فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
101 - 116
حوزههای تخصصی:
وجه تمایز بحران کروناویروس از سایر بحران های پدیدار شده، گستره ی همه گیری آن بوده است، به گونه ای که همه ی کشورهای جهان تحت تاثیر این ویروس قرار گرفتند. بحرانی که خصوصیت فاجعه آمیز را با خود به همراه دارد، بحرانی که صرفاً در زمینه صنعت گردشگری منجر به نابودی یک میلیون شغل به طور روزانه می شود و جان هزاران انسان را در اقصی نقاط جهان به مخاطره انداخته است. در شرایط امروز، بحران ها و مدیریت آن ها مسئله ای مهم تلقی می شود که ارتباطاتی نیز با گردشگری و فعالیت های آن دارد و به نظر می رسد که صنعت گردشگری با دارا بودن ویژگی هایی که آن را از دیگر صنایع جدا می سازد، همواره در معرض بحران های مختلف است که این امر می تواند احتمال وقوع و میزان بروز بحران در این صنعت را شدت بخشد. این موضوع مستلزم استراتژی و مدیریت مناسب بحران است. مقاله ی حاضر باتوجه به وسعت این بحران، یک پژوهش اکتشافی- کاربردی است. تجزیه و تحلیل داده ها با روش تحلیل مضمون (تم) انجام گرفته است. براساس میزان فراوانی هر عامل در مفاهیم استخراج شده از مصاحبه ها، مهم ترین راه های برون رفت از بحران کرونا، طرح اقدام تبلیغات اعتمادسازی، بخشودگی مالیات و پرداخت یارانه کمکی و حمایتی دولت، ضرورت جدی گرفتن دانش مدیریت بحران و تشکیل تیم مدیریت بحران، طرح تعیین بازار هدف در سطح داخلی و بینالمللی، توسعه گردشگری داخلی به منظور تحریک تقاضا در پهنه کشور، طرح تهیه برنامه اقدام در کشورهای هدف، طرح انطباق بازار و شبیه سازی محصولات به تقاضای گردشگران تعیین شد.
به کارگیری رویکرد کیفی فراترکیب جهت تدوین مدل پنجره فرصت کارآفرینی در زنجیره تامین گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۹)
205 - 223
حوزههای تخصصی:
زنجیره تأمین گردشگری آمیزه ای از کسب وکارهایی مختلف است که به صورت زنجیره ای در جهت خدمت رسانی به گردشگران انجام می گیرد و از طرفی کشف و به کارگیری فرصت های کارآفرینانه جهت بهبود و ایجاد کسب وکارها از اصول مهم زنجیره تأمین می باشد. اما فرصت های کارآفرینی در طول زنجیره تأمین گردشگری یک دوره زمانی مخصوص به خود دارند و مطلوبیت آن ها دائمی نیست و بعد از گذشت این زمان فرصت از دست می رود. این دوره زمانی خاص که می توان از فرصت ها بهره برداری کرد پنجره فرصت نام دارد. می توان با شناسایی تغییرات محیطی پنجره های فرصت را شناسایی کرد. هدف این تحقیق شناسایی پنجره های فرصت در طول زنجیره تأمین گردشگری با استفاده از تغییرات محیطی می باشد. بررسی یکپارچه پژوهش ها برای شناسایی شاخص های اص لی مفاهیم در س طوح تحلیل ضرورت دارد. بنابراین در این تحقیق از روش فراترکیب کیفی استفاده شده و از نوع تحقیقات بنیادی می باشد. تعدد مطالعات کیفی در مورد یک پدیده واحد، این امکان را فراهم آورده تا با سنتز این مطالعات، امکان ایجاد تفسیری جدید از پدیده های انسانی و یا اجتماعی حاصل گردد. در این تحقیق تعداد 400 مقاله و کتاب (منابع داخلی و خارجی) بر اساس مطالعه متون و مستندات گذشته موردبررسی قرار گرفته سپس با استفاده از روش مهارت های ارزیابی ضروری، برای پالایش و کنترل کیفیت متون تعداد 50 مقاله نهایی انتخاب شده است. نتایج فراترکیب بیانگر مدل پنجره فرصت در زنجیره تأمین گردشگری است که شامل 8 مقوله اصلی (تغییرات اجتماعی و فرهنگی، صنعت و بازار، فناوری، سیاسی و قانونی، دانش جدید، جمعیت، نقایص بازار و تغییرات اقتصادی) و 30 مؤلفه فرعی می باشد.
مدل سازی ساختاری-تفسیری امنیت غذایی شهر مشهد با رویکرد حکمروایی خوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای برنامه ریزی شهری دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
103 - 124
حوزههای تخصصی:
مسئله امنیت غذایی، مسئله ای چندوجهی است که با حوزه های کشاورزی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، برنامه ریزی شهری، جغرافیا، مدیریت و سیاست در ارتباط است. گسترش شهرنشینی و تغییرات و چالش هایی که پیرو آن در شهرها به وجود می آید رفع این مسئله را با دشواری هایی روبه رو ساخته و اقدامات جزئی یا بخشی صورت گرفته، تأثیر چشم گیری برای حل آن ندارد. یکی از رویکردهای مؤثر در مورد تحقق امنیت غذایی، رویکرد حکمروایی خوب است که در آن بر اساس اصول مشارکت، نظارت دقیق، پایبندی به قانون و همچنین برقراری عدالت و برابری می توان مسئله امنیت غذایی را به شیوه ای کارآمد، مدیریت کرد. شهر مشهد، به واسطه موقعیت خود، دارای ویژگی های متفاوت اقتصادی، کشاورزی، اجتماعی- جمعیتی، فرهنگی و جغرافیایی است. جمعیت آن از مهاجران، اتباع، زائران، ساکنین شهری و روستایی و گروه های درآمدی و قومیتی متفاوت تشکیل است. همچنین حدود یک سوم جمعیت آن را، ساکنین سکونتگاه های غیررسمی تشکیل می دهد. به واسطه این ویژگی ها مسئله تأمین غذا، در شهر مشهد یک مسئله مهم و البته چندوجهی است. پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی و به کمک روش مدل سازی ساختاری-تفسیری ISM، صورت گرفته است. بر این اساس، استفاده ازنظرات کارشناسان و متخصصین برای شناسایی، بومی سازی و سطح بندی مؤلفه های مؤثر بر امنیت غذایی شهر مشهد در چارچوب رویکرد حکمروایی خوب، در قالب مصاحبه دلفی صورت گرفت. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه ها در هشت سطح قرار گرفتند و اثرگذارترین مؤلفه که در دستگاه دو بعدی میزان وابستگی- قدرت نفوذ، در ناحیه مستقل قرار دارد، مؤلفه «نظارت کارآمد و دقیق بر فرایند توزیع مواد غذایی» از مؤلفه های زمینه مدیریتی و منطبق بر اصول کارایی و اثربخشی، قانون مداری و پاسخگویی از رویکرد حکمروایی خوب است.
تاثیر ساختارهای مدیریتی بر عدم انطباق طرح های شهری مورد: طرح جامع و تفصیلی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۳)
123 - 141
حوزههای تخصصی:
فضای شهرها دارای ارزش های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هستند. ارزش این فضاهای جغرافیایی تابع کاربری آن است که در طرح های توسعه شهری بر مبنای استاندارد مورد نیاز هر شهروند در سطوح محله ای، منطقه ای و شهری تعیین می گردند. از آنجائی که در مراحل مختلف یک طرح اعم از تعیین سرانه های هر کاربری، پیشنهاد، تهیه، تصویب، اجرا و نظارت، نهادهای مختلفی دخالت دارند، چالش هایی ایجاد می شود که از جمله آن ها می توان به عدم انطباق طرح های تهیه شده با طرح های فرادست و یا تغییر کاربری های مصوب اشاره کرد. فضای جغرافیایی شهر تهران به دلیل موقعیت پایتختی و مرکز اقتصادی، سیاسی و اداری در ایران همواره با توسعه فضایی مواجه بوده است. افزایش سریع جمعیت شهر تهران و توسعه فضایی شهر که از دهه 1340 شمسی شروع شده است، زمینه تدوین طرح های مربوطه را فراهم نمود. لیکن در عمل این طرح ها با دگرگونی های متعددی مواجه شد. متاخرترین طرح جامع تهیه شده برای شهر تهران، طرح جامع مصوب سال 1386 بوده است که بر مبنای آن طرح تفصیلی مصوب 1392 تهیه گردید؛ اما طرح های تفصیلی تهیه شده با طرح جامع (فرادست) انطباق ندارد و بررسی ها حاکی از دگرگونی فراوان طرح جامع دارد. بخشی از این دگرگونی های ناشی از تضادهای درونی طرح و بخشی ناشی از نگرش های متفاوت نهادهای متولی در امر تدوین طرح های مربوطه است. در همین راستا، این پژوهش به بررسی تاثیر این نهادها و ساختارهای مدیریتی بر تغییرات کاربری طرح جامع در قالب طرح تفصیلی تهران پرداخته است. این تحقیق جز تحقیقات کاربردی و از نظر روش جز تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. گردآوردی داده ها به روش اسنادی – پیمایشی انجام گرفته است. بررسی ها نشان داده است که از مجموع 61562 هکتار مساحت کل پهنه های کلان چهارگانه (G,M,R,S) طرح جامع شهر تهران، 12132 هکتار معادل 19.7 درصد کل مساحت شهر، دستخوش تغییرات پهنه بندی و عدم انطباق شده است. طبق نتایج به دست آمده در این تحقیق، نهادهای تهیه کننده طرح های تفصیلی و جامع (3.29). نهادهای تهیه کننده طرح ها، قوانین شهرسازی و مصوبات شورای عالی شهرسازی و معماری (3.25)، نهادهای بررسی کننده طرح (3.24)، مشاوران تهیه کننده طرح ها (3.22) و شرح خدمات طرح ها (3.19) بیشترین تاثیر را بر عدم انطباق طرح ها داشته اند.
آشکارسازی تغییرات مناطق آب وهوایی ایران طی دوره 1965 تا 2015(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
265 - 292
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه بررسی تغییرات مناطق آب وهوایی ایران طی دوره های 10 ساله از سال 1965 تا 2015 است. بدین منظور از داده های دما، رطوبت، بارش، باد و ساعت آفتابی، 411 ایستگاه همدید کشور و پایگاه داده ای اسفزاری نیز در دو بخش استفاده شد. بخش اول به کمک 1434 ایستگاه از ابتدای سال 1961 تا 2004 و بخش دوم از سال 2004 تا 2015 به کمک 960 ایستگاه تشکیل شد. ابتدا به کمک تحلیل عاملی، عوامل مؤثر بر آب وهوای ایران بررسی و سپس به کمک تحلیل خوشه ای طبقه بندی آب وهوایی صورت گرفت. به منظور اعتبارسنجی مناطق شناسایی شده از تحلیل سیلهوته (SI) بهره گرفته شد. نتایج نشان داد طی دوره های مختلف، طبقات آب وهوایی ایران دچار تغییرات قابل توجهی شده اند. بیشترین تغییرات مکانی مربوط به منطقه بسیار گرم و خشک، گرم و خشک و سرد خشک بوده که طی دوره های مختلف به طور مکرر تغییر پیدا کرده اند. شدیدترین تغییرات منطقه ای در دوره 10 ساله دوم (1985-1976) نسبت به دوره 10 ساله اول (1975-1965) و دوره 10 ساله پنجم (2015-2006) نسبت به دوره 10 ساله چهارم (2005-1996) مشاهده شده است. همچنین بر اساس نتایج حاصل در دوره های اخیر بر وسعت مناطق بسیار گرم خشک و گرم خشک افزوده شده و بر عکس از وسعت مناطق سرد و خشک و معتدل مرطوب کاسته شده است. نتایج حاصل از تحلیل سیلهوته نیز نشان داد که در بیش از 92 درصد از پهنه کشور، نقاط به درستی در گروه خود قرار گرفتند که بیانگر اعتبارسنجی بالای مناطق شناسایی شده است.
Explaining the Role of Moral Intelligence in University Students' Environmental Attitude and Morality(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study was conducted to investigate the role of moral intelligence in the environmental attitude and morality of the students at the University of Kashan. This research employed a descriptive-correlational design. Three standardized questionnaires, including the Moral Intelligence Questionnaire (Lennick & Kiel, 2005), the Environmental Attitude Questionnaire (Gagnon Thompson & Barton, 1994), and the Environmental Morality Questionnaire (Firoozfar et al., 2019), were used for data collection. The statistical population comprised all 5,597 undergraduate students at the University of Kashan, from which a sample of 265 students was selected using stratified random sampling proportional to size. The content validity of the questionnaires was confirmed by experts, and the reliability of the Environmental Attitude, Moral Intelligence, and Environmental Morality questionnaires was calculated to be 0.82, 0.89, and 0.91, respectively. Data analysis was performed using SPSS22 and AMOS software. The findings revealed that moral intelligence has a positive and significant effect on students' environmental attitudes and morality. Moreover, aspects of moral intelligence, including forgiveness, compassion, responsibility, and integrity, were directly related to environmental morality and attitude. Therefore, based on the results of the study, fostering and enhancing moral intelligence is essential for improving and increasing environmental attitudes and morality.
تدوین سناریو های توسعه شهر شاندیز با تأکید بر نظریه شهر اکولوژیک در افق 1410(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ضعف زیرساختهای لازم برای ایجاد شهرهای اکولوژیک در کشورهای در حال توسعه از یک طرف و عدم اطمینان ناشی از مشکلات محیطی، پیشبینی آینده را با مشکل مواجه کرده است به گونهای که برنامهریزی سنتی دیگر قادر به پاسخگویی نیست. ولی میتوان از روش سناریونویسی در جهت پیشبینی آینده و تبیین جایگزینهای ممکن در شرایط متفاوت استفاده کرد. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف توسعه سناریو های محتمل در شکل گیری شهراکولوژیک در شهر شاندیز ستاره گردشگری استان خراسان رضوی، و ارائه راهبرد هایی در جهت رسیدن به شهر اکولوژیک در افق 1410 است. روش پژوهش بر اساس روش ماتریس سناریو می باشد.برای رسیدن به این هدف 6 گام اصلی سناریو نویسی دنبال شد که در این راستا مطالعات کمی و کیفی صورت گرفت. در ابتدا در قالب پرسشنامه ( در دو بعد درجه تاثیر گذاری و عدم قطعیت) از 24 نفر از متخصصین در حوزه شهر اکولوژیک در مشهد نظر خواهی شد و به وسیله آزمون های آماری توصیفی و استنباطی نظیرFriedman عوامل موثر اولویت بندی و سپس پیشرانهای بحرانی شکل دهنده سناریو ها تعیین شد و در جهت تعیین منطق سناریو ها، توسعه سناریوها، بررسی پیامدها و همچنین تعیین راهبردها با ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته با 15 نفر از متخصصین که به روش اشباع نظری انتخاب شدند مصاحبه به عمل آمد. نتایج تحقیق نشان میدهد که سه سناریوی ستاره گردشگری اکولوژیک، شهر گردشگری ماشین مدار ناپایدار و جنگل آهن برای آینده شهر شاندیز در رابطه با شهر اکولوژیک قابل تصور است. در نهایت، راهبردهایی جهت رسیدن شهر شاندیز به سناریو مطلوب ارائه گردیده است.
تحلیل تطبیقی الگوهای حکمروایی خوب روستایی بخش مرکزی پل دختر و بخش موسیان دهلران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
116 - 132
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب با دارا بودن مهمترین اصول و معیارهای نظیر مشارکت مردمی، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، شفافیت، کارایی و اثربخشی، عدالت و برابری، اجماع گرایی و مشروعیت یکی از رویکردهای نوین مدیریتی و رهیافت جدید توسعه و کاهش فقر به ویژه در نواحی روستایی می باشد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف تحلیل تطبیقی الگوی حکمروایی خوب روستایی در بخش مرکزی شهرستان پلدختر و بخش موسیان شهرستان دهلران تدوین شده است. حجم نمونه پژوهش طبق فرمول کوکران، 284 نفر از سرپرستان خانوارهای ساکن در روستاهای دو بخش مرکزی و موسیان هستند. تجزیه و تحلیل داده های استنباطی با استفاده از آزمون T صورت گرفته است، همچنین رتبه بندی روستاهای نمونه به لحاظ وضعیت حکمروایی روستایی با استفاده از تکنیک چند معیاره TOPSIS صورت گرفته است. نتایج بدست آمده از روش تاپسیس نشان می دهد که وضعیت حکمروایی در بخش موسیان شهرستان دهلران بهتر از بخش مرکزی شهرستان پلدختر می باشد، و آزمون تی تک نمونه ای نشان داده است که میانگین همه مولفه های حکمروایی خوب روستایی بالاتر از حد متوسط بوده و مقدار سطح معنی داری آنها کمتر از 05/0 است. نتایج آزمون لوین نیز نشان می دهد بین دو بخش مرکزی و موسیان در خصوص حکمروایی و مولفه های آن به جز مسئولیت پذیری تفاوت معناداری وجود دارد (t≥1.96; p≤0.05)؛ در بخش موسیان میانگین مولفه های (مشارکت، پاسخگویی و شفافیت) بیشتر از بخش مرکزی پلدختر و در مولفه های (قانونمندی، توافق جمعی، عدالت محوری، کارایی و اثربخشی) کمتر از بخش مرکزی پلدختر بوده است.
پایش تغییرات پوشش زمین در شمال غرب ایران با استفاده از روش انتقال نمونه های آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سنجش از دور و GIS ایران سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
129 - 154
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: نقشه پوشش زمین یکی از پارامترهای اساسی در تحلیل های جغرافیایی و برنامه ریزی های مکانی محسوب می شود. به طور کلی، تصویر ماهواره ای، الگوریتم طبقه بندی و نمونه آموزشی سه پارامتر اصلی در تهیه نقشه های پوشش زمین به شمار می روند و مهم ترین نقش را درزَمینه صحت، هزینه و منابع محاسباتی مورد نیاز برای تهیه این نقشه ها ایفا می کنند. کیفیت نمونه آموزشی تأثیر شایان توجهی در صحت نتایج طبقه بندی دارد. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش تهیه نمونه های آموزشی معتبر، با استفاده از روش انتقال نمونه های آموزشی برای پایش تغییرات پوشش زمین در شمال غرب ایران، بین سال های 2002 تا 2022 است.مواد و روش ها: منطقه مورد مطالعه، با مساحتی بالغ بر 7653 کیلومترمربع، در شمال غرب ایران واقع شده است. ازلحاظ جغرافیایی، این محدوده در مختصات 35 59 °44 تا 25 01 °46 طول شرقی و 46 02 °38 تا 47 48 °38 عرض شمالی قرار دارد. داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل تصاویر ماهواره ای و داده های مرجع زمینی است و تصاویر به کاررفته در این پژوهش شامل تصاویر ماهواره ای سری لندست می شود. روش پژوهش پنج مرحله کلی را دربرمی گیرد. در مرحله اول، تصاویر ماهواره ای لندست از سایت سازمان زمین شناسی امریکا دریافت و مراحل پیش پردازش تصاویر (تصحیح رادیومتریک و هندسی) روی آنها انجام شد. در مرحله دوم، با استفاده از تصاویر دارای قدرت تفکیک مکانی بالا (تصاویر سامانه Google Earth) و برداشت زمینی، نمونه های آموزشی مورد نظر تهیه شدند. مرحله سوم شامل انتقال نمونه های آموزشی است. برای این کار، در ابتدا، با استفاده از دو پارامتر فاصله اقلیدسی (ED) و فاصله زاویه طیفی (SAD)، شباهت طیفی نمونه های آموزشی در سال های مرجع و هدف بررسی شد. در ادامه، با تعیین آستانه مورد نظر، نمونه های آموزشی انتقال یافته از نمونه های انتقال نیافته تفکیک شدند. در انتهای مرحله سوم، صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته ارزیابی شد؛ بدین منظور داده های مرجع تهیه شده از سامانه Google Earth به کار رفت. در مرحله چهارم، با استفاده از نمونه های آموزشی انتقال یافته، تصاویر ماهواره ای در سال های گوناگون طبقه بندی شد و درنَهایت در مرحله پنجم، با به کارگیری شاخص های حاصل از ماتریس خطا، صحت تصاویر طبقه بندی شده ارزیابی شد.نتایج و بحث: نتایج به دست آمده نشان داد آستانه 9/0 تا 1/1 مناسب ترین آستانه برای تفکیک نمونه های آموزشی انتقال یافته از نمونه های آموزشی انتقال نیافته در سال های گوناگون است. بر این اساس، می توان گفت بین صحت و درصد نمونه های آموزشی انتقال یافته رابطه ای معکوس وجود دارد و با افزایش درصد نمونه های آموزشی انتقال یافته، از صحت آنها کاسته می شود. بررسی صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته، براساس هریک از پارامترها (فاصله زاویه طیفی و فاصله اقلیدسی)، نشان داد صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته براساس پارامتر فاصله زاویه طیفی بیشتر از نمونه های آموزشی انتقال یافته براساس پارامتر فاصله اقلیدسی است. همچنین استفاده از نمونه های انتقال یافته، براساس هر دو پارامتر، باعث افزایش 45/10درصدی صحت درمقایسه با حالتی شده است که از پارامتر فاصله اقلیدسی برای انتقال نمونه های آموزشی استفاده شده و نیز افزایش 5درصدی صحت را درقیاس با وضعیتی دربرداشته که از پارامتر فاصله زاویه طیفی برای انتقال نمونه های آموزشی استفاده شده است. بررسی درصد انتقال نمونه های آموزشی در کلاس های کاربری گوناگون نشان داد، به طور میانگین، 6/80٪ از نمونه های آموزشی کلاس آب، 4/75٪ از نمونه های آموزشی کلاس اراضی بایر، 2/71٪ نمونه های آموزشی کلاس اراضی انسان ساخت، 6/64٪ نمونه های آموزشی کلاس مرتع، 2/60٪ از نمونه های آموزشی کلاس اراضی زراعی و 4/54٪ نمونه های آموزشی کلاس تالاب از سال مرجع (1401) به هریک از سال های هدف (1381، 1387، 1392 و 1396) انتقال پیدا کرده اند. همچنین ارزیابی صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته در کلاس های کاربری گوناگون نشان داد کلاس های آب، اراضی انسان ساخت، اراضی بایر، مرتع، اراضی زراعی و تالاب، به ترتیب، بیشترین صحت را در نمونه های آموزشی انتقال یافته دارا بودند. بررسی تغییرات پوشش زمین بین سال های 1381 تا 1401 نشان داد روند تغییرات مساحت کلاس های اراضی بایر، آب و تالاب از سال 1381 تا 1401 کاهشی و روند تغییرات مساحت اراضی انسان ساخت، در این بازه زمانی، افزایشی بوده است؛ همچنین کلاس های مرتع و اراضی زراعی، در این بازه زمانی، دارای روند تغییرات ثابت نبوده و روند تغییرات آنها در سال های گوناگون، متفاوت بوده است. اما درحالت کلی، مساحت این دو کلاس طی سال 1401، درقیاس با سال 1381 افزایش یافته است.نتیجه گیری: پیشنهاد می شود در مطالعات آتی، از سایر تصاویر ماهواره ای (ازجمله تصاویر ماهواره ای سنتینل 2) نیز به منظور انتقال نمونه های آموزشی استفاده شود تا تأثیر باندهای طیفی و تصاویر ماهواره ای گوناگون، در انتقال نمونه های آموزشی، ارزیابی شود. همچنین بررسی اثربخشی روش انتقال نمونه های آموزشی در انتقال نمونه های آموزشی سایر پوشش های زمینی می تواند درزمره موضوعات پژوهشی در مطالعات بعدی قرار گیرد.منطقه مورد مطالعه با مساحتی بالغ بر 7653 کیلومترمربع در شمال غرب ایران واقع شده است. از لحاظ جغرافیایی محدوده مورد نظر در مختصات ´´35 ´59 °44 تا ´´25 ´01 °46 طول شرقی و ´´46 ´02 °38 تا ´´47 ´48 °38 عرض شمالی واقع شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش شامل تصاویر ماهواره ای و داده های مرجع زمینی می باشد. تصاویر مورد استفاده در این پژوهش شامل تصاویر ماهواره ای سری لندست می باشد.روش انجام پژوهش شامل پنج مرحله کلی می باشد. در مرحله اول تصاویر ماهواره ای لندست 5 و 8 از سایت سازمان زمین شاسی آمریکا اخذ شده و مراحل پیش پردازش تصاویر (تصحیح رادیومتریک و هندسی) بر روی آن ها انجام شد. در مرحله دوم با استفاده از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا (تصاویر سامانه Google Earth) و برداشت زمینی، نمونه های آموزشی مورد نظر تهیه شدند. مرحله سوم شامل انتقال نمونه های آموزشی می باشد. برای این کار در ابتدا بررسی شباهت طیفی نمونه های آموزشی در سال های مرجع و هدف با استفاده از دو پارامتر فاصله اقلیدسی و فاصله زاویه طیفی انجام شد. در ادامه با تعیین آستانه مورد نظر، نمونه های آموزشی انتقال یافته از نمونه های انتقال نیافته تفکیک شدند. در انتهای مرحله سوم، ارزیابی صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته انجام شد، برای این کار از داده های مرجع تهیه شده از سامانه Google Earth استفاده شد. در مرحله چهارم با استفاده از نمونه های آموزشی انتقال یافته، طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در سال های مختلف انجام شد و در نهایت در مرحله پنجم با استفاده از شاخص های حاصل از ماتریس خطا، ارزیابی صحت تصاویر طبقه بندی شده انجام شد.نتایج به دست آمده نشان داد، آستانه 0/9 تا 1/1 (اختلاف انحراف معیار از میانگین) مناسب ترین آستانه برای تفکیک نمونه های آموزشی انتقال یافته از نمونه های آموزشی انتقال نیافته در سال های مختلف می باشد. بر این اساس می توان گفت یک رابطه معکوس بین صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته و درصد نمونه های آموزشی انتقال یافته وجود دارد و با افزایش درصد نمونه های آموزشی انتقال یافته از صحت آن ها کاسته می شود.بررسی صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته بر اساس هر یک از پارامترها (فاصله زاویه طیفی و فاصله اقلیدسی) نشان داد نمونه های آموزشی انتقال یافته بر اساس پارامتر فاصله زاویه طیفی از صحت بیشتری نسبت به نمونه های آموزشی انتقال یافته بر اساس پارامتر فاصله اقلیدسی برخوردار می باشند. همچنین استفاده از نمونه های انتقال یافته بر اساس هر دو پارامتر باعث افزایش 10/45 درصدی صحت نسبت به حالتی شده است که از پارامتر فاصله اقلیدسی برای انتقال نمونه های آموزشی استفاده شده است و افزایش 5 درصدی صحت نسبت به حالتی شده است که از پارامتر فاصله زاویه طیفی برای انتقال نمونه های آموزشی استفاده شده است.بررسی درصد انتقال نمونه های آموزشی در کلاس های کاربری مختلف نشان داد به طور میانگین 80/6 درصد از نمونه های آموزشی کلاس آب، 75/4 درصد از نمونه های آموزشی کلاس اراضی بایر، 71/2 درصد از نمونه های آموزشی کلاس اراضی انسان ساخت، 64/6 درصد از نمونه های آموزشی کلاس مرتع، 60/2 درصد از نمونه های آموزشی کلاس اراضی زراعی و 54/4 درصد از نمونه های آموزشی کلاس تالاب از سال مرجع (1401) به هر یک از سال های هدف (1381، 1387، 1392 و 1396) انتقال پیدا کرده اند. همچنین ارزیابی صحت نمونه های آموزشی انتقال یافته در کلاس های کاربری مختلف نشان داد کلاس های آب، اراضی انسان ساخت، اراضی بایر، مرتع، اراضی زراعی و تالاب، به ترتیب از بیشترین صحت در نمونه های آموزشی انتقال یافته برخوردار بودند.طبقه بندی تصاویر ماهواره ای با استفاده از تصاویر لندست بین سال های 1381 تا 1401 انجام شد. بر این اساس، پوشش های سطحی زمین در شش کلاس کاربری مختلف طبقه بندی شد. نتایج ارزیابی صحت طبقه بندی نشان داد صحت کلی تصاویر طبقه بندی شده در سال های 1401، 1396، 1392، 1387 و 1381 به ترتیب 94/95، 91/93، 90/74، 89/45 و 88/94 درصد است. بررسی صحت طبقه بندی کلاس های کاربری مختلف بر اساس دو پارامتر صحت تولیدکننده و صحت کاربر نشان داد، کلاس آب از بیشترین صحت تولید کننده و کاربر در میان کلاس های مختلف برخوردار است، به طوری که صحت تولیدکننده و کاربر آن در تصویر طبقه بندی شده سال 1401 به ترتیب 98/2 و 99/34 درصد می باشد. از طرفی کمترین صحت تولیدکننده و کاربر در کلاس تالاب به دست آمد؛ به طوری که، صحت تولیدکننده و کاربر آن در تصویر طبقه بندی شده سال 1401 به ترتیب 90/1 و 91/25 درصد است.بررسی تغییرات پوشش زمین بین سال های 1381 تا 1401 نشان داد، روند تغییرات مساحت کلاس های اراضی بایر، آب و تالاب از سال 1381 تا 1401 کاهشی و روند تغییرات مساحت اراضی انسان ساخت در این بازه زمانی افزایشی بوده است، همچنین کلاس های مرتع و اراضی زراعی دارای روند تغییرات ثابت در این بازه زمانی نبوده و روند تغییرات آن ها در سال های مختلف متفاوت بوده است. اما در حالت کلی مساحت این دو کلاس در سال 1401 نسبت به سال 1381 افزایش یافته است. بررسی تغییرات مساحت اراضی انسان ساخت در این بازه زمانی نشان دهنده افزایش محسوس مساحت این کلاس کاربری می باشد؛ به طوری که مساحت آن از 20/38 کیلومتر مربع در سال 1381 به 123/98 کیلومتر مربع در سال 1401 افزایش یافته است.پیشنهاد می شود در مطالعات آتی از سایر تصاویر ماهواره ای (از جمله تصاویر ماهواره ای سنتینل-2) نیز به منظور انتقال نمونه های آموزشی استفاده شود تا تأثیر باندهای طیفی و تصاویر ماهواره ای مختلف در انتقال نمونه های آموزشی مورد ارزیابی قرار گیرد. همچنین بررسی اثربخشی روش انتقال نمونه های آموزشی در انتقال نمونه های آموزشی سایر پوشش های زمینی می تواند از جمله موضوعات پژوهشی در مطالعات بعدی محسوب شود.
پیشرفت ها، چالش ها و دیدگاه ها درزَمینه تصحیح تصاویر ماهواره ای نور شب رایگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: سنجش از دور منبع داده ای قدرتمند برای نقشه برداری از مناطق شهری و نظارت بر پویایی شهرنشینی است. از بین داده های سنجش ازدوری، تصاویری که در شب اخذ می شوند راهی مؤثر برای نظارت بر فعالیت های انسانی، در مقیاس جهانی، فراهم کرده است؛ زیرا این تصاویر با توجه به ویژگی ها و قابلیت هایشان می توانند مناطق شهری و سایر فعالیت های انسانی را که ویژگی اصلی شان استفاده از نور در شب است، با اندازه گیری صحیح مکانی، از پس زمینه بدون نور جدا کنند. این تصاویر با نظارت مستمر و مداوم از منظره شبانه جهانی، منبع و نتایج ارزشمندی از فعالیت های انسانی را، از گذشته تا امروز، فراهم می کند و تجزیه وتحلیل سری زمانی این داده ها برای کشف، تخمین و نظارت بر پویایی اجتماعی و اقتصادی در کشورها، به ویژه مناطق فرعی که آمار رسمی مورد اعتمادی درباره آنها وجود ندارد، بسیار ارزشمند است. با توجه به پیشرفت سنجنده های ماهواره ای نور شب در سال های اخیر و تحقیقات جدید انجام شده درزَمینه داده های نور شب، هدف از این تحقیق بررسی پیشرفت های سنجنده شبانه، معرفی انواع داده ها و محصولات دردسترس، بررسی و بیان مزایا و معایب هریک و همچنین مروری بر روش ها و راه حل های مطرح شده در تحقیقات پیشین است تا مشکلات و محدودیت های این تصاویر حل شود.مواد و روش ها: هدف اصلی از این تحقیق معرفی و بررسی کلی داده های نور شب، مزایا و چالش های هریک و روش های بیان شده به منظور تصحیح مشکلات و چالش هاست. مطالعات درزَمینه تصاویر نور شب DMSP اغلب بر دو بعد مکانی و زمانی تمرکز دارد. در بعد مکانی، نواقص ذاتی این مجموعه داده، یعنی مقادیر اشباع شده مقادیر رقومی در مناطق مرکزی شهری و تأثیرات شکوفایی در مناطق حومه شهری و روستایی درخور توجه است. در بعد زمانی، به دلیل فقدان کالیبراسیون در پردازنده، به فرایندهای اضافی روی محصولات سالیانه داده های پایدار نور شب DMSP برای بررسی پویایی های شهری نیاز است؛ روش های کنونی تصحیحات مشکلات مکانی در دو دسته طیفی و غیرطیفی قرار می گیرد. روش های مطرح شده برای تصحیح مشکلات زمانی این سنجنده نیز، در دو دسته کالیبراسیون سالیانه داده های نور شب و تنظیم الگوی زمانی، بررسی شده است. تصاویر ماهیانه NPP-VIIRS محصولی است که علاوه بر مقادیر نورهای ثابت، مانند چراغ های شهرها و مسیر های حمل ونقل، مقادیری نویزی مانند شعله های گاز و سوختن زیست توده و نویز پس زمینه را نیز شامل می شود؛ به همین دلیل، پیش از استفاده لازم است پردازش شود. همچنین ازآنجا که دقت موقعیت یابی داده های لوجیا کمتر از وضوح مکانی آن است، جابه جایی تصویر در برخی مکان ها ممکن است به 650 متر برسد؛ ازاین رو تصحیح هندسی در این تصویر انجام می شود. انواع این روش ها در این مقاله بررسی شده است.بحث و بررسی: طی مقایسه ای کلی، می توان نتیجه گرفت که در بررسی عملکرد داده های نور شب گوناگون، داده های نور پایدار شبانه DMSP، به رغم مشکلات و محدودیت های موجود، دارای سری زمانی طولانی تری درقیاس با داده های نور شب دیگر است زیرا دوره زمانی 1992 تا 2013 را دربرمی گیرد و همچنان، در بسیاری تحقیقات درزَمینه بررسی پویایی شهری و برآورد روند کلی رشد شهر، کاربرد دارد. درمقایسه، NPP-VIIRS از مزایایی برخوردار است و به نور کمتر نیز حساسیت نشان می دهد اما زمان عبور این ماهواره ساعت 1:30 بامداد است؛ در این ساعت شب، بسیاری از چراغ ها خاموش می شوند و به همین علت ممکن است، درمواردی که فقط از داده نور شب برای بررسی مناطق شهری استفاده می شود، مناسب نباشد. همچنین طی بررسی های انجام شده، این تصویر در تحقیقات درزَمینه فعالیت های اقتصادی کاربرد بیشتری داشته است و حساسیت نداشتن آن به نور آبی از LED ها در توانایی سنجنده، در تعیین کمّیت نورهای مصنوعی ساطع شده از زمین، تأثیر می گذارد.نتیجه گیری: این بررسی با هدف معرفی انواع داده های نور شب سنجش ازدوری و بررسی آنها انجام شده است و به طور خلاصه می توان گفت، درحال حاضر، تحقیقات درزَمینه تصحیح مشکلات مکانی اشباع و شکوفایی به دو دسته طیفی و غیرطیفی تقسیم می شوند. دسته های غیرطیفی اغلب فقط با استفاده از داده نور شب و در برخی موارد، با استفاده از داده های غیرسنجش ازدوری ترکیب می شوند. بررسی روش های طیفی نشان می دهد که اغلب این روش ها از شاخص های طیفی مربوط به پوشش گیاهی و دمای سطح زمین استفاده می کنند. درحال حاضر، تصحیح تصاویر DMSP از بعد زمانی با کالیبراسیون بین داده ها، به طور خاص، با استفاده از روش مناطق مرجع ثابت یا پیکسل های مرجع انجام شدنی است. از معتبرترین روش های مطرح شده در این زمینه، روش منطقه مرجع است. پس از پایان مأموریت سنجنده DMSP-OLS، سنجنده VIIRS معرفی شده است. برخلاف داده سالیانه این ماهواره، داده ماهیانه آن به علت وجود نویزهای پس زمینه، نورهای سرگردان و مواردی ازاین دست، نیاز به تصحیح دارد. طبق بررسی های انجام شده براساس مطالعات موجود در روند تحقیقات، می توان گفت بیشتر مطالعات و روش ها سعی در حذف نویزها با استفاده از چارچوبی مشخص، اما با فرض های متفاوت، دارند. درنَهایت، با توجه به چالش ها و محدودیت های فعلی ماهواره های نور شب، چند پیشنهاد اصلی برای پیشرفت و توسعه در این زمینه مطرح می شود؛ ادغام داده های DMSP-OLS با داده های NPP-VIIRS یا با وضوح بالاتر داده های لوجیا می تواند بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد تا یک سری زمانی طولانی تر برای تحقیقات آینده، به منظور بررسی پویایی شهری و موارد مشابه، ایجاد شود.
Comparative Study of the Concept of Look East in the Foreign Policy of Iran and India(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
134 - 150
حوزههای تخصصی:
During the post-Cold War era, while western countries continued to exert their influence on the world stage, Indian and Iranian officials turned their focus to the East. They introduced the Look East Policy and Look to the East Policy respectively, with the aim of leveraging the political, economic, cultural, geographical, and security opportunities available in that region. By adopting these policies, both India and Iran sought to deepen their engagement with countries in East and Southeast Asia, diversify their trade and investment portfolios, and reduce their dependence on western nations. The objective of this article is to analyze India and Iran's Look East Policy and Look to the East Policy, with a focus on their outcomes for national well-being, security, and the potential in the economic, political, and security domains with respect to Eastern countries. To do so, researchers primarily discuss the importance of the Look East Policy in the foreign policy of both India and Iran and discuss why this region comes to the center with full-fledged attention. Furthermore, they scrutinize the accomplishments of India and Iran as well as the structural barriers they encounter in the region, along with their approaches to pursuing their objectives and interests in the area. This article presents an analysis of the constraints, difficulties, and successes of the Look East policy.
Interpreting the Role of State, Non-State, and International Organization to form Cybersecurity Governance in Southeast Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
255 - 278
حوزههای تخصصی:
Southeast Asia is a region undergoing economic development and technological advancement. This region's economic growth is supported by the digital world, which contributes in the form of a digital economy. However, as the digital economy grows, cyberspace lacks stable cyber security governance. As a result, this area is extremely vulnerable to all types of cyber threats. The author intends to interpret the role of state actors, non-state actors, and international organizations in developing cybersecurity governance in Southeast Asia through this article. In a conceptual framework, the preparation of regional governance must involve collaboration across actors due to their distinct functions. Such governance can maintain cyber security while also accommodating stakeholders in the Southeast Asian region through multi-sectoral collaboration. Therefor, the authors argued that the collaboration between state, non-state, and regional organization are needed to overcome cyber threats. In addition, regional cybersecurity governance should be a turning point to make more secure cyber space in Southeast Asia.
مطالعه عوامل تاثیر گذار بر انتخاب جنسیتی دهیاران زن در منطقه سیستان: چالش ها و عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
78 - 106
حوزههای تخصصی:
یکی از محورهای اساسی در تحلیل مسائل توسعه روستایی، توجه به مدیریت در این جوامع است. مدیریت نواحی روستایی یکی از مهم ترین اجزای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. یکی از شرایط لازم برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی، مشارکت زنان در امور عمومی و مدیریت روستا است. مدیریت روستایی (شوراها و دهیار) برای زنان با وجود تحمیل مردشدگی به آن ها تجربه ای بی نظیر در مدیریت مدرن روستایی در ایران بوده است؛ زیرا در این بستر زنان با ارجاع به روحیات زنانه ای عملکرد شایان توجهی داشته اند. هدف پژوهش حاضر، عوامل تأثیرگذار، چالش و عملکرد بر انتخاب جنسیتی دهیاران زن در روستاهای منطقه سیستان است. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی است که در آن از روش اسنادی و پیمایشی برای جمع آوری داده های مورد نیاز در سطح روستا استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سرپرستان خانوارهای ساکن در محدوده مورد مطالعه است که با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در محدوده مورد مطالعه و استفاده از فرمول کوکران، 367 نمونه برای تکمیل پرسشنامه های تحقیق محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن) در نرم افزار SPSS و مدل WASPAS استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که اعتماد مردم به قابلیت ها و توانمندی زنان از اهمیت بیشتری برخوردار است و بین نگرش مردان و زنان نسبت به عملکرد دهیاران زن مقدار محاسبه شده (89/2) اختلاف معناداری (001.=Sig) وجود دارد. وضعیت نگرش مردان و زنان نسبت به عملکرد دهیاران زن کمتر از حد متوسط محاسبه شده است. به صورت کلی می توان گفت انتخاب جنسیتی دهیاران زن در منطقه مورد مطالعه تحت تأثیر عوامل مختلفی بوده است. هرچند انتخاب آن ها با چالش هایی نیز همراه بوده که عملکرد آن ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است.
واکاوی تأثیر گسترش شهری بر تغییرات مکانی جزیره ی حرارتی شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
215 - 240
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز سرعت شهرنشینی رو به افزایش است که با این توسعه، شهرها جایگزین بخش وسیعی از زمین های کشاورزی و جنگلی شدند. این عامل سبب شد دمای سطح شهر نسبت به محیط اطراف آن بالاتر باشد و معضلاتی همچون جزیره حرارتی را به وجود آورد که تأثیر زیادی بر کیفیت هوا و متعاقب آن سلامت عمومی جامعه می گذارد. در این پژوهش جزیره حرارتی منطقه مورد مطالعه و روند تغییرات و اثرات آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین ترتیب از تصاویر ماهواره لندست 5 برای سال های1990 تا 2020 و همین طور از نرم افزارهایی مانند ENVI, Arc GIS, Google Ear استفاده گردید و تغییر درجه حرارت و نقاط گرم و سرد در طی سی سال مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و نتایج آن با توجه به اهداف موردنظر طبقه بندی و دسته بندی گردید. نتایج تحقیق نشان داد دما در کاربری های متراکم، بایر، صنعتی بالا بوده و در قسمت هایی که دارای پوشش گیاهی هستند دارای دمای پایین تری هستند. در طول 30 سال در شهر ساری میزان دمای سطحی افزایش پیدا کرده و تعداد نقاط گرم هم در طی این دوره بررسی زیاد شده اس به طوری که وسعت نقاط گرم در سال 199 14.300 متر مربع بوده و در سال 2020 به 267.660 متر مربع رسیده است. براساس این موضوعات می توان گفت که در شهر ساری بر تعداد کاربری های انسان ساز افزوده شده و نقاط گرمایی بیشتری در این شهر به وجود آمدند که این نقاط در حال افزایش هستند.
ارائه مدل بازاریابی محتوا با رویکرد تقویت گردشگری سلامت مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
39 - 56
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف طراحی مدل بازاریابی محتوا با رویکرد تقویت گردشگری سلامت موردمطالعه شهر تهران به انجام رسیده است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد اکتشافی، و از لحاظ نوع، کیفی می باشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از خبرگان شامل مدیران و متولیان ارشد گردشگری سلامت و اساتید دانشگاهی در حوزه های مدیریت بازاریابی و مدیریت گردشگری بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، از میان آن ها 11 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند و مورد مصاحبه قرار گرفتند. به منظور تحلیل داده های کیفی از روش دلفی (با کمک 20 نفر از خبرگان که با روش گلوله برفی انتخاب شدند) استفاده شد. در این روش رویکرد اتخاذشده در این تحقیق جهت تجزیه وتحلیل مصاحبه ها، تحلیل مضمون (تم) بود. درمجموع مصاحبه ها 134 کد استخراج گردید که بعد بررسی اولیه 38 مضمون پایه ای شناسایی شد. در ادامه مضامین که باهم تناسب داشتند در ترکیبی جدید باهم ادغام شدند که ماحصل این فرایند دستیابی به پانزده مضمون سازنده بود. در نهایت از طریق توجه عمیق به مضامین سازنده شناسایی شده و تشخیص وجوه تشابه و افتراق آن ها با یکدیگر، دسته بندی های کلی تری به نام مضامین فراگیر (شامل: عوامل علّی، عوامل محیطی، عوامل راهبردی، ارزش برند گردشگری سلامت کشور، پیامدهای اولیه، و پیامدهای ثانویه) ایجاد گردید. سرانجام، نتایج تحقیق منجر به طراحی مدل بازاریابی محتوا با رویکرد تقویت گردشگری سلامت ایران شد و روابط فرضی مدل در یک جامعه وسیع مورد آزمون و تأیید قرار گرفتند.
تحلیل عوامل همگرایی و واگرایی سیاست خارجی ایران و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس (مورد: امارات متحده عربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سیاسی فضا دوره ۶ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
131 - 154
حوزههای تخصصی:
امارات متحده عربی یکی از کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است که در سیاست های منطقه ای و بین المللی با جمهوری اسلامی ایران تضاد منافع دارد. در نتیجه با ایالات متحده آمریکا و عربستان سعودی در انجام اقدامات مختلف علیه منافع ملی جمهوری اسلامی ایران متحد شده است. از سوی دیگر، ایران در راستای روابط حسن همجواری و همچنین به دلیل مزیت های تجاری و اقتصادی متعددی که دبی برای ایران دارد و در راستای حفظ منافع تجار ایرانی و سایر اتباع، سعی کرده از هرگونه اقدام متقابل علیه امارات پرهیز کند. از این رو هدف اصلی این مقاله تحلیل عوامل همگرایی و واگرایی سیاست خارجی ایران در قبال امارات متحده عربی است. این پژوهش در صدد پاسخگویی به این پرسش است که عوامل موثر بر همگرایی و واگرایی سیاست خارجی ایران در قبال امارات متحده عربی کدامند؟ روش پژوهش حاضر که ماهیتی توصیفی- تحلیلی دارد، با مبنا قرار دادن تکنیک دیمتل بر این فرض استوار است که سیاست خارجی ایران در قبال امارات متحده عربی شامل عوامل واگرا و همگرا می باشد. یافته های تحقیق نشان داد متغیرهایی مانند دیدگاه های متفاوت در سیاست بین الملل، نیروهای مسلح امارات، پیمان های نظامی، اختلاف بر سر موضوع یمن، اتخاذ راهبرد تهاجمی انصارالله، شیعیان امارات، اختلافات عربستان و امارات و همگرایی با عربستان سعودی و ... در منطقه نشان دهنده تعامل بالا و ارتباط سیستمی قوی با سایر متغیرها هستند. و عواملی مانند ترس از افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران، کمبود نیروی انسانی کارامد، عدم واکنش نظامی آمریکا، نوع حکومت، اختلافات داخلی بین امیرنشین ها و ... به عنوان معلول نمایش داده شده است.نتایج تحقیق نشان می دهد در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران توجه به عوامل اقتصادی در ارتباط با امارات متحده عربی می تواند همگرایی با این کشور را افزایش دهد.
اولویت بندی شاخص های زیست پذیری مبتنی بر مؤلفه های محیط زیستی تأثیرگذار در سکونت شهروندان (مطالعه موردی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد سریع شهرنشینی و تمایلات به زندگی در شهرها و همچنین ازدحام بیش ازحد شهرها، گذران اوقات فراغت و تعاملات شهروندان با فضاهای باز و سبز عمومی بیش ازپیش اهمیت یافته است و ازآنجایی که تعامل با فضای سبز و محیط اطراف پیرامون نقش مهمی در زیست پذیری جوامع محلی دارد، این پژوهش در نظر دارد تا با تحلیلی تطبیقی تأثیر مؤلفه های زیست محیطی بر روی زیست پذیری به اولویت بندی شاخص ها در محلات امامیه و استاد یوسفی شهر مشهد بپردازد. روش پژوهش شامل دو بخش اسنادی و پیمایشی است و حجم نمونه پرسشنامه از طریق محاسبه با روش کوکران برابر با 384 نفر و روش نمونه گیری تصادفی تکمیل شده است. روش تجزیه وتحلیل داده ها به دو صورت کمی و کیفی که درروش کمی از روش معادلات ساختاری در نرم افزار SPSS و SMART-PLS و تحلیل کیفی بر اساس تکمیل و تحلیل چک لیست کنترلی پرشده توسط ناظر تعلیم یافته و نقشه های تراکمی تطبیقی بین محلات مورد مقایسه مطالعه گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش حکایت از آن دارد در میان دو نمونه موردمطالعه مؤلفه های زیست محیطی در زیست پذیری تفاوت معناداری ندارد و ازنظر اولویت بندی، مؤلفه پایداری اکولوژیکی به دلیل دارا بودن پارک های بزرگ مقیاس در محله و اطراف محله بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است (76/4 امتیاز) و بعدازآن به ترتیب مؤلفه های بهداشت و پاکیزگی (32/3 امتیاز)، آلودگی آب وهوا (02/3 امتیاز)، آسایش اقلیمی (77/2 امتیاز) و آلودگی صوتی (14/1 امتیاز) اولویت های بعدی را به خود اختصاص داده است.
تحلیل آسیب های پیش روی توسعه اقتصادی و اجتماعی مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان پسکوه، شهرستان سیب و سوران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: جامعه روستایی کشورهای ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﺎ ﻣﺸکﻼﺕ و آسیب های مختلف، محدودیت ها ﻭ چالش های مختلفی روبرو هستند که برای توسعه روستایی و رفع این مشکلات و مسائل لازم است که ابتدا آسیب های پیش روی توسعه روستاها شناسایی شوند. هدف: هدف این پژوهش، تعیین آسیب های پیش روی توسعه اقتصادی و اجتماعی روستاهای مناطق مرزی در دهستان پسکوه، شهرستان سیب و سوران است. روش شناسی تحقیق: پژوهش حاضر در زمره تحقیقات کاربردی است و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. داده های لازم با ابزار پرسشنامهء محقق ساخته بدست آمد. جامعهء آماری پژوهش، خانوار های ساکن در روستاهای دهستان پسکوه در شهرستان سیب و سوران بود که 338 خانوار با استفاده از فرمول کوکران مورد پرسشگری قرار گرفتند. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون رتبه ای هم انباشتگی نامحدود اکتشافی (روش جوهانسن) صورت گرفت. قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش، روستاهای مناطق مرزی در دهستان پسکوه، شهرستان سیب و سوران می باشد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که شاخص های درآمد و پس انداز، اشتغال، فقر، فعالیت های کشاورزی، مالکیت از مهم ترین آسیب های اقتصادی و شاخص های آموزش، رفاهی، بهداشت و درمان، تحصیلات، سلامت از مهم ترین آسیب های اجتماعی پیش روی توسعه اقتصادی و اجتماعی روستاهای منطقه مورد مطالعه می باشند. نتایج: نتایج پژوهش نشان داد که دهستان پسکوه در شهرستان سیب و سوران در استان سیستان و بلوچستان با توسعه نیافتگی روبرو است. چرا که روستاهای این منطقه با آسیب های اقتصادی و اجتماعی زیادی روبرو بوده است. آین آسیب ها همواره به عنوان چالش های مانع از توسعه روستاهای این منطقه بوده اند که برای رفع آنها لازم است ضمن شناسایی آنها، این آسیب ها برطرف شوند تا زمینه توسعه روستاهای منطقه فراهم شوند.
اولویت بندی شاخص های توسعه فضای درون شهری با بکارگیری روش دلفی (منطقه مطالعاتی: گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با رشد روزافزون جمعیت شهرها در جهان امروز، فضای فیزیکی شهرها نیز توسعه و گسترش یافته و زمین های اطراف را اشغال کرده است. در این شرایط، نگاه توسعه به فضای درون شهر می تواند از مبانی مهم برنامه ریزی توسعه شهرها بشمار آید. هدف این تحقیق تعیین و اولویت بندی عوامل مؤثر بر توسعه فضای درون شهری گرگان از نظر شاخص های اقتصادی، اجتماعی و بودم شناختی با استفاده از مدل دلفی و مطالعات کتابخانه ای بوده است. انتخاب کارشناسان گروه دلفی به عنوان اعتبار نتایج متکی بر قضاوت آن ها، یک جزء مهم در روش دلفی است، در این زمینه اعضای دلفی مشتمل بر پانزده کارشناس از سازمان های شهرداری و شورای شهر، استادان دانشگاهی و ارایه دهندگان خدمات فرهنگی، پزشکی و نیروی انتظامی، برنامه ریزان شهری و شهروندان معمولی بوده اند که با استفاده از پرسشنامه نظرات آنها گردآوری شد. پرسشنامه ها طی 4 مرحله برای رسیدن به اجماع تکرار گردید. شرکت کنندگان اهمیت هر شاخص را در مقیاس 5 طیفی لیکرت مشخص کردند (کم اهمیت= 1 تا اهمیت بسیار زیاد = 5). در مجموع 24 شاخص برای 3 گروه اقتصادی، اجتماعی و بوم شناختی شناسایی شدند و سپس درجه اهمیت و درصد اهمیت هریک تعیین گردید. برای گزینش شاخص های مورد نظر نمودار اهمیت شاخص طراحی و تنظیم شد. نتایج نشان داد که مهم ترین شاخص، احساس امنیت و سپس آلودگی صوتی و آلودگی محیطی است. نتایج می تواند در راستای برنامه ریزی برای بهبود فضای درون شهری جهت رفاه بیشتر و ارتقاء کیفیت زندگی ساکنین، به برنامه ریزان شهری و سازمان های مرتبط کمک نماید. اولویت بندی شاخص ها نقشه راهی برای اقدام های مسولان فراهم می کند.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر در تحولات کالبدی- فضایی نواحی پیراشهری اردبیل با تأکید بر اقتصاد سیاسی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوهای تغییرات فضایی نواحی پیراشهری، برآیند رابطه درهم تنیده بین دو عرصه نسبتاً متفاوت ساختارهای اجتماعی – اقتصادی (نیروها و مکانیسم ها) و ساختار فضایی (زمینه تاریخی – جغرافیایی) است. کشف این رابطه، فهم بهتر فرایند و سازوکارهای وابسته به شکل گیری نواحی پیراشهری و تغییرات فضایی آن ها در بستر اقتصادسیاسی فضا را امکان پذیر می کند. هدف پژوهش حاضر شناسایی پیشران های مؤثر در تحولات کالبدی-فضایی نواحی پیراشهری اردبیل با تأکید بر اقتصادسیاسی فضا با رویکرد آینده پژوهی است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و به لحاظ روش انجام، توصیفی- تحلیلی بوده که در راستای مبانی علم آینده پژوهی با رویکرد اکتشافی و تحلیلی به تحولات کالبدی-فضایی نواحی پیراشهری اردبیل با تأکید بر اقتصادسیاسی فضا پرداخته است. در این راستا نیز، گردآوری داده ها در بخش نظری به روش اسنادی و در بخش عملی نیز به صورت پیمایشی، مبتنی بر تکنیک دلفی بوده است. از نرم افزار میک مک و سناریو ویزارد برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است. خروجی های نرم افزار میک مک ناپایداری سیستم را نشان می دهد و 16 عامل کلیدی شناسایی شد و تعداد 36 وضعیت احتمالی برای عوامل کلیدی در نظر گرفته شد و 5 سناریو با بالاترین اعتبار به دست آمد. نگاه آمایشی و استقرار فعالیت های مولد و افزایش بهره وری در حوزه های مختلف در نواحی پیراشهری، تقویت نهادهای مردمی و تسهیل سرمایه گذاری بخش خصوصی، هدایت سرمایه ها به سمت فعالیت های اقتصادی و اشتغال زا، برنامه ریزی از پایین به بالا جزو بالاترین ارزش سازگاری مربوط به عوامل کلیدی در آینده تحولات کالبدی-فضایی نواحی پیراشهری اردبیل می باشند.