فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
1 - 26
حوزههای تخصصی:
پایداری معیشت روستایی از ارکان توسعه پایدار روستایی است. توجه به چالش های پیش روی معیشت پایدار روستایی و تلاش برای مدیریت آن ها، مسیر توسعه پایدار را هموار می کند. هدف از انجام این تحقیق، شناسایی و اولویت بندی چالش های معیشت پایدار روستایی در شهرستان دزفول است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و از لحاظ روش تحقیق، توصیفی از نوع تحقیقات غیرتجربی است. برای شناسایی چالش، معیارها و زیرمعیارها از تحلیل محتوایی و اکتشافی و از روش های کیفی مصاحبه نیمه ساختاریافته و روش طوفان اندیشه در قالب سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی استفاده شد. در ادامه از فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی با مقایسات زوجی برای اولویت بندی چالش ها با توجه به زیرمعیارها بهره گرفته شد. این چالش ها بر اساس اولویت بندی نهایی به ترتیب شامل چالش مدیریتی و برنامه ریزی، چالش زیرساختی، چالش آموزشی و انسانی، چالش زیست محیطی و چالش قانون گذاری و سیاست گذاری هستند. در انتها برای مدیریت چالش های شناسایی شده راهکارهای عملیاتی مانند مطالعه های مدیریتی و اجرایی درزمینه مدیریت بهینه اراضی منطقه و طراحی الگوی کشت مناسب، مدیریت و برنامه ریزی تحقیقات پایدار متناسب با شرایط منطقه و برنامه ریزی برنامه های آموزشی و ترویجی با محتوای کشاورزی پایدار و متناسب با شرایط منطقه در راستای بهبود معیشت پایدار ارائه شد. با رفع چالش های شناسایی شده، فضای مناسبی برای توسعه معیشت پایدار روستایی در منطقه مورد مطالعه فراهم می شود.
بررسی مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در تجربه های تسهیلگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
135 - 157
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب شهری انگاره ای است که با هدف هماهنگ سازی و هدایت نیروهای جامعه، سعی دارد از طریق شفافیت و پاسخگویی، شرایطی را برای پیشبرد اهداف جامعه در ابعاد مختلف از طریق جلب مشارکت مردمی فراهم آورد. در سال های اخیر، نهادها و سازمان های مدیریتی جهت پیشبرد اهداف پروژه های تعریف شده و ایجاد بستر مناسب جهت تعامل با شهروندان، افرادی آموزش دیده تحت عنوان «تسهیلگران» را در نظر گرفتند. این افراد با حضور در محدوده جغرافیایی هدف، با شهروندان وارد گفتگو می شوند و با تشریح مسأله و در برخی موارد با مسأله یابی به دنبال ارتقای کیفیت زندگی شهروندان و رسیدن به اهداف مورد نظر سازمان مربوطه هستند تا بدین ترتیب تعامل بهتری بین عرضه و تقاضا و شناسایی نیازها براساس داده ها صورت گیرد. براساس مرور تجربه های تسهیلگری در شهرهای مختلف ایران، مشاهده می شود که تسهیلگران با چالش های متعددی روبه رو هستند. در این پژوهش، از طریق مصاحبه با تسهیلگران، به بررسی میزان تحقق مؤلفه های حکمروایی خوب شهری در این تجربه ها در ارتباط با نحوه تعامل شهروندان با مدیریت شهری پرداخته شده است. در ابتدا با شناسایی تسهیلگران موفق از نگاه سازمان نوسازی شهر تهران، اقدام به شناسایی این افراد و مصاحبه با آن ها شد. این تسهیلگران تجربه انجام کار در شهرهای مختلف را داشته اند و بعد از مصاحبه با آن ها، در مرحله بعد، براساس روش نمونه گیری گلوله برفی، تسهیلگران بیشتری معرفی و انجام مصاحبه ها تا رسیدن به مرحله اشباع ادامه یافت. جهت طبقه بندی بهتر در این پژوهش، مکان جغرافیایی با توجه به آخرین پروژه ای که این تسهیلگران در آن فعالیت داشته اند، عنوان شده است که در پنج شهر تهران، اصفهان، کرمانشاه، همدان و اسلام آباد غرب قابل دسته بندی هستند. در این دسته بندی وسعت شهرها نیز در نظر گرفته شده که در شهرهای بزرگ، میانی و کوچک جای می گیرند. تعداد 16 مصاحبه با تسهیلگران انجام شد که در این مصاحبه ها با کدگذاری باز و محوری از طریق در نظر گرفتن مؤلفه های حکمروایی خوب شهری، به بررسی میزان اهمیت این شاخص ها و فراوانی هر کد پرداخته شده است. تحلیل مصاحبه ها با استفاده از نرم افزار maxQDA 2020 انجام یافته و خروجی ها در قالب نمودار آمده است. در نهایت مشخص شد که مهم ترین چالش تسهیلگران، نحوه ارتباط با مدیریت شهری است که در بعضی موارد به واسطه تغییر افراد و یا تغییر سیاست ها، نتایج اقدامات میدانی آن ها از دید مدیریت شهری مغفول مانده و یا به دلیل عدم به رسمیت شناختن این گروه از سوی مدیریت شهری، دستیابی به اهداف طرح به کندی پیش می رود و با چالش های زیادی مواجه است.
الگوهای ذهنی مدیران محلی درباره راهکارهای مدیریت مخاطرات محیطی (مورد مطالعه: سکونتگاه های پیراشهر بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴۶)
315 - 336
حوزههای تخصصی:
مخاطرات بخش جدایی ناپذیر رابطه بین انسان و محیط است که به دلیل عواقب روزافزون آن، در کانون توجه نظام های برنامه ریزی و تصمیم گیری کشورها به ویژه جوامع روبه پیشرفت است. از عرصه هایی که مخاطرات محیطی سبب خسارت های جبران ناپذیر می شود، فضاهای پیراشهری است که به دلایل متعدد، مقصد جمعیت عظیم مهاجران به شهرهای بزرگ (منطقه ای و ملی) یا شهرگریزان است؛ زیرا تاکنون رفتار مخاطرات به مرور منجر به تخریب بنیان های طبیعی و انسان ساخت نقاط پیراشهری شده است. در چارچوب مدیریت ریسک، شناسایی انواع مخاطره، اندازه گیری، تصمیم گیری برای مواجهه با آن (راهکارهای مقابله) و نظارت از مجموعه اقدامات اساسی است؛ بدین سان، آگاهی از راهکارهای محلی برای مدیریت مخاطرات محیطی، اولویتی راهبردی برای برنامه ریزی آینده در سکونتگاه های پیراشهری دارد. با در نظر گرفتن نقش مدیران اجرایی در مقابله با مخاطرات، در این تحقیق کوشش شده به بررسی الگوهای ذهنی مدیران محلی (دهیاران) درباره راهکارهای مواجهه با مخاطرات محیطی شناخته شده در پیراشهر بیرجند پرداخته شود. نوع تحقیق کاربردی و دارای ماهیت توصیفی است. برای گردآوری داده ها از مطالعات اسنادی، مصاحبه و پیمایش دیدگاه مدیران استفاده شده است. تحلیل یافته ها در چارچوب روش شناسی کیو با استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد. بنا به نتایج، 18 نوع مخاطره (شامل طبیعی و انسانی) در عرصه پیراشهر بیرجند پدید آمده است. از دیدگاه مدیران محلی، 26 گزاره (راهکار) در قالب سه الگوی ذهنی می توان برای مقابله با مخاطرات محیطی و مدیریت ریسک آن در نظر داشت. مضامین الگوهای شناخته شده شامل «بهبود مسائل در بعد کالبدی»، «ارتقاء عوامل تقویت کننده احساس امنیت در معابر سکونتگاه» و «رشد سرمایه های مالی و انسانی در جامعه محلی» بوده است. درنهایت اینکه مدیریت مخاطرات محیطی در پیراشهر بیرجند ازمنظر مدیران محلی در گرو تدبیر و چاره اندیشی مسائل انسانی است.
مکان یابی روستاهای مستعد توسعه گردشگری کشاورزی (مطالعه موردی: شهرستان سمیرم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه به گردشگری کشاورزی به عنوان فرصتی برای توسعه منطقه های روستایی توجه شده است. برای توسعه گردشگری کشاورزی پایدار شناسایی و اولویت بندی روستاهای مستعد به منظور توسعه این نوع فعالیت ضروری است. هدف از پژوهش حاضر مکان یابی روستاهای مناسب توسعه ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﮐﺸﺎورزی در ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن سمیرم است. روش ﭘﮋوﻫﺶ ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و به شیوه پیمایشی است. ﺟﺎﻣﻌه آﻣﺎری پژوهش کارشناسان و کشاورزان است. در این پژوهش ﺑﺮای ﺟﻤﻊآوری اﻃﻼﻋﺎت از پرسشنامه اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه است. بدین صورت که شاخص های مناسب ابتدا با نظرخواهی از 15 نفر از خبرگان و با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی و نرم افزار Super Decicion شناسایی و سپس پهنه مستعد و روستاهای مستعد با استفاده از شاخص های مکانی از طریق نرم افزار ARCGIS و روش هم پوشانی فازی برای توسعه گردشگری کشاورزی تعیین و در نهایت، بر اساس تعداد جمعیت 14 روستای مستعد برای توسعه گردشگری کشاورزی انتخاب شد. در مرحله بعد ظرفیت اجتماعی جامعه محلی در روستاهای شناسایی شده سنجیده شد. حجم نمونه پژوهش 326 نفر است. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده و ﺗﺤﻠﯿﻞ داده ها با نرم افزار SPSS انجام شد. در نهایت، با استفاده از مدل TOPSIS روستاها بر اساس تمامی شاخص های ظرفیت کشاورزی، منابع طبیعی و گردشگری، زیرساخت های گردشگری و ظرفیت اجتماعی جامعه محلی مؤثر بر توسعه گردشگری کشاورزی رتبه بندی شد. سه روستای علی آباد، دنگزلو و خفر بیشترین توانمندی را برای توسعه گردشگری کشاورزی دارند. نتایج نشان داد که برنامه ریزان باید تمام عوامل شامل ظرفیت کشاورزی، منابع طبیعی، جاذبه های گردشگری، زیرساخت ها و ظرفیت اجتماعی جامعه محلی را برای شناسایی روستاهای مناسب گردشگری کشاورزی در نظر بگیرند.
کاربرد سنجه های سیمای سرزمین در ارزیابی الگوی توزیع مکانی فضای سبز شهری در مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۵۲
217 - 240
حوزههای تخصصی:
فضای سبز شهری و پارک ها، از مناطقی هستند که به طور معمول به صورت رایگان برای شهرنشینان در دسترس می باشند و نقش کلیدی در سلامت روحی و جسمی افراد ایفا می کنند. با وجود این که بسیاری از شهرهای کشور دارای فضای سبز شهری هستند اما این فضا از نظر پراکنش و سایر پارامترهای مکانی، چه در سطح شهرهای کشور ایران و چه در سطح مناطق هر شهر، متفاوت است. مطالعه کاربردی حاضر، به ارزیابی ویژگی های مختلف فضای سبز شهر مشهد مقدس به وسیله روش پردازش تصاویر ماهواره ای و استفاده از داده های تأمین شده توسط شهرداری پرداخته است. در این تحقیق، با کمک داده های مکانی پارک های مناطق سیزده گانه شهرداری مشهد و تولید نقشه پوشش اراضی در سامانه گوگل ارث انجین، هشت سنجه سیمای سرزمین در فضای «GIS» برای هر یک از این مناطق محاسبه شده است. نتایج حاصل از این بررسی، نشان دهنده تفاوت میان پارک های هر یک از مناطق سیزده گانه سطح شهر مشهد از نظر سنجه های گوناگون می باشد. همچنین تحلیل نتایج این بررسی نشان داد که منطقه 10 شهرداری مشهد، نسبت به سایر مناطق، از وضعیت مطلوب تری چه از نظر تعداد پارک ها و چه از نظر سهولت دسترسی فضای سبز برای شهروندان، برخوردار است. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای توسعه و بهبود وضعیت مکانی سایر پارک ها در مناطق سیزده گانه شهر مشهد، مورد استفاده قرار گیرد
ارزیابی وضعیت منطقه چهار کلانشهر تبریز از منظر شهر دوستدار سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
79 - 47
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش ارزیابی وضعیت منطقه چهار کلانشهر تبریز از منظر شهر دوستدار سالمند می باشد. این پژوهش از نظر ماهیت کاربردی است. روش تحقیق این پژوهش ترکیبی است از روش های توصیفی تحلیلی، اسنادی، تحلیل ثانویه و پیمایشی است. برای تحلیل و ارزیابی نما گرهای جمعیت شناسی سالمندان منطقه چهار کلانشهر شهر تبریز از اطلاعات و داده های سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395 استفاده شده است. در بخش پیمایشی تحقیق با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه محاسبه و پس از برآورد به صورت تصادفی ساده بین نمونه های هدف پخش شده و پرسشنامه ها پس از تکمیل شدن توسط مردم جمع آوری شده اند. برای سنجش وضعیت منطقه چهار کلانشهر تبریز از منظر شهر دوستدار سالمند از پرسشنامه استاندارد سازمان بهداشت جهانی که در 8 شاخص و 81 گویه تهیه شده استفاده شده است. تحلیلهای آماری در این پژوهش به کمک نرم افزار SPSS نسخه 26 انجام شده. نتایج بررسی و سنجش هشت شاخص دوستدار سالمند در این منطقه نشان داد؛ شاخص فضاهای بیرونی و ساختمان ها با84/2، در رتبه یک، شاخص حمل و نقل با77/2، در رتبه دوم، شاخص ارتباطات و اطلاعات با 67/2، در رتبه سوم، شاخص حمایتهای اجتماعی و خدمات سلامت با 58/2، در رتبه چهارم، شاخص تکریم و تلفیق اجتماعی با 48/2، در رتبه پنجم، شاخص مشارکت اجتماعی با 46/2، در رتبه ششم، شاخص مشارکت در امور مدنی و اشتغال با 41/2، در رتبه هفتم و شاخص مسکن با 38/2، در رتبه هشتم قرار دارد. با توجه به میانگین های به دست آمده؛ مشخص می گردد که میانگین همه شاخص های بررسی شده کمتر از حد وسط طیف لیکرت(عدد 3)، می باشد. لذا نتیجه می گیریم که منطقه چهار شهرداری کلان شهر تبریز دوستدار سالمند نیست و تا رسیدن به حد مطلوب فاصله زیادی دارد.
شناسایی عوامل مؤثر بر تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۴
73 - 88
حوزههای تخصصی:
پدیده شهری شدن جهان اتفاق افتاده است. چنان چه به تقریب ۴۰۰ شهر در جهان وجود دارد که جمعیت هر یک از آنها بیش از یک میلیون نفر می باشد. در نتیجه افزایش شدید جمعیت، تعادل و توازن شهرها از بین رفت. بر این اساس مشکلات و چالشهای فراوانی از جمله اسکان غیررسمی و زاغه نشینی، بافت های ناکارآمد، نابسامان و فرسوده، فقر شهری، آلودگی های زیست محیطی، بصری، هوا، آسیب های اجتماعی و فرهنگی، گسست طبقات اجتماعی، ترافیک، کاهش روابط متقابل اجتماعی، از بین رفتن داراییهای طبیعی، اقتصاد غیررسمی و غیره فراروی کلانشهرها قرار گرفت. از این رو، برای مقابله با این چالشها و مسائل محیطی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و نهادی باید به ارایه راهکارهایی خلاقانه، نوآورانه و مبتنی بر دیدگاه های آینده پژوهانه همت گمارد. لذا لزوم تدوین یک الگوی مطلوب کلانشهر آینده مبتنی بر نظریات شهر خلاق برای کلانشهرها ضروری است؛ چنان چه انگیزه اصلی پژوهش حاضر توجه به این نکته ظریف و اثرگذار می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش ANP فازی استفاده می شود. نتایج نشان دهنده آن است که شاخص کالبدی (A3) بیشترین نزدیکی را به جواب ایده آل مثبت و بیشترین فاصله را از جواب ایده آل منفی دارا می باشد و الویت نخست مدل عوامل تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری از لحاظ معیارهای موردنظر برای تاب آوری مدل عوامل تحقق شهر خلاق با رویکرد توسعه پایدار شهری می باشد.
بررسی کمیت و کیفیت آب زیرزمینی و تاثیر آن بر هیدروژئوشیمی آبخوان دشت آذرشهر و تعیین منشا محتمل آلودگی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی دوره ۱۱ بهار ۱۴۰۳ شماره ۳۸
79 - 60
حوزههای تخصصی:
در سه دهه گذشته، مخازن آب زیرزمینی ایران با چالش های مهم و مرتبطی مواجه بوده است. کاهش همزمان حجم و کیفیت این آب ها که با افزایش آلاینده ها نیز برای اغلب مصارف غیر قابل استفاده می شود. بنابراین برای جلوگیری همین مقدار آب در دسترس ضرورت ارزیابی کیفیت آب های زیرزمینی و شناسایی عوامل انسانی یا طبیعی تاثیر گذار بر کیفیت بیش از پیش تاکید می شود. در این پژوهش ابتدا با بررسی هیدروژئوشیمیایی آلودگی حاصل از عناصر اصلی، فرعی و کمیاب شناسایی گردید و سپستغییرات آبنمود معرف آبخوان در مقابل هدایت الکتنوریکی منابع آب موجود در آبخوان دشت آذرشهر بررسی شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش در منطقه موردمطالعه داده های بلند مدت سطح آب و هدایت الکتریکی از آب منطقه ای استان آذربایجان شرقی اخذ شده و پس از بررسی اولیه، اقدام به نمونه برداری از چاه ها و قنات های موجود در منطقه گردید و تعداد 33 نمونه با توزیع مناسب از آبخوان برداشت گردیده و به آزمایشگاه آب دانشگاه تبریز منتقل شد. پارامترهای اندازه گیری شده شامل pH، هدایت الکتریکی، عناصر اصلی، فرعی و کمیاب بود. نتایج حاصل از تجزیه شیمیایی عناصر، غلظت بیش ازحد مجاز شرب نیترات و عناصر آرسنیک، سرب، نیکل و کروم را نشان داد. به منظور بررسی تیپ آب منطقه از نمودارهای پایپر و استیف استفاده شد که نشان داد تیپ آب عمدتا سولفاته و بیکربناته می باشد؛ که منشا آب های موجود مطابق سازندهای زمین شناسی منطقه، آب حاصل از اختلاط و آب های حاصل تعویض یونی بودند. همچنین یافته های حاصل از آنالیزهای آماری چند متغیره تحلیل عاملی نیز چهار گروه عاملی را در کیفیت منابع آب منطقه موثر نشان دادند که تنها عامل چهارم انسان زاد تلقی شد. به طور کل اکثریت عناصر کمیاب موجود در منابع آبی متأثر از سازندها و اندرکنش آب-سنگ است. روند کلی آبنمود معرف کمیت آبخوان در طی بازه زمانی 25 ساله تقریباَ متعادل و با شیب نزولی کم می باشد ولی روند کلی نمودار کموگراف هدایت الکتریکی در این آبخوان به صورت صعودی با شیب بسیار بالاتر است که نشانگر افزایش فعالیت های انسان زاد و وجود شورابه ها و لایه های با شوری بالا می باشد که در اثر انحلال و نفوذ به آب زیرزمینی منجر به کاهش کیفیت مخزن آب زیرزمینی شده است. در منطقه مطالعاتی عمده نمونه های آلوده از نظر عناصر اصلی و کمیاب در اطراف شهر گوگان که انتهای دشت می باشد. آلودگی در انتهای دشت با روند کلی انحلال در مسیر حرکت آب زیرزمینی و تمرکز چاه های پمپاژ در این منطقه مرتبط است
بررسی شاخصهای زنجیره ارزش صنایع دستی در دهستان عشرستاق شهرستان بهشهر مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زنجیره ارزش صنایع دستی، یک سیستم اقتصادی شامل مجموعه ای از فعالین و فعالیت های تجاری است که کسب وکار آن ها در امتداد یکدیگر، موجب تکامل و تجارت محصول، از تولیدکنندگان ابتدایی به مصرف کنندگان نهایی می شود و برای هر یک از فعالان شبکه، ارزش اقتصادی خلق می کند. از طرفی، صنعت گردشگری نیز به عنوان نزدیک ترین صنعت به صنایع دستی است که می تواند در جهت ایجاد و گسترش بازار صنایع دستی، نقش حیاتی ایفا کند. در این پژوهش مفهوم و روند زنجیره ارزش صنایع دستی در دهستان عشرستاق شهرستان بهشهر استان مازندران، به عنوان نمونه ای از روستاهای با شرایط نسبتاً مشابه به ویژه در مناطق شمالی کشور مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه بین مردم بومی و کارشناسان مربوطه صورت گرفته و تحلیل در SPSS و با آزمون T مستقل تک نمونه ای صورت گرفته است. تحلیل شاخص های زنجیره ارزش صنایع دستی در 7 متغیر نشان می دهد هر 7 متغیر زنجیره ارزش صنایع دستی شامل مصرف کننده، تولیدکننده، تکمیل کننده، خرده فروش، عمده فروش، تامین کننده و تسهیلگر در محدوده موردمطالعه وجود داشته و اثرگذار بوده است. بیشترین میانگین تاثیر را نقش «تسهیلگر» و «خرده فروشی» و کمترین تاثیر نسبی نیز در مولفه «تولیدکننده» و «مصرف کننده» ثبت شده است.
تخمین دبی روزانه با استفاه از مدل نیمه توزیعی IHACRES در حوضه آبخیز قره سو (کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
104 - 119
حوزههای تخصصی:
به منظور به کاربردن موفقیت آمیز مدل هیدرولوژیکی ، می بایست پارامترهای مدل به دقت تعیین شوند . بدلیل فقدان اطلاعات فیزیکی مشخص و همچنین اندازه گیری های میدانی که بسیار هزینه بر هستند، اندازه گیری همه مقادیر پارامترهای مدل امکان پذیر نمی باشد.بنابراین تخمین پارامترها معمولا بوسیله برازش خروجی مدل و داده های مشاهده ای در یک فرایند سعی و خطا انجام می شود. از طرف دیگر کاریرد موفقیت آمیز مدل های هیدورلوژیکی بستگی به دقت واسنجی مدل دارد. بنابراین قبل از به کار بردن نتایج مدل برای تصمیم گیری های مختلف باید واسنجی جهت افزایش قابلیت اطمینان مدل به دقت انجام شود. لذا در این پژوهش سعی شده است با استفاده از مدل بارش- رواناب IHACRES جریان رودخانه ای برای حوضه ی آبخیز قره سو در استان کرمانشاه شبیه سازی شود.مدل IHACRES دارای 3 متغیر ورودی: بارش روزانه، دمای روزانه و دبی روزانه می باشد. ابتدا مدل با داده های روزانه دبی 20 ساله (2000-1981) واسنجی گردید و سپس در طول دوره آماری (2010-2001) مورد اعتبارسنجی قرار گرفت.نتایج شبیه سازی نشان داد در هردو دوره واسنجی و اعتبار سنجی ، مقادیر برآوردی مدل خصوصا در مقادیر دبی اوج کمتر از مقادیر مشاهداتی بود. اما در مجموع با توجه به انحرافات کم مدل و شبیه سازی خوب مقادیر دبی حداقل و براساس دو پارامتر ضریب تعیین (640/0 R2=) در مرحله واسنجی و (624/0 R2=)در مرحله اعتبار سنجی و ضریب کارایی (639/0 CE=) در مرحله واسنجی و(622/0 CE=) در مرحله اعتبار سنجی می توان گفت عملکرد مدل در حوزه مطالعه رضایت بخش بوده است.
سنجش ظرفیت سازگاری بهره برداران عشایری در مواجهه با تغییرات اقلیمی (مورد مطالعه: مراتع قشلاقی شهرستان دشتستان استان بوشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تغییرات اقلیمی یکی از چالش های بزرگ قرن بیست ویکم است که تأثیرات گسترده ای بر جوامع انسانی و اکوسیستم ها دارد. یکی از گروه هایی که بیشترین آسیب را از این تغییرات متحمل می شوند، بهره برداران مرتع مانند عشایر و دامداران سنتی هستند. مراتع نقش اساسی در حفظ تنوع زیستی، تأمین علوفه دام و تثبیت خاک دارند. اما تغییرات اقلیمی موجب کاهش کیفیت و کمیت پوشش گیاهی، افزایش فرسایش خاک و کاهش ظرفیت تولید مراتع شده که چالش های جدی برای معیشت عشایر ایجاد کرده و ظرفیت سازگاری آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
هدف پژوهش: هدف این پژوهش، سنجش ظرفیت سازگاری بهره برداران عشایری در مواجهه با تغییرات اقلیمی در منطقه قشلاقی شهرستان دشتستان واقع در استان بوشهر است.
روش شناسی تحقیق: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر پیمایش میدانی انجام شده است. داده ها از طریق پرسش نامه و مصاحبه های نیمه ساختاریافته از نمایندگان بهره برداران عشایری جمع آوری شدند. جامعه آماری شامل عشایر منطقه دشتستان (20000 نفر) بود. حجم نمونه پژوهش شامل 79 نفر از شوراهای عشایری دوره پنجم طوایف رحیملو و شش بلوکی از ایل قشقایی می باشد که به روش نمونه گیری هدفمند و به صورت نمونه کامل می باشد.
قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی این پژوهش منطقه قشلاقی شهرستان دشتستان در استان بوشهر است. این منطقه در جنوب ایران واقع شده و از نظر اقلیمی، دارای آب وهوای گرم و خشک است. مراتع این منطقه از نظر تأمین علوفه دام برای جوامع عشایری اهمیت زیادی دارند چرا که در طول زمستان به چرای دام های خود در این منطقه می پردازند.
یافته ها و بحث: نتایج پژوهش نشان داد بهره برداران منطقه قشلاقی بیشترین تاثیر تغییرات اقلیمی را در«کمبود بارش ها» «کم آب شدن و خشک شدن منابع آب سطحی» و «کاهش پوشش گیاهی» درک کرده اند، در حالی که عواملی مانند «تغییر در زمان و مکان بادها» و «ظهور حشرات و آفات جدید» کمترین اهمیت را از نظر آن ها داشته اند. همچنین با در نظر گرفتن وضعیت خیلی ضعیف(عدد1) تا خیلی خوب(عدد5)، میانگین ظرفیت سازگاری بهره برداران در بعد اقتصادی 76/1، اجتماعی 14/2، زیرساخت 34/2، دانش 41/2 و دولت 2 بوده و میانگین کلی ظرفیت سازگاری نیز 13/2 می باشد که نشان دهنده ظرفیت سازگاری متوسط این جامعه در مواجهه با تغییرات اقلیمی می باشد.
نتایج: پژوهش نشان داد که برای بهبود ظرفیت سازگاری عشایر منطقه قشلاقی، باید بر افزایش حمایت های مالی و فنی دولت، توسعه زیرساخت های اساسی، بهبود دسترسی به منابع اطلاعاتی و آموزشی و تقویت تنوع اقتصادی بهره برداران تمرکز شود تا تاب آوری آن ها در برابر تغییرات اقلیمی بهبود یابد.
قابلیت سنجی استفاده از نیروگاه های خورشیدی در شهرهای مناطق خشک(مطالعه موردی: شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مهندسی جغرافیایی سرزمین دوره ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۱)
141 - 156
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با افزایش جمعیت جهان میزان مصرف انرژی افزایش یافته و اگر تولید انرژی در مسیر جدیدی قرار نگیرد، اثرات و عواقب جبران ناپذیری را منجر خواهد شد. امروزه بیشتر ممالک جهان از جمله کشور ایران به اهمیت و نقش انرژی های تجدیدپذیر از جمله انرژی خورشیدی پی برده و بر آن تأکید نموده اند. هدف: هدف از پژوهش حاضر قابلیت سنجی احداث نیروگاه های خورشیدی در شهرهای مناطق خشک می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از نظر روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی است. پارمترهای مورد بررسی در پژوهش از نظر اقلیمی (بارندگی، ساعات آفتابی، تابش دریافتی، ابرناکی، درجه حرارت، گرد و غبار، یخبندان) و از نظر محیطی (ارتفاع، شیب و کاربری اراضی) می باشد. دوره زمانی بررسی پارامترهای اقلیمی 15 ساله و از سال 1382 تا سال 1397 و در برگیرنده تمامی ایستگاه های سینوپتیک استان خراسان رضوی از جمله ایستگاه سینوپتیک سبزوار به منظور پهنه بندی اقلیمی در محیط نرم افزاری GIS و سنجش توانایی اقلیمی و محیطی شهر سبزوار در احداث نیروگاه های خورشیدی می باشد. در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار کاربردی GIS و تکنیک سلسله مراتبی AHP استفاده گردیده است. قلمرو جغرافیایی پژوهش: شهر سبزوار است. یافته ها و بحث: نتایج این پهنه بندی نشان داد که شهر سبزوار از نظر اقلیمی دارای قابلیت بالا جهت احداث نیروگاه های خورشیدی می باشد. در ادامه جهت سنجش قابلیت محیطی شهر سبزوار سه لایه اطلاعاتی ارتفاع، کاربری زمین و شیب نیز در محیط نرم افزاری GIS مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد شهر سبزوار از نظر ارتفاع و کاربری زمین مستعد احداث نیروگاه خورشیدی نمی باشد و از میان این سه لایه اطلاعاتی تنها از نظر درصد شیب که کمتر از 3 درصد بوده است دارای توانایی بسیار بالایی جهت احداث نیروگاه خورشیدی بوده است. نتیجه گیری: بنابراین شهر سبزوار از نظر پارامترهای اقلیمی دارای قابلیت بالا برای احداث نیروگاه های خورشیدی و از نظر پارامترهای محیطی دارای قابلیت محدود می باشد.
ارائه مدل مفهومی ژئومورفولوژیک احداث پل ها در مسیل -روددره های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفولوژی با فرآیندها و اشکال سطح زمین در ارتباط است و هرگونه فعالیت انسان، از جمله احداث پل ها منجر به تغییرات کمی و کیفی حرکت و جابجایی مواد و انرژی جنبشی شده و سیستم ژئومورفیک را تحت تأثیر قرار دهد، موردتوجه و دخالت ژئومورفولوژیست ها است. همچنین به عنوان علمی سیستمی نگر، می تواند واقعیت های محیطی را که به صورت فرآیندها و فرم ها در طبیعت عینیت یافته اند، موردمطالعه و بررسی قرار دهد و نتیجه و برونداد آن ها را به صورت فضایی در قالب نقشه و مدل، معرفی و تشریح نماید. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش پژوهش توصیفی– تحلیلی و مبتنی بر نتایج رساله دکتری با عنوان "مدل سازی ژئومورفولوژیکی احداث پل ها در مسیل های شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)" است. نتایج پژوهش، حاکی از قابلیت و کاربرد علم ژئومورفولوژی در مدل سازی و مکان یابی بهینه و احداث پل ها، در جهت ایجاد امنیت و رفاه بیشتر شهروندان، کاهش هزینه ها و جلوگیری از خسارات مالی و جانی ناشی از تخریب و مکان یابی نامناسب چنین سازه هایی در مسیل–روددره های شهری و سایر محیط های طبیعی است. همچنین این پژوهش ضمن غنا بخشیدن به ادبیات حوزه موردبحث، نقش و کاربرد ژئومورفولوژی در مکان یابی و احداث بهینه پل ها در مسیل های شهری را بررسی، تبیین و مدل سازی مفهومی کرده است. واژگان کلیدی: ژئومورفولوژی، مدل مفهومی، مسیل-روددره های شهری، احداث پل . 1. نویسنده مسئول: دامغان، میدان دانشگاه، پردیس ابوریحان، دانشکده علوم زمین
شبیه سازی آینده گردشگری ایران وچین بر اساس تحلیل سناریوهای خوش بینانه و بدبینانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز شهر های آینده دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
111 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش تدوین الگوی تطبیقی وفاداری گردشگری با تأکید بر هوشمند سازی است.،.روش پژوهش از نظر هدف کاربردی و از لحاظ روش شناسی توصیفی- تحلیلی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران ایرانی و چینی و ۱۸ نفر از اساتید برجسته دانشگاهی و خبرگان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته رضایتمندی گردشگری بود که پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ ۸۱/۰ می باشد. داده ها با استفاده از نرم افزار نت لوگو انجام شده است و ۵ مؤلفه که بیشترین تأثیرگذاری را برجذب توریسم دو کشور داشته بررسی گردید. بر اساس نظرات خبرگان در پاسخ به پرسشنامه های مربوطه، از بین عوامل تأثیرگذار، در پژوهش بر رضایتمندی گردشگران، روابط داخلی مؤلفه ها و زیر مؤلفه ها را با این نرم افزار سنجیده شد. در این پژوهش ابتدا پنج عامل با ابعاد بیان شده در مدل بر رضایت مندی مورد سنجش قرار گرفت، همچنین اثرات متقابل عوامل شناسایی گردید. همچنین جهت تطبیق وفاداری گردشگری با استفاده از نرم افزار عامل بنیان سناریوهای مختلف (بدبینانه، مطلوب و خوش بینانه) اجرا شد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که هرچه سطح امکانات به روز ازجمله فناوری هوشمند، تسهیلات، آموزش نیروی انسانی و اعتدال سیاست سخت گیرانه دولت ها و سطح تبلیغات را بالا برده و توقعات گردشگر را به سطح اعتدال نزدیک نماییم منجر به انجام بیشترین سفرها بین دو کشور ایران و چین می گردد. بیشترین تأثیرگذاری متغیر هوشمند سازی که به صورت رویکردی نوین برای توسعه گردشگری و جذب گردشگران در کشورها بوده و ارائه خدمات باعث رضایت گردشگران و در نتیجه تداوم وفاداری گردشگری در آینده این صنعت ایفا می کند.
بررسی ارتباط میان تغییرات پوشش زمین و دمای سطح زمین در مناطق شهری و غیر شهری استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
95 - 111
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری و پوشش زمین شامل تبدیل پوشش طبیعی زمین (گیاهی و شنی) به سطوح غیرقابل نفوذ (بتنی و آسفالت)، محصول رشد سریع شهرها و سکونتگاه های انسانی است. یکی از موضوعاتی که در سال های اخیر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است، تأثیر این تغییرات بر دمای سطح زمین به عنوان یک پارامتر حیاتی برای محیط زیست و زندگی انسان است. در این مطالعه، ارتباط بین روند تغییرات کاربری و پوشش زمین و دمای سطح زمین، با استفاده از فنون سنجش از دور و تصاویر ماهواره ای سنجنده ی مادیس با تمرکز بر استان مازندران مورد بررسی قرار گرفته است. به منظور تحلیل داده ها، شاخص آماره ی موران و تحلیل نقاط داغ از سال 2012 تا 2022 میلادی مورد استفاده قرار گرفته است. یافته ها نشان می دهد که به دنبال تغییرات پوشش زمین در منطقه ی موردمطالعه، 46/1 درجه سانتی گراد دمای سطح زمین استان در طول یک دهه ی مورد بررسی افزایش یافته است. دمای شبانه ی استان در طول این دوره به میزان 02/1 درجه سانتی گراد و دمای روزانه ی آن به میزان 89/1 درجه سانتی گراد افزایش یافته است. همچنین بیش از 98 درصد از زمین های شهری که به عنوان گرم ترین نقاط استان به شمار می آیند، در خوشه های داغ قرار گرفته است. نتایج این مطالعه می تواند در برنامه ریزی بهتر توسعه ی منطقه ای استان مازندران و ایجاد محیط های سکونتی سالم تر نقشی مهم ایفا کند و اطلاعات بسیار مفیدی را برای کمک به مدیریت و برنامه ریزی توسعه ی زمین های مسکونی جهت دستیابی به پایداری محیط زیستی و توسعه پایدار فراهم کند. نتایج این مطالعه می تواند در برنامه ریزی بهتر توسعه ی منطقه ای استان مازندران و ایجاد محیط های سکونتی سالم تر نقشی مهم ایفا کند و اطلاعات بسیار مفیدی را برای کمک به مدیریت و برنامه ریزی توسعه ی زمین های مسکونی جهت دستیابی به پایداری محیط زیستی و توسعه پایدار فراهم کند.
بررسی و تحلیل میزان احساس تعلق مکانی و عوامل موثر بر آن در نواحی روستایی (منطقه مورد مطالعه: روستاهای دهستان شوسف، شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
396 - 378
حوزههای تخصصی:
احساس تعلق به مکان شاخصی است که به وسیله آن می توان میزان متمایز بودن آن مکان را برای مردم، نسبت به دیگر مکان ها سنجید. به همین منظور در تحقیق حاضر سعی شده است به بررسی و تحلیل میزان احساس تعلق به مکان در نواحی روستایی و عوامل موثر بر آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت از نوع توصیفی- تحلیلی و به لحاظ اجرا از نوع پیمایشی و به لحاظ روش جمع آوری داده ها از نوع میدانی می باشد. منطقه مورد مطالعه تحقیق دهستان شوسف از دهستان های بخش شوسف شهرستان نهبندان استان خراسان جنوبی می باشد. این دهستان دارای 56 روستای دارای سکنه می باشد که از این تعداد 15 روستا مبنای مطالعه میدانی قرار گرفته است. پس از گردآوری اطلاعات و تحلیل آنها براساس آزمونهای آماری، یافته ها بیانگر این است که سطح معناداری در تمامی ابعاد سه گانه ارزیابی احساس تعلق مکانی کمتر از 0.05 و میانگین بالاتر از حد ارزش میانه یعنی 3 می باشد. در بین این ابعاد، بعد تعلق هویتی با میانگین 3.89 دارای بیشترین میانگین می باشد. در متغیر عوامل موثر بر احساس تعلق مکانی نیز نتایج آزمون مقایسه میانگین بیانگر معناداری و اثر گذاری بیش از حد متوسط هر یک از ابعاد سه گانه بر احساس تعلق مکانی است. نتایج یافته های آزمون رگرسیون نشان می دهد که مقدار سطح معناداری در تمامی عوامل موثر بر حس تعلق به مکان کمتر از 0.05 می باشد که بیانگر این می باشد که این عوامل به طور مستقیم تاثیر زیادی بر میزان احساس تعلق به مکان داشته اند. از بین عوامل سه گانه متغیر محیطی-کالبدی یا خصوصیات مکان با بتای 0.556 بیشترین تاثیر را بر میزان حس تعلق به مکان داشته است.
تحلیل فضایی فقر و شکاف اجتماعی در کلان شهرهای ایران، مطالعه موردی: منطقه 11 شهرداری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
119 - 138
حوزههای تخصصی:
شهرها با چالش های بسیاری مواجه هستند، اما می توان گفت مهمترین مشکلی که آنها را تهدید می کند، فقر است. وجود فقر در شهرها منجر به بروز مسائل اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شده و پایداری و توسعه این شهرها را با مشکلاتی مواجه نموده است. فقر می تواند منجر به بیکاری، بی خانمانی، جرم و جنایت و افزایش نرخ بیماری ها شود. بنابراین، رفع فقر در شهرها نقش بسیار مهمی در ایجاد جوامع سالم و پایدار بازی می کند. هدف از پژوهش حاضر تحلیل پراکنش فضایی شاخص های فقر شهری در منطقه 11 شهرداری اصفهان و آشکارسازی شکاف اجتماعی در میان ساکنان این منطقه است. پژوهش ازنظر هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی است. بر اساس داده های بلوک آماری منطقه 11 شهرداری اصفهان، تحلیل های هات اسپات و خودهمبستگی فضایی موران در محیط جی آی اس انجام گرفت. برای استخراج شاخص های فقر شهری از نرم افزار اکسل استفاده شد. برای تحلیل عاملی شاخص های تعریف شده از نرم افزار اس پی اس اس استفاده شد. نتایج نشان داد فقر در منطقه 11 شهرداری اصفهان الگوی توزیع خوشه ای و خود همبستگی فضایی دارد. بنا بر پهنه بندی های صورت گرفته، قسمت های مرکز، شرق، شمال شرق و قسمت هایی از جنوب شرق و جنوب غرب را بلوک های فقیر و خیلی فقیر در برمی گیرد و در قسمت های شمال و شمال غرب و غرب منطقه 11 بلوک های خیلی مرفه و مرفه دیده می شود. با این وجود در منطقه 11 شهرداری اصفهان شاهد شکاف طبقاتی هستیم. از طرفی، می توان بیان نمود که توزیع فضایی فقر در منطقه 11 شهر اصفهان از الگوی خاصی پیروی می کند، به گونه ای که هر چه از سمت جنوب به شمال و از سمت شرق به سمت غرب نزدیک می شویم فقر کاهش پیدا می کند. این تحقیق در توسعه دانش در زمینه فقر شهری و برنامه ریزی اجتماعی شهری مشارکت می نماید. نتایج آن می تواند اطلاعات لازم برای تصمیم گیری در پرداختن به مسئله فقر شهری ارائه دهد.
تاب آوری کالبدی مسکن شهری در برابر زلزله : تحلیلی از محلات و مناطق شمالی کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴۱
39 - 60
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تهران یکی از آسیب پذیرترین شهرهای جهان در برابر مخاطره زلزله است که علاوه بر قرارگیری پیرامون گسل های متعدد، با شهرنشینی سریع، تراکم بالای جمعیت و زیرساخت های ضعیف مواجه است. پژوهش حاضر، به دنبال تحلیل تاب آوری کالبدی مسکن شهری در محلات و مناطق شمالی کلان شهر تهران (مناطق 1-5 و 22) است که به طور مستقیم در مجاورت گسل شمال تهران قرار دارند. لذا، این مطالعه به لحاظ روش توصیفی – تحلیل و از نظر هدف، کاربردی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز در تحقیق نیز از دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری و با استفاده از مدل SWARA و نرم افزارهای Excel و ArcGIS-Pro تجزیه و تحلیل شده اند. بدین منظور، نخست با مطالعه پیشینه پژوهش 13 معیار کلیدی شناسایی و سپس با استفاده از مدل SWARA وزن دهی و ضریب اهمیت آن ها مشخص شد؛ که به ترتیب، معیارهای «نوع سازه»، «فاصله از گسل» و «دسترسی به شبکه معابر»، بالاترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. یافته های پژوهش حاکی از وضعیت نامناسب مسکن شهری در محدوده مورد مطالعه از نظر تاب آوری کالبدی در برابر زلزله است که بیش از 60 درصد از محلات واقع در آن، از تاب آوری کم و بسیارکم برخوردارند. تنها، حدود 19 درصد از محلات شرایط مطلوبی داشته و می توانند در برابر زلزله های احتمالی مقاومت کنند. در این بررسی، به ترتیب محلات «گل ها»، «هزارسنگ» و «مرادآباد» کمترین میزان تاب آوری و محلات «تهران پارس غربی»، «حکیمیه» و «جوادیه» بیشترین درجه تاب آوری را به خود اختصاص دادند. در بین مناطق شش گانه مورد بررسی نیز منطقه یک کمترین و منطقه چهار بیشترین میزان تاب آوری در برابر زلزله را نشان دادند. نتایج تحقیق حاکی از ناپایداری و آسیب پذیری بالای محدوده مورد مطالعه است. در این میان، بخش های شمالی و غربی محدوده از تا ب آوری کمتر و در نتیجه آسیب پذیری بیشتری برخوردارند؛ و در مقابل، هرچقدر به سمت مناطق جنوب و جنوب شرقی محدوده پیش می رویم، تاب آوری کالبدی مسکن در برابر زلزله افزایش می یابد.
تحلیل ادراک جوامع محلی و گردشگران از خدمات فرهنگی جنگل های مانگرو خمیر-قشم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درک فرهنگی جوامع از رویشگاه های جنگلی، دریافت خدمات فرهنگی، حفاظت و استفاده پایدار از این اکوسیستم ها امری ضروری است. در جنگل های مانگرو خمیر-قشم خدمات فرهنگی، به ویژه گردشگری نقش بسیار مهمی دارد، بدین ترتیب در مطالعه حاضر میزان ادراک جوامع محلی و گردشگران از خدمات فرهنگی این اکوسیستم طبیعی موردبررسی قرار گرفت. گردآوری داده ها به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده انجام گردید. تجزیه وتحلیل داده ها و اطلاعات نیز به روش کمی و آزمون های آماری توصیفی و استنباطی در نرم افزار SPSS22 صورت گرفت. روایی پژوهش مبتنی بر روش های سازه و صوری و پایایی با استفاده از آلفای کرونباخ (9/0= α) محاسبه شد. جامعه آماری شامل جوامع محلی و گردشگران بود و حجم نمونه نیز به ترتیب برابر با 380 و 100 نفر در نظر گرفته شد. نمونه گیری در این مطالعه به روش خوشه ای با در نظر گرفتن سهم جمعیت هر یک از روستاها برای جوامع محلی و برای گردشگران نیز به روش سامانمند به تفکیک جنسیت زنان و مردان بوده است. مقایسه میانگین درک جوامع محلی و گردشگران از خدمات فرهنگی جنگل های مانگرو خمیر-قشم نشان داد که بیشترین میزان ادراک به دست آمده مربوط به جوامع محلی به دلیل وابستگی به جنگل های مانگرو در تأمین نیازهای روزانه و از طرفی حس تعلق مکانی با زندگی در مجاورت این رویشگاه های طبیعی و ارزشمند است. علاوه بر این ابعاد خدمات فرهنگی بررسی شده در این مطالعه ارتباط معنادار و مستقیمی با درک جوامع محلی و گردشگران دارد که حاکی از اختلاف معناداری در بین این ابعاد است. نتایج مستقیم یا غیرمستقیم بودن ابعاد خدمات فرهنگی نیز نشان داد که ابعاد «حس مکان و الهامات»، «تنوع فرهنگی» و «روابط اجتماعی» به طور مشترک در هر دو جامعه آماری موردبررسی، از تأثیر مثبت و مستقیمی برخوردار هستند. بر این اساس ایجاد آگاهی و بالا بردن درک ذینفعان از اهمیت و حساسیت های زیستی این رویشگاه های طبیعی و ارزشمند، می تواند ضمن کاهش فشار بر منابع طبیعی، موجبات بهبود نگرش و تمایلات آن ها را نسبت به حفظ اراضی جنگلی و حفاظت بیشتر از این منابع را فراهم آورد.
مزایای اجتماعی نامزدی در کارزار انتخاباتی نورآباد فارس
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۷
570 - 581
حوزههای تخصصی:
دموکراسی و انتخابات، مکانیزم اجرای اراده ملت به حکومت برای اداره سرزمین است. انسانِ سیاسی به مثابه نامزد انتخاباتی از اجزاء و مولفه های مهم و زمینه ساز فرایند انتخابات به شمار می رود، به نحوی که بدون بازیگر سیاسی، رأی دهنده نمی تواند کُنشی / انتخابی داشته باشد. کارزار انتخاباتی، راهبردی ترین دریچه ورود نخبگان به سیاست های خرد و کلان کشور است، ازاین روست که نامزدهای انتخاباتی به ویژه نمایندگان ادوار مجلس، فرصت را مغتنم شمرده و با اعلام داوطلبی مجدد دراین عرصه به دنبال حفظ جایگاه سیاسی و کسب قدرت سیاسی هستند. استان فارس متشکل از فضاهای جغرافیایی گوناگون و متنوعی است که حوزه انتخابیه ممسنی و رستم با مرکزیت نورآباد فارس ازجمله آنهاست که کمتر نماینده ای از حضور در دور بعدی انتخابات، اعلام انصراف کرده است. بنابراین این پرسش مطرح است که دلایل حضور متعدد نامزدها و نمایندگان در پیکار انتخابات چیست؟ یا مهمترین مزایای اجتماعیِ نامزدی در کارزار انتخاباتی نورآباد فارس کدامند؟ روش تحقیق ماهیتی کیفی تحلیلی دارد، به نحوی که گردآوری اطلاعات متکی بر آنچه که در بستر دوازده دوره انتخابات مشاهده شده و آنچه که تجزیه و تحلیل استدلالی است، پی ریخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد شناسه های سه گانه «شهرت»، «قدرت» و «ثروت»، مهمترین «مزایای اجتماعی» اعلام نامزدی در پیکارهای انتخاباتی به ویژه ازسوی نمایندگان ادوار نورآباد فارس هستند. سوای از اینها نمایش میزان «کارآمدی» و «خدمت» نیز از دیگر شناسه های تقویت کننده این مسئله به شمار می روند.