فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
253 - 284
حوزههای تخصصی:
آب و هوا یکی از عوامل محیطی است که نقش مهمی در فعالیت های انسانی ازجمله گردشگری ایفا می کند؛ از این رو، در این پژوهش شرایط اقلیمی انسانی - زیست هواشناختی استان اردبیل با استفاده از دمای معادل فیزیولوژیک (PET) براساس بیلان انرژی بدن - جو و رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. داده های مورد نیاز از سازمان هواشناسی کشور برای 8 ایستگاه همدید به مدت 30 سال (1991 تا 2020) دریافت گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که از 9 طبقه اقلیمی شاخص PET، فقط 5 طبقه خیلی سرد، سرد، نسبتا خنک، خنک و آسایش در این ناحیه وجود داشته و 4 طبقه نسبتا گرم، گرم، داغ و خیلی داغ در این استان وجود ندارد. در همین راستا مشخص شد که شرایط خیلی سرد بر کل مساحت این استان در 5 ماه فصل سرد سال یعنی ژانویه، فوریه، مارس، نوامبر و دسامبر حکمفرما بوده و توزیع مکانی این شرایط کاملا یکنواخت است. این مهم در فصل تابستان نسبتا ناهمگن بوده و تنوع شرایط اقلیمی این ناحیه در فصل گرم سال نیز بیشتر است. بطور کلی در ماه های ژوئن، ژولای و آگوست شرایط ایده آل در بخش هایی از این استان حاکم بوده است. در این راستا مهم ترین عامل کنترل کننده شرایط اقلیم آسایش از بین طول، عرض و ارتفاع نیز ارتفاع تعیین شد بطوریکه بین ارتفاع و مقدار شاخص PET رابطه معکوس قوی در 12 ماه سال بر قرار بوده و در سطح معنی داری و به اثبات رسید. رابطه رگرسیونی چند متغیره بین طول، عرض و ارتفاع با مقدار PET بیانگر آن است که مقدار Adj.R2 دمای معادل فیزیولوژیک (PET) از ماه ژانویه تا دسامبر برای دوره مرجع برابر با 713/0، 820/0، 783/0، 807/0، 807/0، 559/0، 841/0، 693/0، 745/0، 731/0، 824/0 و 662/0 بوده و بیشتر تغییرات متغیر وابسته در مدل رگرسیونی دیده شده است. در این مدل متغیر ارتفاع با متغیر دمای معادل فیزیولوژیک (PET) رابطه معکوس داشته و با افزایش ارتفاع از مقدار آن کاسته می شود. این مهم در مورد دو متغیر طول و عرض جغرافیایی هم صدق می کند اما تاثیر طول جغرافیایی کمتر از عرض جغرافیایی بوده و تاثیر هر دو آنها از متغیر ارتفاع نیز کمتر می باشد.
مؤلفه های اثرگذار بر تغییر ماهیت شبکه فراقاره ای ابریشم در قرون 16م تا 20 م (با تمرکز برنقطه کانونی آن در آسیای مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
134 - 161
حوزههای تخصصی:
شاهراه کهن خشکی که در پایان قرون جدید نام «ابریشم» یافت، میراث دار بیش از دو هزاره نقش آفرینی میان کانون های مهم تمدنی در جهان است. چنین کارکردی در آغاز قرون جدید به تدریج دگرگون شد، و به تبع آن سرزمین هایی که قرن ها شکوه خود را در گرو آن می دیدند نیز متناسب با جغرافیای خود در شرایط جدیدی قرار گرفتند. آنچه تغییرات جاده ا ی را در ژئوپلیتیک آسیای مرکزی به مساله ای برای پژوهش مبدل ساخته، علاوه بر موقعیت متفاوت این سرزمین به عنوان نقطه کانونی و محصور در خشکی جاده ابریشم، اختلاف نظر پژوهشگران در خصوص «افول » و « تداوم شکوه» جاده و به تبع آن آسیای مرکزی است؛ در نوشتار حاضر با ورود به این چالش علمی، با اتخاذ روش تحقیقی کیفی، و بهره گیری از رویکرد تحلیل تاریخی به شیوه گردآوری داده ها از اسناد تاریخی، برای فهم سرنوشت جاده ابریشم و آسیای مرکزی در قرون جدید این مساله را مورد تأمل قرار خواهیم داد که عوامل موثر بر تغییر ماهیت جاده خشکی ابریشم در آسیای مرکزی چه بوده است؟ پاسخ آغازین ما این است که « ظهور قدرت ها در درون اوراسیا و در سطح فراقاره ای، موجب شکل گیری مسیرهای جدید تبادلی، تحول در هژمونی های سیاسی و فرهنگی و در نهایت تغییر ماهیت جاده ابریشم و آسیای مرکزی گردید». در حاصل مطالعه به این نکته دست یافتیم که تغییرات فوق گرچه فرصت های جدید اقتصادی و فرهنگی در اختیار آسیای مرکزی گذاشت اما همگام با رخدادهای داخلی، نفوذ روزافزون روسیه را تشدید نمود و در نهایت غلبه نظامی آن را رقم زد.
طراحی و تبیین مدل توپوگرافی ذهنی با تکیه بر برندینگ شهری (مطالعه موردی بر روی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، با هدف دستیابی به طراحی مدل توپوگرافی ذهنی برندینگ شهری از روش پدیدارشناسی استفاده شده است که مبنای اصلی جمع آوری اطلاعات در این روش، انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افراد آگاه و متخصصان در حیطه موضوعی موردنظر است. نمونه گیری مورد استفاده در این پژوهش، نمونه گیری نظری با استفاده از روش های غیر-احتمالی هدفمند بوده است که بر مبنای آن، و بر اساس اشباع نظری12 مصاحبه با خبرگان و مدیران ارشد شهری صورت گرفت. پس از انجام مصاحبه ها و جمع آوری اطلاعات، کدهای به دست آمده در بخش های مختلف، با استفاده از رهیافت نظام مند پدیدارشناسی ، تجزیه وتحلیل شده که به عنوان مناسب ترین روش برای شناخت عمیق تجربه و معنای یک مفهوم پیچیده و چند بعدی دراین پژوهش مطرح است. از طرفی به منظور درک محتوای کلی، تمامی داده های نوشته شده مربوط به مصاحبه ها مرور و سپس متن هر مصاحبه به طور مجزا از یکدیگر تایپ و در قالب نرم افزار MAXQDA پیاده سازی شدند. هرکدام از این شرایط و عوامل تشکیل دهنده مدل دارای متغیرها و مقوله هایی هستند که توجه به آن ها تحقق هدف نهایی ارتقا برندینگ شهری را موجب می شود. بعلاوه یافته های این پژوهش با ارائه ابعاد و مؤلفه های توسعه برندینگ شهری در قالب مدل پارادایمی مبتنی بر پدیدارشناسی می تواند مبنای تشکیل توپوگرافی ذهنی و زمینه ساز ایجاد اشتغال و رونق بخش مدیریت بخش شهری باشد.
آسیب شناسی کالبدی مهاجرت و تحرک جمعیت شناور در سکونتگاههای روستایی استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت فرآیندی پویا و نتیجه تغییرات اقتصادی-اجتماعی است که به لحاظ تقسیمات رایج در دو بخش مهاجرتهای داخلی و بین المللی قابل تفکیک و بررسی است.مهاجرت داخلی از عناصر عمده تغییر فرایندهای جمعیتی و مکانیزم اصلی توزیع و بازتوزیع جمعیت بشمار میرود. جریان مهاجرت از شهرها بسمت نواحی روستایی بعنوان بخشی از تحولات پسامدرنیته است که پیامدهای اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی بهمراه دارد.مطالعات و پژوهش های موجود نشان می دهد که مهاجرت گسترده و روزافزون به نواحی روستایی، عوارض کالبدی مانند « تغییر در نظام مالکیت»،« تحول در کاربری زمین و چشم انداز روستاها »،« افزایش ساخت خانه های دوم و آشفتگی کالبدی ناشی از آن»،« درهم ریختگی کالبدی»،و« آشفتگی در معماری و ساخت و ساز» بهمراه خواهد داشت. این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و باستناد مطالعات اسنادی و جمع آوری اطلاعات میدانی و مصاحبه با کارشناسان و مدیران محلی به بررسی آسیبهای کالبدی ناشی از مهاجرت و تحرک جمعیت شناور به نواحی روستایی استان گیلان میپردازد.یافته های این پژوهش نشان داد که سطوح کشاورزی استان در فاصله سرشماریهای سال 67 تا 90 حدود 33 درصد کاهش داشته است که مسلما از دلایل عمده این موضوع درخواست برای زمین در استان و تغییر کاربری آن است.مالکیت 25 درصد از اراضی مولد استان در اختیار مالکین«غایب از ده» است.ساخت و ساز در طی دهه اخیر (علیرغم کاهش 16 درصدی جمعیت روستایی) 67 درصد رشد داشته که در پرتو آن تخلفات ساختمانی متعددی رخ داده است ضمن اینکه بین جمعیت، منابع و زیرساختهای استان توازن منطقی برقرار نیست.
تهیه نقشه حساسیت سیلاب و احتمال وقوع آن با استفاده از مدل آنتروپی شانون (مطالعه موردی حوضه آبخیز رودخانه فیروزآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۵
378 - 391
حوزههای تخصصی:
در بین مخاطرات طبیعی بدون شک سیلاب به عنوان یک بلای طبیعی شناخته شده است . در این تحقیق از مدل آنتروپی شانون جهت تهیه نقشه حساسیت به وقوع سیل استفاده شده است که ابتدا 34 نقطه سیلابی حوضه آبخیر فیروزآباد انتخاب گردید و سپس این 34 نقطه به دو گروه طبقه بندی گردیده اند . که 22 نقطه ، 65 درصد از موقعیت نقاط برای آموزش و مدلسازی و 12 نقطه ، 35 درصد از موقعیت نقاط که در مدلسازی به کار گرفته نشده اند برای اعتبار سنجی مورد استفاده قرار گرفته اند .که ابتدا به تهیه نقشه موقعیت سیل ها پرداخته شد و سپس 10 فاکتور ، شیب ، جهت شیب ، لیتولوژی ، کاربری اراضی ، NDVI ، SPI ، TWI ، طبقات ارتفاعی ، بارندگی و فاصله از رودخانه بعنوان عوامل موثر در وقوع سیل در حوضه آبخیز فیروزآباد انتخاب شدند . اولویت بندی عوامل موثر در وقوع سیل توسط شاخص آنتروپی شانون نشان داد که لایه های NDVI ( 03 / 2 ) ، بارندگی ( 00 / 2 ) ، فاصله از رودخانه ( 89 / 1 ) ، SPI ( 385 / 1 ) ، طبقات ارتفاعی ( 999 / 0 ) ، شیب با وزن ( 932 / 0 ) ، لیتولوژی ( 478 / 0 ) ، TWI ( 379 / 0 ) ، و کاربری اراضی ( 280 / 0 ) ، جهت شیب ( 184 / 0 ) به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین تاثیر بر وقوع سیل می باشند . بر اساس نتایج منحنی ROC برای میزان پیش بینی مقدار سطح زیر منحنی با 35 درصد داده های اعتبارسنجی برابر ( 42 / 91 درصد ) و برای میزان موفقیت با 65 درصد داده های آموزش برابر ( 53 / 92 درصد ) می باشد .
ارائه بهترین برنامه مدیریتی جهت مدیریت جامع حوضه آبریز دوآبی استان تهران با استفاده از ماتریس SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
140 - 123
حوزههای تخصصی:
مدیریت جامع به عنوان رویکردی جدید در راستای برنامه ریزی، توسعه، مدیریت منابع آب و پوشش گیاهی با تأکید ویژه بر مسائل اقتصادی و اجتماعی و زیست محیطی مطرح می باشد. هدف از این پژوهش ارائه راهبرد های مدیریت جامع حوضه دوآبی با استفاده از مدل SWOT و تعیین اولویت اجرا با QSPM است. برای این منظور ابتدا نقاط ضعف، قوت، فرصت و تهدید حوضه مورد مطالعه با استفاده از روش طوفان فکری و تصمیم گیری گروهی برای حوضه آبریز دوآبی استان تهران استخراج و سپس اهمیت نسبی و ارزش ن هایی هر یک از عوامل ماتریس در ارزیابی تعیین و بررسی شدند. به منظور اولویت بندی راهبرد ها نیز از ماتریس QSPM استفاده شد. نتایج این بررسی نشان داد مؤلفه وجود چشمه و قنات و انهار در حوضه با وزن 24/0 به عنوان مهم ترین نقطه قوت، دو مؤلفه ضعف کمبود آب و رطوبت در مناطق پایین دست حوضه و بارندگی کم در محدوه خروجی حوضه با امتیاز وزنی 24/0 به عنوان مهم ترین نقاط ضعف، مؤلفه راه های ارتباطی آسفالته و خاکی درجه 1 و 2 و 3 با وزن 16/0 به عنوان مهم ترین فرصت و مؤلفه سیلاب و خسارات ناشی از آن با وزن 18/0 به عنوان مهم ترین تهدید مشخص شده است. نتایج هم چنین نشان داد که ماتریس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی 15/3 و 16/3 می باشند که بیانگر غلبه قوت ها بر ضعف ها و هم چنین فرصت ها بر تهدید ها بود. به عبارتی حوضه آبریز دوآبی در راهبرد تهاجمی قرار گرفته است. در راستای مدیریت فرصت ها و تقویت آن ها و براساس ماتریس QSPM عملیات مدیریتی، به عنوان اولویت اول و عملیات بیولوژیک در اولویت دوم اجرایی قرار گرفت.
تحلیل و ارزیابی آسایش حرارتی در فضاهای باز شهر رشت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
86 - 102
حوزههای تخصصی:
فضاهای باز موفق و مطلوب، مردم را تشویق به گذراندن وقت خود جهت انواع فعالیتهای فرهنگی، ورزشی، تجاری و تردد در این مکانها می نمایند. لذا توجه به معیارهای کیفی در برنامه ریزی و طراحی این فضاها اهمیت زیادی دارد. جریان باد نقش مهمی در کیفیت و پایداری فضاهای باز شهری و همچنین عاملی مهم و تأثیرگذار روی تبادل گرما، رطوبت، انتقال ذرّات و تهویه محیط شهری جهت برقراری آسایش حرارتی است. هدف این پژوهش، تحلیل و ارزیابی اثر اقلیم بر شرایط آسایش و راحتی فیزیولوژیک انسان در فضاهای باز شهری است. پژوهش از نوع کاربردی است که با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. داده های مورد استفاده شامل متوسط حداقل، حداکثر و ماهانه پوشش ابر، ساعت آفتابی، دما و سرعت باد در دوره آماری40 ساله (2019-1979) است. ابزارهای اصلی تحلیل نیز شامل شاخصهای پن واردن، برودت باد و بیکر و نرم افزارهایExcel ، Arcgis و Autocad است. محدوده مورد مطالعه در این تحقیق شهر رشت در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهد که وزش بادهای مطلوب از سمت شمال شرقی و بادهای نامطلوب بیشتر از جهت های غرب و شمال غربی است و روند روبه رشد افزایش تغییرات آن از میانگین سالانه به خصوص در دهه اخیر مشهود و قابل توجه است. عدم آسایش سرمایی فقط در دو ماه ژانویه و فوریه دیده می شود. مقدار کالری از دست رفته روزانه و ساعتی در ماه فوریه دارای بیشترین مقدار و در ماه جولای دارای کمترین مقدار است. همچنین مقدار کالری رسیده از تابش آفتاب نیز در ماه دسامبر کمترین و در ماه جولای بیشترین مقدار است. روزهای چهار ماه جولای، آگوست، ژوئن و سپتامبر نه تنها به سایه بلکه به جریان هوای طبیعی جهت برقراری آسایش حرارتی نیاز دارند و دوره گرم سال بین ساعات 11صبح تا 17 عصر دو ماه جولای و آگوست بوقوع می پیوندد. با توجه به ﺟﻬﺖ وزش ﺑﺎد در ﻓﺼﻞ ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن، ﺷﺒﮑﻪ ارﺗﺒﺎﻃﯽ ﺷﻬﺮ رﺷﺖ ﺑﺮای ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺷﻤﺎﻟﯽ و ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﺗﺎ ﺑﺘﻮاﻧﺪ با ورود اﯾﻦ ﺟﺮﯾﺎﻧﻬا ﺑﺎﻋﺚ ایجاد کوران، ﺗﻠﻄﯿﻒ ﻫﻮا و ﮐﺎﻫﺶ رﻃﻮﺑﺖ ﺑﺎﻻی ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. اما این ﺑﺎدﻫﺎ با برخورد ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺖ و ﺳﺎزﻫﺎی وﺳﯿﻊ و ﺑﺎ ارﺗﻔﺎع زﯾﺎد که بدون برنامه ریزی مناسب در قسمت ﺷﻤﺎﻟﯽ ﺷﻬﺮ ایجاد شده اند دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﺷﺪه و از ورود ﻣﻨﺎﺳﺐ آن ﺑﻪ داﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮی می شود.
پایش تغییرات پهنه های آبی تالاب های کنوانسیون رامسر در بازه (1948-2021) بر مبنای داده های سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد تصاعدی اطلاعات مبتنی بر سنجش از دور در دهه گذشته فرصت های بی سابقه ای را برای نظارت بر منابع زمین از جمله تالاب ها که از با ارزش ترین اکوسیستم های موجود هستند فراهم کرده است. اطلاع از تغییرات تالاب ها نقش اساسی در کیفیت مدیریت این گونه مناطق دارد. در این پژوهش میزان آب های سطحی ایران و تغییرات تالاب های ایرانی ثبت شده در کنوانسیون رامسر در یک دوره 37 سال (2021-1984) با استفاده از تصاویر محصول سنجش از دوری آب های سطحی جهانی(GSW)، تولیدشده در مرکز تحقیقات مشترک اروپا (JRC) مورد پایش قرار گرفت. داده های محصول با مرز تالاب ها در محیط GIS تلفیق و مساحت سطح آب موجود، سطح آب ازدست رفته و سطح آب اضافه شده درطی 37 سال برای هر استان و هر تالاب برآورد شد. نتایج نشان می دهد درایران و در دوره مطالعه شده 6285/86 کیلومترمربع آب دائمی، 1860/29 کیلومترمربع آب دائمی اضافه شده،3601/68 کیلومترمربع آب دائمی ازدست رفته، 3957/54 کیلومترمربع آب فصلی، 11614/55 کیلومترمربع آب فصلی جدید، 16222/89 کیلومترمربع آب فصلی ازدست رفته، وجود دارد. تالاب های ثبت شده در کنوانسیون رامسر نیز در مجموع دارای 430198/9 هکتار آب دائمی، 15077/97 هکتار آب دائمی جدید، 325955/4 هکتار آب دائمی ازدست رفته، 167270 هکتار آب فصلی، 486853/7 هکتار آب فصلی جدید،628942/8 هکتار آب فصلی ازدست رفته می باشند.
تحلیل موانع پیش روی توسعه گردشگری رویداد محور در نواحی روستایی (مورد مطالعه: روستای فرهنگی و رویداد محور ینگیجه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال ۹ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی و ماهیت کمی-کیفی و با هدف آسیب شناسی توسعه گردشگری رویداد محور در روستای ینگیجه به عنوان روستایی با توان و ظرفیت های فراوان در این عرصه و روستای هدف گردشگری تالاب زریوار به عنوان دومین محور مهم توسعه گردشگری روستایی استان کردستان انجام گرفته است. گردآوری داده ها به روش پیمایشی با نگرش جامع مبتنی بر ماهیت پیچیده و سیستمی فعالیت های گردشگری، مبتنی بر برگزاری جلسات بحث مشارکتی گروهی در روستا با حضور ذی نفعان، مشاهده مستقیم وضع موجود، مصاحبه های عمیق و باز، تشکیل گروه دلفی و تجزیه و تحلیل آن ها با تکنیک تئوری بنیادی و تکنیک تحلیل سلسله مراتبی نشان دادند که در راستای تبدیل روستای ینگیجه به روستایی با برند گردشگری رویداد محور و توسعه آن دو بخش عمده موانع و چالش ها مبتنی بر بخش موانع و چالش های عمومی توسعه گردشگری و بخش ویژه، مبتنی بر توسعه گردشگری رویداد محور از سطح محلی تا سطح مدیریت گردشگری استانی نقش آفرین هستند. در بخش عمومی توسعه گردشگری؛ ضعف در زیرساخت ها و خدمات گردشگری، ضعف در بازاریابی، ضعف در آموزش، عدم حفاظت و تنوع بخشی به جاذبه ها، ضعف در برنامه ریزی، نظارت و عملکرد نهادهای دولتی، فضای نامناسب کسب و کار و نارسایی های مرتبط با نیازها و عملکرد گردشگران در قالب 47 متغیر یا مانع و چالش و در بخش تخصصی توسعه گردشگری رویداد نیز ضعف در تأمین و جریان مالی، تبلیغات تخصصی و برجسته سازی، تجربه گرایی و خلاقیت محوری و برنامه ریزی و مدیریت رویدادها در قالب 23 مانع و چالش که مهمترین موانع پیش روی توسعه گردشگری رویداد محور روستای ینگیجه شناخته شدند. همچنین؛ در بخش توسعه گردشگری عمومی ضعف در برنامه ریزی، نظارت و عملکرد نهادهای دولتی، فضای نامناسب کسب و کار و ضعف های مرتبط با آموزش و اطلاع رسانی و در بخش تخصصی مرتبط با توسعه گردشگری رویداد محور نیز ضعف در برنامه ریزی و مدیریت رویدادها، عدم حرکت به سمت تجربه گرایی و خلاقیت محوری و ضعف در تبلیغات تخصصی و برجسته سازی در میان موانع شناسایی شده دارای بیشترین اهمیت در شکل گیری وضعیت نامناسب موجود، شناخته شدند.
برآورد درصد جمعیت روستایی منطقه سیستان در اثر کاهش دید افقی حاصله از طوفان های گرد و غباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۲
61 - 78
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهم ترین مهاجرت ها، مهاجرت های مرتبط با تغییرات آب وهوایی است که با آشکار شدن بحران های آب وهوا و وارد آمدن خسارت ب ه محص ولات کشاورزی و دامی از اهمیت زیادی برخوردار شده و باعث مهاجرت روستائیان به سایر شهرها و کاهش نرخ رشد جمعیت سالیانه روستایی در منطقه سیستان نیز شده است. لذا این مسئله مدنظر قرار گرفت که آیا دید افقی حاصله از طوفان های گردوغباری به عنوان یکی از مخاطرات محیطی در سیستان باعث مهاجرت روستائیان می شود و این روند در سال های آینده ادامه دار است؟ بر این اساس جمعیت کل منطقه سیستان و درصد جمعیت روستایی آن در دوره های آماری 1335 تا 1395 از سالنامه های آماری درگاه ملی آمار ایران اخذ شد. سپس با استفاده از نرم افزار R و روش آماری رگرسیون فضایی-زمانی و بسته های نرم افزاری spdep, tseries, maptools و alr3، برنامه نویسی لازم انجام شد. نتایج به دست آمده نشان داد میزان جمعیت روستایی در سال 1398 به 57/55%، در سال 1399 به 96/54% و در سال 1400 و 1401 به ترتیب به 26/54% و 47/53% می رسد که در طی سال های پیش بینی شده یعنی تا سال 1401، 99% مهاجرت روستایی مربوط به کاهش دید افقی و اثرات مخرب آن و تنها 1% مربوط سایر فاکتورهای مهاجرتی است. همچنین ضریب متغیّر آماره t در مدل رگرسیونی (865/2-) منفی است. این موضوع حاکی از آن است که با کاهش دید افقی مهاجرت روستایی در منطقه سیستان کاهش می یابد.
استراتژی هند برای کاهش تهدیدات روز افزون چین در جنوب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
153 - 186
حوزههای تخصصی:
چین در سال های اخیر برای افزایش روزافزون قدرت اقتصادی و نظامی خویش کوشیده است. همچنین پکن، روابطافزاینده ای گسترش داده و هند این امر را تهدیدی راهبردی دانسته است. در این باره، هند با ایجاد اتحادی راهبردی با آمریکا، به عنوان اهرمی برای فشار به چین و تضعیف و انزوای منطقه ای آن استفاده می کند. به این ترتیب، سؤال اصلی پژوهش این است که هند برای کاهش تهدیدهای روزافزون چین در جنوب آسیا چه راهبردی را دنبال می کند؟ فرضیه پژوهش این است که هند به دلیل اختلافات و درگیری های مرزی طولانی مدتی که با چین داشته، همواره از قدرت یابی این کشور، مدرنیزه شدن ارتش چین و همچنین همکاری های پکن با اسلام آباد به عنوان مهم ترین رقیب و دشمن دهلی در جنوب آسیا، احساس خطر می کند؛ بنابراین، دهلی با برقراری اتحاد استراتژیک با واشنگتن در جهت خنثی سازی قدرت رو به افزایش چین و درنهایت کنترل و انزوای منطقه ای این کشور می کوشد که این امر می تواند به توازن قدرت منطقه ای هند با چین در جنوب آسیا کمک کند. یافته های پژوهش نشان می دهد هند از قدرت روزافزون اقتصادی و نظامی چین و توسعه همکاری های این کشور با پاکستان و تبدیل آن به یک قدرت مسلط آسیایی همواره نگران است؛ بنابراین، دهلی برای جلوگیری از محاصره نشدن ازسوی چین و پاکستان در منطقه، خواهان گسترش مناسبات با واشنگتن است. این اقدام ها بخشی از استراتژی هند برای بازدارندگی علیه محور چین و پاکستان و کاهش نگرانی خود در جنوب آسیا به شمار می رود. برای تحلیل داده های این پژوهش، از روش تحلیلِ کیفی استفاده شده است.
نیازسنجی و اولویت بندی نیازهای اجتماعات محلی با رویکرد ارزیابی مشارکتی روستایی (مورد مطالعه: شهرستان ملکشاهی، استان ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
298 - 315
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف اصلی برنامه های توسعه روستایی، توانمندسازی اجتماعات روستایی و حل مشکلات این اجتماعات از طریق امکانات و ظرفیت های اجتماع محلی است. برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی و پذیرش آن از سوی اجتماع محلی توجه به نیازهای واقعی آن ها از اهمیت اساسی برخوردار است. در این مقاله تلاش شده است تا نیازهای روستاهای شهرستان ملکشاهی از دید اجتماع محلی شناسایی و اولویت بندی شود. میدان مطالعه شامل همه 27 روستای شهرستان ملکشاهی است. روش پژوهش کیفی و نیازسنجی مشارکتی و تکنیک مورداستفاده جلسات گروه های کانونی است. تلاش شده است با برگزاری جلسات گروهی کانونی حداقل 5 نفره و بیشتر و درگیرکردن گروه ها و اقشار مختلف ساکنان روستاها، نیازهای اساسی آنان از دید اجتماع محلی شناسایی و اولویت بندی شود. یافته ها نشان داد چهار نیاز پوشش تلفن همراه و اینترنت همراه، کار و اشتغال، تأمین آب شرب باکیفیت و لوله کشی آب و ایجاد زیرساخت های آموزشی برای تحصیل کودکان مهم ترین نیازهای روستاهای شهرستان ملکشاهی از نظر اجتماع محلی است. نتایج نشان داد نیازهای اجتماعات محلی بیشتر از جنس زیرساختی و معطوف به نهادهای دولتی است و اجتماع محلی با سلب مسئولیت از خود و تحمیل آن بر نهادهای دولتی، انتظار دارد این نهادها نسبت به رفع این نیازها اقدام نمایند. ریشه این مسئله را می توان در تمرکزگرایی اداری سیاسی در کشور و تضعیف سلسله مراتب اجتماعی سنتی و سهم ناچیز دینفعان محلی در مدیریت محلی پیگیری کرد.
ارزیابی سطح آگاهی و علاقه عشایر آذربایجان شرقی نسبت به گیاهان دارویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از دیرباز عشایر به دلیل شیوه زندگی مبتنی بر کوچ، عدم دسترسی مناسب به مراکز بهداشتی و درمانی و بهره برداری از مراتع، آشنایی نسبی با گیاهان دارویی داشته اند. امروزه ارزیابی میزان آگاهی و نگرش عشایر نسبت به گیاهان دارویی با توجه به اهمیت آنها در مباحث پزشکی، اشتغال و چرخش مالی بالا مورد توجه محققین و متولیان امر قرار گرفته است.هدف پژوهش: هدف از بررسی حاضر، ارزیابی سطح آگاهی، منابع اخذ دانش و علاقه عشایر آذربایجان شرقی نسبت به گیاهان دارویی است.روش شناسی تحقیق: در این پژوهش، پس از تهیه پرسشنامه با مراجعه به مناطق عشایری و مصاحبه با عشایر، تکمیل پرسشنامه ها صورت پذیرفت. مصاحبه ها با محوریت نام محلی گیاهان، میزان آگاهی، نحوه اخذ دانش و میزان علاقه به گیاهان دارویی انجام شد. بمنظور دقت در انجام پژوهش، گیاهان معرفی شده از مراتع جمع آوری گردید و با استفاده از منابع معتبر گیاه شناسی مطابقت داده شد. روایی پرسشنامه با استفاده از نظرات افراد متخصص و دارای تجربه در این زمینه تایید گردید.قلمروجغرافیایی پژوهش: با توجه به رویکرد پژوهش، جامعه آماری مورد بررسی، عشایر آذربایجان شرقی بود.یافته ها و بحث: یافته های حاصل نشان داد که 50 درصد عشایر آذربایجان شرقی آگاهی کم و خیلی کم نسبت به گیاهان دارویی دارند. طبق ارزیابی، مهمترین منبع اخذ دانش عشایر، افراد باتجربه و مسن بوده است و بیشترین سطح علاقه عشایر آذربایجان شرقی نسبت به گیاهان دارویی، محدود به جمع آوری گیاهان دارویی جهت خود مصرفی بوده است و عشایر برای کشت یا جمع آوری جهت فروش علاقه زیادی نشان ندادند.نتایج: طبق نتایج بدست آمده از پژوهش حاضر که نشان دهنده محدود بودن منابع اخذ دانش و سطح پائین آگاهی و علاقه عشایر به گیاهان دارویی می باشد، بایستی برنامه ریزی جهت ارتقاء و بهبود سطح آگاهی و دانش عشایر نسبت به گیاهان دارویی در اولویت برنامه ها قرار گیرد.
تحلیلی بر سیاست های حکمرانی در جهت سازگاری با تغییرات آب و هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم یکی از چالش های اساسی در قرن حاضر است. برای حل این چالش ها در مقیاس بین المللی باید در رویکرد حکمرانی کنونی در ارتباط با تغییرات آب و هوا تغییرات جدی و اثرگذاری ایجاد کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت تهدیدها و چالش های محیطی ناشی از حکمرانی تغییرات آب و هوا در مقیاس های فراملی و بین المللی در جهت سازگاری با روند تغییر اقلیم است. روش تحقیق در این پژوهش مبتنی بر تحلیل های کیفی با استناد به کمیت های تأثیرگذار در حوزه بین الملل و مبتنی بر چند گام اساسی است. در ابتدا یک تحلیل کلی از مفاد کنوانسیون های تغییر آب و هوایی جهت برقراری پیوند عمیق بین حقوق بین الملل و داخلی انجام شد. در گام بعدی رهیافتی برای برون رفت از چالش هایی قبلی ارائه و نهایتاً نقش پذیری قوانین بین الملل و سازوکارهای حل اختلاف در حکمرانی تغییرات آب و هوا بررسی شد. با استفاده از نرم افزار SPSS و به روش تحلیل مؤلفه مبنا PCA و ترسیم نمودار اسکری، 4 عامل مهم و اثرگذار در حکمرانی آب و هوا شناسایی شد. یافته های این پژوهش نشان داد که که نبود یا ضعف سازوکارهای مناسب و واحدی که بتواند اختلاف بین کشورهای عضو را در زمینه حکمرانی حل نماید، بیشترین درصد را (34 درصد) در تبین واریانس عامل ها دارد. قوانین و مقررات ملی نیز کمترین درصد تبین واریانس (16 درصد)، را در بین عامل ها دارا است.
مقایسه چگونگی شکل گیری پرسه زنی در فضاهای شهری در دو دیدگاه اندیشمندان حکمت ایرانی - اسلامی و فلاسفه غربی با تاکید بر ویژگی های زمینه ای( باوری، فرهنگی،تاریخی و ادبی)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۶
403 - 417
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: با توجه به تحولات اجتماعی و فرهنگی اخیر، مفهوم پرسه زنی به عنوان یک عمل اجتماعی و معنوی اهمیت یافته است. این پژوهش با هدف بررسی ابعاد مختلف پرسه زنی از منظر فلسفه غربی و حکمت ایرانی - اسلامی انجام شد. هدف پژوهش، تحلیل و مقایسه این دو دیدگاه و کشف معانی عمیق تر این عمل در هر کدام از سنت های فرهنگی است.روش تحقیق: پژوهش حاضر بر مبنای تحلیل متون ادبی و فلسفی صورت گرفته است. با استفاده از منابع و متون کلیدی از هر دو سنت غربی و ایرانی - اسلامی، ابعاد فلسفی و معنوی پرسه زنی مورد واکاوی قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که در فلسفه غربی، پرسه زنی به عنوان یک عمل فردگرایانه و زیبایی شناختی شناخته می شود؛ نویسندگانی چون چارلز بودلر این مفهوم را از طریق توصیف جزئیات زندگی شهری و زیبایی های آن به تصویر کشیده اند. در مقابل، در حکمت ایرانی - اسلامی، پرسه زنی به عنوان سلوک عرفانی و جستجوی حقیقت مطرح شده است، که نمونه های آن در اشعار مولوی و متون عرفانی مشاهده می شود.نتیجه گیری: پرسه زنی، در هر دو سنت غربی و ایرانی - اسلامی، نه تنها به عنوان یک فعالیت فردی، بلکه به عنوان یک فرآیند شناختی و معنوی درک می شود. این فعالیت، فرصتی برای درک عمیق تر از هویت فردی و معنای زندگی فراهم می آورد و به تعاملات اجتماعی و فرهنگی معنا می بخشد.
شناسایی ظرفیت های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژیکی روستاهای هدف گردشگری شهرستان نمین
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ژئوتوریسم به عنوان یکی از شاخه های نوین و در حال توسعه گردشگری، به بررسی و استفاده از ویژگی های زمین شناسی و ژئومورفولوژیکی مناطق طبیعی می پردازد تا بتواند گردشگران را به سمت خود جذب کند. روستاهای هدف گردشگری به دلیل داشتن مناظر طبیعی زیبا، ویژگی های جغرافیایی خاص، و فرهنگ غنی، می توانند به عنوان مقاصد جذاب برای گردشگران داخلی و خارجی شناخته شوند. هدف از پژوهش حاضر شناسایی ظرفیت های ژئوتوریستی و ژئومورفولوژی روستاهای هدف گردشگری شهرستان نمین در سطح استان اردبیل است.روش شناسی: روش پژوهش حاضر استفاده از مدل جدید کمی کوبالیکوا و فیولت (پارک ملی) است. در روش کوبالیکوا که بیش تر بر معیارهای علمی، آموزشی، اقتصادی، حفاظتی و افزوده تأکید دارد و با مقایسه زیرمعیارها به ارزیابی مناطق مورد مطالعه میپردازد. در مدل پارک ملی مناطق ژئوتوریستی را بر اساس چهار معیار منشأ شکل گیری، پراکندگی جغرافیایی، گردشگری و وضعیت دسترسی موردبررسی قرار می دهد. روستاهای هدف گردشگری در این پژوهش، عنبران، گلشن و سوها در شهرستان نمین است.نتایج و یافته ها: نتایج حاصله از ارزیابی مدل ژئوتوریستی کوبالیکوا نشان داد که روستایی هدف گردشگری عنبران با کسب امتیاز مقدار 25/10 بیش ترین امتیاز را در بین مناطق مورد بررسی به خود اختصاص داده است و در رده دوم و سوم نیز به ترتیب سوها و گلشن با امتیازات 5/9 و 25/8 قرار دارند که این نشان از آن دارد که روستایی عنبران پتانسیل بالای برای شناساندن شهرستان نمین در سطح ملی و بین المللی دارد. نتایج حاصله از مدل پارک ملی نیز نشان داد که منطقه عنبران با کسب بیشترین امتیاز با مقدار 25/11 نسبت به مناطق مورد بررسی دیگر قابلیت مناسب دارد. بر اساس نتایج در این مدل نیز نرخ مدیرتی و گردشگری عنبران بسیار عالی برآورد شد. بنابراین نتیجه گیری می گردد روستای عنبران یک روستایی تاریخی، فرهنگی، اقتصادی و در نهایت ژئوتوریستی است که می تواند در سطح ملی و بین المللی شناخته شود. درنهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات کاربردی آتی برای ارزیابی بهتر از سایر مدل های ارزیابی و تلفیق عوامل طبیعی و انسانی نیز استفاده گردد.
بررسی نگرش جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی (مورد مطالعه: دهستان سیاهکلرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: وجود مشکلات اقتصادی و اشتغال در روستاها سبب شده است که اشکال نوینی از گردشگری مثل گردشگری کشاورزی در جهان مورد توجه واقع گردد. در سالهای اخیر، کشاورزی در بیشتر نواحی کشور با مشکلاتی مواجه است که با توجه به ظرفیت های کشاورزی موجود می توان برای ایجاد و توسعه فعالیتهای گردشگری کشاورزی و حضور گردشگران به عنوان فعالیت مکمل بخش کشاورزی استفاده نمود. موضوعی که در این زمینه اهمیت بسیاری دارای خواست و تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه این نوع از گردشگری می باشد. بر این اساس در پژوهش حاضر به دنبال بررسی میزان تمایل جامعه محلی برای مشارکت در توسعه گردشگری کشاورزی در دهستان سیاهکلرود شهرستان رودسر پرداخته شد. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش جمع آوری اطلاعات اسنادی و میدانی با رویکرد کمی و از نظر ماهیت، یک تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری در در این تحقیق متشکل از ساکنین سکونتگاه های روستایی دهستان سیاهکلرود است که دارای 1942 خانوار می باشد که از این تعداد با استفاده از فرمول کوکران 385 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب گردیده اند. در نهایت جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای دوجمله ای، فریدمن، همبستگی اسپیرمن، یومن ویتنی و کروسکال والیس استفاده شد. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد در همه شاخص های مورد بررسی یعنی اقتصادی، اجتماعی، خدمات و تسهیلات زیرساختی و فعالیتهای گردشگری کشاورزی اکثریت پاسخ دهندگان دارای میزان تمایل بیش از حد متوسط یعنی 3 می باشد. نتایج حاصل از رتبه بندی شاخص های پژوهش با آزمون فریدمن نشان می دهد که به ترتیب شاخص فعالیت های گردشگری کشاورزی (21/3)، شاخص اقتصادی (19/3)، شاخص اجتماعی (85/1) و شاخص خدمات و تسهیلات زیرساختی (75/1) قرار دارند. همچنین بین تمامی شاخص های مورد بررسی همبستگی مثبت و بالایی مشاهده می شود. با توجه به نتایج آزمون یومن ویتنی تمایل زنان بیشتر از مردان ، مجرد ها بیش از افراد متأهل و افرادی که دارای یک فضای کشاورزی هستند بیشتر از کسانی که این فضا را ندارند، است. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که روستاییان مورد مطالعه عمدتاً به دلایل اقتصادی به توسعه گردشگری کشاورزی علاقه مند هستند. با این حال، عوامل اجتماعی نظیر حفظ حریم شخصی و عدم آشنایی کافی با مفاهیم گردشگری کشاورزی، تا حدودی بر تمایل آن ها تأثیر گذاشته است. با این وجود، با برنامه ریزی دقیق و جامع، سرمایه گذاری در زیرساخت ها، آموزش جامعه محلی و ترویج گردشگری مسئولانه، می توان به توسعه پایدار گردشگری کشاورزی در این منطقه دست یافت و به بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی اهالی کمک کرد.
مطالعه تطبیقی تاثیر فضای سبز شهری بر سلامت روان کودکان با تاکید بر رویکرد شهر دوستدار کودک (مورد پژوهی: مناطق چهار و پنج شهر کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار محیط جغرافیایی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
153 - 172
حوزههای تخصصی:
در دنیای شهری امروز، کودکان با عوامل استرس زا مواجه هستند که بر سلامت روان آن ها تأثیر منفی می گذارد. بنابراین،ایجاد شهرهای دوستدار کودک که نیازهای کودکان را در اولویت قرار می دهند،اهمیت زیادی در برنامه ریزی و طراحی شهری دارد.یکی از رویکردهایی که به طور چشمگیری مورد توجه قرار گرفته است، گنجاندن فضاهای سبز شهری مانند پارک ها و زمین های بازی برای کمک به سلامت روان کودکان است. هدف این مقاله بررسی تأثیر فضاهای سبز شهری بر سلامت روان کودکان در چارچوب رویکرد شهر دوستدار کودک است.این پژوهش با هدف توسعه ای-کاربردی انجام شده است و برای جمع آوری داده ه ا از دو روش اسنادی و میدانی بهره گرفته شده است.ابتدا با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی،اطلاعات مربوط به تاثیر فضاهای سبز شهری بر سلامت روان کودکان جمع آوری شد.سپس پرسشنامه های مناسب طراحی و توزیع شدند و تعداد 379نفر با روش نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه انتخاب گردید.درنهایت تجزیه وتحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSSو روش های آماری توصیفی و استنباطی همچون آزمون t تک نمونه ای و رگرسیون گام به گام انجام گرفته است.در مرحله بعد،با استفاده از روش تاپسیس،تاثیر فضاهای سبز شهری بر سلامت روان کودکان در دو منطقه چهار و پنج کرج بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهدکه میانگین شاخص ها در منطقه پنج دارای تاثیرگذاری بیشتری بر سلامت روان کودکان آن منطقه نسبت به منطقه چهار خواهد داشت و یافته های مدل تاپسیس نشان داد که از مجموع مناطق مورد مطالعه، منطقه پنج با ضریب (99/0)در رتبه اول و منطقه چهار با وزن (01/0)در رتبه دوم از دیدگاه کودکان 6 تا 14قرار گرفته است.
توان سنجی ظرفیت های زمین گردشگری در جهت جذب توریسم شهرستان کرج براساس مدل های کمّی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: ژئوتوریسم به بررسی ویژگی های زمین شناسی، مانند ساختارهای سنگی، فرآیندهای زمین ساختی، و پدیده های طبیعی نظیر غارها، چشمه ها و کوه ها می پردازد. این ویژگی ها می توانند در مطالعه حاضر هدف ارزیابی و توان سنجی ظرفیت های زمین گردشگری در جهت جذب توریسم شهرستان کرج براساس مدل های کمی (مطالعه موردی: روستاهای برغان، واریان، سنج کردان) است روش شناسی: در این پژوهش از دو مدل کمی کوبالیکوا و فیولت که با علامت اختصاری ( (Kو (F)، نشان داده میشود استفاده شده است. در روش کوبالیکوا که بیش تر بر معیارهای علمی، آموزشی، اقتصادی، حفاظتی و افزوده تأکید دارد و با مقایسه زیرمعیارها به ارزیابی مناطق مورد مطالعه می پردازد. در مدل پارک ملی مناطق ژئوتوریستی را بر اساس چهار معیار منشأ شکل گیری، پراکندگی جغرافیایی، گردشگری و وضعیت دسترسی موردبررسی قرار می دهد نتایج و یافته ها: نتایج حاصله از ارزیابی مدل زمین گردشگری کوبالیکوا نشان داد که روستایی زمین گردشگری برغان با کسب امتیاز مقدار 5/11 پتانسیل بالای را در جهت جذب گردشگر به خود اختصاص داده است. همچنین بر اساس نتایج در رده دوم روستای آبی واریان با کسب امتیاز 8 قرار دارد و علت اینکه نسبت به روستای برغان امتیاز کمتری را دریافت کرد دسترسی سخت و تنها راه آبی آن بود. و سومین منطقه از لحاظ گردشگری با امتیاز 6 روستای سنج کردان است. مدل فیولت نیز این نتایج حاصل شد که منطقه گردشگری برغان با امتیاز 75/10 بالاترین پتانسیل را در مناطق مورد مطالعه به خود اختصاص داده است. بر اساس نتایج در این مدل نیز نرخ مدیرتی و گردشگری برغان بسیار عالی برآورد شد. بنابراین نتیجه گیری می گردد براساس نتایج منطقه زمین گردشگری برغان نسبت به سایر مناطق مورد مطالعه قابلیت های مناسبی جهت توسعه گردشگری در سطح شهرستان کرج در استان البرز به خود اختصاص داده است. در نهایت پیشنهاد می گردد در مطالعات آتی برای ارزیابی مناطق مورد مطالعه از قابلیت های هوش مصنوعی نیز استفاده گردد.
تحلیلی بر اهمیت و نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی (مطالعه موردی: شهر شوش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شخصیت و هویت شهروندی به عنوان یک هویت اجتماعی درون یک بستر شکل می گیرد. فضاهای گردشگری به عنوان بخشی از محیط شهری، موجبات بروز الگوهای رفتاری خاص در این بستر است که در دو بعد احساسی و ذهنی شکل می گیرد. هدف از این تحقیق بررسی و تحلیل نقش فضاهای گردشگری در شخصیت شهروندی است. مؤلفه های رفتاری شامل: مؤلفه های شناختی-عاطفی و مؤلفه های ادراک محیطی که در دو متغیر کلی تحقیق شامل تعلق مکانی و مشارکت شهروندان است. تحقیق با روش کمی و از نوع توصیفی – تحلیلی و باهدف کاربردی از طریق توزیع پرسشنامه به صورت تصادفی بین شهروندان انجام گرفته و با روش همبستگی و رگرسیون در نرم افزار SPSS تحلیل شده است. یافته های تحقیق، میزان همبستگی و رابطه مستقیمی (مثبت) را باشخصیت شهروندی نشان می دهند. میزان این همبستگی برای متغیر تعلق مکانی 067/. و مشارکت شهروندان 074/. است. میزان تأثیر این متغیرها برای متغیر تعلق مکانی 045/. و مشارکت شهروندان 038/. است که نشان می دهد تعلق مکانی نقش مهمی در اهمیت فضاهای گردشگری دارد. نتایج نشان می دهند که فضاهای گردشگری نقش مؤثری در شخصیت شهروندی ایفا می کنند به طوری که متغیرهای شناخت فضاها، احساس مسئولیت، احترام به گردشگران، علاقه به توسعه فضای گردشگری و راهنمایی گردشگران بیشترین فراوانی و تأثیر را در شخصیت شهروندی داشته اند. می توان انتظار داشت با افزایش تعلق مکانی در شکل گیری شخصیت شهروندان نقش مهمی داشته باشد و در بهبود مهمان پذیری گردشگران، نظارت و مشارکت در حفاظت از فضاهای گردشگری، و فرهنگ شهروندی تأثیر بیشتری داشته باشد.