ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
۱۵۶۱.

پارادوکس مک تاگرت: تقریری از چیستی و دلالت آن بر نفی واقعی بودن زمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس مک تاگرت زمان سلسله ی آ، ب منطق جدید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۰ تعداد دانلود : ۳۱۷
هستی و چیستی زمان از مسائل چالش برانگیز فلسفه است. مک تاگرت، فیلسوف انگلیسیِ فعال در ابتدای سده ی بیستم میلادی، زمان را غیرواقعی دانسته است. وی دو چارچوب مفهومی را برساخته: سلسله ی آ (با مفاهیم محوری «گذشته»، «حال» و «آینده») و سلسله ی ب (با مفاهیم محوری «پیش»، «مقارن» و «پس») و بیان داشته که واقعی بودن زمان، متوقف بر تحقق سلسله ی آ میان وقایع است. مک تاگرت سپس استدلال کرده است که تحقق سلسله ی آ مستلزم دور یا تسلسل باطل است. قلب پارادوکس مک تاگرت عبارت است از تناقضی که در هریک از مراحل تسلسل یادشده رخ می دهد، و چگونگی فهم آن، خودْ محل نزاع است. این مقاله با استفاده از ابزارهای صوری منطق جدید و عملگرهای زمانی، تقریر جدیدی از پارادوکس مک تاگرت ارائه می کند؛ بدین قرار که فرض واقعی بودن سلسله ی آ مستلزم وقوع تناقض میان توصیف های زمانی متفاوت از واقعه ای واحد است. آنگاه تلاش برای رفع آن، به شکل گیری تناقض در گزاره های موجه با زمان های مرکب می انجامد، گزاره هایی که می توان صورت نمادین آن ها را با ترکیب چندسطحی از عملگرهای زمانی نشان داد. ترکیب زمانیِ یادشده و نمایش صوری آن را می توان تا هر سطح دل خواهی ادامه داد. بدین ترتیب، سلسله ای از تناقض ها در صورت بندی پارادوکس مک تاگرت شکل می گیرد که بی پایان است. پارادوکس مک تاگرت محور بسیاری از مباحث فلسفه ی زمان قرار گرفته و حتی محرّک تدوین منطق زمان بوده است. واکنش ها به پارادوکس مک تاگرت را می توان چنین دسته بندی کرد: برخی از باورمندان به واقعی بودن زمان، شکل گیری دور یا تسلسل ادعایی مک تاگرت در سلسله ی آ را انکار کرده اند؛ برخی دیگر از آنان پارادوکس مک تاگرت را پذیرفته اند، اما تبیینی از زمان را با توسل به سلسله ی ب (به جای سلسله آ) ارائه کرده اند؛ دسته ای دیگر نیز تمامی اجزای استدلال مک تاگرت را پذیرفته اند و زمان را غیرواقعی دانسته اند. حضور فیلسوفانی شاخص در هریک از سه دسته چشمگیر است و مباحث میان آنان حول پارادوکس مک تاگرت همچنان ادامه دارد.
۱۵۶۲.

آسیب شناسی تبیین گزاره های دینی حوزه زنان از منظر عقل منطقی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آسیب شناسی گزاره های دینی زنان عقل منطق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۸ تعداد دانلود : ۲۳۵
اسلام کامل ترین پیام الهی است که هویت ارزشمند زنان را معرفی و جایگاه انسانی آنان را اعتلا بخشید. اما تعصب های جاهلی و فقر معرفتی سبب تحریف معنا و تفسیر نادرست گزاره های دینی و آسیب جدی به فهم حقایق دینی در حوزه ی زنان و انطباق آن با مقتضات زمان گردید. از این رو مساله این تحقیق شناسایی آسیب های تبیین گزاره های دینی حوزه ی زنان از منظر عقل می باشد؛ که با رویکرد عقلانی و با استفاده صحیح از داده های منطقی در مواجه با احادیث، موجب تبیین درست گزاره های دینی و رد روایات جعلی و تفاسیر نادرست می گردد. یافته های تحقیق حاضر حاکی از لزوم کاربست منطق و روش های عقلانی در تبیین و فهم درست گزاره های دینی است که در این پژوهش به روش تحقیق اسنادی تحلیلی انجام شده و با رویکرد مستقیم به مساله، آن را واکاوی نموده و به تحلیل عقلانی و منطقی آن پرداخته است.
۱۵۶۳.

نقد و بررسی راه حل نیستی انگاری شرور با تکیه بر دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شر نیستی انگاری شرور عدمی شرور وجودی جوادی آملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹ تعداد دانلود : ۲۵۱
مسئله شر یکی از مسائل بنیادی در نظام های الهیاتی به ویژه در فلسفه دین است که در مقام شک در اصل واجب الوجود و نقض صفات خداوند مطرح گردید. مدافعان عدل الهی و متألهان به روش های گوناگون به تبیین راه حل مسئله شر پرداخته اند. آیت الله جوادی آملی ضمن مساوق دانستن خیر با وجود، ماهیت شر را مطلقاً برابر با عدم می داند و بر این اساس معتقدند شرور نیاز به فاعل حقیقی ندارند. لکن در تقسیم دیگری به وجود برخی از شرور اذعان می کنند و برای توجیه فقدان علت فاعلی حقیقی برای این شرور، تفصیلی از لحاظ های مختلف این شرور ارائه می کنند. مسئله اصلی تحقیق پیش رو، طراحی و اثبات سه نقد «علّی»، «نقلی» و «غایی» بر دیدگاه نیستی انگاری شر به همراه پیدا کردن وجهی برای جمع بین اشکالات متالهان و دیدگاه آیت الله جوادی می باشد. تحقیق حاضر با روش توصیفی تحلیلی جمع آوری شده است و مهم ترین یافته آن نادیده نگرفتن علیّت حقیقی انسان در بروز برخی فقدان ها می باشد.
۱۵۶۴.

نفس شناسی سینوی و صدرایی؛ در واکاوی تعریف نفس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفس تعریف نفس ابن سینا ملاصدرا حدوث نفس تجرد نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۳۲۳
تلاش برای شناسایی نفس در علوم گوناگون ازجمله فلسفه، جایگاه والایی داشته است و هنوز هم دارد و ابن سینا و ملاصدرا مُبدع دو مشرب فکری و فلسفی نیز به این مهم اهتمام داشته اند، این مقاله با استفاده از شیوه کتابخانه ای و جمع آوری مطالب مکتوب، به دیدگاه این دو اندیشمند در بحث نفس پرداخته و می کوشد تا با بررسی و تأمل و تعمیق در «تعریف نفس» به وجوه اشتراک و افتراق این دو اندیشمند در این خصوص بپردازد. بین «تعریف اشیا» و «مبانی خاص یک نظام فلسفی» رابطه تأثیر و تأثر وجود دارد، به عبارت دیگر، تفاوت تعریف ها نشان دهنده تفاوت مبانی است و تفاوت در مبانی هر نظام فلسفی نیز، منجر به بروز تمایز و اختلاف در تعریف و تبیین اشیا می شود، بنابراین بررسی و تحلیل تعریف نفس در تفکر فلسفی ابن سینا و ملاصدرا می تواند علاوه بر تبیین و مقایسه نظرات خاص این دو در این امر، به شناسایی چیستی مبانی نظری آن دو نیز بیانجامد، هرچند تعریف نفس به؛ «کمال اول برای جسم طبیعی» و «جوهر مجرد بسیط بودن»؛ که مورد پذیرش این دو فیلسوف است؛ نشان از شباهت های دیدگاه در این رابطه است اما در مواردی نظیر بحث درباره چگونگی و پیدایش نفس و نحوه بقای آن و... به تفاوت های مبنایی می رسیم که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
۱۵۶۵.

بررسی نحوه مواجهه تفسیری علامه طباطبایی و محمد شحرور با نظریه فرگشت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: داروین انتخاب طبیعی علامه طباطبایی محمد شحرور نظریه فرگشت انسان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۴ تعداد دانلود : ۲۵۸
محمد شحرور در روشی مشابه با علامه طباطبایی بهره زیادی از قابلیت آیات در تفسیر خود برده است. این دو مفسر از نظریات علمی جدید غافل نبوده و در تفسیر آیات قرآن کریم متعرض این نظریات هم شده اند. نظریه «انتخاب طبیعی» داروین که امروزه با عنوان «نظریه ترکیبی فرگشت» مورد پذیرش زیست شناسان  قرار گرفته، توجه این دو مفسر را به خود جلب کرده است. ایده اصلی نظریه فرگشت یعنی خلقت تدریجی و اشتقاق موجودات زنده از نیاکانی مشترک، به یونان باستان برمی گردد و این ایده در کنار ایده رقیبش یعنی «ثبات انواع» پیش از نزول آیات قرآن کریم در محافل علمی مطرح بوده است.   این مقاله با روش تطبیقی نحوه مواجهه تفسیری علامه طباطبایی و محمد شحرور را با نظریه فرگشت انسان مقایسه کرده است. براساس دیدگاه علامه، ظهور نزدیک به صراحت آیات قرآن نشان می دهد که نسل انسان های کنونی به یک زوج یعنی آدم و همسرش می رسد که خود از پدر و مادری متولد نشده اند، اما علامه این برداشت را قطعی ندانسته و از امکان تأویل آیات مربوطه خبر می دهد. طباطبایی صریح ترین مستند خود را تشبیه شدن حضرت عیسی علیه السلام به حضرت آدم علیه السلام در قرآن می داند، حال آنکه به طور قطع نمی توان وجه تشبیه این دو پیامبر به یکدیگر را نداشتن پدر دانست و شواهدی تاریخی وجود دارد که دلیل این تشبیه، بشر و مخلوق بودن ایشان است.  شحرور معتقد است که نظریه فرگشت با قرآن تعارضی ندارد و می کوشد آیات را بر اصول این نظریه تطبیق کند که این تلاش در مواردی با تکلف همراه است. او دمیدن روح در شخص آدم علیه السلام از میان نوع آدمی را نقطه عطفی می داند که باعث برآمدن انسان امروزین از نوع آدمی شده است. نوع آدم یا همان آدمیان بر خلاف اسلاف خود یعنی بشر گوژپشت، مستوی القامه بوده ، بر دو پا راه می رفته اند و زندگی اجتماعی داشته اند.
۱۵۶۶.

چیستی انسان و مراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بصیرت عین القضات انسان کامل شهود عقلانی دل تجلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۷۳
موضوع مقاله حاضر  پژوهش پیرامون « چیستی انسان ومراتب کمال وجودی او نزد عین القضات همدانی » است. انسان شناسی وی- مانند دیگر عارفان- مبتنی بر نظریه تجلّی وظهور است که بر اساس آن همه عالم و از جمله انسان « مَظهر» وجود خداست. از نگاه عارفان، انسان مظهر کامل و اتم خداوند است واز این جهت بیشترین شباهت وتناسب را با وجود وی دارد. از نظر عین القضات، انسان موجودی دوساحتی و مرکب از روح وبدن است، لیکن حقیقت وی در بُعد روحانی او قرار گرفته است. او همانند فلاسفه، روح را موجود مجرد می داند و با عقیده متکلمان که منکر تجرد روح اند مخالفت ورزیده است وآن را کفر آمیز و مخالف کتاب و سنت می داند؛ در عین حال با حکما نیز مخالفت ورزیده و ماهیت انسان را  همانندآنها « حیوان ناطق » نمی داند، بلکه مهم ترین ویژگی انسان را صفت« بصیرت» می داند که با علم حضوری وشهود قلبی ادراک می شود. به علاوه، نفس آدمی را ملکوتی می داند که از عالم بالا بر او افاضه شده است و در معرفت نفس بر وساطت وجود مقدس رسول اکرم(ص) تأکید بسیار می ورزد ومی گوید: «پس از آنکه انسان از شراب معرفت مست شود، چون به کمال مستی رسد و به نهایت انتهای خود رسد، نفس محمد(ص) بر وی جلوه کنند» این نگاه وی در باره پیامبر اسلام، ناشی از همان بینش مبتنی بر تجلّی و ظهور است که معرفت خدا را از طریق تجلّی وظهور انسان کامل بر انسان سالک می داند. یافته های ما نشان می دهد که عین القضات، هرآنچه را در باب انسان وکمالات وجودی  او گفته است، آنهارا از کتاب و سنت بر گرفته و مسلمانی معتقد و پایبند به شریعت بوده وخود نیز عامل به آن بوده است. روش تحقیق در این مقاله، روش توصیفی و تحلیلی است.
۱۵۶۷.

تبیین مفهوم مقدس و نامقدس در دین شناسی مکتب کارکردگرایی و پدیدارشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقدس نامقدس پدیدارشناسی دین کارکردگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۳ تعداد دانلود : ۴۷۸
مفهوم مقدس در واکاوی ریشه و تعریف دین بر مبنای تفکیک مقدس و نامقدس یکی از پرکاربردترین مفاهیم در میان نظریه پردازان مکتب پدیدارشناسی و کارکردگرایی دینی است. مسئله اصلی تحقیق در این نوشتار بررسی جایگاه، معنا و کاربرد مفهوم مقدس و نامقدس در دین شناسی این دو مکتب با تاکید بر دیدگاه دورکیم، اتو و الیاده است که در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که در کارکردگرایی دورکیم حقیقت دین اعتقاد به خدایی فوق طبیعی نیست، بلکه او تفکیک امور مقدس از غیرمقدس را از کارکردهای جامعه می داند؛ اما در پدیدارشناسی اتو جوهر دین تجربه امر مقدس است، که به شیوه منحصر بفرد، به صورت اسرارآمیز و رعب انگیز برای هر انسانی تجربه می شود و کیفیتی متعال وصف ناپذیر دارد، از طرف دیگر فرآیند نمادسازی دینی و دیالکتیک امر مقدس از مهم ترین مفاهیمی است که در پدیدارشناسی الیاده مورد توجه قرار گرفته است.
۱۵۶۸.

تحلیل خاستگاه شکل گیری نهادهای اجتماعی با تکیه بر نظریه انگاره های عمومی در فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی هستی شناسی واقعیت اجتماعی نهاد اجتماعی انگاره عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۳۰۲
نهاد به مثابه واقعیتی اجتماعی و عامل انسجام بخشِ کنش های مشترک میان افراد جامعه، علاوه بر آنکه تاکنون، موضوع بررسی های جامعه شناختی و اقتصادی واقع شده، در تحلیل های هستی شناسانه ازسوی برخی فیلسوفان معاصر نیز موردنظر بوده است. فارابی به مثابه اندیشمندی که برای امر اجتماعی و جامعه در تحلیل های فلسفی خود، اهمیت فراوان قائل بوده، فیلسوفی است که با عرضه نظریه خاص خویش درحوزه انگاره های عمومی توانسته در خوانشی دوباره، مبانی و بسترهایی را برای بحث درخصوص تحلیل هستی شناسانه نهاد و پاسخ گویی به پرسش مطرح شده درباره چرایی اشتراک کنش های مردم جامعه به دست دهد. در این پژوهش کوشیده ایم با واکاوی نظریه انگاره های عمومی فارابی و لوازم آن و همچنین بررسی مفهوم «نهاد» به مثابه واقعیتی اجتماعی، نسبت میان این دو مقوله را تبیین کنیم. طبق دیدگاه فارابی، نهادها همان انگاره های عمومی ای هستند که نیازهای طبیعی یا معقولات قدسی را توسط صورت های محسوس محاکات می کنند و آن ها را مقدمه ای برای رفتار قرار می دهند و به تبع آن، اعتباریاتی جدید را به وجود می آورند.
۱۵۶۹.

تحلیل و نقد موانع این همانی نفس بر اساس مبانی حکمت متعالیه(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نفس این همانی نفس موانع این همانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۲۷۳
همه ما انسان ها «من» خود را از ابتدای عمر تا پایان آن امری واحد می یابیم؛ یعنی «من» امروز- به رغم تغییرات در صفات و ویژگی های بدن- دقیقاً همان «من» ده یا بیست سال قبل است و این یافتن نیز به علم حضوری خطاناپذیر است و علمی برای انسان از این علم پایه تر وجود ندارد؛ همچنان که ابن سینا گفته است: علم به من، مقدم بر هر علمی است، حتی علم به صفات من. از طرف دیگر ممکن است کسی این دریافت شهودی را دلیل بر این همانی ذات نفس نداند، بلکه به صفات و اعراض نسبت دهد یا حرکت و تغییر و دگرگونی نفس در طول عمر را دلیل بر عدم این همانی واقعی محسوب کند یا با استناد به حرکت جوهری نفس در نظریه ملاصدرا این همانی را مخدوش بداند. در این مقاله با تبیین صحیح «این همانی نفس»، «جوهریت نفس»، «علم حضوری به نفس» و «حرکت جوهری نفس» روشن می شود که مانعی بر سر راه این همانی نفس وجود ندارد
۱۵۷۰.

نفس شناسی عرفانی در اندیشه ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» با تأکید بر حدوث یا قدم نفس(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی نفس شناسی عرفانی ابن عربی الفتوحات المکیه حدوث نفس قِدم نفس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۲۷۱
غواصی در دریای معارف عرفانی به ویژه علم النفس عرفانی دستاوردهای شگرفی را رهاورد پژوهشگر می کند که با عنایت به توجه آنان به آموزه های وحیانی و نگاه شریعتمدارانه به مباحث و مشهودات عرفانی خویش، مباحث بدیعی از مباحث نفس را ارائه کرده اند که چه بسا بتوان گفت بسیاری از دستاوردهای خیره کننده صدرایی در مباحث نفس، ریشه در آموزه های عرفانی و شهودی دارد. یکی از مباحث مهم و چالش برانگیز نفس شناسی تبیین حدوث یا قدم نفس انسانی است که با تمرکز بر آثار به جامانده از عارفان اسلامی به ویژه ابن عربی به عنوان پیشگام عرفان نظری می توان مباحث بی بدیلی را از این کتب اصطیاد نمود و به تبیین و تشریح آن پرداخت. در این میان ابن عربی در کتاب «الفتوحات المکیه» وجود نفس را دوحیثی دانسته، چهره این سویی نفس را حادث به حدوث جسمانی و به تعبیر ادق، تعلق نفس به بدن را حادث دانسته و وجود آن سویی نفس را از نفخه الهی می داند.
۱۵۷۱.

بررسی گستره وجودی انسان در اندیشه هایدگر از نگاه ملاصدرا(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گستره وجودی انسان هایدگر دازاین اگزیستانس ملاصدرا نفس بدن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۰ تعداد دانلود : ۲۲۹
«انسان» یکی از مهم ترین موضوعاتی است که در اندیشه متفکران و فیلسوفان جایگاهی محوری دارد. مسئله ما بحث از گستره وجودی انسان است. این بحث زیربنای باور به جهان مادی یا فرامادی بوده و نوع نگاه ما نسبت به سعادت را نیز رقم خواهد زد. روش ما مبتنی بر رجوع به مبانی تفکر هایدگر و صدرا درباره وجود و انسان و استخراج نظرگاه این دو در مسئله مورد بحث خواهد بود. بر این اساس می کوشیم نظر هایدگر را در این باره به دست آوریم که اندیشه او به طور جدی در جامعه فکری ما مورد توجه است. پس از آن نظرات وی را بر اساس دیدگاه حکمت متعالیه بررسی و ارزیابی خواهیم کرد. بحث از گستره وجودی انسان، پیوندی عمیق با بحث از نفس دارد. بر این اساس لازم است دیدگاه دو متفکر را در این باره استخراج کرده، به ارزیابی آنها بپردازیم.  بنا به تفاوت های روش فلسفی دو متفکر که یکی متکی به برهان و دیگری بر پایه پدیدارشناسی است، از منظر صدرا گستره وجودی انسان، عوالم قبل و بعد از دنیا را نیز در بر می گیرد؛ ولی از نظرگاه هایدگر گستره وجودی انسان، محدود به دنیاست
۱۵۷۲.

خوانشی اگزیستانسیالیستی از مفهوم مرگ در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مرگ آگاهی زندگی نهج البلاغه اِگزیستانسیالیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۴ تعداد دانلود : ۲۶۲
تحلیل اگزیستانسیال از مفهوم مرگ یکی از مولفه های بنیادین تفکر هایدگر است. برمبنای تفکر هایدگر، مرگ به مثابه تعین امکان های اصیل دازاین، ضرورتی ست اجتناب ناپذیر، که عیان کننده ی بخشی از جهانمندی وی است. امکانی که دازاین با آن تولد یافته و به فرایند فهم هستی راه می یابد. به دیگر سخن، زندگی و مرگ، در نسبت با یکدیگر تکوین می یابند. در سنت اسلامی، در نهج البلاغه نیز با نگرشی اگزیستانسیالیستی به مفهوم مرگ مواجه هستیم، که به مثابه نزدیک ترین امکان فرد گریزی از آن نیست. خوانش حضرت امیر از مرگ، خوانشی سلبی و اضطراب آور نیست، بلکه نگرشی اصیل و اگزیستاسیالیستی است که فرد در فرایند حیات آن را هم چون امری بالقوه به فعلیت می رساند. در پژوهش حاضر، با نگاهی اگزیستانسیالیستی به مرگ در نهج البلاغه پرداخته خواهد شد و میزان نزدیکی و هم اندیشی هایدگر و حضرت امیر پیرامون مساله مرگ نشان داده خواهد شد. از جمله این که مرگ اندیشی، تعالی به خودآگاهی، زیستن آگاهانه و تعین امکان های واقع بوده ی فرد در جهان است. به بیان دیگر، تفکر درباره ی مرگ، هویت زندگی را برای ما آشکار خواهد کرد.
۱۵۷۳.

تحلیل فترت و انقطاع امامت بر اساس روایت «عَلَى فَتْرَهٍ مِنَ الْأَئِمَّهِ...»

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهدویت حدیث مهدوی فترت ائمه سکون اهل بیت س

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۲۳۱
از مجموع روایات و گزارش ها چنین برداشت می شود که بعد از شهادت امام یازدهم امام مهدی به عنوان امام دوازدهم شیعیان معرفی گردیده است. فراوانی روایات اثناعشر و روایات خاص دیگر مانند روایات تولد و گزاره های تاریخی مؤید همین باور است. کلینی روایتی را گزارش داده است که ظاهر آن گویای وجود فترت و انقطاع مسئله امامت بوده و پس از آن، زمین به وسیله امام دوازدهم پر از عدل وداد خواهد شد. در این نوشتار با روشی توصیفی تحلیلی، به بررسی روایت مزبور پرداخته شده است. منبع شناسی و بررسی سندی این روایت آغازی است که این تحقیق برای ارائه اعتبار حدیث برمی گزیند. سپس فقره اصلی روایت با استعانت از روایات دیگر مورد بررسی قرار می گیرد. با توجه به معانی فترت و روایات هم خانواده می توان گفت: مراد از فترت در حدیث، به معنای نبود امام و وجود انقطاع در امامت نیست؛ بلکه به دوران ضعف و سکون اهل بیت اشاره دارد.
۱۵۷۴.

فارابی و نقش تخیل در تحصیل سعادت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فارابی تخیل سعادت مدینه ی فاضله هنر جایگاه هنرمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۸ تعداد دانلود : ۴۵۲
فارابی سعادت را برترین خیری می داند که انسان به سوی آن در حرکت است. انسان که موجودی بالطبع مدنی است تنها از طریق حضور در مدینه ی فاضله است که می تواند به کمال و سعادت دست یابد. راه رسیدن به سعادت عبارت است از تعقل نظری، اندیشیدن به معقولات و فلسفه ورزی که البته در اختیار و انحصار خواص است. فارابی در این جا از نیروی خیال بهره می گیرد تا راه تمامی انسان ها را به تحصیل سعادت هموار کند. تخیل قوه ای از نفس است که به حفظ صورت محسوسات، دخل وتصرف در آن ها و محاکات امور محسوس و معقول می پردازد. این کارکرد آخر ابداع فارابی است و در فلاسفه ی پیش از او به ویژه افلاطون و ارسطو دیده نمی شود، چرا که افلاطون پست ترین جایگاه را به خیال نسبت می دهد و ارسطو محاکات امور معقول را جزو وظایف آن نمی شمارد. نشان خواهیم داد تخیل نقش پررنگ دیگری نیز در فلسفه ی فارابی بر عهده دارد. این قوه در مرکز نظریه ی نبوت فارابی قرار گرفته است. متخیله ی نبی در کمال توانایی است و معقولات از عقل فعال به آن افاضه می شود؛ یعنی محمل وحی است. همچنین نیل به سعادت انسان ها نیز مستلزم تخیل است. خواص و در زمره ی آنان هنرمندان می توانند معقولات به متخیله ی جمهور مردم بیافکنند و از آن جا که این قوه توان محاکات معقولات را دارد، واسطه ای است در مسیر دستیابی به سعادت. نهایتاً مشخص خواهد شد، هنرمندان که در انجام این مهم از شیوه های اقناعی بهره می برند، در مدینه ی فاضله از جایگاهی والا برخوردارند.
۱۵۷۵.

بررسی دیدگاه نلسون پایک در باب ناسازگاری میان قدرت و خیر خواهی مطلق خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خیرخواهی مطلق قدرت مطلق نلسون پایک مسئله ناسازگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۲۵۶
بحث در باب سازگاری یا ناسازگاری میان قدرت مطلق خداوند و خیرخواهی مطلق او از مباحث اساسی در فلسفه دین از گذشته تا کنون بوده است. از نگاه برخی فیلسوفان دین، لازمه قدرت مطلق خداوند، امکان ارتکاب افعال ضداخلاقی از جانب اوست که با خیرخواهی وی ناسازگار است؛ و لازمه خیرخواهی مطلق او عدم امکان افعال ضداخلاقی است که با قدرت مطلق وی ناسازگار است. نلسون پایک با ارائه سه معنا از «قدرت» تلاش می کند که ناسازگاری فوق را حل کند. وی معتقد است که خدا می تواند مرتکب عمل ضداخلاقی شود اما سرشت او چنان است که مانع از تحقق این امر می شود. به باور جاشوا هافمن، راه حل پایک مستلزم نفی ضرورت از خیرخواهی خداوند است. در پاسخ، پایک با پذیرش نفی ضرورت خیرخواهی از خداوند معتقد است که رفع ناسازگاری فوق راه حلی جز پیشنهاد وی ندارد. به نظر می رسد که می توان با تفکیک ضرورت منطقی و ضرورت متافیزیکی ناظر به عنوان و یا شخص خداوند، از راه حل پایک دفاع کرد. عنوان خداوند در تمام جهان های ممکن خیرخواه است، اما شخصی که خداست صرفا در جهان واقع خیرخواه است. از این رو وصف ضرورت برای خیرخواهی خداوند همچنان پابرجاست اما این ضرورت ناظر به شخص خداوند نیست تا محدودکننده قدرت مطلق او باشد.
۱۵۷۶.

کارکرد مفهوم کلی دراندیشه ابن سینا و هگل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلی انضمامی کلی طبیعی ماهیت لابشرط صورت معقول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۵ تعداد دانلود : ۲۴۷
در تاریخ فلسفه، آنچه مفهوم کلی را به مسئله تبدیل کرده، کارکردهای هستی شناختی، معرفتی و نیز کلامی آن بوده است؛ البته توجه به چنین کارکردهایی، فهمی فراتر به لحاظ حیث منطقی آن را می طلبد. در این حوزه، نگرش خاص ابن سینا درباره کلی طبیعی که درپرتو اعتبارات لابشرطی ماهیت و با وصف معقولیت بر آن تأکید شده است، امکان مقایسه با کلی انضمامی هگل با چنین وصفی را فراهم می آورد؛ بنابراین، ارتباط بین عالم محسوس و عالم معقول، تجرد نفس، نسبت کلی با افراد خود، و مسئله تشخص و فردیت ازجمله موضوعاتی هستند که کارکردهای یادشده را توجیه می کنند؛ اما آنچه در این بحث، نسبت هگل با ابن سینا را نشان می دهد، در وهله نخست، توجه به معقولیت ثانی یا فلسفی مفهوم کلی و سپس توجه به کارکردهای آن است که درپرتو اندیشه ارسطو- افلاطونی شکل گرفته است. بی تردید، در تحلیل و واکاوی مفهوم کلی و تعینات آن، هگل و ابن سینا تحقق عینی این مفهوم در افرادش را پذیرفته اند؛ ولی به زعم هگل، کلی انضمامی در اصطلاح حکمت سینوی، ماهیتی مخلوطه و بشرط شیء است که در سطحی فراتر از ماهیت و وجود (صورت معقول) عرضه شده و کاملاً حیث ایجابی یافته؛ درحالی که آنچه کلی طبیعی را با توجه به حیث سلبی اش درسطح ماهیت، به صورت مبهم درآورده، نحوه موجودیت آن است؛ افزون بر آن، هگل براساس نظریه وحدت ضدین، کلی انضمامی را تحلیل کرده و استنتاج کثیر از واحد را برخلاف قاعده الواحد ابن سینا مجاز دانسته و درنهایت، در دام مفهوم گرایی افتاده است.
۱۵۷۷.

بی علقگی در زیبایی شناسی ابن سینا و مقایسه آن با بی علقی در زیبای شناسی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ابن سینا بی علقگی زیبایی شناسی لذت کانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۲۲۷
بی علقگی یا داوری آزاد در زیبایی شناسی به معنای لابشرط بودن یا فاقد هرگونه علاقه بودنِ احکام زیبایی شناسی نسبت به احکام شناختی، اخلاقی، سودمندی است. احکام زیبایی شناسی به نحوی ضروری صرفاً از عین، نه از تصور مفهوم، خیر یا فایده مندی حاصل می شوند و بررسی آثار ابن سینا نشان می دهد او بر استقلال یا بی علقگی ادراک لذت تأکید کرده است. وی در مسئله لذت به ملائمت، یعنی خوشایندی اشاره کرده و آن را کمال و خیر قوه مدرکه یا فعل خاص قوه مدرکه دانسته است. ازنظر ابن سینا لذت فقط به دلیل ملائمت حاصل می شود و هیچ چیز دیگری اعم از گزاره های معرفتی و اخلاقی در حصول ملائمت یک قوه و به عبارتی، لذت یک قوه دخیل نیست. او ادراک زیبایی را مشروط و منوط به حصول ملائمت یا لذت دانسته است و بنابراین، داوری آزاد در ادراک لذت در زیبایی شناسی وی نیز وجود دارد؛ علاوه بر آن، او معتقد است زیبا فقط به خاطر زیبایی اش انتخاب می شود و مورد ستایش و لذت قرار می گیرد؛ نه چیز دیگر. کانت در تبیین قوه حکم یا زیبایی شناسی، بی علقگی یا داوری آزاد را یکی از اصول چهارگانه حکم به زیبایی دانسته و آن را به صورت مجزا تبیین کرده است؛ اما آنچه در این حوزه مطرح کرده، بسیار گسترده تر، صریح تر و منسجم تر از چیزی است که ابن سینا به آن اشاره کرده است. از این جهت در پژوهش حاضر کوشیده ایم با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن تبیین بی علقگی در لذت شناسی و به تبع آن، زیبایی شناسی ابن سینا این موضوع را با مفهوم بی علقگی در اندیشه کانت نیز مقایسه کنیم. یافته ها نشان می دهند بی علقگی موردنظر کانت، همان مفهومی است که نزد ابن سینا وجود داشته و بنابراین می توان گفت ابن سینا قبل از کانت به این مطلب اشاره کرده؛ اما به دلیل مطرح نشدن اندیشه او در یک نظام زیبایی شناسی، به آن توجهی نشده است.
۱۵۷۸.

رابطه ی دین و اخلاق؛ بررسی انتقادی دیدگاه تاریخ مندانه ی سوّاح(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین اخلاق تاریخ استقلال اخلاق خیر و شر سواح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۴۱۵
در نظر فراس السواح سخنگفتن از اخلاق دینی، معنای چندان روشنی ندارد. این اندیشمند سوریتبار با ارائهی تبیینی تاریخی از هویت دین و اخلاق، از سویی به استقلال اخلاق از دین حکم کرده و از دیگر سو، با همساندانستن وحی و تجربهی دینیِ فردی، بهلحاظ معرفتشناختی و روانشناختی به وابستگی اخلاق به دین ملتزم شده است. مسأله این است که موضع وی در تبیین رابطهی دین و اخلاق تا چه میزان متقن و دفاعپذیر است. یافتههای این تحقیق که با روشی تحلیلیتوصیفی انجام شده، نوعی دوگانگی در موضع سواح درخصوص مسألهی رابطهی دین و اخلاق را به تصویر میکشد. این موضع دوگانه اگرچه شاید ازلحاظ تنوعِ ابعادِ وابستگیِ اخلاق به دین موجه باشد، اما پیامدهایی چون پذیرش نسبیگرایی اخلاقی و دینی، ازبینرفتن زمینهی نقد اخلاقی در جامعه، ارائهی تفسیری عرفی از اخلاق دینی، نادیدهانگاشتن جنبهی تعبّدیِ دین، و تندادن به نسبیگرایی اخلاقی در سطح هنجاری و فرااخلاقی را به دنبال خواهد داشت. بنابراین از این جهات، نوع نگاه وی به رابطهی دین و اخلاق با چالش مواجه است. علاوهبراین، سواح با تکیه بر این نگاه، غایت اخلاق را در تحقق عدالت اجتماعی خلاصه کرده و در نظام اخلاق وی، جایی برای مفاهیم دینی، ازجمله تقوی و قرب الهی باقی نمیماند.
۱۵۷۹.

نقد و بررسی نظریه ادعای مهدویت شاه اسماعیل اول صفوی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: مهدویت شاه اسماعیل صفویه صفویه شناسان غربی موعودگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۳ تعداد دانلود : ۲۶۳
در آستانه ظهور صفویان افکار غالیانه گسترش زیادی یافته بودند. به موازات این شرایط، انتشار اخبار آخرالزمانی مبنی بر وقوع یک رستاخیز شیعی، زمینه را برای ادعاهای مهدوی مساعد می ساخت. با به قدرت رسیدن صفویان به نظر می رسد در بخش موعودگرایی، گفتمان شیعی به یک ثبات قابل قبول رسیده و کمتر مهدی دروغینی پا به عرصه نهاد. اما در این بین، نظریه ای مطرح شده که خودِ مؤسس سلسله صفوی را به عنوان مدعی مهدویت معرفی می کند. این پژوهش با استفاده از داده های کتابخانه ای این موضوع را مورد بررسی بیشتری قرار داده و سعی خواهد داشت در مورد اصل وجود یا عدم وجود چنین ادعایی از سوی شاه اسماعیل و چرایی مطرح شدن این نظریه توسط محققان به نتیجه برسد. به نظر می رسد صادرکنندگان این نظریه، صفویه شناسان غربی باشند که از روی عدم شناخت کافی نسبت به مذهب تشیع، تصوف و ظرافت های موجود در اشعار و ادبیات فارسی و ترکی در این زمینه ابراز عقیده کرده اند.
۱۵۸۰.

بررسی مدعای «اثبات بلاتشبیه» در کتاب التوحید ابن خزیمه و نقد دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن خزیمه تشبیه اثبات بلاتشبیه صفات خبری کتاب التوحید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۹ تعداد دانلود : ۲۷۷
دانشمندان مسلمان درتبیین صفات خبری روش هایی از قبیل تشبیه، تأویل، توقف و اثبات بلا کیف را مطرح نموده اند. محمد بن اسحاق بن خزیمه محدث و فقیه نامدار اهل سنت(311-233ق.) در کتاب التوحید با ذکر انبوهی از آیات، روایات و استدلال ها به اثبات صفات خبری پرداخته است. سؤال این است که مدعای ابن خزیمه و استدلال های او چیست و با چه نقدهایی مواجه است؟ فرضیه ما این است که ابن خزیمه با طرح استدلال هایی از قبیل قوت و قدم صفات خداوند، ادعای «اثبات بلاتشبیه» کرده و به رد تأویل پرداخته است. با مطالعه و کاوش در کتاب ابن خزیمه و پردازش به شیوه توصیفی، تحلیلی، این نتایج حاصل شد: استدلال های ابن خزیمه با تعارضات و محذورات متعددی روبه رو بوده و ابن خزیمه نه تنها توفیقی در رفع تشبیه نداشته، بلکه به جسم انگاری دامن زده است. او در عین تخطئه اهل تأویل به استفاده مکرر از تأویل در تبیین آیات و روایات پرداخته است. کتاب التوحید ابن خزیمه، همواره مستمسک رهبران سلفی همچون ابن تیمیه و مورد توجه وهابیت قرار گرفته و روشن نمودن ناکارآمدی آن می تواند در دفاع از توحید ناب، تأثیرگزار و مفید باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان