فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
53 - 68
حوزههای تخصصی:
کرونا ویروس از هر نظر دنیا را برای همیشه تغییر داده و نقش بسزایی در توقف این تحرک اجتماعی بزرگ(گردشگری)، سفرهای بین المللی، تقاضای گردشگری و صنعت مهمان نوازی داشته است. چنانکه حتی اقتصادهای توس عه یافته و مس تحکم هم از اثرات مخرب ناش ی از مبارزه با این ویروس در امان نمانده اند وآنها نیز به خصوص در بخش های مربوط به خدمات دچار بحران جدی ش ده اند. با این ضرورت، تحقیق حاضر درصدد بازشناسی محرک های موثر بر رقابت پذیری سفر وگردشگری برای دوران پساکرونا خواهد بود. بر این اساس تحقیق حاضر سعی دارد با تلفیق روش مورفول و متاسوات الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق را در شهر زنجان مشخص سازد. برای این منظور نیز براساس مطالعات اسنادی، کتابخانه ای، میدانی نه عامل در 27 وضعیت شناسایی شده اند که جهت تحلیل وضعیت های آینده از نرم افزار مورفول و متاسوات و برای تعیین الگوهای رقابت پذیری گردشگری خلاق از متاسوات استفاده شده اند. لازم به ذکر است که نمونه مورد استفاده در تحقیق حاضر خبره محور و به میزان (تعداد 15) نفر بوده است. نتایج تحقیق حاضر نشان داد که وضعیت آینده گردشگری خلاق در شهر زنجان وضعیت نامطلوب داشته است، در این راستا الگوهای توان یابی رقابت پذیری گردشگری خلاق در این شهر در جهان پسا کرونا به شرح زیر بوده اند: اهتمام به امکانات ارتباط شهر با دیگر استان ها و بهبود خدمات الکتریکی- برقی شهر به عنوان عامل تقلیدناپذیر، توجه به نیروی متخصص و قیمت گذاری مناسب محصولات برای عرضه به گردشگران به عنوان الگوهای متناسب با استراتژی گردشگری، و در نهایت شیوع ویروس کرونا، تحریم های آمریکا و بی توجهی به ذینفعان گردشگری به عنوان تهدید شناسایی شده اند.
بررسی میزان سازگاری زیرساخت های سبز با کاربری های شهری، پژوهش موردی: اراضی عباس آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های بوم شناسی شهری سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
127 - 144
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی میزان سازگاری و مطلوبیت کاربری های اراضی عباس آباد تهران با سایر کاربری های اطراف این محدوده می باشد. زیرساخت های سبز را می توان به عنوان شبکه ای از اکوسیستم های مدیریت شده با انسان و طبیعت تعریف کرد که در کنار هم سلامت و انعطاف پذیری اکوسیستم را تقویت می کنند و به تنوع زیستی کمک می کنند. مهم ترین هدف برنامه ریزی کاربری اراضی شهری مکانیابی مناسب کاربری ها و جداسازی کاربری های ناسازگار از یکدیگر است. روش انجام پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و معیارهای مؤثر بر سازگاری و مطلوبیت با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه ای تعیین شدند. تعیین مطلوبیت معیارها با استفاده از مدل فازی (Fuzzy) انجام گرفت. نقشه های سازگاری و مطلوبیت در محیط ArcGIS تهیه و میزان فواصل هر لایه به همراه استانداردسازی آن ها با استفاده از دستور Raster Calculator محاسبه شد. درنهایت نقشه نهایی کلاس بندی شده فازی به دست آمد. استفاده از مدل فازی براساس جدول میزان سازگاری کاربری اراضی شهری و تلفیق آن با معیارهای مطلوبیت کاربری ها از نوآوری این پژوهش می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که براساس معیارهای انتخابی، مناطق شرقی، شمال شرقی و غربی اراضی عباس آباد دارای پهنه های نامناسب؛ جنوب شرقی دارای پهنه های خوب و بخش مرکزی پهنه های متوسط می باشند همچنین سایر بخش ها باارزش ضعیف طبقه بندی شدند.
تجربه ی جریان بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله سنگ سیاه، الگویی برای احیاء بافت های تاریخی (مطالعه موردی: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی هر شهر نه تنها گنجینه ماندگار فرهنگی و هنری آن شهر است، بلکه بخش مهمی از ماهیت آن شهر را در دل خود دارد؛ می توان گفت که حفاظت از این بافت در اصل حفاظت از ماهیت شهر است. در نتیجه تاکنون روش های گوناگونی جهت حفظ و نگهداری این بافت ها ارائه شده است. هدف: هدف از این پژوهش تبیین چگونگی مداخله جریان بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های ناکارآمد شهری و ارائه الگویی جهت حفاظت پویا از بافت های تاریخی با بهره گیری از دیدگاه های این تفکر است. در این راستا، نه تنها به بررسی رویکردهای موجود در بازآفرینی پرداخته شده، بلکه با تحقیق در مورد یکی از بازآفرینی های موفق در بافت تاریخی شیراز (محله ی سنگ سیاه) الگویی تلفیقی با نگرش فرهنگ مبنا ارائه شده است. روش شناسی تحقیق: برای رسیدن به این هدف از روش های میدانی و کتابخانه ای استفاده شده است که مهم ترین آنها مطالعه ی اسناد بالادستی، مشاهده در محل و انجام مصاحبه با 17 نفر از افراد دخیل در بازآفرینی محله سنگ سیاه بود. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، محله تاریخی سنگ سیاه در شهر شیراز است. یافته ها: الگوی به دست آمده شامل ده مرحله است که جوانب اجتماعی، اقتصادی و کالبدی را پوشش می دهد. این مدل نه تنها در نظریه تمام جوانب را پوشش داده، بلکه در عمل نیز کارایی خود را ثابت کرده و به دلیل ماهیت منطعف خود این امکان را فراهم می کند که در سایر شهرها و بافت های تاریخی نیز مورد استفاده قرار گیرد. نتایج: نتیجه این پژوهش را می توان در دو مورد خلاصه کرد. یکی بررسی جوانب بازآفرینی فرهنگ مبنا با هدف کاربری کردن این رویکرد و نجات آن از نگرشی صرفا شعاری در برنامه ریزی شهری. و دیگری ارائه الگویی جهت اجرای روند بازآفرینی فرهنگ مبنا در محلات شهری با رویکردی منعطف و دربرگیرنده ابعاد مختلف.
بازآفرینی بافت فرسوده شهری با رویکرد حکمروایی خوب (مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در کشورمان، بخش قابل توجهی از بافت قدیمی شهرها که غالبا هسته ی اولیه و اصلی آن هارا تشکیل می دهند در روند شتاب آلود شهرنشینی و برنامه های توسعه شهری مورد بی توجهی قرار گرفته و به بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری تبدیل شده اند موضوع مورد بررسی این پژوهش بازآفرینی بافت فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب شهری است و در آن تلاش شده است به این سوال پاسخ داده شود که شهر ساری به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است و چگونه می توان با استفاده از این رویکرد به بازآفرینی بافت فرسوده شهری اقدام نمود. هدف: هدف این پژوهش،بازآفرینی بافت های فرسوده شهر ساری با رویکرد حکمروایی خوب است. روش شناسی تحقیق: ترکیبی از روش های کتابخانه ای و میدانی است. در روش کتابخانه ای از ابزارهایی نظیر، مقاله ها، آمارنامه ها، جداول آماری و ...استفاده شده است و در روش میدانی از مشاهده مستقیم، و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است. این اطلاعات وارد نرم افزار SPSS شده و به وسیله آزمون های آماری ( توصیفی- استنباطی) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. همچنین با استفاده از نرم افزارSmart PLS مدل معادلات ساختاری پژوهش تنظیم گردید. قلمروجغرافیایی پژوهش: شهرساری مرکز استان مازندران و شهرستان ساری است. این شهر با جمعیتی حدود 347 هزار نفر در میان 30 مرکز استان در رتبه بیست و سوم کشوری جای گرفته است (مرکز آمار ایران،1395). شهر ساری دارای چهار منطقه (بافت قدیم، منطقه یک، منطقه دو، منطقه سه) می باشد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد بیش از 50 درصد فراوانی پاسخ ها به وضعیت شاخص های حکمروایی خوب و بازآفرینی پایین تر از حد متوسط بوده که حاکی از وضعیت نامطلوب این شاخص ها در بافت فرسوده شهر ساری می باشد. نتایج: نتایج نشان می دهد بین حکمروایی خوب و بازآفرینی بافت فرسوده در شهر ساری رابطه معناداری وجود دارد و سه شاخص عدالت گرایی، قانون گرایی و اجما ع گرایی بیشترین تاثیر را بر بازآفرینی بافت فرسوده شهرساری داشتند.
کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در مدل سازی توسعه کالبدی شهری (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه توسعه کالبدی شهرها به صورت روزافزون در حال افزایش است. مدیریت صحیح این توسعه از جهات گوناگون در زمره مسائل مهمی است که باید مدنظر قرار بگیرد. روش های متعددی برای پیش بینی و تعیین جهت توسعه شهری وجود دارد که یکی از این روش ها در تعیین مناطق مناسب، روش مبتنی بر شبکه های عصبی است. هدف تحقیق: هدف این پژوهش مدل سازی توسعه شهر رشت طی بیست سال اخیر و پیش بینی جهات توسعه این شهر تا سال 2032 می باشد. روش شناسی تحقیق: با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ لندست 7 و8 سال های 2002، 2012 و 2021 شهر رشت و با نرم افزار GIS تصاویر با ترکیب باندی مناسب آماده و سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP) تصاویر طبقه بندی شده اند. شاخص های در نظر گرفته شده برای مدل همسایگی مناطق شهری، فاصله از نقاط شهری، فاصله تا مناطق مرکزی شهر و فاصله تا خیابان ها و راههای اصلی می باشند. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر رشت، مرکز استان گیلان و در ۴۹ درجه و ۳۵ دقیقه و ۴۵ ثانیه طول شرقی و ۳۷ درجه و ۱۶ دقیقه و ۳۰ ثانیه عرض شمالی از نصف النهار گرینویچ قرار دارد و مساحت آن حدود ۱۰۲۴۰ هکتار می باشد. یافته ها: در این مدل در حالت آموزش مرحله اول (ورودی اعمال چهار شاخص بر تصاویر سال 2002)، شبکه 104 تکرار انجام داد و کمترین میزان خطا که با معیار آنتروپی متقاطع ارزیابی می شود در تکرار 98ام برابر با 058526/0 گردید. در مرحله دوم ورودی مدل اعمال چهار شاخص بر روی تصاویر 2012 بوده که کمترین میزان خطا 076657/0 ارزیابی شد. نتایج: در مجموع مدل توانسته است برای پیش بینی توسعه شهر رشت در سال 2012، 9/95 درصد و برای سال 2021، 8/93 درصد برآورد درستی داشته باشد که این عددها می تواند قابل قبول باشد. خطای مدل در این بخش اول 1/4 درصد و در بخش دوم 2/6 درصد بوده است. با بررسی دوره بیست ساله روند توسعه کالبدی، جهات توسعه شهر رشت در سال 2032 پیش بینی شد.
آینده نگری روند تحولات و راهبردهای مدیریت رشد سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با مرور چند دهه تلاش برای کنترل، کاهش و ساماندهی اسکان غیررسمی، شاهد آن هستیم که نه تنها مسئله حاشیه نشینی به سطحی قابل قبول نرسیده بلکه آمارها حاکی از شیوع و عمیق تر شدن آن در کشور است. حاشیه نشینی تنها یک معضل اجتماعی تلقی نمی شود بلکه عاملی است که خاصیت انباشتی داشته و بازتولید کننده انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی است برون رفت از آن نیازمند ملاحظات پیچیده ای است. هدف: این پژوهش به شناسایی عوامل و متغیرهای شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی پرداخته است. روش شناسی تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- پیمایشی و با بهره گیری از رویکرد آینده پژوهی و با استفاده ترکیبی از مدل های کمی و کیفی این رویکرد انجام گردید. برای انجام این پژوهش، از تکنیک پویش محیطی و دلفی جهت استخراج عوامل اولیه مؤثر بر روند آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه استفاده گردید. اطلاعات پرسشنامه ها از طریق 23 نفر از کارشناسان سازمانی، اساتید دانشگاهی به دست آمد و عوامل کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده سکونتگاه های غیررسمی شهر مراغه با استفاده از اطلاعات گردآوری شده در پرسشنامه ها در نرم افزار Micmac، شناسایی گردید و از روش سناریونویسی و نرم افزار Vensim برای تدوین سناریوهای مختلف جهت رسیدن به سناریوهای مطلوب استفاده گردید. قلمرو جغرافیایی پژوهش: سکونتگاه های غیررسمی در شهر مراغه واقع در استان آذربایجان شرقی به عنوان قلمرو جغرافیایی پژوهش انتخاب شد. یافته ها: یافته ها حاکی از آن است که 48 عامل در 4 حوزه مختلف (اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی) استخراج شدند. میزان تأثیرگذاری عوامل و درجه پرشدگی ماتریس نشان می دهد که عوامل در بیش از 92 درصد بر یکدیگر تأثیرگذار بوده اند. بنا به نظر متخصصان سه متغیر وضعیت کلان اقتصادی، نرخ بیکاری و میزان سرمایه گذاری دولت تأثیر مؤثری در شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی داشته است. نتایج: با توجه به وضعیت نیروهای کلیدی و تأثیرگذار چهار سناریو برای آینده اسکان غیررسمی در شهر مراغه ارائه شد که در نهایت سناریوی اول که سناریوی مطلوب بود، راهبردهایی که در این راستا شکل خواهند گرفت، ارائه داد: سیاست های توازن منطقه ای، مدیریت شهری و منطقه ای واحد و یکپارچه، سیاست های باز توزیعی، فقرزدایی.
تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در نواحی روستایی شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازاریابی محصولات کشاورزی یکی از شیوه های تسریع در توسعه و پیشرفت روستاها بوده که موجب افزایش درآمد، رفاه و سطح کیفیت زندگی خانوارهای روستایی می گردد. در همین ارتباط، شهرستان طارم نیز به عنوان بزرگترین تولید کننده زیتون که بیشتر تولیدکنندگان آن در مناطق روستایی فعالیت می کنند، اما نارسایی در بازار محصول زیتون موجب سود پایین برای بهره برداران آن گشته است. تحقیق با توجه به اهمیت موضوع بازاریابی و آن که تعیین سیاست های خاص آن منطقه برای توسعه کشاورزی دارای اهمیت می باشد، به تحلیل و تبیین شبکه های بازاریابی محصول زیتون در شهرستان طارم پرداخت. تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی و از نظر ماهیت کیفی و کمی بود. روش جمع آوری اطلاعات به صورت مصاحبه هدفمند (اشباع نظری از نظر پاسخ ها) و پرسشنامه بود. انتخاب نواحی روستایی برمبنای 3 معیار (15 روستا) و براساس فرمول کوکران شامل 236 بهره بردار بود. براساس نتایج تحقیق، مسیرهای بازاریابی و انتقال محصول زیتون کارایی مناسبی ندارند و سود اندکی را برای تولیدکننده زیتون دارند. در این میان عوامل نهان و آشکاری نیز برای این ناکارمدی وجود دارد که پایداری درآمد و تولید زیتون بهره برداران در گروه رفع و اصلاح این عوامل است. عامل مزرعه ای به عنوان تأثیرگذارترین عامل در شبکه بازاریابی محصول زیتون بوده است. در میان مؤلفه های مورد نظر نیز مؤلفه قیمت عمده فروشی- خرده فروشی و خریداران محصول، تقاضای خریداران و هزینه های تولید محصول بیشترین میانگین را داشته است. بنابراین در خصوص مدیریت و اصلاح بازار محصول زیتون، معیارهای یاد شده راهگشای بخش بیشتری از افزایش عملکرد محصول زیتون خواهند بود.
اثربخشی اقتصادی آموزش های ترویجی در دهستان های شهرستان آستارا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آموزش های ترویجی و کسب مهارت نقش مهم و اساسی در توسعه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جوامع ایفاد می نماید. با توجه به آموزش های ترویجی می توان به توسعه پایدار در روستا دست یافت و آن را تقویت نمود. لذا، هدف از پژوهش حاضر ارزیابی اثربخشی ابعاد اقتصادی آموزش های ترویجی در نقاط روستایی می باشد. این تحقیق از نظر هدف کاربردی، ماهیت و روش آن توصیفی-تحلیلی و برای گردآوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی استفاده شده است. قلمرو مکانی پژوهش سکونتگاه های روستایی شهرستان آستارا می باشد که طبق سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1395 دارای 28443 نفر جمعیت روستایی است. برای انتخاب نمونه آماری از فرمول کوکران و با 50 درصد احتمال وجود صفت در جامعه آمار استفاده شده که در نهایت 375 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. با استفاده از فرمول کوکران میزان پایایی پرسشنامه مقدار 93/0 بدست آمد که مقدار قابل قبول را نشان می دهد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها نشان داد، دهستان لوندویل با نمره نهایی 261/0 و دهستان چلوند با نمره نهایی 260/0 در وضعیت بهتری از نظر میزان تاثیر آموزش های ترویجی بر توسعه روستایی در بعد اقتصادی داشته و دهستان حیران در رتبه آخر قرار گرفته است. همچنین مهمترین عواملی که در زمینه اثربخشی ابعاد اقتصادی آموزش های ترویجی تأثیرگذار می باشند عبارتند از؛ 1) آموزش متنوع سازی اقتصاد روستایی و 2) برگزاری کلاس های ترویجی و بهبود و نوین سازی شیوه های تولیدی کشاورزی. در بین عامل های شناسایی شده عامل اول (آموزش متنوع سازی اقتصاد روستایی) با مقدار ویژه 90/4 و درصد واریانس 83/28 بیشترین تأثیر را در اثربخشی آموزش های ترویجی در بعد اقتصادی و تحقق توسعه پایدار روستایی داشته است
برنامه ها و سیاست های توسعه ای در ایرانِ قبل از انقلاب؛ دگرگونی نظام ارضی و فروپاشی اقتصاد روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
179 - 198
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل وضعیت اقتصاد روستایی و نسبت آن با امر توسعه و نوسازی در ایران است. گزاره اصلی این است که اقتصاد روستایی در دوره ی پهلوی دوم، دچار افول و سپس فروپاشی گردید که این مسئله به میانجی سیاست ها و برنامه های توسعه_ برنامه های عمرانی توسعه، اصلاحات ارضی، نظام های بهره برداری مدرن «نظیر ایجاد واحدهای کشت و صنعت شرکت های سهامی زراعی، تعاونی های تولید»_ اتفاق افتاده است. بیشتر مطالعات در مورد توسعه روستایی در ایران با دیدگاه نوسازی انجام گرفته که نشان از پیوند این نظریه با برنامه های توسعه ای می باشد. مدرنیزاسیون و توسعه آمرانه در امتزاج با صنعتی شدن و شهرنشینی در ایران به عنوان دستگاه مفهومی این پژوهش صورت بندی شد. اعتبار داده ها با کیفیت منابع و شیوه تجزیه وتحلیل داده ها به صورت توالی تاریخی و ضرورت برنامه ها مدنظر قرارگرفته است. نتایج پژوهش نشان داد که برنامه ها و اقدامات توسعه ای ذیل الگوی نوسازی، باوجود برخی پیامدهای مثبت، به تدریج و با روند روبه رشد فروش نفت و تأثیرات آن بر اقتصاد ایران، و با دگرگونی نظام ارضی، تغییر شیوه حکمرانی روستایی، سلطه نظام برنامه ریزی آمرانه و ظهور نظام سرمایه داری تجاری- صنعتی، زمینه های فروپاشی اقتصاد روستایی را فراهم نموده اند. این روند، مهاجرت روستا- شهری، کاهش تولیدات کشاورزی، خروج نیروی فعال کار از روستاها، عدم سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و تولیدی و وابستگی به دولت، توجه دولت به بخش های عمرانی، به حاشیه راندن مشارکت روستایی و ارجحیت اقتصادِ کلان بر فرهنگ و اجتماع را به دنبال داشته است.
Livelihood Characteristics of the Fish Farmers in Ilorin, Kwara State Nigeria(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۵
69 - 77
حوزههای تخصصی:
Purpose- Fish farming is an important source of Livelihood and nutrition for several people involved in fishing activities in Nigeria. This study aims to assess the Livelihood characteristics of the fish farmers in Ilorin, Kwara State, Nigeria.Design/methodology/approach- The study was carried-out in Ilorin Kwara State, Nigeria. Ilorin is the Capital of Kwara State. The Research involved a 3-stage sampling procedure. The first stage involved a purposive selection of two (Ilorin East and Ilorin West) Local Government Areas in Ilorin due to the prevalence of fishing activities in the area. The second stage involved a purposive selection of five fishing settlements along the river bank in each of the two local Government Areas and the third stage involved the random selection of ten fish farmers within the fishing settlements. A total of 150 fish farmers were randomly selected for this research work. Descriptive statistics such as frequency count, percentage, and mean were employed to analyze the data. The questionnaire was the instrument used for data collection.Findings Findings: The findings showed that involvement in other income-generating activities (mean=3.81) was the highest-ranked financial asset. Owned/leased fish ponds (mean=3.51) was the highest-ranked physical asset. The ability to network with the extension agents/experts for fish production (mean=3.61) was the highest-ranked social asset. Physically fit to carry out the fish production activities (mean=3.73) was the highest-ranked human asset. Access to water for fish production (mean=3.70) was the highest-ranked natural asset. The overall Livelihood status of the fish farmers was High (mean=3.38).Originality/value: This study is important as it would provide up-to-date information on the livelihoods of fish farmers which would drive the governments’ policy and interventions towards the fish farmers in Nigeria. Also, the Agricultural extension programme aimed to improve fish farmers’ livelihood outcomes in fish production in Kwara State, Nigeria should improve their skills and information on areas of need which include pond water treatment, construction, and maintenance were the leading information needed by fish farmers, and to help the fish farmers overcome the factors limiting their production.
تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: اکوسیستم کارآفرینی روستایی برای توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در مناطق روستایی حیاتی است. با استفاده از اهرم کارآفرینی در مناطق روستایی، می توان اقتصاد روستایی پویا و نوآور ایجاد کرد. استان البرز با وجود داشتن شرایط مناسب اقلیمی، جغرافیایی، ارتباطی و دسترسی مناسب، اما طی سالیان اخیر در زمینه توسعه اقتصادی نواحی روستایی شرایط نامناسبی مانند؛ افزایش نرخ بیکاری، پایین بودن نرخ مشارکت اقتصادی و اختلاف درآمد خانوارهای روستایی و شهری دارد. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر تحلیل وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در استان البرز است. روش پژوهش: این پژوهش درچهارچوب روش شناسی کمی انجام شده است. گردآوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی صورت گرفته که در بخش میدانی ابزار اصلی پرسشنامه بوده است. جامعه آماری شامل روستاهای استان البرز بوده که از بین آن ها تعداد 33 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده و بر اساس فرمول کوکران تعداد 380 نفر به عنوان نمونه برای تکمیل پرسش نامه انتخاب شده اند. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری کای اسکوئر، t تک نمونه ای، آزمون آنووا، دانکن و درون یابی کریجینگ استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که اکوسیستم کارآفرینی روستایی استان البرز دارای وضعیت نامناسبی است، به طوریکه از بین 10 گروه شاخص های اصلی شامل؛ شاخص های کسب و کار، شاخص های مالی، شاخص های آموزشی، شاخص های سرمایه انسانی، شاخص های حمایتی، شاخص های بازار و مشتریان، شاخص های اجتماعی، شاخص های فرهنگی، شاخص های زیرساختی و شاخص های نوآوری، تحقیق و توسعه که مورد بررسی قرار گرفته است، صرفاً دو گروه دارای وضعیت مناسب و هشت گروه دیگر دارای وضعیت نامناسب بوده اند. همچنین پراکندگی جغرافیایی وضعیت اکوسیستم کارآفرینی روستایی در سطح استان متفاوت است. نتیجه گیری: وجود زیرساخت های سخت افزاری مانند دسترسی به راه های ارتباطی و مراکز شهری به تنهایی برای توسعه اکوسیستم کارآفرینی کافی نمی باشد بلکه لازم است در کنار آن توسعه زیرساخت های نرم افزایی مانند امور مالی، آموزش، انواع حمایت ها، سرمایه انسانی و اجتماعی و تحقیق و توسعه نیز مورد توجه قرار گیرد.
تدوین راهکارهای آینده نگر در ارتقاء کیفیت کالبدی ساختمانهای مسکونی معماری شهری با نگاهی به ابعاد روانشناسانه (مورد پژوهی: منطقه 10 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
129 - 146
حوزههای تخصصی:
باتوجه به آنکه کیفیت کالبدی معماری شهری در منطقه 10 شهر تهران با مشکل مواجه است، تدوین راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری شهری از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در این منطقه حائز اهمیت است. هدف اصلی تحقیق، تدوین راهبردهای ارتقای کیفیت کالبدی معماری شهری(ساختمان های مسکونی) از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط در منطقه 10 شهر تهران در راستای بهبود معماری شهری برای استفاده کنندگان است و سوال مطرح این است که چگونه می توان با تجزیه و تحلیل ابعاد روانشناسانه محیط، راهبردهای ارتقای کیفیت کالبد معماری شهری (ساختمان های مسکونی) را برای استفاده کنندگان تدوین نمود؟ درراستای پاسخ به این سوال از روش کیفی- کمی استفاده شد. روش پژوهش به لحاظ هدف توصیفی- تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای و میدانی با ابزار پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش استدلال استقرائی و استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکطرفه و رگرسیون انجام گرفت. نتایج نشان داد که اصلی ترین ابعاد در حیطه های عملکردی، محیطی، فرهنگی و انگیزشی دسته بندی می شوند و هر یک از این ابعاد دارای ریز مولفه های مختلفی است که بکارگیری تک تک این ریز مولفه ها در کنار یکدیگر موجب ارتقاء کیفیت کالبد ساختمان های مسکونی و به دنبال آن معماری شهری می شود. براین اساس راهبردهای ارتقاءکیفیت کالبدی معماری ساختمان های مسکونی از طریق تغییر مولفه های روانشناسانه محیط در شهر منطقه 10 تهران عبارتند از: فهم ماهیت مصالح ساختمانی که در سرشت خود پایدار باشند و به صورت هماهنگ با منطقه باشند. ضمن آنکه توجه به نقش نمادین رنگ و فرم در کالبد ساختمان های مسکونی، چه از منظر کیفیت کالبدی و چه از منظر بهبود و ارتقاء مولفه های انگیزشی ساکنین منطقه 10 شهر تهران و چه به مثابه عنصر معنادار در معماری شهری این منطقه که می تواند احساسات و ادراکات افراد را درگیر کند و ذهنیت ایشان را نسبت به کیفیت معماری شهری این منطقه بهبود بخشد.
رویکرد حق به شهر و تغییرات کاربری زمین شهری راهی به سوی شهر پایدار و عادلانه، مطالعه موردی:کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری زمین شهری در کلانشهرهای جهان سوم با مدیریت و برنامه ریزی ناموفق به نفع مالکان و توسعه گران در حال اتفاق است و منجر به ناپایداری و ناعادلانه شدن فضای شهری شده است. مطالعات موجود بیشتر به نمایش فضایی تغییرات، علل، پیش ران ها و فرایندها و ساختارهای این تغییرات پرداخته و کمتر این مطالعات با رویکرد تجویزگرایانه به راه حلی برای عادلانه و پایدار شدن این تغییرات پرداخته اند. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تجویزی مبتنی بر رویکرد حق به شهر برای تغییرات کاربری زمین شهری در کلانشهرهای جهان سوم (مطالعه موردی:کلانشهر تهران) است که بتواند در طرح ها و برنامه های شهری به صورت تجویزی، راه حلی برای آثار منفی تغییرات کاربری زمین شهری ارائه دهد. در این پژوهش مبتنی بر راهبرد کیفی، از روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. در ارائه مدل تجویزی از تحلیل محتوای کیفی استفاده شده و تجویزهای مناسب از این رویکرد برای هرکدام از عوامل موثر بر تغییرات کاربری زمین شهری استخراج شده و با روش تحلیل تماتیک مدل تجویزی ارائه شده است. مدل تجویزی ارائه شده نشان می دهد که تجویزهای منبعث از رویکرد حق به شهر برای عوامل و شاخص های موثر بر تغییرات کاربری زمین می تواند از آثار کالایی شدن فضا کم کرده و شرایط را برای زایاشدن فضا مناسب تر کند و طی این فرایندها شهر به اجتماعی شدن فضا و افزایش قدرت اقتصادی بخش عمومی نزدیک تر می شود. تحقق این دو نتیجه شرایط را برای ایجاد شهری عادلانه و پایدار محیا می گرداند. مدل تجویزی ارائه شده با سیستم استنتاج فازی اعتبارسنجی شده که متخصصان اذعان داشتند که این مدل از لحاظ معیارهای مورد مطالعه از سطح قابل قبولی برخوردار است.
توسعه اجتماعی روستایی با تمرکز بر نقش زنان کارآفرین (مورد مطالعه: روستاهای شهرستان صومعه سرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: کارآفرینی روستایی، مفهومی است که تاکنون از دیدگاه های مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. باور بر این است که به عنوان راهبردی کارآمد برای توسعه اجتماعی روستا ضرورت دارد. کارآفرینی زنان در روستا پدیده ای چند بُعدی وتحت تأثیر عوامل مختلف است. در جامعه امروز ایران، زنان نقش قابل توجه ودر حال گسترشی در زمینه کسب کارها ایفا می کنند. روش پژوهش: پژوهش حاضر با هدف تبیین نقش زنان کارآفرین در توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا انجام شد. روش پژوهش کاربردی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و میدانی است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS ومدل های تلفیقی (FARAS+FCOPRAS) ومدل فازی WASTPAS، استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد، بین توسعه اجتماعی روستاهای شهرستان صومعه سرا و زنان کارآفرین ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین بین شاخص های اجتماعی، به ترتیب شاخص مشارکت اجتماعی با مقدار امتیاز 44/71، بهبود کیفیت زندگی با مقدار امتیاز 31/71، تحول جمعیتی روستا با مقدار امتیاز 20/71، آموزش وآگاهی با مقدار امتیاز 15/71، تقویت ارتباط واعتماد اجتماعی با مقدار امتیاز 11/71، بیشترین وکمترین میزان تأثیرپذیری را از نقش زنان کارآفرین در روستاهای شهرستان صومعه سرا به خود اختصاص داده اند. در ادامه یافته های پژوهش نشان داد، به ترتیب بخش های مرکزی با مقدار وزن 891/3، بخش تولم با مقدار وزن 775/3، بخش میرزا کوچک با مقدار وزن 678/3، بیشترین وکمترین میزان توسعه اجتماعی را با تاکید بر نقش زنان کارآفرین به خود اختصاص داده است. نتیجه گیری: بر این اساس، با توجه به نتایج پژوهش، زنان کارآفرین روستایی به عنوان نیروهای خلاق، نوآور و متفکر در زمینه فعالیتی خود توانسته اند، تحولی در توسعه اجتماعی مناطق روستایی شهرستان صومعه سرا ایجاد کنند و به پویایی روستاهای این شهرستان کمک نمایند.
تحلیل قانونمندی های حاکم بر فرآیند شکل گیری و گسترش اسکان غیر رسمی در محدوده های روستایی واقع در حریم کلان شهرها، مطالعه موردی: روستاهای حریم کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۹)
87 - 107
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر روند جمعیت پذیری سکونتگاه های انسانی واقع در فضای حریم کلان شهرهای کشور، تأثیرپذیری فراوانی از فرآیندها و روندهای حاکم بر کلان شهرها داشته اند. در این میان اسکان جمعیت در نقاط روستایی واقع در این فضا در اشکال مختلف، از جمله به صورت سکونتگاه های غیررسمی و محدوده های فقیرنشین از چالش های عمده ای است که در این عرصه ها رخ داده است. این موضوع به سبب ماهیت پدیده، شیوه ساماندهی و مدیریت و بسیاری ابعاد دیگر و نو بودن برای مدیریت های محلی و روستایی و عدم تجربه لازم در این زمینه، نیازمند توجه در سطوح مختلف پژوهشی، حقوقی - قانونی، سیاست گذاری، برنامه ریزی و مدیریتی– اجرایی می باشد. هدف از این پژوهش، تحلیل قانونمندی های حاکم از جمله واکاوی ابعاد، مؤلفه ها و عوامل مختلف نهادی، اقتصادی و مکانی بر فرآیند شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهرها با تأکید بر شهر تهران است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده که با استفاده از تکنیک های پژوهشی مختلف از جمله تحلیل محتوا، کدگذاری و طبقه بندی بر روی 26 مصاحبه انجام شده در نرم افزار MAXQDA تا رسیدن به مرحله اشباع نظری نسبت به مقوله بندی نظرات اقدام شد. بر اساس یافته های پژوهش 39 مقوله اصلی در قالب 5 مضمون شامل؛ «دافعه ها و جاذبه های جغرافیایی- محیطی- زیستی»، «انگیزه ها و محرک های اجتماعی- اقتصادی»، «فقدان و عدم اجرای طرح ها و برنامه ها»، «خلأ و ناکارآمدی قوانین، ضوابط و مقررات» و «ناتوانی و ضعف ساختارهای مدیریتی- اجرایی» به عنوان مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در محدوده روستاهای واقع در حریم کلان شهر تهران شناسایی و مورد تأکید قرار گرفتند.
تحلیلی بر بازآفرینی بافت محله تاریخی سنگ سیاه شهر شیراز با استفاده از تحلیل ترکیبی ALM-Gis(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
27 - 40
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی شهری به مفهوم احیاء، تجدید حیات و نوزایی ش هری و ب ه عب ارتی دوب اره زن ده ش دن ش هری اس ت. در بازآفرینی شهری، توسعه شهری به مفهوم رشد کمی عناصر کالبدی ش هر ب رای اسکان جمعیت و ارتقای کیفیت زندگی، در قالب طرحهای توسعه شهری رخ خواه د داد. هدف مقاله ی حاضر انجام تحلیل بر بازآفرینی بافت تاریخی محله سنگ سیاه شهر شیراز است لذا قلمرو پژوهش بافت محله سنگ سیاه شهر شیراز است. این محله دارای بافت تاریخی و جمعیت متراکم است که از وضعیت نامناسب کالبدی برخوردار است. این محله دارای 12 کوی با جمعیتی معادل 13755 نفر و 13663 ساختمان مسکونی با مساحت 2972 هکتار است. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی است. متغیرهای های مورد مطالعه در آن اسکلت ساختمان، جنس مصالح،، تعداد طبقات، دانه بندی، قدمت ساختمان، نفوذپذیری، کیفیت ابنیه و تعداد واحد است. در این مقاله شاخص های باز آفرینی در 6 دسته و با ابزار پرسشنامه و نمونه گیری از 359 نفر تحلیل شدند. برای وزن دهی به لایه ها در داده های فضایی از روش خودهمبستگی فضایی موجود در نرم افزارGeoda استفاده شد. همچنین برای بررسی توزیع فضایی اولویت بندی باز آفرینی بافت محله سنگ سیاه از روش خودهمبستگی فضایی موران(Anselin local Morans) در نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. نتایج نشان داد که در محدوده بافت؛ 9/9994 هکتار یعنی 63/33 در وضعیت مقاومت خیلی پایین قرار دارد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آزمون پارامتریک نشان داد که شاخص حکمروایی و شاخص برنامه ریزی با میانگین(41/3=Mean) و (55/2=Mean) به ترتیب بالاترین و پایین ترین شاخص هستند که این وضعیت نشان از وضعیت نامناسب بافت محله سنگ سیاه دارد.
تحلیل پیچیدگی ها و ابهامات چیستی مفهوم شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، مفهوم شهر هوشمند در پاسخ به مسائل و چالش های شهری در گفتمان شهرسازی بسیار رایج و پرطرفدار گردیده است. بااین حال ابهامات و پیچیدگی هایی درباره تعریف مفهوم شهر هوشمند وجود داشته و شهر هوشمند حاوی مفاهیم و معناهای مختلفی برای فعالین حوزه شهری ازجمله متخصصین، سیاست گذاران و سایر کنشگران مؤثر در هدایت و کنترل شهر است. بر این اساس پژوهش حاضر به دنبال روشنگری و کاهش ابهامات و پیچیدگی های مفهوم شهر هوشمند بوده است. به نحوی که سعی نموده معناها و مفاهیم اصلی رایج برای مفهوم شهر هوشمند را استخراج و تحلیل نماید. پاسخگویی به هدف پژوهش با تکیه بر روش کیفی و فراترکیب (فرا تحلیل) پژوهش های معتبر نگاشته شده در موضوع شهر هوشمند (68 مقاله منتخب) که عمدتاً در یک دهه اخیر انجام شدند، صورت پذیرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که اصلیترین مفاهیم شهر هوشمند که نیروی محرکه اصلی شهر هوشمند نیز به حساب می آیند، استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در کنار سرمایه انسانی و اجتماعی است که وظیفه جلو بردن برنامه های یک شهر هوشمند را بر عهده دارند. علاوه بر آن، اینگونه نیروی های محرکه هستند که موجب ایجاد سایر مفاهیم اصلی شهر هوشمند مثل نوآوری و خلاقیت، افزایش کارآیی و کارآمدی نظام شهری می شوند. وضعیت کنونی مفهومی شهر هوشمند که با افزایش نگاه انسان محورانه و پیوند بیش تر آن با مفاهیمی همچون کل نگری، پایداری و انعطاف پذیری همراه است، ضمن کلان تر و جامع تر نمودن این مفهوم، قابلیت سنجش هوشمند بودن یک شهر را سخت تر و پیچیده تر نموده است.
تحلیل ساختار و محتوای پژوهش های بیوفیلیک شهری از نگاه پژوهش های داخلی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
135 - 155
حوزههای تخصصی:
رویکرد نوظهور برنامه ریزی شهری بیوفیلیک با در نظر گرفتن همبستگی شهر و شهروندان با طبیعت به عنوان اصل اساسی و بسیار مهم در برنامه ریزی، در جهت رفع معضلاتی همچون آلودگی هوا، کاهش پویایی اجتماعی در ارتباط با طبیعت، عدم همخوانی طبیعت با کالبد شهر، هدر رفت منابع طبیعی و ... ارائه گردیده است. در این پژوهش سعی شده است با شناسایی و دسته بندی مقالات پژوهشی نوشته شده در حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلیک اعم از داخلی و بین المللی به فهم رویکردها و ماهیت مقالات، بررسی ساختار شامل روش شناسی، شاخص ها، روش جمع آوری و تحلیل داده ها و نتایج به دست آمده پرداخته شود تا جنبه های مثبت و خلأهای پژوهشی مورد واکاوی قرار گیرد. یافته های پژوهش نشان دهنده آن است که در پژوهش های بین المللی در حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلیک بیشتر تأکید بر ابعاد زیست محیطی و اجتماعی است؛ این در حالی است که در پژوهش های داخلی بیشتر تمرکز بر بعد کالبدی، بافت شهر و طراحی شهری در برنامه ریزی شهری بیوفیلیک می باشد. همچنین یافته های دیگر پژوهش حاضر نشانگر آن است که به طور میانگین بیش از 64% از محتوای پژوهش های داخلی و خارجی انجام شده به لحاظ ماهیت در حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلک، کاربردی هستند. نتیجه پژوهش ها حاکی از آن است که همه مقالات به بررسی ابعاد مشخصی از حوزه برنامه ریزی شهری بیوفیلیک پرداخته اند و خلأ ارائه مدلی جامع برای تحلیل و ارزیابی برنامه ریزی شهری بیوفیلیک کاملاً مشهود است.
Bibliometric Analysis of Pro-Environmental Tourist Behavior in Rural Tourism Studies(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۸
23 - 44
حوزههای تخصصی:
Purpose- This research aims to provide a comprehensive and systematic review of the knowledge structure and dominant trends in the literature concerning pro-environmental tourist behavior within rural tourism studies. The study seeks to identify research gaps and map the intellectual landscape of the field for future researchers. Methodology- This study employs a scientometric approach, combining systematic review and bibliometric analysis. A total of 1,020 eligible articles published between 1985 and 2024 were identified through the Scopus database and analyzed using VOSviewer software. Co-authorship, co-citation, and keyword co-occurrence networks were used to analyze the knowledge structure. Findings- The results reveal that China, the United States, Australia, the United Kingdom, and South Korea have the highest publication output in this field. Linnaeus University (Sweden), Sejong University (South Korea), and Lund University (Sweden) are among the most influential institutions. Keyword analysis identified three primary clusters: ecotourism, ecosystem and environmental protection, and tourism economy and market. According to the Theory of Planned Behavior, factors such as attitude, subjective and social norms, perceived behavioral control, and environmental awareness are the most significant predictors of tourists' pro-environmental behavior. Practical Implications- The findings provide valuable insights for destination managers and policymakers in developing effective strategies for sustainable tourism management. The results can serve as a basis for designing behavioral interventions and formulating evidence-based policies to promote responsible behaviors among tourists in rural destinations. Originality/Value- This study contributes to the existing body of knowledge by providing a comprehensive and dynamic map of the knowledge structure and prevailing trends in pro-environmental behavior in rural tourism. By filling the gaps of previous studies, this research identifies novel research opportunities for future scholars.
ارزیابی تاثیر روش های رایج اجرای نمای ساختمان های مسکونی شهر تهران در مصرف انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸۲
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش که با تمرکز بر مناطق شرق، غرب و جنوب شهر تهران انجام شده، میزان بار سرمایشی و گرمایشی در ساختمان های رو به جهات مختلف جغرافیایی مقایسه شده و در رابطه با بخش صلب جداره، در میان مصالح و روش های ساخت متداول، جنس نما و جزئیات ساخت مناسب جداره های جداکننده خارجی در هر جهت جغرافیایی مشخص شده است. به این منظور از ابزار شبیه سازی با استفاده از نرم افزار Energy plus با واسط گرافیکیDesign builder جهت تحلیل حرارتی و مصرف انرژی ساختمان استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که واحدهای جنوبی کمترین مجموع بار سرمایشی و گرمایشی مصرفی را دارند و بعدازآن به ترتیب واحدهای شرقی (16 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی)، غربی (17 درصد بیشتر واحدهای جنوبی) و شمالی (20 درصد بیشتر از واحدهای جنوبی) قرار دارند. نتایج شبیه سازی در نماهای مختلف نشان می دهد که به طورکلی، بار گرمایشی ساختمان در واحد شمالی 30 تا40 درصد در نماهای دارای مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 20 تا 25 درصد و در واحدهای شرقی 19 تا 22 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. در واحدهای رو به شمال با توجه به نوع نما بار سرمایشی ساختمان 5/0 تا 5/7 درصد در نماهای با مصالح مختلف بیشتر از واحد جنوبی است. این درصد در واحدهای غربی 5/6 تا 7 درصد و در واحدهای شرقی 5/10 تا 11 درصد بیشتر از واحد جنوبی است. علاوه بر این تأثیر استفاده از انواع مختلف مصالح رایج در نماهای شهر تهران شامل نماهای کامپوزیت فلزی، سرامیک با روش اتصال خشک، سرامیک با روش اتصال چسبیده، سیمانی، پانل های بتنی با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال خشک، آجری با روش اتصال چسبیده، سنگی با روش اتصال خشک (سنگ گرانیت، مرمر، کوارتزیت و ماسه سنگ)، سنگی با روش اتصال چسبیده بر مصرف انرژی ساختمان بررسی شده و نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین مصالح نما در میان مصالح متداول، آجر و بعدازآن پانل بتنی و بهترین نحوه اجرا، اجرای خشک این مصالح است.