فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
313 - 324
حوزههای تخصصی:
هدف: اهمال کاری تحصیلی باعث افت عملکردهای تحصیلی می شود و باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش آن بود. در نتیجه، این مطالعه با هدف ارائه مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی انجام شد.
روش شناسی: طرح پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه دانش آموزان مقطع متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 02-1401 بودند که از میان 23552 دانش آموز، تعداد 400 نفر با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای اهمال کاری تحصیلی (سولومون و راثبلوم، 1984)، راهبردهای یادگیری خودگردان (پینتریچ و دی گروت، 1990)، سبک های تربیتی والدین (بامریند، 1991) و خودکارآمدی تحصیلی (جینکس و مورگان، 1999) استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های ضرایب همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزارهای SPSS-V23 و Lisrel-V8.8 استفاده شد.
یافته ها: یافته ها نشان داد که مدل اهمال کاری تحصیلی بر اساس راهبردهای یادگیری خودگردان و سبک های تربیتی والدین با نقش واسطه ای خودکارآمدی تحصیلی برازش خوبی داشت. همچنین، راهبردهای یادگیری خودگردان (شناختی و فراشناختی) بر خودکارآمدی و اهمال کاری تحصیلی به صورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی به صورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P). علاوه بر آن، سبک های تربیتی والدین (مقتدر، مستبد و سهل گیر) بر خودکارآمدی و اهمال کاری تحصیلی به صورت مستقیم و از طریق خودکارآمدی تحصیلی بر اهمال کاری تحصیلی به صورت غیرمستقیم تاثیر معنادار داشتند (05/0>P).
بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج می توان اظهار داشت هر چقدر فرد راهبردهای یادگیری خودگردان، سبک تربیتی مقتدر و خودکارآمدی تحصیلی بیشتر و سبک های تربیتی سهل گیر و مستبد کمتری داشته باشد، میزان اهمال کاری تحصیلی کمتر خواهد شد.
شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
375 - 386
حوزههای تخصصی:
هدف: برنامه درسی نقش مهمی در موفقیت نظام های آموزشی دارد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و مولفه های برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه انجام شد.روش شناسی: مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی از نوع اکتشافی بود. جامعه این پژوهش مقاله های مرتبط با حیطه پژوهش در سال های 2019 الی 2023 و خبرگان آشنا به حیطه پژوهش و دارای مدرک تحصیلی دکتری در حوزه های برنامه ریزی درسی و روانشناسی تربیتی بودند که تعداد 9 مقاله و 6 نفر خبرگان طبق اصل اشباع نظری و با روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند. داده ها با روش های یادداشت برداری از مقاله ها و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان گردآوری که روایی محتوایی آنها توسط 5 نفر از خبرگان 995/0 و پایایی آن با روش ضریب کاپای کوهن 979/0 محاسبه و برای تحلیل داده ها از روش تحلیل مضمون استفاده شد.یافته ها: یافته های حاصل از یادداشت برداری از مقاله ها و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان نشان داد برای برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه در مضمون فراگیر انعطاف پذیری 8 مضمون پایه در 3 مضمون سازمان دهنده شامل انعطاف در اهداف، انعطاف در برنامه ها و انعطاف در مدیریت، در مضمون فراگیر هدف 8 مضمون پایه در 2 مضمون سازمان دهنده شامل بستر هدف گذاری هیوتاگوژیکی و همه جانبه نگری در هدف گذاری، در مضمون فراگیر محتوا 16 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل گستردگی محتوا، تولید محتوا، محتوای کاربردی و محتوای مهارتی، در مضمون فراگیر یادگیرنده 15 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل یاگیرنده خودتعیین گر، مشارکت همیارانه خلاق، عاملیت یادگیرنده و انگیزه درونی، در مضمون فراگیر تسهیل گری 24 مضمون پایه در 5 مضمون سازمان دهنده شامل کلاس هیوتاگوژیکی، مهارت های معلمان هیوتاگوژیکی، تدریس اصیل، فرصت سازی برای دانش آموز و آموزش مهارت های هیوتاگوژیکی، در مضمون فراگیر فناوری آموزشی 12 مضمون پایه در 3 مضمون سازمان دهنده شامل کلاس فناورانه، ابزارهای آموزشی فناورانه و شبکه های اجتماعی، در مضمون فراگیر تفکر 8 مضمون پایه در 3 مضمون سازمان دهنده شامل تفکر سیستمی، تفکر انتقادی و تفکر گروهی و در مضمون فراگیر ارزشیابی 19 مضمون پایه در 4 مضمون سازمان دهنده شامل سنجش هیوتاگوژیکی، نقش معلم در سنجش، نقش دانش آموز در سنجش و انتخاب در سنجش شناسایی شد.بحث و نتیجه گیری: طبق مضامین شناسایی شده حاصل از یادداشت برداری از مقاله ها و مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان برای برنامه درسی هیوتاگوژیکی دوره دوم متوسطه، برای بهبود برنامه درسی هیوتاگوژیکی باید زمینه را برای تحقق مضامین شناسایی شده فراهم آورد.
کنش سقط جنین: تقابل هراس و انتخاب (مطالعه ای پیرامون زمینه های شکل گیری سقط جنین ارادی در شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی مسائل اجتماعی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
151 - 183
هدف این پژوهش کشفِ تفسیر و دلایل زنان شهر مشهد از کنش سقط جنین ارادی بوده که با روش شناسی کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است. در این پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند و استراتژی گلوله برفی، تعداد 28 نفر از زنانی که متعلق به گروه های اجتماعی مختلف از حیث سن و طبقیه اقتصادی و اجتماعی بودند به عنوان مشارکت کنندگان انتخاب شدند و مورد مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته قرار گرفتند. تحلیل داده ها با نظام کدگذاری سه سطحی باز، محوری و گزینشی نشان داد که مقولیه مرکزی منتزع از کنش سقط جنین در بین زنان مورد مطالعه، «سقط جنین: تقابل هراس و انتخاب» است. علاوه بر این، سقط جنین در شرایط علّی ویژه ای شامل فردگرایی منفعت طلبانه، مسائل شغلی، تحصیلات و آینده نگری اقتصادی، ناآگاهی پیشگیرانه از بارداری، تعاملات ناکارآمد زناشویی و طلاق، اجبار و فشار از طرف همسر، اتفاق افتاده که شرایط مداخله گر (تصویر و کنترل بدن، انزوا و مسائل روحی-روانی، وسواس و ایده آل گرایی پرورش فرزند) و شرایط بافتی (پایگاه اجتماعی و ایده های مدرن، داغ ننگ) نیز تصمیم افراد به سقط جنین و این نوع تقابل را زمینه سازی و تسهیل کرده اند. دلالت نتایج بر آن است که زنان در شرایط خاصی سقط جنین را چونان یک انتخاب می دانند که به وسیلیه آن سعی دارند خود را از قیدوبندهای ساختاری و اجتماعی رها ساخته و زندگی خود را به روال عادی برگردانند.
ازخودبیگانگی فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
93 - 125
حوزههای تخصصی:
ازخودبیگانگی به عنوان یک آسیب و بحران، نه تنها هویت انسانی را هدف قرار داده و او را از مسیر کمال دور می کند، بلکه سلامتی انسان را نیز تهدید می کند و موجب پریشان حالی های روانی، عدماطمینان به آینده، پوچی، ازهم پاشیدن اعتقادات، بی قدرتی و بحران هویت می شود. هدف پژوهش حاضر، معناکاوی در ادراک و تجربه زیسته شرکت کنندگان به منظور شناسایی عوامل و نشانگرهای مرتبط با شکل گیری پدیده ازخودبیگانگی فرهنگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری ملاکی، 18 نفر (5 مرد و 13 زن) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران، انتخاب شده و به صورت انفرادی و در قالب های ایمیلی، تلفنی و شبکه های مجازی موبایل بنیان مورد مصاحبه قرار گرفتند. در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد، اما به منظور اعتباربخشی یافته ها، مصاحبه ها تا هجدهمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی انجام شد. به منظور افزایش «صحت»، «اتکاپذیری» و «تأییدپذیری» از ارسال تفسیر ها برای شرکت کنندگان، تهیه شواهد و مدارک کافی در خصوص پدیده و توضیح جزئیات کافی از روند جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. مرور متوالی مصاحبه ها به شناسایی سه مضمون «فردی»، «خانوادگی» و «اجتماعی»، 14 زیرمضمون و 46 نشانگر منجر شد و در نهایت عوامل شناسایی شده مورد بحث قرار گرفت. نظر به اینکه پدیده از خودبیگانگی فرهنگی و بررسی علل آن در بین دانشجویانی که در آستانه ورود به دوره جدیدی از زندگی و محیط کار هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تلاش شد تا ضمن واکاوی این پدیده، راه کارهایی برای پیشگیری و یا کاهش تبعات آن ارائه گردد.
فساد مالی؛ هم کنشی عاملان مستعد و ساختارهای معیوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین چالش های پیش روی دولت ها، فساد اداری شامل اختلاس، تقلب، رانت خواری، سوءاستفاده و خیانت در بیت المال است. پژوهش حاضر مهم ترین دلایل ایجادکنندهٔ این نوع از فساد را با روش نمونه گیری هدفمند از طریق مصاحبه با ۸ نفر محکوم به فساد مالی واکاوی کرده است. با بررسی داده ها، شرایط و زمینه های منجر به فساد مالی با سه مضمون فراگیر «شخصیت های فسادآفرین»، «سازمان های تبعیض آفرین نارسا» و «ساختارهای ناکارآمد فساد» استخراج شده اند. طبق یافته ها، ساختار و عاملیت در ارتکاب به فساد مالی به صورت شبکه ای در هَم کُنشی با یکدیگر قرار می گیرند؛ به این معنی که سطوح سازمانی و ساختاری و ویژگی های شخصیتی عاملان در یک ساختار شبکه ای و یک رابطهٔ تشدیدکننده یا ترقیق کننده، بسترساز ارتکاب به فساد مالی می شوند. بر اساس یافته ها می توان گفت ابعاد مختلف سازمانی و ساختاری با هم و همین طور با دلالت های عامل گرا با یکدیگر در یک ساختار شبکه ای، می توانند عاملان مستعد و ساختارهای معیوب را به هم نزدیک تر و بستر ارتکاب به فساد را مساعدتر کنند. ساختار و عاملیت دو روی یک سکه اند و کنشگران حین کنش متقابل و در اثر تکرار رفتارها، ساخت را بازسازی می کنند و افراد هم زمان با به وجودآوردن جامعه و ساختارهای آن، خود نیز تحت تأثیر قرار می گیرند.
تبیین رابطهٔ هویت مذهبی و موقعیت اجتماعی با احساس طرد اجتماعی در بین دو گروه دانشجویان شیعه و سنّی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسائل اجتماعی ایران سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
۲۶۰-۲۳۷
حوزههای تخصصی:
به رغم این که نابرابری، فاصله و طردشدگی اجتماعی در جوامع وجود داشته است، نمی توان از تأمل در چرایی، چگونگی و پیامدهای آن برای گروه های مختلف و نظام های اجتماعیِ دارای تنوع و تکثر امروز، چشم پوشی کرد. وضعیت پیچیده و آسیب زای طرد اجتماعی زمانی اتفاق می افتد که افراد یا گروه ها، نمی توانند در فعالیت های معمولِ جامعه، خواه ازنظر اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و یا به خاطر جدایی مکانی به طورکامل مشارکت کنند. پژوهش حاضر با هدف تبیین رابطهٔ هویت مذهبی و احساس طرد اجتماعی با در نظر گرفتن متغیر واسط موقعیت اجتماعی در میان دو گروه دانشجویان شیعه و سنّی و بهره گیری از سه رویکرد نظری همبستگی، تخصصی سازی و انحصاری و نیز نظریه های دورکیم، مارکس، وبر، گیدنز، جیبرون، بوردیو و زیبرا انجام شده است. نمونه آماری شامل ۲۶۹ نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده های علوم اجتماعی سه دانشگاه علامه طباطبایی، تهران و شهید بهشتی بوده است. مطابق نتایج تحلیل های دومتغیری، بین میزان هویت مذهبی با احساس طرد اجتماعی رابطهٔ مستقیم و بین موقعیت اجتماعی و احساس طرد اجتماعی رابطهٔ معکوس وجود دارد. تحلیل رگرسیون چندمتغیره بیانگر آن است که متغیرهای واردشده به معادله توانسته اند بیش از یک سوم از واریانس احساس طرد اجتماعی در بین دانشجویان را تبیین کنند. نتایج تحلیل مسیر نیز حاکی از آن است که متغیرهای هویت مذهبی و قومیت رابطهٔ مستقیم و متغیر موقعیت اجتماعی رابطهٔ معکوسی با احساس طرد اجتماعی دارند.
ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
27 - 54
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل چالش ها و فرصت های مدیریت عشق در سازمان های ایرانی می باشد. پژوهش از نظر هدف توسعه ای و از نظر نوع روش توصیفی- اکتشافی است. استراتژی پژوهش نظریه داده بنیاد مبتنی بر رهیافت ظاهرشونده گلیزر است. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل مدیران، معاونان و کارشناسان مرتبط با موضوع پژوهش است که با منطق اشباع نظری با 13 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. شیوه تحلیل داده ها کدگذاری باز، انتخابی و نظری بوده است. یافته های پژوهش بیان می کند که عوامل علی دربرگیرنده: عوامل فردی، سازمانی و فراسازمانی؛ عوامل تشدیدکننده دربرگیرنده: نقصان در قوانین و مقررات سازمان، مدرنیته، رسانه ها و اینترنت، نوع سازمان(دولتی/ خصوصی)؛ عوامل محدودکننده دربرگیرنده: تقویت ارزش ها و اعتقادات دینی، تقویت نظارت سازمانی؛ مصادیق روابط عاشقانه دربرگیرنده: روابط کلامی، رفتاری، جنسی؛ مکانیزم های مدیریت عشق دربرگیرنده: نگرش و برخورد مدیران، اقدامات مدیریت منابع انسانی، حفظ حریم شخصی، برنامه های آموزش و مشاوره، رفتارهای اخلاقی و سازگارانه، منشور اخلاقی مکتوب؛ فرصت ها دربرگیرنده: افزایش رضایت شغلی، افزایش نشاط سازمانی، شکل گیری احساسات مثبت و چالش ها دربرگیرنده: مشکلات جسمی، تنش های عاطفی، تنش های جنسی، روابط ناسالم با سایر همکاران، اختلال در کارکرد شغلی، شکل گیری روابط غیراخلاقی، تضعیف اعتبار اجتماعی و تضعیف ارزش ها می باشد.
تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
93 - 130
حوزههای تخصصی:
گفتمان روحانیت در کنار گفتمان دفاع مقدس، ساختار نمادین و معناشناختی شهر دزفول را شکل داده اند. بر این اساس، ما در این پژوهش با تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول، به دنبال تفسیر رویکردهای مختلف بازنمایانه از گفتمان روحانیت در چشم انداز شهری دزفول هستیم. بدین منظور ما تمامی میادین، خیابان ها، بیلبوردها، یادمان ها و سایر آثار مرتبط با روحانیت و نیز و رویکردهای تصویرسازانه حاکم بر آن ها را موردبررسی قرار می دهیم. به طورکلی ورود گفتمان روحانیت به چشم انداز شهری دزفول را می توان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول که در سال های ابتدایی انقلاب اتفاق می افتد، رهبران و شخصیت های مهم انقلابی مورد بزرگداشت قرار می گیرند. اما کلیت چشم انداز شهری در دوره دوم به شدت متأثر از روحانیون بومی می باشد. بر همین اساس و به منظور بازنمایی شهر دزفول به عنوان شهری مذهبی که خاستگاه روحانیون برجسته بوده است، تصویرسازی شهری عموماً به سوی روحانیون بومی تغییر مسیر داده است. به نظر می رسد که در این زمینه حاکمیت محلی در دزفول سعی در تطبیق هویت و ارزش های محلی باارزش ها و مفاهیم ملی و حاکمیتی دارد. درواقع کلیت چشم انداز شهری دزفول سعی در بازنمایی فرهنگ، ارزش ها و شخصیت های محلی و بومی در چارچوب گفتمان ها و ارزش های کلی حاکمیتی دارد.
The Effect of Individual Learning on Improvement the Quality of Training of the Staff of Eghtesad Novin Bank(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Today, the quality of training plays an important role in improving the performance of organizations. Therefore, the current research was conducted with the aim of determining the effect of individual learning on improving the quality of training of the staff of Eghtesad Novin Bank. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was descriptive from type of correlation. The research population was all the staff of Eghtesad Novin Bank of Tehran city with number 937 people. The sample size based on the Krejcie and Morgan table was determined 272 people who were selected by cluster random sampling method. The research tool was researcher-made questionnaires of individual learning (8 questions) and quality of training (23 questions), which its face validity was confirmed by the opinion of experts and its reliability was estimated above 0.70 by Cronbach's alpha method. Data were analyzed by exploratory factor analysis and structural equation modeling in SPSS and LISREL software. Findings: The findings showed that the factor loading of all items was above 0.40 and individual learning had two components of intrapersonal factors and interpersonal factors and the quality of training had only one component. The average variance extracted of the components was above 0.50 and their reliability was above 0.80 by Cronbach alpha and combined methods. Also, the model of the effect of individual learning on improving the quality of training of the staff of Eghtesad Novin Bank had a good fit and individual learning had a positive and significant effect on the quality of training (P<0.001). Conclusion: Considering the effect of individual learning on the improvement the quality of training of the staff of Eghtesad Novin Bank, the planners of this bank can improve the quality of training through individual training and learning.
تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی (مورد مطالعه: زنان ساکن شهر هرات-افغانستان )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزاحمت های خیابانی، نقض حقوق شهروندی و یکی از اشکال خشونت جنسیتی است که بسیاری زنان، به خصوص زنان افغانستان با آن مواجه می شوند. مزاحمت های خیابانی علاوه بر اینکه باعث به وجود آوردن احساس ناامنی برای زنان می شوند، پیامدهای منفی دیگری را نیز برای زنان به وجود می آورند؛ از این رو تحقیق حاضر، با هدف تبیین جامعه شناختی عوامل مؤثر بر مزاحمت های خیابانی علیه زنان شهروند ساکن شهر هرات- افغانستان در سال 1398 انجام شده است. روش این تحقیق، پیمایش و ابزار جمع آوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، زنان 16سال به بالای شهر هرات و حجم نمونه با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Sample Power «350» نفر برآورد و تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار Spss انجام شده است. متغیرهای مستقل شامل طرد اجتماعی زنان، عوامل محیطی و میزان پوشیدگی زنان است. آثار کل متغیرهای مستقل بر وابسته، با سطح معناداری حداقل 99درصد، نشان می دهد میزان پوشیدگی زنان با ضریب (0.322)، عوامل محیطی (0.312) و طرد اجتماعی (0.180)، بر میزان مزاحمت های خیابانی تأثیر داشته و این روابط معنادار بوده است. ضریب تعیین حاکی از آن است که 27.3درصد از واریانس وابسته، یعنی مزاحمت های خیابانی در نمونه بررسی شده، به وسیله واریانس این متغیرها تبیین می شود.
نقد انسان شناختی دلالت های سیاست گذارانه نظریه «کنش ارتباطی» هابرماس براساس الگوی دینی «ارتباطات درون فردی»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
119-138
حوزههای تخصصی:
یورگن هابرماس از آخرین بازماندگان مکتب فرانکفورت است که اندیشه هایش در حوزه علوم اجتماعی شهرت جهانی دارد. این نوشتار با کمک روش توصیفی تحلیلی و نیز «تحلیل انتقادی» نظریه فرهنگی هابرماس، امکان سیاست گذاری براساس آن و نیز دلالت های سیاست گذارانه آن را در قالب سه پرسش توضیح داده و در ادامه، این دلالت ها را در قالب دو پرسش به چالش کشیده است. این نوشتار از دو منظر نقد شده است: اول. علوم فرهنگ شناختی و سیاست گذاری و دوم. موضع دینی با تأکید بر قرآن و حدیث و رهیافت ارتباط درون فردی به مثابه یکی از الگوهای ارتباطی برجسته در معارف قرآنی و حدیثی. این تحقیق نشان داده است که گرچه نظریه فرهنگی هابرماس در مرتبه مفهومی و تحلیلی در تولید سیاست های فرهنگی، تواناست، اما در مرتبه کارایی و اجرایی، این سیاست ها بسیار انتزاعی و دور از واقع هستند؛ زیرا ضمانت اجرایی ندارند و تحقق آنها دور از دسترس است. پیشنهاد این تحقیق اصلاح ارتباط اجتماعی انسان ها و حوزه عمومی براساس تصحیح ارتباط درون فردی و در حوزه خصوصی است و تصحیح این ارتباط نیز تنها در گرو ارتباط خالصانه با خداوند است.
فهم عوامل مداخله گر مصرف فرهنگی در سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف اصلی فهم عوامل مداخله گر بر سبک زندگی در جامعه ایران انجام شده است. روش تحقیق کیفی است و از مصاحبه برای گردآوری اطلاعات و از تحلیل تماتیک برای تجزیه و تحلیل یافته ها استفاده شده است. روش شناسی این تحقیق از جهت هدف جزء تحقیقات اکتشافی و از حیث نتیجه، مطابق تحقیقات کاربردی توسعه ای، انجام شده است. در تحقیق حاضر مشارکت کنندگان شامل 17 نفر از خبرگان و کارشناسان متخصص در حوزه های مدیریت و برنامه ریزی امور فرهنگی و علوم ارتباطات بودند که با انجام هماهنگی های لازم، مصاحبه نیمه ساختاریافته با آنها انجام گرفت. برای انتخاب مشارکت کنندگان از روش نمونه گیری هدفمند و روش گلوله برفی استفاده شد و انجام مصاحبه ها تا رسیدن به اش باع نظ ری ادامه یافت. براساس یافته های تحلیل تم، چهار مضمون اصلی به عنوان عوامل مداخله گر فرهنگی بر سبک زندگی در جامعه ایران شامل:1. عوامل اقتصاد محور، 2. عوامل نگرشی، 3. مشارکت های اجتماعی مدنی و فرادولتی 4. عوامل هویت مدار است، که هر یک از مضامین اصلی، مضامین فرعی خاص خود را دارد. آداب و رسوم غیر اسلامی در بسیاری از موارد بر سبک زندگی ما تاثیر گذار است. لذا ضروری به نظر می رسد که سازمان های متولی فرهنگ، زمینه برنامه ریزی فرهنگی به خصوص در زمینه ارتقای سطح کیفی سبک زندگی و بهبود مصرف فرهنگی براساس محصولات بومی و مطابق با ارزش های جامعه ایرانی را برای شهروندان فراهم کنند. در این راستا، مجموعه ای از عوامل مداخله گر چندگانه که در این تحقیق شناسایی شد، باید مدنظر قرار گیرد.
شهر به مثابه اثر هنری: تبیین نظری رویکرد حق به شهر لوفور در برنامه ریزی و توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
5 - 33
حوزههای تخصصی:
توسعه شهری فراتر از درک شهر به عنوان یک محصول فیزیکی و اقتصادی است. نظریه حق به شهر لوفور، فراخوانی برای درک شهر فراتر از محصولی مادی است که معتقد است توسعه شهری مستلزم تحولات اجتماعی-فضایی شهری است که هم متعلق و هم نتیجه ساکنان آن است. روش تحقیق حاضر از نوع تحلیل محتوای کیفی جهت دار است که به عنوان رهیافتی جهت بسط چارچوب نظری در ارتباط با موضوع پژوهش بکار گرفته شده. شیوه گردآوری داده ها، از نوع اسنادی و به لحاظ هدف، بنیادی-توسعه ای است. لذا در این تحقیق با استفاده از عدسی نظریِ حق به شهر لوفور، به مثابه چارچوبی تحلیلی جهت تبیین پیرامون توسعه شهری استفاده شده است. توسعه شهری از منظر تولید فضا، از سه فضای عینی، ذهنی و اجتماعی تشکیل شده است که ازنظر لوفور، سه حق بنیادین با جهت گیری های دیالکتیکی را شکل می دهند که عبارت اند از: حق به تصاحب (تصاحب در تولید و در مصرف) حق به مشارکت (مشارکت دگرگون کننده و بازتولیدی) و حق به تفاوت (اجتماعی و فضایی). ترجمه و تفسیر حق به شهر لوفور سه اصل عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی شهری را شامل می شود که برای کاربست پذیری در توسعه شهری به ترتیب بعد محتوایی، رویه ای و تشخیصی را تشکیل می دهند. توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر امری یکپارچه از لحاظ عینی، ذهنی و حسی است که هم زمان به نکوهش ارزش مبادله و اولویت بخشی به ارزش استفاده از فضای شهری اشاره دارد. این چارچوب نظری ما را قادر می سازد که، مؤلفه های مربوط به هر قلمرو شهر را به صورت دیالکتیکی شناسایی کنیم و به سمت «شهرها برای مردم" حرکت کنیم "نه برای سوداگری» و این یک آغاز است. نقطه ای برای تغییر خودمان از طریق تغییر شهر.
تحلیل تولید فضاهای شهری از منظر امر سیاسی با رویکرد نظریه شبکه کنشگر (نمونه مطالعاتی اراضی عباس آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
111 - 141
حوزههای تخصصی:
تولید فضای شهری، یک مسئله پیچیده و چندبعدی است که در آن فضا به عنوان یک محصول اجتماعی و یک عامل سیاسی به حساب می آید. در این پژوهش، با استفاده از نظریه کنشگر-شبکه (ANT) که یک رویکرد جامعه شناختی برای تحلیل روابط میان کنشگران انسانی و غیرانسانی است، رابطه بین فضا و قدرت در شهر مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و تحلیل شبکه های قدرتی (کنشگران) که در تولید فضاهای شهری نقش دارند، است. روش پژوهش، مطالعه موردی است و مورد مطالعاتی آن، اراضی عباس آباد تهران است که یکی از بزرگ ترین پروژه های توسعه شهری در ایران به شمار می آید. داده های پژوهش از طریق روش های مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده میدانی جمع آوری شده و با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که در اراضی عباس آباد، دولت و سازمان های وابسته به آن، با استفاده از قدرت سیاسی و اقتصادی خود، شبکه های قدرت را تشکیل داده و سایر کنشگران را از مشارکت در تولید فضا محروم کرده اند. همچنین مشخص شده است که شبکه کنشگران و قدرت در این منطقه، به هیچ وجه متناسب با نیازها و خواسته های شهروندان نبوده و حتی نقش متخصصان و بخش خصوصی در تولید فضا نیز تحت تأثیر امر سیاسی قرار گرفته است.
تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب های اجتماعی جوانان (مورد مطالعه: جوانان محله خزانه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
221 - 254
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق تحلیل رابطه محل سکونت، سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب های اجتماعی بود که در بین جوانان 29-18 ساله محله خزانه تهران به اجرا درآمد. چارچوب نظری با تلفیق نظریه های کلمن، پاتنام، بوردیو، لین، فوکویاما، ساترلند و نیومن شکل گرفت. روش پیمایش، تکنیک پرسشنامه محقق ساخته، جامعه آماری کلیه جوانان (29-18 سال) بودند که از آخرین سرشماری سال 1395 مرکز آمار ایران استخراج شد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران (384) تعیین شد. نمونه گیری طبقه ای مبتنی بر جنس بود. واحد مطالعه نیز دختر یا پسر جوان ساکن در محله خزانه بود. برای پایایی یک نمونه 30 تایی از پرسشنامه ها در بین جامعه اجرا شد و مقدار آلفای کرونباخ آن بالاتر از 0.70 به دست آمد. فرضیات با استفاده از آزمون تحلیل مسیر و با استفاده از نرم افزار LESREL8.8 و آزمون مقایسه میانگین و تحلیل واریانس با استفاده از نرم افزار spss26 انجام شد. نتایج آزمون تحلیل مسیر نشان داد سازه محل سکونت در بعد محیط کالبدی، آموزشی و بهداشتی و سازه محل سکونت در بعد گذراندن اوقات فراغت و امکانات رفاهی با سرمایه اجتماعی شبکه ای دارای ارتباط معنادار است و با احتمال 99 درصد سازه سرمایه اجتماعی شبکه ای با آسیب اجتماعی در بین جوانان ساکن در محله خزانه شهر تهران ارتباط معنادار دارد. نتایج آزمون تحلیل واریانس نیز رابطه تعداد سال های سکونت در محل، مساحت منزل مسکونی، تعداد اتاق ها، امکانات آموزشی- بهداشتی و رفاهی را با آسیب اجتماعی را تأیید کرد.
عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
فرهنگ کتابخوانی نه تنها یکی از مؤلفه ها و ارکان اصلی فرهنگ به شمار می آید، بلکه خود نیز سبب تکامل و رشد فرهنگی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که بیشتر پژوهشها در حوزه فرهنگ کتابخوانی بر حوزه دانش آموزان متمرکز است و کمتر به دیدگاه دانشجویان در این زمینه توجه شده است. در این راستا پژوهش مذکور با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته (عوامل اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی در قالب 19 گویه) و نمونه آماری شامل 300 نفر از دانشجویان شهر تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد در حوزه عوامل اقتصادی مولفه های «میزان سرمایه های فردی»، «میزان حقوق ماهیانه» در حوزه عوامل فرهنگی مولفه های «تمایل به ادبیات و تاریخ و فرهنگ کشور»، «مدرک تحصیلی فرد» و «شرکت در نمایشگاه های فرهنگی و هنری» و در حوزه عوامل مدیریتی مولفه های «ساماندهی اقدامات فرهنگی در جامعه»، «ناهماهنگی مدیریت فرهنگی در جامعه» و «انجام نظارت بر عملکرد نهادهای فرهنگی» مهمترین مولفه های تاثیرگذار در ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی می باشد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل مدیریتی و فرهنگی ناظر به ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه مطالعه مطلوب (خوب) ارزیابی شدند اما از دیدگاه دانشجویان عامل اقتصادی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در فرهنگ کتابخوانی نسبتا مطلوب (در حد متوسط) تلقی شدند. به بیان دیگر عوامل مدیریتی، فرهنگی و اقتصادی به ترتیب جز عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه مورد مطالعه قرار گرفتند.
اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تاب آوری و نشانه های بالینی دانش آموزان دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
205 - 214
حوزههای تخصصی:
هدف: اختلال اضطراب فراگیر دارای پیامدهای منفی زیادی از جمله کاهش تاب آوری است. بنابراین، هدف این پژوهش اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تاب آوری و نشانه های بالینی دانش آموزان دارای علائم اختلال اضطراب فراگیر بود.روش شناسی: این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش دانش آموزان پسر 16 تا 18 ساله دوره دوم متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 99-1398 بودند که از میان آنها 50 نفر با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه 25 نفری شامل گروه های آزمایش و کنترل جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت برنامه آموزشی ابراز وجود قرار گرفت و در این مدت گروه کنترل آموزشی ندید. داده ها با مقیاس تاب آوری (Connor and Davidson, 2003) و پرسشنامه اختلال اضطراب فراگیر (Spitzer, Kroenke, Williams and Lowe, 2006) گردآوری و با روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS نسخه 24 تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر متغیرهای تاب آوری و نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر تفاوت معنی داری داشتند. به عبارت دیگر، برنامه آموزشی ابراز وجود باعث افزایش تاب آوری (001/0, P<25/41=F) و کاهش نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر (001/0, P<34/28=F) در دانش آموزان شد.بحث و نتیجه گیری: نتایج نشان دهنده اثربخشی برنامه آموزشی ابراز وجود بر تاب آوری و نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر بود. بنابراین، مشاوران و درمانگران می توانند از برنامه آموزشی ابراز وجود در کنار سایر روش ها و برنامه های آموزشی جهت افزایش تاب آوری و کاهش نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر استفاده کنند.
Explaining the Challenges and Obstacles of the Application of Land Use Planning in the Development of Scientific-Applied Higher Education: a Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Scientific-applied education as higher education needs coherent and structured planning. So, this study was conducted with the aim of explaining the challenges and obstacles of the application of land use planning in the development of scientific-applied higher education. Methodology: The present study was of applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation method. The research community of land development planning documents in 2001-2020 and experts, including faculty members, managers and experts of scientific-applied higher educations in 2021, based on the principle of theoretical saturation, 35 cases of land development planning documents and 23 experts with targeted sampling method were selected as samples. The research tools were note-taking of documents and semi-structured interviews with experts, whose validity was confirmed by the opinion of experts along with triangulation method, and the reliability was obtained by the method of agreement coefficient between multiple coders of 0.85. Finally, the data were analyzed by thematic analysis method in Maxquda-12 software. Findings: The findings showed that 50 basic themes, 8 organizing themes and 5 comprehensive themes were identified for the challenges and obstacles of land use planning in the development of scientific-applied higher education; So that comprehensive themes includhng assessment of skill training needs (with two themes organizing labor market information bank, products and products with local and regional participation and curriculum design and revision), ecosystem, ecology and regional population (with two themes organizing economic activities and commercializing scientific-applied and training, empowering and scientific-applied professional qualifications), organizing and polarizing optimally in terms of space and time (with an organizing theme of the geographical arrangement of polarization and mission-oriented scientific-applied education centers), provincial and regional governance (with an organizing theme of local partnership management) and scientific-applied higher education preparation (with two themes organizing the training, superior laws and documents, challenges and obstacles in the use and application of the preparation of the land). Conclusion: According to the findings of this study, it is possible to use the basic, organizing and comprehensive themes identified to reduce the challenges and obstacles in the application of land use planning in the development of scientific-applied higher education.
صنعت عروسی در شهر همدان و تعامل و تقابل جریان های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
213 - 255
حوزههای تخصصی:
جشن عروسی در ایران، هر روز بیش از گذشته درحال تجاری شدن است. در مناطق مختلف، ورود عناصر فرهنگی جدید، مراسم فعلی جشن را دستخوش تغییرات جدی کرده است. در جامعه ایران، تلاقی عناصر فرهنگی قدیم و جدید، باعث شکل گیری جریان های فرهنگی جدیدی شده است. این پژوهش، به بررسی شهر همدان، یکی از شهرهای ایران، پرداخته است. صنعت عروسی نوظهور در همدان که ماهیت مصرف گرایی و تجاری آن قوی است، همراه با چالش هایی بوده است. هدف این پژوهش، علاوه بر بررسی این چالش ها، مطالعه پیامدهای فرهنگی و اجتماعی گسترش صنعت عروسی در همدان است. روش پژوهش، کیفی و مبتنی بر مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته است و طی آن با 16نفر از افراد شاغل در صنعت عروسی در شهر همدان مصاحبه شده است. مضامین محوری پژوهش با روش تحلیل مضمون استخراج شده اند. یافته های این پژوهش، شامل دو مضمون محوری «بازسازی فرهنگی» و «ناسازه های فرهنگی» است که هر یک مضامین فرعی مهمی را شامل می شود. نتایج نهایی بیانگر آن است که صنعت عروسی در شهر همدان، با تغییرات اجتماعی و جریان های فرهنگی چندسویه و پیچیده ای همراه بوده است. از یک سو تعاملات و تقابلات فرهنگی در عرصه برگزاری مراسم عروسی و ازسوی دیگر، درهم آمیختگی و تلفیق سنت ها، موجب تضاد ارزش ها و آشفتگی هنجارها گشته است. پیرو این جریان ها، رسوم محلی عروسی در همدان به تدریج تضعیف شده و عناصر فرهنگ مصرفی نظام سرمایه داری بر این رسوم چیرگی می یابد.
بررسی اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
76 - 88
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از انجام پژوهش حاضر اثربخشی درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی بود. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان دارای فرسودگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان شناختی خانواده رازی، امیدفردا، حیات شهرکرج در ۶ ماهه دوم سال 1402 بودند. جهت انتخاب حجم نمونه 24 نفر از زنان دارای فرسودگی زناشویی بالا بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس ملاک های ورود و ملاک های خروج انتخاب شدند. بدین صورت که ابتدا بر روی 150 نفر از زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی، پرسشنامه فرسودگی زناشویی اجرا و بعد به صورت هدفمند تعداد 24 نفر از زنانی که در این پرسشنامه بیشترین نمره را اخذ نموده اند انتخاب شد و در دو گروه به صورت گروه آزمایش فراتشخیصی یکپارچه (12 نفر) و گروه گواه (12 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. گروه های آزمایش ده جلسه 45 دقیقه ای درمان فراتشخیص یکپارچه را به صورت هفته ای یک بار دریافت کردند و برای گروه گواه مداخله ای ارائه نشد. یافته ها: داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 26 تحلیل شدند. نتایج نشان داد درمان فرا تشخیص یکپارچه بر صمیمیت زناشویی، سرزندگی ذهنی و ابرازگری هیجانی در زنان دارای فرسودگی زناشویی تأثیر معناداری دارد. نتیجه گیری: بنابراین نتایج پژوهش حاضر می تواند مورد توجه مراکز مشاوره خانواده، روانشناسان و زوجین قرار گیرد.