فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۱
57 - 75
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی محل مناسب دفن زباله شهر بردسکن واقع در غرب استان خراسان رضوی و نیز بررسی میزان تناسب لندفیل موجود با توان محیط است. به این منظور ابتدا معیارهای محیط زیستی مؤثر بر انتخاب مکان مناسب توسعه لندفیل شناسایی، نقشه سازی و با استفاده از فرآیند AHP وزن دهی شدند. نتایج وزن دهی نشان داد معیارهای زمین شناسی، فاصله از چاه شرب و فاصله از شهر بردسکن به ترتیب با وزن های 173/0 و 172/0 و 124/0 دارای بیشترین میزان اهمیت در شناسایی مناطق مناسب دفن زباله هستند. بعد از اعمال وزن های به دست آمده، مکان یابی محل دفن، با استفاده از ارزیابی چندمعیاره به شیوه WLC انجام گردید. نقشه قابلیت حاصل از WLC، در پنج طبقه شامل قابلیت خیلی کم تا خیلی زیاد طبقه بندی و بر این اساس پهنه های مستعد محل دفن شناسایی شدند. مطابق نتایج، حدود پنج درصد از حوضه از تناسب خیلی زیاد و حدود 32 درصد از سطح منطقه قابلیت زیادی برای توسعه سایت لندفیل برخوردار بودند. همچنین، بررسی انطباق اکولوژیکی لندفیل موجود بر مبنای نقشه تناسب حاصل از اجرای MCE نشان دهنده قرارگیری آن در طبقه خوب هست. در مرحله بعد، به منظور به گزینی محل دفن پسماند، ماتریس لئوپولد ایرانی تهیه و برای هر یک از پهنه ها تکمیل شد. نتایج ارزیابی نشان داد، از میان گزینه های موردبررسی، لندفیل فعلی- با انجام اقدامات اصلاحی- بهترین تناسب را برای دفن پسماند در این حوضه دارد. مجاورت با منابع آبی (آبراهه ها و قنات)، فاصله زیاد از شهر بردسکن، نامناسب بودن خاک منطقه از مهم ترین دلایل حذف سایر پهنه ها بود.
تبیین وضعیت معیارهای شهر شاد در برنامه ریزی شهری، مطالعه موردی: شهر سلمانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۰
1 - 18
حوزههای تخصصی:
کیفیت شهر و فضاهای شهری عاملی مؤثر بر شادی بوده و میزان شادی در فضاهای شهری نیز میتواند نمودی از کیفیت فضاها باشد. ازاین رو می توان شادی را همچون سرزندگی، کیفیتی پایه در فضاهای شهری دانست. این پژوهش با هدف، تبیین معیارهای شهر شاد در برنامه ریزی شهری در شهر سلمانشهر صورت گرفته است. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد و روش گردآوری داده ها میدانی می باشد. با استفاده از مبانی نظری و پیشینه تحقیق پرسش نامه طراحی گردید و با استفاده از فرمول کوکران 400 عدد میان جامعه آماری توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در قالب تحلیل های توصیفی و استنباطی انجام شده است. با توجه به بررسی سابقه نظری پژوهش و همچنین مطالعه مبانی نظری، مهم ترین متغیرهای محیطی که می توانند بر شادی شهروندان تأثیرگذار باشند، شناسایی گردیدند. این متغیرها عبارتند از : زیباسازی بصری شهر، دسترسی و حمل ونقل، مسکن، حیات و سرزندگی، حس امنیت، تعاملات اجتماعی، قلمروگرایی و حس تعلق، فضای سبز و طبیعت، بهداشت محیط، فضاهای گردشگری، فضاهای بازی و ورزش، درآمد و اشتغال که در پنج بعد کلی، بصری کالبدی، اجتماعی - فرهنگی، زیست محیطی، خدمات و امکانات شهری و اقتصادی تقسیم بندی شده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد، میانگین احساس شادی بر مبنای روش وینهوون در بین شهروندان شهر سلمانشهر 5/65 از 10 بوده است. طبق نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپرمن، تمامی متغیرهای پژوهش با متغیر وابسته پژوهش (شادی) در ارتباط هستند و همینطور طبق نتایج آزمون کروسکال- والیس شاخص های مورد بررسی در بین مناطق پنج گانه شهر سلمانشهر دارای تفاوت معنادار است.
تحلیل جغرافیایی کیفیت زندگی روستاهای شهرستان نوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: کیفیت زندگی مفهومی چند جانبه و چند بعدی است و تنها جنبه های مادی زندگی را در بر نمی گیرد؛ اندازه گیری و پی بردن به آن خود در گرو عوامل مختلف محیطی – اکولوژیک، اجتماعی – فرهنگی و اقتصادی می باشد و خصوصیات فردی افراد جامعه نیز در آن دخالت دارند.هدف: مقاله با هدف بررسی عوامل موثر بر تحولات کیفیت زندگی، بین روستاییان در دو دهه اخیر تدوین شده است.روش شناسی: روش تحقیق، روش توصیفی – تحلیلی است. در این روش، ابتدا شاخص های کیفیت زندگی به تفکیک نقاط روستایی مورد مطالعه و سنجش قرار گرفت. جامعه آماری روستاییان21 روستا و حجم نمونه 380 خانوار از روستاییان است که با استفاده از فرمول کوکران تعیین گردیده اند. سپس در مرحله تحلیل، فاصله از شهر و فاصله تا جاده اصلی بر تفاوت های فضایی کیفیت زندگی مورد ارزیابی قرار گرفت.قلمرو جغرافیایی پژوهش: قلمرو جغرافیایی شامل بخش مرکزی شهرستان نوشهر می باشد .یافته ها و بحث: نتایج نشان داد که وضعیت روستاهای مورد مطالعه از نظر کیفیت شاخص های کالبدی کیفیت زندگی مطلوب و شاخص های اقتصادی در سطح نامطلوبی قرار دارند. که می توان ناشی از عوامل مختلف مانند عدم برخورداری از سطوح خدماتی مطلوب، عدم وجود منابع درآمدی و... در سطح منطقه باشد. همچنین از میان روستاهای مورد بررسی روستاهای خیرودکنار، توسکاتک، تازه آباد و شریعت آباد در بالاترین سطح کیفیت زندگی و رضایتمندی جای روستاهای سنگتو، حمزده دارند؛ و علیا و چلک علیا در پایین ترین سطح کیفیت زندگی و رضایتمندی قرار می گیرند.نتیجه گیری: بین تمام سطوح کیفیت زندگی در سطح روستاهای نمونه بر اساس عوامل فاصله تا جاده اصلی و فاصله تا شهرستان تفاوت معناداری وجود دارد. و هر چه فاصله کمتر باشد شاخص های کیفیت زندگی در وضعیت مناسب تری قرار می گیرند و سطح کیفیت زندگی بالاتر می رود.
توزیع زمانی-مکانی فصلی گردوغبار در شرق و جنوب شرق ایران بر اساس داده های ایستگاهی و سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۸۷
20 - 1
حوزههای تخصصی:
جنوب شرق و شرق ایران به دلیل خشکسالی های متعدد، سدسازی های بالادستی و تغییرات شدید کاربری اراضی طی سال های اخیر به یکی از مهم ترین کانون های تولید گردوغبار تبدیل شده است. در این مطالعه باهدف توزیع زمانی- مکانی گردوغبار فصلی در شرق و جنوب شرق ایران از داده-های ایستگاهی (15 ایستگاه سینوپتیک طی دوره 2015-1980)، شاخص عمق نوری هواویز (AOD) سنجنده MODIS ماهواره Terra و شاخص جذب هواویز (AAI) سنجنده OMI ماهواره Aura طی دوره 2015-2005 استفاده شد. برای ارزیابی روند روزهای گردوغباری آزمون ناپارامتریک من-کندل (MK) به کاربرده شد. نتایج نشان داد که متوسط روزهای گردوغباری در این منطقه از ایران 24/9 روز است و بیشینه روزهای گردوغباری با 51/45 روز در فصل تابستان در ایستگاه زابل اتفاق می افتد. تغییرات فصلی گردوغبار شرق و جنوب شرق ایران دارای دو فاز حداکثری بهاره و تابستانه است. همچنین گردوغبار با ارتفاع و عرض جغرافیایی رابطه معکوس نشان داده است. پارامترهای جوی، خشک شدن رودها و دریاچه_ها و تغییرات کاربری اراضی سه عامل اساسی در تولید گردوغبار در شرق و جنوب شرق ایران هستند. داده_های ماهواره ای و ایستگاهی چهار منطقه شامل سواحل مکران، بسترهای خشک شده دریاچه_های هامون و جازموریان، دشت لوت و منطقه مرزی ایران، افغانستان و پاکستان را به عنوان کانون های اصلی تولید و انتشار گردوغبار نشان دادند. روند گردوغبار در غالب ایستگاه_های مطالعاتی به غیراز ایستگاه های زابل، بم و کرمان روندی افزایشی را نشان داده است و در فصل بهار بیشینه شدت روند گردوغبار و در فصل تابستان بیشینه وسعت مکانی پهنه_های با روند افزایشی گردوغبار قابل مشاهده است.
ارزیابی پتانسیل آب زیرزمینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل های عامل چندگانه تأثیرگذار و فازی؛ مطالعه موردی: بخشی از حوضه آبخیز کبار- فردو واقع در استان قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۲۹
91 - 105
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، رشد جمعیت، افزایش سطح اراضی فاریاب و توسعه اقتصادی، موجب افزایش تقاضا برای آب های زیرزمینی در سراسر جهان شده است. در نتیجه، شناسایی مناطق بالقوه ی دارای آب زیرزمینی و تعیین مناطق تغذیه آن با استفاده از فناوری های دقیق به منظور کاهش افت و همچنین برنامه ریزی و نظارت بر سیستم منابع آب زیرزمینی ضروری است. در این تحقیق هدف آن است که روش های عامل چند گانه تأثیرگذار و فازی برای تعیین پتانسیل آب زیرزمینی در بخشی از حوضه آبخیز کبار- فردو واقع در استان قم مورد مقایسه قرار گیرد. به این منظور، شش عامل شیب، بارندگی سالانه، فاصله از رودخانه، زمین شناسی، خاکشناسی و کاربری اراضی مد نظر قرار گرفتند و روش های فازی و عامل چندگانه تأثیر گذار (MIF) با استفاده از آنها اجرا شده است. در روش عامل چندگانه تأثیر گذار عامل فاصله از آبراهه دارای کم ترین وزن (8.33%) و عامل زمین شناسی دارای بیش ترین وزن است (25%) و عوامل بارش، شیب، خاک شناسی، کاربری اراضی به ترتیب دارای وزن های 20.83 %، 16.67% ، 16.67% و 12.5% هستند. سپس نقشه پتانسیل آب زیرزمینی از طریق هم پوشانی در ArcGIS تهیه شده و منطقه مورد مطالعه به چهار طبقه پتانسیل خیلی کم، کم، متوسط و زیاد طبقه بندی شده است که به ترتیب 5.16، 19.69 ، 32.06 و 43.09 درصد از مساحت منطقه را شامل می شود. در روش فازی نیز لایه های موضوعی بر اساس تابع خطی به فازی تبدیل شده و هم پوشانی لایه ها با استفاده از تابع گاما صورت پذیرفته که در نقشه نهایی طبقات خیلی کم، کم، متوسط و زیاد 25.61، 18.02، 41.40 و14.97 درصد از منطقه را در برمی گیرند. به منظور ارزیابی مدل ها، از آمار نقاط مشاهداتی استفاده و در نهایت صحت مدل های عامل چندگانه تأثیرگذار و فازی به ترتیب 71.42 و 78.57 درصد محاسبه شده که به نظر می رسد مقادیر قابل قبولی هستند. نتایج این تحقیق می تواند برای اجرای طرح های تغذیه مصنوعی در راستای مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی منطقه مورد استفاده قرار گیرد.
ارزیابی آسیب پذیری مناطق ساحلی نسبت به افزایش سطح آب دریا تحت تاثیر سناریوهای تغییر اقلیم (مطالعه موردی: منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مناطق ساحلی مهمترین و حساس ترین مناطق به اثرات ناشی از تغییر اقلیم بویژه افزایش سطح آب دریا می باشند که پیامد های وخیم و آسیب های ناشی از آن را با درجه اطمینان بالاتری تجربه می کنند. هدف از این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری مناطق ساحلی واقع در محدوده منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس (عسلویه و کنگان) نسبت به افزایش سطح آب خلیج فارس است. داده های مورد استفاده در این تحقیق شامل داده های جزر و مدی ایستگاه های کنگان، بوشهر و امام حسن، مدل رقومی ارتفاعی، داده های ارتفاعی و تصاویر ماهواره ای سنتینل 2 به منظور ساخت ترکیب رنگی حقیقی با اندازه تفکیک مکانی 10 متر می باشد. نقشه آب گرفتگی منطقه مورد مطالعه در صورت افزایش نیم، یک و دو متری سطح آب دریا تهیه شد. نتایج نشان داد که بیشترین آسیب پذیری افزایش سطح آب دریا مرتبط با مجتمع های پتروشیمی نزدیک به ساحل می باشد. منطقه پارس جنوبی یک در نواحی رویش جنگل های مانگرو و صنایع پایین دستی در معرض بیشترین آسیبپ پذیری قرار دارد به طوری که حتی با نیم متر افزایش سطح آب دریا اراضی قابل توجهی به زیرآب خواهد رفت. عدم توجه به خطر بالا آمدن سطح آب دریا می تواند در آینده خسارت اقتصادی هنگفتی را به شرکت های پتروشیمی و صنایع مرتبط همچنین به اکوسیستم های حساس و شکننده ساحلی وارد سازد. بنابراین استراتژی مدیریتی منطقه ای برای کاهش این آسیبپ پذیری امری ضروری است. یکی از راه های مقابله با این آسیبپ پذیری، ساخت تپه های رگه ای و استفاده از موج شکن های معلق در زیر آب به همراه گرون های T شکل در سواحل تحت خطر آب گرفتگی است.
From Winter War to Russia-Ukraine War: The Importance of Alliances for Russia's Nordic-Baltic Neighbors(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
55 - 85
حوزههای تخصصی:
The significance of having an alliance was defined in the Great War when weak European and strong countries decided to ally to fight the mighty power of the Central Powers. Afterward, fragile countries decided to join strong alliances to overcome threats from their neighbors. The Second World War was another example of being allied with strong countries to cope with threats from Nazi Germany, Fascist Italy, and the Japanese Empire. During the Winter War and Russia-Ukraine War, Finland, and Ukraine, respectively, resemble weak countries with limited military and economic capabilities taking on a dominant and belligerent force. Neorealism is one of the structural theories in International Relations, which states that states intend and follow the balance of power to ensure their security. Neorealism posits that security organizations and alliances are vital tools in the pursuit of balancing threats and ensuring national security. This research aims to highlight the importance of alliances with Russia's neighbors to avoid future conflicts with Russia. The main question of this research is why Russia's neighbors need to form or join alliances to hedge against Russia's aggression and assist member states in reducing the large amount of budget spent on military expenses. This research argues that Finland's position in 1939 and Ukraine's in 2022 are the consequence of self-reliance under an anarchic system without having an alliance and leading to final defeat or territory cession. This paper argues alliances can secure European countries and act as a shield from Russia's threats. This research will employ the explanatory method as its research method.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر توسعه گردشگری ادبی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی فضایی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
117 - 136
حوزههای تخصصی:
گردشگری ادبی از مهم ترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیا و همواره از جمله گونه های اصلی گردشگری در ایران و به طور کلی، کشورهای در حال توسعه است. این نوع گردشگری می تواند دریچه ای نوین از شناخت، توسعه و پایداری را برای جوامع به همراه داشته باشد. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل مؤثر در توسعه گردشگری ادبی در کشور ایران است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی است که ماهیت تفسیری و تحلیلی دارد و از لحاظ روش در گروه پژوهش های کیفی و کمّی قرار دارد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل های گراند تئوری، دلفی و در نهایت، از ماتریس خودتعاملی (SSIM) استفاده شده است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل متخصصان و نخبگان در حوزه گردشگری به طور عام و به طور خاص گردشگری ادبی است. برای گردآوری جامعه نمونه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده و در نهایت، تعداد 30 نفر به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که مقوله هایی از جمله بهبود اقدام های مدیریتی و نهادی، افزایش در سرمایه گذاری گردشگری ادبی و موارد مربوط به آن، ارتقا در رقابت پذیری گردشگری ادبی در خاورمیانه و جهان با تبلیغات مناسب، عوامل قانونی و طراحی الگوی بومی از گردشگری ادبی به روایت های گفتمان، آموزش، توسعه فعالیت تخصصی و ترسیم مسیرهای ادبی و ... به عنوان عوامل مؤثر در توسعه گردشگری ادبی در کشور ایران شناسایی شد. سپس نتایج ماتریس خود تعاملی نشان داد که عامل اقدام های مدیریتی و نهادی بر سایر عوامل دیگر تأثیر دارد. عامل طراحی الگوی بومی از گردشگری ادبی به روایت های گفتمان، آموزش، توسعه فعالیت تخصصی و ترسیم مسیرهای ادبی و ... که مهم ترین عامل در جذب گردشگران ادبی است، متأثر از سایر عوامل است و به خودی خود، تأثیری بر عامل دیگری نمی گذارد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع سیلاب با استفاده از مدل MFFPI (مطالعه موردی: حوضه آبخیز شفارود، استان گیلان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
871 - 821
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی خطر وقوع سیلاب با استفاده از مدل MFFPI در حوضه آبخیز شفارود، استان گیلان می باشد. در این راستا جهت دستیابی به اهداف پژوهش از 6 پارامتر مدل MFFPI شامل پارامترهای انحناء دامنه، شیب، تراکم جریان، بافت خاک، نفوذپذیری سنگ و کاربری اراضی استفاده شد. بدین منظور جهت استخراج و تهیه نقشه های عامل از تصاویر ماهواره ای لندست 8، نقشه توپوگرافی با مقیاس 1:50000، زمین شناسی 1:100000 شهرستان رضوانشهر (اخذ شده از سازمان منابع طبیعی) استفاده گردید. در گام بعد در محیط Arc Map اقدام به تولید نقشه های مذکور گردید. در نهایت براساس جدول امتیازدهی مدل MFFPI به هریک از نقشه های استخراج شده با استفاده از افزونه Raster Calculator وزن مربوط به کلاس طبقه بندی ها داده شد و لایه های وزنی پارامترهای انحناء دامنه، شیب، تراکم جریان، بافت خاک، نفوذپذیری سنگ و کاربری اراضی تولید شدند. در گام آخر نیز با تلفیق 6 پارامتر مدل مورد مطالعه، نقشه نهایی پهنه بندی سیلاب ناگهانی برای حوضه آبخیز شفارود در 5 کلاس (خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد) تهیه و تولید شد. نتایج پهنه بندی نهایی سیلاب نشان داد که مناطق بخش های جنوب و جنوب غربی حوضه از پتانسیل خطر خیلی زیاد و زیاد برخوردار بود و در مقابل قسمت های مرکزی حوضه نیز از پتانسیل خطر متوسط و کم را به خود اختصاص داد. نتایج این پژوهش می تواند مدیران و مسئولان ذیربط را در جهت شناسایی و مقابله با خطرات احتمالی سیلاب در آینده به خصوص مناطق دارای پتانسیل خطر سیلاب خیلی زیاد یاری نماید تا با اتخاذ تصمیمات صحیح مانع خسارات مالی و جانی برای منطقه مورد مطالعه گردد.
ارزیابی اثرات خشکسالی بر تاب آوری اقتصادی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان ماهنشان استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای اقتصادی دوره ۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱۵
1 - 19
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات تهدیدکننده همیشگی سکونتگاه های انسانی، وقوع سوانحی است که صدمات جبران ناپذیری به ابعاد مختلف زندگی انسان ها وارد می کند. یکی از متداول ترین این مخاطرات، خشکسالی می باشد که فراوانی آن بویژه در نواحی خشک و نیمه خشک بسیار زیاد بوده و در سراسر جهان، بر طیف گسترده ای از اکوسیستم ها تأثیرات گسترده ای ایجاد کرده است. فعالیت های کشاورزی در ایران به شدت به شرایط جوی وابسته است. با توجه به اهمیت کشاورزی در زنجان، شدت اثرات پدیده خشکسالی نیز نمود بیشتری دارد. هدف از پژوهش فوق این است که مشخص کند شاخص های تاب آوری اقتصادی روستاهای مورد مطالعه در چه سطحی قرار دارند و بیشترین اثرات خشکسالی بر روی کدام یک از شاخص های تاب آوری اقتصادی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه)، روش تجزیه وتحلیل داده ها توصیفی و استنباطی می باشد. جامعه آماری پژوهش فوق30 روستای شهرستان ماهنشان است. پس از بررسی وضعیت خشکسالی با بهره گیری از شاخص SPI، شاخص های تاب آوری اقتصادی استخراج و مورد ارزیابی قرار گرفت. داده های گردآوری شده در نرم افزار SPSS با آزمون های دو جمله ای، تی تست و تحلیل عاملی اکتشافی بررسی شد. با عنایت به مثبت بودن نتیجه آزمون t تک نمونه ای و سطح معناداری کمتر از 05/0مشخص می شود که وضعیت بُعد اقتصادی در حالت مطلوب قرار دارد؛ به عبارتی بین متغیرهای بُعد اقتصادی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج آزمون تحلیل عاملی نشان داد که عامل اشتغال مهم ترین عامل مؤثر بر تاب آوری اقتصادی در نواحی روستایی می باشد. مقدار ویژه این عامل 472/5 می باشد که به تنهایی قادر است 198/34 درصد واریانس را محاسبه و توضیح دهد. وقوع خشکسالی در روستاهای مورد مطالعه باعث کاهش سطح تاب آوری اقتصادی در محدوده مورد مطالعه شده و بیشترین عدم مطلوبیت شاخص های تاب آوری در بُعد اقتصادی مربوط به شاخص دریافت اعتبارات و وام مرتبط با خشکسالی با 00/1 و تمدید زمان بازپرداخت اقساط به دلیل وجود خشکسالی با 99/0 و امکان تغییر شغل بعد از وقوع خشکسالی با 98/0 درصد می باشد.
بررسی تأثیر آگاهی از پیامد و مسئولیت انتسابی در نیات رفتاری متمدنانه گردشگران ساحلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۸)
149 - 160
حوزههای تخصصی:
گردشگری همواره به منزلهٔ یکی از روش های گذران اوقات فراغت مطرح بوده است و تأثیر چشمگیری در محیط زیست انسانی، اقتصاد و معیشت مردم و جامعه بر جای گذاشته است. اطمینان از اینکه گردشگران رفتار متمدنانه ای از خود بروز می دهند و مسئول پیامدهای منفی رفتار خود هستند، که از آن به منزلهٔ مسئولیت انتسابی یاد می شود، برای حفظ رقابت پذیری مقصد های گردشگری حائز اهمیت است و در این میان نقش سواحل، به مثابهٔ یکی از مهم ترین مقصدهای گردشگری، اهمیتی روزافزون یافته است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آگاهی از پیامد و مسئولیت انتسابی در نیات رفتاری متمدنانهٔ گردشگران ساحلی است. روش پژوهش تحلیلی است و جامعهٔ آماری این پژوهش مسافران و گردشگران مقیم تهران و کرج هستند که حداقل یک بار به سواحل دریای خزر سفر کرده اند. برای گردآوری اطلاعات از ابزار پرسش نامه استفاده شد و داده ها به روش معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart Pls تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد هنجارهای شخصی و آگاهی از پیامد در نیات رفتاری متمدنانهٔ گردشگری در زمینهٔ گردشگری ساحلی تأثیر مثبتی دارد و آگاهی از پیامدها در مسئولیت انتسابی، نگرش به رفتار، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری ادراک شده در زمینهٔ رفتار متمدنانهٔ گردشگری ساحلی تأثیر مثبت و معناداری می گذارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت، هرچه گردشگر مطلوبیت بیشتری از انجام رفتارهای متمدنانهٔ گردشگری درک کند، میزان تعهد احساسی او به بروز رفتار متمدنانه افزایش می یابد. شکل گیری نگرش رفتاری متمدنانهٔ گردشگری نتیجهٔ عامل واحدی همچون هنجارهای ذهنی نیست، بلکه ترکیبی از عواملی مانند هنجار شخصی است.
واکاوی فرصت ها و تهدید های کشت دوم برنج در روستاهای بخش لاله آباد (شهرستان بابل/استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا سال ۲۲ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۱
1 - 17
حوزههای تخصصی:
برنج کاری یکی از مهم ترین فعالیت اقتصادی در استان مازندران و منبع اصلی درآمد کشاورزان است. این استان با تولید بیش از یک میلیون تن برنج در هر سال، حدود ۴۲ درصد برنج مورد نیاز کشور را تامین می کند. این تحقیق به صورت مروری بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای بخش لاله آباد شهرستان بابل می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، 330 نفر از کشاورزان و کارشناسان به عنوان جامعه نمونه انتخاب شدند و در نهایت با استفاده از تحلیل همبستگی گاما، آزمون فریدمن و رگرسیون خطی چندگانه در محیط نرم افزاری SPSS، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمون فریدمن ضمن بیان تاثیر معنادار کشت دوم برنج بر رونق اقتصادی خانوارهای روستایی، حاکی از آن است که تفاوت معناداری بین شاخص های متعدد اقتصادی وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل همبستگی گاما، حاکی از رابطه معنادار و همبستگی آسیب های متعدد زیست محیطی با رونق و گسترش بی رویه کشت دوم برنج می باشد. همچنین محاسبه ضریب تعیین در تحلیل رگرسیون خطی چندگانه نشان می دهد که تهدیدهای زیست محیطی بررسی شده در تحقیق حاضر تا 65 درصد به گسترش بی رویه کشت دوم برنج وابسته است. براین اساس برای تقویت و رونق اقتصادی کشت دوم و ممانعت از تخریب احتمالی محیط زیست روستایی، برنامه ریزی بهینه کشت دوم برنج به منظور پایداری محیط زیست روستایی در چارچوب طرح آمایش سرزمین امری اجتناب ناپذیر است. وازگان کلیدی: فرصت ها، تهدیدها، توسعه پایدار اقتصادی، استان مازندران.
تحلیل فضایی تأثیر آلودگی هوا بر زیست پذیری شهری (مطالعه موردی: شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره ۲۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
87 - 104
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر تحلیل و ارزیابی یکی از عوامل مهم و اثرگذار بر زیست پذیری شهرها (آلودگی هوا) در کلان شهر اراک بود. داده ها و اطلاعات مورد نیاز با مطالعه اسناد، مراجعه به سازمان ها، و به صورت پیمایشی جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق شهر اراک و نمونه آماری 384 نفر از شهروندان محلات شهر اراک بودند. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از ابزار GIS و مدل رگرسیون وزنی جغرافیا (GWR) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد شاخص های زیست پذیری در شهر اراک از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار نیستند و از طرف دیگر به دلیل وجود کارخانه ها و شرکت های بزرگ (پتروشیمی، هپکو، ایرالکو)، ترافیک سنگین، و بافت قدیمی شهر در برخی محلات وضعیت شاخص های آلودگی هوا در شرایط نامطلوبی قرار دارد؛ طوری که نتایج تحلیل فضایی مدل GWR نشان داد: که با توجه به آمارهR2، وضعیت زیست پذیری شهر اراک در ابعاد اقتصادی، کالبدی، و زیست محیطی به میزان بالای 50 درصد از شاخص های آلودگی هوا، مانند PM2.5, PM10, SO2, CO2 متأثراست و البته محلات بخش های شرقی، جنوب، و جنوب غربی شهر اراک بیشتر تحت تأثیر این مسئله قرار گرفته اند. تنها شاخص اجتماعی با R2=48 دارای تأثیرپذیری کمتری (48%) نسبت به سایر شاخص ها بوده است. همچنین نتایج تحلیل فضایی نشان می دهد با فاصله گیری محلات شهری از منابع آلاینده وضعیت زیست پذیری شهری به حالت مطلوب نزدیک می شود.
تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته ترکیبی در شهر جدید گلبهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آنچه که به مسائل و مشکلات شهری دامن می زند، معضلاتی است که نهادهای مدیریتی شهرها و کلان شهرهای کشور مثل شهرداری ها با آن ها درگیر هستند و نارسایی در اطلاع رسانی و شفاف سازی عملکردی، قانونمندی و اجماع و خرد جمعی مسئولان، مشارکت و... موجب کاهش عملکرد آن ها شده است. هدف از پژوهش حاضر تبیین جایگاه حکمروایی خوب شهری با استفاده از روش آمیخته در شهر جدید گلبهاراست. به منظور بررسی وضعیت موجود ابعاد حکمروایی خوب در شهر جدید گلبهار، تعداد 385 پرسش نامه برای شهروندان و تعداد 48 پرسش نامه برای کارشناسان شهرداری و شورای شهر توزیع شد و همچنین با ۱۰ نفر از کارشناسان حوزه شهرهای جدید مصاحبه نیمه ساختار انجام شد و سپس با رویکرد آمیخته که حاصل تلفیق روش های کمی(روش توصیفی - تحلیلی) و کیفی است، وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در گلبهار ارزیابی شد. نتایج به دست آمده از تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری نشان دهنده این است که همه نمرات میانگین آن ها به جز شاخص های قانونمندی، شفافیت و بینش راهبردی که از دیدگاه شهروندان در حد پایین تر از متوسط گزارش شده اند، در محدوده نسبی متوسط- 5 / 2 تا 5 / 3 - هستند.همچنین نتایج تحلیل های کیفی نشان داد که بیشتر نقص و نارسایی هایی که ابعاد حکمروایی در نظام مدیریتی شهر جدید گلبهار با آن دست به گریبان هستند؛ نبود انگیزه و حس تعلق مکانی نداشتن شهروندان، شفاف نبودن قوانین و اعتماد نداشتن شهروندان به مسئولان است.
واکاوی تأثیر ارزش های محیط زیستی بر قصد خرید محصولات سبز با میانجی گری نگرانی های محیط زیستی و تعدیل گری اعتماد سبز (مورد مطالعه: مصرف کنندگان مواد غذایی سبز در شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش های محیط زیستی از عوامل کلیدی تأثیرگذار بر قصد خرید مصرف کنندگان و افزایش تمایل مصرف کنندگان به خرید محصولات سبز است که این امر برای توسعه پایدار محیط زیست حیاتی می باشد. در این راستا هدف از پژوهش حاضر واکاوی تأثیر ارزش های محیط زیستی بر قصد خرید محصولات سبز با میانجی گری نگرانی های محیط زیستی و تعدیل گری اعتماد سبز در بین مصرف کنندگان مواد غذایی سبز در شهر تبریز بوده است. این پژوهش ازنظر روش تحقیق از نوع توصیفی- همبستگی بوده و ازنظر روش گردآوری داده ها از نوع روش پیمایشی به شمار می رود. جامعه آماری این پژوهش مصرف کنندگان مواد غذایی سبز در شهر تبریز بوده که با توجه به نامحدود بودن حجم جامعه آماری، بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه معادل 384 نفر برآورد شد. پرسش نامه ها توسط مصرف کنندگان مواد غذایی سبز تکمیل شد و درنهایت 384 پرسش نامه استاندارد بر اساس طیف لیکرت جمع آوری گردیده و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. افزون بر این، داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و بسته نرم افزاری SMART-PLS2 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که ارزش های زیست محیطی بر قصد خرید محصولات سبز و نگرانی های محیط زیستی، تأثیر مثبت و معناداری دارد. افزون بر این، نگرانی های محیط زیستی بر قصد خرید محصولات سبز تأثیر مثبت و معناداری دارند. نگرانی های محیط زیستی رابطه بین ارزش های محیط زیستی و قصد خرید محصولات سبز را میانجی گری می کند و نهایتاً اعتماد سبز رابطه بین نگرانی های محیط زیستی مصرف کنندگان و قصد خرید محصولات سبز را تعدیل می کند.
ارائه مدل بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی با تأکید بر توسعه گردشگری شهری مطالعه موردی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
89 - 105
حوزههای تخصصی:
توجه به مقوله بازاریابی و دسترسی به محتوای مناسب و دقیق برای گردشگران نقش مهمی در توسعه و تقویت گردشگری ایفا می کند. در کشورهای که این موضوع را به خوبی درک کرده اند، بازاریابی در حوزه گردشگری بخش رو به رشدی را به خود اختصاص داده است. تحقیق حاضر با هدف ارائه مدل بازاریابی محتوا در رسانه های اجتماعی با رویکرد تقویت گردشگری موردمطالعه شهر تهران به انجام رسانیده است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ رویکرد پیمایشی می باشد. جامعه آماری این تحقیق گروهی از صاحب نظران شامل مدیران و متولیان ارشد گردشگری و شرکت های حوزه های بازاریابی و اساتید دانشگاهی بودند که بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، 15 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب مورد مصاحبه قرار گرفتند. رویکرد اتخاذشده در این تحقیق تحلیل مضمون (تم) بود. نتایج به دست آمده پژوهش نشان دهنده نه بعد اصلی ازجمله؛ محوریت فناوری در بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی، ارتباط با گردشگران و رقبا و محوریت داده های آن ها، ابعاد استراتژیک در بازاریابی محتوایی، ارتقاء زیرساخت های بازاریابی، تحول در فرایندهای سازمانی، نوآوری در بازاریابی محتوایی، ارتقاء فرهنگ بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی، اهداف بازاریابی محتوایی، ارزش مداری و تناسب محتوا بازاریابی می باشد که به عنوان ابعاد تعیین کننده در بازاریابی محتوایی در رسانه های اجتماعی جهت توسعه گردشگری شهری محسوب می شوند. در راستای به کارگیری این ابعاد شناخت جامعه هدف و درک صحیحی از انتظارات، نیازها و توقعات آن ها و همچنین به کارگیری رسانه های اجتماعی که تسهیل کننده تأمین نیازهای آن ها هستند، تأثیر مستقیم بر ذهنیت گردشگران و به تبع توسعه گردشگری دارد
سنجش سکونتگاه های غیررسمی شهراردبیل بر مبنای شاخص های زیست پذیری شهری
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۵
425 - 444
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش جمعیت شهرها و توسعه زندگی شهرنشینی، شهرها همواره با انواع مشکلات کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی مواجه بوده اند. در عصر حاضر رفع این معضلات به مهم ترین چالش های برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. در این راستا برنامه ریزی با رویکرد زیست پذیری شهری می تواند ظرفیت های لازم را برای مقابله با این معضلات ایجاد نماید. در این میان محلات اسکان غیررسمی را می توان بخش های فراموش شده و برنامه ریزی نشده ای درمقایسه با سایر محلات شهری دانست که به لحاظ زیست پذیری بسیارشکننده می باشند. از این رو، ﻫﺪف پژوهش ﺣﺎﺿﺮ، سنجش سکونتگاه های غیررسمی شهراردبیل بر مبنای شاخص های زیست پذیری شهری و اولویت بندی آن ها جهت برنامه ریزی آتی انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی گردآوری شده اند. جامعه آماری تحقیق منطبق بر محلات 15 گانه سکونتگاه های غیررسمی شهر اردبیل می باشد. جهت سنجش میزان زیست پذیری در محلات هذف، شاخص های مربوطه با استفاده از روش آنتروپی وزن دهی و محلات هدف با بهره گیری از تکنیک های تصمیم گیری رتبه بندی و برای دست یابی به اولویت بندی نهایی از تکنیک ادغامی کپ لند استفاده شد. بر اساس مولفه های به کاررفته در پژوهش حاضر و نتایج حاصل از پیاده سازی تکنیک های مختلف تصمیم گیری، محله سلمان آباد در رتبه نخست و محله ایران آباد با کسب کمترین امتیاز در رتبه آخر به لحاظ زیست پذیری قرار گرفتند. لذا برنامه ریزی جهت ارتقای شاخص های زیست پذیری متناسب با نقاط ضعف و قوت و اولویت هر محله ضروری می نماید.
ارزیابی توسعه فیزیکی شهر جدید سهند با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و برنامه ریزی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۸۸
163 - 138
حوزههای تخصصی:
شهر سهند به عنوان یک شهر نسبتا جدید، توانسته است به سرعت در جایگاه سومین شهر پرجمعیت استان آذربایجان شرقی قرار گیرد. یکی از نکات مهم تحقیق حاضر، بررسی ارتباط بین توسعه فیزیکی شهر با روند معاملات ملکی و ترکیب داده های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی می باشد. در این پژوهش با استفاده از تصاویر ماهواره های Landsat-8 و Landsat-7 و Sentinel-2 در محیط کدنویسی گوگل ارث انجین کاربری ها و تغییرات آنها طی دو دوره قبل و بعد از شهر شدن (از 2000 تا 2008 و از 2008 تا 2019) دسته بندی شد و سپس پیش بینی توسعه آتی شهر سهند صورت گرفت. برای پیش-بینی از روش شبکه عصبی مصنوعی چند لایه پرسپترون (MLP) به عنوان یکی از روش های تصمیم گیری چندمعیاره مکانی(MCDM) استفاده شده است. متغیرهای مستقل استفاده شده در تحقیق حاضر، در پیش بینی توسعه فیزیکی شهر عبارت اند از : قیمت زمین، نوع کاربری، شیب، جهت شیب، ارتفاع، فاصله از مناطق شهری، فاصله از شبکه آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از شبکه معابر (اصلی و فرعی). نتایج طبقه بندی تصاویر ماهواره ای نشان داد که توسعه فیزیکی شهر جدید سهند در جهت تبدیل زمین های بایر به کاربری شهری صورت گرفته است. علاوه بر این توسعه فیزیکی در راستای تبدیل زمین های ارزان تر به نواحی ساخته شده بود. اراضی ساخته شده دارای توسعه زیادی بوده و از6246/665 هکتار در سال ۲۰۰۰ به 9516/732 هکتار در سال ۲۰۱۹ رسیده است. در بین روش های طبقه بندی تصاویر به منظور استخراج کاربری اراضی، روش SVM بهترین روش بود و همچنین تصاویر ماهواره Sentinel-2 بالاترین دقت را داشت. شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چندلایه به منظور پیش بینی توسعه فیزیکی آتی شهر جدید سهند مورد استفاده قرار گرفت، که با توجه به بررسی های صورت گرفته، توسعه در جهاتی پیش بینی شده است که مبتنی بر ارزان بودن زمین و نیز محدودیت-های ژئومورفولوژیکی مانند شیب و ارتفاع است.
مکان یابی بهینه احداث کارخانه تصفیه روغن خوراکی در ایران در شرایط عدم قطعیت با روش ترکیبی D-AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
29 - 46
حوزههای تخصصی:
چگونگی سرمایه گذاری و انتخاب مکان مناسب برای احداث کارخانه از مسائلی است که به موجب اهمیت حیاتی برای کارخانجات، شرکت ها یا سازمان ها به دلیل تأثیرات آن بر عواملی مانند عملکرد، سودآوری، رقابت پذیری، بقا و معیارهای مختلفی از جمله اجتماعی، اقتصادی، محیطی، کیفی و کمی و اهداف دیگر همواره موردتوجه سرمایه گذاران و مدیران قرار گرفته است. از آنجایی که تصمیم گیری در این زمینه استراتژیک بوده و در نتیجه اطلاعات ناقص کارشناسان در شرایط عدم قطعیت ممکن است موفقیت در بهره برداری آتی را کاهش دهد؛ از اینرو محققان روش های مختلفی را برای انتخاب مکان مناسب معرفی کرده اند. تئوری اعداد D به عنوان بسطی از نظریه دمپستر– شافر در مکان یابی ضمن برطرف کردن نواقص موجود در نظریه دمپستر– شافر، نقصان اطلاعات کارشناس را در پیش بینی لحاظ می کند. در این پژوهش به دلیل میزان قابل توجه تقاضا و حساسیت در جهت دهی صحیح منابع سرمایه ای با توجه به حجم بالای سرمایه مورد نیاز و اهمیت فراوان در انتخاب مکان مناسب در جغرافیای ایران برای حصول موفقیت و اینکه همواره سرمایه گذاری در این صنعت جذابیت داشته است ضمن انتخاب معیارهای با اهمیت، بررسی انتخاب مکان مناسب برای احداث کارخانه تصفیه روغن خوراکی در سی و یک استان کشور با روش ترکیبی فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و تئوری اعداد D (D-AHP)، به دلیل توانایی آن در تحلیل داده ها در شرایط عدم قطعیت که می تواند برآورد واقعی تری را فراهم کند، مورد بررسی قرار گرفته است. عوامل مؤثر بر مسئله تحقیق این پژوهش در قالب روش ترکیبی (D-AHP) و بر مبنای اجماع نظرهای ده نفر از کارشناسان و افراد خبره به کمک طوفان فکری کمک گرفته شده است که این عوامل شامل: دسترسی به مواد اولیه، تقاضای استانی، هزینه های سرمایه ای ثابت مانند زمین و ... و ظرفیت های (کارخانجات) تولیدی موجود در منطقه و فراوانی مصرف در همسایگی استان و تهدید بالقوه برای صنعت در صورت تمرکز مطلوب بر مبنای رفتار مصرف کنندگان و عوامل سیاسی و اجتماعی هستند.
ارزیابی کارائی مدل های یادگیری ماشین در برآورد ارتفاع ژئوئید محلی با اندازه گیری های GPS/Leveling(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اطلاعات جغرافیایی سپهر دوره ۳۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۳۰
99 - 117
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کارائی مدل های شبکه عصبی مصنوعی (ANN)، سیستم استنتاج عصبی-فازی سازگار (ANFIS)، رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و مدل شبکه عصبی رگرسیون عمومی (GRNN) در تعیین ارتفاع ژئوئید محلی مورد ارزیابی قرار می گیرد. برای انجام اینکار، مختصات ژئودتیکی 26 ایستگاه از شبکه شمال غرب ایران که ارتفاع اورتومتریک (Ho) آنها نیز با ترازیابی درجه یک توسط سازمان نقشه برداری کشور (NCC) اندازه گیری شده، مورد استفاده قرار گرفته است. در این ایستگاه ها، تفاضل ارتفاع اورتومتریک از ارتفاع نرمال (h)، به عنوان ارتفاع ژئوئید (N) در نظر گرفته شده است. بنابراین ورودی مدل های ANN، ANFIS، SVR و GRNN مختصات طول و عرض ژئودتیکی ایستگاه ها بوده و خروجی متناظر با آن، ارتفاع ژئوئید است. آموزش مدل ها با استفاده از 22 و 19 ایستگاه انجام گرفته است. به عبارت دیگر تعداد ایستگاه های آموزش متغیر بوده تا بتوان آنالیز دقیق تری از دقت مدل ها را ارائه نمود. به منظور ارزیابی دقیق تر، نتایج با ژئوئید حاصل از مدل IRG2016 که توسط سازمان نقشه برداری کشور تولید شده، مقایسه می شوند. ارزیابی های انجام گرفته نشان می دهد که در حالت 22 ایستگاه آموزش و 4 ایستگاه آزمون، RMSE مدل های ANN، ANFIS، SVR، GRNN و IRG2016 در مرحله آزمون به ترتیب برابر با 37/32، 19/83، 49/34، 53/82 و 29/65 سانتی متر شده است. اما در حالت 19 ایستگاه آموزش و 7 ایستگاه آزمون، مقادیر خطای مدل ها به ترتیب برابر با 36/63، 58/31، 39/64، 41/29 و 24/68 سانتی متر به دست آمده است. مقایسه RMSE نشان می دهد که مدل ANN با تعداد ایستگاه های آموزش کمتر، دقت بالاتری نسبت به مدل های ANFIS، SVR و GRNN ارائه می دهد. نتایج این مقاله نشان می دهد که با استفاده از مدل های ANN و ANFIS می توان ارتفاع ژئوئید را با دقت بالایی به صورت محلی برآورد کرده و مورد استفاده قرار داد.