فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۴٬۰۰۸ مورد.
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
163 - 180
حوزههای تخصصی:
در طول حیات بشر از جوامع ابتدایی تاکنون ارتباط انسان ها با امور غیرمادّی به صورت های مختلف مطرح بوده است که به دلیل فطرت خداجویی بالذات انسان هاست و در دنیای معاصر با نام تجربه دینی و عرفانی از آن یادشده است. در تجربه عرفانی حواس بیرونی تجربه گر قطع می شود و به مشاهده وحدت آفرینی با طبیعت و عالم هستی که در بیرون نفس اوست دست می یابد و در تجربه دینی، موضوع تجربه خداوند و تجلیات اوست. این تجارب در طیف وسیعی تحت عنوان خواب، رویا، الهام، مکاشفات و ... و حتی وحی نامگذاری شده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی این تجارب در مقایسه با وحی «تجربه محض و خالص» می باشد. مُحی الدین ابن عربی، عارف مسلمان «قرن هفتم ه .ق» در آثارش خصوصاً فصوص الحکم که آن را از مُبشرات الهی«آگاهی بی واسطه از جانب حق» می داند، تجارب دینی و مقامات معنوی سالک را با اسامی مختلف و بسته به نحوه سلوک سالک معرفی می کند آنچنان که عارف مسلمان می تواند طبق آموزه های نبی اکرم(ص) و ائمه اطهار (ملاک صحت تجارب) به دریافت های اصیل و بالاتر از عالم ماده (عالم خیال متصل «مقید» و منفصل«مطلق»، عالم ارواح، عالم اسماء و صفات) راه یابد. وی وحی «مختص انبیای الهی» را تجربه محض و بالاترین ارتباط معنوی می داند که در خیال منفصل و بعضاً در خیال متصل نبی رخ می دهد
بررسی ارائۀ تجربیات عرفانی به زبان نمادین با تکیه بر آثار منظوم عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
1 - 22
حوزههای تخصصی:
تجربه های عرفانی، کلیدواژه ای متعالی و بیانگر اصالت عرفانِ عارفان در دوره های مختلف است. افرادی که در مسیر عرفان به تجربیاتی دست پیدامی کنند، برای بازتاب تجربیات خود، نیازمند زبانی برای بیان با بهره گیری از واژگان می باشند. به حتم می توان از واژگانی با کاربرد ثانویه که در حوزه بیان و بدیع فعالیت دارند، استفاده کرد و با اشارات رمزگونه برای اهل فن، حقایق عرفانی را که با پیمودن مسیر به دست آورده، در اختیار مریدان راه عرفان، قرارداد تا بدین وسیله ذوقی در دل و شوقی در ذهن آنان پدیدآورد. "عطار" نیز در بسیاری از داستان ها حقایق عرفانی را که منتج به حصول تجربیات می شود، برای پیروان خود به نمایش گذاشته است. بیان حقایق و مفاهیم عرفانی برای کسی که مسیر را پیموده و به درجه عارفی نایل آمده، امری فائق است و وظیفه ای که باید با هر زبانی که می تواند، در اختیار سالکان و پیروان عرفان قراردهد. مسئله پژوهش حاضر واکاوی دلایل ارائه تجربه های عرفانی برای تبیین و تدوین این موضوع است، که زبان در بازنمایی تجربیات عرفانی، با اهلی که توانایی درک این گفتمان را دارند، در برخی از مقامات، چاره ای جز بیان آنچه دیده و شنیده را ندارد. در این نوشتار، به روش توصیفی- تحلیلی، جایگاه تجربه های عرفانی از دیدگاه عارفان و بویژه"عطار" نقد و بررسی شده است.
تبیین تفاوت منزلت انسانی زن و جایگاه و حقوق اجتماعی وی در تفسیر عرفانی- فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
263 - 286
حوزههای تخصصی:
جنبش زنان در دوره معاصر از مرزهای غربی آن فراتر رفته و تمامی جوامع را تحت تأثیر قرارداده است. متفکران و اندیشمندان اسلامی مواجهه های متفاوت و گاهی متعارض در برابر آن داشته اند. برخی از نواندیشان با اصل قراردادن دستاوردهای فمینیسم، کوشیدند تا تفسیری تقلیل گرایانه از دین به دست داده و مطابق با دیدگاه های فمینیسم، فهمی از دین درباره زن به دست دهند. برخی دیگر با اصل قراردادن شریعت، به مخالفت با جریان جنبش زنان دست زده و بنیان های آن را در ناسازگاری با دین مورد فهم قراردادند. راه سومی در میان متفکرانی چون طباطبایی، مطهری و جوادی آملی با بهره بردن از میراث عرفان اسلامی ظهورکرد که در آن ضمن اعتنا به مقام و ارزش انسانی زن، تفسیری بدیع از تمایز ساحت انسانی و اجتماعی زن ارائه داده و کوشیدند تا معضل ناسازگاری دین و مسئله زن را پاسخ دهند. حسب آموزه های دینی، زن بر اساس رویکرد تفسیری طباطبایی از ارزش انسانی برابری با مرد برخوردار بوده و بلکه در منظری بنیادین که بازتابی از دستاوردهای تفسیر عرفانی است زن هم واجد حیث فاعلیتی است و هم دارای ساحت پذیرندگی است در حالی که مرد تنها وجه فاعلیت دارد. طباطبایی حیث انسانی را ذاتی و اصل قرارداده و وجه اجتماعی را امری ثانوی و بالعرض دانسته است. در این مقاله درصدد هستیم تا اولاً شالوده دیدگاه طباطبایی درباره زن را بازخوانی کرده، سپس تفسیر وی از منزلت انسانی زن بر مبنای بنیان های دینی- فلسفی را تبیین کرده و سرانجام دستاوردهای تمایز دو ساحت انسانی و اجتماعی زن برای پاسخ به ناسازگاری را مورد بررسی قراردهیم. کلیدواژه ها: زن، ارزش انسانی، حقوق اجتماعی، روش تفسیری، علامه طباطبایی
واکاوی آموزه های عرفانی و اعتقادی در آثار حکیم نزاری قهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
287 - 306
حوزههای تخصصی:
حکیم نزاری قهستانی از جمله شاعران بلندآوازه در قهستان است که در قرن هفتم و هشتم از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است. نزاری با توجه به زمینه های زندگی شخصی خود و اوضاع نابسامان جامعه خویش، افکار و اندیشه های خود را در قالب غزلیات، قصیده و رباعیات در اختیار مخاطبان قرارداده است. این مقاله نیز به واکاوی آموزه های عرفانی و اعتقادی در آثار حکیم نزاری می پردازد و مسائلی چون اخلاص، خداوند، حضرت محمد(ص)، امامت، قیامت و غیره را بررسی-می کند. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و اسنادی - کتابخانه ای است. بدین گونه که ابتدا کتب، پایان نامه و مقالاتی که در باب زندگی و افکار حکیم نزاری را بررسی و بعد از مطالعه این موارد، فیش برداری از نکات و مفاهیم لازم انجام شد. در مرحله بعدی به صورت خاص آثار مرتبط با آموزه های عرفانی و اعتقادی مورد بررسی قرارگرفت. یافته های تحقیق حاکی از آن است که نزاری در اشعار خود به مقوله های مختلف عرفانی و اعتقادی توجه ویژه ای داشته است. از جمله یکی از مهم ترین مضامین اعتقادی که نزاری از آن در غزلیاتش استفاده کرده، اعتقاد به خداوند متعال است. کلیدواژه ها: حکیم نزاری، آموزه ها، عرفانی، اعتقادی، شیعه نگری، قهستان.
تبیین ماهوی خلوت گزینی در حکمت عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
309 - 326
حوزههای تخصصی:
خلوت گزینی در آموزه های عرفانی به عنوان تلاشی از سوی عارف برای انفتاح معرفت شهودی و راهی برای میسر شدن مشاهدات حضوری شناخته شده است. در خلوت، عارف با تعلق خاطر به عزّ ربوبی در پی تحصیل کمال انقطاع از غیر حق است. بنابراین در این مقاله، نگارنده به هدف پاسخ به این سوال که «ماهیت خلوت در عرفان اسلامی چیست؟ »؛ بر اساس دیدگاه عرفا، به تبیین موضوع، پرداخته است. یافته های این مقاله حاکی از نگاه نظام مند به مسأله خلوت از سوی عرفا با درنظرگرفتن مقدمات، فواید، شرایط و آداب آن است. همچنین نقش مراد و ذکر مدام در نیل به اهداف مترتب بر خلوت گزینی قابل توجه است. این پژوهش از نظر هدف، پژوهش کاربردی و از نظر جمع آوری داده، پژوهشی کیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. روش پژوهش نیز توصیفی، تحلیلی است. کلیدواژه ها: تبیین، ماهیت، خلوت گزینی، حکمت عرفانی، عرفان اسلامی
تحلیلی بر مضامین و مفاهیم تحمیدیه اول مثنوی«تحفه الاحباب» نهرى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
279 - 292
حوزههای تخصصی:
منظومه تحفه الاحباب از آثار مهم شیخ عبیدالله نهری به زبان فارسی است. کتاب سرشار از مضامین عرفانی و دینی است و دومقدمه یاتحمیدیه در دو وزن متفاوت شعری دارد. در این مکتوب نگاهی به مفاهیم و مضامین و ساختار تحمیدیه ی اول داشته که در هشتاد و یک بیت و در قالب مثنوی و بحر متقارب سروده شده است. نگارندگان به روش تحقیق توصیفی تحلیلی با تاکید بر محتوا و ابیات به این نتایج دست یافته اند که ناظم تحمیدیه تسلط فراوانی برگستره ی واژگان و ساختار زبان فارسی دارد و زبان رمزی عرفانی را به زیبایی استفاده کرده و تلمیحات قرآنی را هنرمندانه به کار برده است و نگاه متفاوت با مضامین و مفاهیم کل ابیات کتاب را در این تحمیدیه مطرح کرده و ساختار وقالب شعری هم دراین مقدمه ، ازساختارونوع ادبی کل مثنوی تحفه الاحباب متمایزاست و اگرچه ناظم تحفه الاحباب،ازپرچمداران طریقه ی نقشبندیه است و درسرودن کلیات کتاب به مثنوی مولوی نگاه ساختاری داشته اما در این قسمت مضامین تحمیدیه وتلمیحات قر آنی، برجسته تر نمایان شده و مفاهیم دعاگونه و بروزن بوستان سعدی ودربحرمتقارب سروده شده و حتی عفو،عصیان ،جرم ،گناه وتوبه به بارگاه ایزدلایزال،یادآور بخش های پایانی بوستان است.
شیوه های بلاغی در اشعار عرفانی مصیبت نامه عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
293 - 314
حوزههای تخصصی:
کتاب مصیبت نامه را پس از منطق الطیر برجسته ترین اثر عطار گفته اند. ویژگی شاخص این اثر جمع بین توجه به قالب و محتوا است یعنی تجربه های شهودی و ناب عرفانی و حکمت های عمیق معنوی در کنار عناصر بلاغی و زیبایی های هنری و ادبی، آن درون مایه عرفانی را با کمک آرایه ها و صنایع ادبی دو برابر تعالی داده است. بویژه با آرایه هایی چون تناقض، کنایه، استعاره، طنز، اغراق و مانند آن زبان عرفانی را به زیبایی های بیانی آرایش داده و نمونه ای ارزنده از جمع بین زیبایی های ظاهری و باطنی در این کتاب ارائه داده است. در کمتر اثر غرفانی می توان هماهنگی ارزش ها وزیبایی های هنری و ادبی را در محتوایی عرفانی ملاحظه نمود. در این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از شیوه کتابخانه ای با استناد به منابع دست اول به عناصر بلاغی در کتاب مصیبت نامه پرداخته است و کاربست صناعات ادبی در پربارسازی اندیشه های معنوی نشان داده و هنر و ادبیات را در همکاری زیبایی های درونی وبیرونی دانسته است که اثری اصیل و کم نظیر را به وجود می آورد. عطار نیز با این شیوه به برجسته سازی و تأثیرگذاری بیشتر در دریافت های معنوی خود می پردازد. از آنجا که به صناعات ادبی و صور خیالی و کارکردهای بیان و بدیع و موسیقی کلام تسلط داشته است به خوبی از آن در بارورسازی مفاهیم عرفانی بهره گرفته است.
بررسی مقام توبه در آثار امام خمینی (ره) و امام محمّد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
159 - 178
حوزههای تخصصی:
مقام «توبه» در عرفان اسلامی، نخستین گام سالک برای وصول به حق تعالی می باشد. این مقام از جایگاه ارزشمندی برخوردار است و باب الابوابی برای رسیدن به مقام قرب الهی محسوب می شود. توبه به معنای بازگشت از گناه و رفتن به سوی خدا است. در این زمینه عارفان مختلف نظرات گوناگونی را مطرح کردند که هریک به نوبه خود قابل تأمل و درخور پژوهش و مناقشه است. در این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای نوشته شده، تلاش بر آن است تا دیدگاه های عرفانی امام خمینی (ره) و امام محمّد غزالی پیرامون مقام توبه مورد بررسی قرار گیرد تا خوانندگان علاوه بر آشنایی با دیدگاه های این دو عارف درمورد مقام عرفانی توبه، به تقارب یا تباعد دیدگاه های ایشان در زمینه این مقام عرفانی نیز پی ببرند. مهم ترین نتیجه حاصل آن است که امام خمینی (ره) عقیده دارد که اگر سالک به مقام توبه برسد، سعادت وی محقّق می گردد و امام محمّد غزالی بر این باور است که اگر سالک توبه کند، به این درک می رسد که تمام خوبی های عالم از سوی خداست و تمام بدی ها از ذات الهی به دور است و منشأ دیگری دارد. کلیدواژه ها: عرفان، توبه، امام خمینی (ره)، امام محمّد غزالی.
تأثیر جمال پرستی روزبهان بقلی بر مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
115 - 132
حوزههای تخصصی:
کتاب «عبهرالعاشقین» اثر روزبهان بقلی شیرازی از متون برجسته عرفانی و شاهکارهای ادبی قرن ششم هجری به شمارمی آید که هماره شایسته دریافت اهتمام و ژرف اندیشی متفکرانه می باشد. این اثر گرانسنگ که درواقع حدیث نفس و شرح زندگی معنوی روزبهان است، مطالب با اهمیت و ارزشمندی درباره ی عشق صوفیانه و جمال پرستی دربرداشته که عرفا و صوفیان بعد از خود را نیز تحت تأثیر قرارداده است. یکی از ایشان مولانا جلال الدین محمد بلخی ست که عشقش به شمس تبریز سبب تحول و شهرت وی گشت. در تحقیق بنیادی پیش رو به این پرسش پاسخ داده خواهدشد که تا چه میزان اندیشه جمال پرستی روزبهان بقلی و نگاه او به مسأله عشق بر ایدئولوژی، تفکر و تحول مولوی تاثیرگذار بوده است. همچنین در پاسخ به پرسشی دیگر شباهت ها و تفاوت های نگاه به مقوله عشق در عبهرالعاشقین و مثنوی مورد بررسی قرارمی گیرد. نتایج پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده اثبات می کند که مولوی نیز همچون روزبهان عشق به جمال معشوق زمینی را مقدمه و اساس عشق حقیقی دانسته و باور دارد گذار از عشق انسانی به عشق ربانی به شرطی محقق می گردد که اندیشه بتواند هرگونه روی و اندام زیبا را به آب و گل معنوی، هرگونه داده محسوس را به رمز همچنین هر حجابی را به آینه تماشا مبدّل سازد. به عبارت دیگر عشق باید بازتاب و آینه تمام عیار ذات باری تعالی باشد. کلیدواژه ها:جمال پرستی، عبهرالعاشقین، روزبهان بقلی، مولوی، عشق
بررسی منظومه لیلی و مجنون نظامی گنجوی از منظر سبک زندگی عارفانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
201 - 218
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی از موضوعات مهمی است که امروزه ذهن متفکران، و اندیشمندان را به خود مصروف داشته است. این پدیده، در مجامع علمی جهان و ایران از اهمیت بسیاری برخوردار است. از سوی دیگر، سبک زندگی عرفانی در طول تاریخ در عین جاذبه دار بودن برای مردم جهان، متهم به جامعه گریزی، بلکه زندگی ستیزی شده است. برخی از منظومه های عاشقانه ادب فارسی، تنها قصه دلدادگی های عاشقانی نیست که در راه وصال، مراحل سخت و پر فراز و نشیب عشق را پشت سر می گذارند و در این راه دچار حوادث و اتفاقات عجیب می شوند؛ بلکه به قرینه اشعار می توان به طور ضمنی به داشتن گرایش عرفانی شاعران پی برد. منظومه «لیلی و مجنون» نظامی، غمنامه ای عاشقانه و عارفانه است که روح درد و رنج سالکان حق را آشکارا می توان در آن دید. منظومه لیلی و مجنون دارای قابلیت های زیادی برای تحلیل مفاهیم و صفات عرفانی است که گاه مستقیم، و گاه غیرمستقیم، در پس سخنان شاعر جلوه گرمی شود. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از منابع و متون کتابخانه ای به انجام رسیده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که افعال و اقوال و سخنان عاشقانه در لیلی و مجنون، قرابت بسیاری با سبک زندگی و حالات و مقامات عرفانی دارد و دقیقاً خصوصیات یک عشق عرفانی را بیان می کند. در این راستا می توان مصادیقی از سبک زندگی عارفانه را در فضای مکانی، اصلی و رفتاری داستان لیلی و مجنون مورد بحث و بررسی قرارداد. کلیدواژه ها: لیلی و مجنون، سبک زندگی، عرفانی، نظامی گنجوی، فضای مکانی، مصادیق رفتاری.
بررسی چالش های محمدتقی مجلسی و ملا محمدطاهر قمی در شریعت، طریقت و حقیقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
37 - 54
حوزههای تخصصی:
اسلام یکی از ادیانی است که قرآن کریم در آن دارای ظاهر و باطن است و هریک از دانشمندان اسلامی مانند فقها و عرفا و متکلمان و فیلسوفان به یکی از ابعاد آن پرداخته اند و برخی نظر خود را تنها درست دانسته و نظر دانشمندان دیگر را باطل شمرده اند که این عمل موجب اختلاف نظر برخی از دانشمندان گردیده و عالم اسلام را از بهره مندی از دیدگاه های آنان محروم ساخته است و یکی از بارزترین دیدگاه های اختلافی، دیدگاه فقها و عرفا بوده است. در طول تاریخ خسارت بزرگی به حوزه اسلام وارد ساخته است و از بین آن ها دو شخصیت مهم وجود دارد که هر یک در حوزه خود از اهمیت خاصی برخوردارند. محمدتقی مجلسی در دفاع از عرفان آثار متعددی داشته و از جهت آنکه پدر محمدباقر مجلسی صاحب بحارالانوار می باشد و محمدباقر مجلسی نیز از او دفاع نموده، دارای اهمیت خاصی است و در مقابل او ملامحمدطاهر قمی که کتابی علیه تصوف نوشته و جواب محمدتقی مجلسی را باز پاسخ داده دارای اهمیت است و مسئله این مقاله است که چرا جامعه اسلامی قبل از صفویه نیز درگیر آن بوده است و موجب حکم اعدام بزرگانی همچون حلاج و عین القضاه و شیخ اشراق گردیده و هدف این مقاله نیز این است که با روش کتابخانه ای و توصیفی ، دلایل اختلاف آن ها را بررسی نموده و همچنین نقاط اشتراک این دو دانشمند را جستجو نماید برای آنکه ملامحمدطاهر قمی که کتاب علیه تصوف نوشته ولی بااین حال خود را عارف می داند. بانگاه ظاهرگرایانه و اخباری به تصوف پرداخته و روش نقد او برداشت ظاهری از مبانی و مفاهیم دینی بوده است ولی محمدتقی مجلسی به مباحث باطنی و تأویلی توجه داشته است و تصوف را منافی با اشتغال به فقه و اخبار و حدیث نمی داند. کلیدواژه ها: محمدتقی مجلسی، محمدطاهر قمی، شریعت، طریقت، حقیقت،
تحلیل عرفانی حدیث «ما عرفناک حق معرفتک»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
145 - 162
حوزههای تخصصی:
حدیث نبوی «ما عرفناک حق معرفتک» از چنان عمقی برخوردار است که از دیدگاه های متفاوتی قابل مطالعه است. یکی از آن ها جنبه معرفت شناسی است که بر اندیشه و رفتارهای انسان تاثیر فراوان دارد و در فلسفه و عرفان، مبنای هر مکتبی را تشکیل می دهد. در این مقاله با مطالعه اسناد این روایت، رابطه معرفت شناسی و خداشناسی بررسی می شود و نگاه خاص عرفانی به معرفت شناسی و توحیدمحوری تحلیل می شود. تفسیر این روایت از دیدگاه ابن عربی، سعدی و شیخ بهایی ارائه-می شود و با استفاده از روش کتابخانه ای با استناد به منابع دست اول، تفسیری خاص از این حدیث دنبال می شود. با تحلیل منطقی روشن می گردد که یک جنبه این حدیث اعتراف به مراتب و درجات معرفت است که معیار اصلی برای عبادت و پرستش است و اینکه هر حق جویی مشتاق است به مراتب بالاتری از معرفت حق دست یابد اگرچه شناخت ذات حق امری محال باشد، اما با سیر و سلوک معنوی می توان به او نزدیک شد.
تحلیل و بررسی داستان دژهش ربا بر اساس نظریه انتخاب ویلیام گلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
307 - 330
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به واکاوی داستان دژ هش ربا از منظر روان شناسی با تکیه بر نظریه انتخاب می پردازیم تا این داستان را از ورای نظریه های عرفانی ناب بررسی کنیم. سه برادری که هریک راهی را برای سلوک خود برمی گزینند. پادشاهی که نگران سلامت فرزندان خود است. پادشاه چین که در مواجهه با هر یک از برادران رفتار خاصی را در پیش می گیرد. شیوه های سلوک آنان با توجه به نظریه انتخاب و مؤلفه های اصلی آن مسئولیت پذیری، واقعیت پذیری و انتخاب موضوع این مقاله است. به طورکلی تئوری انتخاب توضیح می دهد که افراد چرا و چگونه رفتارمی کنند. تئوری انتخاب معتقد است هرآنچه از ما سرمی زند یک رفتار است. و همه رفتارها از درون ما برانگیخته می شوند و معطوف به هدفی هستند. هدف هر رفتار ارضای یکی از پنج نیاز اساسی ماست: عشق و احساس تعلق، قدرت، تفریح، آزادی، بقا و زنده ماندن. در این مقاله شیوه سلوک شاه زادگان، از منظر تئوری انتخاب را بررسی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که در برادر بزرگ تر، عشق و آزادی، در برادر میانی، قدرت و در برادر کوچک تر، عشق برجسته تر است. در پادشاهِ پدر مؤلفه بقا غلبه دارد و در پادشاه چین مؤلفه قدرت بارز تر است. در این داستان دنیای مطلوب و تأثیر آن در حرکت شاه زادگان و تغییر نگرش آنان مورد توجه قرارگرفته است. عشق به سرزمین پدری جای گاه ضعیف تری در دنیای مطلوب آنان می گیرد و سرزمین، پادشاه و دختر پادشاه چین در دنیای مطلوب آنان برجسته تر می شود. هر یک از شاهزادگان مسئولیت انتخاب خود را می پذیرد و بهای انتخاب خود را می پردازد. در این داستان به طرز بارزی تفاوت دنیای ادراکی شاهزادگان با پدرشان و با یکدیگر بیان شده است. مقاله حاضر به روش کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی- توصیفی انجام شده است. کلیدواژه ها: تئوری انتخاب، ویلیام گلسر، دژ هش ربا، مثنوی، قدرت، عشق، آزادی.
ابلیس در نسخه خطی خلاصةالحقایق نجیب الدین رضا تبریزی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ پاییز ۱۴۰۴ شماره ۸۵
197 - 218
حوزههای تخصصی:
ابلیس و نقش و جایگاه او در هستی و سجده نکردن بر آدم از دغدغه های مهم در ادیان و مذاهب و به تبع آن ها صوفیه است. عارفان بزرگ از دیرباز نگاه دوگانه و متناقضی به ابلیس داشته و درباره او سخن گفته اند. در این میان بعضی مانند حلاج، عین القضات و احمد غزالی به دفاع از وی پرداخته، نقش او را در سجده نکردن، تقدیر الهی و خواست خدا دانسته اند . هدف نویسندگان در این مقاله بررسی سیمای ابلیس و تحلیل دیدگاه نجیب الدین رضا است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی به شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای در نسخه خطی «خلاصه الحقایق» انجام گرفته است. نجیب-الدین رضا تبریزی اصفهانی قطب سی ام فرقه ذهبیه در نسخه خطی این مثنوی که آخرین اثر اوست و در سال 1100 (ه.ق) تألیف کرده است، آفرینش ابلیس را از عزازیل کبیر می داند. شیخ چهره ابلیس را در قالب نمادین "غلام جلال" ترسیم کرده که با لشکریان خود، شرّ و جهل و ظلم، در مقابل آدم (غلام جمال) و لشکریانش، خیر و دانش و داد، صف آرایی کرده اند. نجیب الدین گرچه مانند عارفان بزرگ مدافع ابلیس، آشکارا به میدان دفاع از او قدم نمی گذارد، با تمثیل و لطافت های ادبی خاص این گونه روایت ها بیشتر به جنبه عبرت و پندآموزی انسان ها از حکایت ابلیس می پردازد. وی صفات جلال را ثمره صفت قهاری و استغنا و استکبار جاه و جلال حضرت الوهیّت می داند که سایه آن بر نفس ابلیس افتاده و سرکشی و بزرگ بینی در وجود او نمودارشده است. کلیدواژه ها: نسخه خطی، نجیب الدین رضا، عرفان، ابلیس، عزازیل، شیطان.
کیفیت ظهور عرفان در دو منظومه «راز و نیاز» و «هذیان دل» شهریار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
1 - 22
حوزههای تخصصی:
شهریار همواره در اشعار و مصاحبه هایش ادعامی کند که در مسیر عرفان گام برمی دارد، اما عرفانی که در غزلیاتش مجالِ طرح می یابد از تجربیات نابی برخوردار نیست. عرفان اصیل شهریار را باید در بعضی اشعار «مکتب شهریار» جست وجو نمود. ما در این مقاله به سراغ دو شعر «راز و نیاز» و «هذیان دل» رفته ایم. طرز تعبیر و گزارش شاعر از تجربیات عرفانی خویش در این دو شعر کاملاً مدرن است و امضای شهریار را پای خود دارد. تازگی فرم، ساخت ویژه، تخیل قوی، رمانتیسیسم و موارد دیگر باعث آمده که عرفانِ ظهوریافته در این دو شعر کاملاً نو به نظر آید. این اشعار در دهه 20 سروده شده اند؛ شهریار در چهار دهه بعدی حیاتش دیگر نتوانست به چنین تجربیات باطنیِ متعالی در عرفان دست یابد و سپس تر به واقع، خود را با سطح و پوسته عرفان درگیر ساخت. شهریار در دو شعرِ مزبور، دیگر ادعایِ کشف و شهود ندارد، بلکه دریافت هایش را به صورت مستقیم، همچون صحنه سینما در مقابل خوانندگان به نمایش می گذارد. ما در این مقاله که به روش کتابخانه ای و توصیفی انجام شده، به شرح و توضیح دو سبک در شعر عرفانی شهریار پرداخته ایم. شهریار در شیوه نخست که عمده اشعار عرفانی اش را دربرمی گیرد، فاقد خلاقیت است و از سمبولیسم عارفان قدیم یاری می گیرد اما در «هذیان دل» و «راز و نیاز» و برخی شعرهای دیگر موفق می شود سبکی منحصربه-فرد را در شعر عرفانی معاصر خلق کند. هدف مهم جستار پیشِ رو بررسی کیفیتِ ظهور عرفان در دو شعر یادشده است. کلیدواژه ها: شهریار، عرفان، هذیان دل، راز و نیاز، رمانتی سیسم.
کفر و ایمان از دیدگاه عین القضات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۸۴
183 - 200
حوزههای تخصصی:
عین القضات یکی از شجاع ترین عارفانی بود که اندیشه های عرفانی، کلامی و ... او گویای این روحیه وصف ناپذیرش است. وی با علاقه وافری که به مفاهیم دیالکتیکی چون: پیامبر و ابلیس، خیر و شر و ... دارد، کفر و ایمان را نیز به گونه ای خاص و بحث برانگیز در اندیشه های ناب عرفانی خود، طرح کرده است. پرسش اصلی این مقاله چیستی دیدگاه قاضی درباره کفر و ایمان است، که انگیزه ای شد بر بنانهادن این پژوهش به شیوه تحلیلی- توصیفی و کتابخانه ای. در این مقاله نخست دو واژه کفر و ایمان در لغت، شرع و اصطلاح درج شده است، سپس دیدگاه دیگر عارفان یا عرفان پژوهان در کتب عرفانی قدیم واکاوی شده است. در پایان نظر عین القضات درباره این اندیشه به ظاهر کفرآمیز، در دو اثر وی: نامه ها و تمهیدات بررسی شده است. دستاورد ما در این تحقیق این است که قاضی با تأثر از آرای حلاج در این باب و عقیده وحدت وجودی خود و به یاری عبارات شطح گونه بزرگان و با گذر از ایمان مجازی و کشف کفر حقیقی و رسیدن به مقام فنا و مشاهده به اثبات مقام اتحاد کفر و ایمان همت گمارده است. واژه های کلیدی: عین القضات، کفر، ایمان، حقیقت، مجاز.
عین القضات و آزادی عقیده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
39 - 60
حوزههای تخصصی:
آزادی از جمله بخشش های خداوند به انسان است که در سعادت و سلامت جامعه نقشی اساسی دارد. پیامبران برای زدودن موانع درونی و بیرونیِ آزادی و نهادینه کردن آن در جامعه، رنج بسیارکشیده اند. نقشی که عرفا در پیاده کردن آموزه های پیامبران داشته اند، نیز ستودنی است. عین القضات که از پیشروان عرفان ایرانی- اسلامی است، در آثار خود به آزادی و جلوه های گوناگون آن، چون آزادی بیان، آزادی تفکر، آزادی عقیده، آزادی مذهب و... بی توجه نبوده است. نویسندگان در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام شده است، تلاش می کنند تا آزادی را در دو گونه از آن، یعنی آزادی بیان و آزادی عقیده و اندیشه از نگاه عین القضات واکاوند. آزادی بیان در دو محورِ انتقاد از حاکمان زمان و انتقاد از علمای هم عصر بررسی می شود. آزادی عقیده و اندیشه نیز در سه محورِ عادت ستیزی و نکوهش تقلید، ستایش ابلیس و آزادی مذهب مورد تجزیه و تحلیل قرارمی گیرد.
مقایسۀ آموزه لَگهْیما سیدّهی در عرفان هندو با طی الارض در عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
61 - 86
حوزههای تخصصی:
یُگه یکی از مهمترین گرایشهای عرفانی هندو است که در آن سالک با استفاده از تکنیک های اخلاقی، عملی و مراقبهای خاص موسوم به اشْتانْگه یا هشت عضو، به تجربیات عرفانی دست مییابد و در نهایت، با گذشتن از این مراحل قادرمیشود تا با خلوص بُعد روحانی خود از آلودگیهای مادی و جسمانی به مقام رهایی یا مُکْشَه، نائل آید. یکی از نمودهای ظاهری سیر روحانی یُگی کسب تواناییهای خاص خارقالعادهای است که با عنوان «سیدّهی» شناخته میشود. یکی از انواع مختلف سیدّهیها، «لَگهْیما سیدّهی» به معنی توانایی سبک شدن و پرواز است. در عرفان اسلامی نیز سالک به تواناییهای ماورائی همچون این نوع سیدّهی دست مییابد که میتوان، «طی الارض» را از جمله آن ها دانست. در این مقام زمین زیر پای اهل الله (پیامبران و ائمه «علیهم السلام») و عارفان مخلص طی شده، از محدودیتهای جسمانی دنیای مادی فراتر میرود. با تزکیه، تهذیب نفس ومراقبه نوعی کرامت، قابلیت ظهور اسم خاصِ حق تعالی در دل عارف پدیدارمیشود، که قدرت ولایت خداگونگی بر کائنات به دست می آورد. در پژوهش پیش رو سعی داریم ضمن ایضاح مفاهیم، مبانی، رویکرد و کاربرد درونی و بیرونی این دو مقام عرفانی با روش تحلیلی-توصیفی به مقایسه این دو سنت عرفانی بپردازیم.
کیفیت معراج نبوی از منظر مفسران با تأکید بر خوانش عرفانی میبدی در کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
107 - 124
حوزههای تخصصی:
واقعه روحانی معراج به عنوان یکی از مهم ترین تجارب معنوی محمد(ص) از منظر کلامی و عرفانی نزد اندیشمندان مسلمان از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. بر اساس اعتقادات اسلامی خداوند پیامبر(ص) را به معراج برد تا در فرآیند این سفر روحانی اعتبار و احترام او را بر دیگران آشکارسازد و اندوهی را که از مصیبت و رنج مؤمنان بر دل اوست، با نشان دادن خوشی مؤمنان در آخرت بر او آسان کند. جمهور مفسّران، معراج جسمانی و روحانی پیامبر(ص) را بر اساس قرائن و شواهد زیادی که بر صحت آن گواه است، پذیرفته اند. یکی از تفاسیری که این موضوع را از منظرعرفانی به تفصیل مورد بررسی قرارداده، کشف الاسرار و عدۃالابرار میبدی است. هدف اصلی -این پژوهش، که با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، تبیین و واکاوی ابعاد باطنی و رازآمیز واقعه معراج براساس تفسیر صوفیانه میبدی از آیات قرآن است که در ذیلِ مبحث کیفیت معراج پیامبر(ص) از دیدگاه مفسران بررسی شده است.
تبیین دیدگاه و جایگاه انسان شناسی در آئین زرتشت و شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان و ماهیت او در مکاتب مختلف فکری و دینی از مهمترین مفاهیمی می باشد که بحث های مختلفی حول چیستی و هستی آن شکل گرفته است. بر همین اساس از ایران و یونان باستان تا دوران معاصر و در ادیان مختلف از زرتشت تا اسلام مباحث و دیدگاههای مختلفی حول انسان و ماهیت آن پدید آمده است. به گونه ای که اندیشمندان مختلف اعم از غربی یا اسلامی در طول تاریخ برای بررسی و تبیین این مفاهیم با تمسک به مبانی و طرق مختلفی که در پیش گرفته اند، به نتایج مختلفی نیز دست یافته اند. آنچه در این مقاله پرسش اصلی را شکل می دهد عبارت است از: اینکه مهمترین وجوه اشتراک و افتراق دین زردشت و حکمت اشراق سهروردی در بحث از ماهیت انسان چیست؟ فرضیه پژوهش ما بر این مبنی است که انسان و ماهیت آن نزد زرتشت بیشتر مبتنی بر آموزه های اخلاقی و دینی(دین ایران باستان) و نزد شیخ اشراق بیشتر فلسفی و مبتنی بر آموزه های اسلامی می باشد. در حکمت اشراق انسان تلفیقی از نفس و بدن و از سنخ نورالانوار (جوهری بسیط و مجرد) است که اصالت با او می باشد. این مقاله با روش تحلیلی استنتاجی، به بررسی نگرش زرتشت و شیخ الاشراق به انسان و ماهیت وجودی می پردازد. در آموزه های زرتشت، انسان موجودی نیست که بی اختیار باشد و سرنوشتش را از پیش برایش تعیین کرده باشند و خودش در آن نقشی نداشته باشد. در حکمت اشراقی انسان نیز که واحد مراتب نورانیت است به دلیل آفرینش خاصی که دارد در مراتب مختلف وجودی خود واجد مقامات مختلف آگاهی و تعالی می شود و به همان اندازه نیز می تواند در مراتب پایین و عالم غواسق باقی بماند.