فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
معنای زندگی از مسائل اساسی حیات انسانی است. این مسئله از چند دهیه گذشته تا کنون حوزیه مطالعاتی نسبتاً مستقلی را به خود اختصاص داده است. مسئله مزبور از ابعاد مختلف قابل بررسی است، برساخته بودن معنای زندگی و یا عینیت قائل شدن برای آن ورای ساخت فردی و اجتماعی، دیدگاه های مختلفی را در بین اندیشمندان رقم زده است؛ آیا انسان برای زندگی معنایی فرا می افکند یا عالم لبریز از معناست و کافی است انسان زندگی خود را با آن هماهنگ کند تا زندگی معناداری داشته باشد؟ این نوشتار دیدگاه پیتر برگر و علامه محمدتقی جعفری را از این جهت مورد مقایسه قرار می دهد. این تحقیق با نوعی روش هرمنوتیک که از جان پلامناتز الهام گرفته انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، علیرغم آنکه پیتر برگر و محمدتقی جعفری قرابت بسیاری در تحلیل معنا در پرسش معنای زندگی دارند و به دین نقشی محوری در معنابخشی زندگی می دهند؛ از جهت برساختی و کشفی بودن معنای زندگی دیدگاه متفاوتی دارند. برگر معنای زندگی را برساختی اجتماعی می داند و در مقابل جعفری معنا را امری عینی می داند که انسان می تواند باهماهنگ شدن با هستی، آن را جذب کند. این تفاوت ریشه در اختلاف مبانی انسان شناسی، ارزش شناسی و روش شناسی آن دو دارد
بررسی چگونگی موفقیت جهادسازندگی به مثابه نهادی بومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۵ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱
123 - 143
امروزه هر کشوری سعی دارد بر مبنای شرایط تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خود، برنامه و روش منحصر به فردی را در مسیر پیشرفت طراحی و اجرا کند. از این رو بررسی تجربیات موفق بومی و احصاء عوامل و چگونگی موفقیت در آنها از امور لازم برای روشن شدن مسیر پیشرفت اختصاصی هر کشور است. مقاله حاضر با تمرکز بر مطالعات پیشین از روش تحلیل ثانویه برای بررسی چگونگی موفقیت جهاد سازندگی به عنوان یکی از تجربیات موفق بعد از پیروزی انقلاب اسلامی استفاده کرده است. لذا از بررسی 38 عنوان کتاب، مقاله و رساله برگزیده در موضوع جهادسازندگی ابتدا به مضامین اصلی در توضیح چگونگی موفقیت جهادسازندگی دست یافتیم و آنها را براساس ابعاد نظریه تحلیل نهادی استروم در 4 بعد اصلی ویژگی بازیگران، ویژگی نهاد، ویژگی خدمات و ویژگی های جامعه توضیح دادیم.در نهایت عامل پیوند دهنده ویژگی های مرور شده در ابعاد چهارگانه ذیل مفهوم «عقلانیت اجتماعی» جایگذاری و تحلیل شد.
جهان زندگی ناباوران؛ مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه تهران و شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
افراد در مواجهه با دین بطور معمول در دو دسته دیندار و بی دین جای می گیرند؛ اما در نگاهی عمیق تر دینداری امری است که تلون بسیاری می پذیرد. بنابراین پژوهش و سیاستگذاری در حوزه دین و دینداری بدون توجه به تنوع ها و تکثرات موجود در آن ناقص است. مطالعه باورها و سنت عملی برخاسته از آن در میان افرادی که از دید ناظری بیرونی، غیردیندار تلقی می شوند، همچنان در زمره مطالعات دینداری جای دارد؛ اما در مطالعات جامعه شناختی دین، کمتر به این طیف توجه می شود. همچنین تاثیرات برجسته نخبگان بر سرنوشت جوامع اهمیت مطالعه دینداری در بین آنان را دوچندان می کند. دین و دینداری را نیز می توان در سه بُعد معرفتی، گرایشی و رفتاری دسته بندی کرد. از آن جا که تحقیق در همه ابعاد سه گانه، مانع توجه کافی به جزئیات در هر یک از این ابعاد است، مقاله حاضر تنها به بعد معرفتی دینداری می پردازد. در این پژوهش چارچوبی متشکل از 6 محور به عنوان محورهای گفت وگو با مصاحبه شوندگان مورد استفاده قرار گرفت. تحلیل داده های گردآوری شده، منجر به تمایز سه دسته «غیرمعتقدین به اصول دین»، «غیرمعتقدین به شریعت» و «معتقدین به شریعت» شد. در این تحقیق به سبب تنوع و گستردگی داده ها تنها به مطالعه مواضع معرفتی دانشجویان غیرمعتقد به اصول دین پرداخته می شود. در بررسی قشر ناباوران شش گونه بدست آمد که عبارتند از: منکر خدای برساخت گرای علم آیین، لاادری شک بنیاد، شک بنیاد خودآیین، لاادری گرای علم آیین، آرامش طلب تکلیف گریز و خداباورِ شک بنیادِ کثرت گرا.
طراحی الگوی عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در امور شهری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشارکت یکی از مفاهیم مهم جامعه شناسی به شمار می آید که در جهان امروز نقش بسزایی را ایفا می کند. مشارکت شهروندان در امور شهری در واقع توسعه از مردم، با مردم و برای مردم است. به عبارتی مشارکت شهروندان در تصمیم گیری ها برنامه ریزی ها و کلیه فعالیت ها و امور شهری مورد توجه مدیران، برنامه ریزان، صاحب نظران توسعه اجتماعی مخصوصاً در حوزه برنامه ریزی شهری و شهرسازی قرار گرفته است. با توجه به این مطالب هدف این پژوهش طراحی نظام شناسایی و طبقه بندی مولفه های مشارکت شهروندان در امور شهری از طریق مطالعه و جمع بندی پژوهش های انجام شده در زمینه مشارکت شهروندان در امور شهری با رویکرد فراترکیب است. روش پژوهش حاضر کیفی است و جامعه آماری این پژوهش را کلیه مقالات علمی و پژوهشی انجام شده در ایران با موضوع مشارکت شهروندان در امور شهری از سال1390 تا پایان سال ۱۴۰۰ تشکیل داده است. در کل تعداد 32 مقاله پژوهشی یافت شد که در نهایت پس از بررسی و پالایش های مختلف 19 مقاله برای بررسی نهایی انتخاب گردید یافته ها نشان می دهد تاکنون در6 مقوله و 48 مفهوم پیرامون عوامل موثر بر مشارکت شهروندان در امور شهری کار صورت پذیرفته است که پس از طی مراحل متعدد مدل مفهومی مرتبط با این موضوع ارائه شده است.
تحلیل برهمکنش ابعاد ارتباطات میان فرهنگی: مورد مطالعه، دانشجویان خارجی دانشگاه المصطفی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
حضور دانشجویان خارجی در ایران یکی از مهمترین بسترهایی است که می توان در آن به عمق و ابعاد ارتباطات میان فرهنگی پی برد. ارتباط میان فرهنگی شامل ارتباطات میان شخصی، میان متنی، میان ذهنی و تعاملی است که به درک مشترک و پیوند میان کنشگران از حوزه های مختلف فرهنگی منجر می شود. هدف مقاله حاضر نشان دادن برهمکنش ابعاد مختلف ارتباط میان فرهنگی دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در دانشگاه المصطفی شعبه خراسان رضوی است. ارتباطات میان فرهنگی در بعد میان شخصی با تأکید بر معاشرت و دوستی، در بعد میان متنی با تأکید بر آشنائی با زبان و ادبیات، آداب و رسوم و مفاخر فرهنگی، در بعد میان ذهنی با تأکید بر تصورات قبل و بعد از حضور در دانشگاه، در بعد تعاملی بر مبادله و تعامل اقتصادی، و در بعد سیاسی، با تأکید بر اختلاف و کدورت در روابط میان اشخاص از حوزه های فرهنگی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر به صورت پیمایشی بر روی یک نمونه طبقه ای نامتناسب متشکل از 180 نفر از دانشجویان خارجی کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان، آذربایجان و افریقا که در دانشگاه المصطفی واحد مشهد شاغل به تحصیل هستند انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد میان ابعاد چهارگانه ارتباط میان فرهنگی مذکور برهمکنش معناداری وجود دارد. همچنین، میزان ارتباطات میان فرهنگی دانشجویان در حد متوسط و یا کمتر از حد متوسط است. آشنایی دانشجویان با زبان و ادبیات و فرهنگ و داشتن تصور مثبت از یکدیگر باعث ایجاد درک و فهم مشترک شده که خود باعث تقویت و تسهیل ارتباط میان فرهنگی آنهاست. و در نهایت، عدم اعتماد، تفکرقالبی و قوم مداری، و فقدان زبان مشترک مانع شکل گیری ارتباطات پایدار و مؤثر میان فرهنگی دانشجویان است.
بررسی نقش کیفیت منظر خیابان در اخلاقیات شهری با تاکید بر روابط نظم فضایی و نظم اجتماعی ( تحلیل عدالت فضایی در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
97 - 128
حوزههای تخصصی:
فضا را باید مکانیسم مهمی فرض نمود که می تواند زمینه ظهور و بروز بی عدالتی های اجتماعی را موجب شده و شیوه های نامناسب سازمان دهی آن نیز (بی توجه به ابعاد منظر شهری) می تواند پیامدهای نامناسب و نامطلوبی برای زندگی شهری داشته باشد که خود بحث و موضوعی مهم در حوزه مباحثات اخلاقیات شهری است. همچنین ازآنجاکه خیابان به عنوان کامل ترین نمونه و نماد یک فضای شهری محسوب می شود به نظر می رسد خیابان اصلی ترین موقعیت درک واقعی یک شهر می باشد. در این راستا محقق این پژوهش تقلا و تلاش دارد تا حلقه اتصال نظرات اندیشمندانی چون جین جیکوبز، یان گِل، دیوید هاروی و ادوارد سوجا باشد و ازاین جهت در صدد بسط نظری و ارتباط مفاهیم کلیدی این نظریه پردازان (نظم فضایی و نظم اجتماعی) در بستر شهر ایرانی را به جستجو بنشیند. روش انجام طرح پژوهش حاضر، ترکیبی، از نوع اکتشافی متوالی آن است. این طرح برای شناخت پدیده، با داده های کیفی شروع می شود و سپس در مرحله ثانویه به صورت کمّی مورد سنجش قرار می گیرد. شهر تهران ترکیبی از محله ها، خیابان های قدیمی و شهرک های جدید است که آنها را کنار هم می بینیم. توجه به این فضا می تواند به برجسته نمودن روابط فضایی کمک نماید؛ و این مهم موضوعی است که نتایج پژوهش حاضر دلالت مبرهن بر آن دارد. بدان معنا که از منظر کیفی، خیابان های مناطق جنوب شهر تهران به مراتب وضعیت نامساعدتری دارند و از طرفی وضعیت اخلاقیات شهری نیز در این مناطق به مراتب نامطلوب تر از سایر مناطق شهر تهران است.
Analysis of the Lived Experience of Teachers' Violence towards Afghan Students in Primary Schools(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Immigration always faces challenges and one of the can be investigated challenges in this field is violence towards immigrants. Therefore, the aim of this study was to analysis the lived experience of teachers' violence towards Afghan students in primary schools.
Methodology: The present study in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of qualitative. The research population was of Afghan elementary school students who had experienced of violence from teachers and principals of elementary schools, which 20 students and 10 principals were selected as samples through purposive sampling method. The research tool was a semi-structured and in-depth interview based on researcher-made questions, and the validity of the interviews was confirmed by the triangulation method and its reliability was obtained by the agreement coefficient method between two coders at 0.79. The data of the present study were analyzed by the coding method in MAXQDA-Pro software.
Findings: The findings of this study indicated that the types of teachers' violence have 17 concepts in 3 components of verbal violence (6 concepts), behavioral violence (6 concepts) and physical violence (5 concepts), the effects of teachers' violence have 22 concepts in 4 components of mental (9 concept), academic (4 concepts), physical (3 concepts) and social (6 concepts) and control strategies of teachers' violence have 19 concepts in 5 components of educational (5 concepts), employment (3 concepts), planning (5 concepts), disciplinary (3 concepts) and cultural (3 concepts). Also, the pattern of types of teachers' violence, effects of teachers' violence and control strategies of teachers' violence were designed.
Conclusion: According to the results, it is recommended to the education managers to use the control strategies of teachers' violence in order to reduce the types of teachers' violence and its effects.
The Effects of School Size on Student Participation and Sense of Community(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
205 - 211
حوزههای تخصصی:
Purpose: The size of a school is a crucial factor influencing educational outcomes, yet its impact on student participation and the sense of community remains complex and multifaceted. This study aims to explore how different school sizes affect these dimensions, focusing on qualitative aspects of student experiences and institutional dynamics to provide a deeper understanding of the educational landscape.
Methodology: A qualitative research design was adopted, utilizing semi-structured interviews to collect data from 29 participants, including students, teachers, and school administrators from various sized schools. Theoretical saturation was reached to ensure a comprehensive exploration of the themes. Data were analyzed using NVivo software to facilitate thematic analysis and ensure systematic handling of the interview transcripts.
Findings: Five main themes were identified: Student Engagement, Sense of Community, Learning Environment, Administrative Influence, and Challenges and Barriers. Sub-themes such as Academic Participation, Support Networks, Classroom Dynamics, and Policy Making illustrated the specific ways in which school size impacts educational practices and student perceptions. Smaller schools were generally found to foster a stronger sense of community and engagement, whereas larger schools provided more diverse opportunities but faced challenges in maintaining a personalized learning environment.
Conclusion: The study concludes that school size significantly influences the educational environment, affecting everything from student engagement to administrative strategies. While smaller schools excel in creating a cohesive community, they often struggle with resource limitations and opportunity diversity. Larger schools, on the other hand, offer extensive resources and opportunities but may lack the close-knit community feel that enhances student engagement and sense of belonging.
The Role of Teaching Models in Academic Performance and Responsibility Among Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: This study aimed to determine the role of teaching models in academic performance and responsibility among students.
Methodology: The research method was quasi-experimental with a pre-test-post-test design and a control group. The statistical population consisted of all master's students in the Faculty of Psychology and Educational Sciences at Allameh Tabataba'i University in the academic year 2018-2019. The research sample included all students present in two classes selected by convenience sampling. One class was designated as the experimental group and the other as the control group. The experimental group received 12 educational sessions, each lasting 90 minutes, based on the Effective University Teaching Model (Lumen, 1995). The control group was taught using traditional methods without an explicit educational model. The Student Responsibility Questionnaire (Soroush, 2012) was used to measure students' responsibility levels. The students' final exam scores were used as an index of academic performance. The collected data were analyzed using descriptive statistics (minimum, maximum, mean, and standard deviation) and inferential statistics (covariance analysis test).
Findings: The mean post-test scores for academic performance and responsibility (individual and social) significantly increased compared to the pre-test in the experimental group. However, the mean post-test scores for academic performance and responsibility (individual and social) did not significantly increase compared to the pre-test in the control group. Additionally, the effect size for academic performance (Eta = 0.755), individual responsibility (Eta = 0.718), social responsibility (Eta = 0.710), and overall responsibility (Eta = 0.661) was noted.
Conclusion: The teaching model can have a positive and significant role in enhancing academic performance and individual and social responsibility among students.
سیر حافظه جمعی در شکل گیری فرهنگ سوگواری در جامعه دینیِ ایران مبتنی بر نظریه «حافظه جمعی» موریس هالبواکس با مطالعه موردی «مراسم عاشورا و سیاووشان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
251-279
حوزههای تخصصی:
انسان در چهارچوب یک فرآیند تحول بزرگ تاریخی و اجتماعی زیست میکند و در امتداد نسلهایی از گذشته قرار دارد که همگی از والدین خود آموزههای زیستی و آیینی را آموخته و از تجربه خود نیز در موقعیتهای مختلف اجتماعی، دینی و تاریخی نیز بهره برده است. لذا دلیل ایجاد یک جامعه یکپارچه میتواند ذهن هرکس را به سمتوسوی فرایندی قاعدهمند هدایت کند که از حافظهای جمعی نشأت گرفته است. موریس هالبواکس ازجمله فیلسوفانی است که نظریه خود در باب حافظه جمعی را بر اساس سه مرحله توصیف کرده است. 1-بومیسازی حافظه 2- یادبود بر اساس یک داستان تاریخی و3- تشکیل حافظه دینی طبق باورهای پیشینیان؛ درواقع حافظه انسان میتواند ظرفیت کامل ذهنی را برای یادآوری حوادث و تجربیات گذشته بازیابی کند. هدف از این پژوهش، بررسی سیر حافظه جمعی در شکل گیری آیین سوگواری با استعانت از حافظه جمعی بر اساس نظریات هالبواکس است که به روش تحلیلی-توصیفی و با منابع کتابخانهای انجامشده و در پایان به این نتیجه رسیده است که جامعه دینی همواره از منشاء دینی خود پیروی میکند و در هر مرحله با تغییراتی به همان ماهیت اصلی خود رجوع کرده و با یک اندیشه دینی و محوری، همبستگی یک جامعه را تضمین میکند.
راهبردهای بقا در میان جوانان محله های محروم شهرکرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
گزارش ها نشان می دهد بیکاری گسترده و مداوم جوانان، در شهر کرمانشاه شایع است، در بسیاری از محلات کم برخوردار، جوانان برای تأمین معاش از حمایت خانواده برخوردار نیستند. این مطالعه به بررسی راهبردهای معیشت و بقا در میان جوانان فرودست محلات محروم شهر کرمانشاه می پردازد. داده های پژوهش از طریق روش کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده اند، حجم نمونه 30 نفر از جوانان ساکن در محلات محروم شهر کرمانشاه می باشد، از روش تحلیل موضوعی یا تماتیک به عنوان استراتژی تحلیل داده ها استفاده شده است. در این تحقیق استراتژی های بقای جوانان ساکن در محلات محروم کرمانشاه در چند دسته مهم بررسی شده است: راهبرد تامین مسکن، ازدواج، تحصیل،خوراک، استقراض و معیشت سیال. برخی از مهمترین مقولات پژوهش حاضر عبارتند از : نگاه منفعت گرایانه و کارکردگرایانه به مقوله ازدواج، بی کارکرد شدگی تحصیل در بازار کار، سرپناه محقر و بی کیفیت و اتخاذ راهبردهایی برای حفظ وضعیت موجود، فقر غذایی و خارج شدن خوراک باکیفیت از سفره جوانان، توسل به قرض در رویارویی با مشکلات، پنداشت منفی از قرض و بدهی و عدم قرض از اقوام و ترجیح قرض از دوستان و در نهایت معیشت سیال و ناایمن که موجب شده جوانان مورد مطالعه وضعیت زندگی بی ثباتی داشته باشند. جوانان ساکن در محلات محروم عموما نه تنها درگیر فقر همه جانبه خود هستند، بلکه می بایست به رفع چالش های مرتبط به اعضای خانواده خود نیز بپردازند.
مستند شناسی نظریه بطلان کودک همسری مطابق با فتوای آیت الله مکارم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۹
51 - 70
حوزههای تخصصی:
مساله ی تزویج ولایی از فروعات فقهی پر دغدغه ای است که بازخوانی دیدگاه های فقهی را ضرورت می بخشد. آیت الله مکارم شیرازی در کتاب انوار الفقاهیه که نظر متقدّم ایشان می باشد ، همسو با نظر مشهور فقها و حقوق دانان ، قائل به عدم نفوذ تزویج ولایی مستلزم مفسده یا عدم مصلحت هستند؛ امّا در استفتای متاخّر از ایشان ، نظریّه ی بطلان نکاح زیر سنّ 13 سال مطرح شده که این مقاله به بررسی این دیدگاه اختصاص یافته است. گردآوری داده های اصیل از منابع فقهی و حقوقی با روش توصیفی تحلیلی به این یافته ها منتج شده که محوری ترین گزاره ی نظریّه ی مذکور، بطلان مطلق تزویج ولایی به شمار می آید؛ که به نظر نگارنده برخی از ملاک های احتمالی آن همچون: «مبنا قرار دادن قاعده ی وجود مجیز صالح حین العقد»،« مصلحت صغار، موضوعِ حکم جواز تزویج زیر سنّ 13 سال»، و «حکم حکومتی دانستن استفتای مذکور » مبانی معتبری به شمار نمی آیند و با دقّت نظر در استفتاء و تحلیل آن، می توان دو مبنای «تاثیر مقتضیّات زمانی و مکانی» و «قاعده ی مقتضی و مانع» را استخراج کرد که نظریّه ی بطلان کودک همسری با این دو مبنا سازگار بوده و عناصر آن قابل تطبیق بر استفتای معظّم له مبنی بر «بطلان کودک همسری» می باشد.
مقایسه تطبیقی نظام تأمین اجتماعی کشورهای منتخب و ایران؛ درس آموزه هایی برای سیاست گذاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۱
351 - 409
تشریح صحیح و دقیق نظام مستمری یک کشور و بررسی مقایسه ای آن با نظام های بازنشستگی جهان بخش های مهمی از تحلیل سیاستی و طراحی اصلاحات هستند. اگرچه کشورها به لحاظ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی تفاوت های قابل توجهی با هم دارند و امکان پیشنهاد الگویی واحد برای نظام های بازنشستگی تمام کشورها وجود ندارد، از رهگذر مرور تجارب آزموده شدیه کشورهای جهان می توان درس های عینی و عملی برای هر کشور استحصال کرد. در این راستا، در این مقاله با هدف استخراج توصیه های سیاستی برای ایران، تجربیه شش کشور شامل کشورهای دارای مشابهت اقتصادی با ایران (ترکیه، روسیه و هند)، و کشورهای دارای نظام های تأمین اجتماعی موفق (هلند، انگلیس و آلمان) بررسی شده است. بدین منظور، بر اساس مهم ترین اسناد و اطلاعات منتشرشده، کشورهای منتخب در هفت محور کلیدی شامل متغیرهای اقتصادی و بازار کار، متغیرهای جمعیت شناختی، نظام حمایت اجتماعی، رتبیه جهانی نظام بازنشستگی، ویژگی ها و پارامترهای برنامه های بیمیه بازنشستگی عمومی، سخاوتمندی برنامه های بازنشستگی و اصلاحات در نظام بازنشستگی بررسی و مقایسه شدند. یافته های این پژوهش نشان داد که نظام بازنشستگی کشور از وضعیت مطلوب فاصلیه قابل توجهی دارد و ازاین رو نیازمند اصلاحات ضروری است. بر این اساس، در مقاله توصیه هایی در سه حوزیه سیاست گذاری فضای کلان، نظام حمایت اجتماعی، و صندوق های بازنشستگی ارائه شده است.
پیامدهای اجتماعی فرهنگی اصلاحات ارضی در ایران (مطالعه موردی: نواحی شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
152 - 160
حوزههای تخصصی:
اصلاحات ارض ی، درمقام مهمتری ن رخ داد در نظام مالکی ت زمین در تاری خ معاصر ایران، واجد پیامدهای فرهنگی اجتماعی مهمی در زندگی روستاییان و شهرنشینان بود. این رخداد که در پی انعطاف پذیری نسبی مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی در دهه چهل به وقوع پیوست سبب تغییرات عمده ای در بافت جمعیتی، سبک زندگی، باورهای فرهنگی و مناسبات اجتماعی مردم ایران شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند و پیامدهای فرهنگی اجتماعی اصلاحات ارضی در نواحی شرق استان گیلان انجام شده است. روش انجام پژوهش، روش تاریخی اسنادی بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سیر تکاملی اصلاحات ارضی به پیدایش قشر خوش نشین در روستاها و مهاجرت آن ها به شهرها، شکل گیری حاشیه نشینی در اطراف کلان شهرها، افول انسجام فرهنگ سنتی و دگردیسی سبک زندگی مردم انجامید و ترکیب جمعیتی شهرهای ایران را زیر و رو کرد. حاصل مهاجرت کشاورزان خرده پا و خوش نشینان به شهرها تضعیف تدریجی کشاورزی و دامداری و پرشدن شهرها از جمعیت غیرمتخصص و بیکار بود. بدین ترتیب، قشر اجتماعی جدیدی در شهرها شکل گرفت که توان و موقعیت جذب کامل فرهنگ شهری را نداشت، اما تا حدود بسیاری نیز از فرهنگ روستایی بریده بود. مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی که مرزبندی شمال شهری (اقشار مرفه و متجدد) و جنوب شهری (اقشار حاشینه نشین و فرودست) را روز به روز تشدید می کرد ناخواسته به رشد اقشار فرودستی که توان پذیرش فرهنگ مدرن شهری را نداشتند کمک کرد. با گشایش نسبی فضای سیاسی در سال های آخر حیات نظام پهلوی، این اقشار در شکل دهی و تقویت شورش انقلابی علیه تجدد آمرانه نقش اصلی را ایفا کردند.
شهرت در شبکه های اجتماعی: پژوهشی درباره چرایی و پیامدهای مشهور شدن در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی جدید، سازوکارهای شهرت یابی، دستخوش دگرگونی های گسترده ای شده است. امروزه، کاربران به فرصت مشهور شدن از طریق شبکه های اجتماعی دست یافته اند که تا پیش ازاین به آسانی امکان پذیر نبود. در این زمینه، اینستاگرام به دلیل ویژگی بصری، قابلیت کاربری آسان، و استقبال بسیار کاربران از آن، به عرصه اصلی خلق شهرت تبدیل شده است. کاربران بسیاری به دلایل گوناگون تمایل دارند که در این شبکه به شهرت دست یابند و این شهرت، پیامدهایی را در جامعه به همراه می آورد و این مسئله ، اهمیت جامعه شناختی موضوع را افزایش می دهد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر، ضمن مروری بر نظریه های موجود درباره اقتصاد توجه، شهرت، و میکروسلبریتی، چرایی ها و پیامدهای شهرت را نیز واکاوی کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد کیفی و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 20 نفر از کاربران اینستاگرام، انجام شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها نیز با فن تحلیل مضمون، استخراج و تحلیل شده است که 6 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی را دربر می گیرد. سرانجام، برپایه پاسخ های مصاحبه شوندگان، درآمدزایی و کسب سرمایه اقتصادی، میان بر موفقیت، و فرصتی برای دیده و شنیده شدن، ازجمله دلایل اصلی کاربران برای شهرت طلبی در اینستاگرام هستند که به پیامدهایی همچون استانداردسازی ذائقه، مصرفی شدن زندگی روزمره، و دگردیسی ارزش ها و هنجارها در جامعه منجر می شوند.
Identifying the Dimensions and Components of Good Governance and Organizational Development at Mazandaran University of Medical Sciences(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۱ (۲۰۲۴)
113 - 123
حوزههای تخصصی:
Purpose: Good governance and organizational development can create a competitive advantage for any organization, including educational institutions. Consequently, the purpose of this study was to identify the dimensions and components of good governance and organizational development at Mazandaran University of Medical Sciences.
Methodology: This study was applied in purpose and qualitative in approach. The study population consisted of experts familiar with the research field at Mazandaran University of Medical Sciences. The research sample included 10 managers and professors at Mazandaran University of Medical Sciences, selected through purposive sampling based on the principle of theoretical saturation. Data were collected using semi-structured interviews, the validity of which was confirmed based on confirmability, credibility, and transferability, and reliability was calculated using a Holsti coefficient of 0.76. Data analysis was conducted using thematic analysis in MAXQDA-2020 software.
Findings: The analysis results showed that good governance comprises 20 components across five dimensions: desirable governance, value orientation, capacity building, transparency, and accountability; and organizational development consists of 19 components across three dimensions: non-financial performance, financial performance, and organizational growth. Ultimately, a model of the dimensions and components of good governance and organizational development at Mazandaran University of Medical Sciences was developed.
Conclusion: Utilizing the model designed in this study can assist professionals and officials at Mazandaran University of Medical Sciences in improving conditions and creating a competitive advantage.
Identifying Contextual and Moderating Components Affecting the Implementation of the Primary Mathematics Curriculum(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
iranian journal of educational sociology, Vol ۷, Number ۲ (۲۰۲۴)
106 - 113
حوزههای تخصصی:
Purpose: Given the importance of proper implementation of the primary mathematics curriculum, this study aimed to identify the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum.
Methodology: This study was applied in purpose and qualitative in approach. The research population consisted of expert teachers in the field of primary mathematics curriculum in Tehran during the academic year 2020-2021, from whom 16 were selected based on theoretical saturation using purposive and snowball sampling methods. The research tool was a semi-structured interview, the face validity of which was confirmed by experts, and its reliability was obtained with a Cohen’s Kappa coefficient of 0.86. The data were analyzed using thematic analysis in MAXQDA-2020 software.
Findings: The findings revealed that in the model of effective components in the implementation of the primary mathematics curriculum, for contextual components, 17 basic themes were identified under 4 organizing themes including social, cultural, economic, and structural, and for moderating components, 20 basic themes were identified under 3 organizing themes including advantages of learning mathematics, barriers to learning mathematics, and facilitators of learning mathematics. Ultimately, a model of effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum was illustrated.
Conclusion: According to the results of this study and considering the effective contextual and moderating components in the implementation of the primary mathematics curriculum, it is necessary for specialists and curriculum planners to utilize strategies compatible with the identified components to improve the educational system.
تحلیل کیفی توسعه سواد محیط زیستی شهروندان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۱
43 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف از آموزش توانمندسازی افراد در تصمیم گیری صحیح، تغییر رفتار و عملکرد افزایش استفاده بهینه از منابع می-باشد. بنابراین ارتقای سواد محیط زیستی شرط لازم و راه حل علمی جهت مقابله با تخریب ها و آلودگی های رو به افزایش محیط زیست است. هدف این مقاله درک چگونگی توسعه سواد زیست محیطی شهروندان شهر مشهد با رویکرد کیفی است. از دو روش مطالعه اسنادی و مصاحبه ساخت نیافته برای گرداوری داده ها استفاده شد. ابتدا با استفاده از روش مطالعه اسنادی مجموعه مطالعات داخلی و خارجی انجام شده درباره سواد محیط زیستی مطالعه شد و سپس با استفاده از نمونه گیری هدفمند 14 مصاحبه انجام شد تا اشباتع نظری حاصل شود. در بخش استخراج و کد گذاری، 33 مفهوم اولیه حاصل شد که در 10 مقوله فرعی و 5 مقوله اصلی (ابزارهای توسعه سواد محیط زیستی، وجود بسترهای قانونی و حاکمیتی، ایجاد فرصت های حمایتی، توسعه شهروندی محیط زیستی یا وجود بسترهای مشارکت و موانع توسعه سواد زیست محیطی) جای گرفتند. بسترهای قانونی، فرصت های حمایت و بسترهای مشارکت در قالب مقوله هسته ی الزامات توسعه سواد محیط زیستی قرار گرفتند. در قالب دو مفهوم کلی آموزش جامعه محور و اجتماع کمحور برای افزایش سواد محیط زیستی شهروندان پیشنهاداتی برای کمک به توسعه مهارت های فردی و لازم برای حل مشکلات زیست محیطی، توانمندسازی مردم برای مشارکت در تصمیم گیری و ارزیابی راهبردهای مختلف توسعه از منظر اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و آموزشی ارائه شد.
اثربخشی آموزش روانشناسی مثبت گرا بر عزت نفس جنسی و سازگاری زناشویی زنان خانه دار(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
38 - 54
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش روان شناسی مثبت گرا بر عزت نفس جنسی و سازگاری زناشویی زنان خانه دار انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر به صورت نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان خانه دار در دامنه سنی 18 تا 45 شهر تهران بودند که 40 نفر به عنوان نمونه به روش دردسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه سازگاری زناشویی اسپانیر (1976) و پرسش نامه عزت نفس جنسی زنان زینا و اسچوارز (1996) بود. برنامه آموزش روان شناسی مثبت گرا سلیگمن و همکاران (2005) شامل مداخله 8 جلسه ای 90 دقیقه ای به صورت یک بار در هفته برای گروه آزمایش برگزار شد در حالی که گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. تحلیل داده ها به روش اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss انجام شد.. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که اثر گروه و اثر زمان، اثر تعاملی گروه×زمان نیز برای سازگاری زناشویی (812/0=2η و 000/0=P) و عزت نفس جنسی (873/0=2η و 000/0=P) معنادار بوده است. (05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به نتایج مطالعه که نشان می دهد آموزش روان شناسی بر اساس مثبت گرایی می تواند عزت نفس جنسی و سازگاری زناشویی را در زنان خانه دار افزایش دهد، پیشنهاد می شود که برنامه های آموزشی مبتنی بر مثبت گرایی در برنامه ریزی های مشاوره ای و خانواده به منظور بهبود موفقیت زناشویی و تقویت احساس ارزشمندی جنسی در این گروه از زنان مورد استفاده قرار گیرد.
دوگانه مرز و امنیت مطالعه کیفی نقش بازارچه های مرزی در احساس امنیت اقتصادی- اجتماعی روستائیان مرزنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، به بررسی نقش بازارچه های مرزی بر احساس امنیت روستائیان مرزنشین شهرستان بانه پرداخته شده است. احساس امنیت در دو بعد اجتماعی- اقتصادی سنجیده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق، کیفی با استفاده از مصاحبه به روش موردیِ نوعی و فوکوس گروپ بوده است. همچنین مصاحبه هایی با مسئولین انتظامی و کارمندان گمرک شهرستان بانه انجام گرفته است. یافته ها نشان می-دهد که مبادلات مرزی و تجارت مرزی نقش پراهمیتی در بهبود وضعیت زندگی ساکنان منطقه مرزی داشته است و توانسته باعث بهبود زندگی مردم چه به لحاظ اقتصادی و چه اجتماعی در منطقه گردد. با ایجاد بازارچه ها به گفته مردم و مسئولین از تعداد قاچاقچیان و افرادی که امنیت مردم را تا حدودی به خطر می اندازند، کاسته شده است. از نظر سرمایه گذاری و گرایش به فعالیت های اقتصادی و تجاری با افراد آن سوی مرز، شاهد روند رو به افزایشی بوده ایم اما سرمایه گذاری تولیدی در منطقه صورت نگرفته است که این خود یکی از نقاط ضعف ایجاد بازارچه ها می باشد. احساس امنیت مالی نسبت به دوره قبل از تأسیس بازارچه، روند رو به افزایشی داشته است و همچنین در کاهش ناآرامی های منطقه و کاهش جرایم داخل روستاها و مناطق مرزی تاثیر مثبتی گذاشته است. اما احساس امنیت در ترددهای مرزی و کولبری کاهش یافته است که لازم است سیاست های انتظامی تاحدودی به نفع کولبران و کاسبان خرده پا بازنگری گردد. در اهداف اولیه شکل گیری مبادلات مرزی، توسعه اقتصادی و اشتغال زایی سالم، سرآمد این تصمیمات بوده اما تأثیربخشی بازارچه ها بر سایر مناطق از جمله نقاط شهری بیشتر از مناطق روستایی مرزی بوده است. در هر حال، نتایج پژوهش حاکی از ان است که علی رغم ضروری بودن تأسیس این بازارچه ها و آثار اقتصادی، امنیتی و رفاهی آن، به دلیل برخی از مشکلات از رسالت اولیه خود دور شده اند