مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
محیط ساخته شده
حوزه های تخصصی:
ماهیت و ویژگی های تفکر خلاق از دیرباز مورد توجه پژوهشگران بوده و از آنجا که شخصیت فرد از سنین کودکی شکل می گیرد، تمرکز پژوهشگران در مورد خلاقیت مرتبط با این مقطع سنی است. همچنین پژوهش ها حاکی از این است که محیط اطراف کودک نقش مهمی بر سلامت جسمانی، روانی و شکوفایی خلاقیت کودک بازی می کنند. در مطالعه حاضر با استفاده از روش تحقیق تحلیلی و کیفی در زمینه های روان شناسی محیط و طراحی معماری در مفاهیم خلاقیت و محیط های ساخته شده بر پرورش خلاقیت کودکان، همچنین ویژگی های محیطی مؤثر بر خلاقیت کودکان در مراکز کودک تهران مطالعه شده است. بدین منظور محتوای کیفی منابع و نظریات پژوهشگران مطرح در این زمینه، در جهت رسیدن به تفسیر و یافتن چهارچوبی برای ارزیابی ویژگی های محیطی مؤثر بر خلاقیت کودک، مورد بررسی قرار گرفت. در این راستا ابتدا، عوامل مؤثر بر خلاقیت کودک و ویژگی های محیطی شکل دهنده این عوامل تحلیل شد. سپس پنج مرکز کودک که با هدف پرورش خلاقیت فعالیت می کنند به طور تصادفی در شهر تهران انتخاب شدند و نتایج حاصل از تحلیل های انجام شده، در بناهای این مراکز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج پژوهش، با توجه به عوامل مؤثر در رفتار محیطی نشان می دهد، محیط با ویژگی هایی نظیر پیچیدگی، تحریک کنندگی، انعطاف پذیری، بازی سازی و ایجادکننده تعامل بین کودکان در افزایش خلاقیت کودکان مؤثر است. همچنین اگر محیط به گونه ای طراحی شود، که در آن اصول روان شناسی محیط در رابطه با خصوصیات جسمانی و روانی کودکان رعایت شود می تواند بستر مناسبی جهت شکوفایی خلاقیت کودکان فراهم آورد. محیط در این پژوهش محیط کالبدی، به صورت ساخته شده است که فضاهای باز و محیط های طبیعی را نیز شامل می شود.
بررسی عوامل کالبدی مؤثر بر مصرف آب به منظور جلوگیری از بحران آب شهری در مقیاس محلّه (مطالعه موردی: محله الغدیر شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: رشد جمعیت و تغییر شرایط آب و هوایی بر منابع آب تأثیر می گذارد. دو راهبرد برنامه ریزی برای تأمین منابع آب شهری وجود دارد: نخست تأمین منابع تمیز و قابل اطمینان و دوم، مدیریت تقاضای آب. گزینه دوم به دنبال کاهش مصرف آب است. به طور سنتی، برنامه ریزان شهری در مدیریت آب شهرها دخیل نبوده اند. درحالی که نحوه ساخت شهرها به طور مستقیم بر استفاده و تامین آب تأثیر می گذارد. رو ش: هدف این مقاله شناخت رابطه بین شاخص های محیط شهری با چگونگی بهره مندی از آب در سطح محله برای ارتقاء حفاظت از آب شهری است، بر این اساس، 9 شاخص در این زمینه به عنوان عوامل شهرسازانه تأثیرگذار در میزان مدیریت مصرف آب شناسایی گردید، سپس متوسط مصرف آب در هر دسته استخراج شد. همچنین، داده های دسته بندی شده در گروه های مختلف بر حسب شاخص مورد نظر برای تحلیل آماری وارد نرم افزارSPSS گردید. در فرایند تحلیل از روش ANOVA و مقایسه چندگانه برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها و سپس آزمون فریدمن برای مشخص کردن میزان تأثیر شاخص ها بر محله الغدیر استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد که به ترتیب شاخص های نسبت محیط بر مساحت و چرخش بلوک با بیشترین میزان تأثیر در مصرف آب و شاخص شکل، پیوستگی و مساحت توانسته اند کمترین میزان تأثیر در مصرف آب را در محله الغدیر داشته باشند. نتایج: نتایج نشان می دهد برنامه ریزان شهری با استفاده از استراتژی های برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و با شکل دادن به محیط ساخته شده و تنظیم کاربری اراضی، سبب ارتقای حفاظت از آب شهر بشوند و بر نحوه مصرف آب در شهرها تأثیر گذار باشند. نگرش جامع و فراگیر به همه این مقوله ها و ربط منطقی بین آنها و نیز توسعه فراگیر آنها، تنها راه برخورد معقول با مدیریت آب در شهرهاست.
رابطه بین ویژگی های محیط مسکونی با افسردگی ساکنان: یک مقاله مروری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای افسردگی و خطرات ناشی از آن که زندگی فردی و اجتماعی افراد را تحت تأثیر قرار می دهد تلاش بر آن است تا عوامل محیط مسکونی مرتبط با آن شناسایی گردد تا در ادامه پژوهش های آتی بتوانند از آن در جهت ارتقای محیط های مسکونی با رویکرد کاهش افسردگی بهره گیرند. پژوهش حاضر با هدف مرور مطالعات انجام شده با موضوع رابطه بین ویژگی های محیط مسکونی و افسردگی ساکنین آن انجام شده است. مواد و روش ها: در این مقاله مروری برای یافتن مستندات مرتبط با موضوع مقاله، نویسنده به بررسی منظم پیشینه منتشرشده بین سال های ۲۰۲۰- ۲۰۰۵ در مورد رابطه بین ویژگی های محیط مسکونی و افسردگی پرداخته و مطالعات مرتبط موردنظر در پایگاه داده های Pub Med، Elsevier، google scholar، Isi، MDPI، BMC، Magiran، SID با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط هم چون: رابطه بین محیط ساخته شده، محیط فیزیکی، محیط زندگی، محیط همسایگی و محله، محیط داخلی و خارجی، محیط طبیعی، محیط مسکونی، محیط کالبدی با سلامت روان (افسردگی، اختلالات روانی) بررسی گردید. یافته ها: از بین تعداد ۹۶ مقاله انتخابی مرتبط با موضوع، اکثر مقالات مقطعی بودند و رابطه آماری معنی داری میان حداقل یکی از ویژگی های محیط مسکونی و افسردگی را تأیید می کردند. از بین جنبه های متفاوت ویژگی های محیط، عدم دسترسی به فضاهای سبز، ویژگی های همسایگی، آلودگی صوتی، خصوصیات محیط ساخته شده، میزان روشنایی و قابلیت پیاده روی با خلق افسرده مرتبط تر بود و این رابطه برای زیبایی محیط، محیط شهری، دسترسی به خدمات و تراکم جمعیت و تداخل فواصل روانی تناقض هایی را نشان می داد. نتیجه گیری: مرور نتایج پژوهش ها حاکی از آن است که ویژگی های محیط ساخته شده مسکونی در بسیاری از جنبه ها با افسردگی مرتبط است و توجه به آن برای ارتقای سلامت روان (کاهش افسردگی) ساکنین محیط های مسکونی ضروری است.
بازشناسی نظام معانی محیطی در محیطهای تاریخی با تأکید بر تحولات اجتماعی مخاطبان مطالعه موردی: محله صیقلان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
75 - 87
حوزه های تخصصی:
چارچوب رابطه غیرکلامی انسان_ محیط (که به ایجاد معانی محیطی و ادراک آن از سوی مخاطبان منجر می گردد) در بافت های تاریخی با توجه به جریان بطئی تحولات فیزیکی در آنها، از شرایط خاصی برخوردار است؛ چنان که در این بافت ها، بیشتر ِ تحول در شاخص های فردی و اجتماعی مخاطبان است که عامل اصلی دگرگونی در معانی محیطی محسوب می گردد. بر این اساس، سطح تحول یافتگی جامعه، می تواند مبنای تداوم پذیری معانی دیروزین و یا گونه گونی آنها در شرایط امروزین باشد. این پژوهش به کنکاش در چگونگی ادراک معانی محیطی از سوی مخاطبان و سنجش گوناگونی های آن، بر پایه تفاوت در سطح تحول یافتگی اجتماعی آنها می پردازد. فرضیات پژوهش بدین موضوع اشاره دارند که گروه های اجتماعی تحول یافته تر، بر پایه شرایط امروزین، معانی جدیدی را در مواجهه با بافت ها و عناصر تاریخی خلق می کنند، در حالی که گروه های اجتماعی کمتر تحول یافته، به دنبال کشف معانی دیروزین فضای تاریخی هستند. در این بین، گروه میانه ای نیز ضمن درک معانی دیروزین فضا، در پی بسط و تداوم آن در شرایط کنونی می باشند. روش تحقیق همبستگی در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفته و در بخش هایی از تحقیق نیز از روش تفسیری_ تاریخی استفاده شده است. همچنین شیوه گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی_ میدانی (در محله تاریخی صیقلان رشت) بوده و داوری بر داده های گردآوری شده از طریق آزمون آماری کای دو، صورت گرفته است. یافته های پژوهش ضمن پاسخ به سؤالات تحقیق، بر این واقعیت تأکید دارند که درصد بالایی از جامعه آماری پژوهش، در گروه میانه ای قرار می گیرند که در پی تغییر بطئی معانی دیروزین و تداوم یافتن آن ها متناسب با شرایط تحولات امروزین جامعه هستند.
بررسی رابطه علی محیط ساخته شده و رفتار سفر در الگوهای توسعه ای مختلف تهران مطالعه موردی: محله منیریه، کوی بیمه و گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
133 - 146
حوزه های تخصصی:
یافتن ارتباط علی میان مولفه های محیط ساخته شده و رفتار سفر حدود دو دهه است که یکی از سئوالات اصلی در حوزه ارتباط میان رفتار سفر و محیط ساخته شده است. خودانتخابی ساکنان که به گرایش مردم برای انتخاب محل زندگی براساس گرایشات و عادات سفرشان مربوط می شود، یک مسئله کلیدی است که این رابطه را مخدوش می کند. آیا افراد به دلیل تمایل به پیاده روی، محله هایی با قابلیت پیاده روی را برای سکونت می گزینند و در نتیجه دلیل بالا بودن سفر پیاده آنها به گرایشات و ترجیحات سفر آنها بازمی گردد و یا برعکس چون در محلات با قابلیت پیاده روی سکونت دارند، بیشتر پیاده می روند، مسئله ای است که در این پژوهش به آن پاسخ داده شده است. در این راستا، این پژوهش، ارتباطات مستقیم و غیرمستقیم میان مولفه های کالبدی و غیرکالبدی موثر بر رفتارسفر پیاده را با جمع آوری ۲۷۳ پرسشنامه از ساکنان سه محله با الگوهای توسعه ای متفاوت مرکزی، متعارف و حومه ای در کلانشهر تهران و استفاده از روش تحلیل عاملی و تحلیل مسیر ارزیابی کرده است. یافته ها حاکی از آن است که در دو محله متعارف و حومه ای مولفه های محیط ساخته شده از جمله تنوع مقاصد و میزان دسترسی به آنها و دسترسی به حمل ونقل عمومی و کاهش دسترسی به بزرگراه بر نگرش ها و عادات سفر تاثیر گذاشته اند. حال آن که در محله مرکزی، مولفه های نگرش ها و عادات سفر بر مولفه های محیط ساخته شده و از سوی دیگر ترجیحات انتخاب سکونت بر فراوانی سفر پیاده تاثیر گذاشته اند. با این حال در محله مرکزی، همچنان مولفه محیط ساخته شده (تنوع مقاصد و دسترسی به آنها) تاثیر مستقیم و مستقل بر رفتار سفر پیاده داشته اند. بنابراین در مجموع با در نظر گرفتن پدیده خودانتخابی، همچنان مولفه های محیط ساخته شده و رفتار سفر پیاده رابطه علی داشته و با تغییر ویژگی های آن (افزایش تنوع مقاصد و میزان دسترسی به آنها، افزایش دسترسی به حمل و نقل عمومی و کاهش دسترسی به بزرگراه) می توان این مد سفر را در سطح محلات ترغیب نمود.
مدل سازی ارتباط فضایی سرطان های ریه با فاکتورهای محیط ساخته شده در محلات شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1153 - 1176
حوزه های تخصصی:
در طی دهه اخیر علایق گسترده ای درباره مطالعه نقش همسایگی ها و فرم شهری بر سرطان و نابرابری های سرطان در مناطق جغرافیایی شکل گرفته است. پژوهش حاضر با هدف مدل سازی ارتباط فضایی سرطان های ریه با عوامل محیط ساخته شده از جمله آلودگی هوا، فرم شهری، دسترسی به خدمات عمومی، و شاخص های اجتماعی - اقتصادی در محلات شهر تهران انجام گرفته است. این پژوهش از نوع تحقیقات کاربردی است و به لحاظ روش نیز در دسته تحقیقات توصیفی و علّی قرار دارد. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان ریه است که در سال های 1385-1389 در وزارت بهداشت و درمان کشور ثبت شده اند. از روش های آماری تحلیل عاملی اکتشافی و رگرسیون چندگانه در محیط نرم افزاری SPSS به ترتیب برای کاهش حجم متغیرها و استخراج متغیرهای تبیین کننده واریانس سرطان های ریه در سطح اطمینان 95درصد استفاده شد. همچنین، از مدل سازی معادلات ساختاری (SEM) در محیط نرم افزاری Amos Graphicبرای محاسبه اثر مستقیم، اثر غیرمستقیم، و اثر کل متغیرهای مستقل در تبیین تغییرات سرطان های ریه استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد شاخص های آلودگی هوا حدود 30درصد واریانس سرطان های ریه را در محلات شهر تهران تبیین نمودند؛ متغیرهای قابلیت پیاده مداری، اختلاط کاربری زمین، نسبت سطح اشغال، نسبت تراکم ساختمانی، و تراکم کاربری های اداری از شاخص های بُعد فرم شهری اند که در سطح آلفا 05/0 ارتباط آماری معنی داری را با توزیع جغرافیایی سرطان های ریه نشان داد ه اند که شاخص قابلیت پیاده مداری از نظر میانگین اثر مستقیم ارتباط معکوس داشته است و بقیه شاخص های مذکور ارتباط مستقیمی داشته اند. شاخص های دسترسی به خدمات آموزشی، دسترسی به خدمات حمل ونقل عمومی، و دسترسی به فضاها و امکانات تفریحی نیز، برخلاف فرضیه ضمنی این پژوهش، ارتباط مثبت و معنی داری با متغیر وابسته داشته اند. از نظر بُعد اجتماعی - اقتصادی نیز شاخص های گروه های سنی آسیب پذیر، گروه های پایین اقتصادی، تراکم جمعیت، و سطح تحصیلات (زیر دیپلم و دانشگاهی) به طور میانگین با اثر کل 08/0 ارتباط مستقیمی با توزیع فضایی سرطان های ریه نشان داده اند.
جرم در رابطه با طراحی شهری. مطالعه موردی: منطقه بزرگ قاهره
منبع:
دانش انتظامی سمنان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
94 - 121
حوزه های تخصصی:
این مقاله ترجمه مقاله ای تحت عنوان " جرم در رابطه با طراحی شهری.مطالعه موردی :منطقه بزرگ قاهره " اثر هبا عادل ، محمد صالحین ، رندا آ.محمود که در مجله مهندسی دانشگاه عین شمس درسال 2016 به چاپ رسیده می باشد .جرم بخشی از هر سیستم اجتماعی است و از ابتدا ریشه آن در جوامع بشری شناخت هشده است. از جامعه ای به جامعه دیگر فرق می کند، حتی در یک جامعه در همه مکان ها به طور یکسان و به یک شیوه اتفاق نمی افتد. همچنین در بعضی از مکان ها بیشتر از سایر مکان ها متمرکز شده است. گاهی افزایش وگاهی کاهش می یابد و غیره. تحقیقات قبلی ثابت کرده است که میزان جرم و جنایات ارتباط معناداری با عوامل اجتماعی مختلف دارد.سطح تحصیلات، نرخ فقر، نبود سازمان اجتماعی، در حالی که دیگرمحققین توجه خود را به رابطه آن با محیط ساخته شده جلب کرده اند. آنها همچین معتقدند که جرم در جاهایی رخ دهد که هم فرصت و هم مجرمان در دسترس باشد. نقش این مقاله به شناسایی شرایط شهری مربوط به وقوع جرم در منطقه بزرگ قاهره می پردازد. و پیشنهاد راه های مختلف برای کاهش این جرائم بطور مستمر و پیاپی را در بر دارد . به طور متوالی ، مناطق اصلی جرم خیزی )منطقه بزرگ قاهرهو براساس آنالیز اجتماعی ، الگوی شبکه خیابانی و استفاده از کاربری زمین مورد بررسی قرار گرفت
تحلیل تأثیر ویژگی های محیطی گسترش های جدید شهری بر رفتار سفرهای با مقصد مشخص و بدون مقصد مشخص (مطالعه موردی: 5 محله در شمال شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر در کشور ما، به دلیل افزایش نرخ شهرنشینی، دائماً به مساحت شهرها افزوده شده است. اگرچه بسیاری از گسترش های جدید شهری براساس طرح های توسعه شهری شکل گرفته اند، اما به نظر می رسد در طرح ریزی آنها، از کنش و ارتباط ویژگی های محیطی و رفتار سفر غفلت شده است. از این رو، هدف تحقیق حاضر، تحلیل تأثیر ویژگی های درک شده از محیط ساخته شده بر رفتار سفر افراد در گسترش های جدید شهر اصفهان می باشد. این مقاله، بین دو نوع سفر با مقصد مشخص و سفر بدون مقصد مشخص تفاوت قائل شده است تا از سوگیری نتایج اجتناب شود. برای جمع آوری داده های تحقیق از یک پرسشنامه خود پاسخ ده استفاده شده است که توسط 648 فرد در 5 محله جدید در شمال اصفهان تکمیل گردیده اند. برای تحلیل داده های مذکور، از روش رگرسیون منفی دو جمله ای استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان می دهد که با کنترل ویژگی های اجتماعی- اقتصادی و متغیرهای نگرش به سفر، برخی از ویژگی های محیطی از جمله مجاورت، قابلیت دسترسی، امنیت و جذابیت های پیاده روی/ دوچرخه سواری بر فراوانی سفرهای پیاده و سواره در هر دو نوع سفر با مقصد مشخص و بدون مقصد مشخص تأثیر معنی داری می گذارند.
سازگاری محیط با روش زندگی انسان (یک چارچوب نظری، یک مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انسان همواره در تعامل با محیط پیرامون قرار دارد. این تعامل به سمت سازگار نمودن محیط با ساخت درونی انسان [فرهنگ] و رفع تنش های نامطلوب محیطی پیش می رود. «روش زندگی انسان» به عنوان یک مؤلفه مهم و مشخص فرهنگ در سازگاری انسان و محیط مورد توجه می باشد. «روش زندگی انسان» دارای وجوه آشکار و پنهانی است که محیط ساخته شده را متأثر ساخته و به طور پیوسته تغییر می دهد. این پژوهش، از طریق مطالعه مسکن ایل قشقایی، سازگاری محیط با روش زندگی انسان را با تکیه بر مفاهیم «قابلیت» و «معنی» تشریح نموده است. چارچوب نظری در این مطالعات بر اساس «سازگاری محیط با روش زندگی انسان» مد نظر قرار گرفته است. سازگاری انسان و محیط، تحت تأثیر ارزش ها، معانی ذهنی انسان و قابلیت های محیط پدید می آید. به منظور بررسی وجوه سازگاری محیط و انسان، ساختار محیط طبیعی و ساخته شده و ساختار روش زندگی از یک سوی و ساختار معانی از سوی دیگر مورد بررسی قرار گرفته است. سازگاری انسان و محیط، مسئله ای خلاق است و رکن مهم آن انطباق پیوسته قابلیت و معنی می باشد. تغییرات محیط ساخته شده، انعکاسی از ارزیابی و انطباق پیوسته قابلیت-معنی می باشند. یافته های این پژوهش علاوه بر ارائه یک ساختار نظری برای مطالعه رابطه انسان و محیط و بیان ویژگی های سازگاری محیط با روش زندگی انسان، به فهم چرایی شکل محیط و مسکن کمک می نماید.
مقیاس های روش زندگی در مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«روش زندگی و مقیاس های آن» به عنوان یک مؤلفه فرهنگی بارز و تأثیرگذار در شکل دهی مسکن و محیط مسکونی می باشد. روش زندگی در مقیاس های متفاوت فردی و جمعی، طی فرادادهای فرهنگی، نمود آشکار فرهنگ در زندگی انسان به شمار می رود که قرارگاه های رفتاری را در محیط ساخته شده انتظام می بخشد. در مقیاس های مختلف روش زندگی در مسکن تعاریف گوناگونی مطرح گردیده است، لیکن تحقیق حاضر، با هدف روشنگری اذهان طراحان از طریق یک روش تحقیق کیفی نظام مند، به تحلیل مقیاس های روش زندگی در محیط های انسان ساخت بومی پرداخته است. نمونه های مورد مطالعه از گروه یکپارچه فرهنگی ایل قشقایی به صورت نظری و هدفمند انتخاب شده اند. بر خلاف مطالعات و تحقیقات اندیشمندان علوم اجتماعی که از مفهوم «سبک زندگی» برای تمایز بخشی به سبک های زندگی طبقات و تبیین معیار های منزلت اجتماعی در یک جامعه استفاده می کنند، این تحقیق به تحلیل رفتاری-محیطی «مقیاس های روش زندگی» در مسکن خانواده پرداخته است. در این مطالعات، از روش هایی همچون عکس برداری، برداشت واحد های مسکونی و دیاگرام قرارگاه های رفتاری سکونت، مصاحبه و پرسشنامه به جهت کشف ترجیحات و معانی سکونت در چهار سطح و مدل ابزار-غایت بهره گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که مقیاس های روش زندگی با تکیه بر معانی ذهنی انسانی، اساس شکل گیری قرارگاه های رفتاری و متعاقباً انتظام فضایی محیط مسکونی شکل گرفته اند. یافته های این تحقیق بر این مسئله تأکید دارد که محیط های انسان ساخت به خصوص محیط های مسکونی محصول نظام های فرهنگی انسان هستند.
ارزیابی نقش مؤلفه های شهرسازانه در تعیین الگوی مصرف آب در مقیاس محله ؛ موردی: محله الغدیر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
105 - 121
حوزه های تخصصی:
آب شیرین تمیز برای حمایت از جمعیت انسانی و توسعه اقتصادی بسیار مهم است. برنامه ریزان شهری، وظیفه دارند مکان های خوبی برای مردم نه تنها ازنظر فیزیکی، بلکه ازنظر اجتماعی، اقتصادی و محیطی ایجاد کنند به طور سنتی، برنامه ریزان شهری در مدیریت آب شهرها نقشی نداشته اند. بااین حال، برنامه ریزان بر نحوه مصرف آب در شهرها با شکل دادن به محیط ساخته شده از طریق تنظیم کاربری اراضی تأثیر می گذارند. هدف این پژوهش نشان دادن رابطه معنادار بین شاخص های محیط شهری و میزان مصرف آب، جهت ارتقاء حفاظت آب شهری می باشد، بر این اساس، عوامل تأثیرگذار در مصرف آب شناسایی و پس از تشکیل معادلات و بهینه سازی در نرم افزار متلب به روش الگوریتم جستجوی کلاغ کد نویسی و اجرا شدند. برای هرکدام از زیر دسته ها ضرایب بهینه مصرف به عنوان خروجی ثبت شدند. با به دست آمدن ضرایب بهینه مصرف برای هرکدام از شاخص ها شامل: سن، سواد، مساحت، شغل، نوع کاربری مسکونی، مصالح و فرم بلوک مشخص شد هرکدام از عواملی که ضرایب بهینه بیشتری را به خود اختصاص داده است، به مصرف بهینه نزدیک تر است. نتایج تحقیق، مدل شهرسازی فشرده و دانه ریز و با تراکم 4 طبقه و کاربری اراضی مختلط را بهینه ترین الگو در مصرف آب معرفی می کند. همچنین، ضرایب به دست آمده برای شاخص های محیط ساخته شده قابل تعمیم در شرایط مشابه می باشد. بنابراین برنامه ریزان شهری با استفاده از استراتژی های برنامه ریزی و طراحی در سطح محله و با شکل دادن به محیط ساخته شده و تنظیم کاربری اراضی، می توانند سبب ارتقاء حفاظت از آب شهر بشوند و بر نحوه مصرف آب در شهرها تأثیرگذار باشند. نگرش جامع و فراگیر به همه این مقوله ها و ربط منطقی بین آن ها و نیز توسعه فراگیر آن ها، تنها راه برخورد معقول با مدیریت آب در شهرها است.
بازشناسی مفهوم پایداری اجتماعی در مطالعات شهری در جستجوی یک چارچوب نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایداری اجتماعی جهت پاسخ به مشکلات و معضلات اجتماعی شهرها و به عنوان بعدی کارا در رسیدن به توسعه پایدار شهری، گفتمانی است که در دو دهه اخیر بسیار موردتوجه و استقبال محققین شهری قرارگرفته و پژوهشگران با ابعاد مختلف محیط ساخته شده شهری به آن نگریسته اند. مسئله پایداری اجتماعی، محیط ساخته شده، دموکراسی، ایدئولوژی، مشارکت. ای که حائز اهمیت است فقدان یک پژوهش جامع و نظام اند در حوزه محیط های ساخته شده شهر، سیاست ها و برنامه های شهری است. ازاین رو، هدف از این پژوهش یک مرور فراترکیب از منابع منتخب جهت روشن شدن ابعاد پایداری اجتماعی در این حوزه ها است. جهت رسیدن به این هدف، با کدگذاری داده ها و استفاده از نرم افزار MAXQDA، چهار مقوله شکل شهر، سیاست ها و برنامه ها، ابعاد و ویژگی ها و زمینه های اصلی پایداری اجتماعی را شناسایی کرده است. با درک و تبیین مقوله های بیان شده، نتیجه مطالعات در یک چارچوب پایداری اجتماعی، شامل مفهوم سازی، سیاست گذاری و اقدام در محیط ساخته شده شهری ارائه می گردد. این ابعاد هرکدام در ترکیبی فراتر با یکدیگر، وارد گفتمان های دموکراسی محور، مشارکت محور و ایدئولوژی محور می شوند. با درک عمیق از نتایج، زمینه ای برای مطالعات آینده فراهم می شود تا بتوانند مطالعات بیشتری در هریک از گفتمان های مطرح شده و تلاش برای پیوند مؤثرتر آن ها با پایداری اجتماعی انجام دهند.
گذار از آسایش حرارتی به حظ حرارتی: تبیین عوامل شکل گیری ادراک کیفیت حرارت در محیط ساخته شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محرک های حسی مختلف، همچون نور، بو، صدا و بافت در ادراک کیفیت یک محیط نقش مؤثری دارند. حرارت نیز همچون سایر محرک های حسی می تواند در غنای یک محیط، مشارکت کند و زمینه ی بهره والاتر افراد را فراهم نماید. اینکه فرد علاوه بر آسایش حرارتی یک محیط مشخص، از کیفیت حرارتی آن نیز انتفاع ببرد نقطه مطلوبی است که می تواند موردنظر معماران قرار گیرد. این ایده تحت عنوان "حظ حرارتی"، این هدف را دنبال می کند که افراد علاوه بر کمیّت حرارت، کیفیت آن را نیز درک نمایند. این موضوع می تواند بنیانی را برای تغییر مطالعات آسایش حرارتی در حوزه معماری فراهم نماید. ازآنجاکه تاکنون بحث عوامل و روابط شکل دهنده حظ حرارتی در محیط ساخته شده موردمطالعه قرار نگرفته است، ضروری است تا بر اساس تجارب واقعی انسان ها، این عوامل استخراج گردد و روابط بین آن ها مشخص گردد. پژوهش حاضر با استفاده از روش نظریه زمینه ای، چارچوب نظری شکل گیری حظ حرارتی در محیط ساخته شده را ارائه می نماید. یافته های این پژوهش نشان می دهد، از همکاری میان تمایز حرارتی و پیام هایی که از سوی محیط و منبع حرارتی به فرد می رسد، سایر عوامل فعال کننده حظ از حرارت از چهار جنبه ی فیزیولوژیکی، روانی، رفتاری و ارزشی نمود پیدا می کنند. این در حالی است که به فراخور زمینه ی اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی، نوع ادراک افراد از کیفیت حرارت نیز تفاوت می نماید. چارچوب نظری ارائه شده در این پژوهش کمک می کند تا بستری محکم تر برای طراحی پژوهش های آتی و همچنین جمع آوری داده ها پیرو بررسی کیفیت حرارت در محیط ساخته شده فراهم شود.
محیط ساخته شده و اجتماعی و سلامت روان سالمندان در مقیاس محله، موردپژوهی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
118-103
حوزه های تخصصی:
اهداف: رشد نرخ سالمندی در کشور و افزایش اختلالات مرتبط با سلامت روان از جمله مسائلی است که در دهه اخیر برنامه ریزان حوزه سلامت عمومی با آن مواجه شده اند. پژوهش ها نشان می دهد که اختلالات سلامت روان در میان سالمندان قزوینی شیوع داشته و پژوهش جامعی دررابطه با تأثیر محیط اجتماعی و ساخته شده بر سلامت روان انجام نشده است؛ بنابراین هدف این پژوهش شناسایی ویژگی های تأثیرگذار محیط کالبدی و اجتماعی محله بر سلامت روان سالمندان (افسردگی، اضطراب و استرس) در شهر قزوین است. روش: پژوهش حاضر پژوهش کمی - مقطعی است که برای جمع آوری داده های روان شناختی از ابزارهای متداول سنجش سلامت روان نظیر (HADS) و (PSS) از طریق 361 پرسش نامه و از میان ساکنان محدوده بافت تاریخی شهر قزوین استفاده کرده و برای جمع آوری داده های محیط کالبدی و اجتماعی محله نیز پرسش نامه کیفیت های محیطی بهره برده است. تحلیل داده ها نیز با نرم افزار (SPSS-25) و روش رگرسیون سلسله مراتبی انجام شده است. یافته ها و نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از تحلیل ها، سه دسته، عوامل فردی، مکانی و اجتماعی - فرهنگی بر سلامت روان سالمندان در شهر قزوین اثرگذارند. در میان عوامل فردی مؤلفه هایی نظیر سن، جنسیت، وضعیت مالکیت مسکن و وضعیت تأهل بر سلامت روان سالمندان تأثیر دارد. در میان عوامل مکانی مؤلفه های مانند رضایت از مکان، کاربری زمین، کیفیت سکونت، امنیت، پیاده مداری و فضای سبز دارای اهمیت هستند و در بعد اجتماعی - فرهنگی ابعاد فعالیت های اجتماعی و سرمایه اجتماعی بر سلامت روان تأثیر گذارند. این مطالعه می تواند در برنامه ریزی و طراحی محلات در بافت تاریخی در راستای بهبود سلامت روان کمک کند.
نقش گردشگری در تحولات هویت کالبدی سکونتگاه های روستایی، مطالعه موردی: محور ارتباطی دزلی- هجیج، بخش اورامان- شهرستان سروآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۹
1 - 16
حوزه های تخصصی:
گردشگری به عنوان یک فعالیت اجتماعی- اقتصادی نقش مؤثری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و فرهنگی سکونتگاه های روستایی ایفا می کند که می تواند تأثیرات قابل توجهی را بر روی هویت کالبدی روستایی برجا بگذارد. هدف تحقیق حاضر ارزیابی اثرات گردشگری در تحولات هویت سکونتگاه های روستایی در منطقه اورامان شهرستان سروآباد در استان کردستان است. ازاین رو، تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی مبتنی بر گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق 7 روستای واقع در محور ارتباطی دزلی- هجیج در بخش اورامان است که بر اساس داده های سرشماری نفوس و مسکن 1395 دارای 1572 خانوار بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 306 خانوار به عنوان نمونه انتخاب شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آماری t تک نمونه ای و تحلیل عاملی استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد که توسعه گردشگری در روستاهای نمونه در بعد تداوم در زمان از قبیل کیفیت ساخت وساز مسکن (67/3)، بهداشت و پاکیزگی محیط روستا (39/3) و تغییرات کاربری اراضی (78/3) و بعد وحدت و کثرت از قبیل طرح و شیوه معماری مساکن (01/3) و معماری و سیمای معابر عمومی (23/3) و بعد تمایز و تشابه از قبیل تناسب با زندگی روستایی (58/3) و روستاگرایی یا همخوانی با مکان (43/3) تأثیر مثبتی بر روی ابعاد کالبدی سکونتگاه های روستایی منطقه داشته است. نتایج تحلیل عامل اکتشافی نشان داد که توسعه گردشگری نقش مهمی در تحولات هویت کالبدی روستایی منطقه دارد. به طوری که عامل تناسب با زندگی روستایی منطقه با مقدار ویژه 6/13 و 27 درصد از واریانس کل بیشترین تأثیر را در بین عوامل به خود اختصاص داده است
تأثیر محیط ساخته شده بر سرمایه اجتماعی و پایداری اجتماعی در بافت تاریخی (نمونه موردی: محلات هم پیوند با بازار در بافت تاریخی کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۶ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
59 - 84
حوزه های تخصصی:
کیفیت زندگی، سرمایه اجتماعی و پایداری اجتماعی از کلیدی ترین محورهای توسعه پایدار هستند که از یک سو هر سه پیوند عمیقی با بعد انسانی و اجتماعی توسعه و از سوی دیگر با یکدیگر ارتباط تنگاتنگی دارند. عدم رضایت از کیفیت محیط ساخته شده،عدم وجود تعاملات مثبت در شهرها، بی اعتمادی،عدم تمایل به مشارکت در ساکنین شهر ازجمله مواردی هستند که سرمایه های اجتماعی و درنتیجه برقراری پایداری اجتماعی در شهرها را تحت الشعاع قرار داده اند. این پژوهش باهدف شناخت و بررسی تأثیر محیط ساخته شده محلات بر سرمایه اجتماعی و شاخص های پایداری اجتماعی در محلات بافت تاریخی هم پیوند با بازار کرمان می باشد. این پژوهش کاربردی- توسعه ای و روش آن توصیفی- علی و تطبیقی است. ابزار مورداستفاده پرسشنامه و مشاهدات میدانی است. چهارصد و نودویک پرسشنامه درنرم افزار AMOSوSPSS مورد تحلیل قرارگرفت.یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیم ومعناداری بین کیفیت محیط ساخته شده با سرمایه اجتماعی ورابطه مستقیم و غیرمستقیم معناداری با پایداری اجتماعی ازطریق نقش میانجی سرمایه اجتماعی وجود دارد.نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نیز نشان می دهد که با بهبود کیفیت محیط ساخته شده، وضعیت پایداری اجتماعی و سرمایه اجتماعی در محلات هم پیوند با بازار کرمان(محله گنجعلیان-مظفری و محله قلعه محمود)بهبود می یابد.نتایج پژوهش بر اهمیت نقش کیفیت محیط ساخته شده بر سرمایه و پایداری اجتماعی درمحلات موردبررسی دلالت می کند.معیار محیط ادارک شده بیشترین ودسترسی به فضای ورزشی-فرهنگی کمترین تاثیر رابر سرمایه و پایداری اجتماعی دارند.علاوه بر این نتایج نشان می دهد افزایش سن و مدت سکونت نیز عوامل مؤثری بر افزایش پایداری و سرمایه اجتماعی هستند که این تاثیر در محله گنجعلیخان-مظفری نسبت به محله قلعه محمود بیشتر است.
تبیین نقش توزیع کاربری زمین و محیط ساخته شده بر فعالیت بدنی و سلامت ساکنین محلات شهری، مطالعه موردی: کلان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
125 - 148
حوزه های تخصصی:
با رشد نرخ شهرنشینی و افزایش بیماری های جسمی و روانی ناشی از کم تحرکی افراد، تلاش برای ایجاد بسترهای افزایش فعالیت بدنی شهروندان به یکی از موضوعات اساسی برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. در تحقیق حاضر که در کلان شهر اصفهان انجام شد ابتدا مشخص گردید که میانگین شاخص توده بدنی افراد نمونه، در وضعیت اضافه وزن قرار دارد (=25.89). همچنین شاخص سوخت وساز فعالیت در هفته بر میانگین کل دقیقه فعالیت در هفته (=3.92)، نشان داد وضعیت فعالیت افراد در سطح متوسط قرار دارد. سپس با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری نقش مؤلفه های محیط ساخته شده بر فعالیت فیزیکی افراد در دامنه های مختلف بررسی گردید. تأثیر فعالیت بدنی بر سلامت ساکنان نیز ارزیابی شد. محدوده موردمطالعه مناطق 15 گانه اصفهان بوده و پرسشنامه در میان 402 نفر از ساکنان این مناطق توزیع گردید. مقادیر پایایی، روایی و برازش کلی مدل در حدود مناسب بودند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد تمامی متغیرها در سطح اول مدل ازجمله "تنوع کاربری"، "دسترسی به کاربری ها و خدمات"، "اتصال پذیری خیابان"، "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری"، "زیبایی شناختی"، "ایمنی" و " امنیت"، تأثیر مثبت و معنادار بر "محیط ساخته شده" داشته و در بین آن ها "امکانات پیاده روی و دوچرخه سواری بیشتر از سایر مؤلفه ها متغیر محیط ساخته شده را تعریف می کند. در سطح دوم، میانگین فعالیت فیزیکی در دامنه ها و شدت های مختلف اندازه گیری شده و ضرایب مسیر محیط ساخته شده بر هر دو دامنه فعالیتی (امور روزمره – ورزش و تفریح) مثبت و معنادار بودند. نتایج در سطح سوم مدل نشان داد "فعالیت جهت ورزش و تفریح" بیشتر از فعالیت جهت امور روزمره بر سلامت ساکنان تأثیر می گذارد.
فاکتورهای محیطی مؤثر بر ابتلای به بیماری کووید-19: بررسی شکاف مطالعاتی (مورد پژوهی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور کنترل همه گیری کووید-19، متخصصان تلاش داشته اند تا عوامل محیطی مؤثر بر شیوع همه گیری را شناسایی کنند. اما مروری بر ادبیات موضوع نشان می دهد در شناسایی این عوامل، نظر عموم افراد چندان مدنظر نبوده است. درصورتیکه، ایشان به دلیل تعامل مداوم، می توانند آگاهی بیشتری نسبت به عوامل تهدیدکننده در محیط زندگیشان داشته باشند. هدف این تحقیق، شناسایی عوامل محیطی است که با وجود اینکه از طریق اختلال در فاصله گذاری اجتماعی، باعث ایجاد احساس خطر ابتلا به کووید-19 می شوند، در ادبیات موضوع مورد توجه نبوده اند. تحقیق حاضر از نوع اکتشافی است که درآن با استفاده از پرسشنامه ای باز، عوامل محیطی مختل کننده بررسی شده اند. سپس، با استفاده از روش تحلیل محتوا، پاسخ ها کدگذاری و با استفاده از روش آنتروپی شانون، وزندهی شده اند. درنهایت، با مقایسه متغیر پراهمیت با متغیرهای حاصل از مرور ادبیات، شکاف مطالعاتی مورد بحث قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که از میان ویژگی های محیط ساخته شده، برخی از کاربری ها (نظیر نانوایی ها)، ویژگی های مسیرهای رفت وآمد (نظیر ماشین های پارک شده) و تسهیلات شهری (نظیر زیرساخت های خرید آنلاین) از نظر عموم افراد می توانند بر احتمال ابتلا تأثیرگذار باشند. همچنین عواملی نظیر آلودگی صوتی نیز می توانند با تأثیر بر سلامت روانی بر احساس خطر ابتلا در محیط بیافزایند. بعلاوه، بر اساس نتایج، توجه به میزان رعایت بهداشت فردی و جمعی و برخی از رفتارهای عمومی، در ارتباط با مقوله فرهنگی-اجتماعی، و توجه به دستفروشی، در ارتباط با مقوله ناهنجاری های اجتماعی، نیز ضروری بنظر می آید. در ضمن، در تحقیق حاضر عوامل محیطی جدیدتری نیز معرفی شدند که در برنامه ریزی شهری چندان مورد توجه نبوده اند.