فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
آیین بودا در زمره ادیان بزرگ جهان بهشمار میآید و با جذابیتهای خاص خود درصدد است حیاتی اخلاقی، آرمانی و متفکرانه را به ارمغان آورد. بودیسم با تأکید بر تأمل و خودشناسی به جای اعتقادورزی و شعائرگرایی، معنای ایمان را متحول ساخت؛ هرچند آن را از صحنه زیست بشری محو نکرد. متون بودایی از ایمان (سدها) به بودا بهمثابه راهنما/آموزگار بهعنوان شرط لازم برای آغاز سلوک سخن میگوید؛ اما این ایمان، شرط کافی برای نجات نیست و هرکس میباید همچون بودا در جستوجوی حقیقت برآید تا با تحقق بودای درون خویش به اشراق دست یابد و خود، نجات را تجربه کند. این نکته که ایمان آغازین در بودیسم مستلزم نوعی معرفت است، اختلافنظرهایی را در باب تقدم ایمان یا معرفت برانگیخته است؛ اما بیتردید ایمان کورکورانه و الزامآور در بودیسم مطرود است. در میان فرق گوناگون بودایی، سنت شین (آمیدابودا/سرزمین پاک) با اتکای کامل بر نیروی «دیگر» یا آمیدا و ذن بودیسم با اعتماد بر نیروی «خود» برای تحقق ذهن حقیقی، بهعنوان دو مدل ایمانی شینجین و چوشین مطرح شدهاند. در این مقاله، پس از واکاوی معنای ایمان در متون بودایی، این دو مفهوم ایمانی در مقایسه با ایمان مسیحی و نیز واژههای قرین با سدها بهویژه بهکتی بررسی شدهاند.
زوایه دید زمانی در داستان های قرآن و عهد عتیق (مطالعه موردی داستان حضرت ابراهیم و لوط(ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زاویه دید زمانی، به بررسی زمان در روایت را بحث و در آن از سه جنبه اصلی ترتیب، دیرش و بسامد مطرح می شود که باید آنها را در کل متن و نه دریک جمله بررسی کرد؛ این نوشتار به صورت توصیفی و تحلیلی به بررسی زاویه دید زمانی در داستان حضرت ابراهیم و لوط در دو کتاب مقدس قرآن کریم و عهد عتیق پرداخته است، نتایج بدست آمده نشان می دهد که اندیشه کلی حاکم بر دو کتاب بر زوایه دید زمانی تاثیر مستقیم داشته است؛ ترتیب در داستان عهد عتیق بارزتر از قرآن کریم می باشد و زمان قرائت با زمان روایت نسبت هماهنگ تری در قران کریم بر عهد عتیق دارد و نیز بسامد در قرآن کریم مکرر و در عهد عتیق در اغلب از نوع مفرد است، این موارد از ایدئولوژی قرآن که هدایتی و تربیتی است و در عهد قدیم تاریخی است، را نشأت گرفته و به صورت کلی سعی در بیان آن را دارد.
ناسازگاری های درونی و پیامدهای الحاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه دینی دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۱
53-76
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین موضوعات الاهیات و بلکه فلسفه، سخن در باب وجود، اوصاف و عمل کرد خداوند یا امر متعال است. یکی از مباحث مهم مرتبط با این موضوع، که سابقه اش به قدمت تاریخ انسان است، خداناباوری است. در بحث خداناباوری، مهم ترین موضوع این است که، با توجه به دلایل گوناگون و پیامدهای ناگوار بی خدایی، آیا امکان حذف خداوند از عالم وجود دارد یا خیر؟ این نوشتار با بررسی ناسازگاری های درونی و پیامدهای گسترده و غیرقابل انکار حذف خداوند از عالم و نیز شواهد بیرونی، با روش تحلیل عقلی به بررسی چرایی ناممکن بودن الحاد پرداخته است و دیدگاه مقابل، یعنی امکان الحاد آسان و بی دغدغه را با رویکرد تحلیلی _ انتقادی به چالش کشیده است. دستاوردهای مهم این نوشتار عبارت اند از: الف) با توجه به ناسازگاری ها و پیامدهای گسترده کنار نهادن خداوند از عالم، امکان الحاد حقیقی وجود ندارد. ب) اندکی از ملحدان به لوازم الحاد حقیقی آگاه هستند. ج) بسیاری از بی خدایان به ادعای الحاد خویش پای بند نیستند و از نیمه راه الحاد مسیر خود را تغییر می دهند. د) بی خدایان به زبان و بیانی دیگر، باورها و آموزه های دین داران را تکرار می کنند.
کارآمدی فلسفه صدرایی در مباحث کلامی- عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
61-78
حوزههای تخصصی:
این پژوهش می خواهد جایگاه معرفت شناختی کشف عرفانی در فلسفه صدرالمتالهین را واکاوی نماید و نیز بررسی شود که براساس این جایگاه، آیا می توان از این فلسفه در نفی و اثبات های الهیاتی-عقلی برای عموم مردم بهره گرفت؟ این تحقیق به روش تحلیلی-توصیفی است که گردآوری اطلاعات بر اساس روش کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در باب جایگاه کشف در روش شناسی حکمت متعالیه بین صدراپژوهان اختلاف نظر است؛ هر چند کشف در مقدمه استدلال فلسفی وارد نمی شود، اما نقش طهارت روح و لطافت طبع و کشف در فهم آموزه های عمیق عقلی صدرا، باعث می شود که فهم این فلسفه از دسترس عموم (افراد غیر مکاشف یا کسانی که اهل ریاضت و طهارت نفس نیستند) خارج شود و بر این اساس بهره گیری از آن در نفی و اثبات های عقلی- الهیاتی برای عموم مردم کارایی لازم را نداشته و آموزش گسترده آن کم ثمر باشد.
تحلیل غیبت امام دوازدهم براساس طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
209 - 221
حوزههای تخصصی:
از سؤالات مهم در حوزه مهدویت تحلیل چرایی و فلسفه غیبت امام دوازدهم است که البته در این موضوع بحثهای زیادی شده و هم از منظر روایات و هم با تحلیل عقلی و نگاه تاریخی مورد بررسی قرار گرفته است ولی یکی از راههای تحلیل غیبت، نگاه به این پدیده در چارچوب طرح کلی حرکت انبیاء و ائمه: است که کمتر از این زاویه به آن پرداخته شده است. در این مقاله سعی شده است ضمن تبیین طرح کلی حرکت رهبران دینی، جایگاه غیبت و چرایی آن با توجه به این طرح، بررسی گردد.
ضرورت مرگ و غایت آن از دیدگاه صدرالمتألهین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت اسراء بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۷
59 - 84
حوزههای تخصصی:
چرا مرگ از امور ضروری این عالم است؟ برای وصول به چه غایتی و بر مبنای کدامین حکمت، مرگ رخ می دهد؟ و برای چه مرگ در نظام تکوین تعریف شده است؟ ملاصدرا ضرورت مرگ طبیعی را از منظر علت غائی ذاتی مرگ مورد مداقّه قرار داده است. بدین معنا که با تحول و تکامل نفس از حیات مادی به سوی عالم آخرت، مرگ بدن امری ضروری است به ضرورت عرضی لاحق. پس غایت ذاتی مرگ تکامل نفس است که از توابع و عوارض لاحق آن ترک بدن از سوی نفس و مرگ بدن است. در صورت مرگ بدن و ارتحال نفوس، بالضروره عوارض دیگری نیز بر آن مترتب می شود، همچون امکان پیدایش دیگر انسان ها یا عدم شقاوت اهل تقوا و غیر آن که برخی به اشتباه آن ها را غایت ذاتی مرگ تلقی کرده اند. بدین ترتیب سبب فاعلی قریب مرگ، نفس و تحول و تکامل آن است. اسباب فاعلی بعید مرگ، ملک الموت و دیگر علل حقیقی تأثیرگذار در مرگ است. توقف قوای نامیه و غاذیه که در علوم طبیعی از آن ها بحث می شود، از نظر ملاصدرا علل معدّه مرگ و از دلایلی ضعیف و اقناعی هستند و خود آن ها با علت غایی ذاتی توجیه پذیر می باشند.
کلیسا و توحید؛ توجیهات کلیسا در تبیین عدم تناقضات تثلیث و توحید و پاسخ آن ها
حوزههای تخصصی:
الیستر مگ گراث اندیشمند مسیحی معتقد است، مشکل ترین مساله ای که یک دانشجوی الهیات مسیحی با آن روبرو می شود درک صحیحی از آموزه تثلیث است. آموزه ای که ماورای منطق بشری و فراتر از عقل انگاشته می شود. از همین رو مبشران مسیحی هنگامی که درصدد تبیین دکترین تثلیث بر می آیند، ده ها توجیه و مدل ارایه می کنند تا به گونه ای بتوانند تناقض موجود در تعریف تثلیث را مرتفع سازند. این تحقیق به بررسی انواع مختلف توجیهات مشهوری می پردازد که اندیشمندان و مبشرین تثلیث گرا در توجیه این آموزه تبیین داشتند. بر اساس یافته های این پژوهش چنین نتیجه گیری می شود که هیچ کدام از توجیهات و تبیین های ارایه شده، صحیح و منطبق بر تعریف تثلیث نمی باشد. بسیار دیده می شود مبشرین و شبانان مسیحی در دفاع از آموزه تثلیث، به نوعی به دامن یکی از بدعت های تثلیثی می افتند، یا مثال هایی مدالیستی مطرح می کنند، یا تثلیث را به سه جز تقسیم می کنند، یا در صدد شبیه سازی آموزه تثلیث با وحدت وجود و... می افتند که هیچ کدام از این تلاش ها، تلاش کافی ای به نظر نمی رسد. زیرا با تعریف راست کیشی تثلیث سازگار نیستند.
نقد دوگانه انگاری خلقت و تکامل بر اساس قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۹۳-۲۱۲
حوزههای تخصصی:
در کلام جدید، «نظریه خلقت» با «نظریه تکامل» مقابل انگاشته می شود؛ زیرا در نظریه تکامل مراحل پیدایش حیات به صورت طبیعی تبیین می شود و خالق آگاه در آن نقشی ندارد؛ در مقابل خلقت گرایان به عاملیت و فاعلیت خالق آگاه اصرار دارند. در این میان برخی دانشمندان خداباور نظریه طراحی هوشمند را ارائه دادند تا در میان عوامل طبیعی جایی برای عوامل ماورائی بگشایند. اکنون مسئله این است که آیا قرآن نیز خلقت موجودات را معارض ایجاد طبیعی و تحولی آن ها می داند؟ این پژوهش بر اساس تحلیل درون بافتی واژه خلق روشن می سازد که خلقت قرآنی به پیدایش موجودات با سامان یافتن اجزاء یک ارگان به صورت زمان بر و مرحله مند و با دخالت عوامل طبیعی، اشاره دارد؛ یعنی تمام مراحل تکون ارگان متکی به امر و اراده خداوند است. در واقع منظر خلق در قرآن وصف پیدایش از نمای طبیعی و تکاملی است، اما منظر امر یا ملکوت به نمای باطنی پدیده ها و نقش خالق اختصاص دارد. این تبیین به نتیجه عدم دوگانگی خلقت و تکامل می رسد. البته قرآن نظریه طراحی هوشمند را رد می کند، زیرا اثر امر خداوند را در عرض سایر علت ها می داند.
تأملاتی در معنای دین و انواع آن با تأکید بر اندیشه های ابن عربی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۷
141 - 164
حوزههای تخصصی:
حقیقت دین پدیده دیرپایی است که همواره پرسش های فراوانی را در ذهن پژوهشگران موضوع دین مطرح کرده است. تاریخ پیدایش دین، خاستگاه دین، سرشت و تعریف دین، انواع دین و نیز چگونگی کارکردهای فردی و اجتماعی آن، برخی از همین ابهام هاست که خاطر فیلسوفان دین را به خود مشغول داشته است. درازدامنی این پدیده و تأملات پیرامونی آن، نگارنده را بر آن داشته تنها با تمرکز بر معنای دین حق و انواع آن از نگاه عرفانی به ویژه ابن عربی، برخی از این چالش های موجود را پاسخ دهد؛ لذا پرسش اصلی این نوشتار آن است که معنای دین و انواع آن با تأکید بر اندیشه های ابن عربی کدام است؟ پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی نشان می دهد ابن عربی با تقسیم دین حق به تأسیسی و امضایی سه معنای تشکیکیِ انقیاد، جزا و عادت را در دین تأسیسی نهفته دانسته است. توجه به این سه معنا، ضمن دریافت دقیق ماهیت دین، از حقایق قرآنی بسیاری در این باره نیز پرده بر خواهد داشت. تقسیم دین به مستقیم و غیر مستقیم نیز از دیگر تقسیمات اوست.
طرح کلی دین از منظر ابوالاعلی مودودی و سید قطب(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
129 - 157
حوزههای تخصصی:
ابوالاعلی مودودی و سیدقطب با توجه به روند مبارزه با طاغوتها و تغییر حاکمیت جاهلی به این نتیجه رسیده بودند که بدون حکومت اصیل اسلامی نمیتوان در برابر فساد ایستاد؛خصوصاً اینکه در ممالک اسلامی زمام حکومتها به دست کسانی است که از حقایق اسلام بیخبرند؛ لذا عالمان باید به این مهم اقدام کنند به همین دلیل خود این دو هم به سیاست و الهیات روی آوردند؛ مودودی و سیدقطب جامعه را به دو دسته تقسیم میکردند: جامعه اسلامی و جامعه جاهلی. ایشان برای رسیدن به جامعه اصیل اسلامی نیاز اساسی را این میدانستند که اسلام حقیقی شناخته شود زیرا مشکل اصلی جوامع اسلامی و عدم قیام در برابر طاغوتها فاصله گرفتن از اسلام حقیقی است، لذا شروع کردند اصطلاحات کلیدی قرآنی (الله، رب، عبادت، دین) را که به نظر آنها دستخوش تحریف شده بود در کتب خود تبیین و در ادامه مودودی در کتاب مبادی الاسلام و نظام الحیاه الاسلامی و سیدقطب در کتب معالم فی الطریق و المستقبل لهذاالدین طرحی را از اسلام حقیقی با عنوان النظام الشامل الکامل تبیین که نگاهی جامع و شامل به اسلام شود تا تصویری از آن نگاه کامل به اسلام صورت گیرد و مقدمهای شود تا به آن هدف (مجتمع اسلامی) برسند. به علت اینکه سیدقطب افکارش متاثر از مودودی میباشد طرح هر دو را در یک مقاله بررسی میکنیم طرحی که از توحید و ایمان به لا اله الا الله شروع میشود به نبوت میرسد به عنوان کسانی که علم به قوانین عالم را میرسانند و عبادات مهمترین آورده پیامبران که باعث عبودیت انسانها میشود و همه اینها در شریعت الهی محقق میشود شریعتی که فقه و احکام و حقوق واخلاق و نظامات دینی را در جامعه برقرار میکند و مجتمع اسلامی را میسازد. این طرح در یک جمله توحید نبوت عبادات و شریعت میباشد که ذیل شریعت هم احکام حقوق و نظامات دینی است.
تحلیل چرایی فواید و کارکردهای دین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
135 - 154
حوزههای تخصصی:
دین چه گرهی از گره های بشر را در گذشته و حال گشوده و می گشاید، چه فوایدی را برای بشر به ارمغان آورده است؟ فواید و کار آمدی دین بدیل ناپذیراست؟ اگر بدیل ناپذیر است سر آن چیست؟ افزون برفیلسوفان و متکلمان مسلمان و غیرمسلمان ، بسیاری از فیلسوفان دین، جامعه شناسان، روانشناسان اعم از مومن و غیر مومن برای دین فوائدی بر شمرده اند. که همه آن ها به دو دسته: رئالیست و پراگماتیست قابل تقسیم است. با این تفاوت که دسته نخست برای دین اصالت قائل اند و آن را هم حق و مطابق با واقع می دانند و هم دارای فواید، ولی از منظر مکتب پراگما تیسم، کشف واقعی بودن دین و گزاره های ان مورد نظر نیست، اما در این مکتب نیز کار کردهای مفید و بدیل ناپذیری برای دین حتی برای غیر معتقدان به دین بیان شده است. در این مقاله ضمن طبقه بندی مهم ترین فوایدی دین، چرایی و سر بدیل ناپذیری فواید و کارکرد دین مورد واکاوی قرار گرفته است و باشیوه تحلیلی وتحقیق میان رشته ای و با استناد به مبنای امکان فقری و قاعده عقلی«فاقد شئ معطی شی نیست» و «هر امر عرضی باید منتهی به ذاتی شود» به این نتیجه رسیده است که بدیل ناپذیری خدمات دین به وجود حق تعالی که مبدا ومنشاء دین و کمال مطلق و غنی بالذات است، منتهی می گردد.
مقایسه انتقادی رابطه علم و ایمان از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
47 - 66
حوزههای تخصصی:
این مقاله قصد دارد رابطه ایمان و علم را از منظر علامه طباطبایی و علامه جوادی آملی بررسی کند. هردوی آنها عمل را از دایره ایمان خارج می دانند و عقد قلب و اذعان نفسانی را رکن ایمان می دانند. اما دیدگاه آنها درباره دخالت علم استدلالی در ایمان متفاوت است. علامه طباطبایی حصول ایمان به خدا را بدون علم استدلالی ممکن نمی داند، اما آیت الله جوادی آملی ایمان را بدون علم به وجود خدا و صرفا از روی تقلید نیز قابل تحقق می داند. این مقاله با استفاده از روش انتقادی و مقایسه ای، ضمن تقریر صحیح نظر علامه طباطبایی و نقد بعضی برداشت ها از دیدگاه ایشان قائل است علامه طباطبایی ایمان تقلیدی را ایمان نمی داند اما علامه جوادی ایمان تقلیدی را هرچند ایمان به حساب می آورد اما برای ثمربخش بودن قائل است ایمان باید از روی علم باشد و تقلید صرف کافی نیست. در این مقاله به روش عقلی و تحلیل مفهومی ضمن انتقاد به هر دو نظریه، ذکر خواهد شد که ایمان تقلیدی و از روی شک نیز در بعضی موارد برای انسان مفید خواهد بود.
بررسی و نقد تحلیل ایزوتسو پیرامون مسئله ی جبر و اختیار در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
161 - 183
حوزههای تخصصی:
« جبر و اختیار » یکی از موضوعات مهم و غامض علوم اسلامی اعم از کلام، فلسفه و عرفان می باشد که دانشمندان هر یک از علوم مذکور برای حل این مسئله، دیدگاه های متفاوتی را برگزیده اند. در این میان ایزوتسو، اسلام شناس و قرآن پژوه معاصر در تحلیل آیات ناظر بر جبر و اختیار در قرآن با بن بست مواجه گردیده و اساسا اندیشه ی قرآنی را متفاوت از منطق عقل بشری دانسته است. در پژوهش حاضر که با روش توصیفی - تحلیلی گردآوری شده ، تلاش بر آنست که منشا این نگرش ایزوتسو را جست و جو نموده و پس از یافتن مواضع او در باب جبر و اختیار طی آثار مختلف او ، تحلیل و نقدی نسبت به آن ها ارائه گردد . نتایج حاکی از آنست که اگر چه ایزوتسو در تحلیل قرآنی مسئله ی جبر و اختیار راه خطا را پیموده است اما با توجه به همگرایی و تاسی او از مبانی عرفان ابن عربی در بسیاری از موضوعات از جمله جبر و اختیار ، به نظر می رسد وی پیرو همان آموزه «امر بین الامرین» می باشد که از فحوا و نه نص سخنان ابن عربی نیز می توان همین حکم را استنباط نمود.
شیوه های بیان شرط و کارکرد آن در گزاره ها از منظر منطقی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۹
65 - 92
حوزههای تخصصی:
گزاره گاهی بدون شرط و گاهی همراه با شرط است. شرط در قضایا با اهداف خاصی بیان می شود. منطق که عهده دار تحلیل قضایا و بیان احکام آن است، قضایایی را معرفی کرده است که در آنها شیوه های مختلفی از شرط ارائه شده است. این مقاله به دنبال امکان وجود شرط در قضایا و ارائه شیوه های مختلف شرط در آنهاست. کارکرد شرط در هر کدام و بیان تمایز آنها هدف بعدی این نوشتار است. قضیه دارای ارکان و اجزایی است و شرط ها می توانند ناظر به هر کدام از آنها بررسی گردند. شرط در قضایا ناظر به حکم، جهت و موضوع است. حکم در قضایا جزمی است؛ لذا اگر حکمی تعلیقی و مشروط است، در قالب قضیه شرطیه بیان می شود تا از سویی جزمی بودن حکم و از سوی دیگر تعلیق در حکم را در خود داشته باشد. شکل های دیگر شرط در قالب قضایای حملی و بیشتر در ناحیه موضوع است. موجهات مشروط قضایایی اند که شرط در آنها ناظر به جهت است و در قضایای حقیقیه، مشروطه، فرضیه و لابتیه شرط ناظر به موضوع است
بررسی دیدگاه های مختلف فلاسفه اسلامی در نقد و اصلاح نظریه ماده - صورت گرایی مشائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نظریه ماده- صورت گرایی مشائیان و مبانی آن در مواجهه با دیدگاه های جدید فیزیکی (نظریه اتم ها) را نقد و تحلیل کرده و بدین منظور، دو دیدگاه رقیب این نظریه در تاریخ فلسفه اسلامی، یعنی نظریه منسوب به رواقیان (عرضه شده ازسوی ابوالبرکات و سهروردی) و نظریه ذره گرایی در تفسیرهای فلسفی (اجسام صغار صلبه) و کلامی آن (اجزای لایتجزی) را بررسی کرده ایم؛ سپس رویکرد اندیشمندان معاصر درباره نظریه ماده- صورت گرایی را واکاوی و آنان را براساس نظراتشان به سه گروه تقسیم کرده ایم: دو گروه از ایشان نظریه ماده- صورت گرایی را نفی کرده و هرکدامشان به نحوی از یکی از نظریات مخالفان با این نظریه حمایت کرده اند. در این میان، محیی الدین الهی قمشه ای و استاد حسن زاده آملی به نظریه ذره گرایان تمایل یافته و استاد مصباح یزدی و استاد فیاضی به نظریه منسوب به رواقیان گرایش پیدا کرده اند. دسته دیگر، کسانی همچون فاضل تونی و علامه طباطبایی هستند که کوشیده اند به نحوی میان نظریه ماده- صورت گرایی و نظریه اجسام صغار صلب و دیدگاه فیزیک جدید جمع کنند؛ باوجود آن، برخی مبانی نظریه ماده- صورت گرایی مانند متصل دانستن جسم، بالفعل نبودن اجزای جسم و وجودداشتن هیولای اولی همچنان با چالش های فلسفی و تجربی مختلف روبه روست.
نقش حیا و عفت زن در منتظر پروری
منبع:
موعودپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶
61 - 78
حوزههای تخصصی:
نوشتار حاضر با هدف بررسی نقش حیا و عفت زن در منتظر پروری انجام شد و کوششی است برای تبیین جایگاه مهم زنان در ترسیم آینده جامعه اسلامی. این مقاله جلوه های گوناگون حیا و عفت در سه حوزه خودسازی، دگرسازی و زمینه سازی برای ظهور را مورد بحث قرار داده تا جایگاه زنان را در این سه حوزه تحلیل کرده و یکی از راه های حرکت به سوی جامعه مهدوی را تبیین کند. نیروی درونی عفت و حیا که با تقوای الهی قرین شده و نیز حجاب از نشانه های مهم حکومت آخرین ذخیره الهی است. لذا زنان در جامعه اسلامی با مزیّن شدن به این ملکات اخلاقی و تربیت نسل محجوب و تأثیرگذار در جامعه رسالت خطیر منتظرپروری را به خوبی ایفا می کنند.
بررسی رابطه ایمان و کفر با علم در کلام صدرالمتألهین و عین القضاه همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیر زمان در تمدن اسلامی و مسیحی، متفکران و الهیدانان، درباره مفهوم ایمان و کفر و مسائل پیرامون آن ها با رویکردهای مختلف تفسیری، فلسفی، کلامی و عرفانی مباحث فراوانی مطرح نموده اند. این مباحث بازتاب اجتماعی فراوانی همچون تکفیر و تقدیس به همراه داشته است. عین القضاه همدانی پس از بیان تفاوت علم و معرفت، راه شناخت حقیقی را طوری ورای طور عقل دانسته و با انتقاد از فیلسوفان در بحث مفهوم ماهوی ایمان، معنای آن را تصدیق قول انبیاء و پایین ترین مرتبه آن را عمل مطابق با اوامر و نواحی الهی بیان می کند. ایمان دارای دو جنبه است: علم و عمل و نشانه آن، «تعظیم لامرالله» «مهرورزی به خلق خدا» است. وی پس از بیان اقسام کفر، اقسامی از آن را پسندیده بلکه لازمه ایمان می داند. در مقابل، ملاصدرا با نگاهی معرفت شناختی فلسفی، در معنای ایمان و کفر، اصالت را به علم و معرفت داده و در همه مراتب ایمان همچون ایمان لفظی، تقلیدی، برهانی و حتی کشفی، نقش اصلی را به معرفت و علم می دهد. او کفر را شدیدترین مرتبه جهل می داند. در این مقاله، دیدگاه عین القضاه همدانی (492- 525 ق) و ملاصدرا (۹۷۹-۱۰۵۰ ق) در باره ایمان و کفر و برخی مسائل مهم آن ها با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی تطبیقی قرارگرفته است.
گستره موضوعی و روش مفسران فریقین در تفسیر آیات مهدویت (قرن های چهارم و پنجم)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
37 - 52
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و تحلیل رویکرد مفسران فریقین قرون چهارم و پنجم هجری قمری به موضوع مهدویت انجام گرفته است. در این پژوهش گستره موضوعات و روش مفسر در طرح موضوعات مهدوی در میان مفسران قرون چهارم و پنجم بررسی شده است. قرن چهارم به دلیل آزادی نسبی که برای دانشمندان و مخصوصاً شیعیان ایجاد شده بود و همچنین افزایش میل به کسب علم در میان امت اسلام، قرن شکوفایی علم و دانش در جهان اسلام بوده و کتب تفسیری افزایش چشمگیری یافتند. براساس یافته های پژوهش تفاسیر فریقین در این قرن به طور گسترده مباحث مهدوی مثل اشراط الساعه و نزول حضرت عیسی؟ع؟ شروع شده و در ادامه به اثبات وجود حضرت مهدی؟عج؟ و نشانه های ظهور، همچنین وقایع پس از ظهور و ویژگی های خاص حضرت مهدی؟عج؟ به علاوه موضوع رجعت از دیگر مباحثی هستند که در تفاسیر این دوره مورد توجه مفسران قرار گرفته است. اما قرن پنجم به خاطر جنگ های صلیبی و... تفاسیر شیعه افول شدید پیدا کرده و به تبع گستره موضوعات کمتری دیده می شود. مفسران در ابتدا تنها با روش روایی به تفسیر آیات می پرداختند اما رفته رفته روش های لغوی و ادبی، عقلی، عرفانی و اجتهادی نیز به روش های تفسیری اضافه شدند و برخی مفسران نیز سعی کردند تا تمام روش های تفسیری را به کار گیرند. مباحث مهدوی را غالباً تفاسیری بیان کرده اند که روش تفسیری روایی داشته اند و یا به روایت در تفسیر خود توجه ویژه داشته اند.
تأثیر مبنای حکمی وحدت نفس و بدن بر فتوای فقهی مالکیت نفس بر بدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
237 - 258
حوزههای تخصصی:
فتاوا مبتنی بر عناوین و موضوعات اند. اگرچه صبغه عرفی بر موضوعات فقهی غالب است، اما راه تشخیص موضوعات متعدد است و برخی موضوعات با تکیه بر مبانی عقلی، استدلال، تحلیل، تجزیه، تجربه و رجوع به رأی متخصص متعلق فتوایند. فقیه با تکیه بر مبانی فکری خود، اندیشه و استنباط می کند و فقیه فیلسوف باید مبتنی بر مبانی خود در خداشناسی، جهان شناسی یا انسان شناسی درباره موضوعات واقعی حکم کند. بر مبنای وحدت نفس و بدن که فقهای پیرو حکمت متعالیه بدان ملتزم اند، بدن، اعضا و قوای ظاهری، از شئون و مراتب حقیقت نفس به شمار می آیند، به حسب وجود با آن متحدند، بدن ظهور نفس در مرتبه طبیعی است و حکم عدم سلطنت بر نفوس بدان سرایت خواهد کرد. اکنون مسئله این است که آیا پذیرش این مبنا، در فتوای فقهی مرتبط با موضوع تأثیر خواهد داشت؟ در این مقاله با روش تحلیلی مصداقی نشان داده شده که چگونه مبنای وحدت نفس و بدن در حکمت اسلامی در مسئله فقهی سلطنت نفس بر بدن و فروعات آن چون قطع، انتقال، اهداء، سلب حیات و... اثرگذار بوده، می تواند استدلالی نو برای قول به نفی سلطه بر اعضا قلمداد شود.
نسبت «فیض» و «اراده» در تفکر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
67 - 89
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر بررسی و پاسخ بدین پرسش اساسی است: با توجه به این که نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا، به معنای فیضان و سرریزشدنِ «ضروری» موجودات از حق تعالی است، این نظریه، چگونه با اراده ی الهی سازگار می شود؟ به سخن متفاوت، چگونه می توان میان «ضرورت» و «اراده» بر بستر نظریه فیض جمع کرد، حال آن که در ظاهر این دو مقوله همدیگر را نفی می کنند؟ براساس مبانی متافیزیکی، الاهیاتی ابن سینا، نویسنده بدین نتایج دست یافته است: اولاً نظریه ی فیض در تفکّر ابن سینا براساس مبانی و اصولِ متافیزیکی و الاهیاتی معیّنی استوار شده است که از یک حیث این مبانی و اصول با صدر و ذیل فلسفه ی ابن سینا هم پوشانی دارند. ثانیاً به جهت مذکور، نظریه ی فیض تنها براساس همان مبانی و اصول قابل درک است. ثالثاً با توجّه به نگاه ابن سینا به مبادی موجودات، ساختار جهان، ذات و صفات باری تعالی به خصوص علمِ عِنایی و اراده ی او، ضرورتِ فیض نه تنها منافی با اراده ی الاهی نیست؛ بلکه برخاسته از ذات، علم و اراده ی وجوبیِ اوست. یعنی جهانْ لازمه ی ضروریِ ذاتِ واجب براساس اراده ی ضروریِ اوست؛ لذا هیچ ممکنی سوای حق تعالی نمی تواند ضرورتی را بر او تحمیل نماید. دشواریِ فهمِ نظریه ی فیض ابن سینا و اعتراضات، نخست از عدم توجّه و اعتنا به مبانی او، دوم از قیاس و هم سان پنداریِ ذات الاهی با عرصه ی انسانی برمی خیزد. نظریه ی فیضِ ابن سینا یک تحوّلِ منطقی و اساسی در توضیح ظهور کثرت از مبدأ واحد نسبت به اسلاف او به شمار می آید.