فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
منبع:
تداوم و تغییر اجتماعی سال دوم بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
96 - 109
حوزههای تخصصی:
مقدّمه و هدف: ادبیات و به ویژه شعر، همواره عرصه نمودها و بازنمایی های اجتماعی بوده است. از منظر تحلیل های جامعه شناختی در ادبیات، می توان چگونگی شکل گیری ایستارها نسبت به موضوعات و مسائل اجتماعی را درک کرد؛ سابقه تاریخی آن را کاوید و نحوه تغییر آن را در طول تاریخ نشان داد. در این میان، تاریخ اجتماعی قاضیان از جمله پدیده هایی هستند که می توان آن ها را در لابه لای متون و ادبیات کهن کاوید و شکل گیری ایستارها نسبت به آن ها را بازنمایی کرد.
روش و داده ها: هدف اصلی این پژوهش، کشف و بازنمایی ایستارهای تاریخی نسبت به قاضیان در تاریخ ادبی ایران بوده است. در راستای این هدف، روش پژوهش نیز با استفاده از محاکات طراحی شده است.
یافته ها: یافته ها نشان دهنده این واقعیت هستند که جایگاه و قدرت قاضیان به دلیل ارتباط با عرصه های مختلف اجتماعی و زندگی روزمره مردم، همواره در شعر شاعران نمود پیدا کرده است. فقدان قانون منسجم و اعمال سلیقه در رأی، منشأ انتقاد مردم و صاحب نظران شده است. براساس یافته ها، در متون ادبی به جای تأمین عدالت اجتماعی از سوی قاضیان، بیشتر عرصه کنترل اجتماعی آنان خاطر نشان شده است.
بحث و نتیجه گیری: بازنمایی اشعار نشان می دهد مردم به طور پیوسته منزلت و جایگاه قاضیان را مورد نقد و بازاندیشی قرار داده و پشت صحنه تعاملات اجتماعی همواره ستیزه های پنهان، شکل گرفته است. سلطه حاکمان مستبد، حمله های مداوم بیگانگان، عدم استقلال نهاد قضاوت از دربار و حاکمان، حاکمیت ایلیاتی و قومی بر کشور و... از جمله عواملی هستند که در پدیدآمدن این بازنمایی ها نقش داشته اند.
پیام اصلی: قضاوت قاضیان همیشه در منظر شاعران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است، لذا منزلت و جایگاه آنان در بین شعرا چالش برانگیز بوده است. ارزیابی ها و قضاوت افکار عمومی جامعه نسبت به قاضیان، منصب قضاوت را شغلی سخت و دشوار برای قاضیان قرار داده است. کوچکترین شائبه ها و تردیدها در انحراف آنان از هنجارهای عرفی و مذهبی جامعه، آنان را در مظان اتهام قرار می داده است.
چالش های کانون های سلامت برای دستیابی به حکمرانی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اامروزه حکمرانی مشارکتی اهمیت روزافزون یافته است. کانون های سلامت با هدف ایجاد فضایی برای حکمروایی مشارکتی در حوزه سلامت ایجاد شد، اما در عمل این طرح با چالش های بسیاری مواجه شد. مطالعه حاضر به منظور بازنگری و بررسی چالش های کانون های سلامت برای دستیابی به حکمرانی مشارکتی انجام شده است.مطالعه حاضر کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای است. در این مطالعه با 22 نفر از صاحب نظران، سیاست گذاران، مدیران، ارائه دهندگان خدمات در کانون های سلامت و مردم چهار منطقه از تهران مصاحبه شد. در این مطالعه داده ها با استفاده از مدل حکمروایی مشارکتی امرسون و نباتچی طبقه بندی شدند.موانع فرهنگی حکمرانی مشارکتی شامل فردگرایی و ضعف کار تیمی و گروهی و موانع اجتماعی شامل بی اعتمادی بین بخش دولتی و مردم، وجود رقابت بین ذی نفعان مختلف، منفعت طلبی در مشارکت و کاهش تعهدات اخلاقی متقابل است. در زمینه سیستم، موانع دینامیک همکاری شامل نبود فهم مشترک مسئله میان ذی نفعان مختلف، نداشتن اجماع در تصمیم گیری، درنظرنگرفتن منافع همگان، لابی گری، شنیده نشدن همه صداها، رقابت میان ذی نفعان و توجیه نشدن بدنه شهرداری نسبت به اهمیت مشارکت مردمی است. چالش های رهبری شامل ناکارایی رهبری رسمی در بخش دولتی در زمینه مدیریت تعارض، رهبری هدایت کننده و نگاه ابزاری به مشارکت است.از جمله چالش های کانون های سلامت برای دستیابی به حکمرانی مشارکتی، بستر شکل گیری آن است. همچنین در فرایند تصمیم گیری، فهم مشترک، انگیزه مشترک ذی نفعان، رهبری رسمی، ساختار و جریان مالی و اطلاعات میان ذی نفعان چالش هایی وجود دارد که نیازمند اصلاح است.
مطالعه انتقادی گفتمان نفی خشونت بر زنان؛ با تاکید بر لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشونت بر زنان پدیده ای تاریخی فرهنگی است. فهم پیچیدگی های مسأله خشونت بر زنان نیازمند بررسی دقیق همه ابعاد و لایه های این واقعیت اجتماعی است. این پژوهش، با تایید مسأله بودگی خشونت بر زنان در جامعه ایرانی و ضرورت ورود حاکمیت به آن به مثابه مسأله اجتماعی به بررسی منابع گفتمانی لایحه «حفظ کرامت و حمایت از زنان در برابر خشونت» از منظری جامعه شناختی می پردازد.با هدف شناخت و مطالعه مضامین یا الگوهای معنایی غالب، متن لایحه به روش تحلیل محتوای کیفی و با رویکردی انتقادی مورد بررسی قرار گرفت.درون زا نبودن مسأله شدگی خشونت بر زنان، فقدان توجه به تنوع بوم و میدان ایرانی در تعریف مصداق های خشونت، عدم توجه به خاص بودگی های خانواده ایرانی و الزام های روابط خانوادگی و حقوق زدگی و تمرکز بر وضع قوانین کیفری جدید در فقدان هنجارسازی و فرهنگ سازی مضمون های اصلی شناخته شده در متن لایحه است.به طورکلی، نتایج برآمده از تحلیل مضامین شناسایی شده نشان می دهد منابع گفتمان حمایت از زنان در برابر خشونت فاقد درک اجتماعی از مسأله خشونت بر زنان است و بدون توجه به زمینه های اجتماعی فرهنگی جامعه ایرانی و تعارضات و کلیت بافت حقوقی، برای این مسأله اجتماعی، راه حل هایی از جنس حقوقی و قانونی ارائه داده است. در واقع، منابع گفتمانی لایحه تنها با تاکید بر وجهه جهانی خشونت بر زنان و بدون توجه به درون زا کردن این مسأله شدگی، به جای بازگشت به فهم تجربه زنان از خشونت، رفتارهایی را که پیش از این مصداق خشونت در جامعه ایرانی دانسته نمی شده به عنوان خشونت تعریف و برساخت کرده است.
فراتحلیل مطالعات تجربی عوامل اثرگذار بر توانمندسازی اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی رفاه و توسعه اجتماعی بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۴
257 - 285
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیش رو درصدد تحلیل مجدد و تلخیص آماری مجموعه تحقیقات پیشین در زمینه پدیده توانمندسازی اجتماعی به عنوان یکی از مفاهیم اصلی توسعه است. به عبارتی، به دنبال آن است که براساس مطالعات و تحقیقات کمی پیشین، عوامل مؤثر بر توانمندسازی اجتماعی و میزان این تأثیرگذاری را احصاء نماید. این مطالعه با کاربست روش فراتحلیل به عنوان یکی از انواع روش های مرور تحقیقات سعی دارد به سوال اصلی پژوهش پاسخ دهد. جهت اجرایی کردن فراتحلیل کلیه تحقیقات معتبر علمی در سطح داخلی از سال 1386 تا 1399 به عنوان جامعه آماری تحقیق انتخاب و با مطالعه تمامی اسناد بدست آمده، نهایتاً 23 سند جهت انجام فراتحلیل مناسب تشخیص داده شد. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از اسناد مزبور با استفاده از نرم افزار فراتحلیل (CMA2) صورت پذیرفت. یافته های تحقیق در دو بخش یافته های توصیفی و یافته های حاصل از فراتحلیل ارائه شد. یافته های حاصل از ترکیب شدت اثر، نشان می دهد که متغیرهای پایگاه-اقتصادی اجتماعی و مشارکت اجتماعی به ترتیب با اندازه اثرات ترکیبی معادل 436/0 و 434/0 در حد متوسط بر میزان توانمندسازی اجتماعی اثرگذار بوده اند. هم چنین از میان متغیرهای مورد بررسی متغیر سن کمترین اثر را بر میزان توانمندسازی اجتماعی داشته و اثرگذاری آن نیز به صورت منفی بوده است.
طراحی الگوی راهبردهای یادگیری: یک پژوهش کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: راهبردهای یادگیری نقش مهمی در عملکرد و پیشرفت تحصیلی دارند و طراحی الگوهای متنوع در این زمینه می توانند موثر واقع شوند. در نتیجه، پژوهش حاضر با هدف طراحی الگوی راهبردهای یادگیری انجام شد.روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر زمانی مقطعی، از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا کیفی بود. جامعه پژوهش اسناد و خبرگان دانشگاهی درباره راهبردهای یادگیری در سال 1400 بودند. نمونه پژوهش 15 سند و 20 نفر از خبرگان دانشگاهی بودند که بر اساس اصل اشباع نظری و بعد از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر یادداشت برداری و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود که روایی آن با روش مثلث سازی تایید و پایایی آن با روش ضریب توافق بین دو کدگذار 85/0 بدست آمد. داده ها با روش کدگذاری در نرم افزار MAXQDA تحلیل شدند.یافته ها: یافته ها نشان داد که الگوی راهبردهای یادگیری دارای 47 شاخص، 7 مولفه و 2 بعد بود؛ به طوری که بعد راهبردهای شناختی دارای 4 مولفه راهبرد تکرار، راهبرد بسط دهی، راهبرد سازماندهی و راهبرد ارزشیابی و بعد راهبردهای فراشناختی دارای 3 مولفه راهبرد برنامه ریزی، راهبرد نظارت و راهبرد نظم دهی بود.بحث و نتیجه گیری: با توجه به شاخص ها، مولفه ها و ابعاد الگوی راهبردهای یادگیری، برای بهبود عملکرد و پیشرفت تحصیلی فراگیران می توان از طریق ارتقای ابعاد و مولفه های شناسایی شده راهبردهای یادگیری اقدام کرد.
ارزیابی ناپایداری های محیطی و آسیب های اجتماعی در پایانه های مسافربری شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش انحرافات و مسائل اجتماعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
119 - 150
حوزههای تخصصی:
پایانه های شهری، یکی از فضاهای عمومی شهرها محسوب می شود که روزانه بخش زیادی از شهروندان در آنجا تردد دارند. پایانه های چهارگانه (غرب، شرق، جنوب و بیهقی) شهر تهران، میلیو ن ها مسافر را در طول سال جابه جا می کند. موقعیت خاص جغرافیایی پایانه ها از یکسو و عناصر اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته حول آنها، موجب افزایش ناپایداری های محیطی و بازتولید آسیب های اجتماعی شده است. این پژوهش بر آن است تا با انجام یک پیمایش، ارزیابی ای چندعاملی از پایانه های چهارگانه ارائه نماید. جامعه آماری این پژوهش، مسافران، رانندگان و ساکنان محله های همجوار پایانه ها هستند. نمونه آماری در بخش مسافران 594 نفر، در بخش رانندگان 144 نفر و در بخش ساکنان محله های همجوار 560 نفر است که به تناسب پایانه های چهارگانه توزیع شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که پایانه بیهقی با میانگین 8.03 دارای کمترین میزان رؤیت آسیب های اجتماعی است و پایانه های شرق با میانگین 21.12، غرب با میانگین 19.8 و جنوب با میانگین 13.49 به ترتیب دارای بیشترین میزان رؤیت پذیری آسیب های اجتماعی بوده اند.
Explaining the Challenges and Obstacles of the Application of Land Use Planning in the Development of Scientific-Applied Higher Education: a Qualitative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Scientific-applied education as higher education needs coherent and structured planning. So, this study was conducted with the aim of explaining the challenges and obstacles of the application of land use planning in the development of scientific-applied higher education. Methodology: The present study was of applied in terms of purpose and qualitative in terms of implementation method. The research community of land development planning documents in 2001-2020 and experts, including faculty members, managers and experts of scientific-applied higher educations in 2021, based on the principle of theoretical saturation, 35 cases of land development planning documents and 23 experts with targeted sampling method were selected as samples. The research tools were note-taking of documents and semi-structured interviews with experts, whose validity was confirmed by the opinion of experts along with triangulation method, and the reliability was obtained by the method of agreement coefficient between multiple coders of 0.85. Finally, the data were analyzed by thematic analysis method in Maxquda-12 software. Findings: The findings showed that 50 basic themes, 8 organizing themes and 5 comprehensive themes were identified for the challenges and obstacles of land use planning in the development of scientific-applied higher education; So that comprehensive themes includhng assessment of skill training needs (with two themes organizing labor market information bank, products and products with local and regional participation and curriculum design and revision), ecosystem, ecology and regional population (with two themes organizing economic activities and commercializing scientific-applied and training, empowering and scientific-applied professional qualifications), organizing and polarizing optimally in terms of space and time (with an organizing theme of the geographical arrangement of polarization and mission-oriented scientific-applied education centers), provincial and regional governance (with an organizing theme of local partnership management) and scientific-applied higher education preparation (with two themes organizing the training, superior laws and documents, challenges and obstacles in the use and application of the preparation of the land). Conclusion: According to the findings of this study, it is possible to use the basic, organizing and comprehensive themes identified to reduce the challenges and obstacles in the application of land use planning in the development of scientific-applied higher education.
الگوهای ارتباط عاطفی زنان به عنوان قهرمان پروبلماتیک در فضای عمومی (بر اساس رمان های شهرنوش پارسی پور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
113 - 132
حوزههای تخصصی:
این مقاله برگرفته از پژوهشی است که با هدف کشف قواعد عاطفی زنان در کنش های متقابل اجتماعی و شیوه های برسازیِ این قواعد در فرایند دیالکتیکی کنشگر و موقعیت اجتماعی در رمان های شهرنوش پارسی پور انجام شد. روش تحقیق، نظریه زمینه ای است که براساس آن رمان های منتخب این نویسنده بررسی و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی مقولات و نتایج نظری استخراج گردید. رمان های پارسی پور به دلیل محوریت زنان به عنوان قهرمان های پروبلماتیک و تمرکز بر مسائل زنانه، از جمله مقاومت آنان در برابر سلطه مردانه در فضاهای عمومی، انتخاب شدند. نتایج نشان داد که منظومه احساسی زنان بعنوان یکی از مقوله های اساسی در رمان های پارسی پور وجود دارند و مقولات دوگانه های عاطفی و آگاهی عاطفی در برسازی کنش های عاطفی زنان نقش موثری ایفا می کنند. فرایند کنش های مبتنی بر عواطف در میان زنان نیز با مقوله های رفتار احساسی، محدودیت های کنش گری، موانع بروز احساسات، مدیریت عواطف و تاب آوری شکل می گیرند. در اغلب موقعیت های اجتماعی زنان به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه به بازتولید الگوهای کنشی موجود می پردازند. اما تغییر پایگاه اجتماعی در میان زنان موجب ارتقای آگاهی عاطفی شده و زنان در مواجهه با دوگانه های عاطفی، مدیریت عواطف خود را به صورت خلاقانه در دست می گیرند و دست به خلق کنش های جدید می زنند.
بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین در سطح شهر آباده(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های جامعه شناختی سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۵۹)
133 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثرات نگرش مذهبی بر میزان طلاق توافقی و غیرتوافقی زوجین بوده است. روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری شامل زوجین متقاضی طلاق توافقی و طلاق غیر توافقی مراجعه کننده به دادگاه های خانواده و مراکز مشاوره خانواده در شهر آباده بودند که 15 زوج متقاضی طلاق توافقی و 15زوج متقاضی طلاق غیرتوافقی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. جهت گردآوری اطلاعات از پرسش نامه 15 گویه ای نگرش های مذهبی خدایاری فرد و همکاران (1383) با 2 بعد پررنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین در زندگی استفاده شد. روایی محتوایی پرسش نامه توسط تعدادی از اساتید علوم تربیتی و پایایی پرسش نامه با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی و تائید قرار گرفت. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون میانگین دو جامعه مستقل با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معنا داری بین زوجین متقاضی طلاق توافقی و غیرتوافقی در نگرش های مذهبی آنان ( پر رنگ شدن نقش دین و کم رنگ شدن نقش دین ) وجود دارد.
تجربه زیسته دورکاری کارکنان دولتی متأهل در دوره همه گیری ویروس کرونا با تأکید بر تعادل کار- زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۳
7 - 28
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تجربه زیسته دورکاری کارکنان متأهل دولتی در ایام شیوع ویروس کرونا، از منظر تعادل کار زندگی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ رویکرد، کیفی و پدیدارشناختی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان زن و مرد متأهلی است که در ادارات دولتی شهر تهران و در ایام همه گیری و شیوع ویروس کرونا، تجربه دورکاری داشته اند. در این جامعه آماری، با به کارگیری تکنیک گلوله برفی، 14 نفر از کارکنان به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. شیوه گردآوری داده ها، مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود و برای تجزیه وتحلیل داده ها از تکنیک تحلیل محتوای پدیدارشناختی به منظور فهم تجربه زیسته کارکنان استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که دورکاری در ایام همه گیری بیماری کووید 19 موجب کاهش تعارض کار زندگی و بهبود توازن میان کار و زندگی خانوادگی زنان و مردان کارمند متأهل شده است. پژوهش حاکی از آن است که کارمندان متأهل به پذیرش دورکاری تمایل دارند، اما نداشتن تجربه قبلی در این حوزه، وجود مشکلات در زیرساخت های دورکاری، ضعف فرهنگ دورکاری و به وجودآمدن هیجانات منفی ناشی از آن، باعث شد دورکاری به نحو مطلوب اجرا نشود. لذا تجربه کنونی دورکاری در ایام شیوع ویروس کرونا می تواند به عنوان یک تجربه مثبت و یک منبع دانش غنی، مدیران سازمان های دولتی را به بازنگری در موضوع اجبار همه کارکنان به حضور تمام وقت در محل کار و انعطاف پذیری در ساعات حضور در محل کار ترغیب کند.
راهکارهای برون رفت از چالش های تقریب مذاهب اسلامی در حوزه بین الملل بر اساس دیدگاه امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.تقریب مذاهب اسلامی، آرمان مشترک مسلمانان جهان، از دیرباز مورد توجه پیشوایان دینی و دین شناسان شیعه و سنی بوده است. تقریب مذاهب در حوزه بین الملل ازجمله موضوعات مهم جهان اسلام است که موانع و چالش های خاص خود را دارد و تلاش برای یافتن راهکارهای مناسب برای برون رفت از این چالش ها باعث تسریع فرایند مذاکره و تعامل بین مذاهب مختلف می شود. ازآنجاکه تاکنون کمتر پژوهشی درصدد گردآوری نظرات اندیشمندان و تبیین راه حل های بالقوه برای تقویت ارتباط بین مذاهب مختلف در سطح بین المللی برآمده است، مقاله حاضر ضمن گردآوری دیدگاه های برجسته صاحب نظران، موانع و چالش های تقریب مذاهب را از منابع موجود استخراج و به دو گروه عوامل بیرونی و درونی تقسیم نموده است. سپس، با تأکید بر دیدگاه امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله)، مستخرج از صحیفه نور و مجموعه بیانات رهبری و تطبیق موضوعی موانع و چالش ها با نظریات ایشان، سه دسته راهبرد مؤثر برای چگونگی مواجهه با موانع و چالش های تقریب مذاهب اسلامی در سطح بین الملل ارائه شده است که عبارت اند از راهبردهای اعتقادی- دینی، راهبردهای سیاسی و راهبردهای علمی- فرهنگی. همچنین، در این پژوهش با الگوبرداری از مطالعاتی که بر مبنای روش ترکیبی (SWOT) انجام شده، از روش تحلیل محتوا برای شناسایی و دسته بندی مقولات و راهبردهای ارائه شده توسط امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری(مدظله) به ویژه نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدات استفاده شد. این پژوهش، با استفاده از فرصت ها، راهکارهایی برای خنثی کردن تهدیدها و تقویت نقاط قوت ارائه کرده است.
اساتید دانشگاه و سنخ شناسی زمان: مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زمان در بین اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
257 - 287
حوزههای تخصصی:
دانشگاه به عنوان کانون اصلی اندیشه در جامعه، دل مشغولی بیشتری نسبت به زمان و زمان مندی در مواجهه با ظهور اقتصاد سرمایه داری و زمان مکانیکی (ساعتی) در عصر مدرن و انقلاب تکتولوژیکی متأخر داشته است. هدف این پژوهش، مطالعه تجربه زمان در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه گیلان است. ازلحاظ روش شناسی روش این پژوهش، کیفی و رویکرد آن پدیدارشناسی است. روش تحلیل در این پژوهش روش فان مانن است. جامعه آماری این پژوهش کلیه اعضای هیأت علمی شاغل در دانشگاه گیلان هستند. برای انتخاب نمونه ها از روش های نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی به طور هم زمان استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختاریافته است که پس از مصاحبه عمیق با 25نفر عضو هیأت علمی دانشگاه گیلان و اشباع نظری انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که اعضای هیأت علمی دارای هفت نوع زمان در زیست دانشگاهی هستند. این هفت نوع عبارتنداز: زمان کیفی، زمان شتاب، زمان ساختاری، زمان فشرده، زمان آموزشی، زمان پژوهشی و زمان مطالعه. این زمان ها به صورت هم زمان و به شکل متناقض در دانشگاه وجود دارند؛ اما تقابل میان پذیرش یا انکار زمان غالب در سیستم دانشگاه را بازنمایی می کنند. این تقابل بیان گر یک ناهم زمانی است که مقاومت بیشتر فرد را هم زمان به هم گرایی با شتاب بیشتری سوق می دهد.
تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
93 - 130
حوزههای تخصصی:
گفتمان روحانیت در کنار گفتمان دفاع مقدس، ساختار نمادین و معناشناختی شهر دزفول را شکل داده اند. بر این اساس، ما در این پژوهش با تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول، به دنبال تفسیر رویکردهای مختلف بازنمایانه از گفتمان روحانیت در چشم انداز شهری دزفول هستیم. بدین منظور ما تمامی میادین، خیابان ها، بیلبوردها، یادمان ها و سایر آثار مرتبط با روحانیت و نیز و رویکردهای تصویرسازانه حاکم بر آن ها را موردبررسی قرار می دهیم. به طورکلی ورود گفتمان روحانیت به چشم انداز شهری دزفول را می توان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول که در سال های ابتدایی انقلاب اتفاق می افتد، رهبران و شخصیت های مهم انقلابی مورد بزرگداشت قرار می گیرند. اما کلیت چشم انداز شهری در دوره دوم به شدت متأثر از روحانیون بومی می باشد. بر همین اساس و به منظور بازنمایی شهر دزفول به عنوان شهری مذهبی که خاستگاه روحانیون برجسته بوده است، تصویرسازی شهری عموماً به سوی روحانیون بومی تغییر مسیر داده است. به نظر می رسد که در این زمینه حاکمیت محلی در دزفول سعی در تطبیق هویت و ارزش های محلی باارزش ها و مفاهیم ملی و حاکمیتی دارد. درواقع کلیت چشم انداز شهری دزفول سعی در بازنمایی فرهنگ، ارزش ها و شخصیت های محلی و بومی در چارچوب گفتمان ها و ارزش های کلی حاکمیتی دارد.
شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی آموزش و پرورش دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
311 - 332
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و اعتباریابی مولفه های تبیین کننده تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران بود.
روش شناسی: روش تحقیق کیفی – کمی بود، جامعه آماری بخش کیفی خبرگان و متخصصان حوزه یادگیری - یاددهی، روش های تدریس و تکیه گاه سازی و اسناد مکتوب مرتبط با موضوع شامل مقالات و پژوهش های علمی و کتب مرتبط تالیفی و در بخش کمی، معلمان دوره اول و دوم متوسطه کل کشور بود. در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری با 13 خبره، مصاحبه عمیق انجام گرفته و با روش هدفمند برای اسناد، 18 سند (متن) مورد بررسی قرار گرفته و در بخش کمی، برای سنجش مدل، پرسشنامه محقق ساخته 134 گویه ای طیف لیکرت با روش نمونه گیری خوشه ای نسبی چند مرحله ای در بین 384 نفر، توزیع گردید. برای تعیین روایی و پایایی در مرحله کیفی از بررسی های لازم شامل مقبولیت (بازنگری خبرگان) و قابلیت تائید(بازبینی مجدد خبرگان) و در مرحله کمی، روایی پرسشنامه ها به سه روش صوری، محتوایی و سازه تأیید و پایایی هم به سه روش تعیین ضریب بارهای عاملی گویه ها، آلفای کرونباخ مولفه ها (بین 749/0 تا 864/0) و پایایی ترکیبی (بین 827/0 تا 916/0 ) تأیید شد. داده های کیفی از طریق زمینه نظریه ای و داده های کمی با تکنیک مدلسازی معادلات ساختاری و آزمون های تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی در نرم افزار Smart PLS و آزمون فریدمن در نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: نتایج بخش کیفی حاکی از آن بوده که الگوی تکیه گاه سازی در نظام آموزش متوسطه ایران شامل 10 مقوله (توسعه منابع انسانی و غیرانسانی، بهسازی و توسعه سیستم آموزشی، شیوه های یاددهی – یادگیری، فرهنگ سازی و ارتباطات، قوانین و رفتارهای حمایتی، نظارت بر عملکرد، راهبردهای مبتنی بر شناخت و فراشناخت، راهبردهای مبتنی بر انگیزش، پیشرفت ذهنی و پیشرفت علمی)، 21 زیرمقوله (توسعه منابع انسانی، توانمندسازی دانش آموزان، توسعه امکانات سخت افزاری و نرم افزاری، تدریس مشارکتی و تعاملی، ساده سازی تکلیف، یادگیری مجازی، یاددهی مبتنی بر تئوری های علمی، فرهنگ سازی بین والدین و معلمان، ارتباطات موثر، رفتارهای حمایتی، راهبردها و دستورالعمل های درون و برون سازمانی، درگیری ذهنی و تحصیلی، ارزیابی مداوم، راهبردهای فراشناختی، راهبردهای شناختی، راهبردهای شناختی و فراشناختی، راهبردهای انگیزشی، بهزیستی روانی، به فعلیت رسیدن استعدادهای بالقوه، بهبود روند یادگیری و پیشرفت تحصیلی) و 134 نشانگر است که در قالب شرایط علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامد در الگوی پارادایمی پژوهش جای گرفتند. نتایج بخش کمی نشان داد که تمامی مولفه های مدل پژوهش، مورد تائید واقع شدند.
بحث و نتیجه گیری: بر اساس داده های بدست آمده و با استناد به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهاداتی به شرح زیر ارائه می گردد: - تقویت شرایط علی، - تقویت شرایط محیطی، تقویت شرایط مداخله ای، تقویت راهبرد(راهکار).
پژوهشی در بافته های تبرستان قدیم بر پایه منابع مکتوب تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
173 - 185
حوزههای تخصصی:
منطقه تبرستان قدیم به عنوان یک واحد جغرافیاییِ تاریخی و فرهنگی، از مراکز بافندگی و حوزه تولید قالی طبری بوده که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش آن است که با رویکرد مطالعات تاریخی، وضعیت بافته های منطقه تبرستان و ابعاد آن را تبیین نماید. منابع مکتوب تاریخی به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم حاوی اطلاعات و مستندات ارزشمندی برای شناسایی بخش های مغفول بافته های پرآوازه تبرستان هستند. این مقاله برپایه منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی، مستندات موجود در زمینه بافته های تبرستان در اسناد و تالیفات تاریخی و نیز گزارشات سیاحان خارجی را جمع آوری و مورد بررسی قرار داده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، پیشینه طولانی در صنعت تولید ابریشم و صدور آن، صنعت بافندگی و فرش طبری وجود دارد و به پیش از ورود اسلام به حوزه تبرستان، بر می گردد، صنایع بافت تبرستان به دلیل تولید فراوان ابریشم و کیفیت بافته ها در جایگاهی قابل رقابت با مراکز مهم بافندگی در قرون اولیه هجری بوده است. بافته های طبرستان به عنوان سرمایه و کالا، علاوه بر به کارگیری در تعاملات سیاسی، نقش مهمی در اقتصاد تبرستان ایفا می کرده اند. کثرت تولیدات انواع الیاف، منسوجات و بافته های طبری نشان دهنده وجود کارگاه های متعدد، رونق نظام تولید، فروش و صدور آن در منطقه تبرستان است و صنعت بافندگی به عنوان مهمترین صنعت تولیدی تبرستان، عامل رشد اقتصادیِ متکی بر تجارت و بازرگانی بوده است.
رابطه قضاوت اخلاقی و پایبندی اعتقادی با گسست در نهاد خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحکیم نهاد خانواده و برقراری رابطه صمیمی بین اعضای آن، به سلامت نهاد خانواده کمک می کند و به ویژه در جامعه اسلامی، از جایگاه ارزشمندی برخوردار است؛ ولی عوامل متعددی وجود دارند که بنیان خانواده و دوام آن را تحت تأثیر قرار می دهند، کارکردهای آن را دچار اختلال می کنند و حتی به گسست خانواده منجر می شوند. این پژوهش با هدف بررسی رابطه قضاوت اخلاقی و پایبندی اعتقادی با گسست در نهاد خانواده، انجام شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها ، پرسش نامه است. جامعه آماری، افراد متأهل ساکن در سه منطقه از مناطق ده گانه شهر تبریزند که براساس فرمول کوکران، 384 نفر از آنها به عنوان نمونه آماری به روش نمونه گیری خوشه ای بررسی شدند . نتایج نشان داد بین قضاوت های اخلاقی افراد با گسست خانواده رابطه مستقیمی وجود دارد. همچنین، پایبندی اعتقادی با گسست خانواده، رابطه معکوس و معنی داری دارد. به عبارتی در نهاد خانواده هرچه سهم قضاوت های فردی درباره موضوعات اخلاقی، بیشتر به عنوان ملاک های اخلاقی مدنظر قرار گیرد و استدلال های اخلاقی بر پایه قضاوت های شخصی جای عقلانیت اخلاقی را بگیرد، احتمال وقوع تعارض و در نتیجه احتمال وقوع گسست در خانواده بیشتر می شود و هرچقدر پایبندی اعتقادی زوجین در زندگی زناشویی بالا باشد، احتمال وقوع گسست در نهاد خانواده کمتر می شود.
بررسی جامعه شناختی سوژه گری مجازی (مطالعه کاربران اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاربران، فضای مجازی را واقعیت تلقی می کنند و در آن به عنوان یک جهان اجتماعی درگیر می شوند. این درگیرشدن مستلزم تعریف خود به عنوان سوژه هایی در ارتباط با این جهان اجتماعی است. پژوهش حاضر به مطالعه برساخت سوژه گری مجازی در بین کاربران اینستاگرام می پردازد.پژوهش حاضر به شیوه کیفی انجام شده است. در این راستا از پارادایم تفسیری و روش نظریه زمینه ای چندگانه استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل 46 نفر از کاربران اینستاگرام است که به شیوه نمونه گیری هدفمند با لحاظ قاعده حداکثر تنوع انتخاب شدند.سوژه گری در فضای مجازی در شکل پساواقعیت ها و خودهای پساواقعی با استفاده از تکنیک های «کمال گرایی وجودی»، «گریز از بوده ام»، «همانندشدن با خود» و «همانندشدن با دیگری» برساخته و تعریف می شود. در هر چهار مفهوم، سوژه به دنبال کسب اعتبار است؛ با این تفاوت که همانندشدن با خود از طریق بازیابی خود و هویت رخ می دهد، اما کمال گرایی وجودی و همانندشدن با دیگری با سقوط در «دازمن» رخ می دهد.نکته اساسی در هردو شکل از اعتبار این است که خودهای مبتنی بر این اعتبارها پساواقعی و مبتنی بر پساواقعیت هایی هستند که فقط در فضای مجازی وجود دارند.
بررسی مدل تأثیر پایگاه اجتماعی-اقتصادی بر هویت اجتماعی جوانان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل تأثیر پایگاه اجتماعی – اقتصادی بر هویت اجتماعی جوانان می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است، و در گروه پژوهش های میدانی طبقه بندی می شود. هم چنین از نظر زمانی می توان پژوهش حاضر را یک مطالعه مقطعی دانست که، در سال 1401 صورت پذیرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل جوانان 30-18 ساله منطقه یک شیراز می باشد، حجم نمونه بر اساس رابطه کوکران برابر 384 نفر تعیین شد. روش نمونه گیری به صورت دردسترس است. بر اساس یافته های پژوهش، هویت اجتماعی در پنج مؤلفه شامل هویت فردی، هویت خانوادگی، هویت قومی، هویت ملی و هویت مذهبی بود. نرمال بودن توزیع داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف مورد بررسی قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از مدل یابی معادلات ساختاری بهره گرفته شد. در این راستا از نرم افزار آماری PLS Smart بهره گرفته شد. بر اساس نتایج پژوهش، افرادی که در پایگاه های اقتصادی اجتماعی با شرایط بهتری زندگی می کنند، احتمالاً درک بهتری از شرایط اجتماعی و اقتصادی جامعه خود خواهند داشت و در نتیجه به شکل گیری هویت اجتماعی بهتری دست خواهند یافت. علاوه بر این، افرادی که در پایگاه های اقتصادی اجتماعی با فرهنگ و محیطی متفاوت مواجه هستند، ممکن است درک بهتری از تفاوت های فرهنگی و اجتماعی داشته باشند و در نتیجه به شکل گیری هویت اجتماعی متنوع تری دست پیدا کنند.
نقش خانواده در توسعه فرهنگی بر اساس آموزه های اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
معرفت فرهنگی اجتماعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۵۴)
139-159
حوزههای تخصصی:
«توسعه فرهنگی» اساس توسعه و پیشرفت جامعه را تشکیل می دهد و هدف اصلی آن خوداتکایی فرد و جامعه است. خانواده به مثابه سلول بنیادی جامعه نقش اساسی در پرورش فرد و جامعه دارد. اصولاً جامعه سالم از خانواده سالم و خانواده سالم از افراد سالم تشکیل می گردد. با این حال، در بیشتر برنامه های توسعه به صورت کلی و توسعه فرهنگی به صورت خاص، به خانواده کمتر توجه شده است. این نوشتار با روش «تحلیل اسنادی» به بررسی نقش خانواده در توسعه فرهنگی براساس آموزه های اسلامی پرداخته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به شاخص های متعدد توسعه فرهنگی (نظیر اعتماد به نفس، آزادی اندیشه، تساوی در برابر قانون، علم آموزی، خلاقیت، مشارکت، نفی سلطه، احترام به عقاید و نظرات دیگران) خانواده در تمام آنها به صورت مستقیم تأثیر گذار است. ازاین رو براساس آموزه های اسلامی جایگاه خانواده به مثابه یکی از نهاد های مهم اجتماعی در توسعه فرهنگی بسیار برجسته است.
فرهنگ های مطالعاتی پژوهشگران علوم انسانی در مؤسسات تحقیقات سیاستیِ وابسته به وزارت عتف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختارها در سطح کلان و عادت واره های محققان، مانع از اثربخشی تحقیقات علوم انسانی در ایران می شود؛ اما این پایان داستان نیست. پژوهشگران با این محدودیت های ساختاری و زمینه ای کلنجار می روند و از این طریق فرهنگ های مطالعاتی متنوعی رقم می خورد. این مقاله با هدف فهمی از گره فروبستهٔ تحقیقات علوم انسانی در ایران به سراغ نظریه ای موقعیتی و خاص و زمینه مند رفته است. تجربه زیسته میان ذهنیِ 32 تن عضو هیئت علمی نهادهای سیاست پژوهی با تنوعات رشته ای شان، فهم نسبتاً عمیق تری از گوناگونی بسیار در فرهنگ های مطالعاتی آنها به دست می دهد. شش صد گزاره با تکنیک «CCDA» تحلیل شده و با یادداشت های فنی به مدلی برای توضیح امر منجر شده است. ما با یک وضعیت دوگانهٔ مرزی در تحقیقات مواجه هستیم. دوازده دسته شرایط اثرگذار، یازده وضعیت زمینه ای و دوازده گروه سنخ شناسی راهبردهایی که محققان در چنین شرایطی در پیش می گیرند و تنوع فرهنگ مطالعاتی آنها با آثار و نتایج اکتشاف شده است. گرچه به جای جذب دانش با حالاتی از دانش سرگردان، دانش معطل، دانش پرستیژی و یا دانش تصنعی مواجه هستیم، اما عرصه خالی از انواع ابتکارات بدیع در فرهنگ های مطالعاتی پژوهشگران ایرانی نیست.