فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۶۱ تا ۲۸۰ مورد از کل ۳٬۸۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۳۲۲-۲۹۹
حوزههای تخصصی:
مسئله ایمان و سعادت حاصل از آن، که یکی از پراهمیت ترین مسائل الهیاتی است، فروعات متعددی را به دنبال دارد. یکی از مباحثی که ذیل مسئله ایمان می توان مطرح کرد، بررسی گستره نجات بر اساس وسعت دایره رحمت الهی و یکی از بهترین مصادیق قابل تأمل در این باب، مسئله «ایمان و سعادت فرعون» است. ابن عربی، عارف بزرگ مسلمان بر این باور است که فرعون در آخرین لحظات عمرش، ایمان خود را آشکار کرد و سرانجام رستگار شد. دیدگاه او دراین باره که مستلزم نوعی کثرت گرایی در نجات است، واکنش های مختلفی را به دنبال داشته است. برخی شارحان وی، از باور ابن عربی دفاع کرده، برخی او را نقد کرده و برخی دیگر تلاش کرده اند با استمداد و استناد به عبارات کوتاهی از فتوحات اثبات کنند شیخ، فرعون را مستحق بهشت نمی داند. پژوهش حاضر که به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی نگاشته شده، می کوشد بدین پرسش پاسخ دهد که آیا ادله و نیز مبنای نظری ابن عربی، ایمان فرعون را ثابت می کند؟ نتیجه تحقیق نشان می دهد که اگرچه بیشتر انتقاداتی که بر ادله ابن عربی وارد شده ناتمام است، بر اساس مبانی ابن عربی نمی توان فرعون را از اهل سعادت دانست، زیرا او به رغم شناخت حق، در مقابل پروردگار استکبار ورزید.
نظریه عالم کبیر و عالم صغیر در مکتب ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
77 - 98
حوزههای تخصصی:
نظریه عالم کبیر و عالم صغیر یا تناظر انسان و عالم در جهان اسلام، در بیان اخوان الصفا و تفکر اسماعیلی، غزالی، شیخ اشراق، افضل الدین کاشانی، عطار و مولوی تبلور بیشتری یافت هاست.این نظریه در مکتب ابن عربی، اندیشه ای اساسی و زمینه ای است که با تمام مباحث جهان شناسی و انسان شناسی این مکتب، پیوندداشته و درپی تبیین مقام انسان و جایگاه او در عالم است. تناظر انسان و عالم در مکتب ابن عربی از دو رویکرد تناظر جزوی و تناظر کلی قابل بررسی است. تناظر جزوی یکا یک اعضای انسان را با تک تک اجزای عالم، مقابل قرارمی دهد، و بیشتر جنبه ذوقی و تمثیلی دارد. در طرح تناظر کلی عالم کبیر و عالم صغیر، این اندیشه را می توان عین الربط مباحث این مکتب تلقی کرد. براساس جهان شناسی و انسان شناسی ابن عربی، انسان و عالم، ظهورات اجمالی و تفصیلی حقیقت واحد هستند. تناظر کلی، متوجه ساحت نوعی و تکوینی انسان است و براین اساس، انسان و عالم، هر دو بر صورت الهی بوده و از این جهت، نشانگر یک حقیقت اند و هر سه با یکدیگر تطابق دارند. در این نگاه، انسان، کون جامع؛ خلیفه الهی؛ روح؛ معنی؛ و غایت عالم است. انسان، مختصری از کل عالم بوده، و از این رو، به لحاظ صورت ظاهری، عالم صغیر؛ اما در معنی، عالم کبیر تلقی می شود.
بررسی تطبیقی عشق مجازی و عرفانی از منظر احمد غزالی و عین القضات (با تأکید بر سوانح العشاق و تمهیدات)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
103 - 122
حوزههای تخصصی:
عشق انسانی که در آموزه های صوفیه غالبا با تعبیر عشق مجازی ظاهرمی شود یکی از مسائل پیچیده و دشوار در عرفان اسلامی است. برخی آن را مقدمه عشق عرفانی می دانند و برخی به انکار آن پرداخته اند. احمد غزالی و عین القضات همدانی از اولین افرادی هستند که در ادب فارسی به شکل خاص و ویژه به کتابت درباره عشق، انواع، اطوار و ویژگی های آن پرداخته اند. در پژوهش حاضر که به روش توصیفی- تحلیلی تهیه شده، سعی شده تا به این سؤال اساسی پاسخ داده شود که دیدگاه احمد غزالی و عین القضات درباره عشق مجازی و عرفانی چگونه است؟ و چه نقاط اشتراک و افتراقی در بین آن دو دیده می شود؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که غزالی، نظربازی را با استناد به احادیث نبوی مجاز می شمارد و از سویی دیگر ظاهر و صورت را پلی می داند برای رسیدن به حقیقت باطن. عین القضات نیز دل بستن به این ظواهر را در صورتی که در راه وصال محبوب و معشوق الهی باشد، بی ضرر می داند. ازلی بودن، جبری بودن و مسیر پرمخاطره عشق از نقاط مشترک عشق عرفانی در سوانح و تمهیدات است.
بازتاب اندیشه های عرفانی طریقت چشتیّه در مثنوی های امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
283 - 301
حوزههای تخصصی:
چشتیّه طریقتی صوفیانه و تأثیرگذار در هندوستان است. این طریقت جایگاه خود را به عنوان یک سیستم عرفانی برجسته تثبیت کرده است. امیرخسرو دهلوی شاعر مطرح هندوستان متأثّر از آموزه های این طریقت به آفرینش آثار ادبی خویش پرداخته، با بهره گیری از معارف صوفیانه طریقت چشتیّه، دیدگاه های عرفانی خویش را تبیین نموده است. این پژوهش با رویکرد توصیفی در پی آن است تا جنبه های عرفانی مثنوی های داستانی امیرخسرو را مورد بررسی قراردهد. آن چه مسلّم است، محوری ترین آموزه های فرقه چشتیّه که در آثار این شاعر نمودیافته است، عبارتند از: توحید، تجلّی، وحدت وجود، مشیّت و عنایت الهی، عشق و ازلی بودن آن، سریان عشق در جهان هستی، عشق مجازی، شفقت، سماع، پیر، ترک تعلّقات، رباضت و تجرید، که از این میان توحید، وحدت وجود، شفقت، مشیّت و اراده، الهی، شوق و نمونه هایی از این دست بررسی شده است که نتایج حاصل از این بررسی حاکی از این حقیقت است که اصول صوفیانه طریقت چشتیّه در آثار امیرخسرو دهلوی تأثیر مستقیم داشته و تعبیرات و اصطلاحات این فرقه در راستای تعلیم و ترویج این طریقت به کارگرفته شده است.
دیدگاه ابن عربی بر وحیانی بودن قران و پاسخ به شبهات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
معانیی که از حضرت الهی فرودمی آیند یک صورت جسمانی مانند صورت خیال ما می پذیرند و سپس به عالم ملک فرودمی آیند. بدین لحاظ جهان مثال را « خیال منفصل» نیز می نامند. و ارواح کلی انسانی پیش از ظهورشان در بدن با آن صورت ها ظاهرند و اکثر مکاشفات در این عالم است که آن را « خیال مقید» می نامند انواع خواب ها مربوط به این عالم است و معبر نیز خواب را با توجه به این عالم تعبیرمی کند. پیامبر (ص) در مورد دو خواب فرموده : یوسف (ع) وقتی که برادرانش در برابر او سجده کردند صورت خارجیه حسیه را حق قرارداد و گفت خوابم تعبیر شد و آن را خیال اندر خیال دانست نه حقیقت و در مورد ابراهیم (ع) بایست خوابش را تأویل می کرد اما چون انبیاء امور را در عالم مثال مطلق مشاهد ه می کنند که مطابق با واقع است و نیازی به تعبیر ندارد آن را تأویل نکرد و به ذبح فرزندش پرداخت و این فدیه مربوط به آن چیزی بود که در ذهن ابراهیم (ع) بود نه آنچه در نفس الامر بود. به این دلیل خداوند فرمود: « ان یا ابراهیم قد صدقت الرویا» نفرمود در رویا صادق بودی. دکتر عبدالکریم سروش نیز به پدیدارشناسی قرآن پرداخته و در موردِ ماهیت رویا ، قرآن و وحی الهی نق. طه نظراتی دارد؛ از این رو ، هر دوی این مطالب را بررسی می کنیم زیرا بر این اعتقادیم که تضاربِ آراء نه تنها جمودِ فکری دینی را ازبین می برد بلکه بیش از آن ، باعثِ رشدِ و ارتقاء معرفتی نیز می گردد. این مقاله ، از ره آوردِ چالش های میانِ ادعای سروش و نقد های بر آن است که می تواند به درک و فهمی عمیق تر از مسائلِ مهم و تأثیرگذار در زندگی دینی راه یابد.
توحید در قرآن و عرفان(رشد اخلاقی)«مطالعه موردی: توحید در ستایش»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
63 - 84
حوزههای تخصصی:
ستایش یا معادل عربی آن، حمد به معنای پسندیدن صفتی زیبا یا فعلی نیکو و واکنش فطری در برابر آن است، قرآن مجید در آیه 36 سوره جاثیه، ستایش را تنها متعلق به خدا دانسته و برای اثبات آن، برهان هایی اقامه می کند، مفسران گوناگون براساس منابع تفسیری، هریک استدلال آیه را به گونه ای تقریرکرده اند؛ برخی براساس معنایی که برای واژه ربّ، که در آیه مذکور است، برگزیده اند و بعضی با توجه به سیاق آیات پیشین سوره. بررسی تطبیقی این دیدگاه ها در این مقاله نشان می دهد که مفهوم واژه حمد به تدریج از ستایشِ نعمت به ستایش زیبایی تغییرکرده است، همچنین شباهت های متعدد میان مفاتیح الغیب و الجامع البیان، احتمال تأثیر جدی فخر رازی از طبری را تقویت می کند، روش آلوسی در استفاده از سیاق برای اثبات توحید در ستایش و تأثیر آن در تفاسیر بعدی نیز حائز اهمیت است. غایت عرفان اسلامی توحید است (مشاهده یگانگی خدا) به طوری که وجود مطلق است و هیچ چیز غیر از او و تجلیاتش، وجود ندارد که لازمه این مشاهده، فنا دیدن همه چیز در حق تعالی است. نقش توحید در رشد اخلاقی چنان سازنده است که از انسان با انگیزه هایش، که خود منشأ بسیاری از ناهنجاری های اخلاقی است، انسان کامل خالی از رذایل اخلاقی و آراسته به فضایل اخلاقی می سازد و تمام ابعاد وجودی انسان، اعم از مادی و معنوی را در جهت کمال مطلق و بی نهایت و جاودانه قرارمی دهد.
بازتاب مضامین عرفانی و اخلاقی در حدائق الانوار محمدصادق قومشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
297 - 314
حوزههای تخصصی:
نسخه خطی حدائق الانوار، رساله مفصّلی است در عرفان و توحید. با نثری ساده و مرسل که مؤلف در فصل اول مقدّمه، شرح حال خودش را ذکرنموده است. نویسنده، کتابش را در هشت حدیقه و هر حدیقه در چند گلزار و شجره تنظیم کرده و در آن اشعار و حکایات زیادی از شاعران و نویسندگان دیگر آورده است. حکایت های حدائق الانوار، نمونه ای از ادبیّات داستانی در متون نثر عرفانی فارسی است. نویسنده، در این کتاب مضامین تعلیمی، اخلاقی و عرفانی را به بهترین شکل بیان نموده است. در این مقاله برآنیم تا برجسته ترین آموزه های عرفانی و اخلاقی قومشمی از جمله طلب، عشق، معرفت، توحید، فقر و فنا، مبارزه با نفس، نکوهش دنیا و دنیاپرستان، ریاضت، یقین، قرب، انسان کامل و ...را بنمایانیم. بررسی ها نشان می دهد که قومشمی در حدائق الانوار، برای تبیین موضوعات عرفانی، به استفاده از اساطیر مختلف ملی و مذهبی دست زده است. بیشترین توجّه نویسنده، به اساطیر مذهبی بعد از اسلام است که در این بین، شخصیّت هایی چون پیامبر(ص) و امام علی(ع) و امام زمان(عج) بن مایه اصلی نوشته او را تشکیل می دهند. اساطیر دینی قبل از اسلام، در درجه دوم استفاده قراردارند و اساطیر ملی با فاصله ای کم در درجه سوم اهمیّت قرارمی گیرند. قومشمی از اساطیر ملی نیز برای تبیین مفاهیم مذهبی و عرفانی بهره جسته است. وی گاه برای برجسته تر کردن مفاهیم عرفانی، به بازگویی اساطیر گذشته پرداخته است.
بررسی پرسش های بلاغی با بن مایه های عرفانی در غزلیّات کلیم کاشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
331 - 352
حوزههای تخصصی:
اغل ب شاع ران ع ارف ب رای ط رح آم وزه ه ای ع رف ان ی، از س ازه پ رسش ب لاغ ی ( Rhetoric Question ) بهره گرفته اند. کلیم کاشانی مشهور به خلّاق المعانی ثانی (990-1061) یکی از مشهورترین غزل سرایان سبک هندی بااستفاده از این شگرد زبانی، بن مایه های عرفانی از قبیل «دنیا، روح، استغنا، فنا، حسن، همّت، طلب، دل، وصل، صبر، حیرت، غیرت، معرفت، فقر، فنا، تقدیر، عشق، طایر مراد و... » را در قالب پرسش های بلاغی با مفاهیم ثانوی مختلف طرح کرده است. پرسش بلاغی با مفهوم ثانوی انکار و با درون مایه های عرفانی، در غزلیّات کلیم کاشانی، بیشترین سهم و کاربرد، یعنی (18/41%) را از آن خود کرده است. یکی از اصول اصلی عرفان عملی، این است که عارف برای اثبات حقیقت، لازم است به نفی تعلّقات دنیوی، بپردازد. رسیدن به مرتبه حیرت، محصول نفی تعلّقات دنیوی است. کلیم کاشانی پس از درک عظمت خداوند، با درک ناتوان ی خود، با طرح سؤالات بلاغی، به سرزنش خ ویش و انتقاد از نابسامان ی ه ای اجتماع ی پرداخته است. نگارندگان این مقاله، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، با هدف آشنایی هرچه بیشتر مخاطبین با آموزه های ع رفان عملی کلیم کاشان ی، ب ه بررسی بن مایه عرفانی پرسش های بلاغی در غزلیّات او، پرداخته اند. به کارگیری «صور خیال و ابزارهای ادبی اسلوب معادله، حسّامیزی، تلمیح، حسن تعلیل، و جناس» قالب پرسش های بلاغی کلیم را فخیم جلوه داده است. پرسش های بلاغی با مفاهیم ثانوی «انکار، اعجاب، عجز و توبیخ» چهار ضلع اصلی بن مایه های غزلیّات کلیم کاشانی را تشکیل داده اند.
مراتب وجودی قرآن کریم از منظر عارفان مسلمان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عارفان مسلمان بر این باورند که قرآن کریم حقیقتی گسترده از عرش تا فرش و وجودی دارای مراتب متعدد است که در هر عالمی به صورت متناسب با آن عالم جلوه گر شده و در عالم طبیعت نیز خود را به صورت الفاظ و نقوش نشان داده است. نویسنده به منظور ترویج هرچه بیشتر علوم و معارف قرآنی و نیز به منظور نشان دادن استناد بسیاری از مدعیات عارفان مسلمان به ادله قرآنی و روایی، به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از اسناد کتابخانه ای، ضمن طرح اصل این ادعا و بیان نمونه هایی از سخنان عارفان، نشان داده است که این مسئله با ظواهر آیات و روایات متعدد قابل تأیید است؛ از جمله آیاتی که بر نزول قرآن دلالت می کند؛ آیاتی که از وجود حقیقت قرآن نزد خدا سخن می گوید؛ و همچنین آیاتی که از وجود قرآن در «لوح محفوظ» و یا در «کتاب مکنون» الهی خبر می دهد. از جمله روایات نیز به روایت دال بر محشور شدن قرآن به بهترین صورت و روایتی که قرآن را ریسمانی آویخته از عرش تا فرش معرفی می کند، استناد شده است.
تقارب محتوایی آموزه های عرفان اسلامی و روانشناسی فردی آدلر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
57 - 76
حوزههای تخصصی:
چالش بین درمانگر و مراجعان مذهبی در روان شناسی مسأله ای کاملاً جدی است که به جهت اختلاف در بینش و نحوه نگاه به خداوند، انسان و جهان بین درمانگر و مراجع به وجودمی آید. دیدگاه ناباورانه درمانگر به مسائل معنوی و حقایق مذهبی، حجاب ضخیمی از بی اعتمادی را در بین او و مراجعان مذهبی می گستراند که روند درمان را تحت تأثیر قرارمی دهد. روان شناسی فردی آدلر از جمله مکاتب مهم در روان شناسی است که به دیدگاه معنوی و مذهبی مراجعان اهمیت می دهد. در روان شناسی آدلری، همت و اراده، همنوع انسانی، عشق و محبت و برخی شاخصه های دیگر وجوددارد. همین مفاهیم در عرفان اسلامی از ترقی و ساحت وجودی خاصی برخوردار است. این زمینه مشترک بین روان شناسی فردی آدلر و عرفان اسلامی مسئله قابل توجهی است که ضرورت پژوهش در تقارب محتوایی آموزه های روان شناسی و عرفان اسلامی را ایجاب می کند. پژوهش حاضر که به روش تحلیلی- توصیفی سرانجام یافته است؛ دستاوردش استخراج پاره ای افکار مرکزی در دو ساحت روان شناسی آدلری و عرفان اسلامی بوده است. وجود چنین مباحثی ظرفیت عرفان اسلامی را در ساحت درمانگری به خوبی نشان می دهد.
بررسی «سماع» بارویکرد به نظریات مطرح در نسخه خطی کتاب «لطایف اشرفی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
243 - 262
حوزههای تخصصی:
سماع صوفیانه از دیرباز در آثار نظم و نثر عرفا جایگاه ویژه ای به خود اختصاصداده و همواره مورداختلاف اهل تصوّف بوده است. برخی آ ن را غذای روح می نامیدند و برخی انکارمی کردند و بی زاری می جستند. در این میان با بررسی نسخه خطی کتاب لطایف اشرفی نظریات شیخ اشرف الدین سمنانی عارف نامیِ قرن هشتم و نهم ایرانی الاصلِ هندوستان درمی یابیم که وی به سماع نگاهی ویژه داشته و از آن به عنوان گوش سپردن به نغمه های زیبا و نیز به معنای پایکوبی یادنموده است. او آدمیان را به سه گروه تقسیم کرده و حکم سماع را باتوجه به ویژگی های روحی مستمع، موشکافانه معرفی نموده است. وی شروط خاصی برای سماع قائل است که اگر کسی آن شروط را به جای آورد، به حیات جاودانی نائل می شود. با اینکه اکثر مشایخ چشتیه از متقدّمین و متأخّرین سماع کرده و آن را جایز دانسته اند، لیکن اشرف الدین ملاک مباح بودنِ سماع را به مستمع و نحوه انجام شروط سماع منوط می داند. به طورکلّی، نگاه عابدانه وی به سماع، درخورتوجه است؛ تاآنجاکه بهترین مکان برای سماع را مسجد معرفیمی نماید. در این پژوهش برآنیم تا ضمن معرفی اجمالی سیّداشرف الدین سمنانی و کتاب لطایف اشرفی ، نظریات شاخص وی را در مورد «سماع» تحلیل و بررسی نماییم.
تحلیل استعاره شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
353 - 374
حوزههای تخصصی:
در نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشأ پیدایش انسان ها و عالم هستی است. خداوند حکم «کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاُِعرَف» (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی می داند و شاعران عارف پیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیق ترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان کرده اند. مولانا جلال الدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیق ترین تعابیر استعاری به تصویرکشیده و مفهوم سازی نموده اند. مولوی در استعاره های شناختی خود از عشق در قلمرو مبدأ از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره می برد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی دارد درحالی که بیدل چهره ای انتزاعی تر از عشق نسبت به مولوی ارائه می کند و استعاره های شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعاره های شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمی دهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام می شود. امّا با گسترش کلام به کمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره خود و تفهیم اندیشه اش می زند و خوشه های تصویری زیبایی را می آفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره می داند.
تأثیر دیدگاه عرفانی بر آرای فقهی فقهاء(مطالعه موردی: فتوای ابن عربی به جواز امامت زنان بر مردان در نماز جماعت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۷۲
83 - 102
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر درصدد تبیین نسبت فقه و عرفان و بیان تأثیر نگاه عرفانی در فرآیند اجتهاد است. با تأمل در فرآیند اجتهاد می توان علوم مؤثر بر فرآیند اجتهاد را از انحصار چند علم محدود خارج نمود. از مسیر این پیش فرض ها است که مجتهد به فتوا می رسد و عرفان نیز اگر نگوییم مؤثر ترین، حداقل یکی از مبانیِ مؤثر بر فرآیند اجتهاد است. بر این اساس، بخش دوم مقاله به مطالعه موردی فتوای ابن عربی در مورد جواز امامت زنان بر مردان در نماز جماعت ( برخلاف نظر مشهور فقهای فریقین) می پردازد. در این راستا مبانی تفکیک انسانیت و حیوانیت، اشتراک زن و مرد در انسانیت، تأویل روایاتی که درظاهر حکم به برتری مردان می دهند و نگاه متفاوت به مقوله زوجیت و اجتهاد، از آثار ابن عربی استخراج شده است. لازم به ذکر است این نوشتار درصدد اثبات درستی این فتوای ابن عربی و تبیین وی از اجتهاد و جایگاه زنان نیست؛ بلکه هدف این است که اثبات گردد ابن عربی با چنین پیش فرضی، به چنان فتوای نادری رسیده است.
مفهوم شناسی واژه کفر در تصوف تا سده پنجم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
179 - 200
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث اساسی در تصوف و عرفان اسلامی، بویژه در حوزه عرفان نظری، مفهوم کفر، جایگاه آن در هستی و همچنین نقش آن درباره دین و ایمان است. با جستجو در آثار و مکتوبات به جامانده از عرفای مسلمان می توان به دیدگاه های متنوعی در این خصوص دست یافت که اگرچه گاه در تضاد آشکاری باهم قراردارند؛ اما پس از بررسی و در کنار هم نهادن این نظرات می توان به وجود سیر تحولی تدریجی برای این مفهوم در تاریخ تصوف پی برد. مفهوم کفر از قرن دوم هجری هم زمان با ترویج سنت کتابت رسائل عرفانی نزد عرفا و درضمن نظرات گوناگون فقهی و حدیثی ایشان، با مضامینی نزدیک به تلقی متکلمان و فقهای مسلمان از آن مطرح شد و پس از گذشت حدود یک قرن معنای متفاوت و مجزایی یافت که در آثار نامدارانی چون جنید بغدادی و حلاج به وضوح قابل رؤیت است. کمی بعد این مفهوم در اندیشه عین القضات همدانی به نقطه متعالی خود در تصوف و عرفان اسلامی دست می یابد، مفهومی که نه تنها با مفهوم ایمان مانعه الجمع نیست، بلکه حتی در دست یافتن به حق و حقیقت نقشی اصلی ایفامی کند. در این جستار برآنیم از طریق بازخوانی و ارزیابی آراء صوفیانی که درباب کفر سخن گفته یا قلم زده اند، سرگذشت مفهوم کفر و تحولات معنایی آن در تصوف تا سده پنجم هجری را پیگیری و بررسی نماییم.
بازنمایی «عبادت» از منظر اهل بیت(ع) با تأکید بر چیستی و بایستگی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
عبادت یکی از نیازهای فطری بشر است که شناخت نادرست آن، انسان را به پرستش معبودهای غیرحقیقی یا انجام عبادات بی محتوا و باطل وامی دارد. اهل بیت(ع) به عنوان سرآمدان معرفت و عبادت، شناخت کاملی از این گرایش باطنی انسان ارائه کرده اند که این مقاله به منظور دستیابی به ماهیت عبادت، روایات ایشان را کاویده است. از منظر اهل بیت(ع)، عبادت برترین گرایش عقلی انسان است که از معرفت سرچشمه گرفته و ایمان را به ارمغان می آورد. مهم ترین عناصر تشکیل دهنده عبادت، خضوع و اطاعت، و قصد و نیت است. بایسته های عبادت در سه حوزه صحت، قبول و کمال پی جویی می شود. در منظومه معرفتی اهل بیت(ع)، مطابقت با کتاب و سنت، شرط صحت عبادت است. قبولی عبادت وابسته به وجود اخلاص و پذیرش ولایت اهل بیت(ع) است. شرط کمال عبادت نیز در دو ساحت ظاهری و باطنی قابل رهگیری است که اموری همچون مداومت بر عبادت، میانه روی در عبادت، مراعات قوای جسمانی و عدم تعارض با معیشت در بخش ظاهری، و خشوع و سکینه و خفا و عشق و بزرگ نشمردن عبادت در بخش باطنی موجب کمال عبادت خواهند بود.
شیوه بیانی شمس تبریزی با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
123 - 140
حوزههای تخصصی:
این جستار، گفتمان انتقادی شمس تبریزی را از طریق شیوه های بیانی مورد بررسی قرارمی دهد. مفهوم قدرت و رابطه آن با ایدئولوژی که از مؤلفه های اساسی نظریه گفتمان انتقادی است را در گفتمان های شمس در نظرمی گیرد. این نوشتار، جایگاه و موضع قدرت ایدئولوژیکی شمس را بر اساس مفهوم دو کُنش تهدیدکننده وجهه و کُنش حافظ وجهه در مقابل قشرها و طبقات عرفانی (مراد- مریدی) و طبقات اجتماعی (عوام- فلاسفه، حکما و ...) نشان می دهد. در کنش تهدیدکننده وجهه ، شمس بی پروا با شیوه های بیانی مختلف، خود را در موضع قدرت و مخاطب را در موضع پذیرشِ قدرت شمس قرارمی دهد. در کنش حافظ وجهه نیز بسامد بالا به حفظ وجهه خود شمس تعلق دارد و در رده ای پایین تر از خود، مولانا را قرارمی دهد. روش ما در این پژوهش، کتابخانه ای و به شیوه توصیفی- تحلیلی بوده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که موضع قدرت شمس مبتنی بر مؤلفه ایدئولوژی بوده است.
ابن فارض و حافظ درجستجوی تجلیات الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۷۱
99 - 116
حوزههای تخصصی:
در اندیشه های عرفانی، اصل جهان بینی عارف بر محور وحدت وجود است. اینکه ذات حق به جلوه های گوناگون در کثرات و تعینات تجلّی کرده است و آن ها را آیینه تمام نمای حق نموده است. باتوجه به تأثر حافظ از اندیشه های ابن فارض این مفهوم در اندیشه عرفانی وی نیز واردشده است. در ادبیّات تطبیقی نقاط اشتراک و افتراق، تأثیر و تأثر دو ادیب وکار آن ها بررسی می شود. ادبیّات ملی یک کشور را غنی می کند، باعث تبادل افکار و توسعه فرهنگی می شود و این گونه ادبیّات یک ملت را بر جهان عرضه می دارد؛ لذا در این جستار، سعی شده است جلوه های عرفانی دو شاعر معروف عربی و پارسی ابن فارض مصری و خواجه حافظ شیرازی در چارچوب ادبیّات تطبیقی و روش مقایسه ای بررسی شود؛ اما آنچه قابل اثبات می باشد این است که هر دو شاعر معروف، قدر اشتراک های در آبشخورها و زبان عرفانی دارند و در مفاهیم اساسی عرفانی مانند بحث تجلّی، قابل مقایسه اند و باتوجه به تحلیل های انجام شده از زندگی اجتماعی و ادبی این دو ادیب معروف، خواجه حافظ شیرازی از ابن فارض مصری به طور غیرمستقیم؛ یعنی از طریق تعلّم در مکتب های زمانه اش تأثیر پذیرفته است.
نقد نوع شناسی دینی در جامعه شناسی دین ماکس وبر (بر اساس حیات دنیوی بزرگان طریقت نعمت اللهی در ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات عرفانی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
۲۵۰-۲۱۷
حوزههای تخصصی:
ماکس وبر در حوزه جامعه شناسی دین، به مطالعه جامع و مفصّل ادیان سراسر جهان اقدام و پیوندهای میان ادیان گوناگون و گروه های خاص اجتماعی و تأثیر انواع دیدگاه های دینی بر سایر جنبه های اجتماعی نظیر رفتار اقتصادی را بررسی کرده است. یکی از جنبه های مثبت و بی نظیر جامعه شناسی دین وبر، نوع شناسی دینی وی و برساخت انواع مثالی نگرش های دینی سه گانه زهد در دنیا، زهد فارغ از دنیا و عرفان دنیاگریز است. مسئله پژوهش حاضر از این امر نشئت گرفته که وبر، صوفیه را در نوع مثالی عرفان دنیاگریز جای داده است و حال آنکه به نظر می رسد که این دیدگاه با واقعیات تاریخی تصوف و بزرگان صوفیه ایران همخوانی نداشته باشد. بنابراین با استفاده از روش اسنادی و بررسی متون و منابع تاریخی مرتبط، به بررسی حیات دنیوی برخی بزرگان طریقت نعمت اللهی در ایران اقدام شد. یافته ها نشان می دهند که برخلاف دیدگاه وبر، این مرشدان صوفی، هم به کار اشتغال داشته و هم در امور اجتماعی و انجام اعمال خیر و عام المنفعه کوشا بوده اند و نیز به تحصیل و تدریس علوم زمانه خود اهتمام داشته اند. بر همین اساس، انواع مثالی سه گانه وبر در نوع شناسی دینی وی، با نوع مثالی چهارمی موسوم به عرفان جامع ، که مصداقش صوفیه هستند، تکمیل شدند.
طراحی واعتباریابی مدل مدیریت عرفان اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۳
65 - 86
حوزههای تخصصی:
اهتمام همه جانبه تزریق، ترویج و تعمیق آموزه های عرفان ناب اسلامی در همه عرصه های اجتماع و به ویژه در قلمرو اصول مدیریت ضرورتی است انکارناپذیر. هدف این پژوهش آن است تا با طراحی واعتباریابی مدل مدیریت عرفان اسلامی: اولاً این تأثیر را بنمایاند و ثانیاً عرفان اسلامی را در حقیقت راستین اش با الگوپذیری از انسان کامل و کامل شدن مدیران در سیرو سلوکی صدرایی، از انزوای منفی نجات بخشد. این پژوهش با استفاده از طرح تحقیقی آمیخته از نوع اکتشافی انجام و به ترتیب با بررسی کتابخانه ای و مصاحبه با صاحب نظران، چارچوب اولیه راهنما را تهیه و بر اساس روش کیو که عامل پیوند بین داده های کمی و کیفی است مراحل نهایی پژوهش، تا طراحی و اعتباریابی مدل مورد انتظار دنبال شده است. مدل به دست آمده دارای هفت مؤلفه اصلی: عدالت محوری، تعالی جویی، بهبود اجتماعی، اثربخشی، کارایی، اسوه ای، تکلیف-مداری مرتبط با یکدیگر بوده و نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های مدیریت مبتنی بر عرفان اسلامی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم با ضرایبی بین 108/0 تا 384/0 بر یکدیگر تأثیر معنی دار داشته اند و مدل ارائه شده از لحاظ آماری با اطمینان 95 درصد، مورد تأیید است. لذا می توان با بهره گیری از آموزه های عرفان اسلامی در مدیریت، جلوه ای الهی و کاراتر در سازمان ارائه نمود که نتایج آن منجر به بالندگی هرچه بیشتر سازمان ها شود.
بازتاب اندیشه های عرفانی در غزل های محمد قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۷۴
323 - 342
حوزههای تخصصی:
محمد قهرمان، شاعر و پژوهشگر معاصر است که ضمن سرودن انواع شعر به زبانِ فارسی و گویش محلّی تربت حیدریه، به تصحیح وانتشار دیوان چند تن از شاعران سبک هندی، همچون صائب تبریزی، همّت گماشت. او از زمره شاعران تاثیرگذار پنج دهه اخیر خراسان است. وی بیشتر اشعارش را در قالب غزل سنتی سروده است. قهرمان از متابعان سبک هندی است و به لحاظ ساختارو محتوا از این سبک مشهور بهره برده، این شاعر معاصر در غزل هایش توجه ویژه ای به مفاهیم و اصطلاحات عرفانی داشته است. در پژوهش حاضر که به شیوه اسنادی انجام شده، نگاه شاعر در غزل های عرفانی بر اساس متون سنتی عرفانی است. توجه به مقامات و اصطلاحات عرفانی، ذکر تحمیدیه و نیایش های زیبای عارفانه، سرایش هشت ساقی نامه در قالب غزل و استخدام ملزومات میخانه و شراب در خدمت عرفان کتاب شعر حاصل عمر او را خواندنی کرده است. نویسندگان این مقاله پژوهشی، ضمن تحلیل محتوای غزل های عرفانی محمد قهرمان به بررسی روابط محتوایی شعر او با متون عرفانی پرداخته اند.