فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
حمام ها از جمله بناهای عام المنفعه ای هستند که در دوره های تاریخی مختلف شکل و معماری آنها دستخوش تغییرات قرار گرفته اما روابط فضایی آنها همواره از الگویی ثابت پیروی کرده است. به دلیل اهمیت این بناهای ارزشمند، حمام ها همواره مورد پژوهش محققین بوده است. کرمانشاه یکی از شهرهایی است که در طول دوران تاریخی علی الخصوص در دوره قاجار به دلیل قرارگیری در مسیر عتبات عالیات مورد توجه حکام وقت بوده و دارای بافت و نمونه های متعددی از حمام های تاریخی است. بنابراین پژوهش حاضر در پی شناخت گونه های حمام های تاریخی استان کرمانشاه با تآکید برموقعیت استقرار است. برای دستیابی به این مهم لازم است عوامل مؤثر بر شکل گیری، موقعیت استقرار در بافت های شهری، روستایی و محلات، هندسه فضایی حمام های کرمانشاه بررسی شود. روش تحقیق در این پژوهش، روش توصیفی - تحلیلی است که بر اساس بررسی های میدانی، تجزیه و تحلیل موقعیت استقرار، سازه، معماری، تزئینات ، تناسبات و مصالح 12 نمونه از حمام های استان کرمانشاه و مطالعه تطبیقی - تاریخی نمونه ها صورت گرفته است. نتایج حاصل از این تحقیق نشانمی دهند که حمام های استان کرمانشاه از لحاظ محل استقرار به 6 گونه: حمام در درون بازار، حمام منفرد در محلات، حمام دوقلو در محلات، حمام به عنوان عنصری از یک مجموعه در محلات، حمام در درون خانه ها و حمام در بافت روستایی تقسیم شده اند. هندسه فضاهای حمام های کرمانشاه تابع موقعیت استقرار در بافت شهر یا روستا می باشد. فضاها و راهروهای ارتباطی در حمام های محلات و وابسته به بازار بر اساس پیمون بزرگ اما در حمام های خصوصی و حمام های درون خانه و حمام های روستایی بر اساس پیمون کوچک است. فضاهای اصلی حمام های شهری دارای تزئینات آهک بری، اما حمام های روستایی فاقد تزئینات آهک بری هستند. تمام حمام های مورد مطالعه، دارای 3 فضای اصلی بینه، گرمخانه و خزینه آبگرم هستند و مساحت فضای گرمخانه به نسبت، بیشتر و بزرگتر از فضای بینه است.
شناسایی کارکرد شاخص های توسعه انسانی شهر الشتر در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
145 - 162
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار حالت تعادل و توازن میان ابعاد مختلف توسعه است که هدف آن بهبود بخشیدن به شرایط کیفی زندگی انسان است. هدف اصلی این پژوهش کارکرد بهینه شهری الشتر و توسعه پایدار اقتصادی با تأکید بر ارتقاء شاخص های انسانی است، این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر از لحاظ روش اجرا و بررسی تحقیقی و از لحاظ گردآوری داده ها پیمایشی است. پس از استخراج شاخص ها با استفاده از دو مدل TOPSIS و AHP- FUZZY وزن بخشی و تجزیه و تحلیل شدند، در انتها به وسیله تکنیک GIS و استفاده از تحلیل semivariogram درون یابی گردیدند؛ نتایج تحقیق نشان می دهد؛ که شهر الشتر با داشتن توانایی نسبی در زمینه کشاورزی در توسعه منطقه ای خود می تواند نقش مؤثری را ایفا نماید. همچنین نتایج بخشی برای بررسی وضعیت مناطق شهری الشتر از نظر دسترسی به شاخص های توسعه پایدار نشان می دهد که در بین گزینه های تحقیق: منطقه 3 با ارزش وزنی 627/0 بالاترین رتبه را دارد، بعد از آن به ترتیب مناطق 2، 4 و 1 به ترتیب با ارزش وزنی 602/0، 578/0 و 541/0 اولویت های بعدی را به خود اختصاص داده اند.
بررسی غلظت عناصر سنگین موجود در گردوغبار و ارزیابی ریسک سلامت انسانی (مطالعه موردی: شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
93 - 108
حوزههای تخصصی:
گردوغبار شهری یکی از شاخص های آلودگی به فلزات سنگین در محیط زندگی است. حضور فلزات سنگین در خاک های آلوده چالشی برای محیط زیست محسوب می شود و با ورود به بدن موجودات زنده، می تواند عوارض جبران ناپذیری ایجاد کند؛ بنابراین شناخت مواد آلاینده و چگونگی انتقال، عملکرد و دسترس پذیری آن ها از اهمیت بالایی برخوردار بوده و تأثیرات آن ها بر سلامت انسان و دیگر جانداران به وضوح قابل توجه است. لذا مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر فلزات سنگین (شامل سرب (Pb)، روی (Zn)، کروم (Cr) و آرسنیک (As)) در گردوغبار شهر بیرجند بر سلامت شهروندان انجام شده است. برای دستیابی به این هدف، 50 نمونه گردوغبار از مرکز شهر بیرجند جمع آوری شدند و با استفاده از روش طیف سنجی جفت شده پلاسمای القایی (ICP-OES) تحلیل شدند. با توجه به نتایج تحقیق میانگین غلظت فلزات مورد مطالعه به ترتیب Pb (93/16)، Zn (55/5)، Cr (04/1) و As (11/6) µg/m³ برآورد گردید. بر اساس میانگین مقادیر RI، فلزات کروم و روی دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی کم هستند و سرب ریسک متوسط و آرسنیک دارای پتانسیل ریسک اکولوژیکی زیاد است. خطر غیر سرطان زایی فلزات سنگین در شهر بیرجند بدون ریسک است؛ اما خطر غیر سرطان زایی برای دو عنصر کروم و آرسنیک برای کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. مقادیر CR در کودکان بیشتر از بزرگ سالان است. این مقدار در کودکان برای کروم (4-10×58 /5)، آرسنیک (5-10×98 /5) و سرب (6-10×09 /9) و در بزرگ سالان کروم (4-10×18 /1) و آرسنیک (5-10×27 /1) می باشد که بیشتر از 6-10×1 می باشد. خطرپذیری سرطان برای کودکان تحت شرایط کنترل و نظارت وجود دارد؛ اما ریسک سرطان ناشی از این فلز در گردوغبار برای بزرگ سالان می تواند نادیده گرفته شود.
آشکارسازی زمانی – مکانی فرین های فصلی گرد و غبار در استان کردستان با استفاده از MACC و MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرد و غبارها، تحت عنوان عمده ترین نوع از آئروسلها نقشی بنیادی مستقیم و غیرمستقیمی بر روی هوا و اقلیم دارند. بدین منظور در پژوهش حاضر به بررسی قابلیت و توانمندی مدل MACC با استفاده از صحت سنجی MODIS برای بارزسازی پدیده های حدی گرد و غبار در استان کردستان طی دوره 2003-2012 پرداخته شد. جهت تحلیل داده های ماهواره ای و مدل شده از آزمون های آماری و روند یابی من-کندال استفاده شده است. یافته های حاصل از توزیع سالانه نشان داد که میانگین بیشترین عمق نوری آئروسل (AOD) مربوط به سال 2008 با 36/0 و کمترین مقدار با 294/0 مربوط به سال 2004 می باشد. همچنین، میانگین بیشترین AOD این سال مربوط به شهرستانهای سنندج، سقز، قروه، کامیاران و مریوان به ترتیب با 356/0، 353/0، 358/0، 371/0 و 368/0 می باشد. توزیع مکانی میانگین AOD در فصول مختلف نیز نشان داد، زمستان و پاییز دارای کمترین مقدار و فصل بهار و تابستان دارای بیشترین مقدار AOD بوده است. توزیع زمانی-مکانی ماهانه AOD نشان داد که گردو غبار در طی آوریل تا آگوست سرتاسر پهنه منطقه مورد بررسی را می پوشاند. نتایج آزمون روند من-کندال نشان داد که فصل بهار در سرتاسر استان و فصل تابستان در شرق استان دارای روند مثبت معنی دار است؛ بر همین اساس، فصل بهار در منطقه مورد مطالعه به غنوان فصل فرین گردوغبار شناخته شد؛ و در بین پنج روز حدی گرد و غبار در فصل مربوطه، روز 19 ژوئن 2009 با میانگین مقدار AOD روزانه 16/1 و دید افقی کمتر از 2000 متر دارای بیشترین و گسترده ترین گردوغبار تحت عنوان روز فرینِ حدی است. در مجموع، نتایج حاصل از رویکرد چند بعدی MACC در بارزسازی گرد و غبار نشان داد، عمق نوری (AOD،DOD ) معیاری مناسبتر از دید افقی در تعیین روزهای فرین گردوغبار می باشد.
پایش روند تغییرات چرخه فنولوژیکی گیاهان در شهر اهواز با استفاده از تصاویر سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: فنولوژی گیاهان نقش مهمی در اکوسیستم های گیاهی ایفا می کند و شاخصی مهم در تغییرات بوم شناختی به شمار می رود. با توجه به گسترش شهرنشینی، فضای سبز شهری گاهی نقشی حیاتی در این مناطق مسکونی دارد. ازطرف دیگر، استفاده از گیاهان در سطح شهرها و خدمات فضای سبزی که آنها ارائه می دهند، توجه زیادی را هم در سطح عمومی و هم در مطالعات جدید به خود جلب کرده است. ارزش فضای سبز شهری به دلیل مزایای متعدد آن برای سلامتی انسان و محیط بوم شناختی شهرها حائز اهمیت است. ازاین رو، با توجه به اهمیت نقش گیاهان در اکوسیستم شهری و نقش آن در سلامت جامعه، مطالعه و پایش چرخه فنولوژیکی گیاهان در فصل های مختلف سال در مناطق شهری در مقیاس های مکانی– زمانی مختلف ضروری است.مواد و روش ها: در این پژوهش، با استفاده از دو شاخص پرکاربرد NDVI و EVI محاسبه شده از تصاویر سنجنده OLI ماهواره لندست-8 و تصاویر محصول MOD13Q1 سنجنده مودیس ماهواره ترا، چرخه فنولوژی گیاهان در سطح کلان شهر اهواز در دوره زمانی 2015 تا دسامبر 2019 تحلیل شد. تصاویر ماهواره ای از طریق پلتفرم گوگل ارت انجین فراخوانی و تهیه شد. سپس، با توجه به نوع پوشش گیاهی، چرخه فنولوژیکی گیاهان براساس شاخص های پوشش گیاهی به دست آمد و با چرخه فنولوژیکی به دست آمده از بررسی های زمینی مقایسه شد. با توجه به احتمال وجود نویز و پیکسل هایی با اختلاط طیفی، برای هموارسازی چرخه فنولوژیکی گیاهان از فیلتر Savitzky–Golay استفاده شد.نتایج: نتایج به دست آمده حاکی از روند افزایش مقادیر هر دو شاخص NDVI و EVI به ترتیب با 03/0 و 04/0 در سنجنده OLI و 01/0 (در سال) در محصول سنجنده مودیس است. این تغییرات در ماه های ژانویه، مارس، اکتبر، نوامبر و دسامبر در هر دو سنجنده افزایشی بوده است که به معنای شرایط بهتر زیستی گیاه است. زمان دوره های فنولوژی گیاهان در هر دو سنجنده متفاوت بود. بیشترین اختلاف در هر دو سنجنده در سال های 2018 و 2019 مشاهده شد. با توجه به مناسب تر بودن شرایط محیطی در این دو سال در مقایسه با سایر سال ها، می توان نتیجه گرفت که با افزایش میزان کلروفیل گیاه، میزان اختلاف بین نتایج این دو سنجنده بیشتر می شود. دوره های انتقال فصل رشد به دست آمده از سنجنده OLI جزئیات بیشتری را در مقایسه با مجموعه داده های با وضوح متوسط مودیس نشان داد. در سنجنده مودیس در مقایسه با سنجنده OLI زمان شروع دوره های فصل رشد، زودتر بود. این تفاوت ها گویای تغییرات بیشتر پوشش گیاهی است که استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک بالا قابلیت تشخیص بهتری نسبت به سنجنده های با قدرت تفکیک مکانی متوسط و پایین دارند. به طور کلی، نتایج قابل قبولی از تغییرات چرخه فنولوژیکی گیاهان در سطح یک منطقه شهری با انواع مختلف پدیده های زمینی که سبب ناهمگنی بیشتر در پیکسل های تصاویر سنجنده های ماهواره ای می شود، مشاهده شد.نتیجه گیری: نتایج مقایسه دوره های فصل رشد در سنجنده OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی نشان می دهد کمترین اختلاف در شروع فصل رشد با 7 و 10 روز بوده است. بیشترین اختلاف بین نتایج به دست آمده از سنجنده های OLI و مودیس (به ترتیب) با واقعیت زمینی در اوج فصل رشد با 20 و 35 روز و پایان فصل رشد 20 روز دیرتر و 20 زودتر بوده است. طول فصل رشد در سنجنده مودیس حدود چهار ماه و در سنجنده OLI حدود پنج ماه مشاهده شد که نتایج لندست به واقعیت زمینی نزدیک تر است. این تفاوت را می توان به افزایش تعداد پیکسل های مخلوط با توجه به قدرت تفکیک مکانی تصاویر سنجنده مودیس نسبت داد. نتایج این پژوهش، می تواند راهگشای بررسی تغییرات چرخه های فنولوژیکی در پاسخ به تغییرات محیطی با استفاده از تصاویر سنجش از دور در مناطق شهری باشد.
بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری (نمونه مورد مطالعه: عینالی و ائل گولی شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
446 - 422
حوزههای تخصصی:
سلامت روان در دهه های اخیر یکی از عوامل اساسی در زندگی شهروندان در کشورهای توسعه یافته می باشد. توجه به این موضوع که بخش اعظمی از زمان شهروندان در فضاهای شهری سپری می شود، توجه به مؤلفه های کالبدی فضای شهری که منجر به ارتقا سلامت روان شهروندان شود حائز اهمیت است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر مؤلفه های ارتقاء سلامت روان شهروندان در فضاهای شهری تبریز (عینالی و ائل گولی) است. این مطالعه از نظر هدف کاربردی است که به روش تحلیل همبستگی انجام شده است. ابتدا مؤلفه های پژوهش در دو دسته مؤلفه های سلامت روان و مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری براساس مبانی علمی معتبر استخراج و سپس به منظور ارزیابی تأثیر مؤلفه های کالبدی بر سلامت روان پرسشنامه طراحی شد. در این مقاله جامعه آماری شهروندان شهر تبریز است که از دو فضای شهری مذکور به عنوان مهم ترین فضاهای جمعی استفاده می کنند بر این اساس طبق فرمول کوکران تعداد 384 نفر تعیین حجم نمونه شد، که پس از سنجش روایی و پایایی (870/0) پرسشنامه، اقدام به تکمیل پرسشنامه ها شد و نهایتا با استفاده از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمون در قالب نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری شامل تنوع فضایی، انعطاف پذیری فضا، مسائل زیست محیطی، آسایش اقلیمی، امکانات محیط، حریم خصوصی، خوانایی و زیبایی بصری و مؤلفه های سلامت روان شامل احساس آرامش، امنیت فردی، ارزش و تصورات ذهنی، تأمین نیازها، شادمانی، حس تعلق و تعاملات اجتماعی می باشد. بیشترین همبستگی به مؤلفه تنوع فضایی با مؤلفه تامین نیازها (478/0) و کمترین همبستگی به مؤلفه آسایش اقلیم با مؤلفه امنیت فردی (104/0) تعلق دارد. با توجه به یافته های مقاله حاضر، همبستگی میان بیش از 90 درصد از مؤلفه های کالبدی و روانی به صورت قوی یا متوسط می باشد و این نتیجه نشان می دهد که مؤلفه های کالبدی فضاهای شهری در دو فضای شهری مذکور تأثیر بالایی بر سلامت روان شهروندان دارد.
اقلیم و معماری با تاکیدی بر دو مولفه جهت ابنیه ها و تابش (نمونه موردی :کلانشهر اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
بررسی ویژگیهای اقلیمی مناطق مختلف و تعیین نوع معماری هر منطقه بر اساس آمارها و داده های اقلیمی، یک اصل اجتناب ناپذیر است، عامل مهم در معماری، انسان و راحتی وآسایش اوست. این پژوهش با هداف عوامل موثر بر نوع معماری و پهنه اقلیمی در شهر اهواز انجام شده است.روش تحقیق روش کتابخانه ای و میدانی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و اسنادی بهره گرفته شده است و جهت درک بهتر منابع کتابخانه ای، پژوهش میدانی از منطقه مورد مطالعه صورت گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از قانون محاسبات کسینوس و نرم افزارtcic استفاده شد. یافته ها نشان داد معیارجهت گیری ساختمان با وزن(0.20)است که شاخص های زیر مجموعه آن به ترتیب دسترسی با وزن(0.46)، ارتباط بین ساختمان های مجاور با وزن(0.42) و شیب زمین با وزن(0.38) در رتبه سوم قرار دارد. همچنین معیار تابش آفتاب با وزن(0.243) است که شاخص های زیر مجموعه آن به ترتیب، ساعات آفتابی(0.40)، زاویه تابش(0.39) ،متوسط درجه حرارت(0.36)، در رتبه های اول تا سوم قرار دارند. شهر اهواز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی, شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی موثر بر منطقه شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به طوری که گرمای شدید مشکلات عدیده ای را برای ساکنین این شهر ایجاد می کند.
تحلیل نظری نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۷۳)
109 - 138
حوزههای تخصصی:
مسئله پایداری منابع آبی یکی از جدی ترین چالش هایی است که کشورها در چند دهه اخیر با آن مواجه بوده اند. پایداری منابع آبی عبارت است از: تأمین نیازهای آبی نسل حاضر و نسل های آینده؛ بنابراین حفظ چنین وضعیتی ارتباط مستقیمی با مدیریت سیاسی فضا در یک کشور دارد. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی و در چارچوب رابطه سیاست و فضا از دیدگاه نظری به دنبال بررسی نقش مؤلفه های مدیریت سیاسی فضا بر پایداری منابع آبی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که سه بُعد 1. قانون گذاری(شامل: ساختار حکومت در یک کشور، تفویض اختیارات به نهادهای متولی آب، تمرکز قدرت سیاسی، تعدد و سطوح نهادهای قانون گذار، رابطه حکومت و ملت، الگوی نظام سیاسی حاکم) 2. مدیریت اجرایی(شامل: سیستم بودجه ریزی کشور، استراتژی های توسعه ملی، مسئله کارآمدی دولت و نهادهای زیرمجموعه، فرهنگ سیاسی، بوروکراسی، منابع درآمدی دولت، سطوح مدیریت اجرایی)3. تقسیمات سیاسی فضا(شامل: توازن و عدم توازن در واحدهای استانی، تمرکز در کانون های سیاسی اداری، معیارها و ضوابط تقسیمات کشوری، همگونی و ناهمگونی واحدهای سیاسی فضایی از جنبه طبیعی، نیروهای تأثیرگذار بر فرایند تقسیمات سیاسی) از جمله مهم ترین ابعاد و مؤلفه هایی هستند که پایداری منابع آبی را تحت تأثیر قرار می دهند.
تحلیل متغیرهای مؤثر بر توسعه شهر جدید عالیشهر بر مبنای مدل سازی ساختاری- تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۷
107 - 134
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرهای جدید، به معنای گسترش و پیشرفت شهرها در جوانب مختلف از جمله؛ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و زیرساختی است. این شهرها معمولاً به منظور جذب سرریز و کاهش فشار جمعیت مادرشهرهای منطقه ای، ایجاد فرصت های شغلی جدید، توسعه زیرساخت ها، بهبود کیفیت زندگی و جذب سرمایه گذاری، احداث می شوند و توسعه می یابند. پژوهش حاضر، با هدف تحلیل متغیرهای مؤثر بر توسعه شهر جدید عالیشهر انجام شده است. این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر روش انجام آن توصیفی-تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه می باشد. متغیرهای مورد نظر گردآوری شده، خبرگان و متخصصان رشته های مهندسی شهرسازی، برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی منطقه ای با نمونه گیری هدفمند انتخاب شده، سپس با استفاده از مدل ساختاری- تفسیری روابط پیچیده بین متغیرهای مؤثر در توسعه شهر جدید عالیشهر بررسی شده است. در پایان با بهره گیری از تکنیک«MICMAC» نوع متغیرها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر متغیرها مشخص گردیده است. نتایج نشان می دهد که متغیرهای اثرگذار، «سیاست های دولت محلی» و «مهاجرت جمعیت روستایی» هر دو با قدرت نفوذ 23 در پایین ترین سطح یعنی سطح پنجم قرار گرفته اند. بدیهی است، امروزه دولت ها بیشتر از بنگاه های خصوصی سیاست ها و برنامه های مختلف خود را برای توسعه شهرهای جدید تعیین و اعمال می کنند. هر چند که لازم است این برنامه ها در راستای اولویت ها، اهداف، استانداردها و جذب جمعیت جدید قرار گیرد. همچنین «افزایش جمعیت شهری» و «تراکم جمعیت» متغیرهای تأثیرپذیر در بالاترین سطح یعنی؛ سطح اول با قدرت نفوذ 2 و 4 می باشند.
پهنه بندی محدوده های در خطر فرسایش خاک با استفاده از RUSLE با استفاده از تکنیک های GIS& RS، مطالعه موردی: زیر حوضه کویته (پاکستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۱
86 - 67
حوزههای تخصصی:
حوضه فرعی کویته بخشی از حوضه رودخانه پیشین است که در منطقه جنوب غربی پاکستان واقع شده است. این مطالعه با هدف تعیین توزیع مکانی فرسایش سالانه خاک با استفاده از مدل معادله جهانی تلفات خاک (RUSLE) انجام شد. برای انجام این کار، تکنیک های داده کاوی متعدد، همراه با الگوریتم های یادگیری ماشین، برای تولید لایه های موضوعی (K، R، LS، C، و P) که به عنوان پارامترهای ورودی برای مدل RUSLE عمل می کردند، استفاده شد. بر اساس مدل حاصل، فرسایش خاک در منطقه مورد مطالعه از 00/0 تا 866 تن در هکتار در سال متغیر بود. مقادیر برآورد شده برای فرسایش بارندگی-رواناب (R)، خاک. فرسایش پذیری (K)، توپوگرافی (LS) و مدیریت پوشش (C)، عوامل از 147 تا 191 (MJ.mm.ha-1.h-1year-1)، 0.0229 تا 0.0259 (t.ha.MJ-1mm) متغیر بودند. ⁻1)، 0.002 تا 360.77 و 0.001 تا 1 به ترتیب. آمارها نشان داد که 58 درصد از اراضی منطقه مورد مطالعه درجه بسیار پایینی از فرسایش خاک را با نرخ فرسایش کمتر از 13.58 تن در هکتار در سال تجربه می کنند. حدود 24 درصد از منطقه مورد مطالعه با فرسایش کم مواجه است که نرخ فرسایش بین 13.58-44.16 تن در هکتار در سال است. 13 درصد از منطقه با شدت فرسایش متوسط خاک، با نرخ فرسایش 44.16-81.53.14 تن در هکتار در سال مشخص شده است.
تبیین عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری سلامت مطالعه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
19 - 36
حوزههای تخصصی:
اهمیت بازاریابی گردشگری سلامت برای محققین و متولیان صنعت گردشگری روشن است. این اهمیت به دلیل تأثیر بر رفتار گردشگران یعنی انتخاب مقاصد گردشگری سلامت موردتوجه قرار گرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر با هدف تبیین عوامل مؤثر بر بازاریابی گردشگری سلامت تدوین شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. در راستای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شد. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگران داخلی که با هدف درمان بیماری به شهر تهران مراجعه کردند می باشد که به منظور تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود استفاده شد و حجم نمونه 384 نفر برآورد گردید روش نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده بود. در جهت گردآوری داده های میدانی از پرسشنامه استفاده شد پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ و محاسبه ضریب پایایی ترکیبی (cr) سنجیده شد و به تأیید رسید. روایی پرسشنامه نیز در دو مرحله روایی صوری و ظاهری از طریق کسب نظر از اساتید و کارشناسان تأیید، و روایی واگرا با محاسبه شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) تأیید شد. در این پژوهش به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که کیفیت خدمات درمانی با ضریب مسیر (41/0)، تجربه مشتریان (بیماران) با ضریب مسیر (47/0) و برندسازی مکان یا ضریب مسیر (38/0) تأثیر مثبت و معناداری بر بازاریابی گردشگری سلامت دارد. از بین متغیرهای موردبررسی متغیر تجربه مشتریان (بیماران) بیشترین تأثیر بر متغیر وابسته یعنی بازاریابی گردشگری سلامت داشت.
الگوی فضایی- زمانی رفتار گردشگران (مورد مطالعه: مقاله های مبتنی بر کلان داده ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
70 - 91
حوزههای تخصصی:
رفتار گردشگران نشان دهنده ترجیحات، خصوصیات روحی، تصمیمات و نگرش آن هاست که ابتدا در ذهن شکل می گیرد و سپس در قالب حرکات فیزیکی نمایان می شود. برای شناسایی رفتار گردشگران، بررسی تحرکات آنان در طول زمان اجتناب ناپذیر است. بنابراین، هدف این مقاله ارائه الگویی برای تبیین ویژگی های رفتار گردشگران و عوامل تأثیرگذار در رفتار آنان براساس تحرکاتشان در بعد زمان و با استفاده از داده های مبتنی بر کلان داده ها است. این پژوهش از حیث هدف توسعه ای بنیادی و از نظر رویکرد استقرایی است و در قالب پژوهش کیفی و راهبرد فراترکیب انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مقالات، کتب و رساله های منتشرشده در پایگاه های داده معتبر خارجی و داخلی در بازه زمانی 2000 تا 2024 است. پس از سه مرحله غربالگری، 78 مقاله با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. داده های کیفی حاصل از این مقالات با استفاده از یادداشت برداری جمع آوری و سپس با نرم افزار مکس کیو دی ای (MAX QDA) و به صورت دستی کدگذاری و مقوله بندی شده است. درنهایت، الگوی رفتار فضایی زمانی گردشگران در پنج مقوله رفتار فضایی، رفتار زمانی، متغیرهای توصیف کننده گردشگر، درک و انتخاب مقصد و نوآوری ارائه شده است. الگوی پیشنهادشده به توسعه و گسترش ادبیات پژوهش در زمینه مدل های رفتار گردشگران کمک خواهد کرد.
الگوی سرمایه گذاری مناسب مسکن شهری در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی سرمایه گذاری مناسب مسکن در شهر اهواز براساس موانع و سیاست های تشویقی انجام شده است. مطالعه حاضر از نظر هدف کاربردی، از لحاظ ماهیت تحقیق اکتشافی و تبیینی و از نظر شیوه اجرا توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای، میدانی و به منظور تدوین الگوی مناسب سرمایه گذاری مسکن در شهر اهواز از روش مصاحبه از کارشناسان (روش دلفی) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تحلیل محتوا و نرم افزار ATLAS TI استفاده شده است. براساس یافته های حاصل از مصاحبه و پرسشگری مهم ترین چالش ها و موانع دستیابی به الگوی مطلوب سرمایه گذاری مسکن مسائل زیست محیطی و بحران های آبی و خشکسالی است. در نقطه مقابل برخی سیاست ها و فرصت ها نظیر؛ تغییر نحوه دریافت اجرت معامله در بنگاه های املاک به هزینه ثابت اجرت معامله، تملک اراضی قهوه ای و انتقال بخش های انبار و صنعتی آن ها به خارج از محدوده شهر جهت ایجاد ظرفیت داخلی شهر برای توسعه مسکن به منزله سیاست ها و فرصت هایی هستند که در صورت اجرا و شناخت هر یک از این موارد می تواند به نوعی بازار مسکن را تحت کنترل قراردهد. در حالی که در کشورهای دیگر معیارهای مختلفی برای مکان یابی مناسب مسکن وجود دارد؛ یکی از موفق ترین آن ها معیارهای مقرون به صرفگی است. در این معیارها، علاوه بر معیارهای فیزیکی، به معیارهای اجتماعی، فرهنگی، پایداری زیستی مجتمع های حمایتی، ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین و در نهایت برقراری عدالت اجتماعی فضایی نیز توجه می شود.
ارزیابی سیستم مدیریت شهری شهر سمنان با رویکرد حکمروایی خوب شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری ازجمله اثربخش ترین و پایدارترین رویکردهای مدیریت شهری محسوب شده که مبتنی بر توسعه ای مردم سالارانه است. این رویکرد بر مفاهیمی مانند شفافیت، پاسخگویی و مسئولیت پذیری، پذیرا و پاسخ ده بودن، عدالت، مشارکت، اثربخشی و کارایی استوار است که این مفاهیم به عنوان شاخص های حکمروایی خوب شهری شناخته می شوند. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی سیستم مدیریت شهری شهر سمنان در راستای سنجش شاخص های حکمروایی خوب شهری و شناسایی نحوه عملکرد مدیران شهری در چارچوب این شاخص ها گام برمی دارد. رویکرد این پژوهش مبتنی بر تحلیل های کیفی است و از روش های توصیفی و تحلیلی به صورت توأمان استفاده می شود. همچنین ازنظر استراتژی پژوهش، از نوع پیمایشی و میدانی است. داده های پژوهش از طریق مراجعه حضوری و در قالب 14 مصاحبه از کارشناسان و مدیران و شهروندان گردآوردی شده است. همچنین با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی نسبت به تحلیل داده های مصاحبه اقدام شده و دسته بندی و شناسایی نقاط قوت و ضعف مدیریت شهری سمنان در چارچوب هر یک از شاخص های حکمروایی خوب شهری به تفصیل مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفت. درنهایت نتایج حاصل از ارزیابی مصاحبه ها حاکی از آن بود که از میان شاخص های حکمروایی خوب شهری، شاخص مشارکت با 64 درصد، شاخص پذیرا و پاسخ دهی با 57 درصد و شاخص عدالت با 42 درصد نیازمند بازآفرینی و توجه بیشتری هستند؛ اما با اقدامات اخیر مدیران و سازمان های دخیل در مدیریت شهری شهر سمنان، پیشرفت های نسبی در راستای تحقق شاخص های شفافیت، اثربخشی و کارایی دیده می شود.
سنجش و تحلیل برندسازی گردشگری در مقاصد هدف گردشگری مناطق روستایی استان اصفهان با تأکید بر گردشگری کم شتاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
129 - 160
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش گسترده گردشگری در رشد اقتصادی کشورها، شناسایی عواملی که باعث افزایش برندسازی مقاصد گردشگری می شوند، می تواند به حفظ جایگاه رقابتی مقصد و درآمدزایی بیشتر از آن کمک کند. با در نظر داشتن این نکته، هدف این مقاله شناسایی مهمترین اولویت های برندسازی گردشگری کم شتاب از دیدگاه ساکنان روستایی هدف گردشگری است. در این راستا، در پژوهش کاربردی حاضر که با روشی توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است، وضعیت برندسازی گردشگری کم شتاب با جمع آوری داده ها مورد سنجش قرار گرفت. جامعه آماری شامل گردشگرانی است که در بهار سال 1402 به مناطق روستایی استان اصفهان عزیمت کرده اند. با توجه به اینکه تعداد آنها بالاتر از صد هزار نفر بود، براساس فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 384 محاسبه که با روش تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند و سپس تجزیه و تحلیل آنها با آزمون های استنباطی (خی دو، تی تک نمونه ای) انجام گرفت. نتایج به دست آمده نشان دادند که با توجه به میانگین به دست آمده برابر 2/77 می توان عنوان کرد که وضعیت برندسازی مقاصد گردشگری در سطح رضایت بخشی نیست. دراین میان، میانگین سطح محصول گردشگری کم شتاب با میانگین 2/71، بعد فرایند گردشگری کم شتاب با میانگین 2/73 و برنامه گردشگری کم شتاب با میانگین برابر 3/14 محاسبه شد.
پیشران ها و عوامل موثر بر ارتقاء تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی شهری (نمونه مطالعاتی: منطقه 10 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۸۹
208 - 183
حوزههای تخصصی:
قابلیت جذب مردم توسط فضاهای عمومی سبب شده تا از این گونه فضاها بعنوان ظرفی برای شکلگیری سرمایه اجتماعی یاد شود، همچنین ارتباط دو سویه فضاهای عمومی شهری و تعاملات اجتماعی انکار ناپذیر است و فضاهای عمومی منجر به شکلگیری تعاملات اجتماعی شده و وجود تعاملات اجتماعی موجب موفقیت فضاهای عمومی میگردد، این مسئله خود اهمیت فضاهای عمومی موفق را دوچندان میکند.در همین راستا،این پژوهش کاربردی با راهبرد توصیفی- پیمایشی به بررسی عوامل موثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی و شناسایی پیشرانهای کلیدی موثر بر آنها در فضاهای عمومی شهری منطقه 10 شهرداری تهران میپردازد که در آن مفاهیم مرتبط با فضاهای شهری و تعاملات اجتماعی بررسی و عوامل موثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در فضاهای عمومی در 4 بعد عملکرد و فعالیت، کیفیات کالبدی- فضایی، زیست محیطی، معنایی و در 12مولفه و 60 شاخص طبقه بندی میشوند. این شاخصها با توجه به نمونه موردی خاص شده و پس از آن با تکنیک دلفی و روش تحلیل اثرات متقابل و نرم افزار میک مک،10پیشران کلیدی زمین بازی و مکان اوقات فراغت کودکان، مجموعه های تفریحی و اوقات فراغت، فضاهای مکث و نشستن، وجود افراد در گروه ها و رده های سنی و جنسی مختلف و میزان پاسخگویی به حضور آنان، وجود مبلمان مناسب جهت نشستن و گفت و گو، دسترسی به مسیرهای پیاده و دوچرخه، وجود کاربریها و فعالیتهای متنوع شبانه روزی، خاطره انگیزی و تجربه های به یاد ماندنی، وجود دسترسی و امکانات و مبلمان مخصوص پیاده، توجه به اقلیم امکان استراحت و آسایش معرفی میگردند. سپس دسته های 5 گانه فضاهای عمومی منطقه؛ بوستان واحد همسایگی،محله ای،ناحیه و منطقه ای، فضاهای مذهبی و راسته تجاری طبق روش لیکرت، امتیازدهی شده که میتوان گفت با وجود کمبودهای کمی و کیفی موجود،اما بوستانهای ناحیه و منطقه ای نسبت به سایر فضاهای شهری منطقه وضعیت بهتری در راستای ارتقای تعاملات اجتماعی دارند.
تبیین نقش شاخص های کیفیت زندگی در تحقق شهر خلاق در فضاهای شهری (مطالعه موردی: کلانشهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۶
95 - 106
حوزههای تخصصی:
امروزه کیفیت مکان زندگی، از مهمترین حوزه های پژوهش های برنامه ریزی فضایی است به دلیل تاثیرگذاری روز افزون بر دیگر ویژگی های شهری همچون خلاقیت در شهر ها و به عنوان ابزاری کارآمد در برنامه ریزی است. چرا که شهر های خلاق مراکزی هستند که ویژگی های منحصر به فردی را در خود جای داده اند و محیطی جذاب برای فعالیت و زندگی افراد متخصص، هنرمند، پژوهشگر و در یک کلام افراد خلاق فراهم می سازند. هدف پژوهش حاضر نیز تحلیل تأثیر مؤلفه های کیفیت زندگی بر تحقق شهر خلاق در شهر تبریز است لذا از نظر هدف از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش پژوهش از نوع ترکیبی کیفی - کمی است. بخش کیفی شامل شناسایی مؤلفه های تاثیرگذار کیفیت زندگی بر تحقق شهر خلاق از طریق بررسی مبانی نظری و تئور یک پژوهش است. در بخش کمی با استفاده از مدل تحلیل معادلات ساختاری و روش تحلیل مسیر در نرم افزار PLS نوع مؤلفه ها با توجه به اثرگذاری و اثرپذیری بر سایر مؤلفه ها مشخص شده است. نتایج نشان می دهد مقادیر تمام بارهای فاکتورها از 0.5 بیشتر است که مقیاس بسیار قابل قبولی برای محاسبه متغیرهای پنهان مدل مقیاس است و مؤلفه کالبدی – زیست محیطی با ضریب 367/0 و مؤلفه تسهیلات شهری با 312/0 و اجتماعی – فرهنگی با ضریب 292/0 بیشترین تأثیر را در ارتقای خلاقیت در شهر تبریز دارند. همچنین مؤلفه دسترسی با ضریب 241/0 و مؤلفه اقتصادی با وزن 136/0 کم ترین تأثیر را در ارتقای خلاقیت در شهر دارند.
شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
53 - 66
حوزههای تخصصی:
برخورداری از سطح قابل قبولی از مشارکت شهروندان در امور مختلف شهری به ویژه مدیریت شهری، یکی از ارکان اصلی رعایت حقوق شهروندی و دستیابی به توسعه پایدار است. یکی از مهم ترین ابعاد مشارکت شهرندان در امور مختلف شهرها، مشارکت آن ها در فرایند تصمیم سازی شوارهای اسلامی شهر است که مستقیماً توسط آراء شهروندان انتخاب می شوند. هدف پژوهش کابردی حاضر، پیش بینی سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم-سازی های شوراهای اسلامی شهر و شناسایی مهم ترین موانع جلب مشارکت شهروندان در فرایند مذکور است که به صورت مطالعه موردی در شهر ایلام انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر 194030 نفر از شهروندان شهر ایلام بوده که 384 نفر جهت مطالعه از طریق فرمول کوکران انتخاب شدند، سپس با استفاده از پرسشنامه محقق-ساخته و به صورت تصادفی ساده اطلاعات لازمه از محلات رزمندگان، شادآباد، زمین شهری، بان بور، رسالت، شهرک کشاورزی در شهر ایلام جمع آوری شد. لازم به توضیح بوده روایی ابزار تحقیق به صورت صوری و پایایی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ (758/0 = α) مورد تأیید قرار گرفت. همچنین، روش های آماری مورد استفاده برای تحلیل داده ها آزمون t تک نمونه ای و تحلیل عاملی اکتشافی بود. نتایج پژوهش نشان داد علی رغم اینکه سطح مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی شوراها با میانگین 2/2، در وضعیت نامناسبی قرار دارد، تمایل به مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراها با میانگین 17/3، در سطح بالایی قرار دارد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد پنج مانع اصلی جلب مشارکت شهروندان در فرایند تصمیم سازی های شوراهای اسلامی شهر ایلام، که توانسته اند 662/79 درصد واریانس متغیر وابسته را تبیین نمایند، به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.به ترتیب اهمیت عبات اند از: شهروندمحور نبودن شوراها، ضعف بنیان علمی تخصصی شوراها، محدودیت های قوانین و مقررات و نظارتی، ضعف سرمایه اجتماعی و کم اعتنایی شهروندان.
شناسایی و تبیین عوامل موثر بر زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال ۲۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۱)
1 - 22
حوزههای تخصصی:
گردشگری مذهبی به عنوان یکی از پررونق ترین و متنوع ترین گونه های گردشگری در سطح جهان است . و با توجه به موقعیت های فرهنگی مذهبی قابلیت دسترسی به این گونه گردشگری در ایران ، زمینه رشد و بالندگی را در بین کشورهای اسلامی و دنیا رقم می زند هدف پژوهش حاضر شناسایی و تبیین عوامل موثر بر زنجیره تامین درصنعت گردشگری مذهبی ایران بوده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از حیث روش اجرا توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی می باشد، که به روش آمیخته اکتشافی انجام شده است. در مرحله کیفی تیم مشارکت کننده تحقیق 30 نفر از خبرگان و اساتید دانشگاهی می باشند که به روش هدفمند و تکنیک گلوله برفی انتخاب شده اند. همچنین در مرحله کمی جامعه آماری را کارشناسان گردشگری تشکیل می دهند که تعداد آنان 2948 نفر می باشد که برای تعیین حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 341 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. ابزار گردآوری داده ها عبارتند از: مصاحبه، اسناد و مدارک و پرسشنامه بوده است و برای شناسایی و رتبه بندی ابعاد و مؤلفه ها نیز از روش دلفی فازی استفاده گردید.همچنین برای برازش الگو از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شده است. که بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها، یافته های تحقیق نشان داد. ده بُعد اصلی: اقامتی، حمل ونقل، مراکز بازدید، مراکز پذیرایی، فروشگاه ها، زیست محیطی و انرژی، آژانس های مسافرتی و تورها، امنیت وایمنی، مدیریتی واقتصادی، اطلاعات و ارتباطات، به عنوان مهمترین عوامل موثر بر زنجیره تامین در صنعت گردشگری مذهبی ایران هستند.
اثر انتشار کربن (CO2) بر صنعت گردشگری در کشورهای منتخب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
129 - 147
حوزههای تخصصی:
امروزه، افزایش انتشار CO2 (کربن دی اکسید) و تأثیرات نامطلوب آن در محیط زیست بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته است. بر این اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی اثر انتشار CO2 بر درآمد گردشگری کشورهای منتخب عضو سازمان همکاری و توسعهٔ اقتصادی (OECD) در طی بازهٔ زمانی سال 2008 تا 2019 با استفاده از مدل رگرسیون پانل کوانتایل (Quantile Regression) است. نتایج حاصل از برآورد رگرسیون پانل کوانتایل نشان می دهد که انتشار کربن[1] (LCO2) در همهٔ دهک ها اثری منفی بر درآمدهای گردشگری دارد و، به جز دهک های اول، دوم، چهارم و پنجم، بقیهٔ دهک ها دارای معناداری آماری هستند. تولید ناخالص داخلی (GDP) در همهٔ دهک ها دارای اثری مثبت و معنا دار است. باز بودن تجاری[2] (LTRADE) در همهٔ دهک ها دارای اثری مثبت بر درآمدهای گردشگری است و، به جز دهک های پنجم، ششم و هفتم، بقیهٔ دهک ها دارای معناداری آماری هستند. تعداد گردشگر ورودی[3] (LTN) تا دهک ششم دارای اثری مثبت بر درآمدهای گردشگری است و دهک های هفتم و هشتم معناداری آماری ندارند. شاخص حکمرانی خوب[4] (GOV)، به جز دهک های دوم، سوم و چهارم که دارای اثری منفی است، در بقیهٔ دهک ها اثری مثبت بر درآمد گردشگری دارد و دهک های ششم، هشتم و نهم دارای معناداری آماری هستند. نرخ ارز[5] (LEX) در همهٔ دهک ها دارای اثری منفی بر درآمدهای گردشگری است و، به جز دهک اول، بقیهٔ دهک ها دارای معناداری آماری هستند.