فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۵٬۹۴۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر مقاله «بررسیمعانیگوناگوناصالتوجودواعتباریتماهیتدرنظامصدرایی» مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. در مقاله مذکور نفس اصالت وجود ملاک تفکیک دو معنای اصالت وجود دانسته شده است اما چینش آرای ملاصدرا نشان می دهد ملاک تفاوت مذکور به نگرش های متفاوت وی به اعتباریت ماهیت بازگشت می کند. به جهت اینکه نویسندگان دو معنای اصالت وجود را به صورت عرضی و متقابل با یکدیگر در نظر گرفته اند به وجود ناسازگاری در نظام صدرایی معتقد شده اند. اما باید دانست دو معنای اصالت وجود در تفکر صدرایی رابطه ای طولی و متلائم با یکدیگر دارد و ادعای ناسازگاری مقرون به صحت نیست. در نتیجه تفاوت دیدگاه های ملاصدرا در برخی مواضع بدین جهت است که رأی ابتدایی ملاصدرا متلائم با معنای عام اصالت وجود بوده است و عمدتاً رأی نهایی وی در اینگونه مواضع مبتنی بر نگرش خاص در مبنای اصالت وجود است.
انحصارگرایی تشریعی تشکیکی: دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان درباره کثرت ادیان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران شیعی
در مواجهه با واقعیت کثرت ادیان، سؤالاتی ناظر به حقانیت، نجات شناسی و اصول اخلاقی تعامل با پیروان دیگر ادیان ایجاد می شود. پاسخ های دین پژوهان در این باره در سه دسته نظریه «انحصارگرایی»، «شمول گرایی» و «کثرت گرایی» قرار می گیرد. کشف موضع دین اسلام دومین دین بزرگ جهان که ادعای خاتمیت و عمومیت دارد تأثیرات نظری و عملی مهمی دارد. در همین راستا، این پژوهش، با عطف نظر به قرآن به عنوان متن مقدس مسلمانان و از رهگذر بررسی آرای یکی از برجسته ترین مفسران و فیلسوفان شیعه: سید محمدحسین طباطبایی، در تفسیر گران سنگ المیزان، با روش توصیفی تحلیلی سعی در تبیین نمونه ای از رویکردهای درون دینی به کثرت ادیان دارد. نگارنده، پس از اشاره ای به کلیات و اهمیت مسئله، تصویری از نظریه های مطرح در مواجهه با کثرت ادیان ارائه و آرای علامه را ناظر به آنها بررسی کرده است. نتیجه تحقیق این است: دین حق از نظر علامه برابر است با «تسلیم و سرسپردگی نسبت به حق»، راه و سنتی فطری و الهی که با وجود داشتن ماهیتی واحد، در اعصار مختلفِ تاریخی، بسته به تکامل استعداد انسان ها در قالب شرایعی جلوه گر شده است، که دارای سیری تکاملی از نقص به کمال و از اجمال به تفصیل است. جلوه کنونی دین حق از نظر علامه منحصر در شریعت محمدی است که آخرین، کامل ترین و جامع ترینِ شرایع می باشد. این مدل حقیقت شناختی را می توان «انحصارگرایی تشریعی تشکیکی» نامید. علامه بر این مبنا نجات را منحصر در تبعیت از این شریعت دانسته ولی پیروان دیگر ادیان را نیز در صورت عدم تقصیر مشمول نجات می شمارد
قضایای حسن و قبح: عقلانی یا عقلایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به دنبال اثبات عقلانی بودن قضایای حسن و قبح و ردّ عقلایی بودن آنهاست. ابتدا دیدگاه حکمایی همچون فارابی، ابن سینا و محقق طوسی مطرح شده که قضایای حسن و قبح را از مشهورات دانسته اند. سپس به دو تفسیر از دیدگاه حکما اشاره شد: حکیم لاهیجی قضایای حسن و قبحْ را یقینی و حتی بدیهی می د اند، اما محقق اصفهانی این بحث را از مشهورات بهشمار می آورد. حق آن است که از کلمات حکما، عقلانی بودن قضایای حسن و قبح در کنار عقلایی بودن آنها فهمیده می شود؛ چه آنکه یک قضیه ممکن است از یک جهت جزو یقینیات باشد که صدقش با برهان اثبات گردد و از لحاظی دیگر، جزو مشهورات باشد که واقعیتی جز شهرت و تطابق آرای عقلا نداشته باشد. در ادامه، به بررسی ادلة محقق اصفهانی پرداختیم. این دلیل را که چون قضایای حسن و قبح بدیهی نیستند پس مشهوری اند، نپذیرفتیم؛ چون نمی توان از عدم بداهت، عدم عقلی بودن را نتیجه گرفت. دربارة دلیل دوم که عقلا صرفاً به سبب حفظ نظام اجتماعی به حسن و قبح حکم می کنند، روشن شد که عقلا در اعتبار احکام به مصالح و مفاسد واقعی توجه دارند، از این رو حکم آنها منشأ عقلانی دارد و صرفاً برخاسته از اعتبار نیست.
تناقض مفهومى و فقدان مصداقى در باب قاعده الواحد (با تأکید بر تقریر محقّق طوسى)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی الهیات بالمعنی الاخص
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی
قاعدة الواحد همانند بسیاری از قواعد فلسفی، در بستر زمان با اشکالات و خرده گیری های متعدّد اهل نظر مواجه بوده است. علی رغم دیدگاه مشهور، این قاعده نه تنها از سوی متکلّمان، بلکه توسّط برخی فلاسفه و عرفا نیز دست کم به لحاظ مصداقی به چالش کشیده شده است. نوشتار پیش رو پس از اشاره ای به پیشینة این قاعده و انگیزة حکما از طرح آن، اهمّ تقریرات ناظر به این قاعده را به لحاظ مبادی نظری آن مورد تحلیل قرار می دهد. حاصل این تأمّلات حاکی از آن است که به جز تقریر محقّق طوسى که کامل ترین بیان نسبت به تقریرات متقدّمان و حتّی متأخّران از اوست سایر بیانات اهل نظر، حائز ابهام ویژه اى پیرامون واحد در جانب معلول مى باشد؛ لذا با تقریر دقیق تر خواجه و عبور از این ابهام، تناقض مفهومی قاعده مزبور به دلیل ابتنای آن بر اصل سنخیّت هویدا شده است. نگارندگان در ادامه با فرض صحّت قاعده الواحد به لحاظ تئوریک، ایرادات مصداقی برخى اندیشمندان بر این اصل فلسفی را واکاوى می نماید. در این راستا مبرهن شد که این قاعده به لحاظ تطبیق بر جهان خارج، از جهات چهارگانه ی ذیل فاقد مصداق است: اصل سنخیّت بین واجب و ممکن، واحد در جانب علّت، واحد در جانب معلول و مفهوم صدور در باب واجب متعال.
تبیین و بررسى مبناگرایى علامه طباطبائى با نگاهى به شبهات جدید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
اغلب حکماى مسلمان در حوزه تصورات و تصدیقات به قرائت خاصى از مبناگرایى قایل اند. یکى از این فلاسفه، فیلسوف معاصر علامه طباطبائى است. در مبناگرایى علامه، ابتناى نظریات بر بدیهیات در تصورات از طریق تعریف، و در تصدیقات تنها از راه برهان شکل مى گیرد. وجه تمایز مهم مبناگرایى علامه از دیگر حکماى مسلمان، منحصر ساختن بدیهیات در اولیات است. پرسش اصلى نوشتار حاضر این است که دیدگاه علامه در باب مبناگرایى چیست و چه اشکالاتى بر آن وارد است؟ در این تحقیق با استفاده از روش توصیفى و تحلیلى به بررسى این پرسش پرداخته شده است. به نظر مى رسد با توجه به اینکه علامه، از سویى مبناگرایى خود را بر بدیهیات به ویژه اولیات بنیان نهاده و از سوى دیگر معیار صدق گزاره هاى نظرى را ارجاع آنها به بدیهیات در ماده و صورت دانسته است، اشکالات مطرح شده درباره مبناگرایى وارد نیست و مبناگرایى اسلامى از چنان ظرفیتى برخوردار است که توان پاسخ گویى به انتقادات مطرح شده را داراست؛ هرچند مبناگرایى علامه به جهت منحصر کردن بدیهیات در اولیات، مشکلاتى نیز دارد.
عنایت الهى و نسبت شرور با آن از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلسفه آفرینش عالم و شرورى که در آن وجود دارد، همواره یکى از سؤالات فلاسفه و متکلمان بوده است. ابن سینا با تکیه بر عناصر کلیدى مفهوم عنایت، یعنى علم، علّیت، اراده و رضایت، کوشیده است تصویر روشنى از علت آفرینش و وجود نظام خیر موجود در عالم ارائه نماید. به نظر مى رسد، این بیان قادر نیست تمام ابعاد و وجوه مبهم مسئله را روشن نموده و پاسخى قانع کننده به تمام مسائل موجود ارائه دهد. مقاله حاضر مى کوشد با تکیه بر کلمات ابن سینا و تکمله هایى که از حکمت متعالیه به عاریت گرفته است، مسئله فوق را به نحو روشن ترى تقریر کرده و سؤالات پیرامون آن را پاسخ دهد.
پاسخ های فلسفی ملاصدرا و آگوستین به مسئله شر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی آباء کلیسا (قرن 3 و 4)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسئله شرّ ازجمله مسائل مهم و بحث بر انگیز فلسفه و کلام است که ملاصدرا و آگوستین درصدد پاسخ گویی به آن بر آمده اند. این دو فیلسوف با روش ترکیبی به مسئله شرّ پاسخ داده اند. این روش ترکیبی دربردارنده پاسخ های فلسفی و کلامی است. پاسخ های فلسفی ملاصدرا و آگوستین به شرور عبارتند از: عدمی و نسبی دانستن شرور، احسن بودن نظام هستی و اینکه شرور لازمه عالم مادّه است. در این نوشتار تلاش شده است، ابتدا به پاسخ های فلسفی ملاصدرا و آگوستین پرداخته شود و سپس نظرات آن دو تطبیق داده شود. هر دو اندیشمند در برخی از موارد مواضع مشترک و در برخی دیگر مواضع مختلفی دارند.
بررسی انتقادی دیدگاه فرگه در باب وجود محمولی در پرتو حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرگه با تشبیه گزاره های وجودی به گزاره های عددی به این نتیجه می رسد که وجود محمولی درجة دوم و صرفاً قابل حمل بر مفاهیم است، نه اشیاء. استدلال وی، با ابتنای بر ثبوت شیء لشیء بودن گزاره های وجودی، این است که اگر وجود بر اشخاص به منزلة یک محمول و ویژگی درجة اول حمل شود، گزاره های وجودی موجبه، همان گو و سالبة آن ها خودشکن خواهد شد. بر این اساس، وی گزاره هایی همچون «سقراط وجود دارد» را درست ساخت نمی داند و در تلاش برای ارائة شکل صحیح آن، به صورت نمادین، وجود را به جایگاه سور منتقل می کند. با معیار قرار دادن دیدگاه ملاصدرا روشن می شود که برخلاف گمان فرگه، اولاً اصل در گزاره های وجودی، شخصیه بودن است و ثانیاً مفاد گزاره های وجودی، ثبوت الشیء است نه ثبوت شیء لشیء و ثالثاً، اینکه از پیش فرض های قول به این همان بودن این گزاره ها اصالت وجود است که فرگه منکر آن است.
وجودشناسی عرفانی به روایت شیخ احمد سرهندی (مجدد الف ثانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان صوفیانی که به نقد و بازتعریف مبانی و مفاهیم تصوف پرداخته اند، شیخ احمد سرهندی (971- 1034) از جایگاه ویژه ای برخوردار است. او بی آنکه به طعن و رد صوفیان بپردازد، بر این باور بود که ایشان نتوانسته اند مقامات سلوک را تا به انتها سپری کنند و لذا از متوسطان هستند و نه منتهیان. شیخ احمد به مدد علوم کشفی منحصر به فرد خود، که به ادعای وی ورای علوم علما و معارف اولیا بود، تعریف هایی جدید و گاه کاملاً متناقض با مفاهیم نهادینه شده تصوف ارائه داد. گسترش و نفوذ اندیشه های ابن عربی و شاگردانش در میان صوفیان هند و سخنان بدعت آمیز معتقدان به توحید وجودی، سرهندی را بر آن داشت تا به نقد وجودشناسی مکتب ابن عربی بپردازد. او با طرح نظریه وحدت شهود به رد نظریه وحدت وجود ابن عربی پرداخت و مفاهیم وجودشناختی او را تعریفی دوباره نمود. این مقاله به شرح آرای وجودشناختی سرهندی نظیر توحید شهودی، رابطه حق و خلق، و وجود و عدم می پردازد.
معیار علم دینی با تأکید بر علوم انسانی اسلامی (از منظر علامه طباطبایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه علم ودین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
«معیار علم دینی» عنوانی است که در این مقاله، مورد تحقیق و بررسی قرار خواهد گرفت. در این زمینه دیدگاه ها و روی کردهای مختلفی مطرح است که دیدگاه مرحوم علامه طباطبایی از جمله آن می باشد. دینی بودن علم را می توان در عناصر و مؤلفه های مختلفی نظیر مبانی، موضوع، مسائل، روش، هدف و... جست وجو نمود. این ملاک ها را می توان در اضلاع سه گانه علم، عالم و معلوم ترسیم نمود. اضلاع مرتبط با عالِم و معلوم، از سنخ عناصر بیرونی و غیررکنی اند و علم به عنوان ضلع درونی و هسته مرکزی، خود دارای عناصر رکنی و غیررکنی است و هر کدام از این عناصر، نقش و سهم خاصی در تعیین هویت علم- از لحاظ دینی یا غیردینی بودن- دارند. مقاله حاضر می کوشد عناصر و مؤلفه های یادشده را از منظر علامه طباطبایی بررسی کند.
روش شناسی علوم انسانی اسلامی (مختصات، بایستگی ها و ویژگی ها)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۸
حوزههای تخصصی:
روش شناسی علوم انسانی به عنوان دانش درجه دوم، یکی از محورهای اصلی فلسفه علوم انسانی است. در باب علوم انسانی موجود رویکردهای مختلفی مطرح بوده و مکاتب مختلفی نظیر رویکرد پوزیتیویسم، تفسیری (تفهمی)، انتقادی و... شکل گرفته است؛ اما در باب علوم انسانی اسلامی و روش آن، در ابتدای راه قرار داریم. از مهم ترین مسائل در این زمینه، شناخت «روش علوم انسانی اسلامی» است. در باب چیستی «روش علوم انسانی اسلامی» مسائل مختلفی مطرح است؛ از جمله اینکه مراد از «روش علوم انسانی اسلامی» چیست و دارای چه ویژگی هایی است؟ برخی از ویژگی ها و بایسته های روش علوم انسانی اسلامی عبارت اند از: منظومه ای بودن و رعایت اقتضائات منظومه و الگوی اسلامی، ابتنا بر مبانی دینی و اسلامی، دارای چهارچوب نظری، انعطاف پذیری، دارای سطوح مختلف، جامعیت و کمال، تعمیم پذیری و... که مقاله حاضر می کوشد ویژگی های یادشده را بررسی کند.
هندسه معرفت دینی فخرالدین رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فخر رازی در اوایل حیات علمی خود سخت از نقش عقل در حوزه دین دفاع می کرد اما در دوران متأخر، بُرد عقل در حوزه الهیات را محدود دانسته و نقل و شهود را کارآمدترین ابزار می داند. او برهان، قرآن و عرفان و به تعبیری دینداری و خردورزی را با هم قابل جمع می بیند و به جایگاه برتر نقل و شهود اذعان می کند، فهم دین را به وسیله عقل لازم و یکی از مهم ترین کارکردهای عقل را فهم باورهای دینی و رفع تعارض و تناقض از مدعیات دینی می داند. تمام تعریف و تمجیدی که رازی از جایگاه خِرَد و خردورزی به عمل می آورد، به همین کارکرد عقل برمی گردد. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و انتقادی به ترسیم هندسه معرفت دینی رازی پرداخته و دیدگاه وی در باب جایگاه هر یک از اضلاع این شکل هندسی و چگونگی ترتّب آنها بر یکدیگر مورد بررسی قرار گرفته و به این نتیجه می رسد که هندسه معرفت دینی وی مثلثی است که اضلاع آن را قرآن، عرفان و برهان تشکیل می دهد. عقل نقش مقدماتی و مبنایی برای حصول معرفت متعالی قرآنی و عرفانی دارد و کنار نهادن آن در هیچ مرحله ای موجّه نیست.
جبر و تفویض در آثار مرحوم میرزا مهدی اصفهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده پس از اشاره ای مختصر به دیدگاه جبریه و مفوّضه و برخی از فلاسفه که به جبر و تفویض گرویده اند، به دیدگاه آیت الله میرزا مهدی اصفهانی در مورد جبر و تفویض می پردازد. ابتدا دیدگاه کلی او در مورد این مطلب و راه حل آن یعنی امر بین الامرین را بر اساس آثار اصفهانی تبیین می کند. سپس چهار شبهه را بررسی می کند که سبب گرایش اندیشمندان بشری به جبر یا تفویض شده است و آن شبهات را بر اساس آثار میرزای اصفهانی پاسخ می دهد. این شبهات حول چهار محور است: علم الهی، وجود دانستن خدای تعالی، ذاتی دانستن علم و قدرت و عقل برای افراد، ترجیح بلا مرجّح.
استدلال از راه مغز در خمره؛ تبیین و ارزیابی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
استدلال یا اشکال مغز در خمره از جمله استدلال هایی است که در دفاع از شکاکیت مورد بهره برداری قرار گرفته است. استدلال مزبور در پی نوآوری هایی که با پیدایش رایانه و صنعت الکترونیک رخ نمود طرح شد. این استدلال که با استدلال یا اشکال از راه دیو شریر دکارتی یا استدلال از راه خواب مشابهتی بسیار دارد، مهم ترین اشکال یا از جمله مهم ترین استدلال هایی شمرده می شود که در دفاع از شکاکیت اقامه شده است. با شرح و بررسی آن، می توان به شمار بسیاری از این گونه اشکال ها یا نقدها پاسخ گفت. از دیدگاه نگارنده، استدلال مزبور دشواری ها و مشکلات بسیاری دارد - همچون اینکه خودشکن است و نمی تواند فراگیر و مطلق باشد - که بنیان آن را درهم فرومی ریزد.
عقل هیولانی مفارق(separate Matterial Intellect) در فلسفه ابن رشد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
ماهیت عقل در آثار ارسطو با ابهام مواجه است، و فلاسفه مشائی و بویژه ابن رشد برای رفع آن تلاشها نموده اند. ابن رشد در فلسفه خود عقل هیولانی را زیربنای تحلیل ماهیت عقل نزد ارسطو قرار می دهد، و آن را در کتاب تفسیر کبیر بر رساله نفس ارسطو، و با توجه به نظرات مفسران پیشین مطرح می کند. او در این تفسیر به دنبال ارائه شرحی منسجم درباره کیفیت شناخت و تعیین ماهیت قوه عقلانی انسان است و عقل هیولانی را قوه ای مفارق و مجرد، اما دارای ماهیت پذیرندگی می شناسد. در این مقاله با توجه به آثار ابن رشد، ابتدا سه تعریف مختلف از عقل هیولانی آورده شده، سپس نقدهای وی را بر تفاسیر سایر مفسران پبشین ارسطو و نیز پاسخ وی به اشکالات مطرح در زمینه عقل هیولانی آورده شده تا نیل به مقصود اصلی ابن رشد درباب عقل هیولانی میسر گردد.
مسأله ی باید و هست در دیدگاه آیت ا... سبحانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرااخلاق به مبادی تصوری و تصدیقی علم اخلاق می پردازد. فرااخلاق چهار مبحث ذیل را در بر می گیرد: معناشناسی اخلاق، معرفت شناسی اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مباحث منطقی. یکی از موضوعات فرااخلاقی مباحث منطقی است که به استنتاج مفاهیم و گزاره های اخلاقی می پردازند؛ بنابراین، رابطه ی باید و هست در دیدگاه آیت الله سبحانی در زمره ی مباحث منطقی فرااخلاق است که کمتر نوشته ای به آن پرداخته است. نویسنده در این مقاله، درصدد است تا دیدگاه آیت الله سبحانی درباره ی ارتباط جمله های اخلاقی را تبیین و بررسی کند. ایشان جمله های اخلاقی را انشایی و اعتباری و درعین حال برهان پذیر می داند. ایشان برخی جمله های اخلاقی را لازمه ی برخی دیگر و شرط لازم در استدلال های اخلاقی را وجود مدرَکاتِ عقل نظری می داند. ایشان در پی اثبات یقینی بودنِ جمله های اخلاقی است، اما تبیینی از دلالت التزامی ادعایی ارائه نداده است و میان جمله های حاویِ خوب اخلاقی و وجوب اخلاقی تساوق قائل نیست. با توجه به اعتقاد آیت الله سبحانی مبنی بر این که خوب و بدبودن افعال اخلاقی بر اساس کمال و نقص داشتن آن ها برای نفس (هدف اخلاقی) است، بنابراین، اعتباری و انشائی دانستن جمله های اخلاقی ضرورتی نداشته، لغو به نظر می رسد؛ زیرا مفاهیم اخلاقی مبین رابطه ی واقعی میان فعل و هدف اخلاقی اند.
عوالم سه گانه ی وجود و نقش آن در حشر انسان از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام معادشناسی
تقریر صدرالمتألهین از حشر، تقریری کامل و جامع است که به تبیین عقلانی بسیاری از آموزهای دینی کمک کرده و به جمع بسیاری از ظواهر شریعت می انجامد. او در این راه غالب اصول و نوآوری های فلسفی خود را به خدمت گرفته و از تمام ظرفیت حکمت متعالیه در این بخش بهره می برد. یکی از مبانی جهان شناختی او در مساله ی حشر انسان ها، عوالم سه گانه ی وجود است. او با طرح کردن دو عالم مثال و عقل به عنوان آخرت، و نیز با توجه به تناظر مشاعر انسانی با این عوالم و کیفیت ادراک انسان، به سیر صعودی نفس توجه کرده و حالات مختلف حشر انسان ها را با هر یک از این عوالم را توضیح می دهد. او با توجه به همین مطالب به تبیین عقلانی و اثبات ظواهر متون دینی در مورد بهشت و جهنم و کیفیت عذاب یا پاداش نفوس همت گماشته و در این باره، به سوالات مختلفی پاسخ می دهد.
مبانى فلسفه سیاسى استاد مرتضى مطهرى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی اندیشه سیاسی اسلام فلسفه سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی آثار واندیشمندان سیاسی مسلمان
فلسفه سیاسى از بدو ورود به جهان اسلام، همواره مورد توجه اندیشمندان این رشته بوده است. با این حال، فلسفه سیاسى اسلامى با بى مهرى ها و شبهاتى، حتى در حدّ ادعاى امتناع آن، مواجه شده است. از بهترین راه هاى پاسخ به این شبهات، تدوین فلسفه هاى سیاسى فیلسوفانى است که اندیشه آنها داراى این ظرفیت است. براساس اینکه ارتباط بین حکمت نظرى و حکمت عملى از مسائل مهم در فلسفه سیاسى است و یک رابطه تولیدى و مبنایى میان آنها برقرار است، بحث ماهیت و مبانى نقطه آغاز این مهم به شمار مى آید.
پرسش اساسى تحقیق حاضر این است که ماهیت و مبانى فلسفه سیاسى استاد مطهرى چیست؟ و اقتضائات مبانى در این فلسفه سیاسى به چه نحوى است؟ فلسفه سیاسى استاد مطهرى، مجموعه اى از تأملات فلسفى و برخى دیدگاه هاى هنجارى است که در آن به صورتى نظام مند ماهیت، مبانى و مسائل محورى سیاست و نظام سیاسى مطلوب بررسى مى شود. مبانى هستى شناختى در مشروعیت حکومت؛ مبانى انسان شناختى در مسائلى همچون آزادى، عدالت و مشارکت سیاسى؛ و همچنین نقش عقل و وحى در کل فلسفه سیاسى استاد مطهرى قابل پیگیرى است. روش تحقیق در این نوشتار، توصیفى تحلیلى است.
تحلیل موقعیت شناخت های غیر واقعی در گستره انکشافی عقل کلی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۷
حوزههای تخصصی:
عقل کلی عبارت از جوهری است که به هیچ وجهی تعلق به اجسام ندارد؛ نه از جهت وجود مانند اعراض، نه از جهت فعل و تصرف مانند نفوس، و نه به جزئیت و امتزاج مانند ماده و صورت. عقل کلی به جهت گستره و احاطه علمی و مخزنیت آن نسبت به ادراکات عقلی، توسط حکیمانی نظیر علامه طوسی به عنوان نفس الأمر صور و احکام ذهنیه دانسته شده است. علامه حلی در زمان استفاده از محضر علامه طوسی این نظریه را نقد کرده است که لازمه گفتار حکیمان این است که صور کاذبه نیز در عقل فعّال منتقش باشند. بیان علامه طوسی و نقد شاگرد ایشان علامه حلی، سرآغاز یکی از مهم ترین مباحث فلسفی شده است و فیلسوفان و حکیمان را به تفکر و ارائه راه حل برای مشکل احاطه علمی عقل فعال نسبت به احکام کاذبه واداشته است. در این نوشتار پس از تبیین و سنجش و بررسی مهم ترین این راه حل ها، تحلیلی وجودی بر پایه حکمت متعالیه، برای حل مشکل احاطه علمی عقل کلی بر صور و احکام کاذب و غیر واقعی ارائه شده است.
فعل گفتاری نزد منطق دانان مسلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از فیلسوفان زبان معتقدند که گاه عبارات زبانی با آن که از ساختار خبری برخوردارند، اما قابل صدق و کذب نیستند؛ زیرا قصد گوینده از بیان آن ها نه توصیف، بلکه انجام یک فعل است. چنین جملاتی را افعال گفتاری می-خوانند. پیش از این، منطق دانان مسلمان نیز به این مسأله توجّه نموده اند. آنان این بحث را با عنوان «انشاء اخبارنُما» مورد تأمّل قرار داده اند. انشاء اخبارنُما در مواضع مختلفی مطرح شده است. نقد ملاک صدق و کذب پذیری خبر و نیز حلّ پارادوکس دروغگو، زمینه ی طرح این مسأله را فراهم آورده است. اگرچه مسأله ی افعال گفتاری تطوّر و تحوّل شایانی در منطق دوره ی اسلامی نیافت، اما کشف این مسأله و تفطّن به آن را باید از آنِ منطق دانان مسلمان دانست. تأمّل در تاریخچه ی دیدگاه های منطق دانان دوره ی اسلامی در این مسأله و نیز مطالعه ی تطبیقی آن ها با آراء فیلسوفان زبان آموزنده ی نکاتِ منطقی - معرفتی است.