فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۵٬۳۲۴ مورد.
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۹
149 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارائه مدل مدیریت زنجیره تأمین دفاعی ارزش آفرین با رویکرد خلق مزیت رقابتی با رویکردی کیفی و مبتنی بر شیوه ی نظریه پردازی داده بنیاد در حوزه صنایع غذایی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه باز نیمه ساختار یافته با 15 تن از مدیران ارشد و مسئولان بخش زنجیره تأمین در صنایع غذایی و خبرگان دانشگاهی است که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی و نظری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها طی سه مرحله: کدگذاری باز، محوری وگزینشی انجام شد. یافته ها نشان می دهد که 5 فاکتور شکل دهنده مدل زنجیره تأمین ارزش آفرین با رویکرد خلق مزیت رقابتی عبارتند از 1) شرایط علّی(هماهنگی درونی و بیرونی، مدیریت تولید و توزیع، فرهنگ سازمانی خلاق و ارزش آفرین، قابلیت های نیروی انسانی و زیرساخت ها و قابلیت های فناوری اطلاعات)؛ 2) شرایط زمینه ای(سرمایه های اطلاعاتی، مدیریت روابط با ذی نفعان اصلی، توانمندی ها و قابلیت های زنجیره تأمین ، یکپارچگی زنجیره تأمین، رصد مستمر بازار، مشتریان و تأمین کنندگان و مدیریت نوآوری و تحقیق و توسعه)؛ 3) شرایط مداخله گر (فشار مشتریان)؛ 4) راهبردها(مدیریت جریان اطلاعات در زنجیره تأمین، پاسخگویی زنجیره تأمین، انعطاف پذیری در تأمین و تدارکات، مدیریت دانش در زنجیره تأمین، مدیریت جریان نقدینگی در زنجیره تأمین و مدیریت پسماندها) و 5) پیامدها(رقابت پذیری زنجیره تأمین، انعطاف پذیری زنجیره تأمین و قابلیت ارتجاعی زنجیره تأمین). غذا و مواد خوراکی در زمان عملیات و انجام ماموریت نظامی و انتظامی نقش حیاتی داشته و به عنوان یکی از اقلام پشتیبانی ضروری مانند مهمات نقش اساسی در حفظ توان نیروها و ادامه ماموریت آنها دارد. لازمه فعال و پویا بودن سازمانی، تهیه، تامین، نگهداری و توزیع کامل و مناسب وسایل تدارکاتی و رزمی از جمله مواد غذایی می باشد و لازمه این امر داشتن ساختار و تشکیلات و تاسیسات اساسی برای تهیه و تامین، نگهداری و توزیع مواد غذایی و بعبارتی مدل مدیریت زنجیره تامین ارزش آفرین می باشد.
مدل یابی معادات ساختاری رابطه آموزش ضمن خدمت با توانمندسازی مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران با نقش میانجی مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۲
99 - 120
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف مدل یابی نقش میانجی مدیریت دانش در رابطه بین آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران انجام شد. از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل 560 نفر از مدیران نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران بوده اند. روش نمونه گیری به صورت تصادفی- طبقه ای به ازای 62 سوال پرسشنامه، هر سوال 5 نفر، مجموعاً 310 نفر به عنوان نمونه نهایی انتخاب شد. ابزار پژوهش از پرسشنامه آموزش ضمن خدمت سیار(1393)، پرسشنامه مدیریت دانش نیومن و کنراد (1999) و پرسشنامه توانمندسازی مدیران اسپریتزر (1995) استفاده گردید که در طیف لیکرت تنظیم شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق رگرسیون خطی، تحلیل مسیر و روش حداقل مربعات جزئی با استفاده از نرم افزارهای spss 26 و Smart Pls 4 انجام شد. نتایج تحقیق حاکی از آن بود که رابطه آموزش ضمن خدمت و توانمندسازی مدیران مثبت و معنادار بود و همچنین نقش میانجی مدیریت دانش بر رابطه آموزش ضمن خدمت و توانندسازی مدیران نیز مستقیم و معنادار بود به گونه ای که با افزایش مدیریت دانش، تاثیر آموزش ضمن خدمت بر توانمندسازی مدیران افزایش و با کاهش مدیریت دانش میزان این تاثیر کاهش پیدا می کند.
تعادل بار در شبکه های بی سیم سه بعدی مبتنی بر پهپاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۶۵
69 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف: شبکه های بی سیم با وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین (UAV)، به عنوان ایستگاه پایه هوابرد، به یک فناوری امیدوارکننده برای افزایش ناحیه پوشش کاربران تبدیل شده اند. هنگامی که کاربران با سرعت بالا در ناحیه پوشش شبکه پهپادی حرکت می کنند، یک الگوریتم انتقال کارآمد برای حفظ کیفیت خدمات کاربران مورد نیاز است. از طرف دیگر، بار شبکه باید به طور منصفانه توزیع شود تا از ایستگاه های پرازدحام و هم چنین ایستگاه های فاقد سرویس جلوگیری شود. روش پژوهش: در این مقاله، یک الگوریتم کارآمد برای انتخاب ایستگاه پایه هدف در فرآیند دست به دست شدگی برای کاربران متحرک در شبکه های بی سیم مبتنی بر پهپاد ارائه می شود. الگوریتم پیشنهادی کیفیت سرویس مورد نیاز کاربران را در پوشش ایستگاه پایه جدید برآورده می کند در حالی که تعداد جابجایی های غیرضروری بین ایستگاه های پایه را کاهش داده و بار را در بین آن ها به صورت منصفانه توزیع می کند.یافته ها: نتایج شبیه سازی نشان می دهد. روش پیشنهادی شاخص انصاف Jain و بهره وری طیفی را بهبود می دهد و هم چنین نرخ پینگ پونگ را کاهش می دهد. نتیجه گیری: با توجه به نیاز روزافزون برای توسعه استقرار پهپادها در شبکه های بی سیم نسل جدید، روش پیشنهادی می تواند برای دست به دست شدگی در این نوع شبکه ها استفاده شود.
بررسی ارتباط ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی مطالعه موردی: اداره کل تامین اجتماعی تهران بزرگ
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
79 - 100
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این تحقیق بررسی ارتباط ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی در اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ است.
روش: تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش گردآوری داده، توصیفی از نوع همبستگی دو متغیری است و به لحاظ اینکه، «اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ» را بررسی می کند، مطالعه موردی به حساب می آید. جامعه آماری این تحقیق را 110 نفر از مدیران و کارشناسان اداره کل تأمین اجتماعی تهران بزرگ تشکیل داده اند که که از این تعداد 71 نفر به صورت نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها از طریق پرسش نامه بوده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق و آزمون همبستگی بین عناصر ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی از آزمون همبستگی رتبه ای اسپیرمن استفاده شده است. فرضیه اصلی تحقیق به بررسی رابطه ساختار سازمانی با کارآفرینی سازمانی و 3 فرضیه فرعی نیز به بررسی ابعاد ساختار از نظر رابینز شامل پیچیدگی، تمرکز و رسمیت با کارآفرینی سازمانی پرداخته است.
یافته ها: باتوجه به نتایج آزمون فرضیه ها، ارتباط معنادار بین ابعاد ساختار سازمانی (پیچیدگی، تمرکز و رسمیت) و کارآفرینی سازمانی تأیید شد.
نتیجه گیری : باتوجه به رابطه منفی مؤلفه های ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی در اداره کل تأمین اجتماعی ، می توان گفت زمینه مناسب ساختاری برای اجرای کارآفرینی سازمانی فراهم نبوده و چنانچه در نظر باشد کارآفرینی سازمانی در تأمین اجتماعی تهران بزرگ توسعه یابد، ضروری است در مورد اصلاح ساختار سازمانی اقدامات لازم صورت پذیرد و با تقویت نقاط ضعف موجود بستر مناسب را برای اجرای کارآفرینی ایجاد نمود.
تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی شغلی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
97 - 116
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین اثر میانجی توانمندسازی در رابطه بین رهبری تحول آفرین و رضایتمندی کارکنان در شرکت ایران خودرو دیزل است. روش پژوهش کمی و از حیث هدف؛ کاربردی، از نظر ماهیت؛ توصیفی- پیمایشی و از نظر نحوه اجرا؛ از نوع همبستگی و تحلیل مسیر است. جامعه آماری شامل کلیه سرپرستان خط تولید شرکت ایران خودرو دیزل به تعداد 105 نفر است که به دلیل کم بودن حجم جامعه، تمامی اعضا به روش تمام شمار به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه توانمندسازی (لاسچینگر و همکاران، 2001)، رهبری تحول آفرین (باس و آولیو، 2004) و رضایت شغلی (هاکمن و اولدهام، 1976) می باشد. روایی آنها به روش صوری و محتوایی بررسی و تأیید شد و پایایی آنها نیز از طریق آلفای کرونباخ (81/0) به دست آمد. داده ها در بخش توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی (ضریب تأثیر 77/0)، توانمندسازی بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 67/0) و رهبری تحول آفرین بر رضایت شغلی کارکنان (ضریب تأثیر 66/0) تأثیر مثبت و معناداری دارد. اثر رهبری تحول آفرین بر توانمندسازی و رضایتمندی شغلی کارکنان نشان می دهد که مدیران شرکت ایران خودرو دیزل می توانند ﺑ ﺎ اﻃ ﻼع از اﻫﻤﯿﺖ ﻫﺮ ﯾﮏ از متغیرهای فوق، توجه به مبحث رهبری تحول آفرین، توانمندسازی و همچنین مؤلفه های آن ها،گام های مؤثرتری در راستای بهبود رضایتمندی شغلی کارکنان برداشته و شرایط را برای بهبود کیفیت تولیدات و افزایش رضایت مشتریان به نحو مطلوبی ایجاد نمایند..
ارائه مدل تعویق بازنشستگی کارکنان در وزارت نیرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیروی کار متخصص پایه و اساس بسیاری از موفقیت ها چه در سطح کلان و چه در سطح خرد می باشد. با توجه به تغییر ساختار جمعیت، تعویق بازنشستگی کارکنان یکی از موضوع های بسیار مهم می باشد ، روش تحقیق در این پژوهش، فلسفه پژوهش تفسیری یا برساخت گرایی می باشد. رویکرد پژوهش استقرایی -قیاسی، راهبرد پژوهش نظریه داده بنیاد نسخه گلدکل و کرونهلم می باشد. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده است. بدین منظور ا جامعه پژوهشی که شامل کارکنان وزارت نیرو بوده که بازنشستگی خود را به تعویق انداخنه اند، نمونه گیری نظری صورت گرفت و از این طریق، با 30 نفر مصاحبه هایی انجام شد. و نتایج پژوهش نشان می دهد که شرایط شغلی مقوله محوری در مدل تعویق بازنشستگی کارکنان در وزارت نیرو، می باشد و عواملی مانند بسترهای های محیطی، سازمانی، فردی و شرایط علی سازمانی، فردی و دولتی و موانع شامل دخالت مستقیم دولت و قانون گریزی در آن تأثیرگذار می باشد که در نهایت منجر به پیامدهای مثبت و منفی متعددی می گردد. با عنایت به مراتب فوق نتیجه گیری می گردد که فشار اقتصادی و مسئله پیری جمعیت و بالا رفتن نسبت افراد سالمند به افراد جوان موجب کاهش نیروی کار می گردد که مسائل و مشکلات بسیار زیادی را برای دولتها و سازمان های مختلف ازجمله وزارت نیرو و همچنین صندوق های بازنشستگی ایجاد می نماید. راه کاری که در این زمینه اتخاذ می شود مسئله تعویق بازنشستگی و نگهداشت بیشتر نیروی کار می باشد که با توجه به نتایجی که به همراه دارد می تواند در عرصه های اقتصادی، اجتماعی، سازمانی، فردی تأثیرگذار باشد.
زمینه ها و بسترهای تجرد قطعی در میان شاغلین و کارکنان (مورد مطالعه کارکنان سازمان تامین اجتماعی)
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۶۹)
45 - 70
حوزههای تخصصی:
هدف: امروزه بحث افزایش سن ازدواج و تجرد قطعی مورد توجه سیاست گذاران و صاحب نظران اجتماعی قرارگرفته است، در این بین تجرد کارکنان و شاغلین، به عنوان قشری که ممکن است به لحاظ موقعیت اجتماعی - اقتصادی در شرایط بهتری برای ازدواج باشند، بیش از سایر اقشار حائز بررسی است.
روش: در این پژوهش تلاش شده است تا با استفاده از روش تحقیق کیفی و مطالعه پدیدارشناسانه توصیفی و انجام مصاحبه های نیمه ساختاریافته با 26 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و همچنین بهره مندی از روش تحلیل داده های کولایزی، زمینه ها و بسترهای تجرد مورد مطالعه قرارگرفته و شناسایی شود.
یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، درمجموع دو مقوله اصلی «زمینه ها و بسترهای متأثر از سازمان» و «زمینه ها و بسترهای فردی و اجتماعی» که خود شامل هفت مقوله فرعی «نظام ساختاری و سازمانی»، «عدم متناسب سازی شرایط شغلی با زندگی خانوادگی»، «ضعف قوانین حمایتی سازمان»، «تجرد گزینی به مثابه سبک زندگی»، «درهم تنیدگی عقاید سنتی و رویه های مدرن»، «چالش ها و مسائل اقتصادی- اجتماعی» و «ترسناک انگاری ازدواج» است.
نتیجه گیری: درمجموع یافته های تحقیق نشان می دهد، تجرد کارکنان مسئله ای اجتماعی است که علاوه بر زمینه ها و بسترهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، تحت تأثیر زمینه ها و بسترهای سازمانی بوده و کاهش آن نیازمند حمایت های سازمانی است.
مکان گزینی مراکزحیاتی و حساس مناطق مرزی استان کرمانشاه با استفاده از مدل های تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
153 - 187
حوزههای تخصصی:
موقعیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه و حضور مداوم تهدیدات خارجی، اتخاذ تمهیدات مختلف در حفظ و حراست از مراکز حیاتی و مهم کشور امری ضروری می باشد. استان کرمانشاه مرکزیت غرب کشور را دارا می باشد و راه اصلی ارتباطی کشور با همسایه های غربی محسوب می گردد. با توجه به نقش این استان در غرب کشور، لزوم توجه به پتانسیل های ژئومورفولوژیکی و بهره گیری از آنها برای ایجاد مکان های مناسب با رویکرد پدافند غیرعامل یک نیاز ضروری می باشد که در این تحقیق به صورت جامع مورد تحلیل و واکاوی قرار گرفته است برای انجام پژوهش از مدل تلفیقی تصمیم گیری چند معیاره ANP) DAMATEL) با هدف مقایسه معیارها و انتخاب بهترین مدل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جهت پردازش داده از نرم افزار Super Decision که مبتنی بر مدل ANP است، استفاده و ضریب اهمیت هریک از فاکتورها در نرم افزار ARCGIS با لایه مورد نظر بدست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد بر اساس عوامل ژئومورفولوژیکی مساحت پهنه ی مطلوب برای مکان گزینی مراکز حیاتی و حساس منطقه در بخش شمال و شمال غربی نسبت به مناطق جنوبی و غرب بیشتر است. به عبارتی، ویژگی های ژئومورفولوژیکی منطقه در بخش شمالی و شمال غرب به گونه ای است که این مناطق شرایط مطلوب تری نسبت به مناطق غربی و جنوبی برای انتخاب مکان بهینه مراکز حساس و مهم دارا می باشند.
تحلیل و ارزیابی منابع شهرداری تهران با تأکید بر ایجاد فرصت های نوآورانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
137 - 154
حوزههای تخصصی:
شهرداری ها برحسب بودجه سالیانه، وظایفی را جهت تحقق اهداف خود در زمینه های خدمات شهری، ایمنی و بحران، توسعه و هوشمندسازی، پروژه های عمرانی، حمل ونقل و ترافیک بر عهده دارند که تمامی این اهداف نیازمند منابع مالی می باشد. قطع کمک های دولتی مبنی بر خودکفایی منابع درآمدی شهرداری ها و از سوی دیگر تقاضای شهرنشینی و شهرگرایی جهت دریافت خدمات مطلوب تر و به دلیل کسری بودجه، استراتژی تأمین مالی از طریق درآمدهای ناپایدار سرمشق کار شهرداری ها قرار گرفت. امروزه با اشباع شدن شهر تهران، این روش نیز قابل حصول نمی باشد. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل منابع درآمدی شهرداری تهران با تأکید بر ایجاد فرصت های نوآورانه جهت تحقق درآمد پایدار می باشد. در این پژوهش ضمن تحلیل و ارزیابی منابع درآمدی شهرداری تهران در بازه زمانی شش ساله (۱۳۹۹-۱۳۹۴)، به شناسایی منابع درآمدی شهرداری تهران اقدام شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، تحلیل مضمون کیفی داده ها می باشد و نمونه های پژوهش از طریق گلوله برفی و مقدار حجم نمونه افراد بر اساس اشباع نظری به دست آمد. گردآوری داده ها و اطلاعات، طی مصاحبه عمیق با ۱۴ نفر از خبرگان شهرداری و صاحب نظر در این حوزه جمع آوری شده و با نرم افزار MAXQDA۱۰ تجزیه وتحلیل شده است. نتایج مطالعه نشان دادند برای از میان برداشتن کسری بودجه و تأمین منابع مالی شهرداری تهران چند فاکتور لازم است؛ از جمله قوانین درآمدی، منابع درآمدی، پتانسیل سازمان ها و شرکت های تابعه، تفکیک وظایف قانونی بین دولت و شهرداری ها، ابزارهای مالی و مدیریت هزینه و پروژه های شهری و سرمایه گذاری. نتایج و یافته های پژوهش در مدل استخراجی نشان داد علاوه بر موارد مذکور، کاربست های دیگری برای برون رفت از چالش شهرداری ها لازم است؛ از قبیل مدیریت هزینه، اوراق مشارکت، ایجاد صندوق پولی، مدیریت یکپارچه، شناسایی موانع و فرصت ها، بهای تمام شده، نقش مذاکره ای شهرداری ها و فرصت ها و موانعی که رها شده. اگر مدیران شهری این نکات را مورد توجه قرار دهند موجب کارایی و اثربخشی بهتری در سیستم شهرداری ها خواهد شد.
شناسایی سوگیری های شناختی تأثیرگذار بر تصمیم گیری سرمایه گذاران در پروژه های سرمایه گذاری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد شهری سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
27 - 44
حوزههای تخصصی:
سرمایه گذاری و جذب سرمایه گذار همواره جزء اصلی ترین دغدغه های دولت های ملی و محلی بوده است و از طرفی در سال های گذشته، رویکردهای نوین در جذب سرمایه گذاری و چالش های آن در علوم بین رشته ای مانند اقتصاد رفتاری بررسی شده اند. با توجه به ادبیات اقتصاد رفتاری، در رابطه با جذب سرمایه گذاری، تحلیل تصمیم سرمایه گذار برای ورود به پروژه سرمایه گذاری بسیار مهم است؛ این در حالی است که تحلیل اقتصاد متعارف به دلیل مشکلات روش شناختی و فروض غیرواقعی که دارد امکان پذیر نیست. پژوهش های انجام شده در زمینه اقتصاد رفتاری نشان می دهد افراد هنگام ورود به پروژه های سرمایه گذاری درگیر سوگیری های شناختی مختلفی هستند که بیشتر این الگوها یا سوگیری ها قابل پیش بینی هستند. این یافته ها فرصت هایی جدید را برای درک بهتر رفتار سرمایه گذار باز می کند و می تواند به بهینه سازی سیاست گذاری در زمینه جذب سرمایه گذار کمک کند؛ از این رو، هدف پژوهش حاضر شناسایی عوامل رفتاری و سوگیری های شناختی در جذب سرمایه گذاری شهری بوده است. پژوهش حاضر از نظر روش پیمایشی و از نظر هدف کاربردی است. برای این منظور، جامعه آماری شامل کارمندان سازمان سرمایه گذاری شهرداری، شاغلان در واحدها یا سازمان های مربوط به سرمایه گذاری، فعالان در حوزه پژوهشی و مطالعه های سرمایه گذاری، سرمایه گذاران (دارای تجربه سرمایه گذاری) طی سال 1402 انتخاب شد. به منظور تعیین حجم نمونه آماری از جدول مورگان استفاده شد و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی 105 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد سوگیری های شناختی اعتمادبه نفس بیش از حد، اثر قالب بندی، زیان گریزی، خوش بینی، پشیمان گریزی و اثر هاله ای بیشترین اثرگذاری را در انتخاب ها و تصمیم گیری های سرمایه گذاران دارند.
تبیین ابعاد و مولفه های آموزش الکترونیکی دانشگاه فرماندهی و ستاد آجابا رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت نظامی سال ۲۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۸۹
35 - 54
حوزههای تخصصی:
آموزش الکترونیکی فعالیت هایی است که با استفاده از ابزارهای الکترونیکی اعم از صوتی، تصویری، رایانه ای و مجازی صورت می گیرد. هدف این پژوهش تبیین ابعاد و مولفه های آموزش الکترونیکی دافوس آجا با رویکرد تحلیل محتوا، به منظور فراهم آوردن محیط های یادگیری الکترونیکی برای دانشجویان متقاضی ورود به مقاطع تحصیلات تکمیلی این دانشگاه و تدارک فرصت های آموزشی برابر برای آنان است. پژوهش حاضر با رویکرد (کیفی-تحلیل محتوا) انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش؛ شامل مدیران ارشد و اساتید دافوس آجا، خبرگان و اساتید دانشگاهی در حوزه آموزش الکترونیکی است. ابزار گردآوری داده ها اکتشافی – تحلیلی است که برای جمع آوری آن از مصاحبه نیمه ساختاریافته با متخصصان آموزش از دور و دست اندر کارن یادگیری الکترونیکی دافوس آجا با سوألات باز استفاده گردید. پس از احصاء مولفه های آموزش الکترونیکی دافوس آجا با بیست نفر از متخصصان آموزش از دور و خبرگان دانشگاهی در حوزه آموزش الکترونیکی به صورت نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی مصاحبه گردید تا ابعاد و مولفه های موردنظر تبیین گردید. به منظور تحلیل اطلاعات گردآوری شده حاصل از داده های مصاحبه ها از روش کدگذاری برگرفته از تحلیل محتوا استفاده گردید و برای تجزیه وتحلیل آنها از منطق تحلیل کیفی و مقوله بندی اطلاعات از نرم افزار (Max QDA) استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که الگوی آموزش الکترونیکی دافوس آجا از ده مؤلفه و بیست و شش شاخص تشکیل شده است. مولفه های ده گانه عبارت اند از: سازمان، پداگوژیک، فناوری، طراحی رابط کاربردی، ارزشیابی، مدیریت، خدمات پشتیبانی، ملاحظات اخلاقی و حقوقی، ارتقا بهره وری دافوس آجا و ملاحظات امنیتی می باشد.بین آموزش مجازی و عملکرد تحصیلی نیز معنادار بود بطوریکه با افزایش استرس میزان تأثیر آموزش مجازی بر عملکرد تحصیلی کاهش و با کاهش استرس میزان این تاثیرگذاری افزایش داشت.
شناسایی عوامل مؤثر بر وارونگی جوسازمانی با روش دلفی فازی، مورد مطالعه: سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت سازمان های دولتی سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
161 - 178
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابت، نیروی انسانی مهم ترین مزیت یک سازمان و عامل اصلی توسعه و افزایش عملکرد آن مجموعه، محسوب می شود. سازمان ها همواره در تلاش اند تا بهترین امکانات را برای دریافت حداکثر عملکرد و ایجاد اثربخشی، فراهم کنند. در برخی از سازمان ها علیرغم تلاش سازمان در جهت فراهم آوردن امکانات موردنیاز کارکنان، نه تنها عملکرد افزایش نمی یابد؛ بلکه عکس آن اتفاق می افتد این پدیده که وارونگی جوسازمانی نام دارد، در سازمان ها در حال گسترش است. این پژوهش در تلاش است عوامل مؤثر بر ایجاد وارونگی جوسازمانی را شناسایی کند. پژوهش حاضر از نظر هدف توسعه ای و با توجه به نحوه گردآوری داده ها، توصیفی و از لحاظ روش، پیمایشی است؛ برای رسیدن به اهداف پژوهش از رویکرد کیفی استفاده شده است. با استفاده از روش دلفی فازی و نرم افزار Exell عوامل مؤثر بر وارونگی شناسایی شده اند. روش نمونه گیری غیراحتمالی از نوع گلوله برفی بوده است. روایی پژوهش روایی محتواست؛ میزان اختلاف زیر 2/0 بین میانگین قطعی مرحله 1 و 2 و میزان بالای اجماع خبرگان در مورد عوامل مؤثر، تأییدکننده اعتبار عوامل مورد سنجش است. با توجه به اینکه این پژوهش برای توسعه یک تئوری جدید انجام گرفته، تلاش کرده ایم با استفاده از دلفی فازی، از نظر خبرگان برای کاهش ابهام در مورد مؤلفه ها و عوامل استفاده کرده و اعتبار عوامل انتخاب شده را افزایش دهیم. نتایج به دست آمده، براساس نظر اعضای پنل دلفی نشان داده است که ابعاد اهداف، فناوری، محیط، ساختار سازمانی و ویژگی افراد بر وارونگی جوسازمانی تأثیرگذارند. براساس نتایج، از بین عوامل مؤثر، افزایش حساب نشده عوامل سخت افزاری سازمان به عنوان مهم ترین و قابل کنترل ترین عوامل مؤثر بر وارونگی جوسازمانی شناسایی شده است. پیشنهاد می شود، برای جلوگیری از وارونگی جوسازمانی، علاوه بر احراز صلاحیت و نظارت بر کارکنان، امکانات حساب شده و به افراد خاص تعلق گیرد.
شناسایی مؤلفه های مرجعیت علمی در علوم و فناوری دریایی در گام دوم انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
63 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های مرجعیت علمی در علوم و فناوری دریایی کشور می باشد.روش: این پژوهش از نوع آمیخته بوده و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در بخش کیفی پژوهش تعداد 8 نفر از افراد صاحب نظر در حوزه علوم دریایی بودند که با استفاده از روش تحلیل محتوا مقوله های مرجعیت علوم و فناوری دریایی مشخص گردیدند. در بخش کمی پژوهش و در یک جامعه آماری شامل استادان و صاحب نظران خبره در علوم دریایی، کارشناسان علوم دریایی در سازمان بنادر و دریانوردی و فرماندهان نیروی دریایی به تعداد 160 نفر بودند که نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام گرفت، رتبه بندی مقوله ها در نمونه آماری مورد بررسی قرار گرفته و با کمک نرم افزار آماری لیزرل یافته ها مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: یافته های پژوهش نشان دهنده شش مقوله اصلی مرجعیت علوم و فناوری دریایی شامل سیاست گذاری ویژه در علوم و فناوری های دریایی، داشتن متولی مشخص در حوزه دریا، فرهنگ دریایی، رویکرد فرایندی در مرجعیت علوم و فناوری دریایی، تمدن دریایی و دیپلماسی دریایی می باشد.نتیجه گیری: 6 مقوله اصلی به همراه 26 مقوله فرعی دیگر در قالب الگوی شبکه ای مرجعیت علمی در علوم و فناوری دریایی ارائه گردیدند که در صورت عملیاتی شدن این الگو انتظار رسیدن ایران به مرجعیت علوم و فناوری دریایی در گام دوم انقلاب میسر می باشد.
طراحی الگوی حکمرانی شهری هوشمند با استفاده از رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت دولتی دوره ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
400 - 438
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از مفاهیمی که در راستای نهادینه سازی جامعه مدنی طی سال های اخیر مطرح شده است، مفهوم حکمرانی هوشمند است. در این بین، شناسایی عوامل مؤثر بر حکمرانی هوشمند، می تواند چراغی فراروی راهبری طرح های دولت هوشمند باشد. اصول حکمرانی هوشمند، به رضایتمندی همه عناصر حاضر در یک جامعه منجر می شود و رشد روزافزون جمعیت و به دنبال آن، بحران های متعدد، رهبران و دولت مردان را در مسیر هوشمندسازی تمام ابعاد و ارکان جوامع سوق داده است؛ بنابراین تلاش برای تحقق حکمرانی هوشمند شهری، در جهت جلوگیری و کاهش چالش ها و مسائل شهرداری ضروری است. در کنار رسیدن به زبان مشترک، پژوهش هایی که تاکنون انجام شده، گام های اولیه برای حرکت به سمت تحقق شهر هوشمند و حکمرانی هوشمند بوده است. همچنین در حکمرانی سنتی، اطلاعات و داده ها به اندازه کافی در دسترس نیست و این در حالی است که اکنون این اطلاعات و داده ها وجود دارد و باید چگونگی استفاده و بهره مندی از آن فراگرفته شود؛ از این رو این امر نیازمند پژوهش هایی گسترده تر است.
روش: رویکرد پژوهش حاضر کیفی است. برای اجرای پژوهش، از روش هفت مرحلهای فراترکیب سندلوسکی و باروسو استفاده شد. پژوهش جاری با مراجعه به کلیه منابع مرتبط با حکمرانی هوشمند و عوامل ضروری وابسته به آن، مشتمل بر ۱۴۷۰ مقاله، کتاب و پایان نامه از منابع معتبر داخلی و خارجی منتشرشده در پایگاه اطلاعات علمی، در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ خورشیدی و ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی صورت گرفت.
یافته ها: بررسی ادبیات موجود در زمینه حکمرانی شهری هوشمند نشان می دهد که برخلاف اینکه تاکنون پژوهش های متعددی در این زمینه صورت پذیرفته است؛ اما تنها به بخشی از ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند پرداخته شده است و در هیچ یک از پژوهش های انجام شده، ابعاد و مقوله های حکمرانی شهری هوشمند یک جا بررسی نشده است. در این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد و شاخص های حکمرانی شهری هوشمند، کلیه پژوهش های صورت گرفته داخلی از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۱ و پژوهش های خارجی در این زمینه از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ میلادی، به صورت نظام مند مطالعه و به طور یکپارچه مؤلفه های مؤثر در حکمرانی شهری هوشمند شناسایی شد. با در نظر گرفتن میزان ارتباط با موضوع پژوهش، منابع اولیه غربال شد و تعداد ۱۰۶ منبع انتخاب و کدگذاری روی مفاهیم مستخرج از آن ها انجام شد. در مجموع، بر اساس نتایج مرور نظام مند با رویکرد فراترکیب، چهار کد انتخابی (اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی) و ۱۰ کد محوری (مدیریت خدمات، بهره وری، مدیریت و سازمان دهی، رهبری، قانون گذاری، پشتیبانی و حمایت، کیفیت حکمرانی، مشارکت، آموزش و زیرساخت های فناوری اطلاعات) استخراج شد.
نتیجه گیری: بیشترین تعداد مطالعات مربوط به مدیریت خدمات الکترونیک، زیرساخت های فناوری اطلاعات و قانون گذاری الکترونیک و کمترین تعداد در خصوص کیفیت در حکمرانی الکترونیک است. به منظور سنجش پایایی و کنترل کیفیت، از روش کاپا استفاده شد. مقدار شاخص کاپا برای عوامل حکمرانی هوشمند محاسبه شد که در سطح توافق عالی قرار گرفت. بررسی پیشرفت اقدام های دستگاه های اجرایی و زیرمجموعه های وابسته به دولت در جهت استقرار حکمرانی هوشمند، نیازمند مؤلفه ها و زیرمؤلفه هایی به منظور ارزیابی است. با ارائه مدل ارزیابی حکمرانی هوشمند، شامل ابعاد و مقوله ها، بخش های وابسته به دولت و حکومت قادرند از اثربخشی اقدام های انجام شده، اطمینان حاصل کنند و از حوزه های بهبودپذیر دستگاه های خود آگاه شوند. با ارائه یک مدل یکپارچه حکمرانی هوشمند به روش فراترکیب، دولت ها قادر خواهند بود که ضمن اطمینان از روند رو به پیشرفت استقرار حکمرانی هوشمند، به ارزیابی عملکرد بخش های وابسته به خود اقدام کنند.
بررسی اثرات غیرخطی رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در کشورهای منتخب در حال توسعه
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
13 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف: از اهداف کلان اقتصادی کشورها، ایجاد شرایط لازم جهت ارتقای سطح رفاه اجتماعی بوده و ازجمله عوامل مؤثر بر آن می توان به رشد اقتصادی اشاره کرد. یکی از مهم ترین اهداف برنامه ریزان اقتصادی افزایش رشد اقتصادی به منظور گسترش رفاه اجتماعی می باشد. بر همین اساس هدف این پژوهش بررسی نحوه اثرگذاری رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در کشورهای منتخب درحال توسعه می باشد.
روش: پژوهش حاضر بر آن است که با استفاده از روش گشتاورهای تعمیم یافته اثرات رشد اقتصادی بر رفاه اجتماعی در منتخبی از کشورهای درحال توسعه را در بازه زمانی سال های 2021-2002 مورد ارزیابی قرار دهد.
یافته ها: نتایج برآورد مدل نشان می دهد رشد اقتصادی تأثیری غیرخطی بر رفاه اجتماعی داشته است. رشد اقتصادی در سطوح پایین آن تأثیری منفی بر رفاه اجتماعی برجای گذاشته، اما افزایش سطح رشد اقتصادی و عبور آن از سطح آستانه 0/091، موجب بهبود رفاه اجتماعی شده است.
نتیجه گیری: رشد اقتصادی عاملی در جهت افزایش سطح رفاه اجتماعی در کشورهای مورد مطالعه خواهد بود. از طرفی سایر متغیرهای موجود در مدل، تأثیری متفاوت بر متغیر وابسته داشته اند؛ که برخی سبب کاهش و برخی سبب افزایش رفاه اجتماعی می گردند. وقفه اول رفاه اجتماعی و کنترل فساد اثری مثبت و اندازه دولت اثری منفی بر رفاه اجتماعی داشته است.
ارائه مدل پیشنهادی تأمین مالی در شهرداری های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
1 - 14
حوزههای تخصصی:
تأمین مالی شهرداری ها در شرایط کنونی از اهمیت بالایی برخوردار می باشد و با عنایت به ساختار دارایی های آنها، بهره برداری از این دارایی های در تأمین مالی به پشتوانه دارایی ها دارای اهمیت است. هدف این تحقیق ارائه مدل مفهومی جهت تأمین مالی به پشتوانه دارایی های شهرداری ها می باشد. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی، به لحاظ روش استنتاج، توصیفی- پیمایشی و به لحاظ ماهیت داده ها، کیفی است. از این رو با ۲۵ نفر از مدیران و کارشناسان سازمان شهرداری ها و دهیاری های کشور و همچنین کارشناسان مالی شهرداری های کلان شهرهای کشور با حداقل ۱۰ سال سابقه مدیریت در حوزه های اداری، مدیریتی و گزارشگری مالی که با روش نمونه گیری نظری که یکی از روش های نمونه گیری هدفمند متوالی یا متواترانتخاب شدند، مصاحبه های نیمه ساختاریافته انجام شد. سپس، با استفاده از رویکرد تئوری داده بنیاد، تحلیل مصاحبه ها انجام شد و در ادامه الگوی تأمین مالی شهرداری ها تدوین گردید. نتایج پژوهش نشان دادند وصول اطلاعات شهرداری، عوارض بر ساختمان ها و اراضی، عوارض حمل و نقل، عوارض پروانه کسب فروش، درآمدهای ناشی از بهای خدمات شهری، اموال شهرداری، استقراض و دریافت تسهیلات، ورود به بازارهای مالی و پولی، مشارکت بخش خصوصی، اخذ عوارض جدید چندمنظوره، ایجاد بانک اطلاعاتی سوءپیشینه برای متخلفان جرائم ساختمانی، افزایش نرخ عوارض بر ارزش زمین، کمک های اعطایی دولت و سازمان های دولتی و سایر درآمدهای جاری، از منابع درآمدی شهرداری های کشور می باشد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل داخلی مؤثر بر بهره وری در صنعت ساختمان در کلانشهرها (مورد مطالعه: کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و مدیریت شهری سال ۱۱ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۴
75 - 99
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل مؤثر بر رشد صنعت ساختمان، بهره وری است. در صنایع مختلف از جمله صنعت ساختمان، بهره وری باعث کاهش زمان، هزینه و استفاده کارآمد از منابع می شود. مؤلفه هایی نظیر عوامل مدیریتی، عوامل مادی؛ طراحی و عوامل فنی؛ عوامل کار؛ عوامل نظارتی؛ عوامل تجهیزات؛ عوامل سیاسی و قانونی؛ فاکتورهای محیطی و عوامل انگیزشی می تواند بر بهره وری در صنعت ساختمان تأثیرگذار باشند. لذا با توجه به گستره وسیع مؤلفه های تأثیر گذار، این پژوهش معطوف به شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر داخلی بر بهروری در صنعت ساختمان است. جامعه آماری این پژوهش 30 نفر از مدیران و کارشناسان صنعت ساختمان می باشند که با توجه به محدود بودن جامعه آماری در دسترس، از روش تمام شماری استفاده خواهد شد. در مرحله مرور ادبیات 126 عامل مؤثر بر بهره وری در صنایع مختلف شناسایی شد. بعد از تلخیص، بازتعریف و همچنین بازیابی مصداق در صنعت ساختمان به 65 عامل مؤثر بر بهره وری در صنعت ساختمان تبدیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی و جهت اولویت بندی مؤلفه های مؤثر در بهره وری در صنعت ساختمان از تحلیل سلسله مراتبی AHP استفاده شده است. مدل نهایی پژوهش با 65 شاخص در 6 عامل تایید شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که در میان کلیه مؤلفه ها، مؤلفه انگیزش شغلی، در جایگاه اول و مؤلفه محیط کارگاه در جایگاه دوم قرار دارند. جایگاه سوم و چهارم و پنجم و ششم به ترتیب مؤلفه های عوامل مدیریتی، زنجیره تأمین، عوامل طراحی و آموزش و یادگیری می باشد. در مؤلفه انگیزش شغلی، رضایت شغلی دارای بیشترین ضریب تعیین می باشد. بنابراین ضروری است تا رضایت شغلی شامل عادلانه بدون نظام پاداش، پرداخت حقوق و مزایا با توجه به فعالیت های انجام شده مورد توجه بیشتری قرار گیرد.
ارزیابی تاثیر مدل سازی اطلاعات شهر (CIM) و کاربرد آن در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۷۳
73-87
حوزههای تخصصی:
پروژه های هوشمندسازی به مجموعه ای از فعالیت ها اطلاق می شود که با هدف افزایش سطح کیفیت، بهبود کارایی و کاهش تاثیرات منفی در زمینه های مختلف، از فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در شهر ها استفاده می کند. مدیریت پروژه های هوشمندسازی، به دلیل پیچیدگی و تعداد زیاد پارامترهای مورد نیاز، به یکی از مهمترین دغدغه ها در این زمینه، تبدیل شده است. در همین راستا، مدلسازی اطلاعات شهر می تواند بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری و نحوه مدیریت آن ها را تبیین کند. با استفاده از این مدل، می توان اطلاعات مربوط به مکان، زمان و منابع را جمع آوری کرده و با استفاده از روش های تحلیل داده، الگوریتم های هوشمند و سامانه های خودکار، بهبود عملکرد پروژه های هوشمندسازی شهری را تضمین کرد. این روش، علاوه بر بهبود عملکرد پروژه ها، می تواند بهبود کیفیت زندگی شهروندان را نیز به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی تاثیر استفاده از مدلسازی اطلاعات شهر در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمندسازی شهری بوده که برای انجام آن از روش های تحقیق کمی و کیفی استفاده شده است. در این بررسی، ابتدا نیازهای شهری و مسائل موجود در آن شناسایی می شود. سپس، راهکارهای مدلسازی اطلاعات شهری برای بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی ارائه می گردد. در نهایت، اثربخشی این راهکارها در بهبود مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهر ها مورد ارزیابی قرار می گیرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مدلسازی اطلاعات شهری می تواند نقش مهمی در بهبود عملکرد و مدیریت پروژه های هوشمند سازی شهری داشته باشد.
نقش تعدیل کننده تعامل والد-فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تربیتی بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
۱۱۳-۹۵
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده ی تعامل والد - فرزند در ارتباط شیوه های فرزندپروری با مشکلات رفتاری دانش آموزان ابتدایی انجام شد. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری تحقیق شامل همه ی دانش آموزان دوره ی دوم ابتدایی شهر بجنورد و والدین آنها بود. تعداد 372 دانش آموز دوره ی دوم ابتدایی به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. پرسش نامه های فرزندپروری آلاباما (فریک، 1991)، تعامل والد فرزندی (لانگ و همکاران، 2002) و مقیاس درجه بندی مشکلات رفتاری (کانرز، 1990) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها از طریق همبستگی و تحلیل رگرسیون «هایس» مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که ابعاد تنبیه بدنی و عدم نظارت فرزندپروری به طور مثبت و ابعاد فرزندپروری مثبت و مشارکت به طور منفی با مشکلات رفتاری همبستگی داشت. همچنین تعامل والد- فرزند به طور منفی با مشکلات رفتاری مرتبط بود. نتایج تحلیل رگرسیون هایس نشان داد که تعامل والد با فرزند، تعامل فرزند با مادر و تعامل فرزند با پدر روابط بین ابعاد فرزندپروری ضعف نظارت، تنبیه جسمانی، مشارکت والدین و فرزندپروری مثبت و مشکلات رفتاری را تعدیل می کند. نتایج حاکی از آن است که زمانی که تعامل والدین و فرزندان قوی باشد، شیوه های ناکارآمد نظارت ضعیف و تنبیه جمسانی، مشکلات رفتاری را افزایش نمی دهد. همچنین با وجود فرزندپروری مثبت، اگر تعامل قوی با فرزندان وجود نداشته باشد، مشکلات رفتاری کاهش نمی یابد. بنابراین میزان تأثیرگذاری فرزندپروری بر مشکلات رفتاری تحت تأثیر نحوه تعامل والد-فرزند است.
بررسی سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات در یک اتحادیه نظامی: مطالعه کشورهای عضو ناتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم و فنون نظامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶۶
93 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات به این موضوع اشاره دارد که کشورهای صادرکننده تسلیحات می توانند با صدور سلاح و تجهیزات نظامی به کشورهای متحد نظامی خود، از طریق بهره مندی از اثرات خارجی امنیتی مثبت اعمال شده توسط این کشورها، هزینه های نظامی خود را کاهش دهند. در این راستا، هدف اصلی این مقاله بررسی سواری رایگان ناشی از صادرات تسلیحات بین کشورهای عضو ناتو به عنوان بزرگ ترین پیمان نظامی جهان طی دور ه ی زمانی 2018-1995 می باشد.روش: روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است که در قسمت توصیف از روش اسنادی استفاده شده و بخش تحلیل متکی بر مفاهیم اقتصادسنجی است. برای نیل به هدف تحقیق، تأثیر صادرات تسلیحات بین کشورهای عضو ناتو بر هزینه های نظامی این کشورها در کنار سایر عوامل مؤثر، به صورت مدل های پانل ایستا و پانل پویا مدل سازی شده است.یافته ها: نتایج تجربی با استفاده از برآوردگرهای اثرات ثابت (FE) و گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) نشان می دهد که صادرات تسلیحات کشورهای عضو ناتو به سایر کشورهای عضو این پیمان، اثر منفی و معناداری بر هزینه های نظامی داشته است. بر اساس سایر نتایج، دیگر عوامل مؤثر بر هزینه های نظامی کشورهای ناتو از معناداری و علامت انتظاری لازم برخوردار می باشند که نشان دهنده استحکام نتایج است.نتیجه گیری: صادرات سلاح به کشورهای متحد نظامی، ضمن ایجاد درآمدهای ارزی، می تواند از طریق ایجاد اثرات خارجی امنیتی مثبت، باعث کاهش هزینه های نظامی و تخصیص مجدد این هزینه ها به سایر بخش های محرک رشد اقتصادی شود.