جمال الدین مهدی نژاد

جمال الدین مهدی نژاد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱۰ مورد از کل ۱۰ مورد.
۱.

اصول راهبردی طراحی فضاهای درمانی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طراحی فضاهای درمانی طراحی مبتنی بر شواهد طراحی بیمار محور سالوتوژنیک ارتقاء کیفیت درمان نوروساینس حس انسجام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷ تعداد دانلود : ۱۰۴
بیمارستان از نیازهای ابتدایی هر مرکز جمعیتی است. با توجه به پیشرفت سریع تکنولوژی و همزمان با آن گسترش و تنوع احتیاجات بیمارستان و بیماریهای نو ظهور بسیار با اهمیت است. اصولا اغلب طراحان بر روی حل روابط فضایی متمرکز می شوند و از پرداختن به جنبه های دیگر و به خصوص جنبه های روحی روانی باز می مانند. رویکرد سالوتوژنیک با در نظر گرفتن جنبه های روحی روانی افراد، رویکردی جامع به طراحی دارد و از طریق ادراک پذیری، کنترل و مدیریت پذیری و معنی داری محیط سعی می کند به این هدف دست پیدا کند. این رویکرد با تکیه بر عوامل ارتقاء انسجام روحی روانی سعی بر کاهش استرس و ایجاد محیط مطبوع تر دارد. آنتونوفسکی در اواخر دهه هشتاد سالوتوژنیک را این چنین مطرح نمود که انسان ها در برخورد با عوامل استرس زا اگر دارای انسجام روحی، روانی باشند به سمت سلامتی و در غیر این صورت به سمت بیماری حرکت می کنند. هدف از تحقیق بررسی فاکتورهای علم سالوتوژنیک در فضاهای درمانی می باشد که در ارتقا کیفیت درمان مؤثر می باشند. تحقیق حاضردرگروه پژوهش های بنیادین نظری طبقه بندی می شود و از روش های دلفی و نظریه زمینه ای در آن استفاده شده است. جامعه آماری در روش دلفی شامل30 نفر از خبرگان دانشگاهی در حوزه طراحی فضاهای درمانی و دارای مدرک دکتری معماری یا دانشجوی دکتری و روش نمونه گیری به صورت تعمدی می باشد. پرسش نامه ای در دو راند بر اساس مؤلفه های به دست آمده از ادبیات تحقیق ارسال شد و مؤلفه های به دست آمده به وسیله شاخص روایی CVR و CVI تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های به دست آمده از روش دلفی به صورت پرسش نامه به بیماران داده شد. در روش پیمایشی روش نمونه گیری هدف مند بوده، حجم نمونه 100 نفر از بیماران ترخیص شده بیمارستان های بین المللی پارس و قائم رشت می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از دو نرم افزار SPSS26 و Smart PLS 3 استفاده گردید. در تجزیه و تحلیل توصیفی شاخص های آمار توصیفی متغیرهای تحقیق به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش آمار استنباطی به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، روابط بین متغیرها و به عبارتی تعمیم نتایج به دست آمده از نمونه به جامعه آماری پژوهش، از تحلیل عاملی تاییدی (CFA )استفاده شد. مشکلات بسیاری از فقدان عوامل تأثیر گذار سالوتوژنیک (نوروساینس، روانشناسی محیط، دکوراسیون، عوامل کالبدی و محیطی) در بررسی محیط های درمانی مشاهده می شود که در ارتقا. کیفیت درمان بیماران بسیار مهم و تأثیر گذار می باشد و همین امر اهمیت موضوع، توجه و استفاده از علم سالوتوژنیک را در فضاهای درمانی حیاتی و غیر قابل انکار می کند. مؤلفه های طراحی مبتنی بر تأثیر سالوتوژنیک در ارتقاء کیفیت درمان در قسمت های داخلی و خارجی فضاهای درمانی بسیار مهم و تأثیرگذار هستند. استفاده از این اصول در طراحی فضاهای درمانی موجب کاهش مدت بستری، سرعت در بهبود و ارتقاء کیفیت درمان می گردد. معماری که با رویکرد سلامت افزایی و سالوتوژنیک طراحی می کند می تواند باعث ارتقاء میزان بهبودی بیمار شود.
۲.

شناسایی مؤلفه های کالبدی - فضایی بافت روستاهای باارزش بومی مبتنی بر توسعه گردشگری (مورد مطالعه: روستاهای کوهپایه ای غرب استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روستا بافت بومی ساختار کالبدی - فضایی گردشگری روستایی توسعه گردشگری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶ تعداد دانلود : ۲۸
روستاهای با بافت تاریخی و بومی استان مازندران از مناطق مستعد توسعه گردشگری ایران محسوب می شود و به دلیل برخورداری از جاذبه های متعدد طبیعی، فرهنگی و تاریخی مورد بازدید روزافزون شهرنشینان قرار می گیرند و سالانه پذیرای حجم بالای سرریز گردشگران در استان هستند. اما گاهاً بی برنامگی و عدم توجه مسئولین و ساکنین به قابلیت های موجود و همچنین ورود افراد مهاجر در روستاهای مقصد گردشگری موجب شده تا محدودیت هایی متعدد کالبدی - فضایی در این مناطق ایجاد گردد که در این راستا شناسایی عوامل و معیارهای کالبدی - فضایی در راستای توسعه گردشگری این روستاها امری ضروری است. پژوهش حاضر ازلحاظ ماهیت، اکتشافی و از حیث بررسی داده ها، تجربی - پیمایشی است. جامعه آماری موردمطالعه شامل 250 نفر از متخصصین است که با استفاده از سیستم واقعیت مجازی، محیط 5 روستای شبیه سازی شده در قالب تور مجازی برای آن ها به نمایش گذاشته شده و سپس با استفاده از پرسش نامه پژوهشگر ساخت، مورد پرسشگری مستقیم قرار گرفتند. اطلاعات جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار SPSS و از طریق تحلیل عامل اکتشافی، همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داده است؛ 9/97 درصد از تغییرات توسعه گردشگری توسط عامل های کالبدی - فضایی شامل: کیفیت کالبدی - محیطی، سازمان فضایی و نفوذپذیری، عناصر تزیینی و سبک معماری، امکانات رفاهی و زیربنایی، سازگاری اقلیمی، سرسبزی و مناظر طبیعی، مراکز فرهنگی و مذهبی، آسایش کالبدی، هویت و شخصیت مکان، تبیین شده است. که عامل های کیفیت کالبدی - محیطی، سازمان فضایی و نفوذپذیری به ترتیب با ضریب تأثیر 674/0 و 348/0 بیشترین تأثیر را در توسعه گردشگری روستاها دارند.
۳.

ارزیابی کمی و کیفی سیستم های سرمایش غیر فعال در معماری سنتی ایران: بررسی کارایی حرارتی و پایداری

کلیدواژه‌ها: معماری سنتی ایران سیستم های سرمایش غیرفعال بومی آسایش حرارتی اقلیم گرم و خشک دمای آسایش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۲۵
 زمینه و هدف : پژوهش حاضر به بررسی سیستم های سرمایش غیرفعال بومی (VPCSs) در بناهای سنتی اقلیم های گرم و خشک ایران می پردازد. این مطالعه تلاش می کند تا میزان کارآمدی این سیستم ها در فراهم کردن آسایش حرارتی بدون نیاز به استفاده از سیستم های خنک کننده متعارف را ارزیابی کند. برای دستیابی به این هدف، دامنه دمای آسایش تعیین شده و با دماهای داخلی این بناها مقایسه می شود. این پژوهش به مرور و تحلیل مطالعات مرتبط با آسایش حرارتی، پیش بینی دمای آسایش و مطالعات میدانی مرتبط با آسایش حرارتی در فضاهای داخلی تهویه شده به طور طبیعی می پردازد. همچنین مدل های معتبر پیش بینی دمای آسایش را بررسی کرده و به نقاط قوت و ضعف ذاتی آن ها اشاره می کند.روش بررسی: به صورت توصیفی-تحلیلی انجام می شود. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه با کارشناسان و مسئولین مربوطه در کشورهای مورد مطالعه انجام خواهد شد. روش تحلیل داده ها شامل تحلیل مقایسه ای سیاست ها و استراتژی ها و بررسی مطالعات موردی کشورهای موفق است. همچنین، اطمینان از دقت اندازه گیری دماهای داخلی و سایر متغیرهای اقلیمی و ادغام دانش میان رشته ای معماری، علوم محیطی و مهندسی برای تحلیل کامل سیستم های سرمایشی غیرفعال ضروری است. یافته ها و نتایج: نتایج این پژوهش نشان داد که سیستم های سرمایش غیرفعال در ساختمان های سنتی قادر به فراهم کردن آسایش حرارتی مناسب بدون استفاده از سیستم های خنک کننده متعارف هستند. این سیستم ها با بهره گیری از ویژگی های طبیعی محیط و طراحی پایدار، به کاهش مصرف انرژی و بهبود پایداری زیست محیطی کمک می کنند. همچنین، بهینه سازی تکنیک های سرمایش غیرفعال می تواند نقش مهمی در توسعه پایدار و حفظ منابع طبیعی داشته باشد. مطالعه تطبیقی سیستم های سرمایش فعال و غیرفعال نیز درک بهتری از مزایا و معایب هر یک ارائه می دهد.
۴.

تبیین اصول معماری مسکن هوشمند با هدف کاهش بهره گیری از انرژی های تجدید ناپذیر در جهت حفظ محیط زیست

کلیدواژه‌ها: معماری پایدار مسکن هوشمند محیط زیست بهینه سازی مصرف انرژی انرژی های تجدید پذیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱ تعداد دانلود : ۱
در دهه های اخیر، افزایش جمعیت کره زمین، گسترش شهرنشینی و توسعه صنعتی، بهره برداری غیراصولی و بی حد از منابع طبیعی به شدت بر محیط زیست تأثیر گذاشته و منجر به بروز آسیب های جدی زیست محیطی شده است که تهدیدی جدی برای حیات آینده بشر و اکوسیستم های طبیعی به شمار می روند. این وضعیت نشان دهنده ضرورت تغییر در رویکرد و نگرش ها در معماری و لزوم حرکت به سوی پایداری شده است. با افزایش چالش های زیست محیطی و نیاز به بهینه سازی مصرف منابع، ساختمان های مسکونی هوشمند به عنوان یک عاملی مهم برای ارتقاء معماری پایدار و حفظ محیط زیست مطرح شده است. این مقاله به بررسی راهکارهای نوین، جهت دستیابی به ساختمان های مسکونی هوشمند می پردازد که می تواند به کاهش مصرف انرژی، بهینه سازی منابع طبیعی و بهبود کیفیت زندگی ساکنان منجر شود. ازاین رو این پژوهش که از نوع کیفی است، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به صورت هدفمند و همچنین جست وجوی منابع موجود در این حوزه اعم از مقالات، کتب و غیره نتایج مهمی حاصل گردیده است. نتایج پژوهش گویای آن است امروزه ساختمان های هوشمند، در رسیدن به معماری و توسعه پایدار و در نتیجه حفظ محیط زیست نقش مؤثری را ایفا می کنند، ازاین رو، روش هایی همچون بهره گیری از سیستم های اتوماسیون خانگی، پیاده سازی فناوری اینترنت اشیاء (IOT)، استفاده از انرژی های تجدید پذیر، طراحی فضاهای سبز و باغ های عمودی، توسعه مصالح ساختمانی پایدار، مدیریت هوشمند آب به عنوان برجسته ترین و مهم ترین عوامل که در این حوزه مؤثر می باشند، پیشنهاد می گردد.
۵.

تدوین اصول ارتقای کیفیت فضای خصوصی مسکونی با رویکرد ادراک بصری مبتنی بر بوم شناسی بصری (ویدئواکولوژی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک بصری فضای خصوصی خانه ویدئواکولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۷۵
بخش عمده اطلاعات محیط از طریق بینایی و ادراک بصری کسب می شود. در واقع درک محیط توسط فرایندی پیچیده بین چشم ها و مغز صورت می گیرد. از طرفی دیگر تناسبات و زیبایی بصری محیط سکونت انسان که نقش عمده ای در شکل گیری رفتارها و رضایتمندی کاربران خواهد داشت از مباحث مهم و ضروری در معماری و شهرسازی می باشد. امروزه با پیشرفت تکنولوژی و علوم مهندسی و پزشکی مشخص شده است که تطابق تصاویر دریافتی به چشم از محیط اطراف با استانداردهای بینایی و فیزیولوژیک بینایی نقش اساسی را در حس زیباشناسی و رضایتمندی انسان ها از محل سکونتشان و در نتیجه کیفیت زندگی کاربرانخواهد داشت. لذا در این پژوهش به تدوین اصول ارتقای کیفیت فضای خصوصی مسکونی نظیر اتاق خواب با توجه به مولفه های کیفیت بصری با رویکرد ادراک بصری مبتنی بر ویدئواکولوژی یا بوم شناسی بصری پرداخته شده است. روش تحقیق در این پژوهش، از نوع ترکیبی کمی و کیفی می باشد. همچنین نوع رویکرد پژوهش روش همبستگی و ارزیابی مولفه های کیفیت بصری مرتبط با مکانیسم های فیزیولوژیک بینایی می باشد. روش جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات کتابخانه ای و پرسش نامه می باشد. جهت رسیدن به هدف پژوهش مهم ترین مولفه های تاثیرگذار بر کیفیت بصری محیط مسکونی را بر اساس دیدگاه های نظریه پردازانی نظیر چپ من، راس ماسن مشخص کرده و با توجه به 5 مکانیسم فیزیولوژیک بینایی نظیر مکانیسم جواب روشن خاموش، تابع انعکاس، ساکاد، فرکانس فضایی و مکانیسم دید دو چشمی چهارچوب نظری پژوهش ترسیم و نتایج پرسشنامه ها بر اساس نرم افزارهای پردازش تصویر دیجیتال متلب، فوتوشاپ و spss مورد تجزیه و تحلیل قرار داده شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تمایلات مردم برای دیوارهای فضای اتاق خواب بیشتر به فرم ها و اشکالی است که دارای تناسبات مستطیل طلایی، خطوط منحنی به نسبت خطوط شکسته، دارای تقارن و نظم و ریتم در دو محور x,y می باشد. همچنین استفاده از مصالح طبیعی به نسبت مصالح مصنوعی، تغییرات ریتم رنگی در جبهه دیوارها و سقف به صورت پیوسته، کنتراست رنگی کم تر با توجه به آرامش بصری برای دیوار روبروی تخت و سقف و کنتراست رنگی بیشتر برای دیوار روبروی میزکار، فرم پنجره هایی با حالت منحنی با توجه به مکانیسم جواب روشن و خاموش و فعالیت بیشتر قشر سینگولیت قدامی در مغز نیز از دیگر نتایج این پژوهش می باشد.
۶.

تعیین عوامل موثر بر ارتقاء «هویت مکانی» در رابطه با خانه؛ مورد مطالعه: بافت های مسکونی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت مکانی تعلق عاطفی روابط خانوادگی شان اجتماعی رضایت عملکردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۹۹
هویت مکانی به عنوان وجه سمبلیک - عاطفی تعلق به مکان، سطحی از تعلق عاطفی را شامل می شود که در آن، فرد مکان را از جمله شاخصه های هویتی خود محسوب می کند. خانه انسان، از جمله مکان هایی است که تاثیر قابل توجهی بر هویت او دارد. از رهگذر تاثیر بر هویت، می توان انتظار داشت که خانه در صورت احراز شرایطی که منجر به شکل گیری تعلق عاطفی در انسان شود، بر هویت مکانی او نیز موثر باشد. از آنجاکه تامین ایده آل ها ی انسان موجب برانگیخته شدن عواطف مثبت در او می شود، توجه به ایده آل ها در رابطه با مکان را نیز می توان زمینه ساز ایجاد تعلق عاطفی نسبت به آن دانست. با توجه به اینکه خانه یک مکان است، ایده آل ها ی مختلف در رابطه با خانه در قالب مولفه های ماهوی آن به عنوان یک مکان، قابلیت طبقه بندی و شناسایی دارند. بر این اساس، هدف مطالعه حاضر تدوین مولفه های موثر بر هویت مکانی در رابطه با خانه بر مبنای نگاه به آن به عنوان «مکان» و با توجه به ضرورت شکل گیری تعلق عاطفی است. و در راستای بررسی چگونگی اثرگذاری مذکور، مدلی نظری تدوین شده و مورد تحلیل قرار گرفته است. مشارکت کنندگان پژوهش را اهالی بافت های مسکونی مختلف شهر اردبیل شامل: بافت کهن (محلات تاریخی)، شهرک های نوساز و بافت حاشیه ای تشکیل داده اند. روش پژوهش از نوع پیمایشی – همبستگی بوده است و از روش تحلیل عامل تاییدی در تدوین مقیاس سنجش، و از روش مدلسازی معادلات ساختاری به منظور تحلیل داده ها و روابط استفاده شده است. مطابق با یافته ها، انطباق خانه با ایده آل های ساکنین در سه حوزه: ساختار فیزیکی، فعالیت ها و مفاهیم (مولفه های ماهوی خانه)، بر ارتقای سطح هویت مکانی آنان نسبت به خانه موثر است. از میان این ایده آل ها، دستیابی به روابط خانوادگی رضایت بخش و شان اجتماعی مطلوب به ترتیب بیشترین اثرگذاری را دارند. برای ارتقاء هر دو عامل مذکور، تامین رضایت عملکردی ساکنین ضروری است که خود به انطباق خانه با ایده آل ها از نظر وسعت، وابسته است.
۷.

تحلیل و ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر سرزندگی (مطالعه موردی: مجتمع های مسکونی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹۴ تعداد دانلود : ۱۶۷
مقدمه : توجه به فضاهای بازونیمه باز درمجتمع های مسکونی ونیازهای روانی ساکنین درمجتمع ها یکی ازمسائل مهم دردنیای امروزمی باشد.سرزندگی و نشاط ازکیفیت های مطلوب زندگی مردم قلمداد می شود که در سلامت جسمی و روانی شهروندان نقش به سزایی دارد. فضاهای باز، بستری برای بیان فرهنگ عمومی و توسعه زندگی اجتماعی بوده و اعتقادات شخصی و ارزش های عمومی کاربران را انعکاس می دهد، به همین جهت مطالعه درخصوص محیط های بیرونی در محیط های مسکونی، برای توسعه کیفیت زندگی اجتماعی در جوامع امروزی اهمیت زیادی دارد. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر بررسی و شناخت شاخص های کالبدی موثر بر سرزندگی و میزان اثر هر یک از این شاخص ها در فضاهای باز و نیمه باز و ارائه راهبردهای طراحی بر مبنای شاخص های کالبدی مجتمع های مسکونی شهر رشت می باشد. روش شناسی تحقیق : روش تحقیق از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی-کیفی و از نطر روش گردآوری اطلاعات توصیفی- تحلیلی می باشد. بدین جهت با استخراج شاخص ها و مولفه های کالبدی از طریق مطالعات کتابخانه ای و انتخاب مولفه ها با استفاده از روش دلفی از متخصصین معماری و تهیه جدول هدف محتوی(کیفی) و تبدیل داده های کیفی به کمی با استفاده از طیف لیکرت به پرسشنامه بسته پاسخ محقق ساخت، نظرسنجی در میان ساکنین سه مجتمع مسکونی کاکتوس، پردیسان و لاکانشهر رشت انجام شد. قلمروجغرافیایی پژوهش : محدوده مورد مطالعه استان گیلان، شهر رشت می باشد. موضوع مورد مطالعه مجتمع های مسکونی شهر می باشد. یافته ها و بحث : یافته ها حاکی از آن است که عامل«تنوع کالبدی»با بالاترین میانگین 3.5بیشترین تاثیررا در میزان حس سرزندگی ساکنین گذاشته است. نتایج : با توجه به نتایج تحقیق، شش عامل«تنوع کالبدی، جذابیت بصری،بهره گیری از عناصر طبیعی،چشم انداز مطلوب،ایمنی ونورپردازی مناسب»ازمهمترین عوامل کالبدی موثربرسرزندگی هستند که همه دررتبه بالاترازحدمیانگین درمیزان احساس سرزندگی ساکنین تاثیرداشته اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان