فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۶۱ تا ۶۸۰ مورد از کل ۵٬۵۶۴ مورد.
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
129 - 139
حوزههای تخصصی:
تم استخدام السیاحه فی المصطلحات القرآنیه بمعنی التجول والسفر حیث اعتبرت السیاحه أمرًا جدیر بالثناء وممدوح شریطه أن تکون هادفه وأن تکون ضمن إطار الکمال البشری. والإمام علی (ع) کمفسر القرآن الکریم لقد أدلى بتصریحات قیمه فی تعزیز وتطویر السیاحه. ففی هذا المقال نحاول جمع بعض هذه التصریحات. فاهتم الإمام علی (ع) بالتجول والسفر ودعوه آخرین باستمرار للاستکشاف والسفر بشکل هادف ومفید حیث وصفه الرسول الکریم (ص) کسائح الأمه الإسلامیه. أن فلسفه وأسباب السیاحه من وجهه نظر الإمام علی (ع) هی البصیره وزیاده المعرفه، التی ورد ذکرها فی عده کلمات. فإن التعلم والعقاب والاقتراب من الله والتخلص من الحزن وزیاده المعرفه ونشر الثقافه الدینیه والوحده والتضامن والصحه والرفاهیه والازدهار الاقتصادی هی من الإنجازات التی یمکن ملاحظتها فی کتاب نهج البلاغه باستخدام کلمات والمواضیع الطویله والجیده والعمیقه. وفی هذا الموجز، سنحاول شرح الأبعاد المختلفه للسیاحه الدینیه بالاعتماد علی آراء أمیر البیان، أمیرالمؤمنین (ع).
نقش قاعده زرین اخلاق در تعامل با غیر هم کیشان بر پایه روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
208 - 224
حوزههای تخصصی:
قاعده زرینِ اخلاقی، از جمله قواعدی است که در میان همه ادیان - به ویژه ادیانِ ابراهیمی - حضور دارد. این قاعده، به شکل گیریِ گونه ای از ارتباطات و تعاملات بین پیروانِ ادیان مختلف و حتی بینِ افرادِ مختلفی که در دین و مذهب و اندیشه و ملیّت و زبان و ... یکسان نیستند کمک کرده است.در این پژوهش دنبال این هستیم در کنار اشاره به برخی از آیات قرآن کریم به بررسی احادیث و روایاتی که می تواند این نظریه را تأیید کند پرداخته ایم و بدین نتیجه رسیدیم که قاعده زرین به عنوان یک قاعده کلی برای سلوک و تعامل با دیگران، معتبر است و با همراهیِ دیگر قواعدِ اخلاقی، نشان می دهد که اسلام، از پیروانِ خویش می خواهد تا با غیرِ هم کیشانِ خود، به گونه ای تعامل کنند که دوست دارند آنان با پیروان اسلام، تعامل نمایند. این قاعده می تواند موجبِ بهره مندیِ اقلیاتِ دینی و مذهبی از حقوق سیاسی شان گردد. همچنین برای خروج از این قاعده، نیازمندِ دلیل و استثنائاتی هستیم که مستند به ارزشهای مورد اهتمام اسلام است.
کاوشی در اعتبارسنجی حدیث «شَرُّ الْعُلَمَاءِ مَنْ جَالَسَ الْأُمَرَاءَ وَ خَیرُ الْأُمَرَاءِ مَنْ جَالَسَ الْعُلَمَاء»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۲۲۳-۲۴۶
حوزههای تخصصی:
در مقام بررسی هر حدیثی می بایست زمینه صدور آن حدیث از معصوم محرز گردد و متن آن نیز یک اصل معرفتی یا عقیده ای درست یا راهکاری عملی و اخلاقی را بیان کند. حدیث مورد نظر که بیانگر صورت خاصی از ارتباط عالمان با حاکمان است، تقریباً از اواخر قرن اول هجری در قالب یک گفتمان روایی اجتماعی ظهور و به طور خاص در نزد طبقاتی از صوفیان و زهاد و وعاظ معروفی چون فضیل بن عیاض و سلمه بن دینار رواج داشت. با روش تحلیل تاریخی مشخص شد که حدیث بدون سند در منابع قرن چهارم و پنجم هجری نقل شده و در منابع اولیه حدیث فریقین اشاره ای به آن نشده است، فقط احادیثی نزدیک به مضمون آن را آورده اند. احتمال می رود این عدم نقل تحت تأثیر مخالفت های شدید فقها با صوفیان بوده باشد و اینکه برای فقیهان مسلمان، حضور و مراجعه عالمان به دربار حاکمان می تواند زمینه ساز احقاق حقوق مردم، ردّ مظالم و اقامه حدود شرعی و مانند آن باشد.
وثاقت ابو هریره از منظر رجال شناسان اهل سنت
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰
68 - 87
حوزههای تخصصی:
یکی از راویان کثیر الروایه اهل سنت ابو هریره است. احادیث وی از نظر کثرت از اکثر صحابه بیشتر است. ابن حجر تعداد احادیث وی 5374-حدیث گزارش می کند. و به سبب این تعداد از روایات ابوهریره از سوی برخی از اصحاب و نزدیکان رسول الله (ص) مورد اتهام به کذب واقع شده است ؛ با این حال رجال شناسان اهل سنت وی را فردی ثقه و مورد اعتماد می دانند و روایات ایشان را در مباحث علم حدیث و قرآن و تفسیر و کلام مورد استناد قرار می دهند. به رغم اینکه الفاظ تعدیل به کار برده شده در باره توثیق ایشان در کتب رجالی از منظر علمای حدیث اهل سنت بر وثاقت راوی دلالت نمی کند, بلکه فقط بر مدح راوی دلالت می کند. ولی با این حال علمای رجال از وی به عنوان راوی معتبر یاد می کنند. این نوشتار در صدد تبیین و بررسی دیدگاه های رجال شناسان اهل سنت در باره ابوهریره و بررسی دلالت این الفاظ بر وثاقت وی است.
مبانی و قواعد توثیق راویان در کتاب «رجال تفسیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۹۷)
33 - 66
حوزههای تخصصی:
علم رجال در پی آن است که با شناخت هویت دقیق راویان، میزان اعتماد به آنان در حوزه روایت گری را نشان دهد و به توثیق یا تضعیفشان رهنمون شود. آرای رجالیان، چه توثیق و چه تضعیف، بر بنیادهایی نهاده شده و تابع قواعد و ضوابطی است و روشن داشتِ آن ها می تواند بر منظومه فکری ایشان پرتویی افکند و راه را بر ارزیابی دقیق تر آن هموار سازد. پژوهش پیش رو بر آن است تا مبانی و قواعد توثیق را در کتاب رجال تفسیری بررسی کند. از بررسی کتاب چنین بر می آید که نویسندگان بر آن اند که هر گاه با احراز شرایط و ضوابط از دیدگاهی رجالی اطمینان حاصل شود، می توان آن را برای توثیق خاصّ راوی به کار بست. بدین سان توثیق خاصّ معصوم، توثیقات رجالیان متقدم و متأخر شیعی و حتّی آرای رجالیان اهل سنّت کارآمد است. به باور ایشان نیک عقیدگی، حسن عمل و پای بندی به دین، جایگاه و منزلت راوی نزد امام و شیعیان، عملکردهای روایی راوی و تعامل مثبت انگارانه جامعه شیعه نسبت به راوی از عوامل و اسباب حسن اوست. توثیق راویان کتاب کامل الزیارات و تفسیر القمی، توثیق اساتید راویان جلیل القدر، ثقات سه گانه، عالمان قم و به ویژه احمد بن محمد بن عیسی، نجاشی، جعفر بن بشیر، توثیق راویانی که محدّثان بزرگ بر آن ها اعتماد کرده اند، توثیق راویان کتاب های معتبر شیعه، توثیق مشایخ اجازه و مستجیزان ایشان، توثیق وکلای ائمه:، توثیق راویانی که مورد ترحّم و ترضّی قرار گرفته اند، توثیق راویان واقع در اسناد محکوم به صحِت، توثیق مصاحبان معصوم، راویان کثیر الروایه، معاریف و صاحبان اصل از جمله توثیقات عامّی است که در استنتاج حسن حال راویان در این کتاب از آن ها بهره برده اند.
واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات «شاذ» و «منکر» در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
144 - 168
حوزههای تخصصی:
مهم ترین رویکرد دانش مصطلح الحدیث، جداسازی احادیث معتبر از غیر معتبر بوده و در این زمینه، اصطلاحات خاصی وضع شده که از جمله آن ها، «شاذ» و «منکر»، بیان گر معیوب بودن حدیث است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل تعاریف و کاربرد اصطلاحات مذکور در آثار علمای متقدم و متأخر امامیه به دنبال واکاوی تطور معنا و استعمال اصطلاحات مذکور بوده و نتایج زیر را ارائه می دهد: 1. بیشترین کاربرد «شاذ» در روایات فقهی و بیشترین کاربرد «منکر»، در روایات اعتقادی است؛ 2. متأخران بدون دلیلی مقبول، قید «وثاقت راوی» را به تعریف متقدمان از اصطلاح «شاذ»- که دارای دو قید «تفرّد در نقل» و «مخالفت با مشهور» بود- اضافه نموده اند؛ 3. اصطلاح «منکر» نزد قدما مربوط به حوزه عقیدتی راوی و ناظر به ذکر روایاتی است که مباحث اعتقادی را مخالف با آنچه معقول و در نزد دیگران بود، بیان می داشت، اما متأخران علاوه بر مخالفت با عقل و مشهور، شخصیت راوی و مفرد بودن روایت را نیز در اطلاق «منکر» به حدیث، مدنظر داشته اند، ولی هنگام استعمال و نقد روایت به همان شیوه قدما عمل کرده اند.
اعتبارسنجی سندی و دلالی حدیث «یرجح مداد العلماء على دماءالشهداء» از منابع فریقین(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
حدیث و اندیشه بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۹
196 - 224
حوزههای تخصصی:
در منابع دینی فریقین این حدیث از شهرت و کثرت نقل، استعمال و استناد بسیاری برخوردار است. اکثر محدثان و شارحان به دلیل اغماض از بخش ابتداییِ آن، تقطیع نامناسب، نقل به معنا و دخالت ارتکازات ذهنی در فرآیندِ فهمِ دلالی آن، برداشت های متفاوت و گاه متعارضی از حدیث ارائه نموده اند. این مقاله، با بیان کیفیت و چگونگی«وضع موازین» در قیامت، تبیین مفهوم «ترجیح» و تفاوت آن با «تفضیل»و شرح مراد معصوم (ع) از عالمان در عبارت «مداد العلما» در صدد ایضاح مدلولِ حدیث است. از این رو، پس از واکاوی دقیق متنِ حدیث در منابع فریقین و توجه به سند و دلالت آن، با رویکردی توصیفی-تحلیلی، با معرفی نمودنِ معصومان(ع) به مثابه معیارِ حقیقی موازین در گستره قیامت و تاکید بر معنای «ترجیح»-نه تفضیل یا تفوق- و توجه به کاربست آن در حدیث، رجحان جوهرعالمان برخون شهیدان را ره آورد نوعی نسبت سنجی میان مداد علماء و دماء شهدا با معیارهای توزین باید برشمرد. همچنین، این ویژگی را صرفاً شامل دانشمندانی باید دانست که در متون دینی به آن ها «عالمان ربّانی» اطلاق می شود که علاوه بر روایت و وراثت علوم انبیاء، پیوندی وثیق با خدای سبحان برقرار نموده اند.
بررسی و تحلیل مفهوم روایت نبوی «من تعلم القرآن ثم نسیه لقی الله اجذم»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
241-256
حوزههای تخصصی:
حفظ قرآن به معنای به خاطر سپردن آیات و سوره های آن، از زمان نزول قرآن تابه حال، همواره مورد عنایت مسلمانان قرار داشته و از ارزش و جایگاه والایی برخوردار بوده است. فراموشی الفاظ قرآن پس از حفظ آن نیز امری ناپسند قلمداد می شود. این باور گاه تا به آنجا پیش می رود که بر مبنای برخی روایات نظیر روایت نبوی «مَن تَعَلَّمَ القُرآنَ ثُمَّ نَسِیهُ لَقِیَ اللهَ أَجذَمُ» فراموش کننده قرآن، مستحق عقوبت در روز قیامت دانسته می شود. نویسندگان این مقاله، با روش «توصیف و تحلیل» برای دستیابی به مفهومی صحیح از حدیث یادشده، ابتدا با استفاده از قواعد و معیارهای حدیث شناختی، به بررسی سلسله سند حدیث می پردازند و اشکالات آن را مطرح می کنند، سپس با نگاهی به نظریات شارحان و محدثان، به تحلیل متن حدیث پرداخته و از مفهوم صحیح آن که نوعی تشبیه و یا کنایه است، پرده برمی دارند.
طرح واره های تصوری «دنیا» در خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه بر اساس الگوی طرح واره های ایوانز و گرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴
۱۲۷-۱۴۸
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر، رویکرد زبان شناسی شناختی (cognitive linguistics) به طور خاص مورد توجه زبان شناسان قرار گرفته است. در این رویکرد ساختارهای اطلاعاتی ذهن، نقش اساسی در تعامل با جهان دارد و سازمان دهی،پردازش و انتقال اطلاعات توسط زبان صورت می گیرد. از این منظر، استعاره و تصاویر ذهنی از مهم ترین مقوله های ساختاری زبان به شمار آمده اند. همچنین استعاره نه تنها ابزار زیبایی شناسی، بلکه ابزاری فرازبانی شمرده شده که نظام مفهومی انسان را شکل و به اندیشه، رفتار و زبان او جهت می دهد. ایوانز و گرین نیز طرح واره های تصوری را زیرمجموعه ای از «تجسم و ساختار مفهومی» معرفی کرده اند. در جستار حاضر، پس از تعریف استعاره و برشمردن تفاوت های دو نگاه سنّتی و نوین به این مقوله، به تعریف طرح واره های تصوری پرداخته شد و طرح واره های تصوری دنیا در پیکره خطبه ها و حکمت های نهج البلاغه در چهارچوب معناشناسی شناختی بر اساس مدل انتخابی «طرح واره های تصوری ایوانز و گرین» مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه آنکه بر اساس انواع کلی طرح واره های ارائه شده در این الگو، طرح واره های حرکتی، ظرف بودگی، نیرو، اتحاد، فضا، تعادل، همسانی و شیء(موجودیت) در بافت متنی خطب و حِکَم نهج البلاغه وجود دارد. از این میان، بیشترین بسامد طرح واره ها، مربوط به طرح واره حرکتی است؛ همچنین بیشترین کاربست طرح واره ها، مربوط به دنیای مذموم بوده است.
جلوه های ظهور مهر و عطوفت در رفتار و گفتار امام علی (ع)
منبع:
مطالعات حدیث پژوهی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹
51 - 79
حوزههای تخصصی:
اهل بیت عصمت و طهارت بهترین الگو برای بشریت بوده و در همه حالات و امور زندگی لازم است از سیره و سخن این بزرگواران درس گرفت. در این میان، مولای متقیان علی علیه السلام که تنها امامی است که بر مسند خلافت و حکومت ظاهری تکیه زده اند بیش از دیگر معصومین می تواند در رفتارهای فردی و اجتماعی و تعامل با دوستان و دشمنان مورد عنایت و توجه قرار گیرد که از جمله آنها مسئله مهر و عطوفت است. در این تحقیق جلوه های ظهور مهر و عطوفت امام علی(ع) در برخورد با همکیشان، دشمنان، کارگزاران، اقلیت های مذهبی و خانواده مورد دقت قرار گرفت و نتایج ذیل حاصل شد در ارتباط با همکیشان سیره امام شامل حسن ظن، مهر و عطوفت نسبت به نیازمندان، خانواده شهدا، ایتام و جامعه اسلامی در قالب راهنمایی و یاری خلفا برای حفظ دین و کیان اسلامی بوده است. در ارتباط با غیر مسلمانان سیره امام اینگونه بوده که همگان باید زیر سایه حکومت اسلامی در آسایش و امنیت به سر ببرند تا بلکه بر اساس این احساس امنیت با تعالیم اسلام آشنا گشته به راه هدایت و خدای یکتا رهنمون شوند؛ در ارتباط با عموم مردم، در این زمینه می توان به سفارشات امام به فرزند و کارگزارانش برای مهر ورزی و مقدم داشتن مهر بر قهر نسبت به عموم مردم و همچنین سیره حضرت در عفو و گذشت؛ و پرهیز از کینه و دشمنی از مواردی است که نشاندهنده مهر و عطوفت امام (ع) نسبت به عموم مردم بوده است.امام در برابر مخالفان و دشمنانشان اوج مهر ورزی و عطوفت خویش را جهت هدایت آنها به کار می گرفتند و همیشه مدارا را مقدم میدانستند بر برخوردهای قهر آمیز و در بیان مهر و عطوفت حضرت در خانه همین کافی است که رهبر و امام جامعه اسلامی کار منزل خویش را با زنش تقسیم کند و در انجام کارهای خانه به همسرش یاری رساند ، از جلوه های ظهور مهر و عطوفت امام نسبت به کارگزارنشان می توان به موارد ذیل اشاره نمود: مدح و ستایش، مدح افراد لایق، تشویق و بیان نقاط مثبت آنها، نظارت و مراقبت، توجه دادن کارگزاران به لزوم مهر و عفو
تدخل الحکومه فی وضع اللوائح ومراقبه السوق من منظور نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
77 - 87
حوزههای تخصصی:
یعتبر موضوع التدخل الحکومی فی وضع اللوائح التنظیمیه ومراقبه السوق أحد القضایا المهمه فی مجال الاقتصاد الذی یقترن برأیین رئیسیین فی الجواز والمنع. تبرر وجهه نظر المصلحه العامه هذا التدخل وتلزم الحکومه بالتدخل فی حاله فشل السوق بسبب عوامل مثل الإنحصار. فی النصوص الفقهیه، نوقشت مسأله تدخل الحکومه فی السوق تحت عنوانَی «الاحتکار» و«التسعیر». والفقهاء، باتباع هذا الروایات، وعلى الرغم من اختلاف الآراء حول إذن الحکومه فی التسعیر، یسمحون عمومًا للحکومه بالتدخل فی حاله فشل السوق وعدم کفاءته. تحاول هذه المقاله دراسه الموضوع من منظور نهج البلاغه کمصدر سردی صحیح بمنهج متعدد التخصصات بین المجالین المعرفیین للاقتصاد والفقه وتبین أنه فی حاله فشل السوق، یلزم الإمام علی (ع) الحکومه بوضع اللوائح ومراقبه السوق بما یحقق المصلحه العامه فی سیاق العداله المتوازنه
تبیین العناصر الجمالیه فی الخطبه ۱۸ من نهج البلاغه وفق المقوّمات الشکلانیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الثالثه ربیع و صیف ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ق) العدد ۲ (المتوالی ۶)
11 - 21
حوزههای تخصصی:
یحتوی النقد الشکلانی علی أسالیب، تبیّن لغه النص و مفهومه للمتلقی برؤیه جدیده. تتطرق هذه المدرسه إلی النصوص النثریه والشعریه بمنهج جدید وتسعی لتحلیل تلک المعالم والعناصر التی تعتمد على علم البلاغه وفن الخطابه وتمیّز النصوص الأدبیه من غیرها. لهذا السبب قد درسنا الخطبه الثامن عشره وفق مقومات المدرسه الشکلانیه وعلی أساس المنهج الوصفی- التحلیلی وسعینا أن نتوصل إلی فکر المؤلف من خلال تحلیل نسج الخطبه وزوایاها الخفیه. بناءً على هذا، تمّ تحلیل الخطبه بأسلوبی الانحراف وزیاده القواعد کما تمّ تحلیل الجمالیات الأدبیه المُستخدمه فی النص أیضًا واستنتجنا من خلال هذا البحث أنّ النص المدروس یتصدر أعلى المراتب من حیث عناصر الجمال، والتضامن والموجود فی الجمل والتعابیر قد أوصل التنسیق والترابط فی ظاهر النص وباطنه إلى درجه الکمال.
بازنگرشی به اثربخشی « خوش خلقی- تندخلقی»، هدایت گر اخلاقی در متقاعدسازی مخاطب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۵)
62 - 87
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با بررسی یکی از ویژگی های منشی هدایت گر اخلاقی که درصدد راهنمایی دیگران به انجام کار خوب و ترک کار بد است؛ یعنی خوش خلقی- تندخلقی، به تحلیل نقش آن ها در متقاعدسازی مخاطب پرداخته شده است. بررسی متون نقلی و تحلیل منطقی، این نتیجه را به دست داده است که هر یک از منش خوش خلقی و تندخلقی، در متقاعدسازی مخاطب نقش دارند. برای خوش خلقی طبق اطلاعات به دست آمده از متون و مشارکت کنندگان در تحقیق، 25 کد رفتاری متقاعدکننده برشمرده شده و در میان مصادیق متعدد تندخلقی، پنج رفتار «واکنش اعراضی» ، «عبوست» ، «عدم مدارا» ، «عتاب» و «مهار خشم»، از منظر آیات و روایات مورد تحقیق قرار گرفته است. این تحقیق بیان گر آن است که خوش خلقی و تندخلقی - هر یک - از دو مسیر مرکزی و پیرامونی، به متقاعدسازی مخاطب منجر می شوند.
دراسه فی العلاقات بین الدین والحکومه بناء على تحلیل مصدر الشرعیه من منظور نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات حدیثه فی نهج البلاغه السنه الرابعه خریف و شتاء ۱۳۹۹ (۱۴۴۲ق) العدد ۱ (المتوالی ۷)
36 - 25
حوزههای تخصصی:
من أکثر القضایا إثاره للجدل بین المفکرین المسلمین، خاصه فی العقود الأخیره، کانت شرعیه الحکومه وعلاقتها بالدین. ورداً على ذلک ، یعتقد البعض أن الدین ، على الرغم من انخراطه فی السیاسه ، لا علاقه له بالحکومه وأن شرعیه الحکومه لیست قضیه استجاب لها الدین. على عکس العلماء الآخرین الذین یعتقدون أن للدین أیضًا رأیًا فی الحکومه وهو یتناول أیضًا قضیه شرعیه الحکومه. تسعى هذه المقاله ، من خلال تحلیل أصل شرعیه الحکومه باعتبارها التقاطع الرئیسی بین الدین والحکومه ، إلى إثبات الفرضیه القائله بأن مشارکه الدین فی هذه المرحله لیست کامله وأن العلاقه بین الدین والحکومه فی هذه المرحله هی عامه وخاصه، إذ یسود الجانب اللادینی على الجانب الدینی. لهذا السبب ، من خلال الترکیز على نهج البلاغه کأفضل مصدر روایه للبحث فی هذا المجال ومن خلال منهج فقه الحدیث واستخدام الأدله التاریخیه وافتراض انخراط الدین فی السیاسه، یستشهد هذا البحث بأصدق الأدله المستخرجه من نهج البلاغه ویشیر إلى أن السیره الذاتیه المحدده لأمیر المؤمنین تدل على الشرعیه المزدوجه الإلهیه الشعبیه المقترنه بهیمنه الوجه الشعبی.
تحلیل گفتمان احادیث «ده دوازده» در فقه معاملات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
31 - 55
حوزههای تخصصی:
اصطلاح «ده دوازده» در متون حدیثی، با عنوان روشی در معامله شناخته می شود. این اصطلاح به دلیل فاصله زمانی و ناآگاهی مترجم از ابعاد گفتمان متن، اغلب بدون هیچ تغییر یا توضیحی در متون ترجمه وارد شده و این عدم توجه باعث ایجاد گسست گفتمانی و انتساب دو حکم مغایر به این روش معامله شده است. برخی از ابزارهای گفتمان فرکلاف مانند نظام نقش گرای هلیدی می تواند در تحلیل و شناخت حکم این روش معامله موثر باشد؛ اما از آنجایی که امروزه گفتمان متن در متون دینی برای ما ناشناخته است، ابزارهای دیگری نیز چون شناسایی دال مرکزی، استخراج پیش انگاره، مطالعه همزمانی پویا، بررسی همنشین و جانشین های متن نیز در این پژوهش استفاده شده است. در نتیجه، با بررسی این موارد به نظر می رسد که ائمه اطهار: با تغییر گفتمان این اصطلاح به تغییر کاربرد آن اقدام کرده و آن را از معامله و بیعی فاسد به پیش معامله ای بدون اشکال مبدل ساخته اند.
نوآوری های رجالی محقق اردبیلی در جامع الرواه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حدیث پژوهی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
281-300
حوزههای تخصصی:
حدیث، گزارش کننده سنت نبوی و ولوی است و بر پایه ای محکم و متین به نام سند استوار است. نقل حدیث همراه با سند مورد تأکید و توصیه معصومان k بوده است. یکی از طرق ارزشیابی حدیث، ارزیابی سند و راویان آن است. بدین سبب علمی به نام «علم رجال» تأسیس و ده ها اثر رجالی تدوین شده است. در میان کتب رجالی، کتاب جامع الرواه از موقعیت و جایگاه ویژه ای برخوردار بوده و دارای امتیازات مهم و سودمندی است. مؤلف اندیشور آن با مجاهدت علمی و تلاش بیست ساله خویش توانسته است تحولی درشناخت راویان و شیوه نقد سند به وجود آورد و روش نوینی را ابداع کند که در میان پیشینیان سابقه نداشته است. ایشان با این روش ابتکاری، توانسته است به آسیب شناسی اسناد روایات کتب اربعه حدیثی شیعه بپردازد و به نتیایج بسیار مهم و ارزشمندی درشناخت راویان و اسناد دست یابد؛ از جمله شناسایی تصحیف در نام راویان مانند تصحیف «حسین» به «حسن» و برعکس، شناسایی تصحیف در الفاظ تحدیث مانند تصحیف «عن» به «بن» و برعکس، تمییز راویان مشترک مانند تمییز «احمد بن محمد» که مشترک بین تعدادی از راویان ازجمله «احمد بن محمد بن عیسی اشعری»، «احمد بن محمد بن خالد برقی»، «احمد بن محمد بن ابی نصر بزنطی» است، شناخت مترادفات راوی و یکسان سازی عناوین متعدد مانند ثابت بن دینار، ثابت بن ابی صفیه، ابوحمزه ثمالی، الثمالی که همه آن ها یک شخص می باشند، شناخت تعلیق در اسناد، شناخت افتادگی در اسناد این مقاله به تبیین و توضیح منهج جدید و روش ابتکاری محقق اردبیلی و نتایج به دست آمده آن می پردازد.
اعتبارسنجی اخبار آحاد از منظر اصولی و معرفت شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹شماره ۱۲
145 - 168
حوزههای تخصصی:
اخبار آحاد حجم گسترده ای از میراث حدیثی مسلمانان را تشکیل می دهند. چگونگی اعتبارسنجی آن ها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اخبار به لحاظ موضوعی به دو دسته فقهی و غیر فقهی قابل تقسیم هستند که در اعتبارسنجی آن ها نیز دو رویکرد متفاوت اصولی و معرفت شناختی مطرح شده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی ابتدا به تبیین این دو رویکرد و تشریح معنای اعتبار و ملاک آن از منظر هر یک از آن ها پرداخته و سپس با لحاظ ملاک های مذکور و با هدف دستیابی به دیدگاه روایی در مسئله اعتبارسنجی اخبار آحاد، روایات معصومانb را مورد بررسی قرار داده و به این نتیجه دست یافته که ملاک اعتبارسنجی مورد اشاره در روایات برای هر دو دسته اخبار فقهی و غیر فقهی، «موافقت با آموزه های قرآن و سنت» است. راست آزمایی نشان می دهد ملاک مزبور در هر دو رویکردِ اصولی و معرفت شناختی، دارای اعتبار بوده و نزد بسیاری از دانشمندان،مبنای اعتبارسنجی روایات قرار گرفته است. این ملاک نسبت به بررسی سندی، مقدم بوده و از آن کفایت می کند.
اعتبارسنجی روایت حسن بصری در کارآمدی آیه «وَ إِن یکاَدُ» در دفع چشم زخم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله که بر روش توصیفی تحلیلی استوار است، به بررسی تفاسیر آیه «وَ إِن یکاَدُ» در فریقین پرداخته و خاستگاه تفکر ارتباط این آیه در دفع چشم زخم را بررسی کرده است. لذا به این نتیجه دست یافته که به همراه داشتن آن در بین مردم به عنوان آیه ای از قرآن با نگاه تبرک یا برای تذکر این مسئله، قابل تأیید است ولی هیچ قرینه ای یافت نشد که نشان دهد این آیه به دفع چشم زخم کمک می کند؛ زیرا ادعای دفع چشم زخم با آیه مذکور تنها به روایتی از حسن بصری بازمی گردد که به سبب ضعف سندی و رجالی، غیرمستند است ولی به رغم ضعف رجالی، روایت ایشان در تفاسیر اهل سنّت مورد توجه قرار گرفته، گسترش یافته و از این طریق به تفاسیر شیعه نیز انتقال یافته است. علاوه بر اینکه قبل از قرن ششم هجری قمری، اثری از این روایت در هیچ منبعی یافت نمی شود.
بررسی حجیت آراء صحابه بر اساس مبانی اهل سنت(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه علوم حدیث تطبیقی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹شماره ۱۳
263 - 280
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات میان رشته ای در علوم حدیث و اصول فقه اهل سنت، حجّیت و یا عدم حجیت اقوال و آراء صحابه بوده که همواره میان محدثان و اصولیون اهل سنت اختلاف نظر وجود داشته است. این مقاله با تکیه بر ادله غیر لفظی (عقل و اجماع) در پی حل این مسئله اختلافی، با توجه به مبانی پذیرفته شده نزد آن ها و اثبات دیدگاه صحیح در این رابطه می باشد. مدعای پژوهش حاضر این است که حتی بدون استفاده از ادله لفظی می توان عدم حجیت آراء صحابه را اثبات کرد. نتایج پژوهش حاکی از این است که اجماع صحابه بر جواز مخالفت بر آراء آن ها، عدم ملازمه میان عدالت و حجیت قول، عدم عصمت صحابه، منازعات میان صحابه، اطلاق ادله منع تقلید و لزوم اجتماع نقیضین در صورت قول به حجیت مذاهب صحابه، از جمله ادله ای است که به روشنی عدم اعتبار اقوال و آراء اصحاب را به عنوان دلیلی از ادله احکام اثبات می نماید.
بررسی زندگی حضرت یوسف (ع) از دیدگاه منابع تفسیری و روایی فریقین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سوره یوسف، احسن القصص قرآنی، از دیرباز مورد توجه محققان بوده است. برخی از تفاسیر و روایاتی که در مهم ترین منابع امامیه و اهل تسنن پیرامون تفسیر این سوره و ترسیم سیمای عصمت این پیامبر الهی × آمده، آمیخته با اسرائیلیات و در تعارض آشکار با مبانی اعتقادی امامیه است. منشاء غالب این تفاسیر در منابع اهل سنت، برگرفته از مباحث تورات بوده که در تفاسیر طبری و الدرالمنثور کاملاً مشهود می باشد. آنچه در روایات شیعی نیز از این انحرافات آمده، بدون هیچ گونه توضیحی، تکرار روایات منابع اهل تسنن است. بررسی توصیفی - تحلیلی منابع تفسیری و حدیثی فریقین از شرح حال حضرت یوسف × و تحلیل و نقد روایات منافی عصمت ایشان، از یک سو نادرستی این اقوال را آشکار و از سویی دیگر سیمای واقعی و الهی آن حضرت × بر اساس مبانی و نصوص قرآنی و احادیث صحیح، ترسیم می کند.