فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
به طور کلّى جغرافى دانان با تکیه بر نظریه قدیمى تأثیر اقلیم گفته اند که خطوط اساسى کشورها از داده هاى طبیعى است(جبر جغرافیائى) در مکتب جغرافیایى واقعیات حیات اجتماعى به اتکاء تأثیر عوامل جغرافیایى تبیین مى شود. آنچه مسلم است، تأثیر جغرافیا است بر فرد و جامعه. این تأثیر گاه مستقیم است و گاه غیرمستقیم. به میزان رشد فرد انسانى و پیشرفت تمدنى جامعه، رهایى از جبر جغرافیایى در حد خود انجام مى پذیرد.همان گونه که این رشد تسلط عوامل دیگر چون عامل اقتصادى، نژادى و محیطى را مى توان محدود کند. اکنون عامل جغرافیایى مى تواند به عنوان عامل تسریع کننده یا کندکننده، اشکال مختلف را شکل دهد؛ امّا همیشه درجاتى از امکانات گسترده و تنوع وسیعى از انتخاب وجود دارد، گرچه آنچه انتخاب مى شود نیز خود ناشى از اختیار مطلق انسان نیست. در دنیای امروز ساختار اقتصادی و خدمات رسانی بسیاری از کشورها مبتنی بر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی است، از این رو می توان گفت که تروریسم سایبری خطرناک تر از تروریسم سنتی است. گروه های مخالف جمهوری اسلامی ایران نیز از این ابزار در فضاهای محیطی جغرافیایی مختلف برای ضربه زدن به منافع ملی کشور استفاده می کنند. در پژوهش پیش رو از طریق روش مطالعه کتابخانه ای به بررسی تاثیر فضاهای جغرافیایی بر فضای تروریسم سایبری علیه دولت ایران پرداخته شده است.
تحلیل تاب آوری اجتماعی مسکن محلات شهری در برابر زلزله، مطالعه موردی: محلات منطقه ۱۵ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آسیب های ناشی از زلزله مجموعه سیستم های کالبدی، اجتماعی، اقتصادی شهر را در برمی گیرد. تاب آوری اجتماعی در برابر بحران به عنوان توانایی یک سیستم یا بخشی از یک سیستم برای بهبود بعد از یک فاجعه تعریف می شود. شاخص های تاب آوری اجتماعی از طریق تحلیل محتوا و ارزیابی نهایی از دیدگاه اساتید استخراج شده است. هدف پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در دو شرایط فرضی با شاخص های یکسان و استخراج عوامل و عناصر تأثیرگذار از دیدگاه شهروندان است. جامعه آماری پژوهش محلات 20 گانه منطقه 15 شهر تهران است. نمونه آماری با نتایج فرمول کوکران 401 مورد به صورت مساوی در 20 محله است. تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز با توجه به سؤال های و نوع داده ها با استفاده از نرم افزار آمارهای GIS و SPSS و روش آماری تحلیل عامل اکتشافی جهت تعیین تعداد عوامل و میزان تأثیرات عوامل و عناصر و روش تاپسیس نیز جهت سطح بندی محلات است. نتایج و یافته ها حاکی از آن است که منطقه از وضعیت مناسبی از تاب آوری برخوردار نیستند و ساکنین ارزیابی خوبی از میزان تاب آوری خود و محیط ندارند. بااین وجود در پرسشنامه قبل از بحران، محله مظاهری دارای رتبه اول وضعیت مناسب و در پرسشنامه بعد از بحران نیز محله شوش دارای رتبه اول وضعیت مناسب تاب آوری در هر دو موقعیت نیز محله مسعودیه با رتبه آخر دارای نامناسب ترین تاب آوری است. همچنین عوامل جمعیت فعال، تعداد خانوار و تعداد زنان و کودکان دارای بیشترین تأثیر در میزان تاب آوری قبل و بعد از زلزله بوده اند.
مدلسازی نرخ فرسایش خاک و تولید رسوب با مدل RUSLE/SDR در حوضه آبریز دیزگران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۹
1 - 24
حوزههای تخصصی:
یکی از رایج ترین انواع تخریب خاک که اثرات بسیار مخرب بر محیط زیست و زندگی بشر دارد، پدیده فرسایش خاک آبی است. این پدیده کیفیت خاک را در محل کاهش می دهد و ممکن است باعث ایجاد مشکلات رسوب در پایین دست یا مخازن شود. شدت فرسایش خاک معمولا با استفاده از مدل های مختلف تخمین زده می شود. مدل معادله جهانی تلفات خاک (RUSLE ) به دلیل سادگی، نیاز کمتر به داده و سازگاری با شرایط مختلف محیطی رایج ترین مدل فرسایش خاک است. مطالعات در سراسر دنیا نشان می دهد که این مدل تجربی برای تخمین تلفات سالانه خاک در مقیاس حوضه بسیار کارآمد است. برای تخمین نرخ تولید رسوب بر اساس نرخ فرسایش خاک حاصل از مدل RUSLE، از نسبت تحویل رسوب (SDR ) استفاده می شود. حوضه آبریز دیزگران واقع در مرز استان های کردستان و کرمانشاه در غرب ایران، یکی از حوضه های کوهستانی کشور و دارای توپوگرافی ناهموار و شرایط پوشش گیاهی و آب و هوایی است که آن را مستعد فرسایش خاک شدید می کند. هدف این تحقیق برآورد میانگین سالانه فرسایش خاک و تولید رسوب در حوضه آبریز دیزگران و بررسی همبستگی عوامل مختلف RUSLE با نرخ فرسایش برای درک بهتر تاثیر هریک از عوامل موثر بر این پدیده است. در این تحقیق فاکتور فرسایندگی باران از روش رگرسیون خطی WTLS براساس مدل ارتفاعی رقومی ایجاد شد. با توجه به نتایج مدل RUSLE/SDR، نرخ متوسط فرسایش خاک در منطقه 45.09 تن در هکتار در سال و نرخ متوسط تولید رسوب 19.42 تن در هکتار در سال در حوضه محاسبه گردید. به ترتیب 3/1 % و 66/4 % از مساحت حوضه در کلاس های فرسایش خیلی کم و کم قرار گرفت. 18/16 % از منطقه در کلاس فرسایش متوسط و به ترتیب 18/36 % و 68/41 % از سطح منطقه در کلاس های فرسایش شدید و بسیار شدید قرار گرفت. همچنین نتایج حاکی از این است که دو عامل توپوگرافی (با ضریب همبستگی 79 درصد) و پوشش گیاهی (با ضریب همبستگی 47 درصد) به ترتیب بیشترین همبستگی را با نرخ فرسایش خاک داشته و بنابراین به ترتیب مهم ترین نقش را در تغییر نرخ فرسایش در منطقه دارند. نتایج این تحقیق نشان می دهد همانطور که از حضور اشکال مختلف فرسایش در بازدید میدانی از حوضه پیداست، این منطقه درگیر فرسایش شدید می باشد. از نتایج این تحقیق می توان برای انجام اقدامات مدیریتی در جهت کاهش نرخ فرسایش خاک در نقاط با نرخ بالای فرسایش و حفاظت و مدیریت حوضه آبریز دیزگران استفاده نمود.
سنجش اقلیم گردشگری جنگل های مانگرو خلیج نایبند با استفاده از شاخص های TCI و PET(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
127 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه بر همگان روشن است که فعالیت گردشگری در اکوسیستم های طبیعی تا حد بسیار زیادی متأثر از شرایط اقلیمی منطقه هدف است و هوا و اقلیم در فعالیت گردشگری بالاترین سهم را در میان سایر عوامل انتخاب مقصد گردشگری دارد. در این تحقیق با هدف تعیین زمان مناسب طبیعت گردی در جنگل های مانگرو خلیج نایبند که یکی از مقاصد پر جاذبه جنوب کشور به شمار می رود، اقدام به بررسی شاخص های TCI و PET در خلال سال های 2000 تا 2022 شد. نتایج حاصل از شاخص TCI نشان از آن دارد که مطلوب ترین فصل گردشگری به اواخر پاییز و زمستان اختصاص دارد و بالاترین میزان مطلوبیت مربوط به ماه های آذر و بهمن است. براساس این شاخص کمترین میزان مطلوبیت از منظر شرایط اقلیمی به ماه های اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر تعلق دارد. همچنین مطابق نتایج حاصل از بررسی شاخص PET که از مهم ترین شاخص های فیزیولوژیک مربوط به بدن انسان است، کمترین میزان تنش گرمایی و سرمایی حس شده به ماه های آبان و اسفند اختصاص دارد و این ماه ها بالاترین مطلوبیت را در مقایسه با سایر ماه های سال برای فعالیت های گردشگری و طبیعت گردی در منطقه دارند. در مقابل، کمترین میزان مطلوبیت از نظر تنش گرمایی به ماه های فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد، شهریور و مهر تعلق دارد. کاربرد هر دو روش نشان داد که با نتایج مشابهی همراه هستند و برای گردشگاه های مشابه با توجه به داده های اقلیمی در دسترس قابل استفاده هستند. توجه به چگونگی شرایط آسایش اقلیمی در خلیج نایبند با در نظر گیری رشد روز افزون گردشگران و طبیعت گردان در جنگل های مانگرو این منطقه و حساسیت های ویژه ی این رویشگاه از دیدگاه حفاظتی، می تواند کمک شایان توجهی بر رشد و توسعه فعالیت گردشگری و همچنین حفاظت هرچه صحیح تر از پتانسیل های ارزشمند این اکوسیستم طبیعی داشته باشد.
سطح بندی چالش های پیشرفت شغلی زنان در صنعت گردشگری ایران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
29 - 46
حوزههای تخصصی:
موانع حضور زنان در مشاغل گردشگری به خصوص در پست های مدیریتی، چالشی دائمی برای این صنعت در سراسر جهان و بالاخص ایران بوده است. در این راستا هدف این مطالعه شناسایی چالش های پیشرفت شغلی زنان در صنعت گردشگری، با بررسی نقش میانجی گری تعهد سازمانی می باشد. به منظور انجام این پژوهش در ابتدا با استفاده از مطالعه پیشینه پژوهش، چالش های پیشرفت زنان شاغل در صنعت گردشگری مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه این چالش ها با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری، به شکل یک سیستم ساختارمند درآمدند. به منظور برازش سیستم ساختاری شکل گرفته از تکنیک معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار اسمارت پی ال اس3(SmartPLS3) استفاده گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر را تعدادی خبرگان، مدیران و زنان شاغل در حوزه گردشگری کشور تشکیل می دهد که مجموعا از 117 نفر داده ها جمع آوری شد. معیارهای فردی، اجتماعی و شغلی-سازمانی زنان از طریق میانجیگری تعهد سازمانی، به طور غیرمستقیم بر پیشرفت شغلی این قشر تأثیرگذار است. نتایج نشان داد چالش برقراری تعادل بین زندگی کار و زندگی شخصی تأثیر بیشتری بر پیشرفت شغلی زنان داشته و به عنوان نقطه کانونی برای سیاست ها و برنامه های مرتبط با جنسیت پیشنهاد می شود. این پژوهش همچنین جهت هایی را برای پژوهش های آتی به منظور غنی سازی جنبه های روش شناختی و شواهد تجربی این حوزه پژوهشی پیشنهاد می کند. براساس مطالعه انجام شده، تا کنون در ایران مطالعه ای در مورد پیشرفت شغلی در صنعت گردشگری و مهمان نوازی برای ارتقای شغلی زنان انجام نشده است.
تحلیل تأثیرگذاری سیاست های توسعه کشاورزی بر شاخص های توسعه پایدار روستایی (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به نقش های متعددی که روستاییان در فرایند توسعه ملی به ویژه در زمینه تأمین مواد غذایی دارند، توسعه پایدار این نواحی اهمیت زیادی دارد. هدف: این پژوهش، با هدف بررسی میزان تأثیرگذاری اقدامات بخش کشاورزی در توسعه پایدار روستایی در شهرستان رودسر انجام شد. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش ابتدا میزان برخورداری 195 روستای نمونه از انواع سیاست های بنیادین و حمایتی به صورت کیفی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه ارزیابی شد. سپس وضعیت روستاهای نمونه براساس شاخص های توسعه پایدار بررسی گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر روستاهای دارای سکنه ی شهرستان رودسر است. مطابق با آخرین آمار جمعیتی استان گیلان در سال 1395، شهرستان رودسر دارای 395 روستای دارای سکنه است. بنابراین اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران و در سطح خطای 5 درصد برابر با 195 روستا خواهد بود. این اندازه نمونه براساس سهم نسبی روستاهای هر دهستان توزیع شده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی پژوهش حاضر شهرستان رودسر است. یافته ها: یافته ها نشان داد جامعه روستایی در شهرستان رودسر از لحاظ بعد اجتماعی نسبت به ابعاد اقتصادی و زیست محیطی با نمره میانگین 998/2 از پایداری بیشتری برخوردار است. براساس نتایج حاصل از مدلسازی رگرسیون خطی چند معیاره، در زمینه متغیر اشتغال، سیاست مکانیزاسیون کشاورزی با ضریب 456/0 بیشترین تأثیرگذاری را داشت. مکانیزاسیون کشاورزی، مدیریت منابع آب، بازاریابی و آموزش و ترویج بر اشتغال جامعه روستایی تأثیرگذار بودند. در خصوص متغیر وابسته درآمد، یکپارچه سازی اراضی روستا، مکانیزاسیون کشاورزی و قیمت گذاری محصولات کشاورزی به ترتیب بیشترین تأثیرگذاری را داشتند. یکپارچه سازی اراضی روستایی و مدیریت منابع آب کشاورزی به ترتیب 1/41 درصد و 9/28 درصد قدرت پیش بینی متغیر وابسته تولید را داشتند. قیمت گذاری، بازاریابی و آموزش و ترویج بیشترین تأثیرگذاری را بر متغیر پیوند با اقتصاد بازار داشتند. مکانیزاسیون کشاورزی تا حدود 54 درصد بر ثبات جمعیت روستایی تأثیرگذار بود. آموزش و ترویج تنها سیاست تأثیرگذار بر کیفیت محیط بود. یکپارچه سازی اراضی روستا، مدیریت منابع آب و توزیع نهاده های کشاورزی نیز بر منابع طبیعی روستا تأثیرگذار بودند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که اتخاذ سیاست های مناسب روی بهره وری کل عوامل تولید بخش کشاورزی اثرات مثبت دارد. در واقع تعیین سیاست های مناسب و اثرگذار بنیادین و حمایتی در بخش کشاورزی، می تواند منجر به افزایش توان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این بخش در تولید و مصرف محصولات کشاورزی گردد و بدین ترتیب می تواند بر بهره وری بخش کشاورزی تأثیرات مثبتی را بر جای گذارد و درنهایت توسعه پایدار اقتصادی را برای روستاها منجر خواهد شد.
مدیریت پیشرفت دریاپایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۲)
58 - 72
حوزههای تخصصی:
اهمیت نقش و موقعیت دریایی ایران و بهره گیری از امکاناتی که سواحل آن در ارتباط با حوزه های منطقه و جهان دارا می باشد، زمینه را برای استفاده از آنها به منظور توسعه و رشد اقتصادی و اجتماعی ایران از طریق پیشرفت های دریاپایه مهیا می سازد. این نوشتار تلاش بر آن دارد که با توجه به توان های مناسبی که امکانات اقتصادی و تجاری و بازرگانی دریایی ایران در پیش روی قرار می دهد زمینه را به منظور تحقق هدف های متعالی پیشرفت دریاپایه آماده کرده و نکاتی را در ارتباط با آن برشمرد. به رغم این نوشتار یکی از مهمترین نکته ها در ارتباط و با پیگیری پیشرفت دریاپایه ای، اعمال مدیریت منسجم و کارایی قابل قبول آن می باشد. در ابتدای نوشتار، اهمیت موقعیت و توان های دریایی ایران به منظور توسعه و رشد مورد بررسی قرار گرفته است. در این مقاله به بررسی زمینه های تاریخی حوزه های دریایی ایران پرداخته شده و سپس به بررسی اهمیت ارتباطات اقتصادی و بازرگانی در سطح ملی و منطقه ای و جهانی از دیدگاه توسعه برنامه های دریاپایه اشاره می شود. در ارتباط با این عوامل به بررسی متون نظری پرداخته شده و نقش اهمیت مدیریت دانش پایه برای تحقق هدف ها برشمرده شده و آنگاه زمینه های تحقق برنامه های تصمیم گیری شده مورد توجه قرار می گیرد. این مورد به صورت دسته بندی شده، نقش مدیریت را در ساماندهی و جهت گیری برنامه های توسعه دریاپایه ای مطرح می سازد و لزوم بهره گیری از آن را به منظور نیل به هدف ها مورد توجه قرار می دهد و لزوم مدیریت جامع را مطرح می کند. در تحلیل موضوع، نکاتی موجزتر در ارتباط با نقش مدیریتی برنامه های پیشرفته دریا محور مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان نوشتار نیز با جمع بندی مطالب مطرح شده به پیشنهاد هایی در زمینه های کارا بودن هرچه بیشتر نقش مدیریت در تحقق برنامه های در نظر گرفته شده در ارتباط با بهره مندی از حوزه های دریایی ایران اشاره می شود.
پیشرفت ها، چالش ها و دیدگاه ها درزَمینه تصحیح تصاویر ماهواره ای نور شب رایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سنجش از دور منبع داده ای قدرتمند برای نقشه برداری از مناطق شهری و نظارت بر پویایی شهرنشینی است. از بین داده های سنجش ازدوری، تصاویری که در شب اخذ می شوند راهی مؤثر برای نظارت بر فعالیت های انسانی، در مقیاس جهانی، فراهم کرده است؛ زیرا این تصاویر با توجه به ویژگی ها و قابلیت هایشان می توانند مناطق شهری و سایر فعالیت های انسانی را که ویژگی اصلی شان استفاده از نور در شب است، با اندازه گیری صحیح مکانی، از پس زمینه بدون نور جدا کنند. این تصاویر با نظارت مستمر و مداوم از منظره شبانه جهانی، منبع و نتایج ارزشمندی از فعالیت های انسانی را، از گذشته تا امروز، فراهم می کند و تجزیه وتحلیل سری زمانی این داده ها برای کشف، تخمین و نظارت بر پویایی اجتماعی و اقتصادی در کشورها، به ویژه مناطق فرعی که آمار رسمی مورد اعتمادی درباره آنها وجود ندارد، بسیار ارزشمند است. با توجه به پیشرفت سنجنده های ماهواره ای نور شب در سال های اخیر و تحقیقات جدید انجام شده درزَمینه داده های نور شب، هدف از این تحقیق بررسی پیشرفت های سنجنده شبانه، معرفی انواع داده ها و محصولات دردسترس، بررسی و بیان مزایا و معایب هریک و همچنین مروری بر روش ها و راه حل های مطرح شده در تحقیقات پیشین است تا مشکلات و محدودیت های این تصاویر حل شود.مواد و روش ها: هدف اصلی از این تحقیق معرفی و بررسی کلی داده های نور شب، مزایا و چالش های هریک و روش های بیان شده به منظور تصحیح مشکلات و چالش هاست. مطالعات درزَمینه تصاویر نور شب DMSP اغلب بر دو بعد مکانی و زمانی تمرکز دارد. در بعد مکانی، نواقص ذاتی این مجموعه داده، یعنی مقادیر اشباع شده مقادیر رقومی در مناطق مرکزی شهری و تأثیرات شکوفایی در مناطق حومه شهری و روستایی درخور توجه است. در بعد زمانی، به دلیل فقدان کالیبراسیون در پردازنده، به فرایندهای اضافی روی محصولات سالیانه داده های پایدار نور شب DMSP برای بررسی پویایی های شهری نیاز است؛ روش های کنونی تصحیحات مشکلات مکانی در دو دسته طیفی و غیرطیفی قرار می گیرد. روش های مطرح شده برای تصحیح مشکلات زمانی این سنجنده نیز، در دو دسته کالیبراسیون سالیانه داده های نور شب و تنظیم الگوی زمانی، بررسی شده است. تصاویر ماهیانه NPP-VIIRS محصولی است که علاوه بر مقادیر نورهای ثابت، مانند چراغ های شهرها و مسیر های حمل ونقل، مقادیری نویزی مانند شعله های گاز و سوختن زیست توده و نویز پس زمینه را نیز شامل می شود؛ به همین دلیل، پیش از استفاده لازم است پردازش شود. همچنین ازآنجا که دقت موقعیت یابی داده های لوجیا کمتر از وضوح مکانی آن است، جابه جایی تصویر در برخی مکان ها ممکن است به 650 متر برسد؛ ازاین رو تصحیح هندسی در این تصویر انجام می شود. انواع این روش ها در این مقاله بررسی شده است.بحث و بررسی: طی مقایسه ای کلی، می توان نتیجه گرفت که در بررسی عملکرد داده های نور شب گوناگون، داده های نور پایدار شبانه DMSP، به رغم مشکلات و محدودیت های موجود، دارای سری زمانی طولانی تری درقیاس با داده های نور شب دیگر است زیرا دوره زمانی 1992 تا 2013 را دربرمی گیرد و همچنان، در بسیاری تحقیقات درزَمینه بررسی پویایی شهری و برآورد روند کلی رشد شهر، کاربرد دارد. درمقایسه، NPP-VIIRS از مزایایی برخوردار است و به نور کمتر نیز حساسیت نشان می دهد اما زمان عبور این ماهواره ساعت 1:30 بامداد است؛ در این ساعت شب، بسیاری از چراغ ها خاموش می شوند و به همین علت ممکن است، درمواردی که فقط از داده نور شب برای بررسی مناطق شهری استفاده می شود، مناسب نباشد. همچنین طی بررسی های انجام شده، این تصویر در تحقیقات درزَمینه فعالیت های اقتصادی کاربرد بیشتری داشته است و حساسیت نداشتن آن به نور آبی از LED ها در توانایی سنجنده، در تعیین کمّیت نورهای مصنوعی ساطع شده از زمین، تأثیر می گذارد.نتیجه گیری: این بررسی با هدف معرفی انواع داده های نور شب سنجش ازدوری و بررسی آنها انجام شده است و به طور خلاصه می توان گفت، درحال حاضر، تحقیقات درزَمینه تصحیح مشکلات مکانی اشباع و شکوفایی به دو دسته طیفی و غیرطیفی تقسیم می شوند. دسته های غیرطیفی اغلب فقط با استفاده از داده نور شب و در برخی موارد، با استفاده از داده های غیرسنجش ازدوری ترکیب می شوند. بررسی روش های طیفی نشان می دهد که اغلب این روش ها از شاخص های طیفی مربوط به پوشش گیاهی و دمای سطح زمین استفاده می کنند. درحال حاضر، تصحیح تصاویر DMSP از بعد زمانی با کالیبراسیون بین داده ها، به طور خاص، با استفاده از روش مناطق مرجع ثابت یا پیکسل های مرجع انجام شدنی است. از معتبرترین روش های مطرح شده در این زمینه، روش منطقه مرجع است. پس از پایان مأموریت سنجنده DMSP-OLS، سنجنده VIIRS معرفی شده است. برخلاف داده سالیانه این ماهواره، داده ماهیانه آن به علت وجود نویزهای پس زمینه، نورهای سرگردان و مواردی ازاین دست، نیاز به تصحیح دارد. طبق بررسی های انجام شده براساس مطالعات موجود در روند تحقیقات، می توان گفت بیشتر مطالعات و روش ها سعی در حذف نویزها با استفاده از چارچوبی مشخص، اما با فرض های متفاوت، دارند. درنَهایت، با توجه به چالش ها و محدودیت های فعلی ماهواره های نور شب، چند پیشنهاد اصلی برای پیشرفت و توسعه در این زمینه مطرح می شود؛ ادغام داده های DMSP-OLS با داده های NPP-VIIRS یا با وضوح بالاتر داده های لوجیا می تواند بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد تا یک سری زمانی طولانی تر برای تحقیقات آینده، به منظور بررسی پویایی شهری و موارد مشابه، ایجاد شود.
شناسایی الگوهای مکانی و زمانی فعالیت های شهری با استفاده از داده های تلفن همراه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سال های اخیر استفاده از کلان داده های تلفن همراه در مطالعات حمل ونقلی بسیار مورد توجه متخصصان قرار گرفته است. منشأ ایجاد سفرهای شهری، نیاز افراد به انجام دادن فعالیت است. ازطرفی، سطح فعالیت های شهری و الگوی آن نیز در زمان ها و مکان های مختلف متغیر است. داده های تلفن همراه، به عنوان نوعی از داده های پیوسته مکانی– زمانی، حضور افراد در مکان ها و زمان های مختلف را ثبت می کنند و بنابراین این داده ها با نرخ نفوذ بالا به منظور شناسایی سطح فعالیت شهری و استخراج الگوی فعالیت افراد در زمان های مختلف، مناسب و پرکاربرد هستند. در این پژوهش، با توجه به اهمیت ساختار فرهنگی، مذهبی، گردشگری و همچنین وجود مراکز درمانی کلان شهر شیراز، این شهر به عنوان منطقه مطالعاتی در نظر گرفته شده است. لذا تحلیل الگوی مکانی و زمانی سفرهای شهری با به کارگیری داده های پیوسته مکانی– زمانی همچون داده های تلفن همراه، می تواند به بهبود مدیریت سیستم حمل ونقل و برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح این شهر کمک شایان توجهی کند.
مواد و روش ها: متغیر مورد بررسی در این مطالعه، تراکم سطح فعالیت در یک برش زمانی و یک واحد مکانی مشخص است. فعالیت به معنای تعداد افرادی است که به منظور انجام فعالیتی با هدف معین ناحیه ای را ترک و یا به ناحیه ای وارد می شوند. تراکم سطح فعالیت نیز بیانگر میزان فعالیت در واحد مساحت هر ناحیه ترافیکی است. به منظور بررسی تراکم سطح فعالیت افراد در سطح ۳۲۱ ناحیه ترافیکی شهر شیراز، داده های تلفن همراه به مدت یک هفته (۰۳/۰۴/۱۴۰۰ تا ۰۹/۰۴/۱۴۰۰) در شهر شیراز جمع آوری شد. پس از پاکسازی و آماده سازی داده ها، نقاط توقف افراد و محل خانه آن ها شناسایی شد. ضمن به کارگیری ضریب تعمیم مناسب، سطح فعالیت در نواحی ترافیکی در بازه های زمانی یک ساعته در روزهای کاری، نیمه کاری و غیرکاری برآورد شد. در ادامه میزان خودهمبستگی مکانی سطح فعالیت، با استفاده از شاخص خودهمبستگی مکانی Moran’s I عمومی و محلی در روزهای کاری، نیمه کاری و غیرکاری بررسی شد. سپس، با استفاده از تحلیل های اکتشافی سری زمانی فعالیت های شهری و تحلیل یکنواختی سری زمانی (SNHT)، الگوی زمانی سطح فعالیت ها، بازه زمانی آغاز فعالیت ها، بازه اوج میان روز، بازه اوج عصر و سایر مشخصه های سری زمانی بررسی شد.
نتایج: در تحلیل مکانی میزان خودهمبستگی مکانی سطح فعالیت، با استفاده از شاخص خودهمبستگی مکانی Moran’s I عمومی و محلی در روزهای کاری، نیمه کاری و غیرکاری بررسی و وجود خودهمبستگی مکانی مثبت و معنادار فعالیت در واحد مساحت نواحی ترافیکی (P-Value < 0.001) تأیید شد. لذا سطح فعالیت نواحی، متأثر از روابط مکانی در محدوده مطالعاتی است و نواحی مهم با تراکم فعالیت بالا در مناطق مرکزی شهری شناسایی شدند. نتایج تحلیل های سری زمانی اکتشافی نمایانگر تغییرات ساعتی در الگوی زمانی سطح فعالیت هاست. همچنین در روزهای کاری فعالیت های بیشتری نسبت به روزهای غیرکاری و نیمه کاری انجام می شود. سری زمانی در نیمی از روز نیمه کاری کاملاً مشابه با روزهای کاری است و پس از ساعات اداری با کاهش سطح فعالیت روندی بین روزهای کاری و روز غیر کاری تجربه می کند. با بررسی سری زمانی فعالیت ها بازه اوج میان روز در ساعت 12 تا ساعت 14 و بازه اوج عصر در ساعت 20 تا ساعت 22 رخ می دهد. همچنین کمترین سطح فعالیت روزانه بین ساعت ۳ تا ۶ صبح تشخیص داده شد. با استفاده از آزمون یکنواختی سری زمانی نیز بازه زمانی آغاز فعالیت ها در روزهای کاری و نیمه کاری در ساعت 8 صبح و در روزهای غیرکاری ساعت 9 صبح شناسایی شد. شایان ذکر است به منظور اعتبارسنجی جمعیت ساکن شناسایی شده و ضرایب تعمیم، همبستگی مکانی بین جمعیت برآوردشده از داده های تلفن همراه و جمعیت واقعی هریک از نواحی ترافیکی بررسی شد که برابر با ۸۲/۰ است و از نظر آماری معنادار و قابل قبول است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند در فرایند برنامه ریزی و سیاست گذاری صحیح، مدیریت تقاضا و حضور افراد در مکان های پرتراکم شهر و در بازه زمانی دلخواه و همچنین تحلیل های مرتبط با اثرات زیست محیطی حمل و نقل شهری تأثیرگذار باشد. با در دسترس بودن داده های تلفن همراه با دقت مناسب در سایر مراکز فعالیتی با مقیاس های مختلف (یک محدوده ترافیکی، محدوده شهر، استان و حتی کل کشور)، می توان الگوهای مختلف فعالیت شهری و از جمله نتایج این مطالعه را استخراج کرد.
مقایسه روش های مختلف پیش بینی روند انتشار گازهای گلخانه ای از بخش کشاورزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
57 - 72
حوزههای تخصصی:
انتشار گازهای گلخانه ای عامل اصلی گرمایش زمین و مسائل زیست محیطی است. بخش کشاورزی یکی از منابع عمده انتشار است، به طوری که یک سوم انتشار گازهای گلخانه ای در جهان مربوط به سیستم های کشاورزی می باشد. امروزه، پیش بینی یک ابزار مهم برنامه ریزی برای سیاست گذاران به شمار می رود. پیش بینی میزان انتشار گازهای گلخانه ای می تواند تصویری از آینده را برای سیاست گذاران، نمایان و آن ها را در اتخاذ تصمیم های راهبردی یاری نماید. روش های متنوعی برای پیش بینی متغیرها وجود دارد. هدف این مطالعه، مقایسه روش های پیش بینی و روند انتشار مهم ترین گازهای گلخانه ای (متان، دی اکسیدکربن و اکسیدنیتروژن) از بخش کشاورزی ایران است. آمار و اطلاعات لازم به صورت سالانه برای دوره زمانی 2019-1990 از سایت سازمان خوار و بار کشاورزی ملل متحد، بانک جهانی و ترازنامه انرژی وزارت نیرو، جمع آوری و به منظور پیش بینی متغیرها از روش های تک متغیره الگوی خودتوضیح جمعی میانگین متحرک (آریما)، هموارسازی نمایی منفرد با روند، هموارسازی نمایی دوگانه با روند، الگوریتم هالت-وینترز ضربی و الگوریتم هالت-وینترز تجمعی و روش چند متغیره خودرگرسیون برداری استفاده شد. بر اساس یافته های تحقیق، روش های هالت-وینترز تجمعی، شبکه عصبی مصنوعی و هموارسازی نمایی منفرد با روند بهترین پیش بینی را به ترتیب برای گاز متان، دی اکسیدکربن و اکسید نیتروژن ارائه دادند. نتایج نشان داد که روند انتشار گازهای متان و اکسید نیتروژن، نزولی و میزان انتشار گاز دی اکسیدکربن، صعودی خواهد بود. نتایج می تواند در پیش بینی انتشار گازهای گلخانه ای در بخش کشاورزی و به تبع آن اعمال سیاست های مناسب راهگشا باشد.
امکان سنجی مسیرهای دوچرخه سواری و تأثیر آن بر ایجاد شهر دوستدار دوچرخه، مطالعه موردی: جاده سلامت در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
شهر یزد به عنوان یکی از شهرهای ایران بیشترین آسیب را از رشد پرشتاب و پراکنده متحمل شده است که با انسجام و فشردگی در مرحله پیدایش، رشد طبیعی آن امروز گرفتار ساختاری بیمارگونه است چراکه شهر یزد به منزله یک شهر میانی، بیشتر و سریع تر از مراکز بزرگ به سمت رشد اسپرال پیش رفته است. بنابراین هدف از اجرای این پژوهش امکان سنجی مسیرهای دوچرخه سواری و تأثیر آن بر ایجاد شهر دوستدار دوچرخه شهر محدوده موردمطالعه است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت و روش، توصیفی از نوع پیمایشی است. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش به شیوه کتابخانه ای، اسنادی و پیمایشی بوده است. جامعه آماری پژوهش شهروندان شهر یزد است برای برآورد حجم نمونه از روش تخمین شخصی استفاده شده است که 120 نفر به عنوان حجم نمونه در نظر گرفته شده است. در این پژوهش از روش های هدفمند (گلوله برفی و متواتر نظری) برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آماری AHP (تابع ترجیحی گاوسی)، پرومته و رگرسیون (آنوا) بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آزمون AHP (تابع ترجیحی گاوسی)، مشخص شد که شاخص های شیب مسیر حرکت و روشنایی و دید کافی در مسیر باید در اولویت اول قرار گیرند و همچنین شاخص استفاده از شیوه سفر ترکیبی دوچرخه و حمل ونقل همگانی باید در اولویت آخر قرار گیرد. در ادامه با استفاده از روش پرومته، به اولویت بندی معیارها و شاخص های پژوهش پرداخته شد، مشخص شد که معیار امنیت با رتبه بندی نهایی 382/0 در رتبه اول و معیار پیوستگی با رتبه بندی نهایی 081/0 در رتبه آخر قرار دارد. درنهایت، با استفاده از آزمون رگرسیون (آنوا) مشخص شد که بین تقویت قابلیت مسیر دوچرخه سواری جاده سلامت با ایجاد شهر دوستدار دوچرخه شهر یزد همبستگی معناداری وجود دارد. بنابراین تقویت قابلیت مسیر دوچرخه سواری جاده سلامت می تواند به ایجاد شهر دوستدار دوچرخه شهر یزد منجر شود.
مدل سازی تغییرات کاربری/ پوشش اراضی با تأکید بر رشد اراضی انسان ساخت به کمک تلفیق مدل CA-Markov و تحلیل های تصمیم گیری چندمعیاره مبتنی بر GIS (مطالعه موردی: حوضه آبریز رودخانه ارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
137 - 158
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: در سالیان اخیر افزایش جمعیت جهان و گسترش شهرنشینی، به ایجاد تغییرات گسترده ای در کاربری و پوشش اراضی منجر شده است. این فرایند پیامدهای زیان بار متعددی مانند افزایش دمای سطح زمین، جنگل زدایی و بیابان زایی، کاهش کیفیت خدمات اکوسیستم، کاهش تنوع زیستی و تهدید امنیت غذایی خواهد داشت. ازاین رو پایش و مدل سازی این تغییرات ضروری است و می توان با مدیریت بهینه اراضی گام مهمی در بهره وری صحیح از منابع طبیعی و توزیع امکانات برداشت. نظر به این مهم که حوضه آبریز رودخانه ارس در طول زمان دچار تحولات بسیاری به خصوص در اراضی انسان ساخت شده است، تمرکز پژوهش حاضر بر مدل سازی تغییرات کاربری/ پوشش اراضی در این حوزه است.مواد و روش ها: در این راستا ابتدا نقشه های کاربری اراضی منطقه برای سال های 2000 و 2020 از پروژه Globeland30 مرکز ملی ژوماتیک چین استخراج شدند. در ادامه نیز با توجه به سناریوی رشد اراضی انسان ساخت و به کمک روش های BWM و MEREC که از جمله روش های نوین تحلیل های تصمیم گیری چندمعیاره مبتنی بر GIS به شمار می روند، دو نقشه برای نمایش پتانسیل رشد اراضی انسان ساخت منطقه تهیه شده است. در انتها این دو نقشه و نقشه های کاربری اراضی ورودی های مدل CA-Markov را تشکیل داده و فرایند مدل سازی یک بار با ترکیب BWM+ CA-Markov و بار دیگر با ترکیب CA-Markov MEREC+ برای سال 2040 انجام شده است.نتایج و بحث: بررسی نتایج نشان داد که در خروجی مدل ترکیبی BWM + CA-Markov وسعت اراضی انسان ساخت از 603 کیلومتر مربع در سال 2020 به بیش از 930 کیلومتر مربع در سال 2040 افزایش یافته است. درحالی که این رقم در خروجی مدل MEREC + CA-Markov حدود 829 کیلومتر مربع است. ازطرفی نتایج نهایی حاصل از اشتراک خروجی مدل های ترکیبی مذکور نیز نشان داد که وسعت این اراضی از 603 کیلومترمربع در سال 2020 به 930 کیلومترمربع در سال 2040 افزایش خواهد یافت.نتیجه گیری: رشد فزاینده اراضی انسان ساخت در این حوضه می تواند به تخریب منابع زیست محیطی و تهدید اکوسیستم منجر شود. نتایج این پژوهش مدیران مربوطه را در راستای مدیریت بهینه شرایط پیش رو و فراهم آوردن زیرساخت های مقتضی یاری می رساند.
سنجش وضعیت شاخص های توسعه پایدار شهری در شهر جدید سهند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
304 - 285
حوزههای تخصصی:
ازآنجایی که جهان به سرعت در حال شهرنشینی است، تمرکز زیادی روی دستیابی به توسعه پایدار در شهرها وجود دارد. تحقق این هدف نه تنها مستلزم تجسم شهرهای پایدار و اجرای راهبردها است، بلکه نیازمند ارزیابی پیشرفت در راستای توسعه پایدار شهری است. در این پژوهش به سنجش وضعیت شهر جدید سهند از نظر شاخص های توسعه پایدار شهری پرداخته شده است. به لحاظ هدف، از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی است. شاخص های پژوهش در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نهادی با استفاده از ادبیات نظری شناسایی و تعریف عملیاتی شد و به دو روش تحلیل ثانویه (از طریق داده های ثبتی شامل مطالعات طرح جامع شهر جدید سهند و بلوک های آماری سال 1395) و پیمایش میدانی (با ابزار پرسشنامه محقق ساخته به تعداد 383 پرسشنامه) جمع آوری شد. و با استفاده از آزمون های آماری فریدمن، T تک نمونه ای و مدل ویکور تجزیه وتحلیل شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که وضعیت شهر جدید سهند از نظر شاخص های توسعه پایدار در تمامی ابعاد پایین است و بین فازهای شهر جدید سهند در زمینه شاخص های توسعه پایدار، تفاوت قابل توجهی وجود دارد فازهای 1 و 2 به ترتیب در اولویت اول و دوم و فازهای 3 و 4 در اولویت های بعدی قرار دارد. فازهای 1 و 2 شهر جدید سهند به دلیل قدمت بیشتر و شکل گیری زیرساخت ها، خدمات شهری، برخورداری از فعالیت های اقتصادی و عملکرد بهینه مدیریت شهری در ارائه خدمات وضعیت مطلوب تری ازنظر شاخص های پایداری نسبت به فازهای 3 و 4 دارند. برنامه ریزی برای کاهش مشکلات شهر جدید سهند از طریق گسترش فضاهای جمعی، افزایش کمی و کیفی فضاهای خدماتی و مشارکت فعال شهروندان در اداره شهر می تواند در بهبود وضعیت شهر سهند مؤثر واقع شوند.
راه کاری نو در تعیین مستقیم پارامتر های تبدیل متشابه سه بعدی به روش بسته در محاسبات توجیه مطلق فتوگرامتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
7 - 19
حوزههای تخصصی:
تبدیل متشابه سه بعدی در کاربردهای مختلفی مانند فتوگرامتری، ژئودزی، رباتیک و بینایی ماشین مورد استفاده قرار می گیرد. محاسبه پارامتر های این تبدیل با استفاده از روش سرشکنی کمترین مربعات مستلزم تعیین مقادیر اولیه نزدیک به مقادیر نهایی است. در صورتی که مقادیر اولیه مورد استفاده به مقادیر نهایی نزدیک نباشد و به خصوص در حالتی که زوایای دوران مربوط به این تبدیل دارای مقادیر بزرگی باشند، روش کمترین مربعات یا همگرا نخواهد شد و یا به یک جواب اشتباه همگرا می شود. در این مقاله، یک روش مستقیم و بسته ی جدید برای تعیین پارامتر های این تبدیل با استفاده از حداقل سه زوج نقطه متناظر در دو سیستم مختصات ارائه شده است. نتایج حاصل از این روش به مقادیر نهایی این پارامترها نزدیک بوده و در کاربردهای کم دقت می تواند به صورت مستقیم مورد استفاده قرار گیرد. در کاربردهای دقیق نیز می توان از نتایج این روش به عنوان مقادیر اولیه برای محاسبات کمترین مربعات استفاده کرد. نتایج روش ارائه شده با نتایج روش کمترین مربعات و دو روش بسته و مستقیم دیگر یعنی روش SVD و روش کواترنیون دوگانه مقایسه و مورد ارزیابی قرار گرفت. در ارزیابی روش ارائه شده از دو سری داده شبیه سازی شده و داده واقعی استفاده شد. اختلاف نتایج بدست آمده از این روش با نتایج به دست آمده از روش کمترین مربعات دارای خطایی در حدود 0.02° در مورد پارامتر های دورانی و خطایی در حدود 0.2m در مورد پارامتر های بردار جابجایی و خطایی کمتر از 0.002 در مورد پارامتر مقیاس هستند. این ارزیابی، کارآیی خوب این روش را نشان می دهد.
بررسی مقاومت سازه ای در مقابل لرزه خیزی (مطالعه موردی: شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ﺷﻬﺮ کﺮﻣﺎن ﺑﻪ دﻟیﻞ وﺟﻮد ﮔﺴﻞﻫﺎى ﻓﻌﺎل و وﻗﻮع زﻣیﻦﻟﺮزهﻫﺎى ﺑﺎ ﺗﻠﻔﺎت اﻧﺴﺎﻧی زیﺎد ﺑﻪ زﻟﺰﻟه ﺧیﺰﺗﺮیﻦ اﺳﺘﺎن کﺸﻮر اﺳﺖ. از کﻞ ﻣﺴﺎﺣﺖ ﺑﺎﻓﺖ ﻓﺮﺳﻮده اﺳﺘﺎن کﺮﻣﺎن کﻪ ﺣﺪود 4062 ﻫکﺘﺎر ﻣیﺑﺎﺷﺪ، که ۱۵۸۹ﻫکﺘﺎر آن در ﺷﻬﺮ کﺮﻣﺎن ﻗﺮار دارد. هدف ﺗﺤﻘیﻖ ﺷﻨﺎﺳﺎیی و ﺳﻄﺢﺑﻨﺪى ﻣیﺰان آﺳیﺐﭘﺬیﺮى بافتهای ﺷﻬﺮ اﺳﺖ. ﻣﺴﺄﻟﻪ ﺷﻬﺮ کﺮﻣﺎن ﻣﻨﺎﻃﻖآﺳیﺐﭘﺬیﺮ زیﺎد است و ﺷﻨﺎﺳﺎیی ﺳﻄﻮح آﺳیﺐﭘﺬیﺮ و کﺎﻫﺶ ﺿﺮیﺐ آﺳیﺐﭘﺬیﺮى ﻣیﺗﻮاﻧﺪ کﻤک ﻣﺆﺛﺮى ﺑﻪ ﻣﺪیﺮیﺖ ﺑﺤﺮان ﻧﻤﺎیﺪ.
روش بررسی: روش ﺗﺤﻘیﻖ ﺗﻮﺻیﻔی- ﺗﺤﻠیﻠی اﺳﺖ، دادهﻫﺎى ﺗﺤﻘیﻖ ﺑﻪ روش اﺳﻨﺎدى و میداﻧی و مراجعه به سازمان ها ﺗﻬیﻪ ﺷﺪه. انواع کاربری ها در سطح شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفت و نسبت هر یک به دست آمد. برخی از شاخص های انسانی موثر بر مقاومت سازه در شهر کرمان مورد بررسی و شرح داده و تعداد و درصد انواع سازه ها در شهر کرمان با استفاده از نرم افزار GISو نقشه ها و منابع و اطلاعات و روش پیمایشی به دست آمده که در جدول مربوطه آورده شد.
یافته ها و نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که در مجموع 83 درصد سازه های شهر کرمان دارای آسیب پذیری بیش از 50 % است و4% از سازه های شهر کرمان دارای مقاومت کافی در برابر زمین لرزه احتمالی نسبتا شدید است. و با بررسی های انجام شده در تحقیق حدود 53 % جمعیت شهر کرمان در نواحی با خطر بیش از 50 % زندگی می کنند. و در نهایت فاکتورهایی چون استحکام، مقاومت و شکل پذیری عناصر سازنده، منظم بوده سازه، سختی و دوام سازه و وجود مسیرهای پیوسته انتقال بار در راستای افزایش مقاومت سازه ای در برابر زلزله بررسی گردید.
بررسی تطبیقی بلند مرتبه سازی و ویلاسازی نمونه موردی: شهر جدید امیر کبیر و شهر جدید مهاجران
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به رشد جمعیت و شهرنشینی، راهبرد بلندمرتبه سازی، در زمان حاضر رواج یافته است. با گسترش روز افزون استفاده از ساختمان های بلند امروزه با توجه به مشکلاتی همچون کمبود مسکن، استفاده مطلوب از این ساختمان ها می تواند راه حلی برای تأمین نیازهای اجتماعی، اقتصادی و سایر نیازهای جوامع امروز باشد. از طرفی تغییرات اجتماعی در دو مقیاس کلان (محله) و خرد (خانه) نشان دهنده کاهش احساس رضایت در خانه آپارتمانی است.
روش بررسی: هدف از تحقیق حاضر مروری بر الگوهای تطبیقی بلندمرتبه سازی و خانه های ویلایی و مطالعه موردی شهرک امیرکبیر و مهاجران در شهر اراک است.
یافته ها و نتیجه گیری: بررسی مطالعات مختلف نشان می دهد انتخاب هریک از الگوهای سازه های مسکونی، مزایا و معایبی را با خود همراه دارد. برج های مسکونی با داشتن امنیت و راحتی، فضاهای عمومی و دسترسی، مدیریت و کنترل از همه مهمتر نزدیکی به کاربری های مهم و دسترسی حمل و نقل عمومی، جزو فضاهای مسکونی مهم و سرزنده شهر محسوب می گردند و برخلاف مسکن سنتی می توانند طیف وسیعی از گروه های اجتماعی از جمله کودکان، بزرگسالان و سالمندان را به خود جلب نماید. این در حالی است که خانه آپارتمانی به دلیل از دست رفتن کیفیت عرصه نیمه عمومی رضایت مندی را کاهش داده است. لذا ارائه الگوها و طرح های خلاق و بررسی وضعیت شاخص های مختلف در مقیاس میانی و خرد می تواند راهکار مناسبی در بررسی تطبیقی باشد.
بررسی شاخص های حکمرانی خوب شهری با تأکید بر هوشمندسازی مورد مطالعه: کلان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
193 - 219
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی فزاینده، افزایش روز افزون جمعیت و مشکلات عظیم اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی حاصل از آن ها، به همراه رشد و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات، شاخص اصلی قرن 21 در سطح جهان است. برای مقابله با چالش شهرها، مفهوم شهر هوشمند و حکمرانی خوب شهری به عنوان یک پیش شرط از سوی سازمان های ملی و بین المللی ارائه شده است؛ به عبارت دیگر، در حکمرانی خوب شهری و شهر هوشمند، گفت وگوی باز بین شهروندان و مقامات شهری از طریق یک پلتفرم ICT فعال است. هدف از این مطالعه، پاسخ به این پرسش است که با تغییرات جدید در حوزه فناوری در شهرهای کشور، به ویژه کلان شهرها، وضعیت شاخص های حکمرانی خوب در کلان شهر مورد مطالعه به چه صورت است؟ و آیا مدیریت شهری در کلان شهر تبریز قادر به ارتقای شاخص های حکمرانی مطلوب شهری در راستای شاخص های شهری هوشمند است؟ پاسخ به سؤال های پژوهش، با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمّی و کیفی انجام شده است. شاخص های شهر هوشمند و حکمرانی خوب شهری با استفاده از ابزار پرسش نامه و آمار موجود در سالنامه های آماری استخراج شده و در محیط برنامه نویسی پایتون تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که امتیاز کلی حکمرانی خوب در کلان شهر تبریز، 436/0 از واحد است. از مجموع پنج شاخص معرفی شده برای حکمرانی خوب شهری توسط سازمان ملل، شاخص «اثربخشی» مطلوب ترین و شاخص «تساوی» نامطلوب ترین وضعیت را در میان سایر شاخص ها به خود اختصاص داده اند.
بررسی و تحلیل نتایج انتخابات محلی 2024 ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
107 - 129
حوزههای تخصصی:
حکمرانی محلی به عنوان یکی از منابع اصلی مشارکت محلی در دموکراسی نمایندگی، از طریق انتخابات محلی شکل می گیرد و سازوکار مدیریت نیازهای جمعی گروه های انسانی ساکن در یک محدوده جغرافیایی از قلمرو یک کشور است. مشارکت مردمی زیربنای اصلی دموکراسی است و از طریق حکمرانی محلی می تواند به طور مستقیم بر کیفیت دموکراسی در سطح ملی تأثیرگذار باشد. در ترکیه شهرداران و شوراهای شهری بارزترین نماد حکمرانی و دموکراسی محلی شناخته می شوند. شهرداران در نظام سیاسی – اجرایی این کشور، اختیارات قابل توجهی دارند و احزابی که کنترل شهرداری ها را بر عهده می گیرند، ابزارها و امکانات متعددی برای تقویت پایگاه سیاسی و اجتماعی خود در اختیار دارند. همچنین، با توجه به برقراری ارتباطات نزدیک در حکمرانی محلی بین احزاب و ساکنان محلی، رسیدن به جایگاه شهردار به ویژه در کلانشهرهای ترکیه، تمرین مهمی برای معرفی سیاستمداران آینده این کشور است. این تحقیق از نظر ماهیت، یک تحقیق کیفی است که با روش توصیفی - تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانه ای، نتایج انتخابات محلی 2024 ترکیه را مورد تحلیل قرار می دهد. براساس نتایج پژوهش، در این کارزار رقابتی - سیاسی عوامل مختلفی تأثیرگذار بودند که بخشی از آنها عوامل اجتماعی-اقتصادی (واقعیت های زندگی روزمره شهروندان در سطح محلی)، و بخش دیگر آن مشکلات سازمانی و پایگاه حزبی حزب حاکم و تحولات جدید در اپوزیسیون است که در نتایج این انتخابات (تحول مهم در قلمرو نفوذ و قدرت محلی-ملی احزاب و نیز الگوی مناسبات احزاب در سپهر سیاسی ترکیه) تأثیرگذار بودند.
شناسایی پیشران های مؤثر در آینده شهر اکولوژیک ( مطالعه موردی: شهر دُرچه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
1 - 20
حوزههای تخصصی:
در قرن حاضر که روند گسترش و رشد علم و تکنولوژی با سرعت و پیچیدگی و عدم قطعیت ها همراه است روش های سنتی برنامه ریزی با چالش های جدی روبروست، یکی از این چالش ها و نقاط ضعف، عدم توانایی برنامه ریزی سنتی در شناسایی عوامل کلیدی موثر در توسعه آینده شهرها از لحاظ اکولوژیک است. در واقع رویکرد آینده پژوهی در برنامه ریزی شهری با بهره گیری از ابزارها و تکنیک های متنوع، تلاش برای ساخت آینده مطلوب دارد. پژوهش حاضر با تکنیک تحلیل اثرات متقابل که یکی از روش های متداول آینده نگاری است و با استفاده از نرم افزار MIC MAC به شناسایی عوامل کلیدی موثر بر توسعه شهر درچه با تاکید بر رویکرد اکولوژیک پرداخته است. برای این منظور با استفاده از روش دلفی از بین متغیرهای مطرح شده، تعداد 20 متغیر در پنج گروه (ابعاد اجتماعی ، ابعاد سیاسی، ابعاد اقتصادی، ابعاد زیست محیطی و ابعاد کالبدی) شناسایی شد و سپس با نرم افزار میک مک مورد تجزیه و تحلیل و آنالیز قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از آن است که سیستم شهر درچه از پایداری اکولوژیک برخوردار نیست و در صفحه پراکندگی نمودار میک مک پنج دسته متغیر (تاثیر گذار، دووجهی، تاثیر پذیر، تنظیمی و مستقل) قابل شناسایی هستند، در نهایت با توجه به تاثیرگذاری وتاثیرپذیری متغیرها بر یکدیگر چهار متغیر احیای محیط زیست تخریب شده، استفاده از انرژی پاک، توسعه گردشگری و حفظ اراضی کشاورزی شهر به عنوان متغیرهای پیش ران و کلیدی برای توسعه شهر درچه با تاکید بر رویکرد اکولوژیک شناسایی شد.
تبیین اثرات حکمروایی خوب شهری بر تاب آوری اقتصادی- اجتماعی شهری در مواجهه با اپیدمی ها (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۶۶
119 - 140
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر شاهد شیوع اپیدمی کوید 19 و تأثیرات مخرب آن بر جامعه شهری و زندگی شهروندان بوده ایم. مدیریت شهری به عنوان متولی امور شهر می تواند نقش مهمی در کنترل شیوع ایپدمی ها و کاهش تأثیرات مخرب این پدیده از طریق ارتقاء تاب آوری جامعه شهری ایفا کند. هدف پژوهش پیش رو بررسی تأثیر معیارهای حکمروایی خوب شهری بر ارتقاء تاب آوری اقتصادی- اجتماعی شهری در برابر اپیدمی ها می باشد. در این پژوهش با استفاده از مطالعات نظری گویه های مرتبط با معیارهای حکمروایی خوب شهری و تاب آوری اقتصادی و اجتماعی شهرها استخراج و با استفاده از نظر خبرگان اعتبارسنجی گردید؛ جامعه آماری ساکنین شهر شیراز هستند که با استفاده از پرسشنامه اطلاعات مورد نیاز از آنها اخذ شد. با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos شدت تأثیر هر یک از معیارهای حکمروایی بر تاب آوری شهری مشخص گردید. بر اساس نتایج به دست آمده، معیارهای اجماع محوری با 0.39 و کارایی با 0.37 بیشترین تأثیر را بر تاب آوری اقتصادی و معیارهای مشارکت با 0.37 و اجماع محوری با 0.35 نیز به ترتیب بیشترین تأثیر را بر تاب آوری اجتماعی شهری در مواجهه با اپیدمی ها داشته اند. در پایان نیز راهکارهایی برای ارتقاء تاب آوری اقتصادی و اجتماعی برای مقابله با این پدیده ارائه گردید.