
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی پاییز 1403 شماره 60 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
روش شناسی: روش انجام پژوهش به صورت آمیخته اکتشافی و برای پاس خ دادن ب ه س ؤالات، از روش تحلی ل مض مون و ش بکه مضامین استفاده شده است. در جمع آوری داده ها ب ا استفاده از نمونه گی ری هدفمن د، با 12 نفر از مدیران حکمرانی توسعه در کشور مصاحبه شد. از جلس ات کمیته های تخصصی، گزارش های دری افتی از اسن اد ب الادستی، مطالعه تطبیقی بین المللی، مص احبه و مش اهدات و ی ادداشت های شخصی به عنوان منابع پژوهش استفاده شد. بعد از جمع آوری داده ها، کدگذاری ب از داده ها انجام شد و پس از بررسی کدهای استخراج شده، موارد مشابه و مشترک در قالب مضمون واحد ساماندهی شدند. یافته ها: مجموعا 261 مضمون پایه بدست آمد. چهار مضمون فراگی ر و 19 مضمون سازمان دهنده تخصیص داده شد و الگوی نهادی جایگاه صنعت بانکداری در حکمرانی توسعه در قالب شبکه ی مضامین ارائه گردید.نتیجه گیری: تأثیر توسعه مالی بر رشد کشور مثبت و به لحاظ آماری معنی دار است ضریب متغیر توسعه مالی از کانال اعتبارات بانکی بزرگ تر از کانال بازار سرمایه است. نتایج نشان می دهد حکمرانی خوب با بهبود شرایط تخصیص منابع اثر توسعه مالی بر رشد را تقویت می کند و اثربخشی توسعه مالی جهت تحقق رشد اقتصادی با بهبود سطح حکمرانی افزایش می یابد. نتایج نشان از وابستگی بیشتر توسعه مالی کشورهای درحال توسعه به سیستم بانکی و اهمیت بالای این سیستم در اقتصاد کشورهای درحال توسعه است.
تحلیل سیاست های رفاهی و اجتماعی دولت های نهم و دهم با رویکرد نهادگرایی نوین نورث(مقاله علمی وزارت علوم)
بر اساس نظریه جدید نظم اجتماعی نورث، دولت ها نقش قابله گری و توجه به الگوی بومی در توسعه دارند. هدف این پژوهش، ارزیابی سیاست های رفاهی دولت های نهم و دهم و تطبیق آن با مفاهیم این نظریه با بررسی اسناد کتابخانه ایی و گزارش های پایگاه مجلات و مقالات معتبر علمی با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. یافته های این پژوهش نشان داد که با وجود نقش مسلط دولت های مذکوردر حوزه سیاستگذاری اجتماعی از جمله مسکن، با نقدهایی از جمله کیفیت پایین و مقاومت کم آن روبرو است. بعلاوه، با وجود بیمه اجتماعی شاغلین و مکلفین حدود 39 میلیون نفر، هنوز بخش زیادی از جمعیت کشور بیمه نیستند. همچنین، سهم هزینه سلامت و اعتبارات آموزش و پرورش بترتیب 8/1 و3 درصد از تولید ناخالص داخلی بوده، که فاصله زیادی با معیارهای جهانی دارد. نتیجه کلی اینکه بدلیل عدم توجه به مؤلفه های نورث، دولت بجای نقش تسهیل گرایانه در فرآیند رفاه اجتماعی، نقش تمرکزگرایانه با نگاه شخصی از بالا به پایین به همراه نظم دسترسی محدود در راستای ایجاد منفعت برای الیت حاکم به سبب تقویت پایگاه اجتماعی، انتخاباتی بوده است. همچنین، عدم مشارکت نهادهای مدنی در این عرصه، منجر به عدم توسعه متوازن اجتماعی و عدم توفیق دولت های مذکور در دستیابی به عدالت اجتماعی شده است.
سیاست هدفمندسازی یارانه ها و انسجام اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
با عنایت به ارتباط وثیق سیاست های اجتماعی با افزایش یا کاهش انسجام اجتماعی، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که سیاست هدفمندسازی یارانه ها چه رابطه ای (فزاینده و مثبت یا فرساینده و منفی) با انسجام اجتماعی در ایران می تواند داشته باشد؟ برای این منظور، نظرات شهروندان در شبکه اجتماعی اینستاگرام (فروردین 1396 تا پایان مرداد 1401) و همچنین آراء انتشار یافته متخصصان در این زمینه مورد تحلیل قرار گرفته است. نمونه گیری از داده های اینستاگرام چندمرحله ای (نمونه گیری تصادفی سیستماتیک و تصادفی) بوده است. همچنین آراء متخصصان (189 منبع شامل مقاله، مصاحبه، نشست های رسانه ای و یادداشت های جراید) در این خصوص احصاء و تحلیل شده است. متکی بر دلالت های نظری پژوهش و تحلیل های کیفی نظرات کاربران شبکه اجتماعی اینستاگرام و نیز دیدگاه متخصصان ، مضامینی از جمله: «سیاست گذاری کوتاه مدت»، «تعارض دولت – ملت»، « همراهی با سیاست»، « ناهدفمندی یارانه ها» و «تفسیر دوگانه از توزیع عادلانه» احصا شد. همچنین مدلی سه وجهی از انسجام اجتماعی در رابطه با سیاست هدفمندسازی یارانه ها (شامل «اعتماد عمودی»، «پنداشت نابرابری» و «قطبی شدن اجتماعی») ارائه گردید. مطابق جمع بندی این پژوهش، حمایت های نقدی گزینشی (با گروه های هدف بزرگ) گرچه در ابتدای معرفی و اجرای سیاست باعث افزایش اعتماد و بهبود رابطه دولت – ملت می شوند، اما بعد از مدتی باعث تبعیض، اعتراض، تنش و در نتیجه کاهش انسجام اجتماعی می شوند.
کمک های رسمی توسعه و آموزش و شاخص امید به زندگی: مطالعه موردی کشورهای منطقه مدیترانه شرقی (EMRO)(مقاله علمی وزارت علوم)
وضعیت سلامت و امید به زندگی در افراد یک جامعه معیاری از توجه آن کشور به تهیه کالاها و خدمات بهداشتی و درمانی می باشد. دولت ها با صرف هزینه در این زمینه ها می توانند در بهبود امید به زندگی موثر باشند. علیرغم اهمیت این موضوع در توسعه کشورها، برخی از آن ها به دلیل کمبود منابع مالی و سرمایه ای و یا پایین بودن کیفیت سرمایه گذاری در بخش های بهداشتی و خدماتی نیازمند کمک سازمان های بین المللی از جمله سازمان ملل متحد (UNDP) می باشند. سازمان ملل متحد با توجه به اهداف توسعه هزاره با ارائه کمک های رسمی توسعه به کشورهای مختلف، گام های موثری در این زمینه برداشته است. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش به بررسی تاثیر کمک های رسمی توسعه سرانه و آموزش بر امید به زندگی در کشورهای منتخب منطقه مدیترانه شرقی (EMRO) طی دوره ی زمانی 2019-2000 ، با استفاده از تخمین زن های حداقل مربعات معمولی کاملا اصلاح شده (FMOLS) و حداقل مربعات معمولی پویا (DOLS) پرداخته می شود. نتایج به دست آمده بیانگر این است که کمک های رسمی توسعه سرانه، آموزش، مخارج بهداشتی و تولید ناخالص داخلی تاثیر مثبت و معناداری بر شاخص امید به زندگی در کشورهای مورد بررسی داشته اند. همچنین یافته-های تحقیق حاکی از تاثیر منفی و معنادار میزان مرگ و میر مادران بر امید به زندگی در این کشورها می باشد.
بررسی برخی عوامل مؤثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان پیام نور استان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از نیازهای مهم افراد جامعه و به ویژه دانشجویان، نشاط اجتماعی است. نشاط اجتماعی، مجموعه ای از شرایط فردی و اجتماعی است که باعث نگرش های مثبت افراد نسبت به محیطی می شود که آن ها را فراگرفته است. این پژوهش با هدف "بررسی برخی عوامل موثر بر نشاط اجتماعی دانشجویان" با استفاده از روش پیمایشی انجام شده است. حجم نمونه تعداد 400 نفر تعیین گردید و نمونه ها با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب انتخاب شدند. به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. میانگین نشاط اجتماعی دانشجویان 31/2 بوده است. یافته های تحلیل دو متغیری نشان داد بین متغیرهای احساس امنیت، سلامت اجتماعی، احساس بی عدالتی، سرمایه اجتماعی، احساس محرومیت نسبی، میزان استفاده از فضای مجازی، احساس بیگانگی اجتماعی، پایبندی دینی با نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی دار وجود دارد. اما بین سن و نشاط اجتماعی دانشجویان رابطه معنی داری وجود نداشته است. همچنین نشاط اجتماعی دانشجویان برحسب جنس و وضعیت تأهل دانشجویان تفاوت معنی داری وجود داشته است. یافته های تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد بجز متغیرهای احساس محرومیت نسبی، وضعیت تأهل، احساس امنیت، سرمایه اجتماعی و میزان استفاده از فضای مجازی سایر متغیرهای مستقل از معادله رگرسیون خارج شدند. این متغیرها توانسته اند 28 درصد واریانس متغیر وابسته نشاط اجتماعی دانشجویان را تبیین کنند.
تجربه زنان روستایی از توانمندسازی اقتصادی با تکیه بر صندوق اعتبارات خرد (مورد مطالعه: روستای روح آباد شهرستان زرند)(مقاله علمی وزارت علوم)
غالبا صندوق های اعتباری خرد زنان روستایی به عنوان یکی از سازوکارهای مهم جهت توانمندسازی در نظر گرفته می شوند. در این مطالعه تلاش شده است ابعاد توانمندساز و چالش های این صندوق ها براساس تجربه زنان بهره مند از این اعتبارات و همچنین راهکارهای پیشنهادی آنها برای کاهش یا تعدیل وجوه چالش آفرین این فعالیت ها شناسایی و مورد بحث قرار گیرند. بر این اساس پس از مشاهده ی مشارکتی میدان مورد مطالعه، مصاحبه های عمیق با ده زن روستای روح آباد شهرستان زرند انجام شد. زنان مورد مطالعه در این پژوهش حداقل دو و حداکثر 5 سال سابقه ی عضویت در صندوق روستای خود را دارا بودند. داده های بدست آمده از این مصاحبه ها به وسیله نرم افزار maxqda و با تکنیک تحلیل تماتیک ذیل سه مقوله اصلی ابعاد توانمندساز،چالش ها و راهکارها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. مضامین به دست آمده در بخش ابعاد توانمندساز به توانایی جذب سرمایه گذار، افزایش قدرت چانه زنی، افزایش سرمایه اجتماعی و حذف واسطه ها اشاره می کند. یافته های بخش چالش ها نیز تحت دو عنوان فرعی چالش های فردی و ساختاری مورد شناسایی قرار گرفتند و در نهایت افراد مصاحبه شونده به راهکارهایی از جمله توانمندی خلاقیت محور ، گسترش حمایت های مالی، الویت ابزار تولید و تقسیم کار و برون سپاری برخی وظایف تولیدی جهت بهبود عملکرد صندوق اعتبارات خرد زنان روستایی اشاره کردند.
سیاست گذاری مسکن اقشار کم درآمد در ایران: آموزه ها و شواهد(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: سیاست مسکن اقشار کم درآمد در ایران پس از سی سال هنوز نتوانسته نیاز سکونتی اقشار گروه های هدف را پاسخگو باشد و مساله مسکن روز به روز حادتر می شود. از این رو باید یک تجدید نظر اساسی در فرایند سیاستگذاری صورت گیرد. روش شناسی: پژوهش به کمک روش مصاحبه تک به تک، تحلیل گفتمان و مدلسازی ساختاری-تفسیری با مشارکت 41 خبره هدایت شده است. روش نمونه گیری نیز از نوع نمونه گیری هدفمند می باشد.یافته: سیاست مسکن اقشار کم درامد در ایران با موفقیتی همراه نبوده است و اصلاحات ساختاری و رادیکال باید در آن انجام شود. به منظور تدوین یک سیاست موفق باید (۱) همه علوم در فرایند سیاستگذاری به کار گرفته شوند، (۲)سیاستگذاری زمین اصلاح شود، (۳) سیاست مسکن به صورت استانی تهیه شود، (۴) اصلاحات اساسی در سیستم مالیات و اجاره داری انجام شود و (۵) خانه های خالی به چرخه مصرف وارد شوند. دولت باید این اصلاحات را برای تحقق هر چه بیشتر سیاست های مسکن اقشار کم درامد مد نظر قرار دهد . اصالت: مقاله حاضر سیاست مسکن اقشار کم درامد را نقد و چالش های پیش روی آن را تشریح می کند و پیشنهاداتی برای اصلاح محتوای سیاست ها ارائه می دهد.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر اختلافات درون خانواده در دوره قرنطینه کروناویروس در شهر بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
از عوامل مهم گسست و ناپایداری خانواده ها اختلافات درون خانواده است. هدف تحقیق کنونی نیز بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر اختلافات درون خانواده در دوره قرنطینه کرونا بود. روش این تحقیق پیمایشی- تحلیلی و واحد تحلیل فرد و ابزار گرداوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته با پایایی 9/79 درصد بود. جامعه آماری زنان و مردان (335 نفر) مراجعه کننده به شورای حل اختلاف بودند. بر اساس جدول کرجسی مورگان 180 نفر با روش نمونه در دسترس انتخاب شدند. یافته های ضریب همبستگی نشان داد که عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، عاطفی، رعایت پروتکل های بهداشتی و روابط والدین- فرزندان ارتباط قوی و معنی داری با اختلافات درون خانواده داشتند. هم چنین بی توجهی فرزندان به رعایت پروتکل های بهداشتی بیشترین تاثیر را بر اختلافات بین آن ها با والدین داشته است. یافته های رگرسیون چندگانه نشان داد این عوامل قابلیت پیش بینی واریانس اختلافات درون خانواده را دارند. تحلیل مسیر نشان داد که عوامل اقتصادی بیشترین تاثیرگذار مستقیم(374/0) و عوامل فرهنگی بیشترین تاثیرگذار غیرمستقیم( 393/4) بر اختلافات درون خانواده بوده اند. همچنین عوامل اقتصادی و روابط والدین- فرزندان بیشترین تاثیر پذیر از سایر متغیرها بوده اند. نتایج نهایی نشان داد تعارض و تداخل نقش ها بر اختلافات درون خانواده در دوره کرونا تاثیرگذار بوده و نیازمند باز آموزی و بازنگری آن هاست.
اثر سرمایه اجتماعی بر همگرایی در آمد سرانه در استان های مرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
درمطالعات مختلف رشد تابعی از نیروی کار و سرمایه دیده شده است، این دو عامل حدود 50 درصد رشد اقتصادی را تشریح نموده اند. از طرفی درون زایی رشد موضوعی است که توسط رومر و سایرین مطرح و دلایل اختلاف سطح رشد بین مناطق پیشرفته را رخ می دهند. مقاله حاضر، فرآیند همگرایی درآمد سرانه در مجموعه ای از 16 استان های مرزی کشور را برای دوره زمانی 1398-1379 با توجه خاص به نقش سرمایه اجتماعی به عنوان عامل آماده ساز با روش پانل دیتا بررسی می نماید. طبق نتایج، همگرایی تابعی از عواملی مانند انباشت سرمایه انسانی، انباشت سرمایه فیزیکی و سرمایه اجتماعی است. ابعاد مختلف سرمایه اجتماعی، آثار رشد مختلفی بر اساس میزان توسعه استان مرزی دارند. بنابراین 1- اعتماد (معکوس سرانه تعداد پرونده های قضایی مربوط به صدور چکهای بی محل ، اختلاس و رشوه). 2- مشارکت (نرخ مشارکت در انتخابات)، نیز حالت های پایدار متفاوت میان کشورها را کنترل می کند. از ضریب نرخ رشد درآمد سرانه در 5 سال گذشته بی معنا است و از انجا که ضریب همگرایی معنا دار نیست، در نتیجه این مدل همگرا نمی باشد و همواره بلحاظ درآمدسرانه اختلاف پایدار بین استانهای مرزی ایران وجود دارد و خواهد داشت. و سطوح فعلی سرمایه انسانی و اجتماعی و فیزیکی نمی تواند در کاهش اختلاف سطوح درآمد استان های مرزی تاثیر گذار باشد.
بررسی رابطه طردشدگی اجتماعی با رفاه ذهنی در میان مهاجران افغانستانی ساکن شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله ی رفاه ذهنی مهاجران در جامعه میزبان و اینکه چه عواملی آن را تحت تأثیر قرار می دهد، از جمله طردشدگی اجتماعی، در زمره ی مسائل اساسی علوم اجتماعی در سال های اخیر است. رفاه ذهنی به احساسات، ادراک ها، شناخت ها، و تجارب هر شخص از زندگی مربوط می شود. این پژوهش با هدف بررسی رابطه ی طردشدگی اجتماعی مهاجران افغانستانی ساکن شهر شیراز با رفاه ذهنی آن ها انجام شده است.این پژوهش با منطق کمی انجام شده و به لحاظ تکنیکی در رد ه ی پژوهش های پیمایشی است. جامعه آماری در این پژوهش مهاجران افغانستانی ساکن شهر شیراز در رده سنی 59-15 سال بودند که 380 نفر از آن ها به صورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و با ابزار پرسشنامه به صورت حضوری مورد پرسشگری قرار گرفتند. در این پژوهش ملاحظه شد که به طور کلی رفاه ذهنی مهاجران متوسط رو به بالا و میزان طردشدگی اجتماعی متوسط بوده است. نتایج آزمون همبستگی نشان داد هرچه فرد بیشتر احساس طردشدگی اجتماعی داشته باشد از میزان رفاه ذهنی اش کاسته می شود و برعکس. در نتیجه ی تحلیل رگرسیونی مشخص شد که متغیر طردشدگی اجتماعی و دو بعد آن یعنی مشارکت اجتماعی و محرومیت مادی بالاترین تاثیر رگرسیونی را بر متغیر رفاه ذهنی داشتند.برای کاهش احساس طردشدگی در مهاجران و بالا بردن احساس رفاه آن ها به عنوان عضوی از جامعه، طراحی مداخلات اجتماع محور در حوزه سلامت روان و سلامت اجتماعی راهگشا است.
ورود به دانشگاه، توسعه اجتماعی و کاهش تمایل خودکشی در دختران دانشجوی ایلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
با توجه به تداوم مسأله خودکشی زنان در ایلام در سال های گذشته، مقاله حاضر درصدد است به متغیر ورود به دانشگاه و نقش آن در کاهش تمایل خودکشی دختران ایلامی بپردازد. از رهیافت های نظری فشار اجتماعی، توسعه انسانی و جنسیتی و بازاندیشی هویتی برای تدوین فرضیه ها استفاده بعمل آمده است. پژوهش حاضر پیمایش است، جامعه آماری این پژوهش را دختران دانشجوی ایلامی تشکیل می دهند و حجم نمونه باتوجه به جامعه نامحدود، براساس فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شده است. گردآوری داه ها در به دلیل شرایط کرونایی در بازه زمانی نیمسال دوم سال 1399 از طریق پرسشنامه آنلاین انجام شده و داده ها با استفاده از نرم افزارهای س پی اس اس و لیزرل تحلیل شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که ورود به دانشگاه از طریق افزایش دسترسی به فرصت های برابر و شاخص های توسعه انسانی؛ کاهش فشار اجتماعی و بازاندیشی دختران در هویت جنسیتی خود بر کاهش افکار خودکشی دختران ایلامی تاثیر گذاشته است. باتوجه به یافته ها پیوند دانشگاه (بویژه رشته های مرتبط) و جامعه بویژه با زنانِ در معرض آسیب، استفاده از دانشگاه به عنوان اتاق فکر برای تدوین دستورالعمل و یا کاربست اجتماعی- فرهنگی مداخلات کاهش خودکشی و افزایش توانمندی زنان و دختران توسط سازمان های متولی و بازیگران طرح های پیشگیری از خودکشی از جمله پیشنهادات پژوهش برای کاهش مساله خودکشی در ایران است.
واکاوی ارتباط مطالبه گری اجتماعی با پیشرفت اجتماعی (مطالعه ای در میان کشورهای رانتی منتخب در خاورمیانه)(مقاله علمی وزارت علوم)
پیشرفت اجتماعی، توانایی جوامع انسانی برای برطرف کردن نیازها، دستیابی به رفاه و استفاده اعضای آن از فرصت های زندگی قلمداد می شود. این ویژگی با فعال شدن ساز و کارهای کنشگرانه، یعنی مطالبه گری اجتماعی قابل تحقق است. در صورت پراکندگی مطالبه گری، با احتمال شیوع ناهنجاری و تخریب متقابل جامعه و دولت همراه خواهد شد. امنیت اجتماعی، یکی از مهمترین میانجی های جامعه شناختی در تسریع یا تعویق پیشرفت اجتماعی تعریف می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تجربی ارتباط مستقیم و غیرمستقیم مطالبه گری اجتماعی با پیشرفت اجتماعی از طریق امنیت اجتماعی بر اساس نظریاتی مانند توسعه اجتماعی، مطالبه گری تأملی و کنش ارتباطی می باشد. پژوهش حاضر کمی و با روش تحلیل ثانویه انجام شده است. داده های متغیر وابسته پیشرفت اجتماعی، متغیر مستقل مطالبه گری اجتماعی و متغیر میانجی امنیت اجتماعی از داده های قابل استخراج از تارنماهای رسمی سازمان ضرورت پیشرفت اجتماعی، بانک جهانی، لگاتوم و دولت شکننده از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۲۰ برای چهار کشور ایران، عربستان، عراق و امارات متحده عربی که همگی دارای ویژگی های مشترک اقتصادی و دینی هستند، گردآوری شده است. علی رغم تأیید روایی و پایایی متغیر های ذکر شده،در تحقیق حاضر مجددا با روش تحلیل عامل تأییدی شاخص های آلفای کرونباخ، روایی همگرا و واگرا تأیید شده است. داده ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزاهای SPSS27 و Smart Pls3 تحلیل شدند. نتایج نشان می دهدکه مطالبه گری اجتماعی شهروندان رابطه مستقیم و غیرمستقیم با پیشرفت اجتماعی با میانجی گری امنیت اجتماعی دارد.