فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۱۸٬۸۲۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تحقق عدالت در جامعه به عنوان اصلی ترین هدف حکومت اسلامی در عرصه آزادی های سیاسی که با بسط مفاهیم لیبرالیسم و دموکراسی در جهان امروز به یک امر مهم بدل شده، موضوعی چالشی است که ضرورت اقتضاء می کند ابعاد آن مورد بررسی قرارگیرد. به همین منظور نوشتار حاضر برای بررسی نحوه تحقق عدالت در آزادی های سیاسی در پاسخ به این سوال اصلی که عدالت در آزادی های سیاسی مبتنی بر کلام سیاسی شیعه چگونه محقق می شود؟ با روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی نحوه تحقق عدالت در عرصه آزادی های سیاسی می پردازد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عدالت مبتنی بر مؤلفه برابری، آزادی های سیاسی را در همه ابعاد برای همگان شامل می شود، اما مبتنی بر مؤلفه شایستگی به دلیل برخی از اقتضائات هم چون پایبندی به قوانین و احکام اسلام، امنیت، مصالح جامعه و اموری از این قبیل محدودیت هایی را برای آن قائل می شود.
ارزیابی این همانی دیدگاه ملاصدرا و هیوم پیرامون ادراک کلیات در بستر تحلیل مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادراک عقلی، از برجسته ترین مسائل حکمی و محل تضارب آراء فلاسفه است. مصباح یزدی در این باب، از دیدگاه ارسطو جانب داری و آن را به عنوان وجیه ترین دیدگاه برگزیده است. او دیدگاه ملاصدرا (شهود موجود مجرد از دور) را یادآور دیدگاه هیوم (ابهام ادراک حسی) و هر دو دیدگاه را با روش و تحلیل واحد، قابل مناقشه می خواند. وی با ارائه تنبیهاتی ازجمله: نحوه اتخاذ مفاهیم محال، معقولات ثانیه فلسفی و غیره می کوشد دیدگاه هیوم را مخدوش نماید و دیدگاه ملاصدرا را همچون دیدگاه هیوم دانسته و یکسره هر دو نظر را نفی نماید. ازاین رو معتقد است: مفاهیمی که از مثال عقلانی برخوردار نیستند؛ دال بر بی اعتباری دیدگاه ملاصدرا هستند و چون این مفاهیم در خارج وجود ندارند تا جزئی مبهم آن، منتج به ادارک عقلی شود، دیدگاه هیوم نیز بی اساس می باشد؛ لذا، با تحلیل هایی متخذ از روش تطبیقِ دو دیدگاه؛ تحلیل نقضی (بررسی تناقضات دیدگاه مصباح یزدی در آثار گوناگونش در مورد نظر ملاصدرا در باب ادراک کلیات) و تحلیل زبانی (به این صورت که واژه ابهام در نظر ملاصدرا و هیوم با یکدیگر مورد مقایسه واژگانی قرار می گیرد)، همچنین با تحلیل دلیلِ مدعا؛ در این مورد، دلیل مصباح یزدی مورد ارزیابی قرار می گیرد و ضمن نفی شباهت در باب ادراک عقلی، تبیینی دیگر در تطبیق دیدگاه ملاصدرا و هیوم ارائه می نماید. لذا در مقاله حاضر با اتخاذ دلالیل و روش های متعدد، شباهت میان ملاصدرا و هیوم در باب ادراک کلیات، نفی می گردد.
مبانی فلسفه استعلایی کانت و حکمت متعالیه با تاکید بر قانون علیت
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
26 - 9
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که از ابتدا ذهن بشر را به خود مشغول کرده بیان نسبت بین پدیده هاست. هرکدام از فلاسفه نیز به فرا خور دیدگاه ها و نظریات مختلف خود درباره ی آن به بحث و گفتگو پرداخته اند که معمولا این مباحث ذیل سر فصل علیت گرد آوری شده اند. در این مقاله نویسنده سعی کرده است با بهره گیری از روش کتابخانه ای بعد از بیان مبانی مقدماتی کلی به بررسی تطبیقی دیدگاه دو تن از فیلسوفان بزرگ جهان یعنی امانوئل کانت و صدر الدین شیرازی بپردازد . در نهایت نگارنده به این نتیجه رسیده است که کانت با توجه به دیدگاه شناختی و ساختار فکری خود از علیت به عنوان یکی از مقولات فاهمه و ذهنی سخن به میان آورده و ملاصدرا با توجه به دیدگاه رئالیستی که زمینه فکری خود قرار داده است علیت را به عنوان رابطه حقیقی میان مراتب طولی وجود مطرح کرده است.
تبیین و ارزیابی اصول فکری و عقائد بنیادی نقل گرایان شیعی
منبع:
در مسیر اجتهاد سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱
134 - 107
حوزههای تخصصی:
از جمله مهمترین جریانات شیعی مدعی اصلاح در زمان معاصر، گروهی هستند که تنها تاکید بر نقل گرائی دارند و در این بین نیز تنها منبع معتبر برای آن ها قرآن کریم است. اعتقادات و اصول فکری این جریان نواندیش، بسیار شبیه به جریان سلفی گری رایج میان اهل سنت است. حیدرعلی قلمداران، شریعت سنگلجی، محمد جواد غروی و میرزا یوسف شعار برخی از مهمترین افراد این جریان فکری هستند. در نظر این جریان، برخی از عقاید و اعمال مذهبی رایج میان شیعیان مانند شفاعت، توسل و زیارت از نظر قرآن غیر قابل توجیه است و اگر کسی قرآن را معیار قرار دهد به بطلان این امور حکم خواهد کرد. اگرچه این مدعیات باطل در میان سلفیان اهل سنت و وهابیان، نوظهور نیست و بیان و رد شده است ولی طرح آن از سوی شیعیان و واکاوی ریشه این عقاید در شیعه و پاسخ به آن، مسئله ای است که در این مقاله با روش کتابخانه ای و با رویکرد تحلیلی به آن پرداخته می شود. با مراجعه به قرآن کریم مشخص می شود که اشکال اساسی این تفکر، عدم توجه به آیاتی است که در آن ها دستور رجوع به اولی الامر داده شده و ولی مومنین را امامان معرفی کرده است و در واقع این جریان تنها در ظاهر ادعای معیار بودن قرآن را دارد. همچنین برای جانشینی امامان شیعه و تبعیت از دستورات آنان برخی روایات متواتر مانند حدیث غدیر وجود دارد و ادله عقلی نیز تبعیت از دستورات امامان را اثبات می کند.
منزلت عدمی- وجودی مصالح عبادات نسبت به احوال و معارف (با تکیه بر دیدگاه صدر المتألّهین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعیین چرایی تشریع عبادات و نقش آنها در سایر شؤون انسانی مجال برداشت هایی مانند مقصودیت بالذات، شأن سلبی ویا منزلت ایجابی و إعدادی عبادات را فراهم می آورد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این مسأله است که در نگاه صدرالمتألّهین شیرازی عبادات در پیدایش، تکامل یا ظهور احوال و معارف انسان از چه منزلتی برخوردارند؟ هدف این تحقیق نیز کشف کارکردهای عبادات در این فرآیند است که با روش توصیفی- تحلیلی دنبال می شود. صدرا احکام را تابع ملاکات نفس الأمری می داند و مقصود از تشریع أحکام را رساندن نفعی عام و مصلحتی کلی به انسان ها می شمارد. براساس یافته های این پژوهش در تبیین رابطه ی میان اعمال، احوال و معارف باید وجود ملاکات واقعی برای عبادات را پذیرفت و بر تعامل میان شؤون انسانی و فرآیند دو قوس صعودی و نزولیِ سیر اختیاری انسان متمرکز شد. از نظر صدرا مقامات سه گانه مزبور رابطه ی طرفینی و چند جانبه دارند و کشف این رابطه از طریق شناخت حرکت تعاملی بین نفس و بدن و تبیین واقعیت جمعی و تشکیکی انسان میسّر است. توجه به رابطه تعاملی و تعاکس إیجابی- إعدادی میان نفس و بدن و تنازل و تصاعد یافتن مواطن هیأت آن دو، نشان می دهد أعمال در قوس صعود شأن عدمی، إعدادی و مقدمه ای و در قوس نزول شأن وجودی و ثمری و ظهوری دارند.
مبنای زبان شناسی چهره در فلسفه اخلاق لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایمانوئل لویناس یکی از مهم ترین فیلسوفان عصر جدید به شمار می آید. اهمیت فلسفه او در اخلاق نمایان می شود. در فلسفه اخلاق لویناس، سوژه محوری از اولویت خارج می گردد و «دیگری» و «چهره» او در اولویت قرارمی گیرد، به نحوی که چهره دیگری بر پیام های اخلاقی دلالت می کند و سوژه با دریافت این پیام های اخلاقی، در خود احساس وظیفه می کند خود را در برابر دیگری پاسخ گو و مسئولیت پذیر بداند. اما پرسش این است که در فلسفه اخلاق لویناس مقصود از «چهره» در مواجهه با دیگری چیست؟ و وجه اخلاقی آن با چه مبنایی قابل توجیه است؟. در ساختارگرایی و نشانه شناسی فیلسوفانی هم چون فردینان دوسوسور، امورات بیرونی در عالم واقع، نشانه هستند و این نشانه ها در محدوده مفاهیم و مقولات ذهنی سوژه، معنا می گیرند. این معنا، در نهایت به موضوعات هستی شناسی تقلیل پیدا کند. اما فلسفه اخلاق لویناس نوعی ساختارشکنی و عصیان گری در مقابل ساختارگرایی و نشانه شناسی فیلسوفانی هم چون سوسور است. در فلسفه اخلاق لویناس، چهره دیگری به مثابه نشانه اخلاقی است که سوژه را به پذیرش پیام های اخلاقی و مسئولیت پذیری در برابر دیگری دعوت می کند. در چنین موقعیتی؛ پیام ها و فرامین اخلاقی به موضوعات هستی شناسی تقلیل پیدا نمی کنند. به نظر می رسد لویناس تلاش می کند وجه اخلاقی چهره را بر مبنای زبان شناسی توجیه نماید.
خوانشی نو از سنت فکری فیلسوفان مسلمان در پرتو نسبت سنجی میان فلسفه و حکمت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهایی در فلسفه و کلام سال ۵۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
259 - 282
حوزههای تخصصی:
مفاهیم حکمت و فلسفه از مفاهیم پر بسامد در آثار فیلسوفان مسلمان است. جایگاه و ارتباط مفاهیم حکمت و فلسفه در آثار فلسفی به روشنی تبیین نگردیده و در مواردی این دو مفهوم به جای یکدیگر نیز به کار رفته اند. تعابیر متفاوت از حکمت و فلسفه و عدم توجه به مرزبندی میان فلسفه و حکمت در آثار فیلسوفان مسلمان، موجب طرح اشکال ها و ابهاماتی گردیده است. از تعاریف حکمت و فلسفه می توان برداشتهای متفاوتی نمود که بر هم منطبق نمی گردند و لوازم معرفتی متفاوتی به دنبال خواهند داشت. در این نوشتار با روش توصیفی تحلیلی از رهگذر نقد و بررسی ارتباط مفاهیم حکمت و فلسفه سعی می گردد تبیین جدیدی از ارتباط میان معنای فلسفه و حکمت ارائه گردد که به موجب آن حدود فلسفه از حکمت مشخص شده و از ابهامات و چالش های پیش رو رهایی یابد. بر این اساس، حکمت آخرین ایستگاه مقام اثبات در ساحت فلسفه است که فیلسوف با پذیرش عقلانی خداوند و پایبندی به لوازم آن - چه لوازم معرفتی و چه لوازم عملی - وارد در حیطه حکمت می گردد. بنابراین سنت فکری فیلسوفان مسلمان با فلسفه آغاز می گردد و در مسیر تکامل خود وارد در ساحت حکمت می گردد.
حکمت صدرایی و خوانش عقلانی وحی با تأکید بر آراء آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
29 - 76
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در صدد تبیین عقلی ماهیت وحی و گشودن چشم اندازه عقلانی برای فهم این رویداد است؛ پرسشِ فیلسوف از حقیقت وحی تلاشی است برای فهم پذیر ساختن آن و قرار دادن خاستگاه دین در افق عقل انسانی؛ وحی فرایندی کاملاً عقلانی تلقی می شود و خرد یگانه بنیاد واقعی و حقیقی آن اعلام می گردد. ملاصدرا باتوجه به نظام فکری خود وحی را نیز دارای مراتب مختلف عقلی، مثالی و زبانی و بصری میداند و باور دارد نبی برای دریافت وحی از امتیازات خاصی مانند قوه حدس، تخیل و متصرفه قوی بهره مند است. از این رو، نبی با دریافت حقایق عقلی در مرتبه مثال منفصل وجود مثالی آن حقایق را نیز ادراک می کند ودر مرتبه حس وجود ظاهری وحی را در قالب اصوات و حروف استماع می کند، حتی فرشته وحی را نیز به صورت چهره انسانی مشاهده می کند. مطابق نگاه ملاصدرا همه این دریافت ها انشاء نفس خود نبی است و حالت حلولی ندارد، بلکه صدوری است. آیت الله جوادی به مثابه شارح حکمت صدرایی سعی دارد به بسیاری از پرسش ها و مسائلی که در دوران جدید در رابطه با وحی مطرح شده است، پاسخ دهد.
طرح واره های تصویری در سروده های کودکانه آیینی (مطالعه موردی: سروده های کودکانه رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ رضوی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
137 - 161
حوزههای تخصصی:
مبانی معناشناسی شناختی مبتنی بر ساخت مفهومی قراردادی شده است. ساخت های معنایی نیز همانند دیگر حوزه های معناشناختی، مفاهیم انتزاعی را بازتاب می دهند که آدمی بر اساس تجارب خویش به آنها شکل داده است. یکی از رویکردهای معناشناختی، طرح واره تصویری است. در این روش، تجربه های انسان ها از دنیای پیرامون، ساخت های مفهومی را در ذهن او می آفریند که قابل انتقال بر سطح زبان هستند از این رو، تجارب ملموس و تجسم یافته در درون نظام مفهومی، منجر به تولید طرحواره های تصویری می شوند. نوشتار حاضر بر آن است تا برخی از فرایندها و ساخت های مفهومی در معنی شناسی شناختی را در قالب طرح واره های تصویری بررسی کند و برای این مقصود، 40 قطعه از سروده های کودکانه سروده های کودکانه رضوی را انتخاب کرده است تا نشان دهد که در ادبیات کودکانه مذهبی ایران، ساخت های مفهومی چگونه به درک حوزه های انتزاعی در شعر کودکان کمک می کنند. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان 40 سروده کودکانه رضوی، عمده طرح واره های تصویری از نوع حرکتی است و دلیل آن را نیز می توان در مضمون سروده ها پیدا کرد؛ زیرا مفاهیمی همچون زیارت و به مقام روحانی رسیدن، نیازمند حرکت، جنبش و فعالیت است. افزون براین، طرح واره حجمی نیز حضور قابل توجّهی در سروده های کودکانه مذهبی دارد. حضور این طرحواره هم در راستای بیان دست یابی به مفاهیم انتزاعی همچون مهربانی، آرامش، رهایی و . . . در ظرف مکانی حرم مطهر ائمه (ع) است. طرح واره تصویری قدرتی نیز بعد از طرح واره حرکتی و حجمی، جایگاه سوم را در سروده های کودکانه رضوی به خود اختصاص داده است.
ولایت تکوینی انبیاء از نگاه قرآن
منبع:
مطالعات دینی نبوت و امامت سال اول پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲
188 - 209
حوزههای تخصصی:
موضوع بحث، تبیین ولایت تکوینی پیامبران الهی ازنگاه قرآن است، مبنی براین که آیا قرآن کریم ولایت تکوینی پیامبران الهی را تأیید می کند؟ واگر تأیید کرده، آیا حدود ولایت تکوینی پیامبران را نیز مشخص ساخته است؟ بررسی آیات قرآن کریم نشان می دهد که انبیای الهی درپرتو طاعت وبندگی خالصانه مستمرِ خدای متعال، به مقام انسان کامل دست یازیده، مظهر اسما وصفات الهی شده اند ودرپرتوآن، مظهرولایت وقدرت الهی گشته اند ودرنتیجه، به ولایت تکوینی دست یافته اند و درمواردی وبه هنگام ضرورت به صورت معجزه وکرامت، قدرت نمایی کرده،اعمال ولایت نموده اند. دراین مقاله خاستگاه ولایت تکوینی نشان داده شد وآن طاعت وبندگی خالصانه مداوم خدای متعال می باشد، که درانسان های کامل، یعنی پیامبران وامامان(ع)، به صورت علم وعصمت تجلی کرده وآنان را ازعلم الهی وعصمت همه جانبه برخوردار نموده است وآنها به ویژه پیامبرخاتم واوصیای دوازده گانه اش، ائمه هدی(ع)، به بالاترین مرتبه کمال انسانی ومقام انسان کامل در بالاترین مرتبه اش دست یازیده ودرپرتو آن به ولایت مطلقه تکوینی نایل شده اند.بنابراین، ولایت تکوینی نمودار شخصیت ممتاز انسانی الهی انسان های والامقامی است که درپرتو طاعت وبندگی خالصانه خدای متعال قله های کمال انسانی را فتح کرده، به مقام انسان کامل رسیده اند.
آثار و نتایج تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی فلسفی
حوزههای تخصصی:
«تشکیک در وجود» از مهمترین مباحث هستی شناسی در فلسفه اسلامی است و از آنجا که حل اکثر مباحث و مشکلات حکمت متعالیه متوقف بر آن است، گفته شده در حکمت متعالیه پس از اصالت وجود هیچ مسئله اى اهمیت «تشکیک وجود» را ندارد. اگرچه در آثار ملاصدرا، جسته و گریخته به برخی آثار و تبعات تسری مفهوم تشکیک در انسان شناسی اشاراتی شده اما به طور ویژه و مشخص به آن پرداخته نشده است. پیش از صدرا نیز فخر رازی، با تصریح بر تباین ماهوی انسان ها از نوعی نگاه ویژه به انسان سخن گفته که بر اساس آن، «انسانیت» به منزله یک هویت واحد، قابل تعمیم به همه انسان ها نیست. این تلقی از مفهوم انسانیت به این معنا خواهد بود که هر فرد، ماهیتی تبدیل ناپذیر و متفاوت با دیگر انسان ها دارد. این مقاله که با رویکرد توصیفی تحلیلی و روش استنتاجی، تلاش می کند پیامدهای تسری مفهوم تشکیک در حوزه انسان شناسی و به تبع، تاثیر آن بر علوم انسانی مانند تعلیم و تربیت را مورد بررسی قرار دهد. با تسری مفهوم تشکیک از حوزه هستی شناسی به حوزه انسان شناسی، سه مفهوم اصلی حوزه انسان شناسی، یعنی آگاهی، اراده و رابطه نفس و بدن و همچنین علوم انسانی مانند حقوق، تعلیم و تربیت، روانشناسی و اخلاق که مستظهر به اصول انسان شناسانه هستند نیز دستخوش تغییرات مهمی می شوند.
تحلیل و بررسی تفسیر روایات معرفة الله بالله در نگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ فلسفه اسلامی سال ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
151 - 174
حوزههای تخصصی:
متون دینی ضمن بیان طرق متعدد شناخت خداوند، راهی با مضمون «معرفهالله بالله» پیش روی انسان ها قرار داده است؛ برای نمونه از امیرالمؤمنین(علیه السّلام) نقل شده است: اعْرِفُوا اللهَ بِاللهِ.... که نظر بسیاری از بزرگان را به خود جلب کرده و از این جهت دیدگاه های مختلفی ذیل این روایت شریف شکل گرفته است. علامه طباطبایی از جمله کسانی است که به شرح این حدیث پرداخته و آن را به معنای نفی واسطه در شناخت خدا می گیرد و هرگونه شناختی غیر از این را شرک می داند. او می گوید: این معرفت برای هر موجود دارای درکی حاصل است اما چون مورد غفلت واقع می شود نیازمند رفع غفلت است. بنابراین نظر، تمامی براهین اثبات خدا براهین تنبیهی هستند. ایشان گرچه راه معرفت حصولی را برای شناخت خدا مسدود می داند اما راه معرفت حضوری را برای این مهم باز دانسته و معتقد است از طریق معرفهالنّفس می توان به سرمنزل مقصود رسید. این پژوهش در صدد است تا با روش تحلیلی- توصیفی و نقلی به تحلیل و بررسی دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر «معرفه الله بالله» بپردازد. آنچه پرداختن به این مسأله را مهم می کند این است که؛ اولا بر اساس جست وجوی نگارنده؛ دیدگاه علامه، با این تفصیل در جای دیگر نیامده است و ثانیا این بررسی، جایگاه مبانی فلسفی و عرفانی را در تبیین و تفسیر متون دینی روشن تر می کند.
آسیب شناسی انقلاب اسلامی با رویکرد زمینه سازی ظهور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
مشرق موعود سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۲
29 - 42
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی، انقلاب اسلامی با احیاء پدیده دین گرایی و ارائه قرائتی جدید و کارآمد از دین اسلام، نقش اساسی ای در ایجاد مقدمات لازم برای تشکیل مدینه ظهور ایفاء می کند اما طبیعی است که اگر از مسیر اصلی، آرمان ها و هدف غایی خود که همان تدارک آرمان شهر ظهور است، فاصله بگیرد، نخواهد توانست حرکتی تکاملی داشته باشد و قلوب انسان ها را به دوران ظهور و ارمغان های آن معطوف سازد. پس از گذشت چهار دهه از شکل گیری انقلاب، شاهد شکل گیری حلقه هایی در بطن انقلاب هستیم که اگر این پدیده ها در راستای نقش مقدمه ساز انقلاب برای ظهور به درستی آسیب شناسی نشود، انقلاب حرکتی ارتجاعی پیدا خواهد کرد و به صورت طبیعی اقبال عمومی جامعه و جامعه جهان به دولت امام عصر کاهش پیدا خواهد کرد. براساس این ضرورت آسیب شناسی انقلاب اسلامی با رویکرد نقش بسترساز انقلاب در مسیر شکل گیری مدینه ظهور مورد بررسی قرار خواهد گرفت(ضرورت). روش تحقیق در این اثر توصیفی _ تحلیلی و بر پایه اطلاعات کتابخانه ای و اسناد نوشتاری است(روش). جمهوری اسلامی زمانی قادر خواهد بود که نقش تسهیل گری را برای جریان ظهور به نحوی جامع ایفا نماید که آسیب های درونی خود را بشناسد و به دنبال رفع آنها باشد. در حال حاضر چالش هایی چون عدم نیروسازی کافی، نفی حرکت و جوشش از انقلاب، فقدان عدالت اجتماعی به معنای جامع و... آسیب های جدی انقلاب است که سبب تأثیر بر نوع گرایش جامعه بر مهدویت شده است(یافته ها).
تبیین عدالت در بستر جنسیت از منظر آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
91 - 116
حوزههای تخصصی:
عدالت از مسائل مورد توجه ادیان الهی و مکاتب بشری بوده و اندیشمندان مختلف به بحث از آن پرداخته اند. سطح جدید مطالعات در زمینه عدالت، پرداختن به نگرش هایی همچون مطالعه هستی شناسی و انسان شناسی ها است که درون مایه محتوایی عدالت را می سازد. عدالت حوزه های گوناگونی را دربردارد. یکی از این حوزه ها، مطالعه عدالت بین دو جنس زن و مرد است که امروزه تحت عنوان عدالت جنستی از آن یاد می شود. از آنجا که عدالت جنسیتی مفهومی ترکیبی است، در مطالعه آن علاوه بر فهم عدالت؛ با توجه به شناخت انسان، کیفیت آفرینش او، تفاوت های بین زن و مرد، حقوق زنان به ارائه مبنای عدالت ضرورت می یابد. بررسی و ارائه معیار در تحقق عدالت جنسیتی مسئله ای است که کمتر پژوهشی به آن پرداخته است. از آنجا که آیت الله جوادی آملی یکی از فیلسوفان معاصر به شمار می آید که در زمینه انسان شناسی، مسئله زنان، برابری، عدالت و تفاوت های جنسیتی صاحب نظر است، نظرات ایشان با روش توصیفی_تحلیلی و با محوریت بررسی معیار در تحقق عدالت جنسیتی مورد مطالعه قرار می گیرد. این مقاله به دنبال آن است که معیارهای تحقق عدالت جنسیتی را از منظر آیت الله جوادی آملی متناسب با جایگاه های مختلف انسانی شناسایی و تحلیل کند. در این راستا، در مسائل مربوط به هویت انسانی، عدالت با معیار تساوی و برابری سنجیده می شود؛ در کیفیت تربیت و محیط پرورش که تفاوت های بین زن و مرد حقیقی نیستند، عدالت با معیار استحقاق افراد تحقق می یابد؛ و در امور زیست شناختی جنسی، عدالت با توجه به تناسب مبتنی بر تفاوت های طبیعی تعیین می شود.
خاستگاه هند و اروپایی آموزه رواقی آتش سوزی سرانجام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ادیان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
105 - 120
حوزههای تخصصی:
اساطیر سرانجام جهان در بسیاری از ادیان باستانی، عموماً با توصیف بلایای آخرزمانی همراه است. از میان این فجایع آخرزمانی، بن مایه ی «آتش سوزی سرانجام در متون فرجام شناسانه رواقی» به واسطه ی محوری بودن نقش این اسطوره پایان هستی، جایگاهی ویژه دارد. بسیاری از پژوهشگران بر اساس وجود روایت های همسان از این بن مایه در متون آخرت شناسانه ی هندوایرانی، بر خاستگاه های هندوایرانی آن تأکید داشتند. البته شواهد اسطوره شناسی کهن این بن مایه در یونان باستان و نیز وجود نمونه های همسان در دیگر اقوام هندواروپایی نیز امکانی بر خاستگاه های هندواروپایی آن بن مایه بود. مسئله ی این پژوهش بر این مبنا، بررسی خاستگاه بن مایه ی «آتش سوزی سرانجام» در متون فلسفه ی رواقی یونان است. این پژوهش بر اساس منابع کتابخانه ای و شیوه ی توصیفی تحلیلی به بررسی مستندات فلسفی، دینی و اسطوره ای یونان باستان و دیگر اقوام هندواروپایی پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که خاستگاه این بن مایه، باورهای فرجام شناسانه ی اقوام اولیه ی هندواروپایی بوده است که در آن، هستی طی ادواری نامتناهی با فجایعی چون آتش سوزی و سیل از میان می رود و بار دیگر هستی نو باززایی می شود.
پاسخ به اشکالات فیصل نور ذیل «آیه تطهیر» در کتاب «الامامة والنص»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت کلامی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
89 - 106
حوزههای تخصصی:
یکی از دلایل شیعه بر امامت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب(ع) و جانشینی بلافصل ایشان از پیامبر اکرم(ص) استناد به آیه 33 سوره احزاب (آیه تطهیر) است. علمای شیعه در تحلیل این آیه معتقدند اهل بیت پیامبر(ص) که عبارت اند از امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین(ع)، همگی معصوم اند و عقل می گوید که امام امت باید معصوم باشد؛ پس جانشین پیامبر اکرم(ص)، امیرالمؤمنین(ع) است. یکی از علمای معاصر که به این استدلال اشکال کرده و به زعم خود آن را مخدوش نموده، آقای فیصل نور در کتاب «الامامه و النص» است. او در معنای اهل بیت، عصمت، اراده تکوینی، دخول سایر ائمه در آیه، امامت حضرت زهرا (س) و... اشکالاتی را وارد می کند. این نوشتار با استفاده از منابع شیعه و اهل سنت و با روشی توصیفی تحلیلی و با رویکردی انتقادی و به شیوه کتابخانه ای، می کوشد اشکالات مطرح شده را یک به یک پاسخ دهد و استدلال شیعه را بدون خدشه و محکم معرفی کند.
Property Dualism Implies Substance Dualism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
According to a widely held view in the philosophy of mind, property dualism is a respectable theory whereas substance dualism need not be taken seriously. This paper argues that property dualism, as it is usually understood, is incoherent. The commitments that are meant to lead to property dualism actually lead to substance dualism. The argument presented here adds weight to David Chalmers’ suggestion that the serious nonphysicalist options are in fact various kinds of panpsychism and substance dualism. Along the way, I offer an account of the substance/property distinction, argue against the existence of substrata as distinct from substances and properties, and describe a new position that I call ‘transcendent panpsychism’. I identify some reasons why philosophers of mind might have overlooked the incoherence of property dualism and finish with some thoughts on the significance of my conclusion for developmental psychology.
شیئیت معدوم در دیدگاه معتزله و تحلیلی از نقدهای وارده بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۱)
165 - 182
حوزههای تخصصی:
معتزله نظریه شیءبودن معدوم یا ثابتات ازلی را برای اثبات علم ازلی خداوند به موجودات ممکن قبل از ایجاد مطرح کرده اند. نقدهایی از سوی اشاعره و فلاسفه اسلامی بر این نظر وارد شده است. منجرشدن به قدم عالم، نفی تناقض و ناکارآمد بودن آن در اثبات علم ازلی خداوند به موجودات از نقدهای اشاعره و فلاسفه اسلامی است. با توجه به معناشناسی شیئیت و معدوم در دیدگاه معتزله نقد قدم عالم و نفی تناقض وارد نیست. کارآمدی این دیدگاه در اثبات هدف خود هم براساس مبانی و لوازم آن رفع شدنی است. شیئیت در این نظریه به معنای ثابتی است که می توان از آن خبر داد. معدوم در این نظریه چیزی است که در خارج و عین وجود ندارد؛ بنابراین، شیئیت معدوم ثبات چیزهایی است که در خارج و عین وجود ندارند؛ ولی در علم ازلی خداوند موجودند و این به معنای قدم و ازلیت موجودات عینی نیست. همین طور آنچه از بیانات معتزله برمی آید این است که ثبات اعم از وجود خارجی است و در تناقض با نفی وجود خارجی نیست. همچنین، لازمه این نظریه مغایرت وجود و ماهیت، وجود ذهنی و تعلق جعل به وجود است که فلاسفه اسلامی تأیید کرده اند؛ بنابراین، اصل این نظر ازنظر عقلی پذیرفتنی است. کارآمدی آن ازنظر ملاصدرا مبتنی بر اصالت وجود و وحدت تشکیکی آن خواهد بود. این مقاله، ضمن تفکیک اصل نظریه و مسئله کارایی آن، با روشی توصیفی تحلیلی به بررسی آن و نقدهای وارده بر آن می پردازد.
بررسی چالش اخلاقی بودن دعا از دیدگاه ساول اسمیلنسکی و دنیل پترسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه کلام سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۱
189 - 207
حوزههای تخصصی:
یکی از پرسش های مهم فلسفه دین در موضوع دعا، پرسش از اخلاقی بودن برخی از درخواست هایی است که اجابت آن از سوی خداوند به نوعی منتهی به آسیب و رنج دیگران خواهد شد. ساول اسمیلنسکی از فیلسوفانی است که دعا را نه یک آرزوی صرف، بلکه اقدامی عملی برای وصول به خواسته ها می داند و ازاین رو، از موضع یک فیلسوف اخلاق نتیجه گرا، اخلاقی بودن برخی از دعاها را به سبب نتایج خسارت بار آن برای دیگران مورد تردید قرار داده است. در مقابل، دنیل پترسون ضمن پذیرش نظریه اسمیلنسکی مبنی بر تلقی دعا به مثابه نوعی اقدام عملی، از همان موضع نتیجه گرایی، تلاش می کند تا با تکیه بر صفات علم، قدرت، و خیرخواهی مطلق خداوند، از اخلاقی بودن این نوع از درخواست ها دفاع کرده و نتایج آسیب زای این نوع از درخواست ها را نفی کند. در این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی تلاش شده است تا دیدگاه این دو فیلسوف دین درباره دعا مورد نقد و بررسی قرار گیرد. این نقد و بررسی هم از منظر تمرکز بر مبانی الهیات دعا و هم از منظر فلسفه اخلاق انجام شده است. به نظر می رسد مهم ترین نقطه ضعف هر دو دیدگاه، یکسان انگاری دعا با اقدام عملی برای وصول به هدف است و چالش اصلی دیدگاه اسمیلنسکی، قضاوت اخلاقی در خصوص درخواست از خداوند بر اساس مناسبات و روابط انسانی است.
ولایت درتصوّف وعرفان اسلامی و باور شیعی با تکیه بر آراء ابن عربی ، سیّد حیدر آملی و علّامه طباطبائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی مفهوم ولایت در تصوف و عرفان اسلامی و شیعه، با تکیه بر آیات و روایات، مسأله اصلی این مقاله است. هدف این است تا وجوه اشتراک و تفاوت های دیدگاه های عرفای اسلامی و شیعه را در مورد ولایت، با تمرکز بر نظرات ابن عربی و علمای برجسته شیعه مانند علامه طباطبائی، نشان دهد. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و از آیات، روایات و منابع معتبر از هر دو مکتب بهره گرفته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که بنیاد تفکر شیعی و عرفان اصیل در امر ولایت بر آیات و روایات متکی است. با این حال، دیدگاه عرفا و شیعه از جهاتی با یکدیگر مشابه و از جهاتی متفاوت است. از دیدگاه هر دو مکتب، ولایت اصلی متعلق به خداوند است و ولایت انبیا، ائمه و اولیای الهی به عنوان تجلی این ولایت الهی در نظر گرفته می شود. نتیجه این مقاله نشان می دهد که آیات قرآنی نقش مهمی در شکل گیری مفهوم وحدت وجود در تصوف داشته اند و به طور مشابه، تفکر شیعی نیز تأثیر زیادی بر برداشت متصوفه از ولایت دارد. در اندیشه شیعی، امامت یکی از مباحث پایه ای است و اسلام حقیقی را تنها با وجود امام معصوم و ولی خدا می توان تصور کرد