فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۲۱ تا ۱٬۶۴۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، امکان مکملیت زبان دین تشکیکی و استعاره گرایی در پاسخ به مسئله سخن گفتن از خداوند در فلسفه زبان دینی، به عنوان یک پیشنهاد، مطرح و از آن دفاع شده است. نخست، به یک متناقض نما در بحث سخن گفتن از خداوند، اشاره و سپس تلاش شد آنچه شاید بتوان پاسخ صدرالمتألهین به این متناقض نما نامید، صورتبندی شود. در گام بعدی، به یک نقص تبیینی (ازنظر زبان شناسی فلسفی) در این پاسخ اشاره شد. پیشنهاد مشخص این مقاله این است که می توان برای رفع این نقص از مطالعات استعاره شناختی معاصر کمک گرفت که بر معرفت بخشی استعاره ها تأکید دارند و در پی تبیین چگونگی کشف معنا در کاربست استعاری زبان اند. برای این منظور، استعاره گرایی شناختی به روایت پل ریکور صورت بندی شد. سپس استدلال شد نخست، باوجود آنچه ممکن است در آغاز به نظر بیاید، این دو نظر، سازگار و جمع پذیرند. دوم، پیشنهاد می شود در این دو ایده، به دیده دو امر مکمل در پاسخ به مسئله سخن گفتن از خداوند نگریسته شود. در پایان نیز به برخی پیامد های طرح این پیشنهاد پرداخته شده است.
بررسی دیدگاه ابن سینا درباره چگونگی ترکیب در اجسام مادّی برمبنای نظریه ماده- صورت گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، دیدگاه ابن سینا درباره ترکیب را ذیل نظریه ماده- صورت گرایی بررسی کرده ایم. ابتدا نشان داده ایم مسئله ترکیب حقیقی بنابر تعاریف موجود، درخصوص چگونگی حضور اجزای مادّی در ترکیب، دچار مشکلات منطقی و متافیزیکی است؛ سپس ایده ای جدید از ترکیب حقیقی را به دست داده ایم که با دیگر مبانی موردنظر شیخ الرئیس همخوانی ندارد و بنابراین، دیدگاهی خالی از اشکال در این حوزه موجود نیست. در بخش دوم، ازطریق بازسازی استدلالی از مرحوم سبزواری نشان داده ایم ترکیب انضمامی بدان سبب که در قیاس با ترکیب اتحادی، دچار اشکال منطقی نیست، پذیرفتنی تر است. براساس نتایج دو بخش پیشین، در بخش سوم، ترکیب حقیقی را برمبنای وضعیت اجزای مادّی و صوری بررسی کرده ایم. در این مرحله، شش گزینه محتمل و متفاوت درباره وضعیت متافیزیکی ماده و صورت را به دست داده و توسط آن ها دو مسئله را بررسی کرده ایم: نخست، آنکه دیدگاه ابن سینا به کدام گزینه نزدیک تر است؛ دوم، آنکه کدام گزینه پذیرفتنی تر می نماید. نهایتاٌ در بخش چهارم، از زاویه ای دیگر نشان داده ایم تحلیل ترکیب ازمنظر ابن سینا ازطریق تحقق بخشی رابطه حلول یا تعلق نیز امکان پذیر است؛ اما این بیان ابن سینا هم نمی تواند پاسخی مناسب برای مسئله ترکیب باشد؛ زیرا اطلاع بخش نیست و به نوعی این همان گویی محسوب می شود.
پدیداری آفرینش های هنری بر اساس نظر نهایی در نفس شناسی صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۶
67 - 84
حوزههای تخصصی:
اهل حکمت، هنر را زائیده نیروی خیال می دانند. در نظر ایشان استناد حقیقی هنر به این نیرو وابسته به وجود مستقل قوه خیال است. در حالی که مطابق نظر نهایی حکمت صدرایی که مبتنی بر وحدت نفس و کل القوا بودن آن است، همه قوا، عین الربط به نفس اند. بر این مبنا، پرسش از چگونگی آفرینش آثار هنری از نفس چنین پاسخ داده می شود که؛ خیال، شأنِ نفس و عین تعلق به آن است. در نتیجه آثار منتسب به آن همچون هنر نیز، حقیقتاً فعلِ نفس خواهد بود و انتساب آن به خیال، ثانوی و با تسامح است. گوناگونی تجلی و ظهور نفس، سه مرتبه از وجودِ هنری را پدید می آورد که مرتبه اعلای آن واحد، اجمالی و بسیط به وجود جمعی نفس است. در این مرتبه، وجود هنری با تمام عناصر کمالی نفس یکی ا ست. بنابراین تمامِ معرفت ها، به وجودِ واحد در نفسِ انسان موجودند و هیچ فرقی میان هنرمند و حکیم و عارف وجود ندارد. تنها در مراتب بعدی و تنزل بر مرتبه خیال و سپس خلق بیرونی اثر هنری در پایین ترین مرتبه آن است که وحدت جمعی نفس در سیمای هنری خاص آشکار می شود.
تحلیل انتقادی نظریه فخر رازی درباره تکثر ماهیات انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶۷
87 - 110
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل بنیادین انسان شناختی که آثار متعدد کلامی دارد، وحدت یا تکثر ماهیت انسانی است. فخررازی از اندیشمندان مسلمانی است که درباره تکثر ماهیات نوعیه انسانی نظر داده و برای استدلال بر نظریه خود از آیات، روایات، استقرا، و مکاشفه استفاده کرده است. بررسی ادله فخر نشان می دهد که آنها صرفاً تفاوت بین انسان ها را نشان می دهند و هیچ کدام توانایی اثبات ادعای وی کثرت ماهوی را ندارد. اشکال منطقی نظریه فخررازی این است که وی حالات و صفات انسانی مانند حسد، بخل، بخشندگی و شجاعت را فصولی می داند که موجب تحقق انواع انسانی می شود در حالی که این گونه صفات ویژگی های فصولی منطقی را ندارند. همچنین نظریه تکثر ماهیات انسانی دارای پیامدهای ناپذیرفتنی مانند سقوط کلیه براهین فطری، جبرگرایی، تشکیکی بودن تکالیف، عدم امکان قانونگذاری برای جامعه و محال بودن تأسیس علوم انسانی است. پژوهش حاضر با روش توصیفی، تحلیلی انتقادی و بر اساس یافته های کتابخانه ای صورت گرفته و هیچ تحقیق مستقلی در این زمینه انجام نشده است.
دفاع از برهان نظم آکوئیناس و پیلی (با تأکید بر آراء جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های فلسفه اسلامی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۹
211 - 235
حوزههای تخصصی:
برهان هدفداری آکوئیناس و برهان ساعت ساز پیلی، دو نمونه برجسته از تفاسیر تمثیلی نظم هستند که در معرض انتقادات جدی قرار گرفته اند. این پژوهش برای پاسخ به این پرسش ها سامان یافته است: تفاوت برهان توماس با پیلی چیست؟ آیا تقریرهای تمثیلی، کارایی لازم را برای اثبات وجود خداوند دارند؟ با بهره گیری از شیوه تحلیلی انتقادی، به این دستاوردها رهنمون شدیم: برهان پیلی مبتنی بر نظم مکانی و ساختار موجودات زنده، و استدلال توماس مبتنی بر نظم زمانی و نحوه عملکرد آنان است. هر دو استدلال را می توان نمونه هایی از تقریرهای تمثیلی تأییدی نظم دانست. تمثیل در سه مقام کاربرد دارد: تعریف، تأیید و استدلال. بر اساس دیدگاه جوادی آملی، تقریرهای تمثیلی علاوه بر اینکه در مقام تعریف و جدال احسن بسیار مفیدند، در مقام تأیید نیز شاهدی محکم بر وجود خداوند محسوب می شوند و کتب مقدس از جمله قرآن کریم و سنت، این امر را آشکارا تأیید می کنند. در این مقام، به حکم قاعده سنخیت علت و معلول، معلول منظم ناشی از علت حکیم و عالم است و اساس شباهتِ موجودات طبیعی با مصنوعات بشری تنها تمثیل نیست. از نظر ایشان، برهان توماس برمدار نظام غایی سامان یافته که در سلسله غایات ناگزیر به غایهالغایات ختم می شود.
تبیین خاتمیت از دیدگاه متفکران مسلمان
منبع:
کلام حکمت سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷
11 - 26
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، دیدگاه متفکران مسلمان در تبیین خاتمیت را بررسی می کند و هدف از آن دست یافتن به تبیینی صحیح از خاتمیت به دلیل بحث های دامنه دار در بین متفکران معاصر است. ازبین دیدگاه های موجود، دیدگاه شهید مطهری، اقبال لاهوری و دکتر سروش بررسی شده است. نوع منابع استفاده شده در مقاله حاضر کتب و آثار این متفکران و برخی منابع مربوط به دیدگاه آنها به روش توصیفی است. از بررسی دیدگاه ها در تبیین خاتمیت روشن می شود که متفکران مسلمان دیدگاه های متفاوتی در تبیین خاتمیت ارائه کرده اند. شهید مطهری با منتفی دانستن علل تجدید نبوت ها، خاتمیت را تبیین می کند و به نظر می رسد صحیح ترین دیدگاه در این مورد باشد که براساس آن، راز خاتمیت در جاودانگی و تکامل اسلام است و ارکان آن مبتنی بر وضع خاص قانون گذاری اسلام، استعداد پایان ناپذیر کتاب و سنت و به ویژه عنصر اجتهاد در اسلام است. اقبال لاهوری معتقد است که در دوره جدید به دلیل به کمال رسیدن عقل استقرایی بشر، نیازی به دستورات بیرونی وحی نیست. این استدلال، تام نیست. دکتر سروش با ارائه سه تفسیر متفاوت از خاتمیت، گاهی راز خاتمیت را تجربه تفسیرنشده پیامبر (ص) می داند. به همین دلیل وحی را زنده و انسان ها را هر لحظه از آن بهره مند می داند. گاهی خاتمیت را به معنای استغنا از وحی و گاه به معنای برداشتن عنصر مأموریت و ولایت از تجارب دینی و بسط تجربه های پیامبرانه عنوان می کند که همه این تفاسیر، اشکال دارد و متناقض است.
تحلیلی بر زمینه های شکل گیری دیدگاه روان شناختی دین از منظر فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین و تحلیل روان گرایانه (کاوش در لایه های پنهان روان ناخود آگاه) از ریشه های تاریخی و ماهیت دین ، از سوی فروید (1856-1939م) روانکاو اتریشی، هنوز هم در شمار معروف ترین نظریه های متداول در حوزه "روان شناسی دین" در عالم معاصر است.وی که هرگز نتوانست از یکطرف با وجه ربانی خداگونه گی انسان از در آشتی بر آید و از سوی دیگر با کشش مفرطش به روان تحلیلگری صرف ( به ویژه هیپنوتیزم و پالایش روانی) که تا آخر عمر شیوه ای مستمر در کارهای علمی اش بود ، سرانجام به این عقیده کشانیده گردید که اساسا تمایل به دین توهمی بیش در راه تحقق آرزوهای بشر، نمی باشد. از اساسی ترین عوامل تاثیرگذار بر مبانی بنیادین اندیشه اش در رمز گشایی از راز تمایل بشر به این مهم، عبارتند از اموری همچون غلبه فکر فلسفی رایج در قرن نوزدهم که همانا علم زدگی افراطی متاثر از دیدگاه اثبات گرایی (پوزیتیویسم) که در"آینده یک پندار" او، صورت بندی این نگاره در آمیزه ای از اثبات گرایی ،علم گرایی افراطی و الحاد قابل رصد است . فلسفه بدبینانه و سلطه نفسانیات و هیجانات بر انسان شوپنهاور به همراه مناد شناسی لایب نیتس که در آن منادها تنها مرکز و مبنای فعالیت و انرژی به شمار می آیند ،زیر ساخت های بنیادین دیگر اندیشه وی هستند. تاثیر پذیری عمیق از اصل حتمیت (دترمینیسم)که بر جبر علی و معلولی تاکید و هیچ راهی را برای اراه آزاد باقی نمی گذارد همچنین اندیشه های داروین که بر بسیاری از پیش فرض های اساسی روان تحلیل گری وی نظیر مفهوم رشد، فرایند تغییر ، مفاهیم تثبیت و بازگشت بخصوص تفکر تکاملی اش نقش آفرینی داشته اند ، دیگر موارد مورد اشاره می باشد. با رویکردی تحلیلی – انتقادی و با استناد بر اموری همچون فقدان مماثلت و تشابه میان گروه های شاهدی که مبتلا به اختلالات روانی بودند با گروه بی شمار دینداران، مشاهدات محدود و تسری نتایج به کلیه انسان ها، عدم پاسخگویی روشن به موارد نقضی ایراد شده ، تمسک به پیش فرض هایی که در روند علوم تجربی، وجاهت علمی خودشان را از دست دادند ، اتخاذ رویکرد کاملا مادی به جهان هستی به جای عقل گرایی فلسفی ، موجب گشتند تا این خامه در صدد اثبات عدم جامعیت و فقدان مانع از غیریت نظریه روانکاوانه وی در ترسیم رمز گشایی علت و ماهیت گرایش انسان ها به دین در طول حیات بر این کره خاکی بر آید .
واسازیِ تلقی سنت یهودی از مساله خلق در سفر پیدایش از رهگذرِ تفسیر ملاصدرا از حدیث «کنز مخفی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در الهیات از دیرباز این که خداوند این جهان را از عدم آفریده یا جهان به نحوی از انحاء پیش تر وجود داشته، ذهن همگان را به خود درگیر کرده است. فقره نخست باب اول سفر پیدایش را شاید بتوان چالش برانگیزترین موضعی دانست که ذهن الهی دانان یهودی را در بابِ مساله خلقت به خود مشغول کرده است. از دیگر سو، در سنت فلسفه و کلام اسلامی نیز مساله خلق از آن جمله اموری بوده که تبیین آن امری گریزناپذیر می نموده. در این مقاله نخست سویه های مختلف فقره نخست باب اول سفر پیدایش و کژتابی های حائل بر آن را خواهیم کاوید و آن گاه به سراغ سویه ای از مفهوم خلق می رویم که ملاصدرا در تفسیر خود از حدیث «کنز مخفی» به دست داده است. بعد از کاوش در فقره مذکور در سفر پیدایش و کنکاش در تفسیر ملاصدرا از حدیث نشان خواهیم داد که تفسیر او از مساله «خلق» در این حدیث تا چه اندازه به روشن تر شدن محتوای عادت گریز فقره اول کمک خواهد کرد. تفسیر ملاصدرا بستری فرآهم خواهد آورد تا یافته های نوین خود را در بابِ معنای «خلق» در سفر پیدایش در پرتویی تازه بنگیریم. در انتها خواهیم دید که در هر دو سنت خلق به معنای از عدم آفریدن نیست و بدین ترتیب تعبیری نو از «آغاز» به دست خواهیم داد.
برهان «حدوث صفات» بر اثبات وجود خدا در کلام امامیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۲۷-۴۴
حوزههای تخصصی:
یکی از استدلا های کهن و کمترشناخته شده در کلام اسلامی و شیعی برای اثبات وجود خدا برهانی است موسوم به برهان حدوث صفات. در این برهان با توجّه به حدوث صفاتی خاص برای اجسام و نیز احتیاج هر حادث به مُحدِث و با نفی انتساب حدوث این صفات به موجودات طبیعی، وجود یک مُحدِثِ غیر جسمانی، یعنی خداوند به عنوان پدیدآور صفات حادث اجسام ثابت می گردد. پیشینه و تقریرهای مختلف و تطوّرات این برهان در تاریخ کلام امامیّه تاکنون بررسی نشده است و آگاهی چندانی درباره این برهان خداشناسی در دست نیست. از این رو، در مقاله حاضر با تتبّع در متون کلامی امامیّه سرگذشت، تحوّلات تاریخی و تقریرهای مختلف برهان «حدوث صفات» بازشناسی و تبیین می گردد و در نهایت نیز به ارزیابی این برهان پرداخته می شود. پژوهش حاضر حاکی از آن است که به رغم ناتمام بودن برهان حدوث صفات، برخی از متکلّمان امامی در ادوار و مکاتب مختلف کلام امامیّه برای اثبات وجود خداوند به تقریرهای مختلفی از برهان حدوث صفات استناد کرده اند و آن را برهانی تمام می انگاشته اند.
بیماری و بلا و نقش آن در تربیت نفس از نگاه قرآن و روایات (مطالعه شده درباره بیماری جدید کرونا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال دوازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۵)
143 - 158
حوزههای تخصصی:
انسان، گل سرسبد عالم آفرینش است و در مسیر تکامل و تربیت قرار دارد و برای رسیدن به تکامل و تربیت باید آزموده شود. یکی از راههای آزمایش، وجود بیماریها و بلایا در هر زمان و مکان است. قرآن، بیماریها را به «خدا»، «انسان» و «شیطان» نسبت داده است؛ ولی فارغ از اینکه منشأ و علل بیماریها چیست و کیست، جنبه تربیتی آن مهم است. نگاشته پیش رو با اشاره به آیات و روایات، ضمن بیان منشأ، علل و عوامل بیماریها، درمان بیماریها، شفابودن قرآن، به بررسی نقش تربیتی بیماریها برای انسان ازنظر قرآن، پرداخته و با روش توصیفیتحلیلی و براساس منابع کتابخانهای و با رویکرد قرآنی و روایی و با هدف شناخت دیدگاه تربیتی قرآن به بیماریها بهویژه با توجه به پدیدهها و بیماریهای نوظهوری چون شیوع ویروس کرونا تدوین شده و درپی پاسخ به این سؤال است که آیا قرآن و روایات درباره پدیدههای نوظهوری چون کرونا هم دیدگاه و نظری دارند، به این نتیجه رسیده است که قرآن، بهطور کلی بیماریهای جسمی را اعم از اینکه چه نامیده شوند و در چه زمانی گریبانگیر بشر شوند، مطرح میکند و به لحاظ منشأ و فلسفه ظهور آن و راههای درمان آن آیاتی ارائه کرده است. قرآن بیماریها را یکی از عوامل تربیت انسان میداند و چگونگی برخورد با بیماریها و نوع آنها را در تربیت انسان مؤثر میداند.
رابطه «ایمان» و «عمل صالح» با محوریت آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
113 - 134
حوزههای تخصصی:
سؤال اصلی تحقیق حاضر این است که آیات قرآن چه رابطه و تعاملی را بین ایمان و عمل صالح ترسیم می کند؟ این نوشتار سعی دارد با تحلیل آیات ناظر به ایمان و عمل صالح، دیدگاه قرآن در خصوص رابطه و تأثیر متقابل آن ها را ارائه نماید. در این تحقیق با بررسی آیات متعدد و اشاره به دو دیدگاه مهم دست یافتیم؛ ایمان از نگاه قرآن، عمل ارادی و تصدیق و گرایش قلبی است که بر اساس عقل عملی به خدا، نبوت، معاد و دیگر اصول اعتقادی تعلق می گیرد. این گرایش مغایر با علم، ولی متوقف بر آن است که پس از معرفت لازم نسبت به متعلقات ایمان که مصداق عقل نظری است، تحقق می یابد. عمل صالح رفتاری است که علاوه بر صورت زیبا، سیرت نیکو و حسن فاعلی نیز لازم دارد. اساس سیرت نیکو، ایمان و انگیزه الهی است. تنها چنین عملی از نظر قرآن مستحق پاداش الهی است. عمل صالح از نگاه قرآن در حقیقت ایمان دخالت ندارد، ولی ایمان عامل اصلی عمل صالح و شرط قبولی آن می باشد. از سوی دیگر عمل صالح نه تنها در مقام اثبات نشانه ایمان است، بلکه در مقام ثبوت باعث افزایش و کمال ایمان است.
بررسی انتقادی نسبی گرایی هرمنوتیکی در الهیات تفهمی بر اساس حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۶
149-166
حوزههای تخصصی:
بررسی نوع نسبیت گرایی در«الهیات تفهمی» ونقد مبنایی آن براساس حکمت متعالیه، مسأله اصلی این پژوهش است. برای این منظور در مرحله نخست، آثارمجتهد شبستری درموضوع الهیات که خود ازآن به «الهیات تفهمی» تعبیر کرده است، با روش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی وسپس بر اساس قواعد حکمت متعالیه مورد نقد قرارگرفته است. یافته های این پژوهش حاکی از آنست که هرمنوتیک شبستری هرچند مردد بین هرمنوتیک مؤلف محور شلایرماخری وهرمنوتیک مفسرمحور گادامری است لیکن سمت و سوی بیشتری به سمت هرمنوتیک فلسفی گادامری دارد. حتی گاه ازین فراتر رفته و معنا را امری پسینی می داند که درفرایند فهم ساخته می شود که در هر حال مشوب به نسبیت گرایی است. مبنا شکافی انواع نسبیت گرایی بیانگرآنست که شکاف بین سوژه و ابژه منشأ انواع نسبیت گرایی است که به دنباله چالش چگونگی رابطه عین و ذهن به وجود آمده است. حال آنکه با اصول معرفت شناختی حکمت متعالیه، این شکاف از ابتدا پر شده وبه لوازم نسبیت گرایانه نمی انجامد.
درنگی در «دلیل تقریر» مهم ترین دلیل اثبات حقانیت بهائیت
منبع:
کلام و ادیان سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
63 - 82
حوزههای تخصصی:
از ابتدای دوران بعثت انبیا، شیادانی برای رسیدن به مطامع دنیوی، ادعای نبوت و رسالت سرداده، خود را به مردم به عنوان حجت های خداوند معرفی کردند. پر واضح است که انبیای الهی، دارای معجزه و بهره مند از علم بی کران الهی بودند؛ اما مدعیان دروغین رسالت و نبوت به دلیل محروم بودن از این نشانه ها، به تراشیدن دلایل و توجیهات بی پایه روی آوردند. حسینعلی نوری یکی از مدعیان دروغین رسالت است که در کتاب های تاریخی نه معجزه ای از او نقل شده و نه بهره ای از دانش برای او بیان شده است. بر همین اساس یارانش برای هموار ساختن راه او، به ارائه دلایلی سخیف و بی پایه دست زده اند. ابوالفضل گلپایگانی، یکی از پیروان نوری است که در کتاب فرائد، دلیلی به نام «دلیل تقریر» ساخته و به زعم خود توانسته حقانیت نوری را به اثبات رساند. بر اساس فرائد، دلیل تقریر از سه عنصر (ادعای رسالت تشریعی، نفوذ و بقا) تشکیل شده است. در این نوشتار به نقد این دلیل می پردازیم و هفت نقد را بیان خواهیم کرد. نقدهایی مانند عدم جامعیت، عدم حجیت منابع این دلیل، مجعول بودن و وجود ابهام مهم ترین نقدهای دلیل تقریر است.
نظریه عمومی حقوق اسلامی محیط زیست؛ مبانی ایدئولوژیک و قواعد فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو رویکرد در ساختار نظام حقوق اسلامی درباره انسجام و ربط مقررات مربوط به هر باب وجود دارد. رویکرد مسئلهمحور، حکمی مستقل را از مسائل دیگر همان باب برای هر مسئله فرعی تعقیب میکند. رویکرد مجموعهمحور، مبانی و اصول عام منسجم و هدفمندی با لحاظ جهانبینی، اهداف و روشهای منطبق با اندیشه اسلامی و احیاناً استفاده از دانش تجربی را برای مجموع مسائل ذیل هر باب میپذیرد که حکم مسائل فرعی از آنها تبعیت میکند؛ این مبانی و اصول را «نظریه عمومی» مینامند. بررسی مبانی ایدئولوژیک، اصول سیاستگذاری و قواعد و احکام فقهی آن در باب «حقوق اسلامی محیط زیست» برای استنباط نظریه عمومی حقوق محیط زیست، لازم است. در پژوهش حاضر، مبانی ایدئولوژیک حقوق اسلامی محیط زیست، به روش توصیفیتحلیلی و با بررسی بنیادهای هستیشناسی و جهانبینی توحیدی، تحلیل شدهاند. سپس با توجه به منابع استنباط حقوق اسلامی، اصول سیاستگذاری و احکام و قواعد فقهی مربوط به حفاظت و بهرهبرداری از محیط زیست بررسی شدهاند. جمعآوری اطلاعات و دادهها بهصورت کتابخانهای است.
فلسفه متافیزیک نزد کانت و علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حکمت صدرایی سال دهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
155 - 172
حوزههای تخصصی:
وجود بحران های علمی هر عصر، متفکران را با چالش های جدی مواجه می کند و هر متفکری بر اساس فهم از مسائل علمی و داشته های علمی خود، به نوعی سعی در حل بحران و رساندن علم به ساحل امن یقین را دارد. وجود مسائل جدید و تعارضات در علم و دین و فلسفه، ایمانوئل کانت و علامه طباطبایی را بر آن داشت تا نگاه دوباره و جدی تری به این معضلات علمی و سعی در حل بحران های موجود داشته باشند. و هر دو متفکر به نوعی جواب معضلات زمان خود را در رویارویی دوباره با متافیزیک دیدند. کانت با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت، متافیزیک موجود را نتوانست به عنوان یک علم یقین بخش قبول کند و متافیزیک سنتی را از لیست علوم پاک کرد. علامه بر عکس وی، با تصور و تعریفی که از متافیزیک سنتی داشت؛ متافیزیک را علمی یقینی پنداشت به طوری که یقینی بودن سایر علوم هم در سایه وجود و امکان تحقق متافیزیک میسر بود. در مقاله حاضر فلسفه متافیزیک از نگاه هر دو اندیشمند از جهات مختلف مثل تعریف متافیزیک سنتی و روش آن و همچنین کیفیت گزاره های آن و نسبتش با سایر علوم، بررسی خواهد تا روشن گردد چرا در قبال سوالات یکسان، هر کدام راه متفاوتی را پیمودند. و در نهایت به این نتیجه می رسد که متافیزیکی که به دست این دو متفکر رسیده از مبنا متفاوت بوده است، که باعث پیموده شدن دو راه متفاوت شده است.
دو گونه فلسفه ورزی در نسبت با گذشته فلسفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش پژوهش فلسفی را می توان به انحاء گوناگونی طبقه بندی کرد. حسب چگونگی رابطه با گذشته عرصه فلسفه، این مقاله دو سبک فلسفه ورزی را از یکدیگر متمایز می سازد: «روزآمد» و «تاریخی». وفاداران به سبک فلسفه ورزی روزآمد، عمل حرفه ای خود را مستقل از تاریخ فلسفه دانسته و برای مواجهه با چالش های فکری امروزین تنها بر خردورزی حال محور خویش اتکا می نمایند. فلسفه تحلیلی در دوران معاصر نمونه ممثّل این رویکرد است که بسیاری از پیشگامان آن، تاریخ فلسفه را به دیده حقارت می نگرند. پایبندان به سبک فلسفه ورزی تاریخی، در مقابل، برای نیل به حقیقت به گذشته فلسفه رجوع نموده و فلسفه ی خود را در دادوستد فکری با آن شکل می دهند. تحقق این سبک را می توان میان فیلسوفان اسلامی رهگیری کرد که خود را نوعاً در امتداد عقبه ای از اندیشمندان گذشته می شناسانند. سبک اتخاذشده از سوی وفاداران به هریک از این دو اسلوب اثرات تعیین کننده ای بر نحوه آموزش و آموختن، شیوه و حتی ادبیات نگارش و همچنین تاریخ نگاری فلسفه توسط آنان دارد. این مقاله به مشخصه یابی هریک از دو سبک یادشده و برشمردن استلزامات آنها پرداخته و در پایان آن دو را در هم سنجی با یکدیگر قرار می دهد.
نقد و بررسی اتهام مستشرقان نسبت به خشونت طلبی اسلام و عدم مدارا با پیروان دیگر ادیان (اهل کتاب) متناظر با موضوع جهاد در اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال بیست و یکم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۶۹
79 - 102
حوزههای تخصصی:
خشونت طلبی و عدم مدارا با پیروان دیگر ادیان و یا عدم توجه به تکثرگرایی عقیدتی و دینی، یکی از اتهاماتی است که از جانب بسیاری از مستشرقان همواره در طی تاریخ متوجه قرآن، پیامبر اسلام (ص) و مسلمانان بوده است. ظهور این اتهام در اندیشه مستشرقان در خصوص اهل کتاب بیشتر در موضوعاتی همچون جهاد و برخورد پیامبر (ص) با مخالفان خود در مدینه و سه طایفه یهودی «بنی قینقاع، بنی النضیر و بنی القریظه» و یهودیان خیبر و فدک و به ویژه شدت مقابله پیامبر (ص) با یهودیان «بنی قریظه» پس از بعثت نبی مکرم اسلام ارزیابی می شود. برخی از خاورشناسان اهداف این جنگ های پیامبر (ص) را مادی دانسته و موضوعاتی همچون کشورگشایی و سلطه گری سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و حتی غارت های بدوی را در این اهداف مطرح ساخته اند. در واقع بسیاری از اسلام پژوهان غربی ضمن تعریف مفهوم جهاد در اسلام و تُهی عنوان نمودن این مفهوم از انگیزه های الهی، درک این مفهوم را برای غیرمسلمانان دشوار دانسته و آیات قرآن و رفتارهای پیامبر (ص) را در موقعیت های زمانی مختلف متناقض و به دور از منطق عقلایی و متأثراز ضعف و قدرت مسلمانان در ادوار مختلف و عامل گسترش خشونت ارزیابی می کنند. این اتهام مستشرقان که اسلام و پیامبر (ص) را عامل گسترش خشونت و نابردبار در مقابل دگر اندیشان معرفی می کند با فلسفه بعثت پیامبران الهی هم خوانی ندارد چرا که رسالت انبیاء مشخص نمودن حقوق انسان ها و برپایی عدل، قسط و صلحی پایدار در میان آنهاست. اصل اولیه در اسلام رعایت حقوق همه انسان ها و برقراری ارتباط با همگان مبتنی بر صلح و زندگی مسالمت آمیز است. جهاد نیز در اسلام همواره موضوعی دفاعی بوده و همه جنگ های پیامبر (ص) در صدر اسلام نیز برای دفاع از کیان اسلام و مسلمانان صورت گرفته است. بررسی سیر تشریعی جهاد در اسلام گویای رابطه ای منطقی در سیره رسول گرامی اسلام متناسب با تعامل یا تقابل یهودیان و مسیحیان با اسلام و مسلمانان است. آنچه مسلم است رسول خدا در ابتدای ورود به مدینه با طوایف یهودی ساکن در مدینه پیمان همزیستی مسالمت آمیز امضاء نمودند و حقوق مادی و معنوی آنان را محترم شمردند و از آنها درخواست کردند که از هرگونه همکاری با دشمنان مسلمانان اجتناب ورزند اما متأسفانه هر سه طایفه یهودی یکی پس از دیگری پیمان شکستند و به مسلمان ها خیانت کردند و لذا اخراج دو طایفه یهودی «بنی قینقاع» و «بنی نضیر» از مدینه اقدامی متناسب با خیانت آنها بود و اما آنچه برخی از منابع تاریخی و به تبع آنها مستشرقان در خصوص «بنی قریظه» و کشتارِ جمعیِ اسیرانِ ذکور آنها و متهم کردن پیامبر (ص) به افراط در خشونت گزارش شده علاوه بر عدم تطابق با سیره مسلم رسول خدا(ص) و علی(ع) و فروعات فقهی و موافقت با مجازات پیمان شکنان در تورات منتخب در بین یهودیان با گزارش آیه 26 از سوره احزاب در خصوص داستان بنی قریظه نیز سازگار نیست.
بررسی تقسیم رزق و روزی انسان ها «براساس حکمت سینوی و با محوریت رساله فی الأرزاق»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال که خالق و ربّ انسان هاست، تأمین نیازهای اولیه و اساسی آن ها را عهده دار گردیده و در قرآن کریم، تضمین روزی ها را وعده داده است. این وعده الهی سبب شده تا برخی آن را حقّ واجبی از جانب خود به عهده خداوند دانسته و توقّع اعطاء آن را به نحو احسن و کامل داشته باشند. از این رو با مشاهده تفاوت رزق ها، عدل الهی را زیر سؤال می برند؛ همچنین تأکید قرآن بر انتساب بسط و تقدیر رزق انسان ها به خداوند را با لزوم تلاش انسان ها برای کسب روزی، غیر قابل جمع می دانند. مسأله ای که در این مقاله مطرح می شود آن است که چرا خداوند روزی انسان ها را متفاوت قرار داده ؟ در خصوص این موضوع مقالات متعددی در حوزه علوم قرآنی نوشته شده است؛ اما نوآوری نوشتار حاضر بررسی فلسفی این موضوع با روش توصیفی تحلیلی در حکمت سینوی آن هم با محوریت «رساله الارزاق» ابن سینا است. ابن سینا در این رساله درصدد آن است که با تکیه بر حکمت و عنایت الهی این تصوّرات غلط را اصلاح نماید. او با بیان تناقضات پیش آمده در شقوق مختلف مسأله، نشان می دهد تصوّر تساوی روزی ها منجر به وقوع امر محال و یا نابودی انسان ها می شود.
تبیین جایگاه زن در اندیشه جریان های سلفی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۶۴
۱۷۱-۱۹۲
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش پیش رو تبیین جایگاه زن در اندیشه و عمل جریان های سلفی معاصر است، که با تبیین علُی و روش گردآوری مطالب کتابخانه ای پیش می رود. مسئله این پژوهش با توجه به سه نکته جواب می گیرد: نکته اول، بررسی جریان سلفی درباری است که با فقه صناعتی و مصلحت اندیشی یعنی تقدم مصلحت سیاسی بر احکام دینی، دیدگاه های فقهی خود را با استراتژی های قدرت تنظیم می کند. نکته دوم، بررسی جریان سلفیه جهادی است که با فتاوای شاذ ضمن نقد سلفیه رسمی به لحاظ فقهی نگاهی مرکزگریز به مقوله زن دارد و بالاخره جریان سوم سلفیه اصلاحی است که به لحاظ فقهی احکام آن ناظر برمذاق شریعت است و تکیه بر فقه مقاصدی می کند. نگرش اصلاح گران نیز التزام به حقیقت شریعت و پرهیز از نگاه های افراطی و غیرانسانی به زنان است. یافته های پژوهش بر دسته بندی نگاه به زن به اعتبار نوع نگاه فقهی، تاکید دارد. به این ترتیب که علیرغم اشتراک در مبانی معرفت شناسی، هستی شناسی و انسان شناسی، نگاه های متفاوتی در فقه مقاصدی و فقه صناعتی نسبت به زن، متاثر از وضعیت فرهنگی اجتماعی و تقدیر جغرافیایی تاریخی شکل گرفته است.
نقش انسجام و اتحاد مسلمانان در زمینه سازی ظهور با تأکید بر مکتب شهید سلیمانی
حوزههای تخصصی:
ظهور از جمله مؤلفه های مهم و پرکاربرد در فرهنگ مهدویت است. برای سامان دهی ظهور، مسائل مختلفی مانند شرایط ظهور، رخداد ظهور، نشانه های ظهور و زمینه سازی ظهور مطرح می شود. در این میان بحث زمینه سازی ظهور به عنوان مهم ترین و کاربردی ترین مسائل شناخته شده و در قالب وظایف و رسالت منتظران توجیه می شود. تحقق زمینه سازی ظهور، متفرع بر آمادگی مردم و تحقق آمادگی مردم متفرع بر آمادگی آنها در سه حوزه «اندیشه و معرفت»، «گرایش و انگیزه» و «کنش و رفتار» می باشد که در این نوشتار تنها به آمادگی مردم در حوزه کنش و رفتار پرداخته می شود. تحقق آمادگی با رویکرد کنشی و رفتاری وابسته به شکل گیری مؤلفه هایی همچون روحیه اصلاح و اصلاح گری، اتحاد و همگرایی، امید و امیدواری، ولایت پذیری و ولایت دوستی، قدرشناسی و اعتقادورزی به امام و... در میان منتظران و جامعه منتظر است. در این پژوهش با طرح پرسش از نقش مکتب شهید سلیمانی در وحدت و انسجام بخشی مردم در راستای زمینه سازی ظهور و با روش توصیفی و تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و اسنادی به جمع آوری اطلاعات پرداخته ایم. دستاورد این تحقیق، اثبات جایگاه و نقش مهم سردار سلیمانی (در زمان حیات و زمان شهادت و مکتب او) در وحدت بخشی به مردم در مسیر مبارزه با استکبار با رویکرد استقامت ورزی و مقاومت برای رسیدن به ظهور و دولت حق می باشد.