فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
پژوهش های رجالی سال سوم ۱۳۹۹ شماره ۳
5-40
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مطرح در علم رجال توثیق مشایخ ابن ابی عمیر، صفوان و بزنطی است که از شهادت طوسی به دست آمده است. ایشان شهادت داده است که برخی راویان از جمله این سه راوی از غیر ثقه نقل نمی کنند. به این توثیق عام، اشکالاتی وارد شده است که به تمامی آنها در این مقاله پاسخ داده شده است. مهم ترین اشکال، مواردی است که این راویان از غیر ثقه نقل کرده اند. با احصای تمامی آنها مجموع این نقض ها به 83 مورد رسیده است که به تمامی آنها -به جز نقض به نقل راویان سه گانه از عبدالله بن بکیر- پاسخ داده شده است. این پاسخ ها شامل: عدم ثبوت نقل، عدم ثبوت تضعیف، عدم حجیت تضعیف، عدم دلالت تعبیر رجالی بر تضعیف، نقل در حال استقامت و... هستند. با جواب از این اشکالات اثبات می شود که نقل این سه راوی از شخصی نشان از توثیق اوست، هر چند که تنها یک روایت از او داشته باشند.
بررسی آراء حدیثی – رجالی میرزا محمد اخباری با تکیه بر کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
319-340
حوزههای تخصصی:
بدون تردید کتاب صحیفه اهل الصفاء فی ذکر اهل الاجتباء نشان دهنده عمق تفکرات اخباری گری محمد بن عبدالنبی نیشابوری مشهور به میرزا محمد اخباری است؛ زیرا در این کتاب مبانی رجالی و حدیثی وی به خوبی انعکاس یافته است. سودجویی او از مباحث رجالی به دلیل تقابلی است که در این موضوع با جریان اصول گرای هم عصر وی پدید آمده بود. وی در این اثر کوشیده است تا از کیان احادیث در مقابل جریان اصول گرای عصر خویش دفاع کند. وی از سویی با بازخوانی آرای عالمان متقدم رجالی و از سوی دیگر با نقد آرای رجالی متأخران، درصدد است نظریه ای بدیع را در علم رجال و در عین حال مخالف با نظریه اصولیان عرضه کند. جستار پیش رو سعی نموده با بررسی کتاب میرزا محمد به مبانی رجالی وی دست یابد و از رهگذر این بررسی، تقابل های گفتمانی عصر وی را پی جویی نماید. در ادامه با تمرکز بر روش شناسی اثر، مزیت های آن از جمله توثیقات رجالی، صحت طرق روایات، نقد آرای مخالفان اصول گرا را مورد کاوش قرار دهد.
دراسه علاقات التناص بین القرآن و الخطبه رقم 109 من نهج البلاغه فی الأسماء والصفات الإلهیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
84 - 71
حوزههای تخصصی:
الخلاصه تعتبر نمذجه نص عن آخر أحد الأسالیب المهمه فی البحث الأدبی. یسمى هذا النوع من البحث الیوم بالتناص. تُظهر هذه العلاقه أن بعض النصوص تستفید من نصوص أخرى بالوعی أو باللاوعی، وتهدف إلى التأکید على أن کل نص ومتحدث یتأثر بنصوص ومتحدثین آخرین، سابقین کانوا أو لاحقین، ویستفید فی الوعی أو فی اللاوعی من کلماتهم و أفکارهم. تتناول هذه المقاله علاقه التناص بین القرآن و نهج البلاغه. القرآن نص مخفی أو غائب و نهج البلاغه هو النص الحاضر. یهدف المؤلف إلى توضیح عمق الصله بین هذین النصین، و اکتشاف تجلی نورانیه کلام الوحی فی کلام الإمام علی (ع). یدرس هذا البحث علاقه التناص بین القرآن و الخطبه 109 من نهج البلاغه فی مجال الأسماء و الصفات الإلهیه بالمنهج الوصفی التحلیلی و المقارن. ثم یحدد مختلف أنواع التناص بما فیها النفی الجزئی (الاجترار الناقص و الکامل)، النفی المتوازی (الامتصاص) والنفی الکلی (الحوار). تظهر نتائج هذه الدراسه أن أکثر حالات الإمام علیه السلام بالقرآن تنتمی إلى علاقه فئه التناص من نوع النفی المتوازی بحوالی 53٪ من الحالات و النفی الکلی و الاجترار الناقص بحوالی 24٪ من الحالات، بینما لم یتم استخدام الاجترار الکامل. الکلمات المفتاحیه: القرآن – نهج البلاغه – الخطبه 109- الأسماء و الصفات الإلهیه – التناص.
مکانه سیاق الصدور فی خطب نهج البلاغه بالاستناد إلى موضوع الأخلاق الاجتماعیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
136 - 123
حوزههای تخصصی:
یشیر سیاق صدور الأحادیث إلى الظروف الثقافیه والسیاسیه والاجتماعیه للمجتمع التی کانت سائده فی زمن صدور الحدیث. مع الأخذ فی الاعتبار أن جزءاً کبیراً من أقوال المعصومین (ع) کانت مبنیه على احتیاجات الأفراد أو المجتمع فی عصرهم، فإن معرفه وفهم سبب صدور کلامهم له تأثیر کبیر فی الفهم الصحیح لکلماتهم. فی هذا الصدد، تکون الخطب أکثر أهمیه فی هذه الحاله لأنها تُلقى حسب متطلبات الوقت وأفکار المتحدثین. یستخدم هذا البحث المنهج الوصفی التحلیلی وأسلوب الدراسات المکتبیه لفحص أسباب الصدور العام للخطب حول الأخلاق الاجتماعیه للمجتمع الإسلامی فی نهج البلاغه واستناداً إلى تحلیل نص الخطب وتاریخ وسیره الإمام علی (ع). تشیر نتائج البحث إلى أن الإمام علی (ع) قد أولى فی خطبه اهتماماً أکبر لأربع قضایا محوریه. عوده الأخلاق والأفکار الجاهلیه، بما فی ذلک التحیزات العرقیه والقبلیه والمادیه وإهمال الموت والآخره من قبل الناس، وتناسی دور ومکانه أهل البیت فی المجتمع الإسلامی والتعبیر عن الأخلاق الاجتماعیه المتبادله للحکام و الشعب هی المحاور الأربعه الرئیسیه فی الخطب. کما أن الإمام علی (ع) ألقى خطباً خاصه بناء على احتیاجات المجتمع والجو الأخلاقی والاجتماعی السائد، لتصحیح هذه المکونات وتعدیلها وتوجیه الناس فی کل من القضایا المذکوره أعلاه. یمکن اعتبار المجتمع الإحصائی لکل مکون من مکونات نهج البلاغه کمثال واضح لکلمات أمیر المؤمنین (ع) علامه جیده لمدى اهتمامه بها.
نمط العبره من الأحداث التأریخیه بناءً على تحلیل محتوى الخطبه القاصعه للإمام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
148 - 137
حوزههای تخصصی:
یتمتع کلام أمیر المؤمنین (ع) بفخامه المفردات وسمو المعانی وانسجام البنیه، ویحظى بأهمیه خاصه بعد القرآن الکریم، وبصفته جزءًا من أحادیث أهل البیت (ع) فهو یعتبر بمثابه المصدر الثانی لدین الإسلام المبین. من بین خطبه، تعتبر الخطبه القاصعه ذات أهمیه خاصه بسبب اتساع المفاهیم والتشدید على قضایا مهمه وحساسه للغایه فی ذلک الوقت، فضلًا عن صدورها فی مجموعه معینه من المسلمین. بما أن تحلیل النصوص الدینیه والوصول إلى موضوعاتها العمیقه یتطلب استخدام أسالیب بحثیه متعدده التخصصات قائمه على النص، لذلک فی هذه الدراسه تقوم على منهج "تحلیل المحتوى"، وبعد استخراج المحاور الرئیسیه والثانویه لهذه الخطبه وهیکلها الهندسی، سنتطرق لنظره الإمام للقضایا التأریخیه وکیفیه العبره منها، وأخیرًا سنرسم نموذجًا لکیفیه التعلم والاعتبار من الأحداث التأریخیه. تصنف الأنواع المختلفه من العبر المستفاده من الأحداث التأریخیه على النحو التالی: تشکل العبره من الشیطان، وأتباع الشیطان، وأغنیاء الأمم السابقه، والمؤمنین من الأمم السابقه، وعوامل هزیمه القدماء، وعوامل انتصار القدماء، جزءًا مهمًا من نتائج هذا البحث، وسوف نبین کلًا منها بذکر مثال. کما أننا سعینا فی هذا المقال لاستخراج النمط، وفی ظل مناقشه عوامل هزیمه وانتصار السلف، حددنا أهم عوامل هذین القسمین، ورسمنا نمطها من خلال ذکر الأولویه. وشرحنا تأثیر عامل التفرقه والانقسام کأهم عامل فی هزیمه الأمه السابقه وبینا أسبابه مثل اتباع الشیطان واتباع القاده المتعجرفین وغیر الطاهرین، مع بیان مکانه الوحده والتعاطف والأمر بالمعروف والنهی عن المنکر والاهتمام بالقیامه فی انتصار الأمم، وقد کان جزء من نتائج البحث خاصًا بنمط العبره من الأحداث التأریخیه من منظور الإمام علی.
بررسی رویکرد هرمنوتیکی در پژوهش های تفسیری(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
41 - 53
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک به دلیل اینکه توجه خاصی به زبان و تفسیر متون دارد در مرکز توجه معاصرین قرار گرفته و آنچه حائز اهمیت است؛ داشتن نقش محوری مقوله فهم در مباحث هرمنوتیک است که نمی توان به راحتی از آن گذشت. فهم هرمنوتیکی برخلاف ادّعای برخی مبنی بر ابتکار آن از سوی غربیان، از دیرباز روش هایی از آن توسّط اندیشمندان مسلمان به کار گرفته شده است که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته لذا این نوشتار با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی اجمالی فهم روشمندانه، نه صرفاً هرمنوتیکی از کلام الهی در تحقیقات موجود پرداخته و به این نتیجه دست یافته؛ به موازات گسترش بحث های قرآنی، عالمان از فقیهان گرفته تا فیلسوفان و عارفان، از قرآن به فراخور فکر و دانش خود، برداشت های مختلفی داشته اند و موضع اصلی تفاوت برداشت ها را باید در روش مفسران جستجو کرد؛ زیرا روش های گوناگون، آراء تفسیری متفاوت را به وجود آورده است و تحقیق حاضر ادعا دارد با وجود روش های تفسیری موجود اعم از نقلی و عقلی که توانسته سطحی از معنا و مراد آیات را بدست آورد، هنوز پژوهشی مستقل در درک مفاهیم قرآن با رویکرد هرمنوتیکی به عنوان روش ثابت و مستقل تدوین نگردیده است.
تطبیق "قاعده الجری والتطبیق" التفسیریه فی نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
58 - 49
حوزههای تخصصی:
تعتبر "القواعد التفسیریه" فرعا من فروع العلوم القرآنیه وهی مایقوم علیها الاستنتاج وتعتبر المعیار فی اختیار الوجهه التفسیریه الأصح. "قاعده الجری والتطبیق" التفسیریه تعتبر الطریقه العقلانیه والقائمه من التعالیم التفسیریه لأهل البیت (ع). یطرح السؤال الرئیسی فی هذا المقال الذی تمت کتابته وفقاً للنهج الوصفی- التحلیلی مع الترکیز علی مشکله البحث والمصادر المکتبیه، حول استکشاف تطبیق القاعده المذکوره أعلاه فی نص نهج البلاغه، وماهی الحالات التی استخدمها أمیر المؤمنین(ع) من بین أنواع مختلفه من قاعده "الجری فی القرآن" بصفته القرآن الناطق والصحابی الأکثر إلمامًا بالأصول والقواعد والطرق التفسیریه لنبی الإسلام رسول الله صلى الله علیه وسلم. أخیرًا، هذه المقاله هی حرکه بحثیه فی ترسیخ ودعم القاعده المذکوره أعلاه وترسیخ المنهج التفسری لأهل البیت (ع). استخدام وتطبیق نهج "التنقیب ودراسه المصادیق" الموجوده فی نهج البلاغه وتطبیق القاعده المذکوره أعلاه یعتبر من الإنجازات الخاصه والمبتکره لهذا المقال بحیث تم تطبیق القاعده المذکوره فی ثمانیه حالات- اثنی عشره حاله من نفس الآیات القرانیه، وفی ست حالات، تم تخصیص الآیه على شکل اقتباس المعنى والمحتوى أو ما شابه نص الآیه نفسها، من بینها خمس حالات تدل علی قاعده "الجری الظاهره فی القرآن" مع التأکید على الوحی وسیاق الآیه؛ وست حالات تدل علی قاعده "الجری الظاهره فی القرآن" بتجزئه سیاق الآیه ؛ وسبعه تدل علی قاعده "الجری فی باطن القرآن"
دراسه تحلیلیه لعلم الإمام (ع) وسبب اختلاف العلماء فی هذا المجال مع التأکید على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
89 - 105
حوزههای تخصصی:
یعتبر موضوع الإمامه من أهم وأبرز المواضیع القرآنیه، کما أن علم الإمام من أهم التعالیم النبویه. إن کیفیه إدراک علم الإمام، لها تأثیر کبیر على التعرف علی الإمام.علی الرغم من وجود إجماع بین علماء الإسلام فی بعض مجالات علم ومعرفه الإمام، مثل المصادر فی الأمور الدینیه، لکن یوجد خلاف بینهم فی بعض القضایا، مثل جوده العلم، والوعی بضمائر الناس، وکیفیه علم الإمام بقضایا العصر وأحداثه. تسعى هذه المقاله الوصفیه التحلیلیه إلى الإجابه عن الأسئله التالیه: ۱. کم عدد أنواع علم الإمام من وجهه نظر نهج البلاغه وما هی المصادر؟ ۲. ما سبب الاختلاف بین علماء الشیعه فی تحلیل موضوع علم الإمام؟ ۳. ما هو نطاق علم الإمام وما أبعاده حسب تعالیم نهج البلاغه؟ یظهر التحلیل الدقیق لأوامر الإمام (ع) فی نهج البلاغه أن "القرآن" و"کلام الله" و"رسول الله"هم مصادر علم الإمام وهی محدده للإمام وحده. لکن "البصیره" هی مصدر العلم المشترک بین الإمام وغیره، ویعتمد علیها الإمام فی تحلیل الأوضاع والفتن. لذلک فإن علم الإمام یکون من نوعین،العلم بالحضور والعلم المکتسب. والسبب الرئیسی لاختلاف العلماء فی علم الإمام هو عدم الانتباه إلى اختلاف مصادر علم الإمام فی مختلف المجالات. یشمل مجال علم الإمام الأمور المتعلقه بالدین (المعتقدات، وقواعد القرآن وتفسیره)، وضمائر الأفراد والمجتمعات، والطبیعه ونظام الخلق، والأحداث الماضیه والمستقبلیه، والظروف الاجتماعیه والسیاسیه فی ذلک الوقت.
نقش قرینه «سیاق» در نقد روایات تفسیری «الدرالمنثور» از منظر علامه طباطبایی(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
5 - 23
حوزههای تخصصی:
علامه طباطبایی در سراسر تفسیر المیزان توجه خاصی به قرینهی سیاق نموده است. یکی از موارد پرکاربرد ایشان در استناد به این قرینه؛ نقد دیدگاه مفسران از جمله اجتهادات سیوطی در بهرهگیری از روایاتِ تفسیر الدرالمنثور میباشد که با در نظرگرفتن مؤلفههای مختلف که غالباً منشعب از قرائن و قواعد قرآنی به ویژه قرینهی سیاق میباشد، بهرهگیری سیوطی از روایات تفسیری را به دلایلی از جمله: از بین بردن ارتباط موجود بین آیات، از بین بردن وحدت سیاق آیات، تجزیهی موضوع آیه به زمانها وحوادث مختلف، مطابقت نداشتن روایت با زمان نزول آیه، تفاوت لحن آیه و روایت، تعیین نادرست مرجع ضمایر، تعیین ناصواب مصادیق، معانی و مفاهیم آیات، تعیین و تطبیق ناصواب شأن نزول آیات، عدم ارتباط روایت با تفسیر آیه، بیگانگی روایت با سیاق آیه، تعیین نادرست مکی و مدنی بودن آیات، تعیین ناصواب ناسخ و منسوخ مورد بررسی و تحلیل انتقادی قرار داده است که نویسنده با ابزار کتابخانهای و با روش توصیف و تحلیل مباحث این نوشتار را کشف، استخراج و به شیوهی کنونی بیان نموده است.
تحلیل قرآنی مفهوم ولایت در حدیث غدیر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
215 - 238
حوزههای تخصصی:
مفهوم «ولایت» در حدیث غدیر، از جمله مفاهیمی است که دیدگاه های متناقضی از سوی شیعه و اهل سنت نسبت به آن ارائه شده است. شیعه، «ولایت» مطرح شده در این حدیث را از مهم ترین نصوص قطعی بر امامت و وصایت امام علیg می داند؛ ولی برخی از اهل سنت آن را در حد محبت و نصرت تنزّل داده اند. این تحقیق بر مبنای ارتباط مفهومی و مصداقی «ولایت» در آیه ولایت و حدیث غدیر، در صدد است با روش توصیفی-تحلیلی، مفهوم «ولایت» امام علیg در حدیث غدیر را در پرتو معنایابی مفهوم ولایت الهی و نبویa در آیه ولایت و دیگر آیات قرآن تحلیل کند. نوشته حاضر بیان می کند که بر اساس تحلیل آثار ولایت الهی و نبویa که عبارت اند از: نصرت، هدایت، محبت و سرپرستی و همچنین اسباب و لوازم ورود به این دو ولایت که شامل: ایمان، عمل صالح، مودّت، اطاعت و تبعیت از «ولیّ» است و انطباق این مؤلفه ها بر ولایت علویg در حدیث غدیر؛ «ولایت» مطرح شده برای امام علیg در حدیث غدیر، مفهومی اعمّ از محبت و نصرت داشته؛ بلکه بر «رهبری دینی، فکری، اجتماعی و سیاسی» آن امامg دلالت تام دارد.
تحلیل مفاهیم «مضاف نفس» در روایات و تبیین سازه روان شناختی خودنظم جویی بر اساس آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
29 - 61
حوزههای تخصصی:
در منابع روایی با مفاهیمی مواجه می شویم که با اضافه شدن به واژه نفس، القاکننده کارکردهای نفس در حوزه های مهار، تنظیم، نظارت، نگهداری، و تغییر خود هستند. هدف پژوهش حاضر تحلیل مفاهیم مضاف نفس در روایات و تبیین سازه خودنظم جویی با روش پژوهش مفهومی- محتوایی است. یافته ها نشان داده که خود در منابع اسلامی انسان به اعتبار عامل تشخّص بخش غیرمادّی بوده و خودنظم جویی با تحلیل مفاهیم مضاف به «خود» (هفده مفهوم) و مفاهیم تحقق دهنده (دو مفهوم) قابل تبیین است. عام ترین مضاف های نفس اصلاح النفس و تزکیهالنفس است که توسط دو برنامه فرایندیِ مجاهدهالنفس و ریاضهالنفس پیگیری شده، و با ابزار نظارهالنفس، کفّ النفس، و ضبط النفس قابل دست یابی است. سازوکار تحقق، تمام مفاهیم مذکور به واسطه سه مفهومِ هسته ای «شناخت»، «مهار»، و «انگیزه متعالی» است که از تحلیل دو مفهوم عقل و تقوا به دست می آید.
کاربست «لا أبَا لَک» در روایات، از ذم تا مدح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
163-190
حوزههای تخصصی:
وجود اصطلاحات و مجازها اعم از استعارات، کنایات، تشبیهات و ... در متون، هر چند لازمه هر کلام رسا و شیوایی است، اما گاه موجب دشواری در فهم مراد جدی و معنای دقیق آن می گردد. این مسئله در متون روایی نیز به چشم می خورد به گونه ای که برای دستیابی به مقصود اصلی و مفاهیم صحیح این عبارات، در نظر گرفتن فضا و سبب صدور احادیث و سیاق کلام، امری لازم و غیر قابل اغماض است. عبارت کنایی «لا أبا لَک» از جمله این اصطلاحات است که در وهله اول شبهه «وجود الفاظ دشنام گونه در کلام معصومان R » را به اذهان متبادر می سازد. این پژوهش، در پی زدایش ابهام از فحوای این روایات، با روش توصیفی استنتاجی در گردآوری مطالب و مقایسه تحلیلی داده ها، سعی دارد مفهوم صحیح و معادل امروزیِ تعبیر «لا أبا لَک» را بیابد. مراجعه به مفاهیم لغوی و کاربست این اصطلاح در متون کهن و اصیل عرب، واکاوی دیدگاه شارحان و نیز سیاق و فضای صدور روایات، نشان می دهد که نه تنها مفهوم ذمی که نگاهی رایج و باوری عمومی است، همواره معنای دشنام و ناسزا نمی دهد، بلکه فراتر از آن، این عبارتِ کنایی در روایات صرفا به معنای نکوهش، مدح و تعجب به کار رفته است.
تحلیل مداراه السیاسیه والعسکریه للإمام علی (ع) تأکیدا على نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
48 - 37
حوزههای تخصصی:
المداراه صفه من أسمى صفات الإنسان، والتی أکد الله تعالى علیها فی القرآن الکریم على أنها برکته ورأفته. یتمثل الغرض من هذا البحث وضرورته فی التعریف بنموذج المداراه وطریقه تعامل الإمام علی (ع) مع رجال الدوله السیاسیین والاجتماعیین والعسکریین. ترکز الدراسه الحالیه على موضوع تحلیلی نموذجی للمداراه السیاسیه والعسکریه فی حیاه الإمام علی (ع)، تم استخدامه من خلال جمع المعلومات بمنهج تسجیل الملاحظات والدراسه المکتبه والمنهج الوصفی التحلیلی. إن إنجازات ونتائج هذا البحث فی أمثله المداراه هی: مداراته مع الخلفاء الذین سبقوه کتقدیم المشوره لهم فی الشؤون السیاسیه والعسکریه والوساطه وأمثله على مداراته مع خصوم الحکومه (أصحاب الجمل وصفین والخوارج) مثل: عدم بدء الحرب، وملاحقه الهاربین وقتل الأسرى وما إلى ذلک.
تحلیلی بر بایسته های تربیت بدنی از منظر آموزه های روایی
حوزههای تخصصی:
اهمیت و نقش تربیت بدنی در صحت و سلامتی جسم و روان انسان مورد تأیید و تأکید متخصصان عرصه تربیت جسمانی بوده و به تجربه ثابت شده است که بخش عمده ای از بیماری های انسان، ریشه در بی توجهی و یا کم توجهی به این مهم دارد. پرسش اصلی پژوهش این است که آیا آموزه های روایی به این مسئله کلیدی پرداخته اند یا خیر؟ عدم بررسی نظام مند و روشمند مسئله یادشده، موجب شد، نگارندگان با مراجعه به روایات اهل بیت (ع)، تربیت بدنی و اهمیت و کارکردها آن را با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی مورد تجزیه وتحلیل قرار دهند. برآیند و ره آوردهای پژوهش نشان می دهد که کلام وحی و روایات گهربار معصومین (ع) به این مسئله اهتمام ویژه داشته و در بسیاری از موارد به انجام آن تأکید نموده اند. همچنین مشخص شد داشتن قدرت جسمانی فضیلت و ملاک و معیار برتری بعضی بر بعضی دیگر محسوب می شود؛ لذا خداوند با تأکید بر اینکه طالوت چون از توانایی و قدرت جسمانی برخوردار بود او را به عنوان رهبر و فرمانروا منصوب کرده است و نیز روشن شد که معصومین (ع) به نمونه های از ورزش همچون اسب دوانی، تیراندازی، شمشیربازی، شنا، کشتی و... اهتمام داشته و دستور داده اند که موارد یادشده را مؤمنین فراگرفته و به فرزندان خویش بیاموزند. نتیجه نهایی بیانگر آن است که پویایی و نشاط و شادابی و صحت و سلامتی که از طریق ورزش حاصل می گردد، مطلوب و مقصود گزاره های روایی اسلام ناب محمدی (ص) بوده و در حوزه نظر و عرصه عمل به این اصل اساسی اشاره نموده اند که در این نوشتار تبیین و تشریح شده اند.
واکاوی سندی و دلالی روایات تفویض تشریع به پیامبر اکرم(ص) در مصادر روایی فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
213-240
حوزههای تخصصی:
در مصادر روایی فریقین، روایاتی وجود دارد که مرتبط با تفویض امر دین به پیامبر اکرم 2 می باشد، که غالب آن ها از نظر سندی معتبرند و از لحاظ دلالی نیز علمای فریقین، تفویض تشریع به پیامبر 2 را پذیرفته اند و معتقدند که تفویض به آن جناب و امر به اطاعت از ایشان، هرگز با توحید در طاعت منافات نداشته و اطاعت از ایشان، همان اطاعت از باری تعالی است؛ زیرا به دلیل تربیت الهی گونه حضرت که بر پایه حبّ پروردگار صورت گرفته، هرگز اراده ای خلاف اراده خداوند نداشته و هر حکمی که داشته در طول فرمایشات خالقش بوده و نه در عرض مشیت او. بنابراین، خداوند اجازه جعل برخی احکام را به رسول خویش داده و اطاعت از او را همانند اطاعت از خویش شمرده است و حکمت آن را امتحان مردم و شناسایی بندگان مطیع از عاصی بیان نموده است. البته دیدگاه یادشده، مورد تأیید عقل نیز می باشد.
اعتبارسنجی روایات تفسیری ناظر بر قطع رسالت از نسل حضرت یوسف (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۱۹۷-۲۲۲
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم حوادث پرفراز و نشیب سرگذشت یوسفR را با زیباترین شیوه داستان سرایی به منظور عبرت بشریت بیان کرده است. اما روایات ساختگی فراوانی با هدف کمرنگ ساختن صبغه هدایتی قرآن، ذیل برخی آیات سوره یوسفR وارد شده که در این پژوهش، روایات ناظر بر قطع رسالت از نسل آن حضرت از نظر سندی و محتوایی نقد شده است. رهیافت اصلی این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام پذیرفته، این است که پنج روایت موجود، هیچ کدام از نظر سندی معتبر نیستند. از حیث محتوا نیز علاوه بر مغایرتی که در متنشان وجود دارد، با نصّ و ظاهر آیات قرآن کریم مخالفت آشکار داشته و با سیاق آیات سوره همخوانی ندارند. همچنین با موازین عقلی و اعتقادی سازگار نیستند؛ زیرا مقام عصمت این پیامبر بزرگ را دچار خدشه ساخته اند که نسبتی ناروا و نامقبول بوده و به وضوح نشان از دستبرد جاعلان حدیث در این قصه نیکوی قرآنی دارد.
روش های عاطفی در تربیت اصلاحی از دیدگاه احادیث(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
تربیت اصلاحی، غالباً برای تربیت آن دسته از متربیانی است که به هر دلیل از تربیت صحیح برخوردار نبوده و مربی برای اصلاح و تغییر در صفات و رفتار ناپسند آنان در ساحت های اجتماعی، عبادی، اعتقادی و سیاسی فعالیت می کند. روش های تربیتی در عرصه اصلاح متربی در سه محور شناختی، عاطفی، و رفتاری قابل بررسی است. این پژوهش با مطالعه احادیث و سیره پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت (ع)، روش های تربیتی عاطفی مؤثر در اصلاح را معرفی و تبیین می کند؛ مراد از روش های تربیتی عاطفی، شیوه هایی است که مربّی برای تحت تأثیر قراردادن عاطفه در جهت اصلاح اندیشه و اخلاق و رفتار متربّی به کار می گیرد و عبارت اند از: مهر ورزی و محبت، موعظه، تشویق و ترغیب، ایجاد خوف و رجاء، توجه دادن به نعمت ها، عذرپذیری، توجه دادن به عوامل معنوی بازدارنده از گناه، برانگیختن احساسات و عواطف، توجه دادن به عواقب دنیوی و اخروی امور و تکریم شخصیت که از نظر عاطفی می توانند در اصلاح تربیت و رفتار متربی مؤثر باشند.
شخصیت شناسی خزیمه بن ثابت و بررسی ماجرای ذوالشهادتین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
240 - 262
حوزههای تخصصی:
پژوهشبا هدف شخصیت شناسی خزیمه بن ثابت و بررسی ذوالشهادتین انجام شده است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی با رجوع به روایات و منابع به شخصیت شناسی خزیمه بن ثابت و طرح منقولاتی در خصوص تخریب شخصیت این صحابی، و در نهایت نقد ماجرای ذوالشهادتین پرداخته شده است.منابع رجالی و روائی خبر از وثاقت و جلالت شأن و مخالفت خزیمه با سقیفه دارند. همین سبب شده تا معاندان به تضعیف جایگاه و شک در حقانیت حضرت علی در جنگها، و برساختن شخصیتی دروغین همنام ایشان، به تخریب وجهه این صحابی روی آورند. در این مقاله ضمن نقد و شناساندن این نیرنگ، به نقد روایت ذوالشهادتین، هم پرداخته شده. این روایت هر چند در کتب شیعه و سنی نقل شده، اما با توجه به بررسیهای متنی و سندی، از نظر سند روایت مقطوع و مرسل بوده و برخی از راویان آن در شمار ضعفا قرار داشته و مجهول بوده و توثیق نشده اند. با آیات قرآن و شأن پیامبر نیز در تعارض است. بررسی استفاده از ذوالشهادتین بودن خزیمه در جریانات تاریخی این احتمال را تقویت مینماید که این ماجرا جعلی از سوی دستگاه خلافت جهت اعتبار بخشیدن به ماجرای جمعآوری قرآن توسط خلفا باشد.
تحلیل و بررسی متنی و سندی حدیث «لا تناجشوا»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
123 - 144
حوزههای تخصصی:
« نجش » عنوانی فقهی است به معنای تقلب و فریب که از حدیث « لا تناجشوا » اخذ شده است. این واژه به خاطر بار معنایی عامی که دارد، از واژگان به کار رفته در یکی از احادیث راهبردی ناظر به مباحث سبک زندگی است و تمامی عرصه های زندگی را شامل می گردد. نوشتار حاضر از یک سو، به بررسی سندی در کتب فریقین به روش توصیفی تحلیلی با رویکرد حدیثی پرداخته است که در منابع رجالی شیعه و اهل سنّت با سلسله سندهای متفاوت به فراوانی آمده و به لحاظ سند، صحیح می باشد. از سوی دیگر، از منظر تحلیل و تبیین متن روایت، این واژه با مشتقاتش در ادبیات عرب پیش از اسلام وجود داشته و مورد استفاده شعراء و ادیبان بوده است و ممکن است یکی از واژگان دخیل از زبان حبشی به عربی باشد. مشتقات این واژه در قرآن نیامده؛ اما در حدیث، در مقام های بیانی مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است. واژه پژوهان و لغت شناسان اختلاف نظرهای زیادی درباره معنی و مصداق این واژه داشته اند. در بررسی متن این روایت، معنای «قیمت افزایی دروغین اجناس بدون قصد خرید» برای این واژه برجسته تر از بقیه معانی بوده؛ اما معنای اشتراکی آن در استفاده های مختلف حدیث، «فریب دادن» است که در احادیث «کاری ناپسند، مذموم و حرام» تلقی شده است. لازم به ذکر است که علما به خاطر کاربرد فراوان فقهی این حدیث، در منابع فقهی خود، استناد فراوانی به آن نموده اند که نتیجه بحث آن ها به صورت جامع و مفید در این نوشتار جمع آوری شده است.
بررسی سندی و متنی روایات اسباب نزول آیات «إفک» در تفاسیر فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۳
169 - 200
حوزههای تخصصی:
بررسی روایاتِ شأن و سبب نزول آیات قرآن، یکی از مباحثی است که در تفسیر و تبیین برخی از آیه ها، بهره برده می شود. در منابع تفسیری شیعه و اهل سنت درباره آیات «إفک» در سوره نور، دو شأن نزول نقل شده است که در بیان مصداق آن ها اختلاف نظرِ جدی وجود دارد. در روایت نقل شده تفاسیر شیعی، افترازننده، عایشه و موردِ اتهام، ماریه قبطیه معرفی شده است؛ اما در گزارش تفاسیر عامه، عایشه موردِ اتهام و منافقان، افترازننده هستند. بر اساس فرایند مباحث حدیث شناسی و اعتبارسنجی روایات، دو روایت مزبور در شأن نزول آیات، به تحلیل متنی و سندی نیازمندند. این مقاله به بررسی اعتبارسنجی سندی و متنی روایاتِ سبب نزول در ذیل آیات «إفک» پرداخته و اشکالات وارده و نیز میزان کارکرد و تأثیرگذاری آن ها در تبیین و هدف آیات مربوطه در تفاسیر شیعه و سنی را بیان می کند. یافته های پژوهش بر اساس روش تحلیلی، توصیفی و انتقادی، نشان می دهد که روایات منقول به ویژه آنچه در منابع اهل تسنن آمده، از اعتبار بالایی برخوردار نیستند و محتوای آن ها با اشکالات فراوانی مواجه است و بیان آن ها نه تنها در اهداف تفسیری ضرورتی ندارد؛ بلکه موجب اختلافات بیشتر بین فریقین نیز می گردد.