فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۲٬۴۶۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
Purpose- Climate change has negative effects on the economic, social, and environmental aspects of rural households. Given the importance of the impact of climate change on the livelihoods of rural people, this study was conducted with the aim of reducing vulnerability and increasing resilience and adaptation to these conditions in Mashhad Township.Design/methodology/approach- The statistical population of the study is 11,706 rural households in Mashhad Township, out of which 372 households were selected proportionally by multistage stratified random sampling based on Cochran’s formula. The main tool of the research was a questionnaire whose validity was examined through content validity, structural validity, and reliability by composite reliability and Cronbach’s alpha (a= 0.9). The data were analyzed using SPSS and LISREL software. To examine the fit of the measurement model of the effects of climate change on sustainable livelihoods, the collected data were analyzed using second-order confirmatory factor analysis with LISREL software.Findings- The results of the study showed that the greatest impact of climate change was on financial capital, including income reduction, increased costs and increased product prices, reduced productivity and employment. In addition, the greatest effects of climate change on social capital include were on reduced sense of belonging and increased dependence on government support; on human capital include a were on reduced health levels and quality of life; and on natural capital include a were on reduced land resources and pressure and occurrence of hazards; and on physical capital were on reduced services and facilities for people. The research findings also showed that the goodness-of-fit indices (AGFI=0.91, GFI=0.91), (NNFI=0.91, CFI= 0.92), and (RMSEA= 0.073, X2/df= 2.97) confirmed an excellent fit of the measurement model of the effects of climate change on sustainable livelihoods with observed data. In addition, the results of structural equation modeling showed that the greatest impacts of climate change among livelihood capitals were respectively related to physical, financial, natural, social and human capitals.
طراحی مدلی برای تعیین سهم عوامل مؤثر بر بازگشت حاشیه نشینان به روستا؛ مطالعه موردی: حاشیه نشینان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۱۱۰-۹۵
حوزههای تخصصی:
مهاجرت گسترده روستائیان به شهرها، آثار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی فراوانی را باعث شده است. این در حالی است که تمرکز جمعیت در بخش خاصی از سرزمین، مخالف سیاست های آمایش سرزمین است. به همین دلیل، اگر این گروه مجدداً به روستاهای خود بازگردند، بخش زیادی از این مشکلات مرتفع خواهد شد. اما برای تحقق این هدف، ضرورت دارد که زمینه ها و عوامل تسهیل کننده این روند، شناسایی گردد. به همین منظور، پژوهش حاضر با روش توصیفی و همبستگی برای تعیین مدلی برای تعیین سهم هر یک از عوامل فردی، اجتماعی و اقتصادی در فراوانی وقوع از دیدگاه مهاجران و اولویت بندی این عوامل از دیدگاه کارشناسان، به انجام رسید. داده های موردنیاز با پرسش نامه مورد تأیید و از نمونه ای به حجم 300 نفر از مهاجران شهر مشهد و 30 نفر از کارشناسان این حوزه گردآوری شد. برای سنجش پرسش نامه از آلفای کرونباخ و برای کفایت حجم نمونه از شاخص KMO، برای شناسایی ساختار عاملی و بررسی بارهای عاملی از آزمون EFA و برای تعیین روابط بین متغیرها از مدل شاخص های چندگانه و علل چندگانه استفاده شد. برای ارزیابی مدل نیز از محاسبه شاخص های برازش مانندRMSEA ،TLI ، CFI و Chi-square بهره بردار شد. نتایج نشان داد، در بین متغیرهای پیشگویی کننده، تنها متغیر پیوند با نهادهای اجتماعی، می تواند دیدگاه مهاجران را متأثر سازد. به همین دلیل، این متغیر در کل با متغیرهای پنهان ارتباط معنی داری داشت که این ارتباط بیشتر با دو متغیر پنهان (مهاجر اصلی) و (تسهیل کننده ها) بود. بااین وجود، هر چهار شاخص برازش، کمتر از مقدار مطلوب بودند و به این ترتیب برازش مدل تأیید نشد، اما مشخص شد که بازگشت عمدتاً به روستاهای غیر زادگاه اولیه بوده و ابعاد خانوادگی به خصوص زیرمعیار «مشاهده رفتار همنوعان» بالاترین تأثیر بر بازگشت حاشیه نشینان به روستا را به خود اختصاص می دهد. این یافته عمدتاً با نظریات وبلن، گیدنز و سیستمی همخوانی دارد. مطابق این نتایج، می توان با نشان دادن تعداد، تنوع و شرایط کنونی افرادی که دست به مهاجرت زده اند، تعداد بیشتری از حاشیه نشینان را متقاعد نمود تا به روستا بازگردند.
تحلیل اثرات سرمایه اجتماعی بر پایداری سرمایه های معیشتی خانوارهای روستایی(مورد مطالعه: شهرستان سلسله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لازمه توسعه پایدار در جوامع، حفظ منزلت سرمایه اجتماعی و ارتقا آن به وسیله سرمایه های معیشتی می باشد. این پژوهش یک مطالعه توصیفی- پیمایشی است که تحلیل روابط ساختاری سرمایه معیشتی بر اساس نظریه DFID و سرمایه اجتماعی با ابعاد سه گانه ناهاپیت و گوشال را مورد مطالعه قرار داده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع آوری داده ها پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان سلسله بودند (10888=N) که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، حجم نمونه آماری 379 نفر محاسبه گردید. به منظور دستیابی به نمونه ها در این پژوهش، از روش نمونه گیری چند مرحله ای استفاده گردید. مقدار آلفای کرونباخ بدست آمده برای شاخص های سرمایه اجتماعی برابر 72/0 و برای شاخص های سرمایه های معیشتی 79/0 بدست آمده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از بسته نرم افزاری SPSS نسخه 24 و LISREL 8.8 استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده مولفه های سرمایه اجتماعی و سرمایه های معیشتی به ترتیب با میانگین 731/2 و 773/2 در روستاهای شهرستان سلسله پایین تر از حد مطلوب ارزیابی شده است و بین مولفه های سرمایه اجتماعی با سرمایه-های معیشتی روابط علّی با شاخص های مطلوبی برازش داشت (RMSEA= 0.075). بر اساس یافته های تحقیق ارتقاء شاخص های ساختاری، ارتباطی و شناختی سرمایه اجتماعی جامعه در توسعه شاخص های سرمایه های معیشتی اثرگذار می باشند.
پیشران های تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی کارآفرین بخش کشاورزی استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
21 - 48
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی پیشران های تشخیص فرصت های کارآفرینی زنان روستایی کارآفرین بخش کشاورزی استان ایلام و با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و به لحاظ روش، کیفی و دارای رویکرد استقرایی است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه های نیمه ساختاریافته، از روش تحلیل مضمون استفاده شد. جامعه آماری مورد مطالعه، شامل 17 نفر از افراد مطلع (خبرگان موضوعات کارآفرینی، کارآفرینان زن نمونه استان و کارکنان ارشد سازمان های دولتی متولی کارآفرینی) در زمینه موضوع کارآفرینی زنان روستایی و نیز متون مناسب جهت استخراج شاخص ها و ادبیات نظری هستند. برای انتخاب نمونه ها در این پژوهش از روش گلوله برفی و به عنوان استانداردی برای پایان نمونه گیری، از روش اشباع مضامین استفاده شد. مضامین با استفاده از دو منبع ادبیات نظری و مصاحبه نیمه ساختاریافته احصاء شد. نتیجه تحلیل داده های کیفی، شناسایی 97 کد مفهومی، 25 مضمون پایه و 7 مضمون سازمان دهنده شامل «سرمایه اجتماعی»، «سرمایه انسانی»، «ویژگی های روان شناختی»، «هوش کارآفرینانه»، «هوشیاری»، «حمایت های محیطی» و «تلاطم» بود که در قالب یک مدل ارائه شدند.
تحلیل وضعیت سرمایه های طبیعی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی (مطالعه موردی: روستاهای شرقی شهرستان قره باغ، کشور افغانستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروز سرمایه زیست محیطی (طبیعی) از مفاهیم مهم و نوینی است که در بررسی های اقتصادی و اجتماعی جوامع مدرن مطرح شده است؛ به طوری که از نقش کلیدی در معیشت پایدار روستایی و توسعه از همه ابعاد برخوردار است. بر این اساس، هدف این تحقیق تحلیل و تبیین سرمایه زیست محیطی معیشت پایدار روستایی با رویکرد تفکر سیستمی در روستاهای شرقی شهرستان قره باغ در کشور افغانستان است. در گام اول، متغیرهای کلیدی سیستم از طریق تکمیل پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان در منطقه مورد مطالعه تعیین شدند. در ادامه با طراحی یک پرسشنامه جدید و مصاحبه با 120 نفر مردم محلی در منطقه مورد پژوهش، با نمونه گیری هدفمند به تکنیک گلوله برفی مطابق با فرمول کوکران، وضعیت منطقه از منظر متغیرهای کلیدی سرمایه زیست محیطی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج نشان داد که سرمایه زیست محیطی از طریق مکانیزمی پیچیده و پویا می تواند معیشت پایدار روستایی را در یک جامعه رقم بزند. بنابراین با استفاده از رویکرد سیستم دینامیک رفتار پویای متغیرهای کلیدی سیستم معیشت پایدار روستایی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج شبیه سازی متغیرهای کلیدی سرمایه های زیست محیطی طی سال های 1400-1420 نشان داد که سرانه آب سطحی در دسترس و سرانه جنگل در منطقه مورد بررسی روند نزولی را تجربه خواهند کرد. با توجه به سیستم طراحی شده، این بدان معناست که سرمایه های زیست محیطی در منطقه مورد مطالعه در سال های آینده در وضعیت مطلوبی قرار نخواهند داشت و توانایی سیستم در پاسخ به تقاضای فزاینده آب و غذا رو به کاهش است. بر این اساس به نظر می رسد سیاست های فعلی در منطقه مورد بررسی در بخش مدیریت سرمایه های زیست محیطی در راستای دستیابی به توسعه معیشت پایدار روستایی نیست. ازاین رو پیشنهاد می شود تا دولت افغانستان سیاست های مطلوب برای مدیریت سرمایه های زیست محیطی در جهت توسعه پایدار روستایی اتخاذ نماید.
ارزیابی اثرات شکلگیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبردهای توسعه اقتصاد روستایی توسعه خوشه های صنعتی مبتنی بر صنایع کشاورزی است که زمینه ساز تحقق توسعه پایدار روستایی است. هدف از این پژوهش، ارزیابی اثرات شکل گیری خوشه های صنعتی در پایداری اقتصاد روستایی در شهرستان طارم است. پژوهش حاضر براساس هدف از نوع پژوهش های کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی بوده و برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش های میدانی و کتابخانه ای بهره گرفته شده است. قلمرو مکانی پژوهش شهرستان طارم در استان زنجان است که براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای ۴۶۶۴۱ نفر جمعیت بوده که ۳۹۹۲۷ نفر آنها (85.6%) در روستاها زندگی می کنند. جامعه آماری شامل 196 نفر از مدیران روستایی (دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی)، خبرگان و آگاهان محلی، صاحبان صنایع و بنگاه های اقتصادی خرد، افراد شاغل در صنایع روستایی و شهری، کارشناسان و مسئولان ادارات و سازمان هایی که با مناطق روستایی ارتباط تنگاتنگی دارند، بوده است. برای شناسایی نمونه ها از روش کیفی هدفمند (گلوله برفی و روش متواتر نظری) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده گردید. نتایج نشان می دهد بین شکل گیری خوشه های صنعتی با شاخص اشتغال با ارزش 545/0، درآمد با ارزش 690/0، افزایش سرمایه گذاری با ارزش 405/0، افزایش تولید با ارزش 620/0 و توسعه فناوری اطلاعات و ارتباط با ارزش 749/0 در سطح آلفای 001/0 رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، شکل گیری خوشه های صنعتی در شهرستان طارم بیشترین تأثیر را بر افزایش تولیدات کشاورزی و غیرکشاورزی روستاییان با مقدار کلی 706/0 و افزایش اشتغال در زمینه های مختلف برای جوانان روستایی و در نتیجه کاهش مهاجرت های روستا- شهری در پی خواهد داشت. با توجه به تمرکز عمده تولید محصول زیتون، این منطقه می تواند قطب خوشه های صنعتی- کشاورزی مبتنی بر زیتون قرار گیرد و بنابراین پیشنهاد می شود برنامه ریزی و سرمایه گذاری برای ایجاد زیرساخت های لازم در این زمینه انجام گرفته گیرد.
Spatial Analysis of the Ecological Footprint of the Rural Settlements (Case Study: Eslamabad-e Gharb County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
69 - 93
حوزههای تخصصی:
Purpose- Environmental issues such as the ecological footprint, are the product of intellectual, cultural, and economic factors. Therefore, it is necessary to know the variables effective on the amount of the footprint. The main objective of the present study is to investigate the factors affecting the ecological footprints of the rural settlements in Eslamabad-e Gharb County with a holistic and spatial approach. Design/methodology/approach- The present study is an applied one regarding the objective and descriptive-correlational regarding the methodology. In terms of the data collection method, it is a field survey. The statistical population includes 25% of the villages in Eslamabad-e Gharb County (40 villages). The sample size was determined as 500 households based on the latent and observable variables. The Structural Equation Modeling (SEM) was used to analyze the data. Also, the Geographically Weighted Regression (GWR) was used to investigate the effects of the locative-spatial factors on the research variables.Findings: The results of the Bootstrap test based on the T values indicated that the variables “ownership”, “environmental awareness”, and “consumerism” had the highest t-value and thus, were most correlated. The variable “ownership” in the economic structure is more correlated with the ecological footprint of the researched villages than other independent variables with a statistic of 26.053. overall, the analysis of the direct and inverse correlations in the SEM indicated that the variables “ownership” and “employment” were the most effective factors on the ecological footprint with coefficients of 0.874 and 0.575, while the “conspicuous consumption” was the least effective variable. Also, the results of spatial regression showed that the villages in the northwest of the county were more effective while moving towards the southeast and getting distant from the center reduces the effectiveness of the research variables on the ecological footprint.Research limitations/implications- The high rate of employment in the agricultural sector, the weakness in environmental issues training, and the high rate of livestock and agricultural ownership among a limited number of people have created obstacles on the road to the ecological sustainability of the region.Practical Solutions: Directing the residents of the researched villages towards non-agricultural employment by providing appropriate facilities and support, promoting an environment-friendly lifestyle, and training the residents to increase their environmental awareness by holding workshops in this field.Originality / Value: The present study is the first to use the SEM and spatial approach to investigate the factors effective on the ecological footprints of rural settlements. The results obtained can aid the planners and decision-makers in the field of rural settlements to advance the goals of sustainable development.
Designing a Path Analysis Model of Institutional Factors Affecting the Development of Entrepreneurship (Case Study: Nesa Rural Area in Karaj County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۴
95 - 118
حوزههای تخصصی:
Purpose- The goal of this research is to identify institutional variables affecting entrepreneurship in Nesa rural Area in Karaj County.Design/methodology/approach-This is a fundamental, applied research that uses a descriptive survey method for data collection. The statistical population of the research comprises the residents of Nesa Rural district. The sample size was calculated using Cochran's formula (n = 216) and its distribution among the villages was proportional to the number of households in each village and the sampling was conducted using a simple random method. The research instrument is a researcher-designed questionnaire. In this research, the confirmatory factor analysis method was used to assess the validity and reliability of the questionnaire, and the partial least squares path analysis method was adopted to test the conceptual model of the research. The relationship between the variables was measured with the Pearson correlation test.Findings- The findings of the research on the state of entrepreneurship suggest that self-employment driven by a small family business approach, mostly without innovation, has been the predominant entrepreneurial activity in the study area. The results of the conceptual research model showed that the institutional variables of economic stability, transparency and accountability, and educational system and skills training have the most direct impact on the state of rural entrepreneurship. The analysis of fit indices of the model revealed that the coefficient of determination for the dependent variable of the rural entrepreneurial status was 0.683. Accordingly, the independent and mediating variables of the model can explain 68.3% of the variance in the rural entrepreneurial status, indicating the explanatory power of the model.Practical implications- The results of the research suggested that rural entrepreneurship is in a deplorable condition and despite the direct and indirect effects of institutional variables on rural entrepreneurship, institutional factors play a weak and inefficient role in rural areas. Hence, it is necessary to pay attention to the role of institutional factors such as political stability, enforcement of the rule of law among citizens, control of corruption, and payment of rewards in proportion to the endeavors and creativity of individuals to promote rural entrepreneurship.
بررسی چهارچوب های طراحی سرپناه موقت اجتماع پذیر و منطبق با انگاره های معماری بومی مناطق زلزله خیز سردسیر-کوهستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۷۸-۶۳
حوزههای تخصصی:
تجربه نشان می دهد بازماندگان سوانح در شرایط پس از بحران رضایت کافی از سرپناه هایی که از سوی نیروهای امدادی دریافت می نمایند، ندارند. ازاین رو برای ایجاد رضایت کاربران که اغلب بازماندگان پس از سوانح را شامل می شوند، یکی از اهداف طراحی سرپناه موقت در محدوده مطالعاتی، شناخت الگوهایی است که اجتماع پذیری سرپناه موقت را با پذیرش در زمان محدود افزایش دهد. بر این اساس افزایش اجتماع پذیری سرپناه ازجمله اهداف غایی این پژوهش است. از دیگر اهداف این پژوهش می توان به بررسی نقش سرپناه موقت در ارتقای تاب آوری کالبدی پس از زلزله، همچنین استفاده از تکنیک های معماری بومی در طراحی سرپناه موقت جهت ارتقای تاب آوری محیطی اشاره کرد. الگوهایی که در طراحی سرپناه موقت جهت اعمال شاخص های کالبدی - محیطی باید به کار گرفته شوند، می تواند ضرورت پژوهش را با تفسیر سرپناهی با قابلیت انطباق با شرایط اقلیمی سردسیری - کوهستانی شهرستان ورزقان، بیان کند. از اهداف این پژوهش طراحی محصولی کاربر با قابلیت اجتماع پذیری در حداقل زمان ممکن به عنوان جایگزین مسکن دائم در زمان بحران است. جهت رسیدن به اهداف ذکرشده، تحلیل کیفی - کاربردی و شبیه سازی شاخص های انرژی در محیط دیزاین بیلدر انجام شده است. در این پژوهش مدل هایی از سرپناه موقت پیش طراحی شده است که در فاز نخست، پژوهش حاضر به ارزیابی مدل های پیشنهادی در دیزاین بیلدر می پردازد. در دومین فاز پژوهشی، مدل های پیشنهادی از سوی متخصصین مورد ارزیابی قرار می گیرد. در مرحله پایانی به معرفی مدل منتخب از نگاه متخصصین با تشریح الگوهای شاخص کالبدی - محیطی به عنوان سرپناه بهینه پرداخته می شود. یافته های پژوهش نشان می دهد شاخص های محیطی ازجمله امنیت، بهداشت، تداعی حس خانه، آسایش محیطی، منطبق با فرهنگ، منطقه بندی، .... و همچنین شاخص های کالبدی نظیر فرم سازه ای مقاوم در برابر شرایط جوی، مصالح مقاوم در برابر شرایط جوی، سازه گسترش پذیر و مدولار، برپایی آسان و برپایی سریع همچنین رعایت ابعاد و استانداردها، شاخص های تأثیرگذار در انتخاب سرپناه بهینه از سوی متخصصین است.
تحلیل وضعیت اقتصادی روستاها از نظر شاخص های اقتصاد مقاومتی (مطالعه موردی: حوزه جغرافیایی- فرهنگی هلیل رود، دشت جیرفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی به عنوان اقتصاد ملی، بخش های مختلفی چون کشاورزی، دامپروری، صنایع تبدیلی و دستی را در بر می گیرد که هرکدام به نوعی در سلامت جامعه و البته رونق اقتصادی و اجرای اصول مهم و کاربردی اقتصاد مقاومتی، نقش بسزایی دارند. لذا، هدف از پژوهش حاضر بررسی وضعیت اقتصادی روستاها از منظر شاخص های اقتصاد مقاومتی در محدوده شهرستان های جیرفت و عنبرآباد است. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی، ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی و جهت جمع آوری داده ها و اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده گردید. قلمرو مکانی تحقیق شهرستان های جیرفت و عنبرآباد در استان کرمان است. با توجه به تعداد زیاد روستاها در این دو شهرستان، طبق نظر کارشناسان و خبرگان در این زمینه روستاهای که به عنوان مراکز دهستان ها شناخته می شدند، به عنوان روستاهای نمونه انتخاب گردیدند. لذا، جامعه آماری را سرپرستان خانوارهای روستایی در روستاهای مرکز دهستان ها تشکیل دادند که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 این روستاها که حدود 21 روستا هستند، دارای 41289 نفر جمعیت و 12165 خانوار می باشند و براساس فرمول کوکران تعداد 314 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردیدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کروسکال والیس، تی تک نمونه ای، تحلیل خوش ه ای و رگرسیون استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد، شاخص های تحرک و پویایی اقتصادی با آماره 01/12، عدالت اجتماعی با آماره 31/3 در سطح متوسط به بالایی قرار دارند و در بین روستاهای نمونه روستاهای علی آباد با میانگین رتبه ای 81/253، دولت آباد با میانگین رتبه ای 50/210، حسین آباد دهدار با میانگین 35/205 و اسماعیلی سفلی با میانگین رتبه ای 179 در رتبه اول قرار دارند. همین طور، در بین شاخص های اقتصاد مقاومتی شاخص مردم محوری با اثر کلی 731/0، شاخص تحرک و پویایی اقتصادی با 686/0 و حرکت علمی و جهادی با اثر کلی 485/0 بیشترین تأثیر را در پایداری اقتصاد روستایی در محدوده مورد مطالعه دارند.
تبیین الگوها و رتبه بندی پایداری مسکن بومی (مورد مطالعه: روستای رویین خراسان شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
656 - 679
حوزههای تخصصی:
بی توجهی به ارزش های الگوهای مسکن بومی در ساخت وسازهای معاصر روستایی از یک سو و تهدید فرسودگی و تخریب مسکن بومی در بافت های تاریخی، ضرورت توجه به شناخت و تحلیل الگوهای معماری و معیارهای پایداری خانه های بومی را آشکار می سازد. پژوهش حاضر در روستای رویین اسفراین در خراسان شمالی انجام یافته است. باوجود بافت و همچنین، گونه های ارزشمند معماری روستایی، تاکنون الگوهای معماری خانه های بومی باارزش روستای رویین استخراج و تحلیل نشده اند. لذا هدف پژوهش حاضر، شناسایی الگوهای مسکن بومی روستای رویین شهرستان اسفراین و تحلیل و رتبه بندی آن ها بر مبنای پایداری است. شناسایی الگوهای معماری در دو مرحله صورت پذیرفت. ابتدا، خصوصیات معماری خانه های بومی رویین در سه مقیاس کلان، میانی و خرد مقایسه و جزء الگوهای معماری استخراج شدند. سپس بر مبنای جزء الگوها، هفت الگوی نهایی معماری مسکن شناسایی گردید. پس ازآن، الگوهای نهایی بر مبنای پایداری مسکن بومی روستایی شامل مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی با استفاده از فرایند تحلیل شبکه ای(ANP) رتبه بندی گردیدند. با توجه به یافته ها، مهم ترین وجوه تمایز الگوها به ترتیب در نورگیری فضاهای زیستی، تعداد و اندازه نسبی حیاط در طبقه همکف، جهت گیری بنا، فرم توده در طبقه اول و چیدمان آن اطراف حیاط بود. همچنین الگوی دو با فراوانی 22 درصد با نورگیری اصلی فضاهای زیستی و ایوان از جنوب غرب و فرم L در طبقه اول به عنوان پایدارترین الگو شناسایی گردید. درنهایت، راهبردهای طراحی مسکن معاصر روستای رویین ارائه شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر سلامت اجتماعی سالمندان در نواحی روستایی (مورد مطالعه: شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
680 - 693
حوزههای تخصصی:
در تغییرات اخیر با افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ رشد جمعیت، تعداد جمعیت سالمند روز به روز در حال افزایش می باشد. یکی از مباحث مهم در موضوع سالمندی جمعیت شناخت وضعیت سلامت اجتماعی این اقشار و شناخت عوامل موثر بر ارتقای آن می باشد. هدف تحقیق حاضر شناخت سطح سلامت اجتماعی سالمنان در نواحی روستایی و سپس اثرگذاری عوامل موثر بر آن می باشد. تحقیق حاضر از نظر نوع کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری شامل روستاهای دارای بیش از 5 درصد سالخوردگی جمعیت در شهرستان زنجان می باشد تعداد روستاهای دارای 5 درصد و بیشتر سالخوردگی طبق امار سال 1400 برابر با 39 روستا می باشد که براساس روش نمونه گیری احتمالی ( روش قرعه کشی) 14 روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند، تعداد سالخودگان این روستاها برابر با 2147 سالمند می باشد. حجم نمونه مورد مطالعه بر اساس فرمول کوکران 384 نفر به صورت نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم در نظر گرفته شده است. جهت ارزیابی سلامت اجتماعی از پرسشنامه کیبز استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد، وضعیت سلامت اجتماعی سالمندان در سطح نسبتا مطلوب قرار داشته و در عوامل اقتصادی شاخص های مالکیت اراضی، درامد بازنشستگی، وجوه ارسالی از شهر و وسیله نقلیه در عوامل فردی شاخص های سن، تعداد بیماری ها، میزان استفاده از اینترنت و وضعیت تاهل و در بین عوامل اجتماعی گذران اوقات فراغت و اعتماد اجتماعی و احساس امنیت بر سلامت اجتماعی سالمندان مورد مطالعه تاثیرگذار است.
A Rural Development Perspective on the Use of Children in Ghana’s Cocoa Farms(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۶)
764 - 777
حوزههای تخصصی:
This study takes a rural development perspective to examine the various reasons behind the use of children under 18 years in cocoa farms in Ghana. Using descriptive research, a sample size of 385 cocoa farmers was selected through the multi-stage sampling technique. The analyses included mean, standard deviation, frequency, percentage, and perception index. Although the level of usage of children on cocoa farms was relatively low (74%), majority of the children were involved in nursing of cocoa seedlings (87.8%), digging of holes for seedlings (76.3%), gathering of pods (55.7%) and heaping of pods (53.9%). Farmers involved children on cocoa farms for the following three reasons; to acquire indigenous knowledge of farming patterns (Mean=2.18), it is a way of life to learn their parents' occupation (Mean=2.18), and income source of the household (Mean=2.11). The challenge most farmers face in the use of children for farm activities is the fact that the children do not meet the required strength/energy (Mean=2.48). Policy efforts towards the complete eradication of using children under 18 years on cocoa farms must take into consideration the rural nature of the environments in which cocoa farming takes place in order not for it to backfire as is the case currently.
ارائه مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال در صندوق بیمه کشاورزی با استفاده از نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
197 - 226
حوزههای تخصصی:
صندوق بیمه کشاورزی در مدیریت ریسک بخش کشاورزی کشور نقش راهبردی و اساسی دارد. اگرچه مدیریت و انتقال بخش مهمی از ریسک های کشاورزی در حال حاضر توسط این صندوق انجام می شود اما ساختار و حیطه اختیارات این مجموعه تناسبی با نیازهای امروز کشور در حوزه کشاورزی ندارد و سطح نارضایتی در بیمه گذاران و کلیه لایه های ذی نفعان این سازمان بالا است. بررسی های مقدماتی نشان می دهد نظام فعلی بیمه های کشاورزی، ساختار صندوق، مأموریت ها و راهبردها، شیوه های تأمین مالی، قوانین و مقررات همگی نیازمند تغییر و بازنگری هستند؛ لذا ارائه یک مدل نوسازی استراتژیک دیجیتال برای صندوق در دستور کار این تحقیق قرار گرفته است. به منظور دستیابی به مدل از روش تئوری زمینه ای استفاده شده است. ابزار تحقیق، مصاحبه نیمه ساخت یافته با خبرگان و ذی نفعان این صندوق در سراسر کشور بوده و از کدگذاری و تحلیل های دستی و نرم افزاری به صورت توأم برای تحلیل داده های مصاحبه ها استفاده شده است. مدل پارادایمی نهایی، عوامل تأثیرگذار بر نوسازی استراتژیک دیجیتال صندوق، شرایط مداخله گر و زمینه ای تأثیرگذار بر این نوسازی و در نهایت راهکارها و نتایج حاصل از نوسازی را نشان می دهد که در قالب مفاهیم و مقوله ها ارائه شده اند.
تحلیل عوامل بازدارنده وپیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی مطالعه موردی:دهستان سردابه بخش مرکزی اردبیل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۸
52 - 66
حوزههای تخصصی:
نیل به اهداف توسعه بدون توجه به نقش زنان امری غیرممکن است و زنان روستایی به منزله یکی از کنشگران اصلی در رسیدن به اهداف هزاره، ایفاگر نقش کلیدی هستند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عوامل بازدارنده و پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی در دهستان سردابه انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی است و روش بکار رفته در آن، روش ترکیبی با رویکرد متوالی اکتشافی است که از دو رویکرد کیفی و کمی استفاده شده است. در فاز اول، با استفاده از روش کیفی تحلیل محتوای کیفی، داده های گردآوری شده از طریق بررسی منابع موجود و مصاحبه ها، مفاهیم کلیدی از متن یادداشت ها و مصاحبه ها استخراج و طی انجام کدگذاری باز 18 عامل بازدارنده و 17 عامل پیش برنده در قالب سه گروه اصلی عوامل اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و سیاسی شناسایی شدند. سپس در فاز کمی، با استفاده از روش پیمایش؛ شاخص های استخراج شده مورد رتبه بندی و تحلیل قرار گرفتند. تکنیک لازم برای به دست آوردن داده های موردنیاز کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) است. جامعه آماری پژوهش حاضر، جمعیت زنان 11 روستای دهستان سردابه در بخش مرکزی شهرستان اردبیل با جمعیت 3179 است که برای معین کردن حجم نمونه نیز از فرمول کوکران استفاده گردیده که مطابق این فرمول تعداد نمونه آماری برابر 345 کسب شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار Lisrel بهره گرفته شد. رتبه بندی بر اساس بار عاملی استاندارد شده نشان داد به ترتیب عامل اجتماعی- فرهنگی با ضریب اثر 95/0، عامل سیاسی با ضریب اثر 92/0 و اقتصادی با ضریب اثر 89/0 مهم ترین عوامل بازدارنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند. از نظر عوامل پیش برنده نیز عامل سیاسی با ضریب اثر 94/0 مهم ترین عامل پیش برنده در توسعه مشارکت زنان روستایی می باشد. عامل اجتماعی فرهنگی با ضریب اثر 90/0 دومین گروه و بعد از آن عوامل اقتصادی با ضریب اثر 86/0به عنوان عوامل پیش برنده توسعه مشارکت زنان روستایی محسوب می شوند.
ارائه مدل موفقیت برای سازمان های غیردولتی فعال درزمینه بوم گردی در نواحی روستایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
1 - 26
حوزههای تخصصی:
سازمان های غیردولتی زمینه ساز مشارکت مردم در امور اجتماعی هستند و نقش مهمی در توسعه بوم گردی دارند. با وجود این، تاکنون مؤلفه های مؤثر بر موفقیت این سازمان ها در برنامه ریزی و توسعه بوم گردی بررسی نشده است. مطالعه حاضر با روش نظریه زمینه ای به واکاوی نقش این سازمان ها در توسعه بوم گردی در نواحی روستایی ایران پرداخته، ویژگی های سازمان های موفق را احصاء و در نهایت مدل تبیین کننده موفقیت این سازمان ها را ارائه کرده است. مشارکت کنندگان این مطالعه شامل 37 نفر از متخصصان بوم گردی، مدیران و کارشناسان سازمان های غیردولتی، مدیران دولتی و مالکین اقامتگاه ها بودند که با نمونه گیری نظری انتخاب شدند. از تحلیل مصاحبه ها، 64 کد باز و از تلفیق کدهای باز حول یک محور، 6 کد محوری شامل توسعه درون زا، توسعه محله ای دارایی محور، کدهای رفتاری سازمان های غیردولتی، ویژگی های حرفه ای سازمان های غیردولتی موفق، الزامات درون ساختاری و الزامات پروژه های موفق به دست آمد. در مدل حاصل از این مطالعه، توسعه درون زا و دارایی محور به عنوان پارادایم غالب بر فعالیت این سازمان ها در نظر گرفته شد. توجه به مشارکت و انتفاع مستقیم جامعه محلی در برنامه ریزی و مدیریت پروژه های بوم گردی و آگاه سازی جامعه محلی از قابلیت درآمدزایی دارایی ها و جاذبه های محلی برای موفقیت سازمان های غیردولتی توصیه می شود.
تحلیل عوامل موثر رقابت پذیری بر رشد و توسعه گردشگری در نواحی مقصد روستایی (موردمطالعه: دهستان دوهزار در شهرستان تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
468 - 483
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی، یکی از انواع گردشگری است که نقش مهمی را در توسعه نواحی روستایی دارد. یکی از موضوعات مهم در گردشگری روستایی، رقابت پذیری مقاصد گردشگری است که برای افزایش توان بالقوه مقاصد بسیار مورد توجه قرار گرفته است. ازاین رو هدف مقاله حاضر ارزیابی عوامل مؤثر در رقابت پذیری گردشگری دهستان دوهزار و ارائه راهکار های مناسب برای آن است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده که جامعه آماری پژوهش ساکنان دهستان دوهزار بودند که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری به شیوه نمونه گیری ساده در دسترس انتخاب شدند. برای تجزیه تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و PLS استفاده شد. نتایج نشان داد که ضریب اثر مولفه هایی نظیر حمایت از رشد و توسعه گردشگری (154/3)، مهمان نوازی و پذیرش گردشگری (050/3)، تحلیل رقابتی (567/4)، توسعه (774/5)، جایگاه (626/3)، مدیریت بازدیدکنندگان (055/4) در رشد و توسعه گردشگری دهستان دوهزار تاثیر بیشتری دارند و از بین متغیرهای رقابت پذیری فقط منابع و جاذبه های محوری در رشد و توسعه گردشگری دهستان دوهزار تاثیر دارد و متغیرهای دیگر از جمله عوامل پشتیبانی، مدیریت مقصد، خطی مشی، برنامه ریزی و توسعه مقصد، عوامل تقویت کننده حتی با نقش تعدیلگر حمایت جوامع محلی در رشد و توسعه گردشگری تاثیر ندارند.
کاربست آینده نگاری در مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی در بخش کشاورزی حوضه کرخه علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
650 - 669
حوزههای تخصصی:
امروزه کم آبی به ویژه در بخش کشاورزی از محرزترین مسائل در کشور ایران هست و در آینده بروز چالش های مختلف در وضعیت منابع آب امری اجتناب ناپذیر است و بر این اساس تصمیم گیری درست و بهینه مستلزم مطالعه همه جانبه در آینده است که انجام تحقیقات آینده نگاری را قابل توجیه می کند. پژوهش حاضر یک تحقیق کاربردی، تک مقطعی و هنجاری است که از رویکرد آینده نگاری برای مدیریت پایدار منابع آب زیر زمینی در بخش کشاورزی حوضه کرخه علیا بهره برده شده است. جامعه آماری این تحقیق تمام کارشناسان از نهادهای دانشگاه، مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی استان، مدیریت بانک کشاورزی، اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان لرستان و اداره محیط زیست شهرستان کوهدشت انتخاب شدند. در ابتدا با انجام مصاحبه های نیم ساختارمند به شناسایی مؤلفه های مؤثر بر مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی اقدام شد و در ادامه از تکنیک تحلیل پیشران ها و با استفاده از نرم افزار MAC-MIC به شناسایی پیشران های مؤثر از بین مؤلفه های حاصل از مصاحبه اقدام شد. این حوزه ها به ترتیب اولویت عبارت اند از توسعه زیرساخت ها برای جذب سرمایه گذاری ها و توسعه دانش و آگاه سازی بهره برداران از مشکلات منطقه (با میزان امتیاز اثرگذاری 26)، ارزش گذاری آب و حذف یارانه های مرتبط با آب در بخش کشاورزی (با کسب امتیاز 21)، توسعه مشاغل غیرزراعی در جوامع روستایی (با میزان امتیاز اثرگذاری 28) و تقویت ارتباط نهادهای مرتبط با آب (با میزان امتیاز اثرگذاری 29). نتایج نهایی این تحقیق نشان داد که لازمه تحقق پایداری منابع آب زیر زمینی توجه همزمان به چندین حوزه مختلف هست و این تنوع را می توان از متفاوت بودن ماهیت پیشران ها دریافت.
بررسی و تحلیل نقش شهر کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل نقش شهر ساحلی کنارک در توسعه روستاهای پیرامونی آن می پردازد. این پژوهش از نظر هدف «کاربردی» و از نظر شیوه اجرا «توصیفی- تحلیلی» است. جامعه آماری پژوهش 20 روستای حوزه پیرامونی کنارک با جمعیت بالای 10000 نفر بوده است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 382 نفر محاسبه شده است. ابزار گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده است. جهت جمع آوری داده های میدانی از پرسش نامه محقق ساخته استفاده شد که به صورت تصادفی ساده در بین پاسخگویان توزیع شده است. داده های مورد نیاز در قالب 4 شاخص و 24 زیرشاخص جمع آوری گردید. جهت تحلیل یافته های استنباطی از آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون چند متغیره و آزمون تحلیل مسیر و جهت تعیین سطح توسعه یافتگی روستاهای پیرامونی شهر کنارک از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و مدل تاپسیس فازی استفاده شده است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهد که شاخص اقتصادی با میانگین 910/2 پایین تر از حد مطلوب و شاخص فرهنگی با میانگین 233/3، شاخص اجتماعی با میانگین 059/3 و شاخص زیربنایی و ارتباطی با میانگین 071/3 بالاتر از حد مطلوب قرار دارند. نتایج تحلیل مسیر بیانگر آن است که شاخص اقتصادی با اثر کلی 742/0 و شاخص زیربنایی- ارتباطی با اثر کلی 621/0 به ترتیب بیشترین تأثیر را بر توسعه روستاهای پیرامونی داشته و شاخص فرهنگی با اثر کلی 199/0 کم ترین تأثیر را داشته است همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان می دهد، بر اساس سطح معنادری به دست آمده (000/0 Sig=)، بین کارکردهای شهر ساحلی کنارک و توسعه روستاهای پیرامونی آن رابطه معنی داری برقرار است. به عبارتی می توان چنین بیان کرد که اثرات شهر ساحلی کنارک بر توسعه روستایی چشمگیر است. لذا پیشنهاد می گردد با گسترش و رونق گردشگری ساحلی در این خطه علاوه بر افزایش اشتغال در شهر کنارک و روستاهای اطراف به بهبود زیرساخت های روستاهای این ناحیه نیز کمک کرد.
جهان جدید: تجربه زیسته فعالان بخش کشاورزی از بحران همه گیری کووید 19 (موردمطالعه: شهرستان چرداول - استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
576 - 597
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به تجربه زیسته فعالان بخش کشاورزی شهرستان چرداول در مورد جهان جدید است. مطالعه حاضر از نوع مطالعات کیفی است که با بهره گیری از پارادایم تفسیری و با استفاده از روش پدیدارشناسی تفسیری انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی روستائیان فعال در بخش کشاورزی در روستای زنجیره سفلی از شهرستان چرداول در استان ایلام هستند. تعداد 14 نفر مشارکت کننده، با روش نمونه گیری هدفمند و تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. از روش مصاحبه نیمه ساختارمند برای گردآوری اطلاعات از مشارکت کنندگان استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از مصاحبه نیمه ساختارمند از روش ون مانن (1990) بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که یک مضمون اصلی تحت عنوان «جهان جدید کرونا» و 7 زیر مضمون شامل: سبک زندگی جدید، الگوی مصرف متمایز، درهم آمیزی و هم افزایی تنش ها، درک تکانه های مقطعی چاره ساز، تقارن آسیب پذیری های کهنه و نو، انزوای حمایتی - اجتماعی و حضور کم رنگ دولت و تمایل به اقدامات ضد ارزشی و تجربه گناه نو توسط مشارکت کنندگان تجربه شده است.