مبانی خاص هستی شناسی عرفانی، نظیر وحدت وجود، مبحث تجلی و ظهور، و مبانی انسان شناختی، نظیر جداناپذیری روح از بدن، تناسب بدن با نشئه موجود در آن و بقای هویت انسانی در نشأت دیگر، در بررسی مسئله ارتباط بدن با نفس پس از مرگ به تبیین بدن مثالی که معلول افکار و اعمال انسان است پرداخته و تناسخ ملکوتی به معنای تحول باطن و تصور ظاهر به صورت باطن را معقول و مقبول می دانند، ازاین رو گفتاربرخی طرفداران تناسخ را بر تناسخ ملکوتی حمل می کنند. هدف این نوشتار که با روش تحلیلی- توصیفی و از نوع کتابخانه ای به کند و کاو مسأله می پردازد آن است که رابطه بدن با نفس را پس از مرگ تحت عنوان تناسخ ملکوتی از منظر مکتب ابن عربی و شارحان وی تبیین کند.
رویکرد قرآن و عرفان به معنا و مفهوم تزکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در رابطه با رویکرد قرآن و عرفان به معنا و مفهوم تزکیه بحث می کند. واژه تزکیه در اصل حاوی دو معنای رشد و نمو دادن و تطهیر وپاکیزه سازی است. البته باید توجه داشت که این دو معنا با یکدیگر، پیوند دارند و به نوعی لازم و ملزوم یکدیگرند. معمولا در کتاب های تعلیم و تربیت و متون اخلاقی و عرفانی دو واژه تربیت و تهذیب را به جای تزکیه به کار می برند.
تزکیه در عرفان عبارت است از زدودنِ نفس و تخلیه آن از عقاید باطل و اوصاف مذموم، میراندنِ هوای نفس، تربیت کردن و به صلاح آوردن نفس و از صفت امّاره به مطمئنه رسانیدن آن. برخی تزکیه را به معنای ترک دنیا دانسته اند. در منابع عرفانی به تزکیه به طور مستقل کمتر پرداخته شده و بیشتر آن را ذیل، سیروسلوک و ریاضت نفس مطرح کرده اند. در آثار اخلاقی نیز، ذیل بحث تهذیب نفس، به تزکیه پرداخته شده است.
جایگاه آراء ابن عربی در تفسیر تسنیم از جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهاءالدین محمد، معروف به سلطان ولد، یکی از قدرتمندت رین مشایخ طریقه مولویه محسوب تفسیر تسنیم از عبدالله جوادی آملی مشخصاً در شمار تفاسیر اشاری و عرفانی محض نیست، اما نقلهای متعدد او از عرفا در خلال این تفسیر، بهویژه از ابنعربی برجسته است. مفسر محترم با غوری که در کتب ابنعربی دارد، بر آن است که مبانی مکتب ابنعربی با مبانی امامیه مطابقت دارد. بااینحال، وی ناقل صرف آرای ابنعربی نیست، بلکه آرای او را گاه به صراحت و حتی گاه به شدت مورد نقد و رد قرار میدهد، البته مفسر این نکته را نیز در نظر دارد که در آثار عارفان و از جمله ابنعربی، نباید دو عنصر مهم تقیه و جعل و تحریف را نادیده گرفت. در مقاله حاضر، موارد و مواضع تأثیر آرای تفسیری ابن عربی در تفسیر تسنیم نشان داده شده، و به مبانی مشترک عرفانی دو مفسر اشاره شده، و در نهایت انتقادهای ضمنی یا آشکار صاحب تفسیر تسنیم معرفی و دستهبندی شده است.
جستاری تطبیقی درباره اعتبار و نقش «منابع معرفتی» در اندیشه ملاصدرا و ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
جنید بغدادی به گزارش تذکرهالاولیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است که دانش بینش و احوال جنید بغدادی، یکی از نام آورترین چهره های عرفان اسلامی را با تکیه بر گزارش عطار در تذکرهالاولیا معرفی نماید.
جنید اگرچه اهل صحو است، با سکرهم بی ارتباط نیست. امّا عمده ترین مسأله در پیوند با او تأکید بسیارش بر شریعت است.همین گرایش او را از عارفان پرشوری چون حلاج جدا و به وابستگی به حکومت عباسیان متّهم می کند.
برای ارائه تصویری روشن از چهره جنید، ابتدا به اختصار طرز تلقی محققان مختلف را درباره او بررسی کرده و سپس برای نشان دادن ویژگی های او به سراغ تذکرهالاولیا رفته ایم.عطار،همچنان که در معرفی شخصیّت های دیگر، ابتدا اقوال دیگران را درباره جنید می آورد و سپس سخنان گزیده او را در باب مسایل مختلف بیان می کند. ما با تحلیل هر دو بخش، کوشیده ایم در حد امکان، ساختار دانش، بینش و جهان بینی او را ترسیم نماییم.
در این ساختار، جنید را عارفی متشرّع می یابیم که از سویی به مبانی آیین خویش سخت پایبند است و از سوی دیگر، می کوشد با تکیه بر دستاوردهای شهودی، باورهای دینی خود را تلطیف نماید.
بررسی تمایزهای طرح مبحث حقیقه محمدیه در عرفان شیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرفان شیعی، بخشی گسترده از عرفان اسلامی محسوب می شود. عمدتاً شاهد شکل گیری فرقه ها و سلسله های شیعی در قرون متأخر؛ به ویژه پس از به قدرت رسیدن صفوی ها هستیم. در عرفان شیعی، مانند عرفان اسلامی، مبحث حقیقت محمدیه به عنوان یکی از مباحث اصلی مطرح می شود با این تفاوت که در عرفان شیعی، به واسطه ادغام مبحث ولایت و حقیقت محمدیه، تمایزهای قابل توجهی در طرح این مبحث قابل مشاهده است.
از آن جا که در نگرش شیعی، ولایت مذهبی، پس از پیامبر(ص) به مولای متقیان(ع) و فرزندان بزرگوار ایشان انتقال می یابد، مفهوم حقیقت محمدیه نیز فرآیندی مشابه را تجربه می کند و بر امام علی(ع) و سایر ائمه اطهار(سلام الله علیهم) اطلاق می شود. مهمترین تمایز طرح مبحث حقیقت محمدیه در عرفان شیعی، علاوه بر تغییر مصادیق، تعدد مصادیق حقیقت محمدیه به صورت همزمان است، توضیح اینکه در عرفان غیر شیعی معمولاً یکی از مصادیق متعدد حقیقت محمدیه به کار برده می شود، در حالی که در عرفان شیعی، همه امامان بزرگوار شیعی در کنار نام پیامبر به عنوان مصادیق حقیقت محمدیه مطرح می شوند.
منازل و مقامات سالکان در نظریة سلوکی امام خمینی (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی گرچه همانند بسیاری عارفان دیگر در هیچیک از آثار خود به طور اختصاصی و جداگانه از منازل و مقامات در سیر و سلوک سخن نگفته اند؛ اما در سراسر آثار خود به این موضوع مهم و اساسی توجه ویژه داشته و ضمن توضیح و تشریح برخی منازل و مقا م ها، به نقد بعضی نظریات سلوکی چند تن از عارفان بزرگ پرداخته و آرای اختصاصی خود را مطرح نموده اند.
این مقاله به بررسی و سامان دهی نظریات امام حول سه محور عمده پرداخته است:
الف) نظریات ویژة امام در خصوص منازل و مقامات سالکان و ترتّب کلی آنها که از سه منظر «معرفت شناختی»، «جهان شناختی» و «انسان شناختی» مورد بررسی قرار گرفته است.
ب) نظریات ویژه امام در «توضیح و تفسیر» و «مراحل و مراتب» برخی مقام های اهل سلوک
ج) نظریات ویژة امام در خصوص «حضور قلب و مراتب آن
تحلیل عناصر گفتمان اخلاقی مولوی در مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
مقایسه تطبیقی مراحل صعود و نزول عرفانی در اندیشه افلوطین و سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله هبوط انسان از عالم علیا به عالم سفلی و آرزوی بشر برای بازگشت به عالمی که در عهد ازلی بدان تعلق داشته است، از اساسی ترین مباحث فلسفی عرفانی در آثار بسیاری از فیلسوفان الهی است. با مطالعه آثار فلسفی عرفانی ملاحظه می گردد که برداشت های گوناگونی در سیر مراحل نزول و سقوط، متناسب با اندیشه و نوع برداشت آنان مورد اشاره قرار گرفته است.جهت آشنائی با تمایز ها و تفاوت های این موضوع عرفانی در دو حوزه جغرافیائی شرق و غرب، دو شخصیت به نام و مطرح عرفانی یعنی افلوطین به عنوان پدر عرفان غربی، و شیخ شهاب الدین سهروردی بنیان گذار مکتب اشراقی در شرق مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته اند. علی رغم تشابه های اندیشه ای در مراحل سیر و سلوک، مهم ترین تمایز را می توان در استناد عرفان افلوطین بر انگاره های عقلی و عدم ابتنا بر دین دانست و در مقابل عرفان سهروردی را عرفانی مبتنی بر دین و متأثر از آموزه های وحیانی قلمداد نمود.
بررسی نقش ابزاری موسیقی در کسب معرفت عرفانی از منظر عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موسیقی عرفانی، حاصل آمیختگی ادبیات عرفانی با عالم موسیقی است و از آن جا که موسیقی عرفانی، بازتاب عواطف و تخیلات صافی عارفانه است، ارمغان آن، میتواند تداعی احساسات عارفانه نیز باشد. در میان متصوفه و بسیاری از موسیقیدانان، از این موسیقی به عنوان ابزاری برای عرفانی، « سماع » تعالی روح و سیر و سلوک عرفانی یاد میشود. این کاربرد موسیقی، در مبحث نمودی تمام عیار مییابد؛ به گونهای که حتی برخی از متصوفه لزوم کاربرد موسیقی برای رسیدن به مقامات عرفانی را امری انکارناپذیر میدانند. اما چنین کاربردی از سوی خود اهل تصوف هم به صورت مطلق پذیرفتنی نیست. ضمن این که نقش موسیقی برای شهود حقایق والای آسمان معرفت، مگر در مواردی خاص و برای اشخاص ویژه، قدری جای تأمل دارد. در این مقاله کوشیده شده است تا نقش موسیقی در سیر و سلوک و شهود عرفانی مورد بررسی قرار گیرد.
بررسی انتقادی اصالت طریقت «نعمت اللهیة» ایران
حوزههای تخصصی:
طریقت «نعمت اللهیه» در سده هشتم هجری، توسط شاه نعمت الله ولی پایه گذاری شد و همزمان با قطبیت شاه خلیل الله، یگانه فرزند و جانشین وی، به دکن هندوستان منتقل گردید. پس از شاه خلیل الله، تعداد یازده قطب در دکن هندوستان بر مسند قطبیت این طریقت تکیه زدند. شاه علی رضا دکنی، قطب دوازدهم این طریقت، به منظور گسترش دامنة ارشاد خویش و ترویج طریقت «نعمت اللهیه»، دو تن از مشایخ خویش به نام های میرطاهر و معصوم علیشاه دکنی را به ایران فرستاد. معصوم علیشاه دکنی در زمان حیات رضا علیشاه به قتل رسید و نورعلیشاه را به جانشینی خویش انتخاب کرد. نورعلیشاه نیز در زمان حیات قطب وقت، یعنی رضاعلی شاه از دنیا رفت و امور طریقت «نعمت اللهیه» ایران را به حسین علیشاه واگذار کرد. بر اساس قوانین طریقت نعمت اللهیه، تعیین جانشین و نیز تعیین قطب پسین، توسط قطب پیشین صورت می پذیرد. بررسی های تاریخی نشانگر این است که مستند کتبی یا شفاهی بر قطبیت حسین علیشاه و نیز شیخ المشایخی نورعلیشاه وجود ندارد. بنابراین، برخلاف دیدگاه سردمداران این طریقت، به نظر می رسد پس از درگذشت معصوم علیشاه دکنی، پیوند مشایخ طریقت «نعمت اللهیه» ایران با اقطاب این طریقت در دکن هندوستان گسسته شده است. این مقاله به روش تاریخی تحلیلی شواهد و قرائن این انقطاع را بررسی کرده است.
بررسی معنای ادبی و عرفانی مدخل «الخُطْوه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنای کاربردی مدخل «الخُطوه»، و «خُطُوات الشیطان»، از جمله واژگان و تعابیر قرآنی و روایی است که تاکنون نظریّات مختلفی در بیان مفهوم تفسیری آن در بسیاری از روایات و تفاسیر معتبر ارائه شده است، به دلیل وجود پاره ای از آشفتگی در میان نظریات گوناگون پیرامون آن و اختلاف در آن ها، بررسی و تأمّل درباره معنای لغوی و مفهومی این مدخل حائز اهمّیّت است، به ویژه آنکه معنای اصطلاحی و مفهومی آن در زمینه ادبیات عرفانی نیز از جایگاه مهم و ارزنده ای برخوردار است. در این پژوهش تلاش شده است تا از منظر ادبیات عرفانی به بررسی و تحقیق در دورترین معنای لغوی افاده شده از مدخل «خطوه» پرداخته، و جایگاه آن را در زمینه ادبیات عرفانی مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد، لذا دو محور اساسی این پژوهش، عبارتند از:
- بررسی معنای لغوی و اصطلاحی مدخل «خطوه».- پردازش تحلیلی موضوع در پرتو ادبیّات اسلامی و عرفانی