فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
1 - 19
حوزههای تخصصی:
Maintaining security, dealing with threats, and having military power to realize these things are the main concerns of countries that have security concerns. Therefore, strengthening internal power and improving the level of defense is one of the basic priorities of the government's policies. As a country with geostrategic, geopolitical and geoeconomic positions, Iran is facing important security challenges at the national, regional, and transnational levels, especially after the Islamic Revolution of 1979. The country has been at the heart of US political considerations due to Iran's political approach as a regional power in the Middle East. Iran has continuously faced serious challenges, especially from the US and Israel, and as a result, it has paid special attention to preventing possible threats from overcoming the dangers. For the national security of the country, Iranian policy makers have identified threats to national security and are trying to take measures to avoid risks. The development of military technology is defined as a key deterrent mechanism against security threats.This article analyzes the impact of the evolution of missile technology on Iran's defense-security strategy. The descriptive and analytical method is used in this article and the geopolitical and geostrategic threats against Iran are discussed. Next, Iran's defense strategy and defense policy are analyzed, then defense diplomacy and deterrence strategy are examined. The main purpose of the article is to explain Iran's goals in developing missile technology. This technology aims to create a deterrent mechanism against threats to regional and extra-regional security.
The Economic Approach to the Analysis of Drug Trafficking in Central Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
114 - 133
حوزههای تخصصی:
Drug trafficking is one of the main problems in Central Asia, and addressing it requires huge efforts. However, the efficiency of these efforts is doubtful, since the more effort, the more adaptive drug trafficking becomes. In Central Asia, this problem is associated with both historical prerequisites and the socio-economic situation in the region. This article discusses drug trafficking in Central Asia as an economic phenomenon and identifies the key factors that enable public policy to be more efficient in this field. The authors have analyzed the main strategy for the development of Central Asian countries and the development of synergistic actions system for developed economies (the main consumers of Afghan drugs), which may contribute to a significant reduction in drug trafficking. The major contribution of the article is in the analysis of existing and possible new routes of drug trafficking and the development of an index to assess the country's attractiveness for drug traffickers. The authors have identified two new routes and emphasized the downward trend in the attractiveness of the traditional Northern route. The novelty of the article lies in the developed conceptual models: drug circle; upstream – midstream – downstream drug trafficking; the Index of Drug Trafficking Attractiveness.
شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
175 - 197
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین شناسایی و سطح بندی عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی با رویکرد مدل سازی ساختاری تفسیری است. این پژوهش از نظر جهت گیری پژوهش، کاربردی و از نظر فلسفه پژوهش، در زمره پژوهش های آمیخته است. جامعه آماری این تحقیق را متخصصان و کارشناسان اوقات فراغت و همچنین متخصصان مدیریت ورزشی و کارشناسان برگزاری رویدادهای ورزش خانوادگی و زنان تشکیل داده اند. در بخش کیفی تحقیق، به منظور گردآوری اطلاعات از ابزار مصاحبه عمیق و در بخش کمّی تحقیق، ابزار به کارگرفته شده پرسش نامه بود. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات بخش کیفی از سه فرایند هم پوش کدگذاری باز، محوری و گزینشی و به منظور تحلیل اطلاعات بخش کمّی از روش مدل سازی ساختاری تفسیری با نرم افزار ISM software استفاده شد. یافته ها در بخش کیفی، نشان داد عوامل مؤثر در اوقات فراغت بانوان با تأکید بر فعالیت های بدنی، از 115 کد باز و 33 مفهوم و 14 مقوله اصلی تشکیل شده است. همچنین نتایج مدل ساختاری تفسیری در بخش کمّی، نشان داد که درک نیاز به ورزش بانوان، تجهیزات و امکانات اثرگذار، وضعیت جامعه پذیری اوقات فراغت بانوان و وضعیت درآمدی و مالی بانوان در سطح اول، عوامل فردی در سطح دوم، شرایط اجتماعی خانواده و بستر سازی سازمان ها برای اوقات فراغت بانوان و دانش افزایی بانوان درمورد اوقات فراغت در سطح سوم، ترویج فعالیت های بدنی در قالب اوقات فراغت برای بانوان، بهبود جامعه پذیری افراد در جامعه، حمایت های مالی در بخش خصوصی و دولتی، آموزش و توجه به یافته های پژوهشی مرتبط و بهبود وضعیت روان شناختی فردی در سطح چهارم و بهبود وضعیت زندگی در سطح پنجم قرار دارند.
آمایش بنیادین؛ تحلیل گفتمانی تمایزات، تفاوت و تشابهات آن با آمایش متعارف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جلب مشارکت نخبگانی برای گفتمان آمایشی از جمله موضوعاتی است که می تواند به هم اندیشی تخصصی برای ارائه یک الگوی مشارکتی از یک سو و تبیین مدل آمایشی مناسب برای کشور از سوی دیگر منجر شود. در همین زمینه آمایش بنیادین در برابر آمایش متعارف از جمله چارچوب ها و مفاهیمی است که همواره نیازمند تحلیل گفتمانی است تا به یک الگوی نهایی تکامل پیدا کند. هدف از نوشتار حاضر نیز طرح مباحثی است که از طریق آن بستر هم اندیشی و تحلیل گفتمانی در مورد تمایزات، تفاوت ها و تشابهات آمایش بنیادین در مقابل آمایش متعارف فراهم شود. به نظر می رسد در این تحلیل گفتمانی علاوه بر تبیین ابعاد مختلف آمایش بنیادین بتوان در جهت هرچه پربارتر کردن آن گام برداشت. در این مقاله ابتدا ابعاد مختلف آمایش بنیادین بررسی شده است و با تبیین ویژگی های مختلف آن سعی شده با بیان مهم ترین وجه تمایز، تفاوت و تشابه آن با آمایش متعارف تحلیل شود. از مهم ترین وجه تمایز رویکرد آمایش بنیادین می توان به حاکمیت ارزش های اسلامی و به ویژه نگاه به انسان است که می تواند سایر مولفه های آمایشی از جمله فعالیت، محیط انسانی، محیط طبیعی و در کل فضای جغرافیای را تحت تاثیر قرار دهد. از مهم ترین وجه تفاوت آمایش بنیادین نیز همین رویکرد یعنی نگاه انسانی به آمایش بنیادین در برابر نگاه آمایش متعارف است. در عین حال در جنبه های زیادی دو رویکرد آمایش بنیادین و آمایش متعارف دارای وجه تشابه های زیادی هستند که می تواند برای نهایی کردن آمایش بنیادین مورد استناد قرار گیرد.
مدیریت پیشرفت دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
58 - 72
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش و موقعیت دریایی ایران و بهره گیری از امکاناتی که سواحل آن در ارتباط با حوزه های منطقه و جهان دارا می باشد، زمینه را برای استفاده از آنها به منظور توسعه و رشد اقتصادی و اجتماعی ایران از طریق پیشرفت های دریاپایه مهیا می سازد. این نوشتار تلاش بر آن دارد که با توجه به توان های مناسبی که امکانات اقتصادی و تجاری و بازرگانی دریایی ایران در پیش روی قرار می دهد زمینه را به منظور تحقق هدف های متعالی پیشرفت دریاپایه آماده کرده و نکاتی را در ارتباط با آن برشمرد. به رغم این نوشتار یکی از مهمترین نکته ها در ارتباط و با پیگیری پیشرفت دریاپایه ای، اعمال مدیریت منسجم و کارایی قابل قبول آن می باشد. در ابتدای نوشتار، اهمیت موقعیت و توان های دریایی ایران به منظور توسعه و رشد مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی زمینه های تاریخی حوزه های دریایی ایران پرداخته شده و سپس به بررسی اهمیت ارتباطات اقتصادی و بازرگانی در سطح ملی و منطقه ای و جهانی از دیدگاه توسعه برنامه های دریاپایه اشاره می شود. در ارتباط با این عوامل به بررسی متون نظری پرداخته شده و نقش اهمیت مدیریت دانش پایه برای تحقق هدف ها برشمرده شده و آنگاه زمینه های تحقق برنامه های تصمیم گیری شده مورد توجه قرار می گیرد. این مورد به صورت دسته بندی شده، نقش مدیریت را در ساماندهی و جهت گیری برنامه های توسعه دریاپایه ای مطرح می سازد و لزوم بهره گیری از آن را به منظور نیل به هدف ها مورد توجه قرار می دهد و لزوم مدیریت جامع را مطرح می کند. در تحلیل موضوع، نکاتی موجزتر در ارتباط با نقش مدیریتی برنامه های پیشرفته دریا محور مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان نوشتار نیز با جمع بندی مطالب مطرح شده به پیشنهاد هایی در زمینه های کارا بودن هرچه بیشتر نقش مدیریت در تحقق برنامه های در نظر گرفته شده در ارتباط با بهره مندی از حوزه های دریایی ایران اشاره می شود.
مدلسازی نرخ فرسایش خاک و تولید رسوب با مدل RUSLE/SDR در حوضه آبریز دیزگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 24
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین انواع تخریب خاک که اثرات بسیار مخرب بر محیط زیست و زندگی بشر دارد، پدیده فرسایش خاک آبی است. این پدیده کیفیت خاک را در محل کاهش می دهد و ممکن است باعث ایجاد مشکلات رسوب در پایین دست یا مخازن شود. شدت فرسایش خاک معمولا با استفاده از مدل های مختلف تخمین زده می شود. مدل معادله جهانی تلفات خاک (RUSLE ) به دلیل سادگی، نیاز کمتر به داده و سازگاری با شرایط مختلف محیطی رایج ترین مدل فرسایش خاک است. مطالعات در سراسر دنیا نشان می دهد که این مدل تجربی برای تخمین تلفات سالانه خاک در مقیاس حوضه بسیار کارآمد است. برای تخمین نرخ تولید رسوب بر اساس نرخ فرسایش خاک حاصل از مدل RUSLE، از نسبت تحویل رسوب (SDR ) استفاده می شود. حوضه آبریز دیزگران واقع در مرز استان های کردستان و کرمانشاه در غرب ایران، یکی از حوضه های کوهستانی کشور و دارای توپوگرافی ناهموار و شرایط پوشش گیاهی و آب و هوایی است که آن را مستعد فرسایش خاک شدید می کند. هدف این تحقیق برآورد میانگین سالانه فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضه آبریز دیزگران و بررسی همبستگی عوامل مختلف RUSLE با نرخ فرسایش برای درک بهتر تاثیر هریک از عوامل موثر بر این پدیده است. در این تحقیق فاکتور فرسایندگی باران از روش رگرسیون خطی WTLS براساس مدل ارتفاعی رقومی ایجاد شد. با توجه به نتایج مدل RUSLE/SDR، نرخ متوسط فرسایش خاک در منطقه 45.09 تن در هکتار در سال و نرخ متوسط تولید رسوب 19.42 تن در هکتار در سال در حوضه محاسبه گردید. به ترتیب 3/1 % و 66/4 % از مساحت حوضه در کلاس های فرسایش خیلی کم و کم قرار گرفت. 18/16 % از منطقه در کلاس فرسایش متوسط و به ترتیب 18/36 % و 68/41 % از سطح منطقه در کلاس های فرسایش شدید و بسیار شدید قرار گرفت. همچنین نتایج حاکی از این است که دو عامل توپوگرافی (با ضریب همبستگی 79 درصد) و پوشش گیاهی (با ضریب همبستگی 47 درصد) به ترتیب بیشترین همبستگی را با نرخ فرسایش خاک داشته و بنابراین به ترتیب مهم ترین نقش را در تغییر نرخ فرسایش در منطقه دارند. نتایج این تحقیق نشان می دهد همانطور که از حضور اشکال مختلف فرسایش در بازدید میدانی از حوضه پیداست، این منطقه درگیر فرسایش شدید می باشد. از نتایج این تحقیق می توان برای انجام اقدامات مدیریتی در جهت کاهش نرخ فرسایش خاک در نقاط با نرخ بالای فرسایش و حفاظت و مدیریت حوضه آبریز دیزگران استفاده نمود.
ارزیابی اثرات بحران آب و پدیده فرونشست زمین در مناطق روستایی دشت نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۷)
169 - 201
حوزههای تخصصی:
فرونشست زمین، پدیده ای است که در چند دهه اخیر در اکثر دشت های آبرفتی ایران به چشم می خورد که درنتیجه پایین رفتن تدریجی یا ناگهانی سطح زمین در اثر عوامل مختلفی ازقبیل: برداشت بی رویه از آب های زیرزمینی، فعالیت های تکتونیکی، استخراج معادن و غیره به وقوع می پیوندد. دشت نیشابور نیز از این قاعده مستثنی نبوده و با برداشت بیش ازحد آب های زیرزمینی در چند دهه اخیر، سطح ایستابی لایه آبدار پایین رفته و فشار هیدرواستاتیک کاهش یافته است. درنتیجه، فرونشست هایی رخ داده که مناطق روستایی و شهری را تحت تأثیر قرار داده است. دشت نیشابور با وسعتی معادل3477 کیلومتر مربع محدوده ای از آن به وسعت 591 کیلومتر مربع با جمعیتی بالغ بر 59000 نفر، با 179 روستا با فرونشست شدید زمین مواجه است. در این پژوهش، سعی شده با بررسی وضعیت آبخوان و سطح آب زیرزمینی و انطباق آن با مناطقی که با پدیده فرونشست مواجه هستند، به رابطه بین این پدیده با کاهش سطح ایستابی آب بپردازیم. بررسی ها نشان می دهد که سالانه به ازای هر 83 سانتی متر پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی، به طور متوسط 5/10 سانتی متر سطح دشت نیشابور نشست داشته است. در این پژوهش، از تصاویر ماهواره ایsentinel در دوره زمانی اکتبر 2014 تا دسامبر 2017 که توسط سازمان نقشه برداری به روش تداخل سنجی راداری تهیه شده، استفاده شده است. نتایج تحقیق در این دشت حاکی از آن است که بهره برداری بی رویه از منابع آب های زیرزمینی موجب نشست زمین وایجاد درز و ترک هایی در مناطق روستایی، به ویژه در اطراف روستاهای فیروزه، ابوسعدی، بیروم آباد، فیض آباد، سراب کوشک، اردوغش و کال فرخک به میزان 15 الی 20 سانتی متر در سال با بالاترین فرونشست و کم ترین فرونشست مربوط به روستاهای دشت، مهدی آباد و خروسفلی به میزان 1 سانتی متر در سال گزارش شده است.
عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری کشاورزان استان کرمانشاه تحت شرایط کم آبی: نقش ادراک خطر و خودکارآمدی در نظریه رفتار برنامه ریزی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۰
292 - 315
حوزههای تخصصی:
کمبود آب یکی از مخاطرات بخش کشاورزی به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک است و پیش بینی می شود وضعیت آن در آینده بدتر شود. به منظور به حداقل رساندن پیامدها و اثرات ناشی از کمبود آب بر بخش کشاورزی، کشورهای کم آب همچون ایران باید راهبردهای سازگاری مؤثری را برای مدیریت منابع آب با هدف کاهش خطر اتخاذ کنند. این امر مستلزم بررسی عوامل اثرگذار بر رفتارها و قصد سازگاری کنشگران بخش کشاورزی است؛ بنابراین تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر رفتار سازگاری با کم آبی در بین کشاورزان استان کرمانشاه با استفاده از نظریه گسترش یافته رفتار برنامه ریزی شده و افزودن دو متغیر ادراک خطر و خودکارآمدی به نظریه، به روش پیمایش انجام شد. جامعه ی آماری این پژوهش، کشاورزان گندم کار آبی استان کرمانشاه به تعداد 32753 نفر بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب و بر اساس جدول کرجسی و مورگان نمونه ای 380 نفری از آن ها برای تحقیق انتخاب شدند. گردآوری اطلاعات در این پژوهش از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته انجام گرفت. جهت بررسی روایی ابزار پژوهش از روایی صوری و سازه استفاده گردید. همچنین پایایی ابزار تحقیق از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ (848/0- 895/0) و پایایی ترکیبی برای متغیرهای تحقیق مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS26 و AMOS24 انجام شد. نتایج نشان داد، سه سازه اصلی نظریه رفتار برنامه ریزی شده شامل نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درک شده بر قصد رفتاری به صورت مثبت و معنی داری اثرگذار بودند. از طرف دیگر، متغیر کنترل رفتاری درک شده بر رفتار سازگاری اثرگذار بود. همچنین در نظریه رفتار برنامه ریزی شده 56 درصد از واریانس قصد رفتاری و 53 درصد از رفتار سازگاری با کم آبی تبیین شد و با اضافه شدن متغیر های ادراک خطر و خودکارآمدی به نظریه رفتار برنامه ریزی شده، درصد تبیین قصد رفتاری و رفتار سازگاری به ترتیب به 58 و 62 درصد افزایش یافت.
تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی و سنجه های سیمای سرزمین (مطالعه موردی: حوزه آبخیز باراندوزچای، زیر حوضه آبخیز دریاچه ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
367 - 392
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تحلیل ارتباط بین تغییرات کاربری اراضی در دوره های زمانی مختلف با استفاده از سنجه های سیمای سرزمین در حوضه آبریز باراندوزچای در آذربایجان غربی است. بدین منظور، تصاویر ماهواره ای سنتینل-۲ (Sentinel2) مربوط به سال های 1395 و 1401 از سایت کپورنیک اتحادیه اروپا دریافت گردید. سپس روش های پیش پردازش در محیط نرم افزارهای مختلف اعمال و تصاویر مربوطه به محیط نرم افزار eCognition ارسال شد. برای سنجه های سیمای سرزمین از نرم افزار Fragstats 8.2 در دو سطح سیما (22 سنجه) و کلاس (13 سنجه) کمّی سازی و محاسبه شدند. در سطح کلاس پهنه آبی، نتایج نشان می دهند در هر دو سال، بیشترین مقدار سنجه تکه شدگی (SPLIT) و کمترین مقدار سنجه یکپارچگی (COHESION) به دست آمده است. کلاس مرتع دارای بیش ترین مقدار در شاخص (SHAPE-MN) و (LSI) داشته است که این نشان دهنده بی نظمی در لکه های مرتع است. شاخص های (ENN_MN)، (CONTAG) و (COHESION) که به ترتیب نشان دهنده ی میانگین فاصله نزدیک ترین همسایه اقلیدسی، شاخص سرایت و شاخص پیوستگی لکه روند کاهشی را از سال 1395 نسبت به سال 1401 تجربه کرده است. شاخص های شاخص شکل لکه (LSI)، تعداد لکه (NP) بی نظمی را نشان می دهد که روند افزایشی داشته است و نشان دهنده افزایش بی نظمی در منطقه موردمطالعه است. نتایج حاصل از سطح سیما نشان داد که پراکنش لکه ها در حوزه آبخیز باراندوزچای یکنواخت است و افزایش تعداد لکه ها، افزایش حاشیه و کوچک شدن لکه ها باعث تکه شدگی و درنتیجه ایجاد لکه های جدا از هم در حوزه آبخیز باراندوزچای می شود. این نتایج می تواند در مدیریت کاربری اراضی و حفاظت منطقه موردمطالعه برای نسل های آتی مفید باشد.
مروری بر پژوهش های گردشگری رویداد: درک ساختارهای اجتماعی و مفهومی، شناسایی روندهای کنونی و آتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
235 - 260
حوزههای تخصصی:
گردشگری رویداد علاوه بر کمک به بازاریابی مقصد، پیامدهای اقتصادی مثبت بسیاری را برای مقاصد و کسب وکارهای گردشگری به همراه می آورد. بنابراین، گردشگری رویداد علاوه بر جلب توجه فعالان و مدیران مقاصد گردشگری، توجه پژوهشگران را نیز به خود جلب کرده و پژوهش ها در این زمینه گسترش یافته است. هدف از این پژوهش مروری کمّی بر پژوهش های گردشگری رویداد در راستای درک بهتر ساختارهای مفهومی و اجتماعی این حوزه و نیز جریان های پژوهشی حال و آینده آن است. به این منظور، در این پژوهش از روش کتاب سنجی استفاده شده و از پایگاه مقالات وب آو ساینس تعداد 2014 مقاله گردشگری رویداد بازیابی و با نرم افزار VOS viewer مصورسازی شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، از نظر کمّی، انتشار مقالات در سال 2019 با تعداد 206 مقاله و استنادها در سال 2021 با 6783 استناد به بالاترین تعداد خود رسیده است. یافته های این پژوهش برترین مقالات، پژوهشگران، مجلات، دانشگاه ها و کشورها براساس میزان استناد را معرفی کرده و با بهره گیری از تحلیل هم تألیفی، شبکه همکاری میان کشورها در این زمینه را به تصویر کشیده که ایالات متحده امریکا بیشترین همکاری را با دیگر کشورها داشته است. نتایج تحلیل هم آیندی واژگان نیز علاوه بر شناسایی بیشترین موضوعات موردتوجه پژوهشگران، روندهای جدید در این زمینه را مشخص کرده است. توجه بیشتر به رویدادهای کوچک مقیاس و فرهنگی در مقایسه با رویدادهای کلان ورزشی، توجه به بازاریابی، رفتار مصرف کننده، تجربه گردشگران و نقش فنّاوری از مهم ترین روندهای جدید در گردشگری رویدادهاست که پژوهشگران می توانند مدنظر قرار دهند.
Interpreting the Role of State, Non-State, and International Organization to form Cybersecurity Governance in Southeast Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
255 - 278
حوزههای تخصصی:
Southeast Asia is a region undergoing economic development and technological advancement. This region's economic growth is supported by the digital world, which contributes in the form of a digital economy. However, as the digital economy grows, cyberspace lacks stable cyber security governance. As a result, this area is extremely vulnerable to all types of cyber threats. The author intends to interpret the role of state actors, non-state actors, and international organizations in developing cybersecurity governance in Southeast Asia through this article. In a conceptual framework, the preparation of regional governance must involve collaboration across actors due to their distinct functions. Such governance can maintain cyber security while also accommodating stakeholders in the Southeast Asian region through multi-sectoral collaboration. Therefor, the authors argued that the collaboration between state, non-state, and regional organization are needed to overcome cyber threats. In addition, regional cybersecurity governance should be a turning point to make more secure cyber space in Southeast Asia.
تحلیل اقتصادی توسعه و بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی جغرافیای استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۷
85 - 100
حوزههای تخصصی:
انرژی یکی از اجزای ضروری جامعه مدرن و زندگی مدنی است، به طوری که در حیات اقتصاد صنعتی جوامع، نقش زیربنائی را ایفا می کند. استفاده از انرژی های فسیلی در طول زمان موجب افزایش گازهای گلخانه ای و تغییرات اقلیمی در آب و هوای کره زمین شده است. بخش کشاورزی از نظر تأثیر در تغییرات آب و هوایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و یکی از تولیدکنندگان عمده گازهای گلخانه ای است. اهرم کلیدی و اثربخش دنیای امروز در رابطه با کاهش گازهای گلخانه ای انتقال مصرف از انرژی فسیلی به انرژی تجدیدپذیر است. با توجه به اهمیت این مسأله پژوهش حاضر با هدف «تحلیل اقتصادی توسعه و بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی استان کردستان» انجام شد. مشارکت کنندگان در این پژوهش کارشناسان و خبرگان موضوعی استان کردستان بودند که از طریق روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختارمند استفاده شد و تا رسیدن به اشباع نظری (پس از انجام 15 مصاحبه) ادامه یافت. داده های گردآوری شده در نرم افزار مکس کیودا با استفاده از تحلیل محتوای کیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. با توجه به یافته های پژوهش عوامل مؤثر بر توسعه و بکارگیری انرژی های تجدیدپذیر مشخص شدند که عامل اقتصادی با 86/42 درصد بیشترین تأثیر را دارا بود. بر این اساس، زیربخش های عامل اقتصادی با 10 نشانه شامل: هزینه اولیه بالا، درآمد پایین کشاورزان و ... استخراج شد. موانع اقتصادی توسعه شامل مشکلات اقتصادی حوزه انرژی کشور با 10 نشانه و مشکلات اقتصادی حوزه انرژی استان با 14 نشانه استخراج گردید و در نهایت راهکارهای اقتصادی توسعه انرژی های تجدیدپذیر در بخش کشاورزی با 8 کد محوری، شامل حمایت های مالی، سرمایه گذاری در آموزش و ترویج، انتقال یارانه های بخش فسیلی به بخش تجدیدپذیر و حذف آن، سیاست های اقتصادی تشویقی و قهری، گسترش مؤسسات مالی و اعتباری تخصصی، تسهیلات به صورت تجهیزات و ایجاد شبکه تجدیدپذیر با مشارکت مالی کشاورزان ارائه شد.
اثر ویژگی های ملموس و ناملموس هتل بر وفاداری به برند با نقش میانجی ادراک از رفاه و نگرش به برند (هتل های چهار و پنج ستاره مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
87 - 105
حوزههای تخصصی:
وفاداری مفهومی مهم در بازاریابی گردشگری است و باعث می شود مشتریان کمتر نام سایر هتل ها را جست وجو کنند و به همان هتلی که قبلاً به آنجا رفته بودند وفادار بمانند ؛ بنابراین شناخت عواملی که موجب احساس رفاه و وفاداری مشتری هتل ها می شود ضروری است. هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های ملموس و ناملموس هتل و نیز ادراک از رفاه بر وفاداری به برند هتل است. در این راستا، نقش میانجیگری نگرش شناختی و عاطفی به برند نیز بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق میهمانان هتل های چهار و پنج ستاره شهر مشهد در سال 1401 هستند. برای این منظور، از ۳۸۴ نفر از میهمانان هتل های مذکور ازطریق پرسش نامه نظرسنجی شد. روش نمونه گیری از افراد نمونه، نمونه گیری دردسترس بوده است. پایایی به روش آلفای کرونباخ و روایی سازه ای و صوری تأیید شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری در نرم افزار آموس تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل آزمون شده از برازندگی خوبی به داده ها برخوردار است و همه فرضیه های تحقیق تأیید شد. ویژگی های ملموس و ناملموس هتل بر ادراک مشتری از رفاه هتل اثرگذار بودند؛ ادراک از رفاه بر نگرش شناختی و عاطفی به برند هتل اثرگذار بود و مؤلفه های نگرش به برند بر وفاداری به برند هتل اثر گذاشتند. به علاوه، نقش میانجی مؤلفه های نگرش به برند در رابطه بین ادراک از رفاه هتل و وفاداری به برند هتل نیز تأیید شد.
پهنه بندی توده های جنگلی مستعد زوال بلوط زاگرس با استفاده از روش های یادگیری ماشین (جنگل بلوط بلند در استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۲
91 - 106
حوزههای تخصصی:
جنگل های زاگرس به عنوان یکی از زیست بوم های ارزشمند ایران به شمار می آیند که زیستگاه جانوران و گیاهان متنوعی هستند. بحران های اخیر مانند گرم شدن کره زمین، خشکسالی و طوفان های گرد و غبار این زیست بوم را به خطر انداخته و باعث ضعیف شدن تک درختان یا گروه هایی از درختان منطقه شده است. زوال به عنوان یک اختلال و چالش مهم، درختان بلوط در منطقه زاگرس را تهدید می کند. هدف این مطالعه بررسی امکان پهنه بندی درختان مستعد زوال با استفاده از الگوریتم های یادگیری ماشین است. منطقه مورد مطالعه 101 هکتار از جنگل های زاگرس میانی موسوم یه منطقه "بلوط بلند" واقع در استان چهارمحال و بختیاری را در بر می گیرد. آماربرداری زمینی به منظور برداشت وضعیت سلامت درختان در 37 عدد قطعه نمونه 1000 مترمربعی انجام شد. علاوه بر این نقشه واقعیت زمینی به صورت موردی بر اساس بررسی درخت به درخت در 11 درصد از سطح منطقه تهیه شد. پس از انجام تحلیل تفکیک پذیری سه طبقه شامل "طبقه 1 خشکیدگی" با میزان خشکیدگی کمتر از 50 درصد، "طبقه 2 خشکیدگی" با میزان خشکیدگی بیش از 50 درصد و طبقه "سایر" شامل خاک لخت، جنگل تنک، جاده و بیرون زدگی سنگی برای طبقه بندی انتخاب شدند. در این مطالعه قابلیت چهار روش یادگیری ماشین شامل حداکثر احتمال، شبکه عصبی، جنگل تصادفی و ماشین بردار پشتیبان مقایسه شد. نتایج نشان داد که روش حداکثر احتمال می تواند بیشترین صحت کلی و ضریب کاپا را به ترتیب معادل 87/0 درصد و 73/0 ارائه دهد. همچنین در طبقه دوم مساحت خشکیدگی زیادتر است و بیانگر این است که میزان خشکیدگی منطقه رو به رشد است. پیشنهاد می شود با مطالعه مستقیم رفتار طیفی درخت در فرایند خشکیدگی و معرفی شاخص های طیفی مناسب، نسبت به شناسایی زود هنگام توده های در معرض خشکیدگی اقدام نمود.
بررسی فرسایش کناری رودخانه دره رود و طبقه بندی آن با استفاده از مدل راسگن (مطالعه موردی: شهرستان هوراند -آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۱
101 - 128
حوزههای تخصصی:
فرسایش کناره ای رودخانه به یک روند هیدرولیکی مرتبط می شود که در تحت آن نیروی کششی حاصل از جریان موجب جدا شدن ذرات خاک کناره می گردد. تغییرات مجرای رودخانه، فرسایش کناره ای و رسوب گذاری کناره ای، فرآیندهای طبیعی رودخانه های آبرفتی هستند که باعث تخریب زمین های کشاورزی اطراف و خسارت به تأسیسات انسانی اطراف رودخانه می شود. در این پژوهش از مدل راسگن (سطح 1 و سطح 2 و سطح 3) جهت ارزیابی وضعیت رودخانه دره رود به منظور اندازه گیری میزان فرسایش کناره ای و از سطح یک برای مشخص نمودن نوع مجرا پس از به دست آوردن شیب رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه استفاده شده است. با توجه به شیب های به دست آمده از مقاطع مختلف و مشاهدات میدانی از سطح مقطع و پلان رودخانه در مطالعات میدانی و باملاحظه طبقه بندی رودخانه ها بر اساس شیب های مختلف در طبقه بندی اولیه و سطح 1 راسگن، مقاطع موردنظر در گروهB وA قرار گرفتند. در این پژوهش 6 مقطع از روستای گاولان تا روستای لقان به طول 5 کیلومتر انتخاب شده است. پس از مشخص نمودن طبقه بندی رودخانه در سطح یک و دو راسگن، شرایط رودخانه دره رود و بازه های آن، از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن از مجموع امتیازهای به دست آمده در سطح سوم راسگن، در منطقه موردمطالعه، بازه 2 و 5 و 6 هر سه از گروه تیپ 4B، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و85 و 111 و گروه تیپ 4A با امتیاز 87 در وضیعت ضعیف ناپایدار قرار می گیرند. بازه1 و3 از گروه تیپ 4A، به ترتیب با مجموع امتیازهای 91 و 87 در وضعیت خوب و پایدار قرارگرفته دارند. درواقع طبقه بندی رودخانه دره رود در محدوده موردمطالعه بر اساس سیستم طبقه بندی سطح یک، دو و سه راسگن، یک ارزیابی منطقی است که اطلاعات ریزتر و دقیق تری را برای کاربردهای مدیریتی فراهم می کند.
نقش سرمایه اجتماعی در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در مقابل خشکسالی (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
344 - 385
حوزههای تخصصی:
امروزه جوامع روستایی بیشترین آسیب را از اثرات خشکسالی دیده اند. با توجه به آسیب پذیری خانوارهای روستایی توجه به سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مؤلفه های کلیدی تاب آوری، می تواند بهبود روند برنامه ریزی برای توسعه روستایی را تسهیل کند. لذا این پژوهش با هدف کلی بررسی نقش سرمایه اجتماعی در بهبود ابعاد تاب آوری خانوارهای روستایی در شرایط خشکسالی در سطح شهرستان مشهد انجام گرفت. در این راستا از روش تحقیق پیمایشی با به کارگیری پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری ، 11706 نفر از خانوارهای روستایی شهرستان مشهد است که بر پایه جدول مورگان، 372 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)، آزمون t تک نمونه ای و همبستگی پیرسون استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که خانوارهای موردمطالعه از نظر وضعیت سرمایه اجتماعی در وضعیت مطلوبی قرار دارند اما از نظر وضعیت تاب آوری در وضعیت مناسبی نیستند. همچنین، نتایج تحلیل همبستگی نشان داد که بین سرمایه اجتماعی و تمامی ابعاد تاب آوری خانوارهای روستایی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. علاوه بر این نتایج مدل سازی معادلات ساختاری پژوهش نشان داد که ابعاد سرمایه اجتماعی با ضریب (82/0) اثر مثبتی بر ابعاد تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی شهرستان مشهد دارد. در بین عوامل پنهان سرمایه اجتماعی عامل شبکه های اجتماعی (93/0) بیشترین نقش را در بهبود تاب آوری خانوارهای روستایی در برابر خشکسالی ایفا کرده است. همچنین بیشترین اثر سرمایه اجتماعی مربوط به بعد اقتصادی و کمترین اثر مربوط به بعد کالبدی تاب آوری خانوارهای روستایی بوده است.
Analyzing the Future of the Persian Gulf, Focusing on Iran-Saudi Arabia Relations(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۷۶)
158 - 190
حوزههای تخصصی:
The Persian Gulf has long been a major geopolitical target of debate between Iran and Saudi Arabia, whose relations exert the greatest degree of influence over geopolitical affairs and proceedings of this region. In the course of the past decade, these long-standing relations sustained various political blemishes and tensions, the aftermath of which ushered in the withering of the region. Yet, current shifts in the status of Iran/Arabia relations bespeak of eases in such tensions, which in practical terms can significantly change the geopolitics of the Persian Gulf, promising improvements in the economics, security, and military standing of this region. In this light, the present study proceeds with an analysis of the key factors and influential drivers affecting the prospective geopolitics of the Persian Gulf, with an emphasis on relations between the two countries thereof. In terms of methodology, this study is an applied research employing data obtained via interviews with experts of the field. As evident from the findings, the most influential parameters affecting the geopolitics of the Persian Gulf include factors of trans-regional partners, authoritative powers, joint markets, maritime cooperation, oil and gas trades, arms races, intra-regional conflicts, currency relations, transit of goods and interventions by China. Taking into account such factors allows for a geopolitical convergence in the region.This future study regarding the sources of tension and regional opportunities in the Persian Gulf, particularly from the perspective of constructive strategies in the relations between Iran and Saudi Arabia, benefits from the use of innovative research techniques..
ارزیابی عوامل موثر در حساسیت پذیری فرسایش گالی با استفاده از مدلهای دمپسترشیفر و آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۵۹-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
فرسایش گالی یکی از اشکال پیشرفته فرسایش خاک است که تحلیل و شناسایی آن در جهت حفاظت خاک ضرورت دارد. هدف این تحقیق تعیین آستانه عوامل موثر در فرسایش گالی می باشد بنابراین براساس سوابق تحقیقات دیگران عوامل تاثیر گذار بر فرسایش گالی انتخاب شدند. جهت دستیابی به هدف تحقیق از دو مدل معروف دمپستر شیفر و مدل آنتروپی استفاده شده است. جهت تعیین مهم ترین متغیرها از آزمون جک نایف و برای مشخص نمودن قدرت پیش بینی مدلها از منحنی ROC استفاده شد. با استفاده از تصاویر گوگل ارث و همچنین بازدیدهای میدانی 331 نقطه گالی شناسایی، ثبت و نقشه پراکنش گالی تهیه شد. داده های مکانی پراکنش فرسایش گالی در قالب دو دسته تصادفی آموزشی (70 درصد) و آزمایشی (30 درصد) تقسیم شدند. نتایج خروجی لایه ها، وزن دهی و کلاس بندی و تلفیق در دو مدل دمپستر شیفر و آنتروپی، استخراج نقشه پهنه بندی حساسیت فرسایش پذیری گالی و آستانه حساسیت فرسایش پذیری گالی برای هر عامل می باشد. بر اساس آزمون جک نایف به ترتیب متغیرهای شاخص کاربری اراضی 33درصد، شاخص تراکم آبراهه 17درصد، لیتولوژی 13درصد، اقلیم 10درصد، بارش 5 درصد شاخص پوشش گیاهی 4 درصد و شاخص ارتفاع 2 درصد که در مجموع 84 درصد می باشند، بیشترین تأثیر را در فرسایش خندقی داشتند. سطح زیر منحنی مشخصه عملکرد سیستم ROC و مساحت سطح زیر نمودار AUC مدل دمپستر شیفر با ضریب تبیین 934/0 و مدل حداکثر آنتروپی با ضریب تبیین 936/0 موفقیت هر دو مدل را نشان می دهد. نتایج علمی تحقیق قابل ترویج و آموزش می باشد و از لحاظ کاربردی دستگاه اجرایی ذی ربط جهت کنترل فرسایش گالی می تواند تمهیدات لازم را با استفاده از نتایج این تحقیق بکار گیرد.
ارزیابی آماره های اندازه گیری دقت مدل و استفاده صحیح از آنها (مطالعه موردی: درون یابی بارش در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
۱۳۶-۱۱۷
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از تحقیقات علمی، استفاده از آماره های سنجش خطا در انتخاب یک مدل و یا روش در تحلیل فضایی مخاطرات محیطی، بدون در نظرگرفتن ملاحظاتی انجام می شود. در این پژوهش، سنجش دقت روش های درون یابی بارش در استان فارس با هدف ارزیابی عملکرد آماره های پرکاربرد اندازه گیری خطا و ارائه توصیه هایی برای استفاده صحیح از آنها بوده است. درون یابی بارش به کمک 161 ایستگاه هواشناسی (22 ایستگاه همدیدی و 139 ایستگاه باران سنجی) برای سال 1398 به عنوان یک سال پربارش با روش های وزنی عکس فاصله، کریجینگ، کوکریجینگ و تابع پایه شعاعی انجام شد. نتایج ارزیابی آماره MBE نشان می دهد در مواردی به دلیل صفر شدن حاصل جمع مقادیر مثبت و منفی، محقق در انتخاب روش درون یابی دچار اشتباه شده و این آماره تنها بیش برآوردی و یا کم برآوردی را نشان داده و نمی توان از آن برای ارزیابی دقت و انتخاب روش های درون یابی استفاده نمود. در خصوص ضریب تبیین (r 2 )، نتایج نشان داد که به دلیل عدم سنخیت بزرگی دامنه تغییرات این ضریب (صفر تا 1) با مقادیر خطا (100 تا 400 میلی متر برای درون یابی بارش استان فارس)، استفاده از آن در ارزیابی دقت یک روش صحیح نمی باشد. درخصوص NRMSE نتایج نشان داد که در نمونه های با تعداد افراد کم (n=3, NRMSE=0.35) در مقایسه با نمونه های با تعداد زیاد (n=20, NRMSE=0.097)، مقدار آن بیش از اندازه افزایش یافته و استفاده از این آماره پیشنهاد نمی شود. در یک نتیجه گیری کلی، استفاده از آماره های MAE و RMSE برای ارزیابی خطای روش های درون یابی به دلیل واقعی تر نشان دادن مقدار خطا پیشنهاد می شوند. واژگان کلیدی: بارش، آماره های ارزیابی خطا، روش های درون یابی، استان فارس
مقایسه روش های مختلف پیش بینی روند انتشار گازهای گلخانه ای از بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
57 - 72
حوزههای تخصصی:
انتشار گازهای گلخانه ای عامل اصلی گرمایش زمین و مسائل زیست محیطی است. بخش کشاورزی یکی از منابع عمده انتشار است، به طوری که یک سوم انتشار گازهای گلخانه ای در جهان مربوط به سیستم های کشاورزی می باشد. امروزه، پیش بینی یک ابزار مهم برنامه ریزی برای سیاست گذاران به شمار می رود. پیش بینی میزان انتشار گازهای گلخانه ای می تواند تصویری از آینده را برای سیاست گذاران، نمایان و آن ها را در اتخاذ تصمیم های راهبردی یاری نماید. روش های متنوعی برای پیش بینی متغیرها وجود دارد. هدف این مطالعه، مقایسه روش های پیش بینی و روند انتشار مهم ترین گازهای گلخانه ای (متان، دی اکسیدکربن و اکسیدنیتروژن) از بخش کشاورزی ایران است. آمار و اطلاعات لازم به صورت سالانه برای دوره زمانی 2019-1990 از سایت سازمان خوار و بار کشاورزی ملل متحد، بانک جهانی و ترازنامه انرژی وزارت نیرو، جمع آوری و به منظور پیش بینی متغیرها از روش های تک متغیره الگوی خودتوضیح جمعی میانگین متحرک (آریما)، هموارسازی نمایی منفرد با روند، هموارسازی نمایی دوگانه با روند، الگوریتم هالت-وینترز ضربی و الگوریتم هالت-وینترز تجمعی و روش چند متغیره خودرگرسیون برداری استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، روش های هالت-وینترز تجمعی، شبکه عصبی مصنوعی و هموارسازی نمایی منفرد با روند بهترین پیش بینی را به ترتیب برای گاز متان، دی اکسیدکربن و اکسید نیتروژن ارائه دادند. نتایج نشان داد که روند انتشار گازهای متان و اکسید نیتروژن، نزولی و میزان انتشار گاز دی اکسیدکربن، صعودی خواهد بود. نتایج می تواند در پیش بینی انتشار گازهای گلخانه ای در بخش کشاورزی و به تبع آن اعمال سیاست های مناسب راهگشا باشد.