فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: ایران به دلیل تنوع محیطی بالا، رتبه بالایی در بحران های ناشی از سوانح طبیعی دارد. با رشد سریع شهرها و تغییرات اقلیمی، سیل به عنوان یکی از این سوانح طبیعی خسارات اجتماعی– اقتصادی، بهداشتی و آسیب های محیط زیستی شدیدی را در بسیاری از مناطق به وجود آورده است. لذا، پیش بینی فضایی سیل به قدری حیاتی است که عدم شناسایی مناطق مستعد سیل در یک حوضه آبریز ممکن است آثار مخرب آن را افزایش دهد. در سال های اخیر، با پیشرفت ابزارهای سنجش از دور، اطلاعات جغرافیایی، یادگیری ماشین و مدل های آماری، ایجاد نقشه های پیش بینی سیل با دقت بالا کاملاً امکان پذیر شده است. به همین منظور، در این پژوهش، با استفاده از تصاویر ماهوارهSentinel و استفاده از رویکرد نوین مدل همادی با شش مدل یادگیری ماشین به پیش بینی مکان های مستعد سیل در حوضه آبریز کارون پرداخته شد. مواد و روش ها: در این پژوهش از رادار دیافراگم مصنوعی (SAR) به دست آمده از تصاویر Sentinel-1 برای شناسایی مناطقی که تحت تأثیر سیل قرار گرفته اند، استفاده شد. ابتدا تاریخ های بارندگی شدید و وقوع سیل در منطقه مورد مطالعه از منابع اطلاعاتی مختلف شناسایی شدند. سپس تصاویر Sentinel-1 مربوط به قبل و بعد از رویداد سیل از طریق پایگاه داده Copernicus تهیه شد. پردازش این داده ها با استفاده از پلتفرم SNAP انجام شد. شناسایی مناطق تحت تأثیر سیل با بهره گیری از روش حد آستانه صورت گرفت. برای این منظور از شاخص تفاوت نرمال شده آب (NDWI) تولیدشده از تصاویر Sentinel-2 و همچنین طبقات پوشش زمین که بدنه های آبی دائمی را نشان می دهند، استفاده شد تا آستانه ای که مناطق سیل زده را شناسایی می کند، تعیین شود. سپس لایه پلیگونی سیل به لایه نقطه ای تبدیل و در مجموع ۷۰ نقطه وقوع سیل ایجاد شد. با توجه به مرور مطالعات پیشین و ویژگی های محلی، هفت عامل اصلی که به طور چشمگیری بر وقوع سیلاب در منطقه تأثیر دارند، شناسایی شدند. این عوامل شامل شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (NDVI)، شاخص رطوبت توپوگرافی (TWI)، شیب، جهت جریان، تجمع جریان، فاصله از رودخانه و بارندگی ماهانه هستند. مدل رقومی ارتفاع (DEM) منطقه نیز از پایگاه داده SRTM تهیه شده و تفکیک فضایی همه عوامل با لایه DEM یکسان تنظیم شد. سپس، با استفاده از الگوریتم های مختلف یادگیری ماشین، مدلی ترکیبی توسعه داده شد که نتایج دقیق تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل ارائه می دهد. مدل های منفرد شامل مدل خطی تعمیم یافته (GLM)، رگرسیون درختی پیشرفته (BRT)، مدل ماشین بردار پشتیبان (SVM)، مدل جنگل تصادفی (RF)، مدل رگرسیون سازشی چندمتغیره (MARS) و مدل بیشینه بی نظمی (MAXENT) هستند. نتایج و بحث: نتایج این مطالعه نشان می دهد که شمال شرق شهرستان الیگودرز، بخش هایی از دورود و ازنا در استان لرستان، خادم میرزا، شهرکرد و کیار در استان چهارمحال بختیاری، دنا و بویراحمد در استان کهکیلویه و بویراحمد، شهرستان سمیرم در استان اصفهان، و مناطق جنوبی حاشیه رودخانه کارون در استان خوزستان بیشترین پتانسیل وقوع سیل را در این حوضه دارند. ارزیابی عملکرد مدل ها نشان می دهد که مدل های جنگل تصادفی (RF) و بیشینه بی نظمی (MaxEnt) بالاترین دقت را در بین مدل های منفرد داشته اند. این مدل ها با ترکیب اطلاعات محیطی و داده های وقوع سیل، قادر به ارائه نقشه های حساسیت به سیل با دقت بالا هستند. از این نقشه ها می توان به عنوان ابزار مدیریتی مهمی برای کاهش اثرات مخرب سیل و جلوگیری از توسعه مناطق آسیب پذیر استفاده کرد.نتیجه گیری: به طور کلی، این پژوهش نشان می دهد که استفاده از رویکرد همادی با ترکیب مدل های یادگیری ماشین می تواند نتایج قابل اطمینان تری در پیش بینی مناطق مستعد سیل فراهم کند. نتایج این پژوهش برای مدیران و برنامه ریزان کارآمد است و می تواند از توسعه در مناطق آسیب پذیر جلوگیری کند و در نتیجه به کاهش زیان های اقتصادی و جانی در آینده کمک کند.
تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیری در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر توجه به بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر، یکی از مهم ترین مسائل توسعه پایدار مناطق روستایی است. هدف از این پژوهش، تحلیل تطبیقی بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در توسعه پایداری روستایی در کشورهای ایران، آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند است تا از تجربیات این کشورها در جهت کاهش نقاط ضعف و ارتقای بهره برداری از انرژی تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور بهره گرفته شود. نوع تحقیق بنیادی، روش مورداستفاده تطبیقی با شیوه تحلیل محتوا می باشد. برای جمع آوری اطلاعات موردنیاز از روش های اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که موفقیت کشورهای آلمان، لهستان، پاکستان و تایلند از طریق برنامه های تعاملی و مشارکت ذی نفعان و دادن اختیار به آن ها در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده است. اما کشور ایران در سطح ملی و منطقه ای، با دیدگاه ساختار متمرکز و نگرش بخشی به برنامه ها، عدم استقلال و سیاسی بودن مدیران مواجه و در سطح محلی با عدم اختیارهای قانونی به نهادهای محلی و عدم مشارکت های تعاملی در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر روبرو است. از جمله کاربرد این پژوهش می توان به آگاهی از نقاط قوت و ضعف کشورهای موردمطالعه در زمینه بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر و مقایسه آن با کشور ایران و بسترسازی آن در جهت بهره برداری از انرژی های تجدید پذیر در مناطق روستایی کشور اشاره کرد. این دیدگاه کمک می کند تا زمینه تشویق نهادهای مردمی و محلی در سطوح گوناگون مناطق روستایی فراهم شود.
چالش های زنجیره تولید ارزش گاو شیری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به نیاز کشور به تولیدات دامی ایجاد و توسعه واحدهای پرورش گاو شیری در کشور بسیار ضروری است. از طرفی چالش های عدیده ای در زنجیره تولید ارزش این بخش وجود دارد. هدف پژوهش حاضر شناسایی چالش های زنجیره تولید ارزش گاو شیری است. روش پژوهش: این پژوهش کمی از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان کنترل متغیرها میدانی و از لحاظ نحوه گردآوری داده ها توصیفی است. ابزار پژوهش پرسشنامه محقق ساخت بود. جامعه آماری متخصصان، فعالان و صاحبنظران بخش تولید گاو شیری در ایران بودند. پایایی و روایی پرسشنامه به ترتیب با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ و روش اعتبار محتوایی مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج، مهم ترین چالش ها به ترتیب تأمین منابع مالی، چالش های مربوط به مراکز اصلاح نژاد و چالش های اداری و سازمانی (رتبه های اول تا سوم) می باشند. چالش های زیست محیطی، چالش های مراکز عرضه و فروش تولیدات گاوداری و چالش های صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات دامی در رتبه های آخر (دوازدهم تا چهاردهم) این دسته بندی قرار دارند. نتیجه گیری: در تمامی چالش ها میانگین رتبه ای هر دسته چالش از مقدار حد وسط آن بیش تر و اختلاف میانگین در همه چالش ها با مقدار حد وسط از نظر آماری معنی دار است.
پایش تحولات نظام کاربری اراضی و پیش بینی تغییرات براساس مدل تلفیقی «زنجیره مارکوف» و «سلول های خودکار»؛ مطالعه موردی: شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
165 - 186
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی و پویش زمین، یکی از موضوعات اصلی توسعه پایدار است. تغییر کاربری اراضی، نمونه ای مهم از تأثیرگذاری انسان بر محیط زیست است که باعث پدیدآمدن تغییرات ساختاری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و فیزیکی می گردد. به منظور ارائه علمی منطقی برای تصمیمات برنامه ریزی منطقه ای و توسعه پایدار، می توان از مدل های پیش بینی الگوهای کاربری اراضی استفاده کرد؛ بنابراین نقشه کاربری اراضی یکی از الزامات هرگونه برنامه ریزی توسعه ملی و منطقه ای است.هدف اصلی این مطالعه، پایش تحولات نظام کاربری اراضی و پیش بینی تغییرات آن با استفاده از «زنجیره مارکوف» است. تغییرات کاربری اراضی، با بهره گیری از نقشه های کاربری اراضی به دست آمده در سال های 2013، 2018 و 2023 و با استفاده از ابزار تحلیل تغییرات «LCM» در نرم افزار«TerrSet» ارزیابی شد. تغییرات کاربری طی سال های مورد نظر نشان می دهد که کاربری اراضی انسان ساخت از 9.81 درصد در سال 2013 به 11.6 درصد در سال 2018 و 12.73 درصد در سال 2023 تبدیل شده است که نشان دهنده رشد و توسعه شهر می باشد. از سوی دیگر، کاربری اراضی آبی از 2.98 درصد در سال 2013 به 1.03 درصد در سال 2023 رسیده است که علت آن را می توان توسعه شهری، خشکسالی و کمبود آب دانست.
تحلیل وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ناامنی آبی یکی از بزرگ ترین خطرات برای حیات بشر محسوب می شود و شهرها را با چالش های عدیده ای همچون: تهدید سلامت و معیشت شهروندان، کمبود آب سالم و بهداشتی، افزایش فقر شهری، تهدید امنیت غذایی، محدود نمودن توسعه اقتصادی شهری و غیره روبرو نموده است. از این منظر، طی دهه های اخیر برای حل این چالش و کاهش اثرات آن در شهرها، راه حل ها و دیدگاه های مختلفی مطرح شده که یکی از مهم ترین این راه حل ها، توجه به مفهوم تاب آوری شهری بوده که طی سال های اخیر، توجه زیادی را در حوزه شهرسازی به خود جلب نموده است. به همین منظور، پژوهش حاضر در راستای سنجش وضعیت تاب آوری شهر مشهد در مواجهه با ناامنی آبی انجام گرفته است. در این پژوهش با روش کمی، ماهیت توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر چهارچوب سنجشی، پرسش نامه هایی محقق ساخته بر اساس طیف لیکرت و با استفاده از فرمول کوکران بین 400 نفر از شهروندان شهر مشهد و همچنین با استفاده از روش گلوله برفی بین 40 نفر از کارشناسان شرکت آب و فاضلاب شهر مشهد و شرکت آب منطقه ای خراسان رضوی و 40 نفر از متخصصان و پژوهشگران مرتبط با موضوع پژوهش در سطح شهر مشهد توزیع شده و برونداد آن ها با آزمون تی تک نمونه ای، آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج این پژوهش بیانگر آن است که شهر مشهد از تاب آوری لازم برای مواجهه با ناامنی آبی و کاهش اثرات آن برخوردار نبوده (پایین بودن میانگین آن از 3) و در صورت تقویت ظرفیت تاب آوری آن در بستر تأمین آب آشامیدنی و تصفیه آن برای شهروندان (ضریب همبستگی 868/0)، پایداری محیط زیست آب (ضریب همبستگی 729/0)، حکمروایی آب (ضریب همبستگی 698/0)، کاهش بلایای مرتبط با آب (ضریب همبستگی 635/0) و بهره وری و مقرون به صرفه بودن تأمین آب آشامیدنی برای شهروندان (ضریب همبستگی 548/0)، می توان انتظار تحقق امنیت آبی در سطح این شهر را داشت.
پایش و مدل سازی بارش دشت اردبیل در دهه های آینده بر اساس خروجی برخی GCMها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
99 - 81
حوزههای تخصصی:
پایش تغییرات و نوسانات بارش مناطق جغرافیایی می تواند دید بهتری از رفتار این پدیده در سال های آینده داشته باشد. هدف این پژوهش، بررسی وضعیت بارش دشت اردبیل (ایستگاه های اردبیل، بیله درق و کلور) و پیش نگری آن در سال های آینده بر اساس برونداد مدل های CMIP6 توسط مدل مقیاس کاهی CMhyd می باشد. سپس با استفاده از سنجه های آماری R2، MAE، MSE، RMSE و دیاگرام تیلور، به مقایسه داده های مشاهداتی دوره پایه با داده های تاریخی 5 مدل GCM از CMIP6 پرداخته شد و برای هر ایستگاه مورد مطالعه، مدل برتر انتخاب گردید. خروجی مدل های برتر با روش linier scaling تصحیح اریبی گردیدند و بر اساس سناریو های SSP126، SSP245 و SSP585، بارش سال های 2023-2050 برای هر ایستگاه، پیش نگری و روند آن با آماره من - کندال ترسیم شد. نتایج نشان داد در نواحی شرقی و غربی دشت اردبیل (منتهی به ارتفاعات کوه های تالش و سبلان)، تغییرات بارش افزایشی بوده است (80/2 میلی متر). در ایستگاه اردبیل، مدل MIROC6 با ضریب همبستگی 94/0 درصد و در ایستگاه های بیله درق و کلور، مدل MPI-ESM1-2-HR با ضریب همبستگی به ترتیب 88/0 و 92/0 درصد، بیش ترین دقت را در شبیه سازی بارش داشته اند. همچنین نتایج سناریو ها نشان دادند که تغییرات بارش در ایستگاه اردبیل در دوره آینده نسبت به دوره پایه تحت سناریو های SSP126، SSP245 و SSP585، به ترتیب 24/0، 36/6- و 2- درصد خواهد بود.
تدوین سناریوهای توسعه پایدار گردشگری روستایی با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: روستاهای هدف گردشگری شهرستان سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
109 - 127
حوزههای تخصصی:
امروزه آینده نگاری کاربرد گسترده ای در بسیاری از علوم، برنامه ریزی ها و سیاست گذاری ها دارد. سناریونویسی، به منزلهٔ یکی از روش های آینده نگاری، ابزاری برای تحلیل سیاست ها و شناخت شرایط، تهدیدها، فرصت ها، نیازها و ارزش های برتر آینده است. بدین منظور، پژوهش حاضر می کوشد سناریوهای توسعهٔ پایدار گردشگری روستاهای هدف گردشگری شهرستان سقز را با استفاده از نرم افزار مورفول (Morphol) تدوین کند. این تحقیق، به لحاظ هدف، کاربردی و، از نظر ماهیت و روش کار، تحلیلی - توصیفی است. داده ها و اطلاعات موردنیاز تحقیق ترکیبی از داده های کیفی و کمّی هستند که از طریق مطالعات اسنادی و پیمایشی (مصاحبه با خبرگان) گردآوری شده اند. برای تحلیل داده ها و شناخت عوامل کلیدی از روش تحلیل میک مک (Micmac) و برای تحلیل و تدوین سناریوها از نرم افزار مورفول استفاده شده است. نتایج تحقیق تأثیرگذاری ده عامل کلیدی را نشان می دهند. این عوامل براساس تحلیل های سناریونویسی به چهل وضعیت احتمالی می انجامند. نتایج نرم افزار مورفول گویای این مطلب است که چهار سناریو احتمال وقوع بیشتری در توسعهٔ پایدار گردشگری روستاهای موردمطالعه دارند. سپس، با مقایسهٔ سناریوها به کمک مؤلفه هایی چون «درصد احتمال وقوع»، «مقدار اینرسی» و «درجهٔ مطلوبیت»، سناریوی سوم به منزلهٔ سناریوی مطلوب انتخاب شد که حرکت به سوی مشارکت و هم بستگی نسبی در بین مردم و گردشگران، برنامه ریزی سیستمی با هدف پایداری اقلیم روستاهای هدف گردشگری، آگاهی نسبی مردم و گردشگران دربارهٔ گردشگری و وجود رقابت نسبی بین روستاهای هدف گردشگری را نشان می دهد. برقراری مدیریت یکپارچه روستایی و تمرکززدا و دادن امتیاز به بخش خصوصی برای فعالیت بیشتر در زمینهٔ گردشگری از نیازهای مبرم چنین حرکتی است. همچنین، این سناریو با اجرای طرح جامع گردشگری درپی رشد گردشگری و جذب سرمایه گذاران خارج از منطقه است تا، با افزایش توجه نهادهای دولتی و غیردولتی در حمایت از بازسازی آثار گردشگری، تغییرات بنیادینی در برنامه ریزی ارتقای کیفیت منابع گردشگری به منظور ایجاد انگیزهٔ دوباره در گردشگران برای سفر به روستاهای موردمطالعه به وجود آورد.
زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران با تأکید بر زنجیره تأمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۹ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۷
209 - 234
حوزههای تخصصی:
امروزه کشورها در رقابتی تنگاتنگ، درحال دستیابی به پیشرفت های درخور توجه در حوزه نوآوری هستند. یکی از مهم ترین بخش هایی که اخیراً در بحث نوآوری مورد توجه قرار گرفته، گردشگری است. همچنین زیست بوم های نوآوری در دهه اخیر اهمیت روزافزونی داشته اند و تاکنون مطالعات و الگوهای متعددی از زیست بوم های نوآوری در صنایع و بخش های مختلف ارائه شده است. صنعت گردشگری نیز می تواند با توسعه زیست بوم نوآوری عملکرد خود را بهبود بخشد. ازآنجاکه با توجه به جست وجوی گسترده نویسندگان پژوهش حاضر، تحقیقی پیرامون زیست بوم صنعت گردشگری کشور با رویکرد نوآوری یافت نشد، پژوهش حاضر قصد دارد با رویکرد توصیفی و با بهره گیری از مطالعه تطبیقی، ضمن تبیین مفهوم زیست بوم نوآوری و مرور تجربیات جهانی، طرحی از زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران با تأکید بر زنجیره تأمین ارائه دهد. دلیل این تأکید، اهمیت زنجیره تأمین گردشگری در بحث ارزش آفرینی با توجه به چندوجهی بودن این صنعت، تعدد ذی نفعان و پیچیدگی های حاصل از آن در طول زنجیره تأمین گردشگری است. در پایان، سیستمی برای زیست بوم نوآوری صنعت گردشگری ایران، شامل نقش آفرینان و ذی نفعان مختلف و ارتباطات بین آن ها پیشنهاد شده است.
فراتحلیل کیفی مقالات پژوهشی حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
105 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و فراتحلیل کیفی مطالعات انجام شده در حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین است. در این راستا تمامی مقاله های علمی – پژوهشی با کلیدواژه برنامه ریزی آمایش سرزمین در بازه زمانی 1383 تا 1402 از پایگاه اطلاعاتی – علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه اسنادی نورمگز، مگیران و علم نت استخراج شد. در ادامه 120 مقاله برای استخراج داده ها و بررسی بیشتر گزینش و به روش مطالعه اسنادی، کتابخانه ای و فرا تحلیل مطالعه شدند. براساس یافته های تحقیق حاضر، از 120 مقاله منتشر شده حدود چهارپنجم را مردان نوشته اند که حاکی از نیاز به مشارکت بیشتر زنان در زمینه تولید محتوای علمی درباره برنامه ریزی آمایش سرزمین است، همچنین در زمینه تخصص نویسندگان بیشترین تخصص به رشته جغرافیا و برنامه ریزی شهری و در زمینه اعتبار علمی اعضای هیئت علمی بیشترین مشارکت را داشته اند و از میان مجلات علمی – پژوهشی که در حوزه برنامه ریزی آمایش سرزمین انتشار یافته اند، دو فصلنامه برنامه ریزی آمایش سرزمین توجه بیشتری به مقوله برنامه ریزی آمایش سرزمین داشته؛ و از میان موضوعات مدنظر نویسندگان بیشترین تعداد مقاله به استراتژی های توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و فضایی محیطی اختصاص دارد. همچنین در ادامه به تحلیل مقالات به لحاظ ابعاد محتوایی هم چون محورهای کلیدی، سؤالات پژوهش و اهداف مطالعاتی چگونه بوده و کدام زمینه نیازمند مطالعات با عمق بیشتری است نیز پرداخته شده است.
استراتژی هند برای کاهش تهدیدات روز افزون چین در جنوب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
153 - 186
حوزههای تخصصی:
چین در سال های اخیر برای افزایش روزافزون قدرت اقتصادی و نظامی خویش کوشیده است. همچنین پکن، روابطافزاینده ای گسترش داده و هند این امر را تهدیدی راهبردی دانسته است. در این باره، هند با ایجاد اتحادی راهبردی با آمریکا، به عنوان اهرمی برای فشار به چین و تضعیف و انزوای منطقه ای آن استفاده می کند. به این ترتیب، سؤال اصلی پژوهش این است که هند برای کاهش تهدیدهای روزافزون چین در جنوب آسیا چه راهبردی را دنبال می کند؟ فرضیه پژوهش این است که هند به دلیل اختلافات و درگیری های مرزی طولانی مدتی که با چین داشته، همواره از قدرت یابی این کشور، مدرنیزه شدن ارتش چین و همچنین همکاری های پکن با اسلام آباد به عنوان مهم ترین رقیب و دشمن دهلی در جنوب آسیا، احساس خطر می کند؛ بنابراین، دهلی با برقراری اتحاد استراتژیک با واشنگتن در جهت خنثی سازی قدرت رو به افزایش چین و درنهایت کنترل و انزوای منطقه ای این کشور می کوشد که این امر می تواند به توازن قدرت منطقه ای هند با چین در جنوب آسیا کمک کند. یافته های پژوهش نشان می دهد هند از قدرت روزافزون اقتصادی و نظامی چین و توسعه همکاری های این کشور با پاکستان و تبدیل آن به یک قدرت مسلط آسیایی همواره نگران است؛ بنابراین، دهلی برای جلوگیری از محاصره نشدن ازسوی چین و پاکستان در منطقه، خواهان گسترش مناسبات با واشنگتن است. این اقدام ها بخشی از استراتژی هند برای بازدارندگی علیه محور چین و پاکستان و کاهش نگرانی خود در جنوب آسیا به شمار می رود. برای تحلیل داده های این پژوهش، از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
حکومت سازی طالبان در افغانستان؛ چالش های ژئوپلیتیکی فرا ملی و راهکارهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
98 - 133
حوزههای تخصصی:
حکومت برای نظم بشر یک اصل و حکومت سازی برای کشورها مهم ترین بخش برای بقای کشورهاست. کشورهایی که پیش تر به آسایش اجتماعی و قدرت ملی رسیده اند، قبل تر از همه در امر حکومت سازی موفق شده اند. ساختن یک حکومت کارآ و مردمی آن هم در کشوری مثل افغانستان (موقعیت حائل)، قطعاً با چالش های فراوان ژئوپلیتیکی در مقیاس های فروملی و فراملی روبه رویند. چالش های ژئوپلیتیکی در مقیاس فراملی در کشوری مثل افغانستان از تأثیرگذارترین مؤلفه ها در امر حکومت سازی است. تحقیق حاضر در تلاش است تا ضمن درک موانع و چالش های ژئوپلیتیکی طالبان در مقیاس فراملی برای ساخت یک حکومت مردمی و کارآ در افغانستان، به بررسی راهکارهای عملیاتی عبور از این چالش ها نیز بپردازد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از حیث ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی است. همچنین شیوه ی جمع آوری اطلاعات به صورت هم پیمایشی(مصاحبه و پرسشنامه ای) و هم به شیوه ی کتابخانه ای صورت گرفته است. پس از گردآوری داده ها، به کمک روش کیو و استفاده از نرم افزارSpss اقدام به تحلیل گفتمان و الگوهای نظری نخبگان سیاسی راجع به مساله موردنظر پرداخته شد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اشتراکات سرزمینی-تمدنی با کشورهای همسایه، راهبردهای متضاد و مداخلات کشورهای همسایه، منطقه و قدرت های بزرگ در افغانستان و موقعیت ژئوپلیتیکی حائل افغانستان از مهم ترین چالش های حکومت سازی در افغانستان به حساب می آیند. همچنین ایجاد روحیه همکاری و حتی مشارکت با کشورهای جهان برای مبارزه با گسترش تروریسم جهانی، تعامل با نهادهای بین المللی حقوق بشری، سیاسی و اقتصادی و اتخاذ سیاست بی طرف فعال در سطح سیاست بین المللی به عنوان راهکارهای مهم گذار از این چالش ها شناسایی شده است.
مطالعه تاریخی اثرهای زلزله سال 1309ش /1930 م شهر سلماس بر جغرافیایی انسانی و تاریخی این منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۳)
31 - 54
حوزههای تخصصی:
به طور تقریبی، یک قرن پیش زلزله بزرگی در سال 1309 هجری شمسی شهر سلماس را در نیمه شب سه شنبه یا درحقیقت، بامداد روز چهارشنبه 17 اردیبهشت با 4/7=M و مؤسسه ژئوفیزیک 2/7=M لرزاند. این زلزله در تاریخ منطقه آذربایجان و حتی کل منطقه خاورمیانه یکی از مخرب ترین زلزهاست؛ به طوری که سال 1930 میلادی در تاریخ زلزله شناسی به نام سلماس ثبت شده است. هدف از پژوهش حاضر بررسی و مطالعه تأثیرات زلزله اردیبهشت 1309 هجری شمسی شهر سلماس بر جغرافیایی انسانی و ابنیه تاریخی و باستانی این منطقه است. روش و رویکرد این پژوهش از نوع بنیادی و از حیث روش شناسی به شکل توصیفی و تحلیلی و بر مبنای شیوه مطالعه منابع دسته اول اسنادی، کتابخانه ای، مطالعات میدانی زمین شناسی و لرزه زمین ساخت است. نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد که زلزله سلماس در آن واحد موجب تخریب کامل شهر دیلمقان و حدود 60 روستا در دشت سلماس و منطقه های حاشیه آن شد. دامنه آسیب ها از دشت سلماس به دهستان قطور، خوی و مسیر علیای زاب در ترکیه نیز کشیده شد. این زلزله علاوه بر تخریب صد در صد شهر دیلمقان و کشته شدن 2500 تا 4000 نفر باعث نابودی برخی آثار و ابنیه تاریخی و باستانی واقع در کل منطقه سلماس شد.
بررسی تأثیر شیوع ویروس کرونا بر کارکردهای اکتسابی مرزها در جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
293 - 316
حوزههای تخصصی:
تحولات ناشی از جهانی شدن و ورود به عصر اطلاعات و ارتباطات سبب شده است که فضاهای جغرافیایی درهم آمیخته شود و پیوندهای فضایی تا حد قابل توجهی گسترش پیدا کند. این افزایش سبب شده است کارکردهای ارتباطی مرز ها تا حد قابل توجهی افزایش پیدا کند؛ اما با گسترش ویروس کرونا به یکباره تغییرات گسترده ای ایجاد شد و پیوندهای بین فضا های جغرافیایی دچار تحول شد و کارکرد ارتباطی مرزها تحت تأثیر گسترده ای قرار گرفت. بر این اساس، در تحقیق حاضر که به روش توصیفی و تحلیلی به انجام رسیده است سعی شده است به این سؤال پاسخ داده شود که شیوع ویروس کرونا بر کارکرد ارتباطی مرزها در جنوب غرب آسیا چه تأثیراتی داشته است؟ نتایج حاصل از تحقیق حاضر نشان دهنده آن است که شیوع ویروس کرونا روی کارکردهای اکتسابی مرزها تأثیرات گسترده ای داشته است به گونه ای که کارکرد ارتباطی مرزها در جنوب غرب آسیا را تا حد زیادی تحت تأثیر قرار داده و پیوندهای بین فضاها را تا حد زیادی کاهش داده است تا جایی که در برخی موارد کارکرد مانعی جایگزین آن شده است. از سوی دیگر کارکرد ملت سازی، مشروعیت بخشی و حتی اقتصادی مرزها بعد از گسترش کرونا برجسته شده است. اگرچه بیماری ویروس کرونا تا حدی کنترل شده و فروکش کرده است اما به نظر می رسد جوامع انسان در آینده با بیماری ها و مسائل و مشکلات متعددی ازاین دست مواجه خواهد بود که ضرورت توجه به آن از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بنابراین، نتایج تحقیق حاضر می تواند زمینه آمادگی کشورها را فراهم آورده و نا امنی ها و چالش های ناشی ازاین دست از مشکلات را تا حد قابل توجهی بتوانند کاهش دهند.
ارزیابی تغییرات بلند مدت مشخصه های مخاطرات خشکسالی و سیل در حوضه های آبریز جنوب شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، پدیده های حدی هیدرولوژیکی مانند خشکسالی و سیلاب به دلیل وقوع پدیده تغییرات اقلیمی در مناطق خشک و نیمه خشک تشدید یافته است. از این رو، ارزیابی روند تغییرات آن ها از نظر شدت، مدت و فراوانی وقوع و بررسی اندرکنش آنها طی سالیان گذشته می تواند حائز اهمیت باشد. پژوهش حاضر به بررسی و ارزیابی مشخصه های شدت، مدت و تعداد وقوع مخاطرات خشکسالی و سیلاب طی دوره ی آماری 2022-1983، با استفاده از داده های بلند مدت آبسنجی در حوضه های آبریز بلوچستان جنوبی، هامون-جازموریان و هامون-مشکیل پرداخت. نتایج نشان داد حوضه بلوچستان جنوبی در طی چهار دهه اخیر خشکسالی ها و سیلاب های بزرگ تر، شدیدتر و طولانی تر را تجربه کرده است بطوری که بزرگی سیلاب برای ایستگاه های باهوت، کهیر، پیرسهراب و کاریانی در این حوضه به ترتیب از 217، 225، 191 و 244 مترمکعب بر ثانیه در دهه ی اول به 255، 291، 291 و 554 مترمکعب برثانیه در دهه ی سوم افزایش یافته است. این شرایط تقریبا برای حوضه های هامون - جازموریان و هامون-مشکیل نیز صادق بوده است، با این تفاوت که تعداد وقوع سیلاب در دو حوضه هامون-جازموریان و هامون-مشکیل روند کاهشی داشته است. خروجی حاصل از پایش مشخصه های خشکسالی [1]SDI حوضه های مذکور حاکی از روند افزایشی آن دارد؛ بطوریکه نمایه های شدت و تعداد وقوع به ترتیب از مقدار 3/1، 3 واحد در دهه اول به 1/6، 3/4 واحد در دهه ی چهارم تغییر یافتند. مدت خشکسالی نیز از 5/7 ماه در دهه اول تا ۱۴ ماه در دهه پایانی افزایش پیدا کرد. از این لحاظ مناطق جنوب شرقی کشور تحت تاثیر اثرات ترکیبی و افزایشی سیلاب و خشکسالی به ویژه در دهه اخیر قرار گرفته است. با توجه به پیامدهای اقتصادی و اجتماعی روند افزایشی این مخاطرات بر منطقه، لزوم برنامه ریزی و اقدامات مناسب توسط مسئولان و نهادهای مربوطه جهت سازگاری و کاهش اثرات مخرب، بیش از پیش احساس می شود.
داده کاوی دمای هوا 24 ساعته ایران با استفاده از یادگیری ماشین شبکه عصبی پرسپترون چند لایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق، داده کاوی دمای هوا 24 ساعته ایستگاه های هواشناسی سینوپتیک ایران است. مواد و داده های به کاررفته تحقیق از یک منبع می باشد که به صورت ساعتی برای مدت 31 سال از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد. در ارتباط با داده ها می توان گفت که توسط زبان برنامه نویسی R یادگیری ماشین شبکه عصبی پرسپترون چند لایه MLP شبیه سازی شده است. از تابع Anova جهت مقایسه میانگین دمای هوا 24 ساعته در ایستگاه های مورد بررسی در دوره (پایه و شبیه سازی) استفاده شد. با استفاده از تابع گردش، الگوهای زمانی موجود درداده ها تحلیل شد تا مشخص شود که دنباله داده ها تصادفی هستند یا الگو های معناداری دارند؟ در ادامه روش های یادگیری، از رگرسیون لجستیک با هدف پیش بینی اثرات تغییرات آب وهوایی در تغییرات دمای هوا استفاده شد. در مدل لجستیک، (تغییرات آب وهوا) به عنوان متغیر وابسته و دمای هوا (مشاهداتی و شبیه سازی) به عنوان متغیرهای پیش بین مستقل انتخاب شد. داده ها در تحلیل وارد شد و مدل لجستیک معنی دار بود. مجذور آماره کای در دمای هوا برابر 19/314 محاسبه شد که در سطح خطای کمتر از 05/0 معنی دار بود. متغیرهای مستقل مذکور توانسته اند بین 92 تا 88 درصد از تغییرات را که منجر به افزایش یا کاهش دمای هوا شده بود، به درستی تبیین کند. 4/86 درصد از ماه هایی که تغییرات نداشتند، درست طبقه بندی شدند و 2/93 درصد از پیش بینی ها درباره تغییرات دمای هوا صحیح بود. درکل، 3/95 درصد از پیش بینی ها درست تخمین زده شد. نتایج نشان داد که تغییرات آب وهوا اثر معنی داری روی افزایش یا کاهش دمای ماهانه هوا در ایستگاه های مورد بررسی دارد. بیش ترین و کم ترین میزان دمای مشاهداتی هوا به ترتیب در ماه های ژوئیه و ژانویه، شبیه سازی ها نیز بیش ترین و کم ترین مقدار دما را برای همین ماه ها پیش بینی کرده اند. بیش ترین و کم ترین دمای هوا سالانه نیز به ترتیب برای ایستگاه های سیری و زرینه ثبت و پیش بینی شده است.
ارزیابی و سنجش وضعیت نابرابری در شهرستانهای استان کرمان با تاکید بر شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات با استفاه از تکنیک های تصمیم گیری چند شاخصه
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
312 - 332
حوزههای تخصصی:
فناوری اطّلاعات و ارتباطات به عنوان یک فناوری جدید به سرعت توسعه یافته و با غلبه بر محدودیتهای زمانی و مکانی، به عنوان محور و کلید توسعه از آن یاد میشود. آنچه ممکن است سبب ناکارآمدی این فناوری شود، مقوله توزیع نابرابر آن در سطح مناطق است که پژوهشگران از آن تحت عنوان «شکاف دیجیتال» یاد می کنند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و رتبه بندی شهرستانهای استان کرمان از لحاظ دسترسی به شاخص فن آوری اطلاعات و ارتباطات صورت گرفته است. روش پژوهش توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری پژوهش 23 شهرستان استان کرمان در سال 1399 و شاخص های مورد استفاده 19 شاخص بخش فناوری اطلاعات و ارتباطات است. از روش آنتروپی شانون به منظور وزن دهی شاخص ها و روش هایVIKOR ،TOPSIS ،SAW ،MORRIS به منظور رتبه بندی شهرستان های استان کرمان به لحاظ برخورداری از شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارspss انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات در استان کرمان به صورت متوازن توزیع نشده و تفاوت آشکاری بین شهرستان های این استان از نظر دسترسی به این شاخص ها ملاحظه می شود. نتیجه حاصل از رتبه بندی نهایی با استفاده از روش میانگین رتبه ها نشان می دهد که از لحاظ دسترسی به شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات شهرستان کرمان با امتیاز (616/0) در رتبه اول وشهرستان ارزوئیه با امتیاز(023/0) در رتبه آخر قرار گرفته اند. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات متناسب با جمعیت در سطح استان توزیع نشده است. نهایتاً جهت توزیع متعادل شاخص های فناوری اطلاعات و ارتباطات یک اولویت بندی میان شهرستان های استان جهت برنامه ریزی و تخصیص بودجه ارائه شده است.
بررسی تأثیر مؤلفه های اقتصاد دانش بنیان بر رفاه اقتصادی استان های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
67 - 83
حوزههای تخصصی:
اقتصاد دانش بنیان یک مفهوم و رویکرد است که در آن، تأکید بر ایجاد و استفاده از دانش، فناوری و نوآوری در فرایندهای اقتصادی قرار دارد. این مفهوم بر این اصل تکیه می کند که دانش و نوآوری باعث افزایش تولید، بهبود بهره وری، ایجاد اشتغال و رشد پایدار اقتصادی می شوند. دستیابی به اقتصاددانش بنیان نیاز به سرمایه گذاری های در بخش نیروی انسانی و طرح سیاست های متمرکز بر تحقیق و نوآوری می باشد که در آخر بتواند از طریق کارآفرینی و خلق کسب وکارهای کوچک، متوسط و بزرگ دانش محور به اهداف کلان اجتماعی و اقتصادی دست یافت. باتوجه به هدف این تحقیق به بررسی تاثیر نقش مولفه های اقتصاد دانش بنیان بر رفاه اقتصادی استان های مختلف ایران می پردازد و اهمیت این مقاله به بررسی تأثیر مولفه های اقتصاددانش بنیان بر رفاه اقتصادی استان های ایران با رویکرد شاخص ترکیبی بر اساس روش اقتصادسنجی پانل دیتا با استفاده از نرم افزار ایویز 12 برآورد شده است که برای بررسی ایستایی و پویایی متعیر ها و همچنان رابطه بلندمدت میان متغیرها از آزمون ریشه واحد و آزمون کائو و برای معناداری پنل و اثرات ثابت و تصادفی آن از آزمون اف لیمر و هاسمن استفاده شده است که با سطح احتمال 99 درصد پانل بودن آزمون و نیز با سطح 99درصد مدل اول دارای اثرات ثابت می باشد و در مدل دوم با سطح احتمال 99 درصد دارای اثرات تصادفی تأیید شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مدل شاخص ترکیبی اقتصاددانش بنیان دارای تأثیر مثبت و معنادار بر رفاه اقتصادی استان های ایران دارد و مؤلفه بهره وری و نسبت مخارج دولت نیز دارای تأثیر مثبت و معنادار بر رفاه اقتصادی دارد و مؤلفه تورم دارای تأثیر منفی و معنادار بر رفاه اقتصادی استان های ایران دارد و در برآورد مدل شاخص های مولفه نشان می دهد که مولفه های ترکیبی آموزش؛ فناوری و اطلاعات و نوآوری دارای تاثیر مثبت و معنادار بر رفاه اقتصادی استان های ایران دارد .
کنشگری زنان در کاهش سیل با نگاهی به چارچوب سندای (مطالعه موردی: سیلاب 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیل یک موضوع نگران کننده برای توسعه جوامع محسوب می شود و نیازمند توجه دولت و مشارکت مردم است. به همین علت سازمان ملل همواره با تصویب اسناد مختلف تلاش می کند که به کاهش آسیب پذیری جوامع و توانمندسازی آنان کمک کند. دراین بین آخرین سند مصوب سازمان ملل با نام چارچوب سندای راه حل هایی را برای گذار از مخاطرات اقلیمی ارائه می دهد. ایران نیز یکی از کشورهای سیل خیز جهان است. سیل به دلیل گستردگی بالای آن افراد زیادی را درگیر می کند اما پیامدهای جنسیتی ناشی از سیل خنثی نیست و زنان بیشتر از مردان در برابر بلایا آسیب پذیر هستند. در جریان سیل 1398 که بزرگترین سیل تاریخی ایران بوده است نیز زنان به شدت درگیر شدند. این پژوهش که به روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است به هدف بررسی اثرات مخرب سیل بر زنان و ارائه راه حل های موجود با اتکا به چارچوب سندای انجام شد. داده های پژوهش نشان داد آسیب های اقتصادی، فقدان آموزش و اطلاعات، فقدان مشارکت زنان، مشکلات مربوط به سلامت و آسیب های اجتماعی از مسائل خاص زنان در سیل بود؛ بنابراین با تکیه بر اصول راهنمای چارچوب سندای که شامل توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی زنان، استفاده از دانش بومی زنان محلی، حمایت از سمن ها و متخصصین و پژوهشگران زن است، می توان از آسیب های آینده پیشگیری نمود. لذا پیشنهاد می شود نیازها و ظرفیت های زنان در سیاست گذاری ها به طور ویژه موردتوجه قرار گیرد.
بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی (مطالعه موردی: شهرستان نور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
354 - 377
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های انسانی، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات که آسیب های جانی و مالی فراوانی را با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات پیشگیرانه می باشند. هدف از پژوهش حاضر نیز بررسی توسعه فضای شهری در راستای مواجهه با مخاطرات محیطی در شهرستان نور می باشد. روش انجام این تحقیق نیز توصیفی می باشد. جمع آوری داده ها با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و پرسشنامه ای می باشد.جهت تحلیل پرسشنامه ها از روش ANP و روش منطق فازی به ارزش گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شود و براساس نتایج آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم افزار ArcGis صورت گرفت و پهنه های مخاطره مشخص گردید. با توجه به نتایج پهنه بندی پتانسیل خطر، نواحی شمالی و جنوبی شهرستان،دارای بیشترین پتانسیل مخاطرات می باشد. جهت پیش بینی میزان توسعه مناطق مسکونی نیز از مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و اتوماتوی سلولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که گسترش مداوم مناطق ساخته شده در دهه های گذشته باعث تغییرات سریع کاربری زمین شده و مناطق ساخته شده این شهرستان از 43/2% کل مساحت در سال 2010 به 68/3% در سال 2019 افزایش یافته است. نتایج همچنین نشان داد که بدون توجه به مخاطرات طبیعی، مناطق ساخته شده افزایش خواهند یافت و در نتیجه شهرنشینی، مناطق ساخته شده بیشتر به سمت اراضی پر خطر سوق پیدا خواهند کرد. با این حال اگر سیاست های توسعه پایدار به طور کامل اجرا شوند، شهرها و مناطق ساخته شده قادر خواهند بود فضاهای توسعه خود را به خاطر منافع خود شهر و ساکنان آن از مناطق پرخطر حفظ کند.
ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین با استفاده از مدل کوبالیکوا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری یکی از مهم ترین عوامل توسعه اقتصادی و اجتماعی در جوامع مختلف است و با تأثیرگذاری بر انتقال سرمایه و گردش مالی، نقشی کلیدی در رشد اقتصاد جهانی ایفا می کند. ایران با دارا بودن ظرفیت های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی منحصربه فرد، پتانسیل بالایی برای توسعه ژئوتوریسم دارد؛ اما این حوزه همچنان در مراحل ابتدایی رشد قرار دارد. این پژوهش با هدف ارزیابی توانمندی ژئوتوریستی ژئوسایت های شهرستان هشتجین در جنوب استان اردبیل انجام شد. روش شناسی: در این پژوهش، پس از انتخاب پنج ژئوسایت در این شهرستان برای تحلیل و ارزیابی، از ابزارهایی مانند پرسشنامه، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی، و نرم افزار ArcGIS استفاده شد. در نهایت، با بهره گیری از مدل کوبالیکوا، توانمندی این ژئوسایت ها مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج و یافته ها: نتایج نشان داد که رودخانه قزل اوزن با امتیاز ۲۵/۱۱ و کوه آق داغ با امتیاز ۱۵/۱۰، بالاترین رتبه ها را کسب کرده و در فصول گردشگری، بیشترین جذب گردشگر را دارند. در مقابل، ژئوسایت های آبشار دیز (۵/۶)، آبشار نوده (۱۵/۵) و آبگرم زاویه جعفرآباد (۸۵/۴)، رتبه های پایین تری را به خود اختصاص دادند. تحلیل معیارها حاکی از آن است که ارزش افزوده با ۳۱ درصد، بیشترین اهمیت و ارزش اقتصادی با ۷ درصد، کمترین اهمیت را داشته است. با این حال، وضعیت اقتصادی ژئوسایت ها چندان مطلوب ارزیابی نمی شود. کاستی هایی مانند کمبود زیرساخت ها و توزیع نامناسب امکانات، مانع دستیابی این شهرستان به رتبه های بالای توانمندی ژئوتوریستی شده است. تقویت نقاط قوت، رفع نقاط ضعف زیرساختی، آموزش و آگاهی بخشی به جوامع محلی، و ایجاد برنامه های تبلیغاتی می تواند بهبود چشمگیری در وضعیت ژئوتوریسم منطقه ایجاد کند. همچنین، همکاری میان نهادهای دولتی و بخش خصوصی در سرمایه گذاری های گردشگری می تواند نقش مؤثری در بهره برداری بهینه از ظرفیت های طبیعی و تاریخی این شهرستان ایفا نماید.