فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷٬۲۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
بر اساس آیه 36 سوره احزاب هیچ مرد و زن مؤمنی نباید در برابر حکم الهی بایستد زیرا هر که از خدا و پیامبرش نافرمانی کند سخت در گمراهی افتاده است. سیوطی در لباب النقول برای این آیه سه روایت سبب نزول نقل کرده است. در دو روایت نخست پیامبر زینب بنت جحش را برای زید خواستگاری می کند، اما وی از امر پیامبر سر باز می زند و این رفتار او موجب نزول آیه می شود. بر اساس روایت سوم پس از خواستگاری پیامبر از ام کلثوم بنت عقبه برای زید، او و برادرش در برابر امر پیامبر ایستادگی می کنند که این رفتار آنها نزول آیه را در پی دارد. شواهد تاریخی نشان می دهد که این دو رویداد از یکدیگر فاصله زمانی قابل توجهی داشته و با توجه به این اختلاف، جمع دو روایت با تردید هایی همراه است. پژوهش حاضر می کوشد با روشی توصیفی تحلیلی و با محوریت گزارش های تاریخی، زمان رویدادها و نزول آیه را تاریخ گذاری کند. تاریخ وقوع رویدادهای نشان می دهد نزول آیه به سبب رفتار ام کلثوم منتفی است، زیرا وی در این هنگام در مدینه حضور نداشته است اما تاریخ ازدواج زید و زینب با نزول آیه هماهنگی بیش تری دارد.
جلوه های عدالت ترمیمی در مجازات های کیفری قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۱۷۸-۱۵۳
حوزههای تخصصی:
در قرون اخیر به دلیل مشکلات ناشی از اجرای عدالت کیفری، الگوی جدیدی به نام عدالت ترمیمی ؛ جهت ترمیم رفتارها و رفع مشکلات ناشی از جرم؛ مورد توجه سیستم های قضایی قرار گرفته است. فرایند ترمیم با هدف ایجاد صلح و آشتی بر احیای حقوق بزه دیده از طریق مذاکره و ابزار و شیوه های خاص و همراه با مشارکت فعال بزه دیده و بزه کار، به جبران خسارت و حل و فصل مسائل ناشی از جرم می پردازد. این در حالی است که قرآن کریم (علاوه بر راهکارهای ترمیم) مجازات های کیفری را از راه کارهای موکّد خود در مواجهه با برخی جرایم بر شمرده است. از این رو پژوهش حاضر با روش تحلیلی و مقایسه ای به بررسی آیات مرتبط با مجازات های کیفری پرداخته و با مقایسه آن با نظر اندیشمندان حوزه عدالت ترمیمی، ویژگی ها و نشانه های غیرکیفری در آن آیات را کشف کرده و به این نتیجه رسیده که اصل و مبنای قرآن در برخورد با جرائم، ترمیم جامعه، مجرم و حفظ شون انسانی بوده و در هر جرمی که دستورات کیفری صادر کرده به تناسب راهکارهای متعددی جهت ترمیم ارائه داده است تا از آسیب های مجازات کیفری کاسته شود.
رَفَث: کاوشی ریشه شناختی درباره واژه ای پر چالش
حوزههای تخصصی:
واژه رَفَث که دو بار در قرآن کریم به کار رفته، از جمله مفردات قرآنی است که در معنای آن تشتت اقوال و پیچیدگی های تفسیری بسیار است. بخشی از این تشتت ناشی از آن است که مفسران و لغویان کهن، به جای تبیین معنا، به توضیح مصادیق آن پرداخته اند و چه بسا به معنای لغوی آن نیز دسترس نداشته اند. قراین حاکی از آن است که رفث به عنوان یک واژه، از اواسط سده سوم هجری روی به منسوخ شدن نهاده و متروک بودن آن در سده های بعد، بر دشواری کار مفسران افزوده است. پژوهش حاضر بر آن است که پس از نشان دادن ابهامات مفسران و نقد آراء ایشان، با یک تبیین زبانشناختی تاریخی، و به ویژه با بهره جستن از روش های ریشه شناسی و مطالعه تطبیقی سامی، به تبیین ارزش واژگانیِ رفث راه جوید. برآیند مباحث آن است که رفث در اصل لغوی، به معنای "کوبیدن توأم با گستردن چیزی" است و کاربست آن برای آمیزش جنسی، اگرچه متداول ترین کاربرد بوده، ولی از مقوله کنایه است. کاربرد این واژه برای "سخنان بی پرده جنسی" و "هرزه درایی" نیز مبتنی بر مجاز و بر پایه همان معنای "آمیزش جنسی" بنا شده است. اما آنان که رفث را به معنای "سخن زشت" به طور کلی گرفته اند، هم از اصل لغوی و هم از سیاق های قرآنی فاصله گرفته اند.
دیدگاه تفسیری متفکران زن معاصر پیرامون آیات خلقت، برابری، روابط ازدواج (رویکردها، ادله، بررسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
10 - 31
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه چگونگی تفسیر قرآن پیرامون موضوع جنس و جنسیت و آثار آن به ویژه در عصر حاضر در جوامع اسلامی و در جامعه جهانی از اهمیت بسزایی برخوردار است، طرح دیدگاه زنان در درک دقیق تر از این مقوله ضروری بوده و بایسته است تفاسیر آیات مرتبط با زنان، با حضور زنان بر اساس منابع معتبر اسلامی با هدف دستیابی به سعادت انسانی، بازنگری شود. تفسیر آیات با این رویکرد در راستای ارتقای وضعیت زنان در کشورهای اسلامی در ابعاد اجتماعی، سیاسی و فرهنگی و در چشم اندازی برتر ارتقای جوامع اسلامی در عصر حاضر، تأثیرگذار خواهد بود. در مقاله حاضر رویکردهایی از بعض زنان متفکر مانند رویکرد هرمنوتیک، همچنین دلایل آنها در اثبات اصل برابری در قرآن و دریافتشان از مباحث مرتبط با ازدواج به روش توصیفی- تحلیلی طرح گردیده و با نگاهی دوباره به آیات قرآن و منابع تفسیری مورد بررسی قرار گرفته است و ضمن اینکه برخی نظرات آنها را قابل اثبات با منابع معتبری مانند قرآن، روایات قطعیه، عقل و وجدان می داند، لکن برخی آرای آنها را از این دایره مستثنی دانسته و شفاف سازی در مبانی و مفاهیم کلیدی چون وحی و ماهیت آن، مفاهیمی چون تکثرگرایی، وجود یا عدم وجود معنای نهایی برای متن را در تفسیر آن آراء، لازم می شمارد.
مطالعه تطبیقی رابطه «رؤیت برهان رب» با «مخلصین» در آیه 24 سوره یوسف از منظر تفسیری فریقین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
10 - 31
حوزههای تخصصی:
تفاوت در روش های تفسیری از موضوعاتی است که در تفاوت پاسخ های مفسران به سؤالات پیرامون آیات قرآن کریم تأثیرگذار است. از این جهت تطبیق تفاسیر در فهم بهتر از مراد برخی آیات قرآن مورد توجه است. یکی از سؤالاتی که در آیه ی 24 سوره یوسف مورد توجه قرار می گیرد، چیستی «برهان رب» است که حضرت یوسف با رؤیت آن از گناه به دور ماند و ارتباط آن با عبارت «مخلَصین» است که در انتهای آیه آمده است. مقاله حاضر در تلاش است تا با استفاده از تطبیق چند تفسیر از فریقین که از نظر روش تفسیر با یکدیگر تفاوت دارند، به ارزیابی پاسخ هر یک از تفاسیر به سؤال مذکور با در نظر گرفتن روش تفسیری بپردازد. در این مقاله از تفاسیر شیعه مجمع البیان، نورالثقلین، الکاشف و المیزان و از تفاسیر اهل سنت درالمنثور، کشّاف، المنیر و التحریر و التنویر انتخاب شده است. یکی از نتایج مقاله حاضر ویژگی تفسیر المیزان در پاسخی است که به رابطه ی «برهان رب» و «مخلَصین» نسبت به دیگر تفاسیر داده است و ارتباط این دو را بیان می نماید در حالی که در برخی دیگر از تفاسیر ارتباطی میان این دو عبارت برقرار نکرده اند و یا ارتباط آن به خوبی بیان نشده است.
خوانش تفسیری آیه «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۸۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
واژه امام هفت بار در قرآن آمده است. یکی از آن موارد، آیه «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» است. درباره معنای امام در آیه، هشت قول از سوی مفسران نقل شده است. مفسران بزرگ فریقین هرچند در مفهوم امام در آیه مذکور با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما آنان با توجه به اینکه هدایت امام را از نوع ارائه طریق دانسته اند، در این نظر مشترک اند. علامه طباطبائی با استفاده از روش تفسیری خود، توانسته است افزون بر این موضوع، از آیه یادشده، لزوم وجود امام حیّ در هر عصر را نیز استخراج نماید. نظر بر اهمیّت این بحث در اندیشه اسلامی و پیوند آن با موضوع مهدویت، تحقیق پیش روی با روش توصیفی تحلیلی، می کوشد به پرسش چگونگی دستیابی علامه به این نتیجه پاسخ دهد. به نظر می رسد مبنای این تحلیل، فهم و برداشت خاصی است که ایشان از حقیقت امامت دارد. از منظر علامه، امامت به معنای مطلق هدایت نیست، بلکه هدایتی است که به امر الهی صورت می گیرد. درحالی که بسیاری از مفسران، این هدایت را ارائه طریق می دانند، علامه با توجه به قید «بأمرنَا» در دو آیه 73 سوره انبیاء و آیه 24 سوره سجده، امامت را ملازم با ایصال الی المطلوب معرّفی کرده است. از منظر علامه، وصف امامت به هدایت به امر، ما را به پیوستگی این جریان و لزوم آن، رهنمون می سازد.
تفسیر علمی به مثابه نقد سنت تفسیری: قصص انبیاء در خوانش بهبودی و طباطبایی
حوزههای تخصصی:
مسئله مطالعه حاضر، تحلیل و بررسی روی کرد محمدباقر بهبودی در بهره مندی از علوم طبیعی در فهم و تبیین آیات قرآن با بازخوانی عملکرد او در فهم قصه های انبیاء در قرآن کریم است. روی کرد حاکم بر مطالعه از نوع پژوهش های کیفی است و از روش توصیفی تحلیلی برای گردآوری و تحلیل داده ها استفاده شده است. یافته های مطالعه نشان می دهد که بهبودی در فهم قصه های انبیاء در قرآن از روش علمی استفاده نموده است از جمله داستان خلقت آدم (ع)، هبوط نطفه ها، گسترش نسل بشر بر روی زمین در زمان نوح (ع)، ایجاد ناقهٔ صالح. بهبودی از آموزه های علوم مختلف از جمله زیست شناسی و ژنتیک، نجوم و کیهان شناسی، الکتریسیته و پزشکی در فهم و تبیین برخی از نکات این قصه ها بهره برده است. همچنین از مهم ترین کاربردهای تفسیر علمی از نگاه وی؛ تأیید برداشت های تفسیری خود از مفاد آیات و پاسخ به ابهاماتی است که پیرامون محتوای برخی از آیات در قصه های انبیاء در قرآن مطرح شده است. از نتایج مطالعه می توان به انگیزه های بهبودی در استفاده از علوم جدید در تفسیر هم چون دورشدن و بی توجهی کامل نسبت به برخی از اقوال بسیار ضعیف تفسیری در تبیین آیات قرآن کریم به مثابه یک نگاه انتقادی و نشان دادن هماهنگی قرآن و علم، اشاره نمود.
تحلیل گفتمانی سوره واقعه بر اساس الگوی تنشی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از دانش های روزآمد، روشی مهم برای تحلیل متون دینی مذهبی به شمار می آید. ساختار زبانی قرآن، به نحوی است که از بهترین مسیرها برای انتقال پیام بهره برده است. مطالعات «نشانه شناسی» با رویکردهای متفاوت ازجمله دانش های روزآمد در دنیای معاصر است. ساختار الگوی تنشی، یکی از الگوهای نشانه شناسی مربوط به دوران پساگریماسی است. در این رویکرد، نشانه ها همراه با مفاهیم و معانی پیوند برقرار کرده و به مقولاتی سیال و پویا تبدیل می شوند. پژوهش حاضر برآنست تا با رویکرد توصیفی تحلیلی، چگونگی تشکیل فرآیند گفتمان در سوره واقعه را با بهره گیری از الگوی تنشی بررسی کند. سوره واقعه به لحاظ سیاق بندی خاصی که دارد مورد توجه است. در این سوره گفته پرداز در سیاق های تکراری به لحاظ ساختاری گفته یاب را به دنبال فضای گفتمانی خود می کشاند. بدین معنی که سیاق های سوره الگویی تکرار شونده دارند. به نظر می رسد در همه آنها سخن با فشاره عاطفی بالا شروع شده و به سمت گسترش فضای جهان گفته ای و افق های شناختی پیش رفته و از الگویی نزولی تبعیت می کند.
کیفیت تسبیح موجودات در قرآن: نقد آراء مفسران با روی کرد معناشناسی تاریخی
حوزههای تخصصی:
به تسبیح موجودات در آیات متعددی از قرآن کریم اشاره شده است. بسیاری از آیات از تسبیح آن چه در آسمان ها و زمین است سخن گفته اند، و در یکی از آیات قرآنی، از این حقیقت خبر داده شده که هر چیزی، خداوند را «تسبیح به حمد» می کند: «إِنْ مِنْ شَی ءٍ إِلاَّ یسَبِّحُ بِحَمْدِهِ» (اسراء/ 44). مسئله چگونگی تسبیح موجودات مسأله ای کلامی فلسفی در فرهنگ اسلامی است. در پاسخ به این پرسش گروهی از عالمان (عمدتا متکلمان) به تسبیح «حالی» موجودات و گروهی دیگر (عمدتا فلاسفه و عرفا) بر تسبیح «قولی» آنان قائل شده اند. این پژوهش مبتنی بر روش معناشناسی تاریخی و با بررسی تحولات معنایی تسبیح از پیش از اسلام تا قرآن کریم و سپس دوران اسلامی، تلاش کرده با عبور از این دوگان معنای تسبیح را در قرآن کریم کاویده و بر اساس آن، فهمی مناسب را از آیات مذکور فراهم آورد. حاصل این پژوهش نشان داد تسبیح موجودات از سنخ «تسبیح به حمد» است که تسبیحی از سر شوق و اشتیاق به پروردگار عالم است.
نقد و تحلیل آراء مفسران درباره «أَوْهَنَ الْبُیُوت» ذیل آیه 41 سوره عنکبوت و تطبیق آن با علم تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۳۶-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم برای تربیت انسان، دارای تشبیهات گوناگونی است؛ در آیه 41 سوره عنکبوت، ولایت پذیری غیر خدا را به سستی خانه عنکبوت تشبیه شده است؛ امروزه از تارعنکبوت جلیقه ضدگلوله ساخته می شود که حاکی از استحکام این رشته ظریف است. درباره چرایی تعبیر «أَوْهَنَ البُیُوت» عده ای سستی را به خانواده عنکبوت و برخی به تارعنکبوت نسبت داده اند. پژوهش حاضر با هدف واکاوی دیدگاه مفسران به روش تحلیلی توصیفی سامان یافته است. نتیجه اینکه: أولاً فعل «إتخذت» ناظر به عنکبوت مؤنث است که خانه را می سازد و «بیت» ناظر به جفت اوست که با هم خانواده تشکیل می دهند؛ اما مؤنث پس از بارداری جفت خود را می خورد و خانواده از بین می رود. از این رو «أَوْهَنَ» وصف خانواده است نه وصف تار؛ چراکه تار نمی تواند نقش خانه را ایفا نماید. این مفهوم درباره انتخاب غیرِخداوند به عنوان ولیّ است که با از بین رفتن منافعشان جمع شان از بین می رود. ثانیاً علم تجربی تار عنکبوت را جزء محکم ترین سازه ها می داند. گونه ای از عنکبوت تار نمی تند پس تار، خانه عنکبوت نیست بلکه از آن برای مصارفی مثل تسخیر، شکار، ساخت اتاقک های جلداندازی استفاده می کند و برای آسایش و خواب زمستانه و تولید مثل مخفیگاهی مانند تونل می سازد. ثالثاً مشرک، ماسوی الله را که در جایگاه خداوند قرار می دهد، اما نمی تواند نقشی حداقلی بپذیرد. پس مسئله ماهیت شیء یعنی تار عنکبوت نیست! بلکه مشعر به نقش آن هست!
بررسی تفسیری فتح و غفران ذنب در آیات 1 و 2 سوره فتح با رویکرد سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۳۲-۷
حوزههای تخصصی:
مفسران فریقین در تفسیر آغازین آیه سوره فتح با چهار ابهام اساسی مراد از: فتح، ذنب، غفران ذنب و کیفیت ارتباط فتح در صدر آیه با غفران ذنب مواجه شد ه اند. آنان به رغم کوشش تفسیری فراوان، در بیشتر موارد نتوانسته اند ارتباط معنادار و معقولی را بین «فتح» در صدر آیه و «غفران ذنب» در ادامه آن، برقرار نمایند. در این مقاله تلاش شده تا به روش تحلیلی و استنباطی، ارتباط و پیوند میان این دو تبیین شود. ازاین رو مسئله اصلی این مقاله بررسی چگونگی ارتباط تفسیری «فتح» با «غفران ذنب» در این آیه شریفه است. نتیجه این تلاش آن است که غفران ذنب، علت و فتح، معلول آن است و همچنین با بررسی مفاد پیمان نامه حدیبیه روشن می شود که دستاوردهای سیاسی بسیار بزرگی با این صلح به دست آمده که شایسته نامبرداری به فتح الفتوح سیاسی است. بر این پایه تنها در صورتی غفران ذنب با این فتح سیاسی معنای معقولی پیدا می کند که ذنب و غفران آن نیز در حوزه سیاست معنا گردد و ارتباط علت و معلولی آن حفظ شود؛ نه آنکه ذنب و غفران به معنای عرفی آن که ارتباط معنایی خود را از دست داده و چهره تابناک رسول الله| را نیز مخدوش جلوه می دهد باشد.
تحلیل بینامتنی بازتاب مفاهیم و عناصر قرآنی در قابوس نامه بر اساس نظریه ژرار ژُنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش قرآن کریم در تکوین ادبیات و تمدّن اسلامی-ایرانی انکارناپذیر است. از نمونه های این تأثیر، بازتاب قرآن کریم در محتوا، فرم و زبانِ قابوس نامه است که موجب غنای آن از جنبه های مختلفی شده است. این مقاله به روش توصیفی-تحلیلی، با ارائه شواهد متنی به بررسی روابط بینامتنی قرآن کریم و قابوس نامه بر اساس نظریِه ژرار ژُنت پرداخته، به این نتایج دست یافته که وفور موضوعات، حکمت ها، تمثیلات و واژگان قرآنی در قابوس نامه نشان دهنده تأثیرِ محتوایی، ادبی، سبکی و زبانی قرآن کریم و استفاده بجای عنصرالمعالی از آن ها در اثر خویش است. وی در تبعیّت از شیوه تعلیمی-تربیتی جهان شمول قرآن کریم با وجود مخاطب قراردادن فرزندش، با ایجاد تنوّع زبانی، فرهنگی و موضوعی، کلّ ابناء بشر را مخاطب قرارداده، از معارف قرآن بهره مند کرده است. او از آموزه های حکمت آمیز قرآن کریم به تناسب ابواب، موضوعات و مخاطبان، به شیوه های گوناگون بینامتنی استفاده و آن ها را به زبانی ساده و تأثیرگذار بیان کرده است. رابطه کلانِ قابوس نامه با قرآن کریم، اخذ، تداوم و اشاعه آموزه هایِ آن است. این کتاب به عنوان متنی برجسته در فرهنگ و ادب اسلامی، نقشی رسانه ای در انتقال ادبی و هنری آموزه های اعتقادی، اجتماعی و فرهنگی قرآن کریم به فارسی زبانان ایفاکرده است.
نقد و بررسی برداشت های تفسیری سیاسی از قرآن در حوزه کاربست قواعد علم معانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
118 - 145
حوزههای تخصصی:
برداشت سیاسی از قرآن، به جهت ماهیت سیاسی و ارتباطش با قدرت، آسیب هایی گسترده تر (نسبت به دیگر انواع برداشت ها) درپی داشته است. بخشی از بسترهای آسیب زا، مرتبط به کاربست نادرست قواعد علم معانی، یا غفلت از آنهاست. مشکل مذکور این مسئله را پیش روی ما می نهد که آیا می توان آسیب پذیری برداشت های سیاسی در عرصه کاربست قواعد علم معانی را اثبات کرد؟ اثبات آسیب پذیری، انگیزه لازم برای پی جویی ایجاد تمهیداتی جهت ارائه برداشت های سیاسی معتبر را فراهم آورد. مطالعه حاضر که به روش توصیفی و تحلیلی سامان می یابد، براین فرض تاکید دارد که برداشت های سیاسی در کاربست قواعد علم معانی یا بی توجهی به قواعد دچار آسیب شده اند. گزارش نمونه های عینی این آسیب ها، تحقق آسیب پذیری را در عمل اثبات می کند و دستاوردش اثبات آسیب پذیری برداشت ها در چهار قلمرو مهم قواعد علم معانی(مصادیقی از قاعده های اطناب؛ مجاز در اسناد؛ حصر وقصر؛ وصل وفصل)، و ایجاد دغدغه برای ارائه راهکارهای اصلاح آسیب ها و ارائه برداشت های سیاسی معتبر است.
بررسی اختلافات تفسیری فریقین درباره آیات تشریعی حوزه نکاح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
88 - 111
حوزههای تخصصی:
با توجه به اختلافات تفسیری که در حوزه آیات الأحکام نکاح در دیدگاه فریقین وجود دارد، مقاله پیش رو بر اساس پرسش پیرامون مصادیق اختلافات تفسیری در حوزه مذکور با رویکرد تطبیقی سامان یافته است.آیات الأحکام نکاح حول محورهای مشروعیت، محرمات و لوازم و توابع آن احصاء می شوند و در هر یک از محورها و موضوعات مذکور، اختلافات متعددی نیز قابل دستیابی است. این پژوهش مبتنی بر روش توصیفی بوده و گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که در بحث مشروعیت، فریقین در جواز ازدواج موقت اختلاف دارند به طوری که امامیه قائل به جواز و معظم اهل سنت قائل به عدم جواز آن می باشند. در محرمات نکاح، دیدگاه های مربوط به ایجاد رحم از طریق وطی نامشروع و ازدواج با زنان اهل کتاب متفاوت است و در لوازم و توابع نکاح، مباحث مهریه و مقدار آن، پرداخت متاع و نفقه و همچنین موضوع نگاه خصوصا نگاه به مخطوبه و برخی از احکام وطی، اختلافی است.
تفسیر تطبیقی آیه 73 سوره انبیا از منظر زمخشری و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۴۰-۲۳
حوزههای تخصصی:
از آموزه های مهم اعتقادی ادیان آسمانی، مسئله وحی است که قرآن کریم به آن توجه ویژه دارد. از جمله آیات مربوطه، آیه 73 سوره انبیاست که به وحی «فعل الخیرات» می پردازد. مفسران فریقین درباره تفسیر «أوحینا» در آیه مذکور دیدگاه های مختلفی مطرح نموده اند. بیشتر آنها، وحی را تشریعی و گروهی آن را تسدیدی می دانند. دست یافتن به تفسیر دقیقی از وحی در این آیه، زمینه ساز شناخت بهتر از جایگاه ائمه و نقش آنها در هدایت الهی است؛ بنابراین پژوهش پیش روی با روش توصیفی تحلیلی تلاش دارد ضمن بیان دیدگاه زمخشری در تفسیر وحی، دیدگاه آیت الله جوادی آملی را تحلیل نماید. یافته های پژوهش حاکی از آن است که باورمندان به تشریعی بودن وحی در آیه مورد بحث، باتوجه به ماهیت چنین وحی ای، تحقق نیافتن موحی را اثبات می کنند. در مقابل صاحب تفسیر تسنیم همانند علامه طباطبایی که وحی در اینجا را تسدیدی می داند، با تأکید بر ظاهر الفاظ و سیاق آیات، در تبیین تحقق موحی کوشیده اند. ادله گروه اول مستلزم تقدیر گرفتن در آیه و مبتنی بر قیاس مع الفارق و ناسازگاری با ظاهر الفاظ و سیاق آیات است، درحالی که تسدیدی بودن وحی در آیه با ظاهر الفاظ و سیاق آیات می سازد و روایات تفسیری نیز آن را تأیید می کند.
مبانی تفسیری تفهیم القرآن
حوزههای تخصصی:
تفسیر تفهیم القرآن تألیف مفسّر و متفکر نوپرداز هندی پاکستانی معاصر، ابوالاعلی مودودی است که از تفاسیر معتبر و مورد استقبال قشر جوان در شبه قاره هند و اخیراً در کشورهای اسلامی است. با توجه به این جایگاه و موقعیت، پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی عهده دار تبیین مبانی تفسیری تفهیم القرآن است. مودودی در کتاب تفسیر خویش صراحتاً به مبانی تفسیری خویش اشاره ننموده است اما با تتبع انجام شده در تفسیر تفهیم القرآن، مهم ترین مبانی تفسیری وی که هم نوا با مبانی اکثر مفسرین فریقین است: تحریف ناپذیری قرآن و صحّت همه مطالب آن، حکیمانه بودن قرآن، فصاحت قرآن، تدقیق لفظی و بلاغت قرآن، کامل و تمام نبودن معنای برخی آیات، جامعیت قرآن، جهانی بودن قرآن، نیازمندی متن قرآن به تفسیر بنابر اهمیّت، ضرورت و فوریت آن، امکان تفسیر متن قرآن، تعدّد لایه های معنایی قرآن، کلی گویی قرآن و ارتباط مفاهیم قرآن با فرهنگ زمانه خویش اند.
روش به کارگیری سیاق نخست، جهت کشف غرض سوره در گفتمان تدبر؛ مطالعه ی موردی سوره ی احزاب
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
315 - 337
حوزههای تخصصی:
در مطالعات نوین تدبری، سیاق نخست به عنوان عاملی ویژه در کشف غرض سوره معرفی شده است. به گونه ای که این عامل می تواند فرآیند غرض شناسی را تدقیق و تسریع بخشد. اما تاکنون درباره ی روش به کارگیری سیاق نخست در کشف غرض، صحبتی به میان نیامده است و شیوه ی به کارگیری آن در فرآیند غرض شناسی بحث نشده است؛ از این رو، این پژوهش بر آن است تا با به کارگیری روش توصیفی – تحلیلی و استفاده از اسناد کتابخانه ای و الکترونیکی، روش به کارگیری سیاق نخست در فرآیند کشف غرض را رونمایی کند. در این روش، در اولین گام، محور سیاق نخست با استفاده از قواعدی چون «حذف»، «سبقت ذکری» و «کثرت ذکری» تعیین می شود و سپس با غرض به دست آمده از کل سوره مقایسه می شود تا درستی آن تأیید و تأکید شود یا نواقص احتمالی آن برطرف گردد. سوره ی احزاب، مطالعه موردی است که این روش روی آن پیاده سازی شده است. دستاورد مطالعه ی موردی نشان می دهد که سیاق نخست از جایگاه مهمی در کشف غرض برخوردار است و عناصر قابل توجهی از غرض سوره را به دست می دهد.
انسان شناسی در آیینه قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۹
339 - 377
حوزههای تخصصی:
کلید انسان شناسی یکی از مباحث مهم هر مکتب و از جمله اسلام است. انسان شناسیِ مصطلح در غرب، با شناخت انسان در فرهنگ دینی متفاوت است. انسان شناسی در متون دینی به معنای خود شناسی است. انسان شناسی از جهت روش شناخت، چهار نوع است: تجربی، شهودی، فلسفی و دینی. مقاله حاضر برای شناخت انسان، روش دینی را برگزیده و با روش توصیفی - تحلیلی و از نوع کتابخانه ای به این سؤال پاسخ می دهد که انسان شناسی در آیینه قرآن چگونه است؟ یکی از ویژگی های اساسی روش دینی، جامعیت شناخت انسان است. همه ابعاد و ویژگی های انسان را در یک مقاله نمی توان معرفی کرد و این نوشتار به بررسی مهم ترین ارکان انسان شناسی از منظر قرآن پرداخته است. دستاوردهای نگارش کنونی این است که انسان، دو بُعدی آفریده شده و بُعد روحانی او از بُعد جسمانی اش مهم تر است و محدود کردن انسان به نیازهای مادی، ظلم به انسان است. مقام خلافت الهی، بارزترین مقام انسان است و جانشینی انسان از سوی خدا منحصر به حضرت آدم نیست. ستایش های خدا از انسان، ناظر به فطرت گرایی انسان و نکوهش های الهی درباره انسان و ناظر به طبیعت گرایی انسان است. کرامت انسان مربوط به خصوصیات ذاتی اوست. حق حیات از مهم ترین حقوق انسان است که دارای دو نوع مادی و معنوی است. نهایتاً زندگی انسان به دنیا محدود نمی شود و آخرت بازتاب زندگی دنیایی انسان است.
تفسیر و تأویل واژه «ربّ» به اهل بیت (ع)؛ با تأکید بر دیدگاه فتونی در مِرآة الأنوار
حوزههای تخصصی:
در برخی از روایات شیعی، واژه «رب» در آیاتی از قرآن کریم، به برخی از اهل بیت (ع) تأویل یا تفسیر شده است. این دست روایات موجب شده برخی از مفسّران چون ابوالحسن بن محمدطاهر فتونی (درگذشته 1139ق) به تأویل گسترده این واژه به اهل بیت (ع) روی آورند. برخی برای تبیین چنین تأویلی، به کاربرد این واژه در زبان عربی برای مالک و کاربرد آن در قرآن کریم برای غیر خدا توجّه کرده اند. به نظر می رسد شواهدی که برای چنین تأویلی بیان شده، کافی نیست و فضای کاربست این واژه در قرآن معانی الوهی را تداعی می کند. روایاتی هم که برای اثبات این دیدگاه مطرح شده، یا از اساس دلالتی بر این مطلب ندارد و در فهم آن خلط صورت گرفته و یا اسناد و مصادر قابل اتکایی ندارد و شواهدی بر تردید در انتساب آن ها به امامان (ع) در دست است و یا در متن آن تصحیفِ مخلّ به معنا صورت گرفته است.
مطالعه تطبیقی آراء تفسیری مغنیه و سید قطب در موضوع وجوه اعجاز قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
72 - 95
حوزههای تخصصی:
قرآن، راهنمای بشر تا قیامت خواهدبود و آن چه این کارآمدی را تضمین می کند، بی همانندی و وجوهِ متعدد اعجاز قرآن است که همه ابعاد و جنبه های قرآن را شامل می شود و برآیند کلیِ این مؤلّفه ها، معجزه بودن و کارآمدی قرآن کریم در طول تاریخ را تامین می نماید. این پژوهش، در دو تفسیر «الکاشف» اثر محمدجواد مغنیه و «فی ظلال القرآن» اثر سیدقطب، وجوه اعجاز قرآن را با روش تطبیقی مورد بررسی قرار داده است. پس از توجه به زمینه های اهتمام به نگارش دو تفسیر و رویکرد حاکم بر آن ها، مؤلّفه های مختلف اعجاز قرآن از منظر هر دو مفسر و میزان اهتمام دو مفسر به آن مؤلّفه ها تحلیل شد. نتایج حاکی از آن است که هر دو مفسر اعجاز بیانی را ذیل حروف مقطعه مطرح کرده و هر دو به تصویرپردازی قرآن معتقدند، اگر چه این امر در فی ظلال، اساس کار است. در وجه عدم اختلاف و خبرهای غیبی و اعجاز تشریعی هم یکسانند؛ ولی مغنیه ویژگی های اعجاز تشریعی را صریح تر بیان نموده است. در موضوع اعجاز علمی هر دو مفسر معتقدند نباید علوم بشری بر قرآن تحمیل گردد. اگرچه دو مفسر در مذهب و مبانیِ تفسیر مختلفند، اما به جهت آن که هر دو رویکرد تربیتی - اجتماعی دارند، با هدف اقناع نسل جدید، از اسرائیلیات دوری نموده و از ذکر مسائل اختلافی پرهیز کرده اند.